رباعی - نو رباعی

@kar471


رباعی - نو رباعی
ارتباط با جلیل صفربیگی: @js471

رباعی - نو رباعی

23 Oct, 11:49


"آزمون"

یارانِ کهن که بنده بودم همه‌را
در بند جفای خود شنودم همه‌را
زنهار! ز کس وفا مجویید که من
دیدم همه‌را و آزمودم همه‌را*

از بسکه مرا دولت بیدار، کم است
گفتن نتوان که چند مقدار کم است
رنجی است فراقت که کمش بسیار است
عیشی است وصال تو که بسیار کم است

در عالم بی‌وفا کسی خرّم نیست
شادیّ و نشاط در بنی‌آدم نیست
آنکس که در این زمانه اورا غم نیست
یا آدم نیست یا از این عالم نیست


بی‌روی تو ام هست ملالی که مپرس
وز زندگی خود انفعالی که مپرس
هرلحظه چه‌پرسی؟ که بگو حال تو چیست
دور از تو... فتاده‌ام به حالی که مپرس

دیوان هلالی جغتایی، به کوشش سعید نفیسی، ص ۲۱۳ تا ۲۱۵

*این مضمون به صورت "دیدم همه‌را و آزمودم تو بهی" پیش از هلالی، در یک رباعی مشهور کهن و به نقل از جنگ‌ها و تذکره‌ها و دیوان‌ها، به شاعرانی چون: اثیر اخسیکتی، حسن غزنوی و مستنصر سامانی نسبت یافته است.

#شکایت
#هلالی_جغتایی
#رباعی

https://t.me/drmomoradi

رباعی - نو رباعی

22 Oct, 09:47


از حلقه ی تنگ مهربانی هایت
دنیای قشنگ واژگانی هایت
ته مانده حس خوبمان گم نشود
در کشمکش خانه تکانی هایت


#عارف_خوشرودی
@kar471

رباعی - نو رباعی

22 Oct, 07:29


پیوند زدم موی تو را با دستم
انگور چکید از نگاه مستم
تا صبح نبردە است خوابم از شوق
دیدار تو را حنا به مژگان بستم

#واران
@js313

رباعی - نو رباعی

21 Oct, 04:37


مه را ز فلک به طَرْفِ بـام آوردن
وز روم، کلیسیا به شــام آوردن
در وقت سحــر،نماز شام آوردن
بتوان! نتوان تو را به دام آوردن!

#سعدی
@kar471

رباعی - نو رباعی

20 Oct, 15:55


ای ماه !
-که ناز می فروشی
هرشب -
من،
آن پر و پا قرص ترین
مشتری ام!

#سین.الف.فخار
#نورباعی
@kar471

رباعی - نو رباعی

20 Oct, 11:47


قصّۀ مشکل ما

شرح غم یار، قصّۀ مشکل ماست
وز هر دو جهان شیشۀ می حاصل ماست
از شیشه شنیده‌ام که بگریزد دیو
آن دیو که شیشه دوست دارد، دل ماست!

فخرالدین مبارک‌شاه
درگذشتۀ ۶۰۲ ق.
‏..

سر دفتر عشق، قصّۀ مشکل ماست
سر خیل ملامت، دل بی حاصل ماست
آن سنگ که نرمی نپذیرد، دل توست
وآن دل که ز سختی نگزیرد، دل ماست.

اوحدالدین کرمانی
درگذشتۀ ۶۳۵ ق.
‏..

افسانۀ شهر، قصّۀ مشکل ماست
دیوانۀ دهر، این دل بی حاصل ماست
بر من نکند رحم، اگر دل دل توست
وز تو نشود سیر، اگر دل دل ماست.

مجد همگر
درگذشتۀ ۶۸۶ ق
‏..

منابع:
تذکرۀ‌ هفت اقلیم، ج ۲، ۵۲۷؛ تذکرۀ لطایف الخیال، ج ۲، ۲۵۷؛ تذکرۀ خلاصة الاشعار، دستنویس کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، برگ ۳۸۸ ر
‏●

"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4

رباعی - نو رباعی

20 Oct, 08:43


آن زمزمه.. آن ترانه یادم رفته
آن خندهٔ بی‌بهانه یادم رفته
با لب‌هایت چه می‌کنی، جز گفتن؟
من بوسهٔ عاشقانه یادم رفته

#احسان_پرسا
@kar471

رباعی - نو رباعی

20 Oct, 07:18


یادیست که در خطور خود هم مرده
در خاطره های دور خود هم مرده
نه فاتحه ای نه زائری نه...نه...نه...
این مرده درون گور خود هم مرده

#واران
@js313

رباعی - نو رباعی

20 Oct, 06:04


✔️ دنیا در دنیا


گر طالبِ آرامشی و استغنا:
از من بپذیر، این دو خط را یارا !

با حوصله و چراغ - خاموش، بساز :
دنیای خودت را وسطِ این دنیا...


□ امیرحسین دیبایی

@amir1972diba

رباعی - نو رباعی

19 Oct, 17:48


ای یاد توام سلسله‌جنبان جنون
دور از تو و بزم وصل، چونم من؟ چون؟
چون شمعْ ستاده تا به‌زانو در اشک
چون جامْ نشسته تا به‌گردن در خون.

#عتابی_نجفی
سیدمحمد (قرن ۱۰ ه.ق)

📚 مجموعۀ اشعار فارسی
جُنگ دست‌نویس کتابخانه ادبیات دانشگاه استانبول به شمارۀ ۱۹۸۷
کتابت شده در ۱۱۲۴ ق.

خاکستر ققنوس

رباعی - نو رباعی

19 Oct, 10:21


پیش همه
برد آب روی من را
این نان
دهنش قرص نبوده هرگز

#واران
#نو_رباعی
@js313

رباعی - نو رباعی

19 Oct, 06:25


دورباعی از حبیب الله بخشوده

در عالم کائنات میمون شدنی
بهتر ز اسیر آدم دون شدنی
چیزی زازل نمانده در خاطرمان
جز تلخی از بهشت بیرون شدنی
▫️▫️▫️
ای میوه ی تلخ سیب کرموی کثیف
کی افتادی به پای آن جوی کثیف ؟
با چند گره قصه تو بافته است
لکاته ی دهر داستان گوی کثیف؟


https://t.me/poem_abrangha

رباعی - نو رباعی

19 Oct, 06:24


افسانه‌ی زندگی به هر برگ آموخت
در خویش دوندگی به هر برگ آموخت
_ پرواز به پروار شدن می‌ارزد
پاییز، پرندگی به هر برگ آموخت

#صدیقه_محمدجانی

✿✧ღ♛ღ✧✿
@s_mohammadjani

رباعی - نو رباعی

18 Oct, 18:35


در بزرگداشت یحیی سنوار

با سوته‌دلان، صلاح در ساختن است
این بازی نیست، نَردِ جان باختن است
کوتاه کنم سخن که این فن شریف
دست از سر و سر ز پای نشناختن است
▪️
▪️
مصلوب تو نیستم اگر محتاجی
خود بر سر خود نهاده‌ام خود تاجی
هم او که صلیب خویش بر دوش گرف
او هم نرسید بر چنین معراجی
▪️
▪️

گفتا چه ببخشمت؟ بگفتم ایمان
گفتا چه دهی مرا؟ بگفتم پیمان:
گر دل خواهی ز من، ندارم من آن
ور جان طلبی ز من بفرما این جان


محمد رمضانی فرخانی

رباعی - نو رباعی

18 Oct, 07:43


می نوش در این چمن که هردم سوریست
هر قمری و ســــرو موسی‌یی و طور‌یست

هر نغمه انالحقیست گر حق شنوی
هر میوه ز دار سرنگون‌ منصوریست

#لطفی_تبریزی
@Ketab_va_hekmat

رباعی - نو رباعی

18 Oct, 07:41


▪️ بُردند و برادرانه قسمت کردند

وحشی و برادرش چو خلوت کردند
در ملک سخن، رفع خصومت کردند
هر شعر که در کهنه کتابی دیدند
بُردند و برادرانه قسمت کردند!

غضنفر کر‌جاری
درگذشتۀ ۱۰۰۳ ق.
‏..

برادرانه قسمت کردن، از جمله خصایل محمود ما ملت ایران است. تا آنجا که هنگام غارت چیزی نیز، حرمت برادری را نگاه می‌داریم و به اصطلاح تک‌خوری نمی‌کنیم. رباعیاتی که در این بخش به اشتراک می‌گذاریم، سند گویایی است بر سابقۀ رعایت اخلاق «بُردن» در فرهنگ ما. اخلاق، چیزی است که رعایت کردنش، در هر کاری حتی در بُردن و خوردن، از نماز شب هم واجب‌تر است.
‏..

وحشی بافقی از شاعران نامدار سدۀ دهم هجری است. کار شاعری او، نخست در محافل شعر کاشان بالا گرفت و در آنجا با مثنوی «فرهاد و شیرین» و غزل‌های عاشقانه‌اش میان شاعران عصر، نام بر آورد. در آن شهر، میان او و غضنفر کرجاری (یا کلجاری)، اختلاف افتاد و کار آن‌ها به هجو کشید. در این قضیه، حاکم کاشان هم بی تقصیر نبود و کل‌کل شاعران با یکدیگر، برای او تفریح محسوب می‌شد. به روایت تقی کاشانی، «مولانای مشارالیه و مولانای وحشی با یکدیگر مصاحبت می‌نمودند. نوبتی میان ایشان به واسطۀ شعر مخالفتی روی نمود. به عرض نوّاب میرزایی رسانیدند و آن حضرت حکم فرمود که هر دو شعری بگویند. مولانا غضنفر در حق وحشی این رباعی بگفت:
وحشی که گرفته شوره گرد سر او
دایم ز سر کل است شور و شر او
افتاده میان ما و او کُشتی شعر
اما نتوان نهاد سر بر سر او

و جناب مولانا وحشی این قطعه در سلک نظم ترتیب داد:
غضنفر کرجاری، به طبع همچو پلنگ
رسید و خواست کند خویش را برابر من
ولی ز آتش طبعم پلنگ وار گریخت
غریب جانوری دور گشت از سر من

چون این هر دو نظم به نظر اصلاح خان میرزا رسید، رباعی مولانا غضنفر، مستحسن افتاد». رباعی مورد اشاره ما هم از تبعات همین رقابت‌های شعری است.
‏..

عبارت «بردند و برادرانه قسمت کردند»، یادآور یکی از رباعیات آصفی هروی (درگذشتۀ ۹۲۳ق) است:
آن لب که بتان سبزه در او پروردند
وز فاصله‌ای، به جوی خضر آوردند
بود آب بقا که خضر و الیاس به‌هم
دیدند و برادرانه قسمت کردند.

اما در قرن دهم، این مصراع عیناً در یک رباعی حسابی نطنزی از اقران وحشی و غضنفر هم دیده شده است:
کردند گزین دو کوکب مهر قرین
هر جان و دلی که بود در روی زمین
بُردند و برادرانه قسمت کردند
جان‌ها همه آن گرفت و دل‌ها همه این

و نشان می‌دهد، مصراع مذکور بر ذهن و زبان ادبای آن دوره، جاری بوده است. نصرآبادی، ذیل شرح حال «احسنی خوانساری» گوید: «ملا خضری، مثنوی را خوب می‌گفت. فوت شد. شعرش از بی‌کسی‌ها ظاهر نشد و شهرت نکرد. احسنی از راه شوخی، رباعیی گفت که یک بیتش این است:
اشعارش را زلالی و قاضی امین
بُردند و برادرانه قسمت کردند».
‏..

برای اینکه پروندۀ این بحث را ببندیم، به رباعیی از شاعر روزگارمان، فرخی یزدی اشاره می‌کنیم و می‌گذریم. این رباعی، جنبۀ اجتماعی «بردارانه قسمت کردن» را نشان می‌دهد:
چون عیش و غم زمانه قسمت کردند
ما را غم بی‌کرانه قسمت کردند
شیخ و شه و شحنه، عیش و نوش همه را
بُردند و برادرانه قسمت کردند!
‏..

منابع:
خلاصة الاشعار، بخش یزد و کرمان، ۴؛ خلاصة الاشعار، بخش کاشان، ۳۳۳، ۳۵۱؛ عرفات العاشقین، ج ۴، ۲۷۰۷ – ۲۷۰۸؛ دیوان آصفی هروی، ۲۴۳؛ هفت اقلیم، ج ۲، ۱۰۰۱؛ تذکرۀ نصرآبادی، ج ۱، ۳۱۸؛ دیوان فرخی یزدی، ۲۳۵
‏●

"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4

رباعی - نو رباعی

18 Oct, 05:57


تا کِی به سخن‌های پریشان گفتن
درسِ هوسِ وجوب و امکان گفتن؟
لافِ دانش حلاوتِ غفلت برد
خوابِ همه تلخ کرد هذیان گفتن

(#بیدل_دهلوی. گزیده‌ی رباعیاتِ #بیدل. به‌ کوششِ #محمدکاظم_کاظمی. با مقدمه‌ی #سید_علی_میرافضلی. مشهد: سپیده‌باوران. ١٣٩٨. چاپِ ١. صفحه‌ی ٣٠٢.)

خوشه‌گاه

رباعی - نو رباعی

17 Oct, 16:53


در فکر فرار بودم از چشم کبود
با کاغذها به آسمان زل زده بود
او موشک می‌ساخت و من قایق، چون
او عاشق ماه بود و من عاشق رود

#سید_مهدی_موسوی

@kar471

رباعی - نو رباعی

17 Oct, 14:59


چون نی
به گلوی من گره افتاده
من چاهم و
نردبان نالەست گلو

#واران
#نورباعی
@js313

رباعی - نو رباعی

17 Oct, 14:16


انگار که قطره بوده و رود شده
آن گونه که شایسته ی او بود،شده
این شاخه که تکیه‌گاه گنجشکان بود
در محفل عاشقانه ای عود شده

#مرتضی_برخورداری
@kar471

1,838

subscribers

1,465

photos

91

videos