طراوت و زیستن میسازد، برای هر انسان پاک!
و اما تو
تو در فرق سر باد و باران میرقصی، بهبه!
تو در گرسنگیها و ترسها،
در ازدحام دردها و افسردگیها،
منظرِ بی نظیری از ظرافت عشق را
چنان گلوله بر تن انسان میکوبی!
جنگ است و صلح در قلمروی بی قلمِ انسان
و شب و سکوت، یکدیگر را بغل گرفتهاند
تا فرکانسی از آهنگ لذت را بنوازند در جان!
اسفندماه است و فقر همچنان جاویدان است
و من بیگرمای تن تو و عطر تو
فقیرترین بنای حضور یک انسان میشوم
و خوب میدانم که نبودن تو هرگز است!
#محمدعلی_خشنو
#بانام_نویسنده_نشردهیم