بر نگاهِ سردِ من از آسمان تابید و رفت
آمد آن شیرین تر از شیربنِ فرهاد و دمی
تلخی لبخندِ من را از لبم برچید و رفت
چون که هر شب بی قراری های من را دیده بود
عطرِ گیسوی خودش را شمه ای بخشید و رفت
تا که گفتم زیرِ لب اسرارِ دل را پیشِ او
صد ستاره چون غزل در چشمِ او رقصید و رفت
آیه های عاشقی را با خودش آورده بود
مُصحفِ دلدادگی را همچو من بوسید و رفت
#معین_بروجردی
🆔@fgsbu