مولوی در فیه مافیه سخن جالبی در مورد چنگیز دارد: «آن وقت که دل شکسته و ضعیف بودند و قوّتی نداشتند خدا ایشان را یاری داد و نیاز ایشان را قبول کرد، درین زمان که چنین محتشم و قوی شدند حق تعالی با ضعف خلق ایشان را هلاک کند تا بدانند که آن عنایت حق بود و یاری حق بود که ایشان عالم را گرفتند نه زور و قوت».
طالبان ادعای حق و مبارزه علیه آمریکا سر میدهند. بلفرض اگر این ادعای شان را بپذیریم، تناقض روابط پنهانی، معامله دوحه و مراودات مالی شان را چگونه توجیه کنیم؟ گروهی که حقوق سیاسی باشندگان افغانستان را انکار میکند. با گذشت سهسال، هیچ راهکار سیاسی و حقوقی برای حاکمیت تعریف نکردند و در طول این دوره جز اذیت و آزار و شکنجه و پُر کردن زندانها از قوم خاص و حضور نظامی گسترده در منطقهی خاص از کار و کارنامهی این گروه بوده است. در پنجشیر که به لحاظ جغرافیایی کوچک و از لحاظ سکنه محدود است، بیستوپنج هزار نیروی نظامی جنوب مستقر است که چیزی جز یک کینهی سیاسی نیست. مردم پنجشیر در سهسال گذشته هم در داخل و هم در بیرون از جغرافیا با سختی و دشواریهای فراوانی متقابل شدند. حالا ما از مرحله سخت و سختی گذشتهایم. دوباره علیه این نیروی شر و اهریمنی در حال بسیجشدنیم. از صبر و حوصلهی مردم قهرمان ما باید سپاسگزار بود. آنان در بدترین شرایط سر به تیغ کینه خم نکردند و نشان دادند که بار دیگر آماده مبارزه و فداکاری برای آزادی هستند. بسیاریها در نخست طبل تسلیمی کوبیدند، با دشمن نشست و برخاست کردند و به عادیسازی این وضعیت تلاش ورزیدند؛ در نهایت روز به روز چهرهی این گروه که چیزی جز ویرانی در راهبرد ندارد هویدا شد. چور و چپاول، باجگیری، اختطاف، دزدی و ناامنی به حدی است که حتی مزدوران این گروه در داخل نیز به دنبال فرار و پناهند. غلامان این گروه در اقوام دیگر نیز ناراضی شدهاند و این آتش هرآن آمادهی شعلهور شدن است. این سهسال به سختی سپری شد و برداشت من آن است که فرصت آمادهشدن به نیروهای مخالف این گروه در حال رقمخوردن است. از فضای مایوسی به صفحهی امید باید برگشت، اختلافها را کنار گذاشت و برای فردای بهتر رزمید. زمان آن است که بار دیگر نعرههای بلند «الله اکبر» در هندوکش به صدا درآید!