کتابِ مَطـــرود @matrudbook Channel on Telegram

کتابِ مَطـــرود

@matrudbook


«مجله‌ی ادبی و هنری مطرود»



[ هزارتوی ادبیات، فلسفه و هنر ]

کتابِ مَطـــرود (Persian)

به تازگی کانال تلگرامی «کتابِ مَطـــرود» با نام کاربری @matrudbook راه‌اندازی شده است. این کانال یک مجله ادبی و هنری است که به معرفی هزارتوی ادبیات، فلسفه و هنر می‌پردازد. اگر علاقمند به مطالعه و نقد کتب و آثار هنری هستید، این کانال برای شما مناسب است. در اینجا می‌توانید با تحلیل‌ها و بررسی‌های تخصصی دربارهٔ آثار معروف، عمق تاریخچه هنری و ادبیات جهان، و همچنین بطور مستقیم از نویسندگان و هنرمندان معاصر اطلاعات جالبی به دست آورید. کانال «کتابِ مَطـــرود» یک فضای انگیزشی برای افزایش دانش و آگاهی شما در حوزهٔ ادبیات و هنر است. پس حتما به آن مراجعه کنید و از مطالب متنوع آن بهره‌مند شوید.

کتابِ مَطـــرود

10 Jan, 17:45


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
هنر از کف‌دادگی مشقت‌بار نیست

چیزکان بسیاری فناپذیرند
پس فقدانشان سترگ نیست

در روز چیزکی از کف بده
بپذیر گمگشتگی‌‌ات را
پس از گم کردن کلید‌های در
و حال بدت را در ساعتی پس از آن

هنر از کف‌دادگی مشقت‌بار نیست

مشق کن بیش و شتابان از کف بدهی
اماکن، نام‌ها و جاهایی که عزم سفر داشتی
فقدان هیچ‌یک سترگ نیست.

ببین! ساعت مچی مادر از کفم رفت
یک یا یکی به آخرین خانه‌ی امیدم تلف شد.

هنر از کف‌دادگی مشقت‌بار نیست

دو شهر از کفم رفت
دو شهر محبوب و پهناور
بخشی از قلمروهایم،
دو رود و یک سرزمین

اندوهناک است اما اندوه سترگی نیست.


درد فراق تو حتا
(صدای پرشور و اطواری که دوست می‌داشتم)
کتمان نمی‌کنم
چرا که عیان است
هنر از کف‌دادگی آنچنان مشقت‌بار نیست
هر چند اگر اینگونه (به یاد بسپار) سترگ درنظر بیاید.


الیزابت بیشاپ
فارسی: وحید نجفی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

06 Jan, 15:38


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
منحنی عدم و شکل



در نیمروز خلقت
که دنیایی معکوس در آن می‌سوخت
من در آتشی مجزا از ماده زاده شدم

تقدم من تنها این بود که خاک را نبوسیده بودم
و در ادامه‌ی نسیم که هوسی کودکانه
در انتهایش می‌درخشید
خودسرانه دشت را می‌ستودم
دشت که از ابتدای ظلمت معرفی شده بود

و من که منکر القاب بدوی بودم
اشیا را از دریچه‌های بهشت بیرون می‌ریختم
***

باران هنوز از رگه‌های فضا می‌چکید
که من در زیر چتری از قارچ‌های سمی منزوی شدم
در آن زمان پیامبران ناشناخته آیاتشان را با معجونی از کلمات تلخ می‌آمیختند

جغدی منحوس و منفور با چشمهای ترسناکش
بر روی خواب‌های قرون بیدار می‌شد

و در سپیده دم مرگ، قیامتی معلق، پیش می‌آمد
گروه نامتحد ارواح در کاسه‌های سنگی معابر را می‌شناختند
آری
من در وسعتی از جزیره‌های درخشان
و در آخرین لبخند خدا محو می‌شدم
محراب من پرشور و مقدس

(رنگین کمانی که زینت کهکشانها بود)

به گرداگرد عالم می‌چرخید
تعلقی مجزا و پراکنده
که دنیایی از خشونت و غدر بر آن ویران شده بود
یکباره چونان قفسی تنگ و مسدود
بر کرانه های پوسیده خاك فرود آمد
نجات دهنده با فریادی اضطراب آمیز
از لابلای ظلمت بیرون می‌دوید
و من کودکیم در غارهای عصر حجر می‌چرید
از کلبه‌ام در مشرق آفتاب بیرون آمدم
کلبه ام با چهار پنجره در جهات زمین
در مسیر خورشید می چرخید


من در آتشی مجزا از ماده می‌سوختم
و چشمان تو که هاله‌ای از تقدس اهورایی
آن را احاطه کرده است
سحار و فریبنده در فضایی سرشار از رمز و ابهام می درخشید
دنیای من دوایری از فصول طبیعی بود
که در بی‌نهایت تکرار گیج می‌رفت
و اندیشه‌ام در تربیع ابعاد
به شکل ستونهایی از بنفشه و بهار
در میلاد زمان می‌رست
****
من در کدام زمین بی‌برکت متولد شده بودم
که اشیاء معین، مدام در من محو می‌شدند
بی‌شك شيطان مفیدتر از من بود
من که در بدر از باره‌های قلبم خون می‌چکید
و نمازم همواره در سحرگاه تابستان قربانی می‌شد

هستیم به سرگیجه عقابها بدل شده بود
و همواره چون جسمی متلاشی به اعماق ویل فرو می‌رفت
من باید نوسانهای موسمی را می‌شناختم
که در چنگک عظیم قرن له می‌شدند
فریادم به شکل ستونی از شعله و گردباد در ادامۀ زمان می‌رقصید
لختی آسمان را ازین سقوط مدهش و مدام نگه خواهد داشت
من که عرق و دستها را در تابستانهای گرمسیر شناخته‌ام
مبشر نجات نخواهم بود
و تحرکی این گونه شگرف که طوفانی قادر و قاهر
در خلال آن می وزد
مرا به زبونی بر آستانه دنیا افکنده است
دنیایی که نمی‌توانم بر آن بیاندیشم
و بدینسان همه تلاشم در پوچ کردن این تقدیر در عمق واقعیت صرف می‌شود
و همیشه هراسناك و مضطرب در انحنای عدم و شكل می‌دوم



قفس نامحدود من
علی قلیچ‌خانی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

05 Jan, 15:17


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
تا به دیدار گنجشک‌ها
روشن شویم
چشم‌هامان
تاریک می‌شد
و ما
با دست‌های خود
که عاجز بودند
نگاه می‌کردیم



خفته بودند آنان
بازی‌گوشانه و معصوم
به چون دو گاهواره‌ی آرام
آرام و رام
و مادری آراسته در تولدِ خود
از تنوره‌ی آتش می‌گذشت
با رگبار چشم‌های جنون‌آسا
و شعله‌ی بی‌مهار شیون‌ها،
خواب سنگین گنجشک‌ها را
می‌آشفت


راوی تلخ‌زارم
آه...
بیش از این چیزی ندارم
به جز جیک جیک دو گنجشک
بر شاخه‌ی نازک لرزانِ بهار
آی...ی...
شهاب‌الدین
باغبان مهربان
مرد تاجیک!

مهربان‌تر بکار این دو بوته‌ی نارس را
آهای...
شهاب‌الدین
مواظب بیل‌ات باش
وقتی که خاک تشنه را خراش می‌دهی!


حسن حسام
اینجا برقص
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

04 Jan, 18:16


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
چهار شقایق



باد می‌آمد و بر آب گره می‌انداخت.

وغروب
قفسی بود که مرغ خورشید
پری‌خون آغشته در آن پرپر می‌زد
مهربان بود گل سوسن با سایه‌ی بید
دشت از پچ‌پچه‌ی سبزه سنگین شده بود.

و به نزدیکی ده از پشت چینه‌ی باغ
ماه چون كودک بازيگوشی
از درختان بادام می‌آمد بالا.


شب اگر قدری فرصت می‌داد
روز را می‌شد با زمزمه شبدرها معنی کرد می‌شد از منشور باغ به خورشید عاشق نگریست.


شب فرا آمده بود
سه شمایل،سه سپیدار بلند
زخم از خنجر دشمن خورده
روز را با برق خنجر دشمن معنی می‌کردند.
سه برادر - سه گل لاله‌ی خون سه شهید، اما از هیبت‌شان شب با صدها خنجر آماده.


شب فرا آمده بود
همهمه بود و مسلسل بود و قل‌قل خون
و صداهائی از دور که با نارنجک له می‌شد.
سه شقایق ـ سه گل لاله‌ی خون
از دلم می‌روئید
سه شمایل، سه سپیدار مرا می‌خواندند.


از من ویران تا دوران کودکیم
کوچه باغ سبزی فاصله بود
که پی «کاظم» می‌کردم در گندم زار
و برایم گوئی
روزها دسته گلی بود که می‌شد بوئید لحظه ها جوئی بود که می‌شد از آن
با فراغت مشتی آب گوارا نوشید.
یادها سیبی بود که می‌شد بر آن دندان زد.
و می‌اندیشیدم
که همین دیروز تازه سفر بود که من
در سلیمانیه قلبم را
با سه جان‌باخته پیوند زدم
و از آن‌روز خیابان‌ها در چشمانم باغ شقایق‌ها بود.


شب فرا آمده بود
باد بر پهنه‌ی شبدرها شیون می‌کرد.
در افق خورشید خونالود
لاله‌ای بود که پرپر می‌شد
از دل تاریکی
سه شمایل - سه سپیدار مرا می‌خواندند و من از راه آن‌ها باید می‌رفتم.



فصل‌های سبز
دفتر دوم ۱۳۵۸
جعفر کوش‌آبادی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

14 Dec, 21:27


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
در عریانِ پاییز
گریخت از ارتفاع‌وُ
شاخه بر زمین کوتاه کرد

در امتداد اندوه
کدام غمگین‌ترند؟

درخت؟!
یا فاخته‌ای که
در لانه
به فراز می‌اندیشد؟!


وحید نجفی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

14 Dec, 16:35


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
شب بی‌گناه
خسته می‌ماند
درحوالی‌ی ماه

به کلامی که مرا می‌خوانی
چه سپر کنم
تا لاله‌ی‌ سیاه
تنها برسینه‌ی‌ من باشد؟

به کلامی که مرا می‌خوانی
می‌پذیرم
می‌پذیرم که میان دوسنگ بنشینم
و با ساقه‌ی‌ باریک زنبقی
نفس بکشم


محمود شجاعی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

13 Dec, 16:03


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
اگر آثارم از قلبم نشأت بگیرند، تقریبن همه‌کار کرده‌ام؛ و اگر از مغزم، تقریبن هیچ نکرده‌ام.



مارک شاگال
برگردان: مطرود
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

20 Nov, 20:07


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
جنگ که از کهنه‌ترین روزگار، آخرین داور بی‌رحم در منازعات بین‌المللی بشمار می‌رفته، بسیاری از تاثیر و تقریبا همه فریبایی خود را از دست داده است. شطرنج «سرنوشت» میان ابرقدرتها، یعنی آنانکه در بلندترین حد تمدن ما جای دارند، برحسب این قاعده بازی می‌شود که « هر کدام ببرد، کار هر دو تمام است».


خشونت
هانا آرنت
عزت الله فولادوند
صفحه‌ی نخست
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

20 Nov, 20:07


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
جنگ که از کهنه‌ترین روزگار، آخرین داور بی‌رحم در منازعات بین‌المللی بشمار می‌رفته، بسیاری از تاثیر و تقریبا همه فریبایی خود را از دست داده است. شطرنج «سرنوشت» میان ابرقدرتها، یعنی آنانکه در بلندترین حد تمدن ما جای دارند، برحسب این قاعده بازی می‌شود که « هر کدام ببرد، کار هر دو تمام است».


خشونت
هانا آرنت
عزت الله فولادوند
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

18 Nov, 19:16


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
که خفته بودی در گاه‌واره‌ی خاک
خاموش
قائم به پهلوی راست
و قابله‌ای
به لسان ِ عرب
تصویر ِ باغ‌های بلور
از زیر ِ قوس ِ پلک‌هات عبور می‌داد
و ردّ ِ غارغار ِ غُراب
فراز ِ سیاه‌پوشان بود
که خاک بر مستطیل ِ تو غربال می‌کردند
نَعوذُ باللهِ مِن قَضاءِ السّوء*
پیدا بودی در هر دانه‌ی شبنم
بر هر برگی از چشم
در خواب ِ سگی آن‌سوتر
که بر سنگ ِ مُرده‌ای
غور کرده بود
پیدا
در شکل ِ اَبر
که گوسفند ِ گم شده‌ای
در آسمان ِ خاموش ِ سرت بود
شبان ِ بی‌علفی بودی
بر کَران ِ مصلّای بلخ*
در قطعه ۳۲۴ بهشت زهرای تهران
تنها
تنها
چنان‌که تنها آمده بودی از شکم ِ مادر*
که مادر به درد گریست
و جُفت ِ تو شاخه‌ی زیتون بود

پیدا بودی در باد
که شاخه‌های سوخته را
زیر ِ پلک‌های من
جابه‌جا می‌کرد.

__
* سطرهای ستاره‌دار از تاریخ بیهقی؛ بر دار کردن ِ حسنک



مصطفا مرتضوی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

08 Nov, 14:49


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
"La carencia"

Yo no sé de pájaros,
no conozco la historia del fuego.
Pero creo que mi soledad debería tener alas.


Alejandra Pizarnik


"خلوت"

نه پریدن می‌دانم؛
نه راز آتش را
اما ایمان دارم،
که خلوت من باید بال داشته باشد.


الخاندرا پیسارنیک
بازسرایی: وحید نجفی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

03 Nov, 09:44


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
هر روز
بر جدار اين همهمه يخ مي‌بنديم
ساكت چون حباب‌ها
بر جدار اين همهمه
يخ مي‌بنديم
و رويش سنگ‌ها را
چون سوزش لحظه‌اي در آغوشمان احساس مي‌كنيم

زمان در آن‌سوي كدورت سرد چشمهايمان
و در آن‌سوي گهواره‌ها و منگوله‌ها
به مفهومي ساكن رها شده است
و دوست‌تر از داشتن
آسمان بوي توتون گرفته است
و لبخندهاي خشكيده در سايه‌ي آجرها
به نقاب ساكت مرداب‌ها
پناه مي‌برند

هر روز
كودكان جوهري تصويرها
با دوام گل‌هاي كاغذي عوض مي‌شوند
و خط‌ها
در طول انگشتان ما موزيانه مي‌خندند

هر روز
بر جدار اين همهمه يخ مي‌بنديم
و در تمرين نفسهايمان
كسي ديوانه‌وار مي‌ميرد

هر روز
هر روز
اين پاهاي ماست كه مي‌سوزد
در انبساط كوچك زاويه‌هاي قهوه‌اي
و صداي ثقيل سحاب‌ها از روي چهره‌هامان
ليز مي‌خورد
هر روز
بر جدار اين همهمه يخ مي‌بنديم
و هر كسي درّه‌ايست
كه گذار بادها را تجربه كرده است
و نمي‌تواند
دستهايش را از قلبش بيرون بياورد

هر روز
بر جدار اين همهمه يخ مي‌بنديم
و شب
در خواب ماهيان
پيشگوئي جاودانمان تعبير مي‌شود



محمدرضا اصلانی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

02 Nov, 07:40


کجای این قُلّه‌ را می‌خواهید فتح کنید؟

اینک شهید چهارم!
نگاه کن که چگونه آوازت در چهار گوشه سبز
طنین می‌افکند

اینک شهید چهارم!
پنجره‌ی قلبت را می‌بندند
و شیشه‌های رنگی ظلمت را
                 می‌گشایند

از چیست که چنین‌ بی‌پروا سخن می‌گوئی؟

در چهار راه نسیم
به خدای چارگوش
چهار گوشواره هدیه می‌کنند
و به صدای بلند اساطیر
مفرغ‌ترین خنجر
به‌ قلب تاریخ می‌نشیند
و گودترین آه‌ها از دست خواب
                  بر می‌خیزد

ای همگی مجلسیان
که دستک‌هایتان بر چهره
اسب‌های راهوارتان
بر گرده‌ی دشت

کجای این قلّه را می‌خواهید فتح کنید؟!

.
.

داود رمزی
از کتاب ظهر درد (۱۳۴۹)
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

01 Nov, 08:23


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
تنابی كه به گردن خورشید بسته‌ام
لگامی نیست
كه بکاهد از شیهه‌ی باران

كه مرا فرصتی نمانده است
تا از مژه‌های مرطوبت
خزه‌‌ها را بشویم.

و ناتوانی‌ی من
بشارتی نیست، بر نفس غروب
كه این گفته:
دیوانه می‌كند، هلال ماه را

در گام‌های چابکت شتابی بود
كه ترا
با عظمتی سوزان
به معبر یادهای همیشه می‌برد؟



تراشه شمشاد
علی مقیمی
مجموعه شعر
نشر ارغنون پاییز۵۱
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

22 Sep, 12:20


#hamsterkombat #Hamster

کتابِ مَطـــرود

22 Sep, 12:20


🤑 اطلاعیه‌ی دوم خطاب به مدیران و شرکای همستر کامبت (کپی برای رسانه ها آزاد است.)

Hamster Kombat has released a large portion of the users it banned from entire airdrop due to cheating in a part of the project.

But after this event, some of them are still in the same situation! Another part was added to the part of the deprived! This is a bigger injustice! I know a friend who didn't even cheat, But now, at the peak of disbelief, he has joined to the part of cheaters!

I emphasize, the society will not tolerate this! Even those who are rewarded want everything to be fair! Each person should be fined in the same range that he made a mistake!

Before it's too late, take an effective and strong action in order to achieve the right of the society!


⚡️برای امضای این طومار 👍 را زیر همین پست بزنید. ضمنا کامنت کردن این متن زیر آخرین پست تمام رسانه های همستر می تواند موثر باشد! (دستتون رو روی متن نگه دارید، کپی میشه.)

⚡️ همچنین وارد لینک زیر (چت اصلی همستر) شید و این پیام رو برای تمامی ادمین ها در PV بفرستید.

https://t.me/hamster_kombat_chat

کتابِ مَطـــرود

21 Sep, 15:46


#Hamster #hamsterkombat

کتابِ مَطـــرود

21 Sep, 15:25


🤑 This is a serious request from Hamster Kombat managers and partners!

⭕️ در صورتی که این پست را فوروارد نمی کنید، کپی این متن برای تمامی رسانه ها آزاد است.

⚡️ کاربران عزیز، با واکنش 👍 طومار را امضا کنید.

🤑 ⭕️ This petition is the general demand of the people who spent about half a year of their lives on a project that has an unfair end for them!

⚡️⭕️ To Hamster Kombat managers and partners: You are stealing the meaning of justice! The biggest crypto project in history is coming to the ugliest possible end. Cheater part of community deserves to be punished in the zone where they cheated. But you intend to shamelessly deprive them of all their right to airdrop. This is a crime.

⚡️⭕️ On behalf of the millions of people in Iran and on behalf of one of the biggest part in this field, we will not back down even a step from our will, Until we get our rights.

⚡️⭕️ Punish the cheater part of the community, but within the right limits! You'll make millions of enemies for your beloved project forever! It is also from people!


کتابِ مَطـــرود

13 Sep, 21:09


Channel name was changed to «کتابِ مَطـــرود»

کتابِ مَطـــرود

13 Sep, 21:09


Channel name was changed to «⚡️کتابِ مَطـــرود ⚡️»

کتابِ مَطـــرود

13 Sep, 21:08


Channel name was changed to «⚡️کتابِ مَطـــرود»

کتابِ مَطـــرود

15 Jul, 17:32


این پروژه پس از لیست شدن با ارزش‌تر خواهد شد.

لیست شدن ربطی به بسته شدن ربات نداره، همچنان می‌تونید استخراج کنید و لذت ببرید.


پیکسل و بلوم بی‌نهایت با ارزشند.

#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster #dogs #major #pixelverse
‏━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

15 Jul, 15:39


‏━━━━━━༺༻━━━━━━━
❗️❗️❗️❗️ دوستان توجه کنید.

پروژه‌ی پیکسل‌ورس pixelverse تا سه روز دیگر در صرافی‌ها لیست خواهد شد.

چنین پروژه‌هایی رو حتا یک روز هم استخراج کنید سود کرده‌اید.

لینک استخراج پیکسل ورس👇

https://t.me/pixelversexyzbot?start=412622730


#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster #dogs #major
‏━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

14 Jul, 18:45


❗️❗️ توجه کنید دوستان


این دو پروژه‌ هیچ‌ زحمتی ندارد و تنها یکبار استارت می‌کنید و به دوستان خود معرفی می‌کنید و زیر مجموعه می‌گیرید.

فقط یکبار استارت کنید و تمام.

‏━━━━━━༺༻━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

14 Jul, 18:44


‏━━━━━━༺༻━━━━━━━
❗️❗️❗️❗️

افرادی که از پروژه‌ی نات‌کوین جا موندن اصلن نگران نباشند.

دو پروژه‌ی زیر که بعد از ناتکوین ارائه شده مربوط به خود تیم تلگرام است.

👈پروژه‌ی اول:
پروژه‌ی dogs که طبق شنیده‌ها هر 10,000 عدد آن 12 میلیون تومان خواهد بود.

و برای فعالیت در آن فقط باید زیر مجموعه بگیرید و در شروع ، بر اساس سن اکانت تلگرامتون به شما تعدادی توکن dogs خواهد داد.

لینک استخراج dogs
لینک استخراج dogs
لینک استخراج dogs

❗️جمله‌ی آبی👆رنگ را لمس کنید.

👈پروژه دوم:
پروژه‌ی major هم که طبق شنیده‌ها هر 10,000 عدد آن 10 میلیون تومان خواهد بود.

برای فعالیت در آن کار خاصی نیاز نیست انجام دهید. فقط کافی‌ست استارت کنید و زیر مجموعه بگیرید و تسک‌های رایگان آن را انجام دهید و استارز جمع کنید.


نکته: از مهمترین استفاده‌های major این است که می‌توانید از طریق آن اکانت تلگرام خودتان را premium کنید.

لینک استخراج major
لینک استخراج major
لینک استخراج major

❗️جمله‌ی آبی👆رنگ را لمس کنید.


#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster #dogs #major
‏━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

08 Jul, 20:01


‏━━━━━━༺༻━━━━━━━

تمام کد‌های تسک‌های ویدئو سینما تپ سواپ

ابتدا روی هر یک از تسک‌ها، سپس گزینه start mission و در ادامه گزینه‌ی watch کلیک کنید ، پس از پایان ویدئوها، کد مخصوص هر ویدئو را مطابق تصویر در کادر مربوطه‌ی همان تسک( provide an answer) کپی کنید و Submit بزنید و پاداش خود را دریافت کنید.



1. watch The First Video: 739002
2. watch new video: 5
3. Learn What The TON Is: 548719
4. Watch The First Token Video : ندارد
5. Tapswap Education: 030072
6. New in the crypto World: 739551
7. Learn 5 Crypto Terms: 2614907
8. Tapswap Edu... Bitcoin is?: D57U94
9. How Earn...on Crypto: genesis
10. Drop And Rises: 27F53K9
11. 5 Ways to make...cry: encryption
12 . Memes and Crypto ... : 4D80N74
13. Get started in crypto : TRIBALISM
14. 8 Warren Buffet rules :ABENOMICS
15: fake news and real news: G5D73H20



#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster
‏━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

06 Jul, 14:19


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━

کد‌های تسک‌های تپ سواپ از ابتدا:

1)  739002

2)  5

3)  548719

4) Youtube سابسکرایب

5)  030072

6)  739551

7)  2614907

8)  D57U94

9)  genesis

10) 27F53K9


#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster
‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

06 Jul, 14:19


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
کد تسک جدید تپ‌سواپ  tapswap


{ 27F53K9 }✓

❗️به اجبار باید ویدئوی مذکور را مشاهده کنید‌ و کد را وارد نمایید


#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster
‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

06 Jul, 14:19


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
کارت‌ مخصوص امروز 16 تیر 1403

Hamster kombat


نکته: این کارت را از قسمت special و بخش newcard انتخاب کنید. فقط 24 ساعت فرصت دارید که کارت انتخاب و ارتقا دهید. پس از آن منقضی خواهد شد.

لینک👈 عضویت در hamster kombat


#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster
‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

06 Jul, 05:56


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
کارت‌های امروز 16 تیر 1403

Pixelverse


نکته: حتمن کارت‌ها را به ترتیب درج و به جزییات مانند رنگ‌ها، چشم‌ها و... دقت فرمایید.


لینک 👈 عضویت در pixelverse

#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster #pixelverse
‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

06 Jul, 05:56


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
کارت‌ جدید امروز 16 تیر 1403

Hamster kombat


نکته: این کارت را از قسمت pr&team انتخاب کنید. کارت را انتخاب و ارتقا دهید.


لینک👈 عضویت در hamster kombat


#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster
‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

05 Jul, 19:21


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
کد مورس امشب، 15 تیر ۱۴۰۳

Hamster Kombat

ابتدا یک مرتبه روی Daily cipher کلیک کنید تا صفحه به رنگ قرمز در بیاید.

سپس کد زیر را وارد کنید:


(B): — • • •
(U):  • • —
(R): • — •
(N): — •


نکته: با کلیک کردن و نگه‌داشتن، (–) نمایش داده می‌شود و با کلیک کردنِ بدون نگه‌داشتن (●) نمایش‌ داده می‌شود.

با انجام این تسک 1 میلیون سکه دریافت می‌کنید.


#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster
‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

05 Jul, 11:08


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
کارت‌ مخصوص امروز 14 تیر 1403

Hamster kombat


نکته: این کارت را از قسمت special و بخش newcard انتخاب کنید. فقط 24 ساعت فرصت دارید که کارت انتخاب و ارتقا دهید. پس از آن منقضی خواهد شد.

لینک👈 عضویت در hamster kombat


#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster
‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

05 Jul, 11:01


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
کارت‌های امروز 15 تیر 1403

Pixelverse


نکته: حتمن کارت‌ها را به ترتیب درج و به جزییات مانند رنگ‌ها، چشم‌ها و... دقت فرمایید.


لینک 👈 عضویت در pixelverse

#Notcoin #Blum #Tapswap #Hamster #pixelverse
‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
©hannel @blumtoken_airdrop

کتابِ مَطـــرود

15 Mar, 21:57


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
...ای حواصیل
هنگامِ جلای وطن
در آوای شور و آغوش
و گذر از مزار مجذوب خارها و نیزارها

در قدقامت تاجِ سفیدت
نامم را به باد بسپار.



سعاد آرام
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

15 Feb, 15:04


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
از دادگاه نمی‌شود انتظار اجرای
عدالت داشت.


مرگ و دختر جوان
آریل دورفمان
حشمت کامرانی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

13 Feb, 19:27


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
مسخره‌ترین چیز دنیا اتفاق افتاده بود؛ شما نمرده بودید، اما زندگی هم نمی‌کردید، فقط زنده بودید. آدمی که فقط می‌شنود، به سختی حرف می‌زند، می‌خندد، می‌گرید، اما اصلاً نمی‌تواند سرپا بایستد، نمی‌تواند قلم به دست بگیرد. فقط هست که بگوید من هنوز نمرده‌ام. متأسفم.



پیکر فرهاد
عباس معروفی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

23 Jan, 16:20


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
من یادمه پسره رو. خوب یادمه. یادمه کُلِ شب داشتم از تو سوراخِ در نگاهش می‌کردم، همون شبی که قرار بود آخرین شبش باشه. طبیعتن نمی‌تونست با زندانبان‌هاش حرف بزنه دیگه. فرانسوی بود، ولی تو کلِ شب، آخرین شبِ زندگیش تو دنیا، هر دفعه که ناقوسِ کلیسا صدا می‌کرد، با انگشت‌هاش ساعتی رو که ناقوسش خورده بود می‌شمرد: اگه دوتا ضربه بود می‌شمرد دو، اگه چهارتا ضربه بود می‌شمرد چهار، ولی بعد باز هم می‌شمرد، می‌شمرد که تا هشت چقدر مونده. ساعتِ مرگِ قریب‌الوقوعش. بعدِ هر بار شمردن با انگشت خودش رو نشون می‌داد، بعد سمتِ آسمون رو نشون می‌داد، بعد لبخند می‌زد. هر یه ساعتی که می‌گذشت، عینِ همین کار رو می‌کرد. ساعت رو می‌شمرد. می‌شمرد تا هشت چقدر مونده. آسمون رو نشون می‌داد. لبخند می‌زد.



مأمورهای اعدام
مارتین مک‌دونا
بهرنگ رجبی
نشر بیدگل
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

21 Jan, 19:37


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
در طبیعت سنگ است
این‌که خواب نمی‌بیند
آن که خواب مرا نمی‌بیند آن‌که رویا ندارد را چگونه به آغوش گیرم؟

سنگین‌ترین حواس من        کشیده بر پوست
هردم به تمنای رویات
وقتی دلبسته‌ی یک سنگم
وقتی مریدانه می‌سنگم


پس خاک را به خاک می‌سپارم
و شکل گُلسنگ می‌شوم
تا سنگ از معنای سنگ می‌افتد
و شانه‌های سنگ معنای نرم می‌گیرد
حالا تو هرچه می‌خواهی بنامم
بگو گُل
بگو سنگ



تحریر‌های دیوانه‌ی باد
دفتر: در طبیعت مخفی
حامد سلیمان‌تبار
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

08 Jan, 04:09


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
من استاد حرف زدن در سکوتم. کل زندگی‌ام در سکوت حرف زده‌ام و در سکوت تراژدی‌های زیادی را با خودم زندگی کرده‌ام. آه که چه قدر بدبخت بوده‌ام. همه طردم کرده بودند. مطرود و فراموش شده و هیچ کس نمی‌داند، احدی خبر ندارد.



نازنین
فئودور داستایوسکی
یلدا بیدختی‌نژاد
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

31 Dec, 12:49


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
مابین چندین میلیون آدم، مثل این بود که در قایق شکسته‌ای نشسته‌ام و در میان دریا گم شده‌ام. حس می‌کردم که مرا با افتضاح از جامعه آدم‌ها بیرون کرده‌اند. می‌دیدم که برای زندگی درست نشده بودم.



زنده به گور
صادق هدایت
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

25 Dec, 19:53


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
نسل "اداری" باید وربیفتد. این گداهای خوش‌پز که نان و پنیر می‌خورند، خانۀ دربست اجاره می‌کنند، همیشه تا خرخره مقروض‌اند و تا آخر عمر قسط می‌دهند. کثافت‌ها!



زیر دندان سگ
بهمن فرسی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

24 Dec, 21:05


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
تداوم و تکرار است که آدمی را آماده می‌سازد، و برای آمادگی تنها تحمل لازم است و تحمل تنها وسیله‌ای است که پدر همه چیز را در می‌آورد و گاهی حتی پدرِ آدم متحمل را.



شب‌نشینی باشکوه
غلامحسین ساعدی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

23 Dec, 20:32


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
دلش می‌خواست حجمی را که در دنیا اِشغال کرده بود کاهش دهد، تا زمانی که دیگر چیزی از آن باقی نمانَد.



مرگ شادمانه
آلبر کامو
پرویز شهدی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

20 Dec, 12:52


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
وقتی آدم از درون متلاشی می‌شود. کلمه‌ی درستش بایستی انفجار باشد. مگر چه فرقی می‌کند؟ نه، فرق می‌کند. کلمه مهم است. اول کلمه بود و بعد کلام شد. وقتی انگشت روی کلمۀ درست بگذاری، بخش عمده‌ی دردت را فهمیده‌ای.



صفحه‌ی۲۰
ساربان سرگردان
سیمین دانشور
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

11 Dec, 21:01


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
زندگی من، دیگر گذشته و سپری شده و حالا به مثابه شوخی‌ای که هنوز ادامه دارد از آن حرف می‌زنم. روزی از خدا سخن خواهم گفت، با کِرم‌ها.



مالوی
ساموئل بکت
سهیل سُمی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

09 Dec, 16:12


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
روی زمین یك ‌اُمید فرار هست، آن‌هم مرگ است، مرگ! ولی ‌این‌جا دیگر مرگ هم نیست، ما محكومیم! می‌شنوی! محكوم یك اراده‌ی كور هستیم.


آفرینگان
صادق هدایت
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

09 Dec, 07:43


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
در وادی ایمان و کفر سرگردان بود و هر وقت که از هر چاره‌ای نومید می‌شد به خدا رو می‌کرد به این امید که شاید، شاید راه نجاتی بیابد. در سالهای اخیر که بیمار بود و احساس پیری می‌کرد و نیز زندگی اندک روی موافق نشان داده بود گاه و بی‌گاه نماز می‌خواند و بنده خوب‌تری بود. ناگفته نماند که در بیست سال اخیر گفت‌و‌گوهای من نیز در سست کردن بنیان ایمان او بی‌اثر نبود. ولی آخرها هیچ تعمدی و کوششی در این راه نداشتم مگر آنگاه که از خدایی خدا به ستوه می‌آمدم. فکر می‌کردم که اگر مذهب بتواند آرامشی به او بدهد چه کاریست که بیهوده مزاحمش شوم. به‌هر‌حال، زنی با چنین ایمان نیم‌بندی در آخرین لحظه اشهدش را گفت و جان داد. دیگر راهی به جایی نبود، همه امیدها و
آرزوها فرو می‌ریخت و فقط این فکر بود که اگر جهان دیگری هم نباشد، خدایی هست. مادرم همیشه می‌گفت بالاخره خدایی هست. البته این خدا هرگز دقیقاً خدای محمد نبود ولی ناشناخته‌ای دور و مبهم بــود کــه آن قدرها هم در غم آفریدگانش نبود و مادرم سرانجام به او پناه برد.


صفحه‌ی۵۰-۵۱
سوگ مادر
شاهرخ مسکوب
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

07 Dec, 14:58


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
دنده‌هام، این دنده‌ی راستم، اینجا، درد می‌کند. آنوقت من حرفی نمی‌زنم. چندین و چند سال است، می‌شنوی زن، پای راستم دائم انگار که گر گرفته باشد، می‌سوزد. اما من حرفی نمی‌زنم. رفیق راه پیری من است این درد، گفتن ندارد. به قول استاد: «کلوخه‌ی غم را باید به آب دهان خیس کرد و به زبان هی چرخاند و چرخاند و بعد فرو داد.» گفتن ندارد.



انفجار بزرگ
هوشنگ گلشیری
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

04 Dec, 15:02


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━

دستهای آلوده
ژان‌پل سارتر
جلال آل‌احمد
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

01 Dec, 18:42


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
اساسا آدم امروز از زمین و آسمان، از درون و بیرون تهدید می‌شود و در جایی تکیه گاهی ندارد. هر کسی در خودش تنهاست. کسی با خودش هم نیست تا چه رسد به دیگران



شاهرخ مسکوب
گفت‌و‌گو در باغ
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

01 Dec, 09:58


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
قدْ لا يكُون الموتُ بتوقّف النّبض فقط، فالانْتظار موْت، والمللُ موت، واليَأس موت، وظلمةُ المسْتقبل المجْهول مَوت.
.
.
چه‌بسا مرگ تنها با توقف نبض حاصل نشود، زیرا انتظار؛ مرگ است، دلزدگی؛ مرگ است، ناامیدی؛ مرگ است، و تاریکیِ آینده‌ی نامعلوم هم در حکم مرگ است.



غسان كنفانی
محمدحمادی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

28 Nov, 04:18


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
غلط کرده‌ای، امشب باهم‌ایم. تا بوق سگ، تا صور اسرافيل! من خوار این روزگار و باید امشب بگ°م. صب همچین لش‌ات را بذارم تو خونه‌ت که فردا ک°ن از خونه جنبیدن نداشته باشی. الاغ جون! اون کیسه چروکیده که زیر ک°°ت آویزونه می‌دونی اسمش چیه؟ تخم! تو کی می‌خوای از حکمت متعالی تخم، از این خلقت فلسفی انسانی سر در بیاری؟! به تخمت مرد! به تخمت!



صفحه‌ی۸۱
شب یک،شب دو
بهمن فرسی
‏━━━━━━━༺༻‏━━━━━━━

کتابِ مَطـــرود

24 Nov, 19:10


‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━
بعد از او من دیگر خودم را از جرگه آدمها، از جرگه احمق‌ها و خوشبخت‌ها بکلی بیرون کشیدم و برای فراموشی به شراب و تریاک پناه بردم. زندگی من تمام روز میان چهار دیوار اطاقم می‌گذشت و می‌گذرد. سرتاسر زندگیم میان چهار دیوار گذشته است.



زنده‌به‌گور
صادق هدایت
‏━━━━━━━༺༻━━━━━━━