دست نگه دارید.
نام این کار شما سلاخی است نه جراحی. جراحی آداب و اصول دارد.فن و فلسفه دارد. هر بیماری را نمیشود جراحی کرد.این کار شما دَریدَن است نه بُریدَن.انسزیون جراحی کجا و «گاتلیش»۱ شما کجا؟ شیار و شکافِ جراحی قانون و قاعده دارد. هر بریدن و دریدنی جراحی نمیشود.
زیر این پوستِ پریشانِ پر از تاول و تبعیض صدها عصب و رگ و رنج جاری است.در نهان و نهاد این بیمار بیچاره که زیر تیغ شماست هزاران عضو و اندام و جان و جنین به سختی و سماجت نفس میکشند.این ناخوش که نامش اقتصاد است محتاج احیا است نه عمل زیبایی. هر جراحی خط و خطوطی دارد و شرط و شروطی.یک سانتی متر تَخَطی از خط برش میتواند به ویرانی عضوی یا قطع اندامی یا ایجاد عیبی و معلولیتی منجر شود.
حضرات جراح اقتصادی!
تیغ های جراحی را بسیار ظریف و ضعیف میسازند تا برش های ظریف و حساس را انجام دهند.این که شما به دست گرفته اید نه تیغ که تبر است.کار تبر تباه کردن است. تیغ تباهی به دست گرفته اید و انتظار شفا دارید؟جوری بِدَرید که بتوانید بدوزید جراحان جراحت ندیده!
از طرز و طوری که ایستاده اید،از حرف هایی که بر زبان می آورید،از دو دو زدن چشم هایتان،از پرش پلک هایتان،از لرزش دست هایتان،از عرق پیشانیتان،از انتخاب بیمارتان، از زمان جراحیتان قشنگ معلوم است که اینکاره نیستید.هر پزشکی که اصول ابتدایی جراحی را خوانده باشد میداند که انجام عمل جراحی در شرایط «ناپایدار» بیماری بسیار مخاطره آمیز و ناممکن است.اقتصادِ بیمارِ از نفس افتاده ایران در شرایط بسیار ناپایدار و غیر قابل پیش بینی قرار دارد.هیچ کدام از علایم حیاتی این اقتصاد بیمار در محدوده طبیعی نیست.علم و تجربه میگوید با این شرایط شروع عمل جراحی به منزله کمک به مرگ این بیمار جان به سر شده است.
پزشکان با سواد قبل از هر جراحی ساعت ها با بیمار گفتگو میکنند.شرح حال میگیرند. اطلاعات میدهند.عوارض و آینده بیمار و بیماری را گوشزد میکنند.روش های جایگزین را در نظر میگیرند.پنهان کاری نمیکنند.دروغ نمی گویند.نمیترسانند، امید واهی هم نمیدهند. صدها عامل و آزمایش و علت را در نظر می گیرند و در نهایت امر رضایت بیمار را بر همه علت ها و عوامل ترجیح میدهند. کو برگه رضایت جراحی این بیمار؟
شما این کاره نیستید.از گرفتن یک شرح حال ساده عاجزید. به پیرمرد مستمری بگیر تامین اجتماع کمک معیشتی نمی دهید اما برای یک مدیر ملی که مِلکِ مجزا و ماشین مدرن دارد و مسافرت خارجی هم رفته است پیامک واریز کمک معیشتی می فرستید!جراحان به چنین شرایطی میگویند شرح حال غیر واقعی. پرونده نویسی کاذب. جراحی را شروع کرده اید.تبر را به جای تیغ زده اید.خواسته اید دماغش را پاک کنید چشمش را هم کور کرده اید و حالا که با مخاطره مرگ مواجه شده اید تازه با بیمار و اطرافیان بیمار سر بسته و مبهم و ناکافی وارد گفتگو شده اید.شرایط را بسیار وخیم توصیف میکنید،از آنسو از بهبودی و درمان می گویید. مقدمه و موخره حرفهای شما با هم نمیخواند.صادق نیستید نه با خودتان و نه با بیمارتان.چیزهایی را پنهان میکنید. چون سواد ندارید شرایط را سیاه نشان میدهید و چون میترسید آینده را سفید توصیف میکنید.
جوری که بالای سر این بیمار نگون بخت ایستاده اید معلوم است که نه آداب آناتومی را میدانید و نه فلسفه فیزیولوژی را.
حکایت این جراحی شما مرا یاد «نوری نور مَمِه»۲ انداخت.نوری هم ولایتی ما بود.رفت شد خدمتکار بیمارستان عشایر. یک بار پدر بزرگم از نوری پرسید؛ «نوری کارِت چِه ئَه»۳ نوری در جواب پدربزرگ گفت؛ «دکتر فرید خَطونُه مَکیشی،ئیمه عَمَلونَه مَکِیم»۴.
اگر آن کسی که برای شما خط عمل را می کِشَد و جای جراحی را معلوم میکند حاذق ترین و با تجربه ترین آدم اقتصادی هم باشد شما با این روش و رویه گند میزنید به سابقه و سواد و سودایش. شما این کاره نیستید و همین مرا میترساند. این بیمار شرایط جراحی ندارد مثل شمسعلی که تصادف کرد و افتاد روی تخت بیمارستان و زیر عمل مُرد و نباید عمل می شد. پدربزرگ از من پرسید «شمسعلی چاویتی مِرد»۵.قبل از آن که من حرفی بزنم مادربزرگ گفت؛«یا دکتر فرید گَن خط کیشیه یا نوری گن عمل کردیه»۶
دست نگهدارید⛔️
کمی شرایط را بسنجید.اندیکاسیون و کنترااندیکاسیون های جراحی را مرور کنید.اگر خط جراحی را کسی برایتان کشیده است خیلی مواظب باشید که از خط بیرون نزنید. ریز بشکافید. کوچک سوراخ کنید. خیلی احتیاط کنید. فردا جوری نشود که نتوانید پاسخگوی مرگ شمسعلیِ اقتصاد ایران باشید!
۱؛ دریدن نامنظم، بریدن بی قاعده
۲؛ نوری پسر نورمحمد
۳؛نوری چکاره ای؟
۴ ؛دکتر فرید خطشان را میکشد و ما جراحی می کنیم
۵؛شمسعلی چرا مرد؟
۶؛ یا فرید بد خط کشیده یا نوری بد جراحی کرده!
https://t.me/lorhistory🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#ماشااکبری