17 نوامبر 2024
لئو پانیچ و سام گیندین
ترجمهی: دلشاد عبادی
🔸 کتاب امپراتوری هارت و نگری، که با هدفهایی آشکارا انقلابی و گاه نامفهوم نوشته شده، میزان شگفتآوری توجه جریانهای اصلی و همچنین رادیکال را به خود جلب کرده است. این نکته به خودی خود بر نیاز به بررسی جدی محتوای این کتاب دلالت میکند، اما علاقهی ما صرفاً به این دلیل نیست که این کتاب را یک اثر فرهنگی غریب میدانیم. امپراتوری در نهایت کتاب مهمی است، زیرا درگیری جدی با غنای متناقض ایدههای آن در باب ماهیت امپراتوری، سرمایهداری و مقاومت در عصر ما میتواند به پیشبرد پروژهی «رهاییبخش»، که ما با هارت و نگری در آن سهیم هستیم، کمک کند. تنها سختگیرترین منتقدان ممکن است از ستایش دامنهی جاهطلبانهی تلاش آنان برای تلفیق تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی، فرهنگ و اقتصاد با یک سیاست از پایین سرباز زنند. و با این حال، نتیجهی نهایی کتابی بهشدت ناامیدکننده است: سرشار از نوید اما آکنده از ناسازگاریها، تناقضها، اغراقهای بیاساس و شکافهای منطقی.
🔸 در میان گوهرهای پراکنده در این کتاب، شیشههای رنگی زیادی وجود دارد ــ زلمزیمبوهای زودگذری که نمیتوان بهراحتی کنار گذاشت، زیرا اینها بنیادی برای الگوی استدلال هارت و نگری هستند. شعری که در کتاب جاری است، بیشک طراوتبخش و برانگیزانندهاند، اما همینها نیز نوعی ابهامگرایی را مشروعیت میبخشند که مکرراً مانع واقعی خیالپردازی تحلیلی ما میشود. حساسیتهای سیاسی نویسندگان ستودنی است، بهویژه، اما نه تنها، در بخش پایانی پرشور کتاب که از شخصیت تاریخی و معاصر «مبارزان» تجلیل میکند («کمونیستها و مبارزان رهاییبخش انقلابهای سدهی بیستم، روشنفکرانی که در جریان مبارزههای ضدفاشیستی تحت پیگرد قرار گرفتند، جمهوریخواهان جنگ داخلی اسپانیا و جنبشهای مقاومت اروپایی،… مبارزان راه آزادی تمام جنگهای ضداستعماری و ضدامپریالیستی،… محرکان مبارز اتحادیه جهانی کارگران صنعتی»). این بخش پاسخی است الهامبخش به روحیهی شکستطلبی که بسیاری از چپها را فرا گرفته. اما اگرچه خوشبینی هارت و نگری دربارهی چشماندازهای این مبارزه در زمانهی ما خوشایند است، نویدبخش سیاستی تحولآفرین نیست و بر اساس تحلیلی که ریشه در آن دارد، نمیتواند باشد.
🔸 هدف تحلیلی اصلی امپراتوری، مانند بسیاری از کتابهای اخیر درباره جهانیسازی، تبیین منشأ و ماهیت نوع جدیدی از نظام سرمایهداری است که «بر تمامی دنیای ”متمدن“ حکومت میکند.»... هارت و نگری مصرانه تأکید دارند که هر داستانی به یک بنیاد مادی نیاز دارد. با وجود همهی پیچ و خمها، این ترن هوایی سیاسی، فرهنگی و متافیزیکی روایتها که هارت و نگری ما را بر آن سوار میکنند، همواره تلاش دارد که به جهان تولید و اقتصاد سیاسی بازگردد، جایی که انبوهه برای آنان بهسان «پرولتاریا» شکل میگیرد. هارت و نگری در مقدمهی کتاب خود با ارجاع آشکار به یورش قاطعانهی مارکس «به مخفیگاه تولید»، تأکید دارند که مفهوم امپراتوری بهعنوان یک نظم جدید «تنها پوستهای توخالی خواهد بود اگر یک رژیم جدید تولید را نیز مشخص نکنیم.» و همچنین در «عرصهی تولید… جایی که مؤثرترین مقاومتها و بدیلها علیه قدرت امپراتوری پدیدار میشوند.» بنابراین، اگرچه تا صفحهی ۲۰۰ کتاب بهطور جدی وارد تحلیل اقتصادی نمیشوند، اما هر نقد جدی از امپراتوری باید بهدرستی از همینجا آغاز شود...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4p9
#امپریالیسم
#لئو_پانیچ #سام_گیندین
#آنتونیو_نگری #مایکل_هارت
#دلشاد_عبادی
#امپراتوری
👇🏽
🖋@naghd_com