نوت: ما یه چیزی داریم به اسم زبان!
مار موجودی سادست که برای شکار یا محافظت از خودش از نیشش استفاده میکنه و ما انتظاری جز این ازش نداریم، نیش زد خودمون رو درمان میکنیم.
اما انسان موجودیست دارای تفکر، احساس، زبان، فرهنگ، ارزش، عقاید و به طور کلی سیستم اجتماعی مختص به خودش رو داره.
پس طبیعیه که من از انسان انتظار داشته باشم که بهم بگه چرا بهم آسیب زده، طبیعیه که نمیتونم به راحتی از دلیل رنج و آسیبم بگذرم.
طبیعیه که "چرایی" آزارم بده.
چون اون مار نیست
ما نمیتونیم طرف رو صرفاً مار در نظر بگیریم.
یکیم میتونه من و تو رو مار زندگیش در نظر بگیره.
اما ما انسانیم و ابزاری به اسم زبان داریم.
یه مورد دیگم که هست دلیل اینکه اگه ماری نیشمون زد بعدش زوممون فقط رو درمان نیشمونه اینه که رابطه خاصی با اون مار نداشتیم.
نه رفیقمون بود، نه خانوادمون بود، نه پارتنرمون بود، صرفا یه خزنده بود که نیشمون زد.
هیچ برنامه و زندگی ایی با هم نداشتیم.
این فاکتورها خودشون به تنهایی باعث میشن که از چرایی نتونیم بگذریم.
تازه من فکر میکنم اگه ماری که نیشمون بزنه پت ما باشه، بخاطر نوع ارتباطی که وجود داشت قضیه نیش برامون متفاوت میشه.
شما دیگه فکرشو بکن طرف حسابمون انسان باشه چقدر متفاوت و عمیق قضیه.
•خزان