💒 *ك ا ف ه* ش ع ر* @kafeh_sher Channel on Telegram

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

@kafeh_sher


🌿گفتی مرا به خنده
خوش باد روزگارت
کس بی‌تو خوش نباشد
رو قصه دگر کن ...

کانالی از جنس دل های بی ریا🌹

⚜️ @Kafeh_sher

🌿گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت (Persian)

با ورود به کانال تلگرامی "🌿گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت" به دنیایی از دلنوشته ها، شعرهای زیبا و قصه های دلنشین خواهید پیوست. این کانال به تلاش برای به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار صادقانه و بعضا عمیق افراد مختلف می‌پردازد. با عضویت در این کانال، می‌توانید با شعرها و داستان‌هایی که در آن به اشتراک گذاشته می‌شود، احساسات و افکار خود را با دیگر اعضای این جامعه به اشتراک بگذارید. کانال "🌿گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت" محیطی صمیمی و دوستانه را برای علاقمندان به شعر و داستان‌های ادبی فراهم می‌کند. برای عضویت و شرکت در این مجموعه شگفت‌انگیز، به آدرس @Kafeh_sher مراجعه کنید. به گفته اعضای این کانال، برای داشتن یک روز خوش، همیشه باید به خنده و لذت زندگی خوش باد گفت. شما نیز می‌توانید با مشارکت در این جامعه شعر و ادبیاتی، روح خویش را پرورش دهید.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 19:31


با عضویت در کانال های بالا، در کمترین زمان ممکن به بیشترین محتوای باکیفیت دسترسی دارین 😍😍😍

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 18:40


بیا اینجا هر روز تست زبان بزن ❤️

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 18:40


فولدری پر از  ویدئو و فایل‌های آموزشی در حوزه‌های مختلف روانشناسی.زبان.ادبیات که کلی
اطلاعات مفیدبهتون می ده.🙏🏻👇🏻
https://t.me/addlist/zYwjt9CbvaY1MDQ0

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 17:42


📚#حکایت

ﺭﻭﺯﯼ ﺷﯿﺦ ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺨﯿﺮ ﺑﺎ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺳﯿﺎﯾﯽ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺷﺖ. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﺶ ﺑﺰﻧﺪ، لحظه ای ﺑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﺩﺵ ﺳﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﺁﺳﯿﺎب ﻭ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ، ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻣﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﺪ؟ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ؟»

ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ، ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﻧﻪ، ﻣﺎ ﭼﯿﺰ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﻢ.» ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﮔﻔﺖ: «ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻡ، ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭﺷﺖ ﻣﯽ‌ﺳﺘﺎﻧﻢ ﻭ ﻧﺮﻡ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ.»

👌درشت می ستاند و نرم باز می دهد، یعنی اگر شما هم سخن درشت و تلخ و تند از کسی شنیدید، به او نرم و نازک پاسخ دهید؛ مانند آسیاب
.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 17:40


ملا نصرالدین پول یکی رو نمی داد ،
یارو میره دم در ملا، زن ملا در میاد
میگه:
ملا رفته بازار تخم خار بخره ، ببره بپاشه کوه ، خارها در بیان ، بهار چوپان ببره گوسفنداش رو کوه بچرونه ، پشم گوسفند بگیره به خارها ، ملا بره پشم ها رو جمع کنه ، بیاره من بریسم ، نخ کنم ، ببره بفروشه بیاریم پول تو رو بدیم .

حکایتِ بعضیاس که موقع پول گرفتن از زیر سنگم شده پیدات میکنن ولی وقتی میخوان پس بدن اینجوری بازی در میارن

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 15:09


یاد بوی نفت و چراغ نفتی‌های قدیمی بخیر...

یاد ایام نه چندان دور...


‎‌‌

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 15:06


⚜️حکایت⚜️

پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند. اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند؟

سرانجام یکی از نقاشان گفت که می‌تواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد. نقاشی او فوق‌العاده بود و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.

چه پسنديده است نقاط ضعف هركس را ناديده گرفته و نقاط قوتش را برجسته كنيم..

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 15:05


🌻❤️🌻

تا آخر نگاه کنید👌

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 11:53


کردم از عقل سوالی که بگو ایمان چیست
عقل بر دوش دلم گفت که ایمان، ادب است
آدمیزاد اگر بی ادب است، انسان نیست
فرق مابین بنی آدم و، حیوان ادب است...

سعدی

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

20 Nov, 09:02


حکایت ⚜️

قضاوتت می‌کنند آنانی که قاضی نیستند،

حکم می‌دهند آنهایی که حاکم نیستند.

زندگی‌ات را پیش بینی می‌کنند،

در حالی‌که پیشگو نیستند!

از احساست میگویند،کسانی که احساس را نمی‌فهمند،

تحقیرت می‌کنند،آنانی که خود حقیرند،

به بازی‌ات میگیرند،افرادی که خود بازیچه اند

از صداقت حرف میزنند کسانی که صادق نیستند.

اینجا سرزمین دگرگونی و جابجایی هاست،

سرزمینی که نخوانده معنایت می‌کنند
ندیده ترسیمت می‌کنند،

و نشنیده آهنگت را می‌نوازند..
.!

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

19 Nov, 18:30


📝لیستی از بهترین کانالهای تلگرام

برای رشد 🌱
برای آگاهی بیشتر🦋

📕معرفی بهترین کتاب ها
@beautyshoponlion
🔔جامع ترین محتوای آموزشی سلامت و تناسب اندام"
@DanialBagha
🎯یک میلیـون کـتاب "PDF و صـوتی"
@PDF_and_audio_library
🎯آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
🎯روانشناسی با طعم هیجان
@ravantahlilgar
🎯منبع دوره های رایگان
@Fileineh
🎯گنجینه گرانبهای کتاب صوتی
@GANGINEH
🎯بيشتر بدانيم بهتر زندگى كنيم
@matlabravanshenasi
🎯وکیل پایه
@ADLIEH_TEAM
🎯معرفت در زندگی
@lifepoodcast
🎯تِکست های انگلیسی+ کُلی اِصطلاحات کاربُردیِ
@English_cafe8
🎯کتابخانه انجمن نویسندگان ایران
@anjomanenevisandegan_ir
🎯انگیزه رشد و موفقیت
@angizeyeroushd
🎯دنیایی از دانستنی‌های جالب
@shogo_jaleb
🎯یک شعر و چند حکایت
@kafeh_sher
🎯آموزش زبان با سریال
@Englishwithmima
🎯نسخه های مجرب گیاهی بانو اکبری
@banoooakbari
🎯زبان و فرهنگ
@Langture
🎯ویدئو و سخنان دانشمندان فیزیک
@endishea
🎯احکام اتاق خواب ویژه متاهلین «مشاوره‌»
@hamsardarry
🎯دنیای خاکستری
@Roman_Donye_khaestari
🎯قَشنگ تَرین قربون صَدقٍه هاٰرویاٰدبٍگیر
@harim1402
🎯روانشناس خودت باش
@sh351b
🎯 انگلیسی بیاموزیم
@Learn_4_english
🎯آموزش رایگان ماساژ
@banojamaliakbari
🎯∆ مثلث رذیلت چیست∆ « متافیزیک »
@gasedak_health
🎯پند های ناب قــرآنی
@ISLAMICINFO_2023
🎯تلاوتهای مجلسی سعید مسلم
@saeedmosallim
🎯آشـپـزی‌ با؏ـشق(پخت وپز شیک و مدرن)
@maman_paz3
🎯جمـــلات *نااااب* انــگیـزشـی
@jomalatnab_angizeshi
🎯درمان اضطراب واسترس، حس خوب زندگـی
@ravankhob
🎯تیکه کتاب(ذهن زیبا)
@beautifulminds4
🎯توسعه فردی و‌پیشرفت
@Mind_plussss
🎯«طب سنتی» طب گیاهی و سفیدی پوست
@tebesinaa
🎯الفبای نوشتن
@Alefbayeneveshtan
🎯کافه سبوی باران
@saboiesher
🎯🎵آوای شــب🎵(انــواع مــوزیــک)
@AVAYESHAB2024
🎯حال دلت را خوب کن"فکـر زیبـا"
 
@delnaweshtaha_11
🎯کافه شعر
@cafe3Sher
🎯شهر کتاب BOOK
@Iftlis_library
🎯قشنگ‌ترین عکس نـوشته های"سال"
@AKSnaweshtae_NAB
🎯پند های ناب بزرگان
@sokhanan_bzrgan
🎯« انگیزشی »مثبت اندیشی.!!
@musbat_andeshi
🎯غزل های نااااب
@Ghazal_nabb
🎯رازهای درون
@razhaye_darun
🎯پرسش و پاسخ انگلیسی(Quizzes)
@English_quizEss
🎯متن دلنشین
@aram380
🎯زیباترین و دلنشین‌ترین‌های سال "2024
@Pisht_AZ_an
🎯اینجا رایگان عربی یاد بگیر
@atranslation90
🎯واج های عشق
@vaj_hay_eshgh
🎯بیو "انگلیسی"●[Bio]●
@biow_english
🎯منبع بیو انگلیسی تلگرام + معنی فارسی
@VR_ENGLISH_TEXT
🎯زیباترین ودلنشین ترین «اشعار مولانا»
@Ashaarmolana
🎯انگلیسی کودکان و نوجوانان ؛ Kids & Teens 
@EN_4_KIDS
🎯کتابهای صوتی آرامش با داستان
@arameshbadastan
🎯پکیج‌های آموزش زبان
@WritingandGrammar1
🎯دانلود 50000 کتاب ورمان برتر (BOOK)
@book_and_roman_library
🎯ورزش در خانه برای همگان
@gymmhomee
🎯دنیای پادکست
@OneThousandandOnePodcast
🎯مراقبت از کودک خود دربرابر آزارجنسی
@kodaknojavan
🎯دانلود رایگان کتابهای صوتی و PDF
@majalleye_ketab
🎯اشعارکوتاه
@ashaar_nabb
🎯فـقط *کتاب‌خـــواااان‌ها* عـضو شوند؛
@mutaliagaran
🔰راز سلامتی وتندرستی
@organicketo
🌻 درخشش پوست و مو
@beautyshoponlion

---------
هماهنگی تبادل:
@rti_ebi

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

19 Nov, 18:16


اونجا که عطار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ میگه:

چون بی‌خبرم از آن‌که تقدیرم چیست
اندیشه‌ی شام و فکرِ شب‌گیرم چیست

مغزم همه در آتشِ اندیشه بسوخت
اندیشه مرا بکشت، تدبیرم چیست؟

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

19 Nov, 18:13


این گربه‌ی کِز کرده‌ی چسبیده به دیوار
ته‌مانده‌ای از بیشه‌ی شیر وطن ماست

چیزی که نداریم به تاراج شما رفت
آن چیز که مانده است همان فوت و فن ماست

سرسختی فردوسی و سرمستی حافظ
آن لشکر پنهان شده در خویشتن ماست

ای آنکه به آئین عجم خُرده گرفتی
نوروز همان پاسخ دندان شکن ماست

ما زنده برآنیم که آرام نگیریم
این آیه‌ی کوتاه، تمام سخن ماست

حسن قریبی

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

19 Nov, 17:10


راز موفقیت همسرداری ملانصرالدین

ملانصرالدین را گفتند : چگونه چهل بهار بدون مرافعه و جدال با عیال سر کردی ؟
او در پاسخ جماعت گفت : ما با هم عهدی بستیم و آن اینکه اگر من آتش خشمم زبانه کشید او برای انجام یک امری نیکو به جای جدل به مطبخ رود تا کشتی طوفان زده من به ساحل آرامش و سکون برسد ، و اگر رگ غضب او متورم شد، من به طویله روم و کمی ستوران را رسیدگی کنم و وارد بیت نشوم تا عیال خونش از جوش بیافتد !
و اینک من ، شکر خدا، چهل سال است که بیشتر عمر را در طویله زندگی می کنم...
‌‌‎

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

19 Nov, 17:04


.بعضی از آدم ها ابدی اند ..‌.
ماندگارند
خواستنی اند
آرامش روح و دلخوشی زندگی اند ...‌
جنس نگاه و عطر نفس هایشان فرق میکند
کلام  و گفتارشان جور دیگریست ...
آدم های ابدی...‌
دور و نزدیک بودنشان
آشنا و غریب بودنشان
حتی مجازی یا حقیقی
بودنشان فرقی ندارد
مهم نیست سال و ماهی کنارت باشند
یا ساعت و ثانیه ای ...
این آدم ها بودنشان حتی به کوتاهی نگاهی هم که باشد
یاد و خاطرشان را چنان در دل حک میکنند
که تا آخرین تپش
خیالشان میشود دل خوشی تمام روزگار...🌱

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

19 Nov, 17:03


چه دلنشین میگه محمود درویش:
«دوستت دارم
با وجود اینکه توراهمیشه نمی بینم
دوستت دارم چون برایت نوشتم،
برایت خواندم
بخاطرت خندیدم
و بخاطر تو تغییر کردم!
تو را دوست دارم در حالیکه دوری
اما نزدیک ترینی به قلبم..»🍃💚

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

19 Nov, 13:55


وقتی دائم بگویی گرفتارم،
هیچ وقت آزاد نمی شوی.

وقتی دائم بگویی وقت ندارم،
هیچوقت زمان پیدا نمی کنی

. وقتی دائم بگویی فردا انجامش می دهم
آن فردا هیچوقت نمی آید


👤افلاطون

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

19 Nov, 13:54


از بهلول پرسیدند:
کدامیک برایت دشوارتر است؛ کوری، کری، لالی؟
پاسخ داد : من به هر سه دچارم!
پرسیدند: چگونه ممکن است؟؟!!
پاسخ داد: هنگامی که پایمال شدن حق خویش را میبینم و کاری نمیکنم، پس کورم.
هنگامی که ندای ستم دیده ای را می شنوم و یاری نمی رسانم، پس کرم.
هنگامی که به جای گفتن حقیقت، دم فرو میبندم ، پس لالم

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

18 Nov, 17:37


یک روز بایزید بسطامی یکی را دید می گریست پرسید ، چرا می گریی ؟

گفت : دوستی داشتم بمرد

گفت : ای نادان چرا دوستی گیری که بمیرد ؟

🧿 عطار نیشابوری

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

18 Nov, 17:36


📚داستان کوتاه

مراد، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ روستایی ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ روستا، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: «ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ، مراد ﯾﮏ شیر ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ!» 

مراد ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ. ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ است. ﻭﻗﺘﯽ به هوش آمد از او پرسیدند: «برای چه از حال رفتی؟»

مراد گفت: «فکر کردم حیوانی که به من حمله کرده یک سگ است!»

مراد بیچاره ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ یک سگ به او حمله کرده است وگرنه ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽ‌ﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ
.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

16 Nov, 09:09


زندگی یک بازیست
نمی توانیم حرکت قبلی را حذف کنیم

امامی توانیم حرکت بعدی را بهتر انجام دهیم‎

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

16 Nov, 09:08


❤️چقدر خوبه که هستی رفیق جان❤️🥰🌹
اومدم احساس تنهایی کنم
یادم افتاد یه رفیق خوب
مثل تو دارم
فرستادم بگم خیلی برام عزیزی
تفدیم به تو بهترینم❤️

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

15 Nov, 17:03


تیمور لنگ به کشور عثمانی لشگر کشی کرد و عثمانی را شکست داد و پادشاه عثمانی اسیر شد..
تیمور لنگ در کاخ نشسته بود و گفت پادشاه عثمانی را نزد من اورید..
پادشاه را اوردند، تا تیمور چشمش به او افتاد شروع کرد به خندیدن. پادشاه عثمانی یک چشمش کور بود گفت به کوری چشمم میخندی؟! تیمور گفت نه.

گفت من پادشاه عثمانی هستم و مقامم مثل شماست و شما نباید بخاطر اینکه غالب شدی و من مغلوب منو جلوی بزرگان دربارت تحقیر کنی..
تیمور گفت نه من به شما احترام میگذارم خنده من از دیدن شما به سبب تحقیر تو نبود..
گفت پس از بحر چه بود!؟
گفت به مردم دو کشور ایران و عثمانی میخندم که سرنوشتشان بدست منی لنگ و تویی کور افتاده......

و چه بدبختند مردمی که نقشی در سرنوشت خود ندارند و به هر فلاکتی تن میدهند زیرا که عادت دارند دیگران تغییرشان دهند و هرگز زحمت تغییر بخود نمیدهند
.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

15 Nov, 17:02


چرا عشق
مثل نان و شراب نیست؟
یا مثل آب در جوی؟
یا اَبر و باران و شکوفه؟
مگر عشق برای انسان
عمری دیگر
در درون عُمرش نیست؟!

نزار قبانی

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

15 Nov, 17:01


▪️روزی مردی داخل چاله ای افتاد …

یک روحانی او را دید و گفت : حتما گناهی انجام داده ای!
یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!
یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!!!
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین تجویز کرد !
یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند!
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است!
یک فرد خوشبین به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!!
سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد…!





‌‎‌‌‌

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

15 Nov, 12:08


خواهر❤️

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

15 Nov, 12:00


⚜️حکایت ⚜️

دیروز به پدرم زنگ زدم، گاهی زنگ می‌زنم و حالش را می‌پرسم.
موقع خداحافظی حرفی زد که حسابی بغضی شدم...
گفت: «بنده نوازی کردی زنگ زدی».
وقتی که گوشی را قطع کردم هق هق زدم زیر گریه که چقدر پدر خوب و مهربان است.

دیشب خواهرم به خانه‌ام آمده بود، شب ماند، صبح بیدار شدم و دیدم حمام و دستشویی را برق انداخته.
گاز را شسته، قاشق و چنگال‌ها و ظرف‌ها را مرتب چیده و...

وقتی توی خیابان ماشینم خاموش شد اولین کسی که به دادم رسید برادرم بود.
و منو از نگاه‌ها و کمک‌های با توقع رها کرد...

امروز عصر با مادرم حرف می‌زدم
برایش عکس بستنی فرستادم. مادرم عاشق بستنی‌ست
گفتم بستنی را که دیدم یادت افتادم.
برایم نوشت: «من همیشه به یادتم چه با بستنی چه بی‌بستنی».

و من
نشسته‌ام و به کلمه‌ی «خانواده» فکر می‌کنم،
که در کنار تمام نارفاقتی‌ها،
پلیدی‌ها و دورویی‌های آدم‌ها و روزگار،
تنها یک کلمه نیست، بلکه یک دنیا آرامش و امنیت است.
قدر خانواده‌هاتون رو بدونید...

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

14 Nov, 17:32


آی سبزه قربونِت شَوُم ... 😍

از قدیم گفتن
"سفید سفید،شد صدتا
سرخ و سفید، سیصد تا
حالا که رسید به سبزه
هرچی بگید می‌ارزه" 😄

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

14 Nov, 17:24


" ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﺮ ! " ﺷﻌﺮى ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩه از ایرج میرزا

ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺭﻫﯽ ﻣﺮﺍ ﮔﺬﺭ ﺑﻮﺩ
ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺭﻩ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﺮ ﺑﻮﺩ
ﺍﺯ ﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﮕﻮ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﮔﻬﺮ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﻮﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ
ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﺿﻊ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﺎﻟﯽ
ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎ ﺧﺮﯼ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ
ﺁﺩﻡ ﺷﻮ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺎﮐﻦ
ﮔﻔﺘﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﻭ ﻣﺮﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ
ﺯﺧﻢ ﺗﻦ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﻭﺍ ﮐﻦ
ﻧﻪ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﻮﺩﯾﻢ
ﻧﻪ ﺍﻫﻞ ﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﮑﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺭﺍﺿﯽ ﭼﻮ ﺑﻪ ﺭﺯﻕ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺍﺯ ﺳﻔﺮﮤ ﮐﺲ ﻧﺎﻥ نَرُﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐُﺸﺪ ﺧﺮﯼ ﺭﺍ؟
ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺑَﺮﺩ ﺯ ﺗﻦ ﺳﺮﯼ ﺭﺍ؟
ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻢ ﻓﺮﻭﺷﺪ ؟
ﯾﺎ ﺑﻬﺮ ﻓﺮﯾﺐِ ﺧﻠﻖ ﮐﻮﺷﺪ ؟
ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﺷﻮﻩ ﺧﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﯾﺎ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﭘﯿﻤﺎﻥ؟
ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮﺩ ﻧﺎﻥ؟
ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺨﻨﺶ ﻫﻤﻪ ﻣﺘﯿﻦ ﺍﺳﺖ
ﻓﺮﻣﺎﯾﺶ ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﺍﺳﺖ
ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺯ ﺁﺩﻣﯽ ﺳﺮﯼ ﺗﻮ
ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺧﺮﯼ ﺗﻮ
ﺑﻨﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺯﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ
ﺑﺮ ﺧﺎﻟﻖ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺧﺮﯾﺖ
ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺖ
.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

14 Nov, 17:23


ساده است زندگی کردن مطابقِ نظرِ دنیا،
ساده است در انزوا زندگی کردن مطابقِ میلِ شخصی،
ولی مردِ بزرگ کسی است که در میانه‌ ی جمع قادر است از استقلال و تنهایی‌ اش لذت ببرد.
-استیو‌_تولتز

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

14 Nov, 17:21


حکیم عمر خيام می گويد:

از دو حال خارج نيست يا خدا قبلا می داند من چه خواهم كرد و يا نمی داند. اگر نمیداند كه در اين صورت خدا نيست و در صورتی كه می داند چگونه انتظار دارد كه من كاری بر خلاف دانايی او بكنم و با رعايت اين دو نكته چكونه مرا بعد از مرگ مسئوول نموده و كيفر خواهد داد.

موريس مترلينگ - از کتاب "خدا و هستی"

وجود خالق خداوند يا هر اسم ديگرى دست اويزى براى بشر بوده است تا به امروز نبايد هيچ دين و آئينى رد و يا قبول كرد, دين در اين دوران بايد در چهار چوب قانون اساسى باشد و هيچ گونه دخالتى در امور سياست - مردم - نداشته باشد

اشاره به رباعی زیر:

من مِی خورم و هرکه چو من اهل بوَد
مِی خوردن من به نزد حق سهل بوَد
مِی خوردن من حق از ازل می‌دانست
گر مِی نخورم علم خدا جهل بود

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

14 Nov, 17:09


زبون بوده بعد دست و پا درآورده 😜

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

14 Nov, 16:46


🧿حکایت

مردی نابینا زیر درختی نشسته بود!
پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:
قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟
پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت:
آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟
‌ سپس مردی عادی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌
احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟
هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد.
مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید:
به چه می خندی؟
نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سوال کرد، پادشاه بود.
مرد دوم نخست وزیر او بود
و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.
مرد با تعجب از نابینا پرسید:
چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟
نابینا پاسخ داد:
فرق است میان آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد…
ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد.

طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست..

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

14 Nov, 16:44


داستان کوتاه

🌷معلمی از دانش آموزان خواست تا عجایب هفتگانه جهان را بنویسند،
دانش آموزان شروع به نوشتن کردند.

معلم نوشته های آن ها را جمع آوری کرد، با آن که همه جواب ها یکی نبودند اما بیشتر دانش آموزان به موارد زیر اشاره کرده بودند .

اهرام مصر، تاج محل، کانال پاناما، دیوار بزرگ چین و ....

در میان نوشته ها کاغذ سفیدی نیز به چشم می خورد ، معلم پرسید: این کاغذ سفید مال چه کسی است؟

یکی از دانش آموزان دست خود را بالا برد.
معلم پرسید : دخترم چرا چیزی ننوشتی؟
دخترک جواب داد :

عجایب موجود در جهان خیلی زیاد هستند ،و من نمی توانم تصمیم بگیرم که کدام را بنویسم.

معلم گفت : بسیار خوب، هر چه در ذهنت است به من بگو، شاید بتوانم کمکت کنم .

در این هنگام دخترک مکثی کرده و گفت :به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از....لمس کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساس کردن، خندیدن و عشق ورزیدن .

☘️پس از شنیدن سخنان دخترک، کلاس در سکوتی محض فرو رفت . اکنون تازه همه به حقیقتی مهم آگاه شده بودند ، آری ،عجایب واقعی همین نعمت هایی هستند که ما ، آن ها را ساده و معمولی می انگاریم

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

14 Nov, 16:44


یک نفر نان داشت اما بی‌نوا دندان نداشت
آن‌یکی بیچاره دندان داشت، اما نان نداشت...

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

13 Nov, 18:30


🌐
انگلیسی ازابتدابیاموزبدون معلم وکلاس
🌀 @ENGSADEH

عجایب جهان در یک نگاه
🌀 @shogo_jaleb

مرجع فیلم‌های انگیزشی
🌀‌ @FilmAangizeshi

موفقیت موفقیت موفقیت
🌀 @moovafaghiiatt

قانون جذب کائنات (راز)
🌀‌ @jazbomoragheb

شاد و مثبت باش معجزه می‌شه
🌀 @enrjyemosbt

کانال دکتر علیرضا آزمندیان
🌀 @azmandiiy

قانون جذب با کوین ترودو
🌀 @Keviintorodo

«ثروت_ثروت_ثروت»
🌀‌ @Serrvatmandan

از فرش تا عرش
🌀 @moovafaaghiat

غزلیات مولانا جان☆ دیوانه کنندست
🌀 @SHAMSETEBRIZII_99_22

موزیک بی‌کلام و گوش‌نواز
🌀 @InstruSongs

زندگی رویایی
🌀 @zendegiiyeroyayi

انگلیسی با 100 تومن
🌀 @EN_KIDS1

گردشگری طبیعت
🌀 @Jahangram

انگیزشی‌ترین کانال تلگرام
🌀‌ @moovafaghiatvideo

موفقیت خودشناسی
🌀 @movafagiiatzehn

چگونه همه را مجذوب خود کنیم؟
🌀 @ghodrratedaron

کانال قانون جذب
🌀 @Ghanoonejaozb

جملاتی که به شدت آرووومت می‌کنه
🌀 ‌@Mojezeyekhodshenasi

مراقبه و مدیتیشن رایگان
🌀 @moragabh

چگونه دیگران را شیفته‌ی خود کنیم.
🌀 @MOJZH_AGAHI

حکایت‌های جذاب و خواندنی
🌀 @kafeh_sher

گلچین موسیقی سنتی ایرانی
🌀 @sonati4444telegram

خدا خدا خدا خدا
🌀 @niiroye_bartar
💤

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

13 Nov, 17:03


صائب تبریزی میگه

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

13 Nov, 17:02


مخلوققققققققققققققق

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

13 Nov, 16:54


اگه به کسی احترام گذاشتی حالیش نبود
ناراحت نباشید شما آدم بودن خودتون رو ثابت کردید
بزار اون نفهمه

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

13 Nov, 16:53


شکسپیر می گوید:

من همیشه خوشحالم، می دانید چرا ؟

برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم.
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند.

زندگی کوتاه است، پس به زندگی ات عشق بورز،

خوشحال باش و لبخند بزن.

فقط برای خودت زندگی کن و
قبل از اینکه صحبت کنی ،گوش کن؛ 
قبل از اینکه بنویسی، فکر کن؛ 
قبل از اینکه خرج کنی، درآمد داشته باش؛

قبل از اینکه دعا کنی، ببخش؛
قبل از اینکه صدمه بزنی، احساس کن؛
قبل از تنفر، عشق بورز؛ 

زندگی این است. احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

13 Nov, 16:45


⚜️حکایت⚜️

آهو_در_طویله_خران

صیادی، یک آهوی زیبا را شکار کرد واو را به طویله خران انداخت. در آن طویله، گاو و خر بسیار بود. آهو از ترس و وحشت به این طرف و آن طرف می گریخت. هنگام شب مرد صیاد، کاه خشک جلو خران ریخت تا بخورند. گاوان و خران از شدت گرسنگی کاه را مانند شکر می خوردند. آهو، رم می کرد و از این سو به آن سو می گریخت، گرد و غبار کاه او را آزار می داد.
  چندین روز آهوی زیبای خوشبو در طویله خران شکنجه می شد. مانند ماهی که از آب بیرون بیفتد و در خشکی در حال جان دادن باشد. روزی یکی از خران با تمسخر به دوستانش گفت: ای دوستان! این امیر وحشی، اخلاق و عادت پادشاهان را دارد، ساکت باشید. خر دیگری گفت: این آهو از این رمیدن ها و جستن ها، گوهری به دست آورده و ارزان نمی فروشد. دیگری گفت: ای آهو تو با این نازکی و ظرافت باید بروی بر تخت پادشاه بنشینی. خری دیگر که خیلی کاه خورده بود با اشاره سر، آهو را دعوت به خوردن کرد. آهو گفت که دوست ندارم. خر گفت: می دانم که ناز می کنی و ننگ داری که از این غذا بخوری.
آهو گفت: ای الاغ! این غذا شایسته توست. من پیش از اینکه به این طویله تاریک و بد بو بیایم در باغ و صحرا بودم، در کنار آب های زلال و باغ های زیبا، اگرچه از بد روزگار در اینجا گرفتار شده ام اما اخلاق و خوی پاک من از بین نرفته است. اگر من به ظاهر گدا شوم اما گدا صفت نمی شوم. من لاله سنبل و گل خورده ام. خر گفت: هرچه می توانی لاف بزن. در جایی که تو را نمی شناسند می توانی دروغ زیاد بگویی. آهو گفت : من لاف نمی زنم. بوی زیبای مشک در ناف من گواهی می دهد که من راست می گویم. اما شما خران نمی توانید این بوی خوش را بشنوید، چون در این طویله با بوی بد عادت کرده اید.

مثنوی معنوی

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

13 Nov, 12:23


اگه به کسی احترام گذاشتی حالیش نبود
ناراحت نباشید شما آدم بودن خودتون رو ثابت کردید
بزار اون نفهمه

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

13 Nov, 12:22


📕#داستان_طنز

زنی به شوهرش گفت: وقتی من مردم، چند وقت بعد زن میگیری؟
مرد گفت: وقتی خاک قبرت خشک شد!
زن گفت: آیا قول میدهی؟
مرد گفت: بله قول میدهم!.

بعد از اینکه زنش فوت کرد، هر روز مرد میرفت سر قبر تا ببیند خاکش خشک شده یا نه، تا یکسال دید که خشک نمیشود تا اینکه یک روز عصر رفت دید که برادر زنش داره روی قبر آب میریزه!
سؤال كرد: چکار میکنی؟
برادر زنش گفت: وصیت خواهرم را اجرا میکنم که هر دو روز بر روی قبرش آب بریزم!!!

اینست مکر زنان...
زنده بلا، مرده ش هم بلاست..😂

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

13 Nov, 12:22


حکایت ملانصرالدین

روزی ملا به مجلس میهمانی رفته بود اما لباسش مناسب نبود به همین جهت هیچکس به او احترام نگذاشت و به او تعارف نکرد!
ملا خانه رفت و لباسهای نو را پوشید و به میهمانی برگشت اینبار همه او را احترام گذاشتند و با عزت و احترام او را بالای مجلس نشاندند!
ملا هنگام صرف غذا در حالیکه به لباسهای نو خود تعارف می کرد گفت: بفرمایید این غذاها مال شماست اگر شما نبودید اینها مرا داخل آدم حساب نمی کردند...

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

12 Nov, 16:44


شبتون بدور از دلتنگی

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

12 Nov, 16:43


سه نوع آدم تو زندگیت هست

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

12 Nov, 16:40


روزی "اندوه" به روستای ما آمد
"گفتیم رهگذر است
اما ماند

گفتیم مسافر است و خستگی در می کند و می رود
باز هم ماند و نشست و شروع کرد به بلعیدن ذخیره امیدمان
گفتیم:مهمان بد قدمیست
دو سه روز دیگر می رود
و باز هم ماند و ماند و ماند و تبدیل شد به یکی از اعضای ده مان

اکنون اندوه کدخدا شده و تمام کوچه ها بوی "آه" می دهد .
تمام امیدها را بلعید و به جایش "حسرت" در دلها انبار کرد

پیران ده هنوز به یاد دارند :
روزی که اندوه آمد
"جهل"  نگهبان دروازه روستا بود ...

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

12 Nov, 16:40


‏توصیف افراد در ایران:

آن کس که بداند و بداند که بداند
باید برود غاز به کنجی بچراند

آن کس که بداند و نداند که بداند
بهتر برود خویش به گوری بتپاند

آن کس که نداند و بداند که نداند
با پارتی و پول خر خویش براند

آن کس که نداند و نداند که نداند
در پست ریاست «ابدالدهر» بماند...

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

12 Nov, 16:39


پادشاهی خدمتکاری داشت که بسیار شاد بود، از او علت شاد بودنش را پرسید. خدمتکار گفت: قربان همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن و بدین سبب من راضی و شادم...

پادشاه موضوع را به وزیر گفت . وزیر هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است. پادشاه پرسید گروه ۹۹ دیگر چیست؟! وزیر گفت قربان یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید. پادشاه چنین کرد...

خدمتکار وقتی به خانه برگشت با دیدن کیسه و سکه ها بسیار شاد شد و شروع به شمردن کرد. ۹۹ سکه ؟! و بارها شمرد و تعجب کرد که چرا ۱۰۰  تا نیست، همه جا را زیر و رو کرد ولی اثری از یک سکه نبود.

او ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردا بیشتر کار کند تا یک سکه طلای دیگر پس انداز کند ، او از صبح تا شب سخت کار میکرد، و دیگر خوشحال نبود. وزیر هم که با پادشاه او را زیر نظر داشت گفت: قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضای این گرو کسانیند که زیاد دارند اما شاد و راضی نیستند.

خوشبختی در سه جمله است:
تجربه از دیروز ،
استفاده از امروز،
امید به فردا

ولی ما با سه جمله دیگر زندگی را تباه میکنیم:
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

12 Nov, 16:38


▪️پرشدن زندانهای يک كشور، نشان اجرای
عدالت نيست؛ تنها نشانگر بيماری آن
كشور است كه بايد به درمان آن پرداخت..

عيبهای ديگران را نبايد با انگشت
كثيف نشان داد كسی كه درخصوص
مردم قضاوت ميكند بايد پاك و منزه باشد..

كسی كه قدرت را با پول بخرد،عدالت را هم
به پول ميفروشد؛ قدرت باد آورده آثار مخرب
تری از ثروت باد آورده دارد ...


👤دكتر كاتوزيان

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

12 Nov, 16:38


یادش بخیر ... یه نخی وسط ده تومنی
و بیست تومنی قدیم بود این نخ رو
در می آوردیم و میرفتیم با استرسِ
تمام از مغازه جنس میخریدیم
این نهایت اختلاس زمان ما بود 😂

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

12 Nov, 16:34


#حکایت

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی

اورنگ زیب پادشاه مسلمان هندوستان در قرن ۱۷ میلادی بود و دختر بسیار زیبا و شاعره‌یی داشت که تخلصش مخفی بود  و این شعر او نسبتآ معروف است -
   در سخن مخفی شدم ، مانند بو در برگ گل
   هر که دارد میل دیدن ، در سخن بیند مرا

مخفی علیرغم خواستگاران فراوان ازدواج نمی‌کرد ، چون عاشق یکی از کاتبین دربار به نام عاقل خان شده بود . هر چه پدرش اصرار می‌کرد ، مخفی قبول نمی‌کرد و می‌گفت دوست دارم پیش شما بمانم .
جاسوسان به اورنگ زیب گزارش دادند که مخفی عاشق عاقل خان شده . واضح است که یک کاتب معمولی دربار جرات حرف زدن با دختر پادشاه را هم به زور داشته چه رسد به عاشق شدن و خواستگاری کردن . اورنگ زیب باور نکرد ولی برای مطمئن شدن تدبیری اندیشید و گفت روزها رفت و آمد در کاخ زیاد است . کاتبین شب‌ها به کاخ بیایند و گزارشات و تواریخ را بنویسند تا خودش ملاقات مخفی و عاقل را در تاریکی ببیند .
یکی از دوستان عاقل به وی هشدار داد که احتمالا" برنامه برای به تله انداختن اوست . از روز شروع نوشتن که یک هفته بود عاقل خان خودش را به بیماری زد و از رفتن به کاخ در شب اجتناب کرد . مخفی چند شب منتظر ماند ولی از آمدن عاقل خبری نشد .

تا این‌که این نیم بیت را برای او فرستاد :
شنیدم ترک منزل کرد عاقل خان به نادانی

و عاقل در جواب او نوشت - .......
    چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی..

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

11 Nov, 18:26


شب خوش

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

11 Nov, 18:24


#حکایت_نوکر_تنبل


اربابی، نوکری تنبل داشت. روزی به او دستور داد: برو هویج و خیار بخر و بیاور. 
نوکر سهل انگاری کرد و جای هر دو، یکی را خرید و آورد.
ارباب نوکر را سرزنش کرد و گفت: از این پس، هر وقت از تو کاری خواستم، به جای یک کار باید دو کار انجام بدهی. 
نوکر تنبل قبول کرد و گفت: چشم. 
روزی ارباب بیمار شد و به نوکر دستور داد که برود دنبال حکیم. نوکر رفت و حکیم را با یک مرد دیگر حاضر کرد.
ارباب گفت: این مرد دیگر کیست؟ 
نوکر گفت: این قبرکن است. شما فرمودید هر وقت یک کار از من خواستی، دو کار انجام بدهم. اینک فرمان تو را انجام دادم. یک حکیم آوردم با یک قبر کن! اگر حکیم حالت را خوب کرد که چه بهتر وگرنه قبر کن حاضر است و دیگر نیازی به رفتن دوباره برای پیدا کردن قبرکن نیست! 

از لطائف السوائف
فخرالدین علی صفی

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

07 Nov, 17:12


به گفته دکتر گاتمن،
‎انتقاد هیچ‌ وقت نمی‌تواند سازنده باشد
انتقاد، تحقیر، توهین، طعنه و مسخره کردن، عشق و صمیمیت را در روابط ما از بین می‌برد.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

07 Nov, 17:06


برای تشخیص زنده یا مرده بودن
یک انسان،

به شرف او نگاه کنید،
نه به نبض او...


👤 ارنستو چگوارا

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

07 Nov, 16:41


.

عالی عالی عالی عالی و تا هزار بار عالی بود👏


شدیدا توصیه می کنم این کلیپ فوق العاده زیبا رو ببینید و لذت ببرید
❤️

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

07 Nov, 14:35


روزگاری ساعت سازی بود که ساعت نیز تعمیر می کرد.
روزی مردی با ساعت خرابی وارد مغازه شد.گفت:«ساعتم خراب شده فکر می کنید که می توانید درستش کنید؟» ساعت ساز جواب داد:«خوب؛ البته سعی خودم را می کنم.»مرد گفت:«متشکرم اما این ساعت برای من خیلی ارزشمند است.»و ساعتش را برداشت و رفت.
بعد از او مرد دیگری وارد مغازه شد و گفت:«ساعتم کار نمی کند اما اگر این چیز کوچک را اینجا بگذاری و آن یکی را هم اینجا، مطمینم مثل روز اولش کار می کند.»ساعت ساز چیزی نگفت. ساعت را گرفت و همان کاری را کرد که مرد گفته بود.
ظهر نشده بود که مرد دیگری وارد مغازه شد.ساعتش را گذاشت و گفت:« یک ساعت دیگر بر می گردم تا ببرمش.» این را گفت و مغازه را ترک کرد.
قبل از اینکه مغازه تعطیل شود؛ چهارمین مرد وارد مغازه شد.گفت:«قربان ساعتم کار نمی کند.من هم چیزی راجع به تعمیر ساعت نمی دانم لطفا هروقت آماده شد خبرم کنید.»
به نظر شما از میان چهار مرد که به مغازه آمدند؛ کدام یک ساعتشان تعمیر شد؟؟
ما اغلب مشکلاتمان را نزد خدا می بریم و در باز گشت آنها را باخود بر می گردانیم. گاهی برای خدا تعیین می کنیم که جگونه گره از کار ما بگشاید. برای خدا زمان تعییین می کنیم که تا چه زمانی باید دعای ما را برآورده سازد. درست مثل مردانی که به ساعت سازی آمدند.باید مشکل را به خدا واگذار کنیم. او خود پس از حل آن ما را خبر میکند
😍

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

07 Nov, 14:33


مانده بودی اگر......

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

06 Nov, 18:20


داستان ترانه گل گیس (گیس گل)

افسانه چوپان و دخترزیبای کدخدایی است که عاشق یکدیگربودند، اما کدخدا به چوپان بها نمیدهد و با حقارت به او مینگرد. چوپان هر روز در صحرا برای گوسفندان نی میزد و دختر هم در خانه عاشقانه به نی چوپان گوش میداد تا اینکه روزی، دزدان به گله میزنند و دست و پای چوپان را می بندند و نی را هم میشکنند، اما هر کار میکنند نمیتوانند گله را حرکت دهند. چوپان میگوید: گله فقط با صدای نی من حرکت میکند. دزدها مجبور میشوند دستهای چوپان را باز کنند و چوپان با همان نی شکسته شروع به نواختن میکند و بوسیله نی با گل گیس صحبت میکند:

🌱 گله رو بردن گیسه گل
  بابات خبر کن گیس گل
برنو فشنگ کن گیس گل
کوهها روپی کن گیس گل...

گل گیس هم از بس روزها به نی چوپان گوش داده بود زبان او را یاد گرفته بود و پیام چوپان را میفهمد و به  پدرش ومردم آبادی خبر میدهد و گله نجات پیدا میکند و بعد از این ماجرا پدر گل گیس با ازدواج موافقت میکندوازآن به بعداین اتفاق دهان به دهان گشت و در مجالس نقل می شد تا به این دوران رسید
.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

06 Nov, 17:58


دلت را بتکان

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

06 Nov, 11:10


شانس جوان ایرانی به روایت تصویر😅

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

06 Nov, 11:06



بدون عشـق، موسـیقی وجود ندارد،
بدون موسیقی، رویایی در کار نخواهد بود
و بدون رویا، افسانه‌ای در کار نیست.
بدون افسانه‌ها، از شجاعت خبری نیست
و بدون شـجاعت،
هیچ کس قادر نیست بار غم را
به دوش بکشد...



▪️فرد‌ریک بکمن

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

05 Nov, 18:30


📝لیستی از بهترین کانالهای تلگرام

برای رشد 🌱
برای آگاهی بیشتر🦋

🌻کتاب های برتر سال
@Ketabzharf
📕جامع ترین محتوای آموزشی سلامت و تناسب اندام"
@DanialBagha
💰یک میلیـون کـتاب "PDF و صـوتی"
@PDF_and_audio_library
💰معلومات کمیاب طبی و درمانی
@internationalmedicaluseful
💰بيشتر بدانيم بهتر زندگى كنيم
@matlabravanshenasi
💰معرفت در زندگی
@lifepoodcast
💰کتابخانه انجمن نویسندگان ایران
@anjomanenevisandegan_ir
💰انگیزه رشد و موفقیت
@angizeyeroushd
💰کتابخانه آریایی ها
@pdfbook4you
💰منبع بیو انگلیسی تلگرام + معنی فارسی
@VR_ENGLISH_TEXT
💰شعرناب و کوتاه
@sher_moshaer
💰مدرسه اطلاعات
@INFORMATIONINSTITUTE
💰ویدئو و سخنان دانشمندان فیزیک
@endishea
💰آموزش عربی
@atranslation90
💰یادگیری لغات با اخبار انگلیسی
@english_ielts_garden
💰دنیای خاکستری
@Roman_Donye_khaestari
💰رمز و رازهای زندگی
@romanceword
💰 انگلیسی بیاموزیم
@Learn_4_english
💰لایف استایل دخترونه اینجاست
@MaryamTeam
💰﮼شب ده دقیقه مطالعه﮼
@uwith_Allah
💰تیکه کتاب(ذهن زیبا)
@beautifulminds4
💰جمـلات *نااااب* انگیزشـی
@jomalatnab_angizeshi
💰ذهن مثبت با مایند پلاس
@Mind_plussss
💰الفبای نوشتن
@Alefbayeneveshtan
💰پزشکی زیبایی سلامتی
@Dokinegin2023
💰روانشناسی برای زندگی بهتر
@Ravanshenasilifestyle
💰عاشقانه های دو نفره
@Booose_eshgh
💰شمس و مولانا
@Mahfelshaeraneh
💰لذت بخش ترین"شعر و متن های کوتاه
@Poem_club0
💰🎵آوای شــب🎵(انــواع مــوزیــک)
@AVAYESHAB2024
💰حال دلت را خوب کن"فکـر زیبـا"
 
@delnaweshtaha_11
💰شهر کتاب BOOK
@Iftlis_library
💰کافه شِـعر
@cafe3Sher
💰پـندهای "‌ناب" بــزرگان
@sokhanan_bzrgan
💰قشنگ‌ترین عکس نـوشته های"سال"
@AKSnaweshtae_NAB
💰دنیای آموزش‌های موبایل و کامپیوتر
@tech4L
💰« انگیزشی »مثبت اندیشی.!!
@musbat_andeshi
💰رازهای درون
@razhaye_darun
💰غزل های نااااب
@Ghazal_nabb
💰پرسش و پاسخ انگلیسی(Quizzes)
@English_quizEss
💰متن دلنشین
@aram380
💰انگلیسی مثل آب خوردن
@rahimi_quiz
💰جملاتی که کوه را می‌لرزاند
@BIG_THINKr
💰زیباترین و دلنشین‌ترین‌های سال "2024
@Pisht_AZ_an
💰واج های عشق
@vaj_hay_eshgh
💰بیو "انگلیسی"●[Bio]●
@biow_english
💰زیباترین ودلنشین ترین «اشعار مولانا»
@Ashaarmolana
💰اشعار ناب و کمیاب
@seda_tanha
💰انگلیسی کودکان و نوجوانان ؛ Kids & Teens 
@EN_4_KIDS
💰کافه شعر و حکایت
@Kafeh_sher
💰دانلود 50000 کتاب ورمان برتر (BOOK)
@book_and_roman_library
💰کتاب‌های ممنوعه که مجدد چاپ نشد
@FA_TI_MI
💰دنیای پادکست
@OneThousandandOnePodcast
💰ورزش در خانه برای همگان
@gymmhomee
💰دانستنی هایی از ایران و جهان
@shogo_jaleb
💰کتابخانه تخصصی روانشناسی
@jozve1370
💰زبان انگلیـسی از صـفرِ  تا صد
@english_w_rahimi
💰اشعارکوتاه
@ashaar_nabb
💰فـقط *کتاب‌خـــواااان‌ها* عـضو شوند؛
@mutaliagaran
💰کتابخانه صوتی و پی دی اف تاپ بوک
@Top_books7
💰شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم !!!
@book_tips
💰آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
🎯محصولات خوشمزه و تازه
@organicketo
🌻 پوست و موی سالم و‌شفاف
@beautyshoponlion

---------
هماهنگی تبادل:
@rti_ebi

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

05 Nov, 18:03


یه قانون وجود داره به اسم "0.1"

تو این قانون به ادم های سمی و منفی باف میگن 0.1
وقتی با اونها رابطه دارین با اونها ضرب میشید که کوچیک میشید : 0.5=0.1×5

وقتی مشکلاتتون رو با اونها تقسیم میکنید مشکلتون بزرگتر میشه : 50=0.1÷5

وقتی کنارش باشید یا باهاتون جمع بشه چیز زیادی بهتون اضافه نمیشه : 5.1=0.1+5

وقتی هم ترکتون کنه چیز زیادی ازتون کم نمیشه : 4.9=0.1-5

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

05 Nov, 18:01


جهان سـوم جایی است
كه هر كس بخواهد مملكتش را آباد كند
خانه اش خراب می شود
و هر كس بخواهد خانه اش را آباد كند
بايد برای ويرانی مملكتش بكوشد...

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

05 Nov, 17:57


"‼️..
اگه‌خواستے‌یک‌تمدن‌رو‌خراب‌کنی،
باید3کار‌انجام‌بدۍ:
1. ...
2. ...
3. ...

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

05 Nov, 17:53


وفاش و مهربونیش از خیلیا بیشتره😍👌

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

05 Nov, 17:36


#داستان_کوتاه_آموزنده

از عزرائیل پرسیدند:
تابه حال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟
عزرائیل جواب داد:
یک بارخندیدم،
یک بارگریه کردم
ویک بارترسیدم.
"خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم..
"گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم، او را دربیابانی گرم وبی درخت و آب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم..
"ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امر کرد جان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد و زمانی که جانش را می گرفتم از درخشش چهره اش وحشت زده شدم.. دراین هنگام خداوندفرمود:
میدانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی.
من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن، موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود..

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

05 Nov, 14:26


اگه حست درمورد چیزی خوب نیست، بهش اعتماد کن!

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

04 Nov, 10:58


📚#حکایت

فرد متمول و میلیاردری که ثروت
نامشروع زیادی در طی سالهای گذشته
بدست آورده بود تصمیم به توبه گرفت
و به پیش عالمی رفت و نحوه بدست
آوردن ثروتش از راه نامشروع را توضیح داد.

عالم به او گفت تو باید تمام ثروتت
را به خیابان بریزی و بعد یک سال هر
آنچه باقی مانده بود از آن توست!

مرد متمول پذیرفت و تمام ثروتش را
نقد کرده و با آن تیرآهن ۱۸ خرید و در
خیابان رها کرد و بعد از یک سال رفت
دید آهن‌ها اصلا تکان نخورده اند، در
حالی که با بالا رفتن دلار قیمتها ۴ برابر شده بود!

شیطان که نظاره گر این واقعه بود
آن مرد را بعنوان استاد رهنما انتخاب کرد...😏

 

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

04 Nov, 10:56


حکایتی بسیار زیبا و خواندنی

🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃

یک سرفه ای هم باید کرد

شخص ساده لوحي مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است و به هر موجودی روزی رسان است.
به همين خاطر به اين فكر افتاد كه به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزي خود را بگيرد.
به اين قصد يك روز از سر صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد همين كه ظهر شد از خداوند طلب ناهار كرد.
هرچه به انتظار نشست برايش ناهاري نرسيد تا اينكه شام شد و او باز از خدا طلب خوراكي براي شام كرد و چشم به راه ماند.
چند ساعتي از شب گذشته درويشي وارد مسجد شد و در پاي ستوني نشست و شمعي روشن كرد و...
از توبره ی خود قدري خورش و چلو و نان بيرون آورد و شروع كرد به خوردن.
مردك كه از صبح با شكم گرسنه از خدا طلب روزي كرده بود و در تاريكي و به حسرت به خوراك درويش چشم دوخته بود
ديد درويش نيمي از غذا را خورد و عنقريب باقيش را هم مي خورد بي اختيار سرفه اي كرد. درويش كه صداي سرفه را شنيد گفت:
«هركه هستي بفرما پيش» مرد بينوا كه از گرسنگي داشت مي لرزيد پيش آمد و بر سر سفره درويش نشست و مشغول خوردن شد
وقتي سير شد درويش شرح حالش را پرسيد و آن مرد هم حكايت خودش را تعريف كرد. درويش به آن مرد گفت:
«فكر كن اگر تو سرفه نكرده بودي من از كجا مي دانستم كه تو اينجايي تا به تو تعارف كنم و تو هم به روزی خودت برسی؟
شكی نيست كه خدا روزی رسان است اما يک سرفه ای هم بايد كرد!»

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

04 Nov, 07:45


استاد شهریار
چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان ، دل داد زد دیوانه من میبینمش..

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

04 Nov, 06:35


مهر آن نیست که از ذره فراموش کند

طرف وعده کریم است تقاضا چه کنیم

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

25 Oct, 19:30


شانس کسایی که آنلاینن
لیست تا ساعاتی دیگر حذف می‌شود ...

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

25 Oct, 19:06


تخفیف خیلی ویژه شروع سال تحصیلی داریم
⌛️ فقط تا امشب

🌟اگر می‌خوای انگلیسی رو شروع کنی و 6️⃣ ماهه پرونده‌اش رو ببندی عدد 6️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️
http://T.me/Reza_Arashnia_admin

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

25 Oct, 19:06


🔵فولدری پر از فیلم‌های آموزشی، مقاله و ابزارهای مورد نیاز.
این فولدر کلی ویدئو و فایل‌های آموزشی در حوزه‌های مختلف روانشناسی داره و کلی اطلاعات مفید و فرصت‌های شغلی بهتون میده

فقط کافیه دکمه‌ی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنی ⬇️⬇️

https://t.me/addlist/xnQlsQ8LdXVlNWQ0

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

25 Oct, 18:14


وقتی کوچک بودم
فکر میکردم آدمها چقدر بزرگند
و ترس برم میداشت!!

بزرگ که شدم دیدم بعضی آدمها
چقدر کوچکند
و بیشتر ترسیدم!!!

👤 آلفرد هیچکاک

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

25 Oct, 18:11


🔻حکایت ضرب المثل
"مرده شور ترکیبش را ببرد"

گویند؛
روزی "مطربی" نزد "مرحوم کرباسی" که از علمای "عهد فتحعلی شاه" بود آمد و حکم شرع را در مورد "رقصیدن" پرسید.

کرباسی با عصبانیت جواب داد:
"عملی است مذموم و فعلی است حرام."

مطرب پرسید:
"حضرت آقا، اگر من دست راستم را بجنبانم حرام است؟"

مرحوم کرباسی گفت: "خیر!"

مطرب پرسید: "اگر دست چپم را بجنبانم؟!"

مرحوم کرباسی گفت: "خیر!"

سپس مطرب از "حکم شرعی" در مورد تکان دادن پای راست و چپ پرسید و هر بار مرحوم کرباسی گفتند: "خیر" ایرادی ندارد.

اصولا دست و پا برای "جنبانده شدن" خلق گشته اند.

مطرب که منتظر این فرصت بود از جای خود بلند شد و در مقابل دیدگان بهت زده مرحوم کرباسی و حاضران مجلس "شروع به رقصیدن کرد"  و گفت:
"حضرت آقا، رقص همان تکان دادن دست ها و پاهاست که فرمودید حرام نیست.
مرحوم کرباسی در جواب گفت:

"مفرداتش" خوب است...
ولی "مرده شوی ترکیبش را ببرد"

* به این معنی که تک تک امور به تنهایی خوب هستند اما مجموعشان فعل حرام است و به درد نمی خورد
.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

25 Oct, 06:15


جمعه ها باید صندوقچه ی امید را باز کرد ،
یک گوشه آرام نشست
و پازلِ خوشبختی را کامل کرد .
جمعه ، یعنی آرامش ،
و آرامش یعنی ؛ لبخندهایی که از تهِ دل باشد .

جمعه تان آرام ،
و لبخندهایتان از تهِ دل …

درود صبح آدینه تون بخیر ☕️
موسیقی لُری تقدیمتون..

‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

24 Oct, 18:16


برگ پاییزی ام و خسته دل از باد خزان ؛
باغبان نیز نیامد پی دلداری من… 🧡🍂



‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

24 Oct, 18:13


📍 خونه

دلتنگ روزهای رفته ام و با هیچکسم میل سخن نیست
..


‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

24 Oct, 17:24


به رهی دیدم برگ خزان، یکی از زیباترین و ماندگار ترین تصنیف های نوستالوژیک ما با صدای بانو مرضیه همراه با تصاویری زیبا از خزان که هر چشم و گوشی از دیدن و شنیدنش لذت خواهد برد

حتما ببینید
👌


‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

24 Oct, 17:22


بارش برف شمال کشور از شب گذشته آغاز شده است و با شدت نیز ادامه دارد.

📍جاده اسالم ییلاق اسبوونی




‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

24 Oct, 16:51


‏فارسی : هم خدا رو میخوای هر ‎خرما رو ؟

آلبانیایی : هم شنا کنی ، هم خیس نشی !

ایتالیایی : هم یه بشکه پر از شراب میخوای هم یه زن مست !

انگلیسی / سوئدی /عبری / فنلاندی : نمیتونی هم کیکو بخوری هم داشته باشیش !

ژاپنی و کره‌ای : نمیتونی همزمان دنبال ۲ تا خرگوش کنی !

دانمارکی : نمیتونی آش و جاش را با هم بکنی تو دهنت !

بلغاری : نمیتونی هم گرگ را سیر کنی ، هم بره را دست نخورده نگه داری !

چکی/اوکراینی/ایسلندی : نمیتونی همزمان روی دو تا صندلی (جا) بشینی
!

‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

24 Oct, 16:40


در حقيقت
ما همه بشر بودیم!
تا اینکه
نژاد، ارتباطمان را برید!
مذهب، از یکدیگر جدایمان ساخت!
سیاست، بینمان دیوار کشید!
و ثروت، از ما طبقه ساخت!

👤صادق هدايت


‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

24 Oct, 16:37


#حکایتی‌زیباوخواندنی

یه روز ملانصرالدین و دوستش دوتا خر میخرن.
دوست ملا میگه: چه طوری بفهمیم کدوم ماله منه کدوم ماله تو؟
ملا میگه خوب من یه گوش خرم رو میبرم اونی که یه گوش داره مال من اونی هم که دو گوش داره مال تو
فرداش میبینن خر ملا گوش اون یکی خره رو از سر حسادت خورده!!!
دوست ملا میگه :حالا چیکار کنیم ملا میگه: من جفت گوش خرمو میبرم!!!
فرداش میبینن بازم قضیه دیروزیه...
دوست ملا میگه :حالا چیکار کنیم ملا میگه: من دم خرمو میبرم!
فرداش بازم قضیه دیروزی میشه..
دوست ملا با عصبانیت میگه: حالا چیکار کنیم ملانصرالدین هم میگه:عیبی نداره خب حالا خر سفیده مال تو خر سیاه مال من...😁


‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

24 Oct, 16:14


🦋 نگیر،تابیشتربگیرۍ

🌱 از‌حاتم‌طایی‌پرسیدند
چطوراین‌همه‌بخشنده‌شدی؟
گفت‌ازکناریه‌ساختمانی‌ردمیشدم‌که
یه‌اوستا‌وکارگر‌داشتنداونجا‌بنایی‌میکردند
شاگردآجرمینداخت‌بالاواوستا‌دیوار‌میچید
دقت‌کردم‌دیدم‌تاموقعی‌که‌دست‌اوستا
آجرهست‌شاگردآجر‌نمیندازه‌بالا
اما‌به‌محض‌اینکه‌دستِ‌اوستاخالی‌میشه
شاگردآجربعدی‌روبراش‌میندازه
فهمیدم‌اگه‌دستاموازثروت‌خالی‌کنم
جھان‌هستی‌سریع‌دستامودوباره‌با
ثروت‌پرمیکنه!!
به‌این‌قضیه‌میگیم‌قانون‌خلأ!
اینکه‌هستی‌؛همیشه‌در پی پرکردن‌خلاء
هست
پس‌راهِ‌گرفتن‌خیلی‌چیزهادرجھان‌
بخشیدنِ‌اون‌به‌دیگرانه



‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

23 Oct, 18:33


رویاهایت را🍂🌸
در دستان کسانی قرار نده
که میدانی
تواناییِ نابود کردنشان را دارند...!


شبتون خوش🌹


‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

23 Oct, 18:31


#مرگ_و_باغبان

📘قطعه ای از یک کتاب

باغبان جوانی به شاهزاده اش گفت:" به دادم برسید حضرت والا! امروز صبح عزرائیل را توی باغ دیدم که نگاه تهدید آمیزی به من انداخت. دلم می خواهد امشب معجزه ای بشود و بتوانم از این جا دور شوم و به اصفهان بروم."

شاهزاده راهوارترین اسب خود را در اختیار او گذاشت.

عصر آن روز شاهزاده در باغ قدم می زد که با مرگ رو به رو شد و از او پرسید: چرا امروز صبح به باغبان من چپ چپ نگاه کردی و او را ترساندی؟

مرگ جواب داد: نگاه تهدید آمیز نکردم. تعجب کرده بودم. آخر خیلی از اصفهان فاصله داشت و من می دانستم که قرار است امشب، در اصفهان جانش را بگیرم...!

‌‎‌‌‌‎‌



‌‌‎‌‌‎‌‎‌(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

23 Oct, 18:31


زيبايی انسان در چيست؟

روزی شاگردان نزد حکيم رفتند و پرسيدند: استاد زيبايی انسان درچيست؟

حکيم 2 کاسه کنار شاگردان گذاشت وگفت: «به اين  2 کاسه نگاه کنيد اولی ازطلا درست شده است ودرونش سم است و دومی کاسه ای گليست و درونش آب گوارا است، شما کدام راميخوريد؟»
شاگردان جواب دادند: «کاسه گلی را.»

حکيم گفت:
« آدمی هم همچون اين کاسه است. آنچه که آدمی را زيبا ميکند درونش واخلاقش است. بايد سيرتمان رازيباکنيم نه صورتمان را
»

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

23 Oct, 15:31


برای دیدن خانواده بعد از ۱۶ سال دوری به ایران رفته بودم، یک روز که با اتومبیل برادرم بودم، در یکی از خیابان‌های شلوغ تهران پسری ۱۴ - ١۵ ساله اجازه گرفت تا شیشۀ ماشین را تمیز کند ...
به او اجازه دادم و اتفاقأ کارش هم خیلی تمیز بود، یک 20 دلاری به او دادم با حیرت گفت؛
شما از آمریکا آمدید ؟
گفتم بله، بعد گفت امکان دارد از شما چند سوال دربارۀ دانشگاه‌های امریکا بپرسم ، به همین خاطر هم پولی از شما بابت تمیز کردن شیشه نمی‌خواهم
رفتار مودبانه‌اش تحت تاثیرم قرار داده بود ..
گفتم بیا بنشین توی ماشین باهم حرف بزنیم ...
با اجازه کنارم نشست ... پرسیدم چند ساله ‌هستی ؟
گفت ۱۶ ...
گفتم دوم دبیرستانی ؟
گفت نه امسال دیپلم میگیرم ... گفتم چطور ؟
گفت درسم خوب است و سه سال را جهشی خواندم و الان سال آخرم ...
گفتم چرا کار میکنی ؟
گفت من دوسالم بود که پدرم فـوت شد ...
مادرم آشپز یک خانواده ثروتمند است ...
من و خواهرم هم کار میکنیم تا بتوانیم کمکش کنیم ...
اما درس هم میخوانیم ...
پرسید آقا شنیدم دانشگاه‌های آمریکا به شاگردان استثنایی ویزای تحصیلی و بورس میدهد ...
پرسیدم کسی هست کمکت کند ؟ گفت هیچکس فقط خودم و خودم ...
گفتم غذا خوردی؟
گفت نه ...
گفتم پس با هم برویم یک رستوران غذا بخوریم و حرف بزنیم ...
گفت به شرط اینکه بعد توی ماشین‌ را تمیز کنم و من هم قبول کردم، با اصرار من سه نوع غذا سفارش داد و با مهارت خاصی بیشتر غذای خودش را در لابه‌لای غذای خواهر و مادرش گذاشت ..
.نزدیک به ۲ ساعت با هم حرف زدیم ...
دیدم از همه مسائل روز خبر دارد و به خوبی به زبان انگلیسی حرف میزند ...
نزدیک غروب که فرید را ...( اسمش فرید بود ) نزدیک خانۀ خود‌شان پیاده کردم تقریبا اطلاعات کافی از او در دست داشتم ...
قرارمان این شد که فردای آنروز مدارک تحصیلیش را به من برساند مـن هم به او قول دادم که هر کاری که در توانم باشد برای اقامت او انجام دهم ...

حدود ۶ ماهی طول کشید تا از طریق یک وکیل آشنا بالاخره توانستم پذیرش دانشگاه را تهیه کنم و آنرا با یک دعوت نامه از سوی خودم برای فرید پست کردم ...
چند روز بعد فرید بغض کرده زنگ زد و گفت من باورم نمیشود فقط می‌خواستم بگویم ما دو روز است تا صبح داریم اشک شوق میریزیم ...
با همسرم نازنین ماجرا را در میان گذاشته بودم ...
او هم با مهربانی ذاتی‌اش کمکم کرد تا همه چیز سریع‌‌تر پیش برود ...
خلاصه ٦ ماه بعد در فرودگاه لس آنجلس به استقبالش رفتیم ...
صورتش خیس اشک بود و فقط از ما تشکر میکرد ...
وقتی دو سال بعد به عنوان جوان‌ترین متخصص تکنولوژی‌های جدید در روزنامۀ نیویورک تایمز معرفی شد به خود ‌می‌بالیدیم ...
نازنین بدون اینکه به ما بگوید راهی برای آمدن مادر و خواهر فرید پیدا کرد ...
یک روز غروب که از سر کار آمدم نازنین سورپرایزم کرد و گفت خواهر و مادر فرید فردا پرواز میکنند ...
روز زیبایی بود ..
وقتی فرید آنها را دید قدرت حرف زدن و حتی گریه کردن هم نداشت فقط برای لحظاتی در آغوش مادر و خواهرش گم شد و نگاهمان کرد و گفت شما با من چه‌ها که نکردید ...
مشغول پذیرایی از مهمان‌ها بودیم که نازنین صدایم کرد و فرید را نشانم داد که با یک حوله و سطل آب شبیه اولین بار که در خیابان دیده بودمش داشت اتومبیلم را تمیز میکرد ...
از خانه بیرون رفتم وبغلش کردم ..
گفت میخواهم هرگز فراموش نکنم که شما مرا از کجا به کجا پرواز دادید.

دکتر فرید عبدالعالی یکی از استادان ممتاز و برجستۀ دانشگاه هاروارد آمريكا
انسانیت؛
انسان ها رابه اوج می رسانند
.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

23 Oct, 11:48


تا بجنبیم تمام است؛ تمام..
.

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

22 Oct, 18:15


زيبايی انسان در چيست؟

روزی شاگردان نزد حکيم رفتند و پرسيدند: استاد زيبايی انسان درچيست؟

حکيم 2 کاسه کنار شاگردان گذاشت وگفت: «به اين  2 کاسه نگاه کنيد اولی ازطلا درست شده است ودرونش سم است و دومی کاسه ای گليست و درونش آب گوارا است، شما کدام راميخوريد؟»
شاگردان جواب دادند: «کاسه گلی را.»

حکيم گفت:
« آدمی هم همچون اين کاسه است. آنچه که آدمی را زيبا ميکند درونش واخلاقش است. بايد سيرتمان رازيباکنيم نه صورتمان را
»

6,255

subscribers

5,360

photos

1,662

videos