لام میم کتاب @lam_mim_books Channel on Telegram

لام میم کتاب

@lam_mim_books


كلما ابتعدتُ عن الكتبْ، عاقبنَي الله بالناس
هر بار که از کتاب دور شدم خدا مرا با مردم مجازات کرد..!
عجب جمله حکیمانه ای هست ، ما چون از کتاب دور شدیم همه وقتمان را با ارتباط های بی ارزش و بی فایده با دیگران نابود کردیم

ادمین مراجعات:
@Pasokh_Response

لام میم کتاب (Persian)

لام میم کتاب یک کانال تلگرامی است که به اشتراک گذاری ادبیات، جملات زیبا، و اقتباس های کتاب های معروف می پردازد. با عضویت در این کانال، شما به دنیایی از دانش، زیبایی و انگیزه وارد خواهید شد. جملات تاثیرگذار از کتاب های معتبر و نویسندگان برجسته در اینجا به اشتراک گذاشته می شوند تا شما را الهام بخشیده و به تفکر و خواندن ترغیب کنند. اگر شما هم از دوستداران کتاب و خواندن هستید، حتما با عضویت در این کانال، لذت بردن از متن های زیبا و الهام بخش را تجربه خواهید کرد. برای اطلاعات بیشتر و ارتباط با ادمین کانال می توانید به آیدی @Pasokh_Response مراجعه کنید.

لام میم کتاب

24 Nov, 13:51


لیست نوبت ها و شماره های تحلیل های اسم انجام شده و در دست انجام.



««روانکاوی از روی اسم، بالاترین ورژن علم معرفت نفس و روانشناسی است»»»

👈👈علم و علماء بعدها خواهند فهمید معنای این جمله فوق طلایی بنده را.


جهت درخواست تحلیل و روانکاوی اسم در ارتباط باشید با:
http://t.me/Pasokh_Response


https://t.me/lam_mim_books/806

لام میم کتاب

23 Nov, 16:18


لوح عین علی که تصحیح و اصلاح و تکمیل شده است

❤️رفقایی که لوح عظیم «عین علی الکامل» را همراه ندارند، گویا قلب در کالبد ندارند!

خوشا به حال کسی که دلش مملو از حب علی و به همراهش کتیبه‌ای از فضائل مولا علی باشد! آن هم لوحی که با خطوط آسمانی ولایت حضرتش تطبیق شده است...

🕋 تا علی با علی یا علی...
برای درخواست همراهی این لوح عظیم:
@Pasokh_Response

لام میم کتاب

22 Nov, 13:30


ای جوان کاین همه آتش زنیم بر دل و ریش
سینه از آه به تنگ است بیندیش ز خویش
نظری کار مرا ساخت مرنجان بازو
ای کماندار که بر دل زنیم این همه نیش
گله از بخت ندارم چو تو محبوب منی
برتر از سلطنت از بخت چه خواهد درویش
عشق با عقل من آن کرد که بادی به غبار
هجر با جان من آن کرد که سیلی به حشیش
ترک چشمت کشد ار تیغ به رویت چه عجب
مست چون تیغ برآهیخت چه بیگانه چه خویش
سر کویی که شتر گم شود آنجا به قطار
من دلی گمشده می‌جویم از آن زلف پریش
خون به دست آر که کار دلم از کار گذشت
همه با ناز و تعلل نرود کار ز پیش
چند کارم همه از دور به ایما گذرد
دل حسرت‌زده کم زوی ترا حوصله پیش
نیّرا دل به یکی بند ز باقی بگسل
پای زن بر سر افسانۀ هفتاد و دو کیش
وارث تاج ولایت که پس از احمد پاک
اوست ناموس جهان داور و باقی همه میش

گه به مسجد کشدم گه به کلیسای کشیش
بستۀ موی بتانست مرا تختۀ کیش
زاهد و طرۀ دستار من و زلف نگار
هر کسی را هوسی در سر و کاری در پیش
صبر دیوانه مگر تا به چه پایان باشد
خنک آن روز کزین سلسله گیرم سر خویش
نظری بر تو و صد بار نگه بر چپ و راست
تا نیایند رقیبان توام از پس و پیش
چه کنم گر ننهم سر به بیابان جنون
پنجۀ عشق قوی‌لقمه‌ام از حوصله پیش
این منم کافعی زلف تو بجان می‌طلبم
ورنه کس دشمن جانی ندهد راه به خویش
پارسایی به تغافل ز تو فکریست محال
عشق و مستوری پیوند نگیرد به سریش
حلقۀ زلف تو از دست دهم من هیهات
تا نگیرد ز طلب دست ندارد درویش
رند میخانه به کنجی خمش از آتش می
سر صوفی به فلک میرود از دود حشیش
بوی خون آید از این چشم سیه‌دل که توراست
دلبرا دست من و دامن آن زلف پریش
جای عذر است چرا خنده به رندان نکنند
زاهد صومعه را کاین همه خندند به ریش
چند گفتم که مبو کاکل مشگین بتان
عاقلان پند من افسانه شمرد این دل ریش
نیّرا باش که تا خیمه زنم بر در شاه
چرخ اگر تیر جفا پاک بپرداخت ز کیش
شه اورنگ ولایت که در اقلیم وجود
جز به تدبیر یمینش نرود کار از پیش

نه سر سیحۀ زاهد نه چلیپای کشیش
کفر زلف تو رها کرد مرا از همه کیش
دوست گر وقت تماشاست به دیوانۀ خویش
سنگ طفلان ز پی و راه بیابان در پیش
با هوای لب خندان تو نیشم همه نوش
با خیال سر مژگان تو نوشم همه نیش
در سیه‌روزی ما این همه ای زلف مکوش
با حذر باش ز جمعیت دل‌های پریش
لب طناز تو پرناز و مرا حوصله کم
چشم غماز تو خونخوار و مرا حوصله بیش
من نتابم ز کمانخانۀ ابروی تو روی
مژه گو تیر جفا پاک بپرداز ز کیش
تیغ تیز از سر آن خط سیه باز مگیر
لاوه بر روی خود ای دوست مکش دشمن خویش
ناسپاس است اگر حق نمک نشناسد
سال‌ها خون جگر داده لبت بر دل ریش
خنده بر ریش رقیبت چه کنم گر نکنم
که کند غرقه به ناچار نشت بحشیش
تو که شب با منی اندیشۀ فردا جهل است
کار امروز به فردا نگذارد درویش
میزند بر در دل حلقه نهانی غم دوست
نیرا خانه بپرداز ز بیگانه و خویش

https://t.me/lam_mim_books/799

لام میم کتاب

22 Nov, 12:00


ای پیکرت بکوفه سر انورت بشام
کم نیست دردهای تو گرییم بر کدام

بر آن سپاه غرقه بخون شهید تو
یا از سپاه خصم بدور تو ازدحام

بر چاک فرق اکبر ناکام نوجوان
یا خون حلق اصغر بی شیر تشنه کام

بر بیکس ایستادن تو پیش روی خصم
یا بر خروش پرده کیان تو در خیام

بر آن هزار تیر که آنرا دلت هدف
یا بر هزار تیغ که آنرا تنت نیام

بر جسم پاره پاره پاکت بکربلا
یا بر عیال بیکس زارت بشهر شام

بر نوجوان خسته بیمار بی غذا
یا بر غذای خون جگر خوردنش مدام

بر دختران نورس و اطفال ناصبور
یا بر زنان بیکس و ایتام بی طعام

این تعزیت بکعبه بگوئیم یا حطیم
زین داوری بر کن بنالیم یا مقام

زان صدمه‌ها که دید عیالت بشام شوم
در حیرتم که صبح چرا صبح و شام شام

جانها فدای جان تو ای تشنه کام باد
بعد از تو آب گر همه کوثر حرام باد

https://t.me/lam_mim_books/798

لام میم کتاب

21 Nov, 14:26


گزارش دیگری از تحلیل فوق العاده دقیق اسم 😊😊


««روانکاوی از روی اسم، بالاترین ورژن علم معرفت نفس و روانشناسی است»»»

👈👈علم و علماء بعدها خواهند فهمید معنای این جمله فوق طلایی بنده را.


جهت درخواست تحلیل و روانکاوی اسم در ارتباط باشید با:
http://t.me/Pasokh_Response

لام میم کتاب

21 Nov, 13:17


گزارش دیگری از تحلیل فوق العاده دقیق اسم 😊😊


««روانکاوی از روی اسم، بالاترین ورژن علم معرفت نفس و روانشناسی است»»»

👈👈علم و علماء بعدها خواهند فهمید معنای این جمله فوق طلایی بنده را.

جهت درخواست تحلیل و روانکاوی اسم در ارتباط باشید با:
http://t.me/Pasokh_Response


https://t.me/lam_mim_books/796

لام میم کتاب

21 Nov, 11:53


در خصوص نقل ذیل می شود چند جلد کتاب عمیق معرفتی نوشت از بس لطائف و ظرائف توش خوابیده

پنج وجود مقدّس اصحاب کساء: هر کدام به سه چیز اظهار علاقه نموده اند:

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
انی احبّ من دنیاکم ثلاثاً: الطیب والنساء وقرّة عینی فی الصلاة.

وقال علی علیه السلام: حُبِّبَ إِلَیَّ مِنْ دُنْیَاکُمْ ثَلَاثٌ إِطْعَامُ الضَّیْفِ وَ الصَّوْمُ بِالصَّیْفِ وَ الضَّرْبُ بِالسَّیْف.

و قال الحسن علیه السلام: اطعام الطعام وافشاء السلام، والصلاة والناس نیام.

و قال الحسین علیه السلام: الامر بالمعروف والنهی عن المنکر، وإقامة حدود الله.

وقالت فاطمة علیها السلام: تلاوة کتاب الله والانفاق فی سبیل الله، والنظر إلی وجه رسول الله صلی الله علیه و آله.


 📚کشکول عجایب، محمد حسینی بهرانچی، صفحه۲۳۲
https://www.ghbook.ir/Book/6261


https://t.me/lam_mim_books/795

لام میم کتاب

21 Nov, 11:17


امیر المؤمنین علیه السلام به فرزند خود فرمود: آیا با من مفاخره می‌کنی؟ حسین علیه السلام عرض کرد: اگر شما بخواهید، آری.
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود:

«انا سیّد الوصیّین و وارث علوم نبیّین و عمود الدین و قائد الغرّ المحجّلین و قامع الملحدین و یعسوب الدین و نور المجاهدین وزین العابدین و تاج البکّائین و ازهد الزاهدین و اصبر الصابرین و افضل الصائمین من آل طه و یس و أنا إمام المتّقین و حبل الله المتین و عصمة المؤمنین، أنا حبل الله، أنا حجّة الله، أنا وجه الله، أنا صفوة الله، أنا علیّ المرتضی، أنا الذی ضرب خراطیم الخلق حتّی قالوا لا إله الا الله، أنا الذی ضرب بین یدی رسول الله بسیفین و طعن برمحین، و هاجر الهجرتین، وبایع البیعتین، و قاتل ببدرٍ و حنین، و لم یکفر بالله طرفة عین، أنا المؤیّد بجبرائیل، والمنصور بمیکائیل، أنا الحامی عن حرم المسلمین، أنا قاتل الناکثین والقاسطین والمارقین، أنا لیث العراق، و کبش الحجاز، أنا الصراط الواضح، والإمام النّاصح، والزناد القادح، والنجم اللائح، أنا میزان الأعمال، أنا مقلّب الأحوال، أنا سیف الله ذی الجلال.

سپس فرمود: آیا با من مفاخره می‌کنی ای حسین؟

أنا رادّ الغلول، و أخو الرسول، وزوج البتول، وسیف الله المسلول، أنا الصدیق الأکبر، والفاروق الأعظم، أنا أبو الأیتام، ومکسّر الأصنام، أنا دابّة الأرض، أنا صاحب العصاء والمیسم، أنا المنعوت فی التورات والإنجیل والقرآن الکریم، أنا الذی نزل فیه: ﴿إِنَّهُ فی أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکیم﴾ أنا النبأ العظیم، أنا الصراط المستقیم، أنا قالع باب خیبر، أنا قاسم طوبی و سقر، أنا قاتل عمرو و عنتر، أنا الناطق بالصواب، أنا الذی عنده‌ ام الکتاب، أنا ید الله الباسطة، و أذنه الواعیة، وعینه الناظرة، أنا الشهاب الثاقب، ومفرّق الکتائب، إمام المشارق والمغارب، مظهر العجائب ومظهر الغرائب، والذی حبّه فرض علی الحاضر والغائب، أنا الّذی وجب حضوره عند خروج الأرواح عن القوالب، أنا أسد الله الغالب، أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب.

یعنی پیاپی امیر المؤمنین علیه السلام فضائل خویش را شماره نمود تا به هفتاد عدد رسید.

https://t.me/lam_mim_books/794

لام میم کتاب

20 Nov, 14:52


از معدود صوت های باقی مانده از درس اخلاق عارف اهل ریاضت، صاحب مقام منیع تشرف، قادر به تصرفات عدیده، صاحب مکاشفات و مشاهدات کثبره، حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ احمد حجتی میانجی رضوان الله تعالی علیه
اصل این صوت از نوار کاست تبدیل شده است. و اصل نوار کاست را فرزند ایشان در اختیار ما قرار داد و توسط یکی از دوستان تبدیل به فایل شد.

شرح احوالات سلوکی و ریاضت های صعب و تشرفات و حالات مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ احمد حجتی میانجی خود زمانی مفصل می طلبد و دفتر پر رونق!

https://t.me/lam_mim_books/790?single

لام میم کتاب

20 Nov, 11:29


داشتن لوح «عین علی الکامل» برای تمام اعضای یک خانواده از نان شب هم واجب‌تر است

لام میم کتاب

20 Nov, 11:29


لوح شریف و مملو از ولایت «عین علی» از مشهورات الواحی است که توسط علمای عاملین بزرگ در اعصار گذشته معرفی و تصنیف گشته است.

بحمد الله مجموعه ما با همراهی جمعی از نخبگان و خبرگان از اهل فن، موفق گشت طی تحقیق فراوان لوح عظیم عین علی را با دریچه‌ها و خطوط آسمانی کنونی تنظیم کرده و نورانیت آن را به حد اعلی برساند!

برای درخواست همراهی این لوح شریف و مملو از ولایت، با ما در ارتباط باشید:
@Pasokh_Response

لام میم کتاب

18 Nov, 16:05


ز تاب زلف تو نارسته خط دمید آخر
بغیر روز سیاه از تو دل ندید آخر

فلک بر ابروی من خم نداد و غمزۀ تو
بیک اشاره کمان مرا کشید آخر

دلم ز شوق دهانش میان خون میگشت
بنقد بوسه لبش خون من خرید آخر

قدی که سر بسر آن خم نکرد در همه عمر
بپایبوس سهی قامتی خمید آخر

خیال افعی زلفت بدیده دید مگر
که مرغ دل بفغان زاشیان پرید آخر

دم از دهان تو زد غنچه گوئیا که صبا
ز رشک پردۀ ناموس او درید آخر

قبای روز سیه راست شد بقامت ما
مشاطه تا سر آن زلف کچ برید آخر

ز مهرورزی پنهان دلم بجان آمد
جنون عشق بفریاد من رسید آخر

قرار و صبر ز دل جوبدار نشان نیرّ
بگو که خون شد و از دیدگان چکید آخر


نه در آزردن دلها چو تو خودرای دگر
نه چو من بر سر خوی تو شکیبای دگر

نه ترا رأی بجز خوردن خون دل من
نه مرا جز طالب نوش لبت رای دگر

با که گویم که چه ها میکشم از دست تو من
رشکم آید که برم نام ترا جای دگر

نیمه جانی و گر از کشمکش شوق بجاست
بکن ای بارقۀ حسن تجلای دگر

ای که از ناز نهی پا بسر کشته خویش
ای دریغ از سر دیگر که نهی پای دگر

سود آن برد که سر در سر سودای تو باخت
که زبان است در این مرحله سودای دگر

زلف و خط داده بهم دست مگر چشم تو باز
داده در کشور دل رخصت یغمای دگر

هر چه ای جان پدر ناز توانی بفروش
مادر دهر نیارد چو تو زیبای دگر

سرو اگر با تو ببالد بنشانش بر خاک
کاین قبا نیست برازنده ببالای دگر

بسر زلف دلاویز و بجان لب مست
کز تو جز بوسه مرا نیست تمنای دگر

گر بفردای قیامت کشدم وعده وصل
باز ترسم که دهی وعده فردای دگر

خط نیاورده رخش غمزۀ جادو وش او
چشم من بست که فردا نروم جای دگر

نیرّا شیشۀدل را که در او سرّ خداست
نتوان داد بهر بی سر و بی پای دگر

تا توانی مزن این حقۀ مینائی را
جز ولای شه دین مهر تولای دگر

عمری که بی‌تو ای مه نوشاد می‌رود
سر داده خرمنی است که بر باد می‌رود

دور از کنار یار ز دریای چشم من
رودی‌ست دجلهٔ که به بغداد می‌رود

شیرین به کام‌جویی و پرویز در نشاط
غافل ز خون که از دل فرهاد می‌رود

جز من بهر که می‌نگری در حضور تو
افسرده‌خاطر آمد و دلشاد می‌رود

مستانه می‌خرامد و دل از پیش دوان
آهو نگر که از پی صیاد می‌رود

خلقی به دام بسته و خود همچو سروناز
بنگر چگونه سر خوش و آزاد می‌رود

این خودسری که زلف تو ای دلربا کند
با روزگار غم‌زدگان تا چه‌ها کند

زلف از کنار چاه زنخدان مگیر باز
بگذار دستگیری افتاده‌ها کند

گشتم اسیر غمزۀ طفلی که صید دل
هر لحظه دست گیرد و بازش رها کند

مست است کرده ناوک مژگان بسینه راست
ای دل بهوش باش که ترسم خطا کند

افتاده زاهدان به هم از بخل یکدگر
ساقی کجاست کاو در میخانه وا کند

عاشق هزار جان به لب آرد ز انتظار
تا لعل دلکش تو به عهدی وفا کند

من جان‌سپار و غمزهٔ شوخ تو جان‌ستان
ناصح در این میانه فضولی چرا کند

نیرّ تطاولی که به بیگانه کس نکرد
چشمان مست او همه با آشنا کند

تا سر کار تو با خانۀ خمار افتاد
راز سر بستۀ ما بر سر بازار افتاد

بسر زلف تو آویخت دل ازچاه زنخ
کار زندانی عشقت بسر دار افتاد

دل ز سر حلقۀ زلفت نبرد راه بجای
همچو آن نقطه که اندر کف پرکار افتاد

ای پسر تا به کِی آن روی ، نهان در خَمِ زلف،
پرده بگشا که مرا پرده ز اسرار افتاد

غالباً ره نبرد عاشق صادق سوی وصل
اندرین کار مرا تجربه بسیار افتاد

دل دیوانه که شد واله آن نرگس مست
هوشیاریست که با مردم خمار افتاد

سخنت گرچه لطیف است سرا پا نیّر
لب فروبند که در قافیه تکرار افتاد

https://t.me/lam_mim_books/782

لام میم کتاب

16 Nov, 19:15


شرح غزلیات دیوان حافظ.
شرح غزل صد و سی ام

https://t.me/lam_mim_books/780

لام میم کتاب

16 Nov, 14:19


گزارش دیگری از تحلیل فوق العاده دقیق اسم 😊😊

عرض سلام ، ادب و احترام خدمت شما
در تحلیل اسمی که برای بنده انجام گرفته است ، بسیار شگفت زده شدم و غیر از دو مورد که یک مورد مربوط به تحلیل گر اول و یک مورد مربوط به تحلیل گر دوم هست ، مطالب بسیار بسیار دقیق و راهگشا مطرح شده است .
تحلیل گرها با دو دیدگاه متفاوت به مسائل نگاه کردند ، تحلیلگر اول براساس اسم کوچک بنده و تحلیلگر دوم بیشتر بر اساس فامیلی بنده مطالبی را مطرح کردند که علاوه بر دقت نظر ایشان برای بنده بسیار راهگشا بوده است ، خصوصا راهکارهای معنوی را که در این تحلیل اشاره کردند برای بنده بسیار حائز اهمیت است .
هر دو تحلیلگر خصوصا تحلیلگر اول به تمام جزئیات و مسئولیت هایی که بنده دارم بسیار دقیق اشاره کرده اند .
برای بنده بسیار جالب بود که حتی به فرزندان بنده و خصوصیات روحي ایشان و حتی تاثیرات حضور فرزندانم در زندگی بنده و حتی آینده فرزندانم و روال تربیتی ایشان و نسل بنده اشاره فرمودند ...
بسیاری از دغدغه های فکری و نگرانی های بنده از طریق این تحلیل مرتفع شد بحمدالله.
بسیار ممنون و سپاسگزارو دعا گو هستم .
رحم الله والدیکم ان شاءالله




««روانکاوی از روی اسم، بالاترین ورژن علم معرفت نفس و روانشناسی است»»»

👈👈علم و علماء بعدها خواهند فهمید معنای این جمله فوق طلایی بنده را.


جهت درخواست تحلیل و روانکاوی اسم در ارتباط باشید با:
http://t.me/Pasokh_Response


https://t.me/lam_mim_books/779

لام میم کتاب

16 Nov, 04:07


آغاز ارائه و فروش لوح با شرافت «عین علی الکامل»

📜بیت الغزل و محور لوح شریف و ولایی «عین علی»:

««عليٖ عینُ الله»»

🔆آیا دوست دارید همیشه فضیلتی از فضائل مولا امیرالمؤمنین علیه السلام را همراه خود کنید؟

جهت ثبت تقاضا و دریافت:
@Pasokh_Response

1,404

subscribers

275

photos

45

videos