اما کلاس های عفونی برام جذابن.
شاید بخاطر اون آیه در کلاسش که باهاش خاطره داشتم.
یا اسم بیمارستان کامکار(جایی که برای این کورس میایم.) که از روزی که اومدم قم این بیمارستان برام جذاب بود.
.
.
زیاد میشنوم ازتون
«علی ارزششو داشت؟»
«اون همه عمر و عقب بودن از بقیه چی؟»
هیچ کدومتون تعریف درستی از ارزش داشتن ندارید.
هیچ کدومتون تعریف درستی از عقب بودن ندارید.
عقب بودن از کی؟
احتمالأ
از موقعیت کسی که در اون موقعیت حالش خوبه.
تو توی موقعیت اونی که در جایگاهی که تو دوستش داری نیست،حالت خوب نیست.
و تو از کسی عقب نیستی.
.
.
ارزش داشتن یعنی چی ؟
به دیده من،
یعنی بودن در جایگاهی که حالت خوبه.
در موقعیتی که به زندگیت لبخند میزنی.
در موقعیتی که سرت برای حتی نکرده های گذشتت هم بالاست.
اونجاست که میگی،ارزششو داشت.
درسته،
شاید اون باغ سبزی که در ذهن ما از پول،آینده یا هرچیز که باهاش رویا بهمون فروختن نباشه.
ولی من حالم خوبه.
پس ارزششو داشت.
یک سال،دوسال،پنج سال، ده سال
تلاش،برای جایگاهی که حالت خوبه،
اسمش عقب بودن نیست.