حزب پان‌ایرانیست ≠ @paniranist_org Channel on Telegram

حزب پان‌ایرانیست ≠

@paniranist_org


کانال رسمی حزب پان‌ایرانیست
پان‌ایرانیسم: یگانگی و نیرومندی ایرانیان

پیج رسمی در اینستاگرام:
https://instagram.com/paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠ (Persian)

با خوشامدگویی به کانال رسمی حزب پان‌ایرانیست خوش آمدید. این کانال به ویژه برای علاقمندان به پان‌ایرانیسم تأسیس شده است. پان‌ایرانیسم اصل و مبنای این حزب است که بر یگانگی و نیرومندی ایرانیان تأکید دارد. اگر شما هم باور دارید که ایرانیان باید با هم واحد شوند و نیروی قدرتمندی بوجود آورند، اینجا جای مناسبی برای شماست. nnبا پیگیری اخبار، تحلیل‌ها و نقد و بررسی‌های این حزب از طریق این کانال، می‌توانید اطلاعات بیشتری درباره اهداف و فعالیت‌های آن کسب کنید. علاوه بر این، می‌توانید از پیج رسمی حزب پان‌ایرانیست در اینستاگرام نیز دیدن فعالیت‌ها و رویدادهای این حزب بهره‌مند شوید. برای دنبال کردن پیج اینستاگرام، می‌توانید به لینک زیر مراجعه کنید: https://instagram.com/paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

19 Nov, 20:48


وحشت رژیم اخوانی-پان‌ترکیستی آنکارا از محبوبیت رضاشاه دوم پهلوی و انتخاب شاهراه بجای سراب از سوی مردم ایران.
ژاژخایی رسانه وابسته به رژیم آنکارا به سبک بی‌بی‌سی و صدا و سیمای اسلامی-مارکسیستی جمهوری اسلامی!

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

19 Nov, 13:26


نقد اظهارات صادق زیباکلام؛ تناقض آشکار ادعای او با لیبرالیسم و اصول حقوق بشر

صادق زیباکلام اخیراً اظهار داشته است: «اگر مردم ایران با رأی ۵۰+۱ خواستار بازگشت پادشاهی شوند، به دلیل لیبرال بودن این نتیجه را می‌پذیرم، اما باید حق مشابهی برای مردم کردستان قائل شویم که اگر ۵۰+۱ خواستار جدایی بودند، این را نیز بپذیریم.» این سخن، در ظاهر پاسخی لیبرال به یک مسئله دموکراتیک است، اما در واقع، هم با اصول حقوق بشر و هم با روح لیبرالیسم در تضاد است.

نخستین تناقض را با اصل برابری در حقوق بشر دارد
لیبرالیسم و حقوق بشر بر برابری حقوق تمامی افراد یک ملت تأکید دارند. اصل اول اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح می‌کند که "همه انسان‌ها آزاد و برابر در کرامت و حقوق زاده شده‌اند." از این رو، هرگونه تصمیمی که بر سرنوشت ملی تأثیر بگذارد، باید با مشارکت و حق رأی برابر همه شهروندان انجام شود.
اظهارات زیباکلام که تصمیم‌گیری درباره تجزیه کردستان را به اکثریت محلی واگذار می‌کند، حقوق برابر سایر مردم ایران را نادیده می‌گیرد. اگر لیبرالیسم بر برابری تأکید دارد، چگونه می‌توان حقوق ۹۰ میلیون ایرانی را قربانی تصمیم‌گیری یک منطقه خاص کرد؟
اگر تمام مردم ایران در تعیین سرنوشت کشور سهیم‌اند، چرا در موضوع جدایی کردستان، این حق از آنها سلب شود؟

دومین تناقض ادعای زیباکلام حق تعیین سرنوشت و تمامیت ارضی در حقوق بین‌الملل است
زیباکلام با استناد به حق تعیین سرنوشت، تجزیه‌طلبی را توجیه می‌کند. اما در اسناد بین‌المللی مانند منشور سازمان ملل متحد و قطعنامه 2625 مجمع عمومی، حق تعیین سرنوشت برای ملت‌های تحت استعمار یا اشغال خارجی تعریف شده است، نه برای مناطقی در داخل یک کشور مستقل.
ایران کشوری مستقل است. بنابراین، حق تعیین سرنوشت در این زمینه شامل مشارکت همه مردم ایران در تصمیم‌گیری‌ها است، نه تجزیه‌طلبی منطقه‌ای.
آیا کردستان ایران تحت استعمار یا اشغال خارجی است که حق تعیین سرنوشت به معنای جدایی در آن مصداق پیدا کند؟

تناقض سوم ادعای زیباکلام نیز تضاد آن با لیبرالیسم است
لیبرالیسم به دنبال حفظ حقوق برابر و ایجاد وحدت در عین تنوع است. تجزیه‌طلبی، برخلاف این روحیه، به تفرقه، بی‌ثباتی، و نادیده گرفتن حقوق گروه‌های دیگر منجر می‌شود.
زیباکلام با ادعای لیبرالیسم، از رویکردی حمایت می‌کند که به نقض برابری حقوقی و تضعیف همبستگی ملی منجر می‌شود.
چگونه می‌توان اظهاراتی که به شکاف و بی‌ثباتی منجر می‌شوند را با روح لیبرالیسم که بر همبستگی و عدالت تأکید دارد، سازگار دانست؟

اظهارات زیباکلام در ظاهر از دموکراسی و لیبرالیسم دفاع می‌کند، اما با اصول بنیادین این مکتب در تضاد است. اگر لیبرالیسم بر برابری حقوقی، همبستگی ملی و عدالت برای همه افراد جامعه تأکید دارد، پذیرش تجزیه‌طلبی بر اساس رأی‌گیری منطقه‌ای، نقض آشکار این اصول است.
این حقه بازی ها حمایت از دموکراسی و آزادی نیست و نشان دهنده اینست که فرقه پنجاه و هفت حتی بقیمت فروپاشی و نابودی ایران حاضر نیستند دست از لجبازی بردارند و به اشتباه خود اقرار کنند و این حرف شان دقیقا همان تهدید توخالی "اگر ما نباشیم ایران تجزیه می‌شود" است که از سوی عاملان مستقیم نابودی ایران مرتبا تکرار می‌شود. سخنان آقای زیبا کلام ممکن است برای عده ای که از ضعف آگاهی و سواد به سمت جریانات نژادپرستانه همچون تجزیه‌طلبی گرایش پیدا کرده اند خوشایند باشد اما با روح لیبرالیسم و اصول حقوق بشر مورد ادعای گوینده در تضاد کامل و آشکار است.

فریاد.
@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

19 Nov, 10:27


مقایسه دولتمردان اداره کشور در پیش از انقلاب و پس از انقلاب، نه تنها غم انگیز است بلکه تفاوت از زمین تا آسمان است.

منوچهر یزدی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

19 Nov, 09:27


صدای پای نسل پیشتاز، آگاه، خردمند میهن پرست، کاخ جور و جهل را به لرزه انداخته است.

منوچهر یزدی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Nov, 14:49


اتحادیه اروپا کشتیرانی جمهوری اسلامی را نیز تحریم کرد

روز دوشنبه ۱۸ نوامبر اتحادیه اروپا با صدور بیانیه‌ای شرکت کشتیرانی ایران و همچنین کشتی‌ها و بنادری را که به روسیه در جنگ با اوکراین کمک نظامی می‌کنند تحریم کرد.

این بیانیه همزمان با نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل منتشر شد.

با توافق همه ۲۷ عضو اتحادیه اروپا، هرگونه معامله با کشتی‌ یا بنادری که برای انتقال پهپاد، موشک، فناوری و تجهیزات ساخت جمهوری اسلامی به روسیه استفاده ‌شوند، ممنوع می‌شود.

اتحادیه اروپا در تحریم‌های جدید خود محمد رضا خیابانی مدیر عامل شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را نیز تحریم کرده است.

اتحادیه اروپا ۱۴ اکتبر امسال همگام با آمریکا اعلام کرد به دلیل صادرات و تحویل موشک‌های بالستیک به روسیه، خطوط هواپیمای ایران از جمله ایران‌ایر، ماهان و ساها (سرویس اطلاعات و ارتباط هوایی ارتش) را در فهرست تحریم‌هایش قرار می‌دهد.

با تحریم شدن شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی حلقه تحریم ها به دور ایران باز هم تنگتر شده و متعاقب آن پیامدهای ان برای مردم نیز جدی تر خواهد شد.

تحریم های جدید اتحادیه اروپا در حالی اعمال می شود که امکان دارد دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری منتحب آمریکا که کار خود را در روز ۲۰ ژانویه آغاز خواهد کرد تحریم های بشدت سخت گیرانه دیگری را علیه جمهوری اسلامی به مرحله اجرا بگذارد.
کانال خبرگزاری استکهلمیان

@stockholmian
@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Nov, 12:12


اشرار شمایید!

نامردمِ دژخيم و تبهكار شماييد
بى‌شائبه سركردهء اشرار شماييد

شرّ از قِبَلِ نُطفهء ناپاکِ شما زاد
بدهيبت و بد باطن و بدكار شماييد

جرثومهء پَستى ز شما رُسته بر اين بوم
كژباور و كژدست و كژانگار شماييد

ظُلمت ز شما ريشه دوانده ست بر اين خاک
چون شب پَره مجذوبِ شبِ تار شماييد

گر مِهرِ فروزنده بر اين بام بر آيد
در دامِ خودافكنده، گرفتار شماييد

منبر ز شما دار جوانان وطن شد
زودا كه ازين دار، نگونسار شماييد!


م.سحر
پاریس 17.11.2019

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Nov, 11:34


«آموزش ملی، تمام مجانی، در تمام مراحل و برای همه جمعیت»

فرازی از منشور حزب پان‌ایرانیست، اعلام شده در کنگره آموزشی حزب در پانزدهم شهریور ماه ۱۳۵۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Nov, 08:36


آنکس که راه اشتباهی را بارها و بارها بر اساس تفکری نادرست طی کرده و شکست خورده است، اما هر بار با عزمی راسخ‌تر و صلابتی افزون‌تر برخاسته و به مسیر خود ادامه داده، قهرمان نیست؛ احمق است. اما فاجعه زمانی رخ می‌دهد که این احمق سکاندار و ناخدای کشتی‌ای باشد که سرنوشت همه سرنشینانش به او گره خورده است.
این تراژدی زمانی به اوج می‌رسد که ناخدا به جای درک شکست‌های مکرر، تلاش می‌کند همه را به اجبار با خود و اهداف خود همراه کند. او در این راه هر صدای مخالفی را سرکوب می‌کند تا کسی باقی نماند مگر آنان که ناخدا را تا حد خدا باور داشته باشند. اینجاست که خطر واقعی رخ می‌نماید و در لحظه‌ای که کشتی به گرداب و طوفان می‌رسد و شکاف‌ها یکی پس از دیگری آشکار می‌شوند، دیگر هیچ‌کس برای نجات کشتی نمانده است. چرا که سرنشینانی که می‌توانستند مسیر درست را نشان دهند یا هشدار دهند، سال‌ها پیش از کشتی بیرون انداخته شده‌اند.
اما غافلگیری بزرگ برای ناخدا این است که همین تلاش برای یکدست کردن سرنشینانش، در نهایت به یکدست شدن آنان در برابر خودش منجر می‌شود. خطاهای مکرر، یکدستی مصنوعی را به یکدستی واقعی تبدیل می‌کند، اما نه در حمایت، بلکه در تقابل با او.

تاریخ پر از نمونه‌های فراوان از ناخداهایی است که به همین مسیر اشتباه گام نهادند و کشتی، خود و سرنشینانش را به نابودی کشاندند. آدولف هیتلر یکی از آنان بود؛ کسی که برای رسیدن به رایش هزارساله سوم، با حذف مخالفان و ساختن جامعه‌ای یکدست بر پایه تملق و اطاعت، تصور می‌کرد که شکست‌ناپذیر است. اما در واقع، همین یکدستی باعث شد تصمیمات ویرانگر او، مانند حمله به روسیه در زمستان، بدون هیچ چالشی اجرا شود و به سقوط و نابودی آلمان بیانجامد. سرنوشتی که رایش اول امپراطوری مقدس روم و رایش دوم آلمان با اشتباهات مشابه به آن گرفتار شده بودند.

جوزف استالین نیز در اتحاد جماهیر شوروی، با تصفیه‌های گسترده و ایجاد فضایی از ترس و سکوت، جامعه‌ای تهی از تنوع فکری ساخت. او تصور می‌کرد که این یکدستی می‌تواند قدرتش را تضمین کند، اما در عمل با اجرای ایدئولوژی استالینیسم مبتنی بر سوسیالیسم برای یک کشور و اقتصاد مقاومتی، شوروی را گرفتار رکود فکری و اقتصادی کرد و پایه‌های رژیمش را به تدریج سست ساخت.

همچنین معمر قذافی در لیبی، با استبداد و اصرار بر ایدئولوژی کتاب سبز، کتابی که توسط او نوشته شد و ایدئولوژی سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی او را شرح میداد، تلاش داشت تا فلسفه‌ای خاص برای حکومت‌داری و زندگی اجتماعی ارائه دهد و جایگزینی برای سرمایه‌داری غربی و کمونیسم شوروی باشد. قذافی ادعا می‌کرد که این ایدئولوژی، راه‌حل نهایی برای مشکلات بشری است ومفاهیمی مبهم، غیرعملی و ابزاری برای تحکیم قدرت مطلق قذافی بود و بر اساس آن صدای هر مخالفی را خاموش کرد و جامعه‌ای ساخت که تنها تظاهر به اطاعت می‌کرد. نتیجه، فروپاشی ساختارهای اجتماعی و تبدیل لیبی به کشوری بی‌ثبات و گرفتار در جنگ داخلی پس از سقوط او بود.

سرنوشت صدام حسین هم از این مسیر جدا نبود. او با اتکا به سرکوب شدید و ایجاد حکومتی مبتنی بر ترس، نتوانست پایه‌ای استوار برای حکومت خود بسازد. ایدئولوژی که بر سه اصل وحدت عربی، سوسیالیسم و خودکفایی موسوم به (الحصار) استوار بود و همین رویکردها سبب شد که هنگام مواجهه با حملات خارجی و شورش‌های داخلی، هیچ نیرویی برای دفاع از او باقی نماند و سقوطی سریع و بی‌رحمانه در انتظارش باشد.

در تمام این موارد و نمونه های فراوان دیگر، تلاش برای یکدست کردن جامعه، ممکن است در ابتدا قدرت را تثبیت کرده باشد، اما در نهایت حکومت‌ها را شکننده و آسیب‌پذیر ساخت. حذف تنوع و خاموش کردن صدای نقد، ممکن است ناخدا را در مسیری که اشتباه است جسورتر کند، اما این جسارت تنها به بهای غرق شدن او و کشتی به دست می‌آید.
سرنشینان کشتی نیز مسئول‌اند. اگر آنان در برابر اشتباهات ناخدا سکوت کنند و اجازه دهند که او مسیر اشتباه را ادامه دهد، این تنها ناخدا نیست که غرق می‌شود. همه سرنشینان کشتی با او به اعماق خواهند رفت. مسئولیت سرنشینان این است که پیش از رسیدن طوفان، برای تغییر مسیر کشتی اقدام کنند؛ وگرنه، تراژدی تاریخی بارها و بارها تکرار خواهد شد.
در هر سرزمین و هر حکومتی، سرنوشت کشتی و سرنشینانش به شجاعت مردم و توانایی آنان در ایستادگی در برابر اشتباهات ناخدای خود وابسته است. این حقیقتی است که هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را تغییر دهد.

فریاد

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Nov, 05:40


پیامی از: شادروان محسن پزشکپور (پندار)

پاینده ایران
به نام خداوند جان و خرد

در گلوگاه تاریخ!
امنیت ملی و موجودیت ملت ایران در "تصلیب" نظام "حاکمیت فرقه‌ای"
نقش "قانون اساسی نظام" در این "تصلیب"!

بخش ۲ از ۲


۴ - عدم پیش بینی شرط ایرانی الاصل بودن و حتی تابعیت ایران برای مقام رهبری و رئیس قوه قضائیه نظام، خود حاکی از طرح خسران بار برپا کنندگان این حاکمیت و نیز توجه واضعین این قانون اساسی به شرایط و موقعیتی بوده است که احتمالاً بر صندلی رهبری نظام و ریاست قوه قضائیه آن عناصری غیر ایرانی تکیه زنند! بدین سبب این نکته تمامی مشروعیت احتمالی ملی را برای حفظ مصالح و موجودیت ملت ایران از قانون اساسی مزبور و نظام متکی بر آن سلب می‌نماید. با توجه به اینکه برای تصدی ریاست جمهوری دو شرط ایرانی الاصل بودن و تابعیت ایران قید گردیده است (اصل ۱۱۵ قانون اساسی) این نکته خود توهم و احتمال دو عنصر غیر ایرانی را در جایگاه‌های مزبور مشخص می‌نماید: (اصول ۱۰۷ و ۱۰۹ برای شرایط رهبر و اصل ۱۵۷ برای ریاست قوه قضائیه).
۵ - با جایگزین کردن نهادی به عنوان "مجمع تشخيص مصلحت نظام" و اینکه نه در "عنوان" و نه در شرح وظائف این مجمع که در اصل ۱۱۲ قانون اساسی مزبور و نیز مصوبات دیگر هرگز جز مصلحت نظام که مصلحت "حاکمیت فرقه‌ای" باشد، به نکته‌ای دیگر اشاره نشده است و اصولاً اقداماتی که از زمان برپایی این نهاد انجام شده است تاکنون، بر این معنی دلالت دارد که هرگز موضوعی به عنوان "مصلحت ملی" و یا حتی "مصلحت کیش و آیین" مورد اشاره و توجه قرار نگرفته است بخوبی دلالت بر این واقعیت دارد که "مجمع تشخیص مصلحت نظام" نهادی است فراقانونی که در هر زمان میتواند نه تنها نسبت به قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، اظهار نظر نماید و تصمیم قاطع اتخاذ کند بلکه خود می‌تواند در مواردی که مصلحت بداند به وضع قوانین و مقررات و حتی اصول کلی و استراتژیک مبادرت کند کما اینکه در موارد متعدد چنین نموده است. مضافاً بر اینکه ترکیب اعضای مجمع مزبور دلالت دارد که در این مجمع فراقانونی، تمامی عناصر اصلی و حاکمان قبلی "حاکمیت فرقه‌ای" حضور دارند و در واقع این مجمع در هر مورد که لازم بداند، تیر خلاصی بر منافع ملی و اجتماعی رها می‌کند. بدین ترتیب بحث و گفتگوی "امنیت ملی" و حتی "مصلحت دین" جای خود را به مصلحت نظام داده است؟! این بررسی مختصر نشان می‌دهد که "جریان براندازی اقتدار ملت ایران" پس از "روز واقعه" با طرح و ارائه چنین قانون اساسی، ملت ایران را در "گلوگاه تاریخ" قرار داد. امنیت و موجودیت ملت ما در مخاطره است - عبور از این گلوگاه سخت و دشوار می‌باشد اما باید گذر کرد!

پاینده ایران
تهران - آبانماه ۱۳۸۱

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۵، آبانماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Nov, 05:40


پیامی از: شادروان محسن پزشکپور (پندار)

پاینده ایران
به نام خداوند جان و خرد

در گلوگاه تاریخ!
امنیت ملی و موجودیت ملت ایران در "تصلیب" نظام "حاکمیت فرقه‌ای"
نقش "قانون اساسی نظام" در این "تصلیب"!

بخش ۱ از ۲


این نکته واقعیتی است سخت و دشوار که ملت ایران، در این مقطع از زمان، گوئیا در "گلوگاه تاریخ" قرار گرفته است. حوادث و وقایع گوناگونی که از سوی جریان براندازی اقتدار ملت ایران، به خواست همه قدرت‌های استعماری، سمت و سو گرفت، اکنون بدانجا رسیده است که نظام "حاکمیت فرقه‌ای" را در شکل و قالب به اصطلاح "جمهوری اسلامی" بر ملت ایران تحمیل نموده است. در واقع می‌بایست این حقیقت را باور داشت که ملت ایران با بدنی مجروح و خسته در میان چارچوب این نظام، تصلیب و به بند کشیده شده است. برای اثبات این معنی و آگاهی هر چه بیشتر بر دلائل و ریشه‌های این مخاطره و هجوم قطعی بر امنیت ملی و موجودیت ملت ایران، موارد آورده شده در زیر را به عنوان دلائل اصلی بیان می‌داریم تا بدانیم که راهی جز فروبسته شدن تومار حاکمیت فرقه‌ای در مقابل ما وجود ندارد.
این بررسی عمدتاً از دیدگاه قانون اساسی نظام "حاکمیت فرقه‌ای" به تعبیر قانون اساسی مزبور "قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران"؟! انجام می‌گیرد.
گذشته از آن بحث که قانون اساسی مزبور، به سبب آنکه بجای مجلس مؤسسان در مجلسی محدود و عملاً انتصابی به عنوان مجلس خبرگان، مورد بحث و بررسی و نهایتاً مورد تصویب قرار گرفت و گذشته از آنکه مجلس مزبور پس از انقضای دوره نمایندگی اعضای آن دیگر وجاهت قانونی برای ادامه کار نداشت، اصولاً، اصول و محتويات قانون اساسی مزبور که فاقد هرگونه مشروعیت قانونی و ملی برای تصویب آن می‌باشد، حاوی و بیان کننده هدفها و مطالبی است که صریحاً و آشکارا، در تعارض با امنیت ملی و موجودیت تاریخی و اجتماعی ملت ایران است.
به عنوان نمونه به موارد زیر اشاره می‌شود:
۱ - در بخش شیوه حکومت در مقدمه قانون اساسی مزبور و نیز موارد متعدد دیگر از آن در تبیین سیاست خارجی "حاکمیت فرقه‌ای"، تصریح می‌گردد که:
".... راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند..." و این همان شعار اغوا کننده‌ای است که در مسیر نفی موجودیت ملی و زیر عناوینی چون اتحاد اسلامی، از سوی همه جریان‌های‌ ضد ملت ایران (از حکومت عثمانی و فراماسونری گرفته تا به بعد) مطرح شده و دنبال گردیده است. باید توجه داشت که بر اساس این شعار اغوا کننده، جریان براندازی اقتدار ملت ایران، در سه قرن اخیر برنامه‌های خود را دنبال نموده تا اکنون به این نتیجه رسیده است.
۲ - با قبول اصطلاح "ولایت امر و امامت مستمر" در مقدمه قانون اساسی مزبور و بیان شیوه حکومت و نیز سپس با جایگزین نمودن "ولایت مطلقه" در بازنگری قانون اساسی در امر حکومت، بطور کلی رابطه حکومت در "حاکمیت فرقه‌ای" با ملت ایران و در نتیجه با مقوله‌ای به نام "امنیت ملی" قطع می‌گردد و جامعه ایرانی را، همانگونه که در ۲۴ سال اخیر مشاهده شده است به سوی ناکجا آبادی برده است که تمامی موجودیت ملی، مورد مخاطره و یورش‌های گوناگون قرار گرفته است.
۳ - اصل هیجدهم قانون اساسی مزبور که با خود حذف نشان ملی، فرهنگی و مذهبی ایران (پرچم شیر و خورشید نشان) و جایگزینی علامت خاص نظام جمهوری اسلامی را بر روی درفش دارد حاکی از طغیان نظام برپا شده بر شانه‌های این قانون اساسی، علیه ملت و تاریخ و فرهنگ جامعه ایرانی می‌باشد. این نکته مهمترین دلیل بر گسیل داشتن ملت ایران به سوی سراشیب هولناک تاریخ در این مقطع از زمان است!

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Nov, 18:23


سندرم اختلاط قضیب‌محوری با ملی‌گرایی و وطن‌دوستی!

اظهارنظر سخیف و شرم‌آور علی لاریجانی در گفتگوی امروز خود که اتحاد آمریکا و اسرائیل را به «داماد شدن با آلت دیگری» توصیف کرده است، نشان‌گر یک سندرم مزمن در میان طیف‌هایی از سیاسیون ایرانی در هفتاد سال اخیر است که من نام آن را «سندروم اختلاط قضیب‌محوری با ملی‌گرایی و وطن‌دوستی» می‌نامم.
این سندروم ناشی از بلاهت ذاتی و عدم درک درست از مفاهیم سیاسی مدرن در دنیای جدید به ویژه مفهوم قدرت و مناسبات سیاسی در نظام بین‌المللی است. این بی‌خردها هنوز هم نفهمیده‌اند که قدرت فقط قدرت سخت آن هم صرفاً قدرت سخت داخلی و اسلحه نیست! فکر می‌کنند که قدرت ملی به مثابه میزان نعوظ قضیب به مثابه اسلحه روی دست است و بس! غافل از اینکه، همان نعوظ هم بدون ملزومات دیگر، باعث جر خوردن خود صاحب قضیب می‌شود.
این طرز تلقی صرفاً متعلق به این شخص که عاقل‌ترین فرد جریان موسوم به اصول‌گرا و متحد جریان موسوم به اعتدال و اصلاحات است نیست (فراموش نکنیم که باشندگان جریان موسوم به «اصلاحات»! ترجیح می‌دادند این فرد به جای پزشکیان از سد شورای نگهبان رد می‌شد.). تقریباً همه سیاسیون دو جناح جمهوری اسلامی، و برخی از مخالفین ج.ا که هنوز هم در بند تفکرات مسمومی چون ملی‌گرایی پفکی‌چپکی و بومی‌گرایی مبتذل هستند دیده می‌شود. بارها شنیده شده که درباره کشورهایی چون عربستان و امارات و بعضاً کره جنوبی و ژاپن کنونی هم این حرف‌ها را می‌زنند. هنوز این امر بدیهی را نفهمیده‌اند، اینکه کشورهایی چون اسرائیل، عربستان، کره جنوبی، تایوان و نظایر آن، که متحد قدرت‌مندی چون آمریکا دارند که می‌تواند در مواقع ضروری روی کمک آن حساب کنند، نشان‌دهنده فهم‌وشعورشان است نه ضعف‌شان، اصلاً خود همین اتحاد استراتژیک با یک ابرقدرت، بخشی از «قدرت ملی» آن کشورها است. رسیدن به شعور اتحاد با ابرقدرت و تحقق آن، از رسیدن به مهم‌ترین ابزارهای قدرت سخت از قبیل تکنولوژی ساخت بهترین سلاح‌های نظامی دنیا هم مهم‌تر و تحسین‌برانگیزتر است.
متاسفانه از غائله شوم نفت به این سو، نوعی بومی‌گرایی مبتذل که نام «ملی‌گرایی»! هم روی آن گذاشته‌اند در ایران باب شده است که اساس آن بیگانه‌ستیزی (به قول خودشان اجنبی‌ستیزی) است. بدترین خیانت این جریان، مبتذل کردن مفهوم استقلال سیاسی است. در این ابتذال، قدرت ملی به مثابه قضیب، و وطن هم به مثابه ناموس تلقی شده است. ملی‌گرایی و میهن‌دوستی در چنین پارادایم مبتذلی، بی‌معنی است. یک میهن‌دوست واقعی، میهن خود را یک کشور و ملت‌دولت می‌بیند، نه ناموس، کشوری که باید روزبه‌روز پیشرفت کند و از طریق ارتباطات منطقه‌ای و استفاده از امکانات و فرصت‌های بین‌المللی بر غرور ملی خود بیفزاید.

حالا این نخودمغز و حکومتش از همان قدرت سخت هم چیز دندان‌گیری ندارند، با مشتی آهن‌پاره که با صدها و میلیاردها دلار حیف و میل ساخته شده‌اند، و با آن نمی‌توانند در حد چند صد میلیون دلار هم به دشمن خود زیان وارد کنند، نه تنها نتوانسته‌اند داماد شوند که تبدیل به مفعول‌هایی شده‌اند که بعد از فراغت، ژست سارقلی‌خانی به خود می‌گیرند، و چون تریبونی به دست می‌آورند، قضیب غریب خود را می‌نوازند.
به قول سوزنی سمرقندی:
قضیب سخت عزیز است و با منست که او را/ به صد زبان بنوازم، زهی غریب‌نوازی

محمد محبی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Nov, 18:04


‍ ⁣بیست و ششم آبان‌ سالروز درگذشت ابراهیم پورداود

پورداود هرچه نوشته و آنچه سخن گفته است در زمینۀ فرهنگ و تمدن ایران باستان است که به آن پای‌بند است. این یکی از برجستگی‌های زندگی اوست که از حدّ خود پای فراتر نمی‌گذارد و به همان بسنده می‌کند که می‌داند.

آثار و تحقیقات اساسی و مهم پورداود را در سه قسمت باید خلاصه کرد: یکی ترجمۀ اوستاست که در نُه جلد به نام‌های گات‌ها، یشت‌ها، خرده اوستا، یسنا، یادداشت‌های گاتاها، ویسپرد نشر شده است. دیگر بررسی‌ها و پژوهش‌هایی است که دربارۀ کلمات و تعابیر و اصطلاحات و اعلام اوستا مبتنی بر آثار باستان‌شناسی و متون تاریخی و کتب خارجی مدوّن ساخته و آنها گواه وسعت اطلاعات و نشان‌دهندۀ طریقۀ او در تحقیقات باستانی است. سه‌دیگر مقالاتی است که دربارۀ گیاهان و جانوران و جنگ‌افزارها و سابقۀ استعمال و رواج آنها در ایران باستان و کلمات ساختگی عصر فرهنگستان دارد، یا مقدمه‌هایی که بر کتب دیگران مربوط به تحقیقات ایرانی نوشت و در سه کتاب فرهنگ ایران باستان و هرمزدنامه و آناهیتا انتشار داد.روانشان به مینو شاد.

پورداود هرچه نوشته و آنچه سخن گفته است در زمینۀ فرهنگ و تمدن ایران باستان است که به آن پای‌بند است. این یکی از برجستگی‌های زندگی اوست که از حدّ خود پای فراتر نمی‌گذارد و به همان بسنده می‌کند که می‌داند.

آنان که سرگذشت پورداود را نشنیده‌اند نمی‌دانند که وی سری داشته پر از سودا و پر از شور وطن‌پرستی، آن‌چنان‌که پوراندخت‌نامه، مجموعۀ شعرهای او، گواه تواند بود.

آثار و تحقیقات اساسی و مهم پورداود را در سه قسمت باید خلاصه کرد: یکی ترجمۀ اوستاست که در نُه جلد به نام‌های گات‌ها، یشت‌ها، خرده اوستا، یسنا، یادداشت‌های گاتاها، ویسپرد نشر شده است. دیگر بررسی‌ها و پژوهش‌هایی است که دربارۀ کلمات و تعابیر و اصطلاحات و اعلام اوستا مبتنی بر آثار باستان‌شناسی و متون تاریخی و کتب خارجی مدوّن ساخته و آنها گواه وسعت اطلاعات و نشان‌دهندۀ طریقۀ او در تحقیقات باستانی است. سه‌دیگر مقالاتی است که دربارۀ گیاهان و جانوران و جنگ‌افزارها و سابقۀ استعمال و رواج آنها در ایران باستان و کلمات ساختگی عصر فرهنگستان دارد، یا مقدمه‌هایی که بر کتب دیگران مربوط به تحقیقات ایرانی نوشت و در سه کتاب فرهنگ ایران باستان و هرمزدنامه و آناهیتا انتشار داد.

پورداود استادی بود که با صداقت و دلسوزی و علاقۀ واقعی در دانشگاه تدریس کرد و شاگردان بسیاری پرورد که دکتر محمّد معین نمونۀ کامل مکتب اوست. نیز در فرهنگستان و شورای فرهنگی سلطنتی عضویت داشت و در مجامع علمی نمایندگی از سوی ایران یافته بود. خدایش در پناه آمرزش خویش شادروان نگاه داراد.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۳۱۵-۳۲۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Nov, 17:59


عارف محمدی، جوان هنرمند از ولایت غور افغانستان برج شهیاد تهران را بصورت یک تکه از سنگ درست کرده است.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Nov, 15:22


پان‌ایرانیستها می‌گويند:
چرا فریاد مرگ محیط زیست سراسر کشور را نمی‌شنوید؟!

از: اخگر


گزارشی سخت دهشتناک از وضعیت محیط زیست و مرگ ناجوانمردانه‌ای که به دست انسانها نصیب کشورمان شده است در روزنامه ایران شماره ۲۲۸۲ خواندم. گرچه نشریه حاکمیت ملت سالهاست که به بخشهایی از این ویرانگری اشاراتی دارد و توجه ملت ایران را به تخریب جنگلها، دریاچه‌ها و پارکهای ملی جلب می‌کند ولی سرعت این تخریب آنچنان است که باید آن را به دستهای مرئی و نامرئی و تعمدهایی مربوط دانست که برای ویرانی ایران از درماندگی و بی‌کفایتی دولت بهره برداری‌های شرم آوری می‌نمایند.
استان سیستان و بلوچستان در سالهای پس از انقلاب که روزگاری زیستگاه ۱۹۰ گونه پرنده بومی و مهاجر بود و پرورش ماهی و گاو سیستانی در آن بخشی از گذران معاش مردم آن سامان را تشکیل می‌داد، دارد جان می‌دهد. ۱۲۴ روستا در زیر شن‌های روان مدفون شده‌اند. چاه نیمه‌ها که آب شرب مردم را تأمین می‌کرد اکنون خشکیده‌اند فقط در روزهای گذشته که آب هیرمند سرازیر ایران شد نفسی تازه کردند ولی همه می‌دانند که این موقت است و آقایان بنا به مصلحت‌هایی! رعایت حال افغانها را بر مردم سیستان و بلوچستان ترجیح می‌دهند. دریاچه رضائیه (ارومیه) بهشت پرندگان مهاجر به قربانگاه جانداران تبدیل شده و در سال گذشته مردم شاهد مرگ ۱۲ هزار پرنده در این پهنه آبی مشهور جهان بودند؛ زیرا آقایان کارشناسان دستور دادند باید سدهایی در مسیر رودخانه‌ای که به دریاچه ارومیه منتهی می‌شود احداث گردد غافل از این که قطع کامل آبها سبب بالا رفتن غلظت نمک شده این دریاچه را از ادامه زیست طبیعی خود محروم می‌سازد. درختان جنگلهای شمال و غرب کشور آنچنان بسرعت قطع می‌گردند که به قول مدیرکل محیط زیست استان گلستان تا ۵۰ سال دیگر شمال ایران فاقد جنگل خواهد بود. وقتی از مردم منطقه سؤال می‌کنیم به رد جا مانده از خودروهای غول پیکر را که در اختیار مردم نیست نشان می‌دهند و شما را به دستهای مقتدر آلوده راهنمایی می‌کنند..!
دریای مازندران مزبله دانی به پنج کشور حاشیه آن شده و فاضلاب و زباله‌ها و سموم کودهای شیمیایی و فاضلاب کشتی‌های نفتکش و جنگی همه و همه به این بزرگترین دریاچه جهان سرازیر گردیده است بطوری که حیات ماهیان و سلامت محیط زیست آن را بشدت مورد مخاطره قرار داده است.
پارکهای ملی ما از جمله پارک سرخ حصار و پارک ملی کویر گرفتار هجوم انسانهای شناخته شده گردیده است. عده‌ای قصد دارند در این پارک‌ها مسکن بسازند و جمعی در پی تصرف آن هستند. آتش سوزی‌های مکرر در این پارک‌ها و شیوع انواع بیماری که جان حیوانات این پارکها را با خطر مرگ و نیستی روبرو ساخته همه آن نیز نشانی از توطئه‌های دردناک سازمان‌ها، ادارات و و... می‌باشند.
بدون تردید آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور برای پایان بخشیدن به این رسوایی‌ها نیاز به اختیارات ندارد. آنچه که ایشان و دولت او لازم دارند یک جو عرق ملی و یک ذره عشق به ایران است. اگر اینها را ندارید لااقل ذره‌ای عشق به طبیعت داشته باشید و نگذارید ایران این سرزمین جاویدان در عهد و زمان حکومت دینی شما دچار مرگ زیست محیطی گردد.

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۴، مهر ماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Nov, 15:04


پان‌ایرانیستها می‌گويند:
اشک تمساح..!

صدام حسین، رهبر عراق طی یک شوی سیاسی برای ۷ سال دیگر با آراء صددرصد!! مردم عراق به ریاست جمهوری انتخاب شد.
صدام اشک ریزان مراسم سوگند را به جای آورد و خطاب به مردم عراق گفت: «آمریکائیان راه خونریزی و آشوب را ساده‌ترین راه یافته‌اند....». صدام که خون آشامی را بهتر از خونریزی می‌داند برای ریختن خون هیچ انسانی در سراسر جهان اشک نمی‌ریزد بلکه اشک او ریشه در دو علت و جریان دارد:
۱ - اشک تمساحی است که مصرف داخلی دارد.
۲ - اشکی است بر جنازه خودش که میداند تاریخ مصرفش پایان یافته و همه خوش خدمتیهای او به اربابان غرب برای او حاصلی جز بدنامی تاریخی و لعن و نفرین انسانهایی که گرفتار هوا و هوس و یا خشونت او شدند نداشته است.
صدام ۱۱ سال در دوران ریاست جمهوری حسن البكر و ۲۴ سال در زمان ریاست جمهوری‌اش همیشه و بدون وقفه در خدمت حاکمیت سرمایه داری جهانی به سرپرستی آمریکا بوده و هیچ دولتی به اندازه آمریکا از حضور صدام در منطقه سود نجسته است. مروری بر عملکرد صدام چهره واقعی او را ترسیم می‌کند.
صدام در جنگ ۶ روزه اعراب با اسرائیل شرکت نکرد. هنگام قتل عام فلسطینی‌ها در سپتامبر ۱۹۷۰ نیروهای نظامی عراق از اردن فراخوانده شدند. به دستور صدام تروریست‌های حزب بعث در سال ۱۹۷۸ عزالدین قلق، در سال ۱۹۷۹ سعید حمامی و عادل واضعی، و در سال ۱۹۸۰ سعيد صالح الحسين و تحسين الشانلی، رهبران سازمان آزادی بخش فلسطین را به قتل رسانیدند و در سال ۱۹۸۵ سفارت آمریکا در بغداد رسما گشایش یافت.
از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۵ میزان مبادلات کالا بین بغداد و واشنگتن از ۲۰ میلیون دلار به ۲۰۰ میلیون دلار افزایش یافت. روابط صدام با آمریکا در زمان کارتر به اوج خود رسید. با حمله عراق به ایران و ناامنی در منطقه خلیج فارس آمریکایی‌ها بهانه لازم را برای حضور در خلیج فارس به دست آوردند. با حمله به کویت حضور ناوگان آمریکایی در خلیج فارس تثبیت گردید. هم اکنون نیز با سیاستی که صدامیان در پیش گرفته‌اند آمریکا با ساز و برگ نظامی و سیاسی بر سر چاههای نفت استقرار خواهد یافت.
بنابراین شعارهای مرگ بر آمریکای صدام یکی از پروژه‌های خدمت به حاکمیت سرمایه داری جهانی در جهت حضور دائم غرب وحشی بر مناطق نفت خیز جهان است. با استقرار شیطان بزرگ در منطقه، مأموریت صدام و صدامها پایان یافته تلقی می‌شود و باید به گورستان تاریخ سپرده شوند.
بنابراین ملاحظه می‌فرمائید اشک صدام، اشکی است بر جنازه شرربار خودش که البته این قصه سر دراز دارد.

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۴، مهر ماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Nov, 09:12


پان‌ایرانیستها می‌گويند:
عمیق سازی آقای جک استراو

از: اخگر


در طی یک سال گذشته آقای جک استراو وزیر خارجه انگلیس سه بار به ایران سفر کرد و هر بار که خبرنگاران از ایشان سؤال می‌کردند چرا به ایران آمدی؟ پاسخ میداد برای عمیق‌تر کردن رابطه با ایران آمدم..!
آقای استراو که هنرش عمیق سازی است در سفر دوم خود به ایران پیام آمریکایی‌ها را با خود حمل می‌کرد و در اثر عمیق سازی ماهرانه! موفق شد دولت ایران در حمله آمریکا به افغانستان از بذل و عنایت و حمایت نسبت به ارتش آمریکا دریغ نورزد؛ گرچه آن روز و امروز و روزهای دیگر دولت ایران همچنان مخالف حمله نظامی آمریکا به کشورهاست ولی عمیق سازی روابط بگونه‌ای است که دولت ایران علیرغم شعارهایی که مصرف داخلی دارد تن به حمایت از ارتش شیطان بزرگ داده است... این بار هم که آقای وزیر خارجه دولت فخیمه به ایران سفر کرد در یک مذاکره دوستانه به عمیق سازی رابطه‌ها پرداخت و احتمالاً در حمله قریب‌الوقوع شیطان بزرگ به عراق شاهد نتایج این سفرها خواهیم بود. آقای استراو در مصاحبه‌ای که با روزنامه ایران نموده بود اظهار میدارد: «من شخصاً احساس مسئوليت بسیار می‌کنم که رابطه ایران و انگلیس را قوی‌تر از پیش سازم...!». معنای سخن ایشان این است که در گذشته نزدیک روابط ایران و انگلیس قوی بود و حال باید قوی تر شود. ملت ایران به خاطر دارد که انگلیس و آمریکا از جمله کشورهایی بودند که صدام را به آخرین سلاحهای نظامی مجهز کردند و به جان این کشور انداختند. حال نمی‌دانیم اگر در پناه روابط قوی این هنرها را به خرج دادند در شرایط روابط قوی‌تر چه خواهند کرد..؟!
ایشان در جای دیگر از مصاحبه می‌فرمایند: «مردم ایران صدام حسین را می‌شناسند هزاران نفر در جنگ ایران و عراق کشته شدند و هنوز هم افرادی هستند که بخاطر صدمات ناشی از حملات شیمیایی عراق جان خود را از دست می‌دهند صدام بسیار خطرناک و شیطانی بزرگ است...!!»
آقای استراو در پاسخ به خبرنگار ایران درباره حمایت انگلیس در جنگ عراق و ایران که پاسخ ما هم هست می‌گوید: «بله! ما اشتباه کردیم و باید از اشتباهاتمان درس بگیریم!!».
ملاحظه می‌فرمایید آقای استراو با یک پرونده "اشتباه در گذشته" برای عمیق‌تر کردن رابطه‌ها آمده است و از شیطانی بودن کسی که در مکتب و آیین و دامان خودشان تربیت شده، اشک تمساح می‌ریزد کاش در این مذاکره شوم کسی از سوی ملت ایران همه فریادهایش را بر سر این مدعی صلح می‌ریخت و فریاد میزد: شما را بخدا خجالت بکشید و دم از صلح جهانی و حقوق بشر نزنید و آنگاه او را بخاطر اشتباهاتی که به قول خودش مرتکب شده بود از خاک مقدس ایران بیرون می‌انداخت...

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۴، مهر ماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Nov, 08:24


پان‌ایرانیستها می‌گویند:
یک شوخی تاریخی

از: اخگر


دنیای عجیب و شگفت آوری شده است. هر روز مردم جهان با پدیده‌های غیر منتظره‌ای روبرو می‌شوند که یکی از آنها خبر اهدای جایزه صلح نوبل ۲۰۰۲ به کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا می‌باشد. این جایزه یک میلیون دلاری را به کسی می‌دهند که در زمان ریاست جمهوری او اقتصاد آمریکا از هم متلاشی شد و بحران مالی و اقتصادی مردم آمریکا را سخت نگران کرده بود. آقای کارتر همان کسی است که با بلند کردن پرچم حقوق بشر سری به خاور‌میانه زد و این منطقه از جهان را هدف دیپلماسی خود قرار داد به ایران آمد و در حالی که دست در دست پادشاه ایران داشت و کشور ایران را جزیره ثبات و آرامش می‌نامید با دست دیگر دیگ آش فروپاشی منطقه را به هم میزد و با اشاره این آقا روزنامه‌های وابسته به سرمایه داری جهانی علیه ایران و اقدام پادشاه ایران در مورد افزایش بهای نفت قلم ها زدند و فحاشی‌ها کردند و جهان را علیه ایران تحریک نمودند..! آقای کارتر همان کسی است که صدام حسین را یاری داد تا حسن البکر را خانه نشین کند. کارتر کسی است که در جریان گروگانگیری سخیف‌ترین روشها را به کاربرد و عاقبت هواپیماهای نظامیش گویا در طبس گرفتار طوفان شدند... برنده صلح نوبل کسی است. که صدام را در حمله به ایران یاری داد و این سگ درنده عرب را به جان مردم منطقه انداخت..! آقای کارتر شخصیتی که در یک دست برگ زیتون و در دست دیگرش خنجری زهرآلود داشت و طرفداران صلح خاورمیانه را از میان برداشت و تا آتش جنگ در فلسطین خاموش نگردد و صهیونیسم بین‌المللی از این رئیس جمهور کشیش مسلک حمایت نماید.
کارتر از مهره‌های کمیته ۳۰۰ و عامل بحرانهای منطقه نفت خیز جهانی است که در بدبختی و سیه روزی مردم این سامان نقش اساسی داشته و لعن و نفرین میلیونها انسان آسیایی را بدرقه راه خود دارد... اما جهان سرمایه داری بر عاملانش ارج می‌نهد و آنان را به دریافت جایزه صلح نوبل مفتخر می‌کند... خدمت کارتر به بازیگران پشت صحنه سیاست جهانی با انتخاب پال و اکرز که از طرف دیوید راکفلر توصیه شده بود برملا شد چون آقای پال واکرز از چهره‌های مرموز باشگاه رم و ترتیب دهنده فروپاشی‌ها بود.
از جمله کسانی که به استخدام کاخ ریاست جمهوری کارتر درآمدند سایروس ونس بود که وزیر خارجه کارتر شد آقای ونس از دشمنان سوگند خورده ایران و مخالف سرسخت پادشاه ایران و اقدامات او در زمینه افزایش بهای نفت، تأسیس نیروگاههای اتمی در ایران، تاسیس کارخانجات پتروشیمی و احداث خط لوله دوم گاز بود. آقای ونس کسی بود که هیأت ایرانی را که برای مذاکره درباره تکنولوژی صنعت فولاد آلیاژی به آمریکا رفته بودند از اتاق خودش بیرون کرد و گفت شاه ایران دیوانه شده..! سایروس ونس، در دولت کارتر، بخش مخالفان رژیم شاه را رهبری و هدایت و حمایت مالی می‌کرد و در این سمت باقی بود تا گروگانگیری سفارت آمریکا او را از مسند به زیر کشید. به هر حال کارتر با دریافت جایزه صلح یک بار دیگر به مردم استعمار زده جهان لبخند تمسخر زد و طرفداران واقعی صلح را در جهان غمگین و دل آزرده ساخت شاید در سالهای آتی آقای بوش پدر هم به دریافت جایزه صلح نایل گردد چون جنگ خلیج فارس را رهبری کرد و باید از طرف این پاسداران صلح پاسداری بشود. از این نوع شوخیهای تاریخی، هیچکس نمی‌خندد فقط می‌تواند چشمها را به اشک حسرت بنشاند..!

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۴، مهر ماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

16 Nov, 15:31


در آستانه فروپاشی

اما عجیب‌ترین تغییر در طرز نگرش مردم شوروی قابل مشاهده بود.شرایط زندگی که در نیمه دهه هشتاد بد بود حالا در ابتدای دهه نود بدتر شده بود.حالا حتی شهروندان معمولی و سربه‌راه همیشگی نیز زبان به انتقاد علنی گشوده بودند و آزادانه افکار خود را درباره زندگی‌هایشان،حکومتشان و آینده‌ای که هیچ چیز خوبی در آن نمی‌دیدند بیان می‌کردند.کلماتی که بیش از همه از زبانشان شنیده می‌شد «رازوال»(فروپاشی) و «گراژدانسکایا ووینا»(جنگ داخلی) بود.همه آن مخالفت‌هایی که قبلاً سرکوب و خاموش شده بود حالا یک دفعه به سطح آمده بود: استقلال‌طلبی جمهوری‌های مرزی و شکایت و اعتراض قاعده هرم سیاسی و اقتصادی کشور علیه قشری که نوک هرم نشسته بود.عموم‌ مردم به اوضاع جاری کشور بی‌اعتماد شده بودند.کمبود مزمن مواد غذایی مشهود بود.کالاهای اساسی کوپنی شده بود و قفسه‌های فروشگاه‌ها خالی..نرخ جرم و جنحه رو به افزایش گذاشته بود.ساختار اقتصادی کشور دچار اختلال شده بود.محیط زیست کشور رو به نابودی بود .در لنینگراد با آن زمستان های بی پایانش نیمی از چراغ‌های خیابان ‌ها خاموش بود و در دیگر شهرها قطعی مستمر آب و برق بیداد می‌کرد.محبوب‌ترین فیلم سینماهای شوروی‌ در آن سال،«ما نمی‌توانیم این‌جوری زندگی کنیم»، مقایسه ای بود بین زندگی نکبتی در شوروی و زندگی آرام و بی دغدغه در غرب.همه به فکر مهاجرت به غرب بودند.هیچ اثری از آن یقین‌ها و ایمان‌های ایدیولوژیک دوران گذشته باقی نمانده بود.همه چیز در شرف تغییر و تحول بود.ابهت و هیمنه حزب کمونیست فروریخته بود.در مهم‌ترین روزنامه‌‌ کشور در کنار مقالات دستوری ستایش انگیز از حزب کمونیست و رهبرش ، عکس‌هایی از اعضای گروه موسیقی راک روسی با موهای بلند به چشم می‌خورد.مردم شروع کرده بودند به خواندن مطالبی درباره تاریخ سیاه کشورشان:جنایت‌های استالین،قتل‌عام خانواده آخرین تزار روسیه ،و کشف داستان واقعی زندگی نوجوان رذلی به نام پاول مارازوف که برای نیم قرن به عنوان یک قهرمان بسیجی کمونیست به آن ها قالب شده بود....

از کتاب «پوتین» ،ترجمه بیژن اشتری.

@bijan_ashtari
@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

16 Nov, 08:54


فیلمنامه‌ها و نمایشنامه‌هایی که مجوز می‌گیرند
طنز یا تحقیر؟

در شرایطی که فرهنگ و هویت ملی ایران در چهار دهه گذشته به کرات مورد بی‌توجهی یا تحریف قرار گرفته است، تولید و اجرای نمایشنامه‌های طنز درباره برجسته‌ترین شخصیت‌های ادبی و فرهنگی ایران به سادگی نمی‌تواند بی‌طرفی یا صرفاً هنری تلقی شود.

طنز به‌عنوان یکی از ابزارهای هنر، زمانی ارزشمند است که در خدمت آگاهی‌بخشی یا اصلاح معایب اجتماعی باشد، نه برای کوچک‌نمایی شخصیت‌هایی که ستون‌های فرهنگ و ادب ایران را شکل داده‌اند. تجربه چند دهه اخیر نشان داده است که بیشتر آثار فرهنگی و هنری تولیدشده در چارچوب نظام جمهوری اسلامی در راستای حفظ میراث ملی نبوده‌اند و در اکثر مواقع به تخریب و تحقیر آن پرداخته‌اند.

از بکار بردن نام‌های ایرانی برای شخصیتهای منفی در تولیدات سیمایی حکومت گرفته تا بی‌توجهی به پاسارگاد و بی‌احترامی به فردوسی و کوروش، روندی از حذف هویت ملی مشاهده می‌شود. در چنین فضایی، اجرای نمایشنامه‌های طنز درباره بزرگان معاصر فرهنگ و ادب ایران را نمی‌توان با دیده مثبت نگاه کرد و  بیشتر از آنکه فرصتی برای بزرگداشت این شخصیت‌ها باشد، می‌تواند ابزاری برای تحریف یا تخریب آنها باشد.

در شرایطی که فضای فرهنگی و هنری به دلیل محدودیت‌ها و سانسور شدید، با نظارت و کنترل شدید همراه است، چنانچه نمایشی از هر کدام از این بزرگان به طنز پرداخته شود، احتمالاً هدفی فراتر از سرگرمی یا آگاهی‌بخشی دارد و ممکن است به‌نوعی اهداف ایدئولوژیک در بر داشته باشد.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

15 Nov, 19:40


هدایای رژیم استعمارگر لندن برای گروهک وحشی مذهبی طالبان

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

15 Nov, 16:25


چه شد که این چنین شد؟!

از: شادروان قدرت‌الله جعفری

بخش ۳ از ۳


اینک متن خبر:
"نرخ بیکاری در سال ۸۱ - ۱۶/۸ درصد و شمار بیکاران در این سال سه میلیون و ۳۲۴ هزار نفر می‌باشد.
معاون اقتصادی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور:
ایجاد شغل فقط بر عهده دولت نیست. سمنان - خبرگزاری جمهوری اسلامی، معاون اقتصادی و هماهنگی برنامه و بودجه سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور اعلام کرد ایجاد اشتغال در کشور اساساً باید توسط بخش خصوصی صورت گیرد.
حمید شرکاء در جمع معاونان اقتصادی و برنامه ریزی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استانها در سمنان گفت: اینکه برخی از مسئولان می‌گویند دولت باید اشتغال ایجاد کند حرف غلطی است. دولت خیلی هنر داشته باشد در سال ۲۰ هزار شغل آن هم در دستگاه‌های دولتی ایجاد کند. وی با تأکید بر اینکه نگاهها در این خصوص باید تغییر کند متذکر شد دولت در امر ایجاد اشتغال در کشور باید بستر سازی کند. وی همچنین در تشریح وضعیت بازار کار کشور گفت: میزان عرضه نیروی کار از ۱۶ میلیون و ۲۷ هزار نفر در سال ۷۵ به ۱۹ میلیون و ۸۱۸ هزار نفر در سال ۸۱ افزایش یافته است. وی نرخ بیکاری در سال ۸۱ را ۱۶/۸ درصد و شمار بیکاران را در این سال سه میلیون و ۳۲۴ هزار نفر اعلام کرد و اظهار داشت: ۱۰ درصد از متقاضیان کار را افراد دارای تحصیلات عالی تشکیل می‌دهند. به گفته وی اگر در سال ۸۱ یک میلیون فرصت شغلی ایجاد شود باز هم دو میلیون و ۳۲۴ هزار نفر بیکار در جامعه وجود دارد."
همانگونه که ملاحظه می‌فرمائید این بلند پایه مملکتی آب پاک به دست خیل بیکاران می‌ریزد و می‌گوید هر کسی فکر کند که دولت باید ایجاد اشتغال نماید غلط فکر می‌کند بنابراین بیکاران باید به بخش خصوصی مراجعه کنند و اگر بخش خصوصی هم کاری به آنان ارجاع نکند لابد هر کاری که دلشان می‌خواهد انجام دهند!! حال باید پرسید با توجه به این نوع دیدگاهها و تلقی این مسئولان مردم نباید نگران امنیت خود باشند؟ و آیا انتظار می‌رود که مردم از تبعات فساد و تبهکاری در امان بمانند؟!
__
(۱) - روزنامه جام جم سه شنبه ۴ تیر ماه ۸۱ ص ۱۵
(۲) - جام جم، دوشنبه، ۳۱ تیر ۸۱ ص ۱۵
(۳) - روزنامه ایران شنبه ۲۲ تیرماه ۸۱، ص ۲۲
(۴) - جام جم پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۸۱، ص ۱۵
(۵) - ایران یکشنبه، ص ۱۱
(۶) - جام جم، شنبه ۸ تیر ۸۱، ص ۱۵
(۷) - همان دوشنبه ۱۵ مهر ۸۱، ص ۱۵

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۴، مهرماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

15 Nov, 16:25


چه شد که این چنین شد؟!

از: شادروان قدرت‌الله جعفری

بخش ۲ از ۳


و یا دهها و صدها مورد دیگر از این قبیل که درباره اتباع یکی از کشورهای همجوار برادر که در روزنامه‌ها منعکس گردیده است. برخی از این کارهای خلاف چنان زشت و تهوع آور است که به حیثیت سیاسی کشور ما نیز لطمه وارد می‌کند؛ مثلاً یک مورد اینکه «دو سارق موتورسوار، كيف سرکنسول ایتالیا را در خیابان دیباجی شمالی سرقت کردند. محتويات كيف او (آنتونیو پاچینو) شامل ۱۰۰ هزار تومان پول کارت و مدارک سفارت و یک قطعه طلا بوده که سارق از وی به سرقت برده است.»(۲). براستی آیا همتی هست که در برابر این همه مفاسد و تبهکاری‌ها که تغایر صریح و آشکار با امنیت عمومی دارد اقداماتی قاطع و مؤثر به عمل آورد؟ اگر اینها و دیگر نمونه‌هایی که در ماههای اخیر در مورد مفاسد اقتصادی!! منتشر گردید و گویی همه آن پرونده‌ها به بایگانی راکد سپرده شد اقدام علیه امنیت عمومی نیست پس چیست؟! آیا اقدام علیه امنیت عمومی فقط در لابلای نشریات زیراکسی و یا در اظهار نظرهای افراد میهن پرست و خواستاران حاکمیت ملی نهفته است؟! شما که ادعای آگاهی و اطلاعات از جزئی‌ترین مسائل شخصی و خصوصی همه ایرانیان حتی در چهارچوب خانه و کاشانه آنها را دارید و در تهدیدهایتان برای گرفتن اقرارهای مورد القاء خود چنان استادی و مهارت به خرج می‌دهید که اشخاص مجبور می‌شوند به جرمی که مرتکب نشده‌اند اعتراف کنند!! پس چرا در حین تشکیل و یا در زمان برنامه ریزی برای تشکیل این چنین باندهای تبهکار دست به کار نمی‌شوید که اصلاً چنین وقایعی در جامعه اتفاق نیفتد؟! آیا هنر شما فقط در این است که بخاطر یک اعلامیه میهن پرستانه مربوط به ۲۱ آذر (روز گریز اهریمن) تعدادی از ما پان‌ایرانیست‌ها را به زنجیر بکشید و پس از ماهها حبس انفرادی و شکنجه روانی از کار بیکارمان کنید؟! و بعد هم ادعای مسلمانی داشته باشید؟!
اکنون به عناوین بعضی از خبرهای نکبت بار و شرم آور این نوع باندها که عینا از مطبوعات وابسته به حاکمیت فرقه‌ای نقل می‌شود توجه فرمایید: «به دست آمدن نکاح نامه موقت امضاء سفید و سرنخی از قاچاق دختران به دوبی در این دو باند زنجیره‌ای..»(۳). «۵ عضو باند موسوم به نفرت که با ربودن زنان و دختران آنها را مورد تعرض قرار می‌دادند به چندین فقره جرم دیگر اعتراف کردند»(۴). «... به گفته یکی از صاحب منصبان نیروی انتظامی اعضای این باند با پوشش مأموران نیروی انتظامی وارد منزل افراد مسأله دار شده و با حبس آنها در یک اتاق به سرقت اشیای قیمتی می‌پرداختند.»(۵). «... با دستگیری ۲ عضو باند موتورسواران وحشت که با حمله به بیمارستان قصد گروگانگیری رئیس بیمارستان و سرقت از این محل را داشتند این دو متهم به یک فقره سرقت از بانک اعتراف کردند.»(۶). «... با متلاشی شدن یک باند از مجرمان حرفه‌ای موسوم به "باند حمید میکرب" راز خرید و فروش دختران و زنان فراری از خانه بر سر میز قمار در شعبه ۱۶۰۹ جنایی تهران فاش شد.»(۷).
نگارنده بدون اینکه وارد قضایای دیگر شده و ادعای آقایان را داشته باشم که در همه امور خود را مدیر و مدبر و متخصص و متبحر می‌دانند و همه مسائل را در قبضه يد با كفايت خود گرفته‌اند به یکی از علل یا مهمترین دلیل اشاعه این بزهکاری‌ها تأکید می‌کنم همانگونه که در فرازهای پیشین مقاله نیز به آن اشاراتی رفته است و همانگونه که صدها و هزاران بار وسیله جامعه شناسان و اساتید فن به آن تأکید شده است که عبارت از مسأله اشتغال می‌باشد. مادام که نگاهها به این معضل اجتماعی تغییر نیابد، مادام که خودبینی‌های سود پرستانه، انحصارگری‌های جاه طلبانه در یک کلام این "مدیریت تضادها" جای خود را به عناصر شایسته مسئول ملی نسپارند هر روز این جامعه بدتر از دیروز و هر ماه و سالش نکبت بارتر از ماهها و سالهای پیشین خواهد بود. اکنون برای اینکه با دیدگاه‌های برخی از متولیان برنامه ریزی کشور در امر اشتغال آشنا شویم با هم خبری را از «روزنامه همشهری، یکشنبه ۱۴ مهر ۸۱، ص ۴» مرور نماییم این مطلب در ضمن حاوی آمارهایی (لابد رسمی) که از سوی یکی از بلند پایگان برنامه ریزی "حاکمیت فرقه‌ای" ارائه می‌گردد که با اخبار منتشر شده از سوی دیگر مسئولان مملکتی در ماههای اخیر تضاد صریح و آشکاری دارد.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

15 Nov, 16:25


چه شد که این چنین شد؟!

از: شادروان قدرت‌الله جعفری

بخش ۱ از ۳


به اسامی باندها توجه فرمایید:
جامعه می‌خواهد امنیت داشته باشد!
آیا این نوع اقدامات با امنیت عمومی مغایرت ندارد؟!
مدتهاست که نرخ بیکاری در دوره "مدیریت تضادها"، از مرز ۱۶/۸ درصد بالاتر رفته است!


قبل از طرح هر موضوعی به اسامی و اصطلاحات و ادبیات مندرج در مطبوعات حاکمیت فرقه‌ای که بطور روزمره درباره باندهای "تبهکاری و فساد" منعکس می‌گردد توجه فرمایید آنگاه با هم به بررسی موضوع بپردازیم. این اصطلاحات از دو روزنامه ایران "وابسته به دولت" و جام جم با "گرایش به جناح راست" که عمدتاً در سه - چهار ماه گذشته چاپ شده استخراج گردیده است: باند گسترده "جریان" و "خاله خانم" - باند مهنوش - باند پدر و پسران - باند گرین بویز - باند شرورهای قمه کش میدان غار - باند جعل اسکناس در نسیم شهر - باند خالی بندها - باند شبکه دیوارچین - باند نفرت - باند مرتبط با یاکوزاهای ۶ انگشتی - باند بزرگ جعل اسناد پزشکی - باند بزرگ جعل سندهای ملکی - باند سایه خاکستری - باند مارگیرهای سارق - باند جمیله - باند زورگیران موتورسوار - باند- ترمیناتور - باند لانه خرچنگ ها - باند کرکسهای سیاه - باند خانه شیطان - باند کیف قاپی اصغر عتیقه - باند سارقان حرفه ای موسوم به "مردان نامرئی" - باند سارقان مسلح حسین خان - باند قتلهای سریالی "عقرب سیاه" - باند مرگ - باند ملخ - باند موتورسواران وحشت - باند بزرگ سرقت موسوم به "رنجرها" - باند ميكرب و..... خبر کشف این باندهای تبهکار در مدت زمانی کمتر از ۴ ماه در مطبوعات "حاکمیت فرقه‌ای" منعکس شده است. تشکیل شدن هر یک از این باندها که در مواردی تعداد اعضایشان بیش از «سی» نفر!! می‌باشند و برخی از آنها برای زورگیری و وارد شدن به منازل مسکونی مردم خود را به اشکال مختلف در آورده و از لباسهای متحدالشکل نیز استفاده می‌کنند چه چیزی را ثابت می‌کند؟! اینها در حکم مشت نمونه خروار می‌باشند که دستگیر شده‌اند در حالی که دزدی و فحشاء، زورگیری و کیف قاپی در روز روشن، حمله مسلحانه به بانکها و مغازه‌های طلافروشی، ربودن زنان و دختران و مورد تعرض قرار دادن آنها، جعل اسناد دولتی و سندهای ملکی، سرقتهای جاده‌ای و آزار و اذیت مسافران و رانندگان، گروگانگیری اشخاص و تحت شکنجه قرار دادن آنها برای سوء استفاده و سرقت بیشتر آنچنان اشاعه یافته و در طیف وسیعی در حال گسترش می‌باشد که امنیت و آرامش را از مردم بکلی سلب کرده و هر چه زمان می‌گذرد بر نگرانی‌ها و اضطراب شهروندان ایرانی افزوده می‌شود در کارنامه ننگین این باندهای متشکل که چه بسا بعضی از اعضایشان زمانی امید و آرزوی خانواده‌های آبرومندی نیز بوده‌اند که با کار و تلاش شرافتمندانه موجبات سربلندی و افتخار و اعتبار دودمانی را فراهم کنند و خود به تربیت فرزندانی شایسته مبادرت ورزند که اینک به علت بیکاری تن به بی‌عاری داده‌اند مطالبی به چشم می‌خورد که انسان از شنیدن آنها احساس شرم می‌کند.
آیا اینان بالفطره دزد و شرور بوده‌اند یا اینکه شرایط و مصداق المفلس فی‌امان... اینها را از جاده درستکاری و شرافت و از گردونه نجابت انسانی بدر کرده که بدینسان دامانشان به ننگ و بدنامی آلوده می‌شود؟! حقیقت این است که آدمی وقتی به دنیا می آید با فطرت انسانی قدم به جهان هستی می‌گذارد بنابراین اصطلاحاتی نظیر "جانی بالفطره" و مانند آن ساخته و پرداخته اذهان خشمگین و مسأله دار می‌باشد که می‌خواسته‌اند شخص تبهکاری را بطور یک جانبه محکوم کنند والا اینگونه بزهکاری‌ها از اشتباهات تربیت خانوادگی و نقص نظام آموزشی و ناهنجاری‌های سیستم اجتماعی ناشی می‌شود. حال پرسش اصلی این است که آیا ما حق داریم قبل از بررسی کارشناسانه و تحلیل دقیق زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی چنین تبهکاری‌هایی که حداقل در جامعه ما نادر و کم سابقه بود چوب تکفیر به دست گیریم و تر و خشک را با هم بسوزانیم؟! بله! ممکن است برخی بگویند: در ادوار پیشین هم این نوع قضایا وجود داشته است، این مطلب صحیحی است و ما هم بكلى منكر این موضوع نیستیم ولی وجدان اجتماعی و حافظه تاریخی جامعه ما قضاوت دیگری دارد و آن این است که قبل از استقرار حاکمیت فرقه‌ای اینگونه تبهکاری‌ها از جامعه ما تقريباً ريشه كن شده بود و اگر هم بندرت وجود داشت در حکم استثناها به حساب می‌آمد اما امروزه متأسفانه دامنه این بزهکاری‌ها در جامعه ما آنچنان گسترده شده است که در میان دستگیر شدگان و متهمان به ارتکاب این نوع جرمها بعضاً افراد تحصیلکرده و فارغ‌التحصیل دانشگاهها (البته غیر شاغل و بیکار!!) هم دیده می‌شوند و مثل اینکه بوی کباب چنان در اطراف پیچیده که گویا برخی از اتباع کشورهای دیگر هم برای اعمال بزهکاری زمینه را مساعد یافته و دست به سرقت و دزدی می‌زنند از جمله آنکه در مطبوعات می‌خوانیم: «یک دختر اکراینی هنگام سرقت دستگیر شد»(۱)

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

15 Nov, 06:15


ضایعات محصولات کشاورزی نقاب از چهره مدیریت مفلوک بر می‌دارد!

از: منوچهر یزدی

بخش ۲ از ۲


در کشور ایران با آب و هوایی که دارد باید در هر هکتار حداقل ۷ تن گندم برداشت شود در حالی که هنوز در مرز ۳ تن در هر هکتار فرو مانده‌اند. بد نیست بدانید که عربستان خشک و کویری ۵ تن محصول در هر هکتار برداشت می‌کند و پاکستان و عراق ۶ تن از اراضی کشاورزی خود گندم برداشت می‌کنند. این ویروسی که به جان کشاورزی کشور و کشاورزان ایرانی افتاده چیست که ما باید آب و خاک و کود و نیروی انسانی و حیوانی و ماشین آلات را بکار بگیریم ولی نتوانیم برداشت‌ها را حفظ کنیم و از آن بهره کافی نبریم؟ آیا این ویروس چیزی جز بی‌کفایتی و عدم مدیریت مدیران کشاورزی ما می‌باشد؟ در این سالها که همه مدیران پرمدعای ما مشغول حرافی بودند سازمان‌های تحقیقاتی چه می‌کردند؟ و حداقل در این ۶ سالی که از عمر دولت لبخند گذشته چه ترفندی برای سرنوشت غمبار کشاورزی ایران را بکار برده است؟ معضلات موجود کشاورزی ایران از قبیل انبار، حمل و نقل، ضایعات، اعتبار، برنامه ریزی و نیروی انسانی کارآمد در تمام کشورهای منطقه حل شده - ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم - سرمایه‌های ملی ما دارد از بین می‌رود و مدیران متخصص وزارت خانه‌های جهاد و کشاورزی و بازرگانی و صنایع نظاره گر این تراژدی هستند با آنکه می‌دانند دنیا با بحران غذا روبروست، دنیا با بحران آب مواجه است، دنیا با گرسنگی بیش از یک میلیارد انسان روبروست. ولی این آقایان دل به مصرف بسته اند؛ گندم وارداتی، شکر وارداتی، روغن نباتی وارداتی، پنبه وارداتی، ذرت وارداتی و و ... همه اینها سرپوشی بر بی‌کفایتی مدیران کشاورزی ایران و عاملی است برای سوءاستفاده چپاولگران..!
ملت ایران از یک سو باید بهای این قبیل واردات پر مسأله پرماجرا و ابهام آمیز را بپردازد همانند داستان واردات شکر و چای و برنج از سوی دیگر باید شاهد حیف و میل سرمایه‌های ملی در بخش کشاورزی باشد و از طرف دیگر همچنان در پس قافله پیشرفت لنگان لنگان حرکت کند در حالی که ایران استعداد و لیاقت پیشرفت را بطور خدادادی دارد ایران هوای خوب و متنوع دارد - منابع زرخیز دارد - آب کافی دارد - نیروی انسانی دارد - سرمایه و اعتبار دارد پس چگونه است که این مجموعه به هم پیوند نمی‌خورد و ما باید شاهد ضایعات ۷ میلیارد دلاری در بخش محصولات کشاورزی باشیم و یا ۳۴ هزار مهندس کشاورزی بیکار داشته باشیم چرا ایران پایانه صادراتی کشاورزی ندارد چرا نود درصد کانتینرهای یخچال دار ما سیستم حرارتی ندارند؟! آیا دولت لبخند و ترفند آقای خاتمی که بدنبال استقلال است می‌داند که سه تن محصول گندم در هر هکتار می‌تواند به مرز ۶ تا تن برسد؟ آیا می‌دانند که برنامه ریزی برای رسیدن به این معیار چه نیرویی را به کار می‌گیرد؟ حتما آقایان می‌دانند که سهم سرانه مصرف گندم ایران تا سال ۱۳۷۵ یعنی قبل از انقلاب ۱۵۰ کیلوگرم بوده و اینک بدلیل گرانی برنج و سیب زمینی مصرف سرانه به ۲۵۰ کیلوگرم رسیده است؟ آیا می‌دانند که در قبل از انقلاب محصول گندم ایران با ۵/۵ میلیون تن بی‌نیاز از واردات بود و فقط سالی ۸۰۰ هزار تن بذر مرغوب گندم از خارج خریداری می‌شد؟ افزایش مصرف سرانه گندم در هر کشور نشانه فقر عمومی و عدم قدرت خرید مردم است. کشاورزان ما نیز گندم وارداتی مصرف می‌کنند کشاورز شمالی ما که روزگاری برنج خور بود هم اکنون نان خور شده است. گاوهای کشور ما هم اینک نان خشک ضایعاتی خور شده‌اند؟! این دولتها و این آقایان مسئولان کشاورزی در مدت ۲۳ سال چه می‌کردند؟ این همه حرافی‌ها و سخنرانی و تبلیغات بی‌حاصل چه دردی را از روی دوش کشاورز ایرانی برداشته است؟ راستی ما به کجا می رویم...؟! و پاسخ این همه عقب ماندگی را چه کسانی خواهند داد؟!

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۴، مهرماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

15 Nov, 06:15


ضایعات محصولات کشاورزی نقاب از چهره مدیریت مفلوک بر می‌دارد!

از: منوچهر یزدی

بخش ۱ از ۲


هفت میلیارد دلار ضایعات محصول کشاورزی غذای ۱۵ میلیون نفر است..!
انبار و سیلو برای گندم نداریم و در فضای باز دارد از بین می‌رود..!
سالی ۴۰۰ هزار تن سیب درختی ضایع می‌شود..!
۳۴ هزار مهندس کشاورزی بیکار داریم ولی هر ساله گندم را وارد می‌کنیم..!

نمی دانم در این وادی سردرگمی و عقب ماندگی در گوش چه کسانی باید فریاد برداشت که شما مسئولان مملکتی چه می‌کنید و ایران را به کدامین سو می‌برید؟!
بیست و سه سال است که مقامات مسئول کشور از همه بلندگوها و تریبون‌ها به گوش مردم می‌رسانند که در رژیم گذشته فساد و دزدی مانع از پیشرفت کشور بوده و کشاورزی ایران را به دلیل سرسپردگی به آمریکا و غرب نابود کردند. بیست و سه سال فرصت کمی نیست و این آقایان از لحظات آن برای توجیه عدم مدیریت و بی‌کفایتی خود پای رژیم سابق را توی فلک گذارده‌اند و بحران کشاورزی و یا هر بحران و عقب ماندگی دیگر را نتیجه اقدامات نظام گذشته می‌دانند و هیچکس نیست از این مدیران سؤال کند شما چند سال و چند قرن زمان لازم دارید تا برنامه‌هایتان را پیاده کنید و کی وعده بهشت موعودی را که به ملت ایران دادید به ثمر خواهد نشست؟!
در هفته‌ای که گذشت مقامات مسئول کشاورزی کشور اعلام کردند که ضایعات محصولات کشاورزی ایران می‌تواند ۱۵ میلیون نفر را تغذیه نماید و نیز اعلام کردند که محصول گندم امسال کشور به برکت بارندگیهای بهاره به ۱۲/۵ میلیون تن رسیده است و رکوردهای سالهای پس از انقلاب شکسته شده. بدنبال اعلام این دو نظریه از سوی مقامات مسئول کشاورزی به کندوکاوی در اوضاع کشاورزی ایران پرداختیم و آمارهای آنان را بررسی کردیم و به اطلاعاتی دست یافتیم که هر ایرانی با شرفی را می‌لرزاند و اشک بر چشمان دلبستگان به این آب و خاک حلقه می‌زند. حقایق وحشتناک این است که ضایعات محصولات کشاورزی ما هر سال ۷ میلیارد دلار است و با این رقم می‌توان غذای ۱۵ میلیون نفر را تامین کرد. حقایق دردناک این است که امسال محصول گندم ما ۱۲/۵ میلیون تن است ولی گندم کشاورزان در فضای آزاد دارد از بین می‌رود و دولت قادر به خرید همه آنها نیست چون انبار ندارد و سیلوهای موجود جوابگوی این مقدار گندم که حاصل لطف الهی بوده است.
نه تلاش وزارت جهاد و کشاورزی نمی‌باشد. حقایق شرم آور این است که در طی این سالهای طولانی وزارت جهاد و کشاورزی ما قادر نبوده با برنامه ریزی صحیح نان مردم را تأمین کند، قادر نبوده سیلو بسازد تا گندم خریداری شده روی زمین نماند و در معرض نابودی قرار نگیرد. در این سالهای طولانی دولت قادر نبوده است سیستم حمل و نقل محصولات کشاورزی ما را سامان بدهد. دولت نتوانسته صنایع ملی تبدیلی در مکانهای مناسب ایجاد کند تا کشاورزان یا تولید کنندگان محصول کشاورزی بتوانند در نزدیکترین محل زیست خود به این صنایع دسترسی داشته باشند. هنوز انتقال محصولات کشور ما با وسایل موتوری سبک مثل وانت انجام می‌گیرد و بخش مهمی از تره‌بار و میوه‌های ما با این وسایل حمل و نقل در راه از بین می‌روند. ما هنوز انبارهای استاندارد و فنی نداریم. مجموعه این کمبودها سبب شده که یک سوم محصول تره‌بار ایران نابود گردد. چهل درصد سیب زمینی دهقانان زحمتکش ما از بین برود. سالی ۴۰۰ هزار تن سیب درختی ما ضایع شده و از چرخه مصرف خارج گردد. ده درصد محصول گندم ما از زمان کاشت تا برداشت و تا مصرف از بین می‌رود. بالاترین ضایعات گندم را ما در مصرف نان داریم که هنوز پس از ۲۳ سال این سازمان عریض و طویل کشاورزی با آن همه مدیران پرمدعا و ادرات گوناگون و وسایل مدرن و سواری‌های متعدد و متنوع نتوانسته‌اند مشکل ضایعات نان، نوع نان و پخت آن را حل کنند در حالی که در همه کشورهای عقب مانده پیرامون ایران دیگر مشکلی به نام نان و طبخ آن وجود ندارد...

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

14 Nov, 19:31


نتانیاهو، برندۀ انتخابات آمریکا!

بگذارید با این جملۀ مبالغه‌آمیز بحث را آغاز کنم که وقتی در آن دقیق شویم درمی‌یابیم چندان هم گزافه نیست: «اگر شخص نتانیاهو می‌خواست وزیر دفاعی برای دولت آمریکا انتخاب کند، گزینه‌ای بهتر از پیت هِگسِت نمی‌یافت!» و این پیت هگست دقیقاً کسی است که ترامپ برای وزارت دفاع خود زیر سر دارد؛ کهنه‌سرباز ارتش آمریکا که محافظه‌کارـ‌راست‌گرایی تمام‌عیار و چنان از هاروارد بیزار است که حتی مدرکش از این دانشگاه را پس فرستاد، زیرا معتقد است در دانشگاه‌های آمریکا به جای اینکه دربارۀ خطر افراط‌گرایی اسلامی صحبت کنند، دانشجویان را فرستاده‌اند دنبال نخودسیاه محیط‌زیست‌گرایی و مغز بچه‌های مردم را با نظریۀ انتقادی ــ بخوانید «نئومارکسیسم» ــ مسموم می‌کنند.

قرار نیست در این نوشته افکار این وزیر دفاع جوان و جبهه‌دیده را مرور کنم؛ فقط می‌خواهم نشان دهم او چقدر هوادار صهیونیسم است. چند نمونه می‌آورم: هگست در ۲۰۱۸ در سخنرانی خود در جشن «شورای ملی اسرائیل جوان» در نیویورک گفت: «صهیونیسم و امریکنیسم خطوط مقدم تمدن غربی و آزادی در دنیای امروزی ما هستند.» باور به صهیونیسم را صریح‌تر از این می‌شود صورت‌بندی کرد؟

اما هگست از آن دست اسرائیل‌دوستان است که معتقد به حمایت کامل از تل‌آویو است. در همان سال ۲۰۱۸ در کنفرانسی که در هتل کینگ داوید در اورشلیم برگزار می‌شد، همه‌چیزِ اسرائیل را «معجزه» خواند و مشتاقانه از اعجازهای بعدی سخن گفت. در سخنان پرشوری که با تشویق حضار روبرو بود می‌گفت: ۱۹۱۷ معجزه رخ داد (صدور بیانیۀ بالفور که در آن انگلستان قول یک خانه یا میهن را به یهودیان داد)، در ۱۹۴۸ معجزه رخ داد (وقتی اسرائیل اعلام موجودیت کرد)، در ۱۹۶۷ معجزه رخ داد (شکست اعراب در جنگ شش‌روزه و تصرف اورشلیم توسط اسرائیل). البته ۲۰۱۷ نیز به اعتقاد او معجزۀ دیگری رخ داده بود، وقتی ترامپ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت. و در نهایت نتیجه گرفت معجزات دیگری هم رخ خواهند داد و معبد یهودیان دوباره برپا خواهد شد؛ البته با کمک همه‌جانبۀ آمریکا ــ و البته هگست چیزی تحت عنوان «کرانۀ  باختری» نمی‌شناسد. از نظر او آن منطقه یهودا و سامره و بخشی از اسرائیل است.

هگست همین‌قدر که صهیون‌دوست است، با مخالفان صهیون نیز دشمن است. به همین خاطر در دور پیشین ریاست‌جمهوری ترامپ معتقد بود آمریکا باید انبارهای تسلیحاتی ایران را بمباران کند، هر کجا که قرار داشته باشند. هنوز شک دارید که اگر نتانیاهو می‌خواست وزیر دفاعی برای آمریکا انتخاب کند، همین هگست را انتخاب می‌کرد؟

اما برویم سراغ وزیر خارجۀ ترامپ: مارکو روبیو؛ سیاستمدار نومحافظه‌کار کوبایی‌تبار که چندان با آن دولتِ انزواگرا که انتظار می‌رفت ترامپ بچیند، جور درنمی‌آید، زیرا روبیو مانند نئوکان‌ها معتقد است آمریکا باید در جهان مداخله کند. روبیو منتقد سرسخت اوباما و بایدن بود؛ چه در سیاست داخلی و چه خارجی. از نظر او، اوباما مقصر وضعیت سوریه بود، زیرا در سرنگونی اسد تعلل کرد. او اوباما را به دلیل گشایش‌هایی که برای کوبای کمونیست انجام داده بود سخت ملامت می‌کرد.

اجازه دهید در مورد روبیو هم بسنده کنم به دیدگاه‌هایش دربارۀ اسرائیل و جمهوری اسلامی. بعید است فرق چندانی میان روبیو و هگست باشد. بهتر است زیاد راه دور نروم و همین ماه‌های اخیر را یادآوری کنم. پس از حملۀ موشکی ج.ا به اسرائیل، روبیو از اسرائیل خواست با قدرت به این حملات پاسخ دهد. او در بیانیه‌اش گفت اسرائیل حق دارد به گونه‌ای نامتناسب به این تهدید پاسخ دهد ــ در اینجا تعبیر «نامتناسب» مفهوم کلیدی است. او در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «اسرائیل باید همان‌گونه به ایران پاسخ دهد که اگر کشوری ۱۸۰ موشک به سمت ما شلیک کند، آمریکا پاسخ می‌دهد.» نظر او دربارۀ درگیری با حزب‌الله هم همین‌قدر بی‌مماشات است. روبیو به سخره می‌گفت بایدن با ج.ا مانند «دیپلمات‌های بلژیکی در سازمان ملل» رفتار می‌کند. نتیجۀ روشنی که از دیدگاه‌های روبیو می‌توان گرفت این است که او در مقام وزیر خارجۀ آمریکا نه تنها جلوی دست دولت اسرائیل را نمی‌گیرد، بلکه پشتیبانی بی‌پروا هم خواهد بود.

هشت نُه ماه پیش نوشتم نتانیاهو جنگ را ادامه می‌دهد تا ترامپ را به کاخ سفید برگرداند، زیرا این جنگ در هر حال باعث ریزشی دوـ‌سه‌درصدی در رأی هریس می‌شد (و همین کمک بزرگی به ترامپ بود). البته نه فقط نتانیاهو،  بلکه طبق نظرسنجی‌ها قریب هفتاد درصد اسرائیلی‌ها طرفدار ترامپ‌اند. حال با این ترکیب دولت او، تصور گشایش در مذاکره با آمریکا متوهمانه به نظر می‌رسد، در حالی که از دیگر سو، بده‌بستانی هم میان پوتین و ترامپ سر اوکراین در راه است که بازندۀ آن نیز احتمالاً ج.ا است.

مهدی تدینی
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ
@andiiishe
@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

14 Nov, 15:31


ملت بزرگ ایران،

تحولات جهانی و منطقه‌ای، فرصت تازه‌ای را برای بازپس‌گیری و نجات ایران عزیزمان پیش روی ما قرار داده است. امروز، جمهوری اسلامی از هر زمان دیگری ضعیف‌تر، و در مواجهه با بحران‌ها، درمانده‌تر است. در این میان، بزرگ‌ترین نقطهٔ ضعف این رژیم، نداشتن مشروعیت و مقبولیت مردمی است.

ایران ما سرشار از منابع طبیعی و ثروت انسانی است، و مردمش هرگز نباید دغدغهٔ آب و نان، دارو و درمان، و سوخت و برق را در گرما و سرما داشته باشند؛ به ریال دستمزد بگیرند، اما با دلار ۷۰هزارتومانی و گرانی افسارگسیخته، به سختی روزگار بگذرانند. مشکلات روزافزونی که شما با آن مواجه هستید، ناشی از بی‌کفایتی و فسادی‌ست که با تار و پود این رژیم، گره خورده است. جمهوری اسلامی، اساسا، اراده و توان ادارهٔ کشور و تامین ابتدایی‌ترین نیازهای مردم را ندارد.

آنها که به ملت ایران، وعدهٔ آب و برق مجانی می‌دادند، سرزمین ثروتمند ما را خشک کردند و به عصر تاریکی بازگرداندند: چشم‌انداز تمدن بزرگ ما را با وحشتی بزرگ، جایگزین کردند.

اما اکنون، در این دورهٔ حساس، در این فرصت نو، دو راه پیش روی ماست: یا نظاره‌گر و منتظر باشیم تا شاید دیگران، تغییرات دلخواه خود را برای ما رقم بزنند؛ یا اینکه با عزم و ارادهٔ ملی، خود، موتور محرک تغییر باشیم؛ و خواست ملتِ ایران را در میهن‌مان، و در اتاق‌های فکر و دالان‌های قدرت در سراسر جهان، به کرسی بنشانیم. انتخاب من، بدون تردید، گزینهٔ دوم است.

من بنا به خواست شما، آمادگی خود را برای هدایت این تغییر، و رهبری دوران گذار اعلام کرده‌ام. توان من ناشی از قدرت شماست. نیرویی را که از تداوم مبارزه و اعتراضات حق‌طلبانه‌تان می‌گیرم، در مسیر استقرار دولتی ملی، و جلب حمایت حداکثری جهانی برای تحقق آن، به کار می‌بندم.

اینک، زمان انتخاب است. بیاییم با عزمی راسخ، به سوی آینده‌ای روشن، آزاد، مرفه و آباد حرکت کنیم.

پاینده ایران

@OfficialRezaPahlavi

حزب پان‌ایرانیست ≠

14 Nov, 12:52


قتل‌های زنجیره‌ای با سناریوهای مختلف

یکی اعدام می‌شود، یکی خودکشی می‌شود، یکی بدلیل عدم رسیدگی پزشکی می‌میرد، یکی در بند مجرمان خطرناک مضروب و کشته می‌شود، یکی بدست عوامل ناشناس به قتل می‌رسد، یکی بدلیل نشت گاز خفه می‌شود، یکی مدتی بعد از آزادی از بازداشت و زندان دچار حمله قلبی می‌شود، یکی بدلیل دعوای شخصی به قتل می‌رسد، یکی بدست کسانی که برای دزدی به خانه‌اش آمده‌اند کشته می‌شود، یکی در تصادف کشته می‌شود، یکی بدلایل نامعلومی می‌میرد، یکی ناپدید می‌شود و سپس جسدش پیدا می‌شود، و .....

گفته‌های سرکردگان انقلاب منحوس ۵۷ فراموش نمی‌شود که همواره گفته‌اند "حفظ نظام از اوجب واجبات است"،
و سپس تقیه و توریه و تکذیب!

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

14 Nov, 11:50


یلدا
دلم تنگ است
ای کاش برایت شعری در خور داشتم
برای دختران و پسران سرزمینم
اما کلمه‌ای نمی‌یابم.
آنان که به خاک خوابیدند
و آنان که به زهر اهریمن
نشان دار شدند.
آنان که پرچم کاوه برافراشتند

و ما که نشستیم
به سیاهی روزگار غلتیدیم
چه شرمساریم و چه تباه
مشتی رند را سیم دادند
تا بر تن حسنک و حسنک سنگ زنند
اما باز هم مادران و مادران و مادران
و باز هم پدران پدران و پدران
یلدا تو می‌دانی
صدایشان در سیاهی شب خاموش نمی‌شود
در هیاهو‌ گم نمی‌شود
با یاد پر غرور مادرم
که پدربزرگش سهراب
شاهنامه می‌خواند
قوی و‌ پر رنگ‌‌تر از رویا


بزرگانمان سرشار از امید
که ادامه می‌دهیم
نستوه و سرشار
غمگین می‌شویم  گاهی و گاهی
اما بی‌امید هرگز
مادرم مغرور بود
به‌ سواد سهراب که شعر ناب می‌خواند

آن دم که

رستم انتخاب می‌کند
نفرین اسفندیار و چاه شغاد
سرشت زندگی است

من هنوز همان یلدا را می‌خواهم
با همه سادگی‌هایش
با یاد همه رنج دیدگان
با یاد شهیدان وطن
کودکان بی‌پناه
یلدا
چه خوب که آمدی بگذار  برایت بگویم
امروز در آشپزخانه ضحاک
باز هم گفتگویی بود
نمی‌دانم چه در سر دارند
ولی گویی بار امید بود
برای مردمی که
هر دو جوان را زنده می‌خواهند
بار امید بود
و ضحاک به خود می‌پیچید
در میان سربازان نیز گفتگویی بود تازه
یلدا نمی‌دانی
همهمه‌ای بود، تا شرمساری را بشوید
از هر خانه‌ای بی‌پروا صدا می‌آمد
سایه‌ای نبود که در تاریکی پنهان شود
آشپزخانه ضحاک دست از کار کشیده بود
نور می‌تابد
این را مردم شهر می‌گویند
جوانان آماده می‌گویند
و حتی کودکان سواد ناخوانده
این را مادران داغدیده می‌گویند
و خون جوانانی که نمی‌خوابد
مردم می‌گویند آشپزخانه ضحاک
در شهر بار امید گذاشته است


حوریه رستمی
یلدای ۱۴۰۲

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

14 Nov, 06:55


رئیس اداره مهاجرت دولت ترامپ خطاب به مهاجرین فاقد مدرک: «بهتر است از هم اکنون بساط خود را جمع کنید»

مهاجرت غیر قانونی تبدیل به یکی از مهمترین موضوعات سیاسی در گوشه و کنار جهان شده و به موجی از قدرت گیری احزاب دست راست از آمریکا تا اروپا دامن زده است.

همه مفسران سیاسی ناظر بر سیاست داخلی آمریکا هم نظر بوده اند که مقوله مهاجرت غیر قانونی نقش تعیین کننده در پیروزی قاطع دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۵ نوامبر داشته است.

دونالد ترامپ اینک فردی بنام «تام هومن» را به عنوان مدیر اداره مهاجرت و گمرک ایالات متحده در دولت خود که از ۲۰ نوامبر کارش را آغاز می کند معرفی نموده است.

تام هومن که از ماموران سابق پلیس مرزی و مدیر سابق اداره مهاجرت و گمرک ایالات متحده بوده است در نشست کنوانسیون ملی جمهوریخواهان در تابستان امسال، پیام روشنی را خطاب به مهاجران بدون مدرک در ایالات متحده ارسال کرد و گفت:

- بهتر است از هم اکنون بساط خود را جمع کنید.

هومن در پاسخ به این سوال که موج اخراج ها چگونه صورت خواهد گرفت، گفت:

- برنامه ما شامل دستگیری‌های هدفمند خواهد بود. ما می‌دانیم که قرار است چه کسانی را دستگیر کنیم، و اینکه براساس فرآیندهای تحقیقاتی متعدد، کجا می‌توانیم آنها را پیدا کنیم.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان بدون جدا کردن اعضای خانواده‌ها از هم به اخراج آنها مبادرت کرد گفت:

- می‌توان خانواده‌ها را با هم اخراج کرد.

هومن همچنین به احیای دستگیری جمعی مهاجران غیرقانونی در محل‌های کار اشاره کرد که آن را «عملیات اجرایی در محل کار» خوانده است.

جو بایدن رئیس جمهور  دمکرات در سال ۲۰۲۱ این نوع عملیات را متوقف کرده بود.

تام هومن روز دوشنبه در برنامه «فاکس اند فرندز» در شبکه فاکس نیوز گفت:

- شما حق درخواست پناهندگی دارید. شما حق دارید قاضی را ببینید. ما این امکانات را برایتان فراهم کرده ایم، اما در پایان این روند قانونی، اگر قاضی بگوید باید به کشورتان برگردید، ما می بایست شما را به کشورتان بفرستیم.

دونالد ترامپ در ژانویه سال ۲۰۱۷ و تنها یک هفته پس از تصدی به مقام ریاست جمهوری فرمان اجرایی موسوم به «ماسلیم بن» (ممنوعیت علیه مسلمانان) را امضاء کرد که بر اساس آن ورود شهروندان هفت کشور مسلمان ایران، عراق، سوریه، لیبی، سومالی، سودان و یمن به آمریکا فارغ از نوع ویزای آن‌ها  ممنوع شد. ترامپ در آن زمان گفته بود «آن هایی که از  آمریکا متنفر هستند جایی هم در این کشور ندارند».

جو بایدن در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ و نخستین روز کاری اش این فرمان اجرایی را باطل کرد.

مشخص نیست که آیا دونالد ترامپ با ورود مجدد به کاخ سفید فرمان مشابهی را صادر خواهد کرد.

دونالد ترامپ اما وعده داده است که می خواهد به هر دانشجوی خارجی که از یکی از دانشگاه های آمریکا فارغ التحصیل می شود همزمان با دیپلم دانشگاهی اش گرین کارد (اقامت دائم آمریکا) اعطا کند تا جوانان تحصیل کرده در آمریکا باقی بمانند.

@stockholmian
@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

14 Nov, 02:36


حزب پان‌ایرانیست ≠ pinned «اطلاعیه بازداشت سرور یاشار اکبری به آگاهی هم‌میهنان گرامی می‌رسانیم که سرور یاشار اکبری، از اعضای حزب پان‌ایرانیست و از جوانان وفادار، میهن‌پرست و دلسوز کشور که در سخت‌ترین شرایط به مبارزات خستگی‌ناپذیر خود ادامه می‌داد، متأسفانه پس از ماه‌ها دوری از خانواده،…»

حزب پان‌ایرانیست ≠

13 Nov, 21:32


خودکشی یک مبارز سیاسی ترک سنگر است. خودکشی امری دشمن شاد کن است. خودکشی شکستن قلوب هم سنگران و تضعیف روحیه مبارزان است. خودکشی ترک یاران و تنها گذاشتن سربازان است.
ما برای مردن به میدان نمی‌آییم. ما برای زیست سرافراز می‌جنگیم. ما به جنگ اندیشه‌های اهریمنی و انیرانی آمده‌ایم. ما حلقه‌های بهم پیوسته زنجیره خرد ایرانی هستیم.
ما مشعلداران تمدن و فرهنگ ایرانساز تاریخ هستیم، آمده‌ایم که ایران را از چنگال اهریمنان نجات دهیم و سرزمین اهورایی‌مان را به مهد دلیران و اندیشمندان و صلح آفرینان و دانش پروران بسپاریم . . .
و امروز ما صدای حق طلبانه کیانوش خواهیم بود نه بیصدایی خونین او.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

13 Nov, 21:29


‏در مقابل رژیم مرگ و اعدام، مبارزه ما برای زندگی است.

‏⁧ #کیانوش_سنجری⁩
‏⁧ #اکباتان

⁩ @OfficialRezaPahlavi

حزب پان‌ایرانیست ≠

13 Nov, 20:23


کیانوش سنجری نماد یک نسل است. نماد نسلی‌ست که در فردای انقلاب ۵۷ زاده شد. نسلی که از زندگی و آزادی هیچ بهره‌ای نبرد. نسلی که زندگی‌اش را نسل قبل پیش از آنکه به دنیا آید بر سر اوهام پوچ، بر سر توهمات روان پریشانه بر باد داده بود. پس لاجرم نه در این سوی مرزها مملکتی برایش باقی ماند که بتواند در آن زندگی کند و نه در آن سوی مرزها ریشه و پایه‌ای داشت که دلش در آن آرام گیرد. کیانوش سنجری صدای رسای چنین نسلی بود. با نام و نشان واقعی و از قلب تهران.
خون او روی دست بسیاری‌ست. روی دست تک تک رهبران جمهوری اسلامی است. اما علاوه بر آنها خون او روی دست تک تک کسانی است که در آن پاییز و زمستان نفرت انگیز سال ۵۷ به خیابانها آمدند، پیاده نظام جنون شدند و به ایران به شاه ایران به تاریخ و تمدن و آینده این کشور و در سطحی دیگر به زندگی و آینده خودشان و فرزندانشان خیانت کردند.

بامداد اعتماد

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

13 Nov, 09:29


اطلاعیه بازداشت سرور یاشار اکبری


به آگاهی هم‌میهنان گرامی می‌رسانیم که سرور یاشار اکبری، از اعضای حزب پان‌ایرانیست و از جوانان وفادار، میهن‌پرست و دلسوز کشور که در سخت‌ترین شرایط به مبارزات خستگی‌ناپذیر خود ادامه می‌داد، متأسفانه پس از ماه‌ها دوری از خانواده، در جریان دیدار با پدر و مادر سالخورده‌اش شناسایی و بازداشت شد.

یاشار، جوانی با روحیه‌ای استوار و عشقی بی‌حد و حصر به میهن و آئین شاهنشاهی است که در طول سال‌های دشوار گذشته، با تحمل سختی‌های فراوان و محرومیت‌های بسیار، در مسیر عقیده و تعهد خود ایستادگی کرد و حتی در روزهای آوارگی نیز به تبلیغ و ترویج افکار خود ادامه داد. با وجود تنگدستی، فشار و تهدیدات، لحظه‌ای از عشق خود به ایران و آرمان‌های میهنی دست نکشید و به امید آزادی و رهایی برای مردم سرزمینش تلاش کرد.

اکنون که یاشار عزیز در بند است، از همه‌ی انسان‌های شریف و نهادهای حامی حقوق بشر می‌خواهیم که برای آزادی او و تمام جوانانی که در راه باورهای خود ایستادگی کرده‌اند، دست به تلاش و پیگیری بزنند. ما برای یاشار آرزوی بردباری، مقاومت و سلامتی داریم و امیدواریم که به زودی شاهد آزادی او باشیم.


پاینده ایران
شورای رهبری حزب پان‌ایرانیست
چهارشنبه ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳ خورشیدی - ۲۵۸۳ شاهنشاهی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

12 Nov, 12:52


متن سخنان شادروان سرور محسن پزشکپور (پندار) در کنگرۀ نهم حزب پان‌ایرانیست

بخش ۲ از ۲


کما اینکه در گذشته هم آن نظامی که مشروعیت نسبی را داشت و شاید فکر می‌کردیم در پناه آن مشروعیت نسبی بتوان به بسیاری از آرمان‌های جامعه بزرگ ایرانی رسید ما قربانی نکردیم. ما وقتی کسانی شمشیر کشیدند برای توطئه‌ای به نام جدائی بحرین، برابر این شمشیر کشان و قداره بندها ایستادیم. این موضوع را بخاطر داشته باشید که بطور قطع دوباره تکرار می‌کنم که ما به هیچوجه ملت ایران را، جامعه بزرگ ایرانی را در پای هیچ دولتی و هیچ شکلی از حکومت قربانی نمی‌کنیم این اندیشه آرمانی ما را به این سمت دلالت می‌کند پس می‌پرسید چه می‌خواهید؟ ما می‌خواهیم در این منطقه از جهان و در درون این مرزهای جامعه ایرانی برسیم به آن هدفی که آن را راهبرد و رهایی بخش ملت بزرگ ایران می‌دانیم و آن ایجاد دولت اتحاد اقوام بزرگ ایرانی است. بلی این دولت، این قدرت باید در پهنه جهان بدرخشد؛ چرا که ندرخشد؟ حق ماست. تاریخ این حق را به ما داده. اصول دیپلماسی جامعه جهانی این حق را به ما داده. بنابراين اگر به ما بگویند و بپرسند خواستار چه دولتی هستید می‌گوییم دولت اتحاد اقوام جامعه بزرگ ایرانی. خیلی از مسائل را در می‌یابید، حل می‌کند اصلاً به این کیفیت ما نفاق و اختلاف بين اقوام ایرانی نمی‌بینیم بخصوص آنکه ما در طی تاریخ ندیده‌ایم. هیچ قوم ایرانی خواستار و مدعی جدایی از جامعه ایرانی و یا ملت بزرگ ایران نبوده. اگر هر جدایی رخ داده هیأت‌های حاکمه خائن به این ملت تحمیل کردند. این برای همه جامعه بزرگ ایرانی است. پس این آن مسئله آرمانی، مسئله دیگر مسئله استراتژیک است. ما چگونه به این آرمانها می‌توانیم برسیم. مدتهاست که درباره حاکمیت فرقه‌ای و قوه قضائیه‌اش در تعریف امنیت ملی بحث می‌کنیم. لابد این چندین پیام را دوستان مطالعه کرده‌اید. آنچه که بطور خلاصه بیان شده این است که امروزه آنکه امنیت ملی جامعه بزرگ ایرانی را تهدید می‌کند حاکمیت فرقه‌ای است نه ما. پس چه می‌خواهیم بکنیم بطور قطع می‌خواهیم حاکمیت ملت را در این محدوده سیاسی یا هر محدوده سیاسی دیگر که ایرانیان آزاده زندگی می‌کنند حاکم کنیم. این حق ماست. بارها اعلام شده هر نوع حکومتی که روح و اندیشه پان‌ایرانیسم را نداشته باشد این حق ملت ایران را غصب کرده. ما می‌خواهیم این حق را اعمال کنیم. بنابراین مبارزه برای استقرار حاکمیت ملت راه استراتژیک ماست، یعنی ما وقتی حاکمیت ملت را در نظام حاکمه در هر کجا، در هر کجای از ایران زمین مستقر کردیم، وقتی در آن منطقه درفش آرمان اتحاد همه ایرانیان برافراشته شد، چه بسا ممکن است این درفش روزگاری در منطقه‌ای دیگر برافراشته شود. ما قهر نمی‌کنیم از اینکه چرا این درفش فرض کنید یک زمانی مثلاً در تاجیکستان برافراشته بشود. برای ما فرقی نمی‌کند و ما آن قدرت را تأیید می‌کنیم. آنجا را مرکز جنبش و خاستگاه قیام ملت ایران می‌دانیم. مگر نیست که الان این تغییر بجا در اساسنامه داده شده که حتی پیش بینی شده ممکن است مرکز پان‌ایرانیست روزی از تهران به منطقه دیگر منتقل شود. ممکن است این مرکز روزی به خارج از کشور منتقل شود. ممکن است این مرکز به خارج از مرزهای سیاسی کنونی منتقل شود. ممکن است این مرکز زمانی در یکی از مناطق دیگر ایران زمین باشد. بنابراین این مبارزه استراتژیک مطلب دومی است که خواستم بیان کنم در این راستا که بی‌گمان نهضت پان‌ایرانیسم نقش عمده‌ای به عهده دارد و امیدواریم بعد از این کنگره نهم حزب و نهضت، اینها بتوانند جامعه ایرانی را فرا بخوانند و نقشی را که برابر ملت بزرگ ایران دارند ایفا کنند.
من سخنانم را با این آرنگ مقدس پایان می‌دهم، پیش به سوی برپایی دولت اتحاد اقوام جامعه بزرگ ایرانی

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۴، مهر ماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

12 Nov, 12:52


متن سخنان شادروان سرور محسن پزشکپور (پندار) در کنگرۀ نهم حزب پان‌ایرانیست

بخش ۱ از ۲


پیش بسوی برپایی دولت اتحاد اقوام جامعه بزرگ ایرانی

به هر حال من سخن خود را کوتاه بیان خواهم کرد اما این سخنان کوتاه ناظر به دو مورد بسیار مهم خواهد بود که فرا راه این کنگره هم هست و بر آرنگها و شعارهای نهضت که کم و بیش در حاکمیت ملت منعکس شده است رهنمون بخش است. شصت و یک سال را به پشت سر گذراندیم. سرور منطقی یادی از آن چند تن دوستان آن زمان که باقی مانده‌اند کردند و خطاب به من اظهار داشتند ولی یکی از آن چند تن اینجا هست که نام نبردند و این وظیفه من است که نام ببرم. سرور ابوالقاسم پورهاشمی. ما موهای زیاد و پرجعد آن زمان را با یکدیگر سپید کردیم. به هر حال آنچه که اکنون می‌بايد بیان کنم دو موضوع می‌باشد. یکی موضوع آرمانی و دیگری استراتژیک است. در مورد مسائل آرمانی، در سال‌های بسیار پیش از این ریشه هایی را مطرح کردیم. در ما چه می‌خواهیم و دیگر نشریه‌ها و نوشته‌های حزبی و آن چنین بود "به پیش تا به مرز خویش". بعد از مدت کوتاهی شعار دیگری جایگزین آن شد و آن چنین بود "فلات ایران به زیر یک پرچم". اینها شعارهای آرمانی بود در یک راستا که پس از آن بر اساس این شعارهای آرمانی نام پان‌ایرانیسم از دل تاریخ گرفته شد و به عرصه اجتماع کشانیده شد. آرمانها را نمی‌توان تغییر داد ولی نحوه بیان آنها با توجه به شرایط گوناگون مکانی و زمانی و درک تجربه‌های بیشتر به انحاء مقتضی مطرح و بیان می‌شوند؛ بی‌گمان توجه دارید که مدتهاست ما سخن از "جامعه بزرگ ایرانی" می‌گوییم. این "جامعه بزرگ ایرانی" با خود مفاهیم وسیعی را دارد. ملت ما و سرزمین بزرگ ما افتخارش در این است که ملتی است کثیر الاقوام. ملتی است کثیر المذاهب. طی تاریخ به همین گونه بوده. برپایی جایگاهها با نام اقوام در کنار یکدیگر. برپایی نظامات حکومتی هماهنگ. برپایی ساختارهای سیاسی همسان و بعد در نهایت برپایی شاهنشاهی ایران متحد و یگانه بر این اساس بوده. ما کمتر سرزمینی را در جهان پیدا می‌کنیم که بدینسان با وضوح هر چه بیشتر نام اقوامی که در آن مکانها زیست می‌کنند نام آن جایگاهها باشد. این بیهوده نیست که ما در این سرزمین بزرگ نام کردستان را داریم یعنی خاستگاه کردها. نام آذربایجان را داریم یعنی خاستگاه آذری‌ها. نام بلوچستان را داریم یعنی خاستگاه بلوچها. نام خوزستان را داریم یعنی خاستگاه خوزیها و به همین ترتیب نام چچنستان را داریم یعنی خاستگاه چچن‌ها. نام آبخازستان را داریم یعنی خاستگاه آبخازها که امروز منطقه مهمی است که در بخشی از گرجستان قرار دارد. نام ترکمنستان را داریم یعنی خاستگاه ترکمنها. نام ازبکستان را داریم یعنی خاستگاه ازبک‌ها. پس این جامعه بزرگ ایرانی متشکل است از این اقوام گوناگون ایرانی که در این جایگاهها زیست می‌کنند و آنچه ما به عنوان "سرزمین جامعه بزرگ ایرانی" می‌نامیم آن سرزمینی که این اقوام در آن سرزمین‌ها زیست می‌کنند. پس پان‌ایرانیسم عبارت است از نهضتی که همبستگی و پیوند کل این سرزمین را و این اقوام را خواستار است. شما بخوبی می‌توانید دریابید که ما چه نقش و چه رسالت مهمی بر عهده داریم. ما به هیچوجه، هیچگاه در طی این سالان گذشته هم پرچم دفاع از یک قوم و نژادی را در دست نگرفتیم، آن زمان که حزب پان‌ایرانیست با شجاعت، با سرسختی به دفاع از تیره‌های کرد دلیر پرداخت همه تعجب کردند و بسیاری از این کسان به ما ایراد می‌گرفتند و می‌گفتند: آقا شما که کرد نیستید پس این دفاعتان از کردها برای چیست؟
پس بهوش باشید، توجه داشته باشید اکنون توطئه‌های وسیع در کار هست، توطئه‌های وسیع در سطح بین‌المللی و در مرکز جهان قلب تپنده جهان (ایران) که می‌خواهند قومیتها را جایگزین ملیت بکنند. که می‌خواهند اختلافات قومی را در بین ما دامن بزنند. این رسالت پان‌ایرانیستها است که در این سرزمین بزرگ و میهن بزرگ ما آینده‌ای را فراهم کنیم، نموداری از تشکیلاتی را نشان دهیم که آنها در این سرزمین بزرگ در کنار یکدیگر زیست پر از سرفرازی را داشته باشند. به هیچوجه گذشت زمان و حرکت روزگار ما را به این سمت هدایت نمی‌کند که ما یک شیوه خاصی از حکومت را ارائه دهیم که الزاماً همه سرزمینها ناچار به تبعیت از آن باشد بسیار اتفاق افتاد که ما در این سرزمین یعنی در میهن ایرانیان گونه‌های مختلف از حکومت را داشتیم ولی این گونه‌های مختلف با یکدیگر و در کنار هم زندگی می‌کردند. ما خواستار اتحاد یک میهن بزرگ هستیم نه خواستار قدرت بی‌چون و چرای یک دولت. من اصرار دارم به این مفهوم توجه کنید در یک میهن بزرگ ممکن است چند دولت وجود داشته باشد یعنی در مناطق گوناگون حاکمیت‌های محلی وجود داشته باشد با اشکال گوناگون. ما به هیچوجه ملت ایران و اقوام ایرانی را زیر پای چیزی به نام دولت قربانی نمی‌کنیم کما اینکه در گذشته هم نکردیم.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

09 Nov, 05:02


شهبانو فرح پهلوی دریافت کننده جایزه "معمار صلح" از بنیاد ریچارد نیکسون

Her Imperial Majesty Empress Farah Pahlavi Receives the Richard Nixon Foundation "Architect of Peace" Award.

https://t.co/MeErnCY93f

حزب پان‌ایرانیست ≠

08 Nov, 09:49


‍ مردی که یک‌تنه حزب جمهوری‌خواه را به یک پیروزی سیل‌آسا رساند.

چهار سال پیش ترامپ نتایج انتخابات را نپذیرفت، و به دنبال اعتراضات گسترده هوادارانش، از طرف همه شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها بایکوت شد. چندین پرونده قضایی در محاکم دادگستری علیه او باز شد، کسی فکرش را هم نمی‌کرد که دوباره برگردد. به نظر می‌رسید که زمین افتاده و ناکار شده بود، اما او با اراده آهنینی که داشت، از جای خود بلند شد و به کاخ سفید بازگشت.
بازگشتی شگفت‌انگیز و تاریخی! او در حالی به این پیروزی رسید که تنی چند از پیش‌کسوتان و السابقون پرآوازه حزب جمهوری‌خواه از او حمایت نکردند. از پنجاه مقام و عضو بلندپایه دولت او در دوره قبلی ریاست‌جمهوری (۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰)، فقط هشت نفر از او حمایت کردند. تقریباً اغلب رسانه‌ها و افراد تأثیرگذار و سلبریتی‌های پرمخاطب از رقیب وی حمایت کردند. اما او نه تنها در انتخابات ریاست‌جمهوری به پیروزی رسید، که اکثریت سنا و مجلس نمایندگان و فرمانداری‌های ایالت‌ها را هم نصیب حزب جمهوری‌خواه کرد. این حزب با این نتیجه و به‌خاطر حضور ۶ قاضی محافظه‌کار در میان ۹ قاضی دادگاه عالی فدرال، هم‌اکنون کنترل هز سه قوه در آمریکا را در اختیار دارد. یک موقعیت استثنایی برای این حزب، آن هم در حالی‌که برخی اعضای شاخص آن از رقیب ترامپ حمایت کرده بودند!
حزب جمهوری‌خواه این پیروزی را مدیون سه عامل است، عامل اول، سرسختی و پایمردی ترامپ، عامل دوم، حامی اصلی او‌ یعنی ایلان ماسک که برای او سنگ تمام گذاشت و یک‌تنه ترامپ را از بایکوت رسانه‌ای درآورد، و عامل سوم، حماقت دموکرات‌ها! هنوز هم برای من سؤال است که با چه حساب و کتابی، سران حزب دموکرات فرد ضعیفی چون کامالا هریس را به مصاف ترامپ فرستادند؟!

محمد محبی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

08 Nov, 06:23


صدام حسین التکریتی در مقابل ایران خود را «سردار قادسیه» و جانشین امثال سعد بن ابی‌وقاص، قعقاع بن عمرو و ابوعبید ثقفی می‌دانست. اما علاقه داشت که در افکار عمومی مسلمانان خاورمیانه، در قامت بخت‌النصر دنیای جدید ظاهر شود و به خیال خود با نابودی اسرائیل یهودیان را از ارض موعود پاک‌سازی نماید.
صدام با اینکه به پان‌عربیسم هم علاقه‌مند و به آرمان‌های آن متعهد بود، اما به فکر ساخت و صورت‌بندی نوعی ناسیونالیسم مخصوص عراقی با اتکا به تاریخ دوران باستان بود. می‌خواست کشور عراق را که در قرن بیستم و بعد از فروپاشی عثمانی و توافق فرانسه و انگلیس ساخته شده بود، در تداوم دولت‌های باستانی بابل و سومر جا بیاندازد.

محمد محبی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

08 Nov, 05:09


برگی از نشریه "حاکمیت ملت" و باز نشر یکی از مقالات نشریه "خاک و خون" به یاد شهدای راه ایران در سالروز یورش اهریمن

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

07 Nov, 16:02


ایران را چه شد؟

غزلی از: پروفسور دکتر فاروق صفی‌زاده


مرغزار و دشت و صحرا و گل و عشق و بهار
آبشار و ابر و ماه و باد و باران را چه شد

ساقی و جام شراب و عارف شب زنده دار
بلبل و پروانه و شمع و شبستان را چه شد

تابش خورشید و جنگل‌زار و شالیزارها
جویبار و گلشن و گلزار و بستان را چه شد

بوی گلهای بهاری و صفای دشتها
باغبان و باغ و ییلاق و بهاران را چه شد

طوطی و شاهین و سیمرغ و عقاب تیزبال
عندليب و مرغ خوش الحان و پرّان را چه شد

مردم اندیشمند و صاحب فضل و کمال
شاعران و دوستان و آشنایان را چه شد

مهر و زردشت و اوستا، کورش و کیخسروان
گاتها، آویستا، ویرای سانان را چه شد

آرخونتان در سماع و مهرپویان در وداع
اهرمن در پای کوبی، مزدیسنان را چه شد

ترکتازی تا به کی، این جمع شیخ و محتسب
هوخت و هومت، هووَرشت و مهرتابان را چه شد

تا به کی در دام ذلت، هم نوا با تازیان
زاغ ساران جمله حاکم، می گساران را چه شد

خوبرو دوشیزگان، سوداگران عشق و دل
دلبران ماهروی و جان جانان را چه شد

سیندخت و آرش و سیمای اسپندارمذ
اردی ویسور و فّر و اورنگ شاهان را چه شد

در خیال من همه ایران من ویران شده
سرزمین رستم و مهد دلیران را چه شد

مرغ طبع شعر فارُق را هم آوایی نبود
بارالها با که گویم مهر ایران را چه شد


۹۱۳۱/۴/۴ مادی

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم - شماره ۵۳ - شهریورماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

07 Nov, 11:09


انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نبرد عقل سلیم و آزادیخواهی با جنون و دیکتاتوری ووکیسم بود.

سطح خواسته ها به آنجا رسیده بود که:

ممالک نیاز به مرز دارند و بیست میلیون نفر آدم مجهول الهویه برای هر جامعه ایی خطرناک است. پولپاشی و خریدن رأی از جیب مردم تورم می آفریند. وعده های ترسناکی چون بخشیدن وام دانشجویی موی بر اندام مالیات دهنده زحمت کشی که با لوله کشی ساختمان زندگیش را می گذراند راست می نماید. واقعا چرا ریچارد نجار باید خرج لیسانس گرفتن نانسی در رشته «مطالعات زنان» را بدهد؟

صرف کردن انرژی بیحاصل در کل کل کردن با ووکهای خل و چل در اینمورد که مردی که پس از بلوغ اسافلش را بریده اند کماکان به یک زن برتری فیزیکی دارد و نباید با بانوان مسابقه ورزشی دهد.

مافیای رسانه ایی که دروغگویی را به صنعت تبدیل نموده اند. در روز روشن سخنان ترامپ را از متن بیرون می کشیدند و حتی تحریف می کردند. (برای نمونه ترامپ گفت که دموکراتها با باز کردن مرزها به با آمریکا مانند سطل زباله رفتار می کنند اما رسانه ها تیتر زدند که ترامپ گفته آمریکا سطل زباله است) از این نمونه ها بیشمار وجود دارد.

سانسور گسترده زیر نام پالیتیکال کارکتنس یکی دیگر از پلیدی های ووکیسم است. نظام قضایی آمریکا را ایدیواوژیک کردند و بلایی نبود که بر سر ترامپ نیاورند. برای من ایرانی که از دست حکومت اسلامی و کلاسهای عقیدتی سیاسی آن گریخته ام گوش دادن به نصایح مشتی سلبریتی یا رورنامه نگار بیسواد ملال آور است. هالیوود که رسما شده وزارت ارشاد ووکیسم.

تشبیه ترامپ به هیتلر هم از عجایب بود و البته سفیدشویی دیکتاتور آدمخوار نازی. ترامپ که در دوران ریاست جمهوریش کیسه بوکس مخالفان بود و تحدید آزادی بیان اصلا در مخیله اش نمی گنجید را فاشیست می نامیدند.

ملت آمریکا به همه این دیوانگی ها نه گفتند و ای بسا این مسیر دنیا را تغییر دهد و دهنه ووکیسم را در جهان بکشد.

این مثنوی را درازتر نمی کنم. تا جایی که به ایران مربوط می شود را هم که همه می دانیم. ترامپ کابوس خامنه ایی و پنجاه و هفتی هاست و حتما کار ملت ایران را برای رهایی آسانتر می کند. باقیش به خودمان بستگی دارد.

فرهاد طباطبایی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

07 Nov, 09:30


ناقوس مرگ صدام به صدا در آمده است

از: اخگر


چند ماهی از پذیرش قطعنامه پایان جنگ عراق با ایران نگذشته بود که دولت ایران فرش قرمز را پیش روی طه ياسين رمضان، معاون صدام حسین پهن کرد و او با ژستی بی‌ادبانه و مغرورانه و با یقه‌ای باز بر خاک مقدس ایران که هنوز بوی خون شهدایش در فضا استشمام می‌شد گام نهاد. آن روز پان‌ایرانیستها به سیاست تسلیم و زبونی دولت ایران در برابر حاکمیت بغداد زبان به اعتراض گشودند و مصیبت‌های ۸ سال جنگ تحمیلی به ملت ایران را بر شمردند و یادآور گردیدند که صدام حسین هم وطن کش به هیچ عهد و پیمانی پای بند نیست جز به ادامه قدرتش. پان‌ایرانیستها فریاد زدند شأن شهدا را حفظ کنید و با این مرد خون آشام و جانی بالفطره که ضد ایرانی و ایران است همراه و هم سخن نشوید ولی نه تنها فریادهای ما در فضای سیاه به جایی نرسید بلکه حاکمیت فرقه‌ای ایران راه را بر زیارت کربلا گشود تا هم وطنان ما گروه گروه به خاک دشمن بروند و دلار خرج کنند و اقتصاد ورشکسته صدامی را التیام بخشند... در آن روز هم فریاد زدیم از حضور فرزندان ایران در زندان‌های صدام خجالت بکشید و دست از این قبیل مراوده‌های اقتصادی بردارید اما باز هم فریادمان بر سینه آسمانها نشست و به گوش حاکمان فرو نرفت. تا اینکه دولت لبخند و ترفند روی کارآمد و آغوشها برای خصم ایران گشوده‌تر گردید. با اینکه حاکمان ایران شاهد حمله عراق به کویت یکی از حامیان جدی عراق بودند و دیدند که صدام به هیچ کس رحم نمی‌کند حتی به امت عربیش، معذلک نه تجاوز صدام به ایران و نه یورش او به کویت و نه جنگ خلیج فارس.. هیچیک برای دیپلماسی ایران درس عبرتی نشد و همچنان راه مدارا با دشمن را پی گرفتند... تا اینکه چند هفته پیش شنیدیم و شنیدید که طه یاسین رمضان معاون صدام درباره ایران چه گفت..؟؟ بد نیست با هم سخنان او را در مصاحبه با تلویزیون الجزایر مرور کنیم: ".... مقاصد توسعه طلبانه ایران در منطقه کمتر از چشمداشت‌های آمریکا نیست. مطرح شدن ائتلاف میان ایران و سوریه و عراق که توسط تهران عنوان شده فقط در حد شعار بوده است زیرا در تاریخ سابقه ندارد که فارسها با اعراب بر ضد یهودیان همکاری کرده باشند. فارسها در تمامی مراحل کشمکش میان اعراب و صهيونيست‌ها همواره در صف صهیونیست‌ها قرار داشته‌اند...!!". گمان می‌کنم حاکمان ایران به اندازه کافی معنای یاوه گویی‌های معاون صدام را درک کرده باشند و مزد خوش رقصی هایشان را گرفته باشند...
برخورد صدام حسین در هنگامی که نگران حمله آمریکا به کشورش می‌باشد با ایران شاید نوعی فرصت طلبی این دیکتاتور وابسته باشد و گمان می‌کند که با قربانی کردن ایران بتواند مسیر حمله آمریکا را به عراق منحرف نماید و یا لااقل برای مدتی به تأخیر اندازد. صدام گمان می‌کند خوش خدمتی‌های گذشته به ابرقدرت‌ها، مثل حمله به ایران حمله به کویت حمله به کردها و... که با اشاره ارباب انجام می‌داد و او را تا به حال بر سرپا نگه داشته است این بار نیز می‌تواند با ایجاد یک بلوای جدید در مرزهای ایران دستمزد مناسبی از اربابان جنگ افروز دریافت کند و چند صباحی دیگر بر ملت مظلوم عراق حکم براند اما ما پان‌ایرانیستها بر این اعتقادیم که گویا، کشتی بان را سیاستی دیگر آمده است.
سیاست منطقه چنین رقم خورده است که دولت‌های دیکتاتور و دست نشانده و این عروسک‌های تحمیلی به ملتها که با تهمیدات و ترفندهای آمریکا و انگلیس و اروپا در منطقه خاورمیانه پدید آمدند و خلق شدند و با نام انقلاب و کودتا بر گرده مردم سوار شدند عمرشان به سر آمده چون با اعمالی که این حاکمان انجام داده‌اند و با ظلمی که در برابر ملت‌هایشان روا داشته‌اند دیگر مشروعیتی برای این حکومت‌ها و اربابان خالق‌شان در بین ملت باقی نمانده، حال اگر حاکمیت سرمایه داری قصد ایجاد تجارت جهانی و توسعه بازار و سرمایه در منطقه را دارند باید به محیطی آرام و بدون تنش و با برخورداری از خواست‌های ملت تن در دهند و حکومت‌هایی را که خود آوردند خود نیز به زباله دانی تاریخ بفرستند تا ملت‌ها بتوانند مظالم سه دهه اخیر را فراموش کنند. شاید اربابان با حمله به عراق و افغانستان و برخی کشورهای دیگر قصد دارند که بر زخم‌های این ملت‌ها مرحم نهند و با اتخاذ سياست‌های جدید چند قرنی دیگر بر سر چاه‌های نفت و گاز خیمه بزنند. بنابراین صدام‌ها بدانند اگر دو سه دهه ملت‌شان را با شعار آزادی و استقلال و شرافت اسلامی و انسانی سرگرم ساختند حال نوبت خودشان است که از این شربت بنوشند.
در ایران نیز آنان که سال‌ها بر چهره کریه دیپلماسی صدام حسین لبخند زدند به امید آن که هم آوا و همرنگ با سیاست منطقه‌ای باشند و غم فلسطین را بخورند و مرگ بر اسرائیل و آمریکا سر دهند بدانند که این سیاست مرده است و ملت‌ها ناقوس مرگ اندیشه‌های ضد ملی را به صدا در آورده‌اند...

نشریه حاکمیت ملت، سال پنجم، شماره ۵۳، شهریورماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

07 Nov, 08:30


پان‌ایرانیستها می‌گويند..!

روز یورش اهریمن

از: اخگر


در سحرگاه سوم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی نیروهای متفقین بی‌طرفی ایران را نقض کرده بر سرزمین ایران که می‌رفت امنیت و استقلال و توسعه را تجربه کند تاختند. دولتهای روس و انگلیس که طی دو قرن نشان داده بودند با هرگونه اقتدار ملی و توسعه اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و با هر اندیشه استقلال طلبی در ایران مخالف هستند.... ادامه حکومت رضاشاه، بانی ایران نوین را بر نتافتند و ناجوانمردانه و بر خلاف همه موازین بین‌المللی او را با فریب و نیرنگ به تبعید فرستادند و همچون دزدان دریایی با بنیانگذار ایران نو رفتاری غیرانسانی و خصمانه داشتند و به قصد حقارت یک ملت به پاخاسته و به انگلیس پشت کرده سراسر خاک ایران را عرصه تاخت و تاز اهریمنی خود قرار دادند و به بهانه کمک رسانی به نیروهای شوروی برای مقابله با ارتش آلمان راههای نوساخته ایران و آبادانی‌ها را مورد تجاوز و تخریب قرار دادند و فقر و گرسنگی و غارت را به ارمغان آوردند... حمله اهریمن زمانی به سرزمین مقدس ایران صورت گرفت که پس از قرنها جنگ داخلی و خونریزیهای محلی و بی‌ثباتی و ناامنی کشور با اراده رضاشاه به امنیت داخلی دست یافته و شورشها و گردنکشی‌های داخلی که از سفره بیگانه تغذیه می‌شدند سرکوب گردیده بودند و با ایجاد ارتش منظم رؤیای هرگونه نفاق افکنی از دشمن سلب شده بود و ایران می‌رفت که در بستر امنیت پدید آمده به توسعه اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی دست یابد.
در دوران بیست سال زمامداری رضاشاه در کنار تمام کوشش و تلاشی که ملت ایران برای ایجاد ساختارهای اجتماعی، اداری، سیاسی و اقتصادی مبذول می‌داشت و اقدامات زیربنایی در همه زمینه‌ها صورت می‌گرفت دشمنان ایران لحظه‌ای بیکار ننشستند و بطور مداوم و برنامه ریزی شده چوب لای چرخ پیشرفت ایران می‌گذاردند. دولت انگلیس که عادت کرده بود از نان آلوده به خون ملتها شكم ملتش را سیر کند دولتی که در پناه استعمار و استثمار می‌توانست سرپا باشد از همان روزهای اول که سید ضیاء طباطبایی برکنار شد مخالفت با رضاخان را وجهه همت خود قرار داد و به سنگ اندازی در مسیر حرکت‌های او از هیچ جنایتی دریغ نورزید. اسناد و اوراق تاریخی گواه است که انگلیس‌ها هرگز با خاندان پهلوی پدر و پسر روی تفاهم و دوستی و همکاری نداشتند و شایعه روی کارآمدن رضاشاه توسط انگلیس‌ها از اقدامات کثیف این دولت انسان کش و عوامل آن است و هرگز هیچ برنامه‌ای وجود نداشت که رضاشاه نسبت به پیگیری آن برای سرافرازی ایران اقدام کند و انگلیس‌ها به مخالفت بر نخیزند. به هر روی، در سوم شهریورماه ۱۳۲۰ فرصت مناسب به دست استعمارگران افتاد و به ایران تاختند تا انتقام بیست سال بیگانه ستیزی را از آنان بگیرند و بر بانی ایران نو با نظم نوین و بنیانگذار فرهنگ ملی و هویت ملی و اقتدار ملی ایران بتازند و او را از اریکه سلطنت به زیر کشند. رضاشاه روز ۲۵ شهریور از سلطنت کناره گرفت و روز ۵ مهرماه خسته دل و دردمند با قلبی سرشار از عشق به ایران کشور را با مشتی خاک وطن ترک گفت. در نیمه راه دولت انگلیس او را از یک دزدی دریایی آگاه کرد و به او خبر داد که جزیره موریس واقع در جزیره ماداگاسکار محل اقامت او تعیین شده.... رضاشاه پس از مدت کوتاهی اقامت در موریس بیمار شد و قامت بلندش فرسوده گشت تا آنجا که دزدان دریایی او را به شهر ژوهانسبورگ واقع در آفریقا انتقال دادند. دوران سه ساله تبعید یکی از بزرگترین پادشاهان ایران با درد و اندوه دوری از وطن و غم تجاوز به وطن و ویرانی آنچه که آباد و ایجاد شده بود گذشت و چراغ عشق او را کم سو و کم سوتر کرد تا به خاموشی گرایید. چهارم امرداد ۱۳۲۳ چراغی که ایران را روشن کرده بود خاموش شد و چراغ نفوذ اجنبی فراماسونری و نوکر پروری و مزدوری اجنبی روشن شد تا با نام آزادی و دموکراسی و و... فرزند آن مرد بزرگ را به چالش کشند و حیات سیاسی ایران را دستخوش ریا و تزویر نمایند. دنائت و رذالت این دیپلماسی همچنان ادامه داشت تا محمدرضا شاه را آواره دیار غربت کرد و حال نوبت آن کسانی است که در این سالهای متمادی دل به سیاست انگلیس خوش داشته‌اند و ایران را با مشتی نان و آب فروخته‌اند. دیپلماسی انگلیس دوست و دشمن نمی‌شناسد فرزندان ما شاهد مرگ نوکران این دیپلماسی وقاحت و دنائت خواهند بود.
سوم شهریورماه را فراموش نمی‌کنیم.. شاید این کافی نباشد که فقط از یاد نبریم بلکه ذره‌ای همت و غیرت و آگاهی از ستمی که بر ما رفته است لازم باشد تا خروش یک ملت به پا خاسته بر بیگانه را بشنویم...
"انشاء الله".

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم - شماره ۵۳ - شهریورماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

07 Nov, 07:12


پان‌ایرانیستها می‌گويند..!

مسعود اسطوره قرن ما

از: اخگر


هیجده شهریور ۱۳۸۰ را از یاد نمی‌بریم؛ زیرا که دلهای بسیاری از عاشقان ایران زمین به کلبه ماتم مبدل گشت. خبر تلخ و سنگین تیغی بر چهره عدالت کشیده شده بود و شجاعت و پایمردی بود بر خاک خونین فروغلتیده بود!! احمد شاه مسعود را کشتند تا آخرین چراغ فروزان بیگانه ستیزی را خاموش کرده باشند. مسعود یادگار تنهای نسلی که سراسر افغانستان شاهد جانبازیهایشان برای استقلال آن کشور و پاسداری از هویت ملی آن سرزمین بود به دست مؤتلفان جهل و اسارت و بیگانگی و استعمار و خون آشامی به خون غلتید تا در این دنیای خاموش و کم اعتنا به شرافت انسانی به اسطوره‌ای از شرافت بدل شود. مسعود تنهای تنها با بخشی از حاکمیت‌های زمانه در آمریکا، انگلیس، عربستان، پاکستان و... جنگید و این کار بزرگی بود که به هیچکس دل نیست جز به برادران رزمنده و وفادار افغانیش. او از حمایت هیچ دولتی برخوردار نبود و بر خلاف عده‌ای از رهبران جهادگرا، در هیچ هتل و یا خانه‌ای بدور از وطنش سکنی نگزید و بر سفره رنگین هیچ دولتی دست دراز نکرد. او نمی‌خواست مارک بنیادگرا یا جنگ طلب و یا فرصت طلب بر پیشانیش نقش بندد. او مخالف سركوب و استبداد و اختناق و تحجر دینی بود و بدین روی هرگز هیچ اسیری را اعدام نکرد. شهید احمد شاه مسعود خردمندانه و شجاعانه از تکثر اقوام و مذاهب و زبانها و گویشهای افغانستان آگاه بود و بر همه اعتقادات مردم آن سامان احترام می‌گذاشت ولی با طالبان نتوانست به توافق برسد. او خود در این باره می‌گفت: "طالبان عامل خارجی هستند، این گروه توسط پاکستان، عربستان و برخی کشورهای دیگر بوجود آمده، در جهت منافع آنها جنگ و بحران را بر مردم افغانستان تحمیل کرده است. در گذشته ما اعلام کردیم که آماده مذاکره با طالبان و دیگر گروه‌ها برای برقراری صلح و تشکیل حکومت موقت فراگیر و ایجاد شرایط برای برگزاری انتخابات و نظام قانونمند هستیم اما این گروه به دلیل وابستگی به محافل و کشورهای خارجی و تحریک از سوی آنها اجازه نداد صادقانه پشت میز مذاکره بنشیند و درباره صلح و ثبات و تشکیل حکومت مردمی و اسلامی در افغانستان گفتگو کند...!!" مسعود آرمانخواهی آزاده و ملیت گرا و استقلال طلب بود و در معادلات حاکمیت سرمایه داری جایی نداشت بدین روی قبل از آن که استقلال و امنیت را در افغانستان ببیند به دست مأموران حاکمیت سرمایه داری یعنی خود فروختگان طالبان و نوکران آمریکا و انگلیس و عربستان و پاکستان به شهادت رسید. حال امروز عربستان و پاکستان و کشورهای همانند آنها به جرم حمایت از طالبان آمریکایی مورد خشم دولت آمریکا واقع شده‌اند..!
راستی ملاحظه کنید در چه دنیای سیه رویی زندگی می‌کنیم؟! روان مسعود شاد باد که اسطوره قرن ما خواهد بود.

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم - شماره ۵۳ - شهریورماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

06 Nov, 09:48


ملت ایران پس از نیم قرن تحمل جنگ و بحران و استبداد مذهبی و تحمل شکنجه، ایستادگی در موضع قدرت را آموخته است زیرا آنجا که ملت ایران ایستاده، کانون اقتدار ملی و هویت ایرانی و فرهنگ درخشان ایرانشهری است.
اکنون با انتخاب ترامپ، دیوار بلند گلوبالیسم که در اوکراین ترک برداشت در حال فروپاشی است.
خاورمیانه می‌تواند با ملت ایران آزادی و آزادگی و توسعه و رفاه را تجربه کند.
خاورمیانه از آتش جنگ‌های مذهبی خارج خواهد شد و زندگی بدون اهریمنان آغاز می‌گردد.
اگر دستان حمایتی غرب از پشت اشغالگران برداشته شود ملت ایران راه و رسم سرافرازی و سربلندی را می‌داند و می‌تواند چتر پشتیبانی از خاورمیانه آزاد و آباد را در سراسر منطقه بگستراند.
صدای لرزش ستون‌های استبداد مذهبی به گوش می‌رسد. اشغالگران تکیه گاه‌شان را از دست دادند و جز تسلیم چاره‌ای ندارند.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

06 Nov, 08:33


🔴طعنه سناتور جمهوری‌خواه آمریکایی به کامالا هریس: ما با مردم بردیم نه سلبریتی‌ها!
@SepehrAzadi

حزب پان‌ایرانیست ≠

06 Nov, 07:48


آینده متعلق به میهن‌پرستان است نه گلوبالیستها.

دونالد ترامپ

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

06 Nov, 06:03


برای دختری كه به نشانه اعتراض در دانشگاه علوم تحقيقات برهنه شد.
افسانه‌ای فراتر از واقعیت: همسر دوک کاونتری انگلیس زنی خیلی محبوب و محترم بود. وقتی ظلم شوهر و مالیات سنگینی را که باعث بدبختی مردم شده بود، مشاهده کرد، اصرار زیادی کرد به شوهرش که مالیات را کم کند، ولی شوهرش از این کار سرباز می‌زد. بالاخره شوهرش یک شرط گذاشت، گفت اگر برهنه دور تا دور شهر بگردی مالیات را کم می‌کنم! گودیوا قبول می‌کند و خبرش در شهر می‌پیچد. گودیوا سوار یک اسب در حالیکه همه پوشش بدنش موهای ریخته شده روی شانه‌اش بود، در شهر چرخید ولی مردم شهر آن روز به احترامش از خانه بیرون نیامدند و تمام در و پنجره‌ها را بستند. در تاریخ انگلیس و کاونتری بانو گودیوا به عنوان یک زن نجیب جایگاه والایی دارد و مجسمه‌اش در کاونتری ساخته شده است.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

06 Nov, 05:59


آقای رضایی خودتان را برای این دیدار آماده کنید. یک عمر عربده کشیدید و هل من مبارز طلبیدید. اکنون زبان در کام گیرید و به مصاف بروید. غیرت و شجاعت تان را نشان دهید.

منوچهر یزدی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

05 Nov, 13:27


در جهان احزابی که بر اساس ایدئولوژی شکل می‌گیرند دیر یا زود دچار تفرقه و انشعاب می‌گردند زیرا ایدئولوژی ثابت است و دنیا در تغییر.
وجود این پارادکس سبب ظهور تفسیر‌های گوناگون و یا تفکر گریز از مکتب می‌گردد تا حزب را از ایستایی نجات دهند تا در بستر زمان جاری و ساری شود.
و این گونه است که انشعاب‌های مکرر به حزب لطمات جدی وارد می‌کند تا آنجا که بتدریج از صحنه سیاست خارج و به تاریخ می‌پیوندد.
حزب پان‌ایرانیست که در واکنش به تجاوز متفقین به ایران بوجود آمد و  تحت تاثیر آرمان ناسیونالیسم‌ بود از این قاعده مستثنی نیست. به عنوان مثال تأکید حزب بر آیین تشیع و گرایش‌های دینی سبب شد که گروه قابل توجهی بویژه جوانان از حزب جدا شوند.
اما احزابی که در دنیا بر اساس برنامه تشکیل می‌شوند قادرند با توجه به نیاز جامعه برنامه‌ها را تغییر دهند و در نتیجه با به روز شدن برنامه‌ها بدنه حزب باقی می‌ماند و رهبران این احزاب با توجه به شرایط زمان و نیازهای اجتماعی به اصلاح برنامه‌های توسعه و رفاه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی می‌پردازند.
در حزب پان‌ایرانیست تصویب منشورها تا حدودی راه را برای به روز کردن حزب هموار می‌کرد ولی در سطوح رهبری کسانی پیدا شدند که به دلایل منافع شخصی و یا دیدگاه فردی و یا نفوذ عوامل حکومتی و سازمان‌های امنیتی تن به قبول تغییر نمی‌دادند و در نتیجه  انشعاب شکل گرفت.
در حزب پان‌ایرانیست دو مورد محل اختلاف بود:
۱ - اعتقاد به نظام پادشاهی که پس از انقلاب کمرنگ شد و افرادی به جمهوریت دل بستند.
۲ - مذهب شیعه و دین اسلام که عده‌ای به آن پای بند بودند ولی جمعی به سکولاریسم باور داشتند.
در کنار این دو عامل، حضور عوامل اطلاعاتی نقش عمده در تخریب حزب و ایجاد انشعاب داشتند و دارند.
دبیر کل حزب از جمله کسانی بود که مذهب شیعه را بخشی از فرهنگ ایرانی می‌داند و شیعیان جهان را بازوان تنومند ایران می‌شناسد و این همان عاملی است که توسط مقامات امنیتی تقویت شده و شکاف عقیدتی را سبب می‌گردد.
کسانی که هر گونه تغییر را در آرمان‌های حزب نمی‌پذیرند به راحتی در کنار نظام اسلامی و روش‌های حکومتی قرار گرفته و به ناسیونالیسم شیعه که همسو با باورهای فرهنگی سپاه پاسداران است تن می‌دهند و در قالب یک جریان اپوزیسیون صالح  تنها اجازه دارند که درباره کمبود مرغ و گوشت انتقاد کنند.
اما آنان که در حزب با نیازهای اجتماعی و بایدهای تاریخی و جنبش‌های ملی آشنا می‌شوند، احکام حزب را با خروش ملی هماهنگ ندانسته و راه مردم و جنبش بیداری ملت را بر می‌گزینند.
در ایران پس از شورش ۵۷ نیز کلیه احزاب قدیمی و جدید به همت اطاق فکر نظام و کوشش‌های سازمان‌های اطلاعاتی دچار انشعاب و تفرقه شدند.
اما آنچه که امید را در دل‌ها زنده نگه می‌دارد بر آمدن جنبش ملی ملت ایران است که فرا حزبی عمل می‌کند و به ریسمان قدرتمند فرهنگ و تمدن ایران و آیین شاهنشاهی دست انداخته و با پذیرش رهبری شاهزاده رضا پهلوی در جای درست تاریخ ایستاده است. جایی که سازمان‌های امنیتی قادر به حذف آن نیستند.
نتیجه آن که پان‌ایرانیست‌های جمهوری خواه و شیعه گرا و مخالفان خاندان پهلوی را باید به حال خودشان رها کرد زیرا از هم اکنون بازی را به تاریخ باخته‌اند.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

05 Nov, 05:39


‍ سرنوشت در کمربند زنگار رقم خواهد خورد.
فردا انتخابات سراسری در آمریکاست. دانلد ترامپ از حزب جمهوری‌خواه و کامالا هریس از حزب دموکرات، برای کسب کرسی ریاست‌جمهوری رقابت نفس‌گیر و تنگاتنگ خود را به پایان می‌رسانند.
طبق نظرسنجی‌های مؤسسات مختلف، هیچ‌کدام از دو نامزد، فاصله مطمئن برای کسب پیروزی قاطع را ندارند. تجربه در دو دوره گذشته نشان داد که نظرسنجی‌ها خیلی دقیق نیستند. هرچند اغلب مؤسسات افکارسنجی مدعی هستند که اشتباهات روش‌شناسانه و محتوایی خود را اصلاح کرده‌اند و احتمالاً نظرسنجی‌های این دوره از دو دوره قبلی بهتر و دقیق‌تر هستند. از جمله روش‌هایی که اصلاح شده، این است که مؤسسات مذکور در برگزیدن جامعه آماری خود، ویژگی‌های طرفداران ترامپ را هم مدنظر قرار دادند تا افراد بیشتری از این طیف در نظرسنجی‌ها جای داده شوند.
به هر حال اگر اشتباهات نظرسنجی‌ها اصلاح نشده باشند، از همین الان باید ترامپ را رییس‌جمهور آمریکا در چهار سال بعد بدانیم. اما اگر اصلاحات صورت گرفته، جدی‌تر و علمی‌تر باشند، ممکن است، اختلاف آرا دو نامزد در برخی ایالت‌ها در حد یکی دو دهم درصد باشد که در این صورت نامزدهای شکست‌خورده در آن ایالات چندین بار تقاضای بازشماری کنند و در دادگاه‌های ایالتی و دادگاه عالی فدرال چندین بار طرح دعوی کنند، و چه بسا این انتخابات سرنوشتی شبیه انتخابات سال ۲۰۰۰ پیدا کند که تا دو ماه بعد از رأی‌گیری تکلیف مسند ریاست‌جمهوری مشخص نشود.
احتمالاً خیلی از شما می‌دانید که سیستم رأی‌گیری در ایالت متحده آمریکا یا دیگر نقاط جهان متفاوت است. در آمریکا مجموع آرای نامردها در سراسر کشور ملاک پیروزی نیست. بلکه فرد پیروز باید از ۵۳۸ رأی الکترالی که در اختیار پنجاه ایالت آمریکا و ناجیه کلمبیا است، ۲۷۰ رأی به دست آورد.
شهروندان آمریکایی در سراسر کشور در پای صندوق رأی، نام کاندیدای مدنظر خود را می‌نویسند. آرا در هر ایالت تجمیع می‌شوند و هر نامزدی که اکثریت آراء در آن ایالت را به دست آورد، کل آرای الکترال آن ایالت را از آن خود می‌کند (به جز در دو ایالت که آرای الکترال اندکی دارند و آرا به صورت تناسبی به نامزدها اختصاص داده می‌شوند).
در این دوره، رأی ۴۳ ایالت تقریباً قابل پیش‌بینی است، البته ممکن است ایالت ماین در شمال شرق، قرمز شود، و در ایالت‌هایی چون نیومکزیکو، مینه‌سوتا، نیوهمشایر، ویرجینیا و حتی نیویورک، اختلاف رأی دو حزب نسبت به گذشته کاهش یابد. اما بعید است که رنگ ۴۲ تغییر یابد.
در مجموع تا الآن می‌توان ۲۲۶ رأی الکترال را برای هریس و ۲۱۹ رأی را هم برای ترامپ قطعی بدانیم،  و دو نامزد برای کسب ۹۳ رأی الکترالی که متعلق به هفت ایالت کارولینای شمالی، جورجیا، نوادا، آریزونا، پنسیلوانیا، ویسکانسین و میشیگان است، رقابت میلی‌متری دارند. البته وضعیت ترامپ در چند روز اخیر در هر هفت ایالت بهتر شده و او قابلیت کسب هر ۹۳ رأی الکترال این ایالت‌ها و کسب یک پیروزی شیرین را دارد، اما فاصله هنوز هم مطمئن و معنی‌دار نیست.
از سال ۱۹۸۸ تاکنون، نامزد پیروز در هر سه ایالت پنسیلوانیا، میشیگان و ویسکانسین پیروز شده است. ناحیه شمال شرقی آمریکا که این سه ایالت در آن واقع شده‌اند به «کمربند زنگار» مشهور است. و به نظر می‌رسد که تکلیف این دوره از انتخابات هم در این ناحیه رقم خواهد خورد.
ترامپ برای پیروزی باید دست‌کم ۵۱ رأی و هریس هم برای پیروزی حداقل باید ۳۳ رأی از این هفت ایالت حساس کسب کنند. اگر معدل نظرسنجی‌های گوناگون را مدنظر قرار دهیم، شانس ترامپ بیشتر از هریس است.

محمد محبی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

05 Nov, 05:14


۱۲ آبان #تیرماه_سیزده‌_شو ، یک جشن باستانی در مازندران است. یکی از سنت‌های این جشن، انتخاب مردی است که لباس‌کهنه می‌پوشد و بدون حرف زدن که به آن «لال شو» می‌گویند به تک تک خانه‌های روستا می‌رود و بچه‌ها را با خود همراه می‌کند. ۱۳ خوراکی در این شب تهیه می‌شود و در بعضی از خانه‌ها حافظ‌خوانی هم دارند.

هما ارژنگی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

04 Nov, 16:11


بخشی از گفتگوی تازه‌ام با پاتریک بت‌-دیوید، کارآفرین ایرانی-آمریکایی در پادکست او، PBD Podcast

نسخه کامل این گفتگوی تقریبا دوساعته را می‌توانید در یکی از لینک‌های زیر ببینید:

https://x.com/pbdspodcast/status/1853437053062861070

https://youtu.be/sinjRvAlqkc

@OfficialRezaPahlavi

حزب پان‌ایرانیست ≠

04 Nov, 14:00


پاینده ایران

*دختر ایران*

در کشور من خانه و کاشانه نباشد
در خلد برین جز دهِ ویرانه نباشد

ای وای که ایران عزیزم شده ویران
این کرده به جزخوی پلیدانه نباشید

افسوس که شاه دل من خانه نباشد
آری ولی خانه‌ی بیگانه نباشد

افسوس که این میهن جمشید و فریدون
جز یک تل خاکستر ویرانه نباشد

بهر وطنم ای همه‌ی ملت ایران
جز قلب جوانان دل دیوانه نباشد

ویرانه شده کشور من در کف دهاک
بر شمع وطن گردش پروانه نباشد

ای وای که در کشور فردوسی و کوروش
فرزانه ای از این همه فرزانه نباشد

افسوس در این خانه که آباد ازل بود
یک نخبه‌ی شادان در این خانه نباشد

زندان شده این پهنه‌ی گسترده‌ی ایران
ای وای چرا بخشش شاهانه نباشد؟

هر نخبه و فرزانه همه گشته فراری
پیمانه به کف در کف میخانه نباشد

کردند فراری همه فرزانه و نخبه
در خانه به جز بانگ غریبانه نباشد

این خانه به دست کَس نامرد فتاده
این خانه چرا مسکن مردانه نباشد؟

مردان بزرگِ دل کاشانه‌ی رستم
جز در کف گودال شُغاد خر و دیوانه نباشد

در کِشت بهاری که رشک دگران بود
افسوس که جز حاصل بی دانه نباشد

این خانه پر از ملت جانانه‌ی من بود
یک محرمی از این همه جانانه نباشد

افسوس در این خانه‌ی بابک و سیاوش
مردان و زنان خودِ کاشانه نباشد

افسوس که در کشور تاریخی جانم
جایی برای من دیوانه نباشد

ای وای که در میهن کیخسرو و دارا
یکدم وطن ملت دردانه نباشد

عریان شده ناموس من از جور ستمگر
فریادرسی گوشه‌ی این خانه نباشد

ناموس همه رفته به باد ای همه ملت
مَر کار دهاکان رذیلانه نباشد

دانشگه ما جای خدای همگان بود
امروزبه جز جای سفیهانه نباشد

جز پاکی این دختر ایران نگون بخت
جرمش چه بوده که فقیهانه نباشد؟

اهریمن دژخیم در این خانه‌ی زرتشت
جز ظلم چه کرده که وقیحانه نباشد؟

این دختر معصوم خردمند سرافراز
جرمش چه بوده که شریفانه نباشد

این را تو بدان خائن بیگانه‌ی ملت
جز در دل من کینه‌ی بیگانه نباشد

این کار شرورانه‌ی جمعیت احمق
کمتر ز بسی کشتن دزدانه نباشد

وحشیگری قوم سر افکنده‌ی دوران
جز جور و ستم مَر که شرورانه نباشد؟


ایران بزرگ آرمان بزرگ می‌خواهد

در اهتزاز باد پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران

پاینده ایران
خشایار امیری

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

04 Nov, 11:11


پیامی از شادروان محسن پزشکپور (پندار)

به نام خداوند جان و خرد

ادبیات "قانون اساسی جمهوری اسلامی"
مخالف با «وحدت و امنیت ملی»!!

بخش ۲ از ۲


۳ - از این دیدگاه است که در متن قانون اساسی به اصطلاحاتی برخورد می‌کنیم که طی سالها و دهه‌های گوناگونی دشمنان ملت ایران سعی بسیار نموده‌اند که این اصطلاحات را بعنوان اصول و ضوابطی برای جامعه بزرگ ایرانی اعمال کنند تا بر اساس اینگونه اقدامات بتوانند رشته‌های وحدت ملی را از هم بگسلند و حرکت از وحدت به سمت کثرت را - که نتیجه آن پراکندگی جامعه بزرگ ایرانی خواهد بود - تحکیم بخشند! بدین نحو است که به اصطلاحاتی از قبیل اقشار، خلق، امت، طایفه و مواردی دیگر از این قبیل برخورد می‌کنیم که با فرهنگ ملی و تاریخی جامعه ایرانی بیگانه است و بر اساس چنین باورها و اصطلاحاتی، حاکمیتی جز حاکمیت فرقه‌ای نمی‌توان برپا کرد، آنچه اکنون واقع شده است؟!
۴ - در یک تحلیل و بررسی کوتاه و مجمل تاریخی یعنی بررسی تاریخ تطبیقی آنچه به عنوان مقوله "انقلاب اسلامی" از حدود دویست سال پیش از این تاکنون ایجاد شده است و به حرکت درآمده است تا پس از روز واقعه در لباس "قانون اساسی جمهوری اسلامی" بر مسند قدرت روز قرار گرفت در میان آثار به اصطلاح متفکران و کوشندگان اولیه این حرکت‌های مشکوک چون سید جمال‌الدین اسد آبادی، عضو ده لژ فراماسونری که شرح حال او خود جای بحث بسیار و شناخت واقعی اوصاف و احوال او ضرورت زیادی دارد و یا کسی دیگر چون میرزا ملکم خان، از بنیان گذاران فراماسونری و دشمن شناخته شده ایران که مدیریت روزنامه ماسونیک قانون را به عهده داشت به بسیاری اصطلاحات برخورد می‌کنیم که آنها وارد ادبیات انقلاب اسلامی و حتى ادبيات قانون اساسی شده است. بخشی از آن اصطلاحات همان تعابیر مشهور "امت"، "اقشار"، "مستضعفین و مستکبرین"، "ولی امر"، "ولایت مطلقه" و اصطلاحاتی دیگر از این قبیل می‌باشد! بدیهی است پذیرش ادبیاتی خاص در متن و نصوص قانون اساسی دلالت بر قبول تفکر و اندیشه‌ای دارد که آن ادبیات بیان کننده آن نوع تفکر می‌باشد که به دلالت تاریخ، تفکر کسانی چون میرزا ملکم خان بنیانگزار فراماسونری نمی‌توانست با مصالح ملت بزرگ ایران و با "وحدت و امنیت ملی" جامعه بزرگ ایرانی همسو باشد!

تهران - شهریور ماه ۱۳۸۱ خورشیدی

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۳، شهریورماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

04 Nov, 11:11


پیامی از شادروان محسن پزشکپور (پندار)

به نام خداوند جان و خرد

ادبیات "قانون اساسی جمهوری اسلامی"
مخالف با «وحدت و امنیت ملی»!!

بخش ۱ از ۲


در گفتار پیشین پیرامون انگیزه‌های تاریخی و نیز تاریخچه تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اندک بحث و بررسی نمودیم. یکی از روشهای شناخت هدفها و فلسفه وجودی و به اصطلاح دیگر شان نزول هر پدیده اجتماعی شناخت ریشه‌ها و نحوه تنظیم و ارائه آن پدیده به جامعه می‌باشد؛ از آنجا که انگیزه‌های دیرین و ریشه دار تاریخی تنظیم کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی بر اساس اصل وحدت ملی و شناخت پدیده‌ای بعنوان «ملت» نبوده است، در متن قانون اساسی مزبور اعم از متون پیش نویس و متون پیش از بازنگری و پس از بازنگری اصطلاحات و روشها و اندیشه‌هایی مطرح گردیده‌اند که بطور کلی در تعارض با امنیت ملی و موجودیت تاریخی و اجتماعی جامعه ایرانی می‌باشند. اکنون با توجه به بحث‌های پیشین و مقدمه آورده شده در بالا به بیان پاره‌ای از آن موارد می‌پردازیم:
۱ - معمولاً، اهمیت و اعتبار قانون اساسی در هر جامعه‌ای می‌باید تا بدان حد باشد که از آن بعنوان "میثاق ملی" و "سند وحدت ملی" نام برده می‌شود. بدین ترتیب در بسیاری از جوامعی که دارای قدمت تاریخی و ریشه‌های وحدت ملی بگونه یک ملت نبوده‌اند، قوانین اساسی محور و اهرم آن جوامع بوده است، قانون اساسی آنان به نحوی تنظیم شده است که بمرور، بر اساس آن جامعه غیر متشکل و شکل نیافته پیشین را به سمت جامعه‌ای متشکل و متمرکز هدایت کرده است. به بیانی دیگر در آن جوامع قانون اساسی که ابتدا برای اجتماعی ناهمگون تنظیم شده است آن جامعه را به سمت نوعی یکسانی و همبستگی سوق داده است. در چنین جوامعی نقش قانون اساسی این است که نوعی حرکت از کثرت بسوی وحدت بوجود آید و بمرور جامعه‌های مشتت و غیر متحد اولیه جای خود را به جوامعی متمرکز و هم آهنگ شده می‌دهند. چنین ویژگی را در جوامعی مانند دولت فدراتیو سوئیس و یا ایالات متحده آمریکا می‌بینیم. در این جوامع برای گروه‌های گوناگون که از سرزمین‌های دیگر به سرزمین جدید آمده بودند، قانون اساسی بعنوان یک میثاق ملی تعیین گردید و آنگاه به گرد آن حرکت گروه‌های متعدد از کثرت به سمت وحدت آغاز گردید و چنین است که اینگونه قوانین اساسی در اینگونه جامعه‌ها، بمرور نقش خود را برای ایفای محور التیام دهنده و وحدت بخش میان گروه‌های متفاوت و معارض ايفا نمود و حتى طی ده‌ها سال توانست دور از تغییر و تشتت قدرتها موقعیت‌هایی را در پهنه تاریخ بشری ایفا نماید.
۲ - از این دیدگاه متوجه می‌گردیم که نحوه تنظیم اصول و نیز قرار دادن اصطلاحات و انجام به اصطلاح بازنگری‌هایی در آنچه به عنوان قانون اساسی جمهوری اسلامی نامیده شده است بطور کلی در جهت عکس چنین منطق و استدلالی که معمولاً باید انگیزه نخستین تنظیم کنندگان قانون اساسی حتی برای جامعه‌های غیر متشکل باشد اعمال شده است یعنی آنکه متون گوناگون قانون اساسی جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون با خود خصوصیت حرکت از وحدت بسوی کثرت یعنی پراکندگی و از هم پاشیدگی رشته‌های وحدت ملی را که نخستین و ضروری‌ترین شرط برای حصول به امنیت ملی می‌باشد از دست داده است. از آنجا که "قانون اساسی" بعنوان قانون مادر برای برپایی نظام قانونی و اجتماعی هر جامعه و ملتی محسوب می‌گردد، نظامات اجتماعی و سیاسی و غیره که بر اساس چنین قانون اساسی تنظیم گردد جز در مسیر ایجاد تفرقه و نقض امنیت ملی و در نتیجه در تعارض با موجودیت ملت ایران نتواند بود.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

04 Nov, 09:01


قرارداد جدید با روسیه

از: ارد

ایرانیان
در خبر مندرج در روزنامه کیهان در تاریخ ۸۱/۵/۲۲ تحت عنوان تهران و مسکو برای بازگرداندن زباله‌های اتمی نیروگاه بوشهر به روسیه موافقت نامه امضا می‌کنند آمده است «خبرگزاری اینترفاکس به نقل از معاون وزیر انرژی اتمی روسیه اعلام کرد موافقت نامه مربوط به بازگرداندن پسماندهای سوخت نیروگاه اتمی بوشهر به روسیه که باید به امضای جمهوری اسلامی برسد در وزارت انرژی اتمی روسیه در دست تهیه است... این کنترل از هرگونه امکان استفاده سوخت اتمی برای اهدافی دیگر جلوگیری می‌کند» وی در ادامه اشاره نموده است که در آوریل سال جاری در دیدار با مقامهای عالیرتبه وزارت انرژی آمریکا به آنان پیشنهاد تشکیل کمیته‌ای مشترک از کارشناسان روسیه و آمریکا برای نظارت بر همکاری‌های اتمی ایران و روسیه را ارائه داده ولی تاکنون آمریکائیان گامی در این جهت بر نداشته‌اند.
هر چند از حاکمیت فرقه‌ای انتظار دسته گلهایی جز از این نوع نرفته و نمی‌رود ولی برای اطلاع هموطنان عزیز ذکر نکات زیر ضروری است.
۱ - عبارت باید به امضای جمهوری اسلامی ایران برسد معنایی بجز عجز و بی‌اختیاری حاکمیت پرمدعای فرقه‌ای ندارد که ناچار است مجری گوش بفرمان تصمیمات و دستورهای نوشته شده دیگران باشد.
۲ - قیمت تمام شده یک نیروگاه اتمی بطور متوسط ۴ تا ۵ برابر یک نیروگاه گازی با ظرفیتی مشابه آن می‌باشد. دلیل این تفاوت قیمت در نتایج جانبی کار نیروگاه اتمی نهفته است که عمده آن همین سوخت مصرف شده می‌باشد که بلندگوهای تبلیغاتی حاکمیت فرقه‌ای در ادامه اقدامات‌شان در روزنامه ایران مورخ ۸۱/۵/۳۱ به نقل از وزیر انرژی اتمی روسیه آن را زباله هسته‌ای می‌خوانند. در واقع بین یک سوم تا یک دوم ارزش نیروگاه به همین به اصطلاح زباله‌ها است که حاوی مواد رادیواکتیو ارزشمند مختلفی منجمله پلوتونیم که یکی از گرانبهاترین مواد عالم و مناسب‌ترین ماده برای ساخت سلاح هسته‌ای است می‌باشند. تحویل این سوخت مصرف شده به روسیه به معنای گرفتن امکان فعالیت تسلیحاتی هسته‌ای از خودمان و تهیه بی‌مزد و مواجب لازم برای ساخت بمب اتمی برای دیگران است. به فرض اینکه حاکمیت قانون ستیز فرقه‌ای ادعای پایبندی به پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را نیز داشته باشد باز هم تحویل این سوخت به روسیه عمل معقولی نیست چون این مواد متعلق به ایران و حاصل از کار نیروگاه اتمی ما و دارای ارزش افزوده‌ای است که می‌توان با معامله بر سر آن امتیازات ارزشمندی گرفت.
۳ - پیشنهاد روسها به آمریکا برای تشکیل کمیته مشترک روسی - آمریکایی برای بررسی و نظارت بر همکاری‌های اتمی ایران و روسیه هم دهن کجی عنی به حاکمیت ملی ما و هم نشانه خوف روسها از اربابان آمریکایی‌شان است. در درجه اول باید گفت که تنها آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که در چهارچوب قوانین و قراردادهای بین‌المللی بخصوص پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای حق نظارت بر پروژه‌های اتمی ممالک مستقل را داراست و هیچ کشوری حق نظارت و بازرسی از مراکز و تأسیسات کشور دیگری را بطور مستقل ندارد. ثانیاً باید گفت از این پس چگونه می‌توان به روسهایی که این چنین از اربابان آمریکایی خود می‌ترسند اعتماد کرد و امید ادامه همکاری شرافتمندانه و بدون تزویر را از آنان داشت؟
ملت ایران! تکنولوژی اتمی یکی از مهمترین ابزار قدرتمندی در جهان حاضر است؛ نگذارید بیش از این ابزار اقتدار را از شما بگیرند.

پاینده ایران

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۲ - امردادماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

03 Nov, 21:24


جمله کریه «دو هزار و پانصد سال تاریخ ستمشاهی» اولین بار از گاله گشاد این ایرانستیز بیرون آمد و چهل و پنج سال متمادی از منابر بگوش رسید.
این اتحاد شوم و ناگسستنی دو مرتجع ضد ایرانی امروز رنگ متعفن دیگری بخود گرفت.
حتی ادای وطنپرستی شما بوی گنداب و دورویی و تظاهر و هدف وسیله را توجیه می‌کند، می‌دهد.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

03 Nov, 20:22


یکی از ابعاد مهم بی‌تفاوتی در برابر ظلم و سرکوب، بُعد اخلاقی آن است. بی‌تفاوتی به معنای نادیده گرفتن رنج و درد دیگران است و این خود یک بی‌اخلاقی محسوب می‌شود. از ارسطو تا کانت اندبشمندان بسیاری بی‌تفاوتی را نوعی بی‌اخلاقی می‌دانند. ارسطو فضیلت را در عمل می‌دانست و کانت، برخورد انسانی را ضرورتی اخلاقی که بی‌تفاوتی در برابر ظلم را نفی می‌کند. انفعال در برابر ناعدالتی، در واقع نادیده‌گرفتن درد دیگران است و به فراموشی مسئولیت‌های انسانی منجر می‌شود و به هویت اجتماعی و فضایل اخلاقی جامعه آسیب می‌زند همچنین به شکل‌ گیری فرهنگ سکوت و نادیده‌ گرفتن رنج دیگران منجر می‌شود.
تشویق به مشارکت فعال و مسئولیت‌ پذیری اجتماعی باید در اولویت قرار گیرد تا بتوان جامعه‌ای آگاه‌تر و مسئول‌تر ساخت. این تغییر در نگرش می‌تواند در تقویت ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی تأثیر مثبت داشته باشد.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

03 Nov, 15:08


این افراد و رفتارشان را ببینید
اینها و نظامشان به مردم جان به لب رسیده می گویند جنگ طلب!

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

03 Nov, 15:03


این مورد مزاحمت سرباز وظیفه موتور سوار برای یک خانم که ویدئویش منتشر شد را هم که خاطرتان هست؟!
سرباز به واسطه "عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی" مورد پیگرد قرار گرفته و خانم بابت "بی حجابی".

می گویند کشور در آستانه جنگ است. امثال منظرپور و دیگر "مخالفین نظام ولی...." می گویند در این شرایط فارغ از اختلافات با نظام سیاسی باید در کنارش بایستیم. مساله این است که من حس می کنم خود نظام تعمد دارد که تا می تواند به ما زبان درازی کند. حس می کنم تعمدا تلاش می کنند ملت و همه تظلماتی که در این نیم قرن در دل انباشته کرده است را به سخره بگیرند. کاش راز علاقه این سیستم سیاسی عجیب و غریب به تحقیر ملت را درک می کردم.

سروش آریا

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

03 Nov, 14:43


قشر خاکستری یا حامیان خاموش؟

"قشر خاکستری" اصطلاحی است برای توصیف افرادی که در برابر سرکوب بی‌تفاوت هستند؛ موضعی که به ظاهر خنثی است، اما در عمل به حفظ و مشروعیت بخشیدن به وضعیت موجود کمک می‌کند. این بی‌عملی، در یک نظام توتالیتر، بنوعی همدستی تلقی می‌شود و در نتیجه، فرهنگ سکوت و انفعال را تقویت می‌کند.
در شرایط سیاسی توتالیتر، بی‌تفاوتی میتواند این پیام را برساند که مردم بطور ضمنی آن شرایط را پذیرفته‌اند. مشروعیت بخشیدن یا legitimizing، به معنای تأیید و اعتبار بخشیدن به چیزی است که از نظر اخلاقی یا قانونی مشکل‌دار باشد. بنابراین بهتر است بجای "قشر خاکستری"، از عباراتی مانند "بی‌تفاوت"، "چرخ‌دنده‌های نظام" یا "حامیان خاموش" استفاده شود تا به وضوح نشان داده شود که این افراد، هرچند غیرمستقیم، بخشی از چرخه سرکوب دستگاه توتالیتر هستند.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

03 Nov, 12:31


علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران گفته است: «در حمایت از غزه و لبنان طی یک سال گذشته، تنها ایران، یمن، حزب‌الله، عراق و فلسطین در صحنه بوده‌اند.» و در ادامه گفته «برخی کشورهای عربی نه تنها اقدامی در حمایت از فلسطین انجام نمی‌دهند، بلکه به صهیونیست‌ها و جنایتکاران کمک می‌کنند»، امری که او آن را «از عجایب عالم» توصیف کرد.

آنچه که فدوی ها می‌گویند را مردم اینگونه می‌شنوند که برخلاف جمهوری اسلامی، کشورهای عربی منطقه با تمرکز بر رفاه، امنیت و منافع ملی خود، راهبردهایی را در پیش گرفته‌اند که مستقیماً به بهبود زندگی مردمشان کمک می‌کند. آنها با برقراری روابط دیپلماتیک و اقتصادی، از تنش‌های بی‌حاصل منطقه‌ای فاصله گرفته‌اند و منابع ملی را صرف رشد اقتصادی و ثبات داخلی کرده‌اند. اما جمهوری اسلامی با صرف منابع مردم ایران برای حمایت از آرمان‌ فلسطین و لبنان، به جای اولویت‌دهی به نیازهای داخلی و رفاه ایرانیان، کشور را در معرض فشارهای اقتصادی و تهدیدات امنیتی قرار داده است.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

03 Nov, 10:55


فلیکس ومهوئر، از چین‌شناسان سرشناس، در کتاب «قحطی بزرگ» می‌نویسد: «وقتی از اصطلاح قحطی استفاده می‌شود، اولین چیزی که بیشتر به ذهن مردم خطور می‌کند و مخاطب در وهله نخست به آن فکر می‌کند قاره آفریقاست. ولی با این حال در قرن بیستم، ۸۰ درصد از همه قربانیان قحطی در چین و اتحاد جماهیر شوروی و اقمار آن جان خود را از دست دادند.»
استحاله کمونیسم در چین بعد از مرگ مائو و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی عامل اصلی کاهش ۴۶ درصدی گرسنگی بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ بود.

در دفاع از کاپیتالیسم، راینر زیتلمن، ترجمه محمد ماشینچیان و ...

محمد محبی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

03 Nov, 00:06


پان‌ایرانیست
نویسنده: مظفر شاهدی

کتابی با درصد اشتباهات و یا غرض ورزی‌های پایین که شاید با ملاحظات وزارت ارشاد مجبور شده کمی از حقایق دور شود.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

02 Nov, 23:52


می گویند دختر دانشجویی که در اعتراض به ناهیان از منکر، لباس از تن کند را به تیمارستان منتقل کرده اند.

یاد بخشی از تاریخ اتحاد جماهیر شوروی افتادم. حکومت شوروی نیز برخی از مخالفان سیاسی و فکری خود را به تیمارستان می فرستاد. دلیلش هم این بود که از دید رهبران شوروی، تنها مجانین ممکن است با منطق پولادین و مجاب کننده متریالیسم تاریخی مخالف باشند. و نیز، تنها مجانین ممکن است از زندگی در "بهشت سوسیالیستی" ناراضی باشند.
برای رهبران جمهوری اسلامی هم، اینکه یک انسان بخواهد خودش لباسش را انتخاب کند و در مقابل دخالت وقیحانه "دیگران" در مورد سلیقه لباس پوشیدنش خشمگین شود، نشانه جنون است.

سروش آریا

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

02 Nov, 14:55


حکم محتوم یک ملت!!

از: اخگر


در هفته‌های اخیر موج بگیر و ببندها به دلیل کاملاً آشکار افزایش یافته بازداشت وکلا، احضار نمایندگان مجلس، صدور احکام بازداشت ملی مذهبی‌ها و بالاخره سرکوب مبارزان و آزادیخواهان از جمله خبرهای روزانه کشور است. احکامی که اخیراً برای فعالان نهضت آزادی صادر گردیده کاملاً غیر منطقی و غیر منصفانه است زیرا این گروه به هر اتهامی متهم شوند اتهام براندازی نظام به آنان چسبندگی ندارد بویژه که محاکمه سران نهضت آزادی در محیطی بسته صورت گرفت و ملت ایران از چگونگی اتهام آنان آگاه نگردید. نهضت آزادی می‌تواند یک گروه مخالف بخشی از حاکمیت باشد ولی قطعاً برانداز نیست زیرا این گروه که خود را بانی انقلاب و عامل سرنگونی رژیم قبلی می‌دانند از هیچ تلاشی برای سرکوب مخالفان انقلاب دریغ نورزیدند و بیشترین همکاری را با روحانیت از آغاز تا به امروز نموده‌اند. حضور آنها در شورای انقلاب و سپس در دولت موقت و سرسپردگی به رهبران انقلاب و صدور احکام اعدام سران رژیم گذشته و مصادره اموال آنها از کمترین خدماتی است که به انقلاب کردند و در مستحکم ساختن پایه‌های حکومت اسلامی سعی بلیغ نمودند. آنچه ملت ایران از کوشش‌های نهضت آزادی دریافته مخالفت آنان با حاکمیت بر سر تقسیم قدرت بوده است و گرنه هیچکس منکر خدمات مرحوم بازرگان و آقای دکتر یزدی به فروپاشی نظام گذشته و تأسیس حکومت اسلامی نمی‌باشد و به همین دلیل احساس می‌شود که صدور احکام سنگین برای سران این گروه قدری نمک ناشناسی نسبت به فداکاریهای آنان در راه به ثمر رسانیدن نهال انقلاب می‌باشد.
ما پان‌ایرانیستها تأسف‌مان را از صدور احکامی این چنان سنگین برای هر کس که صاحب اندیشه و نظر و رأیی است اعلام می‌کنیم و اعتقاد داریم حذف آدم‌ها به حذف اندیشه‌ها منجر نمی‌گردد. تنها دادگاه قضاوت ملی است که می‌تواند یک گروه سیاسی را به انزوا بکشاند و درباره‌اش داوری کند. قضاوت تاریخ برای احزاب و گروههای سیاسی، حکم محتوم یک ملت است.

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۲ - امردادماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

02 Nov, 02:22


‍ تلاش برای تحقق هولوکاست آخرالزمانی، وجه تسمیه عملیات موسوم به «وعده صادق»!
به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی قصد دارد در ادامه روند احمقانه و پینگ‌پونگی با اسرائیل، دست به عملیات سوم موسوم به «وعده صادق» زده و بار دیگر صدها پرتابه به سمت اسرائیل شلیک کند.
می‌دانید وجه تسمیه «وعده صادق» چیست؟ به این روایت که درباره پیش‌گویی وقایع آخرالزمان و رویارویی مسلمانان و یهودیان در اورشلیم است، توجه کنید:
مجلسی در بحار الأنوار به نقل از يكى از شيعيان نوشته است: درحضور ابوعبداللّه (امام صادق) نشسته بودم كه اين آيه را تلاوت كرد: «چون از آن دو وعده، وعده نخستين در رسد بندگان خويش را كه جنگاورانى دلاورند بر سرتان فرستيم. پس آنها حتى درون خانه‌ها را هم مى‌كاوند و اين وعده‌اى انجام‌شدنى است» (آیه ۵ سوره اسراء). عرض كرديم: «فدايت شويم، اينان كيانند؟» سه بار فرمود: «به خدا قسم آنان مردمان قم هستند ...»
نام عملیات مذکور از این روایت منقول از امام صادق امام ششم شیعیان اخذ شده که در کتاب بحارالانوار، جلد ۶۰ و در صفحات ۲۱۳ تا ۲۱۹ ذکر شده است. در این روایت به‌طور صریح، پیش‌گویی و آرزوی قتل‌عام یهودیان آمده است، در این روایت که بسیار طولانی است، جعفر بن محمد، ملقب به امام صادق وعده داده است که در آخرالزمان شیعیانی از قم که زمینه را برای ظهور مهدی موعود فراهم کرده و از یاران وی خواهند بود، اغلب یهودیان اورشلیم و شهرهای اطراف را نابود و قتل‌عام می‌کنند و فقط سی‌هزار یهودی باقی می‌مانند که دست‌بسته پیش مهدی که در مسجدالاقصی نشسته می‌آورند تا آن‌ها نیز قتل‌عام شوند. اما در آن حین. چند تن از یاران مهدی که نسخه اصلی تورات را از غاری در انطاکیه پیدا کرده‌اند، از راه می‌رسند و متن تورات را به یهودیان باقی‌مانده نشان می‌دهند و آن‌ها بعد از مشاهده متن اسلام می‌آورند و مورد عفو امام قرار می‌گیرند!
دستگاه‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی، منظور از «اهالی قم» در آخرالزمان را اصحاب خمینی و پاسداران جمهوری اسلامی تفسیر می‌کنند. دلبل این تفسیر هم دور روایت «مردی از قم» و «روح‌الله» در همان کتاب بحارالأنوار است.
مجلسی در این کتاب(جلد ۶۵، صفحه ۱۶۹) از امام هفتم شیعیان (موسی کاظم) نقل می‌کند که: مردي از اهالی قم، مردم را به حق دعوت کند، افرادي پيرامون او گرد آيند که قلب‌هاي‌شان همچون پاره‌هاي آهن استوار است. بادهاي تند حوادث آنان را نلغزاند، از جنگ خسته نشده و نترسند، اعتمادشان بر خدا است و سرانجام کار از آن پرهيزکاران است.».
همچنین روایتی از پیامبر اسلام در صفحه ۱۳۹ جلد ۶۵ همان کتاب ذکر می‌کند که لفظ «روح‌الله» در آن آمده است. هرچند این لفظ به اسم خاص اشاره ندارد و دلالت بر روح خدایی دارد، اما دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی این‌گونه به مخاطبین خود القا می‌کند که این لفظ دلالت بر پیش‌گویی پیامبر اسلام درباره وقایع آخرالزمان و اینکه پیروان فردی به نام روح‌الله، بخش مهمی از وقایع آخرالزمان را رقم می‌زنند. متن این روایت کذا به تصویر فرسته ضمیمه می‌شود.

ببینید اساس تصمیمات مهم امنیتی و سیاسی در کشوری متمدن آن هم در عصر مدرن بر چه اباطیلی استوار است؟! شوربختانه‌تر اینکه عده‌ای با ژست خر دانا سعی می‌کنند این تشکیلات فرقه‌ای را نرمال جلوه داده و سیاست خارجی آن را واقع‌بینانه می‌نامند!

محمد محبی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

01 Nov, 12:57


🩷شعار مردم در تجمع سال ۹۵ پاسارگاد با همه محدودیت‌هایی که گذاشته بودند

عشق مردم ایران هر روز به فرهنگ آیین باستان و نیاکان ایرانی بیشتر می‌شود و تازی پرستی رنگ می بازد

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

01 Nov, 11:32


سرود : تاجگذاری/نخستین انتشار
خواننده : عهدیه و گروه کر
آهنگ : انوشیروان روحانی
شعر : محمدعلی شیرازی









# میهن پرستی #

🖋کانال استراتژی یک ملت 🖋

🆔@Anationsstrategy

حزب پان‌ایرانیست ≠

01 Nov, 06:14


اگر این کار غارتگری نیست پس چیست؟!

از: اخگر


احداث کارخانه فولاد یکی از گامهایی بود که در نظام گذشته برداشته شد چون ایران به دلیل داشتن سنگ آهن و انرژی کافی و مصرف بالا، حق داشت در این صنعت سرمایه گذاری نماید اما قبل از آنکه برنامه به نتیجه برسد انقلاب از راه رسید و این پروژه عظیم اقتصادی همانند بسیاری دیگر از پروژه‌ها متوقف گردید. دولت موقت که اصولاً از درک این قبیل نیازهای ملی عاجز بود نه تنها گامی در این طریق برنداشت بلکه با ندانم کاری‌ها و بی برنامگی‌های فراوان که خاصیت این قبیل گروههای سیاسی بی‌آرمان بوده و هست بر تخریب اقدامات زیربنایی کشور گام‌های مؤثر برداشت دوران جنگ هشت ساله نیز فرصتی برای این قبیل کارهای عمرانی نبود تا اینکه دولت سازندگی!! روی کارآمد و به این مهم همت گماشت اما از آنجایی که دولت فاقد خمیرمایه اصلی خدمت به جامعه که همانا عرق ملی و آگاهی لازم بود اقداماتی را که در زمینه توسعه اقتصادی و یا پروژه‌های صنعتی انجام می‌داد هزینه‌های هنگفت برای کشور در بر داشت. از جمله شاهکارهای دولت سازندگی پروژه راه اندازی کارخانجات فولادسازی در ایران بود. شاید لازم باشد در فرصتی دیگر به جفایی که به ایران در این زمینه شد جداگانه پرداخته شود. به هر حال پس از راه اندازی کارخانجات فولاد مبارکه و... فولاد به بازار عرضه شد ولی همچنان که فساد و عدم مدیریت در همه ارکان دولتی ریشه دوانیده صنعت فولاد نیز از این بلا دور نماند حتماً خوانندگان عزیز آگاهی دارند که طی سالهای اخیر مرتب قیمت فولاد در بازار داخلی افزایش یافته و تنها در سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ که واردات فولاد به کشور افزایش پیدا کرد از تب تند قیمت فولاد کاسته شد اما چون این امر مطلوب نظر فولادسازان دولتی نبود به ورود فولاد به کشور اعتراض کردند و دولت را به توقف کارخانجات فولاد در ایران تهدید نمودند. گزارشها و آمارهایی که مدیران دولتی فولاد ارائه دادند حاکی از آن بود که باید ورود فولاد از خارج متوقف گردد. مصاحبه‌ها، گزارشها و جنجالهای فولادسازان کار خودش را کرد تا جایی که دولت ناچار شد به نرخ تعرفه‌های گمرکی فولاد بیفزاید. در پی این تصمیم بهای فولاد بناگهان رو به افزایش نهاد و در آغاز سال جدید حدود ۳۰ درصد بر قیمت آن افزوده شد و بهای ورق فولادی و تیرآهن و میلگرد دو نرخه شد یعنی قیمت مصوب آن با قیمت بازار فاصله زیادی پیدا کرد و این همان چیزی بود که دلالان و سارقان بی‌نام و نشان و تولید کنندگان جنجال آفرین و سودجو را راضی می‌کرد. آمارها مؤید این واقعیت تلخ است که با توجه به تفاوت قیمت‌ها در بازار آزاد نسبت به قیمتهای مصوب حدود ۱۱۶ میلیارد تومان نصیب دلالان و واسطه‌ها و رانت خواران شده آنهم از جیب مصرف کننده یعنی مردم ایران!! ملاحظه می‌فرمایید که روحیه چپاول و غارتگری و بی توجهی به نیاز جامعه حد و مرزی ندارد و آنچه در این میان به حساب نمی‌آید ملتی است که هم پول تأسیس این کارخانجات گران بها را داده و هم چوب عدم مدیریت آن را خورده و هم جنس تولیدی را گرانتر از هر جای دنیا خریده است. شاید دولت لبخند و ترفند بتواند جواب بدهد که اگر این کار غارت نیست پس چیست؟!!

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۲ - امردادماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

31 Oct, 19:20


بد نیست گاهی نگاهی به تاریخ بیندازیم تا ببینیم اکنون در کجا هستیم و چقدر پیشرفت کرده‌ایم یا پسرفت. هشتاد و یک سال پیش در تهران محاکمه‌ای علنی برگزار شد که طی آن چهل و هشت نفر از رهبران حزب کمونیست ایران محاکمه شدند. شاخص‌ترین فرد در بین متهمان، دکتر «تقی ارانی»، رهبر حزب کمونیست ایران بود. عضویت در حزب کمونیست در آن زمان بر اساس قانون جرم محسوب می‌شد. در آن دوره، «استالین» حاکم شوروی بود و کمونیسم بزرگ‌ترین خطری بود که حکومت‌هایی مانند ایران را تهدید می‌کرد. همسایگی ایران با شوروی، این خطر را حتی مضاعف کرده بود. به این ترتیب، دادگاهی تشکیل شد. دکتر ارانی از گرفتن وکیل خودداری کرد، اما دادگاه یک وکیل تسخیری برایش تعیین کرد که کسی نبود جز «احمد کسروی». نهایتاً دادگاه احکام خود را اعلام کرد. دکتر ارانی و دو یا سه نفر از رفقایش به جرم تلاش برای براندازی نظام پادشاهی و تأسیس حزب غیرقانونی، هر کدام به ده سال زندان محکوم شدند و بقیه به محکومیت‌هایی از سه تا هفت سال محکوم شدند.

دکتر «یرواند آبراهامیان»، مورخ، از این احکام به عنوان «سنگین‌ترین احکام» نام برده است. جالب است که در دوره حکمرانی پادشاهی که مخالفانش او را «رضا قلدر» می‌نامیدند، در هشتاد سال پیش، زمانی که جهان زیر سلطهٔ حاکمان خونخواری چون استالین، هیتلر و موسولینی بود، حاکم ایران جدی‌ترین و سرسخت‌ترین مخالفان سیاسی خود را فقط به ده سال زندان محکوم کرد. حالا این احکام را با حکم بیست سال زندان برای آن مرد یا زن جوانی که مهم‌ترین اتهامش، که البته ثابت هم نشده، طرفداری از فلان حزب یا گروه خارج‌نشین است، مقایسه کنید. یا به دادگاه‌هایی نگاه کنید که برخلاف دادگاه هشتاد سال پیش، علنی نیستند و مردم از کم و کیف آن بی‌اطلاع‌اند.

نظر شما را نمی‌دانم، اما من معتقدم که ما پسرفت داشته‌ایم؛ روال قضایی ما پسرفت کرده و این واقعاً مایهٔ تأسف است.

بیژن اشتری
@bijan_ashtari
@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

29 Oct, 11:16


آقای ولایتی خودتان را برای استشمام بوی خیانت‌های شگفت انگیز از هر سو درون و برون کشور آماده کنید. بازی جدی است و فروپاشی حکومت‌های جنگ طلب قطعی است.

منوچهر یزدی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

29 Oct, 10:08


توطئه‌ای جدید در راه است!!

از: اخگر


پروژه دست یابی به انرژی هسته‌ای داستان غم انگیزی دارد. بخش سیاهی از تاریخ استعماری ایران را تلاش ملت ایران برای بهره جویی از این تکنولوژی از یک سو و مبارزه جدی و بی‌امان استعمار جهانی برای حذف و محو این ایده‌آل از سوی دیگر تشکیل می‌دهد. از سال ۱۳۵۳ که شاهنشاه ایران با عزمی بی‌بدیل و مبارزه‌ای خستگی ناپذیر دست را بر سینه مخالفان تأسیس نیروگاههای اتمی در ایران زد تا به امروز که نیروگاه بوشهر هدف دشمنان ایران قرار گرفته هیچگاه دیپلماسی مرموز حذف توانمندی ایران بیکار ننشسته است. سرنوشت پادشاه ایران را که در سالهای دهه پایان سلطنتش به اقدامات شجاعانه‌ای نظیر تأسیس نیروگاه اتمی بوشهر و کارخانه پتروشیمی و احداث خط دوم لوله گاز به اروپا دست یازیده بود دیدیم. نه تنها شاه ایران در بدر کشورها شد بلکه دستاوردهای دوران سلطنتش در لهیب هجوم اعراب و بی‌اعتنایی دولت موقت سوخت و از بین رفت. اما از سال ۱۳۷۰ پرونده نیروگاه هسته‌ای بوشهر از میان خرابه‌های ذهنیتهای ضد ایرانی بیرون کشیده شد و ایران و روسیه قراردادی را امضاء کردند که حاصل آن تکمیل و راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر بود با اینکه پان ایرانیست ها هرگز به هیچ یک از وعده‌های دولت روسیه به دلیل ساختار حکومتش اعتقادی نداشتند و در جای جای صفحات «ضد استعمار» و «حاکمیت ملت» به ریاکاری حاکمان مسکو اشاراتی می‌کردند و می‌دانستند که روسیه پس از فروپاشی عروسکی بیش در دست حاکمیت سرمایه داری جهانی نیست ولی بر این گمان بودیم که شاید وطنپرستان ایرانی در قلب حاکمیت رسوخ کرده و اهداف ملی و مصالح و منافع ملت ایران را دنبال کرده باشند.
از چند سال پیش که هیاهوی حاکمیت سرمایه داری جهانی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران به راه افتاد دولت لبخند و ترفند برای دل آرامی آمریکایی‌ها فردی را بر سر این کار بزرگ گمارد که سرنوشتش از پیش تعیین گردید. انتصاب یک لیسانسیه حسابداری آنهم کسی که در مشاغل قبلی هرگز موفق نبود در رأس سازمان انرژی اتمی ایران ترفندی بود برای رام کردن آقای کلینتون و اعلام این مطلب که با با این همه فریاد برای چیست؟ ما خودمان می‌دانیم که این قبا در قواره ما نیست... پیام دولت ایران با این انتصاب وطنپرستان را برآشفت و ما نیز تحت عنوان «قصه پر غصه» به آن پرداختیم که چگونه می‌شود جای دکتر اعتماد دانشمند برجسته جهانی را با یک لیسانسیه حسابداری داد و انتظار داشت نیروگاه به کار افتد؟ البته ملت ایران خوب می‌داند قراردادی که ایران و روسیه امضاء کردند می‌بایست نیروگاه اتمی بوشهر در سال ۱۳۷۹ تحویل ایران گردد و حال نه تنها در سال ۱۳۸۱ تحویل نشده بلکه توطئه جدیدی بر سر راه این قرارداد گذارده‌اند که با هم به نقل از روزنامه کیهان می‌خوانیم: «خبرگزاری اینترفاکس به نقل از معاون وزیر انرژی اتمی روسیه اعلام کرد موافقت نامه مربوط به بازگرداندن پسماندهای سوخت نیروگاه اتمی بوشهر به روسیه که باید به امضای جمهوری اسلامی ایران برسد در وزارت انرژی اتمی روسیه در دست تهیه است.....» قطعاً خوانندگان عزیز می‌دانند که زباله‌های اتمی یا پسماندهای سوخت نیروگاه تنها ماده‌ای است که می‌شود از آن بمبهای اتمی ساخت و دولت ایران طی قراردادی باید آن را به روسیه بازگرداند. حال در برابر چه مبلغی بدان اشاره نشده است؟! خوب ملاحظه می‌فرمایید که دولت «لبخند و ترفند» بگمان اینکه مهاجمان نظامی جدید آمریکایی با این قرارداد دست از سر دولت ایران بر می‌دارند در آستانه تسلیم به روسها قرار گرفته و یک بار دیگر مصالح ملت ایران در معرض معاملات سیاسی و استعماری واقع شده است. از نظر ما روس‌ها هیچگاه نسبت به ایران صادق و وفادار نبوده‌اند و در این معامله نیز جز بر اساس انجام دستورات و اوامر ارباب جدید خود آمریکا عمل نخواهد کرد چون روسیه آنچنان ضعیف فقر و بیچاره است که اگر به آمریکا پشت کند نان خود را آجر کرده است...!! بنا بر این دولتهایی که به این عجوزه هزار ترفند دست دوستی سر می‌دهند بدانند روسیه مهره کوچکی از سیستم قول آسای حاکمیت سرمایه داری جهانی است. اخيراً مطلع شدیم که این اشتباه بزرگ را صدام حسین هم با عقد یک قرارداد ۶۰ میلیارد دلاری با روسیه کرده است بگمان اینکه روسها او را از این وادی سرگردانی نجات دهند. تحویل زباله‌های اتمی ایران به روسیه البته اگر نیروگاه بکار افتد. و سوخت زباله‌ای داشته باشد یکی دیگر از گام‌هایی است که رو به قهقرا برداشته می‌شود و توطئه‌ای است پایان نیافتنی در سر راه اقتدار ایران..
فعلاً ملت ایران باید بداند اقدام در روز مقتضی صورت خواهد گرفت.

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۲ - امردادماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

28 Oct, 17:52


‎کوروش بزرگ، پادشاهی دادگر و آزادی‌گستر، و نماد مدارا و احترام به تفاوت‌های مذهبی و فرهنگی مردمش بود. او به جهانیان نشان داد که قدرت می‌تواند در خدمت صلح و کرامت انسانی باشد. رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی اما تماما در نقطه مقابل ارزش‌هایی قرار دارد که کوروش بزرگ و سرزمین کهن ایران برای قرن‌ها به آن‌ها شناخته شده‌اند. بی‌دلیل نیست که این رژیم و رهبر حقیرِ آن حتی از آرامگاه کوروش در پاسارگاد و حضور فرزندان ایران در آن مکان شکوهمند نیز هراس دارند. باور دارم که به همت جوانان دلیر و آگاه ایران، سرزمین کوروش آزاد خواهد شد و ایران و ایرانی بار دیگر پیام‌آور صلح و امنیت و حقوق بشر خواهند بود.


@OfficialRezaPahlavi

حزب پان‌ایرانیست ≠

28 Oct, 16:40


@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

28 Oct, 15:02


تحلیل دو رخداد مشابه و تضاد در واکنش مردم به این دو موضوع
یکی کشته شدن تعدادی از پرسنل ارتش در حمله به مواضع نظامی جمهوری اسلامی،
دیگری اقدام تروریستی گروه موسوم به جیش العدل و جانباختن ده تن از مرزبانان میهن

در روزهایی که ملت با خیزشی دلیرانه، خواهان آزادی، عدالت و احترام به کرامت انسانی خود بودند، شما به جای شنیدن صدای آنها و تلاش برای رفع دردهای‌شان، به سرکوب بی‌وقفه، چه از طریق خشونت فیزیکی و چه با تحقیر و تهدید روانی، پرداخته‌اید. در چنین شرایطی، مردمی که از نیروهای سرکوبگر شما اعم از لبنانی و عراقی و افغانی و داخلی به سمت ارتش روی آوردند و طلب حمایت کردند، غافل از اینکه ارتش نیز تحت فشار شما، از آنها دست کشیده و حتی بیانیه حمایت از نیروهای سرکوب‌گر شما را صادر کرد.

مردم، آگاه و بینا هستند و تفاوت میان دشمنان ایران و دشمنان نظام را به خوبی درک می‌کنند. سکوت‌شان در برابر کشته‌شدگان حملات خارجی نه از سر بی‌تفاوتی نسبت به ایران، بلکه به دلیل بی‌اعتمادی عمیق نسبت به شما و اقداماتی است که خود بذر آنرا کاشته اید. ملت ایران با سکوت‌ خود پیام روشنی به شما می‌دهند: هرگز خشونت‌ها و ظلم‌هایی که بر آنها روا داشته‌اید را فراموش نمی‌کنند، و حمایت از جان کسانی که برای سرکوب ملت به میدان می‌آیند، نه تنها در اولویت آنها نیست، بلکه برخلاف اصول انسانی و ملی آنها است.

از آنسو مردم با اعتراض و ابراز خشم نسبت به گروه‌های تروریستی مرزی که سربازان مرزبانی کشور را به خاک و خون کشیدند، نشان دادند که در حفظ مرزهای میهن خود مصمم‌اند. مرزی که شما کوچکترین تعلق خاطری نسبت به آن ندارید، جاییکه باید برای نگهبانی از آن بودجه تخصیص داده شود، امکانات مجهز نظامی در اختیار گذاشته شود، بودجه ها و تسلیحات خرج عراق و یمن و لبنان و فلسطین می‌شود و مرزبانی ایران با چند کلاشینکف فرسوده و پاسگاه نا ایمن مقابل دو همسایه شرقی تروریست پرور رها می‌شود!. بله مردم ایران این همدردی را به کسانی که تحت امر شما در داخل سرکوب‌شان می‌کنند، روا نمی‌دارند. این تضاد در واکنش‌ها، نتیجه‌ی مستقیم عملکرد شماست؛ بی‌اعتنایی به کسانی که برای حمایت از شما به میدان آمده‌اند، از سر انتقام نیست، بلکه از نفرتی عمیق نشأت می‌گیرد که طی سال‌ها از سرکوب و استبداد شما در دل آنها شعله‌ور شده است.

این سکوت، یک استراتژی ملی میهنی است، فریادی است که می‌گوید: زمانی که اراده‌ی ملت را در برابر قدرت خود حقیر می‌شمارید، نباید انتظار داشته باشید که در روزهای دشوار، حمایت و همدردی‌شان را همراه خود ببینید.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

28 Oct, 10:55


آنکه برای ماندگاری ایران بکوشد نامش تا ابد ماندگار خواهد شد.
ماه شاهان و هفتم آبان گرامی باد.


@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

28 Oct, 05:39


ترجمه فارسی منشور کوروش بزرگ از متن اصلی بابِلی، دكتر شاهرخ رزمجو، بخش خاورميانه موزه بريتانيا

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

28 Oct, 04:52


جشن ِ تراوتباران ِ آبانگان، شاداب باد

بخش ۲ از ۲


ولی امروز این جشن نه در دهم آبان ماه، بلکه در چهارم آبان ماه ِ کنونی برگزار می گردد. دلیل این اختلاف ِ زمان ِ بر گزاری ِ دیروز با امروز، تغییر سال شمار ِ نیاکانمان در امروز است. زیرا در دوره ی باستان سال به دوازده ماه و هر ماه به سی روز تقسیم می شد. اما امروز شش ماه اول ِ سال به سی و یک روز و پنج ماه بعدی به سی روز و ماه آخر سال به بیست و نه روز واگر سال کبیسه باشد به سی روز تقسیم می گردد. به همین دلیل، جشن ِ آبانگان، نسبت به سال شمار ِ دیروز، شش روز جلوتر، یعنی چهارم آبان ماه برگزار می شود که این روز منطبق با روز ِ دهم آبان ماه، در دوران ِ نیاکانمان است.
آبانگان
جشنی شاداب، از ستایش ِ آب است
آب ، مظهر ِ حیات و حیات یعنی آب
آه . . .
ای آب
که در دوران ِ شباب
در زیر ِ چراغ ِ مهتاب
با نسمیت
عاشقان را
عاشقانه
می کردی خواب
و
مستی ِ شب ِ شراب ِ ارغوانرا
در جان ِ جانان
ناب
و
بی قراران را
بی تاب

ابوریحان در آثارالباقیه می نویسد:

" آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید می¬دانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان می¬گویند. در این روز زو Zoo پسر طهماسپ از سلسله¬ی پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قنات¬ها و نهرها و بازسازی آن¬ها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفت¬گانه خبر رسید که فریدون ، بیوراسب (ضحاک - آژی دهاک) را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند. "
در روایت دیگرى آمده است كه پس از هشت سال خشكسالى در ماه آبان، باران آغاز به باریدن كرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.
زرتشتیان نیز در این روز همانند سایر جشن¬ها به آدریان¬ها (آتشكده¬ها) مى¬روند و پس از آن براى گرامیداشت مقام فرشته¬ی آب¬ها، به كنار جوى¬ها و نهرها و قنات¬ها رفته و با خواندن اوستاى آبزور (بخشى از اوستا كه به آب و آبان تعلق دارد) كه توسط موبد خوانده مى¬شود، اهورامزدا را ستایش كرده و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را كرده و پس از آن به شادى مى¬پردازند.
این جشن ِ شاداب، همانگونه که از نامش پیداست، در ستایش از آب است.
و آب در پندار ِ نیاکانمان، یکی از عناصر چهارگانه است که مورد احترام و ستایش ِ پدران و مادران ِ زرتشتی ِ ما در گذشته ی دور و هم اکنون بوده است و هست.
و باور داشتند که این چهار عنصر ِ تشکیل دهنده ی طبیعت و محیط ِ زیست، نباید از ناپاکی ها آلوده گردند.
بطوریکه هرودوت و گزنفون می نویسند:
" ایرانیان در میان آب ادرار نمی¬کنند، آب دهان و بینی در آن نمی¬اندازند و در آن دست و روی نمی¬شویند "
استرابون جغرافیادان یونانی می گوید:
" ایرانیان در آب روان، خود را شستشو نمی¬دهند و در آن لاشه، مردار و آن¬چه که نا پاک است نمی¬اندازند "
از این رو نیاکانمان به ایزدانی باور داشتند که وظایف آنها جلوگیری از آلودگی ِ محیط ِ زیست بود.
از این ایزدان، آناهیتا و آبان، فرشتگان ِ پاسدار آب، آذر و نیریوسنگ، فرشته های ِ آتش، زامیاد فرشته ی پاسدار زمین و خاک و وَیو فرشته ی پاسدار باد و هوا است.

جشن پر تراوت ِ آبانگان بر ملت ِ با فرهنگ ِ ایران، خجسته باد

دکتر احمد پناهنده

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

28 Oct, 04:52


جشن ِ تراوتباران ِ آبانگان، شاداب باد

بخش ۱ از ۲


در یسنا، هات ِ 38، بند ِ 3 چنین می خوانیم:
" اینک آب ها را می ستاییم، آب های ِ فرو چکیده، گرد آمده و روان شده و خوب کُنش ِ اهورایی را . . ."
و چه ستایشی است دلپذیر، از این عنصر ِ زندگی بخش ِ حیات ِ زندگان
و چه شاداب است، نسیمی طراوت افزا، بر خاسته از آب ِ چشمه سارها، جویبارها، دریاها و . . .
آه
ای پرندگان!
فرود آیید در کنار ِ چشمه سارها
پرهایتان را، در آب برکه ها، بشویید
آب را، در جان خود فرو دهید
بتکانید اندام ِ خیسابتان را در آفتاب
میهمان کنید منقار بوسه ای یکدیگر را
پر پرواز بگشایید بر شاخسارها
بَسَرورید در آشیانه و لانه ها

ای پرندگان
سالها ست که از آب ِ آبان ماه، نصیبی نبردم
برکه های ِ پر آب ِ لنگرود ِ جانم را، چشمان ندیدم
رودخانه ی شهرم را، سلام نکردم
دریای ِ همیشه زیبای ِ چمخاله را، تن ِ خود، خیس نکردم
آبشار ِ لیلا کو را، طراوت نچیدم
جویبار ِ همیشه بیدار ِ دره ها را، آواز نشینیدم
باران ِ جوان ِ گیلان ِ جان را، موها نشُستم
تالاب های ِ شاداب ِ دیار را، قایقی پارو نزدم
نهر های ِ خروشان ِ زادگاهم را، انتظارها کشیدم
شبنم ِ گلبرگ ِ گلهای ِ صحبگاهان ِ باغمان را، مشتاقانه منتظر ماندم
مه ِ سحرگه هان فرود آمده بر سقف ِ دیارم را، چه دل تنگ گشتم
گریه ی دوری ِ پاره های تن ِ لنگرود ِ جانم را، جگرسوز آه کشیدم
رطوبت ِ دل آزار ِ گیلان ِ جانان را، هی به بویی منتظرم
سیلاب ِ سرکش ِ سرازیر از کوه ِ لیلا را، سالهاست از تماشا محرومم
اشک ِ شادی ِ شادابم، در دریاچه چشمانم خشک شده است
اما هنوز عاشقم
عاشق ِ آن روزهای ِ جوانم
و می دانم
روزی پر ِ پرواز، در می آرم
و در آبهای ِ زلال ِ دیارم
عشق می کارم

آری

اگر تا دیروز در بی خبری از آنچه که نیاکانمان، در دوران ِ درخشان ِ تمدن ِ ایران ِ باستان، برای غلبه بر هرچه غم و اندوه، که آن روی سکه ی شادی و شادمانی است، جشن و سرور برگزار می کردند، امروز اما این بی خبری، به همت ِ بلند ِ زلالپندار-زنان و کردار ِ عاشق- مردان ِ فرهنگ ِ شادی سالار ِ نیاکانمان، از انجماد وُ فرو رفتگی در عزا و ماتم و شیون و زاری و بر سر کوفتن ِ خود، با گرمای ِ نیرو آفرین ِ شادمانی و سرور، ذوب شدند و هر روز بیشتر از روز قبل، قطرات ِ فرو چکیده از این گرمای ِ خشنود کننده ی دلها، چون رودخانه ای روان، نشاط ِ شادمانی ِ شاداب ِ شور و شراب را، به هرسو می برد و چون نسیمی زنده کننده ی جان و دل، بر چهره ها می وزد و دلها را به طپش ِ عشق ِ شادمانی وا می دارد.
غم و اندوه، گویی نیاکانمان را دشمن بود. از این جهت برای ِ در تنگنا قرار دادن آنها، به مناسبت های گوناگون، جشن و سرور برگزار می کردند و شادی و شادمانی می کردند.
یک روز دور آتش حلقه می زدند و گونه ها را چون انار، ارغوان نقش می زدند و خون ِ رگ ِ تاک را در کام، شیرن می نمودند و به رقص و پایکوبی می پرداختند.
دیگر روز به باغ و دشت وصحرا بیرون می زدند و در چمن زاران، همسایه ی لاله زاران می شدند و بوی ِ خوش ِ تازه خوشه ی برنج را، در برنجزاران، با عطر ِ جوانبرگ ِ چای ِ بهاره، در چا ی زاران می آمیختند و در دَمی مطبوع، در جان و دل، نوش می کردند.
یک روز به عشق زمین وُ خاک که سمبل زایش و زن است تحت عنوان ِ سپندارمذ و یا عشق به زمین و زن، جشن می گرفتند و مقام زن را گرامی می داشتند و روز دیگر، در کنار ِ جویباران، رودخانه ها، قناتها و دریاها جمع می شدند و آب، این مایع ِ زندگی بخش ِ طبیعت ِ جاندار را می ستودند و شاداب می شدند.
و چه زیبا اندیشه ای، در ذهن نیاکانمان می جوشید و چه رعنا سنتی، پر از عشق وُ صفا وُ سور وُ سرور از خود جاری می کردند تا ما امروز، با چنین میراثی، بر غم واندوه هجوم ببریم و هر روز از سال را شادمانی کنیم.
آری:
همانگونه که تاریخ ِ باستان ِ ایرانیان گواهی می دهد، سراسر ِ زندگی ِ مردم ِ پهن دشت ِ ایرانزمین، بر بستر ِ شاد خوانی و شاد خواری و شاد گویی و شاد رقصی، سفره ی شادمانی پهن کرده بود و غم را در سرسرای ِ کاشانه ی نیاکانمان، مکانی نبوده است و حتی در مرگ ِ عزیزان ِ خود، لباس سفید می پوشیدند و باور داشتند که شادمانی ِ فروخفته در عزیز ِ از دست رفته را باید در زنده گان شکوفا کرد. به همین مناسبت سراسر ایام ِ سال را با جشن و سرور بدرقه می کردند.
بطوریکه داریوش بزرگ در کتیبه یبیستون می نویسد:
" اهورامزدا جهان را آفرید، مردمان را آفرید، شادی را آفرید و شادی را برای ِ مردمان آفرید."

جشن ِ تراواتباران ِ آبانگان

آبانگان، آبان روز از ماه ِ آبان است که در روز دهم ِ آبان ماه ِ زرتشتی بر گزار می شود.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

27 Oct, 20:08


با دقت بشنوید تا عظمت شعار ملت ایران را که فریاد می‌زند "دشمن همین جاست" دریابید.
دشمنان آمریکایی و اسرائیلی در برابر دوستان نادان حکومتی لنگ انداخته‌اند.

منوچهر یزدی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

27 Oct, 19:54


به مناسبت ۷ آبان زادروز کورش بزرگ

حزب پان‌ایرانیست ≠

27 Oct, 16:11


حزب پان‌ایرانیست ماه تاریخی آبان و هفتم آبانماه، بزرگداشت شاه بزرگ کوروش را گرامی می‌دارد.


@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

27 Oct, 15:17


آقا فرمودند: شرارت دو شب پیش رژیم صهیونیستی را نه بزرگ نمایی کنید و نه کوچک انگاری!

سیاست وسط بازی کردن در ادامه فرمایش پیشین رهبر است که گفت: نه جنگ می‌کنیم و نه مذاکره.
اکنون هم جنگ است و هم مذاکره پنهان
اما دوران وسط بازی پایان یافته

منوچهر یزدی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

27 Oct, 13:34


دکتر فیاض زاهد در گفت و گو با دیدارنیوز از راز بزرگ جمهوری اسلامی پرده بر می‌دارد.
انتخاب ابلهان و ابله پروری!

منوچهر یزدی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

27 Oct, 10:04


اعلامیه سازمان زنان حزب پان‌ایرانیست

طرح حاکمیت فرقه‌ای زیر عنوان «خانه‌های عفاف»
طغیان حاکمیت بر ضد نظم عمومی جامعه بزرگ ایرانی

............

پاینده ایران
امردادماه سال ۱۳۸۱
سازمان زنان حزب پان‌ایرانیست

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

26 Oct, 16:40


حزب پان‌ایرانیست ≠ pinned «بیانیه پاینده ایران حزب پان‌ایرانیست، با نهایت اندوه و تأسف، حمله‌ی تروریستی سبعانه و ناجوانمردانه‌ی گروه موسوم به "جیش العدل" به نیروهای مرزبانی ایران در پاسگاه گوهرکوه تفتان که به شهادت مظلومانه‌ی ده تن از فرزندان ایران، از جمله چهار سرباز وظیفه، انجامید…»

حزب پان‌ایرانیست ≠

26 Oct, 14:29


بیانیه

پاینده ایران

حزب پان‌ایرانیست، با نهایت اندوه و تأسف، حمله‌ی تروریستی سبعانه و ناجوانمردانه‌ی گروه موسوم به "جیش العدل" به نیروهای مرزبانی ایران در پاسگاه گوهرکوه تفتان که به شهادت مظلومانه‌ی ده تن از فرزندان ایران، از جمله چهار سرباز وظیفه، انجامید را شدیداً محکوم می‌کند.

این اقدام جنایتکارانه که به قصد تضعیف امنیت و وحدت ملی طراحی شده، گواهی آشکار بر نیات خصمانه و تهدیدات پایدار علیه تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران است. حزب پان‌ایرانیست ضمن ابراز عمیق‌ترین همدردی‌ها با خانواده‌های این جان‌فدایان شجاع و تعهد بر پایبندی به اصول پاسداری از کیان و استقلال کشور، تأکید می‌کند که چنین اقدامات خصمانه‌ای، نه تنها اراده ملت ایران را در دفاع از امنیت و صلح پایدار در مرزهایش تضعیف نخواهد کرد، بلکه عزم ملت در برابر چنین تهدیداتی را قوی‌تر و استوارتر خواهد ساخت.

حزب پان‌ایرانیست با ابراز نگرانی از فقدان دولتی متعهد به منافع امنیتی کشور، از معدود مقامات نظامی و سیاسی ایرانخواه درخواست دارد که با اقدامات قاطع و راهبردی، ضمن پیگیری‌های حقوقی و سیاسی در مجامع بین‌المللی و منطقه‌ای، با عوامل و حامیان این جنایات برخوردی محکم و بازدارنده کرده و ریشه‌های این‌گونه اعمال تروریستی را خشکانده و زمینه‌های امنیت و ثبات در کشور را تضمین کنند.

شورای رهبری حزب پان‌ایرانیست
شنبه پنجم آبانماه ۱۴۰۳خورشیدی - ۲۵۸۳ شاهنشاهی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

26 Oct, 13:04


گنبد وقاحت!
می گفتند اگر در بیرون ایران نجنگیم مجبوریم در تهران بجنگیم!
کسانی که چهل و پنج سال با شعارهای ایران برباد دهنده بر طبل جنگ کوبیدند اکنون بهمین راحتی به ریش ملت می خندند!

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

25 Oct, 11:41


حزب پان‌ایرانیست ≠ pinned «بیانیه حزب پان‌ایرانیست در محکومیت کشتار و سرکوب کردها و نقض حقوق بشر حزب پان‌ایرانیست با ابراز تاسف عمیق از جنایات ضد بشری و کشتارهای وحشیانه‌ای که به دست دولت ترکیه و رژیم اردوغان علیه مردم کرد در شمال سوریه و سایر مناطق کردنشین انجام می‌شود، این اقدامات…»

حزب پان‌ایرانیست ≠

25 Oct, 10:27


Statement of the Pan-Iranist Party Condemning the Massacres and Suppression of Kurds and Violations of Human Rights

The Pan-Iranist Party expresses profound sorrow over the inhumane crimes and brutal massacres perpetrated by the Turkish government and the Erdoğan regime against the Kurdish people in northern Syria and other Kurdish regions. We vehemently condemn these actions.

We believe that there is no justification for the use of military power against civilians and the violation of human rights. The massacre of innocent people and military attacks on residential areas, bakeries, power stations, and public infrastructure—resulting in the death of twelve civilians and injuring twenty-five others—constitute a gross violation of human rights and pose a serious threat to the security and stability of the region.

We urge the international community and organizations, including the United Nations and human rights bodies, not to remain silent in the face of these atrocities. While condemning the silence of the UN Secretary-General, we demand decisive action. We call for an investigation and legal pursuit of these crimes against humanity, as well as an immediate ceasefire and establishment of peace in the Kurdish regions.

The Pan-Iranist Party also urges all nations and human rights defenders to support the rights of Iranian Kurds across the border and amplify the voices of these oppressed people to the world. We demand accountability from those responsible for these atrocities and an immediate halt to the suppression and killings.

These actions not only undermine the rights of Kurds but also violate the fundamental principles of human rights and human dignity and must be stopped at all costs.

The Pan-Iranist Party, emphasizing the importance of solidarity and unity against oppression, supports all people of Iran and the Kurds separated from their historical homeland in their struggle for their rights. We hope for a day when all peoples of historical Iran, regardless of nationality, religion, or ethnicity, can live in peace and freedom.

Long live Iran!

Leadership Council of the Pan-Iranist Party
Friday, 25/10/2024

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

25 Oct, 10:25


بیانیه حزب پان‌ایرانیست در محکومیت کشتار و سرکوب کردها و نقض حقوق بشر

حزب پان‌ایرانیست با ابراز تاسف عمیق از جنایات ضد بشری و کشتارهای وحشیانه‌ای که به دست دولت ترکیه و رژیم اردوغان علیه مردم کرد در شمال سوریه و سایر مناطق کردنشین انجام می‌شود، این اقدامات را به شدت محکوم می‌کند.

ما معتقدیم که هیچ توجیهی برای استفاده از قدرت نظامی علیه غیرنظامیان و نقض حقوق بشر وجود ندارد. کشتار مردم بی‌گناه و حملات نظامی به مناطق مسکونی، نانوایی ها، ایستگاههای برق و زیرساختهای عمومی، کشته شدن دوازده غیرنظامی و مجروح شدن بیست و پنج تن دیگر نقض فاحش حقوق بشر و تهدیدی جدی برای امنیت و ثبات منطقه محسوب می‌شود.

ما به جامعه جهانی و سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشری هشدار می‌دهیم که در برابر این جنایات سکوت نکنند و ضمن محکوم کردن سکوت رئیس سازمان ملل می‌خواهیم که با قاطعیت اقدام کنند. ما خواستار بررسی و پیگیری حقوقی این جنایات علیه بشریت و درخواست آتش‌بس فوری و برقراری صلح در مناطق کردنشین هستیم.

حزب پان‌ایرانیست همچنین از تمامی ملت‌ها و نهادهای مدافع حقوق بشر می‌خواهد که به حمایت از حقوق کردهای ایرانی آنسوی مرز بپردازند و صدای این مردم ستمدیده را به گوش جهانیان برسانند. ما خواستار پاسخگویی مسئولان این جنایات و توقف فوری سرکوب‌ها و کشتارها هستیم.

این اقدامات نه تنها به حقوق کردها بلکه به اصول بنیادین حقوق بشر و کرامت انسانی لطمه می‌زند و باید به هر قیمت متوقف شود.

حزب پان‌ایرانیست، با تأکید بر اهمیت همبستگی و اتحاد در برابر ظلم و ستم، از تمامی مردم ایران و کردهای جدا مانده از موطن تاریخی ایران، در دفاع از حقوق خود حمایت می‌کند و امیدواریم که روزی فرا برسد که همه ملت تاریخی ایران، بدون توجه به ملیت، مذهب و قومیت، در صلح و آزادی زندگی کنند.

پاینده ایران
شورای رهبری حزب پان‌ایرانیست
آدینه، چهارم آبان ماه ۱۴۰۳ خورشیدی - ۲۵۸۳ شاهنشاهی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

25 Oct, 06:04


صد و پنج سال پیش در چنین روزی مصادف با چهارم آبان ۱٢٩٨ خورشیدی محمدرضا شاه پهلوی(آریامهر)، فرزند رضاشاه بزرگ به همراه خواهر دوقلوی خود شاهدخت اشرف پهلوی به دنیا آمد.
وی بدنبال استعفای پدر خود در سال ۱٣٢۰ پادشاه ایران شد. در طی سی و هفت سال حکومت با ادامه اصلاحات و نوسازی که رضاشاه بزرگ آغاز کرده بود و کشور ما را از بند استبداد سلاطین قاجار و استعمار بیگانگان و استثمار آخوند و خان و بازاری نجات داده بود موجبات رشد و شکوفایی ملت ایران را فراهم کرد و ایران را از یک کشور عقب افتاده و بدوی در رده کشورهای رو به توسعه و حتی در مواردی کشورهای توسعه یافته قرار داد. شوربختانه کسانی که منافع نامشروع خود را در زمان حکومت پهلوی ها از دست داده بودند با همدستی عوامل بیگانه و سؤاستفاده از احساسات مذهبی مردم کشور را به آشوب و آتش کشیدند و او نیز که حاضر به برخورد خشن با مردم خود نشد کشور را ترک کرد.

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

25 Oct, 00:46


در بخشی تازه که بر روی وبسایت رضا پهلوی ایجاد شده است، از این پس به برخی پرسش‌های متداول هم‌میهنان پاسخ می‌دهم. این بخش به مرور با پاسخ به پرسش‌های بیشتر به روز می‌شود.

‏https://www.rezapahlavi.org/#qa

@OfficialRezaPahlavi

حزب پان‌ایرانیست ≠

24 Oct, 18:14


‍ بی‌روح شدن قدرت از نگاه ایوان کلیما


حکایت عجیبی است این بی عملی و ناتوانی حکومت‌های دیکتاتوری بحران‌زده در قبال حوادثی که پشت سر هم گریبان‌شان را می‌گیرد.ایوان کلیما،نویسنده‌ی چک ، به این عارضه ،"بی‌روح شدن قدرت " می‌گوید:

آدم‌هایی که قدرت را نمایندگی می‌کنند انگار روحشان را وانهاده‌اند و کالبدی بیش برایشان باقی نمانده و نگرانند که حتی این کالبد فاقد روح (پست‌ها و مناصب،و انواع امتیازات نومن کلاتوریایی)را نیز از کف بدهند.سیستمی که زمانی فعال و کارآمد به نظر می‌آمد، حالا سنگین و کند و ناتوان شده،خلاقیتش را از دست داده و در مواجهه با سیل بحران‌ها هیچ چاره ای ندارد جز انکار بحران‌ها یا متوسل شدن به پروپاگاندایی نخ نما شده و زور عریان .قشر صاحب امتیاز و قدرت به مرور زمان به فساد مالی گراییده و چاق و تنبل و نالایق شده و خودش به جای حل بحران‌ها زاینده‌ی بحران‌ها شده است .این قشر قادر به عرضه چهره‌های لایق و کاریزماتیک،که قادر به حل مسائل باشند،نیست.دولت عملا به دست"هیچ کسان" افتاده و این حضراتی که همه چیزشان را از سیستم دارند حالا که سیستم به ورطه بحران‌ها افتاده نمی‌توانند هیچ کاری برایش بکنند.سیستم به این ترتیب حتی قادر نیست در یک هم‌اندیشی جمعی اهداف اصلی و راهبردی خود را از نو تعریف و در روش‌هایش برای دستیابی به این اهداف تغییراتی ایجاد کند.در یک کلام، سیستم حتی عاجز از تغییرات روبنایی و ظاهر ی است.و این در حالی است که جامعه وارد مرحله تحول‌خواهی شده.حاکمان نمی‌توانند به روش‌های سابق حکومت کنند و مردم نمی‌خواهند به روش های سابق از حکومت تمکین کنند.سیستم در طول حیاتش اجازه نداده که افکار و عقاید گوناگون مطرح شوند و فعالیت فکری را عملا ناممکن کرده و جان و ذهن آدم‌ها را در قالب‌های تنگ فروریخته و حالا که نیاز به اندیشه و ابتکار عمل دارد نه اندیشمندی برایش باقی مانده نه مبتکری. ترس و احتیاط موجب نابودی خلاقیت‌ها حتی در بین نیروهای خودی شده و در نتیجه امید چندانی برای به عرصه آمدن اندیشمندان و عقلا برای حل بحران‌ها باقی نمانده است.

بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari

حزب پان‌ایرانیست ≠

24 Oct, 15:58


مقایسه ای میان بودجه سال جاری ایران و سوئد

روز سه شنبه ۲۲ اکتبر مسعود پزشکیان رئیس جمهور انقلاب اسلامی لایحه بودجه سال جاری کشور ۸۹ میلیونی ایران را تسلیم مجلس کرد.

بودجه سال جاری با احتساب ارز آزاد معادل ۱۰۰ میلیارد دلار است. بودجه پنجمین کشور ثروتمند جهان از نظر منابع معدنی. سهم هر ایرانی از این بودجه معادل ۱۱۲۳ دلار است.

به گزارش کانال خبری استکهلمیان
ماه گذشته خانم الیزابت سوانتسون وزیر دارایی پادشاهی سوئد نیز بودجه سال جاری کشور ۱۰ و نیم میلیونی سوئد را تسلیم پارلمان این کشور کرد.

بودجه سال جاری میلادی سوئد معادل ۱۲۷ میلیارد دلار است. بودجه کشوری سردسیر در شمال اروپا که تقریبا فاقد هر گونه منابع معدنی است. سهم هر سوئدی  از این بودجه معادل ۱۲،۰۹۵ دلار است.

@stockholmian
@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

24 Oct, 10:13


مردم ایران را خبر کنید که دانه انجیر معابد رسول‌اف، دو طبقه روی کیک محبوب من گذاشت. مردم ایران را خبر کنید که دانه انجیر معابد درهم شکستن تام و تمام عمارت ورشکسته هنری جمهوری اسلامی بود. رسول‌اف چنان با این فیلم به حاتمی‌کیاهای جمهوری اسلامی شلیک کرد که رنگ ارغوان، قلاده‌های طلا، سیانور، بادیگارد و بقیه آشغال‌های هنری جمهوری اسلامی پودر شدند و از بین رفتند. رسول‌اف در دانه انجیر معابد نه فقط بیحجابی کیک محبوب من را تثبیت کرد که فیگور آدم امنیتی خوبه سینمای سپاه را که دهه‌های متوالی به عنوان بستر هنری و سینمایی تثبیت شده بود، به خاک و خون کشید. بچه ۲۱ ساله بازجوی این مملکت گفت بابا تو میترسی! چرا باید در مقابل خدا دست به سینه وایستاد! کی گفته هر چه میگویند ما باید اطاعت کنیم. کی گفته اسم این اعتراض اغتشاش است و هدفش لخت شدن؟ رسول‌اف رل هنری آدم امنیتی خوبه حاتمی‌کیا، بهروز شعیبی، محمد حسین مهدویان، نرگس آبیار، رضا زهتاچیان و بقیه مزدوران سینمایی جمهوری اسلامی را به عنوان یک جانی، یک بیمار روانی، یک زورگوی مردسالار حرفه ای لخت کرد، جلو مردم گذاشت و از پرسپکتیو او ترس مقامات و عناصر جمهوری اسلامی را از انقلاب باشکوه عزیزمان به نمایش گذاشت. دانه انجیر معابد پرچم افتخار مردم ما در مبارزه با نظام است در عین حال و به موازات این، دریچه بزرگ تحقیر جمهوری اسلامی، زبون نشان دادن همه اجزاء درهم ریخته این حکومت است. جلو بازجوی این نظام جوانهای دسته گل ایران می‌ایستند. به دخترش با تهدید و زور می‌گوید که برای بازجویی جلوی دوربین بنشبند، بنازم به این دختر که می‌گوید ایستاده جواب پس می‌دهم. بازجویی که حاتمی‌کیاها به خاطر زدن نانشان در خون مردم از آنها  قهرمانان سینمای جمهوری اسلامی ساخته بودند را رسول‌اف پایین کشید، در مقابل مقاومت مقدس مسلح یک دختر جوان به کشتن داد !
در اپیزودهای مختلف فیلم تظاهرات مردم، اعمال خشونت جمهوری اسلامی در مقابل انها برای همیشه در این فیلم ثبت می‌شود.
از این فیلم دفاع کنید. این یک دستاورد بزرگ برای ماست. دستاوردهایتان را روی دست بگیرید. بزرگ کنید. توی دهان مدافعین رژیم و نق و نوق‌ها و توطئه هایشان بزنید. محمد رسول‌اف دین خود را به عالیترین وجه ممکن به انقلاب زن، زندگی، آزادی پرداخت کرد. انقلاب عزیز ما را در هارد تاریخ جاودانه کرد.
درود بر تو هنرمند باشرف بزرگ!


مهرنوش موسوی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

24 Oct, 04:56


برای پان‌ایرانیستها مهر به ایران چونان باور به خداوند یکتا است. اگر قرار باشد روزی از پیمان با خداوند بگسلیم در آن روز شاید از مهر به ایران نیز دل برکنیم و تا خدا هست که همیشه خواهد بود ایران هست و تا ایران هست پان‌ایرانیسم خواهد بود در هر جلوه و به هر نام


حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۲ - امردادماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

23 Oct, 16:22


«امشب که این جایزه را می‌پذیرم، نه فقط برای خود، بلکه برای مردم ایران می‌پذیرم. این افتخار متعلق به آن‌هاست. آن‌ها معماران واقعی صلح هستند. دهه‌هاست که آنان زیر یوغ رژیمی ظالمانه متحمل رنج‌های غیرقابل تصور شده‌اند؛ رژیمی که تلاش کرده است امیدها و آرزوهای‌شان را نابود کند. اما با وجود همه این‌ها، آن‌ها همچنان برخاسته‌اند و همچنان برای تحقق تمدن بزرگ ما مبارزه می‌کنند.»

ویدئوی کامل و با زیرنویس فارسی سخنرانی پذیرش جایزه سالانهٔ بنیاد ریچارد نیکسون با عنوان «معمار صلح»

سه‌شنبه ۲۲ اکتبر ۲۰۲۴ (۱ آبان ۱۴۰۳/۲۵۸۳)

متن کامل سخنرانی

@OfficialRezaPahlavi

حزب پان‌ایرانیست ≠

23 Oct, 09:42


🛎اعلیحضرت #رضاشاه_دوم در بخشی از سخنرانی‌شان در مراسم دریافت جایزه سالانه «معمار صلح» بنیاد ریچارد نیکسون گفتند: اغلب به من می‌گفتند تو تنها هستی، ثروتی نداری، حمایت بین الملل را نداری، ارتشی نداری اما اکنون یک ارتش واقعی دارم، هم‌میهنان

#پاینده_ایران_جاوید_شاه


@Niyakhak_magazine

حزب پان‌ایرانیست ≠

23 Oct, 07:09


خاطرات شیخ صادق خلخالی

بخشی از کیفرخواست علیه حاکمیت فرقه‌ای (۵)

چه کسی حکم به او داد؟
می‌گوید: کم کشتم....!!

از: دکتر بیدار


در چند شماره پیشین مطالبی به نقل از خاطرات شیخ صادق خلخالی پیرامون کشتارهای او بیان داشتم. در بیان آن موارد سعی شد تا آنجا که مقدور بود حفظ امانتداری بشود هرچند بسیاری از خوانندگان چنین تصور می‌کردند که آنچه پیرامون ارتکاب این قتل‌ها از سوی شیخ صادق خلخالی بیان شده است ممکن است بیان مطالبی باشد لااقل به نقل از مضمون ولی نظر همگانی را بر این نکته جلب می‌نماییم که هرگز چنین نیست و آنچه به نقل از دو مجلد کتاب خاطرات شیخ صادق خلخالی اولین قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب نقل گردیده است عیناً نقل بدون تحریف از خاطرات اوست.
اکنون این نکته شایان توجه است که چه کسی و چگونه شیخ صادق خلخالی را با اختیارات تامه به عنوان حاکم شرع به این سمت برگزید و او را مباشر انجام چنین محاکماتی نمود؟!
در این مورد برای آنکه جای هیچ تردید و گفتگویی باقی نماند، آن بخش از خاطرات او را که در کتاب «ایام انزوا» جلد دوم بیان می‌نماید عیناً نقل می‌کنم :
... وقتی انقلاب پیروز شد به خدمت حضرت امام راحل (ره) رسیدم. ایشان پیشنهاد کردند که شما در دادگاه‌های انقلاب اسلامی شرکت کنید. ایشان معتقد بودند که این سمت را باید به عهده کسی گذاشت که وارد به قضاوت شرعیه و مبانی فقهی باشد. ایشان مرا واجد این شرایط می‌دانستند و به من پیشنهاد کردند که مسئولیت دادگاه‌های انقلاب را بر عهده بگیرم...
بنابراین همانگونه که نامبرده بیان داشته است:
۱ - آیت‌الله خمینی، شیخ صادق خلخالی را هرگاه بر مبانی فقهی، آنهم به حدی که قضاوت شرعی دادگاه‌های انقلاب با او باشد می‌دانست!
۲ - حتی در موردی که شیخ صادق خلخالی، اندکی تردید می‌کند و می‌گوید: «...این برای من سنگین است..» ایشان می‌گویند: «....سنگین نیست، من پشتوانه شما هستم....».
حال برای اینکه موضوع چگونگی تعیین شیخ صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب کاملا مشخص گردد متن حکمی که آیت‌الله خمینی برای شیخ صادق خلخالی صادر نموده است عیناً به نقل از کتاب خاطرات نامبرده (ایام انزوا) درج می‌گردد و آن چنین است:

باسمه تعالی
۲۶ع۹۹۱
جناب حجةالاسلام آقای حاج شیخ صادق خلخالی دامت‌ افاضاته
به جنابعالی مأموریت داده می‌شود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل می‌شود حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید.
روح‌الله الموسوى الخمينی

شایان تذکر است که این حکم در تاریخ ۵ اسفندماه ۱۳۵۷ - ۲۶ ربیع‌الاول ۱۳۹۹ - در مدرسه علوی که مقر استقرار رهبری انقلاب بوده است صادر گردیده و در صفحه ۲۱۵ جلد ششم مجموعه آثار (صحیفه امام خمینی) درج گردیده است.
پس از انجام مذاکرات در حضور آیت‌الله خمینی، شیخ صادق خلخالی به مدرسه رفاه باز می‌گردد و عده‌ای از بازداشت شدگان در مدرسه رفاه را جابجا به قتل می‌رساند که به نوشته شخص شیخ صادق خلخالی از جمله این اعدامی‌ها آقایان نصیری، رحیمی، ناجی و خسروداد بودند. او سپس این برنامه را همچنان ادامه می‌دهد و در موارد متعدد اعدام‌هایی که انجام می‌شود مورد تأیید شخص آیت‌الله خمینی قرار می‌گیرد. شایان توجه است که این شخص در کتاب خاطرات خود عیناً چنین می‌نویسد:
«.... من حاكم شرع بودم و پانصد و چند نفر از جانیان و سرسپردگان رژیم شاه را محاکمه و اعدام کردم و صدها نفر از عوامل غائله‌های کردستان و گنبد و خوزستان و.... را هم کشتم؟! و اکنون در مقابل این اعدام‌هایی که کردم نه پشیمانم و نه دچار عذاب وجدانم.... تازه معتقدم که کم کشتم....»؟!
چنین است وضع کشتارهای این مأمور و به هر حال آمری هم داشته است - به دلالت اوراق کتاب خاطرات او!؟

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۲ - امردادماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

23 Oct, 05:02


‏باعث افتخارم است که جایزه سالانه «معمار صلح» بنیاد ریچارد نیکسون را بپذیرم. من این جایزه را به نمایندگی از هم‌میهنانم و به یاد و احترام همه آنهایی دریافت می‌کنم که جان خود را در راه آزادی ایران فدا کرده‌اند.

‏این مراسم و سخنانم را می‌توانید به صورت زنده در لینک زیر ببینید.

@OfficialRezaPahlavi

‏https://www.youtube.com/live/RKLLALxzfmo

حزب پان‌ایرانیست ≠

20 Oct, 08:18


پیامی از: شادروان محسن پزشکپور (پندار)

به نام خداوند جان و خرد

وضع قانون «اساسی حاکمیت فرقه‌ای»
طغیان بر ضد «امنیت ملی»، «نظم عمومی» و «حاکمیت ملت»

بخش ۲ از ۲


حقیقت اینکه: نخستین پایگاه توقف و بررسی ما، برای شناخت حقایق و برای درک مفهوم به مسلخ بردن «امنیت ملی جامعه ایرانی» باید در همین مقطع از تاریخ باشد.
طی هزاران سال ملت بزرگ ایران در این جایگاه جغرافیایی و سیاسی از جهان و نیز در این پایگاه از فرهنگ بشریت، هجومها و پورشهای بسیار دیده است ولی هیچ یک بمانند حوادث و وقایع این مقطع از تاریخ که به وقوع «روز واقعه - ۲۲ بهمن» انجامید هرگز «امنیت ملی» و نیز «نظم عمومی» جامعه ایرانی را به این حد مورد یورش و طغیان قرار نداده است.
۴ - اهداف طغیان ستمگران جهانی بر ضد «امنیت ملی» جامعه ایرانی پس از وقوع «روز واقعه»، یکی پس از دیگری دنبال گردید که مهمترین آن، چگونگی برگزاری به اصطلاح، آیین تصویب قانون اساسی حاکمیت پس از روز واقعه بود. حوادثی که پیش از هنگام به اصطلاح انتخابات مجلس وضع قانون اساسی این حاکمیت یکی پس از دیگری پیاده گردید و نیز حوادث پس از آن حکایت از آن داشت که موجودیت «امنیت ملی» و «حاکمیت ملت» در زیر حرکت هول انگیز توفانی که برخاسته بود در هم کوبیده می‌شد. گذشته از صحنه‌های خونین کشتارها و ترورها و در هم کوبیدن بنیان سازمان‌های نظامی و اداری و سیاسی کشور، حوادث مذکور آنچه را از مفهوم «امنیت ملی» و «حاکمیت ملت» و نظم عمومی تجسم می‌نماید بالمره نقض نمود:
یکم - رهبری آن حرکت و توفان ویران کننده بر خلاف وعده برای تشکیل مجلس مؤسسان به اتفاق دولت موقت نظر بر تشکیل مجلسی با تعدادی اندک بعنوان «مجلس خبرگان» دادند!
دوم - در چنان شرایطی حتی برای آن مجلس فرمایشی و محدود، بعضی از مناطق از جمله مناطق کردنشین و غیره از شرکت در جریان انتخابات محروم شدند!
سوم - با انقضای دوره نمایندگی چنان نمایندگانی، رهبری آن وقایع به ادعای ولایت از سوی مردم؟! مدت نمایندگی آنها را از سوی مردم؟ تا پایان کار تنظیم قانون اساسی «حاکمیت فرقه‌ای» تمدید نمود؟!
بدینسان، در این مرحله از حوادث پس از «روز واقعه» و در مرحله اول بنیانگذاری «نظام حاکمیت فرقه‌ای» آنچه از آن بعنوان «امنیت ملی» و «حاکمیت ملت» تلقی می‌شود به مسلخ تاریخ برده شد و بر چنین بنیانی که بدن سلاخی شده و خون آلود «امنیت ملی» و «نظم عمومی» جامعه ایرانی در زیر پا لگدمال شده بود، اساس حاکمیت برخاسته از چنان انتخابات و چنان قانون اساسی را برپا نمودند که در مفهوم و منطوق، بالمره در تعارض با «امنیت ملی» و «نظم عمومی» و «حاکمیت ملت است.
امید آنکه در سخنی دیگر به این مهم بپردازیم.

تهران - امردادماه ۱۳۸۱

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره ۵۲ - امردادماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

20 Oct, 08:18


پیامی از: شادروان محسن پزشکپور (پندار)

به نام خداوند جان و خرد

وضع قانون «اساسی حاکمیت فرقه‌ای»
طغیان بر ضد «امنیت ملی»، «نظم عمومی» و «حاکمیت ملت»

بخش ۱ از ۲


در بررسی‌های پیشین موضوع شناخت ملت، در مفهوم و جایگاه اساسی و واقعی آن - تاریخ و اجتماع - به عنوان یک پدیده و مقوله اصیل و غیر قابل تغییر به بررسی کشانیده شد نتیجه آنکه مفهوم اصطلاحاتی چون امنیت ملی و نیز نظم عمومی در چارچوب شناخت این مفاهیم از «ملت» قابل تصور تواند بود.
از این دیدگاه است که می‌بایست وظیفه هر دستگاهی را برابر ملت و در نتیجه برابر مقوله «امنیت ملی» و به تبع آن برابر مقوله نظم عمومی مورد بررسی و شناخت قرار داد. نتیجه گیری از بررسی پیشین این بود که چگونه در حاکمیت‌های برخاسته از حرکت‌های ضد ملی و حاکمیت‌های فرقه‌ای موضوع «مصلحت نظامات حاکمه» جایگزین اصل«مصلحت ملی» و حتی «مصلحت کیش و آیین» می‌گردد.
در مسیر این بررسی می‌بایست به این نکته توجه نمود که حاکمیت‌های فرقه‌ای برای حفظ موجودیت تحمیلی خود در وجوه گوناگون، اجتماعی، سیاسی و تاریخی «مصلحتهای ملی» و در نتیجه «امنیت ملی» و «نظم عمومی جامعه ملی» را به بازی می‌گیرند و این مصلحت‌ها را که با موجودیت ملت بستگی دارد و به بیانی دیگر موجودیت ملت وابسته به آنها است در پای مصلحت‌های نظامات حاکمه قربانی می‌کنند.
اکنون، در این برهه از زمان آنچه به عنوان «حاکمیت جابرانه و ظالمانه کنونی» پس از «روز واقعه» بر ملت ستم کشیده ایران، در مسیر انجام یک توطئه وسیع و دیرین جهانی تحمیل گردید، بطور کلی «امنیت ملی» و در نتیجه «نظم عمومی» جامعه بزرگ ایرانی را مورد تهدید قرارداده است. اکنون«مصلحت‌های ملی» جامعه بزرگ ایرانی وجوه گوناگون «امنیت ملی» این جامعه و نیز اصول و مبادی «نظم عمومی و دیرین» آن مورد تهاجم و طغیانی قرار گرفته است که محوریت آن با نظام «حاکمیت فرقه‌ای» کنونی می‌باشد.
با چنین شناخت و بررسی است که نگاهی اجمالی بر وجوه گوناگون این طغیان خسران بار بر ضد «امنیت ملی» و «نظم عمومی» از سوی حاکمیت فرقه‌ای مبادرت می‌نماییم:
الف - از نظر به اصطلاح قوانین نظام «حاکمیت فرقه‌ای»:
۱ - چگونگی وضع قانون اساسی نظام حاکمیت فرقه‌ای از ابتدا دلالت بر نفی وجود یک پارچه ملت ایران و بویژه نقض اصل «حاکمیت ملت» را داشت.
۲ - گذشته از آنکه حوادث مربوط به «روز واقعه - ۲۲ بهمن ۵۷» چه پیش از آن و چه پس از آن، عوامل و حرکت‌هایی که برای ایجاد این واقعه چه بگونه آمران و چه بگونه مأموران، حکایت از آن داشت که زمینه‌های یک طغیان وسیع و حتی جهانی بر ضد «امنیت ملی» و «حاکمیت ملت ایران» در مفهوم کلی تاریخی و جغرافیایی و سیاسی آن، صورت می‌گرفت همگی دلالت بر انجام این «طغیان دهشتناک» علیه جامعه بزرگ ایرانی را داشت. در انجام این توطئه و طغیان برخی از عوامل حاکمیت وقت تا رده‌های گوناگون دیگر مشارکت داشتند که مهر تأیید بین‌المللی آن از سوی قدرت‌های استعماری بوسیله کنفرانس «گوادولپ» بر زیر این تومار «سیاه» نقش بست!
۳ - سیاست‌های استعمارگر اعم از دارندگان«هفت صندلی» در کنفرانس مزبور، در آن زمان و حتی نیروهای متجاوزی که «صندلی هشتم» بعنوان مزد همکاری‌های او در باشگاه ستمگران جهانی به وی اعطاء گردید یعنی «اتحاد جماهیر شوروی سابق و روسیه کنونی» و نیز عوامل برخاسته از آن توطئه سعی می‌نمایند که اثرات مستقیم این یورش جهانی را که نه تنها تیره روزی ملت بزرگ ایران را که تنشها و نابسامانیهای جهانی را با خود داشت در زیر پوشش‌های وسیع تبلیغاتی پنهان نمایند!

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

19 Oct, 11:53


مناطقی که در دوران پادشاهی پهلوی به خاک ایران بازگردانده شدند.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

19 Oct, 08:19


سر مار کجاست؟

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

19 Oct, 03:33


نخستین جمله فارسی قانون اساسی جمهوری بربرهای اسلامی می‌گوید این حکومت خواسته امت اسلام برای ایرانیان است:

"قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که «انعکاس خواست قلبی امت اسلامی» می‌باشد."

به زبان دیگر ما بردگان و موالی امت اسلامی هستیم و خودمان امضا کرده‌ایم که دار و ندار و هستی و نیستی ما، برای مسلمانان پاکستان و فلسطین و یمن و دیگر بربرستان‌های اسلامی است.
آیا هیچ ملتی در تاریخ اینگونه خودش را لجن‌مال و بی‌شخصیت کرده است؟ چه شد که ما شایستگی شاهنشاهی را باختیم؟

میلاد آقایی

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Oct, 20:57


Fifty-three years ago today, the Imperial Iranian Navy successfully conducted an amphibious operation to restore Iran's sovereignty over the three strategically significant islands in the Strait of Hormuz—Greater Tunb, Lesser Tunb, and Abu Musa—which had been under British occupation for over eight decades. This move was part of Iran's broader effort to reassert its territorial integrity and to end colonial influence in the region.

At the time, Prime Minister Amir-Abbas Hoveyda issued an official statement declaring the reintegration of these islands into Iran’s national territory. It is crucial to note that when this historic decision was announced, the United Arab Emirates had not yet been established as a sovereign state. The UAE would only come into existence later, in 1971, and its claims to these islands emerged after its formation.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Oct, 18:17


‍ چگونه «عمق راهبردی» تبدیل شد به «پاشنه آشیل»

شوروی به کشورهای اقماری‌اش نفت و غلات رایگان می داد تا امپراتوری خود را در اروپای شرقی و مرکزی حفظ کند.
بلغارستان،لهستان،مجارستان،چکسلواکی،رومانی و آلمان شرقی نفت و غلات مفت «برادر بزرگ »را بلافاصله پس از دریافت به کشورهای اروپای غربی به قیمت بازار آزاد می‌فروختند تا ارز حاصله را صرف اقتصاد سوبسیدی رو به زوالشان بکنند.شوروی سالیانه سی میلیارد دلار را صرف "کمک" های اقتصادی و تسلیحاتی به کشورهای تحت سلطه‌اش می‌کرد در حالی که اقتصاد ویران داخلی خودش به شدت به این پول نیاز داشت.اما کار به جایی رسید که ادامه این روال ناممکن شد.کشور سلطه گر بیش از این قادر به خرج کردن برای حفظ امپراتوری‌اش نبود.پل کندی،مورخ انگلیسی، به درستی می‌گوید «چنانچه یک کشور سلطه‌گر حیطه حاکمیت خود را در امور خارجی بیش از حد گسترش دهد، نه تنها منافعی را نصیب خود نمی‌کند بلکه به واسطه هزینه‌های سنگینی که برای حفظ امپراتوری‌اش متحمل می‌شود خود را در معرض فروپاشی قرار می‌دهد. اصولا راز نابودی امپراتوری‌ها در همین ویژگی نهفته است.» شوروی گمان می‌کرد که امپراتوری اروپایی‌اش «عمق راهبردی»‌اش است اما اشتباه می‌کرد .به عبارتی همین"عمق راهبردی" نهایتا تبدیل شد به پاشنه آشیل‌‌ این نظام .شوروی مجبور بود برای حفظ امپراتوری‌اش علاوه بر صدور نفت و غلات رایگان،بخش عمده‌ای از بودجه سالیانه‌اش را هم صرف تولید تسلیحات و نیروهای نظامی‌اش بکند.در نتیجه ،پول چندانی برای تقویت اقتصاد داخلی‌اش باقی نماند .و نهایتا آنچه سرنوشت این کشور را رقم زد نه تعداد موشک‌های اتمی‌اش که تعداد کاغذ توالت‌ها و پوشک‌های موجود در قفسه‌های فروشگاه‌هایش بود.

بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Oct, 12:54


«اروپا و جزایر سه‌گانه»


جنگ روسیه در اوکراین باعث شد ایران خنجر دیگری بخورد. اروپا ایران را در مورد جزایر سه‌گانه «اشغالگر» خوانده است. درست است که امارات با عصای موسای تجارت و اقتصاد و با بازی‌های بُردـ‌بُرد به خوبی یاد گرفته است کار خود را از پیش برد (کاری که البته هیچ مهارت شگرفی نیست، فقط لازم است ایدئولوژی چپ عقل سلیم را فلج نکرده باشد)، اما این فقره، یعنی این همراهی عجیب اروپا با امارات و غش کردن اروپایی‌ها در آغوش امارات بیشتر پیامد جنگ اوکراین و دوستی خاله‌خرسۀ روسیه با ایران است تا نتیجۀ مهارت عقل‌سلیمِ اماراتی. برویم عقب‌تر...

اوایل سال ۲۰۲۲ ــ زمستان ۱۴۰۰ ــ اولیانوف، نمایندۀ روسیه در مذاکرات هسته‌ای، مَرد پرحرفِ مذاکرات که همیشه دست‌به‌توئیت بود و بر اساس تعداد بطری‌ها روی میز مذاکرات هسته‌ای خبرهای خوش توئیت می‌کرد، در توئیتی نوشت «فقط پنج دقیقه تا توافق هسته‌ای با ایران مانده است». درست می‌گفت! فقط پنج دقیقه مانده بود، منتها این شعرِ او مصرع دومی هم داشت! نگفته بود که رئیسش، پوتین، قصد دارد در دقیقۀ چهارم به اوکراین حمله کند. لشکرهای روسیه وارد خاک اوکراین شدند و اولیانوف هم که دیگر کاری در ژنو نداشت دفترـ‌دستکش را جمع کرد و کلاً رفت که رفت!

ساعت مذاکرات در همان دقیقۀ چهارم برای همیشه به خواب رفت. در جنگ روسیه و غرب توافق هسته‌ای قطعاً به ضرر روسیه بود، زیرا روسیه می‌خواست از اهرم انرژی علیه غرب استفاده کند ــ همان تئوری پوچ و بی‌نتیجۀ «زمستان سخت» که روس‌دوستان در ایران نیز از «راشاتودی» یاد گرفته بودند و تأمل‌نشده تکرار می‌کرد... وینتر ایز کامینگ! وینتر ایز کامینگ! زمستان‌ها آمدند و رفتند و از انرژی اهرمی برای روسیه درنیامد، اما بازندۀ بازیِ روسیه با کارت انرژی که بود؟ ایران! در حالی که ایران می‌توانست دریچۀ امید اروپا باشد، روسیه جلوی مذاکرات را سد کرد و ایران را به بخشی از کابوس اوکراین بدل کرد.

این اقدام امروز اروپا را نیز باید یکی دیگر از ترکش‌های جنگ اوکراین بدانیم. اگر روسیه در جنگ با اوکراین واقعاً به کمک ایران نیاز دارد، یعنی از این پس نیز فقط برای ایران هزینه دارد! وقتی خود روسیه نمی‌تواند گلیم خود را در برابر غرب از آب بیرون کشد، چه گلی قرار است سر دیگران بزند؟ کَل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی! اروپایی که با مدل اقتصادیِ سوسیال دهه به دهه ضعیف‌تر، و به جیب مالیات‌دهندگانِ اقتصاد «نئولیبرالِ» آمریکا محتاج‌تر می‌شود، مجبور شده است برای اوکراین خرج کند. امارات وارد بازی بُردـ‌بُرد با اروپا می‌شود، در حالی که روسیه ایران را درون جنگی می‌کشد که برای اروپا فقط ضرر است. پس باید منتظر ضربه‌های دیگری از جانب اروپا باشیم. اما وقتی خود چین و روسیه که ــ به خیال ما ــ طرف ما هستند پای بیانیه‌ای را امضا می‌کنند که به نفع امارات است، از اروپا چه انتظاری می‌رود؟

دولت پزشکیان هم حتی قبل از تشکیل کابینه‌اش مشخص بود قرار نیست در این معادلات دیپلماتیک تغییری دهد. وزیر خارجه روز اول آب پاک را روی دست همه ریخت و گفت ما با آمریکا مشکل مبنایی داریم. پس مسئله فقط کاستن از هزینه‌های احتمالی است (اما مگر دولت‌های قبل چنین نکردند؟). این دنیا محل بده‌بستان است. طرفداران رابطۀ اقتصادی با چین در توجیه چین‌دوستی خود می‌گویند: چین دومین اقتصاد دنیاست! یعنی شگفت‌انگیزترین و البته عصبانی‌کننده‌ترین جواب ممکن را می‌دهند! استدلال کلان ما را خُرد می‌کنند و یک تکه از آن تحویل خود ما می‌دهند! اگر ارتباط با دومین اقتصاد بزرگ دنیا مفید است، پس تخریب رابطه با اقتصادهای اول، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهمِ دنیا مطلقاً ضرر است! اتفاقاً رابطۀ اقتصادی با همان اقتصاد دوم هم زمانی واقعاً مفید است و به بهره‌کشی یک‌طرفه منجر نمی‌شود که همزمان ایران با سایر قدرت‌ها هم روابط اقتصادی داشته باشد. با هیچ پاک‌کن، با هیچ سمباده و با هیچ اسیدی نمی‌توان این اصل را از دفتر واقعیات این جهان پاک کرد! با شعار صخره‌ها جابجا نمی‌شوند. با فریاد کوه‌ها نمی‌گریزند. پس با تبلیغات صداوسیما هم نمی‌توان هزینه‌های بی‌کران انزوای ایران را انکار کرد.

نفت و گاز ما زیر خاک می‌ماند، استعداد جوانان ما هدر می‌رود و نخبگان ناامید می‌شوند، سرمایه‌هایی که باید به شمال خلیج فارس سرازیر شود، به جنوب آن می‌رود، انواع سرمایه از ایران می‌گریزد، از صادرکنندۀ گاز به واردکنندۀ آن تبدیل می‌شویم، مردمی که شصت سال پیش سوار خودروی آمریکایی، آلمانی و ژاپنی بودند، پرایدسوار می‌شوند، امید به خرید مسکن یک‌قرنی می‌شود و کشوری که آینده‌دارترین قدرت غرب آسیا به نظر می‌رسید، در برابر امارات توان دیپلماتیک لازم را برای دفاع از خود ندارد. ادامۀ این راه نیز چیزی مگر سرمایه‌سوزی در بر ندارد! والسلام!


▪️«داستان جزایر سه‌گانه»

مهدی تدینی

@tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Oct, 11:31


"دختری را کشتند، خواهرش را تبعید کردند و مادرش را زندانی"

این است رنجی که ما از رژیم اهریمنان می‌کشیم و باید بیاموزیم پایداری و یگانگی در برابر دشمن را.

خطاب به رهبر رژیم اهریمنان می‌گوییم: در برابر شما ایستاده‌ایم با هر توش و توان و هر جایگاه و پایگاهی که داشته باشیم؛ ما ایران را از شما پس می‌گیریم و فراموش نخواهیم کرد خون جوانان شایسته‌ی ایران را.

حسین کاظمی

#نیکا_شاکرمی

≠ @Niyakhak_magazine ≠

حزب پان‌ایرانیست ≠

18 Oct, 09:52


همه پرسی ملی


همه پرسی ملی را یقین دان
فراخوان رهنوردان را در این خوان

به مهر میهن این فرخنده مادر
به نام ایزد آن بخشنده یزدان

رها ساز آرمان خواهان ز هر بند
ز بند محنت و تحقیر و زندان

در این ره همتی جانانه باید
که تا بنیان بگیرد عشق سامان

نجات مام میهن در همین است
که تا پایان پذیرد جور و عصیان

به گرد هم به هر آیین برآییم
به هر آیین ببندیم عهد و پیمان

سرود زندگی را باز خوانیم
به عشق آغاز و با شادی به پایان

تو ای ایران زمین مرز گهربار
شکوه و فخر باشد بر تو ارزان

نثار پیشگاهت هر چه داریم
دهیم آسان به راهت هم سر و جان

بگو تا رهنوردان خوش بخوانند
سرود پر طنین پاینده ایران

بیا تا کاروان عهدی ببندیم
یکایک جملگی با عشق و ایمان


احمد نجفی فراهانی (کاروان)

حاکمیت ملت - نشریه داخلی حزب پان‌ایرانیست، سال پنجم، شماره‌ ۵۱، تیر ماه ۱۳۸۱

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Oct, 18:00


رژیم جمهوری اسلامی با اقدامات خرابکارانه، تروریسم و باج‌خواهی، ایران را به انزوا کشانده و جایگاه و احترام ایرانیان را در جامعه بین‌المللی خدشه‌دار کرده است. زیر سوال بردن حق حاکمیت ملی ایران بر جزایر سه‌گانه ایرانی در نشست مشترک کشورهای عربی خلیج فارس و اتحادیه اروپا، از پیامدهای ضعف و زبونی جمهوری اسلامی است. این رژیم ضدملی، بزرگترین تهدید برای آب و خاک و تمامیت ارضی ایران به شمار می‌رود.

@OfficialRezaPahlavi

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Oct, 17:52


شیاطین یکی پس از دیگری به جهنم روانه می‌شوند و مرگ آفرینان شربتی را که برای دیگران تبلیغ می‌کردند خود نوشیدند.
خاورمیانه با تَن به آتش کشیده شده به سوی آرامش گام برمی‌دارد

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Oct, 12:56


حزب پان‌ایرانیست ≠ pinned «پاینده ایران بیانیه حزب پان ایرانیست پیرامون بیانیه شرم آور اتحادیه اروپا و شورای همکاری (خلیج فارس) حزب پان‌ایرانیست ضمن ابراز نگرانی و خشم عمیق نسبت به بیانیه اخیر اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس که به‌طور نابجا از ادعای مالکیت امارات متحده عربی…»

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Oct, 10:59


پاینده ایران
بیانیه حزب پان ایرانیست
پیرامون بیانیه شرم آور اتحادیه اروپا و شورای همکاری
(خلیج فارس)


حزب پان‌ایرانیست ضمن ابراز نگرانی و خشم عمیق نسبت به بیانیه اخیر اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس که به‌طور نابجا از ادعای مالکیت امارات متحده عربی بر جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی حمایت کرده‌اند، این اقدام را به‌شدت محکوم می‌کند.

جزایر سه‌گانه از دیرباز بخش لاینفک خاک مقدس ایران بوده و هیچ‌گونه شکی در تعلق این مناطق به میهن عزیزمان از نظر تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی وجود ندارد. تلاش‌های مکرر برخی کشورها و نهادها برای تشویش افکار عمومی و تحریف تاریخ در این زمینه بی‌اساس و محکوم به شکست است.

اقدام اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس در توصیف ایران به عنوان «اشغالگر» نه‌تنها نقض آشکار حق حاکمیت ملی ایران است، بلکه به‌منزله دخالتی مستقیم و غیرقانونی در امور داخلی یک کشور مستقل می‌باشد. این اظهارات نیز به‌صراحت مغایر با اصول منشور ملل متحد است که بر احترام به تمامیت ارضی کشورها تأکید دارد.

این بیانیه، مشابه ادعاهای تجزیه‌طلبان، تلاشی است برای شکستن اراده ملت ایران، ایجاد ترس از تجزیه کشور و تحمیل فشار بر ایرانیان معترض به سیاست‌های توتالیتاریستی حاکم بر ایران. ملت ایران هرگز فراموش نخواهند کرد که در این روزهای سخت، چه کسانی در کنارشان ایستادند و چه کسانی در جبهه مقابل.

حزب پان‌ایرانیست تأکید دارد که ملت ایران هرگز در برابر تهدیدات علیه تمامیت ارضی خود کوتاه نخواهند آمد. با وحدت و اراده‌ای آهنین، در مقابل این‌گونه ادعاهای بی‌پایه و اقدامات خصمانه ایستادگی خواهیم کرد.

پاینده ایران

Statement of the Pan-Iranist Party

The Pan-Iranist Party expresses its deep concern and indignation regarding the recent statement issued by the European Union and the Gulf Cooperation Council, which unwarrantedly supports the claims of the United Arab Emirates over the Iranian islands of Greater Tunb, Lesser Tunb, and Abu Musa. We strongly condemn this action.

These three islands have long been an inseparable part of the sacred territory of Iran, and there is no doubt regarding their historical, cultural, and geographical affiliation to our beloved homeland. The repeated efforts by certain countries and organizations to confuse public opinion and distort history in this regard are baseless and destined to fail.

The actions of the European Union and the Gulf Cooperation Council in describing Iran as an "occupier" not only constitute a blatant violation of Iran's national sovereignty but also represent a direct and unlawful interference in the internal affairs of an independent nation. Such statements are explicitly contrary to the principles of the United Nations Charter, which emphasizes respect for the territorial integrity of countries.

This statement, similar to the claims of separatists, is an attempt to undermine the will of the Iranian people, instill fear of national disintegration, and exert pressure on Iranians protesting against the prevailing totalitarian policies in Iran. The Iranian people will never forget who stood by them in these difficult times and who stood in opposition.

The Pan-Iranist Party asserts that the Iranian nation will never yield to threats against its territorial integrity. With unity and unwavering resolve, we will stand firm against such baseless claims and hostile actions.

Long live Iran.

"The Leadership Council of the Pan-Iranist Party"
17th Oct-24

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

17 Oct, 09:02


ایران پنجمین کشور ثروتمند جهان از نظر منابع طبیعی و معدنی پس از روسیه، آمریکا، عربستان و کانادا

همچنین پایین ترین متوسط حقوق ماهانه در منطقه، پایین تر از لبنان و فلسطین

متوسط حقوق ماهانه یک اماراتی، ۱۱ برابر یک ایرانی و متوسط حقوق ماهانه یک فلسطینی ۲،۵ برابر یک ایرانی

CEOWORLD
معتبرترین مجله اقتصادی جهان

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

16 Oct, 17:19


درآمدی بر مبانی پان‌ایرانیسم: راهی به سوی تعادل میان فردیت و سنت‌های تاریخی-فرهنگی

بخش دوم:

در مقابل، امانوئل کانت بر این باور بود که آزادی و استقلال فردی باید در چارچوب اصول اخلاقی جهانی و عقلانی عمل کند. کانت معتقد بود که هر فرد باید به‌گونه‌ای عمل کند که بتواند اصول رفتاری خود را به عنوان یک قانون کلی برای دیگران نیز بپذیرد. از این منظر، فردیت به معنای نادیده گرفتن تعهدات اخلاقی نیست؛ بلکه هر فرد باید مسئولیت‌های خود را نسبت به دیگران و جامعه بپذیرد. برای کانت، اخلاق و فردیت دو جنبه مکمل یکدیگرند و آزادی واقعی زمانی محقق می‌شود که فرد به اصول اخلاقی پایبند باشد.

این دو دیدگاه به ما کمک می‌کنند تا به چالش میان سنت و فردیت نگاهی جامع‌تر داشته باشیم. از یک سو، پان‌ایرانیسم مانند دیدگاه کانت، بر این باور است که اخلاقیات و تعهدات اجتماعی باید در کنار استقلال فردی حفظ شوند.

از سوی دیگر، ما نمی‌توانیم نگرانی‌های نیچه را نادیده بگیریم، که معتقد است فرد باید از آزادی‌های خلاقانه خود برای رهایی از محدودیت‌های غیرمنطقی سنت‌ها استفاده کند. تعادل میان این دو نگاه، می‌تواند راهکاری مناسب برای تقویت فردیت و در عین حال حفظ هویت و اخلاقیات جمعی ارائه دهد.

یکی از چالش‌های مهم پیش روی پان‌ایرانیسم، تبیین چگونگی حفظ سنت‌ها و ارزش‌های تاریخی در دنیای مدرن است. برای رسیدن به تعادل میان سنت و فردگرایی، باید نگاه پویایی به سنت‌ها داشته باشیم. سنت‌ها زمانی زنده و مؤثر خواهند ماند که با تحولات روز تطبیق داده شوند. به‌عنوان مثال، همانطور که اشاره شد، پیوندهای خانوادگی می‌توانند با احترام به استقلال و انتخاب‌های فردی همراه شوند.

پان‌ایرانیسم در عین چارچوب محافظه کارانه خود یعنی پایبندی به سنت‌های فرهنگی، به دنبال مدرنیته‌ای است که با ریشه‌های فرهنگی ما هماهنگ باشد. این به معنای انکار تغییرات اجتماعی جهانشمول نیست، بلکه تلاش برای انطباق این تغییرات با هویت تاریخی و اخلاقی ایران است.

یکی از دغدغه‌های اصلی در مورد فردگرایی، خطر سقوط به نسبی‌گرایی اخلاقی است. پان‌ایرانیسم، با تأکید بر اخلاق جمعی و ارزش‌های اجتماعی، به‌دنبال آن است که فردگرایی به معنای بی‌اخلاقی و بی‌مسئولیتی تعبیر نشود. اخلاقیات جمعی ما که ریشه در تاریخ و فرهنگ ایران دارد، می‌تواند به‌عنوان چارچوبی برای فردیت و آزادی عمل هر شخص عمل کند. در این دیدگاه، اخلاق مانعی برای فردیت نیست بلکه به‌عنوان مسیری برای هدایت فرد به سوی رشد و تکامل فردی در کنار حفظ تعهدات اجتماعی دیده می‌شود. بنابراین، می‌توان گفت که فردگرایی مسئولانه، چیزی نیست جز تلاش برای رشد فردی در چارچوب اصول اخلاقی جامعه.

یکی از بخش‌های کلیدی در تحقق این تعادل میان سنت و فردگرایی، نقش دولت ملی آینده در حمایت از هر دو جنبه است. دولت آینده ایران باید سیاست‌هایی اتخاذ کند که هم استقلال فردی را ترویج دهد و هم از پیوندهای خانوادگی و سنت‌های اجتماعی حمایت کند. دولت می‌تواند از طریق فراهم کردن امکانات آموزشی، زیرساخت‌های اقتصادی و حمایت از نوآوری‌های فردی، به شکوفایی فردگرایی مثبت کمک کند. در عین حال، سیاست‌هایی که از ارزش‌های خانوادگی و اجتماعی حفاظت می‌کنند، باید همچنان در دستور کار قرار داشته باشند.
این اصل اساسی را نیز نباید فراموش کرد که دولت نمی‌تواند و نباید معلم اخلاق جامعه باشد اما می‌تواند با فراهم آوردن بسترهای رشد اجتماعی، جامعه را برای رسیدن به کمال و هماهنگ شدن با سیر تحول جهانی یاری دهد.

پان‌ایرانیسم به‌عنوان یک جنبش ناسیونالیستی و محافظه‌کار، بر این باور است که می‌توان بدون قربانی کردن سنت‌ها و اخلاقیات اجتماعی، به استقلال فردی دست یافت. این دیدگاه نه تنها پاسدار ارزش‌های تاریخی و فرهنگی ماست، بلکه به‌دنبال آن است که جامعه ایرانی را با تغییرات جهانی هماهنگ سازد. در این مسیر، تعادلی که میان سنت‌های اجتماعی و فردگرایی ایجاد می‌شود، کلید موفقیت در حفظ هویت ملی و توسعه جامعه‌ای پویا و مدرن است. پان‌ایرانیسم با تأکید بر مسئولیت‌پذیری فردی، اخلاق جمعی و حفظ پیوندهای خانوادگی، معتقد است که ایران می‌تواند به جامعه‌ای تبدیل شود که هم از ارزش‌های تاریخی خود محافظت کند و هم مسیر پیشرفت فردی را برای هر یک از اعضای جامعه هموار سازد.

فریاد.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

16 Oct, 17:18


درآمدی بر مبانی پان‌ایرانیسم: راهی به سوی تعادل میان فردیت و سنت‌های تاریخی-فرهنگی

بخش یکم:

پان‌ایرانیسم به‌عنوان یکی از جریان‌های ناسیونالیستی، همواره بر حفظ هویت ملی و پاسداشت سنت‌های تاریخی و اجتماعی تأکید کرده است. این تفکر معتقد است که ریشه‌های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی ایران باید به‌عنوان پایه‌ای برای توسعه و پیشرفت مدرن جامعه مورد استفاده قرار گیرند. در این چارچوب، یکی از چالش‌های پیش روی ما، ایجاد تعادلی میان حفظ این سنت‌ها و هدایت جامعه به سوی استقلال فردی و ارزش‌های مدرن است.

در این مقاله در تلاش هستم تا نشان دهم که پان‌ایرانیسم، به‌عنوان یک جنبش ناسیونالیستی و محافظه‌کار، با درک اهمیت فردگرایی و با حفظ سنت‌ها و اخلاقیات جمعی، می‌تواند جامعه را به سمت استقلال فردی هدایت کند. تعادل میان این دو امکان‌پذیر است و می‌توان بدون آسیب رساندن به هویت و پیوندهای اجتماعی، ارزش‌ها و مسئولیت‌های فردی را نیز تقویت کرد تا هر فرد در جامعه بتواند از استقلال کامل و مواهب فردیت بهره‌مند شود.

یکی از اصول اساسی پان‌ایرانیسم، پاسداشت تاریخ، فرهنگ و سنت‌های اجتماعی ایران است. خانواده، به‌عنوان واحد بنیادین جامعه ایرانی، همواره در محور این تفکر قرار دارد. از نگاه پان‌ایرانیسم، پیوندهای خانوادگی و سنتی باید حفظ شوند، زیرا این پیوستگی می‌تواند به تثبیت هویت ملی و اجتماعی منجر شود. در عین حال، در دنیای امروز که فردگرایی و استقلال فردی اهمیت زیادی یافته، این پیوندهای اجتماعی نباید مانعی برای رشد فردی و آزادی‌های شخصی باشند. بلکه می‌توان از آنها به‌عنوان چارچوبی اخلاقی و حمایتی برای توسعه فردیت و استقلال استفاده کرد. خانواده به‌عنوان مأمنی برای حمایت عاطفی و روانی، می‌تواند در تقویت فردگرایی مثبت و مسئولانه نقشی کلیدی ایفا کند.

اما باید توجه داشت که در عمل، رسیدن به چنین تعادلی با چالش‌های فراوانی روبروست. سنت‌ها، به‌ویژه در جوامع ناسیونالیستی و محافظه‌کار مانند ایران، غالباً چارچوب‌های محکمی را ایجاد می‌کنند که به سادگی با اصول فردگرایانه مدرن قابل انطباق نیستند. اگرچه در نظریه می‌توان چنین تلفیقی را متصور شد اما در عمل، این دو رویکرد اغلب در تضاد هستند. برای نمونه، سنت‌های خانوادگی در بسیاری از موارد محدودیت‌های شدیدی بر انتخاب‌های فردی اعمال می‌کنند و فردگرایی از سوی محافظه‌کاران می‌تواند تهدیدی برای این ارزش‌ها تلقی شود.
با اینحال با توجه به نقش خودآگاهی جمعی نسبت به تجربیات عینی تحت حاکمیت دینی و مقایسه این سبک تحمیلی زندگی با جوامع آزاد،  ایرانیان توانسته اند تمایزهای میان چارچوبهای دست و پاگیر و ناکارآمد با تجربیات کارآمد تاریخی را تشخیص داده و از بسیاری از موانع که بر سر راه پیشرفت و سعادت وجود دارد عبور کنند.
هرچند این نکته نیازمند بررسی بیشتر است که چگونه می‌توان خانواده را به گونه‌ای مدیریت کرد که هم فردیت افراد را به رسمیت بشناسد و هم اصول سنتی را پاس بدارد. در بسیاری از موارد، سنت‌های خانوادگی نقش کنترل‌گرانه و محدودکننده داشته‌اند و این تناقض باید مورد توجه قرار گیرد. پاسخ این است که
آموزش باید بگونه ای باشد که فرد بتواند استقلال و فردیت را در کانون خانواده بیاموزد، زیرا خانواده کوچکترین و در عین حال قدرتمندترین کانون اجتماعی است که مجموع این کانونهای کوچک کانون بزرگ جامعه را تشکیل میدهد از اینرو برای تحولات و دگرگونی های بزرگ اجتماعی باید آنرا از ریشه و بنیان آن یعنی خانواده آغاز کرد.

پان‌ایرانیسم بر این باور است که هر فرد باید مسئول اعمال خود باشد و در برابر انتخاب‌هایش پاسخگو باشد. این مسئولیت فردی در چارچوب ارزش‌های سنتی و اخلاقی جامعه ایرانی تقویت می‌شود. بنابراین، فردگرایی مورد نظر ما، به معنای بی‌توجهی به هنجارها و مسئولیت‌های اجتماعی نیست؛ بلکه برعکس، هر فرد با پذیرش نقش و مسئولیت‌های خود، می‌تواند به پیشرفت جامعه و تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند. به عبارت دیگر، استقلال فردی باید با آگاهی از تعهدات اخلاقی و اجتماعی همراه باشد.

در بررسی فردگرایی و استقلال فردی، دیدگاه‌های فیلسوفانی چون فردریش نیچه و امانوئل کانت اهمیت ویژه‌ای دارند. نیچه معتقد بود که فرد باید از قید و بندهای سنتی و اخلاقی جامعه رها شود تا به "اراده معطوف به قدرت" دست یابد. از نظر او، اخلاقیات سنتی مانعی برای شکوفایی خلاقیت و آزادی فردی است. نیچه بر این باور بود که فرد باید به دنبال ارزش‌ها و اصول شخصی خویش باشد، حتی اگر این ارزش‌ها با هنجارهای اجتماعی در تضاد باشند. از دیدگاه نیچه، اخلاقیات جمعی اغلب ابزار کنترل و سرکوب فردیت است.

@paniranist_org

حزب پان‌ایرانیست ≠

16 Oct, 14:47


پاینده ایران

"جشن مهرگان"

بیا با ما که جشن مهرگانست
خدا داند که آیینی کلانست

همیشه بانگ ساز و کوس و سُرنا
همه جا رقص پیران و جوانست

همه جا پایکوبی روبراهست
که جشن دلکش پیشینیانست

همه جا نغمه و بانگ قناری
به گلزار وطن بس بیکرانست

چنین جشنی به گیتی بی نظیرست
چو جشن ملت و آزادگانست

چنان جشن بزرگ روزگارست
تو گویی در زمین و آسمانست

چو ما را از نیاکان یادگارست
همیشه نزد ما بهتر ز جانست

کمر بسته به جنگ خصم ایران
همان آرش که با تیر و کمانست

جهان مهرگان هم عالمی است
همیشه ویژه‌ی ایرانیاست

نوای رود و چنگ و خنده‌ی گل
بدشت و برزن مُلک کیانست

سرود و نغمه‌های کبک و بلبل
به باغ و گلشن و هر بوستانست

ببینی نخبه‌های ملک ایران
کنار و همدم فرزانگانست

بیا ایران و با ما شاد و خوش باش
که جشن ماه مهر و مهرگانست

کنار جویباران هر عروسی
ببینی که لب آب روانست

همه جا دختران سرگرم رقصند
زمان پسران خوش بیانست

بیا ایران که جشن مهرگانست
که جشن ملی ایرانیانست

بیا با ما تو اندر باغ و بستان
که قُمری در درون آشیانست

چمن سرسبز و زیبا و دل انگیز
که همچون مخمل و چون پرنیانست

ز دست افشانی و آهنگ ملّی
همه جا و مکان ورد زبانست

چنین جشن بزرگ و دلنوازی
بدان بخشی ز فرهنگ کیانست

بدان پیروزی و روز رهایی
برای ملت و نسل جوانست


پاینده ایران
خشایار امیری

@paniranist_org