مرکز مشاوره ژینا Telegram 帖子

با گذشت زمان چیزایی هست که باعث میشه این عشق به ثبات برسه ومحکم بشه، وعشقی قشنگه که دوطرفه باشه اون موقعه که این عشق، میتونه باعث آرامش، روح وجسم آدم بشه..صداقت داشتن باهم دیگه وامن بودن بر تداوم این عشق ورابطه میفزاید..🥀

دوستانی که جواب دادن راست میگن تقریبا اشاره کردن به نظر منم تا یه نفعی نیازی نباشه عشق دروغه ما خدا رو هم دوست داریم به خاطر اینکه بهمون این همه نعمات داده و هنوز منتظریم بمیریم و بازم پاداش بگیریم
حالا بازم قدیما بود می گفتیم طرف به خاطر خودمون ما رو میخواد یا ما اونو میخوایم اما الانه نگم براتون که عشق و عاشقی اوضاعش خرابه

یه آهنگ قدیمی هست که میگه عشق یه چیزی مثل کشک و دوغه . تموم زندگی پر از دروغه .هیچ کسی هیچ کسو دوست نداره دوست دارم عاشقتم شعاره. عشقا شده اینترنتی ایمیلی. مجنون نشسته چت میکنه با لیلی. هی میگن و میخندن یه ریز برای هم خالی میبندن
این آهنگ مال شاید ۲۰ سال پیش باشه
شده الان ما مردم این دوره

یه چیزه دیگه هم هست مثلا ما در ذهنمون به جنس مخالف فکر میکنیم اینجوری باشه اونجوری باشه این شرایط رو داشته باشه بعد یکی رو ببینیم اون شرایط درش باشه یا بهش نزدیکه طبیعیه به اصطلاح عاشقش میشیم 😂😂😂

سلام‌ خسته نباشید
ممنون از کانالتون
عشق بدون دلیل اصلا نداریم امکان نداره .
باید یه چیزی در طرف ببینی که خوشت بیاد یا ن اخه
اگ همینجوری باشه بنظرم میشه احساس و‌تخیل که بنظرم اسمش عشق نیست

سلام
شبتون بخیر
درموردکلیپی که گذاشتیدعرض کنم که درست میگه وقتی کسیومیبینی وشناختی نداری بی دلیل عاشق میشی وفقط احساس به کارگرفته شده امادرصورتی که بخوای رابطه ی پایدارداشته باشی اونوقت پای عقل میادوسطوقطعانیازبه دلیل داری وگرنه رابطه ی بی هدف چندان دوام نخواهدداشت هیجانش که تموم شداگه دلیل نداشته باشی رابطه هم تموم میشه

سلام
چیزی که من فهمیدم از عشق و عاشقی خدمتتون عرض میکنم
اول آشنایی بدون دلیل احتمال داره از یکی خوشمان بیاید یا به قول معروف عاشقش شویم و هر بار اون نفر و میبینیم باز همون حس دوست داشتن بهمون دست بده،ولی وقتی به اون نفر نزدیک میشوی و باهاش وارد رابطه شدی ،ادامه اون رابطه و دوست داشتن های بعدی در صورت وجود اشتراکات و رفع نیازهای عاطفی و جنسی و... خواهد بود‌.
عشق در نگاه اول واقعیته و وجود دارد ،منتها عشق فریبه و فریب قشنگیه،مخصوصا وقتی باعث حرکت و پیشرفت شود.

کیا موافق و کیا مخالف؟ آیا واقعا اینطوره ؟ آیا عشق اینگونه هست ؟ بدون دلیل و بدون حساب‌و‌کتاب ؟🧐

سلام علیکم
اینکه شوهرتون بد دل و شکاک هستند آیا چاره کار و راه حل فقط خودکشی است ؟ آیا خودکشی مذموم نیست و فقط طلاق و فرار مذموم است ؟ کدامین ار نظر عقلانی به صرفه تر است ؟ آیا خداوند فرموده خودکشی بکن ؟ یا فرموده بهت عقل دادم که فکر کنی و خودت و نجات بدی ؟؟! شما قراره خودت و نجات بدی نه اینکه گرفتارتر کنی .شوهرت که مریضه ولی تو چرا !؟! درسته من می پذیرم که متاسفانه در جامعه ما خیلی از خانم ها وسیله قرار گرفتن و دارن قربانی میشن .به چشم ابزار بهشون نگاه میشه نه همسر .وقتی هم ازشون میپرسی هیچ دلیل و برهان و مسندی نمیتونن بیارن که چرا واسه زنده ماندن باید کتک بخوری .از نظرمن اینا آسیب و بحران اجتماعی نیست اینا جنایتی است که علیه زنان انجام میشه. اینکه یه انسان و از دیدار و ارتباط با خانوادش محروم کنی .کتکش بزنی و دندونهاش و بکشی.تهمت بزنی و...و زن هم هیچ راه فراری نداشته باشه .مقصود من اینه که شما حق دارید بواسطه یادگیری و معرفتی که حاصل شده تا حدی تحمل کنید ولی دیگه آنهم تا حدی .کاسه لبریز شده دیگه سر ریز شده .دیگه صبر معنی نداره .با اونیکه شما فرمودید هیچ کاری نکن چون شوهرت درست نمیشه . چاره شما با وجود بچتون فقط جدایی .اینجا دیگه درمان کارساز نیست.باور کنید من از همینجا از پیام شما متاثر و متالم شدم که به کدامین گناه شما و امثال شما اینگونه وضعیتی دارید .😔

موفق باشید

سلام خسته نباشید من ۳۲سالمه 6ساله ازدواج کردم شوهرم خیلی بد دل وشکاک است چند باری به خاطر همین رفتار وتهمت زدناش دست به خودکشی زدم ۲بار تا پای طلاق رفتم ولی راضی به جدا شدن نیست بخاطر پسرمون که ۴سالشه
اجازه نمیده با خانوادم درارتباط باشم حتی تلفنی
وقتی میفهمه با یکی از خواهرام یا از فامیل حرف زدم یا دیدمشون قیامت به پا میکنه وواسه چند روز زندگی رو جهنم میکنه دست بزن داره تا یه چیزی بهش میگم یا از خواب بیدارش میکنم که بره سرکار بلند میشه به کتک زدن
از الان تمام دندونامو از دست دادم هر بار میزنه تودهنم م دندونامو میشکنه نمیدونم باید چی کنم که اخلاقش درست بشه و یه کم به من اهمیت بده خیلی باهم سردیم اصلا نمیتونه بدون دستور دادن حرف بزنه نمیتونم خونه ی پدرمم برم بخاطر زن بابام
الانم اینو که دارم میفرستم اگه بفهمه بیچارم میکنه من کانالو حذف میکنم ولی بعدا میام که جوابو بخونم
توروخدا شما بگید چیکار کنم
فقط تو کانال جواب بدید نه پی وی چون گوشیمو روزی چند بار چک میکنه
خیلی ممنونم از شما وکمک هاتون🙏

چقد قشنگ و قابل تامل 🤔❇️

سلام و وقت بخیر خدمت مشاور گرامی ،سوال من با بقیه سوال ها توی گروه فرق میکنه،من خانمی ۳۳ساله هستم درسن21 با همسرم آشنا شدم،همسرم پسرعمویی داشت که متاهل بود یه دختر هم داشت سره کوچه ما مغازه داشت ،با همسرم خیلی خیلی صمیمی بودن،دوران دوستی من با همسرم، بهم گفته بود هر موقع به من زنگ زدی من در دسترس نبودم یا جواب ندادم به پسر عموم زنگ بزن من هم این کارو میکردم پسر عموش خیلی آدم خوبی بود شاید بگید غریبه برا آدم برادر نمیشه اما باور کنید عین برادر برام بود من حتی بعده نامزدی به ایشون زنگ میزدم حرفامون در چهار چوب خواهر برادری بود همسرم هم خودش اطلاع داشت و هیچ مخالفتی نمی کرد یه روز پدر شوهرم و خواهر شوهرم بهم گیر دادن که تو با فلان کس رابطه داری هر چه قسم خوردیم باور نمی‌کردن همسرم رو هم علیه ماتحریک کردن کلا دیدگاه همسرم عوض شد و گفت خانوادم راست میگن،خانوادش از اول با من ناسازگار بودن اون مسئله رو بهانه میکردن تا من بدون گرفتن حق و حقوق طلاق بگیرم،خلاصه اون زمان من به طور کلی ارتباطمو باپسر عموش قط کردم الان ۱۳سال از اون مسئله میگذره پسر عموش تصادف کردن و فوت شدن ،من خیلی خیلی ناراحت و داغدارم خیلی در حقم لطف و برادری کرده بود نمیتونم با این مصیبت کنار بیام،من در عرض ۱۳سال از ترس و قضاوت های بی مورد خانواده همسرم به اون بدبخت نگاه هم نمی کردم ،اما الان حالم خیلی بده من چرا بخاطره حرف های دو هزاری اینا با کسی که بهم خیلی لطف و محبت برادری کرده بود قطع ارتباط
کردم ،حالم خیلی خرابه هیچ جوره آروم نمیشم،در عرض این همه سال خیلی تحقیرم کردن هر مسئله ای که پیش می اومد زود بحث اون زمان رو باز میکردن که تو چرا به فلان کس زنگ زدی،چون میدونستن من خیلی ناراحت میشم پیش من پشت سره ایشون ناسزا می گفتن من هم عکس العمل نشون میدادم که چرا دست از سره اون بدبخت و بیچاره بر نمیدارین شما که با من مشکل دارین چرا اون بیچاره رو ناسزا میگین،اگه کوچکترین مسئله غیر اخلاقی بینمون بود می گفتم چیزی هست که اینا این کار رو میکنن در حالی که هیچ چی نبود،ناگفته نماند پدر شوهر و خواهر شوهرم خیلی آدم از خدا بی خبر هستن با رنج دادن دیگران احساس حاکمیت میکنن،الان هم حالم از خانواده همسرم و همسرم که بخاطر هیچ و پوچ اون همه اذیت کردن و باعث شدن من به اون بدبخت سلام هم نکنم به هم میخوره،شب و روزم شده گریه کردن،من خودم برادر ندارم اون برام برادر بود بهترین تکیه گاه بود اما از خدا بی خبرها نذاشتن،من با این همه درد و غصه چه کنم حالم خیلی خرابه،ناگفته نماند من مدت زمان دوسال ونیم به ایشون زنگ زدم حتی بیشتر مواقع همسرم پیشم بود و میگفت هیچ اشکالی نداره من هر دوتا تون رو هم خوب می شناسم اما متاسفانه بعدش با بدون هیچ شک و شبهه نظرش طبق دستور خانواده اش عوض شد ،حتی من هم چندین بار به خودش گفتم منو طلاق بده با شک زندگی نمیشه ایشون می گفتن اگه تو طلاق بگیری پسر عموم باهات ازدواج میکنه واسه همین زندگی رو واسه خودم جهنم میکنم اما اونو به ارزوش نمیرسونم،به بن بست رسیدم زندگی برام اصلا معنا و مفهومی نداره به عزای برادرم نشستم و قلبم و وجودم داغداره،فکر خودکشی به سرم زده