<نامتعارف> のテレグラム投稿
<نامتعارف> によってTelegramで共有された最新のコンテンツ
پاک ترین و مهربون ترین ادمی بود که میشناختم امیدوارم الان بهترین جا باشه و از ته دلش خوشحال باشه.
این و میم مثل مادر تنها اهنگایین که هروقت بهشون گوش بدم ناخوداگاه گریه میکنم.
نماز میخوند همیشه زنگ میزدم بهش میگفتم دعام کن و چیزی که خیلی عجیب بود این بود که هرچی بهش میگفتم یجوری از ته دل دعا میکرد واقعا میشد کاش الانم بود خیلی دلتنگش شدم.
تو اینستا داشتم میگشتم یهو یه یکی این اهنگو معرفی کرد و من موندم فک نمیکردم اهنگ باشه
یه عمه داشتم سندروم داون بود و خیلی دوسش داشتم هم خیلی باهوش بود هم ارگ میزد و بافتنی میبافت
یه کلاس میرفت این شعرو بهش یاد داده بودن هی میخوند و مام دست میزدیم
حدودا ۳/۴ سالی میشه فوت کرده.
یه عمه داشتم سندروم داون بود و خیلی دوسش داشتم هم خیلی باهوش بود هم ارگ میزد و بافتنی میبافت
یه کلاس میرفت این شعرو بهش یاد داده بودن هی میخوند و مام دست میزدیم
حدودا ۳/۴ سالی میشه فوت کرده.