نویسنده
#استیفن_کرین
راوی
#بانو_بنفش
یک کشتی بعد از طوفان غرق می شود و چند نفر از مسافران نجات می یابند. ناخدا هِنری و همسرش، نانسی، جیم خبرنگار و بیلی، کارگر کشتی، کوشیدند تا با قایقی کوچک خود را به خشکی برسانند. قایق بسیار آسیب دیده بود و در زمانی کوتاه آنها باید به ساحل می رسیدند. روز رو به تاریکی می رفت که از دور مردی را در ساحل دیدند و بسیار امیدوار شدند. هر یک چیزی گفتند، اما ناگهان موج بزرگی به آنها نزدیک شد....
پایان
@ketttabhayesotii
🧚♀هزار داستان🧚♀
#شماره_2860