Últimas publicaciones de GifGlass (Thinking) (@gifglass) en Telegram

Publicaciones de Telegram de GifGlass (Thinking)

GifGlass (Thinking)
«اینجا جای تو نیست» اگه دغدغه نداری، پی آگاهی نیستی و به آزادی فکر نمیکنی، باید بری.

به دلیل«وضعیت ایران»فعالیت قبلی کانال متوقف شد.

تیم گیف‌گلس

ارتباط با ما:
@Memories_lie

مستند:
@DLGlass
ربات جستجوی گیف:
@GifGlassbot
ربات جستجوی ویس:
@TAKAVAbot
27,773 Suscriptores
226 Fotos
70 Videos
Última Actualización 06.03.2025 07:10

Canales Similares

Futball Bad Tv ⚫
436,099 Suscriptores
Anarchonomy
37,337 Suscriptores

El contenido más reciente compartido por GifGlass (Thinking) en Telegram

GifGlass (Thinking)

03 Feb, 20:10

7,807

عادت دادن یعنی همین. گاهی حتی نمی‌دونیم به چیزی عادت کردیم و عادتی شکل داده شده. شما از جمله‌ای که مادرت گفت متوجه شدی‌. عادت‌ها از لابه‌لای همین جملات و حرف‌ها مشخص می‌شه. گاهی به چیزهایی که خودتم داری میگی دقت کنی، متوجه خیلی چیزها میشی.

https://t.me/GifGlass/5023
GifGlass (Thinking)

03 Feb, 19:17

7,359

جمهوری اسلامی با اختلاف لقب حقیرترین حکومت رو به خودش اختصاص داده. طوری به چین و روسیه چسبیده که از چینی‌ها چینی‌تر و از روس‌ها روس‌تر شده‌اند. بسیجی‌هاش طوری از محصولات چین در مقابل آمریکا دفاع می‌کنند که خود چین دفاع نمی‌کنه. طوری پشت پوتین پناه گرفته‌اند که خود روس‌ها چنین حسی به پوتین ندارند. هربار پوتین میزنه تو سرشون، بیشتر خم میشن و بیشتر طلب توسری می‌کنند. هر اشتباهی که چین و روسیه می‌کنند، جمهوری اسلامی قبول نداره و تا آخر مشغول به دفاع از آرمان‌های چینی و روسی‌ست. هر خبری از چین میاد، بنگاه‌های ساخت خبرشون، با هیجان بالا، تیتر می‌زنند. با خبرهایی مثل «جنگ تجاری» با عنوان‌هایی مثل «چین هم علیه آمریکا فلان کار را کرد» با تیترهایی مثل «موشکی فوق‌سریع از روسیه به اوکراین برخورد کرد» چنان از خود بیخود میشن که ۲ هزارتا تحلیل ازش بیرون می‌کِشند. آرزوشون این بود پوتین ٱوکراین رو بگیره، بعد بره سمت اروپا و اروپا رو هم بگیره تا دوباره شوروی بزنه بیرون و متولد بشه، دیدن نشد، حالا آرزوشون اینه چین بتونه جای آمریکا رو بگیره. اسمشون رو هم می‌شه هرچیزی گذاشت، جمهوری اسلامی کمونیستی، یا کمونیست‌های اسلامیست، یا روس‌های اسلامی، یا اسلام روسی. تا صبح می‌شه باهاشون جمله ساخت. اینکه بلندگوی تبلیغاتی کشور دیگه‌ای بشی، یک موضوعه. اینکه طوری تبلیغ می‌کنی که انگار داری برای خودت تبلیغ می‌کنی، یک موضوع دیگه‌ست. اینجا دیگه حتی استعمار هم معنی خودشو از دست داده. در مقابل؛ اون کشورها حتی حاضر به دفاع از این نبوده‌اند. این‌ها توهم دارند که در نظم جدید جهانی، با چین و روسیه، توپ تکونشون نمیده، اون‌ها خودشون دنبال این هستند که اگه بشه بعضی مسائل رو با آمریکا حل کنند. این‌ها روی پوتینی حساب کرده‌اند، که خودش برای پایان جنگ اوکراین، روی معامله با آمریکا حساب کرده‌‌. یک حکومت حقیر و ضعیف، که دلش به چتر امنیتی روسیه خوشه. چتری که از قبل معلوم شده قرار نیست باز بشه.
GifGlass (Thinking)

02 Feb, 19:00

7,432

در «کیش شخصیت» رسانه‌ها و تبلیغاتشون، از یک شخص؛ یک چهرهٔ مقدس، قهرمان، و ملی میسازند. که بیشتر در سیستم‌های تمامیت‌خواه و دیکتاتوری رخ میده. یکی از مرسوم‌ترین شیوه‌ها در «کیش شخصیت» استفاده از کودکان بوده و هست. معمولا در این روش، رهبر مورد نظر؛ باید صبور، مهربان و مانند یک پدر دلسوز به نظر بیاد. دلیل استفاده از کودکان اینه که مغزشویی از دوران کودکی راحت‌تره و چند نسل با این حس بزرگ میشن. همینطور بزرگترها وقتی رهبری رو در این شکل می‌بینند، حس امنیت و آرامش هم برای خودشون هم فرزندشون، دارند. همزمان که این رهبر، یک چهرهٔ مقتدر از قبل براش ساخته شده، همزمان باید مهربان هم به نظر بیاد. ترکیب این دو، یک چیز محکم و دست‌نیافتنی رو در ذهن‌ها بوجود میاره.

پوسترها و عکس‌های پروپاگاندای بالا در رابطه با همین موضوعه. از موسولینی(ایتالیا) نیکلای چائوشسکو و النا چائوشسکو(رومانی) مائو(چین) خمینی، استالین، هیتلر، و رهبران کره‌شمالی. همه به یک شکل و همه با همون فرمول همیشگی. این نوع پروپاگاندای کیش شخصیت، در همه این کشورها، به صورت تکرار شونده بوده. روی کتاب‌های درسی، بعضی از کالاها، و انواع رسانه‌ها.
GifGlass (Thinking)

30 Jan, 18:51

8,622

چیزی که توتالیتاریسم روی اون دست میذاره، علوم انسانیه. مثل تاریخ، فلسفه. برای همین معمولا جامعه‌ای که گرفتار این حکومت‌ها شده؛ در فیزیک، ریاضی، و چیزهای مشابه، مشکل خاصی نداره، و اتفاقا در این‌ها وضعیتش خوبه. چیزی که در ایران هم دیده شده. اما اون طرف ماجرا؛ شرایط به شدت وخیمه. علوم انسانی همون مجموعه‌ای از شناخت، فهم، و درک انسانه. وقتی روی این دست میذاری و دستکاری می‌کنی، پیرامون همه‌چیز مجموعه‌ای از دروغ‌ها و کج‌فهمی‌ها ایجاد می‌شه. مثلا وقتی تاریخ رو تحریف می‌کنی، یعنی فهم درست رو ازش گرفتی، وقتی فهم درست رو می‌گیری، یعنی شخصیت‌ها، مکان‌ها، و غیره رو بی‌هویت کردی. وقتی چیزی هویت نداشته باشه، هرچیزی میتونه جای چیز دیگه‌ای قرار بگیره، و این دیگه چیزی به نام تاریخ نیست. وقتی تاریخ نباشه، یعنی تجربه‌های تاریخی هم نیست، وقتی تجربهٔ تاریخی نباشه، یعنی درس گرفتن از اون رو هم گرفتی‌. و وقتی درسی نباشه، آموزشی نیست. و آموزشی هم که نباشه، پرورشی هم در کار نیست. علوم انسانی مربوط می‌شه به تمام چیزهایی که برای رشد درکِ یک انسان و وسعت دیدش به زندگی لازمه. مثل تفکر، و روابط انسانی. در توتالیتاریسم، بی‌کیفیت‌ترین افراد به عنوان روشنفکر لقب می‌گیرند و سال‌ها این دروغ‌ها و کج‌فهمی‌ها رو گسترش میدن.

ابزار «سانسور» مخرب‌تر از چیزیه که تصور می‌شه. وقتی جامعه‌ای مثل ایران، بالای ۴۰ سال، سانسور رو تجربه می‌کنه، اون سانسور‌ها، به افراد و زندگیشون، شکل داده‌اند. سانسور فقط این نیست که بگه چی ببین، چطوری ببین، چی نبین، چی خوبه، چی بده، سانسور در همه شکل‌ها وجود داره و میتونه هرچیزی رو در بلندمدت، القا کنه. سانسور، افرادی رو میسازه که خودشون دست به سانسور خودشون می‌زنند. سانسور، آدم‌ها رو از چیزی که هستند، دور می‌کنه. در سانسور، برای جامعه تصمیم گرفته می‌شه. سانسور یک سلیقهٔ خاص ایجاد می‌کنه و ابتذال رو در همه‌چیز به اوج می‌رسونه.
GifGlass (Thinking)

24 Jan, 17:40

10,141

خیلی‌ از آدم‌ها علاقهٔ زیادی به فرار از واقعیت و دور زدنش دارند. برای اینکه واقعیتی رو نادیده بگیرند، زیادی تقلا می‌کنند. به نظرشون وقتی واقعیتی ناامیدکننده‌ست، باید سعی کنند طور دیگه‌ای ببینند. و خُب هربار که نمی‌تونن طور دیگه‌ای ببینند، ناامیدتر خواهند شد. اما دنیا اینطوری کار نمی‌کنه. هرچه بیشتر سعی کنی واقعیتی رو نادیده بگیری، بیشتر غرقِ منجلاب اون واقعیت میشی.

خیلی وقت‌ها هم هست که آدم‌ها تقلایی برای فرار از واقعیت ندارند، اما رفتاری که انجام میدن، باعث نادیده گرفتن واقعیت‌ها میشه. این از سانتی‌مانتالیسم(احساسات‌گرایی) میاد. وقتی به همه‌چیز از دریچهٔ احساس نگاه کنی، یعنی منطق از موضوع گرفته شده. و وقتی منطق در کار نیست، اولین چیزی که پیش میاد، نادیده گرفتن واقعیته. و از اونجایی که احساسات‌گرایی یک چیز کوچک رو بزرگ جلوه میده، در نتیجه، خیلی مواقع باعث ناامیدی و امیدواهی میشه.

مثلا اینکه اوضاع کشور فاجعه‌ست، یک واقعیته. و اینکه تا زمانی که جمهوری اسلامی وجود داره، چیزی درست نمیشه هم، یک واقعیته. و اینکه با نبود جمهوری اسلامی، ایران میتونه فرصت‌های خوبی داشته باشه هم، یک واقعیته. زمانی که خیلی از مردم تا چندسال قبل، تصور می‌کردند با جمهوری اسلامی میشه تغییر رو دید، این همون نپذیرفتن واقعیت بود، که به امیدواهی می‌رسید. اینکه با نبود این حکومت، ایران و مردمش فرصت‌های خوبی دارند، این میشه امیدواری. یک امید واقعی. یعنی امیدی برای تغییر. یعنی چیزی در ذهنت داری که میتونی بهش چنگ بزنی. دیگه اینکه رسیدن بهش آسونه یا سخت، مشکلاتی این وسط هست یا نیست، این‌ها نمیتونه روی این «واقعیت» تأثیر بذاره. پس اگه این واقعیت رو بپذیری، دیگه هیچ پروپاگاندایی هیچ خبری هیچ‌چیزی نمیتونه در این مورد ناامیدت کنه. چون تو؛ هم تمام مشکلاتی که پیرامون این قضیه‌ست رو میدونی، هم اون واقعیت رو پذیرفتی. دیگه چه کسی میتونه این امیدی برای تغییر رو ازت بگیره؟ اینجا تو هستی که عاملیت داری.

این همون چیزیه که قبلا گفته بودم. اینکه «امیدی برای تغییر» داشته باشی با اینکه «امیدی به تغییر» داشته باشی، دو مفهوم جداست. در دومی، تو به «تغییر» امید داری، نه «اُمیدی» برای تغییر. امیدواریت وابسته به چیزیه. تو واقعیت‌ها رو ندیدی و نپذیرفتی. چه مثبتش چه منفی. پس خیلی چیزها میتونه روی تو تأثیر بذاره. و عاملیتی هم نداری.
GifGlass (Thinking)

23 Jan, 18:30

7,761

یک اصل همیشگی در حکومت‌های توتالیتر (تمامیت‌خواه) وجود داره، اونم اینه که دوتا پیام هرگز نباید به مردم برسه. اولی؛ پیامی که ضعف حکومت رو نشون بده. دومی؛ پیامی که شجاعت مردم رو نشون بده. این حکومت‌ها دنبال اینن مردم همیشه احساس تنهایی کنند. این حس رو داشته باشند که کسی شبیه اون‌ها فکر نمی‌کنه. و مدت‌هاست باوری در مردم ایجاد کرده‌اند که اون‌ها هیچ عاملیتی ندارند. و شجاعت، نقطه مقابل تمام این‌هاست.

این سکانس از فیلم «V for Vendetta» دقیقا داره همین مورد رو نشون میده. شخصیت اصلی، ساختمان دادگستری رو منفجر می‌کنه، جایی که قرار بوده نماد عدالت باشه اما نماد ظلم شده. انفجار این ساختمان قراره پیام‌هایی برای مردم داشته باشه. اینکه اینجا هیچگونه عدالتی برقرار نیست. اینکه یکی از خودتون، مقابل این ظلم ایستاده. اینکه ضعف و دروغ حکومت رو نشون بده. سیستم؛ انفجار ساختمان دادگستری رو به چیز دیگه‌ای نسبت میده و میگه این ساختمان قدیمی بوده و نیاز به تخریب داشته. و انواع دروغ‌های مضحک رو برای دفنِ حقیقت انجام میده‌، تا هرگز به شجاعت یکی از مردم، و ضعف حکومت، نسبت داده نشه‌.

🔹بررسی کامل فیلم «V for Vendetta»

.
GifGlass (Thinking)

22 Jan, 18:57

7,188

دو مدل فقر داریم. یکی فقر معمولی، همونی که همه در دنیا به یک شکل می‌شناسنش. یکی فقر تورمی. مردم ایران گرفتار فقر تورمی هستند و مهمه که بدونیم تفاوت این‌ها چیه.

فقر معمولی همونه که وضعیت تقریبا همیشه در یک حالت پایدار بوده. نداشتن‌ها، همیشه همون نداشتن‌های قبلیه. آرزوها همون آرزوهای قبلیه. همیشه خانواده به پسرش توصیه می‌کنه اون دخترِ پولدار، مناسب تو نیست. پس توصیه‌ها هم همیشه یکسانه. اما در فقر تورمی، وضعیت هرگز پایدار نیست. نه تنها لیست نداشتن‌ها بزرگ‌تر می‌شه، بلکه چیزهایی هم از دست میره. وضعیت شبیه افتادن از پله‌ست، هربار پله به پله به سمت پایین. در فقر معمولی، هنوز گزینهٔ برنامه‌ریزی برای زندگی وجود داره، که در نتیجه قدرت انتخاب رو هنوز فعال نگه داشته. در فقر تورمی، برنامه‌ریزی بی‌معناست، همه‌چیز رو هواست. سبک زندگی به طور کلی تغییر کرده. در فقر معمولی، تلاش کردن؛ هنوز میتونه مفهوم خودشو داشته باشه. کار کردن، هنوز بی‌معنی نشده. در فقر تورمی، تلاش؛ مفهوم خودشو از دست داده. کار کردن، شبیه مصرف شدنه. انگار اون کار، جسم و وقت آدم‌ رو مصرف می‌کنه.

خود تورم با فقر تورمی تفاوت داره. فقر تورمی در نتیجهٔ تورم‌های سنگین و ماندگار، ایجاد می‌شه. در یک شرایط نرمال، خرید یک لپ‌تاپ فقط خرید یک لپتاپه، نه نشونه‌ای از رفاه. اما در ایران، خرید این مدل کالاهای معمولی، نشونه‌ای از پولداری شده‌. این که همین چیزها این نگاه اشتباه رو جا انداخته، خودش سطح کیفیت زندگی در ایران رو نشون میده. معمولا در این مواقع به کالایی که خریده شده، دقت می‌شه. اما به این دقت نمی‌کنند که برای یک کالای معمولی، یا قید خیلی چیزهای دیگه زده شده، یا پول چند ماه کار کردن؛ شده یک کالای معمولی. با توجه به مدل فقر، ۹۰ درصد از جامعهٔ ایران فقیره. همچنین در این مدل فقر چون پول ارزش خودشو از دست داده، کالا ارزش بیشتری پیدا کرده. مردم کوتاه مدت شده‌اند و سعی می‌کنند با همون پولی که دارند چیزی بخرند.

این نوع فقر، آسیب بسیار زیادی به جامعه میزنه. این فقر اجازه نمیده چیزی بیشتر از اینی که هستی؛ باشی‌. دائم موانع بیشتری ایجاد می‌کنه. باید این رو درک کنی و دست از سرزنش کردن خودت برداری.
GifGlass (Thinking)

21 Jan, 20:23

7,442

در این تصویر شاهکار، اسلحه روی چاقو، و چاقو تبدیل به قلم شده، و قلم تصویری کشیده که فردی تسلیم شده رو نشون میده.

همینطور که اسلحه وقتی به سمت کسی نشونه گرفته میشه، میتونه کنترلش کنه و به هرچیزی وادارش کنه، قلم هم چنین نقشی رو داره. اما قلم میتونه خطرناک‌تر باشه، چون چیزی به سمتت نشونه گرفته نشده و حس امنیت داری. در واقع میتونه هر لحظه و هرجایی و در هر رسانه‌ای و با هر شکلی باشه و کنترلت کنه. اسلحه با تکیه بر حس ترس، میتونه تعیین کننده باشه. اما قلم با تکیه بر تمام احساسات، میتونه تعیین کننده باشه. یعنی ترس، هیجان، اضطراب، شادی، غم، خشم. و میتونه توسط هرکدوم از این‌ها، به نتیجهٔ دلخواه برسه. میتونه یک آدم تسلیم بسازه، میتونه یک آدم متعصب بسازه، میتونه یک آدم افسرده بسازه، میتونه یک آدم سرخوش بسازه، و میتونه تمام این‌ها رو نوبتی در یک نفر بسازه. قلم؛ هم میتونه اندازهٔ یک اسلحه تمام کننده باشه، هم میتونه اندازهٔ یک چاقو درد داشته باشه، هم میتونه اندازهٔ یک شکلاتی که به بچه میدن، لذت‌بخش و سرگرم‌کننده باشه.
GifGlass (Thinking)

19 Jan, 20:20

8,049

از صد سال پیش تا الان، آمریکا چندبار به سقوط نزدیک شده، عمر دلار تموم شده، جنگ داخلی باعث تجزیه آمریکا شده، اقتصادش فروپاشیده، قدرت نظامیش تضعیف شده. از شوروی تا روسیه فعلی، از چین، ونزوئلا، جمهوری اسلامی، و باقی جانوران مشابه، این صدسال تخیل رو تشکیل دادند. از این‌ها، شوروی که اثری ازش نیست. روسیه که از هر طرف گرفتار شده. ونزوئلا و جمهوری اسلامی هم که در لجن فرو رفته‌اند. اما چیزی که این مورد رو جالب‌تر کرده، خود آمریکاست. تو سینماش فیلم از جنگ داخلیِ آمریکا میسازند، فیلم از گندهایی که زدن میسازند، و مخاطب آمریکایی پفک میخره و میره تو سینمایی در آمریکا و فیلمی در مورد نابودی آمریکا تماشا می‌کنه. چه جواب محکم‌تری از این؟ یعنی زور زدنتون و تحلیل‌های روز و شبتون، در نهایت سرگرمی مخاطب آمریکایی خواهد بود. تازه مردم کشور خودتون هم اون‌ها رو با اشتیاق تماشا خواهند کرد. قدرت بزرگتر از این؟ این همون آزادیه. که تمام اون حکومت‌ها بویی ازش نبرده‌اند. آزادی همون چیزیه که آمریکا رو نگه داشته‌‌. بزرگی اسم آمریکا به قدرت نظامی نیست. به همین آزادیه. اون حکومت‌ها همیشه قهرمان‌اند، همیشه پیروزاند، همیشه تصمیمات درستی می‌گیرند. و حکومتی مثل جمهوری اسلامی علاوه بر همهٔ این‌ها، خودشو به خدا هم وصل کرده و مقدس میدونه. فاصلهٔ این حکومت‌ها تا آمریکا، زمین تا آسمونه، چون فاصلشون با آزادی همین اندازه‌ست.
GifGlass (Thinking)

02 Jan, 20:01

12,637

گوبلز وزیر پروپاگاندای آلمان نازی، مردی که به هوش بالا در ساخت و ترکیب دروغ‌ها شهرت داره، در بعضی از سخنرانی‌ها از افسانه‌ها برای تأثیرگذاری روی مردم و سربازان، استفاده می‌کرد. در روزهای پایانی حکومت هیتلر، او در سخنرانی‌های خودش در مورد افسانهٔ زیگفرید و اینکه در لحظات آخر آسمان شکافته می‌شه و ستاره‌ای گذر می‌کنه و یکی از مهم‌ترین دشمنان ما خواهد مُرد، می‌گفت.

بعد از اینکه فرانکلین روزولت(رئیس‌جمهور آمریکا) مُرد، گوبلز که همراه هیتلر در پناهگاه بود، به سمت هیتلر رفت و گفت من این رو پیش‌بینی کرده بودم. این همون ستاره‌ای بود که ازش می‌گفتم. یکی از دشمنان مهم ما مُرد. این همان تغییر سرنوشتی بود که همه منتظرش بودیم. ما پیروز خواهیم شد.

تمام این‌ها رو زمانی می‌گفت که شکست آلمان قطعی شده بود، نیروهای آلمان زیر موج بمباران بود. از زمان مرگ روزولت و خوشحالی گوبلز، تا سقوط حکومت هیتلر و خودکشی گوبلز و خانواده‌اش، تنها یک ماه فاصله بود. کسی که مردم آلمان رو سال‌ها مغزشویی کرده بود، خودش غرق در همون پروپاگاندا شد و ارتباطش رو با واقعیت از دست داده بود. چون در سیستم‌های بسته، سیستم؛ دروغ‌‌های خودش رو باور می‌کنه.