فیلم‌ها و احساس‌ها @filmsandfeelings Channel on Telegram

فیلم‌ها و احساس‌ها

@filmsandfeelings


[فعال در: نشر خوانه، نشر بان، نشر خوب]

فیلم‌ها و احساس‌ها (Persian)

فیلم‌ها و احساس‌ها یک کانال تلگرامی فوق العاده برای علاقمندان به سینما و هنر تئاتر است. اگر شما هم از دیدن فیلم‌های جذاب و هیجان‌انگیز لذت می‌برید و علاقه‌مند به بررسی و تحلیل احساسات و اندیشه‌هایی که پس از تماشای یک فیلم در شما ایجاد می‌شود هستید، حتما این کانال را دنبال کنید. فیلم‌ها و احساس‌ها با انتشار نقدها، نظرات و تحلیل‌های عمیق درباره فیلم‌های اخیر، به شما کمک می‌کند تا فیلم‌ها را از یک نگاه متفاوت تجربه کنید. همچنین، این کانال فعال در نشر خوانه، نشر بان، نشر خوب و برخی از منابع دیگر است که شما را به اطلاع‌رسانی از جدیدترین اخبار سینمای جهان دعوت می‌کند. پس علاقه‌مندان به هنر سینما و تماشای فیلم‌های متنوع، حتما به کانال تلگرامی "فیلم‌ها و احساس‌ها" بپیوندید و از تحلیل‌ها و نقدهای فوق العاده آن لذت ببرید.

فیلم‌ها و احساس‌ها

18 Jan, 20:06


«لوليتا» ممكن است ازنظر معيارهاى موريس كم‌نور باشد - استخوان‌هاى گونه برق نمى‌زنند، دقيقا به سبك قديمى ويليام دَنيلز در متروگلدوين ماير -ولى اين فيلم در مقايسه با فيلم‌هاى قبلى كوبريك روشن‌تر به نظر می‌رسد. سايه‌روشن‌هاى تندِ «بوسه قاتل» و «كشتن» براى جذاب‌تر نشان‌دادن بازيگران ملايم شده‌اند (مِيسن بسيار موقر است؛ ليون چهره‌اى شاداب دارد)، ولى در عين حال به شخصيت‌ها آسيب رسيده است (هامبرت كم‌تر پريشان به نظر می‌رسد و لوليتا كم‌تر فريبكار) . فقط در مورد كوئيلتى در نقش دكتر زِمف نورپردازي تك‌چراغى اعمال شده است. او در اتاق نشيمن كم‌نور مقابل هامبرت مى‌نشيند. نورى ضعيف روى ميز كوچک ميان اين دو می‌افتد.

از مجموعه‌ی «یک فیلم، یک‌جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #لولیتا #ریچارد_کورلیس #نیکا_خمسی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

15 Jan, 18:30


هاروى گرينبرگ «سكوت بره‌ها» را به «شاهزاده جزرومد»ِ باربارا استرايسند، ديگر فيلم مهم سال ١٩٩١ با موضوع روان‌كاوى، ترجيح مى‌دهد. او دربارهٔ لكتر مى‌نويسد: «مى‌توان به او از اين منظر نگريست كه فقط با چند جلسه ملاقات، با همدلى عجيب و غريبى، آسيب روحى استارلينگ را- كه ناشى از فقدان پدرش در دوران كودكى است و با همذات‌پندارى او با بره‌هاى قربانى نمودار مى‌شود -از درونش بيرون مى كشد.» البته انجا كه لكتر از استارلينگ بابت داستانش تشكر مى‌كند، درواقع كل كاوش‌گرى روانى او به التذاذى بى‌رحمانه از رنج ديگران شبيه مى‌شود، از شخم زدن خاطراتى كه با وسواس خاصى مخفى شده‌اند.

از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #سکوت_بره_ها #ایوون_تاسکر #سهند_سلطاندوست

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

14 Jan, 08:49


مجله‌ی «تیر»، شماره‌ی ۲، منتشر شد

در این شماره می‌خوانید:
مسائلِ جستار، پل آرتور، ترجمه‌ی بابک کریمی
سینما و جستار هم‌چون شیوه‌ای از اندیشیدن، رمون بلور، ترجمه‌ی شایان کریمی

#فیلمها_و_احساسها #جستار #پل_آرتور #رمون_بلور #بابک_کریمی #شایان_کریمی #تیر #مجله_تیر

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

12 Jan, 13:52


سینمای کِنجی میزُگوچی
گردآورنده: بصیر علاقه‌بند
هشتمین کتاب از مجموعۀ «سینماگران»
نشر خوب

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #کنجی_میزگوچی #بصیر_علاقه_بند

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

10 Jan, 18:27


«هفت سامورايى» بيش از هر چیز اداى دينى است به طبقهٔ سامورايى در افتخارآميزترين شكلش. هر چند فيلم به ظاهر گرايش رئاليستى دارد، اما كوروساوا گفتار خود را در تمام جوانب به وراى پوستهٔ اكشن فيلم گسترش مى‌دهد. گر چه هر هفت شخصيت اصلى فرديت خود را دارند، اما هر يك از آن‌ها نمايندهٔ جنبه‌اى ازهويت سامورايى است و همه با همدیگر تاريخ اين طبقه و زوال قريب‌الوقوعش را بازتاب مى‌دهند. سامورايى‌ها براى كوروساوا اوج سنت و بزرگ‌منشى ژاپنی‌اند و حذف آن‌ها از صحنه تاريخ معنايى جز فقدان هويت يگانه ژاپنى ندارد. به گمان كوروساوا بدون سامورايى‌ها چيز زيادى از هويت ژاپنى باقى نمى‌ماند.

‍ از مجموعه‌ی «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #هفت_سامورایی #جون_ملن #بصیر_علاقه_بند

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

06 Jan, 17:42


يكى از بزرگ‌ترين دستاوردهاى «درخشش» فضاى صوتى و موسيقى متن فوق‌العاده‌اش است كه به لحن غريب و گيج‌کنندهٔ فيلم كيفيت ویژه‌ای بخشيده است. خود فيلم مثل يك قطعهٔ موسيقى سازماندهى شده: با موومان‌هاى طولانى، ريتم‌هاى تكرارشونده و قطعه‌هاى ملوديكى كه صحنه‌هاى متفاوت رادر پژواك و تكرارى كه حس اسراراميز را تشديد مى‌كنند به هم پيوند مى‌زنند. موسيقى «درخشش» ارتباط نزديكى با موسيقى اوديسه فضايى دارد كه الكس راس از آن چنين ياد كرده است:
«موسيقى‌اى كه با چنين گفت زرتشتِ ريشارد اشتراوس شروع و با تجربه‌گرايي «سبك آخر الزمانى» گئورک ليگتی در دوران پس از جنگ تمام مى‌شود، به خوبى توانسته است سير كلى تاريخ موسيقايى قرن بيستم را يكيارجه كند.»

از مجموعه‌ی «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #درخشش #راجر_لاک_هرست #اردوان_شکوهی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

04 Jan, 16:58


مى‌خواهم بگويم باورم نمى‌شود منتقدان و مخاطبان معانى درونى «شب مردگان زنده» را صرفاً در خيالاتشان پرورده باشند. سازه‌هاى تصادفى را كتمان نمى‌كنم، اما فيلم يا حتى فيلم نامه از همان آغاز با همين سازه ها شكل گرفته. گرچه استفاده از نگاتيو سياه و سفيد تحميلى است، اما رومرو فيلم را طورى گرفته و تدوين كرده كه خشن، فى‌البداهه و كمابيش مستندگونه به نظر برسد. او توضيح مى‌دهد: «شغلمان اين بود كه يك ليوان آبجو را طورى قالب كنيم كه آدم فكر كند به بهشت پا گذاشته. شايد به همين دليل تمام زورمان را زديم كه تاحد ممكن از آن مسير فاصله بگيريم.» انتخاب تصاويرى ناجور و بيش از حد گرين‌دار در برخى صحنه ها تعمداً انجام گرفته‌ بود.
برنامه‌هاى خبرى تلويزيون از همان اول بنا بوده به صورت سياه وسفيد گرفته شوند وهمين امربه طرز اجتناب ناپذيرى سبك «فيلم‌هاى خبرى» را به باقى فيلم هم تسرى داده بود.

از مجموعه‌ی «یک فیلم، یک‌جهان»، نشر خوب‌.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #شب_مردگان_زنده #بنجامین_هروی #ایمان_رهبر

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

01 Jan, 19:33


با وجود صحنه‌هاى متعددى در «پالپ فيكشن» كه نشان‌دهندهٔ زندگى عادى آدم‌هايى است كه گرفتار خشونت مى‌شوند (مثل وقتى كه مارسلوس مى خواهد به بوچ شليك كند و گلوله‌اش به يكى از زنانى كه آن جا ايستاده اند اصابت می‌كند)، دنياى آن انگار يك جور دنياى موازى با دنياى ماست كه بسيارى از قوانين دنياى ما در آن صدق نمى‌كند. در واقع نكتهٔ آن سكانس تيراندازى دقيقاً همين است؛ اين كه آدم‌هاى بى‌اهميتى كه به هيچ عنوان هيچ نقشى در دنياى جداگانه شخصيت‌هاى فيلم ندارند صرفاً نظاره‌گرند و وقتى مداخله كنند، سير غيرواقعى و اغراق آميز داستان آن‌ها را كنار مى‌زند (اين نكته هم اهميت دارد كه وقتى بوچ مارسلوس را با ماشين زير مى‌گیرد، همه كسانى كه به كمك مارسلوس مى‌آيند زن هستند، يعنى همان جنسيتى كه در دنياى «پالپ فيكشن»
-كه فقط مردها با هم در رقابت‌اند -چندان اهميتى ندارد). فضاهاى ساختگی و محيط‌هاى كارتونى فيلم اهميت زيادى دارند.

از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #پالپ_فیکشن #دانا_پولان #احسان_چادگانی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

31 Dec, 17:46


برگی از جنون شاید چیزهایی را مدیون کابینه‌ی دکتر کالیگاری _ فیلمی آلمانی که در ژاپن هم مانند هر جای دیگری تأثیرگذار بود _ باشد، اما ماهیت رادیکال تدوین و عدم تداوم منطقی (که سوای تداوم «ژاپنی» در متن روایت مخصوص به خود بود و این دستاورد بزرگی است) آن را به یکی از اصیل‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما بدل ساخته است. در همان حال، سبک اکسپرسیونیستی‌اش _ در قالب رویدادهایی که ذهن دیوانگان تجربه می‎کنند _ نشان می‎دهد که این رهیافت سبکی چقدر خوب در قامت نوعی صدای روایی و گونه‌ای میانجی ظاهر شده است. اکسپرسیونیسم ذاتاً فرانمودی است، بنابراین، جایگاه آن همان‌قدر در سینمای ژاپن محفوظ است که در سینمای آلمان.

از مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بصیر_علاقه_بند #دانلد_ریچی #مقدمه_ای_بر_سینمای_ژاپن

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

25 Dec, 15:34


البته «سکوت بره‌ها» با تعادل ظریفی که بین شواهد عینی و تفسیر ذهنی برقرار می‌کند، درست در راستای سنت داستان جنایی (امثال هولمز و دوپن) قرار دارد که نقش استدلال و قیاس پیوسته با شهود تکمیل می‌شود. علاوه بر این، به ندرت پیش می‌آید که داستان جنایی میلی به رویاروکردن مخاطب با صحنۀ مرگ نداشته باشد. در آثار ادگار آلن‌ پو، دورنمای خرد و خشونت، هردو، حاضرند، برای مثال: توجیهات عقلانی دوپن و افراط در وحشت‌آفرینی گوتیک.

از مجموعه‌ی «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #سکوت_بره_ها #ایوون_تاسکر #سهند_سلطان_دوست

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

21 Dec, 19:56


به عقیده‌ی یاسوزُو ماسومورا، که در ۱۹۵۸ «به دلیل همدستی جریان اصلی سینمای ژاپن با سرکوب هویت فردی، سینماگران را به نابودی آن فراخوانده بود»، اومانیسم و فردگرایی خاص پس از جنگ هیچ‌گاه بر سینمای ژاپن مستولی نشد؛ «بنا بر ادعای او، فیلم‌های جریان اصلی کاملاً با سنت ادبی ژاپن همخوانی داشت. شخصیت در تمام این روایت‌ها همواره تسلیم دنیای اطراف و هویت جمعی بود.»

از مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بصیر_علاقه_بند #دیوید_دسر #موج_نو_سینمای_ژاپن

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

17 Dec, 18:24


برخلاف آن‌چه رنوآر می‌گوید، فیلمِ یک کارگردان هرگز نمی‌تواند مثل رمان سیمنون یا نقاشی پیکاسو امضا داشته باشد. نویسندگی و نقاشی حرفه‌هایی انفرادی‌اند. درست است که سیمنون کاغذها و ماشین تحریر خود را نساخته، اما جدای از اینها رمان او کاملاً کار خودش است. ظاهراً سینماگران کایه در فرآیند علَم‌کردن کارگردان تا حدودی بازیگران، فیلمبرداران، آهنگسازان و سایر عوامل را طوری معرفی می‌کنند که چیزی بیش‌تر از همان افراد فنی عادی در سطح تأمین‌کنندگان کاغذ و رول‌های ماشین تحریر سیمنون نیستند. فکرش را بکنید آیا کارگردانان موج نو بدون فیلمبرداری رائول کوتار به جایی می‌رسیدند؟

از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #ژان_رنوار #میشل_سیمون #بودو #ریچارد_باستن #مهدی_جمشیدی #نشر_خوب #یک_فیلم_یک_جهان

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

14 Dec, 18:46


ناگیسا اُوشیما در سال ۱۹۵۹ «شهر عشق و امید» را روانه‌ی پرده‌ی سینماها کرد. داستان جوانی زاغه‌نشین که به همان بی‌پروایی پروتاگونیست گدار مرتکب جرم می‌شد. موج جدیدی از فیلم‌سازی با هدف به‌چالش‌کشیدن فضای مسلط بر جامعه و البته سینما ژاپن را نیز فراگرفت. ظهور شورشی‌گر‌ی را در غرب می‌توان به گرایش‌های طبیعی جوانان و جوش‌وخروش نوجوانان نسل «انفجار جمعیتی» نسبت داد، اما در ژاپن این جریان دوچندان شگفت‎انگیز و غیرمنتظره بود. در جامعه‌ای که ثبات، هویت جمعی، احترام به بزرگ‌ترها و سنت‌هاشان و خودداری از بروز احساسات شخصی در میان جمع را می‌ستود، فیلم اُوشیما بشارتی به رخدادهای دهه‌ی ۱۹۶۰ و بازتعریف رادیکال جامعه‌ی ژاپنی بود.

از مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بصیر_علاقه_بند #دیوید_دسر #موج_نو_سینمای_ژاپن

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

12 Dec, 17:05


در تابستان ۱۹۹۱، تلما و لوییز فیلمی بسیار بحث‌برانگیز بود و مناقشۀ عمومی گسترده‌ای را برانگیخت دربارۀ زنان، مردان، اسلحه‌ها و سرنوشت زنانی که قانون‌شکنی می‌کنند. می‌توان گفت این بحث‌وجدل‌ها کماکان، یعنی یک نسل بعد، به انحای مختلف اما تقریباً در راستای همان مناقشات ادامه دارند. امروزه ظهور جنبشِ می تو به نحو چشمگیری گفت‌وگوی عمومی دربارۀ تجاوز و آزار جنسی را تغییر داده و فرهنگ عامۀ مصرف‌گرای سیاسی بیش‌ازپیش آکنده از بازنمایی‌هایی دربارۀ توانمندسازی زنان شده. بااین‌حال آن جنبش صرفاً نشان داده که چه تغییرات اندکی در مورد سوءاستفاده از قدرت مردانه و واکنش‌ها به آن صورت گرفته‌اند. امروزه درک تلما و لوییز به معنای درک این است که چقدر روابط مبتنی بر قدرت جنسیتی تغییر کرده‌اند و چقدر خواه‌ناخواه به همان شکل باقی مانده‌اند.

از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #تلما_و_لوییز #ماریتا_استرکن #حسین_جوادی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

09 Dec, 12:58


تلما و لوییز
ماریتا استِرکِن
ترجمۀ حسین جوادی
سی‌وششمین کتاب از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»
نشر خوب

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #تلما_و_لوییز #ماریتا_استرکن #حسین_جوادی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

06 Dec, 18:34


‍ در سراسر «شب افتتاح»، مِرتل از این‌که دیگر از لحاظ عاطفی «سرزنده» نیست، گلایه می‌کند. احساساتی که آرزو دارد برای نقشش در نمایش از آن‌ها بهره بگیرد دیگر در دسترس او نیستند. مِرتل در تلاش‌های ظاهری‌اش برای تغییر نمایش، هر رفتار غیرحرفه‌ای قابل تصوری را از خود بروز می‌دهد: مست و ناآماده حاضرشدن در تمرین‌ها، تماس‌گرفتن با کارگردان نمایش در نیمه‌های شب و اصرار بر این‌که در مورد نقشش با او بحث کند، و تغییر دیالوگ‌ها در وسط اجرا. در ابتدا ذهن ما به این سمت معطوف می‌شود که مشکلات مِرتل با نقشش در وهله‌ی نخست به بی‌میلی او برای ایفای نقش زنی مسن ارتباط دارند. همان‌طوری که او به سارا می‌گوید: «اگر من توی این نقش خوب باشم، حرفه‌ام به‌شدت محدود می‌شه. چون وقتی توی یه نقش به‌طور متقاعدکننده‌ای ظاهر می‌شی، تماشاگران تو رو به اون صورت - به‌عنوان یه زن مسن - می‌پذیرن.»

از «سینمای جان کاساوتیس»، گردآورندگان: سعیده طاهری و بابک کریمی، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #جان_کاساوتیس #شب_افتتاح #هومی_کینگ #عیسی_دهقان #نشر_خوب #بابک_کریمی #سعیده_طاهری

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

03 Dec, 19:24


«نشویل» با آن همه شخصیت، حاشیه‌ی صوتیِ چند لایه، و خطوط داستانیِ متقاطع فیلمی عمیقاً مکالمه‌ای است که این دیدگاهِ باختین را به اثبات می‌رساند که ارتباطِ معنادارا «هرگز به آگاهی یا صدایی تکین متمایل نمی‌شود، بلکه روی انتقالش از دهانی به دهانِ دیگر، بافتی به بافتِ دیگر، حافظه‌ای جمعی به حافظه‌ی جمعی دیگر، و نسلی به نسلِ دیگر تأکید می‌کند. هر اندیشه، هر احساس، و تجربه‌ای باید از صافیِ گفتار و ‌منش و‌ کردارِ کسی دیگر عبور کرده باشد که این یعنی نمی‌توان بدون ‌تردید، فاصله‌گذاری، و بهره‌گیری از تجاربِ دیگران آن را جذب کرد.»

از «وقتی فیلم‌ها اهمیت داشتند؛ بازبینی هالیوود نو»، گردآورندگان: جاناتان کرشنر و جان لوئیس، سرپرست مترجمان: بابک کریمی، مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #جاناتان_کرشنر #جان_لوئیس #دیوید_استریت #رابرت_آلتمن #بصیر_علاقه‌بند #وقتی_فیلمها_اهمیت_داشتند #بازبینی_هالیوود_نو

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

30 Nov, 16:42


بلور در روان‌كاوی كلاسيک سينماى هيچكاک همين راه را در پيش می‌گيرد و به جايگاهى مهم در نظريه‌ى روان‌كاوي فيلم دست مى‌يابد. به ويژه، با جستارهايش درباره‌ى پرندگان («نظام يك قطعه» ۱۹۶۹)، شمال از شمالِ غربى («انسداد نمادين» ١٩٧٥)، مارنى («بيان» ١٩٧٧»)، و روانى («روان‌نژندى، روان‌پريشى، انحراف» ١٩٧٩)، بابٍ بحث‌هايى را در روان‌كاوي سينما گشود كه از روابط درهم تنيده‌ى تصوير و روايت، و جنسيت و ذهنيت پرده برمى‌داشت. بلور، پيش از هر چيز، شيوه‌ى تحليلِ «متنِ» فيلم را پايه گذاشت؛ به قول پنلى، «تحليلى نما به نما، صحنه به صحنه.» در چنين تحليل طاقت‌فرسا و (به قول خودِ بلور) وسواس‌آميزى، اولويت با تصوير است؛ چه قاب و چه صحنه.

از «سینما و روان‌کاوی: بازی سایه‌ها»، ویکی لِبو، ترجمه‌ی قاسم مؤمنی، مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #قاسم_مومنی #ویکی_لبو #سینما_و_روانکاوی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

28 Nov, 07:06


گرچه تاركوفسكى نقاشى را به مثابه‌ی تصنع نمى‌پذيرد، سينماى او به ستايش سنتِ هنرى و ديرينه‌ی شمايل‌نگاري روسيه مى‌پردازد. بيعتِ كارگردان با اين ميراث در هيج فيلمى به اندازه‌ى «آندرِى روبلف» خودآگاهانه نيست. داستانِ «آندرِى روبلف» در فضايى قرونٍ وسطايى مى‌كَذرد و زندگى شمايل‌نگارى را روايت مى‌كند كه همراهِ دوستانِ راهبش، كيريل و دنيل، سفرى آغاز مى كند از صومعه‌ى آندرونيكف به شهرِ ولاديمير. تاركوفسكى در «آندرى روبلف» دوره‌ی گذارى را توصيف می‌كند كه در آن شمايل‌هاى دينى ديگر «جايگاهِ بسيار ويژه‌ای، جايى ميانِ هنر و دين» نداشتند؛ دوره‌اى كه «هيج ريسمانِ درونی‌ای از پيوستگی» ميانٍ هنر و زندگى در آن ديده نمی‌شد.(به گفته‌ى تئوفانِس)، شمايل‌ها به جاى آنكه وسيله‌اى براى نيايش باشند، تبديل به فرومايه‌ترين ابزارها شده بودند: وسيله‌اى براى رنده‌كردنِ كلم خوراكى.

از «سینما و نقاشی: هنر چگونه در فیلم به کار می‌رود»، آنجلا داله واکه، ترجمه‌ی رضا تاجمیر و امیریحیی حدادی، از مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #رضا_تاجمیر #امیریحیی_حدادی #آنجلا_داله_واکه

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

26 Nov, 16:02


هاروى به بررسی لحظه‌اى مى‌پردازد كه از لحاظِ عاطفى صريح است. چارلز افرون، ضمنِ توصيفِ صحنه اى از گراند هتل (ادموند گلدينك، ١٩٣٢، آمريكا)، به همين ترتيب، بازي پرشور گرتا گاربو را به خوبى نقد می‌كند. با اين حال، اين سكانس چالش هاى ديگرى نيز دارد، زيرا گاربو آن را قدرى مبهم، و كنش‌هاى سكانس را تا حدى نابهنجار مى‌كند. در ضمن، قواعدِ باورپذيرى را زيرِپا می‌گذارد. افرون چنين مى‌نويسد: «گاربواز عهده‌ی سكوت، ناكَفته‌ها، تناقضات وابهامات برمى‌آيد».
اين بازيگر غالباً ريتم‌هاى نامعمول را غنيمت مى‌شمرد، اما ريتم در اين مورد خاص بسيار متلاطم است و، بنابراين، احتمالاً فروپاشي منطق و جديت را در پی خواهد داشت.

‍ از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #الکس_کلیتن #اندرو_کلون #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #نیکا_خمسی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

24 Nov, 20:24


استفاده از موسيقى به خصوص «تم يوموجى» حركت آهسته چاو و خانم چان را توجيه و قدم‌هاى آنها را شبيه به رقص ترسيم مى‌كند. اين ويژگى سبكى به شكلى قاطعانه غيرواقعى است، اما بسيارى از تماشاگران بدون سؤال از كنار آن مى‌گذرند. البته حركت آهسته نشان‌دهندهٔ جذابيت گام‌هاى خانم چان در كيپائوهايش است، اما آهسته‌بودن تصوير نشان‌دهندهٔ ناراحتى‌هاى شخصيت‌ها نيز هست: ترديد و دستپاچگى‌اى كه در مواجهه با كشش در حال شكل‌گيرى دوطرفه وجود دارد. سينماى مدرنِ عامه‌پسند استفاده از حركت آهسته را براى نشان‌دادن صحنه‌هاى خشن و انفجارها «به شكل هنجار درآورده است».

از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #در_حال_و_هوای_عشق #تونی_رینز #عطیه_سالارمنش

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

17 Nov, 20:42


برینکما: معمولاً از من می‌پرسند هنگام تماشای فلان فیلم چه حسی داشتم. هنگام تماشای «هزارپای انسانی» چه حسی داشتم. هنگام تماشای «بازی‌های خنده‌دار» چه حسی داشتم. و غالباً تلاش می‌کنم معنای نهفته در پسِ این پرسش‌ها را خوانش کنم: درباره‌ی فوکو و میل‌مان به اعتراف در مقام شیوه‌ی حقیقت‌گویی حرف می‌زنم و نیز فکر می‌کنم چنین پرسش‌هایی دربردارنده‌ی مؤلفه‌ای جنسیتی‌اند، چون در واقع از شما می‌خواهند به جایگاه سوژگی‌تان در مقام مخلوقی بدن‌مند که آکنده از تاریخ‌های پیچیده و جالب توجه است شهادت بدهید. غالباً از پاسخ‌دادن طفره می‌روم و پاسخی حقیقتاً وقیحانه می‌دهم و می‌کوشم پرسش را واسازی کنم. بی‌شک من هم در سینما اشک ریخته‌ام، به لرزه افتاده‌ام و واکنش‌های بدن‌مند داشته‌ام؛ فقط فکر می‌کنم چنین واکنش‌هایی چندان جالب توجه نیستند.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #شایان_کریمی #یوژنی_برینکما

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

12 Nov, 18:36


‍ پایان‌ و فرجام در دنیای کاساوتیس به‌ندرت به نمایش درمی‌آید. در «شوهران» شاید بتوان گفت که این پایان‌ پیشاپیش ساخته می‌شود و به هرج‌ومرج فیلم می‌انجامد؛ در «کشتن دلال چینی» انتظار این فرجامی را می‌کشیم که بعداً از راه می‌رسد و گویی همه‌چیز به‌سوی آن سوق می‌یابد. تصور پایان و فرجام در سینمای کاساوتیس ما را به این سمت رهنمون می‌شود که ردّ نشانه‌های آن را در چهره، در تن، در ژست‌ها و اندیشه‌ها و افکار شخصیت‌ها دنبال کنیم. کارگردان وقتش را صرف این می‌کند که جلوه‌های این پایان و فرجام را نزد آدم‌هایی که روی صحنه می‌برد در معرض نمایش قرار دهد. این کار با حسی از بهت‌زدگی در دنیای این آدم‌ها مقارن می‌شود. خیلی‌ها اعتقاد دارند سهم امر تراژیک در سینمای کاساوتیس، که نظیرش را نزد هیچ کارگردان آمریکایی دیگری نمی‌توان یافت، در کشف تدریجی فناپذیری‌ای نهفته است که در نهایتِ بی‌رحمی شخصیت‌های او را از پا درمی‌آورد.

از «سینمای جان کاساوتیس»، گردآورندگان: سعیده طاهری و بابک کریمی، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #جان_کاساوتیس #سعیده_طاهری #بابک_کریمی #محمدرضا_شیخی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

08 Nov, 19:31


‍ سریال «جانی استاکاتو» نکته‌های بسیاری برای کشف‌کردن دارد و چند اپیزود آن تقریباً کلاسیک شده‌‏اند: «زنده باد پاکو!» و ماجرای پرفرازونشیب بوکسوری از اسپنیش هارلم، «نشان شاعر» و نمایش بطن زندگی زیرزمینی شهر و همچنین «عمل وحشت» که انگار در آن حس انزجار منتقل‌‌شده از سریال «منطقه‏‌ی گرگ‌ومیش» را شاهدیم. اما همچنان ویژگی خاص «استاکاتو» همان حس اضطرابی است که کاساوتیس با خود آورده. او بارها و بارها گفته برای استاکاتو انرژی زیادی صرف کرده، اما آیا این اهمیت دارد؟ خشمی که در طبیعت استاکاتو وجود داشت و لزوماً به ماجرا ربطی ندارد، در فرمت کوتاه بیست‌وچهار دقیقه‌‏ای سریال به خوبی می‏‌نشست و اغلب به نظر می‌‏رسید که قهرمان عصبی‌‏مزاج داستان با خود چنین فکر می‌کند که اصلاً چرا باید این کارها را انجام بدهد.

از «سینمای جان کاساوتیس»، گردآورندگان: سعیده طاهری و بابک کریمی، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #جان_کاساوتیس #سعیده_طاهری #بابک_کریمی #مسعود_ناسوتی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

05 Nov, 20:20


برنز: یکی از ویژگی‌های خوشایند سینما این است که در آن هر گفتمانی مشروعیت دارد، چون سینما سهل‌الوصول است، چون از آغاز بنا بوده عامه‌پسند باشد... هرگز فراموش نخواهم کرد که یکی از زیباترین حرف‌هایی که درباره‌ی سینما شنیده‌ام از زبان آشپزی در اکس‌ــ‌آن‌ــ‌پروانس بوده. در رستورانش مشغول خواندن کتابی درباره‌ی سینما بودم و او سر صحبت را با من باز کرد. غرق در شگفتی شدم. دهانم باز مانده بود. حرف‌هایش پرشور و دقیق بودند. این لحظه برایم لحظه‌ای بنیادی‌ بود. هر کسی می‌تواند حرف درست، جالب و روشن‌گرانه‌ای درباره‌ی سینما بزند. سینما بسیار غنی و بسیار سخاوتمند است، و این فوق‌العاده است.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #نیکل_برنز #مهدیس_محمدی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

02 Nov, 18:20


استرن: این روزها همیشه برایم خیلی جالب است که واقعاً سعی کنم از رهگذر مبانی فکری در هر زمینه‌ای بیندیشم: چگونه برخی از مفاهیمِ مسلط ساخته می‌شوند و چرا و چه کاری می‌توانید برای تغییردادن‌شان انجام بدهید؟ اما به نوشتنِ کلیشه‌ای و آموزشی‌ای که حالا بر مطالعات سینمایی حاکم است علاقه‌ای ندارم، که فکر می‌کنم تا حد زیادی به دستورالعمل‌های آموزشی و نهادینه‌سازی سینما مرتبط است. خیلی بیش‌تر به نوعی از نوشتن علاقه‌مندم که فرصت‌های متفاوتی را برای اندیشیدن از رهگذر تصاویر و روایت‌ها و روابط، برای مثال روابط بین سیاست و سینما، فراهم می‌آورد.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #لزلی_استرن

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

27 Oct, 17:38


سینه‌-کلوب صحنهٔ آبی با همکاری گروه فیلم‌ها و احساس‌ها برگزار می‌کند:

دوره‌ی «جان کاساوتیس: ابداعگر فرم‌ها»
تحلیلگر: بابک کریمی

شنبه‌ها، از ۱۲ آبان
ساعت ۱۹:۳۰

برای نام‌نویسی و اطلاع از شرایط حضور در این کارگاه لطفاً به ما پیام دهید.

📩 @cineclubadmin

🆔 @Cineclubsahneabi

فیلم‌ها و احساس‌ها

26 Oct, 19:32


گانینگ: وقتی جستار می‌نویسم، خودِ مسئله‌ی نوشتن برایم به اندازه‌ی هر چیزی که دارم می‌نویسم اهمیت دارد. البته چنین نگاهی اشتباه است، چون هیچ تفاوتی بین این دو وجود ندارد. و چیز دیگری هم هست: من به ایده‌ی نوشتن و جنبه‌ی مادی آن بسیار علاقه‌مندم. [...] آندره لورا‌ــ‌گوران، انسان‌شناس و باستان‌شناس بزرگ فرانسوی، نوشتار و ژست و کیفیت مادی همه‌ی این‌ها و تعامل بین نوشتار و بیان تصویری را یکجا جمع می‌کند. با برخی از عمیق‌ترین پرسش‌ها درباره‌ی سینما ارتباط دارد و به نظریه‌ی متقدم ویچل لیندزی برمی‌گردد که سینما را سینماتوگرافی و نوشتنِ حرکت می‌داند.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #تام_گانینگ

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

22 Oct, 09:31


سینه‌-کلوب صحنهٔ آبی با همکاری گروه فیلم‌ها و احساس‌ها برگزار می‌کند:

کارگاه نظریه‌ی فیلم و نظریه‌پردازانش
مدرس: بابک کریمی

ترم دوم
یازده جلسه
شروع دوره از ۱۱ آبان
جمعه‌ها

حضوری و آنلاین

برای نام‌نویسی و اطلاع از شرایط حضور در این کارگاه لطفاً به ما پیام دهید.

از آن‌جایی که ظرفیت کارگاه محدود است، اولویت با کسانی است که زودتر نام‌نویسی کنند.

📩 @cineclubadmin

🆔 @Cineclubsahneabi

فیلم‌ها و احساس‌ها

21 Oct, 19:54


‍ «درخت زندگی» تجدید عهدی است با رویدادهای کائوسیِ خلقت زمین و می‌کوشد میان این رویدادها با داستان خانواده ارتباطی برقرار سازد. در ابتدای فیلم، مالیک از ایوب یاد می‌کند تا سازشی میان این داستان‌های ظاهراً منفصل در بستری یهودی-مسیحی برقرار سازد. او اعلام می‌دارد که معنای متعالی و امیدبخش داستان انسان را می‌توان تنها در صعب‌ترین بسترها و فضاها - که همانا جهان پهناور، پیچیده و ظاهراً سرد و لاقید کائوس و زمانِ دیرینه است - برساخت. فیلمْ داستان این خانواده را حد فاصل داستان‌های ابراهیم و ایوب قرار می‌دهد و نقش قربانی‌کردن را به‌عنوان تمهیدی برجسته می‌سازد که بدان نظم کیهانی حاکم می‌گردد. آن‌چه می‌باید آیین‌مندانه قربانی شود، انتظار پاداشی زمینی و ممنوعه است. همان‌طور که ابراهیم می‌باید فرزندش را قربانی کند، انسان نیز می‌باید جملگی تجلیات رحمت خداوند را به خود او بازگرداند، چراکه نمی‌باید به این نعمات چشم‌ داشت، کسب‌شان کرد و یا در نهایت به تملک خود درآوردشان.

از «سینمای ترنس مالیک»، مجموعه‌ی «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #ترنس_مالیک #سعیده_طاهری #بابک_کریمی #نشر_خوب #سینماگران

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

18 Oct, 14:44


مارگریت دوراس فیلم‌نامۀ «هیروشیما عشق من» را در برهۀ زمانی‌ای نوشت که مشخصۀ آن گونه‌ای اقامۀ دعوی دوسویه است: یکی علیه رمان، که ابتدا ناتالی ساروت پیش‌بینی‌اش کرد و آلن رب‌‌ـ‌گریه به آن رسمیت بخشید، و دیگری علیه سینما، که در سال ۱۹۵۸، شاهد دوران بحران و طرح پرسش‌ است. دوراس در موقعیتی که باید در عرصۀ «رمان نو» و «موج نو» دست به انتخاب بزند، اثرش را در بطن جوش‌وخروش نسبیِ مرتبط با مسئلۀ تجدید ژانرها می‌نویسد.

از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #هیروشیما_عشق_من #کریستف_کارلیه #آلن_رنه #مارگریت_دوراس #محمدرضا_شیخی #نشر_خوب

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

17 Oct, 19:32


از بارزه‌های آثار کاساوتیس روایت چندشاخه است. در حالی که هالیوود بر نوعی استراتژی همذات‌پنداری استوار است که در آن تماشاگر اطلاعات را با معیار ادراکی یگانه، با معیار ادراکی غالب از معنای چیزها (عموماً نمودار در نقطه‌نظر ستاره، گرچه ادراک منظور شاید در اشتراک ِ یا بخش‌شده بین چند شخصیت اصلی باشد) پردازش می‌کند، هیچ‌کدام از فیلم‌های کاساوتیس همچو طرز ساختی ندارد.

از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #سایه_ها #ری_کارنی #خشایار_قشقایی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

16 Oct, 16:29


برخلاف آن‌چه رنوآر می‌گوید، فیلمِ یک کارگردان هرگز نمی‌تواند مثل رمان سیمنون یا نقاشی پیکاسو امضا داشته باشد. نویسندگی و نقاشی حرفه‌هایی انفرادی‌اند. درست است که سیمنون کاغذها و ماشین تحریر خود را نساخته، اما جدای از اینها رمان او کاملاً کار خودش است. ظاهراً سینماگران کایه در فرآیند علَم‌کردن کارگردان تا حدودی بازیگران، فیلمبرداران، آهنگسازان و سایر عوامل را طوری معرفی می‌کنند که چیزی بیش‌تر از همان افراد فنی عادی در سطح تأمین‌کنندگان کاغذ و رول‌های ماشین تحریر سیمنون نیستند. فکرش را بکنید آیا کارگردانان موج نو بدون فیلمبرداری رائول کوتار به جایی می‌رسیدند؟

از مجموعه‌ی «یک فیلم، یک‌جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #ژان_رنوار #میشل_سیمون #بودو #ریچارد_باستن #مهدی_جمشیدی #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب

کانال فیلم‌ها و‌احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

15 Oct, 20:49


راتمن: آیا فیلم‌ها واقعاً ابژه‌ی بی‌جان‌اند؟ اصلاً ابژه‌اند؟ ما فیلم‌ها را در مقام ابژه تجربه نمی‌کنیم، همان‌طور که چنین تجربه‌ای را در برخورد با رؤیاها نداریم. حلقه‌ی فیلم یا دی‌وی‌دی مسلماً ابژه است. جمجمه‌ی آدم یا شاید حتی مغز هم همین‌طور. اما خودِ ما ابژه نیستیم، یا اگر باشیم، سوژه هم هستیم. شاید این نوعی معما به نظر برسد که فیلم‌ها می‌توانند حالات و احساسات و تفکرات را بیان کنند. چطور ممکن است هم ابژه باشیم و هم سوژه ــ چطور می‌توانیم هم جسم و هم ذهن داشته باشیم، یا هم جسم باشیم و هم ذهن ــ این معمای بزرگ‌تری نیست؟

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #جفری_کراوس #ویلیام_راتمن #سهند_سلطاندوست

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

13 Oct, 17:48


«لولیتا» زنجیری روایی از امیالی یک‌طرفه می‌سازد. شارلوت دلباختۀ هامبرت است، که دوستش ندارد بلکه شیفتۀ لولیتاست. او نیز هامبرت را دوست ندارد، بلکه عاشق کوئیلتی است، که دوستش ندارد. شارلوت، هامبرت و لولیتا: هر کدامشان موفق می‌شود جسم نافرمان دیگری را از آنِ خود کند، و سپس خود قربانی خیانت می‌شود. در این توالی، تنها کسی که هیچ‌کس دلباخته‌اش نیست شارلوت است و به همین خاطر باید ترحم‌انگیزترین شخصیت داستان باشد.

از مجموعه‌ی «یک فیلم، یک‌جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #لولیتا #ریچارد_کورلیس #نیکا_خمسی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

12 Oct, 16:58


«وحشت در نیدل پارک» نه فقط درباره‌ی هلن و بابی بلکه درباره‌ی خودِ شهر نیویورک است؛ مکانی کثیف و مملو از فقر که تنها چاره‌ی به‌جامانده برای ساکنان توسری‌خورَش این است که برای تسکین خودشان به تزریق با سرنگ روی بیاورند. صحنه‌های معتادان روی نیمکت‌ها در محل خانه‌ی جمعی هم‌نام فیلم (اکنون «میدان شرمن» شده و تمیز و بهداشتی است) طاقت‌فرسا و مهیب‌اند و فکر نکنم کسی بتواند مرا متقاعد کند همه‌ی «سیاهی‌لشکرها» در فیلم صرفاً نقش معتادان هروئینی را «بازی» می‌کنند. این‌که فیلم‌های نئورئالیستی‌ای همچون «آلمان: سال صفر» (روبرتو روسلینی، ۱۹۴۸) برای بسیاری از مخاطبان جذاب‌اند دقیقاً به این خاطر است که شهرهای بمباران‌شده‌ی واقعی را نشان می‌دهند، نه صحنه‌های بازسازی‌شده را.

از «وقتی فیلم‌ها اهمیت داشتند؛ بازبینی هالیوود نو»، گردآورندگان: جاناتان کرشنر و جان لوئیس، سرپرست مترجمان: بابک کریمی، مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #جاناتان_کرشنر #جان_لوئیس #هدر_هندرشات #ال_پاچینو #مهدی_جمشیدی #وقتی_فیلمها_اهمیت_داشتند #بازبینی_هالیوود_نو

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

09 Oct, 17:41


‍ از نظر من مطالعات سینمایی دانشگاهی به دلیل دیدگاه‌های ضدهنری متعصبانه‌اش موجب ناخوشایندی سینه‌فیلیا شده است. چیزی که در دهه‌ی 1960 مرا تا حد زیادی از داشتن شغلی دانشگاهی در حوزه‌ی ادبیات انگلستان و آمریکا بازداشت درک این موضوع مأیوس‌کننده بود که من صرفاً خلاصه‌نویسی‌هایی از متون دانشگاهی مشخصی را می‌خواندم که ارزش‌شان در زمانی که به دلایلی شخصی به آن‌ها مراجعه می‌کردم ضایع نمی‌شد. و در نهایت چیزی که در دهه‌ی 1980 مرا از مطالعات سینمایی دانشگاهی دور کرد و به روزنامه‌نگاری بازگرداند به اندازه‌ی مورد قبلی تلخ بود: پی‌بردن به این‌ موضوع که نمی‌توانستم انتظار داشته باشم از راه دانش یا عشقم به سینما امرار معاش کنم، وضعیتی که به هر تقدیر مدرسان سینما نصیبم کرده بودند که بدون هیچ‌یک از این‌ها به‌خوبی گذران زندگی می‌کردند.

از «تاریخ تاریخ سینما: جستارهایی در سینه‌فیلیا»، گردآورندگان: سعیده طاهری و بابک کریمی، نشر دمان.

#فیلمها_و_احساسها #سینه_فیلیا #تاریخ_تاریخ_سینما #جاناتان_رزنبام #عیسی_دهقان #بابک_کریمی #سعیده_طاهری

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

29 Sep, 15:55


دَنه: آدم ممکن است وسوسه شود (خودِ من هم این‌طوری‌ام، چون آدم تنوع‌طلبی هستم و سفر را هم خیلی دوست دارم) که کار را از چیزی شروع کند که انبوه مردم می‌بینند، یعنی از تلویزیون. این از این. اما وقتی می‌گوییم مردم قبل از هر چیز تحت انقیاد تلویزیون‌اند، منظور این نیست که سینما از اهمیت کم‌تری برخوردار است. برعکس، این مسئله باعث می‌شود سینما به جایگاهی دست پیدا کند که قبلاً نداشته: سینما دیگر شاهد دنیا نیست، بلکه شاهد تصاویر دنیاست.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #سرژ_دنه #محمدرضا_شیخی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

21 Sep, 21:11


مالوی: به نظرم بدن انسان، که همواره ــ مخصوصاً در بازنمایی اروتیک زنان ــ از زندگی واقعی منفک بوده، حالا در [روند] دیجیتالی‌سازی دارد بیش‌ازپیش منفک می‌شود... به نظرم، داریم دوباره به پرسش کالایی‌سازی بدن برمی‌گردیم، اما این‌بار بیش‌تر درگیر یکپارچگی وسواس مردانه‌ــ‌زنانه به بدن سالم و سبک‌پردازی‌شده هستیم که خود به نوعی جایگزین فشن شده. فشن دیگر به معنی مُد روز بودن نیست؛ اکنون مُد روز بودن یعنی پیکرتراشی بدن.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #لورا_مالوی #شایان_کریمی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

11 Sep, 23:00


کومولی: فیلم، چه مستند و چه غیرمستند، ابژه‌ای را می‌سازد که مشخصاً از آغاز ارائه نمی‌شود. این عملیات ساخت‌وساز، مونتاژ و جابه‌جایی، بنا بر تعریف، انجام‌پذیر نخواهد بود، مگر از طریق سازمان‌دادن به امر دیداری؛ مگر این‌که به سمت پرده‌ی سیاه سینما برویم، که حتی در این صورت هم پرده‌ی سینما کماکان در مقام سطحی برای تابش فیلم بر جای خواهد ماند که انکارش نوعی تأکید روی آن است. در درون سازمان‌دادن به رؤیت‌پذیری است که چیزی رقم می‌خورد و پیشنهاد تغییر و روش دیگری برای به‌بازی‌گرفتن چیزها و در نتیجه، شیوه‌‌‌ی بدیعی برای بازسازی امکان دیدن و به‌کارگیری آن مطرح می‌شود، البته بدون ‌این‌که آن [دیدن] را مانند دستاورد[ی نهایی و مشخص] ارائه بدهد. این چیزی است که با به‌جریان‌درآوردن کار و فعالیت در طرف تماشاگر شکل می‌گیرد.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #ژان_لویی_کومولی #بریر_بوجار

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

06 Sep, 19:15


سابچک: این‌که صرفاً در حاشیه‌ی امن خودت زندگی کنی راه به جایی نمی‌برد. قبلاً هم گفتم که دانشجویان کارشناسی ارشد را می‌بینیم که در دام چنین چیزی می‌افتند و نمی‌گذارند کنجکاوی فکری‌شان به جاهای مختلف سرک بکشد. پدیدارشناسی به شما اختیار می‌دهد که هر چیزی را بتوانید در مقام ابژه اختیار کنید؛ ابداً سلسله‌مراتبی عمل نمی‌کند؛ تجویزی نیست؛ گشوده و زایاست؛ و توصیف‌ها و تفسیرها در پدیدارشناسی اگزیستانسیال مشروط‌اند، به استقبال دگرگونی می‌روند و تجربه می‌تواند اصلاح‌شان کند.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #ویوین_سابچک #جولین_هانیش

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

04 Sep, 21:36


پرکینز: چیزی که واقعاً به آن علاقه دارم این است که: چرا این فیلم برایم تکان‌دهنده یا زیباست؟ این فیلم چه ریتمی دارد و چیست که آن را یکه می‌کند؟ چرا این جنبه‌اش ــ هرچه می‌خواهد باشد ــ به این «تمامیت» تعلق دارد؟ پس تلاش زیادی می‌خواهد که با ارجاع به آن‌چه به لحاظ فیزیکی در تصاویر و صداهای اجزای تشکیل‌دهنده‌ی فیلم حضور دارد پاسخی ارائه بدهی.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #ویکتور_پرکینز #جفری_کراوس #شایان_کریمی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

01 Sep, 19:42


هاسومی: من به نوبه‌ی خودم، در مقام کسی که سال‌هاست در دانشگاه تدریس می‌کنم، کلافه می‌شوم اگر که در بین جوانان کسی مرا «شگفت‌زده» نکند، چه سینماگر باشد و چه منتقد. گاهی به من بدبین می‌شوند و فکر می‌کنند آدم یکدنده و اقتدارطلب و سرکوب‌گری هستم، اما کاملاً به این قضیه باور دارم که فقط و فقط مناقشه و چالش بین نسل‌هاست که واقعاً باعث می‌شود هنرمندان به خلاقیت دست پیدا کنند. به همین خاطر، همیشه تلاش می‌کنم جوانان را به کارهای خلاقانه ترغیب کنم. در سینمای معاصر اروپا، هیچ چالشی در این زمینه دیده نمی‌شود: هیچ سینماگر جوانی گدار یا استروب را به چالش نمی‌کشد. و بدتر این‌که جوانان ــ واقعاً نمی‌دانم چطور ــ به خودشان اجازه می‌دهند فیلم‌ها‌شان را بسازند بدون این‌که واقعیت سینما را به حساب بیاورند، مثل این‌که انگار نه گداری وجود داشته و نه استروبی.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #محمدرضا_شیخی #شیگه_هیکو_هاسومی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

26 Aug, 17:42


دورنیات: منتقد همان رفتاری را با هنرمند دارد که عروسک‌گردان با عروسکش. «تمجیدِ» آن‌چنانی تلاشی است برای به‌مالکیت‌درآوردن و بازپس‌گیری هنرمند؛ و این نوعی چالش است. شخصیت‌های رمان‌نویس نمی‌توانند به همان خوبی‌ای که هنرمند می‌تواند در برابر منتقدانش مقاومت کند در مقابل او مقاومت کنند. این یکی از دلایلی است که باعث می‌شود نقد فعالیتی کم‌ارزش نباشد. نقدْ رمانی است با شخصیت‌های بسیار سرسخت‌تر.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #ریموند_دورنیات

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

22 Aug, 17:39


وود: اولین نقد جدی‌ام را درباره‌ی «روانی» نوشتم که جالب است که در «کایه دو سینما» چاپ شد. اول آن را برای «سایت اند ساوند» فرستادم که در پاسخْ نامه‌ای از سردبیر مجله [پنه‌لوپی هیوستن] دریافت کردم که گفته بود ذات شوخ‌وشنگ فیلم را درک نکرده‌ام. خیلی عصبانی شدم و فوراً آن را برای «کایه دو سینما» فرستادم. با خودم گفتم فوقش آن‌ها هم ردش می‌کنند! اصلاً انتظار نداشتم از آن‌ها پاسخی بگیرم و به همین خاطر، وقتی نامه‌ی اریک رومر [سردبیر «کایه دو سینما» و فیلم‌ساز] به دستم رسید که نوشته بود نقدم را قبول کرده، خیلی جا خوردم. ایده‌ی غالب در انگلستان این بود که من بیش از حد هیچکاک را جدی گرفته‌ام، ولی خب، در فرانسه به‌هیچ‌وجه چنین چیزی در کار نبود.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #رابین_وود #مسعود_ناسوتی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

20 Aug, 20:18


دوشه: بدون شک روی فیلمی کار می‌کنم که در مقابلم در مقام شی‌ء قرار می‌گیرد. دغدغه‌ی نخستم این است که حتی‌الامکان بتوانم به عناصر تشکیل‌دهنده‌ی آن (تصویر، صداها، قاب‌بندی، نور، مونتاژ و غیره) نزدیک شوم. طوری عمل می‌کنم که هر کسی بتواند هر آن‌چه را بیان می‌کنم روی پرده‌ی سینما ببیند یا بشنود. از استنتاج و استقرا نفرت دارم. باید وفاداری مطلق به شی‌ء داشت. اما نمی‌توانم به این هم بسنده کنم که بروم موتور را پیاده و دوباره سوار کنم، آن هم به این خاطر که به مشاهدات خودم برسم. این شی‌ء، این فیلم یک اندام زنده هم هست.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #محمدرضا_شیخی #ژان_دوشه

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

14 Aug, 20:00


ساریس: باید بگویم امروزه لذتم از تماشای فیلم بسیار پرمایه‌تر از گذشته‌های دور و حتی اولین روزی است که دویدم داخل سینما، و دلیلش هم چیزهایی است که درباره‌ی فیلم، دست‌اندرکاران سینما و فرآیند فیلم‌سازی آموخته‌ام. در آغاز، همه‌چیز جادویی و معجزه‌آسا بود. این پرتوی نور دنیای دیگری خلق می‌کرد. اما حالا می‌دانم که آن روزها دیوانگانی در جایی به اسم هالیوود و دیگر مکان‌ها فیلم می‌ساختند، قضایای جورواجوری در جریان بودند و جاروجنجال‌هایی به پا می‌شدند، ولی شگفت‌آور بود که این همه هرج‌ومرج و آشفتگی نتایجی فوق‌العاده‌ و حتی آثاری منسجم به بار می‌آوردند، آثاری پرمعنا و تأثیرگذار. بنابراین، در حال حاضر، تقریباً در این مرحله‌ام. من عاشق سینما هستم و دست‌اندرکارانش را بسیار تحسین می‌کنم؛ آن‌ها موقع شروع کار با دشواری‌هایی مواجه‌اند: باید از آن همه هرج‌ومرج و آشفتگی ــ که وارثش هستند ــ چیز معنی‌داری بیرون بکشند.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #اندرو_ساریس #مالی_هسکل #نیکا_خمسی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

07 Aug, 18:14


کیل: بزرگ‌ترین ناامیدی‌ام در زندگی این بود که فهمیدم تعداد نویسندگان خوش‌فهم و باسواد خیلی زیاد نیست. اوایل که به نیویورک آمده بودم و به نمایش فیلم‌ها می‌رفتم، همه‌ی این آدم‌های خوش‌قیافه و خوش‌لباس را می‌دیدم و با خودم می‌گفتم: «خدای من! این‌ها حتماً باید خیلی چیزفهم باشن.» بعد وقتی اسم‌هاشان را می‌فهمیدم، مکرراً خودم را در این فکر می‌یافتم که «آها... این همون نادونیه که اون متن افتضاح رو نوشته!» وقتی بچه بودم، تصور می‌کردم نویسندگان خوبِ زیادی هستند که متن‌های خسته‌کننده می‌نویسند، چرا که قلم‌به‌مزدند و مدت‌ها گذشت تا متوجه شدم آن‌ها نمی‌توانند بهتر از این بنویسند. خدا بهتر می‌داند که البته افرادی هستند که قلم‌به‌مزدند و همان چیزی را می‌نویسند که سردبیر یا حامی مالی‌ از آن‌ها بخواهند، اما بسیارند افرادی که نمی‌توانند بهتر بنویسند.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #سجاد_نوروزی_آذر #پالین_کیل #کریستین_مک‌کنا

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

01 Aug, 09:32


ـ نقش ارزیابی در کار نقادانه‌تان چیست؟
فاربر: برای منتقد عملاً بی‌فایده است. آخرین چیزی که می‌خواهم بدانم این است که دوستش داشتید یا نه: دردسرهای نقد «از این به بعد» آغاز می‌شوند. فکر نمی‌کنم هیچ اهمیتی داشته باشد؛ این یکی از فرعیات به‌دردنخور نقد است. نقد هیچ ارتباطی با سلسله‌مراتب ندارد.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی #منی_فاربر #پاتریشیا_پترسن #ریچارد_تامپسن

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها

فیلم‌ها و احساس‌ها

29 Jul, 16:39


‍ ایده‌ی اولیه‌ی «سینما، خانه‌ی ما» برمی‌گردد به دهه‌ی ۱۳۹۰. در آن دوران، به بهانه‌ی پرونده‌های بخش «فیلم‌ها و احساس‌ها»ی «سینما و ادبیات» یا هر کتابی که می‌خواستیم کار کنیم، شروع می‌کردم به سروکله‌زدن با آثار منتقدان و نظریه‌پردازان مد نظر و در همان حین، می‌گشتم به دنبال گفت‌وگوهای هر کدام از آن‌ها. کم‌کم به نمونه‌هایی برخوردم که نه فقط می‌شد مقدمه‌ای بر اندیشه‌ی آن منتقدان و نظریه‌پردازان در نظرشان گرفت، بلکه در برخی موارد گره از دشواری‌های جستارها و مقاله‌ها و کتاب‌های آن‌ها می‌گشودند و حتی راه‌های جدیدی برای پژوهش گسترده‌تر ترسیم می‌کردند و زمینه‌ی آشنایی با اندیشمندان ازنظردورمانده را نیز فراهم می‌آورند. در این بین، متوجه شدم پی‌گرفتن سیر کاری منتقدان و نظریه‌پردازانی که در مقطعی فیلم‌نامه نوشته‌اند (مثلاً وی.اف. پرکینز و ریموند دورنیات) یا فیلم ساخته‌اند (مثلاً ژان‌ــ‌لویی کومولی و لورا مالوی) می‌تواند نشان‌دهنده‌ی دستاوردهای ترکیب نقد و نظریه و عمل باشد. همچنین با خواندن سرگذشت بعضی از دست‌اندرکاران شاخص رشته‌ی مطالعات سینمایی (مثلاً تام گانینگ و لزلی استرن) به این باور رسیدم که ازسرگذشته‌های آن‌ها بسیاران بسیار درس دارند برای وضعیت امروز رشته‌ی سینما در دانشگاه‌های ایران.

از «‌سینما، خانه‌ی ما: گفت‌وگو با منتقدان و نظریه‌پردازان فیلم»، گردآورنده: بابک کریمی، در مجموعه‌ی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.

#فیلمها_و_احساسها #نشر_بان #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #بابک_کریمی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها