کفتاریاب محلات

@kaftaryab_mahallat


تنها کانال رسمی شناسایی و معرفی مزدوران رژیم در شهرستان محلات و نیمه ور
ارتباط با ادمین:
@mahasaamini22
ایمیل:
[email protected]
حتما با آی دی ناشناس مطالب را ارسال کنید.
ما به کسی ایمیل نمیزنیم و جواب ایمیل نمیدهیم.

کفتاریاب محلات

07 Sep, 20:00


احمد محمدی
لقب: احمد موش
قسمت دوم

در ایام جنگ داخلی سوریه که با دخالت جمهوری شیطانی و روسیه بالا می گیره و پول ملت به سمت سوریه سرازیر می شه، احمدم که تا اسم پول میا حشری میشه بعنوان کادر درمان میره سوریه تا هم پولارا بگیره هم برا خودش یه نام و نشونی دست و پا کنه و از امتیازات جنگ بهره ببره و از طرفی از زندگی با زنش که درگیر بودن مدتی نجات پیدا کنه.

برای همین گورشا گم میکنه و میره سوریه و مردم محلات یه نفسی از دس این چس نفس آبادی میکشن و دعا میکنن که برنگرده و دعاشون مستجاب میشه و موش به تله میوفته.

در این ایام زنش اموال موشا به نام خودش میکنه و کل حقوق احمدا به جیب میزنه و معلوم نی چکارش میکنه.

قضیه آزادی احمد موشم این بوده با یه نفر دیگه به اسم فریدون احمدی گیر میوفتن. احمد و فریدون با هم قرار میزارن که بگن ما هردو تو کادر درمان بودیم و بیگناهیم.

فریدون اقرار میکنه که احمد و خودش بیگناهن و تو جنگ نبودن ولی احمد چموش میگه من تو کادر درمان بودم ولی این جاکش فرمانده بود و منا به زور آورد جلو تو خط که بجنگم و من تفنگم بلد نیستم دستم بگیرم.

اون مخالفا اسدم وقتی میبینن حرف فریدون در مورد خودش جور در نمیا طرفا سر به نیست میکنن. تو این مدت که احمد اسیر بوده با بیضه مالی و آدم فروشی و دادن اطلاعات و یه سری خدمات جانبی دیگه مثل ماساژ و... که درش استاده اعتماد مخالفا اسدا جلب میکنه و اونام احمدا ول (مبادله) میکنن.

خلاصه اینکه احمد موش از سر سیاهی طینت اسیر میشه ولی بخاطر سفیدی ماتحت آزاد میشه.

با برگشت از سوریه و خالی بندیای جیمز باندی و فرار از اسارت برا خودش یه مدتی یه جایگاه چسکی درست می کنه و راهی تهرون میشه برا لقمه های گنده تر.

با سفارش به وزارت بهداشت انتقالی می‌گیره. زنشم خو قبل خوش رفته بوده تو وزارت چون جلو جلو از اسارت احمد استفاده کرده بوده و به وزارت بهداشت انتقالی گرفته بود.

انقد که احمد بش میرسه از کنار این اسارت صدا بقیه جیره خورا و بیضه مالا درمیا که این چرا انقدر بشش رسیده و به ما نرسیده، اما احمد در کمال پررویی هرچی گرفته کمشه و دو قورت و نیمش از مردم محلات باقیه.

یه مدتم با زنش زندگی می کنه و همچنان با خونواده خودش دعوا سر این زنه و بعد یه مدتی وقتی زنه پولارا پس نمیده از زنش طلاق می‌گیره و میره یکی دیگرا میگیره که بدبخت کنه.

و اما مردم محلات یادشون نرفته در ستاد امر به معروف چطور جوونای شهرا کتک می زدی و در دروان خدمتت در بیمارستان چندی دو بهم زنی میکردی و مریضا و مردما اذیت میکردی و خیرت به هیشکی نرسید.

قبل خدمت دم یه استخر تو جمهوری که اسمش یادم نی آویزون ۴ نفر دیگه می‌شد و باهم تریاک و گل میکشیدن و مشروب میخوردن. اونای دیگه راهشون از این جداست و بیضه مال نشدن برا همین اسماشونا نمگیم.

احمد محمدی که عاموی مهدی محمدی میشه هر چن وقت یه بار یه ویدیو میده بیرون و پاچه کفتاریابا میگیره مام چون تاحالا آدما مهمتری بودن به این بزمجه نپرداختیم.

احمد موش چن تا ویدیو داده بیرون برا کفتاریاب کوری خونده. حالا چرا؟ کون سوزی این بابا ازونجا هه که زمان انقلاب زن زندگی آزادی یه ایمیل برا ما اومد که توش ویدیوی کوکتل زدن به خونه مهدی محمدی بود و درخواست ۱۰۰ میلیون رمز ارز. ولی مام جلی فمیدیم که ساختگیه.

احمد محمدی صبح فرداش یه ویدیو داد و گفت تو خونه مهدی محمدی شبنامه فحش انداختن ولی چیزی از کوکتل نگف چون منتظر بود تا ما بگیم.

احمد موش یادت باشه اولندش که هیچ مبارز واقعی جونشا برا پول به خطر نمیندازه و طلبکاری نمکنه. دویومندش تو ویدیو یه سور به ایرج ملکی زده بودی!

و اما جواب ما به احمد موش: اونی که نون حلال و کارگری میخوره ماییم و اونکه نون بیضه مالی و آدم کشی و مزدوری میخوره و دستش به خون مردم آلوده هه تویی.

t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

04 Sep, 06:22


احمد محمدی
لقب: احمد موش
قسمت اول

ازونجاییکه احمد موش و زنش همکار بودن، روایت شده روزی در محل کار همسر موش رو صندلی نشسته بوده و یکی از همکارای آقا که از نظر راوی ماجرا بسیار آدم موقر و مودبی هم هسش برا مدت طولانی واساده بوده. کار احمد موش و زنش که تموم می شه خدافظی میکنن و میرن، اون همکارش ک سرپا واساده بود و خسه شده بود رو صندلی میشینه.

جناب موش که این صحنه را میبینه، یهو از کوره در میره و برمیگرده و یه کشیده آب دار به گوش اون بنده خدا میزنه و فحش و فضاحت راه میندازه که مرتیکه فلان فلان شده چرا صبر نکردی صندلی خنک بشه و بعد بشینی، میخواسی از گرمای کون زن من که رو صندلی مونده لذت ببری!

احمد موش خیلی ادعا شیعه امام علی و مذهبی بودنش میشه اما دهنش که همیشه بو چاه خلا میده روز نی که به فحش و تهمت و بد و بیراه وا نشه.

این احمد موش از دوران طفولیت دنبال دیده شدن بود. خیلیم براش زحمت و زجر کشیده ولی چون یک آدم چس‌خل و بی ترمزه نه تنها معروف نشده بلکه در دوران کودکی خودش که سفید مفیدتر بود مورد مرحمت پیرمردای کوچه باغا پولگون و باشافتن قرار میگرفت.

احمد موش استعداد چس نفسی و آدم فروشی خودشا در دبیرستان کشف میکنه و با این روش وارد دانشگاه میشه.

بعد مدتی به علت کند ذهنی از دانشگاه اخراج می‌شه و بالاجبار میره سربازی ولی چون اطلاعاتیا می بینن احمد که هنوز سفید مفید بوده زمینه خوبی برای آدم فروشی و... داره با رابطه برش میگردونن دانشگاه.

تو دانشگاه عضو فعال بسیج و در آنجا مشغول دختربازی میشه و با یه دختری میریزه رو هم و وقتی می بینه کار داره خراب می شه با دختر ازدواج اجباری می کنه اگر چه خانواده احمد با این امر به شدت مخالفت می کنن.

احمد وقتی درسش تمام میشه برای فرار از زندگی اجباری با اون دختره پناه می‌بره به راهیان نور و مثلا تفحص، اونجا اونقد جو‌گیر می شود که انگار تو هشت سال جنگ ایران و عراق بوده، هر جا میره از تفحص تعریف و دست به خالی بندی میزنه.

در دوران طرح خدمتیش تو بیمارستان یک قدم برای کمک به درمان مردم ورنمداره بلکم مشغول آدم فروشی و زیراب زنی میشه کلی مشکلم برای پرسنل درست می کنه و با اکثر پرسنل بیمارستان درگیر می شه.

زنشم چون هم رشته خودش بوده مثل خودش آدم فروش و بسیار پرو تشریف داشت و چون هر دو بویی از انسانیت نبردن هر غلطی دلشون میخاس میکردن و به هرکسی که باش درگیر میشدن تهمت و دروغ میبستن.

خلاصه موش سر همین اخلاق گندش یه مدتی درگیری خانوادگی پیدا میکنه و با کل خانواده خودش قطع ارتباط می کنه، حتی با پدر و مادرش.

احمد وقتی می بینه شرایط زندگی سخت شده و در محلات جایی نداره یه هیئت راه میندازه و اونجام کلی دردسر به پا میکنه.

ادامه دارد...

t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

15 Aug, 16:31


مزدورانی که در پوستِ خبرنگار در حال خیانت به شهر و مردم هستند عبارتند از:

۱-میلاد سبزواری

۲-سپهر اسدی، فرزند حمید اسدی و پسر خواهر اسد اسدالهی که ید طولایی در دادن پول نزول دارند!! ایشون مالک کانال‌های محلات سی‌تی(۳۰تی) در فضای مجازی میباشد.

۳- آخوند اسماعیل کاظمی فرزند هادی کاظمی که قبلا بهش پرداختیم. ایشون چند اکانت ناشناس داره و در فضای مجازی فعال هست. همچنین ایشون صاحب یکی از کانال‌های حکومتی (شهرگل) میباشد.

۴- هادی صفدری از روستای سیان خمین ، و شاغل در کتابخانه علامه که گزارش های تایید نشده‌ای از بی اخلاقی هاش اومده!

۵- سینا رضایی طلبه حوزه علمیه و فرزند داوود رضایی عضو کنونی شورای شهر که از نشریه سلیمی چه خبر درآمد خوبی به جیب می‌زنند!!

۶- احمد محمدی فرزند حسن محمدی(اکو محمدی) که با افشای اختلاسش در اداره اوقاف اخراج شد و ربانی این فرد خاطی رو در دفترش استخدام کرد.(ایشون خبرنگار نیست ولی چون خبرهای شهر را واسه امام جمعه میبره و در حرفه‌ی مالیدن و خبرچینی حرفه‌ای هست ازش تقدیر کردند!)

۷- محمد رجبی، ملیجک ربانی و شیخ کذاب سلیمی. اخیرا با گرفتن مبلغی قابل توجه در حال تبلیغ برای شهردار و اعضای شورای شهرداری محلات هست. همچنین طبق گزارش‌های مردمی ایشون کمکهای نقدی از عباس کربلایی و بقیه معدن دارها ....جهت تجهیز دفتر تبلیغاتی‌اش دریافت کرده!

۸- محمد باقر شهبازی : مسئول دفتر شیخ کذاب در محلات بود که الان همراه تیمش شده مسئول دفتر جلالی در محلات (این خبر هنوز به صورت رسمی اعلام نشده)

۹-محسن باستانی : از خبر چینها و خبر بمالان دفتر امام جمعه که نیاز به توضیح بیشتر نداره.

#بی‌تفاوت_نباشیم

"مبارزان محلات"

کفتاریاب محلات

12 Jul, 05:42


هر اطلاعاتی از احمد محمدی کفتار فحاش و مدافع حرمسرای بشار اسد دارین برا کفتاریاب بفرسین. این کفتار بددهن پرشب هرچی فحش که لایق خودش و ناموسش بوده بار یه نوجوون بیگناه کرده.
t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

03 Jul, 20:17


همونجور که انتظار داشتیم همشهریای آگاه محلاتی اینبار رکورد کشوری هم زدن جوری که با ضریب ۳ و تقلب های همیشگی امثال قدس و نجفی و عبدالحسینی و... بازم ندونستن عدد مشارکتا از ۲۵ درصد بالاتر ببرن. کانالای حکومتی و مزدور محلاتم هرچی بالا پایین کردن ندونسن یه عکس بیشتر از ۱۰ نفر بگیرن یا یه صف تو این شهر نشونمون بدن (فیلمش اینجاس).

در نتیجه همین تحریم فعال انتصابات بود که امروز صدای زوکه و ناله سیدعلی گدا هم درومد و به چرندبافی رو آورد و گف رای ندادن مخالفت با نظام نی. ولی نگف چطو رای دادن تایید نظامه؟! اتاخ به جنس مرغوب ، اتاخ به ساقیش!

مردم فهیم محلات در مرحله دوم سیرک عروس حموم منصوری هم با یه نه گنده تر زمینه را فراهم کنن تا بلکم همه این بی ناموسا و آدم فروشایی که مردما اذیت میکنن را با یه توکه لقه از شهر بیرون کنیم. دیگه خوددون دارین تاثیرشا با چشما قشنگدون میبینین.

t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

03 Jul, 19:53


نتیجه‌ی آرای #سیرک_انتصابات در #محلات

مجموع رای چهار نفر ،صرف‌نظر از آرای باطله میشه ۱۲/۴۳۱ نفر!!

واجدین شرایط برای انتصاباتِ طویله‌ی مجلس ۴۶/۵۰۸ نفر بوده!!

مشارکت ۲۶ درصد(با ضریب ۳!!)

#ظلم_فساد_گرونی_میریم_تا_سرنگونی
#جمهوری_اسلامی_انتخاب_من_نیست
#چهل_پنج_سال_دروغ
#رای_بی_رای

"مبارزان محلات"

کفتاریاب محلات

01 Jul, 19:03


چاه کن در چاه افتادندی

شیخک قصه ما سر انجام در چاه افتادندی و با یه توکه لقه از سازمان تبلیغات اسلامی به بیرون پرتاب شدندی...

بعد از فسادها و گندکاری های شیخک عراقی رئوف (عاشق النسا) از سلطان آباد با یک تلگراف قرار به تعویض چموشک افتاندی

رییس جدید به شهر گل معرفی شدندی اما پور غلام بقال مخالفت کردندی و خطاب به دالتون گفتندی که اواخر امامت حقیر در این شهر بمان تا باهم تِررر به محلات زدندی

خبر به هسته مرکزی سلطان آباد رسیدندی و استاندار خشمگین شدندی که امام جمعه چه خری بودندی ک سر در هر آخوری کُنَندی

سپس خارج از لُفافه قاطعانه با یک اردنگی بر دُمبلیچه رئوف زدندی و او از سازمان بیرون کردندی...

برادران و سفت زنان خواهرانش عوعو کنان در می او دویدندی...

رئوف به گوشه خانه رفتندی تا با جازن های خواهرش ضربدری رفتندی و صبیه اش همسر شعبانی ک اوایل نکاحش با شعبان بی مخ، گفته بودندی ک پور شعبانی ازش کاری برنیامدندی و هسته خرمایی در بیرجامه اش جای داده بودندی...

بعد پرت شدن اخویش از سازمان، دیگر زبانش در ماتحتش روندی

t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

28 Jun, 04:33


+میخوای رای بدی؟!

_اوکی، گفتنی‌ها گفته شد، فقط یادت باشه:

"تفنگشون با رای پر میشه"

#انگشت_خود_را_خونی_نکنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی

"مبارزان محلات"

کفتاریاب محلات

17 Jun, 05:20


تبلیغات سیرک انتصابات داره تمام زورشا میزنه تا مردما خر کنه و بکشونه پای صندوقایی که هر رای ما سمبه‌شا پر زور تر میکنه تا جوونای بی گناه بیشتریا بگیره و بزنه و ببره و کور کنه و بکشه.

اون کفتارایی که میخوان به جلیل شَله و زاکونی و خالیباف گازانبر رای بدن تکلیفشون روشنه!

اما قابل توجه پس مونده های اصلاح طلبی تو آبادیمون اگه فک کردین پزشکیان میدونه مملکتا نجات بده یه تجدید نظری تو عقل و باردون بکنین.

شاهد تاریخیش هم بشه اون روزی که شیخ کذاب رفت تو مجلس و دنبال دختر خوشگلا میگشت، همین پزشکیان اصلاح طلب ماله را برداشت و جلو جلوی اصولگراها رو گوه شیخ خاک ریخت و ماله کشی کرد.

بعدشم چند تا توله خایه مال درگاه شیخ پاشدن رفتن پیش پزشکیان و بنا کردن به بادکردن و استعمال از محتویات ماتحت پزشکیان.
یاددون اومد؟

الانم اینا بدونین اگه برفرض مثال پزشکیان یا هرخری بیاد رییس جمهور آخوندا بشه بازم اونی که سواردون میشه و یکیم میزنه به تو سردون امثال شیخ و بیضه مالای شیخن.

ینی هرخری که رییس جمهور بشه...

معدنا محلاتا میده دست عباس کوکایینی
رانت صنعت و کارخونه هاشا میده دست خانمیرزا و عباس خجه مدام
سرچشمه و منابع طبیعیشا میده دست اکبر شاهرخی و توله‌های کفتارتر از خودش
اختیارات دکوراسیون شهریا میده ممد رانتی چند‌پدر
تهش آبش میمونه که اونم مثل همیشه میدن نادر ترک بخوره

مردمم که هیچی به هیچی مثل همیشه!
حالا شما هی بزنید تو سر خوددون، هی غلام‌ مجید حبیب شفیع علم‌ کنید و خوددونا مسخره کنین!

ولی اولا بدونین که خیانتی که میکنین به مردم از اون بیضه مالای آخوندا کمتر نی که بیشترم هه.
دوما هم این دفعه دیگه ما مماشات انتصابات مجلسا نداریم‌ که با عز و التماس و قشون فرسادن سرو ته قضیه هم بیا!

سر اونجا که کوتاه اومدیم چهار نفر مثل این زرده به کون نکشیده بهشتی خمینی اومدن دست بلند کردن رو ناموس مردم!

t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

17 Jun, 05:17


ماله کشی پزشکیان برا ریدمان شیخ کذاب در ماجرا دختر خوشگلا در مجلس
t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

12 Jun, 19:53


بهشتی جهنمی دفه بعد خواستی دست رو ناموس مردم بلند کنی یا سر حجاب به کسبه شهر گیر بدی، بدون که تقاص بدتری پس میدی! با اون قیافه چلغوزت مرتیکه خمینی.

عباسی و حکاک و جنتی و محمدی هم حواسدونا خوب جمع کنین. از رگ گردن بهتون نزدیک تریم نوبت تک تکتون میرسه، سرتونا بکنین تو ماتحت خوددون و کاری به مردم نداشته باشید!

t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

12 Jun, 05:07


ضرب و شتم همشهریامون توسط کفتار درنده بهشتی

شماره همراه: ۰۹۱۸۸۶۶۴۴۷۹
آدرس: طویله سازمانی نیرو افتضاحی پشت استادیوم
شغل: مسئول اماکن
درجه: ستوان یکم

بهشتیِ جهنمی پس از طی دوران طفولیت در دشتای خمین و وقتی سولاخش خیلی گشاد شد برای دریدن به دشتای محلات مهاجرت کرد. ازونجایی که هرکی از ننش قهر میکنه سرشا کج میکنه میا محلات، این کفتارم توسط رضا جنتی لعنتی به همراه کاظم افغانی (عباسی) و به منظور باجگیری از مردم محلات به آبادی آورده شد.

جنتی که خودش از باجگیرای با سابقه در منطقه هس هم اکنون در حال ساخت قصری در کوچه پشتی هتل امام رضای خمینه که سنگشا از سنگبریا محلات به زور باج میگیره و مصالحشم به اسم خونه ها سازمانی نیرو انتظامی و از جیب بیت المال میبره برا قصر شخصی خودش تو خمین. (بزودی با عکس و مستندات بشش میپردازیم)

اما قضیه اینه که چن شب پیش چنتا خانوم تو یه ماشین تو چاررا مخابرات داشتن میرفتن که سرو کله کفتار بهشتی پیدا میشه. با لباس شخصی و پلاک ماشین شخصی (پرشیای سفید اطلاعات) یهو میپیچه جلوشون و اونام فک میکنن که طرف مزاحم یا دزده و ردش میکنن و زنگ میزنن به پلیس!

کفتار بهشتی باز جلوشونا میگیره و ازشون مدرک میخا. اینام خو این جاکشا نمیشناختن و چیزی بشش نمدن. بهشتی باهاشون درگیر میشه و با مشت میزنه تو صورت دختره و دماغشا میشکنه و بعدم میزنه تو گوش پسر بچه ۱۵ ساله جوری پرده گوشش آسیب میبینه. وقتی بهش اعتراض میکنن با اسپری فلفل میزنه تو ماشین که باعث میشه سرنشینا دچار خفگی بشن و برن بیمارستان.

اینجور که همشهریا گفتن بهشتی اسپری فلفلا زده تو چشم یکی از خانوما که چشمش کاسه خون شده بوده. یکی از خانوما هم رد پوتین رو کمرش بوده و یکیشون خاکی خاکی بوده انگار غلتیده باشه به خاک. گویا یکی خانوم خونریزی داخلی کرده بود و اوضاعش خیلی وخیم بوده چون بشدت وحشیانه زده بودنشون. اون خانما و پسری که کمرش آسیب دیده بودا بستری کردن.

ماشین این خانمارو بی حکم و بدون اجازه بردن داخل کلانتری که بلکه شکایت و دادگاهی بازرسی نرن و بترسوننشون که اگه شکایت کنین ماشین توقیفه ، به نحوی گرو کشی میخواسن بکنن. ساعت ۵ و ۶ صب بود که مهدی عبدالعلی اومد بیمارستان و با انگشت به نشانه تهدید گفت امروز جمعست و هیچ کاری نمیدونید بکنید!

ساعتای ۸ یه مامور چلمنگ فرستادن گزارش حادثه بنویسه و هرچی اینا میگفتن رو نمینوشت هرچی خودش میخواست نوشت براشون که اونام امضا نکردن و زیر بارش نرفتن. بعدم زنگ زد محمدی رئیس کلانتری و چس نفسی که اینا امضا نمیکنن ، محمدی هم گفته بود بیارشون اینجا تا ماس مالیش کنیم.

بعد اینا دسته جمعی رفتن کلانتری که همه رو باهم راه ندادن داخل. ۲ نفر ۲ نفر بردن تا حرف بزارن تو دهنشون. این جریان از ساعت ۱ و نیم شب تا ساعت ۱۲ ظهر ادامه داشت...

اما سخنی با بهشتیِ جهنمی:
اینجا خمین نی هر غلطی میخای بکنی. اینجا محلاته و کلی کوچه باغ داره برا تنقیه (ادب) کردن امثال تو! اگه باوردم نی برو بشین پا خاطرات پیرمردای قدیم آبادی. تو که خودت یه توله کلاس اولی داری که مدرسه شاهد میره چرا بچه مردما میزنی؟ دوس داری مهزیار پسر خوددا همینجوری اذیتش کنن؟ اینم بدون ما محلاتیا یه اخلاق سگی داریم که تا زهرمونا یه جا بشت نریزیم ولت نمکنیم.

تو اگه یه جو غیرت داشتی دست رو ناموس مردم بلند نمکردی و اول میرفتی زن وامونده خودت معصومه اسدی را زفتش میکردی که همیشه با مانتو جلو باز و روسری شل ول میچره و صبح تا شب لا کارگرا افغانیا مشغول مهندسی ساختمونه! البته افغانیام خیلی تعریفشا برا همشهریامون میکنن و از خدماتش راضی هسن مثکه دسشون به ضریح رسیده... التماس دعا!

t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

09 Jun, 19:02


گزارشایی رسیده که چند شب پیش تو نیمه های شب یه ماشین که چنتا خانم توش بودن و حجاب نداشتن مورد حمله وحوش نیرو افتضاحی قرار میگیرن.

این حمله به سردستگی کفتار بهشتی (اماکن) صورت گرفته. بهشتی دماغ یه دخترو می‌شکونه و گوش یه پسر حدود ۱۵ ساله هم زخمی میکنه و با اسپری فلفل میزنه تو صورتشون.

هر اطلاعاتی از جزئیات ماجرا و کفتار درنده بهشتیِ جهنمی دارین برا کفتاریاب بفرسین.
t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

07 Jun, 15:45


بعد از سقوط هلیکتلت رئیسی و زغال شدن ابرام شیش کلاسه ، یار دیرینه منقل و زغال یعنی سیدعلی گدا به ناچار باید یه جانشین برا تدارکاتچی نظامش تعیین میکرد. پس به دلقکای همیشه گوش به فرمونش از محمودی گشاد و خالی باف تا لاری جانی و زغال بیارش (حقانیان) امر کرد که برن در سیرک انتصابات اسم بنویسن تا بلکم تنور انتخاباتا بعد از اون فضاحت مجلس گرم بکنه و چند صباحی به عمر حکومت شیطانیش اضافه بکنه.

اما در محلات خودمون بعد از شکستن رکورد حداقل مشارکت در استان (با وجود جاکشایی مث نجفی و قدس و... که سر صندوق هرچی رای ریختن بازم ندونسن آمار محلاتا آبرومندانه بکنن) حالا همشهریای فهیممون میخوان رکورد کشوریم بشکونن و با اقتدار برن به صدر جدول تحریم انتصابات تا حسابی دود از کله پایداری چیا و فرقه تبهکار محلات بپره.

از همین رو کفتاریاب بنا به وظیفه ملی مردمی خودش از همین تریبون اعلام میکنه هر کس و ناکسی که مکان برا ستاد به هرکدوم از این دلقکای دزد و بی شرف بده مورد عنایت خاص کفتاریاب قرار میگیره و تمام زندگیشا از خاطرات کوچه باغش تا باجناق بازیاش میریزیم رو دایره. این دیگه انتخابات مجلس نی که مماشات بکنیم.

خلاصه هرکیا دیدین داره خودشا برا جمهوری شیطانی چس میکنه و هیزم کش تنور انتصابات عروس حموم منصوری شده برا ما بفرسین تا همینجا هم خودشا هم کس و کارشا سفارشی مورد تنقیه قرار بدیم.

t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

23 May, 18:06


امیر دُرپیزی (درمیشی) برادر زن شیخ کذاب که این روزا سرش حسابی به مرده خوری آیت الاعدام رییسی گرمه میخا با یه استوری جا شیر و کفتارا عوض کنه.
اطلاعات این معدن‌خوار لژیونر که تنها هنرش برادرِ همکارِ شب شیخک بودن هس را برا کفتاریاب بفرسین.
t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

20 May, 04:18


هدیه امام رضا به مردم ایران

آیت الله اعدام، درازحسین و سایر کفتارای همراه ریق رحمت را سرکشیدند.
روحشان در خِلا
t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

18 May, 17:04


حمید نیکویی
قسمت دوم:

کفتار حمید با همه کثافت کاریاش شد همدستِ مهدی شُغال (ربانی) و مَسکن ساز واسه محرومین، در زیرِ نقابِ مسکنِ مهر با وعده و وعید بر گُرده بیوه زنها سوار میشد. این نامرد همیشه پس از ارضاء، طرفا نزدیکِ حوزه جهلیه روبروی خونه سیّد فاطمی بارفروش پیاده میکرد.

این بلانسبتِ مردها، اینقدر کثیف و متملّق بود که با حمایت و پشتوانه حکومت همه غلطی میکرد. چون پسرش بزرگ شده بود پیش خودش حساب کرده بود که جایی برا خودش پیدا کنه که با خانوما سروکار داشته باشه و چه جایی بهتر از دارالایتام، موسسه علوی و... که اکثرا با خانومای بیوه سروکار دارن.

از صفات بارزش این بود که علاقه شدیدی به بیوه میوه های جوون داشت و همیشه میخواس یه کاری براشون انجام بده، خونه براشون دست و پا کنه مثلاً آپارتمانای میدون شهرک. بعضی مواقع هم می‌رفت اونجا یه چایی میخورد یا چند ساعتی مناجات میکرد. برا همین در بین مردم به خیرالنساء معروف شده بود.

حمید سال ۸۷ یه زن (نام محفوظ) صیغه کرده بود و از کیسه خلیفه براش ی پراید خرید. کلید انباری زنه را داشت و مثل مورچه میاورد برا زن صیغه ایش وگرنه خودش نمرید که گشنش نشه. آخرین موردش بنده خدایی که خونه اش بالای رسالت هس چند ساعتی با هم مناجات می‌کردن و دیگه اجل مهلتش نداد که بتونه با بیوه های بیشتری به دعا و مناجات بپردازه.

گاه و بیگاه صفات داییش ممدخره در حمید حلول میکرد و پاچه ملتا میگرفت. فی المثال یه روز حمید نیکویی ملعون رفته بود قرض الحسنه مهدیه و چون اونجا پول زیاد داشت بدون نوبت زد تو صف و رفت اون جلو کارشا انجام بده.

یه جوون عصبانی شد و بهش گفت آقا چرا تو نوبت وانمیسی و حمید پاچشا گرفت و با هم دهن به دهن شدن. یهو حمید با صدای بلند داد زد چرا به نظام فحش میدی؟ چرا به رهبری توهین میکنی؟ حالا به دروغ! خلاصه مردم جوونرا کنار کشیدن و بش گفتن این الان یه داستانی برات میسازه ولش کن.

این کفتارِ اطلاعاتی در شنبه اعتراضی و سیاهِ محلات، از جمله آدم فروشایی بود که دوربینای داروخونه حمید و ساختمان پاستور را در اختیار سپاه و اطلاعات گذاشت تا معترضین شناسایی و دستگیر بشن. اکثر بچه های محلاتا اون روز از توی دوربینای همین حمید شناسایی کردن و گرفتن.

یه بارم تو چهارراه نماز مجتبی علمایی همچون زد زیر گوش حمید که سه دور دور خودش چرخید و پا به فرار گذاشت. پدر زنش حاج آقا رضا سروش همیشه میگفت این حمید هیچ گُهی نیست.

t.me/kaftaryab_mahallat

کفتاریاب محلات

15 May, 17:41


حمید نیکویی
قسمت اول:

لقب: خیرالنساء
شغل: مافیای دارو (داروخانه حمید) ، آدم فروش

حمید نیکویی فرزند حبیب الله از طرف پدری نوه حاج محمود و از طرف مادری نوه غلموسن مهدیزاده است.

پدرش حبیب الله مرد دانایی بود و دل خوشی از آخوندا نداشت و همیشه به طعنه میگفت خمینی خودش خوبه امان از این مگس ها که دور این گوه جمع می‌شن و مرتب اشعاری بر ضد آخوندا و حکومت می‌گفت.

زمانیکه مردم نادان خمینی را در ماه میدیدن روزی که خمینی سقط شده بود به حاج حبیب گفتن امام خمینی مُرده چرا لباس مشکی نپوشیدی حاج حبیب جواب داد: اتفاقا بخاطر فوت خمینی امروز شُرت مشکی پوشیدم.

حاج حبیب که پشت سر طغار و آخوندا حرف میزد توسط پسر خواهرش منصور نیکویی فروخته شد و مدتی توسط اطلاعات بازداشت شد و بنده خدا حاج حبیب که پیرمردی بودا مجبور کردن توبه نامه بنویسه و توسط پسر بیضه مالش یعنی حمید در معبد آمون خونده شد.

ناگفته نماند منصور نیکویی یکی از اطلاعاتیای دو آتیشه بود که الان بازنشسته شده اما همچنان به آدم فروشی و گوه کاری مشغوله. منصور یه داداشم داره به اسم احمد که پاسدار (کفتار) سپاه بود و برا انجام عملیات برون مرزی سالها پیش به آمریکا صادر شد.

حمید زمانیکه میخواس وارد بازار کار بشه رفت سراغ داروخونه. قبل از انقلاب جهت دریافت مجوّز به همه دری زد و از روی فرصت طلبی عضو حزب رستاخیزم شد ولی در نهایت با آویزون شدن به ناصر مجتبایی (نماینده محلات و خمین) در مجلس به هدفش رسید.

از خوش اقبالیش انقلاب شد و خرتوخر و وضع دارو هم مثل بقیه مایحتاج مردم کمیاب شد و افتاد دست یه مشت جاکش و قالتاق. در اوج جنگ با پارتی بازی داییش یعنی شیخ فضل الله محلاتی سهمیه دارو و ملزومات اساسی محلاتا دریافت میکرد اما میبرد کرج و تهران بصورت قاچاق و آزاد میفروخت. احتکار دارو هم که کار همیشگیش بود.

حمید داشت به زعم خودش سبیل چرب میکرد تا اینکه در قم به دام پلیس افتاد و در دادگاه انقلاب قم محکوم و جریمه شد. پسرش مقداد (پسر کو ندارد نشان از پدر) هم نسخه های سفید دفترچه های درمان مردم را میکند و با همدستی بعضی دکترای از خدا بی‌خبر داروهای گران قیمتا از بیمه میگیرفت و آزاد میفروخت.

تو کرونا با مقداد پسرش پوست مردما کَندن. همیشه برا همه داروخونه های محلات میزد و براشون پاپوش درست میکرد. حق کارمنداشا میخورد و دستمزدشونا نمداد و بخاطر نفوذش صداشون به جایی نمرسید.

حمید امینِ مهدی بزغاله (ربانی) بود و همراه محمود عبدالحسینی اتاق فکر سیم چین بودن و بش خط میدادن. چندبار هم تو جلسه های خصوصی گفته بود اطلاعات باید سریعتر کفتاریابا شناسایی و دستگیر بکنه.

همینکه اولین کسی که سقط شدنشا تسلیت گفته هیئت امنای حسینیه هست مشخصه با کدوم گروه هم پیاله بود.

ادامه دارد...
t.me/kaftaryab_mahallat