معلم پژوهنده

@intrnship


@learner1403 :ارتباط با ادمین ::

معلم پژوهنده

21 Oct, 06:44


"اگر دانش‌آموزان امروز را همان‌گونه که دیروز آموزش دادیم، آموزش دهیم، فردای آن‌ها را ازشان می‌دزدیم."
جان دیویی

کانال معلم پژوهنده
@intrnship

معلم پژوهنده

19 Oct, 06:29


گفتگو : دکتر زهرا گویا استاد آموزش ریاضی دانشگاه شهید بهشتی و سردبیر مجله رشد آموزش ریاضی

کانال معلم پژوهنده
@intrnship

معلم پژوهنده

15 Oct, 15:50


📝 پژوهش روایی چیست؟

📌 پژوهش روایی یا روایت پژوهی از آن عبارت‌هایی‌ست که سر زبان‌ها افتاده اما شاید کمتر کسی معنای دقیق آن را بداند. آنچه این شاخه‌ی پژوهشی را متمایز می‌کند این است که از روایت برای درک معانی چندبعدیِ جامعه، فرهنگ، رفتار انسانی و زندگی مدد می‌گیرد. مسئله مهم در پژوهش روایی، توجه به این نکته است که دانش تافته جدابافته‌ای از بقیه فرهنگ بشری نیست بلکه در دل آن شکل می‌گیرد و مبتنی بر انسجام روایی‌ست. برای تحلیل تجربه‌های انسانی باید به یاد داشت که فهم آدمی از خود و از زندگی فقط در قالب روایت ممکن است. انسان از گذشته با قصه‌ سروکار داشته، با کمک روایت به دنیایش معنا بخشیده و با دیگران ارتباط برقرار کرده است. اما ظهور روش‌شناسی روایی در تحقیقات علوم اجتماعی پدیده‌ای نسبتاً جدید است.
-------
در کم و کیف حرفه معلمی نیز روایت ها و پژوهش روایی نقشی بسیار پر رنگ دارد. با روایت پژوهی در این حرفه تلاش می شود تا از مضمون روایت ها و تجربه های زیسته معلمی رمز گشایی شود و از آنها در جهت بهبود این حرفه استفاده شود .

برای اطلاع بیشتر در این زمینه مراجعه به کتاب روایت پژوهی در حرفه معلمی ( اصول ، مبانی و چارچوب عمل ) مولف دکتر رضا ساکی ، نشر دانش بان توصیه می شود.
@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

15 Oct, 09:36


سرویس مدرسه ابتکاری در یکی از مدارس چین!
@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

09 Oct, 19:26


جبار عسگرزاده ملقب به جبار باغچه‌بان (۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴، ایروان – ۴ آذر ۱۳۴۵، تهران) بنیان‌گذار نخستین کودکستان در شهرستان مرند و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در تبریز بود. او همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران بود.
@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

04 Oct, 18:51


روز جهانی معلم مبار‌ک باد
@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

25 Sep, 12:07


مدارس اثربخش(effective schools)

مفهوم مدارس اثربخش در برگیرنده جنبشی است که می خواهد مدارس را در خدمت دانش آموزان و اهداف آموزشی قرار دهد. در مدرسه اثربخش فرصت‌های برابر آموزشی فراهم است و همه دانش آموزان می توانند تجربه یک یادگیری در حد تسلط (mastery of learning) را داشته باشند . این مدارس براساس مجموعه ای از پژوهش ها دارای مشخصات زیر هستند:

۱)محیط کلاس درس مثبت و احساس امنیت:
محیط کلاس مثبت یکی از جنبه های بسیار مهم یک مدرسه موثر است. اگر دانش آموزی در کلاس درس احساس امنیت یا راحتی نداشته باشد، نمی تواند بر آنچه که تدریس می شود تمرکز کند.

۲)داشتن رهبران آموزشی واجد شرایط :
مدارس بیش از مدیران به رهبران آموزشی واجد شرایط نیاز دارند . به کسانی که الهام بخشند ، فهم درستی از تعلیم و تربیت ، اموزش و یادگیری دارند و می توانند شرایط را به نفع نیازهای دانش آموزان تغییر دهند.

۳) اهداف و انتظارات بالایی از دانش آموزان وجود دارد . دانش آموزان باید در مدرسه نسبت به توانمندی‌های خود در سطح عالی باور پیدا کنند. انتظارات بالا باعث توجه دانش آموز به ظرفیت‌های خود می شود.

۴) به دانش‌آموزان نه تنها باید آموزشهای آکادمیک داد، بلکه مهارت‌های زندگی نیز آموزش داده شود.

۵ )ارتباط منظم و موثر با اولیا و جامعه پیرامون: بدون ارتباط موثر با اولیا مدارس نمی توانند اهداف آموزشی را محقق سازند. همچنین ارتباط با جامعه پیرامون همواره به پیشرفت مدارس کمک کرده است.
۶ )برخورداری از معلمانی فکور و یادگیرنده:
معلمانی که می دانند بیش از آنچه که یاد می دهند باید یاد بگیرند . آنها بعنوان معلمان پژوهنده ایفای نقش می کنند.
@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

23 Sep, 15:18


😘 نخستین بوسه 😍

✍️✏️دکتر سهراب صادقی
فوق تخصص مغز و اعصاب

📚اولین بار که پایم به مدرسه باز شد، کمتر از شش سال سن داشتم و جثه‌ام خرد بود.
مأمور سپاه‌بهداشت به مادرم گفت: "این بچه سوء تغذیه دارد".
هیچ‌وقت نفهمیدم چرا مادرم آن جمله را تا مدتها برای دیگران نقل می‌کرد.
آن‌وقتها مهدکودک و پیش‌دبستانی در روستا نبود و دانش‌آموزان غیررسمی به نام "مستمع آزاد" در کلاس اول می‌نشستند.

❇️جایم آخرکلاس و هم نیمکتی‌ام "سکینه"؛ دختری از فامیل پدری‌ام و همسایه دیوار به دیوارمان بود که جثه‌ای درشت و حرکاتی کُـند داشت.
بعدها فهمیدم که محصول زایمانی سخت و مبتلای "فلج مغزی" بوده است.
هر دوتایمان به حسابِ آموزگار و دانش‌آموزان دیگر نمی‌آمدیم و سرمان به‌کار خودمان بود.
کار من این بود که دست سکینه را بگیرم تا بتواند حروف را به‌سختی بر کاغذ بنویسد.
شبها با مادرم به‌خانه آنها می‌رفتیم.
مادر او و مادر من در کنار چاله‌ای پر از آتش مرکبات، قلیان می‌کشیدند و ما، در گوشه‌ای به درس ومشقمان مشغول می‌شدیم.
در اتاقی با دیوارهای خشتی، سقفی چوبی و دوداندود و دری ساخته شده از حلبی و چوب که اغلب اوقات گوساله یا بزغاله‌ای هم در گوشه دیگر آن همزیست اهالی خانه بود و خوراکمان سیب‌زمینی آب پز؛ سیمای
"فقر مطلق" !
🌾پاییز به آخر نرسیده؛ سکینه، خزان شد.کالبد بی‌جانش را پیچیده در پتو بر تخته گذاشتند. قدّش بلندتر شده بود.
گرگ‌ و میش یکی از آخرین غروب‌های آذرماه بود و این بیخودترین نامی است که بر این ماه سرد و بی"آذر" گذاشته‌اند.
در پیش چشمان وحشت‌زده و مغموم من و در میان شیون و ضجه‌های جانخراش زنانی که صورتشان را به ناخن خراشیده بودند، مردان دِه، تخته را بر دوش گذاشتند و بردند تا او را در "جوار خفتگان بی آزار" به خاک بسپارند.
سکینه که رفت من هم دل و دماغی برایم نماند؛ مدرسه را رها کردم.
📚سال بعد که به سنّ مدرسه رسیدم، هنوز جثه‌ام ریز بود.
با این تصور که هنوز "مستمع آزاد" هستم، من را بر روی نیمکت آخر کلاس نشاندند.

📚آموزگارمان خانم معلّمی بود تازه‌کار که از دانشسرای عشایری آمده بود. نامش"ثریّـا"، هم نوجوان بود و هم نوعروس؛ در لباس‌های رنگین عشایری چون طاووسی خوش خط و خال رخ‌نمایی می‌کرد و صورت شادابش در میانه شبستان چارقد و لچک و طرّه زلف‌های سیاهش چون "خوشه پروین" می‌درخشید.

📚دبستانهای آموزش و پرورش در روستا هنوز زیر سایه تعلیمات عشایری کار می‌کردند. خود، از عشایر بودند و دست‌پرورده‌‌ی آن عشایرزاده‌ی دانشمند (قاسم صادقی) ، که دلبسته طبیعت بود و عاشق زندگی، زانرو به شاگردانش دستور داده بود که با لباس خودشان بر سر کلاس بروند.

🌼👗🌸لباس پر نقش و نگار آنها با الهام از طبیعتی که در آن می‌زیستند داستانی از نقش خیال بود بر قامت آن فرشتگان "عشق" و "آگاهی" و امید بخش "زندگی" و "نشاط" .
و آنها نیز چه خوب درس استاد را درگوش شاگردان زمزمه می‌کردند.
چه پرشور اما بی‌توقع، آموخته‌هایشان را در جانِ ما می‌ریختند تا ثابت کنند که معلّمی کردن و "آموختن" تنها به"عشق" میسّر می‌شود نه به "مزد".

🍀پاییز و زمستان گذشت و بهار از راه رسید.
دانش آموز رسمی، نشسته بر آخرین نیمکت، خاموش و منتظر،
نام "مستمع آزاد" را بر خود می‌کشید.
📚تعطیلات نوروز که تمام شد آموزگار پرسیدن آغاز کرد.
گویی همه درس‌ها در چهارده روز تعطیلی از کلّه‌ها پریده بود.
کسی جواب نداد.
آموزگار دوباره پرسید.
با ترس از شنیدن جواب "نـه" دست بلند کردم و گفتم:

- خانم اجازه!

-مگر بلدی؟

-خانم اجازه بله !

-بفرما... !

📚برای نخستین مواجهه رسمی با تخته‌سیاه به پیش تاختم.
قامتم به تخته‌سیاه نمی‌رسید.
خانم، با بزرگواری و مهربانی یا شاید ترحّم و دلسوزی،
چهارپایه‌‌ای زیر پایم گذاشت و من مسلّط و چابک، سراسر میدان فراخ "تخته سیاه " را یک تنه،
با سلاح " گچ سفید" و رگبار "کلمه"ها فتح کردم.
❤️آموزگارم جیغی کشید و سرخ شد.
از خوشحالی بود یا شرم از بی توجهی؛ نمی‌دانم. هرچه بود
متواضعانه خم شد،
مرا بغل کرد و بوسید.

مهربانی او در میان امواج عطرآگین گردن آویز میخک دوچندان بر من نشست.
بی‌درنگ مرا بر نیمکت اول نشاند و دفتری از وسایل شخصی خود به من هدیه داد.
همان‌سال شاگرد اول شدم و سالهای دیگر هم.

امروز در گذر از میانسالی با خود می‌اندیشم اگر در زندگی توفیقی داشته‌ام و اگر از
« انسانیت » چیزی بر جان من نشسته باشد به اعجاز آن
« مهربانی بی دریغ » و آن
نخستین «بوسه آموزگار » بوده است..

📚به‌مناسبت نزدیک‌شدن به بازگشایی مدارس و اینکه کوچکترین حرکت و حرف معلّم‌ها در کلاس با دانش‌آموزان چقدر می تواند در سرنوشت یک شخص تاثیر گذار باشد.
و چقدر سخت است اینکه معلّم تمرکز داشته باشد تا مواظب رفتار، حرکات و نگاه و ... خود با تک تک دانش آموزان باشد .



@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

22 Sep, 15:56


🌻معلم که باشی، طعم شیرینیِ میوه رسیدهِ مهر را بیشتر حس می کنی!

🌹معلم که باشی، خنکای باد مهر بیشتر از دیگران بر تنت حس می شود!

🌷معلم که باشی، بوی نوی کاغذ کتاب و جلد دفتر بیش از همیشه، تو را به وجد می آورد!

🌼معلم که باشی، شلوغی خیابان های پاییز و کوچه های مهر، بیش از گذشته بر دیدگانت  نمایان می شود!

و ...
🌸معلم که باشی، ماراتن تپش قلبت با گذر دقیقه ها و ثانیه ها بیش از پیش، آهنگِ سرعت می گیرد!

آری ! تو همان 🌹معلمی🌹 هستی که کودک درونت بیش از هزاران کودک بیرون،  دلتنگ مهرِ 🌺مهر🌺 است و مملو از شوق دیداری!
🌻دیداری دوباره با مهر و محبت!

آغاز بهار تعلیم و تربیت بر شما مبارک باد.
@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

14 Sep, 07:42


کژپیوندی ذهنی چیست؟ چگونه شکل می‌گیرد؟ چه پیامدهایی دارد؟ و چگونه از آن اجتناب کنیم؟

Mental Misattribution


▪️سوال: زمانی که احساس بدی دارید یا برای شما اتفاق بدی می‌افتد، چه کسی را مقصر و مسئول آن می‌دانید؟

🔻ما انسان‌ها معمولاً قادر نیستیم منشا احساسات، رفتار و افکارمان را درست و دقیق مشخص کنیم. درواقع، بیش‌تر اوقات احساسات، رفتار و افکارمان را به منابع و عوامل نادرست و نامناسب پیوند می‌دهیم. به این پدیده «کژپیوندی ذهنی» می‌گویند.

۱. کژپیوندی ذهنی چیست؟ کژپیوندی ذهنی نوعی خطای شناختی است که در آن ما تمایل داریم احساسات، افکار و رفتارمان را به منابع و عوامل نامناسب و نادرست نسبت دهیم. برای مثال، اگر فردی منشا احساسات ناخوشایند و رفتار نادرست خود را به همسرش نسبت بدهد، در دام «خطای کژپیوندی ذهنی» افتاده است.

🔻برای فهم درست و دقیق کژپیوندی ذهنی، لازم است با اصطلاح «روان‌شناسی اِسناد» آشنا شویم. روان‌شناسی اِسناد به این سوال مهم و اساسی پاسخ می‌دهد: افراد چگونه علت و منشا رویدادها و رفتارها را تبیین و تفسیر می‌کنند؟

🔻طبق نظریه‌ی روان‌شناسی اِسناد ما تمایل داریم موفقیت‌هایمان را به عوامل درونی مانند هوش، تلاش و شخصیتمان ربط بدهیم و موفقیت‌های دیگران را به عوامل بیرونی مانند شانس، موقعیت، محیط و روابط نسبت بدهیم. برای مثال، اگر ما در امتحانات نمرات عالی کسب کنیم، آن را به تلاش و استعداد خودمان نسبت می‌دهیم. اما اگر دیگران نمرات عالی بگیرند، آن را به عوامل بیرونی مانند شانس یا آسان بودن امتحان ربط می‌دهیم. طبق این نظریه ما همچنین تمایل داریم شکست‌هایمان را به عوامل بیرونی و شکست‌های دیگران را به عوامل درونی نسبت بدهیم.

۲. کژپیوندی ذهنی چگونه شکل می‌گیرد؟ یکی از عوامل شکل‌گیری کژپیوندی ذهنی تحریف‌های شناختی است. تحریف‌های شناختی شکل افراط‌گونه‌ی خطاهای شناختی‌اند که معمولاً به افسردگی، استرس و اضطراب منجر می‌شوند. درواقع، تفاوت تحریف شناختی و خطای شناختی این است که تحریف‌های شناختی افراط‌گونه، اغراق‌آمیز، شخصی، منحصربه‌فرد و بسیار مخرب‌اند. برای مثال، فیلتر کردن نوعی تحریف شناختی است که در آن فرد تمام نقاط مثبت دیگران را کلاً نادیده می‌گیرد، و تمام تمرکزش روی نقاط منفی آنهاست. تفکر سیاه‌وسفید، تعمیم افراطی، فاجعه‌سازی و شخصی‌سازی از دیگر انواع تعریف‌های شناختی هستند.

۳. کژپیوندی ذهنی چه پیامدهایی دارد؟ کژپیوندی پیامدهای متعددی به دنبال دارد، از جمله:

۱. روابط ناسالم

۲. سوءتفاهم

۳. مشاجره و دعوا

۴. سوءادراک

۵. به خطر افتادن سلامت روان

۶. تکرار شکست در زندگی

🔻ازآنجاکه کژپیوندی ذهنی سبب می‌شود عوامل بیرونی را منشا شکست‌هایمان بدانیم و به‌هیچ‌وجه خودمان را مقصر نمی‌دانیم، شکست‌ها تکرار می‌شوند. حتی اگر سرمان هم به سنگ بخورد، باز هم اشتباهاتمان را تکرار می‌کنیم. این ویژگی ماهیت موذیانه‌ی کژپیوندی ذهنی را به‌خوبی نشان می‌دهد.

۴. چگونه از کزپیوندی ذهنی اجتناب کنیم؟ ما نمی‌توانیم به طور کامل از شر خطای کژپیوندی ذهنی خلاص شویم، چون ما مدام احساسات، افکار و رفتار ناخوشایندمان را به عوامل خارجی نسبت می‌دهیم. بااین‌حال، می‌توانیم با گام‌های فکری پیامدهای آن را کاهش دهیم. گام‌های فکری که می‌توانند آسیب‌های این خطای شناختی را کاهش دهند عبارت‌اند از:

۱. آگاهی از خطای کژپیوندی ذهنی

۲. تمرین ذهن‌آگاهی

۳. تقویت خودآگاهی، جمع‌آگاهی و سازمان‌آگاهی

۴‌. تمرین خویشتن‌نگری یا درون‌کاوی

۵. به چالش کشیدن باورها و پیش‌فرض‌ها

کژپیوندی ذهنی یک خطای شناختی رایج است که زندگی ما را به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. این خطای شناختی روابط و سلامت روان ما را به خطر می‌اندازد. بنابراین، لازم است با تقویت خودآگاهی، جمع‌آگاهی، سازمان‌آگاهی، ذهن‌آگاهی، خویشتن‌نگری و به چالش کشیدن پیش‌فرض‌ها و باورها آسیب‌های این خطای شناختی را کاهش دهیم.


📝 محمدرضا سلیمی

کانال معلم پژوهنده
@intrnship

معلم پژوهنده

14 Sep, 05:47


مدیریت کارآمد ، حلقه مفقوده در
نظام آموزش و پرورش ایران!

🌱🌱🌱
نظام آموزش و پرورش ایران همچنان در تلاطم انواع و اقسام کاستیها ، ضعف ها و مسایل بنیادین است . نتایج امتحانات نهایی کشوری و همچنین عملکرد ضعیف دانش آموزان ایرانی در مطالعات بین‌المللی نشان از بحران‌های عمیق در آموزش و پرورش دارد. چنین وضعیتی در هر حال نمی تواند همواره از دید سیاستگزاران آموزشی پنهان بماند بنابراین در ادوار مختلف طرحهای تحولی بمرحله اجرا درآمده که تقریبا همه آنها از دستیابی به اهداف خود ناکام مانده اند. واقعا چرا چنین است؟ به سیر تاریخی تحولات آموزشی بعد از انقلاب توجه کنید، زمانی در ابتدای انقلاب به تغییر بنیادین نظام آموزش و پرورش برای تحول رو آوردیم و سندی درست کردیم اما چون درست نیندیشیده بودیم ، گام به گام در اجرای آن عقب رفتیم تا به نسخه ضعیفی از نظام قدیم رسیدیم و همانجا کاملا متوقف شدیم و هیچ موقع هم آسیب شناسی نشد که چرا آن سند بظاهر مطلوب هرگز به مقصد نرسید !
🌱در دومین دور سندزدگی هم ، با سند تحول بنیادین رو در رو هستیم که آن فرایند ان هم‌ از سال ۱۳۸۰ آغاز و نهایتا قرار بود در سال چشم انداز ۱۴۰۴ بهترین آموزش و پرورش در منطقه خود بشویم. برخی از مسوولان هنوز از فعالیت ستاد اجرای سند صحبت می کنند چیزی که پس از از ۲۳ سال و حدود یکسال مانده به پایان مهلت اجرای سند برای تحول مورد نظر! کسی نمی تواند بگوید که ما حتی به ۵ درصد اهداف تحولی سند تا کنون رسیده ایم! جالب است بین آنچه که توسط معماران و پژوهشگران اولیه سند طراحی شد با آنچه که اکنون در حال آماده سازی برای اجرا و‌ تحت عنوان نقشه راه است ، از زمین تا آسمان هم فاصله افتاده است.
سندی که حالت تجویزی و دستوری و از بالا به به پایین داشت اکنون به سرنوشت سند قبلی مبتلا شده است.
🌱واقعیت این است که ما در مقام مدیران آموزش و پرورش از قدرت تشخیص درست محروم‌ شده ایم و به شکلی مفهومی دچار انواع مرگهای مغزی از نوع سبک تا شدید آن گردیده و می خواهیم با این وضع بر پیچیده ترین نظام اجتماعی یعنی آموزش و پرورش مدیریت داشته باشیم و چون چنین قدرتی نداریم با هر گامی و هر تصمیمی وضعیت را در حال و آینده خراب‌تر می کنیم و درمان‌های ما در بسیاری اوقات از خود مشکلات بیشتر آسیب زننده هستند.
🌱بسیاری از مسایل امروز حاصل راه حل‌های دیروز مدیرانند و راه حل‌های امروز مدیران ما مشکلات آینده را بمراتب افزونتر خواهد نمود !
🌱چرا نباید گفتگوهایی برای تحلیل شکست برنامه های تحول و وضعیت بسیار نابسامان مدیریت در آموزش و پرورش اختصاص دهیم تا از مسیر آن کمی رشد کنیم!
🌱آیا اگر تحول را مانند آنچه که ژاپنی ها در مفهوم‌ کایزن و در قالب تغییرات تدریجی در مدرسه از همان ابتدا آغاز می کردیم امروز بسیار پیشرفت نمی کردیم ؟...
مشکل آموزش و پرورش ما بی توجهی به امر مدیریت آن است که از صدر تا ذیل دیده می شود ، و دیده می شود که چگونه این بی توجهی به چیزی نزدیک به نابودی آموزش و پرورش ما منجر شده است. بنا براین برای نجات آموزش و پرورش باید ابتدا مدیریت آن را نجات داد!
این بی توجهی به اهمیت مدیریت آموزش و پرورش حتی در سطح وزارت هم در دولت‌های مختلف ، بیش و کم مورد بی اعتنایی قرار گرفته و هرگز نخواسته ایم و نتوانسته ایم که به آموزش و پرورش و مدیریت آن بعنوان یک قلمرو کاملا حرفه ای و تخصصی نگاه کنیم . نتیجه این بی توجهی و غفلت در نتایج مطالعات تطبیقی بین‌المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی کاملا مشهود است . بر اساس این مطالعات ، کیفیت آموزشی ما حتی در کشورهای منطقه خودمان با فاصله ای زیاد قرار گرفته است . پیداست این وضعیت ،بواسطه نقش بنیادین آموزش و پرورش ، بی کیفیتی در سایر بخش ها و امور جامعه را موجب خواهد شد . وضعیتی که باید هر چه زودتر بعنوان یک موقعیت اورژانسی برای آن تدبیری اندیشید.
https://t.me/AAAAAE1i
کانال توسعه مدیریت آموزشی

معلم پژوهنده

04 Sep, 10:01


یک مدرسه خصوصی در لندن به نام «کالج دیوید گیم» اولین کلاس بدون معلم در بریتانیا را با استفاده از هوش مصنوعی افتتاح می‌کند. این کلاس برای ۲۰ دانش‌آموز مقطع پایانی دوره متوسطه برنامه‌ریزی شده و آن‌ها با استفاده از پلتفرم‌های هوش مصنوعی و هدست‌های واقعیت مجازی آموزش می‌بینند. هوش مصنوعی نقاط قوت و ضعف هر دانش‌آموز را شناسایی کرده و برنامه درسی متناسب با نیازهای فردی هر دانش‌آموز را تنظیم می‌کند. در این کلاس سه «مربی یادگیری» نیز برای نظارت بر رفتار و کمک به دانش‌آموزان حضور دارند که به آنها موضوعاتی مانند هنر و مسایل مربوط به روابط جنسی را آموزش خواهند داد.
در حالی که برخی معتقدند هوش مصنوعی می‌تواند دقت و ارزیابی بهتری در آموزش ارائه دهد، منتقدان نگرانی‌هایی در مورد از بین رفتن تعاملات انسانی و کاهش کیفیت آموزشی دارند.
@intrnship
کانال معلم پژوهند

معلم پژوهنده

29 Aug, 18:05


۱۰ شرط موفقیت مدیران مدرسه:


۱) ریسک پذیری:
مدیریت موفق بدون ریسک پذیری حاصل نمی شود. باید گاهی دل به دریا زد.
مدیران مدارس به طور مداوم با نیازهای در گرو  تصمیم گیری سریع مواجه هستند ‌. آنها باید به سرعت هزینه ها و منافع هر انتخاب را با در نظر گرفتن پیامدهای بالقوه مختلف و پیامدهای آنها ارزیابی کنند. مدیران کارآمد در پیش‌بینی ریسک‌ها و فرصت‌ها، به‌طور فعال، برتری می‌یابند.
۲. گوش دادن فعال
برای مدیران مدرسه، گوش دادن فعال فراتر از شنیدن صرف کلمات است. این شامل درک عمیق و تفسیر دیدگاه های دیگران است در حالی که سوگیری ها و مفروضات خود را بررسی می کند. مدیران موفق با تمرکز عمدی بر گوش دادن واقعی به دانش‌آموزان، کارکنان و والدین و تلاش برای دیدن موقعیت‌ها از دیدگاه‌های مختلف، برتری می‌یابند.
این عمل نه تنها توانایی آنها را برای رسیدگی مؤثرتر به نگرانی‌ها افزایش می‌دهد، بلکه محیط مدرسه فراگیرتر و همدلانه‌تری را تقویت می‌کند.

۳.اولویت بندی امور
اگر اولویت‌های مشخصی نداشته باشید، می‌توانید زمان و انرژی قابل توجهی را صرف کارهایی کنید که بی‌اهمیت هستند. هر چه یک مدیر بهتر بتواند کارهایی را که باید انجام شود اولویت بندی کند، بهتر می تواند تلاش خود را روی چیزهایی متمرکز کند که مهم ترند.
۴.توانمندسازی دیگران
مدیران موفق عظمت را در دیگران می بینند و هر کاری که می توانند انجام می دهند تا آن عظمت آشکار کنند. معلمان و کارکنان زمانی به عنوان رهبر رشد می کنند که عاملیت تصمیمات خود را بدست می آورند، خود را در قبال تصمیماتی که می گیرند و نتایج حاصل از آن مسئول می دانند و تجربه دست اولی در مورد پیامدهای اعمال خود دارند. اگر از یک مدیر قوی بپرسید  او در اینباره به شما خواهد گفت که بخشی از وظیفه آنها به عنوان یک رهبر کمک به معلمان و کارکنان  برای تبدیل شدن به افرادی با عملکرد برتر می باشد.
۵ .وظایف بیشتری را تفویض می کنند:
رهبران قوی اغلب استانداردهای را براي توزیع وظایف دنبال می کنند بگونه ای که خود فرصت یابند تا امور همچون برنامه ریزی و نظارت و رسیدگی به کارهای فوری را دنبال کنند.
  هنر و جسارت  تفویض اختیار برای رهبری مؤثر بسیار مهم است. واگذاری مسئولیت‌ها نه تنها به مدیریت و تعادل حجم کاری شما کمک می‌کند، بلکه نقشی اساسی در توسعه مهارت‌ها و قابلیت‌های اصلی کارکنان شما دارد.
۵ .قاطعانه عمل می کنند:
مدیران اثربخش با درک کامل چالش‌هایی که با آن‌ها روبرو هستند  با اقداماتی قاطع و سنجیده پاسخ می‌دهند و با این ویژگی برتری می‌یابند. آنها تعادل دقیقی بین واکنش هیجانی که می تواند منجر به تصمیم گیری های عجولانه شود، و تفکر بیش از حد، که ممکن است منجر به تاخیرهای غیر ضروری شود، برقرار می کنند.
۶ .ایجاد انگیزه برای تغییر
ایجاد یک محیط مدرسه که در آن معلمان و کارکنان راکد و بی تحرک می شوند  اغلب از این طرز فکر مدیر ناشی می شود که "همه چیز خوب است، تغییر لازم نیست". برای مقابله با این امر و ایجاد بهبود مستمر، مدیران باید در پرورش فرهنگ تغییر فعال و پایدار باشند. این نه تنها شامل ایجاد تغییر در مدرسه می شود، بلکه بر اساتید، دانش آموزان، والدین و جامعه اطراف نیز تأثیر می گذارد.
۷. ارتباطات شفاف
هیچ چیز بیشتر از ارتباطات نامشخص مبهم عملکرد عملکرد یک مدیر را  تضعیف نمی کند. خواه مقابل شما یک معلم یا کارمند، باشد یا دانش آموزان و والدین آنها، اگر آنها انتظارات، اهداف یا دستورالعمل های شما را به طور کامل درک نکنند، توانایی آنها برای برآورده کردن دغدغه های شما  دچار بدفهمی و کج فهمی می شوند. بنابراین ارتباط شفاف و اثربخش یکی از سنگ بناهای رهبری موفق برای مدیران مدارس است.
۹.چشم انداز خود را ارتقا دهید:
چشم انداز مطلوب خود را نه تنها برای کارکنان، والدین و دانش آموزان، بلکه برای خودتان نیز روشن و ارتقا بخشید . یک چشم انداز روشن و تعریف شده که نشان می دهد مدرسه شما کجا می خواهد برود را ایجاد و در میان عوامل مرتبط اشاعه دهید.
هنگامی که این امر محقق شود، نه تنها همه با انگیزه تر می شوند، بلکه اثربخش تر می شوند زیرا مسئولیت های آنها با اهداف و چشم انداز استراتژیک شما مرتبط است.
۱۰. در وهله اول مدیر آموزشی هستید نه مدیر اداری و پشتیبانی

به عنوان یک مدیر مدرسه وظایف متعددی دارید که بخشی از آنها اداری و پشتیبانی است .در حالی که مدیریت این جنبه‌ها بسیار مهم است، اما  مهمتر آن است که به یاد داشته باشید که در اصل شما یک معلم و مدیر آموزشی هستید. بنابراین باید هسته تمرکز اصلی شما همیشه بر روی موفقیت و رفاه دانش آموز باشد.

https://t.me/AAAAAE1i

کانال توسعه مدیریت آموزشی

معلم پژوهنده

26 Aug, 16:19


آموزش و پرورش از نگاه صاحب نظران :

آلبرت انیشتین : « هدف آموزش و پرورش، یادگیری و انتقال دانش و حقایق نیست، بلکه چابکی و تربیت ذهن برای تفکر بیشتر است»
@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

26 Aug, 16:12


پسرها و دخترهای قلدر در مدارس/ ۲۵ درصد دانش‌آموزان متوسطه اول تهران قربانی قلدری می‌شوند

🔹پژوهشگران با بررسی دانش‌آموزان ۲۰ مدرسه متوسطه در تهران، عنوان کردند که حدود یک‌چهارم از دانش‌آموزان قربانی قلدری هستند و پسرها بیشتر از دخترها قربانی قلدری می‌شوند.

🔹بررسی شیوع قلدری کردن و قربانی قلدری شدن در جمعیت دانش‌آموزان دبیرستانی پایه هفتم، هشتم و نهم شهر تهران، نشان داد که در بین این دانش‌آموزان قلدری کردن ۱۷.۴ درصد، قربانی قلدری شدن ۲۵.۷ درصد و هر دوی آن‌ها ۳۰.۵ درصد شایع است./ ایسنا

@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

20 Aug, 03:49


چرا مدارس ما به شکوفایی نمی رسند؟
🌱🌱🌱
مدرسه ها را به اغماض می توان به چیزی شبیه کارخانه های تولید انسان توسعه یافته دانست. شکوفایی یک مدرسه به همین ترتیب به میزان موفقیت آن در دستیابی به مدل انسان توسعه یافته برای دانش آموزان سنجیده می شود . یک انسان توسعه یافته برخوردار از شایستگیهایی است که زیست سالم و پویای وی را در جامعه تضمین می سازد . از جمله انسان توسعه یافته در حد مناسبی از مهارتهای زندگی برخوردار است ، او قادر به برقراری ارتباط اثربخش با دیگران است ، به حقوق دیگران احترام می گذارد ، از محیط زیست پاسداری می کند ، مسوولیت اجتماعی دارد ، به آینده امیدوار است و ...
بنظر می رسد نیل به چنین شایستگیهایی اکنون صرفا از طریق مدلهای آموزشی موجود دست نایافتنی باشد! مدرسه باید پیش تر خود الگویی عملی از چنین شایستگیها باشد . رفتار عناصر مدرسه باید چنین انتظاری را از دانش آموزان طلب نماید . باید مدرسه همانی شود که می خواهد دانش آموزان شوند! دانش آموز برای دستیابی به چنین موقعیتی از طریق تعلیم و تربیت رسمی باید در فضای رسمی و غیر رسمی پشتیبان این شایستگیها غوطه ور شده و رشد نماید.
البته بسیار سخت است که حتی با چنین شرایطی بتوان دانش اموزان را کامیاب از این اهداف ساخت. مدرسه با خانواده و جامعه پیوند ناگسستنی دارد . اما فاصله بزرگ کنونی فضای خانواده و جامعه با اهداف تعلیم و تربیت منطبق با خواست اهداف تعلیم و تربیت نیست و چنین شکافی هولناک ! مانع از شکوفایی مدارس و نیل به اهداف متعالی آنها می شود .
بنابر این برای شکوفایی مدارس باید خانواده و مدیریت جامعه نیز همراستا و همراه با مدرسه در پی تحقق اهداف و آرمان‌های تعلیم و تربیت برآیند . حداقل فضای کلی باید چنین باشد. تنها در چنین شرایطی است که می توان به شکوفایی مدرسه امیدوار بود . بعبارت دیگر بدون آنکه بخواهیم از نقش مدرسه در این زمینه بکاهیم ، باید گفت اگر فضای عمومی خانواده و جامعه همراستا با اهداف و آرمان‌های مدارس جهت گیری نشوند رسیدن به مدارس شکوفا بیش از یک رویا نخواهد بود !

@intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

07 Aug, 04:18


آموزش و پرورش و فرهنگ سکوت
✍🏻پایولو فریره

آموزش و پرورش هم می‌تواند راهی برای رسیدن به آزادی باشد و هم ابزاری برای سلطه و مطیع ساختن. از آفت‌های دومی باید ترسید و هرگز گرفتارش نشد و در مقابل همواره از کنش فرهنگی برای آزادی دفاع نمود...

آموزش بی‌طرف وجود ندارد. آموزش یا برای رام کردن است یا برای آزاد کردن...

فرهنگ سکوت حاصل آموزش و کنش فرهنگی سلطه و استبداد است.

در فرهنگ سکوت و تبعیت، آدم‌ها فکر نمی‌کنند، آن‌ها فقط فرمان‌بردارند. در چنین فرهنگی وجود داشتن به‌معنای زنده بودن است. تن فقط فرمان می‌برد، اندیشیدن دشوار است، سخن خود را گفتن ممنوع است.

در جامعه بسته توده‌ها ساکت‌اند، آن‌ها فقط باید بپذیرند و تبعیت کنند. خاموشی و سکوتی که تنها به نفع حاکمان و صاحبان قدرت است...

در حالی‌که کنش فرهنگی برای آزادی با گفت‌و‌شنود مشخص می‌شود و غایت مطلوب آن هشیار ساختن مردم است؛ کنش فرهنگی برای سلطه، مخالف گفت‌و‌شنود است و در خدمت رام کردن مردم. اولی مسئله می‌سازد و دومی شعار می‌دهد.

رسالت کنش فرهنگی برای آزادی، هشیار سازی است. چنین تلاشی هرگز نباید به دام اسرارآمیز ایدئولوژیک بیافتد.

تنها راه نجات، شکستن فرهنگ سکوت است.

منبع : کتاب کنش فرهنگی برای آزادی ، ترجمه احمد بیرشک، نشر آگاه

https://t.me/intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

07 Aug, 04:16


باهوش ها از همه چیز و همه کس می آموزند
انسان های معمولی از تجربیات خود
و احمق ها همیشه همه جواب ها را دارند!

سقراط
https://t.me/intrnship
کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

04 Aug, 17:25


https://t.me/intrnship

کانال معلم پژوهنده

معلم پژوهنده

30 Jul, 05:40


یادگیری زدایی
————————
بیسواد در تعاریف جدید به کسانی اطلاق نمی شود که نمی‌توانند بخوانند و بنویسند، یا مدارک تحصیلی ندارند،
بلکه کسانی‌اند که نمی‌توانند آموخته‌های کهنه را دور بریزند و دوباره بیاموزند ...!
یادگیری زدایی مفهومی جدیدی است برای تاکید بر لزوم دور انداختن یادگیریهای قبلی .
افراد اغلب،  باورها و روش هاي خود را براي مدت طولاني حفظ مي كنند و فقط در صورت شكست متقاعد مي شوند آنها را كنار بگذارند و پارادايم هاي جديد را بپذيرند، در حالیکه بعنوان یک یادگیرنده مادام العمر باید ما دایما آمادگی بازبینی باورها و دانش ها و کنار گذاشتن موارد تاریخ مصرف گذشته و مشکل ساز و در نتیجه کسب باورهای جدید را داشته باشیم.
https://t.me/intrnship
کانال معلم پژوهنده

2,742

subscribers

1,472

photos

1,105

videos