حضرت یار

مرید ناطق است و عارف گُنگ .

«ابوبکر شبلی»

ناطق:سخن گوینده
گُنگ:بی زبان


@hazrate_yar121

شب دراز است
از بهرِ راز گفتن و حاجات خواستن.
بی تشویشِ خَلق
و بی زحمتِ دوستان و دشمنان.
خلوتی و سَلوَتی حاصل شده
و حق تعالی پرده فرو کشیده
تا عمل ها از ریا مصون و محروس باشد و خالص باشد الله تعالی.
و در شبِ تیره،
مردِ ریایی از مَخلَص پیدا شود، ریایی رسوا شود در شب.
همه ی چیزها به شب مستور شوند و به روز رسوا شوند.
و مردِ ریایی به شب رسوا شود!
گوید:
چون کسی نمی بیند، از بهرِ کی کنم؟
می گویندش که:
کسی می بیند!
ولی تو کسی نیستی تا کسی را بینی آن کسی می بیند که:
همه کسان در قبضه قدرتِ وی اند!

#فیه_ما_فیه


سلوتی: خُرسندی، فراغت
محروس: نگهبانی، محفوظ
مخلص: پناهگاه
مستور: پوشیده شده، نهان

@hazrate_yar121

ای حریر بی تحمل
martik

@hazrate_yar121

در
اندرون
من
خسته
دل
ندانم
کیست
که
من
خموشم
و‌
او
در
فغان
و‌
در
غوغاست


#حافظ

@hazrate_yar121

گاه من بوالحسن اویم و گاه او بوالحسن منست



#ابوالحسن_خرقانی

@hazrate_yar121

الهی حدیث تو از من نپذیرند



«ابوالحسن خرقانی»

#hazrate_yar121

#عطار
#مصیبت_نامه

بود ذوالنون را مریدی پاکباز
هم بمعنی اهل دل هم اهل راز
در حضورش چل چله افتاده بود
تا بچل موقف تمام استاده بود
مدت چل سال جانی غرق راز
پاسبان حجرهٔ دل بود باز
نه درین چل سال حرفی گفته بود
نه درین چل سال یکشب خفته بود
روزی آمد پیش ذوالنون دردناک
سرنهاد از عجز خود بر روی خاک
طاعت چل سالهٔ خود بر دوام
آنچه کرده بود بر گفتش تمام
گفت اگرچه هر چه گفتی کردهام
همچو روز اولین در پردهام
نه دری در سینه میبگشایدم
نه جمالی روی میبنمایدم
نه زحق خطی بنامم میرسد
نه بدل از وی پیامم میرسد
بر نمیگیرد بهیچم چون کنم
چند سوزم چند پیچم چون کنم
تا نگوئی کاین شکایت کردنست
لیک بدبختی حکایت کردنست
دل گرفتن نیست از طاعت مرا
لیک ذوقی نیست یک ساعت مرا
تو طبیبی غمگنان را چاره کن
داروی این عاشق خونخواره کن
شیخ چون بشنود ازآن سرگشته راز
گفت امشب ترک کن کلی نماز
نان بخور سیر و بخسب امشب تمام
تا گر از لطفت نمیآید پیام
بو که از عنفی کند در تو نگاه
زانکه پندارم بلطفت نیست راه
هرکسی را از رهی دیگر برند
گه زپای آرند و گه از سر برند
این سخن درویش چون بشنود رفت
بود تشنه سیر خورد و سیر خفت
مصطفی رادید هم آن شب بخواب
ای عجب در شب که بیند آفتاب
گفت میگوید خداوندت سلام
میدهد از حضرت خویشت پیام
کی بهمت رنجها برده بسی
کی کند هرگز زیان بر ما کسی
تحفهٔ خود یادگار تو نهم
هرچه خواهی در کنار تو نهم
گرچه تو چل ساله داری رنج راه
گنج دولت بخشمت این جایگاه
در عوض گنج کرم بازت دهم
خلعت و انعام و اعزازت دهم
لیکن از ماسوی ذوالنون برسلام
گو که هان ای مدعی ناتمام
ای همه تزویر و ناموس آمده
پاک رفته پیش و سالوس آمده
عاشقان را میکنی از ما نفور
تا ز راه ما همی گردند دور
همچو غول از رهزنی دم میزنی
کار مشتی خسته بر هم میزنی
گر نیندازم بصد رسوائیت
نی خدایم چند از رعنائیت
تا تو دست از رهزنی کوته کنی
عاشقان را تا بکی گمره کنی
زین سخن ذوالنون چنان دلشاد شد
کز دو عالم تا ابد آزاد شد
چون زکار خویش مرد آید یکی
آنچه میجوید بیابد بی شکی
چند خواهی بود نه پخته نه خام
نیک خواهی کار میباید تمام
هرکه او در کار خود کامل بود
عاقبت مقصود او حاصل بود

@hazrate_yar121

بنگر #همنشین تو کیست؟!
لاشک با هر چه نشینی و با هر چه باشی خوی او گیری. در کُه نگری در تو پَخسیتگی‌ درآید، در سبزه و گل نگری تازگی در‌آید،
زیرا #همنشین، تو را در عالَم خویشتن کشد.

#مقالات_شمس

@hazrate_yar121

درآ در وادی ایمن که ناگاه
درختی گویدت «انی انا الله»

روا باشد انا الحق از درختی
چرا نبود روا از نیک‌بختی

#گلشن_راز

«صوفی بزرگ شیخ محمود شبستری»

@hazrate_yar121

من ز وصلت چون به هجران می روم
در بیابان مغیلان می روم
من به خود کی رفتمی او می کشد
تا نپنداری که خواهان می روم
چشم نرگس خیره در من مانده‌ست
کز میان باغ و بستان می روم
عقل هم انگشت خود را می گزد
زانک جان این جاست و بی‌جان می روم
دست ناپیدا گریبان می کشد
من پی دست و گریبان می روم
این چنین پیدا و پنهان دست کیست
تا که من پیدا و پنهان می روم
این همان دست است کاول او مرا
جمع کرد و من پریشان می روم
در تماشای چنین دست عجب
من شدم از دست و حیران می روم
من چو از دریای عمان قطره‌ام
قطره قطره سوی عمان می روم
من چو از کان معانی یک جوم
همچنین جو جو بدان کان می روم
من چو از خورشید کیوان ذره‌ام
ذره ذره سوی کیوان می روم
این سخن پایان ندارد لیک من
آمدم زان سر به پایان می روم
#مولانا
🪐

@hazrate_yar121

ای درویش

عالم مثل دریاست
که هر ساعت موجی برمی آرد
پیدا باشدکه بقای موج چند بود
و آن عزیز از سر همين نظر فرموده است :

به یک ساعت به یک لحظه به یک دم
دگرگون میشود احوال عالم


📚 کشف الحقایق - عزیز الدین نسفی

@hazrate_yar121

ای درویش، در ابتدای این مقام از سالکان هرآینه این آواز برآید که
" لَیسَ فی جُبَتی سوی الله و لیس فی الدارین غیر الله"
و در وسط این مقام هرآینه این آواز برآید که
"اَنا الحَق و سبحانی ما اَعظمَ شأنی"
و در انتهای این مقام چنان خاموشی و سکوت بر سالک غالب شود که با هیچ‌کس در هیچ وقت سخن نگوید مگر که ضرورت باشد؛ و چنان عجز و نادانی بر سالک غالب شود که به یقین بداند که ذات و صفات خدای را هیچ‌کس و چنان‌که ذات و صفات خدایست ندانست ونخواهد دانست.

#عزیزالدین_نسفی

@hazrate_yar121

🎧 فایل صوتی

💠 فرمایشات حضرت آقای حاج مهندس سید علیرضا جذبی «ثابت‌علیشاه» ارواحنافداه

🔹 صبح پنجشنبه ۸ مهر ماه ۱۴۰۰

🔸 موضوع: قرائت شرح رساله شریفه پندصالح از روی فرمایشات حضرت آقای مجذوبعلیشاه (ره) -

( دلایل بقای روح و تجرد نفس و عالم آخرت)

#قسمت_سوم

@hazrate_yar121

#سوم_دیماه

#حضرت_یار

@hazrate_yar121

🎧 فایل صوتی

💠 فرمایشات حضرت آقای حاج مهندس سید علیرضا جذبی «ثابت‌علیشاه» ارواحنافداه

🔹 صبح پنجشنبه ۱ مهر ماه ۱۴۰۰

🔸 موضوع: قرائت شرح رساله شریفه پندصالح از روی فرمایشات حضرت آقای مجذوبعلیشاه (ره) -

( دلایل بقای روح و تجرد نفس و عالم آخرت)

#قسمت_دوم

@hazrate_yar121

ای درویش

بیقین بدان که بیشتر آدمیان صورت آدمی دارند و معنی آدمی ندارند و به حقیقت خر و گاو و گرگ و پلنگ و مار و کژدم اند و باید که ترا هیچ شک نباشد که چنین است. در هر شهری چندکسی باشندکه صورت و معنی آدمی دارند و باقی همه صورت دارند و معنی ندارند قوله تعالى وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ

📚 انسان کامل
عزیزالدین نسفی

@hazrate_yar121

🎧 فایل صوتی

💠 فرمایشات حضرت آقای حاج مهندس سید علیرضا جذبی «ثابت‌علیشاه» ارواحنافداه

🔹 صبح پنجشنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۴۰۰

🔸 موضوع: قرائت شرح رساله شریفه پندصالح از روی فرمایشات حضرت آقای مجذوبعلیشاه (ره) -

(دلایل بقای روح و تجرد نفس
و عالم آخرت)

#قسمت_اول

@hazrate_yar121

#دلايل_بقای_روح_و_تجرد_نفس_و_عالم_آخرت

و از محدود بودن جسم و جسمانيات و انقلابات آن و فنای تدريجی و كلّی بدن و از خاموش نشدن جستجو و شوق فطری به رسيدن به خواهش‌های دنيوی و دوندگی برای يافتن آرزو و طلب گمشده خود آگاه گردد كه جولان بينهايت فكر نه منحصر به دنياست و حقيقت انسانی جز اين تنست بلكه آنچه كارفرمای قوی و اعضاست و در تمام تبدلاّت تن پايدار و با كثرت قوی يگانه و در عين آشنايی با همه بيگانه و دانا و بينا و توانا در بدنست و در عين بی‌خبری بدن و بی‌توجّهی خيال و در كودكی و جوانی و پيری و در خوشی و ناخوشی و فَربِهی و مرض و تندرستی پايدار و يكيست و فكر و خرد منسوب به اوست كه جان و روان ناميم حقيقت و شخصيّت انسانست و جسمانی و محسوس نيست و دل و مركز فكر واسطه بين جان و تن است و جان مُهيمِن بر دل و دل مُسَلط بَر بدنست پس نبايد جان را توسط واهمه هميشه گرفتار چاه و زندان تن داشت بلكه بدن را بايد از راه دل به نور جان روشن ساخت و حقيقت خود را فدای دنيا ننموده بلكه قدری هم به خود پرداخت و پی برد كه آثار و گفتار و پندار و كردارها كه در زندگانی همراه و تا مرگ هم هست محسوس و در تن نيست پس چون در صفحه جان باقيست به مرگ طبيعی و فنای كلی بدن كه در زندگانی هم بتدريج در زوالست فانی نشده و با جان خواهد بود و چنانكه در خواب بدون بدن زندگانی می‌كند و از حالات و واقعات آن در بيداری خوشنود يا غمگين می‌گردد و خواب خوب يا بد می‌بيند و خواهی نخواهی خوشی و ناخوشی آن را در بيداری می‌يابد و آثار يا عين آن را بعد می‌بيند پس از مرگ نيز اعمال همراه و موجب آسايش يا عذاب خواهد بود و بايد به فكر آسايش آن طرف برآمد و فكر به خودی خود و تنها راه به آنجا نمی‌برد پس بايد جستجوی راه و راهبر برای اين راه نمود و انبياء و اولياء كه اين راه را پيموده و خوب و بد آن را ديده و توشه راه را دانسته‌اند برای بيدار كردن مأمور بوده و راه و چاه را نشان داده‌اند بايد درصدد رفتار به دستور آنها برآمد.
و آغاز پيدايش اين انديشه دوربين آغاز سلوك به سوی خداست و البته اگر اين جستجو و درد شدّت نمايد و عزم بر اصلاح خود كند و متوجّه گردد كه به محض مليّت ظاهر و انتحال صورت ديانت به مقصود نرسد و تنها به نوشته و دستور راهنما نتوان راه پيمود و راهی كه خطر‌های بی‌پايان و راهزنان فراوان دارد بايد با راهنما و اسلحه رفت در تفحص و تحقيق برآمده نصّ سابقين را كه بينا و محيط بوده‌اند و گفته آنها را حق دانسته كه يگانه راه شناسائی راهبرست و با اثر هم مقرونست پيدا كرده و با بصيرت و حسن ظنّ گرويده و تسليم شود چنانكه در پيروی موسی (ع) از خضر (ع) بود.
اين گرويدن را در عرف و اصطلاح عرفا اول سلوك نامند سپس بايد به دستوری كه گرفت بدون اعتراض و ترديد به قدم همّت راه را طی نمايد و در حالات وارده ثابت قدم باشد و به سلاح ذكر رفع وساوس نمايد و در هر حال همراه با فكر باشد و پايان‌بين بوده به ظاهر تنها نچسبد و تا زنده است دست دل از دامن پير رها نكند و وجهه امر الهی را منظور و تعظيم او را تعظيم حق داند و در آنچه رضای او داند تأسی نمايد كه ممدوحست و تقليد نادانسته و بر پايه نااستوار مذمّت دارد و بايد در پيدايش نورانيّت و بصيرت كه عجز و نيازمندی می‌آورد بر توسّل افزايد و از پرتو نظر پير داند كه مبادا در ورطه ناز افتد كه خطر عُجب و خودسری و غرور خطر بزرگ راه‌ است.

#رساله_شریفه_پند_صالح
#حضرت_صالح_علیشاه

@hazrate_yar121

#حضرت_یار

@hazrate_yar121

🎧 فایل صوتی

💠 فرمایشات حضرت آقای حاج مهندس سید علیرضا جذبی «ثابت‌علیشاه» ارواحنافداه

🔹 صبح پنجشنبه ۱۸ شهریور ماه ۱۴۰۰

🔸 موضوع: قرائت شرح رساله شریفه پندصالح از روی فرمایشات حضرت آقای مجذوبعلیشاه (ره) -

#فکر_و_تحقیق
#قسمت_دوم

🎧 فایل صوتی

💠 فرمایشات حضرت آقای حاج مهندس سید علیرضا جذبی «ثابت‌علیشاه» ارواحنافداه

🔹 صبح پنجشنبه ۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۰

🔸 موضوع: قرائت بخشی از اولین بیانیه حضرت آقای مجذوبعلیشاه (اعلی الله مقامه) - رعایت قوانین اجتماعی و عدم پرسش تکالیف شخصی و غیر فقری از بزرگان و قرائت شرح رساله شریفه پندصالح از روی فرمایشات حضرت آقای مجذوبعلیشاه (ره)

#بخش_اول
#فکر_و_تحقیق

@hazrate_yar121

#فكر_و_تحقيق

برادران من
امتياز انسان از ساير جانداران به عقل و فكر پايان‌بين است و كودك از اول تولّد مانند ساير حيواناتست ولی به نِمُوِّ تَن فكر او هم بيشی می‌گيرد و پايان ‌سنجی او افزون می‌گردد و از دانسته و ديده و شنيده خود پی به نادانسته برده به آثار ساير موجودات هم پی می‌برد و به آرايش و پيرايش بدن جسمانی و لوازم آن در درون و بيرون می‌پردازد و هر اندازه فكر را بيشتر به كار می‌اندازد و مقدمات فراهم‌تر باشد بهتر نِمُو كرده و چنانچه مشهود‌ست متدرجاً به آثار و اسرار عالم خلقت پی برده برای استفاده نوع خود اختراعات كرده و صناعات به وجود می‌آورد ولی نبايد به همين اندازه بسازد و فكر را صرف خارج وجود خود نمايد و همّت خود را در بدن و لوازم آن كه فانيست صرف نمايد بلكه به خود آمده تأمل نمايد:

از كجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود
به‌ كجا می‌روم آخر ننمايی وطنم

«رساله شریفه پند صالح»

@hazrate_yar121

جناب آقای راستین درویش رونقعلی علیه الرحمه

#اطاعت_امر
#دوری_از_خودخواهی

@hazrate_yar121

آنان که خاک راه را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشه چشمی به ما کنند؟

#حافظ
@hazrate_yar121

#ای_درویش
انسان کامل را شیخ و پیشوا و هادی و #مهدی گویند، و داناو بالغ و کامل و مکمل گویند و امام و خلیفه و #قطب و #صاحب_زمان گویند و جام جهان نما و آئینه گیتی نمای و تریاق بزرگ و اکسیر اعظم گویند و عیسی گویند که مرده زنده می کند و خضر گویند که آب حیوه خورده است. و سلیمان گویند که زبان مرغان می داند و این انسان کامل همیشه در عالم باشد و زیادت از یکی نباشد از جهت آنکه تمامت موجودات همچون یک شخص است و انسان کامل دل آن شخص است و موجودات بی دل نتوانند بود؛ پس انسان کامل همیشه در عالم باشد؛ و دل زیادت از یکی نبود پس انسان کامل در عالم زیادت از یکی نباشد در عالم دانایان بسیار باشند اما آنکه دل عالم است یکی بیش نبود دیگران در مراتب باشند، هر یک در مرتبه ای چون آن یگانه عالم ازین عالم در گذرد یکی دیگر بمرتبۀ وی رسد و بجای وی نشیند تا عالم بی دل نباشد.

📘انسان کامل
عزیزالدین نسفی
@hazrate_yar121

ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم
صد درد را به گوشه چشمی دوا کنیم

#حضرت_شاه_نعمت_الله_ولی

@hazrate_yar121

انبیا و اولیا خر را آدم و سگ و خوک را انسان و مرده را زنده نمایند و بی جان را هوش دهند
چگونه فلز را طلا و نقره یا دیگ را جواهر نتوانند؟ چشم بگشا و در خود همه را ببین.

حضرت آقای نورعلیشاه ثانی طاب ثراه

#صالحیه

@hazrate_yar121

کیمیا داری که تبدیلش کنی
گرچه جوی خون بود نیلش کنی
#مولانا

@hazrate_yar121

مگو که کژی‌ها کردم
تو راستی را پیش گير
هیچ کژی نماند ...
اگر بدی کرده‌ای، با خود کرده‌ای
جفای تو به وی کجا رسد؟ ...
چون راست شوی، آن همه نماند.
امید را زنهار مَبُر

#فیه_ما_فیه
#مولانا



ابوسعید ابوالخیر

#باز_آ ، باز آ ، هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت پرستی ، باز آ 


این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ

@hazrate_yar121
.

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

#حافظ
#حضرت_یار

@hazrate_yar121

در اگر بَر تو ببندد مَرو و صبر کن آنجا
زِ پسِ صبر، تو را او به سَرِ صَدر نشاند

او اگر بَر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها
ره پنهان بنماید که کَس آن راه نداند

👤مولانا

#حضرت_یار
@hazrate_yar121

عاقلان آیید و تدبیرم کنید
تار یار آرید و زنجیرم کنید
#حضرت_یار

@hazrate_yar121

#مناجات
#اشعار_خوانده_شده_در_حسینیه

چاره‌ها رفت ز دست دل بیچاره من
تو بیا چارهٔ من شو که توئی چاره من

‏💠♦️💠♦️💠

📗 شعر: #فیض_کاشانی

🎵 خواننده: #محمد_کریمی (بندرعباس)
🗓 تاریخ: ۴ تیر ماه ۱۴۰۲

🔗 حجم: ۱۲.۹ مگابایت
⏱ زمان: ۱۴ دقیقه
@hazrate_yar121

بُت‌شناسیِ عزیز‌الدین نَسَفی

«ای درویش! یکی را جامهٔ کهنه بُت بوَد، و یکی را جامهٔ نو بُت باشد. آزاد آن است که او را هر دو یکی بوَد. غرض ما از جامه دفع سرما و گرماست، هر کدام که حاصل باشد، وی آن خواهد. و اگر هر دو حاصل نباشد، هر کدام آسان‌تر حاصل شود، طلب آن کند.

ای درویش! آن کس که گوید: «جامهٔ نو می‌خواهم و کهنه نمی‌خواهم»، در بند است. و آن کس که گوید: «جامهٔ کهنه می‌خواهم و نو نمی‌خواهم» هم در بند است، و بندی از آن روی که بند است تفاوتی نکند. اگر زرّین بود یا آهنین، هر دو بند باشد. آزاد آن است که او را به‌هیچ‌گونه و هیچ‌نوع بند نبوَد، که بندْ بُت باشد، جمله بتان را شکسته بود، و از همه گذشته باشد؛ و دل را که خانه‌ٔ خدای است، از بتان پاک کرده بود.

ای درویش! یک بُتِ بزرگ است، و باقی بتان کوچک‌اند، و این بت کوچک از آن بت بزرگ است، و آن بت بزرگ بعضی را مال است، و بعضی را جاه است، و بعضی را قبول خلق است. باز ازین بتان بزرگ قبول خلق از همه بزرگتر است، و جاه بزرگتر از مال است.

ای درویش! هر کاری که نه فرض است، و هر کاری که سبب راحتی دیگری نیست، بر آن کار عادت مکن! که چون عادت کردی آن کار بت تو گشت. و تو بت‌پرست گشتی. مثلاً یکی با خود قرار دهد که مِن‌بعد از خانه بیرون نیایم؛ و یکی دیگر با خود قرار دهد که مِن‌بعد پیش کسی برنخیزم، و مانند این؛ جمله بتان‌اند. و کسی باشد که چندین سال بت‌پرست بود، و همه روز عیب بت‌پرستان کند. و نداند که همه روز بت می‌پرستد. هر که به‌ کاری عادت کرده باشد، و نتواند که آن عادت را بر اندازد، باید که دعویِ آزادی و فراغت نکند.»

کتاب انسان کامل_عزیزالدین نَسَفی

@hazrate_yar121

سحر گاهی دیگر به اقتضای حال پیر بزرگوارم پرسیدم:
ساده ترین تعریف تصوف چیست؟
فرمودند: از جنید (رحمت الله علیه) نقل است
که گوید به هنگام کودکیش در مجلس سرّی سقطی بحثی در گرفت که تصوف چیست؟
یکی از حاضران گفت:«تصوف عشق است»
ولی شیخ نپذیرفت
دیگران نیز تعاریفی کردند و از هرگوشه ای صدایی بلند شد که هیچکدام از پاسخ ها رضایت بخش شیخ نبود، تا اینکه جنید که کودک ۱۲ ساله ای بود، گفت:
«تصوف تصحیح خیال است.»
شیخ سرّی به علامت قبول، به جنید که خواهر زاده ی او بود فرمود:

«ای نو جوان درست گفته ای
و قسمت تو نیز همین است»

از این گفت و گو چنین بر می آید که خیال و فکر که دروازه موجودیت و حقیقت هر انسان است که اگر با دروازه بانی ذکر و فکر و یاد خدا مهار شود حاصل نیک و سازنده است و اگر مهار نگردد افکار بی مهار، حاصلی جز ویرانگردی ندارد.

جمله دانستی کاین هستی "فخ" است
ذکر و فکر اختیاری دوزخ است

«مولانا»

فخ: دام-تله



برگرفته از کتاب خورشید تابنده(بخش چهل سحر)
تالیف: حضرت آقای محبوب علیشاه طاب ثراه


@hazrate_yar121

خم اَبروی تو محرابِ کوع است و سجودم

#فیض_کاشانی
#درویش_صدقعلی

@hazrate_yar121

او میکشد قلاب را...

#حضرت_یار

@hazrate_yar121

#قطب_چهلم
#حضرت_ثابتعلیشاه
#نماهنگ

@hazrate_yar121

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

#حافظ
#حضرت_ثابتعلیشاه
#حضرت_یار

@hazrate_yar121

🔸 بیان وادی حیرت

▫️ حکایت دختر پادشاه که بر غلامی شیفته شد و تحیر غلام پس از وصل در عالم بی‌خبری

#شرح_منطق_الطیر_قسمت_یازدهم

#جناب_آقای_گنجی_حکمت_علی

@hazrate_yar121

تا کی اندر صدر «قال الله»
یا «قال الرسول»
قبله تخییل فلان یا
قیل بهمان داشتن

دین ز درویشان طلب
زیرا که شاهان را مدام
رسم باشد گنجها در
جای ویران داشتن


سنایی

#حضرت_یار

@hazrate_yar121

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی
جانا روا نباشد خون ریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت
ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

#حافظ
#حضرت_یار

@hazrate_yar121

#حضرت_یار
#قطب_چهلم
#حضرت_ثابت_علیشاه

@hazrate_yar121

چون می روی بی من مرو...

#مولانا

هه تو دِ هفت آسمو تنیا ستارَم
چی موئه پاته بنی مین گِلارَم

#حضرت_یار

@hazrate_yar121

حکایت

یک روز بایزید شوریده یی را دید که میگفت: «الهی در من نگر.» شیخ گفت از سر غیرت و علبات وجد که نیکو سر و روی داری که در تو نگرد؟» گفت: «ای شیخ آن نظر از برای آن میخواهم تا سر و رویم نکو گردد. شیخ را عظیم خوش آمد. گفت:
راست گفتی.

هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی

@hazrate_yar121

هر که در این بزم، مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم

@hazrate_yar121

خوشا آنان که الله یارشان بی

#حضرت_یار

@hazrate_yar121

هفت آسمان را بر درم
وز هفت دریا بگذرم
ای شعله ی تابان من
#مولانا
#حضرت_یار

@hazrate_yar121

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد  
این مدّعیان در طلبش بیخبرانند
کانرا که خبر شد خبری باز نیامد 
 ای برتر از خیال و قیاس و گمان وهم
وز هر چه گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم  
مجلس تمام گشت و بآخر رسید عمر
ما همچنان در اوّل وصف تو مانده‌ایم

#سعدی

@hazrate_yar121

اینجا دلِ شکسته تنِ خسته میخرند
#حضرت_یار

@hazrate_yar121

ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدای خاک در دوست پادشاه من است
غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست
جز این خیال ندارم خدا گواه من است
مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی
رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است
از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فراز مسند خورشید تکیه گاه من است

#حافظ

#حضرت_یار

@hazrate_yar121

الفَقرُ فَخری
درویشی افتخار من است

«حضرت محمد ص»

@hazrate_yar121

اگر خواهی که راه را طی نمائی باید همت بر ذکر دوام و فکر مدام گماری،
زیرا که اِذا كانَ الغالِبُ عَلي عَبدِي الِاشتِغالُ
بی میوه مقصود بردمد:

میوه مقصود کی آرد درخت
تا نکند پای بیک کار سخت

📙 کتاب صالحیه

حضرت آقای نورعلیشاه اعلی الله مقامه الشریف



@hazrate_yar121

فرمایشات جناب آقای مردانی در باب سجده به آدم و معنی آن
@hazrate_yar121

خُرَم تَنی که جان بِدَهَد دَر وفای یار...

👤 سعدى شیرازی

#حضرت_یار

@hazrate_yar121

پس به هر دوری ولیی قائم است
آزمایش تا قیامت دائم است
#مولانا
#حضرت_یار

@hazrate_yar121

این کیست این؟ این کیست این؟

#حضرت_یار
#حضرت_ثابتعلیشاه

@hazrate_yar121

#حضرت_یار

@hazrate_yar121

باید از خویشتن بگذری
زیرا تا با خود هستی
معشوق را از دست می دهی


عطار نیشابوری

@hazrate_yar121

به مناسبت بزرگداشت ابوریحان بیرونی

🎧 فایل صوتی

💠 فرمایشات حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوب‌علیشاه قدّس‌سرّه‌العزیز

🔹صبح جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۳ شمسی (جلسه خواهران ایمانی)

🔸 موضوع: ابوریحان بیرونی - علم آموزی -  تلاش در راه فهم و درک

🔗 حجم: ۶ مگابایت
⏱ زمان: ۶ دقیقه
@hazrate_yar121

📙 آشنایی با عرفان و تصوف


🔸 حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده « مجذوبعلیشاه » اعلی‌الله‌مقامه‌الشریف

@hazrate_yar121

#قرائت کتاب مقالات عرفانی حضرت آقای مجذوبعلیشاه

#جناب_آقای_اخوان_ارشاد_علی

@hazrate_yar121

سالک باید با خلق خدا بطریق انصاف رفتار کند و توقّع از احدی نداشته باشد که به او انصاف دهد - باید پیوسته انصاف دهد و انصاف نجوید.

کتاب شریف ولایت نامه

حضرت آقای #سلطانعلیشاه طاب ثراه

@hazrate_yar121

#حضرت_یار

@hazrate_yar121