📛 شعر ممنوعه ⛔️ @shermamnooe Channel on Telegram

📛 شعر ممنوعه ⛔️

@shermamnooe


ارتباط با ما» ارسال اشعار

@mr_Mantern

📛 شعر ممنوعه ⛔️ (Persian)

معرفی کانال شعر ممنوعه 📛⛔️nnآیا به دنبال یک تجربه شعری جدید و متفاوت هستید؟ اگر بله، پس حتما به کانال شعر ممنوعه بپیوندید! این کانال حاوی اشعاری است که به دلایل مختلفی از جمله قوانین و محدودیت‌های مختلف، ممنوع اعلام شده‌اند. اگر علاقه‌مند به کشف شعرهای بی‌نظیر و منحصر به فرد هستید، این کانال برای شما امکانات بی‌پایانی دارد.nnکانال شعر ممنوعه 📛⛔️ جایی برای افرادی است که عشق شعر و ادبیات در قلبشان جاری است. اینجا مکانی است برای مطالعه، بحث و گفتگو در مورد شعرهایی که در جامعه اغلب به دلایل متفاوت ممنوع و غیرقابل انتشار شناخته شده‌اند. اگر شما هم به دنبال یک فضای آموزشی و پر از انرژی مثبت در زمینه شعر هستید، حتما به این کانال ملحق شوید.nnبرای ارتباط با مدیران کانال و ارسال اشعار خود، می‌توانید به ادرس زیر مراجعه کنید:n@mr_Manternnnما منتظر حضور گرم و فعالیت شما در کانال شعر ممنوعه هستیم. همراهی شما باعث غنی شدن این فضای فرهنگی خواهد شد. بپیوندید و از شعرهای زیبا و ممنوعه لذت ببرید!

📛 شعر ممنوعه ⛔️

19 Nov, 18:02


‌به نام یزدان پاک

از سلسله ی بد‌منشان تیره ی قاجار
شاهان شکم پرور و زنباره و بی عار

روزی که وطن بود همه در کف دزدان
آن طایفه ی بی خرد و بی سر و سامان

طاسی و وبا ، آبله و هم تب تیفوس
طاعون و شپش بود از این سلطه ی منحوس

بیچارگی و فقر و فلاکت ز خرافات
هر روز و همه شب شده هنگام مکافات

چون بوی تعفن ز وطن خاست به عالم
خواهم که ز دل بر غم آن روز بنالم

تا آن که در این ظلمت دیرینه ی ایران
روشن شده یک روزنه ی نور ز یزدان

رستم صفتی از دل دیوان به در آمد
زان رو که دگر صبر خدا هم به سر آمد

چون جامه ی آبادیِ میهن به تنش کرد
او جان شریفش همه خرجِ وطنش کرد 

این مرد خدا گونه رضاشاه کبیر است
از خطه ی مردان فداکار و دلیر است

کوبید وطن را و دگربار بنا کرد
او ظلمت این غمکده را غرق سنا کرد

یک پارچه شد بار دگر مرز گهربار
رونق به وطن آمد و هم در دلِ بازار

از شفاخانه و دانشکده ، راه‌آهن و جاده
تا نام وطن هرچه که داریم نهاده

ایرانی و ایران همه مدیون وجودش
ما صاحب نام و وطن از بهر شکوهش

خونابه ز دل آمد و او خورد در این راه
بس درد به کامش شده این مرد وطن خواه

بیغوله به ناگه شده چون مهد تمدن
آمد به مشام عطر ، از آن نهر تعفن

آمد ز دل نور بسی نور دگربار
آن شاه فقید آمده با دانش بسیار

کوته شده هر دست ز هر گونه تطاول
چون کوه شده مانع به هرگونه چپاول

هر مذهب و مسلک همه آزاده و خوشحال
تا آنکه شد آن زمزمه ی رهبر دجال

هم بار دگر فتنه و آشوب ز دین شد
این مرز دگربار به غم چله نشین شد

فریاد از این دین و از این مذهب فتنه
آزادگی و عشق ز تیغش شده ختنه

ای ملت من جهد بر آن کن که بیاید
از تیره ی آن شاه که غم ها به سر آید

دنیا شده ویران ز سر دین و تعصب
عالم شود از عشق در آغوش تقرب

برخیز و بزن در دل وحشت که در این کار
محصول ، تمدن شود و مرگ ریاکار

چون خفته حقیقت به دلِ خاکه ی وحشت
فریاد کن آزادگی ای نطفه‌ ی نهضت

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

19 Nov, 18:02


خمینی سر آغاز مرگ بود
حرومزاده زبانش چرب بود

مرگ بر شاه شعار هر فرد بود
سکوتی فراگیر هم جا سرد بود

اشک روی گونه شاه پر از درد بود
هیاهو و هیجان از قدرت جهل بود

سایه شاه به معنای امنیت بود
رفتن شاه سقوط، انسانیت بود

کنترل شهر دست شیخ شهر بود
ایرانی دنبال حقوق بشر بود

اسلام تیغ برنده دو سر بود
مذهبی احمق چقد خر بود

اسلام سراسر مکر و ریا و شر بود
ریختن خون در کربلا توسط پیامبر محشر بود

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

15 Nov, 19:08


با دلی شکسته...
شعری برای «کیانوش سنجری».

بارید بار دیگر شب
صبح° خلوت گزید
دل° تنگ شد
پرواز خواست
تا چارسوی شهر
بالَش بریده بودند
روحش کبوتری شد و رفت
جسمش شکست و مرد

آزادی، آه آزادی!
چه هیزم تری فروخته‌ایم
که برای رسیدن به تو
غصه را روی غصه
وصله می‌زنیم

گفت: «یک جان دارم
آن هم فدای ایران!»
ناقوس شد، تپید
تا خواب بشکند
تا «شاید تلنگری...»

#کیانوش‌_سنجری هم رفت

ما را چه شد
ای ایران،
ما را چه شد؟

#جمشید_عزیزی #تسلیت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

15 Nov, 19:08


از درون سوختیم و خاکستر شدیم
برده های خوش فکر و نوکر شدیم

زخم خوردیم دین را باور شدیم
مثل درختی بدون میوه و بی ثمر شدیم

  زیر این باورها خرد و خردتر شدیم
اشک ریختیم به تاریکی دعوت شدیم

جملگی بخشی از پازل معنویت شدیم
انسان بودیم ولی صاحب مغز خر شدیم

با دزدان و قاتلان دین هم سنگر شدیم
از حیوان هم درنده تر و خونخوارتر شدیم

این روز ها خدا را هم ناباور شدیم
همگی خسته از مسلمانی کافر شدیم

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

15 Nov, 19:08


قرار بر آب و برق مجانی بود
شیخ حیوان صفت و جانی بود

قرار بر خصوصیت های انسانی بود
شیخ در حال همجنس بازی بود

هدف نابودی  تمدن ایرانی بود
خمینی از اصل و تبار هندی بود

سیاست خمینی برده گی بود
هدفش، ترویج زبان عربی بود

رابطه با طفل شیر خواره هنر خمینی بود
مش رمضان معلم تعلیم و تربیت او بود

توده ای وچپ و مجاهد پشت خمینی بود
انگلیس و آمریکا عامل اصلی قدرت خمینی بود

خمینی به ظاهر پیامبر ولی آدم خونخواری بود
شیطانی که در لباس فرشته پنهان بود

جنگ ایران و اعراق عامل اصلیش خمینی بود
  همه چیز بین صدام و خمینی هماهنگ شده بود

هدفش نابودی نسل پرورش شده شاه بود
جوانان همه آگاه وطن دوست و ملی گرا بود

از نظر خمینی بی حجابی گناه بود
ولی با ذکر لواط در حال فتوا بود

خمینی جادوگری از قرون وسطا بود
ملت فریب خورده با خمینی هم صدا بود

خمینی در کره ماه نا پیدا بود
اینم از جهل و خرافات ذهنی انسانها بود

  خمینی محبوب دل بچه مذهبی ها بود
خمینی نسخه پرورش شده کونی ها بود

ایرانی از سرنوشت خودش گمراه بود
ایرانی در نوع خودش هر کدام یک شاه بود


#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

14 Nov, 05:45


آنی خرد از نماز صدساله به است
اندیشه وری ز ندبه و ناله به است

از آدم بی بهره ز پندار و خرد
تندیس سگ و الاغ و گوساله به است

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

14 Nov, 05:44


از گوشهٔ غرب تا جنوبِ شرقی
در جشن و عزایمان نمانده فرقی

می‌ترسم از اینکه این وسط جِر بخوریم
از حسِ غرورِ موشک و بی‌برقی!


#شروین_سلیمانی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

08 Nov, 05:06


زنی ازفهم وبینش انسانی بیدار است
فریاد او به معنای هشدار است

او در نوع خودش سیاستمدار است 
جمهوری اسلامی جنایتکار است

شاه به معنای ارزش و اقتدار است
چشمانش گریان او عزادار است

پیش گو است از آینده خبر دار است
از دین و مذهب اسلامی بیزار است

در بازی جهل و خرافات او هوشیار است
در این تصویر چهره او ماندگار است

تاریخ به نام این زن در حال تکرار است
شاه را روی چشمان خویش نگهدار است

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

08 Nov, 05:05


بانو مرسده

👍👍

📛 شعر ممنوعه ⛔️

08 Nov, 05:05


زینب سلیمانی فاحشه لبنانی
مریم مقدس چهره آسمانی

عمق حقیقت تلخ نادانی
پدرش قاتل جوانان ایرانی

چه شد کص میدهی پنهانی
حجاب دلیل زندانی زنان ایرانی

سکوت برده گی حقوق انسانی
کنترل انسانها توسط آیات آسمانی

ایران شده پر از متجاوزان افغانی
  خامنه ای دلیل نابودی و ویرانی

تن فروشی بازار روز جهانی
زن برده جنسی در جشن و میهمانی

زن کشتزاریست برای لذت وشهوت رانی
محمد حشری بود تو چه میدانی

تو برده خوش فکر داستانی
جنگ جنگ قدرت بود نه عدالت انسانی

فریب دادن با جهل و خرافات و نادانی
محمد در حال لذت جنسی با زنان ایرانی

تحمیل تاریخ عربی بدون هویت ایرانی
فریب مردم با داستان های امام زمانی

کوروش شاهنشاه حقوق انسانی
ما در حال پرستش مرده گانیم

#علی_آتشبت

📛 شعر ممنوعه ⛔️

04 Nov, 14:50


روزی برسد که چشمه‌ها رود شود
از غرّشِ رود، خاک، خشنود شود
مردابِ پُر از فریب، نابود شود
شب با همه‌یِ سیاهی‌اش دود شود

#تورج_آریامنش

📛 شعر ممنوعه ⛔️

03 Nov, 18:59


به نام یزدان پاک

چه آئینی ست کو ذاتش عزایست
عبادت جمله لذّاتش عزایست

نظر بر هر زن افتادن حرام است
تجاوز بر زن دشمن حلال است

دروغ ار کس بگوید دشمن اوست
ولی گر تقیه گوید میشود دوست

تجارت از جهاد و از غنیمت
تمام ثروت کافر چو نعمت

  پیام صلح دارد لیک با جنگ
به شمشیر و به خون و با دلِ سنگ

همان تازی که بود همچون گدائی
  کند با نام دین کشور گشائی

خدایش دعویِ عدل است و هم داد
ولی سر منشاء ظلم است و بیداد

در این کشور که ما فرزندگانیم
  ز خونِ داریوش و کاویانیم

درفش کاویانی بیرق ماست
رهِ کوروش به دوران زورق ماست

به گفتار و به پندار و به کردار
همه نیک و بدین پرچم جهاندار

مرا با مذهب تازی چه کار است
عرب درنده خوی و نابکار است

کجا دشمن پرستی افتخار است
کجا شیر شتر خور اعتبار است

چه کس بر ماتم دشمن نشیند
به دام دشمنش ایمن نشیند

تو را ناموس از چنگت ربودند
سر و دست از نیاکانت بریدند

پسرهای تو را عفت دریدند
ز دختر های تو عصمت دریدند

توئی چون خوکِ بی ناموس و غیرت
که پستی در وجودت هست کثرت

تو را اسلام را تحمیل کردند
به یک تازی تو را تبدیل کردند

شعورت پس چکار آید برایت
وَ یا شاید نداری از بدایت

تو را اندیشه کردن همچو زهر است
از آنجایی که یزدان با تو قهر است

شعورت کمتر از حیوان وحشی
که خود ناموس بر تازی فروشی

چو خاکت را به تازیها سپردی
تو ارثی از نیاکانت نبردی

نداری ذره ای میهن پرستی
که ذاتا خائن و دشمن پرستی

به رگ داری یقینا خون اعراب
شده تازی تو را آقا و ارباب

تو را میهن فروشی ننگ بادا
تو را عرصه درین ره تنگ بادا

کنی در خاک ایران زندگانی
عربها را ولی چون بردگانی

به سوگ تازیان دائم نشستی
توعهدت با نیاکانت شکستی

بگیرد دامنت آه شهیدان
که هستی چون سگِ اهلِ رقیبان

شود روزی که همچون موش گردی
ز بهرجان خود خاموش گردی

دگر اسلام تو رو به زوال است
تو گوئی چون ملخ بشکسته بال است


رَود آنجا که از آنجا در آمد
دگر ظلمت در این خاک آخر آمد

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

01 Nov, 19:43


من ایرانی ام🕊

ما از نژادکوروش و
بابک خرمدین و
آریوبرزنو
یعقوب لیث صفاری و
کاوه و رستم و سهرابیم

دین من انسانیت و راهم شرافت و
مهربانی و سازش و هم زیستی با دیگراندیشان است

من از تبار و فرزندان کوروش و
نادر شاهم نه محمد و حسین....

#شیدای_همدانی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

01 Nov, 19:41


من از این خـاک برخیـزم و بر این خاک می‌جنگم
عـلـیـه بـی‌هـویّـت‌هـای سـیـنـه چـاک مـی‌جـنـگـم

بـرانـدازم ز بـیـلـبـوردِ سـتــم عـکـس سـتـمـگـر را
چـو‌ رویـاروی یک اهـریـمـن تـرسـناک مـی‌جـنگـم

از آنجا بـرده بـو دشمـن طلاییـست تـربـت مـیهـن
نیـافتـد دسـت بـیـگـانـه طلای پـاک ، مـی‌جـنـگـم

گلی سرسبز بودم لـیک ز بُـن خـشکاندنـم اکنـون‌ :
کـویـری تشنـه‌ام ضـدّ خـس و خـاشاک می‌جـنگـم

اصالـت را حـریم و مِـلْـک شـخصی فرض پنـدارم
شدید در حفظ و پـشتیـبانی از امـلاک می‌جنگـم

امـان از ظالـم بیـرحـم و داد از جـانی خونـریـز !!
فـریـدون مـیشـوم اینـبار و با ضحّـاک می‌جـنگـم

جـهـان دوّار بـیـدادسـت و گـردانـنـده بیـدادگـر ..
عـلیـه جـبـر و اسـتبـداد رُک و بی‌بـاک مـی‌جـنگم

#جنگاور
#یزدان_ماماهانی
#سـرایـش۳۰_۹_۱۴۰۰
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_

📛 شعر ممنوعه ⛔️

01 Nov, 19:36


📚 شیعه گری و امام زمان #ممنوعه

مسعود انصاری

🎤 راوی بانو مصی

💥 کار از گروه کتابخانه صوتی افکار ممنوعه


این پژوهش به گونه آشکار تئوری شیعه گری، افسانه امام زمان سازی، رویدادهای راستین تاریخ اسلام را که بوسیله آخوندهای شیعه گری دگردیسی شده و خرافاتی را که در تار و پود نهاد شیعه گری و امام زمان سازی به کار رفته، بر پایه صدها بنمایه توانگری که بوسیله تاریخ نویسان نامدار عرب و غیر عرب نگارش شده، ژرف یابی کرده و نشان می دهد که چگونه ملایان و آخوندهای شیعه گری به منظور تأمین منافع فردی و طبقاتی خود، ملت  را با مشتی تئوری های دروغین و نابخردانه افسون و آنها را به ژرفای واپسگرایی و فروافتادگی واژگون کرده اند.



📚 @sotikettab

📛 شعر ممنوعه ⛔️

29 Oct, 19:17


به نام یزدان پاک

دوش دیدم به وطن همچو بهار است خزان
بود جشنی که همه دست فشانند ازآن

بیرقی بود که خورشید از آن می تابید
بود شیری که درآن بیرقِ خوش، می غرّید

برق شمشیر ز دستش به زبان آمد و گفت
مژده ای خاک کهن بار دگر ظلمت خفت

بود در اوج، هما مرغ سعادت به فلک
به زمین آمده از عرشِ خدا حور و مَلَک

مطرب از نغمه ماهور به چنگ و به رباب
جملگی سرخوش ازین جشن و هم از باده ناب

دیدم از هر وجب خاک وطن لاله دمید
قاصد خوش خبر از مشرق امیّد وزید

گفت در گوشِ دلم بادِ صبا:مژده  ببر
خبر از زندگی و دوره ی آسوده  ببر

ظالم از ظلم به مقصد نرسد دل خوش دار
که سر ظالم ازین راه رود بر سرِ دار

تیر آرش شده آزاد و خروشان ز کمان
که نشیند به دلِ اهرمن از قعر زمان

#صادق_مبارکی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

28 Oct, 18:10


کوروش بزرگ

👑👑

📛 شعر ممنوعه ⛔️

28 Oct, 18:09


باز هم نپذیر

این را هم انکار کن

اصلا تمام تقویمم را سرخ کن

همه کوچه هایم را سیاه

دل هارا تیره

و جشن ها را عزا

فراتر از این

تحریم را تا لب های کودکان

و فقر را تا سفره های ایرانیان

پیش ببر

فقط این را بدان:

من اراده کرده ام

هفتم آبان تقویمم را

سبز کنم

پدرم

کوروش

روزت گرامی بادا

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

27 Oct, 20:10


#هفتم_آبانماه_روزجهانی_کوروش_بزرگ_گرامی_باد

برخیز پدر وطن کنون غم دارد
در سینه بسی عزا و ماتم دارد

در بحبوحه جنایت ضحاکان
انگار فقط کوروش خود کم دارد

#یوسف_منزوی

📛 شعر ممنوعه ⛔️

26 Oct, 15:47


تو ای مسهل ز قوت دین و مذهب
که تمییزت نباشد روز از شب

تو آن لوطی که رسوا شد ز ماتحت
به ماتحتت شده شلاقِ با تفت

تو مُزدت بوده دوزاری ز نوحه
مکانت چادری در زیر دوحه

تو را درخور بُوَد دریوزه باشی
چنان تازی که اندر زوزه باشی

کجا دیدی که یک لوطی ملّا
شود بر ملتی آقا و مولا

تو که از کودکی بدنام بودی
صفای مردم حمام بودی

تو که ماتحت تو مانند غار است
تو را با مملکت داری چکار است

نداری دست بر تنظیف کونت
به گرمابه شدی از پشت لعنت

تو جسمت ناقص و مغزت علیل است
تو را اندیشه چون یابو قلیل است

به سر داری دو چشمی همچو قوری
ولی بر رنج ما حقّا که کوری

دگر ای مدعی عیشت سر آمد
زمان انتقام و کیفر آمد

چه کردی با وطن ای کون دریده
خرفت و انتر و عمامه ریده

حرامی زاده ضحاک پیشه
تو ای بدتر ز خوکِ دشت و بیشه

تویی بدتر ز هندو زاده پست
درِ رحمت وجودِ نحس او بست

من از اسلام و قرآن کینه دارم
دلی از خشم اندر سینه دارم

که ایرانم از آن ویرانه گشته
اسیر ظلم تازی نامه گشته

کجا آباد شد با نام اسلام؟
ز آئین زنا و ظلم و اعدام

علی را هر که خواهد جای آرش
رَوَد در مقعدش آن ذوالفقارش

پیام صلح کِی شمشیر دارد
چهل زن را بخود در زیر دارد

اگر موسی پیامش از خدا بود
به حکم او عصایش اژدها بود

محمد قوم موسی را چرا کشت
چرا بر حکم موسی کرده او پشت

مگر ادیان همه از یک خدا نیست
دگر مابینشان این جنگها چیست!

نه انجیل و نه تورات و نه قرآن
ندارد آیه ای از سوی یزدان

که مُشتی حیله گر آن را نوشتند
خدا را این چنین آنها سرشتند

به هر کشور که دین حاکم بر آن است
تمام سفره ها خالی ز نان است

به غیر از راهب و ملّا و خاخام
که خون ملتی را کرده در جام

هرآنکس عقل او رونق ندارد
وجودش را به راه دین سپارد

دگر ای ملت ایران برخیز
تن دجال را بر دار آویز

بیا بر لشکر تازی بتازیم
بیا ایران ویران را بسازیم

سکوتت را دگر بشکن فغان کن
شبیخونی به دشمن بی امان کن

دگر برخیز از خواب جهالت
بپا کن خود ترازوی عدالت

ستون دشمن ما گشته لرزان
بنای ظلم را ویران کن ای جان

اگر خواهی وطن آباد گردد
که خاک دشمنش بر باد گردد

خموشی را رها کن کنج عزلت
بخوان آوای آزادی به ظلمت

#صادق_مبارکی