دین و غریزه
دین به مثابه یک ارباب خشن و بیرحمه که برای سادگی امور، همه چیزو با صفر و یک میسنجه. پاداش و عذاب، خوب و بد، بهشت و جهنم فقط نمونههایی ازین صفر و یکهان که ادیان برای هزاران سال به ما تحمیل کردن. تحمیل به این خاطر که تمام وجود مارو به عنوان انسان به دو قسمت تقسیم کردن، روشن و بهشتی، تاریک و جهنمی!
این نحوه تربیت باعث میشه ما به عنوان یک موجود زنده، بخش عظیمی از وجودمون رو تاریک و بد بدونیم، بدون هیچ دلیلی و فقط به خاطر این که دین همچین چیزی گفته! به نظر شما کدوم بخش یک شیر به عنوان یک حیوان خوبه و کدوم بخشش بد؟! یک شغال یا روباه چطور؟!! وقتی به هر حیوانی نگاه میکنید آیا به دیده خوب و بد بهش مینگرید یا فقط به عنوان همون چه که هست میپذیریدش؟
حالا سوال اینه که چرا همین نگاه رو ما به خودمون به عنوان یک انسان نداریم؟ فرق ما با بقیه حیوانات در آگاهی ماست. به جز این، زندگی ما از نظر فنی هیچ فرقی با زندگی یک گوسفند یا گاو نداره! درست همونجوری جفتگیری میکنیم که اونها میکنن و درست همونجوری زاد و ولد میکنیم که اونها!
موضوع فقط تفاوت در نوع رفتاریه که ما با خودمون داریم. حیوانات چیزیو درون خودشون بد نمیدونن چون از غریزهشون پیروی میکنن، ما اما به واسطه این دستورات صفر و یکی بدوی به طور کامل ارتباطمونو با غریزمون از دست دادیم تا جایی که حتا بدیهیترین نیازهای جنسی-عاطفیمونو با همین معیارهای بیرحمانه، ذبح میکنیم.
اگر اینها بد هستن، چرا در ما وجود دارند؟! اگر اینها بخشی از طبیعت وجودی ما هستند، چرا توسط ادیان مورد تقبیح قرار گرفتهاند؟ مگر نه اینکه قوه لذت رو هم خدا در ما ایجاد کرده؟ پس چطوره که براش حد و مرز مشخص میکنه؟! نکنه میخواید بگید خدا این غریزه رو در ما کاشت، اما متوجه شد که اوضاع از کنترلش در رفته پس براش حد قرار داد؟!! ینی از پیش آگاه نبوده که خلقتش به چی منتهی میشه که بعدتر بخواد با ارائه آپدیت، ضعف برنامهنویسی خودشو جبران کنه؟!!
البته که تفکر در این زمینه گیجکنندهاس! به این دلیل که ما موجوداتی زندهایم و غریزه ما طیف وسیعی از تمایلات رو شامل میشه. دقت کنید، «طیف» و نه صفر و یک!
صفر و یک زبان ماشین و روباته و نه انسان. انسان میتونه حد و مرز نامحدودی از لذت رو طلب کنه و حتا لذتهای جدید بسازه. این چیزی نیست که بشه با قالب خوب و بد یا بهشت و جهنم مورد بررسی قرارش داد. بلکه فقط و فقط واقعیت وجود ماست و تنها راه برای درک این غریزه اینه که تمام و کمال بپذیریمش و با قالبهای اینچنینی قصابی نکنیمش. این بنیادینترین راه برای دوستی با خودمون و پذیرفتن هر آن چه که به عنوان یک انسان هستیمه. تنها راه برای درمان و آشتی با غریزه قدرتمندی که درون یکایک ماست که از بدو تولد اول از همه توسط والدین و خانواده و بعد توسط جامعه و سیستم حکومتی مورد شکنجه بیرحمانه قرار گرفته. شکنجهای در همه ابعاد و به صورت بیست و چهار ساعته، از بدو تولد تا پایان عمر!
@Nonmonogamyfa