🤍 خوبان عالم 🤍

ما از تو، به غیر از تو نداریم تمنا

حلوا به کسی دِه، که محبت نچشیده‌ست


حضرت سعدی

@khooban_alam

یک شمش آهن را در نظر بگیرید که ارزش آن 5 دلار است.

اگر از این شمش آهن در کوره آهنگری، نعل اسب بسازید ارزش آن 10 دلار خواهد شد.

چنانچه همین شمش را به یک کارگاه سوزن سازی بدهیم، بهای سوزن های ساخته شده به3285 دلار بالغ می شود.

ولی اگر این شمش را به یک کارخانه ساعت سازی بدهیم. قیمت فنرهای ساعتی که نهایتا از آن ساخته می شود 250000 دلار خواهد شد.

در واقع، تفاوت ارزش ایجاد شده بین 5 دلار و 250000 دلار است. شما با خودتان چه می کنید؟ از خودتان چه می سازید؟ چه قدر به ارزش تان اضافه می‌شود؟!

👤پیتر تی یل


@khooban_alam

اگه افکارت درباره ی کسی تغییر کرد، هیچ‌وقت خودت رو فریب نده. در مقابل حقیقت مقاومت کردن احمقانه ترین کاری هست که می تونی انجام بدی. حقیقت رو قبول کن و به خودت بگو هنوز خیلی راه داری تا آدما رو بشناسی.

هنوز خیلی راه داری تا آدما رو بشناسی.

هنوز خیلی راه داری تا آدما رو بشناسی.


👤 حسین حائریان

@ketabkamel

بله، آدم افسرده‌ای هستم. همیشه دهانم را می‌بندم. غالباً دوست دارم از اتاق پُر از جمعیت، به بیرون بروم. ممکن است به دیگران مهربانی کنم، اما اغلب نمی‌توانم کوچک‌ترین دلیلی برای مهربانی کردن به آنها بیابم.
مردم آنقدر موجودات درخشانی نیستند که ارزش داشته باشد آدم بخاطر آنها به دردسری بیافتد.
@khooban_alam

مرسی که هستی..
مرسی که امیدو انگیزه ی فردای منی..
مرسی که توی تمومِ بدی‌های دنیا تو قشنگترین زیبایی زندگیمی..
مرسی که همیشه کنارمی و به فکرمی..
تو برای من تَه تَه همه چیزای خوبی...


@khooban_alam

همه اخلاق بی‌ادبانه، از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر، چون در توست، نمی‌رنجی؛
چون آن را در دیگری می‌بینی، می‌رمی و می‌رنجی!


👤 مولانا

@khooban_alam

پایان

آنچه پنهان در میانِ سینه باشد، عشق نیست
عاشقان با رسمِ رسوایی به میدان می‌روند

👤 شاهرخ مستان

@khooban_alam

همه میرن

اونایی ک قول دادن زودتر.

@khooban_alam

+علت مرگ؟

- خفه شد! با کلماتی که هیچ‌گاه به زبان نیاورد.

@khooban_alam

‏کاش خانواده ها جوری رفتار کنن که دخترا، شوهر ( ازدواج) رو به چشم برگه ی آزادیشون نبینن.


@khooban_alam

به دوست پسراتون بگید: حال مادرشوهرم چطوره؟
پسرا دوست دارن.

@khooban_alam

من اصلاً آدمِ زرنگی نبودم هیچوقت.
مثلا توی مدرسه با اونی گَشتم که باحال‌تر بود، نه درسخون‌تر. بین دوستام با اونی رفاقت کردم که پایه‌تر بود نه پولدارتر.به همکارم مثل خانواده‌م نگاه کردم نه رقیب. هیچوقت بلد نبودم پولامو تنهایی خرج کنم.
رفیقم داشت میبُرد، دَست میزدم گوشه زمین با ذوق. خوبیای آدما رو بیشتر از زرنگ بازی‌‌شون باور کردم :)
طرف تحقیرم کرد وُ لِه کرد علاقه‌مو، من باز موقع رفتن بهش گفتم جایی کاری پیش اومد بگو بهم.
اصلاً وقتی فکر می‌کنم گریه‌م میگیره‌ واسه خودم. اما اشتباهه! کارای من نه! حرف آدمایی که میگن باخت دادی. اگه ماهیت زندگی معامله کردن بود، حتما غصه میخوردم واسه زرنگ نبودنم. اما خب آدما دیر میفهمن که بُرد چیه دقیقا! که زندگی معامله نیست!

بزن قَدش بَرَنده✋🏼 تو زنده زندگی کردی.

@khooban_alam

یه عبارتی وجود داره به اسم «نه، کلا میگم» قشنگ میتونی حرفتو بزنی و ماله بکشی روش...

@khooban_alam

هشت عامل ایجاد احساس افسردگی :

1- زندگی در گذشته.
2- عدم برقراری ارتباط با دنیای بیرون.
3- مقایسه کردن بیش‌از حد خود با دیگران.
4- خود کم بینی.
5- راکد ماندن و زندگی کردن بدون فعالیت.
6- بن بست دیدن زندگی به دلیل عدم فعالیت و رشد.
7- بی توجهی به رشد درونی و توجه دائم به بیرون.
8- نبود یک منبع و تکیه گاه رومی مثل باور به خدا.

@khooban_alam

همونجا که با خودت میگی "اون از کجا میخواد بفهمه؟ "
دقیقا همونجا خودتو جزِ آدمای پلید حساب کن!

@khooban_alam

‏نمیدونم کی لازم داره که این رو بشنوه:
اصلا فکر نکن که دوست داشتنِ تو کار سختیه، دوست داشتنِ تو راحت ترین کار دنیاست، ولی تو سعی میکنی که آدم‌های اشتباه دوسِت داشته باشن.


@khooban_alam

باب مارلی یه جمله خیلی قشنگ داره که میگه:
حقیقت این است که هر انسانی تو را خاهد رنجاند،
فقط باید آنهایی را پیدا کنی که ارزش این را داشته باشند که به خاطرشان رنج بکشی...


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌@khooban_alam

‏رفاقت پسرا خیلی عجیبه. توو دایره دوستیشون همه مدل آدمی وجود داره. از کریم‌شیره‌ای تا نجم‌الدین شریعتی، پولدار، فقیر، کوتاه، بلند، کوتاه قد، قهرمان بوکس، دانشمند هسته‌ای، دیپلم ردی. حالا دایره دوستی دخترا متشکل از سه نفر یه شکل، یه اندازه با اخلاق مشابه. با قدمت دوستی حداکثر شیش ماه.


@khooban_alam

مگو فردا بَرت آیم که من دور از تو تا فردا
نخاهم زیست...

خاهم مُرد یا امروز یا امشب ...


👤 هاتف اصفهانی
📽 کیک محبوب من

@khooban_alam

همه ی دخترای سنگ دلی که با شنیدنِ "دوست دارم"
گونه هاشون سرخ نمیشه..
نیششون تا بناگوش باز نمیشه..
قلبشون تند تند نمیزنه..
و بی تفاوت فقط میگن:"مرسی"...
شک نکن تو زندگیشون یه "نامرد" بوده که به اسمِ "دوست داشتن" هر جنایتی که دلش خواسته کرده و رفته...
وگرنه دخترِ بی احساس وجود نداره،

@khooban_alam

بدترین برخورد در جبهه گیری مقابل ظلم یا تجاوز اینه که وقتی اسم کسی برده شده بگی:
"من این رو میشناسم، به من تا حالا آزاری نرسونده، پس چرا به من و کسانی که میشناسم تجاوز نکرده؟ چرا این اتفاقهایی که میگین برای من نیفتاده؟"

خوبه بدونین آدم متجاوز هر کسی رو که ببینه آزار نمیده همونطور که یه قاتل همه رو نمیکشه.

@khooban_alam

عمیقا دلم میخاد برگردم به اون روزایی که آخرین امتحان مدرسه رو میدادی و توراه خونه فقط به این‌ فکر میکردی که چه فیلمی ببینی و چیا بخوری و چطوری از این حجم از آزادی لذت ببری...



@khooban_alam

وقتی جامعه عالی رشد می کند که پیرمردی درختی می کارد و می داند حتا از سایه اش بهره ای نخاهد برد.

"ضرب المثل یونانی "

@khooban_alam

این ۳دسته از رابطه ها به ازدواج ختم نمیشه! پس اگر قصد ازدواج دارید، دراین روابط وقتتون رو تلف نکنید.❌️

1_فردی که شمارو از دوستان و خانواده پنهان میکنه.
حتا بعد از گذشت مدت زیادی از رابطه، شما دوستان ایشون هم نمیشناسید.

2_فردی که مدام با شما قطع رابطه میکنه و دوباره بر میگرده.

3_فردی که ظاهرا و در حضور شما و یا واقعا اعتقادی به ازدواج نداره و مدام از بدی های ازدواج کردن میگه.


شبنم همایون راد /روانشناس


@khooban_alam

هر روز مطالعه كنيد چهرتون نه ولى ذهنتون جذاب تر ميشه...


@khooban_alam

یه جا توو سریال قورباغه هست که میگه: من دوستت داشتم ولی گذاشتم بری، چون تو آدم زندگی من نبودی!
کاش ما هم بتونیم آدمایی که مال زندگی ما نیستن‌ رو رها کنیم.


@khooban_alam

اولین باری که دیدمش، حدود یک ساعت با هم نشستیم و چای خوردیم........وقتی بلند شد بره پرسید: راستی تو چند سالت بود؟

به چشماش نگاه کردم و گفتم یک ساعت…

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@khooban_alam

عقاید ما نیاز به احترام نداره، نیاز به استدلال داره. اگر برای باورهات استدلال محکم و‌ دقیق داشته باشی، از مسخره شدن برآشفته نمیشی٫ بلکه برای اون شخص دلسوزی هم میکنی.

✍️رشنالیست

@khooban_alam

میدهد رخنه دیوار ز گلزار خبر

لطف اندام تو از چاک گریبان پیداست


صائب
@khooban_alam

‏به قول جبران خلیل جبران :

پخته نخاهی شد، مگر بعد از آنکه احساس کردی سرشار از سخنی، ولی لازم نمیدانی به کسی چیزی از آن بگویی.


@khooban_alam

‏دستورالعمل عمومی چت کردن:
اگر مخاطب آنلاین بود پیام‌ها را کوتاه و پشت هم بفرستید.

اگر مخاطب آنلاین نبود تمام جملات را در یک پیام قرار دهید و ارسال کنید.


@khooban_alam

جوان به پیرمرد گفت :
خوشبخت خاهم شد، چون خاستگارم به خاطر من پدر و مادرش را پس زد.

پیر گفت:

خوشبخت نمیشوی، کسی که چشم بر زحمت پدر و مادر بست بخاطر تو، روزی چشم بر تو هم خاهد بست، بخاطر دیگری...


@khooban_alam

آدمها سه دسته‌اند:
آنها که مرده‌اند،
آنها که زنده‌اند
و آنهایی که هنوز نمرده‌اند.
به خیابان بنگر،
خیابان‌ها مالامال از آدم‌هایی است که هنوز نمرده‌اند.


#ساموئل_بکت

@khooban_alam

یک‌روز فردی قدم به زندگیتان خواهد گذاشت و شما را متوجه خواهد کرد که چرا هرگز با هیچکس دیگری دوام نیاورده‌اید!


پل استر

@khooban_alam

بعضیا فکر می کنن چون خوشگلن دیگه نباید شعور داشته باشن.

@khooban_alam

من شکست نخورده ام. فقط ده هزار روش پیدا نموده ام که درست عمل نمی نماید.


توماس ادیسون
@khooban_alam

مامان‌بزرگ در حالی که تسبیحش رو
توو دستش می‌چرخوند بهم گفت: تو چرا
شوهر نمی‌کنی مادر؟ من نه سالم بود شوهرم دادن ...

گفتم: مامان بزرگ اون زمونا فرق می‌کرده الان هنوز زوده. آهی کشید و گفت: خوشبحال شماها که خودتون می‌تونید شوهرتون رو انتخاب کنید.
گفت آره مادر داشتم می‌گفتم اومدم خونه دیدم خونه شلوغه تا اومدم بگم چه‌ خبره، مامان خدابیامرزم بهم گفت هیس مادر خاستگار اومده،
گفتم اما من حاج حسین آقا رو دوست ندارم بیست سال ازم بزرگ‌تره، گفت هیس شگون نداره عروس زیاد حرف بزنه و تو کار نه بیاره...

جونم واست بگه مادر اون زمونا که مثل الان عروسک و ماسماسک (همون گوشی خودمون) نبود که بازی ما یه قل دو قل بود، دیدم سنگایی که برا خودم از تو راه به خونه جمع کرده بودمو ریختن تو باغچه تا اومدم چیزی بگم گفتن هیس تو دیگه داری شوهر میکنی زشته این بازی ها.
بعد عقد حاجی خدابیامرز منو بغل کرد و گذاشت رو طاقچه، همه خندیدن ولی من ننه خجالت کشیدم به مامانم گفتم مامان من اینو دوست ندارم. گفت: هیس دوس داشتن چیه عادت میکنی.

بعدم مامانتو خالت به دنیا اومدن بیست و خرده‌ای سالم بود که حاجی مُرد، می‌دونی مادر تا اومدم عاشقش شم افتاد و مرد. هیچ جاییم منو نمی‌برد، یعنی خودش می‌رفتا منو نمی‌برد
وقتیم بهش می‌گفتم منو نمی‌بری؟ می‌گفت: هیس قباحت داره زن بره بیرون.

دستشو گرفتم و نگاش کردم مامان‌بزرگ اشکاشو با گوشه‌ی چادرش پاک کرد و گفت آخ دلم می‌خاست عاشقی کنم ولی نشد مادر، دلم میخاست با هم بریم بیرون دلم می‌خاست با حاجی یه قل دوقل بازی کنم ، یبار به حاجی گفتم میشه بریم پشت بوم فرش بندازم دم پختک پختم با هم بخوریم؟ گفت: هیس دیگه چی با این عهد و عیال.

آخ که چقد دلم میخاست حاجی بهم بگه دوستت دارم و روم به دیوار ننه عاشقتم ولی هیچ‌وقت نگفت
راستش یه وقتایی که تنها بودم زیر چادرمم یه چند تا بشکن میزدم آی میچسبید آی میچسبید ننه .حسرتو تو چشاش میدیدم.

مامان بزرگ سرشو انداخت پایینو گفت می‌دونی مادر بچگی نکردم جوونی هم نکردم یهو پیر شدم پیر.
یهو گفت آخ پاهام خشک شد
کمکش کردم پاهاشو دراز کرد و گفت آخ خدا خیرت بده ننه چقد دوست داشتم کسی حرفامو گوش بده و نگه هیس.

گفتم مادرجون حالا بشکن بزن بذار خالی شی
گفت مادر دیگه دستام جوون نداره
انگشتای خشکشو به هم فشار داد
ولی صدایی نداد.

گفت آره مادرجون.
اینقدر به همه هیس نگید
بذار حرف بزنن
بزار زندگی کنن
آره مادر هیس نگو.
باشه؟
خدا از هیس خوشش نمیاد.

@khooban_alam

هر آدمی 4 تا شخصیت داره:
وقتی تنهاست.
وقتی تو جمع دوستای صمیمیشه.
وقتی کنار پدر مادرشه.
و وقتی کنار کسیه که دوسش داره!


@khooban_alam

من می‌دونم نباید خسته شد؛
می‌دونم نباید بُرید؛ می‌دونم زندگی ادامه داره؛
فقط دلم می‌خاست یه وقتایی، یه جایی، یه گوشه ای وایسم بگم خسته ام و یکی بفهمه چی میگم!
نه که فقط بشنوه ها، بفهمه!

📽 Vikings

@khooban_alam

اینجا پر از آدمای دروغ گوییه که از دروغ متنفرن.

@khooban_alam

من تلاش کردم همه چیز رو درست کنم، ولی دیگه زورم به نخاستن تو نرسید.


@khooban_alam

‏جنگ پايان خاهد يافت
و رهبران با هم گرم خاهند گرفت
و باقى می‌ماند آن مادرِ پيرى كه چشم به راهِ فرزندِ شهيدش است
و آن دخترِ جوانى كه منتظرِ معشوقِ خويش است
و فرزندانى كه به انتظارِ پدرِ قهرمان‌ِشان نشسته‌اند
نمی‌دانم چه كسى وطن را فروخت
اما ديدم چه كسى بهاىِ آن را پرداخت.

#محمود_درويش

@khooban_alam

رفته بودم محضر یهو دختری که ۱۵ سال پیش بشدت روش کراش داشتمو دیدم، یه جور شکسته و داغون شده بود که انگار ۶۰ سالش بود.
از توی حرفاش فهمیدم شوهرش انقدر تو این ۱۵ سال حرصش داده که به این روز افتاده، ازش پرسیدم چجوری می‌تونم کمکت کنم؟
گفت وای سیاوش خفه شو و برگه طلاقمونو امضا کن بریم.

@khooban_alam

‏دیر Seen کنی یکی دیگه زود Seen میکنه عزیزم.

@khooban_alam

حيووناي ديگه خيلي از دستت شاكين. ميگن هروقت ميري باهاشون كافه دُنگتو نميدي
(انتقاد حضرت سليمان از لاشخور)


‎
@khooban_alam

از من می‌شنوی توی رابطه اگه یه دختر،
دیگه ساکت شد و دلخوریاش رو نگفت
خیلی نگران باش،
چون سکوت، بلند ترین گریه و ناراحتی اونه

دختری که از سکوتش برای بیان دلخوریا استفاده میکنه، یعنی دیگه امیدی به درک‌شدن دردهاش نداره
پس شروع میکنه توی خودش ریختن و ساعت ها فکر کردن به اون رفتارها و حرف ها...🚶🏻‍♂️
از سکوت خانمها بترسین!

@khooban_alam

عزیزم متاسفانه اونقدری که توقع داری لیاقت نداری.

@khooban_alam

وقتی میگم عکس بده،منظورم نود و تیپ و هیکلت نیست.
من میخوام با همون لباس کارِت بهم عکس بدی
میخوام با همون قیافه خسته ای که وقتی ظهر تو گرما داری برمیگردی خونه و بی حالی بهم عکس بدی.
با همون سر و وضع عرق کرده
با همون پیراهنی که زدیش تو شلوارت و  آستینشو تا زدی بالا.
من نمیخوام هر روز با تیپ مدلینگ و آنچنانی ببینمت، با یه عطر وادکلن گرون، بوی تنتو میخوام
البته اگه خودت دوس داری برام دلبری کنی، خب منم حرفی ندارم
دوس دارم با همین تیپی که میای بیرون میری خرید، میری پیش دوستات،میری دم در آشغال بذاری ببینمت
میخوام همون موهای ژولیده پولیده رو ببینم.
میخوام وقتی ریشات در اومده و خط موهات بهم ریخته ببینمت
میدونی، میخوام خودمونی باشم باهات
مثل خانواده ات
صورت نَشُستَتو میخوام ببینم
وقتی هنو چشات خماره تازه از رختخواب جدا شدی.
وقتی داری میوه میخوری یا غذا میخوری
اصن میخوام وقتی داری آب میخوری ببینمت.
یا وقتی لش کردی داری فیلم میبینی یا بازی میکنی
میخوام حس کنم نزدیکتم، چسبیدم بهت
کنارتم
جیک تو جیکتم
همه چیزو ببینم،
دوس ندارم باهات خیلی چت کنم
دوس دارم همش تلفنی حرف بزنیم یا اگه چت باشه همیشه بهم ویس بدیم.
میدونستی صداتو با هنذفری گوش میدم، تا فک کنم زیر گوشم داری برام حرف میزنی.
راستی همه ویساتو ذخیره کردم چند بار گوش میدم آخه وقتی ویساتو گوش میدم دلم قرص میشه.
وقتی برام بوس میفرستی لپام گل میندازه،
میشه نزدیک تر شی بهم، اینقد که بشی خون تو رگهام، خون تو رگام؟ نه هنوزم نزدیک تر
حل بشی تو خونم چطوره؟ بری تو ذره ذره وجودم😊
همینقدر نزدیک
همینقدر صمیمی
همینقدر ازت با خبر
همینقدر جدانشدنی
فهمیدی چقد عاشقتم؟؟

@khooban_alam

«دارم فکر میکنم چه خوب است پیدا کردن کسی که زورَش به بی‌حوصلگی ما برسد.»



📝کیارستمی در یکی از نامه‌هایش

@khooban_alam

وضعیت عقاید برخی از هموطنان :

@khooban_alam

اگه دقت کنی
میتونی حس حسادت بقیه رو از تو شوخیاشون تشخیص بدی.


@khooban_alam

اگه یه‌عمر با آدما مهربون بودی، فکر نکن اونا هم نوبت تو که بشه باهات مهربونن. اگه همیشه آبروی آدما رو حفظ کردی، فکر نکن اونا هم حتما تو بزنگاه‌ها آبروتو حفظ می‌کنن. اگه همیشه موقع گرفتاری اومدن سراغت، هیچ تضمینی نیست موقع گرفتاریت دستت رو بگیرن.
اینو بدون که بعدا اذیت نشی.

@khooban_alam

من به تنهایی معتاد شده بودم. اگر تنهایی را از من می‌گرفتند، عین آدمی می‌شدم که آب و خوراکش را ازش گرفته باشند.

💬 چارلز بوکوفسکی

@khooban_alam

این جمله معروف روباه به شازده کوچولو رو احتمالا همه شنیدین که میگه: "تو اگر دوست میخواهی من را اهلی کن" ، ولی بقیه‌ش رو هم خوندین که روباه توضیح میده اهلی کردن چه جوریه؟
شازده کوچولو گفت: چه کار باید بکنم؟
روباه جواب داد: باید حوصله کنی.
اول کمی دور از من این جور روی علف‌ها می‌نشینی. من از زیرِ چشم به تو نگاه می‌کنم و تو هیچ نمی‌گویی. زبان سرچشمهٔ سوءتفاهم‌هاست. اما تو هر روز کمی نزدیک‌تر می‌نشینی...

حوصله کنید دوستان.
این بزرگترین راز موفقیت اهلی کردنه



@khooban_alam

نشستیم و قسم خوردیم رو در رو به جانِ هم!
اگــرچــه زهــر می ریزیــم تــــوی استکانِ هم!

همه با یک زبانِ مشترک از درد می نالیم
ولی فرسنگ ها دوریم از لحن و زبانِ هم

هــوای شــام آخــــر دارم و بدجـور دلتنگم
که گَردِ درد می پاشند مردُم روی نانِ هم!

بلاتکلیف، پای تخته، فکر زنگِ بی تفریح
فقط پاپــوش می دوزیم بر پای زیانِ هم!

قلم موهای خیس از خون به جای رنگِ روغن را
چــه آسان می کشیم این روزها بر آسمانِ هم

چـه قانــونِ عجیبـــی دارد این جنگِ اساطیری
که شاد از مرگِ سهرابیم بینِ هفت خوانِ هم

برادر خوانده ایم و دستِ هم را خوانده ایم انگار!
کــه گاهـی می دهیم از دور، دندانی نشانِ هم

سگِ ولگرد هـــم گاهــی -بلانسبت- شَرَف دارد
به ما که چشم می دوزیم سوی استخوان هم!

گرفته شهر رنگِ گورهای دسته جمعی را
چنـــان ارواح ، در حالِ عبوریم از میانِ هم!

#امید_صباغ_نو

@khooban_alam

قایِق قِسمَت اَگَر دور کُنَد اَز تو مَرا
رود را سَمتِ تو بَرعَکس شِنا خواهم کَرد

@khooban_alam

یکی از بدآموزيهاى سریالای ایرانی برای ما این بود که؛
فکر کردیم همه آدم بدها رو میشه از روی قیافه شناخت!
و اينطورى شد که مدام میرفت توو پاچه‌مون.


@khooban_alam

فکت:
دوس دختر حسود و دوس پسر غیرتی توو حرف قشنگه، وگرنه توو واقعیت حالتونو میگیره...


@khooban_alam

آدم های موقتی درس های دائمی میدن.

@khooban_alam

جنتلمن پسریه که توی هر شرایطی کنارته، گریه کردنتو می بینه، چین و چروک و ترکای بدنتو می بینه، نقصاتو می بینه، می دونه بلد نیستی برقصی، می دونه با کفش پاشنه بلند مشکل داری، میدونه متفاوتی و ممکنه شبیه بقیه دخترا نباشی و سلایقت فرق کنن، ولی با همه ی اینا بهت می گه تو با شخصیت ترین و قشنگ ترین آدمی هستی که توی دنیا هست و جوری باهات رفتار می کنه که انگار دختری جز تو رو نمی بینه.

@khooban_alam

دعا نویس اگه واقعا کارش درسته،
یه دعا برا خودش بنویسه پولدار شه

@khooban_alam

رفت کم کم به سمت لغزش گاه
دستش از دست مادرش ول شد
عمق دیدش اگر چه بالا رفت
مثل آدم به خاک نازل شد

یک صدای بلند پیچید و
به دلِ سنگ کوه سیلی زد
کوه بی اعتنا جوابش کرد
دفتر زندگیش باطل شد

بعد از آن سنگهای ریز و درشت
به ملاقات پیکرش رفتند
جمعیت غرق در تماشا بود
قصدشان رنج بود و حاصل شد

نعش خود را گرفت بر کولش
کنج تاریک ذهن خود خوابید
گرچه مقتول مصلحت ها بود
پیش افکار خلق قاتل شد

زیر رگبار اتهام عوام
قلب آزرده اش دوباره شکست
انگ مجنون و لاابالی خورد
مصحفش از خرافه کامل شد

 
در نهایت درون غار خودش
بین آغوش سرد خود مرگید
جای خود را به قاب عکسی داد
بعد از آن نور چشم منزل  شد

#میثم_نوروزی

@khooban_alam

من در ابتدا خداوند را مانند یک رئیس یا یک قاضی میدانستم که دنبال شناسائی خطاهائی است که من انجام داده ام و اینطوری خداوند میداند وقتی که من مُردم شایسته بهشت هستم یا مستحق جهنم

وقتی قدرت فهم من بیشتر شد ، به نظرم رسید که گویا زندگی تقریبا مانند دوچرخه سواری با یک دوچرخه دو نفره است و دریافتم که خدا در صندلی عقب در پا زدن به من کمک میکند

وقتی خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت ، او بلد بود از میانبرهای هیجان انگیز و از بالای کوهها و از میان صخره ها و با سرعت بسیار زیاد حرکت کند و به من پیوسته میگفت :
« تو فقط پا بزن »
من نگران و مضطرب بودم پرسیدم « مرا به کجا می بری ؟ »
او فقط خندید و جواب نداد و من کم کم به او اطمینان کردم

وقتی میگفتم : « میترسم » ، او به عقب بر میگشت و دستم را میگرفت و میفشرد و من آرام میشدم

او مرا نزد مردم میبرد و آنها نیاز مرا به صورت هدیه میدادند و این سفر ما ، یعنی من و خدا ادامه داشت تا از آن مردم دور شدیم

خدا گفت : هدیه را به کسانی دیگر بده
چون آنها بار اضافی سفر زندگی است و وزنشان خیلی زیاد است
بنابراین من بار دیگر هدیهها را به مردمانی دیگر بخشیدم و فهمیدم
دریافت هدیه ها بخاطر بخشیدن های قبلی من بوده
و با این وجود بار ما در سفر سبکتر است

من در ابتدا در کنترل زندگی ام به خدا اعتماد نکردم

فکر میکردم او زندگی ام را متلاشی میکند ، اما او
اسرار دوچرخه سواری « زندگی » را به من نشان داد

خدا میدانست چگونه از راههای باریک مرا رد کند
و از جاهای پر از سنگلاخ به جاهای تمیز ببرد و برای عبور از معبرهای ترسناک ، پرواز کند

و من دارم یاد میگیرم که ساکت باشم
و در عجیبترین جاها فقط پا بزنم

من دارم ازدیدن مناظر و برخورد نسیم خنک به صورتم در کنار همراه دائمی خود « خدا » لذت میبرم
و من هر وقتی نمیتوانم از موانع بگذرم
او فقط لبخند میزند و میگوید : نترس من باهاتم تو فقط پا بزن..

@khooban_alam

باید یاد بگیرید نمی‌توانید محبوب همگان باشید. شما می‌توانید بهترین آلوی دنیا باشید، رسیده، آبدار، شیرین و خوشمزه. اما یادتان باشد، هستند آدم‌هایی که آلو دوست ندارند. باید بفهمید که اگر مرغوبترین آلو هستید، اما دوست شما آلو دوست ندارد، حالا می‌توانید انتخاب کنید که موز بشوید، اما باید متوجه باشید که اگر تصمیم بگیرید موز بشوید، همیشه یک موز درجه دوم خاهید بود، در حالی که می‌توانستید برای همیشه بهترین آلوی دنیا باقی بمانید.


📚لئو بوسکالیا
👤عشق و دیگر هیچ زندگی


@khooban_alam

دانش آموزان به معلم کامل نیاز ندارند آنها به یک معلم شاد و سرحال نیاز دارند که آنها را برای آمدن به مدرسه هیجان زده کند و عشق به یادگیری را افزایش دهد.

👤 ریچارد فینمن (فیزیکدان)


@khooban_alam

قبل از اینکه بخاین برین، اول مطمئن بشین که بودین.

@khooban_alam

از دید بقیه روی پاهام وایستادم،حالم خوبه و واقعا قوی‌ام
اما حقیقت اینه که خسته ام،تیکه تیکه شدم،میخوام فرار کنم،میخوام برم گم و گور شم.

@khooban_alam

دستم نمی رسد به بلندای چیدنت
باید بسنده کرد به رویای دیدنت

یوسف ترین عزیز جهان هم که باشی ام
در سینه آتشی است به داغ خریدنت

من جلد بام خانه ی خود مانده ام و تو
هفت آسمان کم است برای پریدنت

ترسم رها کنم نفسم را و ناگهان
پیراهنی نباشد و شوق دریدنت

در دامن دلم چو ترنجی نشسته ای
شیرین ترین توهم دستم بریدنت

رویای کال سیبی و هرچند در خیال
یک عمر، منتظر به امید رسیدنت

بالاتر از نگاه منی! آه! ماه من!
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت

#نیلوفر_عاکفیان
@khooban_alam