انجمن حکمت دینانی @ibrahimi_dinani Channel on Telegram

انجمن حکمت دینانی

@ibrahimi_dinani


انجمن حکمت دینانی (Persian)

با خوش آمدید به انجمن حکمت دینانی! این کانال تلگرامی به عنوان یک جامعه اینتلکتوالی و فرهنگی برای افرادی که به تعمق در مباحث دینی و فلسفی علاقه‌مندند، شناخته می‌شود. اگر شما علاقه‌مند به بررسی مفاهیم و اصول مذهبی و فلسفی هستید، این کانال برای شما ایجاد شده است. انجمن حکمت دینانی فضایی مناسب برای گفتگو، تبادل نظر، و یادگیری است. اعضای این انجمن افرادی با تجربه و دانش فراوان در زمینه های مختلف دینی و فلسفی هستند که آماده‌اند دانش خود را به اشتراک بگذارند. nnاین کانال تلگرامی توسط کاربر ibrahimi_dinani مدیریت می‌شود که دارای تجربه و تخصص فراوان در زمینه حکمت و فلسفه دینی است. او با ارائه مطالب مفید و آموزنده، به ارتقای دانش اعضای کانال کمک می‌کند. اگر شما هم به دنبال یک جامعه متخصص و پرانرژی برای بحث و یادگیری در زمینه حکمت دینی هستید، حتما به انجمن حکمت دینانی بپیوندید و از این فضای منحصر به فرد بهره ببرید. از آخرین اخبار، مقالات تخصصی، و برنامه‌های آموزشی این انجمن باخبر شوید و با اعضای دیگر ارتباط برقرار کنید. nnما در انجمن حکمت دینانی باور داریم که دین و فلسفه می‌توانند به عنوان راهنمایی برای زندگی معنی‌دارتر و موفقتر ما خدمت کنند. بنابراین، هدف ما از ایجاد این جامعه آن است که ارتباط بین افرادی که به این موضوعات علاقه‌مند هستند را تقویت کرده و بستری مناسب برای یادگیری و تبادل افکار فراهم سازیم. اینجا به عنوان یک فضای امن و دوستانه برای بحث و گفتگو شناخته می‌شود که همه اعضا به احترام و تفاهم از نظرات و دیدگاه‌های دیگران احترام می‌گذارند. nnپس اگر دوست دارید با یک جامعه متخصص و پرشور در مباحث حکمت دینی و فلسفه ارتباط برقرار کنید، حتما به انجمن حکمت دینانی بپیوندید و از فضای منحصر به فرد این کانال لذت ببرید.

انجمن حکمت دینانی

19 Nov, 12:13


هر آنچه خلق شده است، مشمول امر الهی است و نمی‌تواند تقدیس شود، یعنی نمی‌تواند معبود واقع شود. معبود فقط خداوند سبحان است و هیچ موجود دیگری نمی‌تواند معبود باشد.

نمادهای دینی ممکن است پس از مدتی به علت نادانی اشخاص به گونه‌ای از بت مبدل شوند و این چیزی است که در بسیاری از کشورها اتفاق افتاده است.

نماد و نمود در بسیاری از موارد به جای بود قرار می‌گیرند. "فنومن‌ها" در جایگاه "نومن" می‌نشینند و علامت جای ذوالعلامة را اشغال می‌کند.

بخش هشتم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

15 Nov, 09:38


انسان در عین این که انفعال‌پذیر است، فاعلیت و خلاقیت دارد و مبتکر می‌باشد. هنرمند بودن از ویژگی‌های انسان است و در هنر، ابداع و نوآوری یک اصل شناخته می‌شود.

هنرمند اگر از عرف و عادت پیروی کند و زیر سیطره سیاست وقت قرار گیرد، اثر هنری او بیش از یک پیام برای اهل تجارت چیز دیگری نیست.

کسی که ادعای هنرمند بودن دارد و کار خام و ناپسند خود را با ملهم شدن توجیه می‌کند مانند آن کسی است که با ادعای رسیدن به کشف و شهود، احکام روشن و محکم عقل را نادیده می‌گیرد.

بخش هشتم کتاب پنجره‌های روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

11 Nov, 18:53


هگل تاریخ را عرصه‌ی گفتگوی روح با روح می‌داند. آنچه او تحت عنوان گفتگوی روح با روح مطرح می‌کند همان چیزی است که حکمای مسلمان تحت عنوان تعالی اندیشه از آن سخن می‌گویند.

در گفتگوی روح با روح اگر تعالی وجود نداشته باشد، تکرار و بیهوده بودن پیش می‌آید. تحولات جهان فیزیکی اگر با عالم متافیزیک ارتباط نداشته باشد، تعالی معنی ندارد و همه چیز در جهان مکرر و ملال‌آور خواهد بود.

طبیعت همیشه طبیعت است ولی آرمان‌ها و آرزوهای بشر همیشه در حد طبیعت باقی نمی‌ماند. بنابراین طبیعت به همه خواسته‌های انسان پاسخ نمی‌گوید و آنجا که انسان به پاسخ خواسته‌های خود نرسد، خسته و ملول می‌شود و زندگی را بدون معنی می‌بیند.

بخش هشتم کتاب پنجره‌های روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

10 Nov, 06:54


انسان یک موجود اندیشمند است و اندیشه، همیشه اندیشیدن است. اندیشه‌ای که نیندیشد، منجمد است و اصالت خود را از دست داده است.

اندیشه‌ای راکد و منجمد از نیندیشیدن بدتر است و بسیار فرومایه می‌باشد. زیرا کسی که نمی‌اندیشد، از امکان اندیشیدن برخوردار است و ممکن است در آینده بیندیشد. ولی کسی که اندیشه او منجمد شده و متوقف است، از امکان اندیشیدن برخوردار نیست و در آینده نیز نمی‌اندیشد.

کسی که از اندیشیدن اصیل برخوردار نیست و همواره از رفتار و کردار اشخاص دیگر تقلید می‌کند، خود را در آن‌ها منحل می‌کند و شخصیت وجودی خویش را از دست می‌دهد.

بخش هشتم کتاب پنجره‌های روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

05 Nov, 09:29


یکی از قواعد محکم و متین منطقی این است که گفته می‌شود نتیجه همیشه تابع اخس مقدمات است.

یعنی اگر یک امری بر چندین مقدمه مبتنی و استوار باشد ولی یکی از آن چند مقدمه ناقص و ناتمام باشد، آن امری که بر آن چند مقدمه مبتنی و استوار است، ناقص و ناتمام خواهد بود.

به طور مثال اگر همه‌ی اعضا و جوارح انسان سالم باشد ولی فقط یکی از اعضای انسان به نوعی از بیماری مبتلا شده باشد، آن شخص سالم شناخته نمی‌شود. اگر یک محاسبه ریاضی دقیق و درست باشد ولی فقط یک اشتباه بسیار کوچک و ناچیز در آن رخ داده باشد، نتیجه آن محاسبه غلط خواهد بود.

رابطه‌ی میان یک کل و اجزای آن بسیار دقیق و ظریف است و یک کل با همه‌ی اجزای آن مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌گیرد.

بخش هفتم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

29 Oct, 18:14


حکما گفته‌اند: مرگ از سنخ زمان نیست، چون موجودی که می‌میرد دیگر زمان را ادراک نمی‌کند. بنابراین مرگ نیز موجوداتی را که از سنخ زمان نیستند و مجرد می‌باشند درک نمی‌کند.

موجود مجرد مرگ ندارد و همیشه باقی می‌ماند. مرگ در عالم طبیعت است و موجودات طبیعی سرانجام با مرگ رو به رو می‌شوند.

هر موجود زنده‌ای در این عالم طعم مرگ را می‌چشد. در قرآن کریم نیز آمده است: کل نفس ذائقه الموت (عنکبوت، 57) یعنی هر موجود زنده‌ای چشنده مرگ می‌باشد.

بخش هفتم کتاب پنجره‌های روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

25 Oct, 14:42


گفته‌اند: همه چیز را تا نجویی نیابی، جز آن دوست را که تا نیابی نجویی.

حق تبارک و تعالی از رگ گردن انسان به انسان نزدیک‌تر است. بنابراین وقتی انسان حق را در خود می‌یابد در مقام جستجوی آن بر می‌آید.

دوست نزدیک‌تر از من به من است/
وین عجب‌تر  که  من  از  وی  دورم

چه کنم  با که توان گفت که دوست/
در   کنار   من   و   من   مهجورم

بخش هفتم کتاب پنجره‌های روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

24 Oct, 12:55


در نظر برخی صفر موجود اعجاب‌انگیز است، زیرا صفر هم موجود است و هم یک موجود به شمار نمی‌آید.

صفر به تنهایی موجود نیست ولی در همراه شدن با اعداد، بزرگترین موجود می‌باشد. بدون وجود صفر، احکام ریاضی اعتبار خود را از دست می‌دهند و هیچ جایگاهی در جهان ندارند.

صفر، یک هیچ است که همه چیز است. صفر پایان یک خط است ولی اگر صفر به عنوان پایان یک خط معنی نداشته باشد، هندسه جهان بدون معنی می‌شود و هیچ موجودی قابل اندازه‌گیری نخواهد بود.

در صفر، فاصله میان وجود و عدم از میان برداشته می‌شود و هستی و نیستی در یکدیگر ادغام می‌شوند.

بخش هفتم کتاب پنجره‌های روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

23 Oct, 08:48


آنجا که انسان با راز روبرو می‌شود و از عهده‌ی گشودن آن راز بر نمی‌آید به اسطوره روی می‌آورد. به همین جهت است که اسطوره فقط در تاریخ زندگی بشر پیدا شده و هیچ موجود دیگری با اسطوره سر و کار ندارد.

عدم توانایی انسان در گشودن راز منشاء پیدایش انواع اسطوره‌ها بوده است. انسان وقتی به حقیقت نمی‌رسد به سوی آنچه باطل است روی می‌آورد.

بخش هفتم کتاب پنجره‌های روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

13 Oct, 09:07


اگر انسان بتواند در لحظه زندگی کند، دارای آرامش خواهد بود.

خاطرات تلخ گذشته و نگرانی از آینده همیشه موجب رنج و آزردگی انسان است.

بخش هفتم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

06 Oct, 12:15


هایدگر فیلسوف آلمانی گفته است: مرگ در متن زندگی نهفته است. بنابراین زندگی کردن در واقع چیزی جز زیستن مرگ نیست.

رابعه عدویه عارف معروف گفته است: «انما انت ایام فاذا ذهب یوم ذهب بعضک»، یعنی تو ای بشر، روزگار هستی وقتی یک روز می‌گذرد، بخشی از هستی تو نیز می‌گذرد.

این سخن به معنی این است که وجود با زمان همیشه همراه است و گذشتن زمان همان گذشتن وجود است.

بخش چهارم کتاب انسان با اندیشه انسان است

انجمن حکمت دینانی

29 Sep, 13:20


برخی از اندیشمندان گفته‌اند: جهان مملو از مطلق‌هاست اگر که ما آن‌ها را در کنار پدیده‌های دیگر مشاهده نکنیم.

هر موجودی وقتی در مقابل و جدا از موجود دیگر دیده شود، محدود است. به طور کلی می‌توان گفت: دوگانگی موجب محدود بودن هر یک از آن دو امر خواهد بود.

مطلق در جایی معنی پیدا می‌کند که مقابل نداشته باشد و دوگانگی مطرح نشود. مطلق همیشه واحد و یگانه است و دوگانگی در آن راه ندارد.

بخش سوم کتاب انسان با اندیشه انسان است
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

23 Sep, 10:08


کلمه "من" که در علم نحو عربی، متکلم وحده خوانده می‌شود، بر تنهایی انسان دلالت دارد. انسان، یگانه موجودی است در این جهان که تنهایی خود را احساس می‌کند.

انسان وقتی با علم حضوری خود را می‌یابد، همه چیز را غیر خود می‌بیند و در این "من" که همه چیز جز "من" است، خود را تنها می‌یابد.

آنچه "من" خوانده می‌شود، در "من" بودن خود همیشه یگانه و تنهاست. ولی او از این توانایی نیز برخوردار است که با آنچه جز "من" خوانده می‌شود ارتباط برقرار کند و با اجتماع زندگی کند.

انسان در عین این که یک موجود اجتماعی است، تنها موجودی است در این جهان که تنهایی خود را تجربه می‌کند. انسان هر اندازه خود را بیشتر بشناسد، تنهایی خود را بیشتر احساس می‌کند.

بخش سوم کتاب انسان با اندیشه انسان است
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

20 Sep, 18:17


پیروان حضرت مسیح، مسیح را فرزند خدا می‌دانند. کسانی پرسیده‌اند که آیا خداوند یک فرزند داشته است یا فرزندان دیگری نیز داشته است؟

در آیین مقدس اسلام گفته می‌شود: لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد، یعنی خداوند سبحان فرزند ندارد و فرزند کسی هم نیست و شبیه و نظیر نیز ندارد.

حضرت مسیح مخلوق خداوند سبحان است ولی فرزند او نیست. هیچ پیغمبری خودش را فرزند خداوند ندانسته است و فقط حضرت مسیح است که پیروان او، او را فرزند خدا می‌دانند. خود حضرت مسیح نیز نگفته است که من فرزند خدا هستم ولی پیروان او ادعا دارند که مسیح فرزند خداوند سبحان است.

بخش سوم کتاب انسان با اندیشه انسان است
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

12 Sep, 14:05


سقراط می‌گوید: ایمان غیرموجه ولی درست می‌تواند واسطه‌ی میان دانایی و نادانی شناخته شود.

زیرا به حکم این که درست و مطابق با واقع است، دانایی بشمار می‌آید ولی به حکم این که موجه نیست و دلیلی بر آن اقامه نشده است، نادانی شناخته می‌شود.

کسانی که به دین حق و درست باور دارند ولی برای باور خود دلیل و برهان ندارند، در میان دانایی و نادانی به سر می‌برند.

بخش سوم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

28 Aug, 11:36


اکنون جاویدان است و انسان همیشه در اکنون زندگی می‌کند. زندگی این جهانی انسان در غیر اکنون امکان‌پذیر نیست.

گذشته اکنون نیست و آینده نیز به وجود نیامده است ولی اکنون همیشه اکنون است. بودن اکنون همراه نبودن آن است و نبودن اکنون با بودن آن همراه است.

میان یک اکنون با اکنون دیگر فاصله زمانی و مکانی وجود ندارد. اکنون در این جهان مظهر عالم غیب شناخته می‌شود و دروازه‌ای است که از لازمان به عالم زمان گشوده شده است.

اکنون به حکم این که دارای امتداد نیست و اسیر زمان و مکان نمی‌شود، ابدیت را در خود دارد و آن را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، اکنون جلوه‌ای از ابدیت شناخته می‌شود.


بخش ششم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

25 Aug, 09:17


تفاوت و فاصله‌ای که میان افراد نوع انسان وجود دارد، بیش از هر فاصله‌ای است که میان افراد انواع موجودات دیگر دیده می‌شود. به همین جهت است که فیلسوف بزرگی مانند شیخ شهاب الدین سهروردی انسان را دارای ماهیت نمی‌داند و از انیت صرف و هستی محض سخن می‌گوید.

افراد یک ماهیت موجود، یکسان و همانند هستند و تفاوت میان آن‌ها فقط جنبه‌ی عرضی دارد و اندک است ولی تفاوت میان افراد نوع انسان بیش از آن است که بتوان آن را عرضی و اندک به شمار آورد.

چگونه می‌توان حضرت موسی (ع) و فرعون را یکی دانست و از ابوجهل و حضرت محمد (ص) تصوری واحد و یگانه داشت. هیچ فاصله‌ای عمیق‌تر از فاصله‌ی میان بهشت و جهنم نیست و البته تفاوت میان دو فرد انسان مانند تفاوت میان بهشت و جهنم شناخته می‌شود.

بخش ششم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

19 Aug, 08:13


آتش، احراق و اشراق دارد. در احراق آتش، بیگانه و خصم سوخته می‌شود و در اشراق آن، چشم‌های باز و بینا از آن بهره‌مند می‌شوند.

در ایران باستان از نور و ظلمت سخن گفته شده است و آتش نیز در این جهان مظهر نور می‌باشد. خصلت آتش همیشه این است که رو به بالا می‌رود و همه جا را روشن می‌کند. آتش، ناپاکی‌ها را می‌سوزاند و آنچه در آتش سوخته می‌شود، پاک و مطهر می‌گردد.

ایرانیان باستان مشرک نبودند و از خداوند سبحان به عنوان نور سخن می‌گفتند. ایرانیان باستان از گفتار، کردار و پندار نیک سخن می‌گفتند، که البته اگر گفتار و کردار و پندار انسان نیک و پسندیده باشد، فساد و تباهی در عالم پیدا نمی‌شود.

بخش ششم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

13 Aug, 07:07


معنی دارای شکل و صورت نیست ولی در هر گونه شکل و صورتی ظاهر و آشکار می‌شود. هیچ نقطه‌ای از جهان هستی را نمی‌توان پیدا کرد که معنی در آنجا حضور نداشته باشد.

در علم حضوری و خودآگاهی بدون واسطه، اندیشه حصولی و اکتسابی وجود ندارد ولی معنی وجود دارد. بنابراین دایره‌ی عالم معنی از دایره‌ی تفکر اکتسابی گسترده‌تر است.

آنچه موجب شگفتی می‌شود این است که حتی نیستی نیز معنی دارد ولی هستی شامل نیستی نمی‌شود. هستی در نیستی حضور ندارد ولی معنی، در نیستی نیز، معنی است.

وجود در مقابل عدم است و نقیض آن بشمار می‌آید ولی معنی، وجود و عدم را شامل می‌شود و تناقض میان آن‌ها را نشان می‌دهد.

بخش چهارم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی

انجمن حکمت دینانی

05 Aug, 07:57


حکما گفته‌اند: تنها چیزی را می‌توان معدوم و نابود دانست که در درون خود تناقض دارد. به طور مثال اگر کسی از دایره‌ی مربع سخن بگوید، معلوم است که سخن او در این باب غلط و اشتباه است و دایره‌‌ی مربع به حکم این که در درون خود تناقض دارد هرگز موجود نخواهد بود.

ولی آنچه به حسب ذات، ممکن است و در درون آن تناقض دیده نمی‌شود نمی‌توان گفت که به طور قطع معدوم است. این را شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا در یک جمله به زیبایی گفته است:

"کل ما قرع سمعک من العجائب فذره فی بقعة الامکان ما لم یذدک عنه قائم البرهان"، یعنی هر آنچه به گوش تو می‌رسد و از عجایب و غرایب به نظر می‌رسد، آن را در بقعه‌ی امکان قرار بده مگر این که برهان عقلی قاطع بر خلاف آن اقامه شده باشد.

بخش سوم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی

2,628

subscribers

35

photos

4

videos