خوشحالم که بزرگترین محرک فکر کردن من چیزی شبیه به عشق بوده یا حتی خودش مطمعن نیستم اما تاریکی های کمی داشته یا شاید اصلا نداشته اما خب همینکه به چشمای گربم که هیچوقت نظری درمورد من نداشته نگاه میکنم و به خودم فکر میکنم میفهمم که حداقل برای من بهترین محرک عمیق فکر کردن دوست داشتن موجودیه.
انگار ربطی نداره که اون موجود کیه یا چیه همین که قبل دونستن نظر یا نیت موجودی بشه دوستش داشت میتونه باعث بشه ما خودمون رو بهتر ببینیم.