Últimas publicaciones de Mohammad Ali Biabani (@mohammadalibiabani) en Telegram

Publicaciones de Telegram de Mohammad Ali Biabani

Mohammad Ali Biabani
1,298 Suscriptores
133 Fotos
57 Videos
Última Actualización 06.03.2025 04:21

El contenido más reciente compartido por Mohammad Ali Biabani en Telegram

Mohammad Ali Biabani

21 Dec, 12:40

902




"براي میلاد حضرت مادر"

نسیم می وزد و باده خوشگوار شده
گلی شکفته که سرچشمه ی بهار شده
حضور خاکی رب است در مدار زمین
که با تولد یک زن ادامه دار شده
کسی که از تبعات وصال و هجرانش
خوش است فرش ولی عرش سوگوار شده
کسی که شرط وجود پیامبر حتی
به شرط بودن او صاحب اعتبار شده
به گرد قامتش امواج نور خیمه زده
به زیر هر قدمش کهکشان غبار شده

عیان شده است که سرّ نهان خلقت کیست
پس از تو گفت خدا داستان خلقت چیست

نوشت اوّل دفتر از ابتدا زهرا
از ابتدای ازل تا به انتها زهرا
از آن زمان که ندانیم تا نمی دانیم
همیشه و همه اوقات و هر کجا زهرا
و خواست تا بنویسد نبی، علی، حسنین
خلاصه شد همه در یک کلام، با زهرا
و حرف تا که به اینجا رسید فهمیدم
که بود و هست همه کاره ی خدا زهرا
چرا که منحصراً خلقت چنین نوری
فقط برای خودش بوده است تا زهرا ...

...میان عرصه ی میقات پای بگذارد
و حق ز آینه ی خویش پرده بردارد...

...که رو کند سند افتخار خلقت را
نشان دهد به همه شاهکار خلقت را
به مهر و ماه و سپهر و فلک بفهماند
دلیل گردششان بر مدار خلقت را
کسی که جز خودش و احمد و علی نشناخت
کنیز عرشی پروردگار خلقت را
در آن زمان که زمان زمان به سرآید
و بین حشر ببندند بار خلقت را
خدا ندا کند: ای فاطمه حبیبه ی من
بیا به سر برسان انتظار خلقت را
بیا که عرصه ی محشر برایت آماده است
بگیر دست خودت اختیار خلقت را

که جن و انس بفهمند کار ما با توست
تمام هستی مایی فقط خدا با تو است

به اوج شأن و مقامت سری نمی آید
کسی نیامده و دیگری نمی آید
دلیل ختم نبوّت نبوده بابایت
پس از ظهور تو پیغمبری نمی آید
شنیده ایم که در صورت نبودت هم
برای همسر تو همسری نمی آید
به قامت تو فقط مادری برازنده است
به مهربانی تو مادری نمی آید
قدم گذار به محشر که تا نیایی تو
برای خلق شفاعتگری نمی آید

نگات مور وجود مرا سلیمان کرد
یهود را نَفَس چادرت مسلمان کرد

تو و صفات تو را هر چقدر سنجیدیم
و هر چه در دل این بیکرانه چرخیدیم
به انتهای تو راهی نیافتیم اصلاً
در ابتدای تو مانده تو را نفهمیدیم
نبی نبود علی هم نبود تو بودی
و ما کنار خدا جلوه ی خدا دیدیم
حضور گرم تو یک روز هم زیادی بود
برای ما که کنارت دمی نتابیدیم
همین که سایه ی تو سایه سار این دنیاست
همیشه گرم نگاه زلال خورشیدیم

بهشت می شود آنجا که تو نگاه کنی
نگاه کن که مرا باز رو به راه کنی

زکنه ذات تو این عقل کم چه می فهمد
شب سیاه دل از صبحدم چه می فهمد
زبان وصف تو گفتن فقط زبان خداست
شکوه وصف تو را این قلم چه می فهمد
به بندگی تو بیخود نکرده فخر خدا
نماز از قدم پر ورم چه می فهمد
سه روز نان خودت را به دیگران دادی
بپرس از کرم از این کرم چه می فهمد
بپرس دختر پیغمبر خدا امّا
چنین غریب چنین بی حرم؛ چه می فهمد؟!
من از نسیم معطر به یاس فهمیدم
حضور مادریت را شلمچه می فهمد

شده است نام تو سربند هر جوان شهید
تبسم تو تسلّای مادران شهید


محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

13 Dec, 14:43

928




"برای امام زمان و حضرت ام البنین صلوات الله علیهما"


آهم چرا از سوز هجرت آتشین نیست
قلبم چرا چون قبل از دوری غمین نیست

تو نیستی! من بی خیال بودن تو
بی عارم و از ننگ داغی بر جبین میست

من را همیشه در بدی می‌بینی اما
دیگر شرار قهرت آقا در کمین نیست

حق می‌دهم از من، تو برداری نظر را
می‌دانم از لطف تو سهمم بیش از این نیست

انقدر که غیر از تو را با چشم دیدم
چشمم دگر با گریه در روضه قرین نیست

دیگر ندارم انتظار دیدنت را
تقدیر این آلوده دامن اینچنین نیست

تنها مسیری که نجات من در آن است
جز کربلای روزهای اربعین نیست

روضه بخوانم! مادری جانسوز می‌گفت
بعد از حسین ام البنین ام البنین نیست


محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

25 Nov, 11:59

1,199




نوری که هیچ می نگرد ماهتاب را
در سایه‌اش پناه دهد آفتاب را

زهراست کوثری که به آیات روشنش
آب حیات می دهد ام الکتاب را

همسایهٔ قنوتش اگر ما نبوده‌ایم
خرج چه کرده آن نفس مستجاب را

حتی به قیمت پر کاهی نمی‌خرند
بی التفات فاطمه کوه ثواب را

زهرا که هست غصهٔ محشر برای چه
ای شیعه دور کن ز خود این اضطراب را

روزی که چشم ام ابیها به خواب رفت
از چشم بوتراب گرفتند خواب را

بانو كجاست قبر تو؟ بايد به گور برد
اين پرسش همیشه بدون جواب را


محمدعلی بیابانی


@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

05 Nov, 04:57

1,054



"میلادیه حضرت زینب سلام الله علیها”


نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب
نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب
نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت يا زينب
قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب

زني عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را
و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را

همينكه لحظه ي از او نوشتن شد قلم لرزيد
از او خواندم هوا در دم نفس در بازدم لرزيد
به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد
حريمي محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد

خداوندا حريمي اينچنين را كيست سلطانش
هزاران جان فداي او هزاران تن به قربانش

نخوانش زينت بابا بگو جان علي زينب
نگو دختر بخوانش مرد ميدان علي زينب
سر و سامان مولا روح و ريحان علي زينب
علی دستان الله است و دستان علي زينب

علي را آنچنان در پوست و در خون خود دارد
كه گويا جسم زينب يك علي در كالبد دارد

سلام اي روز ميلادت هم اشك چشم ها جاري
سلام آموزگار عشق در آیین دلداری
تلاطم داشت بين چشم هايت شوق ديداري
و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست ميداری

هنوز ای خواهر عاشق نخوردی شیر مادر را
که می خواند طپش های دلت نام برادر را

كجا وصف كسي همچون تو در قاموس من باشد
كه مداح مقامات تو بايد پنج تن باشد
نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد
كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد

کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد
و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد

اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری
اگر حال پریشان، دست بسته، قد خم داری
همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری
و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری

به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست
کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست

چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست
پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست
مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست
دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست

میان سینه ام شوری ز شعر منزوی برپاست
که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست

الا ای عقل مبهوتت الا ای عشق حیرانت
چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت
شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت
که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت

و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند
در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند

مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد
که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد
چنان نام حسین بن علی نام تو غم دارد
دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد...

دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات
میان خنده ها می ریخت اشک عمهٔ سادات


محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

05 Nov, 04:57

1,381

«یا حقیقة العشق»

سلام اي روز ميلادت هم اشك چشم ها جاري
سلام آموزگار عشق در آیین دلداری
تلاطم داشت بين چشم هايت شوق ديداري
و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست ميداری

هنوز ای خواهر عاشق نخوردی شیر مادر را
که می خواند طپش های دلت نام برادر را


——————————
پ ن:
این کلیپ یک روز قبل از فوت سید ناصر ضبط شد 😭

#عشق
#دمشق
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#یا_زینب
#عشق_حسین
Mohammad Ali Biabani

13 Oct, 05:11

1,133



“شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها”


حاشا که راه عاشقی بی دردسر باشد
حاشا که عاشق شام هجرش را سحر باشد

سهمش پریشانی‌ست حیرانی‌ست ویرانی‌ست
خواهر که از حال برادر بی خبر با شد

این راه را با شوق دیدار تو طی کردم
راضی مشو باغ امیدم بی ثمر باشد

انگار تقدیرم فراق توست پس باید
با نا امیدی چشم گریانم به در باشد

دارم جواب نامه ات را می دهم اما
با نامه ای که دستخطش چشم تر باشد

تنها به اینجا آمدم اما خیالت تخت
حاشا که در قم مردمان بدنظر باشد

حتی اگر داغ تو را در طوس می دیدم
دیگر نمی دیدم تنت بی بال و پر باشد
دیگر نمی دیدم سرت در طشت زر باشد
یا که لب خشکت اسیر چوب تر باشد

آری تو هم هرگز نمی دیدی که ناموست
با قاتلانت چند منزل همسفر باشد
در ازدحام مردمان بدنظر باشد
در زیر پای اسب ها دنبال سر باشد


محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

11 Oct, 10:04

977




"براي ولادت امام عسگری صلوات الله علیه"


دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را
نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را
کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را
که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را

من امشب حاجی این قبله این قبله نما هستم
من امشب بنده مولای سر من رئا هستم
 
درون سینه ام انگار شور دیگری دارم
به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم
به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم
شرابی ناب از انگورهای عسگری دارم

من امشب عشق را تکرار در تکرار می خوانم
حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم
 
وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که
رسیده سالهایی قبل همراه شمیمی که
تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که
خبر داده است باز از جلوه دست کریمی که

همان خلق و همان خو در جمالش منجلی باشد
و مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد
 
نگاهت چون مسیحاییست که بر مرده ها جان است
که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است
و یا ابریست که در آسمان هم حکم باران است
بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است

تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی
صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟
 
رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید
حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید
گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می خواهید
دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید

اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد
کسی چون عسگری را هم گدای سامرا دارد

میایی و برای مهدی ات دلداده می سازی
هزاران عاشق در دام عشق افتاده می سازی
ز اشک دیده چشم انتظاران جاده می سازی
برای امر غیبت شیعه را آماده می سازی

میان پرده اسرار خدا را بی صدا گفتی
برای شیعیانت "افضل الاعمال" را گفتی
 
تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست
زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست
به جز درد فراق مهدی ات آقا ملالی نیست
یقینا در کنار ماست امشب جاش خالی نیست

دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان
دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان
 
اجازه می دهی امشب تو را ابن الرضا گویم
صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم
غریب سامرا از غربت یک آشنا گویم
برایت قصه ی یک مادر و یک کوچه را گویم

از آن ابری که زیر ظلمتش پوشاند ماهش را
از آن مادر که بین کوچه ها گم کرد راهش را


محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

01 Oct, 18:34

1,060

امشب هوای قدس و تل آویو بارانی‌ست
سید حسن برخیز هنگام سخنرانی‌ست

#حرب_الله
Mohammad Ali Biabani

03 Sep, 12:38

627




"براي امام زمان عج و وداع با ماه صفر"


هر آن چه گریه بریزم به قلب شعله ورم
دوباره سر شود آتش از آتش جگرم

غم فراق تو و هجر این دو ماه عزا
دو غصه می شود و بیشتر زند شررم

نمی توانم باور کنم، خدا! دارد
تمام می شود امشب محرم و صفرم

بیا ببخش مرا قول می دهم دیگر
که جان سالم از روضه ها به در نبرم

کبوترانه ببین جلد بام گریه شدم
از این به بعد کجا سر کنم کجا بپرم؟!

تو چشمه چشمه خروشی منم که خاموشم
تو گریه می کنی و این منم که بی خبرم

مرا جدا نکن از جامه عزا آقا
اگر جدا شوم از روح خویش محتضرم

مقیم روز و شب کوی روضه بودم من
بدون روضه درین روزگار در به درم

خدا کند زمان زودتر گذر کند و
برای فاطمیه جامه عزا بخرم

بیا و امشب از مشهد الرضا آقا
به کربلا برسانم مرا ببر به حرم


محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

03 Sep, 12:38

867



“امام زمان عجل الله فرجه و وداع با محرم و صفر”


بازهم حرف فراق است جدایی سخت است
شب آخر شده، ای کاش بیایی، سخت است

بند اگر بند تو و گردن اگر گردن من
آری آری که از این بند، رهایی سخت است

من دو ماه است که سینه زده‌ام در زده‌ام
وای اگر در به روی من نگشایی سخت است

پدر سینه زنان بی تو یتیمیم همه
اینکه باشی و ندانیم کجایی سخت است

به همین طاول جامانده ز مشایه قسم
گر ز دست تو نگیریم دوایی سخت است

سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم
دوری نوکر از ایوان طلایی سخت است

تو بگو جان جوادش نظری اندازد
هر کجا جز در این خانه گدایی سخت است


محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiabani