یک زندگی که لحظه به لحظه فراز بود
چون پرچمی که یکسره در اهتزاز بود
آن اولین صدا که در آوار گرگ و میش
بر روی موج شعلهور اعتراض بود
رسمت شبیه نامت
لطف و صفای ما بود
آیینهی حضورت
درس وفای ما بود
مردی که از هر آنچه تعلق گذشته بود
جانش زعشق پاک مجاهد سرشته بود
با آن بیان نافذ و اعجاز واژهها
یک عمر شرح صدق و فدا را نوشته بود
رسمت شبیه نامت
لطف و صفای ما بود
آیینهی حضورت
درس وفای ما بود
پربار چون درخت تنومند سربهزیر
سرسبز دربرابر توفان و زمهریر
آن کاشف فروتن اسرار چشمهها
آن تشنهی رها شدن میهنی اسیر
رسمت شبیه نامت
لطف و صفای ما بود
آیینهی حضورت
درس وفای ما بود
@peeshahang