شوکرانی (محمدحسین روانبخش) @shoukarani Channel on Telegram

شوکرانی (محمدحسین روانبخش)

شوکرانی (محمدحسین روانبخش)
روزنوشت‌های محمدحسین روانبخش
ادبیات، فرهنگ، تاریخ ... و به‌ناچار سیاست!

ارتباط با نویسنده :
@M_h_ravanbakhsh
1,739 Subscribers
48 Photos
15 Videos
Last Updated 04.03.2025 16:15

شوکرانی: دریچه‌ای به ادبیات و فرهنگ ایران

شوکرانی، به عنوان یکی از وبلاگ‌های تاثیرگذار در زمینه ادبیات و فرهنگ ایران، به قلم محمدحسین روانبخش شکل گرفته است. این وبلاگ به قدری پر محتوا و متنوع است که خوانندگان را به دنیای جذاب ادبیات و تاریخ دعوت می‌کند. محمدحسین روانبخش، نویسنده‌ای با تجربه و آگاهی، در این وبلاگ به تحلیل جنبه‌های مختلف فرهنگ ایرانی می‌پردازد و با نگاهی دقیق و عمیق، رویدادهای تاریخی و اجتماعی را بررسی می‌کند. از آنجایی که ادبیات بخشی از فرهنگ یک ملت است، شوکرانی به ارتباط میان این دو حوزه توجه ویژه‌ای دارد. در این بستر، نویسنده با استفاده از سبک نوشتاری خود، خوانندگان را به تفکر و بررسی عمیق‌تر تشویق می‌کند و تلاش می‌کند تا نگاهی تازه به مسایل تاریخی و فرهنگی ایران بیندازد.

شوکرانی چه موضوعاتی را پوشش می‌دهد؟

شوکرانی، در بستر خود به موضوعاتی چون ادبیات، فرهنگ، تاریخ و سیاست می‌پردازد. هر یک از این موضوعات ابعاد مختلفی دارند و روانبخش سعی می‌کند با نوشتن مطالب متنوع، جلوه‌های گوناگون فرهنگ ایرانی را به نمایش بگذارد. از ادبیات کلاسیک گرفته تا معاصر، از تاریخ باستان تا تحولات معاصر، تمامی این موضوعات را می‌توان در نوشته‌های شوکرانی یافت.

علاوه بر این، محمدحسین روانبخش به بررسی آثار ادبی و نویسندگان بزرگ ایران نیز می‌پردازد. این نوع تحلیل‌ها به خوانندگان کمک می‌کند تا با دنیای ادبیات و فلسفه‌ای که در پس آن نهفته است، بیشتر آشنا شوند. در این راستا، شوکرانی نه‌تنها به نقد ادبی می‌پردازد بلکه به فهم و درک بهتری از فرهنگ ایرانی نیز کمک می‌کند.

چرا وبلاگ شوکرانی برای خوانندگان جذاب است؟

وبلاگ شوکرانی به دلیل تنوع موضوعات و عمق تحلیل‌ها، برای خوانندگان بسیار جذاب است. محمدحسین روانبخش، به عنوان یک نویسنده با تجربه، به خوبی می‌تواند افکار و احساسات خود را به شکل نوشتاری منتقل کند و این باعث می‌شود که خوانندگان ارتباط عمیق‌تری با مطالب برقرار کنند. همچنین، استفاده از زبان ساده و قابل فهم در نوشته‌ها، به جذب خوانندگان بیشتر کمک می‌کند.

از سویی دیگر، قدرت تحلیلی نویسنده در بررسی موضوعات مختلف، این امکان را به خوانندگان می‌دهد که نگاهی تازه به مسائل فرهنگی و تاریخی داشته باشند. این تنوع در ارائه نظرات و تحلیل‌های نو، به جذابیت وبلاگ می‌افزاید و باعث می‌شود خوانندگان به طور مداوم به سراغ آن بیایند.

نقش وبلاگ‌ها مانند شوکرانی در فرهنگ معاصر چیست؟

وبلاگ‌ها به عنوان یک بستر آزاد برای بیان افکار و نظرات، نقش مهمی در فرهنگ معاصر ایفا می‌کنند. شوکرانی به عنوان یکی از این وبلاگ‌ها، به ارائه تحلیل‌های فرهنگی و تاریخی پرداخته و باعث شکل‌گیری بحث‌های سازنده در جامعه می‌شود. این نوع بحث‌ها به ایجاد یک فضای ذهنی باز و فعال برای خوانندگان کمک می‌کند.

علاوه بر این، وبلاگ‌ها می‌توانند به عنوان یک منبع معتبر برای تحقیق و بررسی موضوعات مختلف فرهنگی عمل کنند. در دنیای امروز که اطلاعات به سرعت در حال تغییر است، وجود منابعی مانند شوکرانی، به حفظ و ترویج فرهنگ و دانش کمک شایانی می‌کند.

چطور می‌توان با نویسنده شوکرانی ارتباط برقرار کرد؟

برای برقراری ارتباط با نویسنده شوکرانی، کاربران می‌توانند از طریق شبکه‌های اجتماعی، به ویژه توییتر، با محمدحسین روانبخش تماس بگیرند. نویسنده به سوالات و نظرات خوانندگان پاسخ می‌دهد و این ارتباط به تبادل نظرات و افکار کمک می‌کند.

علاوه بر این، با توجه به فعالیت‌های آنلاین، خوانندگان می‌توانند نظرات خود را در بخش نظرات هر نوشته ثبت کنند و این باعث ایجاد یک فضای تعاملی می‌شود. این نوع ارتباط می‌تواند به افزایش تعامل میان نویسنده و خوانندگان کمک کرده و گفتگوهای مفیدتری را به وجود آورد.

چرا ادبیات و فرهنگ در نوشته‌های شوکرانی اهمیت دارد؟

ادبیات و فرهنگ دو عنصر کلیدی در هویت یک ملت به شمار می‌روند. در وبلاگ شوکرانی، محمدحسین روانبخش با پردازش این دو موضوع، نه‌تنها به معرفی فرهنگ ایرانی می‌پردازد، بلکه به بررسی تأثیرات آن بر جامعه معاصر و تاریخ نیز توجه می‌کند. این نوع تحلیل‌ها به مخاطبان این امکان را می‌دهد که بهتر بفهمند چگونه ادبیات می‌تواند به عنوان ابزاری برای بیان نظرات و افکار اجتماعی عمل کند.

همچنین، ادبیات به عنوان یک عنصر تاثیرگذار در فرهنگ، می‌تواند بازتاب‌دهنده احساسات، افکار و چالش‌های جامعه باشد. شوکرانی با تمرکز بر این دو بعد، سعی در ایجاد ارتباطی عمیق‌تر میان خوانندگان و فرهنگ ایرانی دارد و به تفکر درباره اهمیت ادبیات در زندگی روزمره انسان‌ها پرداخته است.

شوکرانی (محمدحسین روانبخش) Telegram Channel

با خوش آمدید به کانال "شوکرانی"، که توسط نویسنده و فعال فرهنگی معروف محمدحسین روانبخش اداره می‌شود. این کانال به روزنویسی در زمینه‌های ادبیات، فرهنگ، تاریخ و حتی سیاست می‌پردازد. با دنبال کردن این کانال، می‌توانید به جدیدترین مطالب و نوشته‌های محمدحسین روانبخش دسترسی پیدا کنید. علاوه بر این، این کانال امکان برقراری ارتباط مستقیم با نویسنده را نیز فراهم می‌کند. اگر به مطالب فرهنگی و ادبی علاقه‌مند هستید و دنبال یک کانال پر از اطلاعات و محتوای ارزشمند هستید، حتما این کانال را دنبال کنید. جهت ارتباط مستقیم با نویسنده، می‌توانید به یوزرنیم @M_h_ravanbakhsh پیام دهید.

شوکرانی (محمدحسین روانبخش) Latest Posts

Post image

🔴 علم، جامعه، خرقه پشمینه

🔸 نقش دانایان، درس‌خواندگان و عالمان جامعه از گذشته تا امروز تفاوت‌هایی دارد.
معمولا در گذشته، عالمان رشته‌های گوناگون سر در کار خویش داشتند و علاوه بر تصنیف و تالیف، تکیه‌گاه دینی و علمی و اخلاقی جامعه نیز بودند. آنان معمولا کمتر در امور اجتماعی دخالت می‌کردند و بیشتر به ارشاد و موعظه می‌پرداختند.

🔸 اما زندگی امروز از جهات گوناگون با گذشته تفاوت دارد. در کنار همه ویژگی‌های زندگی عصر امروز، ارتباطات و رسانه دو عامل مهم است. امروز کسی نمی‌تواند فقط در گوشه خانه یا کتابخانه و به دور از محیط، جامعه، متن زندگی و رویدادها سر در کتاب و  تحقیق داشته باشد. زندگی امروز یک شبکه است و هر رویداد در منظر همه.

🔸 هیچ عالم و دانشمندی امروزه نمی‌تواند بریده از جامعه فقط به اندرز و توصیه بپردازد. جامعه ما امروزه در وضعیت ویژه‌ای است.  متاسفانه فقر روز افزون و تنگناهای گوناگون زندگی مردم را بسیار سخت کرده است. علل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی فقر نیز برای عموم مردم بویژه متخصصان و کارشناسان کاملا شناخته شده است. بنابراین دیگر نمی‌توان فقط با جمله‌های انشایی و احساسی در مذمت فقر و پیامدهای گوناگون آن سخن گفت و تکلیف را از دوش خود ساقط دانست.

🔸 عالمان امروز باید یا خود مستقیم از متن و بطن زندگی مردم و جامعه باخبر باشند یا از رسانه‌ها و‌ابزارهای گوناگون خبر بگیرند، نه این که به طور گزینشی و از طرف مریدان و نزدیکان چند کلمه‌ای از وضع جامعه بشنوند. 

🔸 امروز جامعه، سخت دردمند است و هر سخن و تصمیمی که با واقعیت زندگی و درد و رنج مردم همسو نباشد چون نمکی بر زخم دلهای پر درد این مردم گرفتار در مشکلات است. دیگر نمی‌توان از فقر و نان و کاسبی عیال الله سخن گفت اما عوامل فقر را نادیده گرفت.
دیگر نمی توان فقر را نکوهش کرد اما فقرآفرین را ستایش کرد. مگر می شود از فقر پرهیز داد و همزمان سفارش به پذیرش عواملی کرد که موجد فقر است؟

🔸 دوگانگی در سخن و رفتار را مردم بخوبی می شناسند. عالمان و گروه‌هایی که در گذشته برای مردم حکم مرجع و تکیه‌گاه داشته‌اند باید بدانند که شان خود و لباس و جایگاه‌شان همراهی با مردم، فریاد کشیدن بر دردآفرینان و کنار گذاشتن سکوت دربرابر کجی‌هایی است که هر روز دین و دنیای مردم را ویران‌تر می کند.

🔸 علم اگر با عمل همراه نباشد بی‌سود است، همچون دارویی که به کار گرفته نشود یا درمان نبخشد. مردم همیشه از علم بی عمل پرهیز می کرده‌اند؛ چنان‌که حافظ گفته است:
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است.
تنها، پوشیدن لباس زهد و بر سر کشیدن ردای علم دیگر جایی ندارد. اگر درد دین و علم و مردم و خلق الله دارید که بسم الله وگرنه به قول لسان‌الغیب شیراز:
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو.


🖋 امید پورمصطفی

02 Mar, 20:42
862
Post image

🟢 آنچه زلنسکی به ما آموخت...

🔸 این‌که سیاست‌مداران چشم دیدن همدیگر را ندارند و احترامی برای هم قائل نیستند، امر غریبی نیست. ماکیاولی قرن‌ها پیش فاش کرد که سیاست عرصه‌ی اخلاق نیست و آن‌که اخلاقی رفتار می‌کند شکست خورده است. اما سیاست‌مداران بی‌اخلاق دو دسته‌اند: عموما دورو و ریاکارند هستند، ظاهر و باطنی متفاوت دارند، و به قول فروغ «همچنان که تو را می‌بوسند در ذهن خود طناب دار تو را می‌بافند»، و دسته‌ی دوم که در اقلیت هستند آن‌قدر وقیحند که برای حفظ ظاهر ارزشی قائل نیستند.

🔸 شاید از شانس ماست که چندتایی هاله و تانک داریم که باعث شده‌اند دونالد ترامپ برای‌مان چندان ناخوشایند به نظر نرسد! اما آنچه مهم‌تر از قضاوت اخلاقی‌مان درباره‌ی ترامپ است، این است که او در حال طراحی چارچوبی متفاوت برای دنیاست و به نظر می‌رسد از جمله کشورهایی که از آن بسیار متاثر خواهند شد، ایران است.

🔸 نحوه‌ی معامله‌ی ترامپ با زلنسکی نشان می‌دهد که در این شرایط تازه، منافع اقتصادی برای او بسیار بیشتر از پرستیژ ابرقدرتی اهمیت دارد. او حاضر است مهمان ِ متحد خود را تحقیر کند و در مقابل دوربین‌ها به قدرت پوتین اعتراف کند تا به خواسته‌های خود برسد؛ اما بخش مهم‌تر داستان ایستادگی زلنسکی در مقابل او بود. اگرچه رئیس‌جمهور اوکراین در این دیدار دست پایین را داشت اما نحوه‌ی مواجهه او با دولتمردان جدید آمریکا اولین تلنگر را به ترامپ زد تا بفهمد دنیا آن‌قدرها هم که او تصور می‌کند در مقابل طراحی ترامپ دست و پا بسته و گوش بفرمان نیست.

🔸 از طرف دیگر این رفتار زلنسکی هم بخشی از افکار عمومی دنیا را بیش از پیش به مظلومیت او و کشورش متوجه کرد، و هم فضایی روشن‌تر برای اتحادیه‌ی اروپا ترسیم کرد که می‌تواند به نفع اوکراین باشد. او نشان داد که حتی در بدترین زمان و نامطلوب‌ترین شرایط هم می‌توان از مذاکره سود برد. اگر او به مذاکره نمی‌رفت نه تنها این فرصت را از دست می‌داد، بلکه فرصتی ویژه به پوتین و ترامپ تقدیم می‌کرد.

🔸 می‌دانم که الان عده‌ای در حال تنظیم تحلیلی هستند مبنی بر این‌که رئیس‌جمهور دلقک اوکراین در قمار مذاکره با ترامپ خرد شد؛ اما واقعیت با این حرف‌ها عوض نمی‌شود. ما به دلیل همان تاثیرپذیری باید با واقع‌بینی به ماجرای زلنسکی و ترامپ دقت کنیم، و بیاموزیم که در هر شرایطی می‌توان از مذاکره بهره برد، به شرط آن‌که با خودمان و مردم خودمان روراست باشیم و از شفافیت نترسیم.

🖋 محمدحسین روانبخش

@shoukarani

01 Mar, 12:06
2,219
Post image

در نامقدس بودن سیاست؛
به یک گردش چرخ نیلوفری...

🔸 کم نیستند بازیگران سیاستی که شبی می‌خوابند و صبح روز و روزگاری تازه را پیش‌روی خود می‌بینند: نه دیگر از قدرت فائقه‌شان خبری هست و نه از توهم حمایتی قدسی که به آن‌ها اعتماد به نفس می‌داد. یک‌باره از آسمان جاه و جلال به زمین خاکی هبوط می‌کنند، اما حتی روی زمین هم جای امنی برای خود پیدا نمی‌کنند؛ با بهت و حیرت گذشته را جستجو می‌کنند که کدام میوه‌ی ممنوعه را خورده‌اند که به چنین سرنوشتی دچار شده‌اند؟!

🔸 حکایت غریبی نیست. این داستان نه فقط در روزگار ما به واسطه‌ی دیدن سرنوشت صدام و مبارک و قذافی و بشار اسد، که در سراسر تاریخ رواج دارد: در پایان جنگ جهانی دوم زمانی که هیتلر لوله‌ی اسلحه‌اش را روی شقیقیه خود گذاشت و موسولینی در برابر جوخه‌ی اعدام ایستاد و امپراتور ژاپن مجبور شد کنار ژنرال آمریکایی بایستد و از مقام خدایی‌اش برائت بجوید، همین داستان بود. پیش از آن هم از این گونه از اسب قدرت در گور افتادن‌ها کم نبوده است.

🔸 همه این سرنگون‌شدگان، شاید در آن پایان تلخ بازهم خود را فریب می‌دادند که به کدامین گناه ما باید چنین خوار و خفیف شویم، ما که هزار افتخار برای کشور و مردم‌‌مان آفریدیم! همین الان بشار اسد که معلوم نیست در کدام زندان خانگی در روسیه به گذشته فکر می‌کند، در روزهایی که دنیا از حجم جنایاتش شرمنده است، شاید روزها را به نوشتن خدمات بزرگش به مردم سوریه می‌گذراند و امید دارد که دستی از غیب دوباره او را بر سریر قدرت برگرداند... اما دریغ که این خودفریبی چون افیونی فقط کمی از ملال آخرین روزهایش کم می‌کند اما واقعیت را تغییر نمی‌دهد.

🔸چیزی جز این پایان شوم برای همه‌ی شیفتگان قدرت نمی‌توان دید. آن‌ها سیاست را هرچه به آسمان و قداست گره بزنند، روزی طنابی افتاده بر زمین به آن‌ها می‌گوید که پشتوانه‌ی حکومت، مردم هستند و بدون آن‌ها، جز قهر خدا چیزی از آسمان برای‌شان نمی‌آید.
حکایت نادرشاه افشار است در آن شب پایانی. شب در اردوگاهی شاهی با فکر فتحی دیگر در صبح خوابید. نیمه‌شب چند تن از فرماندهانش به چادرش حمله بردند اما مگر کشتن نادر ساده بود؟ او برخاست و با شمشیر به آن‌ها حمله برد اما در آن شب تقدیر، پایش به طناب چادر گرفت و بر زمین افتاد، و سرداری سر از تنش جدا کرد... نادر تازه در آن لحظه معنای یدالله فوق ایدیهم را فهمید، در آن لحظه‌ی آخر که بالاخره آمده بود!

شبانگه به سر فکر تاراج داشت
سحرگه نه تن سر، نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری
نه نادر به جا ماند، نه نادری!

و چقدر این داستان تکرار می‌شود.

🖋 محمدحسین روانبخش

@shoukarani

28 Feb, 09:48
1,253
Post image

🔴 چرا «برادران لیلا» تمام نمی‌شود؟!

🔸 برای انسان‌ها، نه فقط قدرت و ثروت، که گاهی حتی عنوانی بی‌فایده و تعارفی نیز فریبنده است. همه آن‌هایی که مدرک می‌خرند یا برای پست و مقامی هزار معلق می‌زنند دنبال قدرت و ثروت نیستند؛ که گاهی از قدرت و ثروت خرج می‌کنند تا نام و شهرتی به دست آورند. این هم از نیازهای آدمی است!

🔸 آن‌هایی که امروز ظاهرا - و فقط ظاهرا - افسار اسب سرکش مدیریت مملکت را دارند، چرا خود را دچار چنین عذابی کرده‌اند؟! آیا نمی‌دانستند پای در چه راهی می‌گذارند؟ آن‌ها از کهکشانی دیگر نیامده بودند تا از گل و بلبل این مرز پرگهر خبر نداشته باشند؛ هم در همین‌جا زندگی می‌کنند و هم می‌دانستند در این‌جا هر کسی چقدر قدرت واقعی دارد و داستان تقسیم قوا چه شکل ویژه و عجیبی دارد! پس چرا خود را گرفتار کردند؟!

🔸 پاسخ ساده است: جمعی پی ورود به دایره‌ی قدرتی بودند که ثروت ملی فقط در آن دایره تقسیم می‌شود، برخی دیگر که از قبل در همان دایره بودند نیز در پی احیای حق حضور خود بودند، برخی هم به نواله‌ای که برای‌شان در نظر گرفته‌اند دل‌خوش دارند و آن‌ها را از گرسنگی کشیدن بهتر می‌دانند. اما گروهی دیگر نیز هستند که هیچ منفعت مادی ندارند و همچنان بازیگر این وادی هستند: آن‌هایی که - خودآگاه یا ناخودآگاه - شیفته‌ی عنوانی دهان‌پرکن هستند. 

🔸 دلار که گران می‌شود و طلا که لحظه به لحظه بالا می‌رود بسیاری از ما داستان فیلم برادران لیلا را در واقعیت تجربه می‌کنیم، جوان‌های‌مان برای اولین بار و بقیه برای چندمین و چندده‌مین بار! این تجربه نه فقط در حس کاهش لحظه به لحظه دارایی‌مان و بدبخت‌تر شدمان است؛ که بیش از آن یادمان می‌اندازد که دل‌خوش کردن کسانی، به عنوانی پوچ و تلاش برای کسب یا حفظ آن، چطور می‌تواند همه‌چیز همه‌مان را بگیرد و متلاشی‌مان کند!

🖋 محمدحسین روانبخش

@shoukarani

21 Feb, 14:38
1,584