فِقدان

@feeghdan


https://t.me/BiChatBot?start=sc-8b276b8e68

فِقدان

22 Oct, 16:42


آن شب فکر می‌کردم میمیرم و دیگر نمی‌توانم در دنیا دوام بیاورم، اما شب های زیادی گذشت و هنوز زنده‌ام.

فِقدان

22 Oct, 10:21


- چرا خود را آواره می‌خواندی؟

- من کسی بودم که دلتنگ خانه‌ای می‌شدم که سقف نداشت

فِقدان

20 Oct, 18:09


اگر روزی ناگهان همه‌چیز را ترک کردم بی‌آنکه ردی بر جای بگذارم، به یاد داشته باشید که نمی‌خواستم کسی شاهد تنهایی و به زانو افتادنم باشد و همچنین نمی‌خواستم کسی برای خشکاندن این اقیانوس بی‌پایان سیاه، گمان و تلاش بیهوده کند.

فِقدان

20 Oct, 06:33


«وما تزالُ عيناكِ رغم البُعد أقصرُ طريقٍ للفرح.»
و چشمانت هنوز هم به‌رغم دوری کوتاه‌ترین راه رسیدن به شادی‌اند.

فِقدان

19 Oct, 09:49


خواستم خودم باشم؛
ولی خودم عامه پسند نبود.
خودم درک نشد.
خودم تنها ماند..

فِقدان

18 Oct, 18:49


من جایِ تو گریستم؛ برای دردهایت، برای بی‌پناه بودنت و برای قلبِ رنجورت.
چه زیبا با تمام اینها هنوز دوام آوردی...

فِقدان

16 Oct, 20:15


شب هنگام، تکه های شکسته‌ات را به هم بچسبان تا صبح دوباره همان شوی که بودی؛ قوی، استوار، شجاع .

فِقدان

16 Oct, 18:03


تمام آن جراحت‌های ممتدم امروز لباسی شده که با آن می‌شناسندم. چقدر تلاش کردم تا درش بیاورم؛ نشد، چقدر.

فِقدان

16 Oct, 07:12


دلت براش تنگ شده؟!
«اگه بگم آره،خیلی درمونده بنظر میام؟؟»

فِقدان

14 Oct, 21:50


و تو چه میفهمی از شبی ‌که مظلومانه به آسمان نگاه می‌کنی و با پروردگارت از دردهایت میگویی و اشک می‌ریزی.

فِقدان

14 Oct, 21:31


من برای اینکه آینده‌ی تاریکی که در انتظارم بود تنها کمی روشن باشد تو را ماه دیدم. اما آینده همچنان تاریک بود. و من فهمیدم که در سمت تاریک تو قرار گرفته‌ام.

فِقدان

14 Oct, 21:06


برای من از غمی بگو که شبی، یقه‌ات را درهم فشرد؛ که جای بغضش به هیچ طلوعی، خوب نشد.

فِقدان

14 Oct, 20:53


به تو فکر کردم به تو آره آره…

فِقدان

14 Oct, 19:18


شب های غمگین بسیاری را گذراندیم،
و همراه همان شب ها تبدیل به آدم دیگری شدیم.

فِقدان

14 Oct, 15:49


‏آقای چاووشی شما آهنگ نمیخونی، شما کلمات رو مستقیم فرو میکنی تو قلب ما

فِقدان

14 Oct, 15:37


ما به آنهایی که قصد ماندن نداشتند
عجیب دل بستیم…