زندگی و مرگ، هستی و نیستی، وجود و عدم، هر دو پشت سر هم واقع شدهاند، اما هیچکدام برهان دیگری نمیشود.
وقتی به زندگیِ کوتاه خود نگاه میکنم، که ابدیت ماقبل و مابعد در من فرو رفته است، مدت کوتاهی را که من محکوم به گذراندنِ آن هستم و آن را با چشم خود میبینم، و همین زندگیِ کوتاه در عظمتِ بیانتهای دورانهایی که من آن را نخواهم دید فرو رفته و او مرا نمیشناسد و نمیتواند مرا درک کند، از این احساس به شدت وحشت میکنم و تعجب میکنم اما نمیدانم برای چه باید اینجا باشم و آنجا نخواهم بود، زیرا هیچ دلیلی در دست من نیست که برای چه و روی چه اصل و مدرکی اینجا هستم و نباید جای دیگری باشم، برای چه حالا هستم و در قدیم نبودم و به چه علت اگر در گذشته بودم در حال وجود ندارم.
چه کسی مرا به اینجا آورد و برای چه میبَرد؟ و برای چه حاکم، که موجودی مثل من است، به سرِ من میکوبد و چرا من نباید به جای حاکم باشم؟
📚 #اسرار_خلقت
🖊 #موریس_مترلینک
📖 #کتاب_بخوانیم
@ketabdarmaniii