️ادب واندیشه @hajsadri Channel on Telegram

️ادب واندیشه

@hajsadri


حسن حاج صدری
🌺 ادب و اندیشه دریچه ای به روشنایی و آگاهی
شعر،داستان،مقاله،نقد،موسیقی،هنر،کتاب،تحلیل

️ادب واندیشه (Persian)

با خوش آمدید به کانال "ادب واندیشه" با نام کاربری "hajsadri". این کانال توسط حسن حاج صدری اداره می‌شود و یک دریچه‌ای به روشنایی و آگاهی است. اینجا مکانی است که می‌توانید با شعرهای زیبا، داستان‌های جذاب، مقالات جدید، نقدهای با ارزش، موسیقی آرامش‌بخش، هنرهای جذاب، کتاب‌های پرفروش و تحلیل‌های عمیق در مورد ادبیات و هنر را بیابید. اگر به دنبال استفاده از ذهنتان و بارورسازی فکرهای خود هستید، اینجا بهترین مکان برای شماست. شما به روز می‌شوید با آثار هنری جدید و معتبر و در عین حال از دیدگاه‌های نو و متفاوت به موضوعات مختلف ادبی و هنری پی ببرید. بپیوندید به این جمع ارزشمند و انگیزشی، تجربه‌ای متفاوت در دنیای ادبیات و هنر را تجربه کنید.

️ادب واندیشه

29 Jan, 07:22




💠هفت خوان اسفندیار
       (شاهنامه فردوسی)
بازنویسی و روایت:
          حسن حاج صدری
👈قسمت پنجم


🔰خوان پنجم: کشتن سیمرغ

اسفندیار سراپرده خود را در آن دشت سرسبز برافراشت و بزمی شاهانه آراست
او سفره‌ای رنگین گسترد آنگاه دستور داد تا گرگسار را به حضور او آوردند وقتی چشم اسفندیار به گرگسار افتاد گفت: ای مرد بخت برگشته! دیدی من چگونه سر آن پیرزن جادوگر را از تن جدا کردم؟
مگر نمی‌گفتی که آن زن جادوگر قادر است بیابانی را تبدیل به دریا کند و لشکری را در آن غرق سازد
اسفندیار سه جام از می خسروانی به او خوراند و گفت: در این مرحله من چه در پیش روی دارم و با چه کسی باید بجنگم ؟
گرگسار گفت:

بدین منزلت کار دشوارتر
گراینده‌تر باش و بیدارتر

یکی کوه بینی سر اندر هوا
بر او بر، یکی مرغ فرمانروا

که سیمرغ خواند ورا راهجوی
چو پرّنده کوهی است پیکارجوی

اگر پیل بیند برآرد به چنگ
ز دریا نهنگ و به خشکی پلنگ

نبیند ز برداشتن هیچ رنج
تو او را چو گرگ و چو جادو مسنج

دو بچه است او را به بالای او
همان رای پیوسته با رای او

چو او در هوا رفت و گسترد پر
ندارد زمین توش و خورشید فرّ

ای اسفندیار کسی تاکنون نتوانسته است از این کوهستان عبور کند و جان سالم به در ببرد حتماً شکار سیمرغ شده است. اگر تو از همین راه بازگردی برایت سودمندتر است زیرا جان خود و لشکریانت را نجات داده‌ای
اسفندیار خندید و گفت: ای گرگسار فردا خواهی دید که من سیمرغ و بچه‌هایش را با تیر به هم می‌دوزم و او را با شمشیر از آسمان به زیر خواهم کشید و نابود خواهم ساخت
اسفندیار و سپاهیان شب را به راه ادامه دادند و هنگامی که خورشید تابان چهره زمین را روشن کرد او سپاه را به پشوتن سپرد و خود در قفس ارابه قرار گرفت و به سوی کوهسار حرکت کرد

اسفندیار مانند باد به سوی کوهستان می‌رفت. کوههای سر به فلک کشیده و راه‌های پرفراز و نشیب هراسی در دل اسفندیار انداخت
او ارابه را نگه داشت و به نیایش پرداخت و با خداوند بزرگ راز و نیاز کرد و از او یاری طلبید آنگاه به راه خود ادامه داد

چو سیمرغ از کوه صندوق دید
پسش نالهٔ کوس و لشکر بدید

ز کوه اندر آمد چو ابر سیاه
نه خورشید بُد مانده پیدا، نه ماه

بدان بُد که گردون بگیرد به چنگ
بر آنسان که نخجیر گیرد پلنگ

بر آن تیغ‌ها زد دو بال و دو پر
نماند ایچ سیمرغ را زور و فرّ

به چنگ و به منقار چندی تپید
چو تنگ اندر آمد فرود آرمید

چو سیمرغ از آن زخم‌ها گشت سست
به خون اسپ و صندوق وگردون بشست

ز صندوق بیرون شد اسفندیار
بغرّید با آلت کارزار

همی زد برو تیغ تا پاره گشت
چنان چاره‌گر مرغ بیچاره گشت

از آن کشته کس روی هامون ندید
جز اندام و چنگال پر خون ندید

زمین کوه تا کوه جز خون نبود
ز پرّش تو گویی که هامون نبود

اسفندیار بعد از نابودی سیمرغ سر و تن را شستشو داد و روی به درگاه پروردگار آورد و گفت:
ای داور دادگر و ای خداوند پاکی و زور و هنر تو مرا بدین نیکی و فرّ و زور راهنمایی کردی و پیروز گردانیدی
از تو سپاسگزارم
در این حال هیاهوی و طبل و شیپور سپاهیان به گوش رسید و پشوتن و سپاهیان خودشان را به اسفندیار رساندند آنها وقتی مشاهده کردند که اسفندیار بر سیمرغ غلبه کرده و خون سیمرغ سراسر دشت را آکنده است اسفندیار را بسیار تحسین کردند گرگسار وقتی شنید و صحنه را از نزدیک دید بر خود لرزید و رنگ چهره‌اش به زردی گرایید


        🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 07:15


🌹دکترمصطفی مهرآیین در خصوص منطقِ دنیای فرهنگ سخن می‌گوید


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 07:13


Ⓜ️ دکترموسی غنی‌نژاد، اقتصاددان:

رأی اکثریت تنها زمانی مشروعیت دارد که حقوق اقلیت‌ها به رسمیت شناخته شود و تضمین گردد.


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:53


💢جدایی
🎤 #مهستی


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:50


🌿🌿🌿


💦طراوت باران
مهدی سهیلی


غروبی بود و صحرایی غم آلود
به رخسار افق، دردی نهانی
به کوه و دشت خورشید جهانتاب
همی پاشید گردی زعفرانی


نصیب ابر می شد رنگ زردی
در آغوش سپهر لاجوردی


درون سینه ی دریای آرام
نمایان بود نقش روی خورشید
بسان خرمن زر، چهره ی مهر
میان آب دریا می درخشید


کلاغی روی دریا بال می زد
جوانی، نی در آن احوال می زد


زمِین در ماتم هجران خورشید
چو مصروعی دمادم جان به سر بود
تو گویی جان او بر لب رسیده
که همچو دردمندی محتضر بود


ز برّ و بحر و دشت و جنگل و کوه
همه بودند غرق درد و اندوه


زمین گویی به گوش شمس میگفت
که : دور از روی تو خاموش و سردم
مرو ، ای گرمی جان من از تو
بمان تا روز و شب دورت بگردم


مکن عزم سفر ، آرام من باش
تو بخت روشنی بر بام من باش


ولی مهر درخشان نرم نرمک -
ز پیش دیده در مغرب فرو رفت
تو گویی نو عروس نامرادی -
به زیر خاک با صد آرزو رفت


زمین هم در عزای روی خورشید
به تن از شب، لباس سوگ پوشید


پس از چندی ز پشت کوه خاور -
جمال نقره فام ماه ، سر زد
فلک با دست ماه عالم افروز
در و دیوار را رنگی دگر زد


ربود از دیدهٔ بینندگان خواب
که دارد عالمی دامان مهتاب


در آن دم بر فراز تخته سنگی
که بر پیشانی ساحل عیان بود
سر مهپاره ی خورشید رویی
به دامان جوانی خسته جان بود


جوان در ماهتاب بوسه انگیز
همی زد بوسه بر چشمی هوس ریز


نگاه آندو ، با هم راز میگفت
نگاه ، عاشقانرا صد زبان است
بود پوشیده از چشم من و تو
هر آن رازی که بر عاشق عیان است


(( تومو می بینی و او پیچش مو ))
(( تو ابرو ، او اشارت های ابرو ))


جوانک زلف دختر را به نرمی
به انگشت نوازش تاب میداد
پریرو گریه میکرد از سر شوق
به نرگس های چشمش آب میداد


میان گریه گاهی خنده میکرد
لبش کار مه تابنده میکرد


جوان در زیر لب با خویش میگفت:
- مه من ، دلربا شیرین دهانست
(( میان ماه من تا ماه گردون ))
(( تفاوت از زمین تا آسمان است ))


قمر ، این زلف عطرآگین ندارد
قد موزون ، لب شیرین ندارد


لبش چون مادری گم کرده فرزند -
بروی چهره ی جانانه میگشت
تو گویی در میان بوستانی
بروی برگ گل ، پروانه میگشت


گل یک بوسه از شیرین دهانی
بود شیرین تر از جان جهانی


پریرو تا برد دل را ز عاشق
به نگام نیازش ناز میکرد
خمار آلوده نرگس را به صد ناز
گهی می بست و گاهی باز میکرد


دلارامی که رمز عشق داند
گهی جان می دهد گه میستاند


جوان ،آهی کشید و گفت : ای گل
((چه خوش باشدکه بعدازانتظاری))
کلامش را برید و گفت آن ماه :
(( به امیدی رسد امیدواری ))


جوان گفتا که : من امیدوارم
پری گفت : امشب امّیدت بر آرم


هزاران راز دل گفتند با هم
که گوش باد هم نشید آن را
بلی ، راز دل آشفته دلها
نخواهد بار منّت از زبان را


به چشم یکدگر تا خیره بودند
هزاران گفته از هم میشنودند


جوان با چشم گریان ، گاهگاهی
به چین موج دریا خیره میشد
غم و شوق و امید و نا امیدی
به جان دردمندش چیره میشد


زمانی از ته دل ، ناله ها داشت
حکایت ها نهانی با خدا داشت


گهی عاشق ز سوز سینه ی خویش
به روی یار ، گرد آه می ریخت
گهی با قطره های روشن اشک
ستاره بر رخ آن ماه می ریخت


ز اشک و آه ، طوفانی بپا بود
خدای عشق آنجا (( ناخدا )) بود


پریرو ، موی عطر افشان خود را
پریشان در مسیر باد می کرد
ز هم پاشید بنیاد جوان را
که در عاشق کشی بیداد می کرد


ورق میزد کتاب دلبری را
که تا خواند فصول آخری را


جوان ، آهسته و آرام آرام
سرش بر سینه ی معشوق خم شد
فروغ از دیده ی او رخت بر بست
صدای ناله اش یکباره کم شد


ز شوق خود به پای یار جان داد
به جانان بهتر از جان کی توان داد؟


در آن حالت بروی عاشق زار
نسیمی نرم نرمک باد می زد
زمرگ عاشقی هجران کشیده
خروشان موج دریا ، داد می زد


پریرو با نگاهی حیرت آمیز
پریشان بود با حالی غم انگیز


در آن دم ناله ی صحرا نوردی
به کوه و دشت پیچید از ره دور
که او با سوز دل این شعر میخواند
به آهنگ (( نوا )) اما به صد سوز


خوش آن دلداده‌ای کاین بخت دارد
که پیش روی جانان جان سپارد


       ادب واندیشه
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:49


🔎جهانگیر هدایت برادرزاده‌ی صادق هدایت از اختلاف صادق هدایت و رهبران حزب توده می گوید


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:47


🎼قطعه زیبای:  راز دل
🎤باصدای علیرضا قربانی


    🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:40


📖 #ترانه

🔹سرِ کوه بلند آمد سحر، باد
ز توفانی که می‌آمد، خبر داد
درخت و سبزه لرزیدند و لاله
به خاک افتاد و مرغ از چَه‌چَه افتاد


🔹سرِ کوه بلند ابر است و باران
زمین غرق گل و سبزه‌ی بهاران
گل وسبزه‌ی بهاران،خاک وخشت است
برای آنکه دور افتد ز یاران


🔹سرِ کوه بلند، آهوی خسته
شکسته دست و پا، غمگین نشسته
شکسته دست و پا درد است، امّا
نه چون درد دلش کز غم شکسته


🔹سرِ کوه بلند افتان و خیزان،
چکان خونْ از دهان زخم و ریزان،
نمی‌گوید پلنگ پیر مغرور
که پیروز آید از ره، یا گریزان


🔹سرِ کوه بلند آمد عقابی
نه هیچش ناله‌ای، نه پیچ و تابی
نشست وسر به سنگی هِشت وجان داد
غروبی بود و غمگین آفتابی


🔹سرِ کوه بلند از ابر و مهتاب
گیاه و گل، گَهی بیدار و گَه خواب
اگر خواب‌اند اگر بیدار، گویند
که هستی سایه‌ی ابر است، دریاب...

    #مهدی_اخوان_ثالث


       ☀️☀️ادب واندیشه ☀️☀️
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:34


🌈بخشی از ترانه مرغ سحر
🎤مژگان شجریان


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:30


💫صدای واقعی سیارات و دیگر اجرام کیهانی که توسط ناسا ثبت شده


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:28


خط خوش سهراب_سپهری

درخواست برای شرکت در امتحانات شهریور


۲۳ ژانویه روز_دست‌خط است.



      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:23


🛑 ایرج پزشکزاد نویسنده طنز پرداز وخالق رمان معروف"دایی جان ناپلیون"


       ☀️☀️ادب واندیشه☀️☀️
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:20


🔊#صوتی


🔶داستان :
" ننگ بی پولی "

نوشته ی :
" ایرج پزشکزاد "


📚📚ادب واندیشه📚📚
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:19


💢آسمون و ریسمون

ایرج پزشکزاد
📗سازمان کتابهای جیبی


📚📚ادب واندیشه📚📚
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:19


💢آسمون و ریسمون

ایرج پزشکزاد
📗سازمان کتابهای جیبی


📚📚ادب واندیشه📚📚
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:17


📗رمان دایی جان ناپلیون

ایرج پزشکزاد
🧩نشر الکترونیکی


       📙📙ادب واندیشه 📙📙
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:15


📗رمان دایی جان ناپلیون

ایرج پزشکزاد
🧩نشر الکترونیکی


📙📙ادب واندیشه 📙📙
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:13


🍀🍁🍂🌿


📚  دائی جان ناپلئون
  ایرج پزشکزاد


🔰دائی جان ناپلئون را در هر کجای دنیا و در هر جامعه ای می توان پیدا کرد . دائی جان ناپلئون داستان مرد پریشان احوالی است که به دلیل ناکامی هایش در زندگی واقعی ، در ذهنش از خود ناپلئونی ساخته است و گمان می کند که انگلیسی ها قصد نابودی اش را دارند .
این کتاب چنان بر دل ایرانی ها نشست که بعد از انتشارش در سال ۱۳۵۲ میلیون ها نسخه از آن به فروش رفت .

قصه دائی جان ناپلئون در باغ بزرگی اتفاق می افتد که سه عمارت در آن وجود دارند :
خانه قهرمان داستان ، خواهرش و برادر کوچکترش که با وجود اینکه با درجه پایینی از ارتش بازنشسته شده ، به او سرهنگ می گویند . بر این باغ دائی جان ناپلئون و بیماری پارانویایش حکم می رانند .

شخصیت پردازی هنرمندانه نویسنده ، طبقات مختلف اجتماع را به تصویر می کشد :
مامور اداره آگاهی ، مامور دولت ، زنان خانه دار ، پزشک ، قصاب ، واعظ چاپلوس ، خدمتکار ، واکسی و یکی دو نفر هندی .
تمام این افراد به باغی رفت و آمد می کنند که صحنه تمام دعوا ها ، دسیسه ها و گرفتاری های خنده دار است .

با وجود اینکه رمان دائی جان ناپلئون با توصیفاتش جامعه را به نقد می کشد ، اما با این حال نشان دهنده پیچیدگی ، سر زندگی و انعطاف پذیر بودن فرهنگ و جامعه ایرانی هم هست .

اهمیت رمان دایی جان ناپلئون به این دلیل است که بنیانگدار ژانر طنز در رمان ایرانی و یکی از آثار سرآمد آن تا امروز است . هنوز رمانی با مایه طنز به اعتبار و جذابیت آن نوشته نشده است و پزشک زاد به اعتبار این اثر در ردیف آفرینندگان شکل های جدید ادبی شایسته تقدیر فراوان است .
اگر چه باید این نکته را خاطر نشان سازیم که شخصیت های اصلی رمان پزشکزاد شباهت فراوانی به پیشگام خارجی آن ، دن کیشوت ، دارند .
دایی جان و پیشکار او مثل دن کیشوت و سانچو/سانکو هر دو دارای توهماتی مشابه هستند و در صددند که دنیای خارج را با خود هماهنگ نمایند . اما این شباهت از ارزش های رمان پزشکزاد کم نمی کند .

📙📙ادب واندیشه 📙📙
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:10


🌱🌱🌱

🅾ایرج پزشکزاد
حسن حاج صدری


ایرج پزشکزاد خالق رمان جذاب وطنز آمیز«دایی جان ناپلیون»در سال ۱۳۰۶در تهران از پدری پزشک ومادری معلم زاده شد

او در رشتهٔ حقوق در دانشگاهای ایران وفرانسه تحصیل کرد

اگر از مواضع سیاسی او بگذریم او نویسنده ای چیره دست وطنز پردازی ماهر است

طنزهای او در زمینهٔ مسایل ادبی واجتماعی وسیاسی قابل تأمل وخواندنی است

پزشکزاد کار نویسندگی را در دههٔ سی با نوشتن داستانهای کوتاه برای مجلات آغاز کرد اما به سرعت دریافت ذوق واستعدادش در طنز پردازی است به همین سبب به طنز روی آورد

مهم ترین اثر پزشکزاد که او را به شهرت رساند رمان دایی جان ناپلیون بود که ناصر تقوایی بر اساس آن سریال جذاب ودیدنی ساخت که بسیار مورد توجه قرار گرفت

پزشکزاد علاوه بر طنز در ترجمهٔ آثار نویسندگان فرانسوی دستی داشت هم چنین از تألیف مقالات وکتابهای تاریخی هم غافل نبود

کتاب طنز«آسمون و ریسمون» که اولین بار در سال۱۳۴۲منتشر شد در واقع حاوی نوشته های هفتگی پزشکزاد است در فاصلهٔ سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۹ که در مجلهٔ وزین فردوسی به چاپ می رساند وبعداً سازمان کتابهای جیبی مجموعه این نوشته ها را به چاپ رساند

📖آثارایرج پزشکزاد:

🛑طنز

🔹حاج مم‌جعفر در پاریس (۱۳۳۳) (خاطرات)
🔹ماشاءالله خان در بارگاه هارون‌الرشید (۱۳۳۷) (رمان)
🔹بوبول (۱۳۳۸) (طنزیات اجتماعی)
🔹آسمون ریسمون[۹] (۱۳۴۲) (طنزیات ادبی)
🔹دایی‌جان ناپلئون (۱۳۴۹) (رمان)
🔹ادب مرد به ز دولت اوست تحریر شد (۱۳۵۲) (نمایش‌نامه)
🔹انترناسیونال بچه‌پرروها (۱۳۶۳) (طنزیات سیاسی)
🔹شهر فرنگ از همه رنگ (احتمالاً ۱۳۷۲)[۱۰] (طنزیات سیاسی و اجتماعی)
🔹خانوادهٔ نیک‌اختر (۱۳۸۰) (رمان)
🔹طنز فاخر سعدی (۱۳۸۱) (نقد و تفسیر)
🔹حافظ ناشنیده‌پند (۱۳۸۳) (سرگذشت‌نامه و رمان تاریخی)
🔹رستم‌صولتان (۱۳۸۴) (طنزیات اجتماعی)
🔹گلگشت خاطرات (۱۳۸۶) (طنزیات اجتماعی)
🔹پسر حاجی باباجان (۱۳۸۷) (نمایش‌نامه)
🔹به یاد یار و دیار (۱۳۹۱) (خاطرات)
🔹صندوق لعنت (۱۳۹۴) (نمایش‌نامه)
🔹بلیط خان‌عمو (نمایش‌نامه)[۱۱]
تاریخی


🛑کتب تحقیقی:

🔹مروری در واقعهٔ ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و قانون مصونیت نظامیان آمریکایی[۱۲] (تاریخ)
🔹مروری در تاریخ انقلاب روسیه (۱۳۷۰) (تاریخ)
🔹مصدق بازمصلوب: چند مقالهٔ سیاسی (۱۳۷۲) (مقالات سیاسی)
🔹مروری در تاریخ انقلاب فرانسه (۱۳۸۱) (تاریخ)
🔹مروری در انقلاب مشروطیت ایران (۱۳۸۴) (تاریخ)
🔹ریشه‌های اختلاف چین و شوروی (رساله)[نیازمند منبع]


🛑ترجمه:

🔹روزولت / سارا دلانو روزولت (۱۳۲۶)
🔹ملک مقرب در جمع شیاطین / موریس دوکبرا (۱۳۳۱)
🔹دختر گرجی / موریس دوکبرا (۱۳۳۴)
🔹زندانی کازابلانکا / موریس دوکبرا (۱۳۳۵)
🔹دزیره / آن ماری سلینکو (۱۳۳۵)
افسونگران دریا / آلفرد ماشار (۱۳۳۶)
🔹جمیله / هانری بوردو (۱۳۳۷)
عدالت اجرا شده‌است / ژان مکر (۱۳۳۷)
🔹دو سرنوشت / ویلکی کالینز (۱۳۴۵)
🔹فردا گریه خواهم کرد / لیلیان روت (۱۳۴۵)
🔹ماروا / موریس دوکبرا (۱۳۶۲)
🔹شوایک سرباز پاکدل / یاروسلاو هاشک (۱۳۶۴)


📝📝ادب واندیشه📝📝
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Jan, 06:06


☀️☀️☀️

آمریکاستیزی به روش چینی؟
✍️حامد پاک طینت


دیپ سیک، خبرسازترین اتفاق ۲۴ ساعت گذشته، کاری که هوش مصنوعی چینی با بزرگترین شرکتهای فناوری جهان کرد.

دود شدن بیش از ۲۵۰۰ میلیارد دلار ارزش شرکتهای فناوری در بورس آمریکا در یک روز - روزی که در تاریخ خواهد ماند. عددی معادل ۲۰ برابر کل ارزش بورس ایران!

چین نه مشتهایش را گره کرد، نه شعار مرگ بر این و آن داد، نه نیمی از جهان را دشمن خطاب کرد، نه در مجلس‌اش عربده کشی کرد، نه روابطش را با جایی محدود کرد، نه از روی پرچم کشوری راه رفت یا آنرا آتش زد.

چین با کمک تکنولوژی آمریکایی، اما با سرمایه و هوش چینی به جنگ فناوری آمریکایی رفت و کاری که کرد کوتاه کردن الگوریتم جستجو، و بنابراین سرمایه و زمان عملکرد هوش مصنوعی بود. چینی ها آنرا به ۰.۲% کاهش دادند!


هوش مصنوعی چینی بجای آنکه همه‌چیزدان باشد اطلاعات مورد نیازش را در زمان استفاده احضار می کند. فقط همین. این روش، هزینه های سنگین سخت افزاری، نرم افزاری و تحلیلی را به شکل مضحکی کم میکند. از این جالبتر اینکه تمام کدها برای استفاده عمومی و توسعه فردی باز گذاشته شده است به این معنا که دیگر محدودیت و انحصاری برای توسعه هوش مصنوعی در دنیا وجود ندارد

آمریکاستیزی از دید چینی‌ها مفهومی غیر از مفهوم ما دارد، آنها، ستیز را در رقابت می بینند، رقابتی که منجر به رفاه و توسعه برای مردم کشورشان شود.
رقابت در توسعه اقتصادی از طریق فناوری، سرمایه گذاری و با اهرم خلاقیت جوانانی که با دنیا در ارتباطند و در نهایت رفاه و ثروتی که برای مملکت و جامعه به دست می آید.

پرسش بزرگ این است که حتی اگر امروز به فرض محال بینش ما به آمریکاستیزی از مدل ایدئولوژیک به مدل اقتصادی تغییر کند، برای کشور ما امکان پذیر است؟

در شرایطی که سایز اقتصاد ما کوچکترین نسبتی با اقتصاد آمریکا ندارد، سرمایه های کشور ترجیح می دهند به خارج از ایران حرکت کنند یا اگر در خارج از کشور هستند به ایران بازنگردند، جوانان خلاق و نخبه ایرانی هر روز کشور را ترک می کنند، امکان استفاده از فناوری روز بدلیل تحریم ها غیرممکن است، استفاده از دانش روز بدلیل انزوا نازل است، پرمنفعت ترین فعالیت های اقتصادی منتسب به دولت است و معضلات این کشور در سطح فیلتر کردن یا نکردن است عملا ایران از سرمایه انسانی، اقتصادی و انگیزه ای تهی شده است و اساسا چنین نگاهی محال است

بنابراین بسیاری از زمان‌هایی که شاید در خلوت خود، از خود می پرسیم چرا با تغییر هر دولت تغییری در این مسیر ایجاد نمی شود پاسخ در اینجاست که ایران با نگاه قبل، اکنون تهی از امکان تحول شده است و حتی به فرض نگاه جدید سالها طول خواهد کشید تا به مسیر تحول بازگردد.

تاریخ اما به ما می گوید روزی فراخواهد رسید که چاره ای جز تغییر نگاه نیست و آن روز، روزی است که منابع دیگری برای استمرار نگاه قبل در مملکت نمانده است!


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 12:11


🔰باید به کودکان آموخت که جهان بی باتوم و گلوله زیباتر است.

باید به فکر ساختن یک بادبادک بود. 
هنوز هم با مشتی نخ و کمی کاغذ می شودبه گیسِ طلای خورشید رسید.
 
کودکی که با مسلسل بازی کند،
جهان را نجات نخواهد داد.

اوریانا فالاچی


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 12:10


💠 #دیدگاه

🔍استراتژی‌های قدرت در جهان بینی‌ دونالد ترامپ.

🎙️: امید اطهری نژاد



     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 12:08


🔴 ایرانشهر کجاست؟!


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 11:57


🔍مکتب‌‌ها و گرایش‌‌‌های سیاسی

🔶تعریف مختصر و ساده از ایدئولوژی ها و گرایش های سیاسی



      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 11:35


😂😂😂

🔍 درباب شوخی


شوخی ممکن است دردسرساز شود، ولی زندگی بدون آن تحمل‌نا‌پذیر است


▫️حکمتی عامیانه می‌گوید پشت هر شوخی واقعیتی جدی پنهان شده است.
آیا واقعاً چنین است؟ یا اگر بخواهیم کمی سطح‌بالاتر دراین‌باره صحبت کنیم، آیا می‌شود شوخی را جدی گرفت و آن را موضوع تأملات فلسفی قرار داد؟

دیوید شومِیکر فیلسوف در کتاب جدیدش با عنوان شوخی‌کردن: درباب شوخی و اخلاق در زندگی روزمره می‌گوید شوخی‌ها مجموعه‌ای از سوالات فلسفی پیش روی ما می‌گذارند. برای مثال، وقتی با یکدیگر شوخی می‌کنیم بعضی از جنبه‌های اخلاقیات در معرض خطر قرار می‌گیرند که فراتر از ناراحتی‌هایی هستند که شوخی‌های مبتذل ممکن است ایجاد کنند.

▫️ شوخی‌ها اساساً حول مسائل اجتماعی می‌چرخند و به همین دلیل، به اخلاق اجتماعی مرتبط می‌شوند. شاید بتوان گفت اینکه چگونه با هم شوخی می‌کنیم نشان‌دهندۀ این است که رابطه‌مان با یکدیگر چگونه است.

▫️ اولین نکته از نظر شومیکر آن است که «وقتی می‌خواهیم شوخی‌ کنیم مهم است که به‌نوعی اجازۀ این کار را داشته باشیم». اگر طرف مقابل را به‌خوبی بشناسیم، ریسک شوخی‌کردن کم است. ما به دوستان صمیمی خود اجازه می‌دهیم شوخی‌هایی با ما بکنند که اگر از کسی غیر از آن‌ها سر بزند، ناراحت می‌شویم. بنابراین شوخی‌کردن با غریبه‌ها می‌تواند خیلی سریع به سوءتفاهم و ناراحتی منجر شود، اما در عین حال، احتمال دیگری هم وجود دارد: شوخی می‌تواند رابطه‌ای جدی و سرد را ناگهان به صمیمیتی دلپذیر تبدیل کند.

▫️ شوخی‌کردن به ما این امکان را می‌دهد که احساسات پیچیده‌ای را که در موقعیت‌های اجتماعی پیش می‌آیند مدیریت کنیم و درعین‌حال رابطه‌ای سرشار از اعتماد بسازیم و به آن استمرار ببخشیم.

▫️ بااین‌حال، شوخی‌کردن می‌تواند به شیوه‌های گوناگونی آسیب‌زا باشد. اول اینکه می‌تواند به‌سان زبانی خصوصی عمل کند و غریبه‌ها را نادیده بگیرد، مثل «لطیفه‌هایی که بین گروه کوچکی از افراد قابل فهم است». ثانیاً می‌تواند روابط قدرت نامتقارن را وخیم‌تر هم کند، مثل زمانی که استاد دانشجویش را تحقیر می‌کند، چون می‌داند او نمی‌تواند به همان شکل پاسخش را دهد. ثالثاً شوخی ممکن است عمداً توهینی آزاردهنده باشد -مثل توهین‌های نژادپرستانه، جنسیت‌زده و دیگر انواع تعصب‌ها- که فرد به‌طرزی فریب‌کارانه می‌گوید «صرفاً شوخی کردم».

▫️ موارد دیگری را هم می‌تواند برشمرد. مثلاً وقتی که طرف مقابل سعی دارد جدی باشد و ما سر شوخی را باز می‌کنیم، ممکن است بی‌احترامی به خواستۀ او و به تعبیری غیراخلاقی باشد. کسانی که مدام در حال لودگی‌اند و به هیچ وجه بیخیال نمی‌شوند، گاهی مصداق این مسئله به شمار می‌روند.

▫️ شوخی‌کردن، اگر همه‌چیز درست پیش برود، موجب خوشحالی می‌شود، اما به عقیدۀ شومیکر، مزایای شوخی‌کردن فراتر از خوشی و لذت‌بردن است. بامزه‌بودن مزایای اجتماعی هم دارد، چون ما با شوخی‌کردن دوست و همراه پیدا می‌کنیم. همچنین شوخی‌کردن باعث تثبیت دوستی‌ها و عمیق‌شدن پیوندها می‌شود. بعضی وقت‌ها یک شوخی مشترک دربارۀ بداقبالی دقیقاً همان چیزی است که آدم موقع بیماری، بیکاری، جدایی یا تصادف به آن نیاز دارد. شوخی‌کردن دربارۀ مصیبت‌ها و بدبختی‌ها نیز می‌تواند حس همدلی و حمایت را در افراد برانگیزد.

▫️ شومیکر می‌گوید: همدلی موجب شوخی‌کردن می‌شود و شوخی‌کردن موجب همدلی: چرخۀ مطبوعی که در آن همدلی‌کردن با یکدیگر موجب می‌شود همدیگر را بخندانیم و احساسات مشترک بیشتری را تجربه کنیم. نظر شما چیست؟



📝 «بدون شوخی زندگی سخت می‌شود» 
نوشتۀ: بِن وورگافت
ترجمه :فرشته هدایتی


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 11:29


🎻آهنگ شاد و رقص زیبای شمالی


سعدی شیرازی:

🔹جایی که سرو بوستان با پای چوبین می چمد
ما نیز در رقص آوریم آن سرو سیم اندام را


🔹جان در تن مشتاقان از ذوق به رقص آید
چون باد بجنباند شاخی ز گلستانت


🔹بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط
ز بس که عارف و عامی به رقص برجستند
 

🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 11:13


🔖🔖🔖

🛑ایران، کشور تابوها
شاد روان رضا بابایی


من گمان نمی‌کنم هیچ کشوری در دنیا به اندازۀ ایران تابو داشته باشد.
در کدام کشور – غیر از یک یا دو کشور عربی -  ورود زنان به ورزشگاه‌ها یا دوچرخه‌سواری آنان در کوچه و خیابان ممنوع است؟
در کدام کشور پوشش زنان این همه داستان و بگیروببند دارد؟
در کدام کشور، «مذاکره»، گیرم با ابلیس مجسم، تابو است؟
در کدام کشور دموکراتیک، انتقاد از سیاست‌‌های کلان کشوری در رسانه‌های رسمی و مطبوعات، ممنوع است؟
در کدام کشور نشان دادن آلات موسیقی آن کشور در رسانۀ ملی آن کشور تابو است و نباید بشکند؟
آن هم آلات موسیقی سنتی و ملی آن کشور، نه ابزارآلات موسیقی غربی و مدرن.
این روزها همۀ جامعه‌شناسان و اهل اندیشه و فرهنگ، از پانزده میلیون کامنت در زیر یک پستِ روکم‌کنی تتلو در اینستاگرام در بهت و حیرت فرورفته‌‌اند. من هم باور نمی‌کردم تا اینکه به چشم دیدم. خدا می‌داند چه غم سنگینی روی دلم نشست. تتلو همۀ ما را شکست داد.
همۀ مؤسسات فرهنگی و دینی، دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه، سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی و تبلیغی بودجه‌نابودکن، نمازجمعه‌ها، دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگستان‌ها، صداوسیما، وزارت ارشاد و...، هر چه بودجه از بیت المال گرفته‌اند باید به جیب مردم برگردانند؛ چون تتلو بدون هیچ زحمتی همۀ آنها را شکست داد. شبکه‌های اجتماعی هم باید سر به زیر اندازند و خجالت بکشند از این افتضاحی که به بار آمده است. می‌گویند آن پانزده میلیون کامنت را پانزده میلیون نفر ننوشته‌اند. قبول؛ بگو ده میلیون نفر کامنت گذاشته‌اند؛ بگو پنج میلیون نفر. کدام ستارۀ موسیقی و کدام هنرمند اصیل ایرانی یا کدام فعال محیط زیست می‌تواند چند صد کامنت از مردم و جوانان بگیرد؟ ده هزار و صدهزار و یک‌میلیون و چند میلیون پیشکش. مقصر کیست؟ مقصر سیاست‌هایی است که موسیقی سنتی را در ایران تابو کرده است. مقصر صداوسیما است که قیافۀ تار و سه‌تار و سنتور را از چشم مردم می‌پوشاند. مقصر آنان‌اند که طعم موسیقی کلاسیک ایرانی و سمفونی‌های بتهوون و موتزارت و باخ را به این جوانان نچشاندند تا در این حجم و اندازه دنبال تتلوها نیفتند.

روزی‌روزگاری در این کشور، پیرهن‌ رنگی یا آستین‌کوتاه یا تراشیدن ریش برای آقایان تابو بود.
شاید الان کسی باور نکند، ولی ما روزگاری را به یاد داریم که شاهنامه در شمار تابوهای نابخشودنی بود.
مربی فرهنگی ما در دبیرستان از من و چند دانش‌آموز دیگر خواسته بود که هر کدام چند بیت از شاهکارهای ادب فارسی را حفظ کنیم و در یک برنامۀ فرهنگی در مدرسه بخوانیم. من ابیات نخست شاهنامه را حفظ کردم. به نام خداوند جان و خرد... وقتی مربی فرهنگی ما فهمید که من می‌خواهم شاهنامه بخوانم، اسمم را از فهرست برنامه خط زد و در اولین دیدار نیز من را نصیحت کرد و اندرز داد که کتاب‌های طاغوتی نخوانم.

ایران کشور تابوها است؛ اما همۀ تابوهای بی‌بنیان دیر یا زود می‌شکنند. پس این همه هزینه برای حفظ تابوهای ساختگی، چرا؟ تابو آن است که مردم تابو بدانند؛ وگرنه عمری دراز نخواهد داشت. من مرده، شما زنده.


        💢💢ادب واندیشه🌐🌐
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 11:02


🌺وقتي از ته دل بخندی
وقتی هر چیزی را به خودت نگیری
وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی
وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی
آن زمان است که واقعا زندگی می‌کنی
بازی زندگی، بازی بومرنگ‌هاست اندیشه‌ها، کردارها و سخنان ما، دیر یا زود با دقت شگفت‌آوری به سوی ما بازمی‌گردند.
زمانی که آدمی بتواند بی هیچ دلهره‌ای آرزو کند، هر آرزویی بی درنگ برآورده خواهد شد


فلورانس اسکاول شین
📕چهار اثر از فلورانس


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 10:54


🌹ترانه :
《دخترک گل فروش》


🎤خواننده: #دریا_دادور
شاعر: نسرین ارمگان


🎻ادب و اندیشه🎻
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 10:17


🌹شراره‌ی جاویدان

🎤خواننده: مرضیه
شاعر: معینی کرمانشاهی
🪕آهنگساز: همایون خرم


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 10:13


☀️☀️☀️
 
🔎پایان رادیکالیسم اسلامی؟
مرضیه حاجی هاشمی


🗒 آنچه تاکنون از حاکمیت جدید سوریه به نمایش گذاشته شده، از ژست های الجولانی گرفته تا سیاست ورزی‌های داخلی و خارجی، تصمیم سازی‌های اجتماعی و اقتصادی و انتصاب‌های حکومتی، نوعی واقعیت اجتماعی را به تصویر می‌کشد که یک گروه رادیکال بنیادگرای اسلامی، به ظاهر پس از تجدید نظر در بنیان های فکری خود به یک اسلامگرایی معتدل در قدرت تبدیل شده است. توازن و اعتدالی که الجولانی تلاش کرده، حتی در ظاهر خویش نیز به نمایش بگذارد، پوشش رسمی دیپلماتیک مطابق عرف بین‌المللی؛ اما با آرایشی در سر و صورت و دست ندادن با زنان که تابلویی از اسلام گرایی است.

⬅️ این ژست‌های جولانی و سیاست‌های معتدلی که تاکنون پیش گرفته، نسخه و راه حل پیشنهادی انتهای کتاب «خدای مرده زاد» را به یاد می آورد، آنجا که اشاره دارد، در جهانی زندگی می‌کنیم که این واقعیت وجود دارد، هنوز «میلیون‌ها مسلمان معتقدند که خدا شریعتی را بر آنان نازل کرده که حاکم بر کل امور انسانی است. شریعت اسلامی مثل شریعت راست کیش یهودی (هلاخا) می‌خواهد، کل زندگی را پوشش دهد» و سپس این سوال را مطرح می‌کند که «آیا بدیلی برای این قدرتمندترین الهیات سیاسی موعود باورانه زمان ما وجود دارد؟» و سپس پاسخ می‌دهد: «این بدیل را شاید بتوان در تجدید الهیات سیاسی معتدل، درون اسلام راست کیش پیدا کرد».

⬅️ اگر باور نکنیم که الجولانی، خواب نما یا دچار انقلاب درونی شده، باید بپذیریم که با بالا گرفتن گرایشات اسلام گرایی سیاسی رادیکال سنی و همچنین تحرکات وسیع منطقه‌ای اسلام‌گرایی شیعی موعود باورانه و نظامگری‌های هر دو گروه، تلاش شده است، توصیه‌های نظری این چنینی متفکران سیاسی؛ مانند آنچه در بالا از یک اندیشمند سیاسی آمریکایی بدان اشاره شد، به راه حل عملی برای پایان دادن به خشونت‌ها و نظامی‌گری‌هایی با گرایشات رادیکال اسلام گرایی سیاسی بدل شود.

⬅️ از این روست، فردی از رهبری یک گروهی چون «جبهه النصره» و بعداً «تحریرالشام» که هنوز هم در لیست تروریستی «آمریکا» و «اتحادیه اروپا» است، با حفظ ظواهر فردی شریعت و همچنین ظواهر اجتماعی غیراجباری آن مانند برگزاری مناسک عبادی جمعی و تاکید بر رعایت حقوق بشر و حق اقلیت‌ها، مذاهب، قومیت‌ها و زنان با وجود باور به یک الهیات سیاسی؛ اما کاملاً با «دگردیسی‌های معتدل در الهیات سیاسی اسلامی»، بر عرصه سیاست سوریه - جولانگه گروه های رادیکال اسلام گرای سیاسی شیعه و سنی- برکشیده می‌شود.

⬅️ به نظر می‌رسد، از رویکردی اندیشه‌ای نیز در کنار دیگر جنبه‌های ژئوپلیتیکی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار است، شاهد تحولی عظیم در سوریه باشیم. الگویی برای یک الهیات سیاسی معتدل و اسلام‌گرایی سیاسی توسعه‌گرا و متمایل به غرب، الگویی که هم پاسخی باشد، بر خواست و گرایشات میلیون‌ها مسلمان با باور به اینکه اسلام، چنان شریعت کاملی است که باید قدرت سیاسی را نیز در دست داشته باشد و هم ممانعت از تبدیل شدن به حکومت اسلامی از نوع سنی آن مانند «امارت اسلامی طالبان» در «افغانستان» و نوع شیعی آن مانند «جمهوری اسلامی» در «ایران». آیا چنین الگویی استقرار و استمرار خواهد یافت؟
آیا سوریه، پایان رادیکالیسم اسلامی خواهد بود؟


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 10:03


🧩🧩🧩

🔍جان لاک


‍ «جان لاک» در سال 1632 میلادی زاده شد و در دانشگاه آکسفورد به تحصیل فلسفه پرداخت. او همانند دیگر اندیشمندان عصر خود شیفته و متأثر از یافته‌های جدید علوم تجربی بود. جان لاک از 1672 در سیاست شاغل شد. در 1675 مدتی به فرانسه رفت و در بازگشت، به تدریس در آکسفورد پرداخت؛ اما پس از چندی به هلند رفت و تا یک سال بعد از انقلاب شکوهمند سال 1689 به انگلستان بازنگشت.

در هلند، او آثار مهم خود را نوشت. در ابتدای سال 1686 رساله معروف «نامه‌ای درباره رواداری» را به لاتین نوشت. همچنین در هلند، رساله مهم معرفت‌شناختی خود به نام «درباره معرفت انسانی» را به رشته تحریر درآورد و در سال 1690 «دو رساله در باب حکومت» را نوشت که اثری ماندگار و اثرگذار در حوزه فلسفه سیاسی است.

اهمیت کارهای فلسفی لاک در پیشبرد نظریات معرفت شناختی است. او را فیلسوفی تجربه‌گرا می‌شناسند که معتقد است منشأ شناخت و معرفت حس و تجربه بشری است. او جمله معروفی دارد که می‌گوید: «هیچ چیز در ذهن ما نیست که از راه حواس نیامده باشد.» کارهای لاک در کنار آثار دیوید هیوم و جرج برکلی راه را برای ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی، باز کرد تا باب‌های جدیدی در حوزه معرفت‌شناسی باز کند. لاک مفروض می‌دانست که بشر به صورت لوح سفیدی متولد می‌شود و آموزش و تجربه بر آن حک می‌شود. از دید لاک، عقل و میانه‌روی و مصالحه فضایل روابط انسانی هستند، ایده‌هایی که شالوده فلسفه لیبرال را می‌سازند.

▫️فلسفه سیاسی لاک
«دو رساله در باب حکومت»، اثر سترگ جان لاک در حوزه فلسفه سیاسی است که موجب شده او را پدر لیبرالیسم کلاسیک یا پدر لیبرالیسم سیاسی بنامند. در رساله اول لاک به رد عقاید فردی به نام رابرت فیلمر پرداخته که معتقد بود پادشاه حقوق الهی دارد و مدافع سلطنت بود. اما ایده‌های اصلی لاک در رساله دوم منعکس شده است. این رساله با وصف وضع طبیعی آغاز می‎‌شود، یعنی وضعیتی که انسان‌ها قبل از تشکیل حکومت داشتند. در این وضعیت انسان‌ها آزاد و برابر بودند، اما به علت سختی‌ها و مشقاتی که داشتند این وضع را ترک کردند و با تأسیس حکومت بخشی از آزادی‌ها و مسئولیت‌های خود را به حکومت دادند. لاک معتقد بود، در وضع طبیعی، هرچند انسان‌ها آزاد هستند اما آزادی آن‌ها مطلق نیست و نمی‌توانند به دیگران آسیب بزنند. زیرا در این وضع، قانون طبیعت که قانونی است اخلاقی و عقلانی بر افراد حاکم است.

لاک می‌نویسد: «قانون طبیعت افراد را مجبور می‌کند و عقل که همان قانون است به افراد می‌آموزد که چون همه انسان‌ها آزاد و برابرند، هیچ‌کس نمی‌تواند به جان، آزادی و مال دیگری آسیبی برساند.» لاک ریشه ایده خود را در این می‌داند که خداوند یکتا همه انسان‌ها را برابر آفریده است.

▫️تفاوت وضع طبیعی لاک و هابز
وضع طبیعی لاک با وضع طبیعی توماس هابز متفاوت است. از این جهت که در نظر هابز، بشر موجودی خودخواه و سودجو است که در وضع طبیعی مشغول نزاع بوده و به تعبیر او، انسان گرگ انسان بود. در نظر هابز قانون طبیعت قاعده کلی عقلی است که انسان چون بهره‌مند از عقل است، به آن رسیده است. به موجب این قانون عقلی، انسان از آنچه به جان و بقای او لطمه می‌زند اجتناب می‌کند. اما وضع طبیعی لاک وضعیتی نیست که در آن هر فرد با فرد دیگر در جنگ است. لاک به قانون طبیعی به مثابه امری اخلاقی اعتقاد دارد. در نتیجه معتقد است در لحظه تاسیس حکومت، قدرت حکمرانی کسی که مردم حکومت را به او اعطا می‌کنند مطلق نیست، در حالی که هابز قدرت حاکم را مطلق تلقی می‌کرد.

لاک معتقد است افراد نمی‌توانند به حکمران قدرت مطلق بدهند چون خود در وضع طبیعی - به‌واسطه قانون طبیعی - قدرت مطلق نداشتند. بنابراین کسی نمی‌تواند به دیگری چیزی را بدهد که خود دارا نیست. لاک اعتقاد داشت که اجتماع سیاسی تنها با موافقت و رضایت مردم ایجاد می‌شود. وجود قدرت حکمرانی مخالف آزادی فرد نیست. اگر آزادی را مطلق فرض بگیریم، این آزادی در وضع طبیعی نیز وجود نداشته است. لاک می‌نویسد: «آزادی طبیعی انسان آن است که در روی زمین تابع قدرتی برتر از خود نباشد و بر او قانونی که بشر ساخته است حکومت نکند و تنها حاکم بر او قوانین طبیعت باشد.»

لاک معتقد بود وقتی انسان‌ها جامعه سیاسی تشکیل می‌دهند، هنوز آزادند؛ به شرطی که «قوانین پابرجا و استواری وجود داشته باشد که بر طبق آن زندگی کنند و این قوانین برای همه یکسان باشد و توسط قدرت مقننی که افراد انتخاب کرده‌اند وضع شده باشند.»

در واقع لاک آزادی سیاسی را به این معنی می‌دانست که فرد تحت اراده متغیر، نامعلوم، غیرقابل پیش‌بینی و خودسرانه فرد دیگر نباشد.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 09:58


👌👌👌

💢فهرست جدید قوی‌ترین گذرنامه‌های جهان


سنگاپور در صدر، ایران در رتبه ۹۶

‌ جهان:
شاخص رتبه‌بندی جهانی گذرنامه «هنلی» در تازه‌ترین رتبه‌بندی جهانی خود اعلام کرد گذرنامهٔ سنگاپوری که برای سفر به ۱۹۵ کشور نیازی به دریافت روادید ندارد، در صدر قوی‌ترین گذرنامه‌های جهان قرار داد.

در این رتبه‌بندی تازه که ژانویه ۲۰۲۵ میلادی منتشر شده، گذرنامهٔ ژاپنی نیز در جایگاه دوم قرار دارد. دارندگان این گذرنامه نیز برای سفر به ۱۹۳ کشور نیازی به دریافت روادید ندارند.

جایگاه سوم رتبه‌بندی جهانی هنلی به طور مشترک به گذرنامهٔ کشورهای فنلاند، فرانسه، آلمان، ایتالیا، کره جنوبی و اسپانیا تعلق گرفته، گذرنامهٔ بریتانیایی پنجم و گذرنامهٔ آمریکایی هم در رتبهٔ هفتم جهان است.

جمهوری اسلامی ایران نیز هم‌ردیف با سودان جنوبی و سریلانکا در جایگاه ۹۶ این رتبه‌بندی قرار دارد و به‌نسبت سال گذشتهٔ میلادی یک پلهٔ دیگر سقوط کرده است.

دارندگان گذرنامهٔ ایرانی تنها برای سفر به ۴۴ کشور نیاز به روادید ندارند و بخش اعظم این کشورها نیز کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی مانند ونزوئلا، بولیوی و اکوادور هستند.

بر اساس فهرست «هنلی» گذرنامهٔ جمهوری اسلامی ایران اندکی معتبرتر از گذرنامهٔ کشورهایی چون سودان، کره ‌شمالی، اریتره، لیبی، پاکستان، سوریه و یمن است و در عین حال در جایگاه پایین‌تری از کشورهایی همچون لبنان، اتیوپی، جیبوتی، آنگولا و گینه قرار دارد.

عراق، سوریه و افغانستان نیز، به‌ترتیب، سه کشور قعر جدول این رتبه‌بندی جهانی هستند.

در رتبه‌بندی جهانی این مؤسسه که در سال ۲۰۲۴ منتشر شده بود، جایگاه اول علاوه بر سنگاپور، به فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و اسپانیا نیز اختصاص داشت. قعر جدول نیز به همین سه کشور عراق، سوریه و افغانستان تعلق داشت.

اطلاعات سازمان بین‌المللی ترابری هوایی (یاتا) و تحقیقات مستقل مؤسسه «پاسپورت ایندکس هنلی» مبنای اصلی رده‌بندی شاخص «قدرت» یا اعتبار پاسپورت کشورهای مختلف در این رده‌بندی را تشکیل می‌دهند.

شاخصی اصلی در رده‌بندی این فهرست تعداد کشورهایی است که با هر پاسپورت و بدون روادید یا ویزا می‌توان به آنها سفر کرد.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 09:54


🔶سخنان داریوش در مراسم بزرگداشت «معینی‌کرمانشاهی» و اجرای قسمتی از ترانه «مسبب»


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 09:43


⭐️درود بر مردان ایرانی که همیشه پیشرو هستند

🌜قابل توجه فمینیستهای گرامی

☀️روز پدر خجسته باد


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 09:39


به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست


به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست


نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سرِّ سویدای بنی‌آدم از اوست


به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است
به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست


زخم خونینم اگر به نشود به باشد
خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست


غم و شادی برِ عارف چه تفاوت دارد
ساقیا! باده بده شادی آن کاین غم از اوست


پادشاهی و گدایی بر ما یکسان است
که بر این در همه را پشت عبادت خم از اوست


«سعدیا»! گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست
 
#سعدی


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 09:36




💠اسلاوی ژیژک از شرارت انسان و حسادتش می‌گوید

🔹در موضوع حسد و حسادت و بحث شرارت انسا‌ن‌ها، شوپنهاور فیلسوف آلمانی مطالب قابل توجهی دارد. می‌توانید به آثار وی مانند "در باب طبیعت انسان"، "متعلقات و ملحقات" و مخصوصا کتاب "دو مسأله‌ی بنیادین اخلاق" مراجعه کنید.

🔹شوپنهاور در کتاب متعلقات وملحقات چنین می‌گوید: در نهایت، انسان جانوری درنده و ترسناک است. ما او را صرفاً با افسار و در حالت رام شده‌اش دیده‌ایم حالتی که به آن می‌گویند تمدن؛ برای همین گاهی که طبیعت‌اش رم می‌کند یکه می‌خوریم. اما وقتی که و جایی که افسار و زنجیر قانون و نظم برداشته می‌شوند و هرج و مرج رخ می‌دهد آن وقت است که خودش را نشان می‌دهد و می‌شود همان که هست. ضمناً اگر کسی بخواهد به شکل دیگری به این نکته پی ببرد می‌تواند به صدها شرح قدیمی و جدیدی مراجعه کند که می‌گویند انسان در سبعیت و بی رحمی دست کمی از پلنگ و کفتار ندارد. نمونه‌ی مهم دوران جدید پاسخی است که انجمن ضد‌برده‌داری آمریکای شمالی در سال ۱۸۴۰ به پرسش انجمن ضد برده‌داری بریتانیا در خصوص برخورد با بردگان در ایالات برده‌دار آمریکای شمالی داده است. برده داری و تجارت داخلی برده در ایالات متحده‌ی آمریکای شمالی در پاسخ به پرسش‌های ارسالی انجمن ضد برده‌داری بریتانیا به انجمن ضد برده‌داری آمریکا ،لندن ۱۸۴۱، ۲۸۰ صفحه، قیمت ۴ دلار کالینگور.
این کتاب یکی از سنگین‌ترین ادعانامه‌ها علیه طبیعت بشری است و همه را به وحشت می‌اندازد و کمتر کسی است که از خواندنش به گریه نیفتد. چون وقتی که خواننده می‌خواند آن شیطان‌های انسان نما و آن متعصب‌های کلیسارو و اراذل به اصطلاح مؤمن و بخصوص روحانیون آنگلوساکسون با برادران سیاه پوست بی گناهشان که به خاطر خشونت و بی عدالتی گرفتار چنگال آن شیاطین شده بودند چطور رفتار می‌کردند. هر آنچه ممکن است درباره ی بدبختی و فلاکت برده‌ها یا حتی خشونت و بی رحمی انسان به طور کلی خوانده یا شنیده یا متصور شده باشد به نظرش هیچ می‌آید. این کتاب که مشتمل است بر توصیفات خشک و خالی و در عین حال موثق و مستدل به قدری احساسات انسان را برانگیخته می‌کند که موقع خواندنش می‌توانیم برای جهاد با ظلم و مجازات ایالات برده دار آمریکای شمالی اعلام قیام کنیم. چون اینها مایه‌ی ننگ کل بشرند. از آنجایی که برای بیشتر افراد ظاهراً گذشته دیگر ارزشی ندارد مثال دیگر را از روزگار خودمان می آورم، یعنی کتاب سفرهای چودی در پرو ۱۸۴۶، که در وصف برخورد افسران با سربازان پرویی نوشته شده.
ولی نیازی نیست در دنیای جدید و آن سوی کره ی زمین دنبال نمونه و مثال بگردیم. در ۱۸۴۸ معلوم شد که طی دوره ی زمانی کوتاهی در انگلستان نه در یک مورد بلکه در یکصد مورد، شوهری همسرش را مسموم کرده یا زنی شوهرش را و یا زن و شوهر بچه‌هایشان را یکی یکی مسموم کرده‌اند، یا آنها را به آرامی و با گرسنگی دادن و بدرفتاری شکنجه کرده و کشته‌اند. آنها این کار را صرفاً برای این می‌کرده‌اند که از شرکت‌های بیمه برای مراسم خاکسپاری هزینه ی کفن و دفن دریافت کنند. برای همین یک کودک را همزمان در چند شرکت و گاهی حتی تا بیست شرکت بیمه می.کرده‌اند. خواننده باید به تایمز ۲۰ و ۲۲ و ۲۳ سپتامبر ۱۸۴۸ و به مقاله‌ای رجوع کند که فقط به همین دلیل خواستار حذف بیمه خاکسپاری شده است. نویسنده در ۱۲ دسامبر ۱۸۵۳ نیز با تأکید بیشتری این خواسته را تکرار می‌کند. آنها این کار را صرفاً برای این می‌کرده‌اند که از شرکت‌های بیمه برای مراسم خاکسپاری هزینه ی کفن و دفن دریافت کنند. برای همین یک کودک را همزمان در چند شرکت و گاهی حتی تا بیست شرکت بیمه می.کرده‌اند. خواننده باید به تایمز ۲۰ و ۲۲ و ۲۳ سپتامبر ۱۸۴۸ و به مقاله‌ای رجوع کند که فقط به همین دلیل خواستار حذف بیمه خاکسپاری شده است. نویسنده در ۱۲ دسامبر ۱۸۵۳ نیز با تأکید بیشتری این خواسته را تکرار می‌کند.

🔹شوپنهاور در ادامه بحث شرور بودن انسان به موضوع مهم حسادت در همین کتاب می‌پردازد و در شعری زیبا چنین می‌گوید:

هرگز نمی‌توان آدم حسود را تسکین داد
و ازین رو باید به راحتی تحقیرش کرد
درد حسود شهرت و ثروت است و هم ازین رو بهره‌مندی تو ازین‌ها می‌تواند عذابش باشد
مسعود سلطانی


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 09:35


⭐️ اسلاوی ژیژک فیلسوف، نظریه‌پرداز، جامعه‌شناس، منتقد فرهنگی و سیاست‌مدار اسلوونیایی از شرارت انسان و حسادتش می گوید


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 09:26


💠💠💠

اژدهای هزار سر فساد...
✍️علی مرادی مراغه ای


هنگامیکه فساد کل جامعه را میگیرد هیچ کاری مشکلتر از مبارزه با آن نیست مطالعه تاریخ ایران نشان میدهد کمتر سرداری در این عرصه پیروز گشته و بر خاک نیفتاده...
با نصیحت یا ترساندن از عذاب آخرت نیز شبیه این ماند که کل بدن را سرطان فرا گرفته باشد و تو بخواهی با گل گاوزبان به درمان آن پردازی...!

♦️متاسفانه کمترین پیروزی در این عرصه در تاریخ دیده شده و مبارزین این عرصه اگر صادق باشند غالبا، سرانجامی جز شکست و حرمان در انتظارشان نبوده است...
چون در اینجا یک شخص با کل یک سیستم فاسد درمی افتد...

♦️علی(ع) وقتی پس از عثمان بر مسند نشست و برای مبارزه با فساد، اعلام کرد «اموال بیت‌المال به غارت رفته را بازپس خواهد گرفت حتی اگر در  جهیزیه نوعروسان رفته باشد» بلافاصله شکست خورده و از پای درآوردند.
به نظر می رسد که اینجا، حساسترین جاست!
مبارزه با فساد به منزله انگشت کردن نه در لانه زنبورها بلکه درافتادن با لشکری از کژدم های جرار و ماران غاشیه است...

♦️برجسته ترین نمونه در تاریخ معاصر ایران، امیرکبیر است او با اصلاحات و مبارزه اش با فساد، لشکری از دشمن در مقابل خود تراشید: از دشمنی دو قدرت خارجی گرفته تا حتی صیغه های شاه در اندرونی!
امیرکبیر دقیقا زمانی برخاک افتاد که بودجه دخل و خرج را اصلاح کرد و سرهایی از آن اژدهای هزار سر را قطع کرد سرهایی که، بدون اینکه سودی بر کشور داشته باشند ثروت جامعه را می بلعیدند، پس بزودی، حتی دوستانش نیز به دشمنان پیوسته و در شبی لعنتی، شاه جوان 21ساله را مست کرده حکم قتل اش را گرفته شبانه حاج علیخان مقدم را راهی فین کاشان کردند...!
او را هزاران رشته ی مرئی و نامرئی غرق در فساد جامعهِ ایران کُشت...

♦️بزرگترین علت قتل امیر این بود که او شروع به قطع و تقلیل رشوه ها و هزینه ها کرد، برای شاه دو هزار تومان سالانه حقوق تعیین کرد. از خود شاه شروع کرد و رسید به دلقکهای درباری! چون خودش خیلی کم می خندید پس چه نیازی داشت به دلقکها که بیهوده انعام می گرفتند!
سپس، رسید به مبارزه با چاپلوسان و متملقان که جزو لاینفک هر جامعه فسادآلود هستند:
نامه ها و عریضه هایی که اکثرا با این جمله آغاز می شد:
«قربان خاکپای جواهرآسای مبارک وجود گردم»!
حتما باید ذوق شعری ایرانی در پشت آن باشد که بتواند این همه تملق را در یک جمله بگنجاند...!
وقتی قاآنی شاعر آمد و شروع به خواندن مدح چاپلوسانه اش کرد به اینجا که رسید:
به جای ظالمی شقی نشسته عادلی تقی
کزو گشوده باب و در ز حصن و از حصارها
و...
امیر سخن شاعر را با عصبانیت قطع کرده گفت:
این ظالم شقی که من بجایش نشسته ام مگر همان میرزاآغاسی صدراعظم نبوده که قبل از این، دهها قصیده در مدح اش سروده ای ؟! حتی در مورد زکام اش هم مدح گفته بودی؟!
اشاره امیر به این مدح قاآنی بوده:
«در سبب زکام کهف الادانی والاقاضی جناب حاج ميرزا آقاسی...»
امیر، حقوق قاآنی را قطع کرد و چون شنید که او زبان فرانسه بلد است کتابی در مورد فلاحت(کشاورزی) به قاآنی سپرده تا ترجمه اش کند و شاعر هر هفته بخشی از آنرا ترجمه میکرد و مزد میگرفت...
بلی، در خانه کدخدا ممکن است گردو زیاد باشد اما باید حساب و کتاب داشته باشد...؟!

♦️اما مبارزه ای که امیر با سیستم فاسد آغاز کرده بود طبق معمول، هر سری از این اژدها را که قطع میکرد بلافاصله, سرهای عدیده‌ای بجایش می روییدند و بزودی لشکری از دوست و دشمن در مقابلش صف آرایی کرده و بر خاکش افکندند...
دکتر پلاک اتریشی، ماهیت پیکار او را به بهترین شکل در این جمله خلاصه کرده:
«پولهایی که به عنوان رشوه می خواستند به او بدهند و نمی گرفت، خرج کشتنش شد...»

♦️امیرکبیر که حتی حقوق خود ناصرالدین شاه را نیز سالانه به 2هزار تومان کم کرده بود اما پس از کشته شدنش، میرزاآقاخان نوری یکی از سرسخت ترین دشمنانش بجای امیرکبیر صدراعظم می گردد که سالانه شصت هزار تومان(معادل سی هزار لیره ی انگلیس) حقوق می گرفت و این درحالی بود که حقوق صدراعظم انگلیس در همان زمان، سالی پنج هزار لیره بود!
البته به این حقوق میرزا آقاخان نوری باید صد و ده هزار تومان هم اضافه کنید که او به عنوان ارتشاء و پیشكش دریافت می نمود...!
یعنی صدراعظم فاسد کشور نیمه مستمره ایران ۱۷ برابر صدراعظم انگلستان مداخل داشت که در آن زمان بزرگترین امپراطوری جهان بود و آفتاب در مستعمراتش غروب نمی کرد...!

♦️و این کشوری است که همیشه در آن، امیرکبیرها بیش از سه سال و نیم دوام نمی آورند و کشته می شوند اما میرزا آقاخان نوری ها عاقبت بخیر می گردند، تابعیت انگلستان را می پذیرند و سرانجام، در بستر عافیت، ریق رحمت را بر سر می کشند...


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

12 Jan, 09:23


⚫️فریدون شهبازیان در ۸۲ سالگی درگذشت

🔸فریدون شهبازیان آهنگساز و موسیقیدان کشورمان که به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری بود، ۲۲ دی ۱۴۰۳ چشم از جهان فروبست.

🔸شهبازیان متولد ۲۱ خرداد ۱۳۲۱ بود و در ۸۲ سالگی چشم از جهان فروبست.
این هنرمند فعالیت‌های متعدد و مؤثری در زمینه آهنگسازی فیلم، سریال و ترانه داشته است
فریدون شهبازیان یادگیری موسیقی را از سن هشت سالگی و با ساز ویولن نزد عطاءالله خادم میثاق آغاز کرد و در سن ۱۸ سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری در آمد و در سال ۱۳۴۶ رهبر گروه کر و ارکستر سمفونیک رادیو شد. شهبازیان تحصیلات عالی خود در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان رساند.

🔸از جمله کارهای دیگر شهبازیان ساخت موسیقی برای فیلم است که برای وی جوایز بسیاری را به ارمغان آورد. «آوار»، «شیرسنگی»، «پاییزان»، «در مسیر تندباد»، «لیلا»، مستند «سرزمین ایران» و مستند «سمفونی گمشده» و سریال‌های «معصومیت از دست رفته»، «آوای فاخته» و «کلاه پهلوی» از جمله آثاری است که در موسیقی فیلم شهبازیان ساخت آن را عهده دار بود.

     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 11:09



🎞صحنه هایی کوتاه از بازیگرانی که دیگر بین ما نیستند...

🌹یادشان گرامی



     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 11:05


🔴مملکت آدم مثل ننه بابای آدم می‌مونه نمیشه ولش کرد

🎞سکانسی از فیلم بهرام توکلی درمورد جهان پهلوان تختی


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:57


با وجود تفاوت‌های چشمگیری میان هر یک از استعاره‌های تاریخی، (به استثنای آخرین استعاره که متعلق به جهان مدرن است)،  وجوه تشابه و همانندی بسیاری نیز دارند،.

🔻 وجوه تشابه میان استعاره‌های سنتی از حاکمان؛

❗️۱. استعاره‌های سنتی، جایگاه و مرتبه‌ای نابرابر میان سلطان و مردم،  برقرار می‌کرد. نابرابری از جهت دانایی و توانایی.
در این استعاره، شآن و رتبه‌ی حاکم همواره بالا و سایر مردم در رتبه و جایگاه پایین از او قرار می‌گرفتند.

❗️۲. در استعاره‌های سنتی، اصل بر "اطاعت" و پیروی مردم از پادشاه، حاکم، سلطان، ولی و حکمروا بود. از سوی حاکم، فرمان دادن و از سوی مردم، فرمانبری محض. بدون نقد و پرسش.

❗️۳. در استعاره‌های سنتی، منبع و مبنای مشروعیت حاکمان را در  منافیزیک و در آسمان می‌دیدند. به عبارت دیگر، مشروعیت سلطان و حاکم، نه از سوی مردم که مشروعت پیشینی بوده است. به گونه‌ای که مردم در آن مدخلیتی نداشتند.

❗️۴.  در استعاره‌های سنتی، این سلطان، پدر، صاحب و... بود که می‌توانست "مصلحت" و "خیر" مردم را تشخیص دهد و در صورت لزوم، آن را به زیردستان خود تحمیل نماید.

۵. در استعاره‌های سنتی، حوزه و گستره‌ی عمل و اختیار حاکم و سلطان، تا مرزهای مطلق کشیده می‌شد.

۶. مقام  و موقعیت حاکم، در هاله‌ای از تقدس پیچیده و اعتباری دست نایافتنی برای دیگران داشت.

۷. همه‌ی استعاره‌های سنتی از حاکم، همواره او را در جایگاه و مقام فوق پرسش و نقد می‌نشاندند. هیچ کس حق نقد و اعتراض به او را نداشت.

۸. استعاره‌های سنتی، حاکم را مختاری مقتدر ترسیم می‌کرد، به نحوی که گویی هیچ تکلیف و وظیفه‌ای در برابر مردم ندارد.

۹. فرمان حاکم، فوق فرمان‌ها بود. فرمانی که به مثابه‌ی قانون تلقی شده و سرپیچی از آن، مجازات سنگین در پی داشت.

  ایران امروز:

امروزه ایران، بنیادی‌ترین دوره‌ی گذار تاریخی خود را سپری می‌کند و ان، عبور از "استعاره‌ی شبانی" به استعاره‌ی "پیمانکاری" برای صاحبان قدرت است.  بخش بزرگی از تلاطم‌های سیاسی در ایران، محصول و نتیجه‌ی انقلابی بزرگ در ذهنیت ایرانی است. انقلابی که به واژگونی "استعاره‌ی شبانی" خواهد انجامید. تغییر این ذهنیت سبب خواهد شد که  ایرانیان، رابطه و نسبت‌شان را با حکمرانان به نحو جدید بازسازی کنند. به گونه‌ای که حکمران، نه چوپان که "پیمانکار" و مردم نه گله و رمه، که "کارفرما" معرفی گردد. به سخن دیگر، جای چوپان را  "قراداد اجتماعی" خواهد گرفت. به این معنا که پیمانکار، صرفا مجری آن چیزی خواهد بود که "کارفرما " یا همان ملت، از او می‌خواهد و با او قرارداد می‌بندد.

تکمله،
در میانه.ی عبور بزرگ و تاریخی ایران از استعاره‌ی شبانی به استعاره‌ی پیمانکاری و "گفتمان قرادادگرایی"، کسان اندکی اما هنوز در هوای سلطان و پادشاه تنفس می‌کنند و با سماجت بی‌حاصل می‌خواهند مانع این گذار عظیم شوند. کسانی که در بازگشتی ارتجاعی به مفهوم شاه و شاهزاده، هنوز مردم را نه کارفرما که گله و رمه‌ای می‌خواهند تا پادشاه به منزله‌ی چوپان بر آنان حکم براند و آنان را مدیریت نماید.

"انقلاب" به معنای واقعی، کنار نهادن استعاره‌ی شبانی و بر صدر نشاندن "استعاره‌ی پیمانکاری" است. و این انقلاب در حال وقوع است. دیگر قرار نیست مسیر گذشته‌ی چوپان و رمگی، تحت هر نامی، ادامه یابد.

اگر ایران، توانایی عبور از استعاره‌ی شبانی را داشته باشد و موفق شود از آن عبور کند، می‌تواند به جهان جدید وارد شود. اما اگر  توان و توفیق عبور از این سنت دیرپا را به دست نیاورد، هم‌چنان در جهان پیشین سرگردان خواهد ماند و در مردابی از مسئله‌های حل نشده دست و پا خواهد زد.

آیا این بار می‌تواند از اسارت  استعاره‌ای که چنین جان سختی می‌کند رها شود؟


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:57


🔹🔹🔹

🔵پیراهن ژنده‌ی "استعاره‌ی چوپانی" بر تن سیاست مدرن
ایران در آستانه‌ی یک گذار تاریخی
علی زمانیان


"استعاره‌هایی که با آنها زندگی می‌کنیم"، نام کتابی است از "جرج لیکاف و مارک جانسون".
نویسندگان این کتاب، بر این باورند که مفاهیم و استعاره‌هایی را در سطح زبان، به کار می‌بریم صرفا یک امر زبانی، شاعرانه و ذوقی نیستند، بلکه با آنها زندگی می‌کنیم، امور را با آنها معنا می‌کنیم، می‌فهمیم و سامان می‌دهیم. استعاره‌ها هم بر فهم ما از واقعیت‌ و هم بر نحوه‌ی واکنش ما به واقعیت اثر می‌گذارند. به سخن دیگر، ما جهان را از پس و پشت استعاره‌ها می‌فهمیم و نیز استعاره‌ها به ما می‌گویند که چگونه رفتار کنیم.

"این که جهان پیرامون‌مان را چگونه دریابیم و چگونه با دیگران ارتباط برقرار شویم، ما تحت تسلط و نفوذ مفاهیم و منجمله  استعاره‌ها هستیم. از این رو استعاره‌ها و مفاهیم را باید جدی گرفت.

گذار یک ملت از یک موقعیت به موقعیتی دیگر، با تغییر و انقلاب در استعاره نشانه‌گذاری می‌شود. به سخن دیگر، از طریق وانهادن استعاره‌ای و برگرفتن استعاره‌ای دیگر، سرنوشت آدمیان تغییر خواهد کرد.
پس، استعاره‌های‌مان را عوض کنیم، تا جهان‌مان تغییر کند.

  استعاره چیست؟
وقتی از استعاره، استفاده می‌کنیم، در واقع، چیزی را با چیز دیگر "مانند" می‌کنیم. به عنوان مثال، وقتی می‌گوییم "بحث، جنگ است"، یا "عشق، سفر است"، یعنی تو گویی "بحث"، مانند جنگ و عشق، مانند یک سفر است. از این رو وقتی در باره‌ی بحث با دیگری سخن می‌گوییم از این الفاظ، استفاده می‌کنیم:
برخی از نشانه‌های زبانیِ"بحث، جنگ است" عبارت است از:
پیروز شدن، شکست خوردن، حمله کردن، از موضع خود دفاع کردن. عقب‌نشینی از موضع، و نظایر این‌ها.

وقتی "بحث" را به منزله‌ی جنگ و یا شبیه جنگ تلقی می‌کنیم، آن گاه رفتار ما نیز در بحث کردن با دیگری، شبیه رفتار سربازی است که در سنگر نشسته و در انتظار خصم است تا بر آن غلبه یابد.

"لیکاف" می‌گوید "بیایید فرهنگی را تصور کنیم که در آن بحث را به شکل جنگ در نظر نمی‌گیرند، یعنی کسی برنده و بازنده نیست، اصلا حس حمله یا دفاع و تصرف یا اشغال موضع دیگری مطرح نمی‌شود. فرهنگی را تصور کنید که در آن مباحثه را نوعی رقص در نظر می‌گیرند". در چنین تصوری، "بحث کردن"، اساسا شکل و  نمای دیگری می‌یاید و رفتار طرفین بحث هم به کلی متفاوت خواهد بود.

دراستعاره که نوعی "شبیه‌سازی" است، گاهی مشبه یا مشبهُ به و معمولا وجهِ شبه حذف می‌شود. به عنوان مثال وقتی می‌گوییم: "وقت، طلا" است و یا "زمان، پول است"، به واقع، وجه تشابه حذف شده است. در این شبیه‌سازی، با زمان همان معامله‌ای را می‌کنیم که با پول می‌کنیم. حتی اگر به نحو کامل به تشابه میان زمان و پول نیندیشیده باشیم، اما استعاره‌ها، با ما چنین می‌کنند.

استعاره‌ی چوپان و رمه.

  یکی از استعاره‌های کهن و بلکه کهن‌ترین استعاره‌ای که نسبت و ارتباط میان مردمان و حاکمان‌شان را بازنمایی می‌کند، استعاره‌ی "شبان_گله" است.استعاره‌‌ای که حاکم را به منزله‌ی چوپان تصویر و تصور می‌کند.
استعاره‌ای بسیار کهن که در میان فرهنگ‌ها، اقوام و حتی متون مقدس آمده است، در این استعاره‌، حاکم  مانند چوپان و در مقابل، همه‌ی کسان دیگر را به منزله‌ی گله و یا رمه‌ی او  معرفی می‌شود. این نکته قابل توجه است که در این استعاره، وقتی از گله و رمه بودن مردمان یاد می‌کردند، هیچ منظورشان تحقیر مردم نبود، بلکه صرفا بیان و توصیف نوعی سلسله مراتب قدرت است.

از این استعاره بهره می‌بردند تا:
اولا،  رابطه و نسبت مردمان و اربابان قدرت را به آسانی فهم کنند
و ثانیا، شیوه‌ی مواجهه با آن را و این که چه رفتار و کنشی باید داشته باشند، معلوم گردد.

وقتی به متون کهن و تاریخ فرهنگ ملل مراجعه می‌کنیم، در می‌یابیم برای صورت‌بندی نسبت و رابطه‌ی میان مردم و حاکمان‌شان از استعاره‌های متفاوتی استفاده می‌کرده‌اند. و هر یک بنا به این که از کدام استعاره بهره می‌جستند، رفتار و کنش‌شان متفاوت بوده است.

✔️  برخی از استعاره‌ها در سنت تاریخی ملت‌ها که نسبت مبان مردم و حاکمان‌شان را مشخص می‌کرده، عبارت است:

استعاره‌ی "حاکم، به منزله ی چوپان"  
استعاره‌ی "حاکم، به منزله ی کشتی‌بان"
استعاره‌ی "حاکم، به منزله‌ی مالک و صاحب"
استعاره‌ی "حاکم، به منزله‌ی ولی و پدر"
استعاره‌ی "حاکم، به منزله.ی بزرگ قبیله"
و در نهایت، استعاره‌ی مدرن "حاکم به منزله‌ی پیمانکار"

ادامه👇👇👇👇👇👇

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:56




🔍با عقاید و باورهای دیگران ،که مورد قبول و تأیید ما نیستند چگونه مواجه شویم


▫️یا باید به عقایدی که با آن‌ها مخالف هستیم احترام بگذاریم و یا آن‌ها را تحمل کنیم؟ درباره هر عقیده‌ای بحث‌های گوناگون وجود دارد، اما در زمینه همه مباحث این سوال مطرح می‌شود که ما چگونه باید مفاهیم “مدارا” و “احترام” را درک کنیم، مفاهیمی که در همه گفتگوهای مربوط به آزادی بیان و جنگ‌ها و درگیری‌های فرهنگی طرح می‌شوند.

▫️مدارا یا تحمل مفهومی است که سابقه طولانی و معانی متعدد لغزنده‌ای دارد. از بحث‌های شکل‌گرفته در قرن هفدهم درباره آزادی مذهبی تا گفتگوهای اخیر درباره مهاجرت و مهاجران، معنای اصلی مدارا، تمایل به پذیرش باورها و اعمالی است که شاید با آن مخالف باشیم، اما می‌دانیم که برای دیگران اهمیت دارد. این باورها ممکن است شامل اعمال مذهبی گروهی اقلیت یا اعتقاد به باورها و آیین‌های خلاف اجماع جمعی باشد.

▫️اما امروزه بسیاری مدارا را نه تمایل به پذیرش همه دیدگاه‌ها فارغ از توهین آمیز بودن یا نبودن، بلکه به معنای مهار و جلوگیری از نشر باورهایی می‌دانند که ممکن است برای گروه دیگری توهین آمیز باشد و موجب بروز خشونت شود. چنین معنایی از مدارا در دیدگاه کسانی می‌توان دید که مثلا موافق جلوگیری از چاپ کارکاتور پیامبر اسلام در مجله شارلی ابدو یا موافق تعلیق توییتری سلیل تریپاتی، روزنامه‌نگار هندی هستند که ملی‌گرایی هندو را در شعری به چالش کشیده‌است. در این چهارچوب، مدارا مفهومی است برای دفاع و حمایت از کسانی که به باورهای آنها توهین می‌شود و مجوزی است برای منع انتشار ایده افرادی که نوعی از بی‌احترامی به عقاید دیگران را شامل می‌شود.

▫️مفهوم “احترام” پیچیده‌تر و چندوجهی تر از مفهوم “مدارا” است. احترام در اصل با احساسی از برتری بخشی به دیگری همراه است. این مفهوم همچنین با درجه‌ای از ارزش‌گذاری همراه است، یعنی افراد به کسی یا عملی احترام می‌گذارند که برای آن ارزش قائلند.

▫️معنای دیگر احترام که در جوامع مدرن و برابری‌طلب مورد استفاده قرار گرفته‌است، از این قرار است: همه افراد را انسان در نظر گرفتن و اذعان به اینکه همه انسان‌ها در جامعه اخلاقی جایگاهی برابر دارند. در چنین دیدگاهی، احترام و مدرا مفاهیمی مکمل یکدیگرهستند. مدارا به معنی تحمل همه ایده‌ها و نه لزوما احترام به آنها است. در حالی‌که احترام به معنی ارزش قائل‌شدن برای افراد در جایگاه برابر و فارغ از دین، فرهنگ، نژاد و جنسیت آنها است، اما نه لزوما ارزش قائل شدن برای دیدگاه‌ها و اعمال آنان.

▫️چنین تعریفی از احترام همچون تعریف مدارا در طول زمان تغییر پیدا کرده‌است و اکنون بسیاری معتقدند که نه فقط به افراد بلکه به باورهای آنها احترام گذاشت. بایخو پارک، فیلسوف سیاسی می‌گوید: “از آنجا که انسان‌ها از لحاظ فرهنگی همدیگر را احاطه کرده‌اند، احترام برابر به افراد، احترام به فرهنگ و شیوه زندگی آنها را در پی دارد.”

▫️اما آمیختگی مردم با فرهنگ و اعتقادات آنها حرکتی خطرناک است، مانند آنچه نژادپرستان انجام می‌دهند. تشخیص تمایز بین مردم و ایده‌هایشان برای برخورد برابر با آنها در عین به چالش کشیدن باورها و ایده‌های آنها ضروری است. به همین دلیل است که در دانشگاه کمبریج پروپوزال‌هایی که احترام به همه ایده‌ها را توصیه می‌کنند، رد می‌شود و معیار تحمل همه باورها است نه احترام به آنها. پس بدین‌ترتیب می‌توان چیزی را تحمل کرد، در عین اینکه آن را به چالش کشید. در نتیجه، جامعه‌ای که بر ارزش‌های مدارا و احترام استوار شود، جامعه‌ای برابرتر و در راستای پیشبرد حقوق اقلیت خواهد بود.

✍️کنعان ملک
♻️مترجم: نفیسه نیک بخت



       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:54



شاد بودن هنر است،
گر به شادیِ تو،
دل‌های دگر باشد شاد.

زندگی صحنه‌ی یکتای هنرمندی ماست.
هر کسی نغمه‌ی خود خوانَد و
از صحنه رَوَد،
صحنه پیوسته بجاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.

ژاله اصفهانی



      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:49


🛑اندر مظالم نشستن پادشاه وعدل و سیرت نیکو ورزیدن
خواجه نظام الملک توسی


شنیدم که یکی از ملوک به گوش گران‌تر بوده است
چنان اندیشید که کسانی که ترجمانی می کنند سخن متظلمان بااو راست نگویند و چون حال نداند چیزی فرماید که موافق آن کار نباشد
فرمود که متظلمان باید که جامه سرخ پوشند و هیچ‌کس دیگر جامه سرخ نپوشد تا من ایشان را بشناسم
و این ملک بر پیلی نشستی و در صحرا بایستادی و هر که را با جامه سرخ دیدی بفرمودی تا جمله را گرد کردندی
پس به جای خالی بنشستی و ایشان را پیش او آوردندی تا به آواز بلند حال خویش بگفتندی  و انصاف ایشان می دادی
و این همه احتیاط از بهر جواب آن جهانی کردنده اند تا چیزی بر ایشان پوشیده نگردد

📒سیاستنامه،فصل سی و ششم،ص۱۶۷


       🔖🔖ادب واندیشه 🔖🔖
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:46


🔹🔹🔹

🎨 نقاش
سروده:طالبی دبیر بازنشسته


دیروز که دست از زدنِ تــار کشیدم،
افتادم و آهی ز دلِ زار کشیدم


درخواب فرورفتم ودرعالمِ رویا،
نقاش شدم صورتِ بسیار کشیدم


جَدّپدرم آمد و پرسید زحالم،
شکلِ قفسُ ومرغِ گرفتارکشیدم


گفتا:پسرم ازچه غمین و نگرانی ؟
تصویربسی آدمِ بیکارکشیدم


گفتا:چه شدآن یار،که دائم به برت بود؟
یک عاشقِ سرگشتهٔ بیمار کشیدم


گفتا:مگر آن یارچه میگفت وچه میخواست؟
یک کلبه ودورش دوسه دیوار کشیدم


پرسید: جوانان،همه مشغول به کارند؟
تریاک وسرنگ ونخِ سیگار کشیدم


پرسیدکه:دهقانِ تهیدست غنی شد؟
دستان پر از آبله و خار کشیدم


پرسید که:دزدانِ دغلبازکجایند؟
تصویر بسی حجره به بازار کشیدم


گفتا: پسرانت زچه هستند مجرد؟
شکل پسری بی کت وشلوار کشیدم


پرسید که اهلِ هنر و علم کجایند؟
پژمرده گلی بین دوصدخار کشیدم


گفتا که:ترا رابطه باشیخ چطور است؟
یک بوته ای از پونه و از مار کشیدم


گفتا که:خدا داده زبانت که بگویی !
تصویر گلو، بارسنِ دارکشیدم


گفتاکه:بِکِش شکل خودت راکه ببینم
یک طالبی لِه شده در بار کشیدم...


       💠💠ادب واندیشه💠💠
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:44


🎨شاهکارهایی از بهترین نقاشی های جهان     

🎼آهنگ زمستان اثر خواکین رودریگو  با صدای جادویی خواننده و ترانه سرای اسپانیایی: پالوما  سان باسیلیو 


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:39


💖#غزل📝#سعدی

🎤خوانش:
«حسن حاج صدری»

🎻موسیقی:چهار گاه
(پرویز یاحقی،فرهنگ شریف)

📍📍📍📍📍📍

💡جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد
یاری که تحمل نکند،یار نباشد


💡گر بانگ برآید که سری در قدمی رفت
بسیار مگویید که بسیار نباشد


💡تا رنج تحمل نکنی، گنج نیابی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد


💡آهنگ دراز شب رنجوری مشتاق
با آن نتوان گفت که بیدار نباشد


💡گر دست به شمشیر بری عشق همان است
کانجا که ارادت بود انکار نباشد


💡از من مشنو دوستی گل مگر آنگاه
کِم پای برهنه خبر از خار نباشد


💡مرغان قفس را المی باشد وشوقی
کان مرغ نداند که گرفتار نباشد


💡دل آینهٔ صورت غیب است ولیکن
شرط است که بر آینه زنگار نباشد


💡سعدی!حَیَوان را که سر از خواب گران شد
در بند نسیم خوش اسحار نباشد


💡آن را که بصارت نبود یوسف صدّیق
جایی بفروشد که خریدار نباشد


🌹🌹ادب واندیشه🌹🌹
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:36


🌹گل من

🎤خواننده :
علی رضا افتخاری
شعر :بیژن ترقی
🪕آهنگ :
محمد جلیل عندلیبی

☀️☀️☀️☀️☀️☀️

گل من چندین منشین غمگین شام محنت به سر آمد
سر و دست افشان غم دل بنشان غمخوارت از سفر آمد


ز چه بنشستی بگشا دستی آذین کن صحن و سرا را
که پس از غم‌ها به رخ شب‌ها آب و رنگ سحر آمد


شب مهتابی ز چه بیتابی روشن کن شمع صبوری
منشین غمگین که مه دیرین تابان و جلوه گر آمد


تو که آگاهی که چه شب‌هایی با یاد او بنشستیم
شب بارانی ،غم پنهانی، رفت و نور بصر آمد


پس از آن دوری غم مهجوری شور و شادی بر پا کن
ز غم پنهان نشوی گریان چون او خندان ز در آمد


شب مهجوری ، ز ره دوری ، آوای رهگذر آمد
که سحر سر زد غم دل پر زد شادی از بام و در آمد


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:35


🌜🌜🌜

🔎از کشف حجاب اجباری تا وضع حجاب اجباری!
مهران صولتی



هفدهم دی‌ماه سالیاد واقعه کشف حجاب در دوره پهلوی اول است. رویدادی که گویا با الهام از تجربه آتاتورک در ترکیه انجام گرفت و هیاهوی بسیاری پیرامون آن در ایران برپا شد. موافقان و مخالفان حول درستی یا نادرستی آن صف‌آرایی کردند و مجادلات زیادی بر سر آن ایجاد شد. حالا امروزه با گذشت بیش از هشتاد سال از آن رویداد دوباره با سخت گیری‌های فزاینده درباره حفظ حجاب روبرو شده‌ایم و همین امر بازخوانی آن واقعه تاریخی را ضروری‌تر می‌سازد.

رضا‌شاه دولتی شبه مدرن بر پا کرد که قرار بود جامعه ایران را از سنت به سوی تجدد راهبری کند. دولتی که کوشید تا مظاهر سنت از قبیل مکتب‌خانه‌ها، حوزه‌های علمیه، نظام قضایی شرعی، تعزیه و شبیه‌خوانی را از عرصه اجتماعی حذف، و نمادهای تجدد از جمله مدارس نوین، دانشگاه، و دادگستری مبتنی بر نظام قضایی مدنی و مدرن را جایگزین سازد.

هم‌چنین رضاشاه کوشید تا برای تحقق یک دولت متمرکز به تاسیس ارتش ملی و اسکان اجباری عشایر اقدام نماید. تاسیس بوروکراسی هم برای سامان‌بخشیدن به امور مدیریتی این دولت نوپای شبه مدرن صورت گرفت. اما و هزار اما اجبار مردان به پوشیدن یونیفورم و کلاه رسمی و اجبار زنان به کشف حجاب حکایت از امری ظریف‌تر و پیچیده‌تر داشت.

زیگموند باومن جامعه‌شناس شهیر پست‌مدرن با ابداع مفهوم دولت‌باغبانی برای دولت‌مدرن، از عزم این دولت برای نظم بخشیدن به بی‌نظمی‌ها و وجود اراده‌ای برای رام کردن وحشی‌گری‌ها از منظر مدرنیته سخن می‌گوید. براین اساس دولت مدرن می‌کوشد تا شهروندانی بهنجار و مطیع تربیت کند که قادر باشند نقش عملگی را برای آن ایفا نمایند.

بنابراین رضاشاه با درک موقعیت پیرامونی‌ایران در نظام جهانی و لزوم جبران عقب‌ماندگی ایرانیان نسبت به جهان پیشرفته کوشید تا سخت‌افزارهایی از جمله بوروکراسی و دانشگاه را وارد نماید. هم‌چنین از جنبه نرم‌افزاری سعی کرد تا انسانی تراز‌ نوین خلق نماید که به برنامه تجدد باور داشته و به اندازه کافی مطیع و رام  باشد.

فاطمه صادقی در کتاب کشف حجاب به خوبی نشان می‌دهد که حتی هنر عکاسی هم در این دوران در خدمت آفرینش سوژه‌هایی جدید (آلتوسر)  کاربرد می‌یابد. به باور صادقی فیگور زنان کشف‌حجاب کرده در مقابل دوربین و سپس انتشار گسترده این تصاویر در محافل رسمی و غیر‌رسمی جامعه نشان از خلق سوژه‌هایی نوین برای پیشبرد برنامه‌های تجدد داشت.

نکته مهم‌تر این‌که افراد جای گرفته در قالبی فرمال، خود نیز کوشیدند تا انتظارات دیگران از خود (دولت) را برآورده سازند و بهنجار شوند. به عبارت دیگر سوژه‌ها  تلاش داشتند تا این انتظارات را درونی ساخته و به انسانی نوین تبدیل شوند و این البته نقطه خطرناک عمل‌کرد دولت مدرن در سراسر جهان و البته در ایران دوران رضا‌‌‌شاه بود.

با مرور جامعه شناسانه پروژه کشف حجاب اجباری اکنون چگونه می‌توان درباره برنامه وضع حجاب اجباری داوری کرد؟ واقعیت این‌است که ناسازگاری پروژه اخیر با تغییرات اجتماعی و تحولات جهانی به‌قدری آشکار است که نمی‌توان انتظار داشت به هدف بهنجار‌سازی در راستای خلق انسانی در تراز جمهوری اسلامی منجر شود.

برنامه‌ای که اکنون صرفا به مثابه اعاده حیثیت حکومت در قبال تخطی آشکار شهروندان از خطوط قرمزش تلقی شده و می‌کوشد حتی به قیمت افزایش شکاف‌های اجتماعی و گسترش نارضایتی‌های عمومی آب رفته را به جوی بازگرداند. اراده‌ای که به‌رغم تحمیل هزینه‌های بسیار به جامعه و نظام سیاسی پیشاپیش محکوم به شکست است.


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:29


💫🌞استفنسون
یک ستاره ابرغول سرخ (RSG) یا فراغول (RHG) در صورت فلکی سپر است و همچنین بزرگترین ستاره کشف شده تاکنون است. این در نزدیکی خوشه باز استفنسون ۲ قرار دارد که در فاصله ۵٫۸ کیلوپارسکی (۱۹۰۰۰ سال نوری) از زمین در بازوی سپر–قنطورس قرار دارد این ستاره یکی از بزرگ‌ترین ستاره‌های شناخته شده، یکی از درخشان‌ترین ابرغول‌های سرخ و یکی از درخشان‌ترین ستاره‌های راه شیری است.

شعاع استفنسون حدود ۲٬۱۵۰ solar radii (۱٫۵۰×۱۰۹ کیلومتر؛ ۱۰٫۰ یکای نجومی)) که معادل حجمی تقریباً ۱۰ میلیارد برابر خورشید است. با در نظر گرفتن این تخمین درست، حدود ۹ ساعت طول می‌کشد تا دور سطح آن با سرعت نور طی کرد، در حالی که برای خورشید ۱۴٫۵ ثانیه طول می‌کشد.[۱] اگر در مرکز منظومه شمسی زمین قرار گیرد، فوتوسفر آن مدار زحل را در بر می‌گیرد.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:24


🎬یک فیلم تاریخی درباره‌ مراسم سنتی خواستگاری ایرانی

موسسه ملی فیلم کانادا در سال ۱۳۴۰/۱۹۶۱ علاقمند به تهیه‌ فیلم کوتاهی در زمینه‌ی یک خواستگاری ایرانی می‌شود. ساخت این فیلم ارزشمند بر عهده‌ ابراهیم گلستان قرار می‌گیرد و هنرپیشگانی دارد که شاید برای شما هم جالب باشد. شما در این فیلم کوتاه می‌توانید فروغ فرخزاد، شاعر محبوب و تاثیرگذار ایرانی/ طوسی حائری (همسر احمد شاملو)، مترجم، و اولین گوینده‌ زن رادیوی ملی و داری دکترای زبان فرانسه از دانشگاه سوربن/ پرویز داریوش، شاعر و مترجم بسیاری از رمان‌های بزرگ جهان به زبان فارسی را در کنار یکدیگر و آن هم در دهه‌ ۴۰ ببینید. در این فیلم قرار بود جلال آل احمد نقش حاج آقا (پدر عروس) را بازی کند که نهایتا پرویز داریوش آن را بازی کرد. فروغ فرخزاد، علاوه بر دستیار کارگردان، بازیگر نقش خواهر داماد است. طوسی حائری نیز در نقش مادر حسن (داماد) ظاهر می‌شود.


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

07 Jan, 09:21




💢انصاف را ارزان نفروشیم 
دکتر محمد علی اسلامی ندوشن


چون خدا خواهد که پرده‌ی کَس دَرَد
میـلِ او در طعنه‌ی پاکــان بَـرَد
«مولانا»

اینکه گفته شده است که "هوش" فرقِ میان انسان و جانداران دیگر را تعیین می‌کند، شاید تعریف چندان دقیقی نباشد، زیرا بعضی از حیوانات چون دلفین و شمپانزه از نشانه‌های نزدیک به هوش انسانی برخوردارند. آنچه انسان دارد و هیچ جاندار دیگری آنرا ندارد، آرمان است، یعنی «اعتلاجویی» که نتیجه‌اش پای‌بندی به بعضی مراتب اخلاقی می‌شود، که در رأس آنها "انصاف" جای می‌گیرد.

انصاف، یعنی داوری درباره‌ی دیگران نه از روی قالب تنگ حسابگرانه‌ی شخصی، بلکه برحسب موازين مورد قبول بشرِ متمدّن، از زمانی که انسان وارد زندگی اجتماعی شده و به شهرنشینی روی برده، چند موضوع جزو اركان اوّلیّه‌ی تمدّن شناخته شده‌اند، که هنوز هم بحث بر سر آنها ادامه دارد.

یونانی‌ها می‌گفتند: حقیقت، زیبایی و خوبی از یک خانواده‌اند و اساسِ فرهنگ بشری را تشکیل می‌دهند.

ایرانیانِ باستان می‌گفتند: گفتار نیک، کردار نیک، اندیشه‌ی نیک.

در واقع شعار یونانیان و ایرانیان، به یک مقصد می‌پیوست. آنچه محورِ همه‌ی اینها بود آن بود که آدمی بکوشد تا بر وفقِ اصول انسانیّت زندگی کند، تا جامعه بتواند بر سر پا بماند.

...در زندگی اجتماعی اگر بپرسیم که انسانیّت چیست؟ پاسخ ساده‌اش را سعدی داده است:
تو کز محنت دیگران بی‌غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

یکی از چیزهایی که همه‌ی مذاهب، مکتب‌های اخلاقی و قوانین، آن را مردود شناخته‌اند، افترا و تهمت است، یعنی از روی مقصودی خاص، نسبتی به کسی دادن که او از آن مبرّیٰ است. گاه کار به جاهای باریک می‌کشد. تاریخ و ادب جهان پُر است از نمونه‌های قربانیانِ این مرام.
سقراط را ببینیم با شوکرانش که می‌گفتند جوانان را گمراه کرده است. حسین منصور حلّاج را به اتّهام زندقه و کُفر گویی بر سرِ دار کردند، ولی بعد شهید بزرگ عرفان ایران شناخته شد. شهاب‌الدّین سهروردی و عین‌القضات همدانی و ده‌ها تن دیگر نظیر آنان به همین سرنوشت دچار شدند. هر کشوری از این بابت سهم خود را دارد. گالیله را بگوییم که اکنون سفینه‌ای به نام او به مشتری فرستاده شده است.

موضوع برای تمدّن بشر و جامعه‌ی بشری به اندازه‌ای خطیر شناخته شده که مفتری به مجازاتِ این جهانی و آن جهانی تهدید گردیده است...

برای جلوگیری از افترا و بهتان چون منعِ اخلاق کافی نبود، قانون وضع شد، و در برابر هر ادّعا، دلیل توقّع گردید. سعدی گوید:
دلایلِ قوی باید و معنوی
نه رگهای گردن به حجّت قوی

كلّ قوانینِ جهان مایه‌ی خود را از دلیل می‌گیرند. اگر جز این باشد سنگ روی سنگ بند نخواهد بود. چون اتّهامی به کسی وارد شد یا تهمتی عنوان گردید، هم قانون و محکمه، و هم افکار عمومی، دلیل می‌طلبند. اگر دلیل قابل قبول ارائه نشود و سستیِ ادّعا معلوم گردد، قوانین بعضی از کشورها، مفتری را به همان مجازاتِ افترای اثبات نشده، محکوم می‌کند.

همه‌ی درجه‌ی تمدّن و اعتبار یک کشور به این شناخته می‌شود که تا چه اندازه قوانینش با موازین «اخلاقی-انسانی» منطبق‌اَند، و تا چه اندازه این قوانین حُسن اجرا دارند، و تا آنجا که مربوط به حقوق معنوی و حیثیّت دیگران است، تا چه اندازه این تأمین وجود دارد که حکم‌گذار، داور، قلم به دست و مطبوعاتی، و یا هر کسی که به او حقّ حرف زدن داده شده است، خود را به رعایتِ آن ملزم ببیند و اگر ندید، بازخواستی در کار باشد.

📒 #مرزهای_ناپیدا



                  🌐ادب واندیشه🌐
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

05 Jan, 06:59


🔶آموزه های حکیم فردوسی توسی
💖بی آزاری

                🍀🍀🍀🍀🍀🍀

چو خواهید یزدان بود یارتان
کند روشن این ابر بازارتان

کم آزار باشید و هم کم زیان
بدی را مبندید هرگز میان

🍃🍃🍃

به بد کردن خویش و آزار کس
مجوی ای پسر درد و تیمار کس

🍃🍃🍃

بترس از خدا و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس

🍃🍃🍃

بی آزاری و سودمندی گزین
که این است فرهنگ و آیین و دین

🍃🍃🍃

ستیزه نه نیک آید از نامجوی
بپرهیز و گرد ستیزه مپوی

🍃🍃🍃

بپرهیزد از هرچه ناکردنی است
نیازارد آن را که نازردنی است


       🌺🌺ادب واندیشه🌺🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

05 Jan, 06:55


شعر :بابا طاهر و عطار
🎤آواز :شجریان


آرامِ جان ما چو غزالی رمید و رفت
از ما چه دیده بود که دامن کشید و رفت؟


اوّل نسیم‌وار بشد دلفزای من
پس خارِ جور در دل شیدا خَلید و رفت


تیری به دل به قصد تفرّج اگر نشاند
از ما به جز صفا و محبّت ندید و رفت


شبنم‌صفت طراوتِ دل لحظه‌ای فزود
ناشسته گَردِ حُزن، بشد ناپدید و رفت


مرغ سبک‌پری که فرو شد به آتشی؟
او آتشی نهاد و دلی را خرید و رفت


«زیرک» امیدوار بر او دل نهاده بود
او از وفا و مهر و محبّت برید و رفت...

#زیرک_اصفهانی


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

05 Jan, 06:54


🔎Timber
💠انیمیشن کوتاه مفهومی


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

05 Jan, 06:47


🌲ابوالفضل چوپانی(طبیعت گرد) با صحنه ای عجیب روبرو شد

درختی که انسان های بی رحم در تلاش برای بُریدن آن بودند، سبز مانده و درخت کناری عین برادر به یاری ش شتافته بود!


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

05 Jan, 06:37


🔎چرا داستان آرش کمانگیر در شاهنامه فردوسی انعکاسی نداشته است؟


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 20:20


🔊#صوتی


👥 آی آدمها
نیما یوشیج

🌹خوانش:
«حسن حاج صدری»
🌹موسیقی:
«حسین علیزاده»


🌺🌺ادب واندیشه🌺🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 20:18


👁👁👁

🌝آی آدمها
نیما یوشیج

            🌱🌱🌱🌱🌱

آی آدمها
که بر ساحل نشسته شاد وخندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید،


آن زمان که مست هستید
از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ می بندید
بر کمرهاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان، قربان!


آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید،
نان به سفره، جامه تان بر تن
یک نفر در آب می خواند شما را
موج سنگین را به دست خسته می کوبد،
باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه هاتان را ز راه دور دیده،
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی تابی اش افزون.
می کند زین آب ها بیرون
گاه سر، گه پا،
آی آدمها!

او ز راه دور این کهنه جهان را باز می پاید،
می زند فریاد و اُمید کمک دارد.


آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!
موج می کوبد به روی ساحل خاموش؛
پخش می گردد چنان مستی بجای اُفتاده. بس مدهوش
می رود، نعره زنان این بانگ باز از دور می آید،

آی آدمها!

و صدای باد هر دم دلگزاتر؛
در صدای باد بانگ او رها تر
از میان آبهای دور و نزدیک
باز در گوش این نداها:

آی آدمها!



        🌺🌺ادب واندیشه🌺🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 18:43


🎻قطعه ای در ابوعطا و آهنگ اشکم دونه دونه

🎻اجرای زوج هنرمند :
«فریبا توکلی»
«محمد علی سلمان پور«


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 18:12


⭐️شعرخوانی زنده یاد خانم سیمین بهبهانی


هرچند دَخمه را بسیار خاموش و کور می‌بینم
در انتهای دالانش یک نقطه نور می‌بینم.


هرچند پیش رو دیوار بسته‌ست راه بر دیدار
در جای‌جایِ ویرانش راهِ عبور می‌بینم


هرچند شب، درازآهنگ نالین زمین و بالین سنگ
در انتظارِ روزی خوش دل را صبور می‌بینم


تن ناتوان و سر پُر درد پایم شکسته، دستم سرد
دل را ولی چو دریایی پر عشق و شور می‌بینم


من کاجِ آهنین‌ریشه هرگز مبادم اندیشه
بر خاکِ خود اگر موجی از مار و مور می‌بینم


توفان چو در من آویزد ناکام و خسته بگریزد
از من هراس و پروایی در این شرور می‌بینم


هرجا خلافی افتاده‌ست جای حضور فریاد است
من رمزِ کامیابی را در این حضور می‌بینم


هشتاد و اَندِ من با من گوید: «خروش بس کن، زن!»
گویم: «خموش‌بودن را، تنها به گور می‌بینم.»


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:58


😜 حکایت #طنز


«شاعری درمد ح خواجه ای بخیل قصیده ای بگفت وبراو خواند هیچ صله نداد.یک هفته صبر کرد واثری ظاهر نشد. قطعه ی تقاضایی بگفت وبگذرانید خواجه التفات ننمود
پس از چند روز هجو کرد خواجه به روی خود نیاورد.
شاعر بیامد وبر در خانه ی او بنشست چون خواجه بیرون آمد واورا چنان دید گفت:
ای شوخ چشم مدح گفتی هیچت ندادم،قطعه ی تقاضا آوردی پروا نکردم ،هجو کردی به روی خود نیاوردم دیگر به چه امیدی اینجا نشسته ای؟
گفت:بدان امید که بمیری ومرثیه ات نیز بگویم
خواجه بخندید واوراصله ای نیکو بخشید»


📚لطایف الطوایف
فخرالدین علی صفی


🔰🔰ادب واندیشه🔰🔰
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:46


🌜🌜🌜🌜🌜🌜🌜🌜🌜🌜

☀️آدم پیکرتراش خویشتن است
دکتر مصطفی ملکیان


نیچه فیلسوف آلمانی، حتى اخلاق را به زیبایی شناسی فرو می کاهد، و می گفت اصلا اخلاقی زیستن یعنی از خودت یک اثر هنری زیبا بسازی. 

اخلاقی زیستن جز زیبا زیستن نیست. 

کسانی که اخلاقی زندگی می کنند، اثر هنری زیبایی از خودشان می آفرینند.

در واقع در توضیح سخن نیچه و حتی در جایی در تعبیر سخن نیچه، وقتی به دنیا می آییم تکه سنگی، صخره ای به دنیا می آییم، بعد این تکه سنگ خودش باید چکشی بگیرد و از دل این صخره، از دل این تکه سنگ یک پیکره ی زیبا پدید آورد.

آدم پیکرتراش خویشتن است
با هر فعالیتی و با هر حسن نیتی و با هر اخلاقی زیستنی خود این صخره به دست خودش چکشی بر خودش می زند و اندکی خودش را نمودارتر میکند و بعد می بینی در پایان عمرش از دل این صخره از دل این تکه سنگ بی شکل یا دارای شکلی نه چندان مطلوب، یک پیکره بسیار زیبا بیرون آمده است.
تمام سخن بر سر این است که صخره های ما آدمیان هنگام تولد کمابیش مثل هم اند اما به هنگام وفات مجسمه هایی همانند از دل این صخره ها بیرون تراشیده نشده اند...


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:35


این چه حرف است که در عالم بالاست بهشت؟
هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشت


باده هر جا که بود چشمه کوثر نقداست
هر کجا سرو قدی هست دو بالاست بهشت


دل رم کرده ندارد گله از تنهایی
که به وحشت زدگان دامن صحراست بهشت


از درون سیه توست جهان چون دوزخ
دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت


دارد از خلد ترا بی بصریها محجوب
ورنه در چشم و دل پاک مهیاست بهشت


هست در پرده آتش رخ گلزار خلیل
در دل سوختگان انجمن آراست بهشت


عمر زاهد به سر آمد به تمنای بهشت
نشد آگاه که در ترک تمناست بهشت


صائب از روی بهشتی صفتان چشم مپوش
که دراین آینه بی پرده هویداست بهشت
 

     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:32




💢آنچه که ایرانی آن را بر نمی‌تابد
مرضیه حاجی هاشمی


🔰 رویدادهای اخیر در منطقه، از هر منظری که مورد واکاوی قرار گیرد، به طور حتم در یک نتیجه مشترک هستند و آن نیز کاهش نفوذ «ایران» در منطقه است. ایران صرف نظر از نوع حکومتش، به دلیل ویژگی‌های سرزمینی، جمعیتی، فرهنگی - تمدنی و ...، هماره خود را واجد تبدیل شدن به یک قدرت منطقه‌ای و نفوذ در منطقه می‌داند؛ اما این کشور ذاتاً قدرتمند، باید مروج کدام اصول و هنجارها باشد تا بتواند به جایگاه درخور منطقه‌ای خود دست یابد؟

⬅️ با یک نگاه واقع بینانه و خالی از ملاحظات گوناگون، باید گفت، خاورمیانه، منطقه‌ای است که ایران با تاکید بر ویژگی‌های نژادی و مذهبی اش کاملا در بین کشورهای عربی، متمایز و تنهاست. «مارتین گوری» اصطلاح جالبی را در مورد ایران در خاورمیانه به کار می‌گیرد و می‌نویسد: «ایران، آدم حسابی خاورمیانه است؛ هرچند به دلایل نژادی و مذهبی، نفوذ آن، هیچگاه به اندازه قدرتش نبوده است. دیواری از خصومت و نفرت دو طرفه فارس و عرب را از هم جدا می‌کند».

⬅️ صرف نظر از باور به این دیوار بین فارس و عرب؛ اما پر واضح است که در چنین موقعیت منطقه‌ای به لحاظ ویژگی‌های فرهنگی - اجتماعی، نمی‌توان دقیقاً بر این ویژگی‌ها برای نفوذ در منطقه و تبدیل شدن به قدرت منطقه‌ای اتکا کرد. «قدرت منطقه‌ای باید مروج و حامی اصول، قواعد و هنجارهایی باشد که هم در سطح منطقه ای مقبولیت دارند و هم در سطح سیستم بین المللی متعارف شمرده می‌شوند».

⬅️ تا پیش از انقلاب بر ظرفیت‌های تاریخی، فرهنگی و حتی اخلاقی «امپراتوری های پارسی» تاکید می‌شد که بر کل منطقه حکومت می‌کردند؛ گرچه ممکن است، این تاکیدها حائز برخی اصول عامه اخلاقی باشد که به لحاظ بین المللی نیز پذیرفته شده است؛ اما واقعیت این است که این عامل شاید تنها بتواند، موجب تقویت «غرور ملی» و انسجام بخشی در گستره ملی بین اقوام و نژادها، ادیان و مذاهب در درون مرزهای ایران شود؛ اما در منطقه، تداعی نوعی «غرور قدرت» است و همسایگان را به واکنش در برابر آنچه وا دارد که می‌تواند ایجاد کننده نوعی «هژمونی مقدر» بر آنها برداشت شود.

⬅️ پس از انقلاب و پس از گذشت یک دهه و فارغ شدن ایران از جنگ با عراق، کم کم عنصر «مذهب» برای ایجاد نفوذ ایران در منطقه مورد بهره‌برداری قرار گرفت، عاملی که آن نیز نمی‌تواند، از اصول، قواعد و هنجارهایی باشد که یک قدرت منطقه‌ای به ترویج آنها نیازمند است؛ چرا که نه تنها در سطح بین المللی فاکتور متعارفی نبود؛ بلکه در سطح منطقه‌ای نیز عامل تفرقه و انزوا محسوب می‌شد.

⬅️ در منطقه‌ای که اکثریت آن را کشورهای عرب با مذهب سنی و دولت‌های توسعه گرا در ابعاد اقتصادی تشکیل می‌دهند، برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقه‌ای دارای نفوذ بین همسایگان، نمی‌توان بر دو عاملی تاکید کرد که بر خصومت‌های تاریخی دامن می‌زند. به نظر می‌رسد، مخرج مشترک تمام این کشورها توسعه اقتصادی است. توسعه، بهترین هنجار مقبول و متعارف منطقه ای و بین المللی است.

⬅️ بهترین زمینه برای همکاری، کسب منافع مشترک، روابط دوستانه و حتی نفوذ و تبدیل شدن به قدرت منطقه‌ای، همین عامل اقتصادی است. سرمایه گذاری های متقابل، همکاری های وسیع در سازمان های اقتصادی منطقه ای و مشارکت در طرح های بزرگ تجاری، ژئوپلیتیکی، نفتی و گازی منطقه ای و هر گونه همکاری که موجب صلح و ثبات در منطقه برای رونق اقتصادی و جذب سرمایه های خارجی شود، ایران را به جایگاه اصلی خود باز می گرداند.

⬅️ ایران می‌تواند، از همه ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی خود نیز بهره گیرد؛ اگر به قدرت برتر اقتصادی منطقه تبدیل شود و در مرکز تمام معادلات منطقه‌ای قرار گیرد؛ در غیر این صورت در خوشبینانه‌ترین حالت، چونان کشوری حاشیه‌ای، ضعیف و منزوی به موجودیت خود ادامه خواهد داد؛ آنچه که ایرانی آن را بر نمی‌تابد


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:14


2+2: 4 یا 2+2: 22

💢ماجرای این معلم ریاضی رو تا آخر ببینید و دنبال کنید


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:13


.
☀️خاطره‌ٔ شنیدنی شوکت خواننده‌ی موسیقیِ اصیل آذربایجان:

خیلی تلاش کردم که آهنگ رفتم که رفتم مرضیه را در حضور بزرگان اهل ادب و شعر آذربایجانی بخوانم که مرضیه با یک شرط موافقت کرد که این آهنگ را بخوانم که از خودش دعوت بعمل آورند و در کنار بزرگان موسیقی شعر وادب آذری این آهنگ را از نزدیک   شاهد صدای من باشد.

از مرضیه دعوت کردیم و من در حضور مرضیه خواندم.

مرضیه بعد از اجرای آواز پشت تریبون حضور پیدا کرد و گفت:
هیچ‌گاه، فکر نمیکردم یک خواننده غیر ایرانی بتواند این آهنگ را بهتر از من اجرا کند!


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:12


💠 سخنان سید محمد بحرینیان صنعتگر و پژوهشگر توسعه


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:08


🛑🛑🛑

🔴شکست ایران در سوریه، فرصتی برای بازگشت به مردم
دکتر اسفندیار خدایی


🌿گذر زمان نشان داد که عملیات طوفان الاقصی یا هفت اکتبر، یک خطای محاسباتی راهبردی بود که بیش از آنکه اسرائیل را تضعیف کند، محور مقاومت و ایران را در معرض خطر قرار داد. غزه که روزگاری تهدیدی برای اسرائیل بود، پس از این عملیات، بارها شخم زده شد و امروز سرنوشتش به اسرائیل واگذار  شده و دیگر خبری از گردانهای قسام و موشکهای حماس نیست. حزب‌الله لبنان که در حمایت از حماس، اسرائیل را موشکباران می‌کرد، ارزشمندترین رهبران و بهترین فرماندهان و جنگجویان خود را از دست داد و شرایط آتش‌بس را پذیرفت. ارتش دویست هزار نفری سوریه ظرف دو هفته در مقابل گروه ده‌هزار نفری تحریر الشام فروپاشید و تسلیم شد و بشار اسد به مسکو گریخت

🌿نتیجه دردناک خطای محاسباتی حماس در عملیات طوفان‌الاقصی این بود که امروز اسرائیل در قدرتمندترین موضع خود از تاریخ تاسیس رژیم صهیونیستی قرار گرفته، و نتانیاهو با ظهور مجدد ترامپ، سرمست پیروزی‌های خونبار خویش و مشغول برنامه‌ریزی برای یورش به سر اژدهای محور مقاومت است. ادامه این مسیر به پرتگاههای دیگری می‌انجامد که سرنوشت جمهوری اسلامی و ملت ایران را نشانه رفته است

🌿چگونه می‌توانیم از شکستهای بعدی و سوریه شدن ایران جلوگیری کنیم؟ اولین قدم، خودانتقادی و پذیرش دردناک اشتباهات راهبردی گذشته و بازتعریف مفهوم مقاومت و تغییر هدف از مرگ به زندگی است آیا همانطور که ملت ایران با تمام وجود در دفاع از وطن در جنگ عراق مشارکت کرد، امروز هم آماده استقامت و جانفشانی است؟ اگر نیستیم، چرا نیستیم و کجای کار اشتباه کردیم و چه کنیم که به سرنوشت سوریه مبتلا نشویم؟
آیا ملت مقصر است؟

🌿ارزشمندترین هنر انسان در توانایی تبدیل شکست به پیروزی و تغییر تهدید به فرصت است. شکستهای سنگین اخیر، فرصتی فراهم کرده که جمهوری اسلامی به ایران برگردد و اولویتهای خود را بر خواست مردم ایران منطبق کند. نه آنکه امکانات و ثروت کشور را مصروف روُیاهای بلندپروانه و آمال ایدئولوژیک اقلیت چهار درصدی کند. اولویتهای ایران بازگرداندن اعتماد مردم، مواجهه با فساد اقتصادی و سیاسی اقلیت خودی، خطر پیرشدن جمعیت، تورم و فرار مغزها و نابودی منابع آب و فروپاشی اقتصادی است. هرکدام از این خطرات، از اسرائیل اسرائیل‌تر و از آمریکا آمریکاترند

🌿جمهوری اسلامی اگر بر خواست مردم ایران استوار باشد، در مقابل سهمگین‌ترین طوفانها و مهیب‌ترین حملات نظامی و شدیدترین تحریمهای اقتصادی مقاومت خواهد کرد. مهمترین درسی که باید از سوریه بگیریم این است که حکومتی که دردهای مردمش را فراموش کند و توصیه‌ها و انتقادات اقتصاددانان و دانشگاهیان خود را نشنود و سیاسیون منتقد خود را با برچسب خائن، تار و مار کند، روزی از اعماق تاریکی با یک لشگر جولانی مواجه خواهد شد که با حمایت بیگانگان تورانی اردوغانی بر سرنوشت کشور حاکم می‌شوند. مردم نومید و خسته از بی‌وفایی‌ها، ناچار دل به سیاهی می‌بندند و امید به بیگانه می‌سپرند

🌿تحلیل‌گران می‌گویند دمشق تسلیم شد چون حزب‌الله لبنان، روسیه و ایران هرکدام مشغول جنگهای خاص خود با اسرائیل و یا اوکراین بودند و نتوانستند به اسد کمک کنند. اما واقعیت این است که مقصر این شکست حکومت بشار اسد است که سالهاست که به خواست مردم سوریه پشت کرده و دل به حمایت بیگانه سپرده. برخی نیز معتقدند مقصر بحران امروز سوریه، ترکیه، آمریکا و اسرائیلند. اما از امروز تا دهها سال آینده هر بلایی که بر سر مردم سوریه بیاید باید از چشم دولت بشار اسد دید. او بود که خدا را فراموش کرد و مردم کشورش را به خودی و غیر خودی تقسیم کرد و شکافهای قومی و گسلهای مذهبی سوریه را فعال کرد و با تکیه بر روسیه و ایران و حزب‌الله، راه را برای نفوذ ترکیه و اسرائیل و آمریکا فراهم ساخت و انتخابات و خواست مردم سوریه را به مسخره گرفت و مصلحت کشورش را قربانی چند صباحی حکومت بیشتر خویش کرد

🌿بحران امروز سوریه دست‌پخت بشار اسد است نه آمریکا و اسرائیل و روسیه. همانطور که اوضاع امروز لیبی نیز دست‌پخت عمرقذافی است که این کشور را جولانگاه افراطیون و بیگانگان ساخت. همچنین بحران عراق نیز محصول صدام است. اگر بشاراسد، صدام‌حسین و عمرقذافی حکومت خود را بر خواست و اراده ملت منطبق می‌کردند، مردم این کشورها دل به افراطیون و بیگانگان نمی‌سپردند. اگر تمام قدرتهای شرق و غرب جمع شوند نمی‌توانند از پس یک گروه مثل حزب‌الله لبنان برآیند. اما همین حزب‌الله هم اگر به مردم لبنان پشت کند و مصالح ملت خود را قربانی بلندپروازیهای ایدئولوژیک یک اقلیت کند، باید منتظر شکست و انزوا باشد

🌿شکست در سوریه فرصتی برای بازگشت جمهوری اسلامی به ایران و توجه به مطالبات مردم و مقابله با انحصار قدرت و ثروت و بلندپروازی‌های ایدئولوژیک اقلیت چهار درصدی است

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:08


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:07


🔶حقیقتی که این مادر بزرگ باتجربه می گوید


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:06


🔰به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌ پزشک پرسیدم :
شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روان‌پزشک گفت : ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چای خورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند. من گفتم : آهان، فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌تر است. روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را برمیدارد. حالا شما هم میخواهید تخت‌تان کنار پنجره باشد؟

💠نتیجه :
1- راه حل همیشه در گزینه های پیشنهادی نیست.

2- در حل مشکل و در هنگام تصمیم گیری هدفمان یادمان نرود .
در حکایت فوق هدف خالی کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پیشنهادی

3- راه حل همیشه جلوی چشم نیست. مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه اکثرمان بیش از یک لامپ از آن استفاده نمیکنیم.

✍️ #آنتونی_رابینز
(نویسنده و سخنران آمریکایی)


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 17:00


🛑غزلی از فخرالدین عراقی با صدای روشنک

🌜🌜🌜🌜🌜🌜

خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی

خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی

خوشا آن دل که دلدارش تو گردی
خوشا جانی که جانانش تو باشی

خوشی و خرمی و کامرانی
کسی دارد که خواهانش تو باشی

چه خوش باشد دل امیدواری
که امید دل و جانش تو باشی

همه شادی و عشرت باشد ای دوست
در آن خانه که مهمانش تو باشی

گل و گلزار خوش آید کسی را
که گلزار و گلستانش تو باشی

چه باک آید ز کس آن را که او را
نگهدار و نگهبانش تو باشی

مپرس از کفر و ایمان بی‌دلی را
که هم کفر و هم ایمانش تو باشی

مشو پنهان از آن عاشق که پیوست
همه پیدا و پنهانش تو باشی

برای آن به ترک جان بگوید
دل بیچاره تا جانش تو باشی

عراقی طالب درد است دایم
به بوی آنکه درمانش تو باشی

#عراقی


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 16:59


🔍ذهن باز

▫️کسی که فقط چکُش در اختیار دارد، همه ی دنیا را میخ می‌بیند !

تماشای مداومِ یک رسانه یا شبکه ی خبری خاص
مطالعه ی پیوسته ی کتاب‌ها یا نشریات خاص
گوش کردنِ مداومِ یک سخنرانیِ خاص
شرکت کردنِ مداوم در یک گروه سیاسی یا فکری یا مذهبیِ خاص

و به تعبیر بهتر، مسدود کردن ورودی‌های مغز به روی تنوعات فکریِ عالَم، و فقط یک مَجرا را برای طرز فکر خاصی باز گذاشتن، به تدریج و چه‌بسا ناخواسته و نادانسته، فرد را به یک رُباتِ برنامه‌ ریزی شده توسط دیگران
(به ویژه صاحبان زَر و زور) تبدیل می‌کند.

زندگیِ انسانی، یعنی باز کردنِ مجراهای مختلف در ذهن، و مواجه ی آگاهانه و فعالانه و نقادانه با طرز تفکرات مختلف ...


✍️آبراهام مزلو
(روان شناس انسان گرای آمریکایی)


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

02 Jan, 16:57




💠 درد ایرانیان چیست؟
ایرانیان چرا می روند و برنمی گردند؟
دکتر مجتبی لشکربلوکی


🔹 از هر سه ایرانی ۱ نفر می خواهد سرزمین مادری اش را بگذارد و برود. این را من نمی گویم. بلکه نتایج یک نظرسنجی نشان می دهد و متاسفانه نسبت به ۵ سال قبل بیش از ۳٪ رشد نشان می دهد. خب ممکن است بگوییم که مهاجرت امری عادی است. ۷۵۰ میلیون نفر در جهان میل به مهاجرت دارند. بگذارید ایران را با کشورهای دیگر جهان مقایسه کنیم. میانگین تمایل به مهاجرت در جهان برابر با 15% است. در آمریکای لاتین ۲۷٪، غرب آسیا ۲۴٪، اقیانوسیه ۹٪ و جنوب شرقی آسیا ۷٪ است. در نتیجه می‌توان گفت تمایل به مهاجرت ایرانیان (با ۳۳٪)  تقریبا بیش از دو برابر میانگین جهانی است( منبع).


🔹 آیا فقط همین یک نظرسنجی است؟ نه رصد خانه مهاجرت اعداد وحشتناک تری را منتشر کرده: ۶۶٪ دانشجویان و دانش آموختگان میل زیاد یا بسیار زیادی به مهاجرت دارند. در مورد پزشکان که اوضاع به مراتب خطرناک تر است: ۷۱٪. خب ممکن است بگوییم میل به مهاجرت که مهم نیست. خیلی دوست دارند اما نمی روند. در کنار شاخص میل به مهاجرت، شاخص دیگری وجود دارد به نام تصمیم به مهاجرت یعنی کسانی که دست به اقدام عملی زده اند یا می زنند. فقط ۱۵٪ دانشجویان گفته اند که تصمیم بر ماندن قطعی دارند. ۵۷٪ بقیه گفته اند یا مهاجرت می کنند یا مهاجرت می کنند اما بعدا. بقیه (۲۸٪) هم مردد هستند بین ماندن و رفتن. ۵۰٪ جامعه استارت آپی برای مهاجرت اقدام کرده اند و فقط ۱۶٪ تصمیم گرفته اند در ایران بمانند. خب ممکن است بگوییم بروند ان شاء الله برمی گردند. می دانید شاخص سوم یعنی شاخص میل به بازگشت چه چیزی را نشان می دهد؟ فقط سه درصد پرستاران گفته اند که قطعا به ایران باز خواهند گشت و فقط ۱۲٪ استارت آپی ها گفته اند که قصد قطعی دارند بعد از مهاجرت به ایران بازگردند.همین می شود که رئیس سازمان نظام پزشکی گفته امسال هیچ کس متقاضی رشته جراحی قلب در کشور نشده و با این شرایط مجبوریم با عقب‌گرد ۴۰ ساله واردات پزشک از هند، پاکستان و فیلیپین داشته باشیم.


🔰 تحلیل و تجویز راهبردی:

🔹هیچ آدم عاقلی وطن اش، ریشه اش، خانواده اش را می گذارد و برود؟ نه! درد ایرانیان چیست؟ بگذارید دوباره برگردیم به پژوهش ها.
از افراد خواسته شده بگویند که چرا می روید؟ آیا به خاطر شرایط بیرونی (وضعیت کشور) است یا مسایل شخصی و خانوادگی. ۸۷٪ از کادر درمان و ۸۰٪ دانشجویان علت اصلی تمایل خود به مهاجرت را شرایط کشور دانسته‌اند. مسایل فردی و خانوادگی نقش بسیار کمی بر میل به مهاجرت دارند.

🔹بر اساس نظرسنجی، اصلی‌ترین علل افزایش میل به مهاجرت در چهار گروه مختلف یعنی جامعه دانشگاهی (اساتید و محققان)، کادر درمان (پزشکان و پرستاران)، دانشجویان و دانش آموختگان و فعالان استارت آپی این موارد است:

● بی ثباتی
● ابهام
● ناامیدی
● نارضایتی از شیوه حکم‌رانی و مملکت‌داری


🔹ایرانیان خسته شده اند از حکمرانی که منجر به بی ثباتی و آینده مبهم شده است. بنابراین تصمیم گرفته اند که بروند گوشه ای از جهان را پیدا کنند که ثبات و آرامش و آینده روشن تری به آنان نوید دهد. حالا کاری نداریم که واقعا آن سوی مرزها چقدر این هدف محقق می شود یا نه؟

🔹عادت ندارم تلخ بنویسم. دوست هم ندارم با سیاه نمایی و نقد کردن، لایک بخرم! این آمارهای نگران کننده را نگفتم که ناامید شویم، گفتم که بدانیم همه ما تکلیف بزرگی داریم و علاوه بر تلاش برای بهبود زندگی شخصی در حوزه جمعی و عمومی نیز باید باید باید تلاش کنیم. از دست ما کاری برنمی آید؟ باید برویم سراغ کارهای شدنی تر. از بزرگ شروع نکنیم. دو مثال می زنم: بهبود شیوه حکمرانی و حل مسایل در سطح استان یا شهرستان (مانند کمک نخبگان و ذینفوذان محلی به استانداری برای بهبود حل و فصل مسایل استانی) و یا ایجاد جزیره های ثبات در یک دریای طوفانی (مانند ایجاد کسب وکارهایی پابرجا در شرایط عدم قطعیت محیطی که به کارکنان آن اجازه می دهد که به آینده فکر کنند و رشد کنند، تحقیق کنند و آینده بهتری بسازند). همین دو کار کمک می کند که چراغ امید در ایران روشن بماند.

🔹البته در این میان نقش اصلی به عهده زمام داران، تریبون داران، مجلسیان و کارگزاران است. یادشان باشد هر حرفی که می زنند، هر اقدامی که انجام می دهند هر طرحی که تصویب می کنند، هر محدودیت جدیدی که ایجاد می کنند باعث می شود که چند نخبه، چند پزشک و پرستار و چند جوان خوشفکر استارت آپی از کشور بروند. خیانت همیشه فروش اطلاعات محرمانه به کشور بیگانه نیست. خیانت به کشور گاهی اوقات در قالب یک بیانیه نادرست، یک قانون ناروا و یک تصمیم ناکارآمد است. فراموش نکنیم جاده‌ جهنم با نیت‌های خیر سنگ‌فرش شده است. حواسمان باشد با نیت های خوب کشور را به روزگار بد نکشانیم.


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

31 Dec, 18:52


🎼چهار مضراب شور
🛑اجرای فرامرز پایور


⭐️استاد فرامرز پایور، (زادهٔ ۲۱ بهمن ۱۳۱۱ در تهران – درگذشتهٔ ۱۸ آذر ۱۳۸۸ در تهران)
موسیقی‌دان ایرانی، ردیف‌دان، آهنگ‌ساز، مدرس و نوازنده سنتور و محقق موسیقی ایرانی بود. وی چهره ماندگار و یکی از تأثیرگذارترین‌ چهره‌های موسیقی ایران است.


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

31 Dec, 18:01




🔖برگی از یک کتاب

‍ ‍ اگر زبان برای کشورهای دیگر وسیله‌ی تفهیم و تفهّم است، یعنی ارتباط اجتماعی را تأمین می‌کند، در مورد ما چیزی بسیار افزون‌تر در بر دارد؛ و آن، این است که پشتوانه‌ی «حیات ملّی» بوده است.

واقعیّت آن است که اگر زبان فارسیِ دَری پای نفشرده بود، ایران نیز مانند کشورهای فتح شده‌ی دیگر، در دنیای عرب‌زبان مستهلک می‌شد، و بدین‌گونه رابطه‌اش با پیشینه‌های پُربارِ گذشته‌اش قطع می‌گردید
همان‌گونه که مثلاً مصر و جاهای دیگر شدند.


البتّه این اندیشه و عزمِ ایرانی بود که آن را بارآور کرد، و بر اثر آن بی‌درنگ در دوره‌ی سامانی سِیل شعر و نوشته جاری گردید.

در کمتر تمدّنی دیده شده است که در مدّتی بدین کوتاهی، یک زبانِ نوپا بتواند یک چنین محصولِ سرشاری از خود بیرون دهد.

با شکل‌گیری فارسیِ دَری، ایران از دری دیگر به عظمت گذشته‌ی خود پیوست. زیرا فرهنگی در آن پدید آمد که وسعت قلمروئش با قلمروی حکومت هخامنشی برابری می‌کرد، یا از آن در‌می‌گذشت؛ و چون بی‌درنگ، در فاصله‌ی یک نسل، شاهنامه از آن سر برآورد، ایران دیگر خیالش قرص شد که برقرار خواهد ماند.

فاصله آنقدر کوتاه بود که کسانی که پیریِ رودکی را به یاد داشتند، جوانیِ فردوسی را هم دیدند.


📙#بازتاب‌ها
دکتر اسلامی نُدوشن


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 17:17


🌹عشق گمشده

🎤خواننده : نورا


شاعر: محمدعلی شیرازی
🪕آهنگساز:  محسن کاظمیان


    🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 17:09


🔰🔰🔰

🤲نیایش شبانه
ابوالحسن خرقانی
                    

🌟الهی! خلق توشکر نعمتهای توکنند،من شکربودن توکنم. نعمت بودن توست


🌟الهی! اگر درهمه ی جهان کس برخلق توازمن مهربان تر بود، دراین وقت ازخود ننگ دارم


🌟الهی! نعمت تو فانی است ونعمت من باقی،نعمت من تویی ونعمت تو منم.
اگر خلق رابیازارم همین که مرا بینند راه بگردانند وچندان که تورا بیازردم تو با منی


🌟الهی!مرا عمل بهشت نیست وطاقت دوزخ ندارم .اکنون کار با فضل توافتاد


🌟الهی! موسای کلیم راو هارون عزیز رابه نزدیک فرعون طاغی و یاغی فرستادی وگفتی: سخن بااوآهسته بگویید
این لطف توست باکسی که دعوی خدایی می کند. خود لطف توچگونه بود باکسی که بندگی تورا ازمیان جان کند؟


🌟الهی! ما دیوان خویش به گناه سیاه کردیم وتو موی مارا به روزگار سپید کردی
ای خالق سیاه وسپید فضل کن وسیاه کرده ی ما رادر کار سپید کرده ی خویش کن


🌟الهی! اگرفردا گویند چه آوردی؟ گویم:خداوندا از زندان موی بالیده وجامه ی شوخگن وعالمی اندوه وخجلت توان آورد.
مرا بشوی وخلعت فرست ومپرس

                   🍃🍃

👈منابع:
📚ابوالحسن خرقانی،نورالعلوم
📚تذکره الاولیاء،عطار نیشابوری


       💠💠ادب واندیشه💎💎
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 15:57



🦋سیمرغ

🪴اثری از: «مقداد اسدی‌لاری»
🎼موسیقی: صبا علیزاده


🏵انیمیشن زیبایی بر اساس «منطق‌الطیر عطار نیشابوری»


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 15:52


🦚گلچینی از بهترین صحنه‌های دیدنی وهیجانی انواع حرکات پرشی و ورزشی


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 13:06


🔶گزارش محمد درویش پژوهشگر، فعال محیط زیست و کویر شناس از شاهکار مدیریتی شهردار تهران


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 13:03


☀️بر اخوت و صفا، الفاتحه مع الصلوات

💢دیالوگی ماندگار و صحنه ای تأثیرگذار از سریال امام علی به کارگردانی داوود میر باقری


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 12:56


💠اختراع هدفون هوشمند مترجم

🔹ارزش استفاده از هدفون هوشمند جهت مذاکره بازبان های مهم دنیا


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 12:47


❤️غزل: #حافظ

🎤 خوانش:
#حسن_حاج_صدری
🎻موسیقی: بیات اصفهان


‌ ‌ 🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
رسید مژده که ایّامِ غم نخواهد ماند
چنان نماند وچنین نیز هم نخواهد ماند


من ار چه در نظرِ یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند


چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را
کسی مقیمِ حریمِ حرم نخواهد ماند


چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند


سرودِ مجلسِ جمشید گفته‌اند این بود
که جامِ باده بیاور که جم نخواهد ماند


غنیمتی شمر ای شمع، وصلِ پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند


توانگرا !دلِ درویش خود به دست آور
که مخزنِ زر و گنجِ درم نخواهد ماند


براین رواق زبرجد نوشته‌اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند


ز مهربانی جانان طمع مَبُر ،حافظ
که نقشِ جور و نشانِ ستم نخواهد ماند


🌹🌹ادب واندیشه🌹🌹
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 12:40




🔎یک خاطره جالب از راکفلر
امیر دبیری مهر


پس از جنگ‌جهانی اول و افزایش هزینه‌های تسلیحاتی، اقتصاددانان بحث کره و گلوله (butter or bullet) را مطرح کردند که سپس در مثالی در کتاب درسی اصول اقتصاد پل ساموئلسون به کره و توپ (butter vs. gun) تغییر کرد. به این معنا که اولویت هر جامعه در تولید کره (نماینده کالاهای مصرفی ضروری) و توپ (نماینده کالاهای جنگی) چیست و چه ترکیبی از تولید آنها ما را به نقطه بهینه رفاه اجتماعی نزدیک‌تر خواهد کرد.

حسنین هیكل (روزنامه نگار مصري) كه ركورددار مصاحبه با شخصیت‌های بزرگ جهانی است نقل كرده كه در دهه هفتاد میلادی با دفتر راكفلر سرمایه‌دار بزرگ آمریكا تماس گرفتم و تقاضای مصاحبه كردم. مرا شناختند و راكفلر پشت خط آمد و گفت شما احتمالا مرا با برادرم كه معاون رییس جمهور ایالات متحده است اشتباه گرفته‌اید وگرنه من كه چهره سیاسی نیستم كه برای شما جالب باشم. گفتم كه اتفاقا با خود شما می‌خواستم مصاحبه كنم. وقتی تعیین شد و از قاهره به نیویورک رفتم، در ابتدا از من پرسید برای چه می خواهی با من مصاحبه كنی؟

به او گفتم شما اخیرا در جایی گفته ای كه اگر خروشچف به مسابقه تسلیحاتی ادامه دهد شوروی به زانو در می‌آید چون شما یک میلیاردری و چهره سیاسی نیستی و روی حساب و كتاب حرف می زنی، آمدم تا روی این موضوع صحبت كنیم، چه اتفاقی قرار است برای مسكو بیفتد؟

راكفلر مقابل تابلوئی كه در دفترش بود رفت و گفت، من خبر محرمانه‌ای درباره سرنوشت جنگ سرد ندارم و اگر داشتم هم آن را به زبان نمی‌آوردم. استدلال من بسیار ساده است: شما داستان سهم توپ و سهم كره را كه شنیده‌ای؟ (در آن سال برنده نوبل اقتصاد بر روی سهم تسلیحات نظامی و سهم رفاهی در اقتصاد كشورها تحقیق كرده بود و نسبت بودجه نظامی را به اقتصاد، سهم توپ و بودجه رفاهی را به سهم كره تشبیه كرده بود).

گفتم بلی. راكفلر ادامه داد، می دانی كه سهم توپ در ایالات متحده یک‌ونیم درصد و در شوروی ١٢ درصد است. اگر جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی ادامه یابد و آمریكا سهم توپ را دو برابر كند شوروی نیز نیاز به همین مقدار دارد كه عقب نیفتد که سهم توپ در آمریكا ٣ درصد و در شوروی ۲۴ درصد خواهد بود و عملا بودجه صنعتی شوروی را خواهد بلعید ولی در آمریكا اتفاق محسوسی نمی‌افتد.

حال اگر مسابقه تشدید شود و باز هم آمریكا بودجه نظامی‌اش را دو برابر كند سهم توپ در آمریكا شش درصد می‌شود و در شوروی به ۴۸ درصد می‌رسد كه عملا دولت مسكو برای اداره امور كشور فلج می‌شود و اگر باز آمریكا بودجه نظامی‌اش را دو برابر كند سهم توپ در آمریكا به ١٢ درصد یعنی نرخ امروز شوروی می‌رسد اما دیگر اقتصاد شوروی متلاشی خواهد شد. پس در این مسابقه، برنده ما هستیم، و تنها ۱۵ سال طول كشید تا این پیش‌بینی راكفلر به حقیقت بپیوندد.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 12:34


🌹«نی‌نامه»

🎤تک‌خوانان:
سارا نائینی
نگینه امانقلوا (تاجیک) 
وحید تاج

🪕آهنگساز و رهبر ارکستر:
         آرش فولادوند

شعر: مولانا

گروه کُر: گروه کُر «بهار»
ارکستر: فیلارمونیک پاریس


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 12:23


🌜🌜🌜

#برداشت

💢داوری میان دوغزل
احمد عزتی پرور


🔹سایه(هوشنگ ابتهاج) غزلی دارد که فروغ فرخزاد به پیروی و اقتفای آن غزلی با همان وزن و قافیه و ردیف، سروده است. غزل سایه این است:

امشب به قصه ی دل من گوش می‌کنی،
فردا مرا چو قصه، فراموش می‌کنی


این دُر، همیشه در صدف روزگار نیست؛
می گویمت، ولی توکجا گوش می‌کنی؟


دستم نمی رسد که در آغوش گیرمت؛
ای ماه! با که دست در آغوش می‌کنی؟


در ساغر تو چیست؟ که با جرعه‌ی نخست،
هشیار و مست را همه مدهوش می‌کنی.


می، جوش می‌زند به دلِ خُم بیا ببین!
یادی اگر ز خونِ سیاووش می‌کنی.


گر گوش می کنی سخنی خوش بگویمت،
بهتر ز گوهری که تو در گوش می کنی


جام جهان ز خون دل عاشقان پُر است؛
حرمت نگاه دار! اگرش نوش می‌کنی.


سایه! چو شمع، شعله در افکنده‌ای به جمع،
زین داستان که با لب خاموش می‌کنی.


🔹در این‌غزل، از جهت ساختار هنری، هیچ تصویر و بیان و استعاره و تشبیهِ تازه‌ای که شاعران گذشته به کار نبرده باشند، به چشم نمی‌خورد. انگار داریم غزلی از فروغی بسطامی یا هلالی جُغَتایی می‌خوانیم.
محتوا نیز همانند محتوای شاعرانی چون سعدی و گاه حافظ است که البته استواری و انسجام پیام سخن آنان را نیز ندارد.
برای نمونه، در بیت چهارم «هشیار و مست» هردو مدهوش» می‌شوند. در حالی که مست، خود «مَدهوش» است و نیازی به مدهوشی دوباره ندارد. یا در بیت پنجم، شراب به«خونِ سیاووش» تشبیه شده است. باید پرسید: وَجه شَبَه چیست؟

سیاوش بی‌گناه به فرمان افراسیاب، پادشاه توران، کُشته شد. آیا جز سرخی رنگ شراب و خون سیاوش، همانندی دیگری هست؟ چرا برای نشان دادن سرخی شراب، خون سیاوش برگزیده شده است؟ هیچ توضیحی نمی‌توان یافت. شاعر باید دلیلی برای چنین مقایسه‌ای داشته باشد.

🔹اکنون به غزل فروغ فرخزاد بنگریم:

چون سنگ‌ها صدای مرا گوش می‌کنی
سنگی و ناشنیده فراموش می‌کنی


رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربه‌های وسوسه مغشوش می‌کنی


دست مرا که ساقه‌ی سبز نوازش است،
با برگ‌های مرده همآغوش می‌کنی


گمراه‌تر ز روح شرابی و دیده را
در شعله می‌نشانی و مدهوش می‌کنی


ای ماهی طلائی مرداب خون من
خوش باد مستیت، که مرا نوش می‌کنی


تو دره‌ی بنفش غروبی که روز را
در سینه می فشاری و خاموش می‌کنی


در سایه‌ها، فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه، از چه سیه‌پوش می‌کنی؟


🔹در بیت‌های دوم تا هفتم، در هربیت، تصویری تازه، مبتکرانه و منسجم به کار رفته است که هیچ پیشینه‌ای نزد هیچ شاعری ندارد.
رگبارِ نوبهاری که با خوردن به شیشه‌ی پنجره، خواب شاعر را مغشوش می‌کند، بسیار بدیع و خلاقانه است.(بیت دوم)
هماغوش کردن ساقه‌ی سبز و جوان با برگ‌های مُرده، که بیانگر هماغوشی جوانی با احساس با پیری پژمرده است، به خلاقیتی شگرف دارد(بیت سوم).
شراب به روحی گمراه تشبیه شده که چشم را با آتشِ مستیِ خود(شراب شبیه آتش نیز هست) شعله‌ور می‌کند(بیت چهارم).
مستیِ شاعر به ماهی طلایی تشبیه شده که از خونِ مانده(مُرداب) و افسرده‌ی شاعر تغذیه می‌کند. اشاره به پژمردگی ناشی از زیستن با کسی ناگوار که از او به برگ مرده یادکرد(بیت پنجم).
تصویر دره‌ای که خورشید را در خویش فرو می‌کشد و خاموش می‌کند، باز بیانی دیگر از پژمردگی زنی است که چون خورشیدی در دلِ دره‌ای سقوط و غروب می‌کند(بیت ششم).
نشستن در سایه‌های سیاه و تباهِ دیگران و رنگ‌باختن و سوگوارانه زیستن نیز تصویر بیت پایانی است که با دیگر بیت‌ها ارتباطی استوار و منسجم دارد.

🔹تصویرهای هنری شعر فروغ، چنان زیبا و درخشان است که شعر سایه در برابر آن‌ها واقعا سایه‌ای بیش نیست. هردو غزل در برابر نقد و نگاه همگان هست. خود داوری کنید!


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 11:44


💢نشان دادن زمان، با استفاده از فوّاره، ۷۰۰ سال پیش … !!


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 11:38


🔶طبق تازه‌ترین اطلاعات مرکز آمار ایران، ۹۹۲ هزار و ۵۲۱ دانش‌آموز در  کشور از تحصیل بازمانده‌اند.

خبرگزاری تسنیم به مناسبت روز سوادآموزی، ۷ دی گزارش ویژه‌ای از آمار تازه سواد در ایران منتشر کرده است.

بنابر این گزارش از حدود ۱۷ میلیون دانش‌آموز مقاطع تحصیلی مختلف در ایران، بیش از ۹۹۲ هزار دانش‌آموز به دلایل مختلفی همچون «فقر، مسائل فرهنگی همچون ممانعت خانواده‌ها از ادامه تحصیل دختران و رفتن به بازار کار» بازمانده از تحصیل هستند.

این گزارش حاکی است که سهم بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی ۲ درصد، متوسطه اول ۵/۲۳ درصد و متوسطه دوم ۱۶/۱۲ درصد است.

تفکیکی از میزان دختران و پسران بازمانده از تحصیل منتشر نشده اما گفته شده است که «میزان باسوادی مردان در ایران بالاتر از زنان است. باسوادی مردان ۹۳ درصد و زنان ۸۷ درصد در کل کشور است.»

بر اساس داده‌های مرکز آمار ایران، در سه سال گذشته تحصیلی به ترتیب ۹۱۱ هزار و ۹۳۰ کودک ۶ تا ۱۷ ساله در ایران از تحصیل بازمانده‌اند.



      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 11:34


💖عاشقانه

فروغ فرخزاد
🎤 علیرضا قربانی


🌹🌹ادب واندیشه🌹🌹
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 11:29


💞💞💞

❤️مثنوی عاشقانه
فروغ فرخزاد

ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر توام سنگین شده


ای به روی چشم من گسترده خویش
شادی ام بخشیده از اندوه، بیش


همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستی ام زآلودگی ها کرده پاک


ای تپش های تن سوزان من
آتشی در سایهٔ مژگان من


ای ز گندمزارها سرشارتر
ای ز زرین شاخه ها پربارتر


ای در بگشوده بر خورشید ها
در هجوم ظلمت تردیدها


با توام دیگر ز دردی بیم نیست
هست اگر،جزدرد خوشبختیم نیست


این دل تنگ من و این بار نور؟
های و هوی زندگی در قعر گور؟


ای دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من


پیش ازینت گر که در خود داشتم
هر کسی را تو نمی انگاشتم


درد تاریکی است درد  خواستن
رفتن و بیهوده خود را کاستن


سر نهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها


در نوازش ،نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن


زر نهادن در کف طرّارها
گم شدن در پهنه بازارها


آه ای با جان من آمیخته
ای مرا از گور من انگیخته


چون ستاره با دو بال زرنشان
آمده از دوردست آسمان


از تو تنهائیم خاموشی گرفت
پیکرم بوی هم آغوشی گرفت


جوی خشک سینه ام را آب تو
بستر رگهام را سیلاب تو


در جهانی اینچنین سرد و سیاه
با قدمهایت قدمهایم به راه


ای به زیر پوستم پنهان شده
همچوخون در پوستم جوشان شده


گیسویم را از نوازش سوخته
گونه هام از هُرم خواهش سوخته


آه ای بیگانه با پیراهنم
آشنای سبزه زاران تنم


آه ای روشن طلوع بی غروب
آفتاب سرزمین های جنوب


آه، آه !ای از سحر شاداب تر
از بهاران تازه تر ،سیراب تر


عشق دیگرنیست این،این خیر گی است
چلچراغی در سکوت و تیرگی است


عشق چون در سینه ام بیدار شد
از طلب پا تا سرم ایثار شد


این دگر من نیستم ،من نیستم
حیف از آن عمری که با من زیستم


ای لبانم بوسه گاه بوسه ات
خیره چشمانم به راه بوسه ات


ای تشنج های لذت در تنم
ای خطوط پیکرت پیراهنم


آه، می خواهم که بشکافم زهم
شادی ام یکدم بیالاید به غم


آه، می خواهم که برخیزم زجای
همچو ابری اشک ریزم های های


این دل تنگ من واین دود عود؟
در شبستان زخمه های چنگ و رود؟


این فضای خالی و پروازها؟
این شب خاموش واین آوازها؟


ای نگاهت لای لایِ سِحربار
گاهوار کودکان بیقرار


ای نفسهایت نسیم نیمخواب
شسته از من لرزه های اضطراب


خفته در لبخند فرداهای من
رفته تا اعماق دنیاهای من


ای مرا با شور شعر آمیخته
این همه آتش به شعرم ریخته


چون تب عشقم چنین افروختی
لاجرم شعرم به آتش سوختی


       💝💝ادب واندیشه💝💝
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 11:28


🍎مثنوی عاشقانه
فروغ فرخزاد


🎤خوانش:
حسن حاج صدری

🎼موسیقی:اصفهان
(بدیعی،معروفی،ملک)

ادب واندیشه
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 11:25


😜دو شعر #طنز از سروده های #شروین_سلیمانی:

👈حلزون
👈باد زیان
 

چندیست که اُسطورهٔ من یک حلزون است
زیرا که پدرسوخته استادِ فنون است
 

از هر طرفی تحتِ فشارش بگذارند
عکس­‌العملِ رسمیِ ایشان خفه­‌خون است!
 

با دغدغۀ راست و چپ کار ندارد
زیبنده­‌ترین ارزشِ او حفظِ شئون است!
 

یک شهر کشیده­‌ست سَر از پنجره بیرون
این خویش­کِش امّا مُتمایِل به درون است!
 

وصل است به یک خانۀ مرموز که آن هم
نه بند به جایی‌ست نه محتاجِ ستون است!
 

تا بشنود این خلق چه گفتند و شنفتند
همواره دو تا شاخکش از لاک برون است!
 

همرنگِ جماعت شدنش ویژگی اوست
هر چند که این هم صفتِ بوقلمون است


تا برگِ درختِ رؤسا در دهنِ اوست
از یکصد و دَه نوع بلا نیز مصون است!
 

حتماً خبری دارد از آن پُشت که اینجور
دلبستۀ اوضاعِ هَشَل­هَفتِ کنون است!
 

با این همه در حالِ صعود است همیشه
حالا بگذارید بگویند زبون است!
 

تا باغچه در چنبرۀ این حلزون­‌هاست
شک نیست که بختِ همه از بیخ نگون است
 

از هیچ طریقی به ترقّی نرسیدم
این است که اسطورۀ من یک حلزون است!
 

🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 11:14


🔹🔹🔹

🔎دیدگاه دکتر محمد علی اسلامی ندوشن در مورد شاهنامه فردوسی

👈قسمت دوم


اسلامی ندوشن همچنین در کتاب : «ایران را از یاد نبریم» و «ایران و تنهاییش» درباره شاهنامه می‌نویسد:

برخلاف آنچه گاهی زمزمه شده است، خواننده شاهنامه مردم کوچه و بازار و ایلی‌ها و دهقان‌ها و همه ناآرام‌ها بوده‌اند، نظیر کسانی که همین اواخر در جنوب با انگلیسی‌ها جنگیدند. در برابر تحقیر و توهین تازه‌به‌دوران‌رسیده‌های مروانی و عباسی و نخوت غلامان ترک، فردوسی به هموطنان ستم‌کشیده خود گفت:

«شما آزادگان و سرفرازان بوده‌اید.» آنها را تسلی داد و گرم کرد. درخت اندیشه ایرانی زمانی به بار نهایی نشست که شاهنامه آفریده شد.
همه آنچه باید گفته شود در این کتاب گفته شد. ایران که تا آن زمان بید لرزانی بود، با آمدن این کتاب تبدیل به سرو برومند همیشه سبزی گشت.

با آمدن شاهنامه ایرانی خیالش راحت شد که از نو به خانه خود بازگشته است. اگر حصارهای مرزی برداشته شده بودند یک حصار فرهنگی گرد او پدید آمد «که از باد و باران نیابد گزند»، تا او بتواند در درون آن بگوید «من، من هستم».
اگر زبان فارسی و شاهنامه نبودند، به حدس قوی، ما کشوری می‌شدیم نظیر مالزی یا پاکستان. ممکن است گفته شود، چه عیبی دارد و آنها برای خود زندگی می‌کنند؟
البتّه دنیا به هم نمی‌خورد، هر کشوری زندگی می‌کند. حرف بر سر داشتن یا نداشتن افق است. حرف بر سر آن است که جهان در برابر چشم چقدر گسترده باشد. در یک اتاق بی‌پنجره هم می‌شود زندگی کرد، می‌شود به آن عادت کرد، ولی در هر حال، منکر افق دلگشا و چشم‌انداز معنوی نمی‌توان شد. زمانی قدر آن دانسته می‌شود که دیگر نباشد.

او در «دیروز، امروز، فردا» می‌گوید: آنچه بیش از هرچیز در شاهنامه بر آن تکیه شده، «انسانیت انسان» است.
به این معنا که او به هر قیمتی زندگی را نخواهد، بلکه برای آن ارزش قائل شود. روح شاهنامه، این است. در شاهنامه نه روحیه پهلوانی مورد ستایش است و نه برتری نژادی، به کسی باید حق داد که انسان‌تر است.

اسلامی ندوشن در «یگانگی در چندگانگی» هم درباره شاهنامه بیان می‌کند:
به آسانی می‌توان تصور کرد که اگر شاهنامه پدید نیامده بود، ایران به گونه‌ای که هست نبود: مستهلک‌شده در عرب و ترک، گم‌شده در گرداب تاریخ جهان.
هرگاه ایرانی می‌رفت تا بلرزد، یک دست نامرئی زیر بالش را می‌گرفت و آن دست شاهنامه بود: در دوره مغول، دوره صفویه با تهاجم عثمانی‌ها و بعد فشار استعمار غرب.

این نویسنده درباره زنان شاهنامه در «نامه‌ نامور» می‌نویسد:
همه صفاتی که موجب آراستگی انسان و زن است در زنان بزرگ شاهنامه دیده می‌شود. ایثار و استحکام شخصیت و پاکی و وفاداری چنان به صورت طبیعی در آن‌هاست که گویی این خصوصیات با سرشت زن عجین‌اند. حتی زنان تُرک، دختران افراسیاب، فرنگیس و منیژه یا جریره.

او همچنین در این کتاب نوشته است: اگر به عمق شاهنامه فرو رویم، می‌بینیم که این کتاب نه حماسه شاهان است و نه جانبداری از قوم و ملت خاصی دارد؛ کتاب زندگی است که داد و خرد جانمایه آنند.
داد در زندگی عملی و اجتماعی، و خرد به عنوان راهبر فرد و رهگشای اجتماع. آنچه در آن به آدمی توصیه می‌شود، نجابت و ادب و بلندنظری است و نیز آگاهی، دانایی، اعتدال، شادمانی و خلاصه همه آنچه زندگی را دلپذیر و ارزنده می‌کند.

اسلامی ندوشن در کتاب «ایران را از یاد نبریم» درباره شاهنامه آورده است:

کتاب فردوسی [شاهنامه] اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین کتابی است که تا کنون در زبان فارسی نوشته شده است، آن هم به زبانی که به قول نظامی عروضی «سخن را به آسمان علّیین برد». گذشته از این، خود او در زندگی‌ای که داشته است، پارساترین سخن‌سرای ایران است، و از مجموع این جهات است که اگر از من بپرسند کدام ایرانی است که بیشترین حق را به گردن ایرانیان دارد و بزرگ‌ترین آنهاست، بی‌تردید خواهم گفت: فردوسی.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Dec, 11:13


🔹🔹🔹

🔎دیدگاه دکتر محمد علی اسلامی ندوشن در مورد شاهنامه فردوسی

👈قسمت اول


دکتر محمدعلی اسلامی می‌گوید: اگر از من بپرسند کدام ایرانی است که بیشترین حق را به گردن ایرانیان دارد و بزرگ‌ترین آنهاست، بی‌تردید خواهم گفت: فردوسی.
او همچنین معتقد است «شاهنامه» اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین کتابی است که تا کنون در زبان فارسی نوشته شده و برخلاف آنچه گاهی زمزمه شده، خواننده شاهنامه «طاغوتی‌ها» نبوده‌اند، مردم کوچه و بازار و ایلی‌ها و دهقان‌ها و همه ناآرام‌ها بوده‌اند.

محمدعلی اسلامی ندوشن در کتاب‌های «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «داستان داستان‌ها: رستم و اسفندیار در ش‍اه‍ن‍ام‍ه»،  «درباره رستم و سهراب بنیاد شاهنامه»، «ن‍امه ن‍ام‍ور: گ‍زی‍ده ش‍اه‍ن‍ام‍ه ف‍ردوس‍ی» (ان‍ت‍خ‍اب و ت‍وض‍ی‍ح) و «چ‍ه‍ار س‍خ‍ن‍گ‍وی وج‍دان ای‍ران (ف‍ردوس‍ی، م‍ول‍وی، س‍ع‍دی، ح‍اف‍ظ)» و دیگر کتاب‌ها و مقالاتش به این شاعر ایرانی پرداخته است.
او در کتاب «چهار سخن‌گوی وجدان ایرانی» فردوسی‌ را به‌ عنوان‌ «سخنگوی‌ پیروزی نیکی بر بدی‌» معرفی می‌کند.  همچنین در «سرو سایه‌فکن‌» رساله‌ای درباره  فردوسی و شاهنامه‌ می‌گوید: «شاهنامه‌ تنها سرگذشت‌ ایران‌ و حماسه دوره‌ معینی را بازگو نمی‌کند، جوهر هستی‌ را می‌سراید... برای شاهنامه‌ ارزش‌های‌ گوناگون‌ برشمرده‌ شده‌ است‌...
ولی‌ برترین‌ ارزش‌ آن‌، آن‌ است‌ که‌ در زندگی‌ انسانی‌ معنا می‌نهد. حتی‌ دشمن‌ها در آن‌ سترگ‌اند؛ چه‌، کمان‌ هستی‌ خود را به‌ نهایت‌ می‌کشند. بیانش‌ صخره‌وار است‌، به‌ بزرگی‌ طبیعت‌. وقتی‌ آن‌ را می‌خوانیم‌ یا می‌شنویم‌، سر خود را به‌ بالا نگاه‌ می‌داریم‌، برای‌ آنکه‌ باید اوج‌ را ببینیم‌.
طی هزار سال‌ کتاب‌ فردوسی‌ تسلی‌بخش‌ و رهگشای‌ قوم‌ ایرانی‌ بوده‌ و هر زمان‌ که‌ زندگی بر مردم‌ سخت‌تر می‌شده‌، دلبستگی‌ به‌ آن‌ بیشتر می‌گردیده‌.
کتابی است‌ که‌ عالِم‌ و عامی بر روی‌ آن‌ خم‌ شده‌ و قهوه‌خانه‌ و فرهنگ‌خانه‌، هر دو از آن‌ روشنی گرفته‌اند.»

او در جای دیگری می‌گوید:
«شاهنامه‌ کتابی است‌ که‌ هر ایرانی‌ باید به‌ نوعی آن‌ را بشناسد، زیرا کتاب‌ سرنوشت‌ ایران‌ است‌...
شاهنامه فردوسی‌ بیش‌ از هر کتاب‌ دیگر در زبان‌ فارسی‌ سرگذشت‌ و روح‌ مردم‌ باستانی‌ ایران‌ را در خود بازتاب‌ داده‌ است‌. بنابراین‌ می‌توانیم‌ از او گواهی‌هایی‌ بگیریم‌ که‌ ایرانی‌ چگونه‌ کسی بوده‌ است‌ و از زندگی‌ چه‌ می‌خواسته‌. مردم‌ به‌ کتابی‌ چون‌ شاهنامه‌ از دو جهت‌ نگاه‌ می‌کردند: یکی‌ سیاسی‌، یعنی وسیله بازیافت‌ شخصیت ملّی‌ خود، و دیگری‌ انسانی‌، یعنی‌ کتاب‌ حکمت‌ و عبرت‌ و دستورنامه‌ زندگی‌.

شاهنامه‌ کتاب‌ واقع‌بینی‌ است‌. انسان‌ را از موضع‌ خاکی‌ خود بر نمی‌کَند. آسمان‌ جای‌ خود دارد و زمین‌ جای‌ خود. هر چه‌ هست‌ و نیست‌ باید در همین‌ زمین‌ عاید آدمی‌ گردد.
جهان‌بینی شاهنامه‌، حاصل‌ یک دوران‌ دراز تجربه‌ قوم‌ ایرانی‌ است‌، در یک سرزمین‌ پرماجرا و پرکشاکش‌ و به‌ ما می‌گوید که‌ چگونه‌ باید زندگی‌ کرد. شاهنامه‌، با آنکه‌ از زمان‌های‌ دور حرف‌ می‌زند، آموزه‌هایش‌ هنوز راهگشا هستند، و می‌توان‌ گفت‌ که‌ با همه قدمت‌، تازه‌ترین‌ کتاب‌ زبان‌ فارسی‌ است‌.»


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 20:04


🌺میلاد حضرت مسیح پیامبر صلح و دوستی و محبت بر پیروان ایشان مبارک باد.


🌹🌹ادب و اندیشه🌹🌹
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:33



با پای دل قدم زدن آن هم كنار تو
باشد كه خستگی بشود شرمسار تو


در دفتر هميشه‌ی من ثبت می‌شود
اين لحظه‌ها عزيزترين يادگار تو


از هر طرف نرفته به بن‌بست می‌رسیم
نفرین به روزگار من و روزگار تو


تا دست هيچ‌كس نرسد تا ابد به من
می‌خواستم كه گم بشوم در حصار تو


احساس می‌كنم كه جدايم نموده‌اند
همچون شهاب سوخته‌ای از مدار تو


آن "كوپه‌‌ی تهی" منم آری كه مانده‌ام
خالی‌تر از هميشه و در انتظار تو


اين سوت آخر است و غريبانه می‌رود
تنهاترين مسافر تو از ديار تو


هر چند مثل آينه هر لحظه فاش‌تر
هشدار می‌دهد به خزانم بهار تو


امّا در اين زمانه‌ی عسرت مسِ مرا
ترسم كه اشتباه بسنجد عيار تو

محمدعلی بهمنی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:32


🔊 #صوتی

🔴داستان هفت خوان رستم
    (شاهنامه حکیم فردوسی)

بازنویسی،روایت و خوانش:
     حسن حاج صدری

💠قسمت هشتم


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:31




💠هفت خوان رستم
    (شاهنامه حکیم فردوسی)
بازنویسی و روایت:
     حسن حاج صدری
👈قسمت هشتم


ای رستم! من بعید می‌دانم تو با همه شجاعت و رشادت از پس این دیوان خصوصاً دیو سپید برآیی و بر آنان غلبه کنی
در هر منطقه و کوهی دیوی خطرناک با لشکری جرّار در انتظار توست و تو یک تنه از پس آنها بر نمی‌آیی

بخندید رستم ز گفتار اوی
بدو گفت اگر با منی راهجوی

ببینی کز این یک تن پیلتن
چه آید بر آن نامدار انجمن

به نیروی یزدان پیروزگر
به بخت و به شمشیر تیز و هنر

چو بینند تاو بر و یال من
به جنگ اندرون زخم گوپال من

بدرد پی و پوستشان از نهیب
عنان را ندانند باز از رکیب

بدان سو کجا هست کاووس کی
کنون راه بنمای و بردار پی

بگفت این و بنشست بر رخش شاد
دوان بود اولاد مانند باد

رستم به همراهی اولاد به راه افتاد و شب و روز اسب تاخت تا به نزدیک کوه اسپروز رسید
رستم آتش‌هایی برافروخته از دور دید و از اولاد پرسید این چه ناحیه‌ای است و این آتش‌ها به چه منظوری است؟
اولاد گفت: این منطقه دروازه مازندران است و اینجا محل استقرار ارژنگ دیو است که کاووس و لشکرش را در محاصره قرار داده و به اسارت درآورده است
رستم که از خستگی توان راه پیمودن نداشت از اسب پیاده شد و اولاد را با کمندی به درخت بست و خود به استراحت پرداخت و به خواب رفت

🔰خوان ششم: نبرد با ارژنگ دیو

رستم پس از آنکه خستگی و کوفتگی راه را از تن به در کرد اسب خود را زین کرد و ببر بیان را پوشید و کلاهخود خسروی را بر سر گذاشت
او با گرز گاوسر به سوی سراپرده ارژنگ دیو یورش برد
تهمتن هنگامی که به نزدیکی سپاهیان و سراپرده ارژنگ دیو رسید

یکی نعره زد در میان گروه
که گفتی بدرّید دریا و کوه

برون جست از خیمه ارژنگ دیو
چو آمد از آنسان به گوشش غریو

چو رستم بدیدش برانگیخت اسب
بیامد برِ او چو آذرگشسب

سر و گوش بگرفت و یالش دلیر
سر از تن بکندش به کردار شیر

پر از خون سر دیو کنده ز تن
بینداخت زان سو که بد انجمن

چو دیوان بدیدند گوپال اوی
بدرّید دلشان ز چنگال اوی

برآهیخت شمشیر کین پیلتن
ز دیوان بپرداخت آن انجمن

رستم جنگاوران ارژنگ دیو را با گرز سنگین می‌کوبید و پیش می‌رفت و آنها مانند شکاری که از برابر شیر می‌گریزند از مقابل او فرار می‌کردند
رستم از میدان نبرد بازگشت و خود را به اولاد رساند و دست و پای او را باز کرد و جایگاه کاووس و سپاهیان اسیر ایرانی را از او پرسید
رستم به سرعت خود را به نزدیکی جایگاه کاووس رساند و فریادی رعد آسا برکشید
صدای خروش رستم و شیهه رخش به گوش کاووس رسید
کاووس با خوشحالی وصف ناپذیری به نزدیکانش گفت: این صدای رستم و اسب اوست به شما مژده می‌دهم که روزگار بد ما به سر خواهد رسید و ما نجات خواهیم یافت
رستم به سرعت خود را به کاووس و پهلوانان ایرانی رساند.
پهلوانان رستم را مانند نجات بخشی آسمانی در آغوش گرفتند و غریو شادی سر دادند کاووس هم رستم را در آغوش کشید و از زال و رنج و راه از او پرسید و گفت:

چو آید به دیو سپید آگهی
کز ارژنگ شد روی گیتی تهی

که نزدیک کاووس شد پیلتن
همه نرّه دیوان شوند انجمن

همه رنج‌های تو بی بر شود
ز دیوان جهان پر ز لشکر شود

تو اکنون ره خانهٔ دیو گیر
به رنج اندر آورد تن و تیغ و تیر

گذر کرد باید ابر هفت کوه
ز دیوان به هرجای کرده گروه

یکی غار پیش آیدت هولناک
چنان چون شنیدم پر از ترس و باک

به غار اندرون گاه دیو سپید
کز اویند لشکر به بیم و امید

سپه را ز غم چشم‌ها تیره شد
مرا دیده از تیرگی خیره شد

پزشکان به درمانش کردند امید
به خون دل و مغز دیو سپید

چکانی سه قطره به چشم اندرون
شود تیرگی پاک با خون برون

گو پیلتن جنگ را ساز کرد
از آن جایگه رفتن آغاز کرد


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:29




💢چگونگی لغو حجاب اجباری در کشورهای اسلامی

نیره خادمی


🔹صدور بیانیه‌ای تحمیل هرگونه پوشش یا دخالت در حجاب زنان کشور سوریه را ممنوع اعلام کرد. در این بیانیه آمده است: «ما تاکید می کنیم که آزادی شخصی برای همه تضمین شده است و احترام به حقوق افراد اساس ساختن یک میهن متمدن است».

🔹تحول در عربستان
عربستان سعودی به‌عنوان کشوری اسلامی که خواستگاه اصلی دین اسلام هم است تا حدود چهار سال پیش، محدودیت‌هایی در زمینه حجاب برای زنان داشت اما این محدودیت‌ها از چهار سال پیش برداشته شد. وزارت کشور عربستان سعودی در راستای برنامه اصلاحات ولیعهد سعودی با صدور دستورالعملی فوری به مراجع امنیتی و نظامی، برخورد با زنان بی‌حجاب را از تاریخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰  ممنوع اعلام کرد و بر همین اساس، قانون حجاب اجباری در تمام شهرهای سعودی به جز دو شهر مکه و مدینه لغو و آزادی عمل زنان به رسمیت شناخته شد.

🔹قانونی که دو سال بیشتر دوام نیاورد
کنش‌گری مردم در مصر برای برداشته شدن حجاب اجباری که البته بیشتر عرفی بود، تقریباً از اوایل قرن نوزدهم آغاز شد. یک زن مصری در سال ۱۹۲۳ در اسکندریه کشف حجاب کرد و از آن پس، این موضوع به‌عنوان یک مساله مهم قابل بحث، مطرح شد. میان دولتمردان هم در این‌باره اختلاف‌نظرهای زیادی وجود داشت تا جایی که حتی جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهوری مصر هم در یکی از سخنرانی‌های خود از آن می‌گوید. این مناقشات ادامه داشت تا جایی که ۳۲ سال پیش دولت مصر نهایتاً قانون با حجاب بودن کارکنان زن دولت را تصویب کرد اما دو سال بعد لغو شد و پس از آن هم، تلاش‌ها برای اجباری شدن حجاب در این کشور بی‌نتیجه ماند.

🔹ناکامی نمایندگان در عراق
کشور عراق با وجود داشتن اماکن مذهبی، هیچ قانونی برای اجبار حجاب بر زنان ندارد با این حال در گذشته در آنجا هم گاهی گروه‌های خودسر و وابسته به القاعده به آزار و اذیت زنان می‌پرداختند. در دهه گذشته نیز برخی احزاب و نمایندگان مجلس عراق چندین‌بار برای اجباری کردن حجاب خیز برداشتند و در نتیجه این تلاش‌ها، شورای استان کربلا در سال ۲۰۱۷ لایحه‌ای برای اجباری کردن حجاب در شهر کربلا تصویب کرد؛ لایحه‌ای که نهایتاً در دادگاه عالی عراق لغو شد.

🔹تضمین آزادی شخصی طبق قانون
حجاب در کشور عمان هم براساس ماده ۱۸ قانون اساسی مصوب ۱۹۹۶ در این کشور اجباری نیست. در این ماده آمده است: «آزادی شخصی بر طبق قانون برای همه تضمین شده است و جایز نیست که کسی دستگیر شود، یا باز پرسی شود، یا بازداشت شود، یا زندانی یا اینکه اقامتش در جایی محدود شود، یا آزادی اقامتش، یا سفرش مقید شود مگر بر طبق قانون». در این قانون ۸۱ماده‌ای هیچ اشاره‌ای به حجاب زنان نشده است.

🔹قطر، امارات، لبنان و سایر کشورهای اسلامی بر پایه ماده ۱۹، قانون اساسی مصوب ۱۹۷۲در کشور قطر،  حجاب اجباری نیست. در امارات براساس مصوبات ۲۰۱۵ و ۲۰۲۰ دولت، زنان با پوشش دلخواه عرفی می‌توانند در اماکن دولتی و عمومی حاضر شوند. اردن کشور دیگری است که سال ۱۹۴۶ برابری زنان و مردان را در ماده ۱۷ قانون اساسی تضمین کرده است و تلاش‌‌های نمایندگان این کشور در سال ۲۰۲۳ برای اجباری کردن در مدارس هم ناکام ماند. در قانون اساسی لبنان مصوب سال ۱۹۴۳ بر پایه اصل هفتم، هشتم و نهم آزادی‌های شخصی و عقاید تضمین شده است. در اصل هفتم آمده است: «تمامی مردم لبنان در قبال قانون با هم برابر هستند. آنها همچنین از حقوق مدنی و سیاسی یکسان برخوردار و به یک میزان مسئولیت‌ها و وظایف عمومی را بدون هیچ تبعیضی عهده دارند».

🔹یمن، سوریه، الجزایر، بحرین، تونس، مراکش و سودان سایر کشورهای اسلامی هستند که در آنها حجاب اجباری نیست و اگر قانون یا مصوبه‌ای درباره آن وجود داشته، لغو شده است. سال ۲۰۲۲ حوثی در نواحی تحت کنترل خود حجاب را اجباری کردند اما این دستور هم در کمتر از یک سال لغو شد. درحال حاضر حجاب در هیچ کدام یک از کشورهای اسلامی جز، حکومت امارت اسلامی افغانستان و جمهوری اسلامی ایران اجباری نیست.

🔹در ایران هم با وجود یک بند در قانون مجازات اسلامی هیچ قانون دیگری درباره حجاب وجود نداشت تا اینکه نمایندگان مجلس لایحه عفاف و حجاب را در ۷۴ ماده با عنوان حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب تصویب کردند و نهایتاً نیز این لایحه با وجود فراز‌ونشیب‌های بسیار، مهرماه امسال در شورای نگهبان تایید شد. درحال حاضر نیز قالیباف از ابلاغ آن در ۲۳ آذرماه خبر داده است آن هم در شرایطی که همچنان بسیاری از کارشناسان و گروه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی نسبت به اجرای آن انتقاد دارند و مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور هم گفته است درباره آن ابهام دارد.


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:24


💠تنوع عقاید را به رسمیت بشناسیم

🔹این عکس نماد هم زیستی و پذیرش جامعه ی ماست

🔹 عکس جالب صفحه
ای اف سی از بانوان تماشاگر بازی سپاهان پرسپولیس


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:23


#هنری

🔍ابوالحسن صبا ،نیمای موسیقی ایران
موسیقی دان،آهنگساز،نوازنده و آموزگار موسیقی


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:14


🔍ارزش واقعی


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:12


🔎رتبه کشورهای جهان براساس بیشترین فیلترینگ


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:10


🌹بازی فوق العاده زیبای شاد روان ژاله علو در سریال روزی روزگاری


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:06


🔹🔹🔹

🔎فیلترینگ و بازی با روانِ جامعه
علی زمانیان


🔰آیا این‌بار موش می‌تواند از چنگ گربه بگریزد؟
وقتی میان صاحبان قدرت و مراکز تصمیم ‌گیر با جامعه و عموم مردم، در باره‌ی یک اقدام و یا تصمیمی و یا مسئله‌ای، اختلاف نظر سازش‌ناپذیر و یا چالشی جدی در می‌گیرد، به گونه‌ای که حاکمان، نه قدرت کافی و نه دلیل موجه برای دفاع کامل از تصمیم خود را دارند، آن گاه، در مواجهه با مسئله‌ی مورد اختلاف، سیاست "بازی موش و گربه" را در پیش می‌گیرند. مبنای سیاست "بازی موش و گربه"، این است که هم‌چون گربه، نه دست از موش می‌کشد و رهایش می‌کند(فقط می‌گذارد کمی تکانی بخورد)، و نه به یک‌باره کار او را تمام می‌کند.

"بازی موش و گربه"، سیاست به تعلیق کشاندن هر گونه راه حل و ایستادن در مرز بیم و امید است. سیاستی که در آن، نه امیدی به حل ماجرا و نه ناامید از حل و فصل آن است. نوعی تعلیق کشنده که سبب می‌شود "رقیب" و یا کنش‌گر به انتهای دالانی تاریک خیره شود، تا شاید نوری از آن بتابد، و نمی‌تابد. این سیاست، مبتنی است بر این که نه مسئله را حل و نه بر آن پافشاری می‌کند. نه می‌پذیرد دست از آن بشوید و از آن صرف نظر نماید، و نه بر آن پافشاری و سماجت کند. هرگاه رقیب، خسته می‌شود، پیش‌روی می‌کند و صحنه را به نفع خود، تغییر می‌دهد. هر زمان که احساس سستی و ضعف می‌کند، کمی عقب می‌نشیند و اجازه می‌دهد طرف مقابل، در پندار خویش، چنین فکر کند که برنده‌ی بازی است. نه صحنه را ترک می‌کند و نه آن را به رویارویی می‌کشاند. سیاستی مه‌آلود و کدر که میز گفتگو را به تاریکی و تیرگی و بلاتکلیفی می‌کشاند. سیاستی که "مسئله"ی مورد نزاع را زیر چرخ ارابه‌ی زمان می‌اندازد، به امید آن که "زمان"، آن را خرد کند. "زمان" می‌خرد و منتظر می‌ماند تا رقیب، خسته و نومید از پای در‌آید. آن گاه همان تصمیم و سیاست پیشین خود را در پیش می‌گیرد.

در یک کلام، بازی موش و گربه، سیاستی برای فرسایش روحی و روانی و ترفندی برای خسته کردن و از پا انداختن رقیب است. بازی با روان رقیب و "دست انداختن" ماهرانه‌ی او است. بازی موش و گربه، از کار انداختن هرگونه راه حل فیصله‌بخش در زمان معین است. سیاستی مبتنی بر این که "فردا"، مسئله حل خواهد شد، اما این "فردا" هیچ‌گاه نخواهد آمد. و یا هنگامی می‌آید که دیگر هیچ کس از آمدن‌اش خرسند نخواهد شد. خرسند نخواهد شد زیرا برای حل یک مسئله‌ی ساده، هزینه‌ای سنگین داده است.
پرونده‌ی "حجاب" و "فیلترینگ"، تنها دو نمونه از این بازی است.

🔰 بازی موش و گربه در ماجرای فیلترینگ

سالهای طولانی است که فضای مجازی با فیلترینگ روبرو است. اقدامی که نه تنها بر زندگی روزمره و اقتصاد اثرات بسیار منفی گذاشته، بلکه مردم را از این باب دچار فرسودگی روانی و خشم انباشته نموده است. این سیاست، اما با آمدن رییس جمهور جدید به تنش برمی‌خورد. منتخب مردم، قول می‌دهد فیلترینگ را بردارد.

حذف فیلترینگ، نیاز به زمان ندارد، اما ماه‌ها طول می‌کشد و این پرونده، دچار همان چیزی می‌شود که از آن به "بازی موش و گربه" نام برده شد. زیرا کلیت نظام سیاسی، تمایل به رفع فیلترینگ ندارد، اما نمی‌تواند از آن دفاع کند و یا توجیه معقولی برای ادامه فیلترینگ ارائه دهد. از سویی بنا به علت‌هایی نمی‌خواهد آن را  بردارد. پس با "فیلترینگ"، همان بازی را در پیش می‌گیرد. یعنی موضوع را به بازی "نه رفع فیلتر" و "نه تداوم فیلتر" می‌کشاند.

چنین سیاستی، فرسایش‌گر روان جامعه است. چنین سیاستی، به منزله‌ی آسیاب، روان جامعه را میانه‌ی دو سنگ امید و نومیدی، خرد می‌کند و از میان می‌برد.

سرمایه‌ی روانی آدمیان محدود است، از این رو در استفاده از آن، مقتصدانه رفتار می‌کنند. به این معنا که تلاش می‌کنند، برای رسیدن به مقاصد خویش:
اولا مواظب باشند بیش از حد از آن بهره نبرند و آن را از دست ندهند.
ثانیا، متناسب با هر مسئله، از ظرفیت‌های خود استفاده ببرند.
اما وقتی مجبور می‌شوند برای مسئله‌ای ساده، سرمایه‌ی گزافی از روان خود را صرف آن کنند، حتی هنگامی که به مقصود خویش برسند، از رسیدن به هدف، چندان رضایت ندارند.

جامعه از بازی موش و گربه‌ای که نظام سیاسی در دهه‌های اخیر با مسئله‌هایش داشته، خسته و روان او زخمی است. تلخی چنین روندی، آشفته‌اش می‌کند، به انفعالش می‌کشد و تجربه‌ی بن‌بستی ناگشودنی و رنج‌آور برایش مهیا می‌کند. مردمانی که برای حل ماجرای بسیار ساده‌ی رفع فیلترینگ، دچار فرسودگی گشته، آشکارا در می‌یابند عزمی برای حل قطعی ماجرای فیلترینگ در میان نیست، هر چه هست، کشاندن پرونده‌ی آن به "فردایی نامعلوم" است.

گربه، موش را در دام می‌اندازد، نه او را می‌کشد، نه رهایش می‌کند. موش در تنگنای هراس و ترس، دست و پا می‌زند. و گربه همین سرگرمی وسرگردانی، تعلیق و اضطراب را دوست دارد.


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:01


🎤دکتر محمود سریع‌القلم از ضرورتِ تغییرِ افکار سخن می‌گوید


    🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 11:00


🎻ده آهنگ و ترانه برتر مرضیه


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 10:57


🌜🌜🌜

💢از کنار خرس قطبی آرام رد شوید!
✍️علی مرادی مراغه ای


به عنوان یک ایرانی پس از سالها مطالعه در مورد تاریخ ۲۰۰ ساله مناسبات ایران با روسیه، به این نتیجه رسیده ام که باید از کنارِ این خرس قطبی خیلی با دقت و حساب شده رد شوید!
نه با او دشمن و درگیر شوید چون شکست می خورید و سر از ترکمنچای درمی آورید و نه با این خرس قطبی دوست شوید و نزدیکش شوید که بر دوستی خاله خرسه هیچ اعتباری نیست...

♦️اكتاويو پاز سخن بسیار دقیقی در این مورد دارد می گوید:
«اين خرس قطبى(روسيه) نمی تواند از جاى خود بجنبد و هر وقت از جا بجنبد يا همسايه‏ اش را لگدمال می ‏كند يا خودش تكه پاره می ‏شود...»!
سخن پاز کاملا با حوادث تاریخی ۲۰۰ ساله صدق می کند کمتر دوره ای وجود داشته که این خرس قطبی یکی از همسایگانش را لگد مال نکند!
اما تاریخ نشان داده که دوستی با این خرص قطبی نیز عاقبت خوشی نداشته چون همیشه در حساسترین زمانها این خرص قطبی دوستانش را ول کرده و فروخته است از جنبش جنگل گرفته تا فرقه دمکرات آذربایجان تا حتی حزب توده و...

♦️در آخرین کتاب ام(پروکروستس ایرانی...) با اسناد متقن و به کرات آورده ام که هم دشمنان  و هم دوستان روسیه سرانجام خوشی نداشته اند در این کتاب اشاره کرده ام که وقتی حکومت ایران در پی دستگیری و جمع کردن حزب توده برمی آید آقای رفسنجانی در 7 آذر1361 می‌نویسد که«آخر شب، جلسه سران بود در باره تعقیب حزب توده...بحث شد و در حد گرفتن سران حزب توده موافقت شد. مسئولان امنیتی پیشنهاد گرفتن عده زیادی را دادند که نپذیرفتیم»
در واقع این احتیاط سران ایرانی، بخاطر عکس العمل خرس قطبی بود رفسنجانی در ادامه 21 فروردین می نویسد:
«در جلسه‌ای که در دفتر رئیس جمهور با حضور وزیر امور خارجه شرکت کردم در باره همکاری بیشتر با روسیه قرار شد پیشنهاد چند مسئله مهم سدهای روی ارس و اترک و احیای طرح ریخته‌گری سیصدهزار تنی و فروش گز و خرید اسلحه و چیزهایی از این قبیل به منظور امیدوار کردن شوروی به امکان داشتن رابطه بیشتر و جلوگیری از توطئه روس‌ها به خاطر یاس از انقلاب ما بعد از سرکوبی حزب توده، بحث شد».
اما روسها که همیشه دوستان خود را در سربزنگاههای تاریخی تنها گذاشته اند در اینجا نیز بدنبال منافع خود بودند و در فکر قرارداد تجاری با حکومت برآمده از انقلاب. بخاطر همین، رفسنجانی پس از ضربه اول به حزب توده در 3 اردیبهشت 1361ش می‌نویسد:
«آقای دکتر ولایتی از برخوردهای مثبت شوروی‌ها خبر داد. با توجه به برخوردی که با توده‌ای‌ها و خود شوروی شده، مهم و قابل توجه است» .
همین بی‌اعتنایی روس‌ها به سرنوشت حزب توده باعث شد که حکومت ایران با خاطر جمعی در پی تکمیل کار نیمه تمام باشد و با آغاز عملیات موج دوم دستگیری اعضای باقیمانده حزب توده، کار را تمام کند!.
(پروکروستس ایرانی...صفحات334 و 335)

♦️نظامی گنجوی ششصد سال پیش، زمانى كه حتى كشورى به نام روسيه وجود نداشته و روسها به مانند قبايل وحشى زندگى مى ‏كردند شاعر با ديدى عميق خشونت آنان را در آن عهد ديده و در شعرى به تقبيح آنان پرداخته بود گويى شاعر مخاطرات آنان بر كشورهاى ديگر را از فراز قرن‏ها پيش ‏بينى كرده بوده!
همه رهزنانند چون گرگ و شير
به خوان نادلیرند و بر خون دلير
ز روسى نجويد كسى مردمى
که جز گوهری نیستش زادمی...

⏹️از کنار خرص قطبی با دقت تمام حرکت کنید!
نه به او لگدِ دشمنی بزنید و نه با او دستِ دوستی بدهید و خیلی نزدیکش شوید...



      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 10:55


🔖🔖🔖

📝‍ #خاطره
دکتر باستانی پاریزی


🔸... خاطرم هست سال اولی که به تهران آمده بودم در سال ششم ادبی دبیرستان «رشدیه» آن روز و «مروی» امروز شاگرد اول شدم. اتفاقا در شعبه طبیعی همان دبیرستان هم دانش آموز دیگری بود بنام «باستانی» که اهل جهرم بود و طبعأ کمی از بنده‌ی مخلص، سیاه سوخته‌تر و خشن‌هيكل‌تر. اوهم در شعبه طبیعی آن دبیرستان شاگرد اول شد من و او همیشه باهم شوخی داشتیم و من می گفتم کاریکاتور ما دو تا همیشه از عکسمان خوشگلتر میشود!

🔸در آخر سال، یکروز رئیس مدرسه هردوی ما را خواست و گفت چون شاگرد اول شده‌اید هر کدام یک قطعه عکس بیاورید که بدهیم در یک مجله چاپ کنند.
پیرمردی محترم در اطاق رئیس دبیرستان نشسته بود که بعدها فهمیدم او دکتر فرهمندی رئیس اداره تعليمات وزارت فرهنگ است. پیرمرد خواست از ما تشویقی کرده باشد، با کمال خوشروئی پرسید:

اهل کجا هستید؟ من گفتم اهل «پاریز سیرجان» و او هم گفت اهل «جهرم» . دکتر فرهمندی گفت: عجب، هردو تا هم اهل جنوب هستید؟ باز پرسیدند
سال قبل کجا تحصیل میکردید؟ من گفتم شاگرد دوم «دانشسرای مقدماتی» بوده‌ام. جهرمی هم گفت: منهم شاگرد دوم دانشسرای کشاورزی» جهرم بوده‌ام. دکتر گفت: عجیب است، هردو دانشسرایی بوده‌اید... دو باره پرسید:

چه امتیازی در دبیرستان داشته‌اید؟
من گفتم، «شاگرد اول - شعبه ادبی» هستم، و او گفت: من هم «شاگرد اول شعبۂ طبیعی» هستم.

دکتر گفت: باز هم عجیب است! بالاخره سؤال کرد: اسمتان چیست؟ - من گفتم «باستانی» رفیقم هم گفت: «باستانی »! دکتر فرهمندی سری تکان داد و بخنده گفت:

- واقعا از عجایب است!.... هردو تا اهل جنوب، هردوتا سياه سوخته، هردوتا دانشسرایی، هردوتا شاگرد اول و هردوتا باستانی هستید... و عجیب تر آنکه هر دوتان هم برای موزه ایران باستان نقص ندارید!...

🔸عجب آنکه حرف دکتر در باره من سبز شد، زیرا قبل از خدمت در دانشکده ادبیات، من مدتی در موزه ایران باستان کار میکردم !... اما از رفیق هم نام و هم دندانم دیگر اطلاع ندارم که او در کجاست و چه میکند؟...


📙 «هَشت الهَفت»
استاد باستانی پاریزی



      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 10:51


💠این هم یک نوع مجسمه سازی ابتکاری است


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

26 Dec, 10:50


🔹🔹🔹

🔎برنده اقتصادی سقوط اسد؟!
صابر گل عنبری


سقوط نظام سوریه سوای منافع ژئوپلیتیکی که می‌تواند برای ترکیه داشته باشد، از منظر اقتصادی نیز بردی مضاعف برای آن به حساب می‌آید.
اما این منافع و برد در وهله اول بستگی به تداوم ثبات نسبی در سوریه و تثبیت آن در آینده دارد و بی‌ثباتی گسترده در این کشور همسایه می‌تواند ترکیه را از برنده اصلی به بازنده اصلی تبدیل کند.
البته نوع واکنش آمریکا و منطقه تا این لحظه منعکس‌کننده تمایلی منطقه‌ای و بین‌المللی برای ثبات و آرامش در سوریه است و احتمالا پیچ تحریم‌ها نیز شل شود؛ اما لغو کامل آن با هدف تاثیر بر سیاست خارجی سوریه جدید به ویژه در قبال اسرائیل زمان می‌برد.

با بازگشت ۳.۵ میلیون آواره سوری از یک سو بار سنگینی از روی دوش اقتصاد ترکیه برداشته خواهد شد که تبعات سیاسی خاصی هم برای حزب حاکم و اردوغان داشت و به اهرم فشار جریان اپوزیسیون تبدیل شده بود. از دیگر سو نیز بازسازی سوریه فرصت‌های تاریخی برای ترکیه دارد. برآورد دقیقی درباره هزینه بازسازی سوریه وجود ندارد، اما بانک جهانی پارسال هزینه اقتصادی جنگ داخلی این کشور را ۶۰۰ میلیارد دلار برآورد کرده بود

بازسازی سوریه در کنار فرصت‌های کلان آن، چالش‌هایی نیز در سایه اقتصادی ورشکسته و نبود پول و غیره دارد؛ اما سوریه جزو کشورهای برخوردار منطقه از جهت منابع و ثروت‌‎های طبیعی نیز هست؛ از منابع نفتی و گازی گرفته تا فسفات، گندم و دامپروری و غیره. مثلا سوریه قبل از ۲۰۱۱، روزانه حدود ۴۰۰ هزار بشکه نفت تولید می‌کرد، که تا پارسال به ۱۵ هزار بشکه کاهش یافته بود
احیای منابع نفتی که تا ۲۰۱۱ نیمی از منابع بودجه عمومی دولت سوریه را تامین می‌کرد و ۶۵ درصد آن صادر می‌شد، به اقتصاد سوریه جان تازه‌ای می‌بخشد. کما این که ترکیهٔ نیازمندِ واردات انرژی نیز بهره وافری از آن خواهد برد

قرار گرفتن بیشتر منابع نفتی و گازی سوریه در شمال و شرق کشور یکی از پیشران‌های مهم برای پایان دادن به سلطه سرزمینی قسد در این مناطق به شمار می‌رود

اما چهار عامل اساسی می‌تواند آنکارا را بهره‌مندِ نخست از اقتصاد سوریهِ پسااسد کند؛ نخست همسایگی و نزدیکی جغرافیایی به سوریه، دوم حضور متحدانش در قدرت (البته در صورت تداوم آن)، عامل سوم و بسیار مهم اقتصادمحوری سیاست خارجی ترکیه و عامل چهارم نیز بخش خصوصی فربه و قوی در ترکیه است که همین محوریت اقتصاد در سیاست خارجی و توانمندی بخش خصوصی ترکیه پویایی خاصی به این سیاست بخشیده؛ تا جایی که هم تسهیل‌گر نفوذ سیاسی و فرهنگی و ضامن بقای آن شده و هم در بزنگاه‌های حساس در مواجهه با تهدیدهای کلان باعث شده است که با چرخش و انعطاف سریع و کم‌هزینه مانع پیامدهای حیثیتی و پرهزینه ‌شود

برای مثال، در دو دهه گذشته در مواقعی که ترکیه با کشورهای دیگر همچون مصر، امارات، عربستان و سوریه دچار تنش و بعضا قطعی روابط شد، اما مناسبات اقتصادی ترکیه راه خودش را می‌‎رفت و فارغ از تنش‌های سیاسی حتی افزایشی هم بود. همین منافع اقتصادی در هم تنیده و زبان مشترک اقتصادی در نهایت به تنش‌زدایی سیاسی با مصر، امارات و عربستان نیز کمک کرد و روابط را بهبود و عمق بخشید

در واقع یکی از عوامل تمایز سیاست خارجی ترکیه با ایران همین اقتصادمحوری آن است که باعث شده بود در طول 13 سال گذشته مناسبات اقتصادی آنکارا با نظام سوریه(با وجود نبود روابط سیاسی) بسیار بیشتر از روابط اقتصادی دمشق با تهران باشد؛ به نحوی که ارزش صادرات ترکیه در سال ۲۰۲۳ به سوریه به 2 میلیارد دلار رسید، اما صادرات ایران به آن در سال گذشته به ۲۰۰ میلیون دلار هم نرسید

تمایز دیگر در قدرت بخش خصوصی ترکیه است که ۸۵ درصد اقتصاد آن در دست این بخش است، اما ایران در نقطه مقابل قرار دارد و ۸۵ درصد اقتصادش دولتی است. همین بخش خصوصی پیشران مهمی برای سیاست خارجی ترکیه است و به محض سقوط اسد، شامه بخش خصوصی‌اش خیلی زود متوجه فرصت خارجی جدید شد و بازار ترکیه با رشد ارزش سهام شرکت‌های ساخت و ساز و سیمان سریع‌ترین واکنش را نسبت به بقیه کشورها نشان داد

شرکت‌های ترکیه از هم اکنون برای تصاحب بازار سوریه به صف شده و در حال برنامه‌ریزی هستند. همچنین نیروی کار بسیار ارزان در سوریه و گرانی نیروی کار در ترکیه و تورم بالای آن برخی شرکت‌ها از جمله شرکت‌های نساجی و تولید پوشاک را به صرافت راه‌اندازی کارگاه‌های تولیدی در این کشور انداخته است.

میانگین ۲۰ دلاری حقوق در سوریه کجا و حداقل دستمزد ۵۸۰ دلاری در ترکیه کجا. حتی اگر هم دولت انتقالی سوریه با عمل به وعده خود ۴۰۰ درصد حقوق‌ها را افزایش دهد، باز راه‌اندازی این کارگاه‌ها بسیار به صرفه است.

اکنون هم دهها هزار جوان سوری آواره در مراکز تولیدی ترکیه کار می‌کنند و این شرکت‌ها می‌توانند از این نیروی کار ماهر و آماده با حقوق کمتری بهره ببرند


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

25 Dec, 18:45


🌹 شعر: ای عشق
⭐️سروده و خوانش:
فریدون مشیری
💠 تهیه و تنظیم: شهروز



ای عشق! شکسته‌ایم، مشکن ما را
این‌گونه به خاکِ ره میافکن ما را
ما در تو به چشمِ دوستی می‌بینیم
ای دوست! مبین به چشمِ دشمن ما را

🌜🌜🌜🌜🌜

ای عشق! پناهگاه پنداشتمت
ای چاهِ نهفته، راه پنداشتمت
ای چشم سیاه، آه، ای چشم سیاه!
آتش بودی؛ نگاه پنداشتمت

🌜🌜🌜🌜🌜

ای عشق! غمِ تو سوخت بسیار مرا
آویخت مسیح‌وار بر دار مرا
چندان که دلت خواست بیازار مرا
مگذار مرا ز دست، مگذار مرا!

🌜🌜🌜🌜🌜

ای عشق! در آتشِ تو فریاد خوش است
هرکس که در آتشِ تو افتاد خوش است
بیداد خوش است از تو، وز هستی ما
خاکسترکی سپرده بر باد خوش است

🌜🌜🌜🌜🌜

ای دل به کمالِ عشق آراستمت
وز هرچه به غیر عشق پیراستمت
یک عمر اگر سوختم و کاستمت
امروز چنان شدی که می‌خواستمت


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

24 Dec, 16:23


چهـــارچیـــز مـرآزاده را زغــم بِـخَـــرَد
تنِ درست وخوی نیک ونام نیک وخِرَد


هر آنکه ایـزدش این هـرچهار روزی داد
سـِزَدکه شـاد زِیـَدجــاودان وغـم نخورد
      
#رودکی


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

24 Dec, 09:57


🔊 #صوتی

🔴داستان هفت خوان رستم
    (شاهنامه حکیم فردوسی)

بازنویسی،روایت و خوانش:
     حسن حاج صدری

💠قسمت هفتم 


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:58


💢💢💢

📚رباعیات خیام
حسن حاج صدری


🔹نامش عمر وکنیه اش ابوالفتح است وچون پدرش چادر دوز بوده به خیام یاخیامی شهرت یافته است

🔹در زمان حیاتش نزد دانشمندان و بزرگان وسلاطین منزلتی والا داشته است وباالقابی همچون خواجه ی امام وحجه الحق مشهور بوده است

🔹اورا درحکمت تالی بوعلی سینا می دانند ودرریاضیات ونجوم وعلوم رایج زمان خود استاد وصاحب نظر بوده است اما چه درزمان حیات وچه مدتها پس از آن به شاعری شهرت نداشته است  ولی اگر دوشاعراز بین شاعران فارسی زبان بخواهیم نام ببریم که بیشترین تأثیر را درافکار واندیشه های مردم جهان داشته اند یکی خیام است ودیگری سعدی

🔹درک اندیشه هاوافکار خیام علی رغم رباعیات ساده وبی آلایشش سخت دشوار است
اودغدغه های فلسفی خود را درکوتاه ترین سخن منظوم یعنی رباعی بیان کرده است

🔹خیام نه عارف سالکی است که ازعوالم کشف وشهود سخن براند نه حکیم مآبانه درمقام بیان حکمت عملی ونظری وپندو اندرز است ونه خود را درحیطه ی اسطوره وحماسه وحتی مذهب قرار می دهد بلکه سخن اوبیان تعارضها ودغدغه های فکری وفلسفی است میان ایمان وشک،اطاعت وعصیان،دنیاوآخرت،لاهوت وناسوت، هشیاری وناهشیاری،روح وجسم ولحظه وابدیت

🔹از یکی دوقرن بعد از خیام تاامروز صدها بلکه هزاران رباعی به اونسبت داده اند که بسیاری از آنها متعلق به خیام نیست

🔹مرحوم محمد علی فروغی ودکتر قاسم غنی باعنایت به سبک بیان وزبان خیام و محتوای رباعیاتی که یقینا ازخیام است   تحقیق وبررسی همه جانبه ای  در نسخه های خطی وتذکره هاوآثار گذشتگان مثل مرصادالعباد،فردوس التواریخ،تاریخ گزیده، نزهه المجالس،مونس الاحرار،اشعارالعارفین وبسیاری کتب دیگر کرده اند وهم چنین وارسی تحقیقات وپژوهشهای مستشرقینی چون ژوکوفسکی روسی و روزن آلمانی وآرتور کریستین سن دانمارکی ورمپس آلمانی که درمورد خیام ورباعیات او پژوهش های ارزشمندی انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که با قطع ویقین میتوان حدود ۱۸۰ رباعی را از آن خیام دانست وبقیه را نسخه نویسان ووراقان ونویسندگان وتذکره نویسان هر رباعی که به مذاقشان خوش آمده به خیام نسبت داده اند

🔹این ۱۸۰رباعی را دو بزرگوار مذکور چند بار به صورت خط نویس چاپ کردند تا درسال ۱۳۷۱ به همت ع جربزه دار توسط انتشارات اساطیر به شکل پیراسته ای به چاپ رسید


        🌺🌺ادب واندیشه🌺🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:57


🎬 #کلیپ_مفهومی

🎥 دیدن این فیلم آموزشی به اندازه چند کتاب به ما می آموزد
هم شیوه آموزش هم محتوای فیلم ارزشمند است

💠این گونه حس اعتماد به نفس را در نوجوانان بیدار می کنند تا با خود سازی و تلاش و کوشش پیشرفت کنند


ادب واندیشه💥💥💥💥💥
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:54


📚«قصه‌های مجید»

🔰این قسمت :
«زبان بسته‌ها»

نویسنده:
#هوشنگ_مرادی_کرمانی
🎤گوینده : #مهدی_پاکدل


🟣ادب واندیشه🟣
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:51


🎬صحنه جالبی از یکی از فیلمهای مستر بین


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:48


ماییم و همین کنج خرابات و دمی خوش
گاهی به وفایی خوش و گه با ستمی خوش
 

یک روز به ویرانه غم،شاد به یادی
یک روز به دامان چمن با صنمی خوش
 

شادیم،که آزاد ز هر بود و نبودیم
مستیم که هستیم ز هر بیش و کمی خوش
 

سر مست به هر شادی و دلشاد به هر رنج
با مهر و وفایی خوش و با درد و غمی خوش

 
چون راه تو می پویم و چشمم به ره تست
در هر نظری مستم و در هر قدمی خوش
 

گر چشم دل از نیک و بد خلق ببندی
بینی که شود دوزخ سوزان ارمی خوش
 
#علی_اشتری(فرهاد)


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:47


🌹تصنیف عارف قزوینی با صدای اشکان کمانگری


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:46


🔎آشنایی با پدیده هیدروپلنینگ و خطرات آن

🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:40


🎻اجرای زیبای آهنگ :
ای ایران ای مرز پرگهر

⭐️هنرنمایی دختران نوجوان ایران زمین

🟣ادب واندیشه🟣
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:39


📖📖📖

🦋#حکایت: پروانگان و شمع
📚منطق الطیر عطار نیشابوری

              🔖🔖🔖🔖🔖🔖

یک شبی پروانگان جمع آمدند
در مضیفی طالب شمع آمدند


جمله می‌گفتند می‌باید یکی
کاو خبر آرد ز مطلوب اندکی


شد یکی پروانه تا قصری ز دور
در فضای قصر یافت از شمع نور


بازگشت و دفتر خود بازکرد
وصف او بر قدر فهم آغاز کرد


ناقدی کاو داشت در جمع مهی
گفت او را نیست از شمع آگهی


شد یکی دیگر گذشت از نور در
خویش را بر شمع زد از دور در


پر زنان در پرتو مطلوب شد
شمع غالب گشت و او مغلوب شد


بازگشت او نیز و مشتی راز گفت
از وصال شمع شرحی باز گفت


ناقدش گفت این نشان نیست ای عزیز
همچو آن یک، کی نشان دادی تو نیز


دیگری برخاست می‌شد مست مست
پای کوبان بر سر آتش نشست


دست درکش کرد با آتش به هم
خویشتن گم کرد با او خوش به هم


چون گرفت آتش ز سر تا پای او
سرخ شد چون آتشی اعضای او


ناقد ایشان چو دید او را ز دور
شمع با خود کرده هم رنگش ز نور


گفت: این پروانه در کاراست و بس
کس چه داند، این خبر داراست و بس


آنکه شد هم بی‌خبر هم بی‌اثر
از میان جمله او دارد خبر


تا نگردی بی‌خبر از جسم و جان
کی خبر یابی ز جانان یک زمان


هرکه از مویی نشانت باز داد
صد خط اندر خون جانت باز داد


نیست محرم نفس کس این جایگاه
در نگنجد هیچ کس این جایگاه

 
           »ادب واندیشه«
🆔»https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:38


🌜🌜🌜

👌دشنام درشاهنامه فردوسی
دکتر سیاوش جعفری


🔹شاهنامه از نظرِ ادبیاتِ گفتاری، شرمگین‌ترین و نجیبانه‌ترین کتابِ زبانِ فارسی و شاید همه‌ی زبان‌هاست.

🔹فردوسی پیوسته از واژگانِ زشت و زننده پرهیز دارد. سراسرِ این کتاب را هاله‌ای از اخلاق بلند و نجابت و بزرگواری در بر گرفته است. زبانِ این کتاب، زبانی عادی نیست.

🔹احساسات، دریده و بی‌پروا برنمی‌آیند. هر واژه‌ای اگر چه از اندرونی تفتیده برآمده باشد، برایِ گذشتن از مرزهایِ نجابتِ این کتاب جواز نمی یابد.

🔹نامِ افراسیاب که بزرگ‌ترین دشمنِ ایران است، بارها با صفاتی مانند رَد و دلاور همراه است.و بدترین صفت‌هایی که در کنار نامِ او می‌آید، جفاپیشه، بداندیش و بدگوهر است و همین‌ها نیز از زبانِ دشمنِ او گفته می‌شود نه خودِ فردوسی.

🔹زمانی که شاهنامه با افراسیاب که بزرگ‌ترین دشمنِ ایران بوده چنین رفتاری در پیش می‌گیرد ، پیداست که با دیگران چگونه برخورد می‌کند.

🔹بخشی از این ادبیاتِ اخلاقی، برآمده از روحیه‌یِ خودِ فردوسی ست و بخشی از آن نمایانگرِ سرشتِ عمومیِ رفتارِ ایرانیان در روزگاری ست که هنوز ارزش‌هایِ اخلاقی یک‌سره بازیچه‌ی دستِ تاراج نگردیده بود.
نقش و نشانی از این خودداری و نجابتِ اخلاقی در همه‌ی نوشته‌هایِ ایرانی تا پایانِ سده‌ی چهارم به چشم می‌خورد.

🔹فردوسی زمانی که می‌خواهد اصالتِ ضحاک را زیرِ تیغ پرسش بگذارد و به سخن ساده، حرام زادگیِ او را بیان کند ، با چنان دقت و ظرافتی این کار را انجام می‌دهد که در نخستین نگاه، خواننده شاید متوجه  آن نیز نگردد.
پس از آن که ضحاک، خونِ پدرش مرداس را می‌ریزد، این گونه در پرده به نسبتِ او اشاره می کند:

به خونِ پدر گشت هم‌داستان
ز دانا  شنیدَستَم  این داستان

که فرزندِ بَد، گر شود نرّه شیر
به خونِ پدر هم نباشد دلیر

مگر در نهانش سَخُن، دیگر است
پژوهنده را راز  با مادر است


📙گفتارِ خسروانی و کردارِ پهلوانی



📚📚ادب واندیشه📚📚
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:36


🔹🔹🔹

💠دخالت عواملی به غیر از استدلال در شکل‌گیری شخصیت اخلاقی ما

دکتر مصطفی ملکیان

🔹فرض كنيد كسی در فلسفه اخلاق نيهيليست باشد، يعنی معتقد باشد كه واقعاً بين راست گفتن و دروغ گفتن فرقی نيست. و فرض كنيد كسی در فلسفه اخلاق به شكاكيت قائل باشد، يعنی اينكه معتقد باشد كه نمی‌توان دانست كه چه كاری اخلاقی و چه كاری غيراخلاقی است، حتی اگر بپذيرد كه كارهای اخلاقی غير از كارهای غيراخلاقی‌اند. در مقام عمل، فرقی ميان اين دو نيست، چون بالأخره نمی‌توان ميان راست گفتن و دروغ گفتن تمييز اخلاقی داد.

🔹حال بحث اينجاست كه اگر نيهيليسم يا شكاكيت اخلاقی موجه و قابل دفاع بود، آيا حاصلش اين خواهد بود كه انسان می‌تواند هر طور كه بخواهد عمل كند؟ به چند دليل واقعاً اين طور نيست، نه اينكه چون جامعه به انسان اجازه نمی‌دهد كه هر كار كه خواست بكند، اينكه به حقوق و قانون مربوط می‌شود، بلكه يكی چون خود انسان نسبت به بعضی طرز عمل‌ها احساس ناآرامی و نارضايتی می‌كند؛ اين طور نيست كه وقتی انسان معتقد شد كه راست گفتن و دروغ گفتن يكی است هر كدام را كه انجام داد آرامش داشته باشد، چون انسان فقط با عقايد مستدل خود زندگی نمی‌كند و كافی است چيزی موجب رفع ناآرامی يا آرامش انسان شود تا به آن اقبال يا ادبار پيدا كند.

🔹در اخلاق هم همين طور است، ممكن است ذهن استدلال‌گر انسان بگويد كه به لحاظ اخلاقی فرقی ميان ظلم به ديگران و عدم ظلم به ديگران نيست، اما تا به كسی ظلم می‌كند ناآرام شود. اين بدين معنی است كه حتی كسانی كه نيهيليست يا شكاك اخلاقی‌اند براي وفاداری نسبت به شخصيت و منش خودشان هم كه شده بايد اخلاق را رعايت كنند. به عبارت ديگر، برای عمل به اصول اخلاقی لازم نيست كه استدلال به سود اصول اخلاقی كنيم و كافی است به ناآرامی و آرامش خودمان توجه كنيم.


🔹اين نكته را از اين سبب گفتم كه توجه داشته باشيم كه آنچه انسان در زندگی انجام می‌دهد، فقط تحت تأثير افكار مستدلش نيست و كافی است به شخصيت و منش خود نيز توجه كند تا ولو اينكه نيهيليست يا شكاك اخلاقی هم باشد دچار آنارشيسم اخلاقی نشود، چون امور ژنتيك، تعليم و تربيت، دوران كودكی، سن، سنخ روانی و توانايي‌های ذهنی انسان هم دخيل‌اند. بنابراين، ناآرامی يا آرامش انسان به صدق و كذب عقايدش بستگی ندارد و ممكن است عقيده‌اش در واقع صادق باشد، اما چون او ناصادقش می‌داند به آن عمل نكند و به عكس.

🔹دوم اينكه به فرض اينكه كسي نيهيليست يا شكاك اخلاقی هم باشد، گاهی اوقات مصلحت‌انديشی هم اقتضا نمی‌كند كه انسان اخلاق را زير پا بگذارد و باعث شود كه حداقلی از اخلاق را رعايت كند. مثلاً توجه داشته باشد كه دروغ‌گويی باعث كاستن از طرفداران و مشتريان می‌شود.

🔹سوم اينكه گاهی اوقات اخلاق به قدری غليظ می‌شود كه صورت قانونی و حقوقی پيدا می‌كند و انسان بايد به حكم قانون و حقوق به آن عمل كند، چون قانون صورت تغليظ‌شده اخلاق است. مثل اينكه دروغ گفتن در دادگاه در مقام شاهد كيفر حقوقی دارد، چون اگر حرمت اين نوع دروغ‌گويی رعايت نشود كيان اجتماعی به خطر می‌افتد.

🔹چهارم كه انسان ناگزير است اخلاقی عمل كند، وقتی است چيز پراهميتی در درون انسان هست كه به او می‌گويد بايد اخلاقی عمل كند. آن چيز البته استدلال نيست، چون فرض اين بود كه اين فرد نيهيليست يا شكاك اخلاقی است و به هر حال به لحاظ نظری به اخلاق قائل نيست، بلكه عزت نفسی است كه انسان برای خود قائل است و به نظرش می‌آيد كه اين عزت نفس با آنارشی اخلاقی لطمه می‌خورد.


        🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

30 Nov, 19:27




🔎هشدار استاد کزازی درباره نفوذ غلط‌نویسی‌ها

استاد میرجلال‌الدین کزازی درباره نفوذ غلط‌نویسی‌ها به کتاب‌ها نیز گفت: خوشبختانه زبان برساخته به نوشتار کتاب راه پیدا نکرده است و هنوز در رسانه‌های مجازی مانده است. گمانم نمی‌رود آن‌چنان نیرومند و پایدار باشد که بتواند به کاربرد و هنجاری در زبان دگرگونه شود.

استاد میرجلال‌الدین کزازی می‌گوید: اگر آیین‌ها و هنجار‌های زبانی را پاس نداریم بی‌گمان زبان بدین‌گونه آن پیکره سنجیده و به‌آیین‌اش را از دست خواهد داد و اندک اندک به آمیزه‌ای از واژه‌ها که هیچ پیوند ساختاری و سنجیده‌ای با هم ندارند فرو خواهد کاست، و کارایی زبان از دست خواهد رفت و مرگ زبان آغاز خواهد شد.

این استاد زبان و ادبیات فارسی در گفتگو با ایسنا، درباره این‌که عده‌ای معتقدند غلط‌نویسی‌های رایج در زبان فارسی، آسیبی به زبان نمی‌زند و بخشی از پویایی زبان است، اظهار کرد: این مایه شگفتی است که کسی چنین دیدگاهی داشته باشد که اگر ما زبان را به گونه‌ای نادرست به کار ببریم آسیبی به آن وارد نشود.

کزازی سپس با بیان این‌که بی‌گمان رسانه‌های نو در این زمینه بسیار می‌توانند هم سودرسان باشند و هم زیان‌بخش، گفت: رسانه‌ها از جمله رادیو، تلویزیون، روزنامه یا دیگر رسانه‌های آگاهی‌رسان، به تیغ دودم می‌مانند؛ بسته به این‌که از آن‌ها چگونه بهره ببریم می‌توانند به زبان آسیب برسانند. در زمانی کوتاه، لغزشی زبانی می‌تواند در دامنه‌ای بسیار گسترده پخش بشود. حتی روستایی که در دهی، پشت کوهی است می‌تواند این لغزش را به کار بگیرد. از سوی دیگر می‌تواند به زبان یاری برساند و آن را توان ببخشد. این دوگانگی به چگونگی کاربرد زبان در رسانه‌ها برمی‌گردد.

این نویسنده و مترجم افزود: از آن میان، ابزار‌ها و رسانه‌هایی هستند که آن‌ها را فضای مجازی می‌نامند؛ کسانی که از این ابزار‌های نو بهره می‌گیرند از دو دید می‌توانند به زبان آسیب برسانند؛ یکی این‌که در این‌که پیام‌شان را هرچه زودتر به دیگران برسانند شتاب دارند، پس هرچه زودتر می‌کوشند که از کمترین واژگان بهره ببرند. حتی از روش‌هایی سود می‌جویند که هیچ پیوندی با زبان ندارند. گونه‌ای زبان برساخته را به کار می‌گیرند و به جای واژه که بنیاد زبان بر آن است از نشانه بهره می‌گیرند؛ هر کاربرد دیگری که واژه نیست به عبارت دیگر نمی‌توان آن را کاربرد زبانی دانست که این می‌تواند نگاره‌ای باشد یا واژه‌واره‌ای که هیچ پیشینه‌ای در زبان ندارد. دیگر آن‌که کاربران همه آن‌چنان که باید با زبان پارسی و هنجار‌ها و قانونمندی‌های آن شاید آشنا نباشند، بدین‌گونه لغزش و کجی و نارسایی را در زبان بگسترند که به هر روی به هر دو شیوه به زبان آسیب می‌تواند رسید.

میرجلال‌الدین کزازی درباره نفوذ غلط‌نویسی‌ها به کتاب‌ها نیز گفت: خوشبختانه زبان برساخته به نوشتار کتاب راه پیدا نکرده است و هنوز در رسانه‌های مجازی مانده است. گمانم نمی‌رود آن‌چنان نیرومند و پایدار باشد که بتواند به کاربرد و هنجاری در زبان دگرگونه شود.

او با اشاره به این‌که ویراستاری همواره در کار بوده و از این پس هم خواهد بود درباره وضعیت ویراستاری کتاب‌ها بیان کرد:، زیرا همه نویسندگان آن توانایی که نیاز است در نگارش نویسنده از آن برخوردار باشند ندارند، بی آن‌که از آن زبان برساخته بهره ببرند متنی را می‌نویسند که نیاز به ویرایش دارد. کار ویراستار این است که آن کژی‌ها و کاستی‌ها و بی‌اندامی‌های متن نوشته‌شده را از میان ببرد. این نارسایی‌ها و کژی‌ها بیشتر به ساختار نحوی جمله بازمی‌گردد و گاهی نیز به واژگان. آن‌سان که گفتم هنوز این لغزش‌های نو به زبان نوشتاری در کتاب راه نیافته است که ویراستار ناچار باشد این لغزش‌ها را هم به راه بیاورد و درست کند.

کزازی در پاسخ به سوالی درباره مسئولیت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در برابر این غلطنویسی‌ها گفت: فرهنگستان برای آن پدید آمده که در برابر واژه‌های بیگانه یا وام‌واژه‌ها، واژه‌های پارسی بسازد. واژه‌هایی که از هر دید برازنده باشند، از دید زبان، با آیین‌ها و هنجار‌های زبان واژه سازگار باشد و ساختار آوایی آن کوتاه و خوش‌آهنگ باشد و رسانایی معنایی واژه به گونه‌ای باشد که خواننده یا شنونده به آسانی معنای واژه را دریابد؛ زیرا اگر واژه از این ویژگی‌ها بی‌بهره باشد بخت آن را نخواهد داشت که ایرانیان یا پارسی‌زبانان آن را به‌کار ببرند، اما این‌که فرهنگستان به ویرایش متن هم بپردازد کاری نیست که در قلمرو وظایف فرهنگستان بگنجد.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Nov, 09:28


فردوسی:
 
بـنـاهـای آبـاد گردد خـراب
ز باران و از تابش آفتاب

پی افکندم از نظم کاخی بـلـنـد
که از بـاد و بـاران نـیـابـد گزنـد

بـریـن نـامـه بـر سالها بـگـــذرد
بـخوانـد هـر آن کس که دارد خرد

بسی رنـج بـردم در ایـن سال سی
عـجـم زنـده کـردم  بـدیـن  پـارسی

جـهان کرده­ ام ازسخن­ چون­ بهشت
از این بیش تخم سخن کس نکشت

چـو ایـن نامـور نامه آمـد  بـه بـن
ز مـن روی گیـتـی شـود پـر  سُـخُـن

نمـیرم از این پس که من زنده ­ام
کـه تـخــم سـخـن را پـراکـنـده ام

نگه کن که این نامه تاجاودان
درفشی شود بر سر بخردان

سخن ماند اندرجهان یادگار
سخن بهتر از گوهر شاهوار

زهجرت شده پنج هشتاد بار
که من گفتم این نامه شاهوار

ز ابیات غرّا دو ره سی هزار
مر آن جمله در شیوهٔ کارزار

هرآنکس که دارد هـُش­ و رای­ ودیـن
پـس از مـرگ بـر من کند آفرین


               ادب و اندیشه
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Nov, 08:32




🔍نهایتِ جنونِ جهان

اسلاوی ژیژک
( فیلسوف، نظریه‌پرداز، جامعه‌ شناس، منتقدفرهنگی و سیاست‌مدار اسلوونیایی)


🔹انسان چیست؟
او به هیچ ‌وجه یک موجود تمام شده یاهماهنگ نیست؛  او هنوز موجودی به شدت بی‌دست و پا است. انسان  تضادهای فراوانی را در خود جمع کرده‌ است.او باید به خودش نگاه کند و خود را به عنوان یک ماده خام یا در بهترین حالت، یک محصول نیمه ساخته ببیند و بگوید: «انسان خردمند عزیزم، بالاخره من روی تو کار خواهم کرد».

🔹انسان تمایل دارد در «تعقیب بدبختی» عمل کند و با شور و اشتیاق کاری را انجام دهد که به خوبی می‌داند تنها رنج را به همراه خواهد داشت. او خودآگاه یا ناخودآگاه در حال ستایش بدبختی است و در اینجا نیز به ذهنیت دکارتی وارد می‌شود.

🔹کثرت بحران‌های امروزی روشن می‌کند که همه‌چیز نمی‌تواند به شکلی که اکنون پیش می‌رود، ادامه یابد. اینکه ما چگونه پیش می‌رویم، موضوع پر از ریسک و بداهه‌سازی است.

🔹ما وقتی از محدودیت تناهی خود عبور می‌کنیم، خودِ مطلق را از دست می‌دهیم و امر جدیدی پدیدار خواهد شد، اما این معنویت، خلاقانه نخواهد بود که از فانی بودن و جنسیت رها شده باشد. در گذر به امر نو، ما قطعاً هر دو را از دست خواهیم داد و نه انسان خواهیم بود و نه خدا.

🔹ایدئولوژی اساساً در داستان‌هایی که توسط قدرت‌ها برای فریب دیگران اختراع شده‌اند نیست، بلکه در داستان‌هایی است که سوژه‌ها برای فریب خودشان اختراع کرده‌اند. ما داستان‌هایی هستیم که درباره خودمان می‌گوییم و این داستان‌ها مجموعه‌ای مغشوش و کثرتی متناقض از روایت‌هایی هستند که هیچ‌یک از خود آن‌ها، راهی برای خروج از معایب بسیارشان ارائه نمی‌دهند.
 
🔹علم، ذهنیت را از بین می‌برد و هدف آن درک «واقعیت عینی» است، در حالی که یک نظریه انقلابی به طور ذاتی، عملی است و مبتنی بر درگیری ذهنی. بُعد دینی یک کنش سیاسیِ رادیکال در یک واقعیتِ بسیار دقیق استوار است. پیروزی انقلاب لحظه‌ای است که با تعلیق قوانین اصلی مکتوب و نانوشته آن، از نظم اقتصادی و اجتماعی موجود خارج می‌شویم.

🔹ابرهای دیجیتالی، جدیدترین موجودیت «الهی» در دنیای امروز هستند که تا حد زیادی از کنترل خالقانش فرار می‌کنند. مشکل این ابرها که زندگی واقعی ما را تنظیم می‌کنند، این است که مبارزه طبقاتی را مضاعف می‌کنند.
مبارزه طبقاتی بین سرمایه‌داران و پرولتاریا، با سرمایه‌دارانی که از استثمار پرولتاریا سود می‌برند، همچنان باقی است.


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Nov, 08:12


🔹🔹🔹

💢آخر بازی ما با غرب کجاست؟
دکتر محمود سریع القلم


🔻پهلوی اول با تصورِ اینکه آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، فاتح نهایی خواهد بود فعالیتِ گستردۀ آلمانها در ایران را تسهیل کرد. پهلوی اول تصور نمی­کرد که انگلستان و شوروی علیه آلمان متحد شوند و با همراهی آمریکا، آلمانِ نازی را شکست دهند. این تحلیل بدانجا انجامید که لندن و مسکو در عرض چهار ساعت ایران را اشغال کردند و به پهلوی اول خاتمه دادند. طی سال های ۱۳۳۲-۱۳۳۰، براساس این تحلیل که نظام بین ­الملل بر عدالت و انصاف بنا شده رویارویی دیگری میان ایران از یک طرف و انگلستان و آمریکا از طرف دیگر بدانجا انجامید که لندن و واشنگتن در مدت چند روز، سرنوشت دیگری بر ایران رقم زدند. از ۱۳۹۰ مواجهۀ دیگری در حال تکامل است. دستگاه دیپلماسی کشور بر این پایۀ تئوریک پیش می­رود که حقوق بین ­الملل بر سیاست و اقتصاد ارجحیت دارد و بنابراین، قدرت­ های بزرگ را به انسانیت، اخلاق، برابری و انصاف دعوت کرده و آنها را نصیحت می­کند.


🔻متأسفانه مناسبات جهانی صرفاً بر محور سودِ اقتصادی و زورِ نظامی می­چرخند. هیچ ملتی و حکومتی دوست ندارد به او زور بگویند و بر او مسلط شوند. هیچ ملتی. حتی زیمبابوه. اما برای اینکه زور و نفوذ و سلطۀ خارجی زمینه پیدا نکنند، توجه به دو نکته، جهت­گیری و سرنوشت را روشن­تر می­کند. اول، فهم واقعی از اینکه اقتصاد و سیاست بین ­الملل چگونه عمل می­کنند و دوم، اهتمام جهت بارورسازی نظام داخلی به منظور کسب مصونیتِ و حاکمیت ملی. چه فردی از ضررهای محتملِ محیطی در امان است؟ فردی که با فکر تصمیم بگیرد؛ در تصمیم­ گیری مشورت کند؛ در هزینه ­ها مراقبت کند؛ مواظب زبان خود باشد؛ تا می­تواند توانایی کسب کند تا در بازار کار و تخصص ارجحیت داشته باشد؛ هر کاری انجام می­دهد به فکر ده، بیست، سی سال و پیری خود باشد.

🔻مطالعۀ علمی، مقایسه­ ای و دور از تعصبِ تاریخ ۱۵۰ سالۀ کشور به وضوح نشان می­دهد که شناخت از بازیگران جهانی و محیط بین­ المللی بسیار ناقص و مبتنی بر آرزو بوده است تا واقعیت.اسناد تاریخی نشان می­دهد که روی آوردن پهلوی اول به آلمانها از ۱۳۱۰ به بعد بیشتر براساس تنفر نسبت به انگلیسی ­ها و روس ها بوده نه فهمِ دقیق از ماهیتِ نظم اروپایی و مناسبت­ هایِ میان قدرت های بزرگ. اگر ژاپنی­ ها حکمرانی خود را بعد از ۱۹۴۵ براساسِ عصبانیت و انتقام، تنظیم کرده بودند نمی­ توانستند برای ۵۵ سال اقتصادِ دوم جهان بشوند. ژاپنی­ ها برخود،توان­مندی­ های خود و شناخت عینی از واقعیات متمرکز شدند و به یک کشور پیشرفته و محترم جهانی تبدیل شدند.

🔻در حالی که در سال ۱۳۵۴، ۵۵ درصد زنانِ ایرانی بی­سواد بودند، پهلوی دوم، کشور را در زمرۀ پنج قدرت صنعتی جهان می­شمارد! شاید اگر کشور برنامه­ ریزی می­کرد ، درون را بارور می­کرد، سیستم می­ساخت، مشارکت مدنی ایجاد می­کرد، از جهان می­ آموخت، طبعاً طی چندین دهه، جایگاهی کمتر از ژاپن در صحنۀ جهانی پیدا نمی­کرد.

🔻پهلوی اول و دوم با غرب درگیر شدند تا امتیازات نفتی وغیرنفتی بگیرند، آیا باعث تضعیف و افول غرب شدند؟ غرب یک واقعیت و جریان تاریخی است که از قرن شانزدهم آغاز شده و احتمالاً تا آخر قرن بیست و یکم، سلطۀ جهانی خود را حفظ خواهد کرد. حتی کمونیسم و ظهور مشترک دو قدرت جهانی مانند شوروی و چین، باعث افول غرب نشدند.

🔻نزدیک به یک و نیم قرن است که اندیشمندان و سیاست­مداران ما با جغرافیا و فکر غربی درگیر هستند و به نوعی “مشغولیت” تبدیل شده است. اصولاً آخر این تقابل چیست؟ با مطالعۀ دقیق اندیشه در غرب نسبتاً روشن است که افول تدریجی غرب از درون خودش خواهد بود و نه از بیرون.اگر ما ثروت تولید نکنیم، حتی درحفظ نظم داخلی مشکل خواهیم داشت.امروز غرب می­تواند با هند همکاری کند ولی نمی­تواند بر آن سلطۀ سیاسی پیدا کند چون هندی ها در درون خود به اجماع رسیده اند درحدّی که این اجماعِ نخبگان به قرارداد اجتماعی تبدیل شده است. آمریکایی ­ها لابلای این هیاهویِ روزانه، ۵/۸ میلیارد دلار به اضافۀ حدود ۴ میلیارد دلار هزینه ­های نگهداری و مدیریت، اسلحه فروختند و حدود ۲ میلیون شغلِ موقت در اقتصاد خود ایجاد کردند چون تمرکز آنها بر تولیدِ ثروت و سلطه بر جزیره­ العرب است.اگر به عملکرد بدون هیاهوی خانم مرکل در یک دهۀ گذشته توجه کنیم متوجه می­شویم که او از هر سخن و بحثی که توجهش را از اهداف درازمدت آلمان منحرف کند، پرهیز کرده است.او برخلافِ میلِ آمریکایی­ ها،ائتلافِ اقتصادی آرامی را با چین شکل داد و با ضعیف شدن اتحادیه اروپا،ضمن حفظ روابطِ استراتژیک با آمریکا، آیندۀ دو دهۀ آلمان را با شرق آسیا و مخزنِ عظیمِ مالی و فن­آوری آن منطقه قفل کرد.آنها حتی با مسکو مدارا می­کنند چون فقط یک هدف مهم است: آلمان و آیندۀ مردم آلمان.


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Nov, 08:07


🔊فایل صوتی


🔎خداى حافظ چگونه خدايى است ؟
🎤دکتر عیسی کشوری


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Nov, 07:47


کسی نیست
بیا زندگی را بدزدیم آن وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم
بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم
بیا زودتر چیزها را ببینیم
ببین عقربک های فواره در صفحه ساعت حوض
زمان را به گردی بدل می‌کنند
بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام
بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را...

#سهراب_سپهری


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Nov, 07:44


😜شعر طنز زنده یاد بیژن ترقی در وصف استاد بی نظیر تار ،فرهنگ شریف
یاد و نام هردو استاد گرامی باد


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Nov, 07:39


🎻تکنوازی دشتی

🎻نوازندگی فریبا توکلی


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

29 Nov, 07:36


🔎خاطره علی دهباشی از سفر به بخارا


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 11:40


❤️عشق
🎤عارف


ترانه‌سرا: منصور تهرانی
🪕آهنگساز: سیاوش قمیشی


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 11:36


🎬سکانسی از فیلم سینمایی «عصر جدید ۱۹۳۶»

🎖با هنرمندی چارلی چاپلین



     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 11:30


🌺لالایی
🎤علی زند وکیلی
شعر : افشین مقدم


لالا کن؛ دخترِ زیبای شبنم
لالا کن؛ روی زانوی شقایق
بخواب، تا رنگِ بی مهری نبینی
توو بیداریه… که تلخه حقایق


تو مثلِ التماسِ من می‌مـــونی؛ که یک شب، روی شونه‌هاش چکیـــدم
سرم، گرمِ نوازش‌های اون بود؛ که خوابـــم برُد وُ کوچِش رو ندیدم

حالا من موندم وُ یه کنجِ خلوت؛ که از سقفش، غریبی چکه کرده
تلاطم هایِ امواجِ جدایی
زده کاشونموُ، صد تکه کرده

دلم می‌خواست؛ پس از اون خوابِ شیرین
دیگه چشمم، به دنیا وا نمیشد!

میون قلبِ متروکم، نشونی
دیگه از خاطره، پیدا نمی‌شد
صدام غمگینه؛ از بس گریه کردم
ازم هیچ اسم وُ هیچ آوازه ای، نیست!
نمی‌پرسه کسی؛ هی! در چه حالی؟
خبر، از آشنای تازه ای نیست

به پروانه صفت‌ها گفته بودم؛ که شمعم! میلِ خاموشی من نیست
پرنده، رو درختم آشیون کن!
حالا وقتِ فراموشیِ من، نیست

تو مثلِ التماسِ من می‌مـــونی؛ که یک شب، روی شونه‌هاش چکیــدم
سرم، گرمِ نوازش‌های اون بود؛ که خوابــم برُد وُ کوچِش رو ندیدم


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 11:27


🌹غزل حافظ

              🌜🌜🌜🌜🌜

نصیحتی کُنَمَت؛ بشنو و بهانه مَگیر
هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت ،بپذیر


ز وصلِ رویِ جوانان تَمَتُّعی بردار
که در کمینگهِ عمر است مَکرِ عالَمِ پیر


نَعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جُوی
که این متاعِ قلیل است و آن عَطایِ کثیر


معاشری خوش و رودی بساز می‌خواهم
که دردِ خویش بگویم به نالهٔ بَم و زیر


بر آن سَرَم که نَنوشَم مِی و گُنَه نکنم
اگر موافقِ تدبیرِ من شَوَد تقدیر


چو قسمتِ ازلی بی‌حضورِ ما کردند
گر اندکی نه به وِفقِ رضاست؛ خرده مگیر


چو لاله در قَدَحم ریز ساقیا! مِی و مُشک
که نقشِ خالِ نگارم نمی‌رود ز ضمیر


بیار ساغرِ دُرِّ خوشاب، ای ساقی!
حسود گو: کَرَمِ آصفی ببین و بمیر


به عزمِ توبه نهادم قدح ز کف صد بار
ولی کرشمهٔ ساقی نمی‌کُنَد تقصیر


مِی دوساله و محبوبِ چارده ساله
همین بس است مرا صُحبتِ صَغیر و کَبیر


دل رمیدهٔ ما را که پیش می‌گیرد؟
خبر دهید به مجنونِ خسته از زنجیر


حدیثِ توبه در این بزمگه مگو «حافظ»
که ساقیان کمان ابرویَت زَنَند به تیر
 
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️

🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 11:10


🌜🌜🌜

🌹برای دختر دریا
✍️  محسن رنانی


خیلی وقت‌ها می‌نویسم، دستکم روزی یک مطلب و گاهی چند مطلب، اما فقط برخی از آنها را منتشر می کنم. مثلا در جنبش مهسا چهل‌و‌یک یادداشت نوشتم اما فقط هشت تای آنها را منتشر کردم. معمولا نوشته‌ای را منتشر می‌کنم که دستکم یکی از این سه شرط را داشته باشد:

- حرف تازه‌ای داشته باشم؛ یعنی حرفهایی که می‌خواهم بزنم را پیشتر دیگران نزده‌ باشند.
- برای آنچه می‌نویسم احتمال اثرگذاری وجود داشته باشد، حتی اندک.
- انتشارش برایم آرامش درونی و حسی از انجام وظیفه را به همراه داشته باشد.

برای دختر دریا (آهو دریایی، دختر علوم-تحقیقات) هم همان‌ روزها چند بار نشستم و نوشتم اما هر چه نگاه کردم دیدم نوشته‌های دیگران خیلی بهتر از نوشته من است، حرف جدیدی نداشتم و در آن زمان هم احتمال اثرگذاری نمی‌دیدم.

در میان نوشته‌هایی که من دیدم، یکی از فرسته‌های تلگرامی خیلی به دلم نشست. این نوشته از نگاهی انسانی و اجتماعی به مساله پرداخته است. نگاهی که از یک بی‌مهارتی عمیق انسانی و اجتماعی در جامعه ایران پرده برمی‌دارد. آن را در پیوند زیر بخوانید و برای دیگران نیز بفرستید:

ای کاش اجازه دهند یک منبع قابل اعتماد و بی‌طرف، گزارشی از آخرین وضعیت «دختر دریا» به جامعه بدهد. این وضعیت «ناتمامی» که در همه کارها در ایران وجود دارد، هم نشانه توسعه‌نیافتگی است و هم خیلی به اعتبار و سرمایه‌اجتماعی نهادهای رسمی آسیب می‌زند. مثلا هنوز پس از ده سال هیچ نهاد رسمی گزارشی درباره نتیجه پرونده اسیدپاشی به چهره زنان اصفهان نداده است. یا هنوز هیچ گزارشی از تحقیقات رسمی درباره مسمومیت‌های زنجیره‌ای در مدارس دخترانه ایران منتشر نشده است. این «بازبودگی» و «ناتمامی» ظاهراً در کوتاه مدت نهادهای مسئول را از فشار اجتماعی و پاسخگویی رها می‌کند اما در بلندمدت اعتبار آنها را نابود می‌کند.

آن چیزی که الان مایه نگرانی است این است که بناگاه ببینیم دختر دریا را آورده‌اند پشت تلویزیون که ابراز ندامت کند. اگر متوجه باشند، این کار فقط بدبینی جامعه را افزایش می‌دهد. هیچ وجدان بی‌طرفی اعترافات تلویزیونی را از روی اختیار و صداقت نمی‌داند. نخستین چیزی که مقامات نیروی انتظامی و قوه قضائیه باید متوجهش باشند این است که از نظر اکثریت جامعه او «مجرم» نیست. اگر راست است که رفتار او در واکنش به فشارها و تذکرات درباره پوشش او بوده است، باید انگشت اتهام به‌سوی شیوه‌ها و سیاست‌های رسمی درباره حجاب اجباری گرفته شود. اگر راست است که به علت دیگری مثل دوری از فرزندان تحت تنش روانی بوده است، باز رفتار او ناشی از شرایط نامساعد محیطی و روحی بوده است و باید با او همدلی کرد و او را یاری کرد تا از این شرایط خارج شود.

پس او را آزاد بگذارید تا هر جور دوست دارد با جامعه صحبت کند. حتی اگر بیاید و آزادانه بگوید به عنوان اعتراض سیاسی چنین کرده است بهتر از آن است که او را به سیما بیاورید یا روایت‌هایی که جامعه باور نمی کند (حتی اگر درست باشد) درباره‌اش منتشر کنید.

اگر آن روز که (دی ۱۳۹۶) نخستین دختر خیابان انقلاب، به اعتراض روسری خود را بر چوب کرد و کنار خیابان ایستاد، او را شنیده بودید و با حرمت با او برخورد کرده بودید و با مهر با او به گفتگو نشسته بودید آن روزهای پر تنش پس از آن تا جنبش مهسا را تجربه نمی‌کردید.

اکنون نیز اگر پیام دختر دریا را نشنوید و به جای دعوت از او برای بیان چرایی این اعتراض و شنیدن دردهایی که به این طریق فریاد کرده است، او را به حراست و دادگاه و زندان بکشانید، روزی را رقم خواهید زد که دختران دیگر نیز  شیوه اعتراض او را به عنوان رسم مبارزه انتخاب کنند.

پس مهم‌ترین و عاجل‌ترین کار این است که او هر جا هست اجازه داشته باشد با شهروندانی که نگرانش هستند آزادانه سخن بگوید. این کار بیشترین کمک را به بازسازی اعتماد جامعه به نهادهای رسمی خواهد کرد.

حتی اجازه بدهید تا در میزگردی با حضور استادان و دانشجویان در همان دانشگاه، حرفهایش را بزند و شما فقط بشنوید؛ حتی جواب هم ندهید؛ که معمولا جوابهایتان بی مهارتِ همدلی است و رسوایی را بیشتر می‌کند.


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 11:06


📝حکایت کشیش و باغبان
🎤دکتر حسین الهی قمشه ای


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 11:05


🌲 شعر :
«ستارخان سردار ملی» -
سرودۀ بانو هما ارژنگی


در چشم من خاک وطن یعنی جهان - جان
ناموس و ایمان و شرف «پاینده ایران»


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 11:03


🌜🌜🌜

📝بیانیه انجمن علمی روان‌پزشکان ایران پیرامون کلینیک ترک بی‌حجابی


انجمن علمی روان‌پزشکان ایران نگرانی عمیق خود را نسبت به استفاده‌ی ابزاری، سیاست‌زده، و کاریکاتوری از روان‌پزشکی، روان‌شناسی و خدمات سلامت روان توسط بخش‌ کوچکی از حاکمیت اعلام می‌دارد.

ایجاد کلینیک موسوم به "ترک بی‌حجابی" با هدف درمان روان‌شناختی، و اقدامی تربیتی علیه بی‌حجابی، ضمن آنکه هیچ پایه‌ی علمی ندارد، موجب نگاهی تحقیرآمیز و تنبیهی به سبک زندگی متفاوت شهروندان خواهد بود، و اساسا تناسبی با اخلاق نیز ندارد. این‌گونه اقدام‌ها، نه تنها اهداف مبتکران آن‌ها را محقق نمی‌کند، بلکه تضعیف جایگاه دانش روان‌شناسی، و روان‌‌پزشکی، انگ‌زایی و حتی نگرش منفی به حجاب در جامعه را باعث می‌شود.
در مدت کوتاهی که از طرح این مساله می‌گذرد، شاهد چند مصاحبه از مدیران نهاد مجری بوده‌ایم، که دلالتی روشن بر غیر کارشناسی، شتاب‌زده، سطحی و سیاسی بودن این روش چون بسیاری روش‌های پیشین است.

بد نیست مدیران ارشد کشور یک‌بار دست‌کم پیش از ارائه‌‌ی چنین طرح‌هایی به کارنامه‌ی سالیان سال خود، و نهادهایی که آن را نمایندگی می‌کنند بنگرند، و ثمربخشی شیوه‌های مشابه را در برابر هزینه‌های مادی، و معنوی که از جیب مردم، و به قیمت کاهش همبستگی ملی، نزول سرمایه‌ی اجتماعی، و افزایش نفرت، نفاق، و تنازل اخلاقی در جامعه بر کشور تحمیل کرده‌اند بسنجند.

در این راستا به‌کارگیری مفاهیم و واژگان علمی با این قبیل اهداف، آن هم به شکل تحریف‌شده و برای توجیه رفتارهایی که ارتباطی با اصول و آداب دانشگاهی ندارد، نوعی ابتذال است که نه تنها ارزش و معنای دانش را تخریب می‌کند، بلکه دانش و تلاش‌های علمی را به ابزاری بی‌ارزش برای مدیریت سلیقه‌ای سبک زندگی شهروندان تنزل می‌دهد.استفاده‌ی کاریکاتوری از شبه‌خدمات سلامت روان نباید وسیله‌ای برای پیشبرد اهداف مقطعی برخی گروه‌های سیاسی قرار گیرد.

در همین راستا، از دولت محترم که از طرف مبتکران این روش ادعا شده سفارش‌دهنده‌ی این شیوه بوده، انتظار می‌رود به‌روشنی مخالفت خود را با این سیاق شیوه‌های نخ‌نما شده، و آزموده‌های تکراری نشان دهد، و در عوض متناسب با نگاهی که رییس جمهور محترم در اعتنا به دانش و شواهد علمی دارند، نگرشی علمی و غیرسیاسی به موضوعات اجتماعی و حوزه‌ی سلامت روان پیشه کنند، و البته ضمن خاتمه دادن به این شیوه رفتارهای دانش‌ستیز، در عوض به متخصصان این عرصه اجازه دهند تا در چارچوبی علمی و به‌دور از فشارهای سیاسی و ایدئولوژیک به درد‌های جامعه بپردازند.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 10:20


🔴 از مسکو تا بانکوک در ۳۰ دقیقه

🔶ایلان ماسک پیشنهاد جایگزینی هواپیماها با سفینه های فضایی استارشیپ را که تا ۲۷۰۰۰ کیلومتر در ساعت شتاب دارند را داد

🔶سفر بین قاره ای به طرز باورنکردنی سریع خواهد شد: از مسکو تا بانکوک در ۳۰ دقیقه، از لندن تا نیویورک در ۲۹ دقیقه و از نیویورک تا شانگهای در ۴۰ دقیقه. ماسک مطمئن است که این آینده هوانوردی است.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 10:19


😜موضع چین و روسیه در دعوای ایران و آمریکا


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 10:18


🔶 نسبت انسان توانمند و توسعه

▪️ "چرا سلامت روانی ما از استانداردهای جهانی پايين تر است؟"

▪️پاسخ دكتر محسن رنانی را با دقت بشنويد!


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 10:17


🔹🔹🔹

💢«نتانیاهو، برندۀ انتخابات آمریکا»
مهدی تدینی


بگذارید با این جملۀ مبالغه‌آمیز بحث را آغاز کنم که وقتی در آن دقیق شویم درمی‌یابیم چندان هم گزافه نیست: «اگر شخص نتانیاهو می‌خواست وزیر دفاعی برای دولت آمریکا انتخاب کند، گزینه‌ای بهتر از پیت هِگسِت نمی‌یافت!» و این پیت هگست دقیقاً کسی است که ترامپ برای وزارت دفاع خود زیر سر دارد؛ کهنه‌سرباز ارتش آمریکا که محافظه‌کارـ‌راست‌گرایی تمام‌عیار و چنان از هاروارد بیزار است که حتی مدرکش از این دانشگاه را پس فرستاد، زیرا اساساً معتقد است در دانشگاه‌های آمریکا به جای اینکه دربارۀ خطر افراط‌گرایی اسلامی صحبت کنند، دانشجویان را فرستاده‌اند دنبال نخودسیاه محیط‌زیست‌گرایی و مغز بچه‌های مردم را با نظریۀ انتقادی ــ بخوانید «نئومارکسیسم» ــ مسموم می‌کنند

قرار نیست در این نوشته افکار این وزیر دفاع جوان و جبهه‌دیده را مرور کنم؛ فقط می‌خواهم نشان دهم او چقدر هوادار صهیونیسم است. چند نمونه می‌آورم: هگست در ۲۰۱۸ در سخنرانی خود در جشن «شورای ملی اسرائیل جوان» ــ یک نهاد یهودی آمریکا ــ در نیویورک گفت: «صهیونیسم و امریکنیسم خطوط مقدم تمدن غربی و آزادی در دنیای امروزی ما هستند.» باور به صهیونیسم را صریح‌تر از این می‌شود صورت‌بندی کرد؟

اما هگست از آن دست اسرائیل‌دوستان است که معتقد به حمایت کامل از تل‌آویو است در همان سال ۲۰۱۸ در کنفرانسی که در هتل کینگ داوید در بیت‌المقدس/اورشلیم برگزار می‌شد، همه‌چیزِ اسرائیل را «معجزه» خواند و مشتاقانه از اعجازهای بعدی سخن گفت. در سخنان پرشوری که با تشویق حضار روبرو بود می‌گفت: ۱۹۱۷ معجزه رخ داد (صدور بیانیۀ بالفور که در آن انگلستان قول یک خانه یا میهن را به یهودیان داد)، در ۱۹۴۸ معجزه رخ داد (وقتی اسرائیل اعلام موجودیت کرد)، در ۱۹۶۷ معجزه رخ داد (شکست اعراب در جنگ شش‌روزه و تصرف بیت‌المقدس/اورشلیم توسط اسرائیل). البته ۲۰۱۷ نیز به اعتقاد او معجزۀ دیگری رخ داده بود، وقتی ترامپ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت. و در نهایت نتیجه گرفت معجزات دیگری هم رخ خواهد داد و معبد یهودیان دوباره برپا خواهد شد؛ البته با کمک همه‌جانبۀ آمریکا ــ و البته هگست چیزی تحت عنوان «کرانۀ  باختری» نمی‌شناسد. از نظر او آن منطقه یهودا و سامره و بخشی از اسرائیل است

هگست همین‌قدر که صهیون‌دوست است، با مخالفان صهیون نیز دشمن است. به همین خاطر در دور پیشین ریاست‌جمهوری ترامپ معتقد بود آمریکا باید انبارهای تسلیحاتی ایران را بمباران کند، حتی اگر در مراکز فرهنگی قرار داشته باشند. هنوز شک دارید که اگر نتانیاهو می‌خواست وزیر دفاعی برای آمریکا انتخاب کند، همین هگست را انتخاب می‌کرد؟

اما  وزیر خارجۀ ترامپ: مارکو روبیو؛ سیاستمدار نومحافظه‌کار کوبایی‌تبار که چندان با آن دولتِ انزواگرا که انتظار می‌رفت ترامپ بچیند، جور درنمی‌آید، زیرا روبیو مانند نئوکان‌ها معتقد است آمریکا باید در جهان مداخله کند. روبیو منتقد سرسخت اوباما و بایدن بود؛ چه در سیاست داخلی و چه خارجی. از نظر او، اوباما مقصر وضعیت سوریه بود، زیرا در سرنگونی اسد تعلل کرد. او اوباما را به دلیل گشایش‌هایی که برای کوبای کمونیست انجام داده بود سخت ملامت می‌کرد

اجازه دهید در مورد روبیو هم بسنده کنم به دیدگاه‌هایش دربارۀ اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران. بعید است فرق چندانی میان روبیو و هگست باشد. بهتر است زیاد راه دور نروم و همین ماه‌های اخیر را یادآوری کنم. پس از حملۀ موشکی ایران به اسرائیل، روبیو از اسرائیل خواست با قدرت به این حملات پاسخ دهد. او در بیانیه‌اش گفت اسرائیل حق دارد به گونه‌ای نامتناسب به این تهدید پاسخ دهد ــ در اینجا تعبیر «نامتناسب» مفهوم کلیدی است. او در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «اسرائیل باید همان‌گونه به ایران پاسخ دهد که اگر کشوری ۱۸۰ موشک به سمت ما شلیک کند، آمریکا پاسخ می‌دهد.» نظر او دربارۀ درگیری با حزب‌الله هم همین‌قدر بی‌مماشات است. روبیو به سخره می‌گفت بایدن با ایران مانند «دیپلمات‌های بلژیکی در سازمان ملل» رفتار می‌کند. نتیجۀ روشنی که از دیدگاه‌های روبیو می‌توان گرفت این است که او در مقام وزیر خارجۀ آمریکا نه تنها جلوی دست دولت اسرائیل را نمی‌گیرد، بلکه پشتیبانی بی‌پروا هم خواهد بود

هشت نُه ماه پیش نوشتم نتانیاهو جنگ را ادامه می‌دهد تا ترامپ را به کاخ سفید برگرداند، زیرا این جنگ در هر حال باعث ریزشی دوـ‌سه‌درصدی در رأی هریس می‌شد (و همین کمک بزرگی به ترامپ بود). البته نه فقط نتانیاهو،  بلکه طبق نظرسنجی‌ها قریب هفتاد درصد اسرائیلی‌ها طرفدار ترامپ‌اند. حال با این ترکیب دولت او، تصور گشایش در مذاکره با آمریکا متوهمانه به نظر می‌رسد، در حالی که از دیگر سو، بده‌بستانی هم میان پوتین و ترامپ سر اوکراین در راه است که بازندۀ آن نیز احتمالاً ایران است


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 10:15


📚 به مناسبت هفته کتاب

📙«ده کتاب تأثیرگذار در زندگی‌ِ استاد ملکیان»



     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 10:14




هشدار مهم عصمت اینونو به رضاشاه!
✍️
علی مرادی مراغه ای


شش ماه قبل از اشغال ایران توسط متفقین، عصمت اینونو رئیس‌جمهور ترکیه از طریق اسفندیار سپهبدی سفیر ایران در ترکیه، نامه ای به رضاشاه نوشته اطلاع میدهد که متفقین بدلایل مختلفی حتما به ایران حمله خواهند کرد لذا هر چه زودتر آلمانی ها را از ایران بیرون کرده با متفقین وارد مذاکره و قرارداد بشوید تا کشورتان اشغال نشود.
عصمت اینونو حتی مینویسد که رضاشاه به من وکالت رسمی بدهد و من تضمین میدهم که این کار را من انجام بدهم.

سالها پیش، من راجع به این نامه مهم اینونو در منابع ترکیه خوانده بودم و منبع یادم نمانده و در منابع ایرانی مدام دنبال آن می گشتم و نمی توانستم این نامه را پیدا کنم، خوشبختانه، ردّ آنرا در این فایل تصویری دکتر فریدون هویدا پیدا کردم، او در اینجا توضیح می دهد که آنرا پیدا کرده و دیده است!

عجیب است که نامه ای به این مهمی که در آن زمان از ترکیه به تهران تلگراف گردیده، مقامات ایرانی بخاطر ترس از خشم رضاشاه که همچنان چشم به پیروزی آلمان دوخته بوده، اصلا جرات نمی کنند آنرا به رضاشاه نشان دهند و در نتیجه، معاون وقتِ وزیر امور خارجه ایران در زیر این نامه دستور داده که بایگانی گردد!.

بعدها که فریدون هویدا (برادر امیرعباس) وزیر خارجه می گردد این نامه را پیگیری کرده و پیدا می کند، چون اسفندیار سپهبدی سفیر وقت ایران در ترکیه که شوهر خواهر هویدا بوده و از این نامه مطلع بوده قبلا به فریدون هویدا گفته بوده که عصمت اینونو چنین نامه ای را نوشته است!

شوربختی در اینست که، کسی جرات نمی کرد به رضاشاه نزدیک شود و سخنی بگوید که خلاف میل دیکتاتور باشد!

امیر احمدی اولین سپهبد ایران می نویسد که در مرداد ۱۳۲۰ یعنی کمتر از یک ماه قبل از حمله متفقین، ارتش مانوری در تپه های ازگل در حضور رضاشاه برگزار کرده و رضاشاه نیز چادر مخصوصی در آنجا برافراشته بود و هر کدام از امرای ارتش برای خوشایند او از رشادت ارتش ایران می گفتند و او نیز از شادی قاه قاه میخندید! یک تلفنگرامی از گروهان اول دانشکده افسری رسید و شاه بی نهایت خوشحال شد و آنرا به من نشان داد و در تلفنگرام فرمانده نوشته بود:
«با چابکی و رشادت تمام گردنه قوچی را گرفتیم. اگر قشون سلم و تور هم به میدان ما بیاید، شکست خواهد خورد، منتظر امر اعلیحضرت بزرگ ارتشتاران فرمانده هستیم که هر جا را امر کند فتح می کنیم.
شاه گفت: قشون من عالی ترین قشونی است که امروز در دنیا می توان نشان داد و این ادعا که فرمانده گروهان اول کرده درست است...»
(خاطرات نخستین سپهبد ایران احمد امیراحمدی...ص۴۱۴)
و ما البته می دانیم که آن قشون، سه روز بیشتر نتوانست در مقابل متفقین مقاومت کند!

خطر متفقین را یکبار دیگر ساعد مراغه ای سفیر ایران در مسکو گزارش کرده بوده اما دیکتاتور وقعی ننهاده و خشمگین شده بود!
مؤدب نفیسی در آن  زمان پیشکار ولیعهد و تنها کسی بوده که رضاشاه او را «آقا» خطابش می‌کرد، شمس‌الدین جزایری داماد او می نویسد آقای اسمیت (معاون اداره دخانیات) تقریباً یک ماه قبل از اشغال ایران دو دفعه مرا سوار ماشین اش کرد تا شمیران وسط راه و هی به من می‌گفت که «آقا، اگر کسی هست که با دربار ارتباط دارد به رضاشاه بگوید که این مرتبه مسئله جدی است، متفقین احتیاج دارند به راه‌آهن ایران. باید به روسیه کمک بشود و اگر رضاشاه این راه‌آهن را به اختیار نگذارد راه‌آهن را به اجبار خواهند گرفت.»
شمس‌الدین جزایری می گوید من با همسرم صحبت کردم. گفت «والّا، گمان نمی‌کنم کسی جرأت بکند با رضاشاه حرف بزند».
سرانجام وقتی به مودب نفیسی می گویند که به رضاشاه اطلاع دهد، او جواب می دهد:
«بله، این مطلب خیلی اساسی است و جدی، ولی من جرأت نمی‌کنم با رضاشاه صحبت بکنم.»

احتمال حمله متفقین را به ابراهیم قوام الملک شیرازی هم گفته بودند اما او نیز ترسیده بود که با رضاشاه در میان بگذارد و بعدها هم اشرف پهلوی، همه‌اش وقتی که از پسر قوام شیرازی طلاق گرفت می‌گفت:
«این [مرد] خیانت کرده. چون این مسئله را به او گفته بودند و نیامده به پدر بگوید»!.
(مصاحبه جزایری با پروژه تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه هاروارد، نوار اول، ۱۲ مهر ۱۳۶۳، حبیب لاجوردی)

آیا اگر دیکتاتور، گوشی شنوا داشت ایران به آن شکل تحقیرآمیز اشغال می گردید؟! آیا تاریخ آینده ایران متفاوت نمی شد؟! 
اما دیکتاتور همه عقلا را حذف کرده و هیچکدام از آن مردان استخوانداری که در دامن مشروطیت پرورش یافته و در اوایل سلطنت بدورش بودند در اواخر سلطنتش، حذف شده و دورِ دیکتاتور را متملقین گرفته و حسابی از عقلانیت تهی گشته بود.
همیشه در چنین مواقعی است که بلا بر سر کشور نازل می گردد...!


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 10:13


🔹🔹🔹

پیدا کنید فیلترشکن‌فروش را
📝روزنامه هم میهن


هرچه به زمان رفع فیلترینگ نزدیک‏تر می‌‏شویم، ابعاد فساد خوابیده پشت این سیاست و زیان‌‏های ناشی از آن بیشتر آشکار می‌‏شود و مخالفان نیز چهره واقعی خود را آشکارتر می‌‏کنند و بدون اینکه حتی یک استدلال کوچک در دفاع از این سیاست نابخردانه ارائه کنند، همچنان بر مخالفت با رفع آن تاکید دارند.

🔹مطالعه اقتصاد فیلترینگ نشان می‌‏دهد که ۸۷درصد از جمعیت بالای ۱۸سال کشور، کاربر شبکه‌‏های اجتماعی هستند. ۱۶درصد آنان از فیلترشکن استفاده نمی‌‏کنند. ۵۴درصد از فیلترشکن رایگان استفاده می‌‏کنند. ۳۰درصد بقیه برای استفاده از فیلترشکن پول می‌‏دهند. این ۳۰درصد رقم وحشتناکی است. حدود ۱۸میلیون نفر می‌‏شود. آنان ماهانه از چند ده‌‏هزار تومان تا بالای ۵۰۰هزار تومان برای این کار هزینه می‌‏کنند. هزینه آنان در سال گذشته ۴۵همت(۴۵هزار میلیارد تومان) تخمین زده شده است.

🔹به طور میانگین، برای هر کاربر ماهانه ۶۹هزارتومان است که نسبت به پیمایش قبلی ۴۰درصد افزایش داشته است. این در حالی است که درآمد عملیاتی شرکت ارتباطات زیرساخت (به‌‏عنوان اصلی‌‏ترین متولی زیرساخت‌‏های ارتباطی و مخابراتی کشور) در سال۱۴۰۲، فقط 6/3همت بود. این به معنای سقوط سیاستگذاری است. پولی که می‌‏توان از مردم گرفت و‏ خرج زیرساخت‌‏های لازم برای توسعه کرد به جیب تجارت خلاف و فساد ریخته می‌‏شود و طبعاً بخشی هم صرف تامین مخالفت با رفع فیلترینگ می‌‏گردد.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

18 Nov, 10:13


🌜🌜🌜

💠 آنچه برای توسعه کشور لازم است!
دکتر حعفر محمدی


چرا برخی کشورها توسعه می یابند و برخی دیگر درجا می زنند یا حتی عقبگرد می کنند؟

🔻قطعاً توسعه یک امر اتفاقی نیست، بلکه لوازمی دارد که با وجود آنها توسعه میسر بوده و بی آنها، محال است. در این نوشتار، 6 اصل لازمه توسعه جوامع را آورده ام ، هر چند که ادعایی برای کامل بودن این فهرست ندارم ولی بر این باورم که آنچه در پی می آید، شش ضلعی حداقلی توسعه است که بدون آنها، توسعه ای در کار نخواهد بود.

🔻 هر کدام از این موارد را نیز می توان مستقلاً مورد بررسی قرار داد و مصداق و عدد و رقم برایشان آورد ولی در این نوشتار، صرفاً کلیات را مطرح می کنم.

1️⃣مدیریت علمی
حرف اول را در دنیای امروز علم می زند. وقتی پذیرفته ایم برای مربیگری یک تیم فوتبال، به دانش روز فوتبال نیاز است یا برای درمان یک سرماخوردگی ساده باید سراغ دانش پزشکی رفت یا نگهداری از ماهیان داخل آکواریوم دانش خاص خود را می طلبد، چگونه می توان برای اداره یک کشور، بی نیاز از علم و مدیریت علمی بود؟!

لازمه بهره مندی از مدیریت علمی نیز این است که اولاً حکومتگران به مدیریت علمی  و اصل تخصص حکمرانی باور داشته باشند و ثانیاً از مدیران دانش گرا برای اداره کشور بهره بگیرند.
کشوری که مدیریت علمی نداشته باشد، ناچار باید درگیر آزمون و خطا شود یا چیزهای دیگری را جایگزین علم نماید، مانند شعارگرایی، هیجان های کاذب و مرید پروری؛ بدیهی است که با این جایگزین ها نمی توان روی توسعه را دید.

2️⃣ تطابق
"تطابق خواست های مردم و سیاست های حکومت"، نکته کلیدی در موفقیت جوامع است.

تطابق، دایره بسیار وسیعی را شامل می شود. از طرز لباس پوشیدن تا سیاست خارجی.مردم باید خودشان را در حکومتگران و کارهای آنان شریک ببینند. اگر در جامعه ای باورهای غالب، سبک زندگی، معیشت، موسیقی، سفر، لباس و تفریحاتِ عموم مردم به گونه ای باشد ولی حکومتگران جور دیگری دیکته کنند ، آن جامعه فاقد تطابق است. مثال ساده "عدم تطابق" این است که اکثر مردم در خانه ها و خودروهای شان، نوع خاصی از موسیقی را گوش می کنند که در تلویزیون ملی شان، ممنوع است یا مردم کشوری درباره نوع روابط خارجی، یک رأی داشته باشند ولی حکومتگران خلاف آن عمل کنند.
نتیجه عدم تطابق، "اصطکاک" است و نتیجه اصطکاک نیز، کندی حرکت، بالا رفتن تب و نهایتاً آتش سوزی است.

3️⃣ اعتماد
"اعتماد" نیز از لوازم پایداری و توسعه جوامع است: اعتماد مردم به یکدیگر، اعتماد مردم به حکومت و حاکمان و اعتماد حکومتگران به مردم. مهمترین عامل ایجاد اعتماد عمومی عملکرد خود حاکمیت در حکمرانی است که با ایجاد ساختارها و سیاست های واقع گرایانه و عمل به آنها میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد .
وقتی اعتماد نباشد، "بدبینی" جای آن را پر می کند. در جامعه بدبین، همکاری شکل نمی گیرد و جامعه بدون همکاری رشد نمی کند.
در چنین جامعه ای، شایعه، جای خبر را می گیرد و هر اتهامی اعم از روا یا ناروا به ویژه علیه شخصیتها و حکومتگران، باور پذیر می شود و گسترش می یابد و بی اعتمادی را تشدید می کند.

4️⃣ امید
لازمه دیگر توسعه جوامع، وجود "امید" در جامعه است. جامعه خالی از امید، مُرده متحرک است و از مرده نمی توان انتظار امید داشت.

مردم باید به فردای خود و فرزندان شان امیدوار باشند که اگر نباشند،کارهایشان معطوف به آینده نخواهد بود بلکه همه درگیر امروز و نان امشب شان هستند.جامعه ناامید، میدان جنگ عمومی برای بقا خواهد شد و تمام توان افراد جامعه، صرف دست اندازی به دیگران و دفاع از خود در برابر حملات آنها می شود.در چنین جامعه ای، مهاجرت اپیدمی می شود و هر که بتواند خود و نسل اش را نجات دهد، از کشور خارج می شود.

5️⃣ مشارکت
"مشارکت در اداره امور کشور" نیز از لوازم اصلی توسعه پایدار است. مردم باید خود را در تصمیم گیری ها و اداره امور کشور، سهیم و مؤثر بدانند و این مشارکت را با تمام وجود حس کنند.
مردم باید یقین داشته باشند که اگر نظری دارند، می توانند آن را در قالب های مدنی مانند احزابی که خودشان تشکیل می دهند، پیگیری کنند و در نهایت، آنچه امروز در ذهن شان می گذرد را بتوانند با دیگران به اشتراک بگذارند و در زمانی معقول در کشورشان، عملیاتی کنند نه این که آراء و دیدگاه های مردم، در حکم آرزوهای محال باشد.
فقدان مشارکت، به انزوا و بی تفاوتی مردم می انجامد و کشوری که مردمانش منزوی و بی تفاوت باشند، هرگز روی توسعه نخواهد دید.

6️⃣شفافیت
"شفافیت" نیز از لوازم دائمی یک جامعه بالنده و توسعه گراست. جریان آزاد اطلاعات، دسترسی عمومی و آسان به اطلاعات و پاسخگویی قابل راستی آزمایی، بسترهای اجتناب ناپذیر شفافیت هستند.جامعه غیرشفاف، مانند خودرویی است که شیشه های آن گل آلود و کدر شده اند؛ سرنوشت این خودرو، حادثه و واژگونی است.


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

16 Nov, 07:08


🌹«رفتم و بار سفر بستم»

🎤بازخوانی: مصطفی مداحی
🪕آهنگ: علی تجویدی
شعر: نواب صفا

               🌜🌜🌜🌜🌜🌜

رفتم رفتم
رفتم و بار سفر بستم
با تو هستم هر کجا هستم
از عشق تو جاودان ماند ترانه‌ی من
با یاد تو زنده‌ام عشقت بهانه‌ی من
پیدا شو چو ماه نو گاهی به خانه‌ی من
تاری زد گل از رُخَت در آشیانه‌ی من
رفتم و بار سفر بستم
با تو هستم هر کجا هستم
آهم را می‌شنیدی
به حال زارم می‌رسیدی
نازت را می‌خریدم
تو ناز من را می‌کشیدی
به خدا که تو از نظرم نروی
چو روم ز بَرَت ز برم نروی
رفتم و بار سفر بستم
با تو هستم هر کجا هستم
اگر مراد ما درآید چه شود
شب فراق ما سرآید چه شود
به خدا کس ز حال من خبر نشد
که به جز غم نصیبم از سفر نشد
نروی یک نفس ز پیش چشم من
که به چشمم به جز تو جلوه‌گر نشد
رفتم و بار سفر بستم...


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

16 Nov, 07:08


🔶تا چراگاه کلاغان...

باز غفلت زد شبیخونی دگر در خوابمان
مرگ را نوشید بر دست پدر، سهرابمان


سایه‏ هول است و قید از ما نمی‌گیرد ز پای
تا دهان گورها، در خود، نگیرد قابمان


ماهیان تشنه را بلعید ماهیخوار و... باز
سوی مسلخ می‏‌برد، با وعده‏ تالابمان


کشتی نوح است، می‌گویند و بر موج فریب
می‌کشاند ناخدا، تا ورطه‏ گردابمان


معجزی روشن، چو ماه نخشب آوردیم و... هیچ
نیست فرجامی به پایان، جز خم تیزابمان


می‏‌فریبند این رسن‌کاران، به نام مهر و ماه
روز با پیه‌سوز و شب با کرمک شبتابمان


در سرابستان، به جرم تشنگی، می‌افکند
در همان جایی که نی افکند عرب، غرقابمان


تنگ‌چشمی بین که حاتم‌شهرگان حتی کفی
نان نمی‌بخشند تا از رخ نریزند آبمان


بر نمی‌تابد شراری خرد را خشم زئوس
تا چراگاه کلاغان می‌کند پرتابمان!

  علیرضا طبایی  


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

16 Nov, 06:58


🧩🧩🧩

🌲جامعه‌ شمشادی!

امیر ناظمی


«جامعه‌ شمشادی» یعنی جامعه‌ای که از قدبلندها خوشش نمی‌آید و تنوع را دوست ندارد؛ و متاسفانه جامعه‌ ما یک جامعه‌ شمشادی است!

«جامعه‌ شمشادی» همان جامعه‌ای است که هر روز باغبانانی قیچی به دست آماده‌اند تا گیاهان قد بلندتر را کوتاه کنند؛ یعنی ردیفی از گیاهان مشابه هم، گیاهانی بدون هیچ تنوعی! همه یکرنگ و یکدست.

این همان پیش‌فرضی است که مفهوم «وحدت» را در ذهن برخی از افراد شکل داده است. در ذهن آنان وحدت یعنی یکدست کردن و یک‌شکل کردن ردیفی از گیاهان در یک قامت و در یک شکل، به فرمان قیچی!

🔰ویژگی‌های جامعه‌ شمشادی

"جامعه‌ شمشادی" از بعضی جنبه‌ها مشابه با مفاهیمی است که پیش‌تر نیز طرح شده است؛ و برخی نیز خاص این مفهوم است:

🔹"جامعه‌ کلنگی": کاتوزیان از تمثیل ساختمان‌ها استفاده می‌کند؛ ساختمان‌های ایرانی نوسازی و بازسازی نمی‌شوند؛ بلکه به اتهام کلنگی بودن ویران می‌شوند تا خانه‌ای نو بر آنها بنا شود. عمر کوتاه ساختمان‌ها در ایران باعث شده او از این تمثیل استفاده کند و ایران را "جامعه‌ کلنگی" بنامد؛ یعنی جامعه‌ای که بسیاری از جنبه‌های آن همواره در این خطر است که هوی و هوس کوتاه‌مدت جامعه با کلنگ به جانش بیافتد". به این ترتیب است که هیچگاه انباشت سرمایه اتفاق نمی‌افتد. شمشاد برخلاف درخت گردویی که سال‌ها باید منتظر محصولش ماند، کوتاه‌مدت است.

🔹 "شوق ویرانگری": نراقی در کتاب "پی‌نکته‌هایی بر جامعه‌شناسی خودمانی" می‌گوید: "این یک واقعیت است که تخریب برای خودش یک شوق، یک جاذبه و یک شیفتگی مخصوص ایجاد می‌کند که فقط با خویشتن‌داری و تامل در عواقب آن می‌شود از خیرش گذشت [...] می‌بینیم، مدیریت تازه به دوران رسیده و جدید [..... دوست دارد] خودش همه‌ کارها را از نو آغاز کند که ضمن لذت بردن از تخریب و منهدم کردن فرد یا گروه قبلی، به خیال خود طرحی نو درافکند»! شمشمادها همیشه منتظر طرح نویی هستند که از فردا هم قابلیت اجرا داشته باشد.

🔹 یکدست کردن جامعه: شمشادها یک رنگ و یکدست هستند. زیبایی شمشمادی از یکدست بودن می‌آید؛ اما زیبایی باغچه‌ متنوع از گل‌های مختلف، از تنوع می‌آید. چشم‌اندازِ "قیچی شمشاد" آن است که هر روز اندازه را تعیین کند و باغبان با اندکی صبر بتواند طرح مورد نظرش را آن‌گونه که می‌پسندد اجرا نماید. سیمرغ اما وحدتش از پرندگان متنوع و هم‌دل زاییده می‌شود.

🔰پیامدهای «جامعه‌ شمشادی»

در «جامعه‌ شمشادی» تنها به شرط همرنگ و هم‌اندازه‌ دیگران بودن است که بقا امکان‌پذیر می‌شود. وقتی شرکت‌های قدبلند باید حذف شوند، وقتی حتی افراد نباید بیش از حد مشخصی شناخته‌شده یا محبوب شوند، یعنی ما با "جامعه‌ شمشادی" روبه‌رو هستیم؛ یعنی در این جامعه انباشت سرمایه اتفاق نمی‌افتد و این یعنی اندازه‌ ملی ما کوتاه می‌ماند!

در جامعه‌ شمشادی نوآوری هم سخت است. وقتی رنگت یکدست با ردیف شمشادها نباشد، یا برگ‌ات هم‌شکل با آن ردیف سبز و یکدست، محکوم به کنده شدن هستی. نوآوری یعنی تفاوت و تمایز با شیوه‌ پیشین و مدافعان وضع موجود همواره در برابر هر تنوعی هراس می‌یابند.

هر یک از ما جزیی از جامعه‌ شمشادی هست. هر یک از مایی که از تنوع بیزار است، هر یک از مایی که دوست ندارد نظر مخالف بشنود، استادی که شاگرد توانمندتر از خود را تحمل نمی‌کند، مدیری که از ترس جانشینی، زیردست حرفه‌ای‌اش را با قیچی می‌برد، پدر و مادری که محبت را از فرزندی که متفاوت از آن‌ها فکر می‌کند، دریغ می‌کنند؛ همه‌ این‌ها نمونه‌هایی از «جامعه‌ شمشادی» است.

اما رویای ما رسیدن به سیمرغ متنوع است. پرواز دسته‌جمعی پرندگان متنوع و رنگارنگ، ما را سیمرغ خواهد کرد! ما را به پرواز درخواهد آورد.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

16 Nov, 06:51


🔎سکانسی از فیلم:
«محاکمه در نورنبرگ»
ساخته استنلی کریمر ۱۹۶۱


🔶این فیلم در مورد محاکمه برخی از قاضی های دوران آلمان نازی در دادگاه بین المللی در نورنبرگ ساخته شده است


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 11:45


❤️«لیلا خانم»
(موسیقی محلی خراسانی)

🪕 گروه موسیقی محلی «فردای جام»
🎤خواننده: امیرحسام لعل‌پور

🪕🌜🌜🌜🌜🌜🌜🪕

بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم


شوق است در جدایی و جور است در نظر
هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم


روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست
بازآ که روی در قدمانت بگستریم


ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم


گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم


ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب
در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم


نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب
نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم


از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم


ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس
آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم


سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند
چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم

#سعدی


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 11:04


🌼آرزوی نقش بر آب

سروده و خوانش:
            #حمید_مصدق
♬ پالایش و تنظیم: شهروز


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 11:00


🔎سخنان رضا سیدحسینی نویسنده و مترجم برجسته ایرانی در مورد فریدون مشیری در شب فریدون مشیری از مجموعه شب‌های بخارا


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:55


🌜🌜🌜

💢من از #جنگ میترسم
عرفان نظر آهاری


من از جنگ میترسم ..!
چون جنگ سواد ندارد !
چون شناسنامهٔ آدم ها را نمیخواند !
دفتر مشق بچه ها را نمیخواند !
قبالهٔ ازدواج نو عروسان را نمیخواند !
مدرک دانشگاهی تحصیل‌ کردگان را نمیخواند !

من از جنگ می‌ترسم !
چون جنگ کور است !
جوانی پسران را نمیبیند ..!
زیبایی دخترکان را نمیبیند ..!
فردای کودکان را نمیبیند ..!
آرزوهای انسان را نمیبیند ...
رؤیاها و دلتنگی‌ها و حسرت‌ها
را نمی‌بیند !


من از جنگ می‌ترسم ..!
چون جنگ ادب ندارد ..!
پایش را می‌گذارد روی خانه‌ها ..
روی شهرها، روی آدم‌ها، روی قلب‌ها .‌.
و عشق‌ها و تمناها ...

روی تأسیسات اقتصادی ..
که با خون دل سال‌ها ساخته شده‌اند ..!

من از جنگ می‌ترسم ..!
چون آشنا و غریب سرش نمی‌شود !
خوب و بد سرش نمی‌شود ..!
دیندار و بی‌دین نمیشناسد !
پیر و جوان نمیشناسد !
باسواد و بی‌سواد نمیشناسد !
فقیر و غنی نمیشناسد !
تر و خشک را نمی‌شناسد !
پایش به هر جا که برسد ..
همه را می‌سوزاند ..!

من از جنگ می‌ترسم ..!
چون هر لباسی بپوشد، هر نقابی بزند،
هر شعاری بدهد، باز هم جنگ است ..
و جنگ را از هر طرف که بنویسی
گنج نخواهد شد ..
رنج خواهد شد ..!

من از جنگ می‌ترسم ..!
کاش میتوانستم کودکان را ..
تا تمام شدن جنگ‌ها ..
درقلبم پنهان کنم ..!
‌ ‍‌‍‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‍‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‎‍‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‎‌‍‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‍‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‎‍‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‍‎‌‍‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‍‌‌‌‎‌‌‍‌

🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:51


🔹🔹🔹

💠مثنوی
سروده :احمد عزتی پرور


نیم شبی خواب زچشمم گریخت               
خونِ دلم آب شد، از دیده ریخت.


حسِ غریبی به تنم دست داد؛                    
غُربتِ عالَم به دلم پا نهاد.


دیده به اطرافِ خود انداختم،                     
رنگِ رُخ از وحشتِ غم باختم.


جز شبحِ شومِ شبانه نبود؛
جان، تُهی از مِهرِ هرآن‌کس که بود.


سایه‌ی سرما، به سَرم پر گشود؛
جغدِ جنون، روی زبانم غُنود.


از همه، یک‌باره گریزان شدم،
با جگر سوخته، ویران شدم.


با خودِ خویشم به سخن آمدم،
بی‌همه، یک‌باره به«من»آمدم.


با دلِ خود بزمکی آراستم،
بابتِ هستی، نظرش خواستم.


گفت که: سازنده‌ی هستی، تویی؛
عاملِ هشیاری و مستی تویی.


گفتمش: اما چه کنم با جهان؟
تازش و تندی و غمِ این و آن؟


زندگی‌ام یک‌سره شرمندگی است،                                    
حاصل ايام، سرافكندگي است.


كاش جهان شكل دگر می‌گرفت،               
جاي همه عيب، هنر می‌گرفت.


اين‌همه رنج از چه سبب داده‌اند،                             
خاصه به آنان كه بس آزاده‌اند؟


عاشقی از عمقِ دلم سر کشید؛
از قفسِ جان، به زبان، پر کشید.


جغدِ جنون را به کناری پراند؛
نغمه‌گری کرد و خِرَد، پیش خواند.


گفت که: از ما چه بَدی دیده‌ای؟
سخت به نومیدی چسبیده‌ای.


عطرِ زبان را به روان برفشان!
نورِ درون را به جهان گستران!


ما به امید و به خوشی خوانده‌ایم،
یک‌سره از مِهر سخن رانده‌ایم


معرفت‌آموزِ کسان بوده‌ایم؛
راه به آزادی بنموده‌ایم.


گیتیِ زیباتر از این می‌توان
ساخت، اگرجهل نگيرد عنان.


گفتمش: ای عاشقِ دیرین من!
ای که تویی لیلی و شیرینِ من!


رازگشایی مکن از کارِ من!                       
پرده مینداز ز گفتارِ من!


عشق، پیِ دانش و تفسیر نیست؛                   
خوابِ جنون، قابلِ تعبیر نیست.


گفت: خِرَد پایه‌ی عشق است و بس؛
بی‌گُلِ اندیشه، هوس، خار و خس.


خوابِ خردمند خوش است و شگرف،
یک‌سره تعبیرِ لطیف است و ژرف.


عشق بیاموز خردمندوار!
تا که جهان با تو شود سازگار.


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:43


🌹مهربانی را می‌توان یکی از زیباترین صفات آفریدگان خداوند دانست.
حیوانات این گونه به هم مهر و محبت دارند اما انسانها این گونه همدیگر را کشتار می کنند
اغراق نیست اگر بگوییم جهان با وجود محبت و مهربانی قطعا به جای زیباتری برای زندگی تبدیل می‌شود.

از محبت تلخ‌ها شیرین شود
وز محبت مس‌ها زرین شود

ازمحبت دُردها صافی شود
وز محبت دَردها شافی شود

از محبت خارها گل می‌شود
وز محبت سرکه‌ها مل می‌شود



      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:43


🌹لعنت بر جنگ و جنگ طلبان :

مهم نیست این سرباز روسی باشد  اکراینی ، امریکایی ، افغانی ، ایرانی  سوری ، ترکی یا....
مهم چشمان نگران و گریان اوست سیاست هایی او را به این جا کشانده که خود و خانواده نقشی در ان نداشته اند



      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:32


🔹🔹🔹

💢نهادهای غارتگر
 ✍️ عبدالحسین ساسان


"نهاد غارتگری" را باید علت تمام مشکلات اقتصادی جامعه امروز دانست که همه افراد جامعه را درگیر خود کرده است. نهاد در فارسی ترجمه واژهinstitution است که گاهی برای سازمان‌ها نیز استفاده می‌شود. مانند اینکه از برخی از سازمان‌ها با عنوان "نهاد دولتی" و یا "نهاد حکومتی" یاد می‌کنیم. اما باید میان آن دو تفکیک قائل شد و نهاد را در سه واژه "پندار"،"گفتار" و "کردار" خلاصه کرد. اکنون با این تعریف "غارتگری" را می‌توان یک نهاد قدیمی دانست که در اقتصاد هر جامعه‌ای بی‌نهایت نقش فعال و جدی داشته است.
 
🔶غارتگری عیاران
غارتگری "عیاران" را می‌توان یکی از این اشکال تمدن یافته دانست. مانند کاری که برادران لیث می‌کردند. آنها با غارت کاروان‌ها و دادن پول این غارتگری، به فقرا و مستمندان، سعی داشتند تا فقر را ریشکن کنند و عدالت را برقرار سازند. این اتفاق نه تنها هرگز رخ‌نداد؛ بلکه با ناامن شدن جاده‌های سیستان، کاروان‌ها نیز دیگر از آنجا عبور نکردند و اقتصاد آن منطقه فلج شد.
 
🔶غارتگری ضرابخانه‌ای
شیوه دیگری از غارتگری، "ضرابخانه‌ای" بود. در فرایند تکامل جامعه به علت سنگینی سکه، مردم آن را تحویل دولت‌ها می‌دادند و در مقابل کاغذی را که معادل آن میزان سکه طلا در آن درج شده بود، دریافت می‌کردند. در این زمان دولت‌ها از فرصت استفاده کردند و با اضافه کردن سایر آلیاژه‌ها مانند مس و برنز به جای طلا به سکه‌هایشان این شیوه از غارتگری را آغاز کردند که باعث سقوط بسیاری از حکومت‌ها در ایران از جمله ساسانیان شد. آنقدر به سکه‌هایشان به جای طلا آلیاژهای گوناگون اضافه کردند که از ارزش و اعتبار سکه‌هایشان کاسته و مردم به سراغ سکه‌های ضرب شده در سایر کشور‌ها رفتند.
 
🔶غارتگری مصادره‌ای
سپاهیان مغول در هنگام حمله به شهرها، اموال مردم آن شهر را غارت و مصادره می‌کردند. پس "مصادره" نیز نوعی غارتگری است. پسران چنگیز قانونی به نام "یاسا" نوشتند که چگونه؟ ازچه کسانی؟ و چرا غارت کنیم؟. "یاسا" پدیده خیلی عجیبی بود! طبق این قانون مجازات فردی که مغولی را کشته است، اعدام بود؛ اما اگر یک مغول یک چینی را می‌کشت، خون‌بهای آن یک الاغ بود. پس از سلطان‌محمد خدابنده، پسر ۱۳ ساله او بنام "ابوسعیدبهادرخان" به سلطنت رسید و در اولین اقدام فضل‌الله‌همدانی، دانشمند بزرگ، مورخ، مدبر و سیاستمدار را به ظن اینکه پدرش را به مسموم کرده، کشت. ابوسعید، امیری داشت بنام "امیرچوپان"! که به استناد "یاسا" داستانی را جعل می‌کرد. طبق آن داستان اموال یکی از کنیزان پدرش به‌نام "نازخاتون" که دختر ثروتمند یکی از اسیران پدرش بود، مصادره؛ و به امیرچوپان رسیده است. از این رو "امیرچوپان" با همکاری "قاضی‌القضات همدانی" شروع به مصادره املاک خوب ایران به‌نام نازخاتون می‌کند. هرجا مزرعه‌ای آباد بود می‌گفت این "ملک نازخاتون" است و به نفع خودش مصادره می‌کرد. کار به جایی رسید که زمین‌های کرمانشاه، همدان، خرقان و قزوین که هر مترش 3هزار دینار بود وقتی انگ نازخاتون می‌خورد می‌شد 3 دینار. این نازخاتون در دوره‌ای دیگر نامش به "طاغوتی" تغییر کرد. هرچند خواستند به‌نام طاغوتی مصادره کردند.
 
🔶غارتگری چاپخانه‌ای
خطرناک‌ترین نوع غارتگری، غارتگری "نرم" یا "چاپخانه‌ای" است که در مقابل ضرابخانه‌ای قرار می گیرد. در این نوع غارتگری، نه آلیاژ سکه‌‌ها تغییر می‌کند؛ نه مالی مصادره می‌شود؛ همه چیز سرجای خود است. اما مدام پول چاپ می‌شود و ارزش پولی که دست مردم است کاهش می یابد. دلیل مشکلات اقتصادی کشور ما همین نوع از غارتگری است. دولت هشتم و نهم ۸ برابر پول چاپ کردند و دولت یازدهم و دوازدهم که قرار بود پول چاپ نکند 3 برابر پول چاپ کرد.
فرض کنید در یک سلف‌سرویس برای ۳۰ هزار نفر غذا آماده کنند و یک برگه هم به افراد بدهند که طبق آن غذا دریافت کنند.اما یک نفر می‌آید و آن برگه‌ها را تکثیر کند و به اطرافیانش می دهد؛ چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ غذا داخل بشقاب آن سلف سرویس کمتر، کوچک و کوچک‌تر می شود. در کشور ماهم این اتفاق افتاده است؛ به جای کنترل هزینه‌ها مدام اسکناس چاپ کرده اند و باعث کاهش ارزش پول کشور شده‌اند.
منبع: هفته نامه نوسان


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:32


 
🌹#داغ_تنهایی

شعر :رهی معیری
🎤خواننده :فایزه رفیع زارع
🎻آهنگ :جواد شاهی
 
              🌜🌜🌜🌜🌜🌜🌜

آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم
بی‌تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم


سردمهری بین که کس بر آتشم آبی نزد
گرچه همچون برق از گرمی سراپا سوختم


سوختم اما نه چون شمع طرب در بین جمع
لاله‌ام کز داغ تنهایی به صحرا سوختم


همچو آن شمعی که افروزند پیش آفتاب
سوختم در پیش مه‌رویان و بی‌جا سوختم


سوختم از آتش دل در میان موج اشک
شوربختی بین که در آغوش دریا سوختم


شمع و گل هم هرکدام از شعله‌ای در آتشند
در میان پاکبازان من نه تنها سوختم


جان پاک من رهی خورشید عالم‌تاب بود
رفتم و از ماتم خود عالمی را سوختم


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:23


🔹🔹🔹

💢معنای زندگی برای من
دکتر مصطفی ملکیان


من به این جمله عیسی ایمان دارم که حقیقت تو را نجات خواهد داد. انسان نه با دروغ و توهم و فریب، که فقط با حقیقت نجات می‌یابد.

ما امروزه واقعا کسی که حرف‌مان را بشنود نداریم. ما نیاز داریم که بیشتر حرف‌مان شنیده شود؛ ولی آقایان فکر می‌کنند ما باید فقط حرف‌شنو باشیم. ما باید با تمام وجود و با حضور قلب می‌نشستیم پای حرف مردم.

اگر دو چیز در زندگی‌ام نباشد، زندگی دیگر برایم معنا ندارد: در درجه اول باید بتوانم درد و رنجی را کاهش دهم و در درجه دوم اگر حقیقتی به ذهنم رسید، آن را به‌گفته خودم و به‌دست خودم با دیگران در میان بگذارم و به قول شما جوانان شیر share کنم. تنها دل‌خوشی من در زندگی این دو موضوع است و چیز دیگری سراغ ندارم.

نظریه‌های مختلف معنای زندگی را هم می‌دانم؛ ولی فقط این دو مورد را معنی‌دهنده به زندگی خودم می‌دانم. من به این جمله عیسی ایمان دارم که حقیقت تو را نجات خواهد داد. انسان نه با دروغ و توهم و فریب، که فقط با حقیقت نجات می‌یابد. البته هیچ حقیقتی نیست که در ابتدا تلخ نباشد؛ حقیقت دارویی تلخ است. این‌که بدانید انسان موجودی تنهاست، یا عدالت هیچ‌گاه به معنای حقیقی‌اش نمی‌تواند تحقق یابد، این‌ها همه تلخ‌اند؛ اما حقیقت وقتی وارد وجود تو شد کم‌کم آثار و برکاتش را می‌گذارد و تاثیر خودش را نشان می‌دهد.

متاسفانه ما بیشترین عشق را به سخن گفتن و کم‌ترین عشق را به شنیدن داریم. من به خودم و دیگران توصیه می‌کنم که بیشتر حرف مردم را بشنویم، نه این‌که حرص و ولع داشته باشیم برایشان صحبت کنیم. اگر پیامبران و بنیان‌گذاران ادیان و مذاهب و عارفان و فیلسوفان و متفکران و مصلحان اجتماعی حرف مخاطبان خود را بیشتر بشنوند و کم‌تر با آن‌ها حرف بزنند، فکر می‌کنم وضع دنیا خیلی بهتر از این شود. ما امروزه واقعا کسی که حرف‌مان را بشنود نداریم.

ما باید با تمام وجود و با حضور قلب می‌نشستیم پای حرف مردم . این مردم از همسر و فرزندان من شروع می‌شوند تا فلان رجل سیاسی و فلان شهری و فلان روستایی و فلان زن یا مرد یا پیر و جوان و همه و همه. متاسفانه ما کم‌تر کسی را داریم که حرف‌هایمان را بشنود و ای کاش روحانیون و روشنفکران کمی حرف می‌شنیدند و می‌دیدند مردم از چه می‌رنجند و به چه دردهایی مبتلایند.


     🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:18


🔍حکایت عقرب و قورباغه

نیش عقرب نه از ره کین است
اقتضای طبیعتش این است

🔹به نظر می رسد ذات آدمها تغییر ناپذیر است
ممکن است یاد بگیرند چگونه ذات خود را پنهان یا کنترل کنند اما تغییر بنیادی گویا محال است


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:12


🔎دکتر مهدی محقق از سنتِ آموزشی سخن می‌گوید


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:08


در عرصۀ سیاسی نیز، Hedging ایران بسیار محدود است. شاید بشود ادعای علمی کرد که ایران با هیچ کشوری، روابط دوجانبۀ به‌هم تنیدۀ دراز مدتِ متقابلِ همه جانبۀ با دوامِ استراتژیک ندارد. با تعدادی کشور دوست است و رفت و آمد دارد ولی وفاداری و پایبندی آن‌ها هنگام بحران یا خطر، قابل اطمینان نیست. به نظر می‌رسد در عرصۀ سیاسی، آن‌هایی که با ایران دوست هستند بیشتر سنت «دوری و دوستی» را برگزیده‌اند. Hedging و Leverage ایران بیشتر در مدارهای نظامی و در جهتِ بازدارندگی و با پشتوانۀ مکتب امنیتی و اندیشۀ Keeping enemies at bay است. به یک معنا، سیاست خارجی ایران، از Leverage نظامی و امنیتی بهره‌مند است و آن هم با احتیاط مدیریت می‌شود.
کودکی که هفت سال سن دارد اهمیت یادگیری شنا، آموختن زبان‌های خارجی، عادت کردن به مطالعه و پذیرفتن آداب مدنی را نمی‌داند. پدر و مادر هستند که با فکر، برنامه‌ریزی، هزینه کردن، آموزش و آینده نگری، فرزند خود را برای سن 20 و 30 سالگی آماده می‌کنند. کشوری موفق است که حکمرانان آن به لحاظ وسعت اندیشه و برنامه‌ریزی، 50 سال از جامعه جلوتر باشند.
در سال 2050 جهان چگونه خواهد بود؟ احتمالاً در آن موقع، ثروت امارات پانزده میلیون نفری از دو تریلیون دلار فراتر خواهد رفت و گستردگی و تکثر Hedging آن، ده‌ها بلکه صدها برابر خواهد شد. همین طوردر آن موقع، عربستان با جمعیت 50 میلیون نفری از تولید ناخالص داخلی سه تریلیون دلاری بهره مند خواهد بود. با این ثروت و تنوع عربستان، امارات و قطر یا Leverage آنها در فن‌آوری، انرژی و قدرت مالی، بسیاری از کشورهای کوچک و بزرگ منطقه از جمله مصرِ قابلِ تصورِ 160 میلیون نفری در آن موقع و یا پاکستانی که جمعیتِ آن به 370 میلیون نفر در سال 2050 خواهد رسید، تحت نفوذ ساختاری ریاض، ابوظبی و دوحه خواهند بود. کشوری که ثروت تولید نکند و به فکر سی سال آینده نباشد، چگونه می تواند صرفاً خود را مدیریت کند؟ قدرت و نفوذ در مرحله ای بالاتر و به مراتب چالشی تر هستند.
سیاست خارجی ایران با توجه به تحولاتِ سریع فن‌آوری و تولید ثروت منطقه ای و جهانی، نیازمند یک استراتژی Hedging است که تمامی شاخه‌های اقتصادی، نظامی، مالی، سیاسی و فن‌آوری را دارا باشد. یک ضرب المثل می گوید:
Where there is no vision, the people perish.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:08


🌜🌜🌜

🔶بنیادی‌ترین نقصانِ سیاستِ خارجی ایران
محمود سریع القلم⁩

 
یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بین‌الملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده نگری، این مفهوم را به کار گرفته‌اند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً مفهوم Hedging را کانونِ حکمرانی قرار داده‌اند. به عبارت دیگر: در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصت‌ها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژی‌های تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.
عربستان هم زمان با آمریکا، روسیه و چین روابطِ تودرتو ایجاد کرده است. مکزیک، هم با آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده و هم با چین. ویتنام هم به صورت گسترده با چین مراوده دارد و هم با آمریکا و اتحادیه اروپا. هند، هم افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در آسیا را دنبال می‌کند و هم در غرب اروپا و آمریکای شمالی. اندونزی با فکر و برنامه ریزی و اندیشۀ درازمدت، توازنی میان روابط غرب و شرق خود بنا کرده است. اگر مقیاسِ کوچک و بزرگ را در نظر نگیریم، و به کیفیت و عمق توجه کنیم، موفق ترین کشور غیر غربی جهان در Hedging امارات متحده عربی است. نه دیپلماسی انرژی با مسکو را فراموش کرده، و نه خرید سهام قابل توجه از صنعت باطری‌سازی چین را، نه ابتیاع یک کارخانۀ تولید تسلیحاتی برزیلی را، نه سرمایه‌گذاری مالی در غرب اروپا را و نه Silicon Valley را. مانند آنها که وقتی در بورس سرمایه گذاری می‌کنند به صورت Portfolio investment عمل می‌کنند.
اگر دانشجویی در یکی از دانشگاه‌های مهمِ دولتی، لیسانس در مهندسی یا علوم انسانی بگیرد، یک سطح از توانایی، فرصت و Hedging را به دست آورده است. اگر در رزومۀ خود بنویسد: تسلط به زبان‌های انگلیسی و چینی، سطح Hedging افزایش پیدا می‌کند. اگر در سه کنفرانس مهم بین المللی، مقاله ارائه کند، Hedging چند برابر می‌شود. ریسک بیکاری را اینگونه کاهش می‌دهد و در پیدا کردن کار در short list قرار می‌گیرد و سپس می‌تواند انتخاب کند. با افزایش توانایی، دانش و مزیت، ریسک های زندگی خود را جنبۀ نزولی می بخشد. اگر در شغلی که انتخاب می کند رضایت نداشت، فرصت‌ها برای او فراوان است. در این جهان متکثر و متنوع، چه فرد، چه بنگاه اقتصادی، چه نهادها و چه دولت‌ها عموماً در حال کاهش ریسک، حفاظتِ از خود و افزایشِ فرصت‌ها هستند.
معلوم نیست سیاست خارجی ایران در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی، Hedging دارد یا خیر؟ کدام کالا، فرآورده و یا خدماتِ ایران، در اقتصادِ منطقه‌ای یا بین‌المللی، خاص و ممتاز است و مصرف‌کنندگان خارجی به آن‌ها وابسته‌اند؟ زعفران اسپانیا، پتروشیمی عربستان، خاویار روسیه، نفت عراق، پستۀ آمریکا، فرش هند و گاز قطر به وفور یافت می شوند و سهم ایران از بازار جهانی را کاهش داده‌اند. در جهان امروز، شرکت ها و کشورها تلاش می‌کنند دیگران را در مزیتی که در اختیار دارند به خود وابسته کنند: کارگر ارزان در ویتنام، پیچیده‌ترین تشکیلات تولید تراشه در تایوان، سوبسید انرژی و اجاره در چین، مالیات بسیار پایین شرکت‌ها در تکزاس، فضای کسب و کار مساعد در امارات نسبت به دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، فرصت سرمایه گذاری‌های فراوان در ترکیه، همکاری های فن‌آوری در کره جنوبی و ژاپن. عموماً همه در حال ایجاد آلترناتیو و بهره برداری از فرصت‌های ممکن و افزایش Leverage و یا اهرم هستند. اقتصادِ ایران تا کنون چنین استراتژی درازمدتی را با توجه به سرمایه ها و مزیت‌های فراوان کشور ایجاد نکرده است. اقتصادِ ایران در کورانِ راهروهای تولید، سرمایه‌گذاری و فن‌آوری جهان نیست چون به نظر می‌رسد تلقی از مدیریت اقتصادی، عمدتاً تامین ارزاق عمومی است. جدول زیر معرفِ جهت گیری سرمایه‌گذاری‌ها در دهۀ 2020 است.
پرسش کلیدی این است که ایران خود را در این شبکه بهم تنیدۀ جهانی چگونه تعریف می‌کند؟

ادامه👇👇👇👇👇👇

️ادب واندیشه

27 Oct, 10:02


🔹🔹🔹

💠 ذهن منضبط چه ویژگی‌‌هایی دارد؟


اولین ویژگی ذهن منضبط تواضع فکری است؛ یعنی ادعایی فراتر از آنچه می‌دانیم نداشته باشیم. نقطه مقابل آن تکبر فکری است؛یعنی ادعای دانشی بیش از حد واقع داشته باشیم و نسبت به محدودیت‌های دانش خود ناآگاه باشیم.

🔰 ویژگی‌های متکبرین فکری:

چنین افرادی بر این باورند که خیلی می‌دانند در صورتی که واقعاً چیز زیادی نمی‌دانند.

برای این افراد باورهای غلط، سوءبرداشت‌ها، تعصبات، توهم‌ها و نادانی به‌ صورت حقیقت بدیهی جلوه‌گر می‌شوند.

چنین افرادی سریع قضاوت می‌کنند و به قضاوت خود اطمینان زیادی دارند.

اینگونه افراد کمی یاد می‌گیرند و گمان می‌کنند خیلی می‌دانند. اطلاعات محدودی به دست می‌آورند و به سرعت آن را تعمیم می‌دهند.

برای این افراد تعاریف حفظی با دانش واقعی اشتباه گرفته می‌شود.

✖️نکته نخست: تکبر فکری می‌تواند کاملاً غیرعامدانه باشد.
✖️نکته دوم: شاید بتوان گفت اکثر ما به نوعی از تکبر فکری دچار هستیم.


🔹دومین ویژگی ذهن منضبط صداقت فکری است: یعنی در رد یا تأیید گفته‌های دیگران همان معیارهایی را رعایت کنیم که از دیگران انتظار داریم. به بیان دیگر همانطور که به تفاوت‌ها و تناقض‌های افکار و کردار دیگران توجه داریم، صادقانه ناهمخوانی‌هایی را که در تفکر خودمان وجود دارد تشخیص دهیم.

مثلاً به صرف اینکه خود دین‌دار هستیم، سهل‌انگاران را گناهکار ندانیم و خود را برتر از آنها لحاظ نکنیم. و یا به صرف اینکه خود دین را کنار گذاشته‌ایم، دینداران را امّل ندانیم و خود را روشن‌فکر خطاب نکنیم، بلکه همان‌طور که انتظار داریم دیگران در مواجهه با باورهای ما منصف باشند، ما نیز در مواجهه با باورهای دیگران، حتی اگر برخلاف باورهای ما باشد جانب انصاف را رعایت کنیم.

نقطه مقابل صداقت فکری دورویی فکری است؛ یعنی از دیگران انتظار داریم از معیارهایی پیروی کنند که خود به آنها پایبند نیستیم یا عقایدی را ابراز می‌کنیم که رفتارمان با آنها مطابقت ندارد. به بیان دیگر حرف و عملمان یکی نیست. مثلاً ادعا می‌کنیم فرد آزاداندیشی هستیم ولی به باورهای دیگران احترام نمی‌گذاریم یا با دلایل سطحی و بدون استدلال آنها را رد می‌کنیم.

🔹 سومین ویژگی ذهن منضبط انصاف فکری است: یعنی باید با تمامی نظرات برخورد مساوی داشته باشیم و با هر موضوعی غیرجانب‌دارانه برخورد کنیم. بدین معنا که در رد یا قبول یک دیدگاه یا ادعا منافع خودخواهانه خود، دوستان، یا جامعه را لحاظ نکنیم، بلکه همواره از معیارها و موازین عقلی و اخلاقی که تحت تأثیر منافع کسی نیست پیروی کنیم.

به عنوان مثال به جای اینکه در پذیرش یا تعلیق یک روایت، به قوت و ضعف سند آن و سازگاری یا ناسازگاری آن با آموزه‌های قرآن یا مطابقت و عدم مطابقت آن با معیار عقل و اخلاق تکیه کنیم، به صرف اینکه آن را به نفع خود تشخیص می‌دهیم، آن را ترویج کنیم و از روایت‌های نافیِ آن روایت و ناسازگاری آن با قرآن و موازین عقلی و اخلاقی چشم‌پوشی کنیم.

به عنوان مثال ملموس‌تر؛ چون گریه بر امام حسین (ع) برایمان راحت‌تر از جبران خطاها و ظلم‌هایی است که در حق دیگران کردیم، به جای توجه به این روایت که «اگر کسی بخواهد دعایش مستجاب شود باید درآمدش حلال باشد و از حقوق مردم و ظلم بر بندگان چیزی به گردنش نباشد (بحارالأنوار، ج ٩٣، ص ٣٢١)، صرفاً به این روایت تکیه کنیم که «اگر بر حسین گریه کنی، خداوند گناهانی که مرتکب شدی، چه بزرگ و چه کوچک، چه کم و چه زیاد را می‎بخشد» (بحارالأنوار، ج44، ص 285).

بی‌عدالتی فکری نقطه مقابل انصاف فکری است. چنین متفکری خود را موظف به برخورد منصفانه با نظرات یا شیوه‌های فکری متفاوت نمی‌بیند.

🔹چهارمین ویژگی ذهن منضبط شهامت فکری است: یعنی در مواجهه با ایده‌ها، باورها یا دیدگاه‌هایی که آنها را به هیچ وجه قبول نداریم و در مواجهه با ایده‌ها، باورها یا دیدگاه‌هایی که به آنها تعلق خاطر شدیدی داریم، برخورد منطقی و عقلانی داشته باشیم. فرد برخوردار از شهامت فکری آماده است که هر ایده‌ یا باوری را که شواهد یا اطلاعات منطقی و عقلانی مؤید آن است، حتی اگر برخلاف باورهای او باشد بپذیرد و هر ایده‌ یا باوری را که شواهد یا اطلاعات منطقی و عقلانی مؤید آن نباشد حتی اگر هم‌سو با باورهای او باشد رها کند.نقطه مقابل شهامت فکری بزدلی فکری است: که به معنی ترس از بررسی ایده‌ها و باورهای خود است زیرا گمان می‌کنیم حمله به آنها در حقیقت حمله به هویت ماست.

مثلاً با تعریف خود بر حسب تعهد به یک باور، ترسی درونی را تجربه می‌کنیم از اینکه این باور زیر سؤال برود زیرا زیر سؤال رفتن آن در حقیقت زیر سؤال رفتن خود ماست. مثلاً در مورد خود می‌گوییم من معتقد به خدا یا ملحد هستم، آنگاه از اینکه کسی این باور ما را زیر سؤال ببرد می‌ترسیم.


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

25 Oct, 06:51


💖شعر: #کوچه
سروده:فریدون مشیری


🎤#خوانش :
حسن حاج صدری
🪕#موسیقی:چهارگاه


❤️❤️ادب واندیشه❤️❤️
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

25 Oct, 06:51


🌱🌱🌱

✴️کوچه
فریدون مشیری

              💜💜💜💜💜

بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن كوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه كه بودم.


در نهانخانۀ جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید:


یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.
من همه، محو تماشای نگاهت.


آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشۀ ماه فروریخته در آب
شاخه‌ها  دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ


یادم آید، تو به من گفتی:
ـ «از این عشق حذر كن!
لحظه‌ای چند بر این آب نظر كن،
آب، آیینۀ عشق گذران است،
تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است،
باش فردا، كه دلت با دگران است!
تا فراموش كنی، چندی از این شهر سفر كن!»

با تو گفتم:‌ «حذر از عشق!؟ - ندانم
سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،
نتوانم!


روز اول، كه دل من به تمنای تو پر زد
چون كبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم . . .»

باز گفتم كه : «تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم، نتوانم!»
سفر ازپیش تو هرگز نتوانم،نتوانم

اشكی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب، نالۀ تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید،
ماه بر عشق تو خندید!
یادم آید كه: دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه كشیدم.
نگسستم، نرمیدم.

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم،
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،
نه کُنی دیگر از آن كوچه گذر هم . . .

بی تو، اما، به چه حالی من از آن كوچه گذشتم!

                 اردیبهشت ۱۳۳۹


       ❤️❤️ادب واندیشه❤️❤️
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

25 Oct, 06:49


💧آخرین جرعهٔ این جام

فریدون مشیری
🎤خوانش خود شاعر


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

25 Oct, 06:49


🍃🍃🍃

💧آخرین جرعهٔ این جام
فریدون مشیری


همه می پرسند
چیست درزمزمه ی مبهم آب
چیست درهمهمه ی دلکش برگ
چیست دربازی آن ابرسپید
روی این آبی آرام بلند
که تورا می برد اینگونه به ژرفای خیال


چیست درخلوت خاموش کبوترها
چیست درکوشش بی حاصل موج
چیست در خنده ی جام
که توچندین ساعت
مات ومبهوت به آن می نگری


نه به ابر    نه به آب    نه به برگ
نه به این آبی آرام بلند
نه به این خلوت خاموش کبوترها
نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام
من به این جمله نمی اندیشم


من مناجات درختان راهنگام سحر
رقص عطر گل یخ را با باد
نفس پاک شقایق را درسینه کوه
صحبت چلچله ها را با صبح
نبض پایندی هستی را درگندم زار
گردش رنگ وطراوت را درگونی گل
همه را می شنوم   می بینم
من به این جمله نمی اندیشم


به تو می اندیشم
ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو می اندیشم
همه وقت  همه جا
من به هرحال که باشم به تو می اندیشم


تو بدان این را  تنها تو بدان
تو بیا
تو بمان با من تنها توبمان


جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گلها تو بخند


اینک این من که به پای تودرافتادم باز
ریسمانی کن ازآن موی دراز
توبگیر ، تو ببند


پاسخ چلچله ها را تو بگو
قصه ابر هوا را تو بخوان
تو بمان با من، تنها تو بمان
دردل ساغر هستی تو بجوش


من همین یک نفس از جرعه جانم باقیست
آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش ..


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 19:08


💎"سنگ خارا"

👈با صدای:
#علیرضا_قربانی
👈آهنگ از:
#علی_تجویدی
👈شعر:
#رحیم_معینی_کرمانشاهی

‌ ‌ 🍂🌺🍂🌺
🍃🍂🌺

جای آن دارد كه چندی هم ، ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم

مو به مو دارم سخن ها ، نكته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان ، بشنوید ای باد و باران
با شما همرازم اكنون
با شما دمسازم اكنون

شمع خودسوزی چو من در میان انجمن
گاهی اگر آهی كشد دل ها بسوزد

یك چنین آتش ‌به ‌جان مصلحت باشد همان
با عشق خود تنها شود تنها بسوزد

من یكی مجنون دیگر در پی لیلای خویشم
عاشق این شور و حال عشق بی پروای خویشم

تا به سویش ره سپارم ، سر ز مستی بر ندارم
من پریشان حال و دلخوش ، با همین دنیای خویشم
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍂🌺

🌺🌺ادب واندیشه🌺🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 18:31


🍁پاییز

🎤سارا نائینی
🎻انوشیروان روحانی


این برگ‌هاي‌ زرد
به خاطر پاییز نیست
که از شاخه می‌افتند
قرار است تو از این کوچه بگذری
و آنها
پیشی می گیرند از یکدیگر
برای فرش کردن مسیرت

#یغما_گلرویی


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 18:06


🔹🔹🔹

ترکش هایی که از جنگ اوکراین می خوریم

✍️مهدی تدینی


جنگ روسیه در اوکراین باعث شد ایران خنجر دیگری بخورد. اروپا ایران را در مورد جزایر سه‌گانه «اشغالگر» خوانده است.

درست است که امارات با عصای موسای تجارت و اقتصاد و با بازی‌های بُردـ‌بُرد به خوبی یاد گرفته است کار خود را از پیش برد (کاری که البته هیچ مهارت شگرفی نیست، فقط لازم است ایدئولوژی چپ عقل سلیم را فلج نکرده باشد)، اما این فقره، یعنی این همراهی عجیب اروپا با امارات و غش کردن اروپایی‌ها در آغوش امارات بیشتر پیامد جنگ اوکراین و دوستی خاله‌خرسۀ روسیه با ایران است تا نتیجۀ مهارت عقل‌سلیمِ اماراتی. برویم عقب‌تر...

اوایل سال ۲۰۲۲ ــ زمستان ۱۴۰۰ ــ اولیانوف، نمایندۀ روسیه در مذاکرات هسته‌ای، مَرد پرحرفِ مذاکرات که همیشه دست‌به‌توئیت بود و بر اساس تعداد بطری‌ها روی میز مذاکرات هسته‌ای خبرهای خوش توئیت می‌کرد، در توئیتی نوشت «فقط پنج دقیقه تا توافق هسته‌ای با ایران مانده است».

درست می‌گفت! فقط پنج دقیقه مانده بود، منتها این شعرِ او مصرع دومی هم داشت! نگفته بود که رئیسش، پوتین، قصد دارد در دقیقۀ چهارم به اوکراین حمله کند.
لشکرهای روسیه وارد خاک اوکراین شدند و اولیانوف هم که دیگر کاری در ژنو نداشت دفترـ‌دستکش را جمع کرد و کلاً رفت که رفت!

ساعت مذاکرات در همان دقیقۀ چهارم برای همیشه به خواب رفت. در جنگ روسیه و غرب توافق هسته‌ای قطعاً به ضرر روسیه بود، زیرا روسیه می‌خواست از اهرم انرژی علیه غرب استفاده کند ــ همان تئوری پوچ و بی‌نتیجۀ «زمستان سخت» که روس‌دوستان در ایران نیز از «راشاتودی» یاد گرفته بودند و تأمل‌نشده تکرار می‌کرد... وینتر ایز کامینگ! وینتر ایز کامینگ!

زمستان‌ها آمدند و رفتند و از انرژی اهرمی برای روسیه درنیامد، اما بازندۀ بازیِ روسیه با کارت انرژی که بود؟ ایران بود. در حالی که ایران می‌توانست دریچۀ امید اروپا باشد، روسیه جلوی مذاکرات را سد کرد و ایران را بخشی از کابوس اوکراین کرد.

این اقدام امروز اروپا را نیز باید یکی دیگر از ترکش‌های جنگ اوکراین بدانیم.
اگر روسیه در جنگ با اوکراین واقعاً به کمک ایران نیاز دارد، یعنی از این پس نیز فقط برای ایران هزینه دارد!

وقتی خود روسیه نمی‌تواند گلیم خود را در برابر غرب از آب بیرون کشد، چه گلی قرار است سر دیگران بزند؟ کَل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی!
اروپایی که با مدل اقتصادیِ سوسیال دهه به دهه ضعیف‌تر، و به جیب مالیات‌دهندگانِ اقتصاد «نئولیبرالِ» آمریکا محتاج‌تر می‌شود، مجبور شده است برای اوکراین خرج کند.

امارات وارد بازی بُردـ‌بُرد با اروپا می‌شود، در حالی که روسیه ایران را درون جنگی می‌کشد برای اروپا فقط ضرر است. پس باید منتظر ضربه‌های دیگری از جانب اروپا باشیم. اما وقتی خود چین و روسیه که ــ به خیال ما ــ طرف ما هستند پای بیانیه‌ای را امضا می‌کنند که به نفع امارات است، از اروپا چه انتظاری می‌رود؟

دولت پزشکیان هم حتی قبل از تشکیل کابینه‌اش مشخص بود قرار نیست در این معادلات دیپلماتیک تغییری دهد. وزیر خارجه روز اول آب پاک را روی دست همه ریخت و گفت ما با آمریکا مشکل مبنایی داریم. پس مسئله فقط کاستن از هزینه‌های احتمالی است (اما مگر دولت‌های قبل چنین نکردند؟).

این دنیا محل بده‌بستان است. طرفداران رابطۀ اقتصادی با چین در توجیه چین‌دوستی خود می‌گویند: چین دومین اقتصاد دنیاست! یعنی شگفت‌انگیزترین و البته عصبانی‌کننده‌ترین جواب ممکن را می‌دهند!
استدلال کلان ما را خُرد می‌کنند و یک تکه از آن تحویل خود ما می‌دهند!

اگر ارتباط با دومین اقتصاد بزرگ دنیا مفید است، پس تخریب رابطه با اقتصادهای اول، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهمِ دنیا مطلقاً ضرر است!
اتفاقاً رابطۀ اقتصادی با همان اقتصاد دوم هم زمانی واقعاً مفید است و به بهره‌کشی یک‌طرفه منجر نمی‌شود که همزمان ایران با سایر قدرت‌ها هم روابط اقتصادی داشته باشد. با هیچ پاک‌کن، با هیچ سمباده و با هیچ اسیدی نمی‌توان این اصل را از دفتر واقعیات این دنیا جهان پاک کرد! با شعار صخره‌ها جابجا نمی‌شوند.
با فریاد کوه‌ها نمی‌گریزند. پس با تبلیغات صداوسیما هم نمی‌توان هزینه‌های بی‌کران انزوای ایران را انکار کرد.

نفت و گاز ما زیر خاک می‌ماند، استعداد جوانان ما هدر می‌رود و نخبگان ناامید می‌شوند، سرمایه‌هایی که باید به شمال خلیج فارس سرازیر شود، به جنوب آن می‌رود، انواع سرمایه از ایران می‌گریزد، از صادرکنندۀ گاز به واردکنندۀ آن تبدیل می‌شویم، مردمی که شصت سال پیش سوار خودروی آمریکایی، آلمانی و ژاپنی بودند، پرایدسوار می‌شوند، امید به خرید مسکن یک‌قرنی می‌شود و کشوری که آینده‌دارترین قدرت غرب آسیا به نظر می‌رسید، در برابر امارات توان دیپلماتیک لازم را برای دفاع از خود ندارد


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 17:57


🌜🌜🌜

🔎 #پروپاگاندا

🔰چه کنیم تا اسیر و گرفتار پروپاگاندا نشویم:

۱. سبد رسانه‌ای خود را متنوع کنید

۲. اطرافیان خود را با تنوع افکار انتخاب کنید

۳. به‌عنوان پیش‌فرض در ارتباط با رسانه‌ها و اندیشه‌ها، بدبین باشید

۴. از سنجه‌های عقلانی استفاده کنید

۵. قالب‌های غیرقابل انعطاف ذهنتان را کنار بگذارید

۶. در عقایدتان گاهی مثل دکارت شک کنید. فرض کنید کاملا اشتباه فکر می‌کرده‌اید. این شک را تا جایی ادامه دهید که به شواهد جدی نقض‌کننده‌اش برسید که دیگر قابل تشکیک نباشند. (البته اگر برسید!)

۷. از خود بپرسید مسئله چیست و نتیجه یا مدعا کدام است؟

۸. دلایل استدلال کدامند؟

۹. کدام واژه‌ها یا عبارت‌ها مبهم‌اند؟

۱۰. تضادهای ارزشی و فرض‌های ارزشی کدامند؟

۱۱. آیا مغالطه‌ای در کار نیست؟

۱۲. شواهد چقدر محکم‌اند؟

۱۳. آیا علت‌های بدیل در کار نیستند؟

۱۴. آیا آمار عرضه‌شده فریب‌دهنده نیست؟

۱۵. چه اطلاعات مهمی بیان نشده است که نتیجه یا ادعاهای معقول دیگری می‌توان مطرح کرد؟


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 17:50


🔎 چرا اروپا  سدهایش را خراب می کند؟

  امروزه ما شاهد هستیم که اروپا در یک سال 325 سد خودش را تخریب میکند و از بین میبرد اما چرا؟
چرا اروپا به یکباره تصمیم گرفت که سدهایش را از بین ببرد ؟


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 17:43


🔹🔹🔹

💢شیوع و رواج فرهنگ چاپلوسی

الهام حمیدی
طی مقاله‌ای به شیوع و رواج فرهنگ چاپلوسی در دنیای امروز و تاثیر منفی آن بر عملکرد دولت‌ها و موسسات پرداخته است.

🌀چکیده مقاله:

🍥رالف والدو امرسون، فیلسوف آمریکایی، معتقد بود از نظر انسان‌ها اختلاف نظر تنها گناهی است که قابل بخشیده شدن نیست.

🍥دلیلش واضح است، ما تاب شنیدن حرف مخالف نداریم و تا حد ممکن نیز از به چالش کشیدن نظر دیگران طفره می‌رویم.

🍥در تراژدی بزرگ شکسپیر، «شاه لیر»، اطراف وی را چاپلوسان و بله‌قربان‌گویانی احاطه کرده بودند که نظرشان همواره با نظر شاه همسو بود.

🍥 آنها حقیقت را به گونه‌ای که خوشایند شاه باشد جلوه می‌دادند و همین روند خیلی زود پایان حکومت او را رقم زد.

🍥در طول تاریخ، حکومت‌های خودکامه همیشه این‌گونه شکل گرفته‌اند. رهبران تمایل دارند افراد موافق با ذهنیت و روش حکمرانی‌شان را دور خود جمع کنند.

🍥هیتلر با وسواس زیاد به دنبال اطلاعات بود و همه تصمیماتش نیز مبتنی بر آن بود.

🍥اما اگر به گزارشی خلاف انتظار خود برمی‌خورد، به وضوح آن را کنار می‌گذاشت.‌ او بر اساس اخبار و اطلاعات گزینش‌شده از سوی اطرافیان فرمانبردارش تصمیم‌گیری می‌کرد.

🍥در واقع افراد وفادار او این‌گونه صلاح می‌دیدند که فقط اخبار و اطلاعاتی که هیتلر خواهان شنیدن آن است در اختیار او قرار بگیرد.


🍥این همان اتفاقی بود که در دولت ترامپ نیز رخ داد. او دیکتاتوری در یک سیستم حکومتی لیبرال بود. بهترین افراد کابینه ترامپ کسانی بودند که باور داشتند باید اجازه دهند او اشتباه کند و از اشتباهاتش درس بگیرد، ولی تغییر دیدگاه‌هایش در عمل ناممکن است.

🍥 این در حالی بود که اطرافیان متملق ترامپ یک قدم فراتر گذاشته و آگاهانه اشتباهاتی مرتکب می‌شدند تا شاید عملکردشان به مذاق ترامپ خوش بیاید.

🍥 شان اسپایسر، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید را همه با دروغ مضحک و آشکار او می‌شناسند که مدعی شده بود جمعیت حاضر در مراسم تحلیف ترامپ از جمعیت حاضر در مراسم تحلیف اوباما بیشتر بود.

🍥 در دوران پاندمی کرونا مشاوران ترامپ می‌دانستند مخالفت او با استفاده از ماسک چه اندازه برای دولت گران تمام می‌شود ولی همچنان با او همسو و هم‌صدا بودند.

🍥به گفته روس ونک، روان‌شناس مشهور هلندی، افراد بالادست به دلیل قدرت زیادی که دارند همیشه کسانی را پیدا می‌کنند که با آنها همفکر و همسو باشند، ازاین‌رو به‌راحتی در دام بله‌قربان‌گویان و متملقان گرفتار می‌شوند.
.
🍥در محیط‌های کسب و کار نیز افرادی هستند که با همه اعتمادبه‌نفسی که دارند همچنان از بالادست‌های خودشان می‌ترسند.

🍥تصور از دست دادن شغل یا حتی سلامتشان آنها را بر آن می‌دارد که در همه حال با افراد بالادست خود موافقت کنند.

🍥گروه دیگری نیز فقط برای کسب منافع بیشتر در موضع تایید دیگران قرار می‌گیرند.

🍥 در واقع محیط کاری و فرهنگ سازمانی آنها ایجاب می‌کند که کارکنان فقط با شرط همسویی با افراد بالادست خود امکان پیشرفت و ترقی داشته باشند.

🍥استیو جابز، بنیان‌گذار شرکت اپل، از مدیران موفقی بود که به تنوع‌بخشی محیط کار باور داشت. او می‌گفت: «منطقی نیست که افراد باهوش را استخدام کنیم و به آنها بگوییم چه کار کنند. ما برای این افراد باهوش را استخدام می‌کنیم که آنها به ما بگویند چه کار کنیم.»

🍥پذیرفتن نظرات مخالف شاید بسیار دشوار باشد، ولی برای بقای یک سیستم چاره‌ای نیست جز تشویق به تاب‌آوری، تنوع‌بخشی و حذف بله‌قربان‌گویانی که مانع اصلی رشد و خلاقیت محسوب می‌شوند.


🍥جرج پتن، یکی از فرماندهان شناخته‌شده ارتش آمریکا، در اهمیت نقش رهبری در ایجاد تنوع فکری گروه می‌گوید، اگر همه مانند هم فکر می‌کنند، پس به طور قطع یک نفر هست که اصلاً فکر نمی‌کند


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 17:35


😜شعر #طنز از مهدی جهانبخش
اهل کرمان


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 17:31



🌹قطعهٔ محلی خراسانی:
            «بیا بریم دشت»

🎻اجرا : ارکستر داتا

🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼

عمریست تا به راهِ غَمَت رو نهاده‌ایم
روی و ریایِ خَلق به یک سو نهاده‌ایم


طاق و رواقِ مدرسه و قال و قیلِ عِلم
در راهِ جام و ساقیِ مَه رو نهاده‌ایم


هم جان بِدان دو نرگسِ جادو سپرده‌ایم
هم دل بدان دو سُنبلِ هندو نهاده‌ایم


عمری گذشت تا به امیدِ اشارتی
چشمی بدان دو گوشهٔ ابرو نهاده‌ایم


ما مُلکِ عافیت نه به لشکر گرفته‌ایم
ما تختِ سلطنت نه به بازو نهاده‌ایم


تا سِحْرِ چَشم یار چه بازی کند که باز
بنیاد بر کرشمهٔ جادو نهاده‌ایم


بی زلفِ سرکشش سرِ سودایی از ملال
همچون بنفشه بر سرِ زانو نهاده‌ایم


در گوشهٔ امید چو نَظّارگانِ ماه
چَشمِ طلب بر آن خَمِ ابرو نهاده‌ایم


گفتی که حافظا دل سرگشته‌ات کجاست؟
در حلقه‌هایِ آن خَمِ گیسو نهاده‌ایم

#حافظ

🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 17:21


🌜🌜🌜

🟠 بزرگداشت ۱۸۰۰مین سال‌روزِ تأسیسِ دولت ساسانی در موزۀ وین


یکم آبان ماه، به مناسبت بزرگداشتِ ۱۸۰۰مین سالگرد تأسيسِ دولت ساسانی در گنجینۀ سکه موزۀ شهر وین، از ویترین ویژه‌ای برای نمایش سکه‌های ساسانی رونمایی خواهد شد.

در توضیح این نمایشگاه آمده است: «این سکه‌ها یک نیم‌تنه از اردشیر اول را نشان می‌دهند. اردشیر اول با عنوان اردشیر خداپرست، شاه شاهانِ ایرانیان خطاب می‌شود. یک محراب آتش زرتشتی نیز روی سکه دیده می‌شود که از سوی افسانه آتش اردشیر احاطه شده است. این نشان‌دهنده آتش مقدس هر پادشاه ساسانی است که در آغاز سلطنت خود روشن می‌کرد.»

ساسانیان بیش از چهار قرن بر قلمرو وسیعی از فرارودان در شرق تا میانرودان در غرب حکومت کردند. آن‌ها به یک قدرت جهانی تبدیل شدند و قدرتمندترین مخالف امپراتوری روم بودند.

ساسانیان یک سیستم پولی قوی و متحد ایجاد کردند که با سیستم پیشینیان اشکانی خود تفاوت قابل توجهی داشت. در همان زمان، روم در حال گذر از یک بحران اقتصادی شدید بود. در حدود اواسط قرن سوم، درهم نقره ساسانی به عیار حدود ۹۴ درصد رسید، در حالی که آنتونیانوس رومی حاوی کمتر از ۴۵ درصد نقره بود و در دهه ۲۶۰ به یک سکه مسی تبدیل شد. این به وضوح ارزش و قدرت ارز جدید ساسانی را نشان می‌دهد، چیزی که رومی‌ها فقط می‌توانستند آرزویش را داشته باشند.


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 17:21


🔶به مناسبت بزرگداشتِ ۱۸۰۰مین سالگرد تأسيسِ دولت ساسانی در گنجینۀ سکه موزۀ شهر وین، از ویترین ویژه‌ای برای نمایش سکه‌های ساسانی رونمایی شد


      🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 17:11


💠این دختر نوجوان آلمانی زبان حال بسیاری از مردم جهان را که در چنبره جنگ و نابودی گرفتار شده اند می سراید و می خواند


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

22 Oct, 17:07


🔹🔹🔹

🔵مگر این ملت چه می خواهد؟
یدالله کریمی پور
     (استاد ژئوپلیتیک)


چرا فنلاندی، سوئدی، هلندی و حتی اماراتی،  مالزیایی، ژاپنی، سئولی، نیوزلندی و مراکشی، از بامداد تا شامگاه ترس از دشمن و حمله خارجی و بگیر و ببند داخلی ندارد؟

چرا آرام و بی دغدغه در پی زندگی‌ شان هستند. کار می کنند و ورزش می کنند و لقمه نانی با خانواده و دوستان می‌خورند و شب با آرامش سر به بالین می گذارند؟

برعکس چرا ما سالها و بلکه دهه ها است در ناپایداری و بی ثباتی به سر برده و دغدغه و احساس فردای نا امن خواب از چشممان ربوده است؟
چرا دهه ها است در انزوای بین المللی گیر افتاده ایم و در قفس هزاران تحریم گرفتار شده ایم؟
چرا در کوی و برزن، مترو و اتوبوس، دورهمی های خانوادگی و دوستانه، خواه و ناخواه از حمله نظامی و چگونگی و ابعاد آن حرف می زنیم و خودآگاه و ناخود آگاه مان در بیم و هراس دائمی و بی وقفه از جنگ و بازداشت و... به سر می برد؟
چرا حتی هراس از برپا شدن جنگ‌ ویرانگر درونی، چونان‌ سوریه و لیبی و لبنان، مانند بختک شبانه روز بر ما افتاده است؟

چرا ۵۰ سال است دستکم بخشی از ملت آن قدر کارد به استخوانش رسیده که حتی اسکندر طلب شده اند؟
مگر مردم جز یک زندگی بی دردسر‌، در امنیت و آزادی نسبی و آبروداری چه خواسته اند؟

خب انقلابی شد، رژیمی رفت و رژیمی دیگر جایگزینش شد. برای زندگی آسوده تر، امن تر، آزادتر، بدون ساواک و کمیته و شهربانی و بدون تحمیل اراده خارجی. مگر نه این که این انقلاب بالاخره باید جایی بایستد؟
جایی قرار و آرام‌گیرد؟
لابد تا شکست و نابودی امپریالیسم یا استکبار؟

خب مگر استکبار آمریکا، ویتنام را درهم نکوبید و شخم نزد؟
مگر چند میلیون از آنها را نکشت و معلول نکرد؟‌
مگر بر سر ژاپنی ها بمب اتم نریخت و آنها را وادار به تسلیم نکرد؟
کجای جهان را می شناسید که آمریکا در آن جا دخالت نکرده باشد؟
به قول حامد عبدالصمد نویسنده‌ کتاب زوال جهان اسلام، آمریکا شوم‌ بختی های بسیاری در جهان پدید آورده است.

انسان های بسیاری در ژاپن، کره، ویتنام، شیلی، آرژانتین و کوبا، قربانی سیاست های تهاجمی و خشن آمریکا شده اند، ولی چرا فقط این مسلمانان هستند که در جنگ علیه آمریکا و غرب دست به عملیات انتحاری میزنند؟

چرا آن کشورها پس از پایان جنگ، راه و رسم و استراتژی دیگری برگزیدند و آسوده شدند؟

چرا ما باید همیشه در اضطرار بمانیم و شب و روزمان در بیم و هراس از سختگیری داخلی و حمله خارجی هدر رود؟
به چه بهایی؟


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

20 Oct, 19:59


📙با کاروان حله
     (مجموعه نقد ادبی)

تألیف:
دکتر عبدالحسین زرین کوب


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

20 Oct, 19:59


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

20 Oct, 19:49


🌹فدات بگردم من

🎤آواز :
#هایده
ترانه‌: بیژن سمندر
🪕آهنگ: انوشیروان روحانی


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

20 Oct, 19:38


شعر: بت‌تراش

سروده و خوانش
         #نادر_نادرپور
♬ پالایش و تنظیم: شهروز

🌜🌜🌜🌜🌜🌜🌜

پیکر تراش پیرم و با تیشه ی خیال
یک شب تو را ز مرمر شعر آفریده‌ام
تا در نگین چشم تو نقش هوس نهم
ناز هزار چشم سیه را ، خریده‌ام

 
بر قامتت که وسوسهٔ شستشو در اوست
پاشیده‌ام شراب کف‌آلود ماه را
تا از گزند چشم بدت ایمنی دهم
دزدیده‌ام ز چشم حسودان، نگاه را

 
تا پیچ و تاب قد تو را دلنشین کنم
دست از سر نیاز به هر سو گشوده‌ام
از هر زنی، تراش تنی وام کرده‌ام
از هر قدی، کرشمهٔ رقصی ربوده‌ام

 
اما تو چون بتی که به بت ساز ننگرد
در پیش پای خویش به خاکم فکنده‌ای
مست از می غروری و دور از غم منی
گویی دل از کسی که تو را ساخت، کنده‌ای

 
هشدار!‌ زآنکه در پس این پردهٔ نیاز
آن بت تراش بلهوس چشم بسته‌ام
یک شب که خشم عشق تو دیوانه‌ام کند
ببینند سایه‌ها که تو را هم شکسته‌ام


🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

20 Oct, 19:29


⭐️دکتر ژاله آموزگار از تداومِ فرهنگیِ ایران سخن می‌گوید


       🌺[⬅️ادب و اندیشه➡️]🌺
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

20 Oct, 19:14


🌷یاد آر زشمع مرده، یادآر

(مسمط دهخدا در رثای میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل)


🎤خوانش:حسن حاج صدری
🎻موسیقی:نی موسوی


💎ادب واندیشه💠
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

20 Oct, 19:13


🗣🗣🗣

🌷یاد آر ز شمع مرده، یادآر
استاد علی اکبردهخدا

🍃🍃🍃🍃🍃

ای مرغِ سحر! چو این شبِ تار
بگذاشت ز سر، سیاه‌کاری،
وز نفحه‌ی روح‌بخشِ اسحار
رفت از سرِ خفتگان، خماری
بگشود گره ز زلفِ زرتار
محبوبه‌ی نیلگونْ عماری،
یزدان به‌ کمال شد پدیدار
و اهریمنِ زشت‌خو حصاری،
🍃یادآر ز شمعِ مرده! یادآر!


ای مونسِ یوسف اندر این بند!
تعبیرْ عیان چو شد تو را خواب،
دلْ پُر ز شعف، لب از شکرخند
محسودِ عدو، به‌ کامِ اصحاب،
رفتی برِ یار و خویش و پیوند
آزادتر از نسیم و مهتاب،
زان کاو همه‌ شام با تو یک‌چند
در آرزوی وصالِ احباب
🍃اختر به‌ سحر‌ شمُرده، یادآر!


چون باغ شود دوباره خرّم
ای بلبلِ مستمندِ مسکین!
وز سنبل و سوری و سپرغم
آفاق، نگارخانه‌ی چین،
گلْ سرخ و به‌ رخ عرق ز شبنم،
تو داده ز کف زمامِ تمکین،
زان نوگلِ پیش‌رس که در غم
نا‌داده به‌ نارِ شوقْ تسکین،
🍃از‌ سردیِ‌ دی‌ فسرده، یادآر!


ای همرهِ تیهِ پورِ عمران!
بگذشت چو این سنینِ معدود،
وآن شاهدِ نغزِ بزمِ عرفان
بنمود چو وعدِ خویشْ مشهود،
وز مذبحِ زر چو شد به کیوان،
هر صبحْ شمیمِ عنبر و عود،
زان کاو به گناه قومِ نادان،
در حسرتِ روی ارضِ موعود
🍃بر‌ بادیه‌ جان‌ سپرده، یادآر!


چون گشت ز نو زمانه، آباد
ای کودکِ دوره‌ی طلایی!
وز طاعتِ بندگان خود شاد
بگرفت ز سرْ خدا خدایی،
نه رسمِ ارم، نه اسمِ شدّاد
گُل بست زبانِ ژاژ‌خایی،
زان کس که ز نوکِ تیغِ جلاد
مأخوذ به جرمِ حق‌ستایی
🍃تسنیمِ وصالْ خورده، یادآر!


       💎💎ادب واندیشه💠💠
🆔https://t.me/hajsadri

️ادب واندیشه

20 Oct, 19:11


👁👁👁

🌹یاد آر ز شمع مرده یاد آر
حسن حاج صدری
                        
         
🔰میرزا جهانگیرخان شیرازی معروف به صوراسرافیل از آزادیخواهان جنبش مشروطیت است که در بحبوحه ی مشروطه روزنامه ی صوراسرافیل را تأسیس کرد وهدفش را تحکیم آزادیخواهی ومبارزه با استبداد وارتجاع وعمال بیگانه قرار داد اما بعد از آنکه محمد علی شاه مجلس را به توپ بست وآزادیخواهان ومشروطه طلبان را سرکوب کرد واستبداد صغیر را حاکم نمود دستور داد میرزا جهانگیرخان را به طرز فجیعی در باغ شاه به شهادت رساندند ودهخدا وتعدادی از آزادیخواهان را به اروپا تبعید نمودند

🔰دهخدا روزنامه ی صور اسرافیل را در سوءیس راه اندازی کرد ودر سومین شماره ی آن شعری در رثای دوست وهمفکرش میرزا جهانگیرخان به چاپ رساند

🔰دهخدا در مورد این شعر می گوید:
"شبی مرحوم میرزا جهانگیر خان را به خواب دیدم در جامه ی سپید وبه من گفت: چرا نگفتی او جوان افتاد؟
من از این عبارت چنان فهمیدم که می گوید چرا مرگ مرا در جایی نگفته یا ننوشته ای؟
وبلافاصله در خواب این جمله به خاطر من رسید"یادآر زشمع مرده یاد آر" دراین حال بیدار شدم وچراغ را روشن کردم وتا نزدیک صبح سه قطعه از مسمط ذیل را ساختم وفردا گفته های شب را تصحیح کردم ودو قطعه ی دیگر برآن افزودم وبه چاپ در روزنامه رساندم"

🔰در تاریخ پر فراز ونشیب این سرزمین بسیار آزادگانی بوده اند که سربه دار دادند اما تن به ذلت وخواری ندادند

🔰این مسمط حزن انگیز بیانگر درد ورنج دهخدا در رثای دوست دیرین خود وانزجار او از قاتلان اوست

🔰این مسمط در زمان سرایش نوآوری وبدعت تازه ای بود واز این جهت میتوان دهخدا را همانگونه که در نثر فارسی با مقالات ونوشته هایش تحولی به وجود آورد در پیدایش شیوه های جدید در شعر فارسی یکی از نوآوران دانست


      💎💎ادب واندیشه💠💠
🆔https://t.me/hajsadri