#LUHAN 𖢆
#GonewiththeWind 𖢆
我聽過風說的話
شنیدم که باد چیزی میگفت
吹散落ㄧ地的表達
حرفهاش رو توی هوا پخش کرد
迎著風裏緊外套
کتم رو محکم گرفتم توی باد
卻是無法對答
ولی جوابی براش نداشتم
每當風開始描畫
هر بار که باد نقاشی میکشه
我站在飄葉的樹下
زیر درختی که برگهاش میریزه میایستم
算得出它的來去
که بدونم کی میاد و میره
就能抓得住嗎
میتونم نگهش دارم؟
如何逃過時鐘的搖擺
چطوری میشه از گذر زمان فرار کرد؟
我們都無法變成例外
هیچکدوممون از این قاعده مستثنا نیستیم
熟悉之後丟失的存在
بعد از یه مدت، چیزای آشنا کمکم محو میشن
忘了補缺未完的空白
و جاهای خالی، همینطور خالی میمونن
回憶模糊感受依然在
خاطرهها کمرنگ میشن، ولی حسشون هنوز هست
單程的路怎麼停下來
توی یه جادهی یکطرفه، چطور میشه ایستاد؟
每個站點都有人離開
تو هر ایستگاهی، یه نفر پیاده میشه و میره
陪伴無奈被時間更改
همراهیها هم با گذر زمان تغییر میکنن
只能聽風從我掠過
فقط میتونم صدای باد رو بشنوم که از کنارم رد میشه
我們想要挽留得太多
ما همیشه میخوایم چیزای زیادی رو نگه داریم
任憑時間陣陣吹過
ولی زمان مثل باد میوزه و میره
直到忘記擁有過什麼
تا وقتی که حتی یادمون بره چی داشتیم
隨著風走到懸崖
همراه باد تا لبهی پرتگاه رفتم
向下看卻沒有害怕
به پایین نگاه کردم، ولی نترسیدم
過去被吹散谷底
گذشته توی دره پراکنده شد
長成灰色的花
و به گلهای خاکستری تبدیل شد
一陣風葉墜落下
باد وزید و برگها رو به زمین انداخت
抓不到只好凝望它
نتونستم بگیرمشون، فقط نگاهشون کردم
看清了它的弧度
مسیرشون رو دیدم
似乎並不複雜
انگار اصلاً پیچیده نبود
如何逃過時鐘的搖擺
چطوری میشه از گذر زمان فرار کرد؟
我們都無法變成例外
هیچکدوممون از این قاعده مستثنا نیستیم
熟悉之後丟失的存在
بعد از یه مدت، چیزای آشنا کمکم محو میشن
忘了補缺未完的空白
و جاهای خالی، همینطور خالی میمونن
回憶模糊感受依然在
خاطرهها کمرنگ میشن، ولی حسشون هنوز هست
單程的路怎麼停下來
توی یه جادهی یکطرفه، چطور میشه ایستاد؟
每個站點都有人離開
تو هر ایستگاهی، یه نفر پیاده میشه و میره
陪伴無奈被時間更改
همراهیها هم با گذر زمان تغییر میکنن
只能聽風從我掠過
فقط میتونم صدای باد رو بشنوم که از کنارم رد میشه
我們想要挽留得太多
ما همیشه میخوایم چیزای زیادی رو نگه داریم
任憑時間陣陣吹過
ولی زمان مثل باد میوزه و میره
直到忘記擁有過什麼
تا وقتی که حتی یادمون بره چی داشتیم
Uh-uh-uh-uh-uh-uh
聽風吹過
صدای باد رو میشنوم...
(任憑時間陣陣吹過)
(بذار زمان مثل باد بوزه و بگذره...)
𝄞 @exoninelyrics