اشکالی که بر سخن نیچه وارد میشود همان اشکالی است که بر سخن پیرس وارد میگردد. زیرا اگر خداوند سبحان مبدأ جهان هستی و سلسله موجودات نباشد، تسلسل پیش میآید و تسلسل به حکم عقل باطل و ممتنع است. زیرا وابستگیِ بینهایت معنی معقول ندارد و وابسته بودن هنگامی معنی پیدا میکند که یک امر ثابت وجود داشته باشد. بدون وجود یک امر ثابت، وابستگی معنی ندارد.
فروید نیز وقتی ذات را انکار کرد، به این مسئله توجه نداشت که اگر ذات وجود نداشته باشد، همه چیز در عرض بودن یا صفت بودن خلاصه میشود و البته صفت بدون موصوف معنی ندارد و عرض نیز بدون جوهر یا ذات دارای معنی معقول نخواهد بود.
ریاضیدان مشهور انیشتین نیز وقتی همه چیز را نسبی میداند، به این مسئله توجه ندارد که اگر کسی همه چیز را در هستی نسبی بداند، نسبی بودن را مطلق کرده است و با این سخن مطلق بودن را به اثبات رسانده است. نسبت، ربط است و ربط بدون موجود مستقل نمیتواند موجود باشد. نسبت، بدون وابسته بودن معنی ندارد و کسی که همه چیز را نسبت میداند، در واقع از نسبیت بدون وابسته بودن به چیزی سخن گفته است و این یک امر محال و نامعقول میباشد.
بخش دهم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی