یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi @hamedghoddusi Channel on Telegram

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

@hamedghoddusi


در دانش‌گاه استیونس نیوجرسی اقتصاد مالی درس می‌دهم. حوزه تخصصم اقتصاد خرد کاربردی، اقتصاد انرژی و منابع طبیعی، مدیریت ریسک و کنترل بهینه تصادفی است. به علوم انسانی هم علاقه‌مندم. مسایل توسعه و سیاست‌گذاری ایران را دنبال می‌کنم و گاهی چیزهایی می‌نویسم.

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی (Persian)

🌟 کانال تلگرامی یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی 🌟nnآیا به دنیای اقتصاد و علوم انسانی علاقه‌مندید؟ آیا می‌خواهید در مورد اقتصاد خرد کاربردی، اقتصاد انرژی و منابع طبیعی، مدیریت ریسک و کنترل بهینه تصادفی اطلاعات بیشتری کسب کنید؟nnدر کانال تلگرامی حامد قدوسی، استاد دانشگاه استیونس نیوجرسی، شما می‌توانید مقالات و نوشته‌های او را پیدا کنید. حامد قدوسی به عنوان یک تدریسی و پژوهشگر حرفه‌ای در حوزه اقتصاد، اقتصاد انرژی و منابع طبیعی، و مسایل توسعه و سیاست‌گذاری ایران فعالیت می‌کند و تجربیات و دیدگاه‌های خود را با شما به اشتراک می‌گذارد

با عضویت در این کانال، فرصتی برای یادگیری عمیق‌تر از مفاهیم اقتصادی و انسانی را خواهید داشت. بیایید با یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی، به دنیایی پر از دانش و اطلاعات غوطه بزنیم!
#اقتصاد #علوم_انسانی #حامد_قدوسی #استیونس_نیوجرسی

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

18 Nov, 03:23


زندگی‌نامه کاری و شخصی دکتر پسران

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

18 Nov, 03:22


زندگی و زمانه حیرت‌انگیز محمدهاشم پسران

در آپریل ۲۰۲۴ افتخار این را داشتیم که در دانش‌گاه پلی‌تکنیک کالیفرنیا میزبان استاد گرامی دکتر هاشم پسران باشیم و از سخن‌رانی علمی ایشان در مورد «پیش‌بینی با مدل‌های با ابعاد بزرگ با دانسته‌ها و ندانسته‌» بهره‌مند شویم. جلسه سخن‌رانی با استقبال گسترده مواجه شد و اکثر ما با آموخته‌ها و سوالات علمی جدید این جلسه را ترک کردیم.

در جریان گفت و گوهای سال‌های اخیر با ایشان و خصوصا صحبت‌های حین دیدارشان از دانش‌گاه ما، به نظرم رسیده بود که علی‌رغم این‌که ایشان معروف‌ترین و پرارجاع‌ترین اقتصاددان ایرانی در سطح جهانی (رتبه جهانی ایشان در بین کل اقتصاددانان ۴ است!) و ضمنا کاملا شناخته‌شده برای مخاطب داخلی هستند، مسیر زندگی شخصی و کاری و انگیزه‌های پژوهشی‌شان ممکن است برای مخاطب داخلی کاملا معلوم نباشد. ابراز علاقه کردم که گفت و گوهای‌ شخصی‌مان را جمع‌بندی کنم و با یک مصاحبه تکمیلی با ایشان برای مخاطب ایرانی منتشر کنیم. به طور خاص در جریان گفت و گوها چند سوال در مورد مسیر تاریخی زندگی و فعالیت‌های ایشان که در ذهنم بود را با دکتر پسران طرح کردم.

ایشان در کنار پاسخ‌های مفصلی که به سوالات بنده دادند، مصاحبه‌ای که سال ۲۰۱۸ مجله Econometric Theory (ET) با ایشان داشت را معرفی کردند. پس از مطالعه مصاحبه متوجه شدم که متن به خوبی نکات اصلی زندگی و کار دکتر پسران را برجسته می‌کند و به اکثر این سوالات و سوالات فراتر از آن، پاسخ‌های دقیقی داده است. در نتیجه نیاز به یک مصاحبه جدید و مستقل عملا منتفی شد. موضوع را با دوستان تجارت فردا مطرح کردم و این دوستان زحمت ترجمه این مصاحبه نسبتا طولانی را کشیدند. بنده هم متن ترجمه را ویراستاری کردم و پانوشت‌هایی به آن اضافه کردم که در فایل ضمیمه می‌توانید بخوانید.

امیدوارم که این پرونده و خصوصا این مصاحبه به شناخت عمیق‌تر مخاطب ایرانی از شخصیت علمی و کاری و شخصی تحسین‌برانگیز دکتر پسران منجر شود و علاقه به پژوهش در موضوعات اساسی علم اقتصاد و اقتصادسنجی را در نسل جوان ایرانی هر چه بیش‌تر بیش‌تر کند.

@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

06 Aug, 00:25


بهره‌وری پایین صنعت ساختمان

عقب ماندن صنعت ساختمان از رشد فناوری عجیب و خیره‌کننده است. بهره‌وری بخش‌هایی مثل صنعت و حتی کشاورزی بعد از جنگ جهانی دوم بین ۵ تا ۱۰ برابر شده است، در حالی که بهره‌وری صنعت ساختمان تقریبا تغییر نکرده است و در برخی مناطق هزینه ساخت (غیر از بحث قیمت زمین) حتی بالاتر هم رفته است. بهره‌وری نیروی کار در کل اقتصاد آمریکا از ۱۹۵۰ تا الان حدود سه برابر شده است ولی در بخش ساختمان اتفاقا «افت» داشته و به ۷۰٪ بهره‌وری دهه‌ ۱۹۶۰ رسیده است! در نتیجه همه رشد قیمت مسکن در نقاط مختلف دنیا را صرفا به کم‌یابی زمین و سختی مقررات نمی‌شود نسبت داد چون هزینه ساخت مسکن هم مشابه بقیه بخش‌های اقتصاد کاهش نیافته است و گاه بیش‌تر هم شده است.

کیفیت و مطلوبیت عمل‌کردی مسکن هم که تغییر چندانی نکرده است. خانه‌هایی که امروزه در آمریکا ساخته می‌شود تقریبا همان طراحی و امکاناتی را دارند که خانه‌های دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی داشتند، کمابیش همان طراحی استاندارد خانه دوبلکس (در مورد منازل به اصطلاح ویلایی که شکل غالب مسکن در آمریکا است) با چند اتاق و دست‌شویی و گاراژ دو-ماشین و الخ. حتی می‌توانیم بگوییم کیفیت‌ها در برخی جهات عقب‌تر هم رفته‌اند. کیفیت زندگی در ساختمان‌های بلندمرتبه‌ای که پنج دهه قبل ساخته شده‌اند گاهی مطلوب‌تر از ساختمان‌های لوکس جدید هستند که البته در این مورد کم‌یابی زمین‌های خوب و مقررات اضافه (مثلا برای مسیر خروج ایمنی یا اندازه حداقل دست‌شویی‌ها) هم بی‌تاثیر نبوده‌اند. (سلیقه شخصی: در ایران هم مثلا ساختمان‌های قدیمی مثل اسکان و اکباتان و سامان را با خیلی ساختمان‌های جدید مقایسه کنیم.)

تا جایی که یادم هست، الان بیش از ۳-۴ دهه است که مثلا بحث ساخت مادولار در تولید و سیستم‌های هوشمند در داخل خانه‌ها مطرح است ولی این نوع پیش‌رفت فناوری در عمل نفوذ خیلی پایینی داشته است. تولید 3D هم امید جدیدی است که باز سهم بسیار اندکی دارد. مصالح ساخت هم چندان متحول نشده‌اند و بیش‌تر مصالح همان سیمان و فولاد و آجری است که دهه‌ها قبل استفاده می‌شده و اتفاقا ردپای کربن بالایی هم دارند. البته مواد کامپوزیت که در صنعت حمل و نقل هوایی گسترش یافته و باعث کاهش جدی هزینه شده است، در مسکن هم به کار می‌رود (مثلا در پنل‌ها یا رویه‌های ضدآتش) ولی باز هم نقش کلیدی در کاهش هزینه‌های ساخت نداشته است و الخ.

به قول متخصصان، صنعت ساختمان آخرین صنعت باقی‌مانده است که فناوری قرار است آن را متحول کند ولی خب هنوز خبر جدی در آن نیست. فناوری مستغلات یا PropTech هم هنوز بیش‌تر به نمایش و تزیین صحنه شبیه است و با وجود فعالیت شرکت‌هایی مثل Zillow و Redfin هنوز تحول مهمی حتی در خرید و فروش و اجاره خانه‌ها نیفتاده است (از نوعی که مثلا اوبر صنعت حمل و نقل را متحول کرد.) البته شاید هوش مصنوعی خلاق (GAI) بتواند نقش مهمی در تغییر ساختار این بخش و حذف برخی فرآیندهای هزینه‌بر (مثلا تنظیم قرارداد) داشته باشد، باید دید.

سوال اصلی این است که چه عواملی باعث عقب ماندن بهره‌مندی صنعت مسکن از مزایای فناوری‌های جدید شده است؟ این بحث کلیدی را ادامه می‌دهیم.

@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

30 Jul, 21:18


دوگونه از سیستم اداره شهر

در آمریکا همه شهرها سیستم حکومت‌گری (Governance) یک‌سانی ندارند و به تبع آن، شهرداران همه شهرها نقش‌ها، آرزوها و وظایف مشابه ندارند. برخی شهرها به اصطلاح «شهردار-محور» (Strong Mayor) هستند که در آن شهردار مثل رییس‌جمهور آمریکا است که قدرت اجرایی بالایی دارد. برخی دیگر شهردار-تشریفاتی (Weak Mayor) هستند که در آن شهردار بیش‌تر نقش روابط بیرونی و عمومی را ایفا می‌کند (مثل رییس جمهور خیلی کشورها) و امور روزمره شهر توسط یک متخصص حرفه‌ای به اسم مدیر شهر (City Manager) انجام می‌شود. انتخاب شهردار در این نوع شهرها یک فرآیند سیاسی (رای‌گیری شهروندان) و استخدام مدیر شهر مثل استخدام مدیران حرفه‌ای شرکت‌ها و از طریق رزومه و مصاحبه است. این توضیح هم لازم است که تقریبا در همه شهرها، علاوه بر موضوعات کلاسیک مثل مسکن و حمل و نقل و پارک‌ها، شهردار مسوول پلیس شهر هم هست. در برخی شهرها، اداره مدارس هم زیر نظر شهردار است ولی نه لزوما در همه. مثلا در کالیفرنیا مدارس مستقیما زیر نظر شورای آموزش و وصل به دولت ایالتی است و دولت محلی نقشی در مدیریت آن ندارد.

در شهرهای (با شهردار ضعیف)، شورای شهر هم معمولا خودش نقش مستقیم اجرایی دارد (مثل هیات مدیره تمام‌وقت یک شرکت که درگیر عملیات است) ولی در شهرهای با شهردار قوی، نصب معاونت‌های مختلف شهرداری و مسوولان شهر معمولا مستقیم با شهردار است. مثال‌های معروف شهردار قوی نیویورک و لوس‌آنجلس هستند که شهرداران‌شان معمولا سودای قدم‌های بعدی سیاسی مثلا ریاست‌جمهوری و فرمانداری را دارند. در مقابل اکثر شهرهای سایز متوسط آمریکا مدل شهردار-ضعیف را دارند که کسی حتی اسم شهردارشان را یادش نمی‌آید چون شهردار کم‌تر سیاسی یا حزبی و بیش‌تر یک شخصیت محلی است.

این تجربه ممکن است به کار ایران هم بیاید. خیلی شهرهای ایران شهرداران یا مدیران شهری حرفه‌ای و غیرسیاسی و با افق کاری بلندمدت لازم دارند که باید بیرون از بازی سیاسی باشند و روی مسایل شهر تمرکز کنند. شورای شهر هم به تبع باید از صاحب‌نظران متنوع موضوعات شهری (شهرسازی، معماری، حمل و نقل، بهداشت، اقتصاد، محیط‌زیست، حقوق، فناوری، ...) تشکیل شود و مستقیم درگیر اداره جنبه‌های مختلف شهر باشد.

@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

29 Jul, 16:09


قانونی برای اصول رفتاری قضات دیوان عالی

جو بایدن قصد دارد لایحه‌ای برای اصلاحات قضایی ارائه کند که (علاوه بر موضوعاتی مثل محدود کردن دوره خدمت قضات دیوان عالی) یک محور مهمش «قانون رفتاری» (Code of Ethics) برای قضات دیوان عالی است. جالب است بدانیم که تمام قضات در آمریکا متعهد به یک سری اصول رفتاری - که اصطلاحا به آن Canon (قانون) می‌گویند - هستند که مثلا می‌گوید قضات نباید فعالیت سیاسی داشته باشند، تضاد منافع نباید داشته باشند، بیان و رفتارشان در جامعه متناسب با شان‌ قاضی باشد، بی‌طرف باشند، در پرونده‌هایی که صلاحیت ندارند باید از خودشان صلب صلاحیت کنند و از این جور موضوعات.

حالا در کل آمریکا فقط نه نفر قاضی هستند که مشمول این کد رفتاری نمی‌شوند و آن نه نفر قضات دیوان عالی هستند که مقید به هیچ آیین‌نامه رفتاری نیستند. دلیل آن چیست؟ چون اگر قرار باشد قضات دیوان عالی را به آیین‌نامه رفتاری مقید کنند، یک نهاد (حقوقی یا نظارتی) دیگری باید مسوولیت اعمال این آیین‌نامه را داشته باشد و این نهایتا استقلال و بالادست بودن قضاوت دیوان عالی را نقض می‌کند چون دیوان عالی باید به یک نهاد دیگر پاسخ‌گو باشند. برای خود من همیشه سوال بود که برخی قضات دیوان عالی چه طور به راحتی هدیه می‌گیرند، گاهی موضع سیاسی دارند و مواردی از این دست که خلاف شان قاضی است. دلیل آزادی عمل قضات دیوان عالی، همین فقدان آیین‌نامه رفتاری است که به آن‌ها قدرت تقریبا مطلق خصوصا در موارد خاکستری می‌دهد.

حالا در پاسخ به فشار عمومی، خود قضاوت دیوان عالی سال گذشته یک کد رفتاری برای خودشان نوشتند ولی هنوز ضمانت اجرایی (Enforcement Mechanism) برای این کد خود-نوشته (Self-Enforced) وجود نداره. در نتیجه قدم بعدی احتمالا ایجاد یک نهاد یا مکانیسم هست که قانون را اعمال کند ولی همان طور که گفتیم این کار خیلی ساده نیست چون آیین‌نامه رفتاری یک نهاد بالادست دیوان عالی درست می‌کند. ایده بایدن این است که کنگره قانون‌هایی (Law) برای دیوان عالی وضع کند تا رفتار آن‌ها را تحت نظم درآورد. دقت کنیم که Canon های بقیه قضات قانون (Law) مصوب کنگره نیست و اصول حرفه‌ای است که توسط خود جامعه حقوقی اعمال می‌شود.

اگر دوست دارید در مورد این موضوع بیش‌تر بخوانید می‌توانید این بحث از موسسه Brookings را ببینید. کل صورت مساله پارداکس جالبی است که از دید اقتصادی خصوصا در حوزه‌های قانون و اقتصاد و طراحی مکانیسم هم می‌توان به آن فکر کرد.


@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

25 Jul, 17:26


ادامه مطلب «طرح بحث: چه کسی «متخصص» اقتصاد است؟»

۶) مهارت سطح ۵: تبدیل شدن به مرجع فروش تخصص و قابلیت بیان عمومی:
متخصصی که دانش، تجربه و مهارت کافی در پنج لایه قبلی را روی هم انباشته می‌کند، کم‌کم تبدیل به مرجعی می‌شود که برای تخصص او در یک فضای رقابتی تقاضا هست. این تقاضا می‌تواند مثلا از سمت بنگاه‌های خصوصی و نهادهای بخش عمومی (مشاور، عضو هیات مدیره، ناظر علمی)، نشریات تخصصی حوزه (سردبیر یا داور)، دادگاه‌ها (شاهد متخصص)، کارگاه‌های تخصصی و .. باشد. این سطح از تجربه و دانش، باعث درگیر شدن متخصص با جزییات و ریزه‌کاری‌های دنیای واقعی، ذینفعان، نیروهای سیاسی، واقعیت‌های تاریخی و درک به‌تر محدودیت‌‌های مدل‌ها و داده‌های موجود می‌شود.

برای پرهیز از طولانی شدن بحث، دیگر وارد لایه‌های دیگر و بالاتر - مثلا تبدیل دانش به کالای دارای مشتری، ساختن بنگاه‌های خصوصی مبتنی بر تخصص فرد و ... - نمی‌شویم. حتما از نظرات و نقدهای خوانندگان برای تکمیل این هرم بهره خواهم برد.

@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

25 Jul, 17:26


طرح بحث: چه کسی «متخصص» اقتصاد است؟

حدس می‌زنم با تحولات اخیر در کشور، بحث‌های مربوط «تخصص» و لزوم ارجاع به «متخصصان» رونق بیش‌تری بگیرد. ولی به طور مشخص در حوزه اقتصاد چه کسی را می‌توان متخصص (Expert) به شمار آورد که دانشی فراتر از یک فرد عادی کتاب‌خوانده دارد؟ به عنوان چارچوبی برای طرح بحث در حوزه وسیع اجتماعی، کتاب «مرگ تخصص» تام نیکولز - که به فارسی هم ترجمه شده و مورد اقبال هم گرفته است -، می‌تواند مفید باشد.

به اقتصاد برگردیم. اکثر مخاطبان این مطلب احتمالا مطالعات منظم، تخصصی یا شاید موردی در مورد اقتصاد دارند ولی احتمالا خود را متخصص به شمار نمی‌آورند. حتی کسانی که رشته تخصصی‌شان یکی دو حوزه از اقتصاد (مثلا اقتصاد بهداشت یا اقتصادسنجی) است، ممکن است بنابر علاقه شخصی، گاهی ادبیات موضوع را در حوزه‌های دیگری از اقتصاد (مثلا اقتصاد مسکن یا اقتصاد کلان) هم دنبال کنند. ولی ما حتی به گروه دوم، یعنی کسانی که تحصیلات تکمیلی اقتصاد دارند - هم «متخصص» آن حوزه‌های جانبی نمی‌گوییم. پس متخصص کیست؟ به نظرم می‌رسد برای تعریف تخصص، خوب است هرمی از دانش، تجربه و مهارت‌ها را تعریف کنیم:

۱) مهارت سطح صفر: دانستن کلیات ادبیات، اصطلاحات فنی و نظریات کلیدی مورد قبول اکثریت متخصصان. مثلا حوزه تجارت و اقتصاد بین‌الملل را در نظر بگیریم. مهارت سطح صفر اشاره به دانستن سوالات کلیدی این حوزه (مثلا تعادل ناشی از تجارت)، درک درست مفاهیم کلیدی (مثل مزیت نسبی) و نظریات و مدل‌های اصلی (مثلا ریکاردو، هکشر-اولین، ملیتز، کروگمن و ...) است. مرور نظام‌مند ادبیات روز، قابلیت دسته‌بندی نظریات و ابزارها، دانستن مرز دانش و صورت‌بندی درست بحث‌های روز ادبیات یک قدم مهم برای کسب این سطح مقدماتی از تخصص است.

۲) مهارت سطح یک: درک تابع عرضه و تقاضا به صورت تخصصی در آن حوزه خاص: یک شرط لازم (ولی نه کافی) برای متخصص بودن در یک حوزه خاص اقتصاد، توانایی تشریح تابع عرضه و تابع تقاضا در آن بازار خاص و شهودهای ناشی از تعادل عرضه و تقاضا و اثر اصطکاک‌ها روی این این تعادل است. هر چند که هر اقتصادخوانده‌ای تابع عرضه و تقاضا را به طور عمومی می‌شناسد ولی این توابع در زیربخش‌های تخصصی جزییات رفتاری خاص خودشان را دارند. مثلا تابع عرضه و تقاضای نیروی کار ریزه‌کاری‌های فراوانی دارد که با تابع عرضه/تقاضای پول یا انرژی متفاوت است. سر و کله زدن با مدل‌های تئوری و درک درست عناصری که این دو تابع را جا به جا می‌کنند، یک قدم مهم برای نزدیک ‌شدن به تخصص است.

۳) مهارت سطح دوم: درک جزییات نهادی/فناوری با لنز اقتصادی: تابع عرضه و تقاضا یک نمایش مجرد از نیروی اقتصادی در آن حوزه را به ما نشان می‌دهند ولی اصطکاک‌ها و پویایی‌ها این توابع عمدتا از طریق درک جزییات و ریزه‌کاری‌های حقوقی، نهادی و حتی فیزیکی ممکن است. یک متخصص نیروی کار باید زمان زیادی برای درک قانون کار، مقررات اخراج، نظام بازنشستگی، بیمه بیکاری، ابزارهای کاریابی، آموزش حرفه‌ای، نظام مهاجرت و ... صرف کند تا درک درستی از مدل‌سازی بازار کار در یک کشور خاص داشته باشد. در کشورهای Common Law، یک منبع کلیدی برای بروز بودن، مطالعه آرای دادگاه‌ها (خصوصا دیوان عالی) در حوزه‌های مرتبط است.

۴) مهارت سطح سه: درگیر شدن با داده‌ها: یک خط تمایز مهم بین متخصصان و «علاقه‌مندان»، سر و کله‌زدن متخصصان با جزییات فنی و به اصطلاح فرنگی‌ها کثیف کردن دست‌ها از طریق کار دست اول با متغیرهای اقتصادی است. یک مصداق مهم این مرحله، آشنایی با داده‌های مهم آن حوزه (مثلا بودجه خانوار یا داده‌های اقتصاد کلان)، درک رفتار و محدودیت‌های داده، اجرای آزمون‌ها و تخمین‌های آماری و اقتصادسنجی و استخراج روندها و هم‌بستگی‌های کلیدی است. صرف وقت با داده‌های کلیدی، شهودهای درستی در مورد اندازه متغیرها و پویایی آن‌ها به متخصص می‌دهد که «علاقه‌مندان» ممکن است در مورد آن خطا کنند.

۵) مهارت سطح ۴: تولید نتایج جدید: در آیتم قبلی صرفا به «همبستگی» بین داده‌ها اشاره کردیم. یک متخصص واقعی، توانایی‌‌های علمی مثل تحلیل روابط علیتی (Causal) بین متغیرها، پیش‌نهاد و آزمون فرضیه‌های جدید، نقد و بسط نتایج قبلی در ادبیات، پیش‌نهاد مدل‌های تئوریک جدید و کالیبره کردن مدل‌های ساختاری را دارد. مجددا، یک فرق بین «متخصص» و «علاقه‌مند» این است که متخصص قادر است بین هم‌بستگی صرف و روابط علیتی محتمل بین متغیرها تفاوت بگذارد و مشاهدات سطحی از داده که ممکن است رهزن فکر کردن دقیق باشد را نقد کند. خروجی این مرحله معمولا از طریق انتشار مقاله در مجلات تخصصی جدی قابل آزمون است.

ادامه مطلب ...

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

07 May, 12:52


انجمن اقتصاد ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی  برگزار می‌کند
 

نشست علمی با موضوع:
 
 تورم و سیاست‌های پولی _ مالی
 
سخنران: دکتر مهراب کیارسی
استاد وابسته در دانشکده اقتصاد دانشگاه اتاوا کانادا
 
بحث‌کننده: دکتر جعفر خیرخواهان
اقتصاددان و عضو هیات مدیره انجمن اقتصاد ایران
 
مکان: خانه اندیشمندان علوم انسانی، سالن حافظ
 واقع در خیابان نجات اللهی (ویلا)، نبش ورشو
 
زمان:  ‌شنبه 22 اردیبهشت 1403
 ساعت: 9 تا 11 صبح

انجمن اقتصاددانان ایران
@IR_Economists_A

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

02 Aug, 05:05


چرا مردم وارد بازی‌های جمع-صفر می‌شوند؟

اگر اقتصاد می‌خوانید درست و دقیق بخوانید. باعث افتخار نیست که کسی که مدعی داشتن مدرک دکترای اقتصاد است، این موضوع کمابیش ساده را نداند که جمع-صفر بودن یک موقعیت لزوما مانع از ورود بازی‌گران به آن نمی‌شود و این را به عنوان یک کشف بزرگ از «عدم تطابق نظریه و واقعیت» مطرح کند! دنیای واقع پر است از مثال‌هایی که با این‌که موقعیت جمع-صفر است ولی بازی‌گران در «تعادل» وارد آن می‌شوند: رقابت تسلیحاتی بین کشورها، رقابت بازاریابی یا جنگ قیمت بین شرکت‌ها، رقابت استخدام وکیل طلاق بین زوج‌ها، دینامیک بلندتر صحبت کردن در مهمانی‌های شلوغ، رقابت هزینه کمپین انتخاباتی بین سیاست‌مداران، رقابت تحقیق و توسعه برای برنده شدن در یک مناقصه با صرفا یک برنده و الخ.

اولین درس نظریه بازی، یعنی بازی زندانی - که این روزها روایتی از آن در هر کتاب عامه‌پسندی پیدا می‌شود - همین موضوع مهم را توضیح می‌دهد: چرا مردم وارد بازی‌های جمع-صفر یا جمع-منفی می‌شوند؟ چون هر بازی‌گر به صورت انفرادی (Unilateral) تمایل دارد که از استراتژی «عدم ورود» تخطی کند! در نتیجه در بازی‌های جمع-صفر، ممکن است سطح بالایی از رقابت یا فعالیت دیده شود، با این‌که به صورت پیش-از-وقوع (Ex-Ante)، همه طرفین می‌دانند که دست آخر خروجی بازی امر مطلوبی برای کل جمع نیست. به زبان اقتصادی، در موقعیت‌های استراتژیک، خروجی کارا و خروجی تعادلی لزوما روی هم نمی‌افتد. مثلا در رقابت تسلیحاتی، یکی از کشورها تمایل دارد برتری تسلیحاتی نسبت به هم‌‌سایه پیدا کند. چون این کشور این کار را می‌کند، کشور دوم هم روی تسلیحات سرمایه‌گذاری می‌کند و رقابت بالا می‌گیرد. آخر سر هم طرفین هزینه هنگفتی خرج رقابت تسلیحاتی کرده‌اند و دوباره سر جای اول خود (به لحاظ برتری نسبت به رقیب) هستند. پول دادن به مدیران دارایی یا خرید فناوری برتر برای معامله‌گری در بازار سهام هم همین است: همه خودشان را به فناوری برتر مجهز می‌کنند ولی دست آخر بازده متوسط همه بازی‌گران، همان بازده منفعل بازار است منهای هزینه اضافه‌ای که به مدیر دارایی پرداخت کرده‌اند!!

دوست دیگری هم برای‌ این عزیز مدعی «اقتصاد رفتاری»، توضیح داد استدلالش حتی در سطح مبانی ساده منطق هم ایراد دارد. یک نظریه می‌تواند ماهیت موقعیت را توضیح بدهد ولی لزوما نخواهد وارد توضیح رفتار مردم شود: این‌که می‌بینم مردم در عمل سیگار می‌کشند، هیچ تاثیری در درستی یا نادرستی این گزاره که «سیگار برای سلامتی مضر است» ندارد. البته در مورد جمع-صفر بازی سهام، حتی این جدایی دو گزاره را نداریم: تئوری اقتصادی هم به ما می‌گوید که چرا مساله جمع-صفر است و هم به خوبی می‌فهمیم چرا مردم وارد این بازی جمع می‌شوند و به مدیران دارایی دست‌مزد می‌دهند.

@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

02 Aug, 05:04


⭕️◻️ گفتگویی جالب در مورد بازی جمع-صفر

دکتر قدوسی گرامی این بار بحث بازی جمع-صفر را در مورد کار مدیران دارایی(سبدگردانها) مطرح کرده‌اند.(اینجا)

▫️پیشتر گفتیم که نظر پروفسور استتمن(از بنیانگذاران مالی رفتاری) این است که فراموش نکنیم که بازی جمع صفر در کار نیست و با یک بازی جمع-بازار(Market-sum) مواجه هستیم.(اینجا)

▫️فارغ از نقدهای فنی (ندیدن بعضی جزییات)، در بهترین حالت اینکه نمی‌فهمید چرا مردم مدیریت سبدشان را به کس دیگری می‌سپارند، نشان دهنده ضعف نظریه شماست!! درست مشابه سایر معماهایی که طرح آنها منجر به توسعه نظریات جدید شد.

▫️مثلا معماهایی مثل معمای بیمه ها و معمای سن‌پترزبورگ منجر به توسعه نظریه مطلوبیت انتظاری شدند.‌

▫️درست مثل حامد که امروز نظریه‌اش توان توضیح (Explanation) رفتار مردم را ندارد، آن زمان هم ریاضیدانان تعجب می‌کردند که مردم خریدار بیمه‌ها هستند! چرا که خرید بیمه به مثابه ورود به یک بخت آزمایی با ارزش انتظاری منفی است!

نظریه را باید اصلاح کنید نه مردم را😉

پ.ن.: آدرسی هم که این‌ها می‌دهند اشتباه است. اینجا را ببینید.

✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

04 Jul, 19:03


🔹 ثبت‌نام برنامه تابستانی مدرسهٔ تردید برای نوجوانان

لینک ثبت‌نام👇

https://tardidschool.com/product/summer-courses-teenagers

کانال تلگرام اختصاصی این برنامه👇

@tardidschool_children


🔔 با ثبت‌نام در هر چهار دوره این برنامه، از ده درصد تخفیف ثبت‌نام برخوردار شوید.

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

16 Feb, 14:56


🔻شرکت مشاوره مدیریت رهنمان برگزار می‌کند:
🔸 اولین سمینار درد مشترک با موضوع «ایران در جهان»
🗓 ۳ اسفند ۱۴۰۱

🎙️ دکتر فرهاد نیلی، دکتر محمد فاضلی، دکتر آرش رئیسی‌نژاد

🌐 ثبت‌نام در اولین سمینار درد مشترک:
www.session.rahnaman.com

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

14 Sep, 04:25


منابعی برای دروس اقتصاد انرژی

در این سال‌‌ها چند بار درس اقتصاد انرژی پیش‌رفته/کاربردی را برای دانش‌جویانی با پیشینه عموما مهندسی و فنی تدریس کرده‌ام و دنبال منابع مناسب هم برای چنین کلاسی بوده‌ام. این تابستان منابع را دوباره بروز کردم و برخی را معرفی می‌کنم شاید به کار بقیه هم بیاید.

ابتدا باید این توضیح را بدهم که درس‌های اقتصاد انرژی باید چند موضوع مهم را پوشش بدهند که لزوما یک کتاب خوب برای همه‌ آن‌ها وجود ندارد. به نظرم موضوعات اصلی را می‌شه در این گروه‌ها طبقه‌بندی کرد:

۱) سیستم‌های انرژی: فهم روابط فیزیکی حاکم برای تولید، انتقال و مصرف انرژی، تبدیل واحدها، درک قیود فیزیکی حاکم بر سیستم‌های انرژی

۲) اقتصاد کلان انرژی: درک نظام‌مند از تعامل منابع، مصارف و روندهای انرژی در دنیا، سناریوهای انرژی، امنیت انرژی، روندهای بلندمدت انرژی

۳) اقتصاد خرد: مفاهیمی مثل ماهیت تخصصی تابع عرضه و تقاضا، کشش و تعادل در بازارهای انرژی

۴) اقتصاد صنعتی (IO): درک رفتار رقابت ناکامل و استراتژیک بین بازی‌‌گران و تحلیل و طراحی بازارهای انرژی (خصوصا بازار برق)

۵) اقتصاد بخش عمومی: جنبه‌های نرماتیو، رفاه اجتماعی و سیاست‌گذاری بهینه بخش محیط‌زیست و انرژی (مباحثی مثل مالیات و یارانه بهینه)

و نهایتا ۶) تحلیل و درک رفتار و ماهیت بازارهای مختلف انرژی مثل نفت و گاز و ذغال‌سنگ و برق فسیلی و تجدیدپذیر و هیدروژن و برق هسته‌ای و بازار کربن و ... که هر کدام‌شان می‌تواند یک بحث مفصل باشد.

کتابی که همه این جنبه‌ها را به خوبی پوشش بدهد پیدا نکردم ولی چند کتاب که ترکیب‌شان کمابیش مباحث را پوشش می‌دهد این‌ها هستند:

اول از همه یک کتاب با دست‌رسی باز که همین امسال منتشر شد و پوشش خوبی روی اقتصاد کاربردی بازارهای مختلف دارد را معرفی کنم. می‌توانید رایگان دانلود کنید.


کتاب «اقتصاد انرژی: بازارها، تاریخچه و سیاست‌ها» جنبه‌های نظری را خیلی پوشش نداده ولی بازارها و فناورهای را نسبتا با جزییات وارد شده‌ است. نویسنده کتاب دومی هم دارد که بیش‌تر روی جنبه‌های فنی‌تر انرژی متمرکز است.

کتاب اقتصاد انرژی شوارتز به عنوان منبع اصلی درس گزینه بدی نیست چون هم یک مقدار خوبی به تئوری اقتصاد خرد و اقتصاد منابع پایان‌پذیر پرداخته است و هم بازارهای مختلف انرژی را بحث کرده است. این کتاب نسبتا جدید هم خصوصیات کمابیش مشابهی دارد.


باتاچاریا سعی کرده بیش‌تر نظری باشه ولی به نظرم از برخی مباحث نسبتا سطحی عبور کرده است.

نهایتا چند هندبوک انرژی (اولی، دومی) هم در سال‌های اخیر منتشر شده که لزوما مناسب کتاب درسی نیستند ولی برخی فصل‌های‌شان را می‌شود ه عنوان خواندنی مکمل در کلاس بحث کرد.

تماس با نویسنده @hamed_ghoddusi
@hamedghoddusi

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

04 Aug, 01:24


باز هم بحث شیرین «جمع صفر در بازارهای مالی»

دوستی این مطلب را فرستاده که ببینم. خندیدم و گفتم اگر می‌دانستم برخی عزیزان معامله‌گر این قدر در این ۲-۳ سال با این عنوان «جمع صفر» درگیر خواهند بود از همان اول می‌گفتم «جمع بازار» که راضی باشند و این قدر برای ابطال این حرف تلاش نکنند و به زحمت نیفتند :) در واقع نکته‌ای که این مطلب انگلیسی ارجاع شده در متن گفته حرف جدید یا خاصی نیست و همان چیزی است که از روز اول گفتیم: انتگرال زرنگ‌بازی و استراتژی معاملاتی فعال در بازار مالی «نسب به بازده کلی بازار» جمع صفر است. یعنی وقتی بازده یک استراتژی‌ منفعل در بازار را از جمع کل بازده‌ همه استراتژی‌های فعال (Active Investment) کم کنیم همیشه به عدد صفر می‌رسیم!

حالا چرا این عبارت «جمع صفر»؟ راستش این یک اصطلاح فنی در بین اهالی اقتصاد است که به موقعیت‌هایی اشاره می‌کند که مازاد (Surplus) جدیدی در اقتصاد خلق نمی‌شود و فقط یک مازاد مشخص بین بازی‌گران باز-تقسیم می‌شود. آن‌هایی که نظریه بازی را نه از روی تفنن و سرسری بل‌که با دقت مطالعه کرده باشند می‌دانند که بازی‌های با جمع ثابت (از جمله همان جمع بازار) به لحاظ ریاضی نهایتا قابل تبدیل به جمع صفر هستند چون کسر کردن یک عدد ثابت از پاداش بازی‌گران چیز خاصی را در تعادل و رفتار بازی عوض نمی‌کند. در نتیجه اصطلاح جمع صفر را حتی برای اشاره به بازی‌های با جمع ثابت غیرصفر هم به کار می‌بریم تا بحث را عمومی و کار را راحت‌تر کرده باشیم. (البته این را در حاشیه اشاره کنیم که اصطلاح بازی و نظریه بازی برای فهم توزیع پاداش در معاملات بازار سرمایه زیاده‌روی و نابه‌جا است چون عنصر رفتار استراتژیک در این معاملات حضور چندانی ندارد. به لحاظ فنی، عبارت «جمع صفر» از عبارت «بازی جمع صفر» دقیق‌تر است و کلا نیازی به نظریه بازی‌ها در این بحث نداریم.)

اگر می‌پرسید یک مصداق برای جمع صفر در بازار مالی چیست؟ باید بگویم همان استراتژی که دوست‌مان آقای نصر اصفهانی در کانالش تبلیغ کرده است که مثلا «با شایعه بخر و با خبر بفروش» (یا شاید هم برعکس، این حرف‌ها از دید اقتصادی اهمیت خاصی ندارد.). چرا این استراتژی مصداق جمع صفر است؟ چون برای هر خریداری در شایعه، یک فروشنده در شایعه نیاز هست و برای هر فروشنده‌ای در خبر، یک خریدار در خبر لازم است تا معامله انجام شود. دانش زیادی لازم نداریم که ببینیم جمع بازده «مازاد» هر دو نفری که این استراتژی متضاد هم را دنبال می‌کنند، نهایتا صفر مطلق است! بازده مازاد یعنی چی؟ یعنی بازده مازاد بر سودی که یک پوزیشن منفعل در بازار تولید می‌کرد. خلاصه جمع کل سود مازاد این زرنگ‌بازی‌ها در بازار نهایتا همان سود منفعل (Passive Investment) کل بازار است و مازاد جدید مهمی در اقتصاد خلق نمی‌کند. یک راه دیگر دیدن قضیه هم این است: سود استراتژی‌های معاملاتی بازار مالی در هیچ‌جای تولید ناخالص داخلی منعکس نمی‌شود چون جزیی از تولید واقعی اقتصاد نیست.

تماس با نویسنده @hamed_ghoddusi
@hamedghoddusi

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

26 Jul, 08:58


قسمت ۴ فصل ۴ فارکست اکونومیست

گزارش ویژه:
دکتر حامد قدوسی
سرمایه‌گذاری ESG

کسب‌وکار:
دکتر امینه محمودزاده
ترازنامه در عصر بحران

اقتصادی و مالی:
دکتر امینه محمودزاده
بحران در اقتصادهای نوظهور

علم و فناوری:
دکتر حسین نیلی
پیش‌بینی برنده‌ی جنگ؛ و
افسردگی و سروتونین

میزبان:
دکتر محمدامین نادریان

لینک دسترسی:
https://lnkd.in/eQrQ2mYt

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

14 Jun, 11:22


بازارهای کربن: موانع و راه‌حل‌ها
بازارهای کربن یکی از بزرگترین ابزارها علیه تغییرات اقلیم محسوب می‌شوند و حجم تجارت در این بازارها در سال گذشته ۱۶۴ درصد رشد داشته و به ۸۹۷ میلیارد دلار رسیده است. با این وجود، بازارهای کربن همچنان با مشکلات جدی مواجه هستند و هنوز مشخص نیست که برای کنترل انتشارات اثرگذاری معناداری خواهند داشت یا خیر.
اکونومیست در شماره ۲۱ مه مقاله‌ای را با عنوان «Carbon Markets» در صفحه ۶۴ منتشر کرده و ضمن اشاره به موانع اصلی بازارهای کربن، راه‌حل‌های موجود و مؤثر موجود را مطرح کرده است.
در این گفتار از فصل سوم فارکست هفتگی، با دکتر حامد قدوسی در مورد بازارهای کربن، موانع و راه‌حل‌های آنها گفتگو کردیم.

میزبان:
محمد امین نادریان

لینک دسترسی:
https://lnkd.in/eA5QdKd5

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

25 May, 02:14


بحران سوخت آفریقا
آفریقا به شدت دچار بحران کمبود سوخت شده و به همین خاطر تعداد زیادی از پروازها از مقاصد شهرهای بزرگ آفریقایی لغو شده است. علاوه بر این صف‌های طولانی چند کیلومتری پشت پمپ بنزین‌ها ایجاد شده است. علت این مشکل را نباید فقط در افزایش قیمت سوخت در جهان جستجو کرد. فراتر از قیمت، مسئله دسترسی به سوخت در قاره آفریقا است.
اکونومیست در شماره ۷ مه یک مقاله را با عنوان «Fuel shortage in Africa» در صفحه ۳۵ منتشر کرده که در آن به بحران کمبود سوخت در آفریقا پرداخته است.
در این گفتار از فصل سوم فارکست هفتگی با دکتر حامد قدوسی در مورد کمبود سوخت در آفریقا و چشم‌انداز بازار نفت گفتگو کردیم.

میزبان:
محمد امین نادریان

لینک دسترسی:
https://lnkd.in/eP8kjir4

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

08 May, 15:43


پرونده‌های تغییر اقلیم در دادگاه‌ها
تعداد پرونده‌های حقوقی مرتبط با تغییر اقلیم در سال‌های اخیر، به‌ویژه از سال ۲۰۱۵ و توافق پاریس، به شدت در حال افزایش بوده و در حال تبدیل شدن به یک روند رو‌به‌رشد و فزاینده است. اما سوال این است که آیا این اقدامات حقوقی می‌تواند به کنترل تغییرات اقلیمی و انتشار گازهای گلخانه‌ای و کربن کمک کند؟
اکونومیست در شماره ۲۱ آوریل در مقاله‌ای در صفحه ۵۷ با عنوان «Climate Lawsuit» این موضوع را به دقت موشکافی کرده است.
در این گفتار از فصل سوم فارکست هفتگی با دکتر حامد قدوسی در مورد این موضوع گفتگو کردیم.

میزبان:
محمد امین نادریان

لینک دسترسی:
https://lnkd.in/edJYj2vM

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

28 Apr, 09:25


قسمت پنجم فارکست کتاب:
ارزش‌ها: ساختن دنیای بهتر برای همه- بخش دوم
Values: Building a Better World for All

موضوع کتاب:
کارنی در بخش دوم کتابش، نشان می‌دهد یکی از مهمترین ریشه‌های بحران‌هایی مثل رکود سال ۲۰۰۸، پاندمی کرونا و تغییرات اقلیمی چیزی نیست جز همین غلبه ارزش‌های پولی بر سایر ارزش‌های انسانی.

لینک اصلی کتاب:
https://lnkd.in/ek6378_V

راوی این قسمت:
راوی این قسمت فارکست کتاب دکتر حامد قدوسی، استاد اقتصاد مالی دانشگاه پلی‌تکنیک ایالتی کالیفرنیا است. یکی از حوزه‌های مطالعاتی ایشان اقتصاد انرژی و تغییرات اقلیم بوده و مطالعات و پژوهش‌های زیادی در این خصوص داشتند.

راوی این قسمت:
راوی این قسمت فارکست کتاب دکتر حامد قدوسی، استاد اقتصاد مالی دانشگاه پلی‌تکنیک ایالتی کالیفرنیا است. یکی از حوزه‌های مطالعاتی ایشان اقتصاد انرژی و تغییرات اقلیم بوده و مطالعات و پژوهش‌های زیادی در این خصوص داشتند.

حامی این قسمت:
شرکت مشاوره مدیریت رهنمان

سردبیر:
دکتر محمدامین نادریان

ناظران علمی و برنامه‌ریزان:
دکتر فرهاد نیلی، دکتر سید فرشاد فاطمی

تهیه‌کننده:
دکتر هستی ربیعی

لینک دسترسی:
https://lnkd.in/eWwqxHsJ

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

26 Apr, 19:37


در بزرگ‌داشت استاد «مهدی آگاه»

با کمال تاسف و افسوس فراوان از صفحه جناب جلال‌پور متوجه شدم که آقای مهدی آگاه از دنیا رفته‌اند. آن‌ها که با صنعت پسته و مسایل آب و کشاورزی و تجارت خارجی خصوصی ایران آشنا هستند حتما خانواده آگاه و شخص آقای آگاه را می‌شناسند و به نقش این خانواده در بالندگی و جهانی‌سازی صنعت پسته ایران آشنا هستند. مهدی آگاه بزرگ‌‌انسانی بود که از یک طرف دنیادیده و درس‌خوانده و مجهز به نگاه جهانی بود و از طرف دیگر ریشه در این خاک داشت و به شهر خود برگشت و محور اقدامات مهمی در توسعه صنعت پسته کرمان و فعالیت‌های اطراف بود. مصداق یک کارآفرین مستقل ، بی‌ادعا و متخصص خصوصی.

علاوه بر آن در سال‌های واپسین عمر دغدغه توسعه پایدار ایران را داشت، به تاسیس نهادهای مدنی و حرفه‌ای در این راستا کمک کرد و دست به پژوهش و نوشتن زد. علم‌رغم جای‌گاه حرفه‌ای رفیع و مشغله‌های کاری که حتما داشت، هم‌چنان یک محقق فروتن و جوان و کنج‌کاو می‌خواند و طرح نظر می‌کرد و به بحث می‌نشست.

در سال‌های اخیر توفیق این را داشتم که از طریق مجازی و حضوری در خدمت ایشان باشم و از نظرات و دانش‌شان در موضوعات مختلف - از تاریخ پسته و قنات در ایران گرفته تا پایداری منابع آب و بورکراسی - بهره‌مند شوم. و فقط دانش‌ و تجربه ایشان نبود ‌بل‌که منش و شخصیت‌شان هم نکات فراوانی برای یادگیری داشت.

این متن کوتاه ادای دین و بهانه‌ای است برای گرامی‌داشت یاد این مرد بزرگ و آرزوی این‌که مسیر زندگی و فعالیت‌های‌شان الگویی کم‌یاب برای جوان‌ترها باشند. تسلیت به همه اعضای خانواده گرامی و دوستان ایشان. روح‌شان در شادی و آرامش باد.


@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi

یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi

14 Apr, 14:27


خلاصه‌ای از نشست «گذر انرژی و پیامد آن برای کشورهای اوپک»

پنل دیروز با سخن‌رانی‌های کوتاه ولی پرمحتوای اعضای پنل و سوالات و نظرات دقیق شرکت‌کنندگان تبدیل به یک برنامه پویا و آموزنده شد که بیش از ۲:۳۰ ساعت طول کشید. در این‌جا برخی یادداشت‌های خودم از نکات کلیدی بحث را برای دوستانی که موفق به حضور در برنامه نشدند می‌نویسم.

۱) سناریوهای آینده انرژی در مورد این‌که زمان «افت تقاضای نفت» کی خواهد بود اختلاف زیاد دارند ولی برخی اشتراکات بین آن‌ها است: وقتی زمان افت تقاضا برسد، تقاضای با سرعت افت خواهد کرد و دیگر به اوج بر نخواهد گشت. هدف از سناریونویسی هم لزوما «پیش‌بینی» (Forecast) آینده نیست، بل‌که بیش‌تر فهم پیش‌نیازها و مسیر لازم برای رسیدن به آن سناریو است (Backcasting).

۲) با این‌که گذر به دوران بدون کربن هنوز نرسیده است ولی پیامدهای آن روی «ریسک‌های پروژه‌های انرژی فسیلی و هزینه تامین مالی آن‌ها» به خوبی احساس می‌شود.

۳) چالش به «گل نشستن منابع» (Stranded Asset) برای کشورهای نفتی خیلی بزرگ‌تر از شرکت‌های بین‌المللی نفتی است چون میزان «ذخایر به تولید» برای کشورها خیلی بزرگ‌تر از شرکت‌ها است. این کشورها ممکن است ذخایر زیادی را زیر زمین رها کنند.

۴) استراتژی جای‌گزینی و تنوع‌سازی صادرات و منابع دولت، برای کشورهای نفتی چندان آسان نیست. تقریب هیچ بخشی نیست که به لحاظ «حاشیه سود» بتواند جای‌گزین بخش نفت شود. عمده تنوع‌بخشی در بخش «خدمات» بوده و بخش تولیدی مهمی جای‌گزین نفت نشده است.

۵) «کربن‌زدایی از تولید» یک استراتژی بالقوه برای رقابت است. متاسفانه، کشورهای اوپک پتانسیل جمع‌آوری و نگهداشت کربن (CCS) را دست کم گرفته‌اند و روی آن سرمایه‌گذاری نکرده‌اند. رشد این فناوری‌ها می‌تواند پتانسیل ادامه حیات سوخت‌های فسیلی را طولانی‌تر کند.

۶) گذر انرژی نیازمند یک همکاری مشترک بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان سوخت‌های فسیلی است. ولی این کار نیازمند حضور فعال کشورهای نفتی در دیالوگ جهانی «تغییر اقلیم» و ایفای نقش رهبری در این نشست‌ها است. برخی کشورهای نفتی (مثلا امارات) این نقش را به‌تر از بقیه انجام می‌دهند.

۷) کسری بودجه و سطح بدهی دولت‌ها در کشورهای نفتی در طول زمان مرتب بیش‌تر شده است و این خودش یک چالش جدید است: اتکا به درآمدهای نفتی برای سرپا نگه‌داشتن اقتصاد در طول زمان بیش‌تر شده است.

۸) یارانه‌های انرژی (با شدت مختلف) بخشی از کسری بودجه هستند ولی همان طور که در تجربه‌های متعدد دیده‌ایم، حذف یارانه‌های انرژی (خصوصا در شرایط تورم ، فقر و رکود ناشی از کوید و جنگ اوکراین) اصلا کار ساده‌ای نیست.

۹) کشورهای عربی که سال‌ها با سیاست «لنگر کردن نرخ ارز» (و رها کردن سیاست پولی) اقتصاد را اداره کرده‌اند، ممکن است تحت فشار شرایط جدید مجبور به شناور کردن نرخ بهره و اعمال سیاست‌های پولی و نرخ بهره فعال شوند.

۱۰) جنگ اوکراین شرایط را برای «صندوق‌های ثروت» (SWF) کشورهای نفتی پیچیده‌تر کرده است چون بخشی از فعالیت این صندوق‌ها در کشورهایی مثل روسیه بود.

۱۱) کشوری مثل ایران تحت «فشار دو جانبه» از سمت «تغییر اقلیم» است. از یک طرف درآمدهای نفتی در بلندمدت ممکن است کم‌تر شود (خصوصا در صورت اعمال مالیات کربن در کشورهای مصرف‌کننده) و از طرف دیگر تغییرات اقلیم مشکلات محیط‌زیستی متعددی برای ایران به وجود می‌آورد و بخش کشاورزی ، آب و تولید کشور را تحت فشار قرار می‌دهد.

۱۲) بخشی از سبد راه‌حل‌ها برای ایران باید شامل (سهم مختلفی) از «مدیریت مصرف داخلی انرژی و کاهش مصرف»، «حذف درست یارانه‌ها»، «گسترش ظرفیت انرژی‌های نو و برق مبتنی بر گاز»، «حذف گاز فلرها» (که سهم بزرگی در ردپای گاز گل‌خانه‌ای ایران دارد) و «استفاده از CO2 برای تولید صیانتی» باشد. در جلسه بحث‌های طولانی در مورد مزایا و معایب تکیه بر تزریق گاز برای تولید صیانتی شد.

۱۳) عطف به نکاتی که قبل‌تر گفته شد، ایران نباید فرآیند مقابله با گرمایش زمینی و عبور از سوخت‌های فسیلی را منوط به رفع تحریم‌ها کند، هر چند تحریم‌ها مانع بزرگی برای این گذر ایجاد کرده‌اند. در کل ایران باید نقش خیلی فعال‌تری در نشست‌های تغییر اقلیم و گذر انرژی ایفا کند.

در صورت موافقت سخن‌رانان اسلایدهای آنان را هم به اشتراک می‌گذاریم.

تماس با نویسنده @hamed_ghoddusi
@hamedghoddusi