Mohammad Ali Biabani (@mohammadalibiabani) Kanalının Son Gönderileri

Mohammad Ali Biabani Telegram Gönderileri

Mohammad Ali Biabani
1,298 Abone
133 Fotoğraf
57 Video
Son Güncelleme 06.03.2025 04:21

Benzer Kanallar

عقیق شعر
4,573 Abone
2015
1,690 Abone

Mohammad Ali Biabani tarafından Telegram'da paylaşılan en son içerikler

Mohammad Ali Biabani

31 Jan, 21:51

321



"برای ولادت سیدالشهدا صلوات الله علیه"

می نویسم عشق و بی تردید می خوانم جنون
هرکسی دیوانه تر السابقون السابقون

می نویسم عشق و بی تردید می خوانم حسین
عاقلان دانند لکن اکثرا لایعقلون

این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاک کربلا
سرنوشت ماست پس انا الیه الراجعون

صرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست
باید امضا کرد این دلنامه را با دست خون

پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد
باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون

**********

گوش جانم چشم بر راه صدای دیگری ست
پای دل سر در هوای ماجرای دیگری ست

گرچه خیلی ها به ظاهر کربلا هستند لیک
باطنا امشب مدینه کربلای دیگری ست

چار تن از پنج تن در گرد یک گهواره اند
در دل گهواره هم اهل کسای دیگری ست

خنده گریه خنده گریه خنده گریه خنده اشک
بیت مولا غرق اشک و خنده های دیگری ست

شیر از انگشت های وحی می نوشد حسین
سبط پیغمبر غذایش هم غذای دیگری ست

**********

عشق او جاری ست حتی در مرام اهل بیت
می توان فهمید این را از کلام اهل بیت

ساغر لب های هر معصوم می گوید حسین
بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت

هم شتابش بیشتر هم اینکه جایش بیشتر
کشتی اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت

در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین
سفره ای که پهن می گردد به نام اهل بیت

روز و شب بر او درود حق درود اهل بیت
روز و شب بر او سلام حق سلام اهل بیت

**********

تا که می خوانم تو را هر دیده می بارد تو را
از خدا دیگر چه خواهد هر کسی دارد تو را

در روایت هست هر که دوستش دارد خدا
در دلش چون داغی از یک لاله می کارد تو را

عشق را از هر کسی از اهل دل پرسیده ام
از گریبانش چنان خورشید می آرد تو را

ما نه؛ فرزند پیمبر می شود قربانی ات
هستی اش را می دهد تا که نگه دارد تو را

جامه ات را آسمانی ها عوض کردند تا
سختی رخت زمینی ها نیازارد تو را

زینت دوش نبی! عرش است جای پای تو
سینه ی پیغمبر است و قلب زهرا جای تو

**********

اشک می ریزیم و با ذکرت عبادت می کنیم
باز هم از راه دور عرض ارادت می کنیم

ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه ایم
بین هیئت ها ز یکدیگر عیادت می کنیم

زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را
ما به این دوری مپنداری که عادت می کنیم

عالم نوزادی ما فرق دارد با همه
ما برایت گریه از وقت ولادت می کنیم

هر غمی دیدیم، فرمودند فابک للحسین
بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می کنیم


دوستت دارم من ای در جسم عالم جان حسین
آذری می خوانمت: "جانیم سنه قربان حسین"

محمدعلی بیابانی


@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

31 Jan, 21:51

407



"میلادیه قمر بنی هاشم سلام الله علیه”


هرچند که در عشق به وسواس رسیدیم
لب تشنه به سرچشمه ی احساس رسیدیم
با شبنمی از اشک به الماس رسیدیم
وقتی به در خانه ی عباس رسیدیم

ای عشق! دخیلیم به لبخند ملیحت
پر می کشم امشب به تمنای ضریحت

تا بودم و تا هستم و تا عشق تو باقی ست
تا در دلم احساس خوش یاس و اقاقی ست
تا در سر من شور حجازی و عراقی ست
سرمستم و مستی من از حضرت ساقی ست

ساقی نجف! از می سقای تو مستم
مابین دوراهی نجف-علقمه هستم

امشب حرم کعبه همین بیت گلین است
بنت اسد امشبمان ام بنین است
با نام علی نام ابالفضل قرین است
والله اسدالله همین است همین است

یعنی که علی آمده از راه دوباره
بنت اسد آرد اسدالله دوباره

خوب است که من بعد نیاید سحر از راه
وقتی که بلند است شب از طلعت این ماه
ماهی که درخشیده به دستان یدالله
ای دست نگاه حسد از روی تو کوتاه

شب بارقه ای در دل چشمان سیاهت
لاحول ولا قوه الا به نگاهت

آیا قلمی هست که روزی بتواند
تا مدح تو را بر خط دفتر بنشاند
اوصاف تو باید به جنونم برساند
جا دارد اگر عالمی از شوق بخواند

ای اهل حرم میر و وعلمدار رسیده
سقای حسین سید و سالار رسیده

کافیست قدم رنجه کنی در دل پیکار
کافیست بگیری به کفت تیغ، علی وار
دشمن شود از ضربه ی شمشیر تو بیزار
کی آینه ی تیغ تو گیرد رد زنگار

ای معرکه مغلوب تو و غرش خشمت
بی جان شده جسم همه با تیغ دو چشمت

در وصف تو در کام گرفتیم زبان را
مشتاق تو دیدم طپش هر ضربان را
عشق تو برانگیخته ادیان جهان را
مسحور خودش کرده دل ارمنیان را

چون آذریان امشب، می خوانمت از جان
قربانون اولوم عباس جانیم سنه قربان

من قطره ی وامانده ی دریای وصالم
من سائل هر روز و گدای سر سالم
نام تو به لب دارم و بهتر شده حالم
مشتاق زیارت شده ام بین خیالم

در حسرت تو دل به دل اشک سپردم
ماندم که چرا از غمت هجر تو نمردم


محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

31 Jan, 21:51

338



“میلادیه سیدالشهدا صلوات الله علیه”


صدای پای خدا می‌رسد به گوش بیا
سبو به دست و غزلخوان و باده نوش بیا
بگیر بیرق میخانه را به دوش بیا
به بزم آمدن پیر می فروش بیا

دوباره صحبت هل من مزید آمده است
خدای عشق در انسان پدید آمده است

صدای پای بهار است، عید می‌آید
به قفل بستهٔ دلها کلید می‌آید
کسی که دل به هوایش تپید می‌آید
خبر دهید به فطرس امید می‌آید

بیا که یأس مرام خدا فروخته‌هاست
شب رسیدن آقای بال سوخته‌هاست

به تشنه‌ای که به دام سراب افتاده‌ست
بگو که کشتی رحمت به آب افتاده‌ست
فقط نه از سر فطرس عذاب افتاده‌ست
دهان هرچه گنهکار، آب افتاده‌ست

پیاله‌ها همه از این شراب پر شده است
به هر کسی که نظر کرده است حر شده است

حسین آمده تا خلق، رستگار شوند
به یمن گریه به او فصل‌ها بهار شوند
حسین آمده تا قلب‌ها شکار شوند
به محض بردن این نام، بیقرار شوند

حسین آمده با یک نگاه دل ببرد
وگرنه کیست از این روسیاه دل ببرد

ز عرش گفت خداوند قادر منان
خموش باش جهنم! که سوم شعبان
بجای آتش تو کرده رحمتم طغیان
حسین مانَد و بس کل من علیها فان

بگو رسول به این خلق تا ابد گمراه
که من احب حسیناً فقد احب الله

اگر چه شیر ز انگشت وحی می‌نوشد
و جبرئیل به جسمش لباس می‌پوشد
شهنشه است ولی با غلام می‌جوشد
مرا بخاطر روی سیاه نفروشد

کسی که رو_ به روی بنده‌اش گذاشته است
هوای نوکر خود را همیشه داشته است

خدا کند که مرا عاقبت بخیر کند
فدایی وهب و مسلم و بریر کند
مرا نگاه، چو راهب میان دیر کند
به خیمه‌اش بکشاند مرا، زهیر کند

چنان حبیب در این خانه موسپید شوم
شبیه جون در آغوش او شهید شوم

اگر نبود حسینیه ما کجا بودیم
چنان کبوتر صد بام و صد هوا بودیم
هزار شکر که با او از ابتدا بودیم
شب ولادتش ای کاش کربلا بودیم

نشد کنار تو باشیم، از بد اقبالی‌ست
دم ضریح تو صد حیف جایمان خالی‌ست

دم ضریح تو اما دلی پریشان است
به روی سینه زند مادری که گریان است
هنوز هم پسرم روی خاک، عریان است
هنوز بین دو تا نهر آب عطشان است

چه کربلاست که آدم به هوش می‌آید
هنوز نالهٔ زینب به گوش می‌آید


محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiiabani
Mohammad Ali Biabani

31 Jan, 21:51

443



"برای ولادت زین العابدین صلوات الله علیه"


پر می کنیم از می گلوی باده ها را
تا مست باشیم انتهای جاده ها را
بعد از دو رکعت عشق بازی باز خواندند
در رکعت سوم همان دلداده ها را
امشب به سمت خانه ی سجاد انداخت
دست ارادت های ما سجاده ها را
خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب
آنی بگیرد دست این افتاده ها را
بعد از پدر حالا پسر می آید از راه
خدمت کنید آقا و آقازاده ها را

این دومین نوریست که تا منجلی شد
او هم علی بن حسین بن علی شد

در آسمانم ماه را می بینم امشب
گمراهم اما راه را می بینم امشب
چشم سرم را بستم و با دیده ی دل
لبخندهای شاه را می بینم امشب
ارباب خوشحال است و من در دست هایم
مال و منال و جاه را می بینم امشب
در چشم های این علی دارم علی را
یا که رسول الله را می بینم امشب
می آید و با هر قدم در زیر پایش
جان های خاطرخواه را می بینم امشب

حالا که آقای دعا دارد میاید
ما را خدا ای کاش قربانش نماید

فخر است امشب آسمان را بر زمینش
می خندد و افلاک حیران طنینش
دست حسین بن علی امشب رکاب و
روی علی بن حسین آمد نگینش
بی تاب شد، لبخند زد، رویش گل انداخت
وقتی که لب های علی شد بوسه چینش
خالی ست جای فاطمه هرچند اما
خوابیده با لالایی ام البنینش
در سوم شعبان رسید از راه، شاه و
در پنجمین روزش رسیده جانشینش

روح دعا، مرد خدا، جان حسین است
او وارث ملک سلیمان حسین است

با تیرهایی که روان از چشم جادوست
صید غزال نرگس او هرچه آهوست
حافظ! بگو باد صبا تا باز آرد
عطر خوشی از نفحه های گیسوی دوست
حالا که سجاد است و زین العابدین است
محراب ما طاق و رواق آن دو ابروست
محصول پیوند عرب ها و عجم هاست
طفلی که کسری زاده است و هاشمی خوست
چون همسری پادشاه کشور عشق
این افتخار مادری شهربانوست

این افتخار مردم این آسمان است
اربابمان داماد ما ایرانیان است

با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده
در راه اثباتت حجر لب باز کرده
نه دوستانت که ید عقده گشایت
از دشمانت هم گره ها باز کرده
حتی دعاهایت؛ جدا از حرف هایت
در علم حرفی تازه را آغاز کرده
شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس
آموزگار آسمان! ممتاز کرده
هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده
تا قاب قوسین خدا پرواز کرده

هروقت میخواهم که قلبم را بشویم
باید "الهی لاتودبنی" بگویم

با دست لبریز از دعایی که تو داری
ما را ببر سمت خدایی که تو داری
حرفی بزن تا جام من لبریز گردد
از باده های حرف هایی که تو داری
گرم مناجات است شب های ملائک
با لحن جانسوز صدایی که تو داری
پرواز خواهم کرد با بالی که خاکی ست
یک روز تا صحن و سرایی که تو داری
ما را شبی مهمان خان روضه ات کن
در خانه ات، در کربلایی که تو داری

هر جا که باشی کربلا آنجاست آقا
انگار هر روز تو عاشوراست آقا

آزادی از بند اسارت در اسارت
دست خدا بوده است یارت در اسارت
در مجلس حکام، بر منبر نشستی
بر روی کرسی صدارت در اسارت
بر دشمنت هم باب بخشش باز کردی
یعنی شدی پیک بشارت در اسارت
با دست بسته باز دستی باز داری
وقتی عطا گشته است کارت در اسارت
جسم شهیدان را که کفن و دفن کردی
با اشک می خواندی زیارت در اسارت

ای آسمان، شرمنده از باران چشمت
دست مرا پر می کند احسان چشمت

باران چشمان تو را باران ندارد
ای آسمان! که بارشت پایان ندارد
هر روز، یعقوبی! ز داغ یوسفی که
پیراهنی را هم از او کنعان ندارد
حد اقل آبی بنوش آقا که چشمت
دیگر برای گریه کردن جان ندارد
هنگام قرآن خواندنت هم گریه کردی
بر حرمتی که قاری قرآن ندارد
گفتی مرا ای کاش که مادر نمی زاد
چه دیده ای که بدترش امکان ندارد؟

بعد از بلای شام، شامت را سحر نیست
بعد از عمو در آسمانت یک قمر نیست


محمدعلی بیابانی


@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

24 Jan, 11:26

302



"برای موسی بن جعفر علیه السلام"


پربسته بود و وقت پریدن توان نداشت
مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت

خو کرده بود با غم زندان خود ولی
دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت

جز آه زخم‌های دهان ‌باز‌ کرده‌اش
در چارچوب تنگ قفس هم‌زبان نداشت

آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که
اندازه‌ی کشیدن یک آه، جان نداشت

زیر لگد صداش به جایی نمی‌رسید
زیر لگد شکست و توان فغان نداشت

با تازیانه ساخت که دشنام نشنود
دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت

هرچند میزبان تنش تخته‌پاره شد
هرچند روی پل بدنش سایبان نداشت

دیگر تنش اسیر سم اسب‌ها نشد
دیگر سرش به خانه‌ی نیزه مکان نداشت


محمدعلی بیابانی


@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

24 Jan, 11:26

348



"برای امام زمان و موسی بن جعفر سلام الله علیهما"


وقتش شده بیایی و درمانمان کنی
فکری به جسم زخمی ایمانمان کنی

ما را فراق روی تو تا کفر برده است
برگرد تا دوباره مسلمانمان کنی

ما آبروبریم به دردت نمی‌خوریم
حق می‌دهیم از همه پنهانمان کنی

تا کلب آستان تو بودن فضیلت است
دیگر نیاز نیست که انسانمان کنی

ابری شدیم و راه به گریه نبرده ایم
داریم امید تا که تو بارانمان کنی

ما را کنون که تا حرم شاه راه نیست
ای کاش تا که زائر سلطانمان کنی

حالا که کاظمین نرفتیم کاش که
ما را غبار راه خراسانمان کنی

حالا که پای سفرهٔ موسی بن جعفریم
در این عزا تو کاش که مهمانمان کنی

امشب خودت گریز به کرب و بلا بزن
تا که فدای سید عطشانمان کنی


محمدعلی بیابانی

@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

24 Jan, 11:26

347

"برای موسی بن جعفر علیه السلام"


ماجرای تو انتهای غم است
تو بگو از کجا شروع کنم
اذن می‌گیرم از امام رضا
تا که این روضه را شروع کنم

روضه های تو فرق دارد با
روضه های ائمه دیگر
پای هر روضه غیر کرب و بلا
باید از حجره گفت و یک بستر

قصه عمر هیچ خورشیدی
چون شب و روز و ماه و سال تو نیست
غصه هیچ حجره ای قدر
گوشه آن سیاه چال تو نیست

آه... موسای خانواده نور
کوه طوری شده است زندانت
مثل بغضی که در گلو حبس است
مانده بین گلوی تو جانت

از تنت یک خیال مانده فقط
بسکه لاغر شدی نحیف شدی
خوب شد نیستند دخترهات
که ببینند چه ضعیف شدی

آه خلوت نشین ظلمت غم
خلوتت هم نمور هم سرد است
پانشو چون که زود می افتی
این اثرهای استخوان درد است

تازه این حال و روز قبلا توست
دو قدم راه را تنت می برد
آن زمان ساق پات سالم بود
حال اما شکسته، زخمی، خرد

روی دست چهارتا برده
بدن تو چه می کند آقا؟!
غل و زنجیرهای زندانت
بر تن تو چه می کند آقا

غصه ها در پی تو می آیند
آن یهودی بد دهان هم هست
ظاهرا غیر از این سه چار نفر
خانمی با قد کمان هم هست

پیکر تو سه روز بر پل شهر
قبلهٔ اهل کاظمین شده
و از اینجا به بعد مرثیه ام
نوبت روضه حسین شده

وای از آن پیکری که بی سر بود
وای از آن پیکری که بی سر ماند
وای از آن مادری که در گودال
روضه های غریب مادر خواند

محمدعلی بیابانی


@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

24 Jan, 11:26

527



"برای امام زمان و کاظمین"


از دو چشمت نگاه می‌خواهیم
در نگاهت پناه می‌خواهیم

خانه‌ای در محلهٔ خورشید
کوچه‌ای رو به ماه می‌خواهیم

خسته، تنها، غریب، آواره
گم شدیم از تو راه می‌خواهیم

ما تو را از خدا نخاسته‌ایم
ما فقط اشتباه می‌خواهیم

کوهی از لطف دیده‌ایم اما
باز هم از تو کاه می‌خواهیم

از نگاه تو گریه ای جاری
از گلوی تو آه می خواهیم

راهی کاظمین هستیم و
توشهٔ بین راه می‌خواهیم

توشهٔ کربلا شب جمعه
گریه در قتلگاه می‌خواهیم



محمدعلی بیابانی

@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

24 Jan, 11:26

437



"برای امام زمان و موسی بن جعفر سلام الله علیهما"


اگرچه عاشق تو در بدی زبانزد بود
ولی همیشه به من خوبی تو بی حد بود

من آن کبوتر هر جایی ام که بر بامت
به شوق دام، دلم گرم رفت و آمد بود

من آن سلام پس از هر نماز هر روزم
که در تلاش رسیدن به تو مقید بود

چگونه می شود آقا که با وجود تو باز
درون برزخ عاشق شدن مردد بود

همیشه حرف زدن با تو مهربان آقا
برای عاشقیم فرصتی مجدد بود

چقدر خوب نگاهت مرا به روضه کشاند
چقدر خوب شدم حال من اگر بد بود

مرا همیشه به جدت شناختی گفتی
همانکه بین حسینیه سینه می زد بود

نبود قسمتم امشب به کاظمین روم
کبوتر دلم ای کاش بین مشهد بود



محمدعلی بیابانی

@MohammadAliBiabani
Mohammad Ali Biabani

02 Jan, 11:21

659



"مناجات امام زمان (عج) و ليلة الرغائب"


به این بغض پنهان شده در گلویم
به این اشک های روان از سبویم

به جز دیدنت آرزویی ندارم
شب آرزوها تویی آرزویم

به جز از تو خواندن به جز از تو گفتن
چه دارم بخوانم چه دارم بگویم

نسیمی ز کوی تو می آمد ای کاش
که من هم گل نرگست ببویم

بیا تا که در آبشار نگاهت
خودم، این دلآلوده را هم بشویم

تو انقدر خوبی که عمری بدی را
نیاورده ای هیچ گاهی به رویم

شب جمعه ها تیر دلتنگی آرد
غم دوری از کربلا را به سویم

شب آرزوها دعا کن ببینم
که با قبر شش گوشه در گفت و گویم



محمدعلي بياباني

‏@MohammadAliBiabani