امروز روزی است برای جشن گرفتن تمام زنان قدرتمند، الهامبخش و بینظیر در زندگی ما. به همه شما زنان شگفتانگیز، که هر روز با عشق، شجاعت و عزم خود جهان را زیباتر میکنید، درود می فرستیم. بیایید امروز را به عنوان یک فرصت برای قدردانی از دستاوردهای زنان و تلاش برای ایجاد جهانی عادلانهتر و مساویتر بگیریم. درود به همه کسانی که برای آزادی مردمان به ویژه بانوان جنگیدند.
درود و عرض ادب ممنونم از حمایت دیروز شما از اکران آنلاین مستند شورش روشنفکری. پیام های زیادی دریافت کردم از دوستانی که متاسفانه موفق به تماشا نشدند و در تلاش هستم تا امکان پخش مجدد از شبکه یوتوب را فراهم کنم. بسیار از لطف و محبت شما ممنونم و مشتاقانه تلاش میکنم برای اکران دوباره آنلاین. 🌺❤️
اپیزود بیست و پنجم (قسمت آخر فصل یک) خطاهای شناختی - سوتفاهم
قطعا همه ما دچار سوءتفاهم شدهایم و یا شاهد فروپاشی روابطی بر اثر سوءتفاهمهای کوچک و احمقانه بودهایم. زمانی که رابطههایمان نادرست و عاری از اعتماد کافی باشند، باعث میشود فکر کنیم دیگری دارد به ما خیانت میکند، و رفته رفته در ذهنمان شک و سوءظن زیاد شود. اگر بدانیم که سوء تفاهم چیست و چگونه به وجود میآید بهتر میتوانیم از وقوع آن جلوگیری کنیم. در کل سوءتفاهم یکی از اصلیترین دلایل اختلاف در بین افراد، حال چه روابط زناشویی، چه روابط کاری و خانوادگی است. قطعا هر کسی در برههای از زندگی دچار سوءتفاهم شده است، پس این موضوع کاملا عادیست. با جلوگیری از ایجاد سوءتفاهم میتوان رابطهای سالم و آرام را تجربه کرد.
قضاوت حاصل تمایل طبیعی ما برای قالببندی جهان به منظور معنا دادن به آن است. این قالبها مبتنی بر واقعیت نیستند بلکه بر اساس تجارب قبلی محدود ما که آن را درست و قطعی تلقی میکنیم، شکل میگیرد. بهعبارتدیگر در ذهن ما مکالمهای بیوقفه در جریان است که طی آن واقعیت دیداری و شنیداریمان را با دستهبندی و با برچسب زدن معنا میبخشد تا ابهام را بهوضوح تبدیل کند. ذهن آدمی به طور عام از ابهام گریزان است و تلاش دارد تا هر ابهام و نادانستهای را به داده و وضوح تبدیل کند. یکی از راههای دمدستی ذهن برای این کار سنجش و داوری بر اساس دادههای قبلی و موجود است. همچنان که انسان بدوی برای رفع ابهام رعدوبرق آن را خشم خدایان معنا میکرد انسان امروزی نیز هر رفتار و سخنی را همراستا با آنچه در ذهن دارد تطبیق داده و میسنجد. بدین ترتیب است که ما از انواع برچسبها برای توصیف رفتار و اعمال خود و دیگران استفاده میکنیم. t.me/hirbodhermes
تظاهر به اعتماد به نفس در کوتاه مدت ممکن است خوب باشد و مزایایی هم برای ما داشته باشد، اما آیا در طولانی مدت هم می تواند به ما کمک کند؟ اعتماد به نفس نوعی مهارت است که اگر آن را تمرین کنیم، بهتر و بهتر می شویم. اما داشتن اعتماد به نفس مانند نقاشی یا باغبانی نیست. برای داشتن اعتماد به نفس واقعی شاید لازم باشد چندین سال تلاش کنیم. این طور هم نیست که اگر توانستیم اعتماد به نفس خوبی داشته باشیم، برای همیشه این اعتماد به نفس با ما می ماند. برای ایجاد، تقویت و پایداری اعتماد به نفس واقعی نیاز به تلاش مستمر و واقعی است. اعتماد به نفس واقعی هم گاهی دچار تزلزل می شود و ضعیف می شود. متاسفانه گاهی اعتماد به نفس وابسته به نظر دیگران میشود. اگر هر روز تعریف و تمجید بشنویم، اعتماد به نفسمان بالا می رود و برعکس، اگر به دلیل ظاهر یا شخصیت مان هر روز تحقیر شویم، اعتماد به نفس مان از بین می رود. به جای تظاهر به اعتماد به نفس و داشتن اعتماد به نفس کاذب، بهتر است مهارت هایی را یاد بگیریم که به اعتماد به نفس واقعی ما و تقویت آن کمک کند.
تفکر قالبی به یک نظر از پیش تشکیلشده در ذهن جمعی گروههایی از جامعه اشاره دارد، که مانع قضاوت و شناخت منطقی افراد نسبت به دیگران شده و ویژگیهای خاصی را به تمام اعضای یک گروه دیگر یا مجموعهای متفاوت نسبت میدهد.این طرز تفکر، نشانگر یک خطای رایج در تحلیل و تصمیمگیری است. خطایی که به واسطه آن، یک فرد یا پدیده تنها بر اساس معیارهای خاص مانند محل زندگی، سابقه، جنسیت، قومیت، رنگ پوست و موارد مشابه قضاوت میشود و در موردش یک حکم کلی صادر میگردد. در حقیقت خطای استریوتایپ ترکیبی از نگرش و پیشداوریها است. خوشبختانه امروز با گسترش دانش و در دسترس قرارگرفتن آن از طریق وسایل ارتباط جمعی جدید با کمک پدیده ای به نام اینترنت، باعث شد تا نسل جدید که بیشتر بدنبال پرسشگری هستند به بسیاری از نتیجهگیریها و قضاوتهای جمعی حمله کنند و بهدنبال چرایی آن باشند و دستاوردهای خود را از طریق کلام و از طریق رسانههای اجتماعی و پایگاههای شخصی با دیگران به اشتراک بگذارند.
پادکست هیربد و هرمس اپیزود بیستم و یکم انکار قسمت دوم
همانطور که بدنمان در برابر ورود ویروس ها واکنش نشان میدهد، مثلا تب میکنیم یا گلودرد و بدن درد و بیحالی دچار میشویم تا ضمن بالا رفتن دما که به کشتن ویروس کمک میکند، مجبور شویم استراحت کنیم یا غذاهای خاصی را مصرف کنیم، روان ما هم در برابر استرسها، حملات اضطرابی و فشارهای درونی و بیرونی از مکانيسم های دفاعی استفاده میکند تا به ادامه بقای ما کمک نماید. مکانیسم های دفاعی روانی، ناخودآگاه بوده و شکلی از رفتار بهنجار هستند، مشروط بر اینکه در کاربرد آنها زیادهروی نشود، زیرا زیادهروی و تکرار مداوم آنها باعث میشود به عادت تبدیل شده و بخشی از شخصیت ما شوند.
با بهکار بردن مکانیسم های دفاعی، به جای آنکه مسائل و مشکلات خود را حل کنیم به تحریف آنها میپردازیم. میتوان گفت همه ما انسانها گاهی واقعا به کنارهگیری موقت از مشکلات با کمک مکانیسم های دفاعی نیاز داریم تا به این ترتیب از خود در برابر آسیبهای حاصل از واقعیتهای دردناکی که در زندگی همه ما وجود دارند، محافظت کنیم
انکار چیست؟ ۱ مکانیزم دفاعی (Defence Mechanism)، یک ساز و کار روانی ناهشیار است که اضطرابهای ناشی از محرکهای غیر قابل پذیرش یا زیانبار بالقوه را کاهش میدهد. به بیان سادهتر مکانیسم دفاعی یک واکنش ناخودآگاه است که در برابر اضطرابها به کار برده میشود تا بتوانیم اضطراب را کاهش، شرایط را کنترل و خودمان را با محیط سازگار کنیم. همهی ما انسانها در طول زندگی از ساز و کارهای دفاعی بهره میبریم. این ساز و کارها میتوانند سودمند یا آسیبزا باشند، بسته به این که در چه شرایطی و به چه اندازه این مکانیزمها را به کار میبریم. انکار یک ساز و کار دفاعی هوشمند هست تا شدت رنج و درد را در لحظه کاهش دهد. اما ادامه دار شدن شرایط اضطراب آور و استفاده مدام از پروسه انکار برای کم کردن رنج عواقب و عوارض پیچیده تری را در ما ایجاد میکند. برای نمونه خوردن شیرینی در هنگام افسردگی و ادامه دار شدن آن باعث چاقی و بیماری هایی چون قند میشود در حالی که شرایط ما تغییر نکرده و چیزی از اضطراب ما کم نشده.
اگر ساکن کشورهای دیگر هستید در شبکه های پادکست جهانی و یوتیوب هیربد و هرمس را سرچ کنید.
عصبانیت و خشمگین بودن یک انتخاب است که انسان در پس لحظه خطر میگیرد. برای گذر از عصبانیت باید بجای واکنش های احساسی با واکنش عقلانی بر خویش و محیط پیرامون خود مسلط بشویم.
خشم و عصبانیت هم به فرد عصبانی و هم به اطرافیان آن آسیب های جدید و جبران ناپذیری میزند که در اغلب موارد خواسته قلبی و انسانی ما نبوده.
اگر ساکن کشورهای دیگر هستید در شبکه های پادکست جهانی و یوتیوب هیربد و هرمس را سرچ کنید و به اپیزودهای بیشتری دسترسی پیدا کنید.
نقاب (قسمت دوم) آیا نقاب های شخصیتی مان را خودمان انتخاب میکنیم؟ جواب بدون شک «بله» است. این ما هستیم که بنا به شرایط پیرامونی نقاب را میپذیریم. این درست است که فشارها از بیرون به ما تحمیل میشوند ولی کسی که در آخر تصمیم میگیرد و نقاب را به صورت میزند ما هستیم به هر دلیلی. خودآگاه ماست که انتخاب میکند در این زمان از حیات خویش چه نقابی داشته باشد. چه بسیار انسانهایی را که در طول تاریخ بودهاند که برای نداشتن نقاب و همرنگ نشدن با جامعهای که در آن زندگی میکردند شجاعانه جنگیدند و زیر بار تحمیل نرفتند و خود را زیستند. طبق نظریه یونگ، نقاب همیشه بد نیست با توجه به شرایط متغیر جوامع و تغییر هنجارها و ناهنجارها شاید گاهی واقعاً ناگزیر به پذیرش نقاب هستیم چون ممکن است موقعیتی آینده ساز را از دست بدهیم. نقاب میزنیم تا شرایط بهتری را بگذرانیم. نقاب میزنیم تا در برخوردهای اول احساسی یا کاری تصویر جذابتری از خود بسازیم ولی یادمان نرود که نقاب زدهایم. باور نقاب، دروغ گفتن به خود و در نهایت احساس یکی شدن با آن است که کار را خراب میکند.