El contenido más reciente compartido por شوق زندگی/اعظم عباسیان en Telegram
شوق زندگی/اعظم عباسیان
26 Jan, 06:45
286
تو انتخاب دوست و پارتنر به دو چیز در اون آدم بیشتر توجه کن :
1) چقدر "مسئولیتپذیر" و وجدانگراست! 2) چقدر اهل معاشرت و روابط اجتماعیه!.
این دو عامل ترکیب برندهایه که بود و نبودش خیلی میتونه رو حال خوب زندگی اثر بگذاره ...
شوق زندگی/اعظم عباسیان
25 Jan, 06:20
307
اگه تو بچگی از نظر احساسی نادیده گرفته شده و مورد غفلت قرار گرفته باشی، در بزرگسالی همه خواستهت اینه که انتخاب بشی و اگه بترسی که اطرافیانت ممکنه تو رو نخوان و انتخاب نکنن، سعی میکنی با انجام خواستههاشون بهت نیاز داشته باشند
شوق زندگی/اعظم عباسیان
25 Jan, 06:19
309
هرچیزی که شما رو به زندگی متصل کنه و انرژی ادامه دادن فراهم کنه، قدمش مبارکه. موسیقی، ورزش، خانواده، سفر، کتاب، دوست، عشق، فرزند و .. فقط اگر ۳ خصوصیت رو داشته باشه نامناسبه چون درطول زمان و دربرابر دستاندازهای زندگی پایدار نخواهدبود. ۱)مبتذل ۲)مبتنی بر توهم و خرافات ۳) غیراخلاقی
شوق زندگی/اعظم عباسیان
23 Jan, 07:02
365
• کارهای کوچیک برای داشتن روز بهتر :
آرامش بیشتر : فقط یک کار در آنِ واحد انجام دهید. عشق به خود : از خود بپرسید به چه چیزی نیاز دارم؟ استرس کمتر : ده نفس عمیق بکشید. روابط بهتر : یک پیام احوال پرسی بفرستید. انرژی بیشتر : به یک پیاده روی کوتاه بروید. حس مثبت : به سه چیز خوب توجه کنید. خوشحالی بیشتر : به کسی کمک کنید.
شوق زندگی/اعظم عباسیان
22 Jan, 10:43
383
یاد بگیر که برای دیگران مرز تعیین کنی،انسان خوبی بودن به معنای تحمل همه چیز نیست. تو لایق این هستی که باهات به درستی و با احترام رفتار بشه...
شوق زندگی/اعظم عباسیان
22 Jan, 10:42
357
عزت نفس(self-esteem)اینجوریه که، ممکنه عزت نفس یک ادم معمولی از یک فول پروفسور دانشگاه بالاتر باشه! چون عزت نفس، به میزان علاقهمندی و پذیرش فرد نسبت به داشتههاش بستگی داره، نه میزان وحجم داشتههای او!
شوق زندگی/اعظم عباسیان
21 Jan, 03:55
401
ممکن است عدهای احساس خشنودی را با شادی اشتباه بگیرند! مثلا بگویند تا در این کشور یا در این موقعیت هستم از خود هم راضی و خشنود نمیشوم! در مواردی خاص، تغییر مکان یا تغییر وضعیت فیزیکی، ممکن است منجر به تغییر روحیه نیز شود اما معمولا کسانی که همیشه ناراضیاند و از تمام چیزهایی که حتی قابل تغییر و در کنترل آنها نیست؛ ناله و شکایت میکنند از جایی در ذهن خود رنج میبرند! این افراد بیشتر ناخشنود هستند نه ناشاد! آدم ناخشنود را اگر در بهشت هم ببرند از جهنم افکار خود رنج میبرد! پس شادی، احساسی است که در اثر یک تجربه خوشایند و در زمان حال در شما رخ میدهد اما خشنودی، در واقع شادمانی پایدار و احساس رضایتی هست که شما در نتیجه افکارتان خواهید داشت
بنابراین با وجود اینکه اکنون ممکن است لحظات سختی داشته باشید اما در مجموع از مرور روزهای گذشته و تلاشی که داشتهاید احساس خشنودی داشته باشید! هیچ وقت تمام لحظات ما در زندگی پر از ناراحتی و رنج نبوده اما ذهنی که عادت کرده است ناخشنود باشد؛ همیشه نکتهای برای نارضایتی پیدا میکند.
شما اکنون در هر موقعیتی که باشید مثلا چه سالم و چه حتی با نقص عضو دائمی، بتدریج به موقعیت خود عادت کرده و خود را سازگار میکنید و اگر شرایط خود را نپذیرید؛ دوباره خواهان تغییر در شرایط هستید تا در خود احساس رضایت ایجاد کنید. زیرا آنها توانستهاند خودشان و شرایط را همانگونه که هست بپذیرند؛ اگر چه همیشه تلاش برای شرایط بهتر، بد نیست اما چگونه، با چه هدفی و به چه قیمتی؟
پس احساس رضایت و خشنودی، تنها با وجود شادی در ما به وجود نمیآید! ما یادمان میرود که ماه گذشته فلان لحظه شاد بودیم یا نا شاد و نیز همیشه شاد بودن ممکن نیست! اما تنها چیزی که در ذهن ما باقی میماند احساس رضایتی است که از خود و از شرایط کلی خود داریم. ما میتوانیم لحظات شادی داشته باشیم اما ناراضی باشیم و برعکس! این قابلیت در اختیار ذهن من و شماست که چگونه لحظات خود را تفسیر کنیم و چگونه به شرایط خود نگاه کنیم.
خیلی چیزها هستند در لحظه به ما احساس شادی میدهند؛ مثلا مواد مخدر، مشروبات الکلی، قرص یا حتی یک وابستگی اما ممکن است مناسب و سالم نباشند و در نهایت در ما احساس ناخشنودی و نارضایتی ایجاد کنند. پس مراقب باشید برای ایجاد احساس خشنودی و رضایت خاطر نسبت به خود و زندگی، حتما نباید آرامش و سلامتی خود را فدای شادی کنید!
شوق زندگی/اعظم عباسیان
21 Jan, 03:54
287
•خوبه اگه پارتنرمون بیش از حد فکر میکنه در موردش این چیزها رو بدونیم :
یکی از دلایل بیش از حد فکر کردن احساس ناامنیه!! چون اینطوری میخوای همه جوانب رو در نظر بگیری که نکنه آسیب ببینی و میترسی از اینکه هیجانهای منفی رو باز تجربه کنی خیلی بده که آدمها تو رو بابت این موضوع سرزنش کنن ، چون تمام این افکار منفی بهت هجوم میارن و اوضاع بدتر میشه اما وقتی دیگران درکت میکنن و سعی می کنن به حرفهات گوش بدن از این احساس ناامنی کم میشه و قدرت این رو پیدا کنی که خودت رو مدیریت کنی دوست نداری کسی رو اذیت کنی شاید به همین علت گاهی وقتها فاصله میگیری و تلاش میکنی خودت با این افکار کنار بیای اما از ته دل میخوای که بقیه دربرابرت صبور و مهربون باشن و ازت خسته نشن اینکه کسی تو رو توی بلاتکلیفی بذاره بسیار برات آزار دهنده است چون اون موقع مدیریت این افکار از دستت خارج میشه و اضطراب زیادی رو تجربه میکنی و دوست داری خیلی واضح باهات صحبت بشه به همین دلیل هم نمیتونی رابطههای مبهم رو تحمل کنی
شوق زندگی/اعظم عباسیان
20 Jan, 06:39
316
بدن و روان از هم جدا نیستن؛ هر احساسی که سرکوب میکنیم یا هر ترومای پنهانی که تجربه کردیم در بدنمون ثبت میشه. بنابراین استرسهای روانی و سرکوب احساسات میتونه زمینهساز بیماریهای جسمانی (مثل بیماری های خودایمنی) باشه.
شوق زندگی/اعظم عباسیان
20 Jan, 06:32
328
کودک نیستم اما کودک درون هنوز زنده است هنوز میپرد از موانع زندگی هنوز شیطنت میکند هنوز آنش میسوزانیم هنوز بعد شیطنت ها ریز ریز میخندیم و به ظاهر چهره مظلوم میگیریم کودک درونم بازیگوش من بیدار باش همیشه بیدار باش تا سادگی بیدار باشد، تا مهربانی بی بهانه بیدار باشد