📛 شعر ممنوعه ⛔️ @shermamnooe Channel on Telegram

📛 شعر ممنوعه ⛔️

@shermamnooe


ارتباط با ما» ارسال اشعار

@mr_Mantern

📛 شعر ممنوعه ⛔️ (Persian)

معرفی کانال شعر ممنوعه 📛⛔️nnآیا به دنبال یک تجربه شعری جدید و متفاوت هستید؟ اگر بله، پس حتما به کانال شعر ممنوعه بپیوندید! این کانال حاوی اشعاری است که به دلایل مختلفی از جمله قوانین و محدودیت‌های مختلف، ممنوع اعلام شده‌اند. اگر علاقه‌مند به کشف شعرهای بی‌نظیر و منحصر به فرد هستید، این کانال برای شما امکانات بی‌پایانی دارد.

کانال شعر ممنوعه 📛⛔️ جایی برای افرادی است که عشق شعر و ادبیات در قلبشان جاری است. اینجا مکانی است برای مطالعه، بحث و گفتگو در مورد شعرهایی که در جامعه اغلب به دلایل متفاوت ممنوع و غیرقابل انتشار شناخته شده‌اند. اگر شما هم به دنبال یک فضای آموزشی و پر از انرژی مثبت در زمینه شعر هستید، حتما به این کانال ملحق شوید.

برای ارتباط با مدیران کانال و ارسال اشعار خود، می‌توانید به ادرس زیر مراجعه کنید:n@mr_Manternnnما منتظر حضور گرم و فعالیت شما در کانال شعر ممنوعه هستیم. همراهی شما باعث غنی شدن این فضای فرهنگی خواهد شد. بپیوندید و از شعرهای زیبا و ممنوعه لذت ببرید!

📛 شعر ممنوعه ⛔️

11 Jan, 04:47


به نام یزدان پاک

در جهان همهمه از نظم نوین است
ساکنِ سایه خداوندِ زمین است

در اهلِ جهان نیست که اسرار بداند
یا آنکه بفهمد به جهان زنده بماند

آنکه پیداست زقدرت نَبُوَد جز افزار
پرده بازی کند از خود که بپوشد اسرار

مستِ اوهامِ عدالت همه ی اهل جهان
غافل از آنکه جهان شد به کفِ دیو و ددان

آنکه بنگاشته قانون به جهان پنهان است
اهرمن با همه افسونگریش حیران است

پس مپندار ز اسرار جهان با خبری
جرم پیداست ولی نیست زمجرم اثری

ما همه بی خبر و برده ی آن اهرمنیم
همچو مرغیم که در خواب و خیال چمنیم

به خیال خودم آن راه روم کان خواهم
لیک او باد در این غائله وُ من کاهم

هر که دانست ز اسرار جهان خاموش است
مرگ، بر فاش کننده آخرین آغوش است

ما ز بازیچه ی شبگرد نداریم فزون
این حقیقت کشدهر اهل تفکر به جنون

باوری هست شوم گاه به گاهی دلخوش
بگشاید به جهان بار دگر پا کوروش

کیست چون او ز عدالت به جهان شُهره شود
دیو از نام و نشانش به دلِ خمره شود

کاش کوروش صفتی پا به جهان بگشاید
فتنه ی اهرمن از اهلِ جهان بزداید

در رکابش بخروشم به دلِ اهرمنان
جان به راهش بفشانم تا به سر حد توان

شرم دارم من از این شعرو هم از این اثرم
زانکه موزون شده حرفم به عمل بی ثمرم

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

11 Jan, 04:47


آزادی وطن

در سایهٔ ظلم و شب‌های تار

خاموش شد آواز آزادی یار

فریاد دل‌ها به زنجیر شد

حق و عدالت زمین‌گیر شد

چشمان مردم پر از خون و اشک

دل‌ها شکسته، روان‌ها پر ز شک

هر کوچه‌ جاری ز درد و خروش

ظلمی که کرده‌ست جهان را فراموش

آتش به جان می‌زنند عاشقان

در زیر باران گلوله جوانان وطن

یک دم به خاموشی خو نمی‌کنند

پایان شب را فریاد می‌زنند

ای رهرو ظلم، بترس از خدا

این خاک می‌زاید روزی ندا

آزادگی دگر بار باز خواهد شکفت

از خون مظلوم، جهان خواهد نوشت

تا روزی که خورشید حق سر زند

این ظلم تاریک به آخر رسد

ایران بماند به آزادی پاک

ظالم بگریزد ز این خاک پاک


#سلمان_قربانی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

11 Jan, 04:46


بشکند آخر شبی ، کاسه ی صبرِ وطن

سیلِ خروشانِ خلق ، از رهِ ری تا به کن


سینه ی پر آه و درد ، نعره ی مستی زند

تا شکند کاخِ ظلم ، با دل و جان تن به تن


همّتِ موران نگر ، شیرِ ژیان را به دوش

نوش شود کامِ ما ، از تو و ایشان و من


مرغک پر کنده را ، شوقِ پریدن دهیم

تا زند آوازِ عشق ، بر سرِ باغ و چمن


بزم و طرب بشکند ، قبحِ عزا پیشگان

رخت سیه بر کنیم ، از تن هر مرد و زن


یک وجب از خاکِ خویش ، ما ندهیم عالمی

دور ز چشمان ماست ، غزّه و شام و یمن


وهم نبود و خیال ، آنچه که " دلدار " گفت

ریگ به رقص آمده ، از سرِ ذوقِ گوَن


#اميراسكندري

1403/10/14

📛 شعر ممنوعه ⛔️

09 Jan, 18:36


امروز، اگرچه اهرمن می‌تازد
بر تیر و تفنگ و ترکشش می‌نازد
گر ما بخود آییم و ز جا برخیزیم
فردا ز هراسِ خود، سپر اندازد


#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

06 Jan, 19:55


بیچاره دوای درد خویش است
از ما دگران همیشه پیش است

امروزه جهان دین و ایمان
آری به قبا ، عبا و ریش است

نیکی و بدی و خوبی و شر
بر ریش نباشد و به ریشه است

کوبیده به فرقمان جفا جو
ظلم و ستمی که جنس تیشه است

سمّی‌ست و زود از آن حذرجو
عقرب صفتان خدای نیش است

مردان خرد کم‌اند و اندک
نامرد ولی زیاد و بیش است

بر دوش سواره بار اندوه
چونکه اثرش روان پریش است

#روان‌پریش
#یزدان_ماماهانی
#نگارش۲۳_۷_۱۳۹۷
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_

📛 شعر ممنوعه ⛔️

06 Jan, 19:54


ای کز ستم تو شهر در بیداد است
وز جهل تو کار مرد و زن فریاد است

تو گر بشری و اشرف مخلوقات؟!
الحق که به محضر تو خر استاد است

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

05 Jan, 16:08


✌️✌️✌️✌️💐💐💐💐

📛 شعر ممنوعه ⛔️

05 Jan, 15:51


تاریخ مرور میشود
حقیقت جستجو میشود

سیاهی ها نابود میشود
پهلوی نور میشود

شاهی که مشهور میشود
برای ایرانی باعث غرور میشود

از دست دادن شاه باعث سور میشود
یک اشتباه که به باخت تمام میشود

قمار باز سوار بر بازی میشود
شاه در بازی دوباره قاضی میشود

باختی که برای مردم دست عبرت میشود
ملت بدون شاه بدون هویت میشود

شیخ گم و گور میشود
وضعیت ناجور میشود

آش نذری شور میشود
انسان از جهل دور میشود

دعاها همه باطل میشود
آیه ها بی حاصل میشود

عقل و اندیشه شکوفا میشود
بستر عشق و محبت محیا میشود 

شاهزاده رضا پهلوی شاه میشود
دنیا از خشم و کینه پاک میشود

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

05 Jan, 15:13


شیخی که از عدالت حرف میزد
به نام  الله اکبر گردن میزد

حرف خدا از زبان او جاری بود
جهل و خرافات همجا تاریک بود

بهشت مقصد نهایی انسانی بود
مشکل فقرانسان از نادانی بود

باور و اعتقاد ایرانی عربی بود
منشور کوروش اصالت ایرانی بود

انسان در اسارت و بردگی بود
تمام فرعون ها بت ها ساختگی بود

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

01 Jan, 17:14


به نام یزدان پاک

ای واعظ مفتیِ ستمگر
بر جهل زمانه کرده سنگر

آن نسل که قوّت تو هستند
اکنون چو خر به گِل نشستند

آئین تو از بنا دروغ است
اهریمنی و چه بی فروغ است

بر دین تو هر که پایبند است
در جهل و خرافه آزمند است

از شرّ تو خاورِ میانه
بدنام شد اندرین زمانه

در جنگ شده به حکم دینت
آشوب شده ز کبر و کینت

آلوده به خون دست چلاقت
نفرین به  لشکر  الاغت

در مصاف دشمنت چو موشی
در کشتنِ مردمت چموشی

مظلوم کُشِ شغالِ موزی
مشهور به بخل و کینه توزی

ای پیر خرفتِ پر شرارت
ادرار نباشد اختیارت

یک پای درون گور داری
در جنگ چنان خروس لاری

مشتی خر و بی سواد و تنبل
پروار شکم کثیف و انگل

همچون مگسان به دور سرگین
گَردند  به  دور  رهبر دین

دینی که بنا شدست بر خون
پیغامبرش مریض و مجنون

گوید که رسیده است از فرش
با یک خر بال دار بر عرش

این است بزرگِ دین اسلام
خلقی شده با دروغ او خام

لعنت به زمان و آن مکانی
کامد به جهان چنین زیانی

حق است اگر کلام قران
لعنت به خدا و مذهب آن

شیطان نَبُوَد چنین ستمگر
گر همچو خدا بُوَد توانگر

گر این سخنم کِشد به مسلَخ
یا  خانه  آخرت  به  دوزخ

باکی نَبُوَد از این مجازات
چون نیست خدا درین خرافات

ای رهبر مسلمین ایران
ای خانه ما کرده تو ویران

سوگند به نام پاک یزدان
بر جان همه وطن پرستان

فرجام چنین جفا تباهیست
بدنامی و مرگ و رو سیاهیست

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

30 Dec, 19:45


هر که در زیرِ حریفان خفته در حمّامِ منصوری
به پیری می شود یک آدمِ معروف و مشهوری
                           
#غلامعلی_سینا

📛 شعر ممنوعه ⛔️

25 Dec, 19:38


#جهل_مقدس

قانون شده در میهن ما #جهل_مقدس
پنهان شده در لفظ خدا #جهل_مقدس

بس گوهر ارزنده و نایاب که گردید
در راه ثبوت تو فدا #جهل_مقدس

گه خدعه و گه شیره و تریاک الهی
در صلح چنین کرده ادا #جهل_مقدس

ننگی که به تن کرده لباسی خوش و زیبا
دردی که شده جای دوا #جهل_مقدس

تاریخ وطن یکسره دردست و غم و حزن
اکسیر غم و ماتم و دا #جهل_مقدس

دیری که چنان شاه جهان بود به تاریخ
امرز به لطفت چو گدا #جهل_مقدس

در سیر ترقّی جهان سهم وطن شد
رفتن به حضیض و قهقرا #جهل_مقدس

گفتی ره عرفان ره عشق است و ترقّی
علم است که هان گشته خدا #جهل_مقدس

ای خاستگه هرچه ندانی و توهّم
باید ز وطن کرد جدا #جهل_مقدس

در ظاهر و تبلیغ همه رحمتی امّا
سرچشمه هرگونه بلا #جهل_مقدس

ای قاتل اندیشه و آزادی و دانش
وی مسلک تو روی و ریا #جهل_مقدس

پایان تو آغاز شکوفایی و پویش
امید که گردی تو فنا #جهل_مقدس

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

25 Dec, 19:37


هر چه سوتی می‌دهد در خانه اُمل بیشتر
جمع می‌گردد به دورش جمع اسکل بیشتر

قهقرا یک چشمه از صد چشمه ی گنداب اوست
با توهم می‌زند راه تکامل بیشتر

سنتی‌ها خوب می‌دانند در خواب و خیال
شیره غوغا می‌کند در مغز از گل بیشتر

چاره‌اش زندان و مرگ و گور بی‌نام و نشان
هر که می‌گوید به او نازک‌تراز گل بیشتر

بی‌تعقل، های و هویِ ادعایش دیدنی‌ست
دیگ خالی می‌کند همواره قل‌قل بیشتر

می‌زند دایم به خود عطر و شمیمِ گل ولی
بوی خون از دست او جاریست در کل بیشتر

سوی جولانگاهِ ساطور و ترازو می‌برد
بره ی نر را طنین آغل‌آغل بیشتر

مثل کشورداری‌اش در سایه ی دین می‌رود
روز و شب انسانیت سوی تنزل بیشتر

در کنار رنج بدبختی و ظلمت می‌کشد
مردم بيچاره را بار تحمل‌ بیشتر


#حسين‌شاه‌بيكی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

25 Dec, 19:36


کونی‌ برود، کونیِ دیگر آید
او کُنده‌به‌کون، دوباره مردم گاید
تنها رَهِ آزادیِ ما، گادن است،
آنگونه که زیرِ کیر، کُشتن باید


#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

20 Dec, 15:49


🌨 بازخوانی سرود فرزندان ایران پس از پنجاه سال ❄️☃️

شب چله بر همه ایرانیان در هرکجای گیتی خجسته باد ,
باشد که آخرین یلدای ایران تحت اشغال را تجربه کنیم

پاینده ایران و ایرانی

#ایران_معبد_ماست

📛 شعر ممنوعه ⛔️

20 Dec, 15:48


نـان بـه نـرخ ثـانیـه ؛ خـوردنـش شیرین‌‌تـرست
چـاشــنی آن بـر لـب چــاپلــوس و مـخـبـرسـت

بلـه ، قــربان گفـتنـش ؛ صـاف و دولا گشتـنـش
بهــر مـا مـعــلوم شــد چـاکـرسـت و نـوکـرست

پـلک از هـم چیـده‌ایـم فقـر و نـکـبت دیـده‌ایـم
روزگـار در چـشمــمان یـک جـهــانـی دیـگـرست

نـاز و نعــمت زادگـان ســرخـوشنــد و شـادمـان
پس عیانست این عنان هست دست پولـپـرست

گفـت : توانـگر بر فقــیر زنـدگی کــن یـا بـمـیــر
حـســرت و درمـانـدگی مــثـل ســدّ مـعـبــرست

هــر کـه دادیـمـش بــها ســوختــن شــد کـار مـا
قــصـهٔ مــا بـا شــما شــُـرب زهـــر ســاغــرسـت

شــاهـدان لاده‌ایــم خــوش خیـال و ســاده‌ایـم
چــنگ آقـازاده‌ایــم کــو ز خــر هــم کمـتـرسـت

بـــا دروغ بیـ‌‌ـکــران بــافـــتـن شـــد کـارمــان !!
شـد هـم اکنـون آب و نان واقـعاً شــرم آورست

#لاده
#یزدان_ماماهانی
#سرایش۱۴_۱۰_۱۳۹۹
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_

📛 شعر ممنوعه ⛔️

20 Dec, 15:48


روزی که وطن به تازیان وا دادیم
افسار خرد به دست ملا دادیم

از بهر نجات سنت نیک و کهن
از چله بریده دل به یلدا دادیم

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

18 Dec, 20:41


به نام یزدان پاک

فرجامِ خزان آمد و ما چله نشینیم
داریم هزاران غم و دلخوش به همینیم

عمریست همه شب به بلندای خزان است
زان رو که وطن تاختگه اهرمنان است

هرچند که فرجامِ خزان شام بلندیست
اما به بلندای غم ملت من نیست

شلاق شده سوز خزان بر تن میهن
فرزند وطن گوشه ویرانه ایران

دندان زند از سوز به هم با تن لرزان
خونابه بریزد زغمِ سینه سوزان

ای کاش که همراه سحر از پسِ این شب
هم از تن میهن بِرَوَد این غم و این تب

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

16 Dec, 16:03


خدایا برای آخرین بار برخیز
نابود کن این ظلم ستم خیز

انسانیت مرده کشتارها غلیظ
انسانها با سر نیزه در جنگ وستیز

زمین از خون ها حاصل خیز
ظاهرها شیک وجدان ها تمیز

مسلمانان با افکار بیهوده و مریض
خدایا پاک کن زمین را دوباره بذر بریز

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

12 Dec, 18:45


برخیز که کون ز اهرمن پاره کنیم
بیگانه زِ میهنِ خود آواره کنیم
با تیر و تفنگ و ترکشِ خمپاره،
ایرانِ کهن، تهی زِ پتیاره کنیم

#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

12 Dec, 18:45


سقوط، پایان تلخ دیکتاتورهاست
بشار اسد آواره  پس،کوچه هاست

هزاران ظلم و جنایت از او پابرجاست
محور شرارت ذات ناپاک انسانهاست

عامل سقوط آنها بی عدالتی هاست
خدا همیشه در داستان ناپیداست

بی بی در حال حذف دیکتاتورهاست
همه چیز آماده شده نابودی ملاهاست

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

10 Dec, 12:43


به نام یزدان پاک

دیدگانم جلوه نیکو فراوان دیده است
باغ و بستان،کوهساران و گلستان دیده است

در دلِ شب ماهِ تابان و شکوه آسمان
تابشِ خورشید و باران و مِه و رنگین کمان

کهکشانها دیده ام از بزم رقص اختران
موج دریای خروشان هیبتِ آتشفشان

آسمان نیلگون و قامت سَروِ بلند
بید مجنون دیده ام با بازُوانی چون کمند

معرفتها دیده ام از مردهای روزگار
بُردباریها شکیبایی ز هر آموزگار

مهر ورزی و وفا بخشندگی ها دیده ام
من زنیکو خصلتان رخشندگی ها دیده ام

هرچه نیکویی و زیبایی که دیدم در جهان
چون نگاهم منعطف شد دیدم آنرا در زنان

من برون از پرده گفتم این سخن از عمق جان
قامت زن جلوگاهِ این جهان بیکران

زانکه گیتی جامه عشقش به زنها داده است
باده عشق خداوندی به آنها داده است

مظهر عشق و وفا را دیده ام در نقش زن
شرم دارد در حضورش آفتاب و یاسمن

هم شریک و همسر و خواهر وَ نیکو دختر است
گوهری نادر درین دریا که نامش مادر است

ننگ بر آئین و رسمی کو زنان را کم شمرد
جلوه عشق خداوندی به دست غم سپرد

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

10 Dec, 12:43


‌#تبت_یدا

تتبت یدا جهل و خرافات و توهم
از بیشه عشق و خردورزی و ایمان
نفرین به هر بدخواه این خاک و به تازی
پاینده بادا تا همیشه نام ایران

تبت یدا کشتار افکار مخالف
قتل خرد اعدام عشق و حبس دانش
نیکا به جان دادن ولی آزاده بودن
شوما به زنده ماندن با زور و خواهش

تبت یدا تبلیغ دین خشم و شهوت
جشن اسید و کارناوال انتحاری
تحریم هر چه عشق و آزادی و نیکی
ترویج خودآزاری و بیهوده کاری

تبت یدا انسانیت را چال کردن
حق بهایی حق زرتشتی ربودن
روز پدر را محو کردن از تواریخ
بر قاتل بابای خود نوحه سرودن

تبت یدا رجم و جهاد ابتدایی
قتل شقایق در کویر جهل و اوهام
جای خدا بهر خلایق حکم دادن
پایان انسانیت و آغاز اسلام

تبت یدا دیکتاتور دیندار و بی دین
بر هر چه ظلم است و ستم از ریشه نفرین
فرقی ندارد کشتن و حرمت دریدن
باشی فقیه شهر یا بی کیش و آیین

تبت یدا مفتی پشتیبان صیغه
جاهل ترین عالم نمای جنگل شرق
بس که جفنگ و چرت می گوید به فتوا
کز هر سوراخ آدمی بیرون زند برق

تبت یدا احساس بیگانه پرستی
پول وطن را خرج خصم خویش کردن
بهر شیوع مذهب تحمیلی وی
ملت خود را جملگی دل ریش کردن

تبت یدا اصلاح با شمشیر و نیزه
پایان قتل و حبس و اعدام مقدس
منجی انسان را خرد تعریف کردن
فارغ ز جهل و دین و اوهام مقدس

تبت یدا هر واژه تبت یدایی
پایان کشتن از برای بی خدایی
انسانیت معیار یکتای جماعت
از قید و بند مذهب تازی رهایی

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

10 Dec, 12:42


روزی که وطن به تازیان وا دادیم
افسار خرد به دست ملا دادیم

از بهر نجات سنت نیک و کهن
از چله بریده دل به یلدا دادیم


#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

04 Dec, 06:08


به نام یزدان پاک

من در عجبم از این خرافات
افسانه‌ی رحمت و مکافات

نوبت چو شود به خشکسالی
یا سیل و بلا و بی روالی

گویند خدا غضب نموده
او رحمت خود ز ما ربوده

اما چو شود زمان نعمت
گویند خدا نموده رحمت

ناخوش چو شوند در فغانند
از جهل ، یگانه در جهانند

یکبار اگر ز خود بپرسند
کاین درد بجانشان که افکند

حال آنکه شدند خلاص از درد
گویند شفاست از خداوند

گر مرحم از اوست درد از کیست
گر خالق این جهان جز او نیست

گویی که خدای تو مریض است
منفور شود گهی عزیز است

هم در پی صلح ، هم به جنگ است
در مذهبتان خدا چه ننگ است

هم منشأ شر از او همی خیر
ویرانه شد از چنین خدا دِیر

این‌ جمع به خود یقین دارند
در مذهب و دین در امانند

افسانه کنند کار دنیا
هم خشم وَ رحمت خدا را

غافل که خدا بجز خرد نیست
ناجی بشر بجز خرد چیست؟

من دست کشم از این جماعت
کورانه شدند به راهِ طاعت

چکش نزنم به آهن سرد
سودی نرسد بمن بجز درد

آنکس که تعصبش شدید است
در مذهب و جهل ناپدید است

این جمع به حال خود رها کن
بر جان شریف خود وفا کن

کاینها چو گراز و گرگ صحرا
درنده و از خرد مبرا

رحمی نکنند به اهل دانش
هم دشمن دین و اعتقادش

از دانش خود بساز تیشه
بر شاخه مزن بزن به ریشه

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

01 Dec, 19:48


ما را به بهشت و آن‌جهان کاری نیست
پیغمبر و پیشوا و داداری نیست
این‌ها همه یاوه است و نیرنگ و دروغ
کَندن ز خرافه کارِ دشواری نیست 

#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

30 Nov, 07:01


وادیِ بـــر بـــاد را ... دنــبــالِ آبـــادی ؛؛ نـــگــرد‌ !!
بـودنـی کـمـبـود و شـد نـابــود در آن وادی نــگـرد

شهر‌ به‌ شهر و کو به‌ کو و راه به‌ راه و مو به مو :
مـا کـه گـشتـیـم و نـجـستـیـم آدمـیـزادی ؛ نـگـرد

زیـرمیـزی بوسـه‌هـا و پـشت نـیمکـت عـشـوه‌ها !
نـاف ایـن دانـشـکــده ، دنـبـال اســتــادی ؛ نــگـرد

فاش‌ و پیش از تابش‌خورشید ،جوشیدن شکفت
روشـنـی را در پــسِ شـبــهـای بــامــدادی ؛ نـگـرد

میله‌کاریست روی‌ مرزها و کجاست ساماندهی ؟
جــامـعــه زنــدان شــده ، دنـبــال آزادی ؛؛ نــگــرد

سوگ و انـدوه حکـم‌ فـرمایـی کنـد ، طبـق روال :
پـیـش پـای مـردم مـاتـم پـرسـت ، شـادی ؛ نـگـرد

تخـم اسـتالـین نـشـانـدنـد و دِرو کـردنـد لِـنـیـن !!
پــهـنــۀ کـشـتــزار بـیــداد ، بــوتــۀ دادی ؛؛ نــگـرد

رویِ آمـوزگـار کـشیـد شـمشیـر ، دسـت‌آمـوز آه !!
رسـتـم از اسـفنـدیـار جـز دیـو ، هـمـزادی ؛ نـگـرد

خرده‌گیـران جز همـه بس می‌سـتاینـد خویش را
نکته : گر این‌ خرده‌نیست زان عیب‌وایرادی نگرد

سـوزن آرامـش و زیـسـت و رفــاه و دلـخـوشـی :
صـاف بـیـافـتـادش کـف انـبـار شـیـادی ؛ نـگـرد !

خـانـۀ مـا آب و خـاک و نـفـت و گـاز دارد ، ولـی :
داخـلـش دنـبـال اســم و رســم اجــدادی ؛ نــگـرد

آن شکارچی هم سـرانجام شد شـکار دام خویش
بی جهت ؛ پس‌واپسِ هیچ تـور و صـیادی ؛ نـگرد

مـردگـان بـی‌حـواسِ غـلـت خـورِ زامـبـی زده ..!!
انــدرون ســرزمــیــن گــور ، اجــســادی ؛؛ نــگــرد

اعـتـیـاد ننـگ مـراتـب دونـتـر از مـرفـیـن و بـنـگ
کـشـوری را نـشـئـه زد ، دنـبـال مـعـتـادی ؛؛ نـگـرد

آنـچـه ناپیـدا و گـم بـود ، ناگـهانـی یـافـت رواج :
مـاهـیـت بــود و اصـالـت بـیـن افــرادی ؛؛ نــگــرد

خــاطــرات بُــنـجـلــی را پـاکــســاز از حــافــظــه
گِــرد آن ســردمـهــر نـامـردی نـکـرد یـادی ؛ نـگـرد

بـرگ پـایـان مـی‌خـورد بـا پـنـد و انـدرزی ، ورق :
چنبـرِ پاپیش‌کِـشِ چاچول که دست دادی ؛ نـگرد

#ناپیدا
#یزدان_ماماهانی
#آغازسـرایـش۱_۱۱_۱۴۰۲
#پایان‌سرایش۳_۱۱_۱۴۰۲
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_

📛 شعر ممنوعه ⛔️

30 Nov, 07:01


جهان مملو از انسانه

خامنه ای گرگ شیرین بیانه

عامل حاکمیت جهل بر جهانه

وجهانی که پراز دیوانه گانه

آن سو تر خدا در کعبه مهمانه

شاید سکوتش از عذاب وجدانه

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

28 Nov, 12:08


«آریایی‌نژاد»

#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

26 Nov, 18:55


مثل ابری بارانیم
زخمیم موجی طوفانیم

من از درون زندانیم
عمق یک ویرانیم

من تشنه آزادی ام
من زنم آبادی ام 

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

25 Nov, 20:37


مستم نکند، دو چشمِ تو، مَه‌پاره
بر من ننما، بُتا؛ چنین رخساره
من در پیِ رزمم و نی‌ام اندر بزم
خشمِ تو بوَد مرا هم‌اکنون چاره


#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

24 Nov, 14:07


قرن هاست ما مرده ایم
ما از درون فرسوده ایم

ما نسل بازی خورده ایم
خودرا به تاریکی سپرده ایم

عقل و منطق را باخته ایم
از خود برده ساخته ایم

  خدا را در بت سازی یافته ایم
پس به جنگ و خونریزی پرداخته ایم

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

24 Nov, 14:05


.

📛 شعر ممنوعه ⛔️

24 Nov, 14:05


به هر سو در خیابان‌ها،جهاد ظلم بپا کردند
زنان را از مکاتب منع، به نام دین سوا کردند

چه بی‌رحمانه میبندند ره علم و هنر را حیف
زنان را حبس و زندانی، بدون یک گناه کردند

دریغا، طالبان امروز، ره علم و هنر گیرند
چنین ظلم و ستمها را، بگو که در کجا کردند؟

قلم بر دست من بگذار، که با آن حرف حق گویم
به هر سوی جهان بنگر، چه فکری بر شما کردند

به نام علم و آگاهی، به دور از زور و اجباری
قلم بر دست من بگذار،بگویم تا چه ها کردند

ز اشک چشم مادرها، ز آه دختر مظلوم
به گوش آسمان گویم ، که با ما ناسزا کردند

تجاوز را همان مردان، به روح و جسم این زنها
به این فرخنده ها و یا به این رخشانه ها کردند

گرفتند جان انسان را، به نام دین و یا قرآن
چنین فرهاد عاشق را ز معشوقش جدا کردند

مگر هستی خدایی که بگیری روح از یک انسان
کنی سنگسار و زندانی به جرمی که زنا کردند؟

بسوزد ریشه ظالم،که عالم را فنا کردند
گمانم خویشتن را نیز، به نام دین خدا کردند

نویسد صفحه تاریخ، غم و رنج زنانِ ما
نخواهد رفت از خاطر چه ظلمی را به ما کردند

فرزانه نیکو✍🏻

📛 شعر ممنوعه ⛔️

23 Nov, 14:55


فریدون  فرخزاد آریایی نژاد
فرزند ایران این آب وخاک

فریادهایش برای نجات ماست
خسته از تمام بی تفاوتی هاست

از انسانیت و وجدان رهاست
   او مرد افسانه ای برای نسل ماست

  از قدرت درون به معنی یک خداست
شومن فعال سیاسی بخشی از تاریخ ماست

      عدالت و اندیشه او در ذهن ماست
یک جنگجو مبارز سلطان قلبهاست

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

23 Nov, 14:55


پایان زندگی یک کفن
جنگ اعتقاد تو و باور من

هرکس ضد عقیده من باشد بامن دشمن
پس کشتن آن حق مسلم من

جهل خدای پنهان درون من
فهم و بینش نباشد در ساختار ذهن من

انسایت مرده است در زمان من
ریختن خون شده دین و وجدان من

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

23 Nov, 14:55


من زنم اسیر زندانم
برده جنسی مردانم

همیشه از درون پنهانم
سکوتی از دردهای فراوانم

پاکی آب زلال شفاف روانم
با تنهایی خویش هم پیمانم

من مادر تمام دانشمندانم
من وارث موجودیت انسانم

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

23 Nov, 05:33


کتاب صوتی ممنوعه کوروش بزرگ و محمد بن عبدالله بخش 2 / نویسنده دکتر مسعو...
https://youtube.com/watch?v=ezZfSM2FB6A&si=7zKpLMAy4PJSDyT9

📛 شعر ممنوعه ⛔️

23 Nov, 04:56


خواهم که از این خرافه بگریزم و بس
دیگر نپرم گرد پهن همچو مگس

این جامه کهنه را ز خود دور کنم
کز او شده حاصل من این تنگ نفس


#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

23 Nov, 04:49


ایمان و اعتقاد و باور برابر با یه باخت
ولیعهد عربستان کشورش را ساخت

کعبه را زیر پای جنیفرلوپز انداخت
حالا خدا را باید کدام گوشه یافت

چطور باید خدای اصلی را شناخت
دوبار باید اعتقاد و باور دروغین ساخت

جنگ جنگ اعتقاد و باورهاست
انسان برده خوش فکر داستانهاست

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

23 Nov, 04:49


فقر و گرسنگی بیداد میکند
انسان برده گی را تجربه میکند

شکم گرسنه انسان را اسیر میکند
او را از عقل و خرد و اندیشه دور میکند

در چهار چوب محدودیت او را نابود میکند
فقر خلق و خوی حیوانی را به انسان تزریق میکند

فقر ارتباط معنوی را قطع میکند
انسان را فرسوده و پیر میکند

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

23 Nov, 04:49


باورهای غلط سکوت مرگ آدمیت
پرورش ذهن ها با هویت غلط

سکوت برده گی نابودی، انسانیت
چه شد که جهل شد مرکز خریت

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

23 Nov, 04:49


این‌یکی بانویِ ایرانی‌نژاد
آن‌یکی نامرد و خوار و دیوزاد
این‌یکی از نیکنامان بوده است
آن‌یکی دستش به خون آلوده است
این‌یکی در تن جگر از شیر داشت
آن‌یکی ویرانگران برجا گذاشت
این‌یکی دریادلی بی‌باک و گُرد
آن‌یکی باید زِ بزدل‌ها شمُرد
این‌یکی از جانِ شیرینش گذشت
آن‌یکی بر گِردِ سیم و زر بگشت
این‌یکی هم‌میهنش تیمار کرد
آن‌یکی اهریمنان هُشیار کرد
این‌یکی پاک و بسی نیکوسرشت
آن‌یکی آلوده و ناپاک و زشت
این‌یکی خاری به چشمِ دشمن است
آن‌یکی گویی که خود اهریمن است
این‌یکی در راهِ میهن جان بداد
آن‌یکی دستار را بر سر نهاد
این‌یکی نامش همیشه زنده است
آن‌یکی بدکار و مادرجنده است

#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

19 Nov, 18:02


‌به نام یزدان پاک

از سلسله ی بد‌منشان تیره ی قاجار
شاهان شکم پرور و زنباره و بی عار

روزی که وطن بود همه در کف دزدان
آن طایفه ی بی خرد و بی سر و سامان

طاسی و وبا ، آبله و هم تب تیفوس
طاعون و شپش بود از این سلطه ی منحوس

بیچارگی و فقر و فلاکت ز خرافات
هر روز و همه شب شده هنگام مکافات

چون بوی تعفن ز وطن خاست به عالم
خواهم که ز دل بر غم آن روز بنالم

تا آن که در این ظلمت دیرینه ی ایران
روشن شده یک روزنه ی نور ز یزدان

رستم صفتی از دل دیوان به در آمد
زان رو که دگر صبر خدا هم به سر آمد

چون جامه ی آبادیِ میهن به تنش کرد
او جان شریفش همه خرجِ وطنش کرد 

این مرد خدا گونه رضاشاه کبیر است
از خطه ی مردان فداکار و دلیر است

کوبید وطن را و دگربار بنا کرد
او ظلمت این غمکده را غرق سنا کرد

یک پارچه شد بار دگر مرز گهربار
رونق به وطن آمد و هم در دلِ بازار

از شفاخانه و دانشکده ، راه‌آهن و جاده
تا نام وطن هرچه که داریم نهاده

ایرانی و ایران همه مدیون وجودش
ما صاحب نام و وطن از بهر شکوهش

خونابه ز دل آمد و او خورد در این راه
بس درد به کامش شده این مرد وطن خواه

بیغوله به ناگه شده چون مهد تمدن
آمد به مشام عطر ، از آن نهر تعفن

آمد ز دل نور بسی نور دگربار
آن شاه فقید آمده با دانش بسیار

کوته شده هر دست ز هر گونه تطاول
چون کوه شده مانع به هرگونه چپاول

هر مذهب و مسلک همه آزاده و خوشحال
تا آنکه شد آن زمزمه ی رهبر دجال

هم بار دگر فتنه و آشوب ز دین شد
این مرز دگربار به غم چله نشین شد

فریاد از این دین و از این مذهب فتنه
آزادگی و عشق ز تیغش شده ختنه

ای ملت من جهد بر آن کن که بیاید
از تیره ی آن شاه که غم ها به سر آید

دنیا شده ویران ز سر دین و تعصب
عالم شود از عشق در آغوش تقرب

برخیز و بزن در دل وحشت که در این کار
محصول ، تمدن شود و مرگ ریاکار

چون خفته حقیقت به دلِ خاکه ی وحشت
فریاد کن آزادگی ای نطفه‌ ی نهضت

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

19 Nov, 18:02


خمینی سر آغاز مرگ بود
حرومزاده زبانش چرب بود

مرگ بر شاه شعار هر فرد بود
سکوتی فراگیر هم جا سرد بود

اشک روی گونه شاه پر از درد بود
هیاهو و هیجان از قدرت جهل بود

سایه شاه به معنای امنیت بود
رفتن شاه سقوط، انسانیت بود

کنترل شهر دست شیخ شهر بود
ایرانی دنبال حقوق بشر بود

اسلام تیغ برنده دو سر بود
مذهبی احمق چقد خر بود

اسلام سراسر مکر و ریا و شر بود
ریختن خون در کربلا توسط پیامبر محشر بود

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

15 Nov, 19:08


با دلی شکسته...
شعری برای «کیانوش سنجری».

بارید بار دیگر شب
صبح° خلوت گزید
دل° تنگ شد
پرواز خواست
تا چارسوی شهر
بالَش بریده بودند
روحش کبوتری شد و رفت
جسمش شکست و مرد

آزادی، آه آزادی!
چه هیزم تری فروخته‌ایم
که برای رسیدن به تو
غصه را روی غصه
وصله می‌زنیم

گفت: «یک جان دارم
آن هم فدای ایران!»
ناقوس شد، تپید
تا خواب بشکند
تا «شاید تلنگری...»

#کیانوش‌_سنجری هم رفت

ما را چه شد
ای ایران،
ما را چه شد؟

#جمشید_عزیزی #تسلیت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

15 Nov, 19:08


از درون سوختیم و خاکستر شدیم
برده های خوش فکر و نوکر شدیم

زخم خوردیم دین را باور شدیم
مثل درختی بدون میوه و بی ثمر شدیم

  زیر این باورها خرد و خردتر شدیم
اشک ریختیم به تاریکی دعوت شدیم

جملگی بخشی از پازل معنویت شدیم
انسان بودیم ولی صاحب مغز خر شدیم

با دزدان و قاتلان دین هم سنگر شدیم
از حیوان هم درنده تر و خونخوارتر شدیم

این روز ها خدا را هم ناباور شدیم
همگی خسته از مسلمانی کافر شدیم

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

15 Nov, 19:08


قرار بر آب و برق مجانی بود
شیخ حیوان صفت و جانی بود

قرار بر خصوصیت های انسانی بود
شیخ در حال همجنس بازی بود

هدف نابودی  تمدن ایرانی بود
خمینی از اصل و تبار هندی بود

سیاست خمینی برده گی بود
هدفش، ترویج زبان عربی بود

رابطه با طفل شیر خواره هنر خمینی بود
مش رمضان معلم تعلیم و تربیت او بود

توده ای وچپ و مجاهد پشت خمینی بود
انگلیس و آمریکا عامل اصلی قدرت خمینی بود

خمینی به ظاهر پیامبر ولی آدم خونخواری بود
شیطانی که در لباس فرشته پنهان بود

جنگ ایران و اعراق عامل اصلیش خمینی بود
  همه چیز بین صدام و خمینی هماهنگ شده بود

هدفش نابودی نسل پرورش شده شاه بود
جوانان همه آگاه وطن دوست و ملی گرا بود

از نظر خمینی بی حجابی گناه بود
ولی با ذکر لواط در حال فتوا بود

خمینی جادوگری از قرون وسطا بود
ملت فریب خورده با خمینی هم صدا بود

خمینی در کره ماه نا پیدا بود
اینم از جهل و خرافات ذهنی انسانها بود

  خمینی محبوب دل بچه مذهبی ها بود
خمینی نسخه پرورش شده کونی ها بود

ایرانی از سرنوشت خودش گمراه بود
ایرانی در نوع خودش هر کدام یک شاه بود


#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

14 Nov, 05:45


آنی خرد از نماز صدساله به است
اندیشه وری ز ندبه و ناله به است

از آدم بی بهره ز پندار و خرد
تندیس سگ و الاغ و گوساله به است

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

14 Nov, 05:44


از گوشهٔ غرب تا جنوبِ شرقی
در جشن و عزایمان نمانده فرقی

می‌ترسم از اینکه این وسط جِر بخوریم
از حسِ غرورِ موشک و بی‌برقی!


#شروین_سلیمانی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

08 Nov, 05:06


زنی ازفهم وبینش انسانی بیدار است
فریاد او به معنای هشدار است

او در نوع خودش سیاستمدار است 
جمهوری اسلامی جنایتکار است

شاه به معنای ارزش و اقتدار است
چشمانش گریان او عزادار است

پیش گو است از آینده خبر دار است
از دین و مذهب اسلامی بیزار است

در بازی جهل و خرافات او هوشیار است
در این تصویر چهره او ماندگار است

تاریخ به نام این زن در حال تکرار است
شاه را روی چشمان خویش نگهدار است

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

08 Nov, 05:05


بانو مرسده

👍👍

📛 شعر ممنوعه ⛔️

08 Nov, 05:05


زینب سلیمانی فاحشه لبنانی
مریم مقدس چهره آسمانی

عمق حقیقت تلخ نادانی
پدرش قاتل جوانان ایرانی

چه شد کص میدهی پنهانی
حجاب دلیل زندانی زنان ایرانی

سکوت برده گی حقوق انسانی
کنترل انسانها توسط آیات آسمانی

ایران شده پر از متجاوزان افغانی
  خامنه ای دلیل نابودی و ویرانی

تن فروشی بازار روز جهانی
زن برده جنسی در جشن و میهمانی

زن کشتزاریست برای لذت وشهوت رانی
محمد حشری بود تو چه میدانی

تو برده خوش فکر داستانی
جنگ جنگ قدرت بود نه عدالت انسانی

فریب دادن با جهل و خرافات و نادانی
محمد در حال لذت جنسی با زنان ایرانی

تحمیل تاریخ عربی بدون هویت ایرانی
فریب مردم با داستان های امام زمانی

کوروش شاهنشاه حقوق انسانی
ما در حال پرستش مرده گانیم

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

04 Nov, 14:50


روزی برسد که چشمه‌ها رود شود
از غرّشِ رود، خاک، خشنود شود
مردابِ پُر از فریب، نابود شود
شب با همه‌یِ سیاهی‌اش دود شود

#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

03 Nov, 18:59


به نام یزدان پاک

چه آئینی ست کو ذاتش عزایست
عبادت جمله لذّاتش عزایست

نظر بر هر زن افتادن حرام است
تجاوز بر زن دشمن حلال است

دروغ ار کس بگوید دشمن اوست
ولی گر تقیه گوید میشود دوست

تجارت از جهاد و از غنیمت
تمام ثروت کافر چو نعمت

  پیام صلح دارد لیک با جنگ
به شمشیر و به خون و با دلِ سنگ

همان تازی که بود همچون گدائی
  کند با نام دین کشور گشائی

خدایش دعویِ عدل است و هم داد
ولی سر منشاء ظلم است و بیداد

در این کشور که ما فرزندگانیم
  ز خونِ داریوش و کاویانیم

درفش کاویانی بیرق ماست
رهِ کوروش به دوران زورق ماست

به گفتار و به پندار و به کردار
همه نیک و بدین پرچم جهاندار

مرا با مذهب تازی چه کار است
عرب درنده خوی و نابکار است

کجا دشمن پرستی افتخار است
کجا شیر شتر خور اعتبار است

چه کس بر ماتم دشمن نشیند
به دام دشمنش ایمن نشیند

تو را ناموس از چنگت ربودند
سر و دست از نیاکانت بریدند

پسرهای تو را عفت دریدند
ز دختر های تو عصمت دریدند

توئی چون خوکِ بی ناموس و غیرت
که پستی در وجودت هست کثرت

تو را اسلام را تحمیل کردند
به یک تازی تو را تبدیل کردند

شعورت پس چکار آید برایت
وَ یا شاید نداری از بدایت

تو را اندیشه کردن همچو زهر است
از آنجایی که یزدان با تو قهر است

شعورت کمتر از حیوان وحشی
که خود ناموس بر تازی فروشی

چو خاکت را به تازیها سپردی
تو ارثی از نیاکانت نبردی

نداری ذره ای میهن پرستی
که ذاتا خائن و دشمن پرستی

به رگ داری یقینا خون اعراب
شده تازی تو را آقا و ارباب

تو را میهن فروشی ننگ بادا
تو را عرصه درین ره تنگ بادا

کنی در خاک ایران زندگانی
عربها را ولی چون بردگانی

به سوگ تازیان دائم نشستی
توعهدت با نیاکانت شکستی

بگیرد دامنت آه شهیدان
که هستی چون سگِ اهلِ رقیبان

شود روزی که همچون موش گردی
ز بهرجان خود خاموش گردی

دگر اسلام تو رو به زوال است
تو گوئی چون ملخ بشکسته بال است


رَود آنجا که از آنجا در آمد
دگر ظلمت در این خاک آخر آمد

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

01 Nov, 19:43


من ایرانی ام🕊

ما از نژادکوروش و
بابک خرمدین و
آریوبرزنو
یعقوب لیث صفاری و
کاوه و رستم و سهرابیم

دین من انسانیت و راهم شرافت و
مهربانی و سازش و هم زیستی با دیگراندیشان است

من از تبار و فرزندان کوروش و
نادر شاهم نه محمد و حسین....

#شیدای_همدانی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

01 Nov, 19:41


من از این خـاک برخیـزم و بر این خاک می‌جنگم
عـلـیـه بـی‌هـویّـت‌هـای سـیـنـه چـاک مـی‌جـنـگـم

بـرانـدازم ز بـیـلـبـوردِ سـتــم عـکـس سـتـمـگـر را
چـو‌ رویـاروی یک اهـریـمـن تـرسـناک مـی‌جـنگـم

از آنجا بـرده بـو دشمـن طلاییـست تـربـت مـیهـن
نیـافتـد دسـت بـیـگـانـه طلای پـاک ، مـی‌جـنـگـم

گلی سرسبز بودم لـیک ز بُـن خـشکاندنـم اکنـون‌ :
کـویـری تشنـه‌ام ضـدّ خـس و خـاشاک می‌جـنگـم

اصالـت را حـریم و مِـلْـک شـخصی فرض پنـدارم
شدید در حفظ و پـشتیـبانی از امـلاک می‌جنگـم

امـان از ظالـم بیـرحـم و داد از جـانی خونـریـز !!
فـریـدون مـیشـوم اینـبار و با ضحّـاک می‌جـنگـم

جـهـان دوّار بـیـدادسـت و گـردانـنـده بیـدادگـر ..
عـلیـه جـبـر و اسـتبـداد رُک و بی‌بـاک مـی‌جـنگم

#جنگاور
#یزدان_ماماهانی
#سـرایـش۳۰_۹_۱۴۰۰
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_

📛 شعر ممنوعه ⛔️

01 Nov, 19:36


📚 شیعه گری و امام زمان #ممنوعه

مسعود انصاری

🎤 راوی بانو مصی

💥 کار از گروه کتابخانه صوتی افکار ممنوعه


این پژوهش به گونه آشکار تئوری شیعه گری، افسانه امام زمان سازی، رویدادهای راستین تاریخ اسلام را که بوسیله آخوندهای شیعه گری دگردیسی شده و خرافاتی را که در تار و پود نهاد شیعه گری و امام زمان سازی به کار رفته، بر پایه صدها بنمایه توانگری که بوسیله تاریخ نویسان نامدار عرب و غیر عرب نگارش شده، ژرف یابی کرده و نشان می دهد که چگونه ملایان و آخوندهای شیعه گری به منظور تأمین منافع فردی و طبقاتی خود، ملت  را با مشتی تئوری های دروغین و نابخردانه افسون و آنها را به ژرفای واپسگرایی و فروافتادگی واژگون کرده اند.



📚 @sotikettab

📛 شعر ممنوعه ⛔️

29 Oct, 19:17


به نام یزدان پاک

دوش دیدم به وطن همچو بهار است خزان
بود جشنی که همه دست فشانند ازآن

بیرقی بود که خورشید از آن می تابید
بود شیری که درآن بیرقِ خوش، می غرّید

برق شمشیر ز دستش به زبان آمد و گفت
مژده ای خاک کهن بار دگر ظلمت خفت

بود در اوج، هما مرغ سعادت به فلک
به زمین آمده از عرشِ خدا حور و مَلَک

مطرب از نغمه ماهور به چنگ و به رباب
جملگی سرخوش ازین جشن و هم از باده ناب

دیدم از هر وجب خاک وطن لاله دمید
قاصد خوش خبر از مشرق امیّد وزید

گفت در گوشِ دلم بادِ صبا:مژده  ببر
خبر از زندگی و دوره ی آسوده  ببر

ظالم از ظلم به مقصد نرسد دل خوش دار
که سر ظالم ازین راه رود بر سرِ دار

تیر آرش شده آزاد و خروشان ز کمان
که نشیند به دلِ اهرمن از قعر زمان

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

28 Oct, 18:10


کوروش بزرگ

👑👑

📛 شعر ممنوعه ⛔️

28 Oct, 18:09


باز هم نپذیر

این را هم انکار کن

اصلا تمام تقویمم را سرخ کن

همه کوچه هایم را سیاه

دل هارا تیره

و جشن ها را عزا

فراتر از این

تحریم را تا لب های کودکان

و فقر را تا سفره های ایرانیان

پیش ببر

فقط این را بدان:

من اراده کرده ام

هفتم آبان تقویمم را

سبز کنم

پدرم

کوروش

روزت گرامی بادا

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

27 Oct, 20:10


#هفتم_آبانماه_روزجهانی_کوروش_بزرگ_گرامی_باد

برخیز پدر وطن کنون غم دارد
در سینه بسی عزا و ماتم دارد

در بحبوحه جنایت ضحاکان
انگار فقط کوروش خود کم دارد

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

26 Oct, 15:47


تو ای مسهل ز قوت دین و مذهب
که تمییزت نباشد روز از شب

تو آن لوطی که رسوا شد ز ماتحت
به ماتحتت شده شلاقِ با تفت

تو مُزدت بوده دوزاری ز نوحه
مکانت چادری در زیر دوحه

تو را درخور بُوَد دریوزه باشی
چنان تازی که اندر زوزه باشی

کجا دیدی که یک لوطی ملّا
شود بر ملتی آقا و مولا

تو که از کودکی بدنام بودی
صفای مردم حمام بودی

تو که ماتحت تو مانند غار است
تو را با مملکت داری چکار است

نداری دست بر تنظیف کونت
به گرمابه شدی از پشت لعنت

تو جسمت ناقص و مغزت علیل است
تو را اندیشه چون یابو قلیل است

به سر داری دو چشمی همچو قوری
ولی بر رنج ما حقّا که کوری

دگر ای مدعی عیشت سر آمد
زمان انتقام و کیفر آمد

چه کردی با وطن ای کون دریده
خرفت و انتر و عمامه ریده

حرامی زاده ضحاک پیشه
تو ای بدتر ز خوکِ دشت و بیشه

تویی بدتر ز هندو زاده پست
درِ رحمت وجودِ نحس او بست

من از اسلام و قرآن کینه دارم
دلی از خشم اندر سینه دارم

که ایرانم از آن ویرانه گشته
اسیر ظلم تازی نامه گشته

کجا آباد شد با نام اسلام؟
ز آئین زنا و ظلم و اعدام

علی را هر که خواهد جای آرش
رَوَد در مقعدش آن ذوالفقارش

پیام صلح کِی شمشیر دارد
چهل زن را بخود در زیر دارد

اگر موسی پیامش از خدا بود
به حکم او عصایش اژدها بود

محمد قوم موسی را چرا کشت
چرا بر حکم موسی کرده او پشت

مگر ادیان همه از یک خدا نیست
دگر مابینشان این جنگها چیست!

نه انجیل و نه تورات و نه قرآن
ندارد آیه ای از سوی یزدان

که مُشتی حیله گر آن را نوشتند
خدا را این چنین آنها سرشتند

به هر کشور که دین حاکم بر آن است
تمام سفره ها خالی ز نان است

به غیر از راهب و ملّا و خاخام
که خون ملتی را کرده در جام

هرآنکس عقل او رونق ندارد
وجودش را به راه دین سپارد

دگر ای ملت ایران برخیز
تن دجال را بر دار آویز

بیا بر لشکر تازی بتازیم
بیا ایران ویران را بسازیم

سکوتت را دگر بشکن فغان کن
شبیخونی به دشمن بی امان کن

دگر برخیز از خواب جهالت
بپا کن خود ترازوی عدالت

ستون دشمن ما گشته لرزان
بنای ظلم را ویران کن ای جان

اگر خواهی وطن آباد گردد
که خاک دشمنش بر باد گردد

خموشی را رها کن کنج عزلت
بخوان آوای آزادی به ظلمت

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

22 Oct, 17:51


این جهان به معنای تکامل است
جهل و عقل در گیر یک جنگ متقابل است

اخلاق ورفتار به معنای انسانیت ماست
درنبود عقل وخرد واندیشه زندگی باد هواست

مسیر رشد انسانی ما بی انتهاست
راز موفقیت زندگی در صداقت ماست

شعر عشق و دوست داشتن در اندیشه ماست
پول شهرت وقدرت بازی انسانی ماست

هوشیاری انسان به معنای روشنایی ماست
دروغ و کلک و مکر وریا برای فریب ذهنی ماست

اعتقاد وباور و بینش غلط برای گمراهی ماست
پایان مرگ تیتر جنجالی ماست

حلوا و خرما رشوه و پارتی ماست 
یک فاتحه دراین دنیا یادگار انسانی ماست

این تمام سهم دنیا برای ماست
خوب و بد واحد سنجش کردار ماست


#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

22 Oct, 17:50


منم از خون بابک‌ها،منم کوروش،منم آرش
به زیر پای این پاکان،منم یک تکه‌ای از فرش

به دستم یک قلم دارم که خونین و غم‌آلود است
و این غــم‌ها و اشعارم،هزاران بغضِ در سینه‌ست

سیاهی سایه افکنده،به روی چهره‌ی ایران
تمام آب و خاکِــ ما،شده ماتم سَـرا،ویران

صدای ناله‌ی مردم،که پیچیده به سطحِ شهر
صدای دشمنی دارد،همه از هَـم،دور و قهر

اَلا ای قومِ ظلم و کِبر،نمی‌دانید چه‌ها کردید
چگونه هر جوانه را،زِ نطفه‌اش خفه کردید

اَلا ای قوم جادوگر چه آوردید برین مردم
که امروزه شده راضی،به تکه نانی از گندم

اَلا ای دیو پوشالی،شبیهِ طبل تو خالی
منم از نسلِ رستم‌ها،توئیکه میوه‌ی کالی

اَلا ای مؤمنِ هرزه،که سر تا پا دروغینی
شبیهِ رهبرت بی مغز، به دنبال فلسطینی


اَلا ای قومِ خونخواران،که پایانِ بدی دارید
درونِ این زمین‌ها را،فقط اِرعاب می‌کارید

اَلا ای قومِ بی اَجداد،منم کاوه منم ضحّاک
منم آن تیغه‌ی شمشیر،که می‌بُرَم سَرِ صفّاک

اَلا ای رهبرِ مفلوک،چگونه سر به بالینی؟
امید هر شبم این است،ببینم که گریزانی

اَلا ای جانیه مُلحِد،ببیـن رقصِ قلم‌ها را
به زودی می‌بُرَد از ته،تمامیه گلوهـــا را

#شاعر-بی-نظم
#مازیار-قنبری

📛 شعر ممنوعه ⛔️

22 Oct, 06:23


درودی برشما از نزد بنده
نبشتم این حکایت محض خنده

در دیاری بود مردی را دو زن
در میانه بود جنگی تن به تن

چون میان این دو زن بودی نزاع
مرد با خویشان خود کردی وداع

در میان بیشه ای سکنی گُزید
آبروی خود ز خویشانش خرید

شد دو فرسخ دورتر ز آبادیَش
تا نیاید بانگ از رسوائیش

خسته بودی مرد از این کارزار
یک اتاق و هر سه با هم همجوار

یک شبی آشفته از اقبال خود
کز صدای در پرید از حال خود

پس زجا بر خواست و در را گشود
دید درویشی بر او رویش نمود

آتشی از خشم در رخساره اش
گفت: کیستی هم چه خواهی از منش

از چه رو در را چنین محکم زنی
خانه ام آسایشش بر هم زنی

گفت صوفی رو به او کای باصفا
گم شدم بر من نشان ده رهنما

یا پناهم ده که امشب سر شود
این شب سردِ بلند آخر شود

من غریبم راه را گم کرده ام
در تمام روز راه پیموده ام

مرد گفتا اندکی مهلت بده
یک غمی دیگر شد اندر غمکده

رفت اندر خانه بهر مشورت
هر دو زن راضی شدند از مرحمت

رو به او گفتند نباشد معضلی
هر کسی را پیش آید مشکلی

گر برانیمش کجا باشد پناه
در بر ایزد بباشد این گناه

مرد او را دعوتش کردی درون
در دلش خواهد که او را سرنگون

چونکه خوردند شام را در گِرد هم
چشمِ مهمانش زخواب آمد بهم

مرد صاحبخانه جایش را فکند
پاره بودی در دلش آن مرد بند

در دلش گفتی که این بیگانه را
راه نمی باید که دادم خانه را

پس میان آن سه آگه آرمید
زانکه شاید مشکلی آید پدید

چون زمانی رفت و شد پاسی زشب
ناگهان زن بر لبش بنهاد لب

زن بگفتا نوبتم امشب بُوَد
آن دراز دلربا در من رَوَد

مرد گفتا:زن چه میخواهی زمن
آبرویم  را  نبر از  نزد  من

در چنین شب آبرو ریزی مکن
زانکه مهمان است در کانون من

زن بگفتا بی صدا در من فگن
چون عنانم رفته است از دست من

چونکه آتش از زنش بر او دمید
مرد از شهوت بسی از خود رمید

پس ز حیله نقشه ای از سر گرفت
تا بفهمد خواب صوفی در گرفت

در بَرِ صوفی ز بهر تشنگی
هم که بودی از سرشب کوزه ای

مرد گفتا بر زنش رو آب نوش
کُن نگاهی بهر تفتیش هم که گوش

تا مبادا میهمان باشد به هوش
تا شود آگه به وقت عیش و نوش

زن برفت و آب را نوشید و دید
نزد شوهر بازگشت گفت آنچه دید

گفت خوابیدست این نا آشنا
چون شدی آگه کنون من را بگا

مرد شد از فرت شهوت بیقرار
پس در آمد آلتش اندر مدار

در نوردیدند و غلتیدند تا
هر دو گشتند زآتش شهوت رها

چونکه شهوت را از او بستاند مرد
آنچنان خوابید زن گوئی بِمُرد

در سحر گاه فتنه ای دیگر بشد
آن یکی زن را حسادت چیره شد

دلبری را سر گرفتی پیش مرد
من بباشم از غم عشقت به بند

رحمتی کن بر زنت ای خوب رو
چون بر او کردی بمن هم کن فرو

شوهرش زاین خصلتش آگاه بود
هم که بی مهری از او در دل نبود

پس زحیله بار دیگر این زنش
آنچه کرد کاندر سبق آن یک زنش

مرد چون مهمان را در خواب دید
از مِسِرَّت خشتکِ زن را درید

ساعتی از کامرانی ها گذشت
تا که پرتو ظلمت شب را شکست

این سخن کوتاه باید گوش دار
طنز قصه بهر خنده هوشدار

چونکه صبح آمد همه بر پا شدند
بهر صبحانه همه بر جا شدند

لقمه ای را دور هم بر جان زندند
همسران با مرد خود گپ میزدند

گفت صاحبخانه صوفی را به مهر
جز تو من جایی نمیدادم به غیر

صوفیان هم محرمند و هم امین
بی گمان باشند جزو مرسلین

حال مهمان داریَم توصیف کن
گر خطا دیدی زمن تعریف کن

پس سکوت خود شکست و لب گشود
آنچه دوش از سر گذشتی وا نمود

گفت شام تو لذیذ و خوب بود
بستر خوابم بسی عالی نمود

لیک تا صبح ماندم اندر تشنگی
تا کنون من کردمی پایستگی

پس بکن لطفی به من آبی بده
سوختم از تشنگی جامی بده

مرد صاحبخانه گفتا ای عجب
آب در بالای سر تو تشنه لب!

گفت آری لیک از بهر خطر
کردم از نوشیدن آبش حذر

مرد گفتا از چه میگوئی پدر؟
خانه امن است و تو میگوئی خطر!

گفت صوفی: دوش من دیدم به چشم
هر که نوشید آب گائیدی به خشم

چون ندادم کون اندر زندگی
لاجرم ترجیح دادم تشنگی

ظاهرت انسان و چون دیو و ددی
ترسم از آن بود کونم جِر بدی

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

19 Oct, 04:04


جهان را غرقِ شادی،خالی از شر آرزو دارم
برای مردمم فردای بهتر آرزو دارم

خرد را در نهاد آدمی بیدار می خواهم
گلویِ ظلم را در دستِ خنجر آرزو دارم

بشر را فارغ از زندان ادیان،کاملا آزاد
به دور از مذهب و آیین و باور آرزو دارم

بجای انفجار و سینه ی بی روح قبرستان
برای کودکان،آغوش مادر آرزو دارم

اگرچه دیدنِ مرگ ستمگر واقعا خوب است
من اما مرگ او را جور دیگر آرزو دارم

شهادت نقطه ی عطفی ست،من این نقطه را هر شب
برای کل مسئولان کشور آرزو دارم

وطن،ای سرزمین مردمِ دربندِ دل مرده
برای مردمت فردای بهتر آرزو دارم


#مصطفی_علوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

18 Oct, 06:51


چه شد آن انتقام سخت خونین
صدور انقلاب گند و ننگین

دو صد موشک زدی اما چه حاصل
گرفتی جان یک بدبختِ غافل

ز تهران و ز بغداد و ز لبنان
ز جنگلهای سردِ ارسباران

صبا آورد با خود بوی کتلت
ولیکن اندکی با بوی راکت

به دستِ حقِ چوبِ دار دنیا
به حقت میرسی امروز و فردا

چرا چون موش در سوراخ جستی
چه شد آن گنده گوزی و کلفتی

نه قاسم مانده و نه خرسِ الله
نداری یاوری حاشاوکلّا

تو هستی لکه ننگی به تاریخ
نمیری تا نگردی سخت توبیخ

نه ای ایمن زخشم پاک یزدان
که بنیادت زند از خاک ایران

تو ویران کرده ای ایران ما را
گرفتی جان فرزندان ما را

تمام شیوه ات اسلام ناب است
رهِ پیغمبرت در منجلاب است

که لعنت بر تو و پیغمبرت باد
چه ملتها که دینت داد بر باد

گمان کردی در اینجا ریشه کردی
که ایران را به خود رهتوشه کردی

شتر در خواب بیند پنبه دانه
چنین پندار باشد جاهلانه

شود ایران تو را چون مسلخ خون
بلای جان تو بدتر ز طاعون

تو ملعونی و مکار و پلشتی
چنان پیغمبرت بد نام گشتی

نداری فرصتی پیر خرافات
شده نزدیکتر روز مکافات

تو پیر فرقه لاطائلاتی
بُوَد پیدا که اندر سکراتی

چه شد آن مَهدیِ موعودِ فرّار
ز نسلِ تازیِ خونخوار کرّار

هزاران جمعه آمد او نیامد
بجای مَهدی بنیامین آمد

تو که چسبیده ای بر تخت قدرت
چرا دم میزنی از فضل و عزت

تو در ایران ما جایی نداری
چنان سابق هوا خواهی نداری

یقینا گشته ای ترسان و لرزان
تو را بینم به دار آویز و رقصان

چنین گوید نظامی از مجازات
چو بد کردی مشو ایمن ز آفات

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

18 Oct, 06:51


اسلام به من چپانده شد از پدرم
کونم به هوا و بر زمین گشت سرم
کیری‌تر از آن هیچ ندیدم به جهان
گر مادر و خواهرش نگایم، چو خرم


#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

16 Oct, 17:58


هرکه با گرگ درونش مدارا میکند
مثل داریوش خودش را رسوا میکند

تو تیم جمهوری اسلامی بازی میکند
از پس پرده از مریم رجوی اطاعت میکند

مثل یک کمونیست بی وطن عمل میکند
مخاطب را به اسم دمکراسی خر میکند

خود را فعال سیاسی قالب میکند
برای خامنه ای خایمالی میکند

قانوس اساسی جدیدی را پایه گذاری میکند
ترس تجزیه طلبی را در جامعه ایجاد میکند

با تحلیل سیاست کارهای مینیمالی میکند
گرگ است نقش میش را بازی میکند

خود را سرباز وطن معرفی میکند
برای جمهوری اسلامی جاسوسی میکند

خائن و خود فروشی که برای پول هرکاری میکند
از تمام خط قرمزهای انسانیت عبور میکند

از بنیاد آینه کسب در آمد میکند
دلسوز مردم نیست خیانت میکند

خواننده ای که برای شاه زبان درازی میکند
شاه شاه مهره اصلی است بادم شیر بازی میکند

#علی_آتشبت
#جاویدشاه

📛 شعر ممنوعه ⛔️

16 Oct, 17:57


Amin Afsharian:
بوی خون میدهد این کوچه ی بیغوله ی ما
بعدِ این چله پر از غصه شده کوله ی ما


بحث اعدام شده داغترین سوژه ی شب
ازدحام خفقان و ستم و حرص و طلب

کوچه پس کوچه ی هر شهر پر از لکه ی خون
در دلِ مادرمان، زخم زده داغ جنون


من بمیرم که وطن، مانده ی در بند شماست
زخمیِ جهل و دروغ و نفسِ گند شماست

بر سر پیر و جوان، مرد و زن آوار شدید
بر در خانه ی مان، چنبره ی مار شدید

روحِ ایران شده پژمرده ازین ننگ شما
از خرافات و ازین خدعه و نیرنگ شما

با ریا و دغل و داغ به پیشانی تان
شده تزویر همه نسخه ی درمانی تان

این چطورست که آزادی ما، کینِ شماست؟
ضدِّ آیین و همه باور و این دین شماست؟

در خیابان، پی آزادیمان داد شدیم
پرِ از سرب و لگد، زخمی بیداد شدیم


با زمین خوردن گل، بر جگرم داغ زدند
چون ملخ بر سر هر کوچه و هر باغ زدند

من همانم که گلوله به تنم دست زده
خواهرم را ته یک کوچه ی بن بست زده

من همان کودکِ در خون خودش خوابیده
من همان پدر، که مرگِ بچّه اش را دیده

من همان دختری ام که موی خود را بستم
من همان روحِ جوانم که از اینجا خستم

من همانم که برادر، سرِ من، غم دیده
با تنِ مرده ی من، تا خودِ صبح چرخیده

من همه مردم مظلومِ همین ایرانم
تا که جان در بدنم، پای وطن میمانم

روی هر پیکر مان باز نمازی خواندید
اینچنین بود،که مارا ز همین دین راندید

دین که روی گنه و مفسده سرپوش شده
مملکت محض همین دین که سیه پوش شده

من که بیزارم از آن دین و حواری شما
دین که نه زین و فقط محضِ سواری شما

هر چه با نام خدا در پسِ ذهنم جا داشت
یک شبه تف شد و جایش بن اندیشه نگاشت

آنکه کور است شده عامل سرکوب شدید
از خدانور و کیان تا خود مهسا و مجید

رد خون تا ابدالدهر، بر دست شماست
مشمئز روح و تن و آن نفس پست شماست


با شرف، کرکس و کفتار، فقط مرده خورند
مرده دزدی نکنند، از کسی جان نبُرند

تو اگر اندک و کم ارث از آدم داری
باشد این ننگ ز پیشانی خود برداری


عاقبت نور ببارد به سر ظلمتتان
باش تا باز براید، صَبَحِ  دولتتان


و بدان مام وطن، آخرش آزاد شود
دل هر مرد و زنی از خبرش شاد شود

#خاطرات_یک_یونانی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

13 Oct, 19:34


کتاب ممنوعه شیعه گری و امام زمان بخش اول نویسنده مسعود انصاری / ترویج شی...
https://youtube.com/watch?v=OmhPMW4L31s&si=oNd_B59nuq2SVfFy

📛 شعر ممنوعه ⛔️

12 Oct, 18:30


محمدی که به دنبال صلح و دوستی بود
چرا شمشیرش همیشه خونین بود

علی اگر انسان عدالت گری بود
گردن زدنش دیگر چه هنری بود

اسلام اگر دین شکوفایی انسان بود
قتل و تجاوز برابر با کدام دین و ایمان بود

پیامبران اگر هدفشان نجات انسانها بود
ریختن خون کدام بخش از داستان بود

خدایی که به فکر قربانی کردن انسانها بود
هدفش از خلقت انسان روی زمین چه بود

  شروع اسلام جنگ اعتقاد و باورها بود
انسان تا به امروز قربانی این بازی ها بود

دین و مذهب برای گمراه کردن ما بود
عقل و اندیشه برای ما همیشه خدا بود

همه چیز تقصیر لذت جنسی آدم و حوا بود
انسان موش آزمایشگاهی سیستم تفکرها بود

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

12 Oct, 18:30


به نام یزدان پاک

اگر چون نور در گیتی بگردی
وچون ظلمت به هر دوزخ نوردی

قسم بر علت گم گشته آن
نبینی مکتبی بدتر ز قران

در آن مکتب زنان در یک ترازند
ز خود بی اختیار و بی نیازند

چنان کالا درون خانه هستند
فقط آبادیِ کاشانه هستند

به ظاهر خوش ولی مانند برده
تمام زندگی در پشت پرده

که مهرش را به دیناری خریدند
رگ آزادگی با دین بریدند

ولی مردان در این مذهب خدایند
زنان در نزدشان همچون گدایند

مسلمان ار دهد از مال دنیا
به عقد خود بگیرد چند زن را

به قرآنش چنین الله گفته ست
تمام حقِ زن در حدّ مُزد است

ندارد حق شکوه زن در این راه
که حُکمش آمده از نزد الله

تو گوئی زن به خود روحی ندارد
به خود از عشق مفتوحی ندارد

نهد چادر به سر از بهر عفت
زند طعنه به نقش نیک خلقت

خدای مکتب قران مرد است
دلِ هر زن ز جورش غرق درد است

زن آمد بهر آسایش به مردان؟
روا این ظلم کی آمد ز یزدان؟

اگر دیری درون فضله مانی
ز بوی گند فضله در امانی

دمی فارغ شو از فضلآبه دین
جهان را با نگاهی تازه تر بین

مشو قائل به خالق خصلتی را
بُوَد یزدان ز هر خُلقی مبرّا

که هر دینی بُوَد بدتر ز افیون
چه ملتها از آن افتاده در خون

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

09 Oct, 20:11


پیش از آنکه بُـکنـد " گاهـشمـار " افـشایت ..
دسـت بــردار از ایـن ســیـطــره بـازی‌هـایـت

ظلـم تا کی ؟ سـوالـیسـت همـه می‌پـرسنـد !
خــار ؛ کَـنـده نـشـود ، ریـشـه زَنَـد جـا پـایـت

چـشم پـوشانـدی و خاموش بمانـدی امروز :
" پـاک گـشـت یـاد تـو از حـافظـۀ فـردایـت "

ظلـم ؛ گـو خـط و نشانـها بـکشیـدن تا کـی ؟
خط خطی هم ز رقیبان شدی و اعـضایـت !

ظلم ؛ پیمودی مسیری که "کجی" نامش بود
نـیـسـت در دامــنـۀ " کـجـرَوی " تــو غـایـت

ظلـم ؛ بـُگْـشادی مغازه قفسـه چیـدی ، واه !
" کسبْ‌ زورگویی و خونریزی شده کالایت "

ظلـم ؛ از خوردن خـون ، لـذّت کافـی بـردی !
واه ؛ زان روز بــتــرس خُــرد شـود پـهنـایـت

ظلم " هرلحظه به یک پاشنه نمی‌چرخد در "
جـای بــاز مـی‌کــنــد و هــرز شــود لـولایــت

ظلـم ؛ گاه نـیشِ پشـه جانِ گـراز بِـسْـتـانَـد ..
دست بسیار و بسی هست چو دست بالایت

ظلــم ؛ تــارانــدی اگــر مــنـفـعــت مــردم را :
واه ؛ روزی مــلـلـی هــم بِــبَــرد ، یــغـمـایــت

ظلـم ؛ از دسـت تو ناکام بـگفـت : " واویـلا "
بــر گــوش رِسَــد ..! " نـغـمــۀ واویــلایــت "

ظلم؛ نی دست تو خودکاروکلنگست ،وقتی :
سـاخـت ویـرانـه بـنـا ، جــوهــرۀ امـضـایــت

ظلـم ؛ سـر آمدنت سر بـرسیـد ، امـضا کـن ..
زیـــرِ آن ، پــاورقِ بــرگــۀ اســتــعــفـایــت !!

ظلـم ؛ بر کَـمْـرۀ تـاریـخ بـشوی ضبـط و درج
پخش خواهـد شد و وقتش بکنـد رسوایـت

داد بــیــدادگــر .. آبـــادی مـــردم بــر بـــاد !!
دور بــاد ؛؛ " دار " ز پـــنـــدارِ تــوهّــم زایــت

فعل در مـصـدر " میـهن " بِـنَـهفـت از پایان !
بـنْـویـس به وطـن تـن " بِـنَـهـیـم " انـشایـت

#سیطره
#یزدان_ماماهانی
#آغازسرایش۱۱_۷_۱۴۰۳
#پایان‌سرایش۱۵_۷_۱۴۰۳
#جستار_چکامه_تابوشکنی
#مفعولُ‌_مفاعیلُ_فعولن_فع‌لُن
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_

📛 شعر ممنوعه ⛔️

07 Oct, 21:18


هر لحظه به حال میهنم می گریم
ویرانه چو گشته گلشنم می گریم

نفرین به ظهور جنبش سرخ و سیاه
کآتش زده بر جان و تنم می گریم


#یوسف_منزوی 

📛 شعر ممنوعه ⛔️

07 Oct, 21:17


ایران جان من است

📛 شعر ممنوعه ⛔️

07 Oct, 21:16


«مهرگان بر همه خجسته باد»
مبارزه راستی و دروغ ، داد و ستم در ايران ريشه دینی دارد و همه جشن‌های ملی هم به گونه‌ای اين مبارزه و پيروزی نهایی حق بر ناحق را نشان می‌دهد. ولی ، در تاريخ مهرگان اين جنبه درخشندگی ويژه را دارد. از نظر دینی ، در فرهنگ ايرانی مهر يا ميترا به معنای فروغ خورشيد و مهر و دوستی است. همچنين مهر نگهبان پيمان و هشدار دهنده به
پيمان شكنان است.

📛 شعر ممنوعه ⛔️

07 Oct, 21:16


@JASHNHA2


جشن‌های ایرانی برای همه ایرانیان،
بر پایه تقویم رسمی و قانونی ایران:

شاهین سپنتا

👈 فروردین‌ماه
🌸 یکم فروردین‌ماه: جشن نوروز شهریاری/ جشن رپیتوین.
⭐️ ششم فروردین‌ماه: نوروز خاصه(ویژه)/ جشن زادروز زرتشت/روز امید.
🌧 ۱۳ فروردین‌ماه: جشن سیزده‌به‌در (جشن باران‌خواهی)
💐 ۱۹ فروردین‌ماه: جشن فروردین‌گان (یادبود درگذشتگان)

👈 اردیبهشت‌ماه
🌹 سوم اردیبهشت: جشن اردیبهشت‌گان / گلستان‌جشن/ جشن گل‌سرخ(ستایش راستی)

👈 خردادماه
☘️ ششم خردادماه: جشن خردادگان (ستایش رسایی در زندگی و پاسداشت آب و آبادانی)

👈 تیرماه
🌞یکم تیرماه: جشن چله تابستان/چله تموز.
🌸 ششم تیرماه: جشن نیلوفر، خورداد روز و تیرماه (روز دختر ایرانی)
💦 ۱۳ تیرماه: جشن تیرگان (جشن آب‌پاشان و یادروز آرش کمان‌گیر)/ روز ملی دماوند.
✏️ ۱۴ تیرماه: تیرگان بزرگ (روز قلم)

👈 امردادماه
🌳 هفتم امردادماه: جشن امردادگان (پاسداشت گیاهان)

👈 شهریورماه
👨🏻 چهارم شهریورماه: جشن شهریورگان (روز مرد ایرانی/ روز پدر)

👈 مهرماه
❤️ ۱۶ مهرماه: جشن مهرگان (روز مهر ایرانی/روز مهرورزی/ یادروز کاوه آهنگر)

👈 آبان‌ماه
💧 ۱۰ آبان‌ماه: جشن آبان‌گان(روز پاسداشت آب)

👈 آذرماه
🔥 ۹ آذرماه: جشن آذرگان (روز پاسداشت آتش/انرژی‌های‌پاک)
🌞 ۳۰ آذرماه: جشن چله زمستان یا شب‌یلدا (جشن زایش مهر/ بلندترین شب سال)

👈 دی‌ماه
🌿 یکم دی‌ماه: جشن خرم روز/ جشن خور روز/ دی دادار جشن/ جشن۹۰روز
🙏 ۸ دی‌ماه: دیگان یکم/ جشن دی یکم (جشن نیایش آفریگار)
🍽 ۱۴ دی‌ماه: سیرسور (جشن‌ سیر/روز ملی تندرستی)
🙏 ۱۵ دی ماه: دیگان دوم/ جشن دی دوم (جشن نیایش آفریگار)
🙏 ۲۳ دی‌ماه: دیگان سوم/ جشن دی سوم (جشن نیایش آفریگار)

👈بهمن‌ماه
🐓 دوم بهمن‌ماه: جشن بهمن‌گان (روز پاسداشت جانوران)
🔥۱۰ بهمن‌ماه: جشن سده (جشن آتش/ جشن پیشواز نوروز)

👈اسفندماه
👩پنجم اسفندماه: جشن اسفندگان (روز زن ایرانی/ روز مادر زمین)
🌷 ۲۰ اسفندماه: جشن گلدان (جشن کاشت سبزه و گل‌های بهاری به پیشواز نوروز)
🌱 ۲۳ اسفندماه: جشن سمنوپزان (جشن زنانه پیشواز نوروز)
💦 ۲۶ اسفندماه: جشن زنده‌رود (نکوداشت زاینده‌رود در اصفهان)
🔥شب آخرین چهارشنبه سال: جشن چهارشنبه‌سوری/شب‌سوری (جشن پیشواز نوروز)