ایرانگرد @irantizement Channel on Telegram

ایرانگرد

@irantizement


هدفم معرفی ایران است . و سعی ام بر این است که خودم به مناطق بکر و زیبای ایران رفته و براتون فیلم و عکس و مطلب تهیه کنم. در این راه نیازمند کمک های شما نیز هستم تا بتوانم کانال پر باری ارائه کنم.
Admin: @irantizement2
کد شامد: 1-1-69624-61-3-1

ایرانگرد (Persian)

با عرض سلام و خوش آمدگویی به همه ی دوستان عزیز. امروز میخواهم به شما کانال تلگرامی فوق العاده جذاب و متنوعی را معرفی کنم، کانال "ایرانگرد". این کانال با هدف معرفی ایران و زیبایی های آن راه اندازی شده است. ادمین این کانال با نام کاربری @irantizement2 تلاش میکند تا به مناطق بکر و زیبای ایران سفر کند و تجربیات خود را از آنجا با شما به اشتراک بگذارد. او با انتشار فیلم ها، عکس ها و مطالب متنوع، شما را به سفری جذاب و پر از اطلاعات در سراسر ایران دعوت میکند. همچنین، ادمین این کانال برای بهبود و بهتر شدن کانال، به کمک و حمایت شما عزیزان نیاز دارد. با عضویت در این کانال، شما هم میتوانید به معرفی ایران و زیبایی های آن کمک کنید و از سفرهایی مجازی و بسیار پربار لذت ببرید. آیدی ادمین: @irantizement2. شماره ثبت شامد این کانال: 1-1-69624-61-3-1. از شما دعوت میکنم که با عضویت در این کانال، به دنیایی متفاوت از ایران و زیبایی های آن سفر کنید.

ایرانگرد

08 Jan, 07:59


سفر پابه پای ارس (از پلدشت تا پارس آباد مغان)
حسرت 200 ساله
سفرم در کنار رود ارس و پا بپای این رود خروشان از سد ارس پلدشت آغاز و تا 25 کیلومتری پارس آباد مغان اردبیل در دو روز انجام شد و توانستم دیدنیهای طبیعی و تاریخی این منطقه را به تصویر بکشم و از نزدیک ببینم. وجب به وجب این منطقه را که پیمایش کردم همراه با درد و رنج بود . درد و رنج جدایی سرزمینهای عزیزمان در بالا دست رود ارس بود که ما بخاطر بی لیاقی شاهان قاجار بخصوص فتحعلی شاه بیعرضه از دست دادیم.
@irantizement

ایرانگرد

08 Jan, 07:59


سفر پابه پای ارس (از پلدشت تا پارس آباد مغان)
حسرت 200 ساله
داستان ضعف ایران بر میگردد به دوران پادشاهی شاه عباس بزرگ که باوجود بزرگ بودنش و بزرگ نگاه داشتن کشورمان باز هم خطاهایی انجام داد که نه در دوره خودش بلکه در دوره جانشینان بعد از خودش تاثیر بسیار بدی گذاشت و کشور را آهسته آهسته و به مرور به ضعف و عقب ماندگی کشاند و نتیجه اش این شد که کشورهای تازه به قدرت رسیده روس و انگلیس دست چپاول خود را به سمت سرزمینهای ایران دراز کند و دیگر کسی نبود که این دستان پلید را قطع کند. آنچنان پایه حکومت در ایران سست و شکننده شده بود که حتی بعدتر نادرشاه هم با همه شکوه و قدرت و عظمت و کشورگشایهایش باز نتوانست زیاد دوام بیاورد.
@irantizement

ایرانگرد

08 Jan, 07:59


سفر پابه پای ارس (از پلدشت تا پارس آباد مغان)
حسرت 200 ساله
در زمانی که اروپا از خواب قرون وسطی بیدار شده بود و چشمان پر طمعش را بر روی کشورهای دور و نزدیک جهان بخصوص خاورمیانه دوخته بود شاهان کشور ما درگیر جنگهای داخلی بعد از فتنه افغانها بودند. و بعد از 75 سال جنگهای داخلی که آغا محمدخان توانسته بود دوباره مرزهای ایران را به دوران صفوی برگرداند و مشغول خاموش کردن فتنه گرجستان بود در شوشی کشته میشود. همان حکایتی که برای نادر شاه رخ داد که او هم بعد از به ثبات رساندن قدرت در ایران کشته شد آغا محمد خان هم بعد از به ثبات رساندن تقریبی ایران کشته میشود و تاج شاهی میرسد به برادرزاده اش که اخته تر از خود آغا محمد خان بود البته در حکومتداری وگرنه در تولید توله همچون خودش حرمسراهایی مانند هزارویک شب درست کرده بود.
@irantizement

ایرانگرد

08 Jan, 07:59


سفر پابه پای ارس (از پلدشت تا پارس آباد مغان)
عهدنامه های ننگین گلستان و ترکمنچای
در سال 1800 (1215ق.) روسیه گرجستان را میگیرد و هنوز ایران دست به کار نشده بود برای باز پس گیری گرجستان، چهار سال بعد در سال 1804 (1218ق.) جنگ ده ساله روسیه تا سال 1813 (1228ق.) شروع میشود و آذربایجان شمالی طی معاهده ننگین گلستان از ایران جدا میشود و بعد هم در سال 1826 تا 1828 (1241 تا 1243 ق.) طی معاهده ننگین ترکمنچای ارمنستان و نخجوان از ایران جدا میشوند و رود ارس میشود مرز ایران و روسیه و سرزمینهای شمالی ایران برای حدود 200 سال است که از کشورمان جدا شده اند.
@irantizement

ایرانگرد

08 Jan, 07:59


سفر پابه پای ارس (از پلدشت تا پارس آباد مغان)

ارس رودی پرآب و خروشان است که از کوه‌های بینگول در منطقهٔ آناتولی ترکیه سرچشمه گرفته و پس از پیوستن رود آرپا، مرز مشترک ایران با نخجوان، ارمنستان و آذربایجان شمالی را تشکیل می‌دهد. سرانجام در منتهی‌الیه شمالی استان اردبیل وارد آذربایجان شمالی شده و به رود کورا می‌ریزد. این رود 1000 کیلومتر طول دارد.
در منابع فارسی از این رود به نام «ارس»، در ترکی استانبولی «آراس» و در ترکی آذربایجانی به نامِ «آراز» هم نامیده می‌شود. همچنین در زبان ارمنی این رود را «آراکس» می‌نامند. ریشهٔ واژهٔ فارسی «ارس» و واژه‌های یونانی و ارمنی مربوطه احتمالاً از مادیِ ارخس است که به معنای «تیزرو» و «آنچه به سرعت جریان دارد است.
رود ارس از ارتفاعات آناتولی ترکیه سرچشمه میگیرد و متاسفانه ترکیه از این موقعیت سو استفاده کرده و بر روی این رود سد ساخته که بزودی به بهر برداری میرسد و در آینده دیگری آبی نمیماند که وارد این رود بشود و کشور ایران را با چالش بزرگی روبرو کرده است. همان حکایتی که ایران بر سر رود هیرمند با افغانستان مواجه شده است. راست گفته اند که جنگ آینده جنگ آب هست.
@irantizement

ایرانگرد

08 Jan, 07:59


سفر پابه پای ارس (از پلدشت تا پارس آباد مغان)
رودی که خود جزیره دارد
در بستر رود ارس ۸۰۵ جزیرهٔ کوچک و بزرگ خالی از سکنه وجود دارد که به زبان محلی به آن «شام» می‌گویند. بر پایهٔ قرارداد مرزی، ۴۲۷ جزیره به ایران و ۳۸۲ جزیره به شوروی (و اکنون به جمهوری آذربایجان) تعلق دارند. این جزیره‌ها تنها برای چرای حیوانات پیرامون رود قابل استفاده‌اند. تنها معدودی از این جزایر دارای نام می‌باشند و بیشتر این جزیره‌ها با شماره‌گذاری نامیده می‌شوند. اسامی برخی از جزایر عبارتند از: خُرامه، بویدوز، پیرواتلر، قره‌قباح و کثیری. چند جزیرهٔ نام‌برده دارای چراگاه‌های خوبی هستند. در تعیین مالکیت جزیره‌های ارس میان هیئت‌های مرزبندی ایران و شوروی مقرر شده بود تا خط مرزی از میان رود ارس بگذرد و اگر در محلی چند شاخه از رود وجود داشته باشد میانهٔ شاخهٔ عمده‌تر خط مرزی شود.
@irantizement

ایرانگرد

08 Jan, 07:59


سفر پابه پای ارس (از پلدشت تا پارس آباد مغان)
حکایت افسر آذری ایران با ژنرالهای روس بر سر رود ارس
در مهرماه سال ۱۳۳۴ یعنی زمانی که مالکیت جزیرهٔ نزدیک به پاسگاه عباسی تعیین می‌شد بر سر این که شاخهٔ عمدهٔ رود در این محل کدام است میان هیئت شوروی و ایران مشاجره‌ای درگرفت. افسر روس به ایرانیان می گوید اگر شما عرضه داشتین قفقاز (آذربایجان شمالی و ارمنستان و گرجستان) را نگه میداشتین و از دست نمیدادین. یکی از افسران ایرانی به نام ستوان یکم نورالله کثیری نقشه‌بردار لشکر تبریز، برای اثبات این که شاخه‌ای که به سود ایران بود عمیق‌تر و بنابرین شاخهٔ عمده است با اسب خود بی‌باکانه به آب زد. وی و اسبش در زیر امواج ناپدید شدند ولی یکی از مرزبانان ایرانی به نام صمد مدد اقلی توانست افسر ایرانی را نجات دهد. اعضای هیئت روس با دیدن این صحنه، مالکیت ایران بر جزیرهٔ ۱۳۰ در این شاخه از رود را پذیرفتند. جزیرهٔ ۱۳۰ بعداً با تصویب مقامات عالی ایران جزیرهٔ کثیری نام گرفت و به ستوان یکم نورالله کثیری پاداش و نشان افتخار داده‌شد
@irantizement

ایرانگرد

04 Jan, 07:14


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
گردشگاه پیرغار فارسان
در ادامه سفرمان رفتیم به شهر فارسان که هم گردشگاه بسیار با صفایی دارد و هم کتیبه های مشروطیت آن مشهور است. این گردشگاه در 5 کیلومتری شهر فارسان در روستای ده چشمه قرار دارد و روزهای تعطیل حسابی شلوغ میشود.
@irantizement

ایرانگرد

04 Jan, 07:14


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
گردشگاه پیرغار فارسان
در 5 کیلومتری جنوب شهر فارسان، 37 کیلومتری شهرکرد و در مجاورت روستای ده چشمه گردشگاهی مصفا به نام پیرغار وجود دارد. بر روی قسمتی از تپه سنگی مشرف به این گردشگاه سه کتیبه به خط نستعلیق وجود دارد. متن این کتیبه ها مجملی از شرح لشکر کشی بختیاری ها به تهران و اصفهان و نقش سرداران بختیاری در سرکوبی استبداد صغیر و سقوط محمدعلی شاه در واقعه مشروطیت است. این سه کتیبه به دستور سردار اسعد و سردار ظفر از رهبران مشروطه خواهی بختیاری نوشته شده است. مجموع عوامل گردشگاه از جمله چشمه پرآب، سایه سار درختان، آبشار زیبا، کوههای اطراف و هوای پاک و خنک و نیز غار موجود در محل سبب جذب روزانه صدها گردشگر می گردد.
@irantizement

ایرانگرد

01 Jan, 05:06


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
غار یخی چما
فاصله تا غار یخی زیاد نبود حدود 400 تا 500 متر پیاده روی توی آب دارد تا به غار یخی برسی. البته یک مسیر هم دارد که نیاز به وارد شدن به داخل آب نیست و آنهم بالا رفتن از کوه بود که آنطرف کوه غار یخی قرار داشت و نیاز نیست پایت را خیس کنی و از توی رودخانه که توی دره میان دو کوه قرار دارد بگذری اما مسیر کوه هم سخت تر است بخاطر ارتفاع و هم کمی دورتر. بیشتر مردم تن به آب میزدند و تعداد خیلی کمی را دیدم که از کوه بالا میرفتند.
@irantizement

ایرانگرد

01 Jan, 05:06


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
غار یخی چما
رفتن به داخل غار آنهم اواخر تابستان که بیشتر سقف غار بخاطر گرمای تابستان آب شده بودند و احتمال ریزش دارد خیلی خطرناک است . همین دوسال پیش بود که سقفش ریزش کرده بود و تلفات داده بود ولی باز هم مردم از جمله خود من بخاطر زیبایی وصف ناپذیر داخل غار این ریسک را به تن خریدیم و داخل شدیم.
@irantizement

ایرانگرد

01 Jan, 05:06


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
آبشار شیخ علیخان
پس از دیدن غار یخی حرکت کردیم به سمت آبشار شیخعلیخان که کنار جاده قرار دارد و هیچ پیاده روی ندارد و میتوانی حتی از توی ماشین کنار جاده هم ببینی. اما من پیاده شدم و رفتم تا پای آبشار . هوا چون داشت تاریک میشد سریع حرکت کردیم به سمت فارسان تا برویم پیر غار فارسان را هم ببینیم.
@irantizement

ایرانگرد

01 Jan, 05:06


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
غار یخی چما
بعد از ناهار از روستای سرآقا سید حرکت کردیم و یک ساعت بعدش رسیدیم به غار یخی چما . آب رودخانه اش بسیار سرد و یخ بود چون از ذوب شدن برفها تشکیل شده بود و وقتی پایت را توی آب میگذاشتی از سرمایش مغر خودت سوت میکشد و مغز استخوانت میترکد. چند دقیقه ای توی آب بودم تا پاهایم سر شدند و سرما رو توانست تحمل کند و بعد براه افتادم به سمت غار یخی.
@irantizement

ایرانگرد

31 Dec, 07:14


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
چشمه نمک روستای سرآقا سید
هر خانواده یک حوضچه دارد و در روز و ساعت مقرر میتواند به اندازه مشخصی از این آب برای حوضچه خودش بردارند. ما بعد از دیدن طبیعت چشمه نمکی برگشتیم به سمت روستا و ناهاری درست کردیم و خوردیم و بلافاصله حرکت کردیم به سمت غار یخی چما.
@irantizement

ایرانگرد

31 Dec, 07:14


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
چشمه نمک روستای سرآقا سید
وقتی به کنار چشمه نمک رسیدیم دیدیم که چیزی شبیه به باداب سورت است که البته مثل باداب سورت طبیعی نیست بلکه با دست درست کرده اند و هر حوضچه کوچک مال یک خانواده است و باید بروند پای چشمه نمکی و با سطل، آب چشمه را بریزند توی حوضچه خودشان تا بر اثر گرمای خورشید آبش بخار شود و نمک باقی مانده را بردارند و با خودشان کول کنند و ببرند به روستا برای فروش.
@irantizement

ایرانگرد

31 Dec, 07:14


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
چشمه نمک روستای سرآقا سید
از خانم صاحبخانه پرسیدیم که چرا زنها این کار سخت رو انجام میدن چرا مردها نیستند توی این کار . بهم گفت که مردها عارشان میاید اینکار رو بکنند و میگویند این کار زنهاست. کوه روبرویمان را نشانمان داد و گفت زنها صبح زود میرن پشت کوه نزدیک غار یخی چما و موسیر میچینند و بر میگردند تا غروب . مسیری که رفت و برگشتش نزدیک به 40 کیلومتر میشد آنهم نه یک سطح صاف بلکه کوهستانی و باید از یک ارتفاع بلند بالا بروند و از آنطرف پایین بیایند و دوبار همین مسیر سخت را برگردند. واقعا مردم این روستا جنسشان انگار از چیز دیگری بود مثلا اگر شهریها آهن باشند، روستائیان فولاد، ولی مردم این روستا از جنس الماس هستند که سخت تر از فولاد است.
@irantizement

ایرانگرد

22 Dec, 11:17


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
گیاهان کوهی و محصولات کوهرنگ
خلاصه سرتان را درد نیاورم از چلگرد راه افتادیم به سمت روستای سرآقا سید. بعد از ظهر بود و هوا داشت تاریک میشد. میان چلگرد و سرآقا سید آبشار شیخعلیخان است که در 10 کیلومتری چلگرد قرار دارد و اتفاقا آبشارش کنار جاده هست و پیاده روی ندارد و دیگر غار یخی چما است که از آبشار شیخعلیخان 15 کیلومتر و از چلگرد 25 کیلومتر فاصله دارد. ما تصمیم گرفتیم چون هوا دارد تاریک میشود مستقیم برویم سرآقا سید و شب آنجا بمانیم و فردا در برگشت این دوجا رو ببینیم. راستی این رو هم بگم که کنار تونل چشمه گوهرنگ انواع سبزی و گیاهان کوهی و محصولات دیگر مثل عسل هم برای فروش بود که مال طبیعت و کوههای همان منطقه است.
@irantizement

ایرانگرد

22 Dec, 11:17


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
آغاز سفر در گردنه ترسناک سرآقاسید
پس مستقیم رفتیم پارکینگ غار یخی چما که آخرین جایی است که جاده آسفالت هست و من ماشینم را آنجا پارک کردم کنار یکی از چادرهای محلی های آنجا و همگی با ماشین آفرود آقا رضا راه افتادیم به سمت روستای سرآقا سید. این راهم بگم که اصلا توی برنامه مان این روستا نبود چون مسیرش بسیار وحشتناک است و فقط با ماشین های آفرود میشود رفت. اما وقتی آقا رضا رو با ماشین آفرودش دیدیم برنامه سرآقا سید هم در برنامه مان گنجانده شد و این شد یکی از قشنگترین خاطرات سفرمان و آن ناراحتی دزد سرگردنه باتری ساز را بخوبی شست و با خودش برد.مخصوصا فردایش در راه برگشت توی گردنه که طرف را دیدیم که ماشینش رو بکسل میکردند و ما با دیدنش خندیدیم و گفتیم نوش جانت.
@irantizement

ایرانگرد

22 Dec, 11:17


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
کوهرنگ زیبا، چلگرد زیبا
پس از استراحت و خوردن ناهارمون به راه افتادیم و بعد از 12 کیلومتر رسیدیم به چلگرد مرکز کوهرنگ و از دور آب چشمه کوهرنگ رو میدیدیم که با فوران زیاد از بالای کوه سرازیر میشد به سمت پایین. آنچنان فشاری داشت که آب بصورت پودر و کف و سفید رنگ مانند شیر از توی کانال مخصوصی که برایش ساخته بودند به سمت پایین می آمد انگاری از دل کوه شیر بیرون میزند. ما با ماشین رفتیم بالای کوه که آسفالت شده بود و از بالا همه منطقه دیده میشد.
@irantizement

ایرانگرد

22 Dec, 11:17


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
دزد سر گردنه
اونطرف خیابان تقریبا روبروی پمپ بنزین یک باتری ساز بود دوستم رضا رفت و این آقای به اصطلاح استا رو اورد و رفت پشت فرمان و دست زد زیر فرمان و ماشین روشن شد و بعد گفت که ماشین رو بیار مغازه پمپ بنزینت سوخته عوض کنم . من که میخواستم اینکار رو کنم آقا رضا گفت نمیخواد ربطی به پمپ بنزین نداره نمیخواد اینجا خرج اضافی بکنی. من هم از اون به اصطلاح استا گفتم نه ممنون تعارف کردم بابت هزینه اش که چقدر میشه. چون کار خاصی نکرده بود و از اونور خیابان اومده بود و اتفافی دست زده بود زیر فرمان ماشین روشن شده بود. اون حتی نفهمید که چطور ماشین روشن شد و میگفت پمپ بنزینت سوخته وقتی آمدم تهران پیش باتری ساز رفتم فیش رو بهم نشان داد که این فیش دزدگیر ماشینت هست شل شده بود و محکم جا زد و ماشین مثل اولش شد. وقتی کارت رو بهش دادم 200 هزار تومن کشید آنهم فقط بخاطر اینکه از اونور خیابان آمده بود اینطرف خیابان. من گفتم 200 هزار تومان !؟ گفت بله چون من از مغازم آمدم پای ماشینت. آنهم ماشینی که اونطرف خیابان تقریبا روبروی مغازه اش پارک بود .
@irantizement

ایرانگرد

22 Dec, 11:17


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
پمپ بنزین چلگرد
پس از تماشای چشمه کوهرنگ آمدیم داخل شهر چلگرد و بنزین زدیم. پمپ بنزین جالبی بود چون که شهر چلگرد خیلی کوچک است یک دستگاه پمپ بنزین توی یک اتاقک گذاشته بودند و هر ماشین باید دنده عقب میامد تا دم اتاقک تا بنزین بزند و ماشینهای پشت سری باید دور بمانند تا ماشین بنزینش را بزند و بیاید بیرون و ماشین بعد همین کار را انجام دهد. پس از بنزین زدن هرکار کردم ماشین روشن نشد. یک فیش زیر فرمان ماشین بود که برای دزدگیر بود و شل شده بود و ماشین استارت نمیخورد و اگر میدانستم که مشکل از آن فیش هست آنرا محکم جا میزدم تا با مشکل مواجه نشوم اما هرچه استارت زدم روشن نشد که نشد.
@irantizement

ایرانگرد

22 Dec, 11:17


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
کارمای شیرین دزد سرگردنه
تازه کل شهر کوچک چلگرد رو پیاده راه بری یک ربع زمان نمیبرد. خلاصه این رو هم گفتم که مواظب دزدان سر گردنه باشین مخصوصا وقتی میبینند که تو غریبی و سعی میکنند حسابی تیغت بزنند. من با نارضایتی از مغازه اش بیرون آمدم و چیزی نگفتم ولی گفتم یک جایی چوبش رو میخوری و درست فردایش توی گردنه روستای سرآقا سید دیدیم که ماشین خودش خراب شده بود و ماشین دیگر داشت بکسلش میکرد و مطمئنم که چند برابر اون 200 تومان رو باید هزینه بکسل ماشین میداد آنهم کجا؟ توی اون گردنه خطرناک سرآقا سید.
@irantizement

ایرانگرد

21 Dec, 08:49


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
یکی از استانهایی که تا بحال فرصت نشده بود به آن سر بزنم و چند باری هم که میخواستم بروم بنا به دلایلی کنسل میشد، استان چهارمحال بختیاری بود که وصف زیبایی های آن وسوسه ام میکرد حتما باید به این استان بروم. پس در اولین فرصت و تعطیلی که پیش رویم بود با دوستانم هماهنگ کردیم برای سفر به دیار بختیاران که بخت یارمان بود.
@irantizement

ایرانگرد

21 Dec, 08:49


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
غروب ساعت 6 از تهران حرکت کردیم و قرار بود 420 کیلومتر برانیم تا به شاهین شهر اصفهان برسیم ویلای یکی از دوستانمان بنام رضا که از بچه های خوب ایل بختیاری ساکن در آنجا بود و ویلایشان در گرگاب شاهین شهر قرار داشت. برای اینکه زودتر برسیم بحساب خودم از جاده ساوه حرکت کردم که چشمتان روز بد نبیند، آنقدر این جاده شلوغ و پر از کامیونهای سنگین بود که پرایدم میان آنهمه کامیون مثل مورچه ای بود میان گله فیلها و تا خودمان را رساندیم به گرگاب، از استرس مثل گرگ آب کشیده بودیم. ساعت 11 شب رسیدیم و دوستمان منتظرمان بود . شب جایتان خالی آقا رضا پذیرایی مفصلی از ما کردند و استراحت کردیم که فردا باید میرفتیم به سرزمین بختیاری.
@irantizement

ایرانگرد

21 Dec, 08:49


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
صبح پس از صبحانه حرکت کردیم به سمت جاده علویجه که در 55 کیلومتری شاهین شهر است. می خواستیم قبل از وارد شدن به چهارمحال بختیاری ابتدا برویم به سمت چادگان و سد زاینده رود رو ببینیم . از علویجه تا چادگان هم 80 کیلومتر راه رفتیم تا رسیدیم به سد زاینده رود چادگان. در کنار این سد دهکده توریستی زیبایی برای گردشگران ساخته شده بود که از همه لحاظ تکمیل و شیک بود و همه امکانات یک شهر در آن وجود داشت. برای وارد شدن به این دهکده توریستی باید ورودی بدهید که ما برای دیدن داخل آن ورودی دادیم و یک دوری داخل دهکده زدیم و عکس گرفتیم و به مسیرمان به سمت گوهرنگ ادامه دادیم. مسیر بعدیمان چشمه دیمه بود که در 60 کیلومتری چادگان قرار دارد.
@irantizement

ایرانگرد

21 Dec, 08:49


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
چشمه دیمه مکانی عالی بود برای گردش و استراحت و رفع خستگی مخصوصا در تابستانهای گرم . میخواستیم وارد شویم ورودی میگرفت که قیمتش خیلی زیاد بود ما هم رفتیم ماشین را توی روستا پارک کردیم و پیاده آمدیم سر چشمه که خیلی هم راه نبود.
@irantizement

ایرانگرد

21 Dec, 08:49


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
ما بعد از گردش در آنجا توی یکی از سفره خانه های آنجا سفارش ماهی تازه قزل آلا دادیم که از استخر همانجا تازه از آب می گرفتند و آماده میکردند. چون روز تعطیلی بود خیلی شلوغ شده بود و از همه جای استان و دیگر استانهای همجوار آمده بودند. هنگام خوردن غذا دو نفر با ساز و دهل آمدند و شروع کردند به زدن ساز و دهل زیبای بختیاری و عده ای از مردم هم با آنها همراهی میکردند و می آمدند وسط و میرقصیدند. هیچ جای دنیا مردمی به بزرگی و صبوری مردم ایران نمیتوان پیدا کرد، با تمام فشارهای اقتصادی و سختیهای بزرگی که برسرشان آوار میشود ولی هنوز امیدوارند و دلشاد و سرزنده .
@irantizement

ایرانگرد

21 Dec, 08:49


سفر به دیار بختیاران (استان چهارمحال بختیاری)
قبل از گوهرنگ که چلگرد مرکز آن است به روستای دیمه رسیدیم که چشمه دیمه از جاهای دیدنی آن است و چشمه ای خنک و گواراست که از دل سنگها می جوشد و با ایجاد کانال و لوله آنرا هدایت میکردند به سمت روستاو شهر برای مصرف آشامیدن و مازاد آن هم بصورت رودخانه از کنار آلاچیق ها و استراحتگاه ها و اقامتگاههای آنجا میگذرد.
@irantizement

ایرانگرد

11 Dec, 07:49


در طول مسیرمان از شهرهای کرد نشین و آذری نشین گذر کردیم . اشنویه که مانند پادگان بود و علتش هم بخاطر حساسیت دولت به کردهای آنطرف مرز عراق و پ ک ک بود که سختگیری میکردند. از کمربندی اشنویه رد شدیم و شب رسیدیم به میاندوآب. خسته بودیم و حال درست کردن شام را نداشتیم هوس کردیم بریم جیگر بخوریم اما توی شهر هر جگرکی میرفتیم سیخای جگر رو پشت ویترین میدیدیم و میخواستیم سفارش بدیم میگفتند جگر مرغ فقط داریم جگر گوسفند تمام شده. برای اولین بار بود میدیدیم که جیگرکیها جگر مرغ کباب میکردند و جالب بود برایمون. خلاصه بعد از دوبار گشتن شهر میاندوآب کنار پارک بزرگی کنار خیابان یک جگرکی پیدا کردیم که جیگر گوساله داشت و ما هم به آن اکتفا کردیم و خوردیم و رفتیم توی پارک چادر زدیم و خوابیدیم.
@irantizement

ایرانگرد

11 Dec, 07:49


صبح که بیدار شدیم رفتیم کله پاچه بخوریم .در همان نزدیکی پارک یک کله پاچه پزی خوب و شیکی بود رفتیم و منو رو دیدیم چشممان خورد به نام زینگ و متعجب شدیم چون اولین بار بود میشنیدم . قبل از این، اسم زینگ رو کنار فیلم میدیم و میگفتند فیلم و زینگ اما اینجا کنار کله پاچه دیدم که نوشته بود زینگ. برای تست سفارش دادیم و خوردیم و چقدر پر انرژی و خوشمزه بود . زینگ ژله پاچه گاو و گوساله است که بسیار پر کالری و انرژی هست و برای آنهایی که شکستگی دارند خیلی خوبه. متوجه شدم که در بیشتر شهرهای آذربایجان کله پاچه فروشیها زینگ هم دارند و پیشنهاد میکنم هروقت رفتین آذربایجان صبحانه حتما زینگ بخورین . در هر حال این صبحانه توپ و قوی، تلافی شام ضعیف شب گذشته مان را کرد و آنچنان سیر شدیم که تا خود تهران کسی احساس گرسنگی نکرد.
@irantizement

ایرانگرد

11 Dec, 07:49


توی مسیرمان به سمت هشترود ایستادیم تا آبجوش بگیریم صاحب مغازه داشت برگهای این گیاه رو می چید من هم کنجکاو شدم و پرسیدم این چیه و چه خاصیتی داره بهم گفت گل ختمی هست و برای درمان سرفه، سرما خوردگی، تب و مشکلات معده، سنگ کلیه، رفع گرفتگی قفسه سینه، ضدالتهاب و ضدعفونی‌کننده و تقویت سیستم ایمنی، دردهای مفصلی خوبه . خیلی برام جالب بود گفتم عکسی بگیرم و داشته باشم شاید یک روزی بدردمان بخوره
@irantizement

ایرانگرد

11 Dec, 07:49


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
بعد از خوردن ناهارمان به راه افتادیم به سمت تهران اما چون مسیرمان طولانی بود قصد داشتیم در میانه راه هرجا که هوا تاریک شد شب همانجا بمانیم که قرعه بنام شهر زیبای میاندوآب افتاد . اما قبل از حرکت میخوام اطلاعات دیگری در مورد این منطقه به دوستان بدهم.
1- کوه و دریاچه دالانپر یا دالامپر دقیقاً در نقطه مرزی سه کشور ایران، ترکیه و عراق واقع شده‌است، به‌طوری که قلهٔ این کوه به‌طور مشترک متعلق به این سه کشور است. این کوه در منطقه‌ای به نام سیلوانا واقع شده و جزء بکرترین مناطق کشور محسوب می‌شود. این کوه در استان آذربایجان غربی و در محدودهٔ دهستان مرگور از بخش سیلوانه در شهرستان ارومیه است و نزدیک‌ترین شهر به آن شهر سیلوانه است. برای رسیدن به این منطقه باید از مسیر کوهستانی که از شهر سیلوانه می‌گذرد و به قله می‌رسد عبور کرد. این مسیر از شهر سیلوانه می‌گذرد و به شهر دیزج می‌رسد و سپس از روستاهای گسیان، کوله‌بهی و در نهایت آبشار سوله دوکل عبور می‌کند و در آخر به دریاچه و کوه دالامپر می‌رسد.
2- در کنار این کوه بزرگ کوه دیگری هم هست که معروفه بنام کوه بزسینا. در مورد وجه تسمیه این اسم از مردمان محلی پرسیدم کسی زیاد چیزی نمیدانست و فقط یکی از آنها بمن گفت در زمان های خیلی قدیم شخصی بنام سینا در دامنه آن کوه زندگی میکرده و بز پرورش میداده و مردم به آنجا میگفتند بزسینا یعنی جایی که سینا بز دارد. که در بعضی جاها اشتباه بُرج سینا هم نامیده شده
3- افراد محلی دریاچه دالانپر را بیشتر به‌نام مام‌شیخ که اسم یکی از روستاهای منطقه دالانپر است می‌شناسند پس اگر کسی بهتان گفت دریاچه مام شیخ بدانین که منظورشان همان دریاچه دالانپر هست.
4- علت نامگذاری دریاچه بنچول دالامپر هم پرسیدم که اطلاعات دقیقی پیدا نکردم. ممکنه از زبان ترکی گرفته شده باشه. در زبان ترکی، کلمه “بنچول” به معنی “گودال” یا “حفره” است. این احتمال وجود داره که این دریاچه به دلیل شکل گودالی که داره، به این نام مشهور شده باشد. همچنین ممکن هم هست که نام “بنچول” از نام گیاهی خاص که در اطراف دریاچه می روید، گرفته شده باشد. و احتمال دیگر اینکه نام “بنچول” نامی محلی و برگرفته از گویش مردم منطقه باشه که کردی هست.
@irantizement

ایرانگرد

10 Dec, 06:54


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
این شاخه از کردهای کرمانج دو قسمت هستند شاخه اصلیشان غرب استان آذربایجان غربی قرار داردند و حتی بیشترشان هم در ترکیه هستند که در جنگ چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و عثمانیان و شکست ایران منطقه آناتولی مانند ارزروم و بایزید و وان که بعضیها سرودست میشکنند تا برن ببینند از کشورمان جدا شدند. و یک شاخه آنان هم در خراسان هستند که در زمان شاه عباس بزرگ تعدادی از آنها را به آنجا کوچاندند تا دیوار دفاعی محکمی باشند در برابر حملات ترکمنها و ازبکهای آسیای میانه، چرا که کردها در جنگها دلیرتر و شجاعتر بودند از سربازان ایرانی در برابر ترکمنها و ازبکها. تنها تفاوت اینها در این بود که کردهای کرمانج آذربایجان سنی بودند ولی کرمانجهای خراسان به مرور شیعه شده بودن. به پاس به سلامت رسیدنمان به منطقه امن و ماشینمان رفتیم توی یکی از این چادرهای سیاه گردشگری و ماهی قزل آلا سفارش دادیم و خوردیم جایتان خالی. و حرکت کردیم به سمت تهران.
@irantizement

ایرانگرد

04 Dec, 09:11


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
در نزدیکی آبشار یک کبابی بود که ماهی تازه قزل آلا کباب میکردند برای مسافران و در کنار آن یک چشمه آب سرد سردتر از آب یخچال جاری بود که هرچی ازش میخوردی سیر نمیشدی. ناهارمان رو خوردیم و آبشارمان رو گشتیم و با یکی از رانندهای لندرور که کارشان حمل مسافران تا دریاچه بود صحبت کردیم و ماشینمان رو کنار کلبه پارک کردیم و با لندرور رفتیم به سوی دریاچه .
@irantizement

ایرانگرد

04 Dec, 09:11


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
راننده لندرور که از کردهای محلی آن منطقه بودند توی مسیر به ما از دور دریاچه کوچکی را نشان داد که اسمش بنچول بود و ما تابحال اسمش را هم نشنیده بودیم و با بچه ها تصمیم گرفتیم که برگشت رو چون سرپایینی هست پیاده برگردیم و سرراهمان به این دریاچه هم سر برزنیم . رفتین به این دریاچه برایمان چه خطری به بار آورد و خدا به ما رحم کرد رو بمانین تا در ادامه سفرمان بهتون بگم
@irantizement

ایرانگرد

04 Dec, 09:11


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
خیلی وقت بود که اسم دریاچه دالانپر یا دالامپر رو می شنیدم و عکسها و فیلمهایش را میدیدم و با خودم میگفتم یک روزی اینجا رو هم میرم فتح میکنم و بلاخره آن روز فرا رسید یک روز گرم مرداد ماه به اتفاق دوستان رفتیم به این منطقه زیبا. هوا خیلی خیلی گرم و آتشین بود. ولی خبر نداشتیم که شب توی دالانپر باید لباس گرم زمستانی داشته باشی و گرنه سرمای آنجا توی شب حتما مریضتان میکند.
@irantizement

ایرانگرد

04 Dec, 09:11


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
چون دیر راه افتادیم ساعت 11 شب به دریاچه ارومیه رسیدیم و کنار دریاچه کمپ کردیم و شام خوردیم و خوابیدیم. چون شب بود چیزی ندیدیم اما صبح با صحنه قشنگی روبرو شدیم. دریاچه صورتی رنگ شده بود. از دیدن آب دریاچه که بخاطر بارشهای بهاری بالا آمده بود و رنگ آن که مثل دریاچه های لیپار چابهار و مهارلوی شیراز صورتی شده بود انسان به وجد می آمد. عکسهامون رو گرفتیم و حرکت کردیم به سوی شهر ارومیه.
@irantizement

ایرانگرد

04 Dec, 09:11


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
قبل از ورودی شهر ارومیه روستایی بود چسبیده به شهر ارومیه بنام توپراق قلعه که به ترکی یعنی قلعه خاکی است، چشمم به یک گورستان خیلی قدیمی با سنگ قبرهایش افتاد. ماشین را نگه داشتم و رفتم از سنگ قبرها که بیشتر آنها مال دوران قاجار بود و تعدادی از آنها به قبل از قاجار میرسید عکس گرفتم . این قبرستان کنار جاده بود و در کنار این گورستان بساط میوه فروشها پهن بود . از یکی از آنها پرسیدم این قبرستان مال چه زمانی هست گفت خیلی قدیمیه و الان اینجا دیگه مرده دفن نمیکنند. بهشون گفتم قدر این آثار قدیمی رو بدونین خراب نکنند یا ندزدند حیفه و باهاشون خداحافظی کردم و براهمون ادامه دادیم به سمت بازار تاناکورای ارومیه که شنیده بودیم خیلی معروفه.
@irantizement

ایرانگرد

04 Dec, 09:11


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
بازار تاناکورای ارومیه توی خیابان بالانج ابتدای جاده ارومیه به اشنویه قرار داره که بازار نسبتا بزرگیه لباسهای دست دوم و نو رو در معرض فروش گذاشته اند . بعد کلی گشت و گذار توی بازار هر کدوم از دوستان یک لباس طبیعتگردی برای خودشان پیدا کردند و خریدند منم یک بلوز نو نیم زیپ کچوا دیدم که به قیمت 350 تومان خریدم .
@irantizement

ایرانگرد

04 Dec, 09:11


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
وسایل ناهار و شام و صبحانه فردایمان را تهیه کردیم و رفتیم به سمت روستای سوله دوکل. اما هنوز پنج کیلومتری از شهر ارومیه دور نشده بودیم که به منطقه ییلاقی زیبایی رسیدیم که سدی در آن قرار داشت و دو طرف جاده پر بود از رستوران و کبابی و کافه که مردم ارومیه غروبها و روزهای تعطیل می آمدند به آنجا. عین دربند و بام تهران و شهرهای دیگر یک مرکز تفریحی و گردشگری زیبا بود.
@irantizement

ایرانگرد

04 Dec, 09:11


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
آبشار سوله دوکل یکی از زیباترین و مرتفع ترین آبشارهای ایران است که در منطقه مرگور ارومیه در دامنه ی سرسبز با چمنزارهای زیبا کوه دالانپر یا دالامپر قرار دارد.و یکی از بهترین جاذبه های گردشگری طبیعی استان آذربایجان غربی است. سوله دوکل به زبان کرد های بومی منطقه به معنی آبشار دود است. و علت این نام گذاری به دلیل برخورد شدید آب و صخرهای موجود در پیکره آبشار است.سرازیر شدن آب از این ارتفاع باعث ایجاد یک حالت دودی شده و صدای مهیبی را تولید میکند. آبشار سوله دوکل با چمن زارهای سرسبزی که در اطرافش قرار گرفته یکی از سرچشمه های رودخانه باراندوزچای می باشد.این آبشار در فاصله 60 کیلومتری جنوب غربی ارومیه قرار دارد. مسیر رسیدن به آبشار از روستای دیزج به گسیان و سپس روستای کوله بی و در انتها روستای سوله دوکل است مسیر روستاهای دیزج و گسیان و کوله بی کاملا آسفالت بوده و فقط در انتها رسیدن به آبشار کمی مسیر ناهموار است.
@irantizement

ایرانگرد

04 Dec, 09:11


سفرنامه دریاچه دالانپر یا دالامپر و آبشار سوله دوکل
#آذربایجان_غربی
#ارومیه
بعد از دیدن سد به سمت روستای سوله دوکل حرکت کردیم. این روستا آبشار خروشان و زیبایی داره و در ضمن آخرین جایی بود که ماشینهای معمولی میتونستند تا آنجا بیایند و بعد از آن باید با ماشین آفرود برویم به سمت دریاچه دالانپر.
@irantizement

ایرانگرد

01 Dec, 08:37


مسیر تهران به دشت دریاسر عسل محله شهسوار مازندران

ایرانگرد

01 Dec, 08:37


#دشت #دریاسر #عسل_محله #تنکابن (#شهسوار) #مازندران
برای رفتن به این جای زیبا سعی کنید اردیبهشت ماه هر کاری دارین بذارین کنار و حتما اینجا رو برید ببینید که خودش بهشتی است مافوق بهشتها . که اگر خدای ناکرده اون دنیا نتونستین به بهشت برید و راهتون ندادن حداقل خیالتون راحت باشه که یکبار بهشت رو دیدین
@irantizement

ایرانگرد

01 Dec, 08:37


#دشت #دریاسر #عسل_محله #تنکابن (#شهسوار) #مازندران
مسیرش از تهران تا خود عسل محله 250 کیلومتر آسفالت هست. بعد از اون یک کوهنوردی نیمه سنگین یک تا یکساعت و نیمه دارین تا خود دشت که باید به سمت بالای کوه از میان جنگل عبور کنین. کسانی هم که نمیتونند بازم نگران نباشند اونجا قاطر هست برای رساندن گردشگران تا خود دشت دریاسر.
@irantizement

ایرانگرد

01 Dec, 08:37


#دشت #دریاسر #عسل_محله #تنکابن (#شهسوار) #مازندران
شبهای اینجا سرد هست سعی کنید لباس گرم بیارین حتی توی اردیبهشت ماه . مورد دیگه اینکه رطوبتش هم زیاده اگر با خودتون هیزم بیارین بهتره، هم جنگل آسیب نمیبینه هم اینکه چوبهای اونجا مرطوب هستند و آتش زدنشون سخته. اگر صبح پاشدین دیدین جاتون خیسه نگران نباشین بخاطر رطوبت اون منطقه هست
@irantizement

ایرانگرد

01 Dec, 08:37


#دشت #دریاسر #عسل_محله #تنکابن (#شهسوار) #مازندران
@irantizement

ایرانگرد

01 Dec, 08:37


#دشت #دریاسر #عسل_محله #تنکابن (#شهسوار) #مازندران
@irantizement

ایرانگرد

01 Dec, 08:37


مسیر تهران به سلانسر رستم آباد گیلان

ایرانگرد

24 Nov, 08:08


ییلاق سلانسر رستم آباد رودبار گیلان
نکته جالب دیگر اینکه اکثر مواقع این منطقه مه آلود است و تصویر زیبایی در خاطراتتون حک میکند. البته شبهایش هم در عوض سرد و رطوبتیست بخاطر مه و شما چوب خشک پیدا نمیکنید برای آتش زدن و همه چوبها مرطوب و خیسند. گیاهان دارویی بسیاری به‌ویژه گل گاو زبان در ییلاق سلانسر یافت می‌شوند. در منطقه سلانسر یک جایی را میگفتند لشگرگاه که در پی کنجکاویهایم متوجه شدم در اینجا یک قلعه ای قرار داشته که برای قرون 7-5 قمری بوده و الان اثری از آن نمانده و فقط اسمش برجای مانده . شاید اینجا هم یکی از قلاع بیشمار اسماعیلیه بوده که در نزدیک قلعه مادر یعنی الموت قرار داشته است.
@irantizement

ایرانگرد

24 Nov, 08:08


ییلاق سلانسر رستم آباد رودبار گیلان
دوستان عزیزم توجه کنید که ییلاق سلانسر هیچ‌گونه امکانات رفاهی همچون گاز، برق و لوله‌کشی آب ندارد. البته چشمه‌ آب هست. لباس اضافی، کفش راحتی، آب آشامیدنی حتما با خودتون داشته باشین. و دیگه اینکه این منطقه بسیار بکر و پاکیزه است؛ پس لطفا و حتما کیسه زباله به‌همراه داشته باشید تا زباله‌ای از خود در منطقه باقی نگذارید. و لطفا روی گلهای منطقه راه نروید و آنها را نابود نکنید. روزی که ما رفتیم سلانسر و فردایش برمیگشتیم نیروهای انتظامی و قضایی و محیط زیست جاده رو بسته بودند و نمیگذاشتند کسی به سلانسر بره و این از شانس خوب ما بود که زودتر رفته بودیم اما هدفم از گفتن این موضوع این بود که اگر ما گردشگران طبیعت آنجا را کثیف نمیکردیم و توی دشت ها روی گلهای قدم نمیگذاشتیم و آنها را نابود نمیکردیم نیروی انتظامی و قضایی و محیط زیست هم به ما کاری نداشتند. اگر شب در سلانسر کمپ میکنید حتما چراغ قوه، کیسه خواب، چادر مسافرتی، خوراکی و هیزم به‌همراه داشته باشید. رطوبت هوای آنجا بالاست و در منطقه چوب خشک برای آتش زدن پیدا نمیشود.
@irantizement

ایرانگرد

24 Nov, 08:08


ییلاق سلانسر رستم آباد رودبار گیلان
سِلانسَر، یکی از ییلاقات بسیار زیبا و مناطق مهم گردشگری در جنوب گیلان است که در فاصله‌ی 15 کیلومتری غرب شهر «رستم‌آباد» واقع شده است.ارتفاع «سلانسر» از سطح تراز دریا حدود ۱۲۰۰ تا ۱۴۵۰ متر است. سِل در گویش محلّی، به معنای «آبگیر» و «مرداب» است و نام «سلانسر» (سِل + ان + سَر) به منطقه‌ای اشاره دارد که در گذشته، مُشرف به تعدادی آبگیر بوده است.
@irantizement

ایرانگرد

24 Nov, 08:08


ییلاق سلانسر رستم آباد رودبار گیلان
مسافت تهران تا ییلاق سلانسر بدین گونه است که از تهران تا رودبار 260 کیلومتر و تا رستم آباد 280 کیلومتر و 15 کیلومتر هم از رستم آباد تا ییلاق مسافت دارد . مسیر 15 کیلموتری سربالایی و جاده باریک است و در انتهایش چند کیلومتری حدود کمتر از 5 کیلومتر آن خاکی است اما آنقدر این مسیر زیباست که شما هیچ احساس نمیکنید که کی این 15 کیلومتر را طی کردید و با هر ماشینی حتی پراید میتوانید این مسیر را بروید. آب و هوای منطقه سلانسر سرد و کوهستانیست و بهتر است در ایام اردیبهشت تا شهریور به این مکان بیایید. در بقیه ایام سرد و برفی است. بهترین فصل سفر به این منطقه هم اردیبهشت است که گلها در آمده اند و منطقه سرتاسر بنفش است. در ضمن قله درفک بلندترین قله گیلان را هم در روبرو میتوانید ببینید.
@irantizement

ایرانگرد

19 Nov, 08:46


آب گرم و روستای دلیر و روستای الیت زیبا
چشمه آبگرم دلیر در روستای دلیر از توابع بخش مرزن آباد در شهرستان چالوس استان مازندران قرار دارد. آب گرم دلیر در فاصله حدود 175 کیلومتری تهران و 15 کیلومتری مرزن آباد و 65 کیلومتری چالوس قرار دارد.آب این چشمه دارای خاصیت درمانی است و برای درمان بیماری‌های پوستی، روماتیسم و بیماری‌های مفصلی استفاده می‌شود. ورودی آب گرم دلیر هزینه ندارد و رایگان است و امکانات خاصی در اطراف آن نیست چراکه کاملا طبیعی و بکر در دل طبیعت قرار گرفته است.
@irantizement

ایرانگرد

19 Nov, 08:46


آب گرم و روستای دلیر و روستای الیت زیبا
البته دوستان نمیخوام ناامیدتان کنم وقتی که ما رفتیم دیدیم دوتا حوضچه کوچک هست یکی برای خانمها و یکی برای آقایون ، آبش سرد و کم تا یکم بالاتر از مچ یایتان و گلی و کثیف که آدم رغبت نمیکرد برود داخل آب و ما که با مایو و حوله آمده بودیم با دیدن این صحنه حالمان بد شد و برگشتیم . حالا خود دانید اگر دوست دارین برین
@irantizement

ایرانگرد

19 Nov, 08:46


آب گرم و روستای دلیر و روستای الیت زیبا
اما آن چیزی که خیلی بهتر از این آب به اصطلاح گرم گل آلود دیدیم روستای زیبای الیت بود که قبل از روستای دلیر قرار داشت با منظره و طبیعت بسیار زیبا. روستای الیت یکی از روستاهای زیبا و تاریخی ایران است که در فاصله حدود 10 کیلومتری آب گرم دلیر قرار دارد. این روستا دارای بافتی تاریخی و سنتی است و خانه‌های آن با معماری کاه‌گلی ساخته شده‌اند. من تا قبل از رفتن به این روستا الیت رو با سوپهای آماده قارچ و مرغ الیت میشناختم نگو که احتمالا نامش رو از این روستا گرفته
@irantizement

ایرانگرد

19 Nov, 08:46


آب گرم و روستای دلیر و روستای الیت زیبا
در تپه بالادست روستای الیت یک چمن زار وسیعی قرار داره که جان میده برای کمپ کردن و شب مانی. در کنار این چمن زار یک پرتگاه بسیار عمیقی است که شیب زیادی داره و در انتهای دره رودخانه خروشانی است که بهشت دره نوردان است.
@irantizement

ایرانگرد

19 Nov, 08:46


آب گرم و روستای دلیر و روستای الیت زیبا
این هم چشمه آبگرم شلوغ و کثیف دلیر که با آنچه ما توی اینترنت خواندیم و عکسهاشو دیدیم فرق داشت. همیشه وقتی جایی توی اینترنت معرفی میشه همچین بلایی سرش میاد.
@irantizement

ایرانگرد

18 Nov, 07:32


آبشار و دره کلوگان
دشت زیبای کلوگان مخصوصا در ایام بهار خیلی زیبا و با شکوه و پر از گلها و گیاهان وحشی است. فاصله تهران تا کلوگان 40 و تا امامه 50 کیلومتر است و برای رسیدن به این آبشار باید وارد جاده تهران به سمت لواسان و بعد اوشان فشم بشوید.
@irantizement

ایرانگرد

13 Nov, 09:13


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
دریاچه وان
ما در جای جای نوشته ها و کتابها و مقالات میخوانیم که تیسفون پایتخت ایرانی در عراق است و نسا پایتخت ایرانی در کشور ترکمنستان است ولی در هیچ کجا ذکری به میان نمی آید که دیار بکر هم پایتخت ایرانی بوده که در ترکیه است.
@irantizement

ایرانگرد

13 Nov, 09:13


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
دریاچه وان
صبح ساعت 7 رسیدم به شهر وان . این دریاچه وسعتش خیلی بزرگه. از 90 کیلومتری مانده به شهر وان مسیرمان از کنار این دریاچه بود. و چه زمینهای حاصلخیزی که همشان کشت شده بودند و بهترین محصولات را میدادند. اگر کمی از تاریخ برایتان بگویم نمیرویم به خیلی دور 2500 سال پیش زمان کوروش بزرگ و داریوش بزرگ که علاوه بر ترکیه تا یونان و مرز بلغارستان در دست سلسله هخامنشیان بود، کافیه برگردیم به حدود 600 سال قبل در دوره پادشاهی قره قویونلوها (گوسفند سیاه داران) و آق قویونلوها (گوسفند سفید داران) این منطقه یعنی وان تا بالای آن یعنی ارزروم و ارزنجان تا قسمتهای غرب آن یعنی آمد و دیاربکر زادگاه این دو پادشاهی ایران بودند و این دو سلسله از این منطقه ظهور کردند، اوزون حسن بزرگترین پادشاه ایرانی آق قویونلو پایتخت اول او در دیاربکر بود و بعد پایتخت را به تبریز منتقل کرد. ولی متاسفانه در جنگهای با عثمانی کم کم این مناطق از چنگ ایران در آمدند.
@irantizement

ایرانگرد

13 Nov, 09:13


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
دریاچه وان
داشتم میگفتم که ما ایرانیها شهر وان را به این عظمت و بزرگی رساندیم چرا که ارزانترین سفر خارجی برای ایرانیان همین شهر وان هست که حدود 90 کیلومتر با مرز ایران فاصله دارد و میتوانید با ماشین شخصی موتور دوچرخه و حتی پیاده بیایین به این شهر . چون اینجا آزاد هست و کاباره و مشروبات هم براه است همه دوستداران آزادی می آیند به این شهر . زمانی که من توی وان بودم تعطیلات اربعین بود و در ایران چند روز تعطیلی بود و شهر وان پر شده بود از ایرانیان، طوریکه توی خیابانهای وان فقط ایرانی میدیدی و فارسی میشنیدی.
@irantizement

ایرانگرد

13 Nov, 09:13


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
دریاچه وان
شب با دوستان در پارک اسکله سی وان لب ساحل شام خوردیم و هوا گرم بود و میترسیدیم که ماموران پارک به ما گیر بدن که چادر برپا نکنیم بدون برپا کردن چادر رفتیم توی کیسه خوابهایمان و به ستارگان نگاه کردیم تا خوابمان برد . صبح فردا با خوردن صبحانه از دوستان جدا شدم و با ون خودم را رساندم به مرز رازی . اما اگر از اول داستان با من بوده باشید یادتان می آید که من ماشینم را در مرز بازرگان گذاشته بودم و نگو که فاصله مرز رازی تا مرز بازرگان 250 کیلومتر هست و من مجبور شدم سه تا ماشین شخصی سوار بشوم تا خودم را به مرز بازرگان برسانم و ماشینم را بردارم. شب دوباره در پارک شاه گلی تبریز کمپ کردم و فردای آنروز صبح حرکت کردم و تا غروب رسیدم به تهران.
@irantizement

ایرانگرد

13 Nov, 09:13


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
دریاچه وان
من منتظر دوستانم بودم که با موتور میخواستند بیایند وان و ترکیه گردی کنند و چون قرار بود شب برسند و من وقت زیادی داشتم کامل با پای پیاد شهر وان را گشتم. به بازار آن سر زدم و جاهای دیدنیش را و متوجه شدم که ما ایرانی ها شهر وان را مشهورش کردیم وگرنه شهر وان یک شهر کوچکی بیش نبود که چیز خاصی نداشت بجز دریاچه آن که تونسته بودند آنرا خوب نگه دارند ولی ما دریاچه ارومیه را با دستان خودمان کشتیم. در این منطقه جغرافیایی کره زمین، سه دریاچه تاریخی و مهم قرار دارد اولی ارومیه ایران دومی وان ترکیه و سومی سوان ارمنستان. حال دو خواهر خوب است اما حال خواهر ایرانیشان بسیار بد و رو به احتضار است. بگذریم . این مناطق ترکیه جمعیت کردهای کرمانج آن خیلی زیاد هست و بیشتر شما صحبت کردی میشنوید در کوچه و خیابانهای وان . دولت ترکیه خیلی میخواهد کردها را هم ترکیزه کند اما نمیتواند و همین امسال هم که نمایندگانی از کردها برای مجلس رای آورده بودن که ترکیه میخواست آنها را رد کند و بجایشان از ترکها بگذارد که کردهای انها شورش کردند و شهر وان را به آتش کشیدند و در خیابانها ریختند.
@irantizement

ایرانگرد

11 Nov, 10:26


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
دریاچه اوزون گل
یکی از معروفترین جاهای دیدنی ترابزون دریاچه اوزون گل هست . اوزون به ترکی یعنی دراز مثل ماهی اوزون برون که بمعنی دماغ دراز هست یا اوزون حسن یکی از شاهان آق قویونلو که بمعنی حسن دراز هست. . گل هم در ترکی یعنی چشمه و دریاچه کوچک. پس نتیجه میگیریم که اوزون گل یعنی دریاچه دراز. همینطور که به شکلش هم نگاه کنید میبینید که دراز هست این دریاچه.
@irantizement

ایرانگرد

11 Nov, 10:26


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
دریاچه اوزون گل
این دریاچه زیبا در میان کوهها در ارتفاع قرار دارد و مسیر جنگلی آن آدم رو یاد ارتفاعات گیلان و مازندران میندازه. اونجا پر بودن از عربهای سوریه ای که در جنگ داخلی سوریه به ترکیه آمده بودند و در آنجا ساکن شده و مشغول به کار در زمینه گردشگری بودن مثل کافه و رستوران و چای و قهوه عربی و غذاهای عربی.
@irantizement

ایرانگرد

11 Nov, 10:26


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
دریاچه اوزون گل

@irantizement

ایرانگرد

11 Nov, 10:26


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
دریاچه اوزون گل
بعد از دو روز گشت و گذار در ترابزون و دیدن مهمترین دریاچه آن بلیت اتوبوس گرفتم به مقصد وان که آنهم 1000 لیر یعنی یک میلیون و هشتصد هزار تومان شد و شب حرکت کردم و صبح ساعت 7 صبح رسیدم به وان و تصمیم گرفتم دو روز هم توی وان بمانم
@irantizement

ایرانگرد

28 Oct, 11:03


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
درود بر دوستان گرامی. همیشه دلم میخواست دریای سیاه را ببینم چرا که توی سفرنامه های خارجیان که به ایران می آمدند از این دریا به بدی و وحشتناکی زیادی نام میبردند که سالیانه هزاران کشتی و آدم را در میان طوفانهای سهمگینش از بین میبرد . شاید اگر یک تیم غواصی ماهر تشکیل بشه و بره ته این دریا هزاران کشتی و چیزهای تاریخی و عتیقه پیدا کنند و کلی تاریخ رو که در قعر آبها مدفون شده اند را با خودشون به بالا بیارند. یکی از مسافرانی که از این مسیر به سمت ایران آمد شاردن بود که در زمان شاه عباس دوم و شاه سلیمان صفوی با هزاران خطر از این دریا عبور کرد و به گرجستان رسید و بعد ارمنستان و در نهایت ایران . البته آنزمان گرجستان و ارمنستان خاک ایران بود و وقتی که وارد گرجستان شد خدایش را شکر کرد که به سلامت وارد ایران شده است. و من با خواندن سفرنامه این شخص تصمیم گرفتم که حتما برم و این دریای خشمگین رو ببینم.
@irantizement

ایرانگرد

28 Oct, 11:03


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
پس بهمین خاطر تصمیم گرفتم به مهمترین شهر ساحلی این دریا در خاک ترکیه برم که اسمش ترابزون است. وجه تسمیه شهر ترابزون از ریشه یونانی و به معنای «مانند میز» است، البته در چند جای دیگر هم دیدم که نوشته بودند که بمعنی جدول هست. دلیل این نامگذاری تپه‌ای در مرکز شهر ترابزون است که به مانند یک میز به نظر می‌رسد. در دوران باستان حتی روی سکه‌هایی که در این منطقه ضرب می‌شده است، تصویر یک میز بوده است.این شهر بندری به سبب نزدیکی به دریای سیاه، یکی از شهرهایی بود که اقوام یونانی در آن ساکن شدند. براساس متون یونانی، این شهر در سال ۷۵۰ پیش از میلاد پایه‌گذاری شد. این شهر از دیرباز نقش یک بندر تجاری در مسیر بنادر دریای سیاه را داشته است. این شهر در دوره هخامنشی تحت تسلط هخامنشیان بود و ستایش خدای میترا، میراث حضور ایرانیان در این منطقه است. سپس ترابزون تحت فرمانروایی امپراتوری روم قرار گرفت و دوره‌ای هم یک امپراتوری مستقل را تجربه کرد. اما عثمانیان بعدها این شهر را ضمیمه امپراتوری خود کردند.
@irantizement

ایرانگرد

28 Oct, 11:03


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
بعد از همه این مقدمه چینی باید بگم که با رخش نازنینم عصر از تهران حرکت کردیم و ساعت 11 شب به تبریز رسیدیم چون تهران تا مرز بازرگان حدود 900 کیلومتر است و خسته کننده و دیگه نمیتونستیم ادامه بدیم و اصلا دلیلی هم نمیدونستیم که حتما باید خودمان رو برسونیم به بازرگان، توی تبریز رفتیم پارک شاه گلی یا همان ایل گلی و کمپ کردیم و بعد از خوردن مختصر شامی خوابیدیم و صبح راه افتادیم به سمت مرز بازرگان که هنوز حدود 300 کیلومتر راه مانده بود. توی مرز ماشینم رو گذاشتم توی پارکینگ شهرداری که روزی 60 تومان میگرفت و تاکسی سوارشدیم که نفری ده تومان میگرفت و رفتیم به سمت گیت خروجی مرز که بالای تپه قرار دارد و مسیرش کمی برای پیاده رفتن هم طولانیه و هم سربالایی هست و خسته کننده آنهم اگر مثل ما کوله داشته باشی که بدتر و در ضمن ماشینهای عمومی رو هم نمیزارند که تا اون بالا برن مگر اینکه کاپوتاژ کرده باشی و میخوایی خارج بشی از ایران .
@irantizement

ایرانگرد

28 Oct, 11:03


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
از مرز گذشتیم و اونطرف مرز ونهای ترک به مقصد دوغوبایزید منتظر مسافران بودند که نفری حدود 40 لیر میگرفتند( حدود 70-80 هزارتومان). این رو هم یادم رفت بگم که هر نفر میتونه سه بسته سیگار کنت 8 آبی هم با خودش ببره که ما بردیم. توی ایران یک میلیون و هشتصد خریدیم و پشت مرز فروختیم سه میلیون و ششصد و نزدیک دومیلیون سود کردیم و تونستیم کمی از هزینه سفرمان را مثل عوارض خروج از کشور را که به نامردی از مسافران میگیرند را جبران کنیم.و اما اطلاعاتی هم در مورد این شهر بدم خدمتتان. دُغوبایَزید در شرق ترکیه نزدیک به مرز ایران در ۱۵ کیلومتری جنوب باختری کوه آرارات، ۳۵ کیلومتری مرز ایران قرار دارد و اکثریت مردم این شهر را کردها تشکیل می دهند. شهر دغوبایزید در قدیم به خاطر نزدیکی آن به مرز ایران از اهمیت بیشتری برخوردار بود. این منطقه از زمان پادشاهی اورارتو (۲۷۰۰ سال پیش) مسکونی بوده و پیش از روزگار عثمانی با نام ارمنی خود, دارویْنْک نامیده می‌شد.
@irantizement

ایرانگرد

28 Oct, 11:03


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
در سدهٔ چهارم میلادی این منطقه صحنه کشمکش میان ساسانیان و خاندان ارمنی باگراتونی بود و شاهان باگراتونی دژ داروینک را بازسازی کردند. در روزگاران بعد این شهر به دست ایرانیان، رومی‌ها، اعراب و بیزانسی‌ها تسخیر شد و به عنوان لشکرگاهی برای ادامه لشکرکشی بر فراز کوه‌ها به‌شمار می‌آمد. مردمان ترک‌زبان برای نخستین بار در سال ۱۰۶۴ میلادی به منطقه وارد شدند و پس از آن‌ها مغول‌ها به منطقه آمدند. دژ داروینک در جریان درگیری‌ها بارها ویران و بازسازی شد که یکی از این بازسازی‌ها در سال ۱۳۷۴ میلادی توسط جنگ‌سالار ترک، شهزاده بایزید جلایری صورت گرفت. بعدها در سدهٔ شانزدهم نام خود شهر نیز به بایزید تغییر یافت. این شهر در سال ۱۵۱۴ به دست عثمانیان افتاد و سرای اسحاق‌پاشا از بناهای یادگار این دوره است.
@irantizement

ایرانگرد

28 Oct, 11:03


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
این شهر در سال‌های ۱۸۲۱–۱۸۲۲ شاهد جنگ میان عثمانی و ایران بود و در سال ۱۸۵۶ مورد یورش روس‌ها قرار گرفت. بایزید در این جنگ‌ها به تصرف روسیه درآمد و بعداً با واپس‌نشینی روس‌ها جمعیت ارمنی آن نیز شهر را ترک کرده و به ارمنستان کوچیدند. آن‌ها در نزدیکی دریاچه سوان روستای بایزید نو (گاوار امروزی) را بنا نهادند. شهر بایزید که در اصلیت خود شهری ارمنی بود توسط ارتش ترکیه ویران شد و در سال ۱۹۳۰ کردها در آن جای گرفتند. در جریان جنگ جهانی یکم، نسل‌کشی ارمنی‌ها و جنگ استقلال ترکیه این شهر با ویرانی‌های بیشتری روبه‌رو شد و در دههٔ ۱۹۳۰ شهر جدیدی در کنار آن ساخته شد که دغوبایزید (به معنی بایزید شرقی) نامیده شد.
@irantizement

ایرانگرد

28 Oct, 11:03


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)
توی شهر دوغوبایزید رفتیم ترمینال و بلیت اتوبوس گرفتیم برای ترابزون که شد هزار لیر که با پول ما میشد یک میلیون هشتصد هزار تومان. غروب حرکت کردیم و ساعت یک نیمه شب رسیدیم ترمینال و در نزدیکی ترمینال لب ساحل پارک بزرگی هست بنام فروم که به توصیه یکی از دوستانم بنام میلاد اونجا رفتیم و کمپ کردیم و خوابیدیم. این پارک تمام کمپرها میامدند اونجا و کمپ میکردند. اگر شما هم خواستین برین ترابزون و کمپ کنید حتما برین پارک فروم ترابزون. فردای آنروز از توی کوچسرفینگ همراهم یک هاست پیدا کردند که بنام نورالله بود و پسر بسیار خونگرم و مهمان نوازی بودند و ما رفتیم خانه ایشان که در منطقه وکفی کفیر حدود 20 کیلومتری غرب ترابزون بود و دو روز مهمان ایشان بودیم.
@irantizement

ایرانگرد

28 Oct, 11:03


سفرنامه ترکیه (ترابزون و دریای سیاه)

@irantizement

ایرانگرد

28 Oct, 05:32


عشق به کوروش بزرگ پیر و جوان نمیشناسد .
بمناسبت هفتم آبان روز کوروش بزرگ

ایرانگرد

22 Oct, 09:02


سفرنامه ارمنستان
یکی دیگر از جاهای دیدنی ارمنستان دره گلها هست که تلکابین هم داره و دقیقا وقتی اونجا میرید بیاد نمک آبرود خودمون می افتین.فقط فرقش اینکه که متاسفانه ارمنستان اصلا دریا نداره که مثل نمک آبرود ویو دریا رو ببینین.
@irantizement

ایرانگرد

22 Oct, 09:02


سفرنامه ارمنستان
مسیر بعدیمان بعد از دره گلها دریاچه سوان است که در حدود 60 کیلومتری شمال شرقی ایروان بسمت دلیجان (دلیجان ارمنستان نه دلیجان خودمان) و مرز گرجستان قرار دارد. دریاچهٔ سوان در استان گغارکونیک قرار دارد. این دریاچه بزرگ‌ترین دریاچهٔ قفقاز و از بزرگ‌ترین دریاچه‌های کوهستانی آب شیرین در جهان است. نام سوان از ریشهٔ اورارتویی سیونا و به معنی «سرزمین دریاچه‌ها» گرفته شده‌است. حدود ۳۶ جویبار به این دریاچه می‌ریزند و تنها رودخانه‌ای که از سوان سرچشمه می‌گیرد رود هِرازدان است.
@irantizement

ایرانگرد

22 Oct, 09:02


سفرنامه ارمنستان
منطقه اسپانداریان استان سیونیک ارمنستان و دریاچه زیبای آن
@irantizement

ایرانگرد

15 Oct, 08:46


سفرنامه ارمنستان
شهر اچمیادزین که تا پیش از سال ۱۹۴۵ به نام ولاش‌آباد (به ارمنی: واغارشاپات) معروف بود به دست ولاش‌شاه (واغارشاک شاه از دودمان ایرانی پارتی) (۱۴۰ - ۱۱۷) در محل باستانی واردکِساوان بنیاد شد. رومی‌ها پس از ویران ساختن آرتاشات در سال ۱۶۳ پایتخت ارمنستان را به ولاش‌آباد منتقل کردند. پس از اینکه در سال ۳۰۱، مسیحیت به این منطقه آمد، تیرداد سوم دژ وِلاش‌آباد را ویران کرد و به‌جای آن کلیسای جامع اچمیادزین مقدس را بنا کرد. پس از اعلام شدن مسیحیت به‌عنوان دین رسمی در ارمنستان، در سال ۳۰۱ وِلاش‌آباد یا همان اچمیادزینِ بعدی، به عنوان مرکز دینی این کشور برگزیده شد.
@irantizement

ایرانگرد

15 Oct, 08:46


سفرنامه ارمنستان
در سال ۱۸۰۴ ، سپاه ایران به سرداری عباس میرزا ولیعهد، نیروهای روسیه را در نزدیکی «سه‌کلیسا» (اچمیادزین)، شکست داد. روس‌ها به دنبال این شکست، دست به محاصره شهر و قلعه ایروان زدند. اما سپاه ایران و مردم شهر در برابر این حصر پایداری کردند. در نتیجه با وجود گلوله‌باران شدید، روس‌ها موفق به گشودن دژ ایروان نشدند. سرانجام و به دنبال شکست و ناکامی در همه جبهه‌ها، ژنرال سی‌سیانوف در نوامبر ۱۸۰۴ (آبان ماه ۱۱۸۳)، دستور عقب‌نشینی را برای نیروهای روسی صادر کرد. بدین‌سان روس‌ها، کمابیش به پشت مرزهای خود عقب نشستند.
@irantizement

ایرانگرد

15 Oct, 08:46


سفرنامه ارمنستان
کلیسای جامع اچمیازین(واغارشاپات)
کلیسای اچمیازین( به معنای ظهور تک فرزند) در شهر اچمیازین در غرب شهر ایروان قرار دارد. محل این کلیسا رو گریگور روشنگر که از بزرگان ارامنه و مسیحیت بود در خواب میبیند، او خواب میبیند که شخص با ابهتی که گمان میکند عیسی مسیح بوده با چکش طلا بر نقطه ای از زمین میکوبد که محل ساخت کلیسا میشود. در نهایت کلیسای اچمیازین در سال ۳۰۳ میلادی ساخته میشود و مقبره مقدس گریگور هم بعدها در همین کلیسا بنا میشود. این شهر که نام قدیمی آن واغارشاپات بوده در گذشته مرکز مذهبی ارمنستان و پایتخت آن هم بوده است. این کلیسا در طول تاریخ چندین بار مورد حمله قرار گرفته تخریب شده و دوباره بازسازی شده است. معماری کلیسا متاثر از معماری روسی و کلاسیک است.
@irantizement

ایرانگرد

15 Oct, 08:46


سفرنامه ارمنستان
اِچمیادزین (یا اجمیاتزین) با نام رسمی واغارشاپات (Վաղարշապատ) (ولاش‌آباد)، نام یک شهر و همچنین یک مکان مقدس در کشور ارمنستان است. اچمیادزین در زمانی که بخشی از ایران بود سه‌کلیسا و اوچ‌کلیسا نامیده می‌شد.
آستان قدس اچمیادزین (در ارمنی Էջմիածին) که در استان آرماویر، ارمنستان واقع شده، مرکز کلیسایی ارمنیان و مکانی بسیار مقدس برای مردم این کشور است. جاثلیق کل ارامنه در این شهر زندگی می‌کند و کلیسای اچمیادزین در آنجا قرار دارد.
@irantizement

ایرانگرد

15 Oct, 08:46


سفرنامه ارمنستان
کلیسای اچمیادزین ارمنستان، همانطور که از نام آن پیداست در شهری به نام اچمیادزین قرار گرفته است. برخی از افراد محلی شهر اچمیادزین را با نام واغارشاپات و کلیسای اچمیادزین را با نام کلیسای واغارشاپ میشناسند. برای رسیدن به اچمیادزین کافی است تا از ایروان 10 کیلومتر به سمت غرب حرکت کنید. این شهر در مقایسه با ایروان کوچک تر است؛ با این حال اچمیادزین چهارمین شهر بزرگ ارمنستان است.
@irantizement

ایرانگرد

13 Oct, 10:16


سفرنامه ارمنستان
مجسمه مادر ایروان ارمنستان
برای رسیدن به این مجسمه ابتدا به میدان جمهوری بروید و پیاده و گردشکنان از خیابان معروف و شیکی میگذرید، ابتدا کاخ اپرا رو میبینید و بعد هزار پله یا کاسکاد و بالای کاسکاد ابتدا بنای یادبود شوروی را میبینید و بعد از اتوبان رد شده وارد پارک پیروزی میشوید و در انتهای پارک مجسمه غول پیکر مادر ارمنستان را خواهید دید که در زیر آن موزه نظامی ارمنستان قرار دارد.
@irantizement

ایرانگرد

13 Oct, 10:16


سفرنامه ارمنستان
«مام ارمنستان» (Mother Armenia monument) در سال ۱۹۶۷ میلادی بر فراز شهر ایروان در پارک پیروزی ساخته شده ‌است. این مجسمه به‌عنوان یادمانی از پیروزی در جنگ جهانی دوم، جایگزین تندیس ژوزف استالین شد که پیش‌تر در این پارک قرار داشت. این مجسمه ۲۲ متری روی ستون بلندی از سنگ بازالت جای گرفته است که ارتفاع آن درمجموع به ۵۱ متر می‌رسد. مجسمه مام ارمنستان با شمشیری در دست، مانند محافظی برای کشور به نظر می‌رسد. فقط وقتی از نزدیک از این مجسمه را ببینید، می‌توانید شکوه و عظمت آن را درک کنید.
@irantizement

ایرانگرد

09 Oct, 10:34


سفرنامه ارمنستان
کلیسای سنت گریگوری ایروان
همانطور که از نام این کلیسا پیداست سازنده آن گریگور نام داشت. گریگور شخصی مقدس بود که در بین سالهای ۲۳۹ تا ۲۵۷ میلادی در کاپادوکیا دیده به جهان گشود. خاندان گریگور افرادی ثروتمند و با نفوذ بودند اما توسط بستگان خسرو به قتل رسیدند. گریگور توسط پرستار خود جان سالم به در برده و تنها بازمانده طایفه خود شد. پس از بازگشت، گریگور به عنوان یکی از مقامات در ارمنستان منصوب شد. در آن زمان بود که وی از بت پرستی امتناع کرده و در مقابل بت پرستان ارمنستان قد علم کرد. سپس مورد شکنجه های متعددی قرار گرفت و ۱۳ سال در حبس زندگی کرد. شاه وقت بیمار شده و شاه دخت اظهار داشت که گریگور می تواند وی را مداوا کند و گریگور تمام سعی خود برای درمان و همچنین تغییر دین پادشاه انجام داد. سپس شاه به دین ارمنی گروید و باعث ساخت کلیسای سنت گریگور شد.
@irantizement