حسین بوکز @hosein_books Channel on Telegram | DiscoverTelegram.com

حسین بوکز

حسین بوکز
اینستاگرام حسین بوکز :

Www.instagram.com/hosein_books

ارتباط با من:
@Hosein_triahy

بررسی عمیق کتاب‌های خوب با حسین ریاحی📗📘📙
1,177 Subscribers
125 Photos
12 Videos
Last Updated 24.02.2025 14:19

Similar Channels

أدب العرب.
95,389 Subscribers
Лабиринт
20,704 Subscribers
КИТЕПТЕРИМ
10,202 Subscribers

معرفی حسین بوکز و بررسی عمیق کتاب‌ها

حسین بوکز، یک شخصیت معتبر و شناخته شده در دنیای کتاب و ادبیات ایران است که همواره به تحلیل و بررسی عمیق کتاب‌های مختلف می‌پردازد. با افزایش روزافزون کتاب‌های منتشر شده و تنوع موضوعات آن‌ها، وجود افرادی مانند حسین بوکز که بتوانند به شکل حرفه‌ای و عمیق به نقد و بررسی کتاب‌ها بپردازند، ضروری به نظر می‌رسد. حسین با استفاده از پلتفرم‌های مختلفی چون اینستاگرام و تلگرام، به ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و آشنا کردن عموم با کتاب‌های خوب می‌پردازد. با توجه به پیشینه و تجربیات ایشان در این حوزه، می‌توان گفت که حسین بوکز یکی از مهم‌ترین چهره‌ها در فضای ادبیات معاصر ایران به شمار می‌رود.

حسین بوکز کیست و چه سیر تحولی در زندگی حرفه‌ای خود داشته است?

حسین بوکز، نام مستعار حسین ریاحی، یکی از نظاره‌گران و منتقدان فعال در دنیای کتاب و ادبیات ایران است. او با دانش و تجربه‌ای که در حوزه ادبیات و تحلیل متون دارد، به بررسی عمیق و کاربردی کتاب‌ها می‌پردازد. حسین از سنین نوجوانی به مطالعه و نوشتن علاقه‌مند بود و این علاقه به مرور زمان به یک حرفه تبدیل شد. او با استفاده از فناوری‌های نوین و شبکه‌های اجتماعی، به راحتی می‌تواند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند و نظرات خود را در مورد کتاب‌های مختلف با آن‌ها به اشتراک بگذارد.

در طی سال‌ها، حسین در زمینه‌های مختلفی از جمله نقد کتاب، نوشتن مقاله و برگزاری جلسات کتاب‌خوانی تجربه کسب کرده است. او با بررسی و نقد کتاب‌ها، به ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی در جامعه کمک می‌کند و مخاطبانش را به دنیای جذاب ادبیات نزدیک‌تر می‌سازد. تحصیلات و تجربه‌های کارگاهی او در این حوزه، امتیاز بزرگی برای او محسوب می‌شود.

چگونه می‌توان با حسین بوکز ارتباط برقرار کرد؟

حسین بوکز به عنوان یک شخصیت فعال در فضای مجازی، راه‌های متعددی برای ارتباط با مخاطبان خود فراهم کرده است. او دارای حساب کاربری فعال در اینستاگرام به آدرس '@hosein_books' است که در آن به اشتراک گذاری نظرات و بررسی‌های خود درباره کتاب‌ها می‌پردازد. همچنین، او از طریق این پلتفرم فرصتی برای تعامل با دوست‌داران کتاب و ادبیات فراهم می‌کند.

علاوه بر اینستاگرام، حسین بوکز از طریق تلگرام نیز با مخاطبانش در ارتباط است. کاربران می‌توانند از طریق ارسال پیام به حساب کاربری او '@Hosein_triahy' نظرها و سوالات خود را مطرح کنند. این ارتباط دو طرفه به حسین این امکان را می‌دهد که تجربه‌ها و نظریات مخاطبانش را بشنود و برای محتوای آینده‌اش از آن‌ها بهره ببرد.

چرا بررسی عمیق کتاب‌ها اهمیت دارد؟

بررسی عمیق کتاب‌ها به دلیل ارائه یک دیدگاه جامع و تحلیلی از محتوا و موضوعات مختلف، اهمیت زیادی دارد. این بررسی‌ها می‌توانند به خوانندگان کمک کنند تا دقیقا متوجه شوند که کتاب چه پیام‌هایی را منتقل می‌کند و چگونه می‌تواند بر روی تفکرات و زندگی آن‌ها تأثیر بگذارد. حسین بوکز با استفاده از انالیزهای دقیق و عمیق، خوانندگان را به جنبه‌های مختلف کتاب‌ها آشنا می‌کند.

علاوه بر این، بررسی عمیق کتاب‌ها می‌تواند به ترویج فرهنگ نقد و بررسی در جامعه ادبی کمک کند. این نوع نقدها به نویسندگان این امکان را می‌دهد که نظرات مخاطبانش را بشنود و به بهبود آثار خود بپردازد. حسین بوکز با ترویج این نوع نقد و بررسی، به ایجاد یک جامعه ادبی سالم و پویاتر کمک می‌کند.

حسین بوکز چه نوع کتاب‌هایی را بررسی می‌کند؟

حسین بوکز به بررسی کتاب‌های مختلف در ژانرهای گوناگون می‌پردازد. از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه گرفته تا کتاب‌های غیرداستانی و علمی. او سعی می‌کند کتاب‌هایی را معرفی کند که از نظر ادبی و محتوایی غنی و تأثیرگذار باشند. این رویکرد به او این امکان را می‌دهد که تنوع بالایی را در محتوای خود ارائه دهد و تمامی سلیقه‌های خوانندگان را در نظر بگیرد.

همچنین حسین بوکز کتاب‌هایی را بررسی می‌کند که به موضوعات اجتماعی، فرهنگی و روانشناسی پرداخته‌اند. او با تحلیل این کتاب‌ها، به خوانندگان کمک می‌کند تا با چالش‌ها و مسائل معاصر آشنا شوند و برای آن‌ها پاسخ‌ها و راه‌حل‌هایی ارائه دهد. این روش می‌تواند خوانندگان را به تفکر عمیق‌تر در مورد مسائل روز جامعه تشویق کند.

چگونه می‌توان در حوزه نقد کتاب مانند حسین بوکز فعالیت کرد؟

برای فعالیت در حوزه نقد کتاب، ابتدا باید به مطالعه عمیق و گسترده در زمینه‌های مختلف ادبی بپردازید. مطالعه شما باید شامل کتاب‌های کلاسیک و معاصر در ژانرهای مختلف باشد. همچنین، نوشتن نظرات و مقالات در مورد کتاب‌ها کمک می‌کند تا قدرت تحلیلی و نگارشی شما تقویت شود. در این فرآیند، می‌توانید با بررسی آثار نویسندگان مختلف، سبک‌های نوشتاری جدید را یاد بگیرید.

علاوه بر این، ارتباط با دیگر منتقدان و نویسندگان می‌تواند به شما کمک کند تا نظرات و تجربیات آن‌ها را بشنوید و از آن‌ها یاد بگیرید. ایجاد حضور در شبکه‌های اجتماعی و به اشتراک‌گذاری نظرات خود در مورد کتاب‌ها می‌تواند شما را به عنوان یک منتقد کتاب شناخته‌تر کند. با گذشت زمان و با توجه به پیروی مخاطبان، می‌توانید کار خود را گسترش دهید و به یک شخصیت مشهور در این حوزه تبدیل شوید.

حسین بوکز Telegram Channel

با کانال تلگرام "حسین بوکز" به دنیایی از کتاب‌های جذاب و الهام بخش خوش آمدید! اگر به دنبال کتاب‌هایی هستید که تازه‌ها منتشر شده‌اند یا قصد بررسی و بحث در مورد آثار ادبی دارید، این کانال مناسب برای شماست. با پیوستن به این کانال، می‌توانید با بررسی عمیق و دقیق کتاب‌های مختلف، دیدگاه‌های جذاب حسین ریاحی را در مورد آثار مطرح بدست آورید. همچنین، می‌توانید از این کانال برای برقراری ارتباط مستقیم با حسین ریاحی استفاده کنید. برای اطلاعات بیشتر و دنبال کردن آخرین بروزرسانی‌ها و پست‌های مرتبط، به اینستاگرام حسین بوکز به آدرس @hosein_books مراجعه کنید. پس دیگر وقت تلف نکنید و همین امروز به جمع اعضای این کانال بپیوندید تا از مطالب مفید و متنوع آن بهره‌مند شوید!

حسین بوکز Latest Posts

Post image

در برابر عزت نفس که از ما می‌خواهد در برابر دیگران یک تصویر خودانگاره ثابت ارائه دهیم و تایید و تشویق دیگران را بخریم، شفقت خود با ذات پویا و بالا و بلندی‌های واقعی زندگی بیشتر تناسب دارد. شفقت به خود امری مشروط نیست که وقتی شکست خورده‌ایم ما رها کند بلکه با نیروی مراقبت با ما همراه می‌شود تا دوباره روی پاهایمان بایستیم. از سوی دیگر در زمان موفقیت و سعادتمندی راه را برخودشیفتگی می‌بندد، زیرا ما را متعلق به یک تجربه مشترک انسانی می‌داند ، به تعبیری پیشرفت ما پیشرفت نوع بشر به حساب می‌آید، نه برتری‌مان در مقایسه با دیگر اعضای گونه‌مان. ( تمایز تحسین خود در برابر خودشیفتگی در فصل 13 به زیبایی تببین می‌شود)

🟣 مزیت 3- انگیزه و رشد شخصی:

امروزه تنبیه فیزیکی در خانواده و مدرسه ها دیگر متداول نیست با این حال ما هنوز هر از گاهی در قبال خود این رویکرد را استفاده می کنیم و بر این باور هستیم که خود انتقادی و خودزنی هم مفید و هم موثر است. این در واقع همان رویکرد قدیمی چماق و هویج است و بر این اساس قضاوتِ خود چماق و عزت ِنفس هویج است. اما آیا واقعا رویکرد خودانتقادی منجر به انگیزش پایدار و موثر می‌شود؟ انگیزش از طریق خودانتقادی دست کم این مشکلات را در پی دارد:

🟠 اول- کاهش باور به خودکارآمدی:

برای درک این موضوع خودتان را جای مادری بگذارید که دخترش با نمره مردودی پیش او می‌آید. آیا با سرزنش دختر که به لحاظ عاطفی نیروی زائدی از او می‌گیرد و انگاره خودباوری و اعتماد به نفسش را سرکوب می‌کند می‌توانیم امیدوار به بهبود نمراتش باشیم؟ ما به طور شهودی این را درک می‌کنیم و پژوهش‌ها نیز نشان می‌دهند سطح اعتماد به نفس و باور به خودکارآمدی نسبت مستقیمی با میزان توانایی تحقق بخشیدن به رویاها دارد. به همین دلیل باید به جای سرزنش به او بگوییم شکست خوردن یک امر طبیعی است، جدای از نمره همیشه او را دوست خواهیم داشت و به او راهی را نشان دهیم که با تلاش بتواند نمره‌های بهتری بدست آورد.

🟠 دوم- سرچشمه‌ی انگیزش از طریق خودانتقادی ترس است: 

خودانتقادی می‌تواند به عنوان یک عامل انگیزشی عمل کند اما جنس این نوع انگیزش بر گرفته از هیجان «ترس» است. از آنجا که در هنگام شکست، خودانتقادی شدید نسبت به خودمان می‌تواند بسیار ناخوشایند و ترسناک باشد ما صرفاً با تمایل به فرار از قضاوت خود، برانگیخته می‌شویم. اما اگر سرچشمه انگیزش ما ترس باشد معضلات بزرگی همراه خود دارد. اولین معضل ایجاد اضطراب است که به خودی خود موجب تضعیف و کاهش عملکرد می‌شود و  همچنین حواس‌پرتی و نداشتن تمرکز می‌شود.

مهم‌تر از اضطراب، ما دست به خودفریبی روانی می‌زنیم. برای روبرو نشدن با شکست و فرار از رنج سرزنش و خودانتقادی ما شروع به توجیه شکست‌هایمان می‌کنند. یکی از استراتژی‌های رایجِ خودفریبی روانی، «خودناتوان سازی» که به دو صورت دست از تلاش برداشتن و اهمال کاری خود را نشان می‌دهد. گاهی برای این که با شکست احتمالی روبرو نشویم سخت کوشی در راستای اهداف را کنار می‌گذاریم. اگر من برای مسابقه محلی تنیس تمرین نکنم، می‌توانم در برابر انگ بازیکن بدی بودن، باختم را به عدم تمرین نسبت بدهم. در اهمال کاری نیز آنقدر در آماده‌سازی وظایفم کوتاهی می‌کنم و عقب می‌اندازم که می‌توانم شکست خودن را به عدم آمادگی نسبت دهم تا عدم مهارت.

بنابراین چرا شفقت خود یک عامل انگیزشی موثرتر از خود انتقادی و خود سرزنشی است؟ زیرا نیروی محرک آن مراقبت و عشق است نه ترس. عشق به ما اعتماد به نفس و احساس امنیت (از طریق ترشح اکسی توکسین) می‌دهد و این در حالی است که ترس موجب ایجاد احساس ناامنی و وحشت می‌شود (تحریک خستگی و ترشح کورتیزول) وقتی که در زمان شکست از طریق شفقت خود ، به خود اعتماد می‌کنیم ، اضطراب واسترس غیر ضروری در خود ایجاد نمی‌کنیم. ما با علم به این که علی رغم عملکرد ضعیف یا خوب خود پذیرفته خواهیم شد می‌توانیم احساس آرامش را در خود احساس کنیم.

 با این حال اگر این گفته‌ها صحت داشته باشد چرا باید اصلا سخت کوشی کنیم؟ چرا پایمان همه روزه جلوی تلویزیون دراز نکنیم و پیتزا نخوریم؟ این نوع برداشت از خودشفقتی که آن را با خودپرستی منفعلانه یکی می‌گیرد در درک اشتباه ما از معنای مراقبت ریشه دارد. اگر مجدد به مثال مادر و دختر بازگردیم، مادر اگرچه دخترش را دوست دارد و همواره برای کمک رسانی به او آماده است اما این به معنای ارضای همیشگی نیازهای غیر رشدی دختر نیست. برای مثال در حالی که کودکش عاشق آب نبات است به طور پیوسته به او آب نبات نمی‌دهد. برآورده کردن همه نیازهای کودک که منجر به عدم رشد او می‌شود و به معنای مراقبت کردن از او نیست. گاهی لازم است الگوی رفتارهای غیرسودمند را در خودمان تغییر دهیم حتی اگر به قیمت از دست دادن برخی از چیزها در کوتاه مدت باشد.

23 Feb, 09:59
95
Post image

به تعبیر کریتسین نف در حالی که خودانتقادی از شما می‌پرسد که آیا به اندازه کافی خوب هستید یا خیر،  شفقت خود این سوال را می‌پرسد که چه چیزی برای شما خوب است؟ تا شما را به سمت سلامتی و رشد هدایت کند.

🟠 سوم- خود انتقادی به شکل گیری اهداف عملکردی منجر می‌شود به جای اهداف یادگیری:

همچنان بسیاری بر این باورند افرادی که خودمشفق‌اند جاه طلبی و بلند پروازی کافی را در اهدافشان ندارد. اولاً پژوهش‌های مکرراً این باور را رد می‌کنند. در واقع افراد خودمشفق استاندارد‌های بالاتر برای خود قائل‌اند چون این اطمینان را به خود دارند که در صورت شکست می‌توانند برخوردی آرام‌تر و خوب با خود داشته باشند

ثانیاً نوع انگیزش افراد خود مشفق باعث می‌شود اهداف اصیل‌تری را دنبال کنند. انگیزش ما برای رسیدن به اهداف معمولا به دو صورت ذاتی ( درونی) یا اکتسابی ( بیرونی) است.  ما وقتی انگیزش ذاتی داریم یک هدف را به قصد رشد و یادگیری خودمان و به خاطر لذتی که از خود آن هدف می‌بریم دنبال می‌کنیم. اما انگیزش اکتسابی به موقعیت‌هایی اطلاق می‌شود که برای به دست آوردن پاداش ( مثلا دیده بشیم، دیگران را تحت تاثیر قرار دهیمق یا پول در بیاریم ) یا رهایی از یک مجازات ( مثلا فرار از سرزنش دیگران) آن کار را انجام می‌دهیم. نکته مهم اینجاست که بدانیم انگیزشی که خودانتقادی ایجاد می‌کند اگرچه از درون ما شکل می‌گیرد اما انگیزشی اکتسابی و برای فرار از رنج است. اما انگیزشی که شفقت خود ایجاد می‌کند چون با مراقبت و رشد ما مرتبط است انگیزش ذاتی به حساب می‌آید.

بر اساس تحقیقات کارل دوئک روانشناس آموزش،  افرادی که انگیزش درونی دارند برای خود «اهداف یادگیری» تعیین می‌کنند. در اهداف یادگیری ما به دنبال کسب دانش و رشد شخصی هستیم به همین دلیل اشتباه و خطا را به عنوان بخشی از فرآیند می‌پذیریم. از سوی دیگر افراد با انگیزش بیرونی دارای اهداف عملکردی‌اند که عمدتاً برای دفاع از خود و بهبود عزت نفس تعبیه می‌شوند تا دیگران آن‌ها را تایید  کنند یا از شکست دور باشند. ( مثل افرادی که می خواهند به هر ترتیبی نمره a را بگیرند و دغدغه یادگیری ندارند) تحقیقات نشان می‌دهد افرادی  اهداف یادگیری دارند ( مثل افراد خودمشفق) در طولانی مدت بیشتر تلاش می کنند زیرا از خودفرآیند لذت می‌برند، ریسک بیشتری انجام می‌دهد چون ترس از شکست ندارند و همچنین بیشتر در خواست کمک و راهنمایی می‌کنند زیرا نگرانی کمی در مورد کمبود مهارت و نداشتن لیاقت به خاطر نداشتن جواب صحیح دارند. 

اگر این سه عامل را در نظر بگیریم درخواهیم یافت که خود انتقادی نه تنها شیوه انگیزشی آسیب زننده‌ای است، حتی از شدت و مدت تاثیر گذاری کمتری برخوردار است.

پایان

📘📗📕
@hosein_books

کانال حسین بوکز رو به دوستانتان معرفی کنید🙏


#ذهن_آگاهی #خودانتقادی #مهربانی_با_خود #شفقت_خود

23 Feb, 09:59
121
Post image

راه اول، ارج نهادن به چیزهایی است که در آن‌ها خوب هستیم و بی‌ارزش دانستن چیزهایی که در آن‌ها بد هستیم. نوجوانی که استعداد خوبی در بسکتبال دارد و استعداد کمی در ریاضی دارد ممکن است بسکتبالیست‌ها را مردان واقعی و کسانی که ریاضی خوبی دارند بچه مثبت بداند. مشکل این رویکرد این است که ما فقط برای این که احساس بهتری نسبت به خود داشته باشیم، ارزش مهارت‌هایی که برای زندگی‌مان مهم است راکاهش میدهیم. وقتی همه انرژی‌‌مان را روی بکستبال می‌گذاریم، جلوی سناریو‌های شغلی که در آینده می‌تواند به ریاضی مرتبط باشد را می‌بندیم. به همین دلیل عزت نفس می‌تواند در کوتاه مدت به پیشرفت ما منجر شود اما در بلند مدت ( به خصوص اگر در بسکتبال به بالاترین سطوح نرسیم) ضربه بزند.  

راه دوم پیشرفت در اموری است که برایمان اهمیت دارد. اما آنچه برای ما مهم است می‌تواند از فرهنگ به ما منتقل شود و لزوماٌ با ظرفیت‌ها و توانایی‌های ما متناسب نباشد. خانومی که زیبایی برای او اهمیت بالایی دارد، اما به خاطر ژنتیکش نمی‌تواند به وزن دلخواهی که از منظر اجتماعی معیار زیبایی است دست بیابد، دچار کاهش عزت نفس و تجربه مدام شرم می‌شود.

راه سوم، احساس خودارزشمندی ناشی از «خود آیینه‌ای» است، یعنی ادراک ما از این که در چشم دیگران چگونه ظاهر می‌شویم. اگر بر این باور باشیم که ما را مثبت قضاوت می‌کنند، احساس خوبی درباره خودمان خواهیم داشت و اگر بر این باور باشیم که دیگران ما را منفی قضاوت می‌کنند احساس بدی نسبت به خود خواهیم داشت. به عبارت دیگر عزت نفس نه تنها ناشی از قضاوت خودماست، بلکه ناشی از ادراک ما از قضاوت‌های دیگران است. این رویکرد هم مشکلات جدی دارد. چرا باید نظر افرادی که به علت فاصله از ما نمی‌توانند قضاوت‌های موثقی درباره ما  داشته باشند تا این میزان بر حس ما نسبت به خودمان اثر گذار باشد؟ دوم این که حتی اگر آن‌ها قضاوت مثبتی نسبت به ما داشته باشند ممکن است ما ادراک اشتباهی از آن قضاوت‌ها داشته باشیم. برای مثال نویسنده از تجربه خود می‌گوید که همیشه احساس می‌کرده نگاه منفی نسبت به مدل‌ موهای در جمع وجود داشته است، اما سال‌ها بعد یکی از دوستانش به او می‌گوید بسیاری حسرت آن مدل‌ موها را داشتند.

عزت نفس از آن‌جایی که مبتنی بر «ادراک» ما نسبت به قضاوت‌ها شکل می‌گیرد می‌تواند ما را از واقعیت دور کند. در واقع تحقیقات نشان داده است افراد با عزت نفس بالا برداشت بیش از اندازه خوش بینانه نسبت به خود دارند در حالی که آد‌م‌های اطرافشان آن‌ها را متوسط ارزیابی می‌کنند و بالعکس افرادی که عزت‌نفس پایینی دارند فکر می‌کنند اطرافیان آن‌ها را دوست ندارند در حال که در بین جمع محبوب‌اند. به تعبیری مشکل عزت نفس این است که شما  تصویر خوب و با شکوهی از خودتان می‌سازید که واقعا حالتان را خوب می‌کند اما به خاطر وابستگی‌اش به بیرون می‌تواند فروبریز، شما را از خود اصیلتان دور کند و در نهایت ویرانتان کند. عزت نفس شبیه به خانه‌ای می‌مانند که پایه‌ی آن بر بستر رودخانه ساخته شده است.

با این وجود باید دقت کنیم عزت نفس به خودی خود بد نیست. باید دو نوع از عزت نفس که سرچشمه‌های متفاوتی دارند را از هم جدا کنیم. عزت نفسی که از دل حمایت‌های خانواده پشتیبان یا تلاش‌های فراوان فرد در زمینه مورد علاقه‌اش به وجود می‌آید سالم، اما عزت نفسی که با باد کردن ایگوی شخص از طریق تحقیر دیگری یا بزرگ جلوه دادن دستاوردها (که نوعی تملق ایگو به حساب می‌آید) بدست می‌آید کشنده است. مجری که در حال تهییج کودکان برای ساختن یک تصویر باهوش از خود بدون دلیل و معیار است، در حال بادکردن ایگوی کودکان است. امری که تحقیقات آن را به بروز خودشیفتگی مرتبط می‌داند.

از سوی دیگر «عزت نفس مشروط» یعنی به گاه کامیابی به خود احساس خوبی داشته باشم و به گاه ناکامی احساس بد، به اندازه «عزت نفس مبتنی بر هیچ» خطرناک است. افرادی که دارای عزت نفس مشروط‌اند در برابر شکست به شدت آسیب پذیر می‌شوند. دانش آموزی که همیشه نمره الف می گرفته اگر در آزمونی نمره‌ای کمتر از الف بگیرد نابود می‌شود در حالی که دانش آموزی که نمره دال می گرفته با نمره جیم احساس می‌کند در اوج قرار دارد. عزت نفس مشروط در واقع نوعی اعتیاد به تایید گرفتن از دیگری برای تصویری است که از خود به عنوان یک فرد پیروز ساخته‌اید. در ابتدا تعریف و تمجید‌ها احساس خوبی به شما می‌دهد و شما با عشق کارتان را نجام می‌دهید، اما وقتی به آن معتاد می‌شوید از شکست به شدت می‌هراسید و بدون عشق تنها بدنبال برآورد شدن بیشتر و بیشتر لذت تایید دیگری هستید.

23 Feb, 09:59
74
Post image

📘عنوان کتاب : #شفقت_خود
نویسنده: #کریستین_نف
🔴مترجم: #الهه_موسویان
📙☑️انتشارات: #ارجمند

بخش دوم

🔴 مزایای شفقت به خود

اگر عناصر سه گانه برسازنده شفقت خود را در درونمان پرورش دهیم، دست کم به سه مزیت دست می‌یابیم: تاب آوری هیجانی بالاتر، ابزاری قدرتمند‌تر از عزت نفس، و انگیزه‌ی رشد شخصی که از منبع عشق تغذیه می‌شود و نه ترس.

🟣 مزیت1- تاب آوری هیجانی:

تاب آوری هیجانی به این معناست که تا چه میزان می‌توانیم بدون غرق شدن یا از دست دادن کارکرد‌های معمولی زندگی هیجانات منفی را مدیریت کنیم. شفقت به خود منجر به افزایش تاب آوری هیجانی می‌شود زیرا:

🟠 الف) به کاهش هیجانات و احساسات منفی کمک می‌کند:

احساسات منفی به طور ویژه از «ذهنیت قیرگون» ما درباره جهان سرچشمه می‌گیرند. این ذهنیت که در طی تکامل منجر به ایمن بودن ما در برابر خطرات شده است، تمرکز ذهن را بر تجربه‌های منفی متمرکز می‌کند. به قول نویسنده ذهن همچون چسب برای تجربه‌های منفی و همچون تفلون برای تجربه‌های مثبت است. نکته دوم این که ذهن برای یادگیری از تجربیات گذشته آن‌ تجربیات را در ذهن تکرار می‌کند، اما بعضاً به جای یادگیری به نشخوار فکری مبتلا می‌شویم.

شفقت خود می‌تواند در برابر این ذهنیت قیرگون به ما یاری رساند. اولا وقتی با زبان مهربانی با خود گفتگو می‌کنیم و از خودمان حمایت می‌کنیم نیرویی برعکس احساسات منفی همچون ترس، شرم و کمبود ایجاد می‌کنیم که به تعادل هیجانی ما کمک می‌کند. ثانیاً با ذهن آگاهی به جای گیر افتادن در حلقه بی‌پایان نشخوار فکری به حرکت مداوم ذهن‌مان به گذشته آگاه می‌شویم، و به احساسات منفی اجازه می‌دهیم  بیایند و بدون مقاومت بگذرند.

🟠 ب) شفقت خود هیجانات منفی را دفع یا سرکوب نمی‌کند: 

تحقیقات نشان می‌دهند ما توانایی سرکوب آگاهانه افکار و احساسات ناخواسته را نداریم. بالعکس تلاش برای سرکوب منجر به قوی‌تر شدن احساسات منفی می‌شوند. برخلاف تصور بسیاری که تاب آوری هیجانی را  «پوست کلفت» بودن یا «بی‌احساس» بودن در برابر تکانه‌های هیجانی می‌دانند، تاب آوری هیجانی به معنای نفی کردن یا بی‌حس شدن نسبت به هیجانات نیست. فردی به لحاظ هیجانی تاب آور است که احساسش را به درستی و به‌اندازه حس می‌کند، اما بدون غرق شدن در آن یا نشان دادن رفتارهای اتوماتیک می‌تواند آن را به درستی مدیریت کند. 

ازین‌منظر شفقت به خود برای تاب‌آوری هیجانی از اهمیت بالایی برخوردار است. کسانی که شفقت به  خود بالایی دارند از امنیت بالایی نزد خودشون برخوردارند به همین دلیل ترسی از مواجه شدن با احساسات و افکار منفی خودکار ندارند. آن‌ها می‌دانند نیروی مثبت مراقبت از خویش را  همیشه همراه خود دارند و به واسطه ذهن آگاهی قادرند بدون سرکوب یا فرار میزان واقعی احساس منفی‌شان را درک کنند و با خود همدل بمانند.

نکته‌ای که نباید فراموش کنیم، این است که شفقت خود هیچ نسبتی با مثبت‌گرایی بی‌پایه (همیشه نیمه پر لیوان را ببین!) ندارد. شفقت خود نوعی واقع نگری است، در حالی که با ذهن آگاهی اجازه می‌دهد احساسات و افکار منفی خود را تماشا کنیم، با نیروی مراقبت از خود جلوی فروافتادن ما در گردبار احساسات منفی را نمی‌دهد. به تعبیر کریستین نف : « تنها شیوه‌ی رهایی از دردهای ناتوان کننده این است: بودن با آن‌ها به همان صورتی که هستند. تنها راه برون رفت از میان آن‌ها می‌گذرد. ما باید شجاعانه به سوی رنج‌هایمان برگردیم و خود را در این فرآیند تسلی دهیم تا زمان، شفای معجزه آسایش را نمایان کند.»

🟣 مزیت 2-خارج شدن از بازی عزت نفس:

پیش از ظهور ایده‌ی شفقت خود، در مجامع روانشناختی همه‌جا صحبت از افزایش عزت نفس برای بهود سلامت روان فرد و جامعه بود. آدم‌های دارای عزت نفس بالا،  آدم‌هایی با انگیزه، با ارتباطات اجتماعی بالاو موفق تصویر می‌شدند که هر چیزی برای آن‌ها در جهان قابل حصول است. به همین دلیل برنامه‌های افزایش عزت نفس در نهاد‌های مختلفی از جمله مدارس شروع به فعالیت کردند. (برنامه کودکی را در نظر بگیرید که مجری فریاد می‌زند «کی از همه باهوش‌تره ؟ » و همه‌ی بچه‌های بدون قرینه خاصی برای باهوش بودن باید فریاد بزنند، «من، من من!» این فعالیت به عنوان یک فعالیت برای افزایش عزت نفس کودکان توصیه شده است)  اما تحقیقات بعدی نشان داد با وجود برخی نتایج مثبت، عزت نفس بخش‌هایی تاریکی مثل برتری طلبی، توهین و تحقیر دیگران در صورت شکست و غیره را شامل می‌شود.

برای درک این که چرا عزت نفس می‌تواند یک چاقوی دولبه باشد باید بدانیم هسته‌ی اصلی آن چیست. طبق تعریف ویلیام جیمز، عزت نفس  محصول« شایستگی ادراک شده در حوزه‌های با اهمیت» است. اگر من در بازی شطرنج خوب باشم، و برای من هم اهمیت داشته باشد که شطرنج بازی خوبی باشم عزت نفس خواهم داشت. بر این اساس چگونه می‌توانیم عزت نفس خود را افزایش دهیم؟ 

23 Feb, 09:59
106