جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ... @drsiminkazemi Channel on Telegram

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

@drsiminkazemi


نوشته ها و گفته های دکتر سیمین کاظمی پزشک و جامعه شناس

تماس:
[email protected]

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ... (Farsi)

با خوش آمدید به کانال جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ... به رهبری دکتر سیمین کاظمی. این کانال یک فضای علمی و فرهنگی برای بحث و گفتگو در مورد روابط پزشکی و جامعه شناسی، همچنین موضوعات فمینیستی فراهم می کند. دکتر سیمین کاظمی، پزشک و جامعه شناس با تجربه ای است که از دیدگاه های منحصر به فرد خود برای بررسی این موضوعات استفاده می کند. اگر به موضوعات پزشکی، اجتماعی و فمینیستی علاقه مند هستید، این کانال به شما فرصتی عالی برای یادگیری و تبادل نظر فراهم می کند. برای ارتباط با دکتر کاظمی و شرکت در بحث ها، می توانید با ایمیل [email protected] تماس بگیرید.

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

14 Jan, 07:50


فایل صوتی
بدن آرمانی، مردانگی و جامعه مصرفی

🎤سیمین کاظمی
19 بهمن 98
سالن کنفرانس انجمن جامعه شناسی ایران

چکیده:
بدن مزومورف حامل ارزش های مردانگی و مبتنی بر کلیشه هایی است که قوی بودن و پرخاشگری را به عنوان صفات مردان القا می کنند. این بدن به میانجی عروسک ها، ستارگان سینما، مدل ها و... به عنوان بدن آرمانی برساخت می شود، رشک مردان را بر می انگیزد و آنها را به تکاپو برای همنوایی فرا می خواند.
در جامعه مصرفی مدرن، بدن به موضوع "رستگاری" تبدیل شده و در این کارکرد اخلاقی و ایدیولوژیک جانشین روح شده است. پس باید به عنوان سرمایه ای بی بدیل بازشناخته و برای مراقبت از آن فداکاری شود. سرمایه گذاری روی بدن با توسل به کالاها و خدمات ظاهراً مشفقانه امکان پذیر می شود. پیام این است خودتان را با بدن آرمانی مقایسه کنید و بامصرف کالاهای تولید شده بدن های تان را تصحیح کنید و بابدن آرمانی منطبق شوید!
در جامعه مصرفی، بازار مملو ازکالا و خدمات متنوع برای پاسخ به نیازِ خلق شده ی اصلاح بدن، گسترش یافته که به مصرف کنندگان وعده و تضمین می دهد، با مصرف، دستیابی به بدن آرمانی، امکان پذیر خواهد شد.
@drsiminkazemi

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

04 Jan, 15:59


▪️بررسی جامعه شناختی خشونت علیه حرفه مندان سلامت
♦️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi

برگزار کننده: انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی تهران

تالار دانشجو، دانشگاه علوم پزشکی تهران
۱۵ دی ۱۴۰۳

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

03 Jan, 06:59


پنجره ی بلااستفاده و هراس انقراض!

▪️سیمین کاظمی/ گفتگوی منتشر شده در روزنامه ایران (شماره ۸۶۴۴)
@drsiminkazemi

🔹پنجره جمعیتی یک وضعیت موقتی است که نسبت جمعیت فعال به حداکثر می رسد. در ایران این فرصت از سال ۱۳۸۵ شروع شده و تقریبا تا سال ۱۴۲۵ ادامه می یابد. از این فرصت ممکن است کشوری بهره ببرد یا آن را از دست بدهد. معمولا کشورهای در حال توسعه جمعیت جوان و فعال دارند و این پنجره های جمعیتی نصیب شان می شود اما به دلیل مشکلات اقتصادی و ساختارهای معیوب قادر به استفاده از آن نیستند، که ایران هم از جمله این کشورهاست. در عوض کشورهای توسعه یافته، اصطلاحا به سالخوردگی جمعیت رسیده اند، یعنی درصد افراد بالای ۶۵ سال در آنها بیشتر است، اما این وضعیت الزاما به معنای بازماندن شان از پیشرفت و توسعه اقتصادی نبوده است.

🔹 در ایران به نظر می رسد بعضی مسوولان با روایت فاجعه آمیز از وضعیت، افزایش جمعیت سالمندان و کاهش رشد جمعیت را به مثابه انقراض نسل جلوه می دهند که چندان با واقعیت قرابت ندارد. افزایش جمعیت سالمندان می تواند به علت بهبود شاخص امید به زندگی باشد که خود امر مثبتی است. پنجره جمعیتی در حال حاضر فراهم است و اتفاقا استفاده درست از آن است که می تواند در چگونه رقم خوردن آینده جمعیت ایران تعیین کننده باشد. اگر این جمعیت فعال و جوان فعلی در وضعیت اقتصادی مطلوب باشد، احتمالا میزان ازدواج و فرزندآوری در آن بیشتر می شود که به افزایش رشد جمعیت خواهد انجامید.

🔹پنجره جمعیتی فرصتی است که در اختیار سیاست گذاران است تا ضمن برنامه ریزی بتوانند از نیروی کار جوان برای برنامه های اقتصادی و رشد و پیشرفت بهره ببرند. در ایران مرتب از این پنجره جمعیتی با حسرت صحبت می شود و درباره آن هشدار داده می شود، اما در حالی که هنوز باز است، از آن استفاده نمی شود.

🔹ما خیل تحصیلکرده های بیکار را داریم که نه تنها زندگی فردی شان تباه شده و بی حاصل بوده، بلکه در راه بهبود زندگی جمعی هم نقشی هم به آنها داده نشده است. همین موضوع سبب شده است، وقتی صحبت از سالخوردگی جمعیت و لزوم تجدید نسل و افزایش جمعیت می شود، جامعه با بی اعتمادی و بدبینی با این موضوع مواجه شود. و به درستی بگوید اگر پنجره جمعیتی و نیروی کار مهم بود، در این سالها برای استفاده از نیروی کار موجود و کاهش بیکاری تدبیری اندیشیده می شد.

🔹 قانونگذاری و اتخاذ سیاست هایی برای افزایش باروری قدمت زیادی دارد، چنانکه از قانون حمورابی در بابل تا قوانین فرانسه و اسپانیای قرن هفده و آلمان دوره هیتلر و ایتالیای دوره موسولینی و بعدا دیگر کشورهای اروپایی و آمریکایی در قرن بیستم می توان قوانینی را برای افرایش باروری و جمعیت پیدا کرد . به هر حال مهمترین راهکار اعطای پاداش خانوادگی به والدینی بوده است که فرزندان بیشتری داشته اند، برخی کشورها ممنوعیت پیشگیری از بارداری و سقط جنین را هم داشتند که بعدا مجبور شدند، این قوانین محدود کننده را لغو کنند. عموما کشورها به دلیل نقصان جمعیت و به خصوص بعد از تلفات جنگی از افزایش باروری حمایت کرده اند.

🔹در مورد جوانی جمعیت، دولت  باید به واقعیت های اجتماعی رجوع کند و  به مشکلات جامعه و نظرگاه شهروندان توجه کند. قبل از هر گونه مداخله لازم است درک کند که چرا مردم نمی خواهند یا نمی توانند بچه دار شوند. به دنبال  پاسخ این پرسش باشد که چرا میزان ازدواج کم شده یا سن ازدواج بالا رفته است.

🔹یکی از مهم ترین دلایل اجتناب از فرزندآوری مشکلات اقتصادی و نداشتن مسکن و شغل و درآمد کافی است. امروزه افراد به مقوله ازدواج و فرزند متفاوت از گذشته نگاه می کنند. خود را متعهد به فراهم کردن رفاه و آسایش فرزند می دانند و وقتی می بینند شرایط شان به گونه ای نیست که رفاه و زندگی خوب برای فرزند فراهم کنند  از بچه دار شدن منصرف می شوند.

🔹مشکل دیگر ناامیدی و بی انگیزگی است، در جامعه ای که ناامیدی و اضطراب حاکم باشد و آبنده مبهم به نظر برسد میل به فرزندآوری کمتر می شود. در جامعه ای که خانواده ها و مخصوصا زنان در پرورش فرزند کاملا تنها هستند و حمایت واقعی وجود ندارد، لاجرم میل به فرزند داشتن کمتر می شود. در حالیکه آموزش و بهداشت در بخش عمومی تضعیف می شود و هزینه های ان در بخش خصوصی نیز کمرشکن است، فرزندآوری یک ریسک به نظر می رسد.

🔹دولت اگر می خواهد فرزندآوری بیشتر شود، لازم است بحران اقتصادی موجود را حل کند، حداقل رفاه را برای جامعه فراهم کند، و به حق انتخاب و آزادی شهروندان مخصوصا زنان احترام بگذارد، به خانواده ها تضمین بدهد که بخشی از بار پرورش فرزند همچون مهد کودک رایگان، آموزش و بهداشت رایگان، کمک به تغذیه و تفریح و ورزش و ... را تقبل خواهد کرد.  در این صورت می توان گفت موانع اصلی فرزندآوری رفع شده است و می توان با کار فرهنگی جامعه را تشویق به فرزندآوری کرد.

https://irannewspaper.ir/8644/14/110339

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

01 Jan, 10:24


انجمن اسلامی دانشکده پزشکی برگزار می‌کند:

🔸 سلسله جلسات بررسی خشونت علیه کادر درمان:
جلسه اول؛ علل و ریشه ها

با حضور اساتید :
◽️ دکتر سیمین کاظمی
پزشک و جامعه شناس؛ عضو مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

◽️ دکتر پگاه نجات
روانشناس اجتماعی؛ عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی

◽️ دکتر علیرضا پارساپور
پزشک و متخصص اخلاق پزشکی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران

📅 زمان: شنبه ۱۵ دی ماه، ساعت ۱۵-۱۷

📍 مکان: تالار دانشجو؛ دانشگاه علوم پزشکی تهران

💢افراد خارج از دانشگاه برای شرکت در جلسه می‌توانند از طریق این لینک برای هماهنگی ورود به دانشگاه ثبت نام کنند.

🔸 برای کسب اطلاعات بیشتر با پشتیبانی انجمن در ارتباط باشید.

@anjomane_pezeshki

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

28 Dec, 07:16


خانه داری: بی حاصل، بی انتها و ملال آور

▪️سیمین کاظمی/گفتگوی منتشر شده در شرق
@drsiminkazemi

🔻یکی از مولفه های منزلت اجتماعی شغل فرد است که منظور کار دستمزدی است و خانه داری از شمول کار دستمزدی خارج است. در واقع چون خانه داری کارغیرمزدی است و در محیط خصوصی انجام می شود،  دارای منزلت اجتماعی پایینی است.  زحمتی که زنان در کار خانگی متحمل می شوند، کار واقعی به حساب نمی آید حقیر و بی ارزش شمرده می شود. چون این نوع کار تولید برای مصرف است و نه مبادله. 

🔻از طرفی خانه به عنوان استراحتگاه و محل تن آسانی و فراغت شناخته می شود، برای همین زنان که در چنین مکانی کار می کنند، گویی پیوسته در حال استراحت اند و کارشان جدی گرفته نمی شود. حتی اگر برای کار خانگی مزد هم در نظر گرفته شود باز هم از ماهیت ملال آور و تحقیرآمیز آن کاسته نمی شود. به همین دلایل که اشاره کردم، زنان خانه دار منزلت اجتماعی پایین تری دارند و در تجربه زیسته آنها تبعیض و تحقیر امری ملموس است.


🔻اشتغال به زنان وسعت دید می دهد به آنها کمک می کند که احساس کنند تسلط بیشتری بر زندگی شان دارند. به قول سیمون دوبووار <<فقط و فقط کار می تواند آزادی واقعی را برای زن تامین کند>>. زنی که کار بیرون از خانه، یعنی کار مزدی را تجربه کرده و هویت شغلی کسب کرده و طعم استقلال را چشیده، وقتی به موقعیت خانه نشینی دچار می شود بیشتر متوجه تفاوت این دو موقعیت می شود و رنج ببشتری از خانه داری می برد.

🔻 در واقع خانه داری در مقایسه با کار و اشتغال بیرون از خانه، زندگی بی حاصل و بیهوده ای به نظر می رسد که هیچ جای ارتقا و پیشرفت و تغییر ندارد. تعاملات اجتماعی مستقلانه در آن کمتر است و شخص تقریبا منزوی می شود. وقتی  زن شاغل که با همکار و ارباب رجوع و افراد مختلف در مسیر رفت و آمد به محل کار بوده  و از نزدیک شاهد اتفاقات شهر بوده، خانه نشین می شود، به ناچار ارتباطاتش را  را از دست می دهد و این یک تنزل و تحرک نزولی است.‌ قابل انتظار است که این دسته از زنان، خانه نشینی را به عنوان پسرفت در زندگی شان درک کنند.


🔻کار خانگی یک کار تکراری مداوم و بی پایان است که از نظر فرهنگی ابتر و عقیم است، ملال آور و کسالت بار است. امکان رشد وجود ندارد. بیهوده و بی هدف است. زن را وابسته می کند. هدف زندگی زن  خانه دار و رابطه او با جهان از مسیر شوهر و فرزند تعریف شده است، هستی و موجودیت زن خانه دار به ناگزیر در شوهر و فرزند مضمحل و ذوب می شود.  خانه داری هیچ آورده ای برای زن ندارد، تعالی و خودشکوفایی به واسطه خانه داری غیرممکن است. به همین دلیل شخص را فرسوده و افسرده می کند.. زن به رعیت مرد تبدیل می شود و برای تامین نیازهایش باید منتظر کرم و لطف مرد باشد و این وضعیت وابستگی تحقیرآمیز و بر خلاف شان و کرامت انسان است.

🔻با این وجود اکثریت زنان ایرانی خانه دار هستند و هیچ اقدامی از سوی دولت ها برای تسهیل اشتغال زنان صورت نمی گیرد، در عوض سعی می شود خانه داری به عنوان نقش و وطیفه اصلی زنان ترویج شود. دولت از چنین وضعیتی سود می برد، چون با مشغول شدن زنان به خانه داری، از طرفی آنها را از جمعیت جویای کار حذف می کند و از طرف دیگر بار مسوولیت و تامین معیشت و رفاه آنها را به دوش مردان می گذارد. با اتکای زنان به مردان، حقوق اجتماعی شان کمتر از مردان تعیین می شود و در فرودست ترین موقعیت در سلسله مراتب اجتماعی قرار می گیرند.

🔻کار خانگی و وضعیت زنان خانه دار با هیچ برنامه ریزی بهبود نمی یابد، و منصفانه نمی شود غیر از این که اساس تقسیم کار جنسیتی ظالمانه ملغی شود، و کار خانگی اجتماعی شود یا دست کم وظایف خانگی به صورت اشتراکی توسط مرد و زن هر دو انجام شود.
لینک:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-955321

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

21 Dec, 08:40


👤 در فرهنگ کار ایران، کار زنان بی‌ارزش است /اشتغال زنان ایرانی حتی کمتر از زنان عربستانی؛ رتبه مشارکت اقتصادی زنان ایرانی ۱۴۴ از ۱۴۶ کشور


سیمین کاظمی، جامعه‌شناس و پزشک در #خبرآنلاین:
▫️در آمارهای بانک جهانی میزان مشارکت زنان در نیروی کار در سال ۲۰۲۳ در ایران ۱۴.۴ درصد بوده است. در حالی که در جهان میزان مشارکت زنان در نیروی کار ۴۸.۷ درصد بوده است. در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هم ۱۹ درصد بوده است.

▫️جالب است که در عربستان سعودی ۳۴.۵ درصد و در امارات متحده عربی ۵۵.۴ درصد و در ترکیه ۳۵.۳ درصد بوده است.در شاخص شکاف جنسیتی که سالانه توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر می شود هم از نظر مشارکت اقتصادی زنان، رتبه ایران در بین ۱۴۶ کشور ۱۴۴ بوده است.

▫️در فرهنگ کار ایران، کار زنان بی‌ارزش است و کارفرمایان چه دولتی و خصوصی زنان را مستحق مزد کمتری می دانند. نابرابری جنسیتی در دستمزد، فقط یک امر فرهنگی نیست و کارکرد و منافع اقتصادی برای کارفرمایان دارد.

📌 متن کامل این گفت‌وگو را در لینک زیر بخوایند:
khabaronline.ir/xmZSd


@KhabarOnline_ir | khabaronline.ir

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

12 Dec, 17:10


⭕️ عنوان پنل:
بدن، خشونت و پزشکی‌شدن


🎧سیمین کاظمی؛ پزشکی شدن بدن زنانه در مسیر انقیاد یا رهایی؟

🎧شمیم شرافت؛ طنین خشونت در تعاملات پزشکان متخصص زنان با مراجعان
@AnthropologyOfGender
@drsiminkazemi

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

08 Dec, 08:29


زنان، خشونت و قانون
@drsiminkazemi
🔸گزارش «شرق» از نشست «زنان، خشونت و قانون» که به همت مؤسسه «جمهوری فلسفه و ادبیات» برگزار شد
‌هفته گذشته و در توافق جهانی 16 روز نارنجی منع خشونت علیه زنان، نشست «زنان، خشونت و قانون» به همت مؤسسه «جمهوری فلسفه و ادبیات» برگزار شد. در این نشست، سیمین کاظمی، پزشک و جامعه‌شناس، در توضیح اشکال مختلف خشونت علیه زنان گفت: «خشونت علیه زنان دو شکل دارد: خشونت آشکار و خشونت پنهان. خشونت آشکار آن دسته از خشونت‌هاست که عموما آثار آن بر بدن قربانی مشهود است و می‌توان درباره آن داده جمع‌آوری و آمارگیری کرد...

متن کامل گزارش در لینک زیر:

https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-951718

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

05 Dec, 16:17


ناهمنوایی زنان با حجاب رسمی در ایران: واکاوی دیدگاه‌ موافقان در چهارچوب نظریۀ هراس اخلاقی (مقاله پژوهشی)

فصلنامۀ مسائل اجتماعی ایران/پاییز ۱۴۰۳

نویسنده: سیمین کاظمی

♦️چکیده و فایل pdf مقاله در لینک زبر در دسترس است:

https://jspi.khu.ac.ir/article-1-3762-fa.html

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

04 Dec, 05:00


خشونت نهادی و نقض تمامیت جسمانی زنان
▪️سیمین کاظمی


نشست زنان، خشونت، قانون
موسسه جمهوری فلسفه و ادبیات
۱۳ آذر ۱۴۰۳
@drsiminkazemi

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

03 Dec, 16:53


دانش پزشکی مانند سایر علوم در تغییر و دگرگونی و تجدید سازمان جوامع سنتی نقش مهم و مؤثری داشته است. این شاخه از علوم توانسته به بعضی آموزه های نادرست که دستاویز نابرابری و ستم بوده اند، پایان دهد و همچنین به رفاه و برابری در جوامع کمک کند. اما نقش پزشکی در ارتقاء وضعیت  زنان یا تثبیت فرودستی آنها محل تردید و مناقشه است. نمی توان گفت پزشکی به تمامی به زنان خدمت کرده است یا خیانت. باید درباره آن اندیشید و گفتگو کرد. پرسش مهم این است که آیا پزشکی علم بی طرفی است که به رهایی زنان و به دست گرفتن کنترل بدن شان کمک کرده است یا به عنوان ابزار کنترل اجتماعی زنان عمل می کند؟
پزشکی مدرن، وجهه خود را از علم می گیرد و سه ویژگی بی طرفی، شمولیت و عینی بودن را حمل می کند. از این رو این رشته علمی و قضاوت هایش رهیده و بریده از ساختار اجتماعی و فرهنگی تلقی می شود...
ادامه‌ی مطلب را در وبسایت کانون زنان ایرانی بخوانید:
https://ir-women.com/20330

#پرونده_ویژه_روزهای_نارنجی #خشونت_علیه_زنان #به_خشونت_علیه_زنان_بگو_نه #۱٦روز_فعالیت_علیه_خشونت_جنسیتی
#روزهای_نارنجی
#۲۵نوامبر
#روزجهانی_منع_خشونت_علیه_زنان
#کانون_زنان_ایرانی

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

03 Dec, 16:47


پزشکی و مواجهه با مساله خشونت علیه زنان/ بخش دوم

▪️سیمین کاظمی (متن سخنرانی در همایش خشونت جنسیتی، چالش ها و ابعاد نوظهور)

🔸پزشکی تحت سیطره همزمان سرمایه داری و مردسالاری اگر چه در مسائلی مثل زیبایی، بکارت، رحم جایگزین و سزارین به سرعت و مشتاقانه وارد عمل می شود اما در مواجهه با مساله مهمی مانند خشونت علیه زنان نگاهش را از زنان برمی گیرد و کورجنسیت می شود. به خشونت علیه زنان اهمیت نمی دهد، چون در ساختار اجتماعی موجود خشونت علیه زنان مساله شمرده نمی شود. پزشکی داعیه آلتروییسم و دگردوستی را فراموش می کند و صرفا به درمان مشکلات جسمی متمرکز می شود.

🔸نادیده گرفتن خشونت علیه زنان در پزشکی، مغایر با اخلاق عاملیت و محافظت از منافع بیمار است. پزشکی برای آنکه به رسالت و تعهد اجتماعی اش عمل کند باید مسأله خشونت علیه زنان را جدی بگیرد. خشونت علیه زنان یک مسأله سلامت عمومی است، چون سلامت جسمی، روانی و اجتماعی زنان را تحت تاثیر قرار می دهد. خشونت یکی از علل اصلی ناتوانی و مرگ در بین زنان است، به همین خاطر نیازمند توجه و مداخله پزشکی است.

🔸از آنجا که خشونت مسأله ای چند وجهی است، مقابله با آن  نیاز به همکاری بین بخشی دارد. نظام سلامت و پزشکی یکی از بخش هایی است که لازم است در برنامه مقابله با خشونت علیه زنان مشارکت داشته باشد. با این رویکرد وظیفه پزشکی فقط درمان مشکلات جسمی نیست بلکه باید فراتر از آن در مقابله با خشونت و کمک به زنان خشونت دیده فعال باشد.

🔸اهمیت مشارکت نظام سلامت در برنامه مقابله با خشونت علیه زنان از این جهت است که نظام سلامت با بخش های مختلف و کنشگران  متعددش اولین نقطه تماس قربانیان با نهادهای حمایتی هستند. زنان خشونت دیده بیشتر از نهاد دیگری به بیمارستان یا مراکز بهداشتی و درمانی مراجعه می کنند و به علت مشکلات جسمی و روانی بیش از زنان دیگر از خدمات سلامت استفاده می کنند.

🔸 بنابراین میزان بالای مراجعه زنان تحت خشونت به پزشکان و سایر کادر درمان اهمیت مشارکت نظام سلامت را در مقابله با خشونت علیه زنان دوچندان می کند. ازطرف دیگر دو ویژگی مفروض پزشکی یعنی قابل اعتماد بودن و دگردوستی (آلتروییسم) موجب می شود زنان خشونت دیده در طرح مشکلات شان با حرفه­مندان سلامت کمتر تردید کنند. اگر حرفه­مندان سلامت بتوانند در همکاری بین بخشی نقش داشته باشند و پروتکلی برای راهنمایی آنها موجود باشد، راه برای کمک­جویی زنان خشونت دیده هموارتر خواهد شد.

🔸آنچه مانع ایفای نقش نظام سلامت و حرفه مندانش در مقابله با خشونت علیه زنان شده، تفوق رویکرد پزشکی زیستی، نادیده گرفتن عوامل تعیین کننده سلامت و فقدان رویکرد اجتماعی در نظام سلامت است. چنین وضعیتی موجب می شود که خشونت علیه زنان مسأله ای خارج از قلمرو پزشکی و وظایف آن به نظر بیاید. مهمتر از آن ساختار اجتماعی-سیاسی است که عدم مداخله و  انفعال نظام سلامت در امر خشونت علیه زنان را عادی می داند؛ چرا که در این ساختار خشونت علیه زنان به عنوان یک موضوع مربوط به حوزه خصوصی دیده می شود که نیازی به مداخله ندارد.

🔸پزشکی رهایی بخش در صورتی محقق می شود، که پزشکی با کنار گذاشتن مفروضات جنسیت زده  درباره زنان، دیدگاه برابری طلبانه اتخاذ کند و به ریشه های انسان مدارانه اش و دگردوستی اش بازگردد. پزشکی نمی تواند داعیه بی طرفی داشته باشد و همزمان از مسیر فرودست سازی زنان در تعقیب سود باشد و چشم بر مصائب و رنج های واقعی زنان ببندد. از این رو باید گفت پزشکی نیاز به بازاندیشی و تحول دارد.
 @drsiminkazemi

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

02 Dec, 16:35


.
«جمهوری فلسفه و ادبیات» برگزار می‌کند:

🔹 نشست «زنان، خشونت، قانون»

با حضور:
سیمین کاظمی (جامعه‌شناس، پزشک): خشونت نهادی و نقض تمامیت جسمانی زنان

سارا باقری (وکیل دادگستری، فعال حقوق زنان): چالش‌های حقوقی خشونت علیه زنان

دبیر نشست: مریم لطفی (روزنامه‌نگار)

🔹 زمان: سه‌شنبه، ۱۳ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۱۷-۱۹
🔹 محل برگزاری: تهران، خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچهٔ نایبی، پلاک ۲۳

«جمهوری فلسفه و ادبیات»

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

02 Dec, 09:46


زنان زیر تیغ قانون
▪️سیمین کاظمی / بخشی از گفتگوی منتشر شده در جهان صنعت
@drsiminkazemi

🔹خانم دکتر به نظرتون افکار عمومی درباره این قانون چه فکری می کنند؟ 
🔸ما می دانیم که نهاد قانون گذاری و قوه مقننه این قدرت و اختیار را دارد که هر قانونی را که بخواهند به تصویب برسانند. اما قانون باید مطابق با عقلانیت و منافع  جامعه باشد و با حقوق انسانی و شهروندی در تضاد نباشد. بنابراین نمی شود هر قانونی را به تصویب رساند. قانون باید مطابق با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی باشد، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی در هر جامعه ای تغییر می کند. در ایران هم تغییر کرده است. در حال حاضر برداشتن روسری و لباس زنان دغدغه جامعه نیست و جامعه به این جمع بندی رسیده است که حجاب امر شخصی است و تنظیم پوشش کار حکومت نیست. از حکومت انتظار می رود به وظایف حیاتی خود در قبال جامعه رسیدگی کند تا جامعه به رفاه، آرامش و برابری دست یابد، نه اینکه برکنترل پوشش زنان متمرکز شود.  افکار عمومی ممکن است به این جمع بندی برسد که این قانون قدرت نمایی یک جریان فکری خاص است که می خواهند اراده و سلیقه خود را بدون رجوع به نظرات جامعه حاکم کنند.
 
🔹ایا این قانون در اجرا موفق می شود؟
🔸حتی اگر تمام بندهای این قانون به گونه ای اجرا شود که هیچ زنی در عرصه عمومی بی حجاب ظاهر نشود، ما نمی توانیم آن را موفقیت بدانیم، چون این قانون برآیند خواست جامعه مخصوصا زنان نیست و هر وقت قانون به دلایلی تضعیف شود زنانی که به ضرب و زور قانون با حجاب شده اند بازهم آن را کنار خواهند گذاشت. ما تجربه کشف حجاب در دوره رضاخان را پشت سر گذاشته ایم که به محض کنار رفتن اش بسیاری از زنان دوباره حجاب بر سر کردند. بنابراین پوشش زنان را به عنوان یک امر دینی و فرهنگی باید به خودشان واگذاشت و دخالت قهرآمیز دولت ها نتیجه بخش نخواهد بود.
 
🔹ایرادات اساسی این قانون در جامعه امروزی چیست؟
🔸مهمترین ایراد اسم این قانون و فهم نادرست قانونگذاران از خانواده و مسائل آن است. اسم قانون حجاب را گذاشته اند «حمایت از خانواده» و ارجاع هم داده اند به اصل دهم قانون اساسی. ولی این ارتباط دادن استحکام خانواده به بی حجابی واقعا مبنای پژوهشی ندارد. یک فهم سنتی و عامیانه از مسأله خانواده را مبنای این قانون قرار داده اند که با واقعیات جدید درباره خانواده قرابت ندارد. ایراد دیگر بخش تنبیه و مجازات های مندرج در آن است که نامتناسب با حقوق انسانی و شهروندی است. این قانون همه زنان و کسب و کارها و حتی مسوولان ادارات را به طور بالقوه به مجرم تبدیل می کند و کنترل و نظارت دولتی را توسعه می دهد. حجاب را به امتیازی تبدیل می کند که آزادی، کار و تحصیل و تحرک زنان را تحت تأثیر قرار می دهد و شایستگی های زنان را بی اهمیت می کند. با حمایت از محجبه ها و تنبیه بی حجاب ها تضادهای اجتماعی را تشدید می کند.مشکل دیگر این است که حجاب به عنوان امر شرعی معرفی می شود ولی برای نقض آن جریمه تعیین شده است. پرسش این است که مگر برای سایر دستورات و توصیه های شرعی مثل نماز و روزه و حج و ... جریمه دولتی گذاشته شده که بی حجابی مشمول جریمه می شود.این تعیین جریمه نقدی برای بی حجابی، سرمایه دارها و ثروتمندان را قادر می کند به این قانون عمل نکنند و  در ازای پرداخت پول حجاب را رعایت نکنند ولی فقرا و زنان بی پول به علت ناتوانی مالی و بر خلاف میل شان حجاب داشته باشند. این قانون در واقع به طبقاتی شدن حجاب منجر می شود. نکته جالب درباره قانون حجاب و عفاف  این است که در حالیکه این قانون اسم «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ حجاب و عفاف» را بر خود دارد،  اما تشکیلات معاونت امور زنان و خانواده در آن کمترین نقش را دارد و تشکیل ستاد و وظیفه نظارت و هماهنگی برای اجرای این قانون به وزارت کشور محول شده است. یعنی اینکه حتی زنانی که در دولت هستند واجد صلاحیت برای مدیریت این موضوع که به زنان اختصاص دارد شناخته نشده اند.  
 
🔹ایا زنانی که این روزها حجاب ندارند، از این قانون می ترسند؟
🔸مواد و بندهای مختلف این قانون قبل از تصویب هم کمابیش اجرا می شده ولی زنان راه مقابله با آن را می دانند. در واقع آنها برای گریز از این محدودیت های قانونی راههایی آموخته یا خلق کرده اند یا تبعات آن را قبول کرده اند. حتی اگر واهمه ای ایجاد کند تداوم ترس به نحوه اجرای قانون بستگی خواهد داشت.
 
https://jahanesanat.ir/?p=504088

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

02 Dec, 08:37


قانون عفاف و حجاب و مشکلاتش
سیمین کاظمی/ روزنامه اعتماد
@drsiminkazemi

🔸قانون عفاف و حجاب با وجود هشدار و  انذار مکرر کارشناسان، متخصصان، جامعه مدنی و فعالان حوزه های مختلف به تصویب رسید. تصویب قانون ۷۴ ماده ای حجاب که تقریبا تمام دستگاه حاکمیت را بسیج کرده است، از چند جهت موجب بیمناکی و نگرانی جامعه شده است. نگرانی برای نقض حقوق زنان، تهدید وفاق اجتماعی، اعمال خشونت شهروندان علیه یکدیگر و افزایش نارضایتی از تبعات این قانون است. این قانون ایرادات کلی و جزئی زیادی دارد که در این یادداشت به چند مورد اشاره می کنم.

🔸قانون عفاف و حجاب با نام حمایت از خانواده تدوین و تصویب شد، اما قانون نویسان به این واقعیت توجه نکرده اند که تشکیل خانواده و  استحکام و دوام اش هیچ ارتباط معنی داری با پوشش زنان در عرصه عمومی ندارد. قانون گذاران بر اساس یک فرضیه اثبات نشده که بی حجابی باعث فروپاشی خانواده می شود، چنین قانونی را تدوین و تصویب کرده اند. باید از آنها پرسید وقتی ماده اول را می نوشتید، چند مقاله پژوهشی درباره خانواده خواندید یا با چند محقق مشورت کردید که چنین فرضی را مبنای قانون کردید؟

🔸 تقریبا در هیچ پژوهش معتبری، بی حجابی از علل فروپاشی خاتواده و طلاق نبودا و اساساً پوشش زنان، ربطی به بنیان خانواده و استحکام یا فروپاشی آن ندارد همان طور که ربطی به خشکسالی و زلزله ندارد. اگر واقعا نگران موجودیت خانواده هستید، خوب است بدانید، آنچه خانواده را واقعا تهدید می کند، با آنچه شما به عنوان تهدید برساخت می کنید از زمین تا آسمان فاصله دارد و اگر می خواهید به خانواده کمک کنید به نتایج پژوهش ها رجوع کنید و از محققان واقعی و بی طرف راهنمایی بخواهید.‌

🔸در این قانون که درباره زنان است، و از سوی دیگر داعیه حمایت از خانواده دارد، زنان کمترین نقش را دارند؛ چنانکه معاونت امور زنان و خانواده کاملا به حاشیه رانده شود و وزارت کشور نقش اصلی را به عهده دارد، تا مشخص شود که این نظم مردانه حتی به زنان خودی هم بی اعتماد است و آنها را لایق عهده دار شدن امور زنان نمی داند.

🔸نکته دیگر آن است که حجاب به عنوان یک هنجار اجتماعی در جامعه ایران دستخوش تحول شده است، ولی مدافعان آن بدون توجه به چنین تحولی در تکاپو برای احیای آن به هر شکل ممکن هستند. توجه نمی کنند که از نظر جامعه ایران در قرن جدید شمسی پوشش زنان، امر شخصی آنهاست و دیگران حق مداخله در آن را ندارند. از این روست که در جامعه ایران ۱۴۰۳ دیگر کسی اگر زن بی حجاب ببیند طوری نگاه نمی کند که گویی اتفاق عجیبی افتاده یا هنجاری نقض شده است، همین کفایت می کند که زنان بدون واهمه از قانون و مجازات پوششی را که خود می پسندند اختیار کنند.

🔸واقعیت مغفول این است که فرهنگ و ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را نمی توان به ضرب و زور قانون و جریمه و حبس ساخت. آنچه بر پایه جریمه و حبس نگه داشته می شود چون بر باورهای قلبی، اراده و خواست مردم تکیه ندارد، در اولین فرصت فروخواهد پاشید و توسط جامعه پس زده خواهد شد. بنابراین پوشش زنان به عنوان امر فرهنگی مقهور قانون و معطل دستور نخواهد ماند و زنان حتی اگر مقابل دوربین یا مامور حجاب بر سر کنند، وقتی به آن اعتقاد نداشته باشند چندمتر دورتر از سر برخواهندگرفت. پس چنین قانونی سعی بیهوده ای است که جز هدر دادن منابع کشور و ایجاد زحمت برای جامعه نتیجه ای در بر نخواهد داشت.

🔸قانون حجاب تصویب شده است و حالا همه نگران آن هستند که اجرایش در این جامعه پرمساله به چه نتایجی ختم می شود؟ قانونی که پشتوانه اجتماعی نداشته باشد، دو نتیجه بیشتر ندارد یا  قابلیت اجرا ندارد و متروک می ماند یا اجرا می شود و به تعارض و درگیری و نارضایتی دامن می زند و هزینه های ریز و درشتی را به جامعه تحمیل می کند. هیچ کدام از این دو مسیر نمی تواند مطلوب قانون گذاران باشد. پس ای کاش پیش از اجرا به تبعات ان توجه شود و مواجهه با موضوع حجاب بر اساس عقلانیت و احترام به حقوق زنان و در نظر داشتن تغییرات اجتماعی صورت گیرد.

روزنامه اعتماد :: قانون عفاف و حجاب و مشكلاتش
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/Main/Detail/226061

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

30 Nov, 09:02


پزشکی شدن بدن زنانه در مسیر رهایی یا انقیاد/ قسمت اول

▪️سیمین کاظمی (متن سخنرانی در همایش خشونت جنسیتی؛ چالش ها و ابعاد نوظهور)

🔻دانش پزشکی مانند سایر علوم در تغییر و دگرگونی و تجدید سازمان جوامع سنتی نقش مهم و مؤثری داشته است. این شاخه از علوم توانسته به بعضی آموزه های نادرست که دستاویز نابرابری و ستم بوده اند، پایان دهد و همچنین به رفاه و برابری در جوامع کمک کند. اما نقش پزشکی در ارتقاء وضعیت  زنان یا تثبیت فرودستی آنها محل تردید و مناقشه است. نمی توان گفت پزشکی به تمامی به زنان خدمت کرده است یا خیانت. باید درباره آن اندیشید و گفتگو کرد. پرسش مهم این است که آیا پزشکی علم بی طرفی است که به رهایی زنان و به دست گرفتن کنترل بدن شان کمک کرده است یا به عنوان ابزار کنترل اجتماعی زنان عمل می کند؟

🔻پزشکی مدرن، وجهه خود را از علم می گیرد و سه ویژگی بی طرفی، شمولیت و عینی بودن را حمل می کند. از این رو این رشته علمی و قضاوت هایش رهیده و بریده از ساختار اجتماعی و فرهنگی تلقی می شود، چنانکه اکنون پزشکی تولیت «حقیقت» درباره بدن را به دست گرفته و می توان گفت پزشکی اکنون مخزن حقیقت است و قضاوت های مطلق ظاهرا با بی طرفی اخلاقی توسط متخصصان انجام می شود. با این وصف پزشکی با جایگاهی که در جوامع مدرن به دست آورده، نقشی بی بدیلی در تعیین سرنوشت زنان دارد. وقتی پزشکی از جبر زیست شناختی دفاع می کند، پایه تقسیم کارجنسیتی را بر حقایق بیولوژیک محکم کرده و سرنوشت زنان را به مادری گره می زند؛ سرنوشتی که از آن گریزی نخواهد بود. از سوی دیگر وقتی برای فائق شدن زنان بر محدودیت های فیزیولوژیک و به دست گرفتن اختیار بر بدن کمک کند، دانشی رهایی بخش خواهد بود.

🔻شواهد متعددی نشان می دهد که پزشکی اگر چه داعیه بی طرفی دارد اما تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی از پیش موجود و هنجارهای فرهنگی است. تعصبات و سوگیری های فالوسنتریک در گفتمان پزشکی ریشه دار است و از این رو پزشکی نه به عنوان یک دانش رهایی بخش که به عنوان ابزار کنترل زنان و اِعمال انضباط مردسالاری عمل می کند و دستاوردش تولید بدن های مطیع زنانه است.

🔻اِعمال کنترل اجتماعی از طریق قدرت سیاسی پزشکان انجام نمی شود بلکه یک پدیده بطئی و نامحسوس است که با پزشکی شدن هر چه بیشتر زندگی روزمره رخ می دهد. پزشکی شدن فرآیندی است که در آن مشکلات غیرپزشکی به عنوان مشکلات پزشکی و بیماری یا اختلال تعریف و درمان می شوند. یعنی با لنز پزشکی به این مشکلات نگریسته می شود، با زبان پزشکی توصیف و با چارچوبی پزشکی درک می شوند و از مداخله پزشکی برای درمان آنها استفاده می شود. در واقع اعمال، تجربیات و رفتارهای معینی تابع اقتدار پزشکی می شوند. روندهای زندگی تبدیل به ابژه مداخله پزشکی می شوند. 

🔻پزشکی شدن بیش از همه بدن زنانه را هدف قرار داده است. تمایل پزشکی به پاتولوژیزه کردن رویدادهای طبیعی زندگی تا حالات طبیعی بدن زنان جلوه بارزی از پزشکی شدن بدن زنانه است. حالا نه تنها علایم پیش از قاعدگی، بارداری، زایمان و یائسگی بلکه پستان کوچک، لابیا مینور بلند، فقدان بکارت، تغییرات پیری و عدم مطابقت با استانداردهای نوظهور زیبایی همه بیماری تلقی می شوند و به مثابه یک پاتولوژی با آنها برخورد می شود. با تمایل پزشکی به بیمارانگاری زنان و برساخت آنها به عنوان موجودیت ضعیفی که همواره نیازمند مراقبت و درمان است،  درعصر مدرن، اساساً زن بودن یک بیماری است.

🔻نفوذ و سلطه ایدئولوژی مردسالاری، پزشکی را از بی طرفی دور می کند و آن را آغشته به قضاوت های جنسیت زده درباره بدن زن می کند و مداخلات پزشکی هم بر اساس چنین قضاوت هایی سوگیرانه ای صورت می گیرد. اما آنچه به تداوم پزشکی به عنوان ابزار کنترل اجتماعی زنان منجر می شود، فقط مردسالاری نیست. همزمان در سیطره نظام سرمایه داری و تجاری شدن پزشکی، پزشکی در تعقیب سود، ناگزیر از گسترش بازارش است؛ پزشکی شدن بدن زنانه و جنسیت زدگی می تواند فرصتی برای گسترش پزشکی تجاری باشد. بنابراین پزشکی از بدن نازیبا، بدن غیر ایده آل و وضعیت های عادی زنان بیماری می سازد و بعد کالای درمان را به زنان عرضه می کند.

🔻 با این وصف پزشکی دیگر یک دانش رهایی بخش و حرفه ای نیست که در خدمت سلامت جامعه باشد. نگاه خیره پزشکی با نگاه خیره مردانه بر بدن زنانه همسو می شود، تا از آن بدنی مطیع و منقاد ساخته شود.

@drsiminkazemi

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

25 Nov, 12:03


اختلافات خانوادگی، تحریف برای عادی سازی خشونت علیه زنان
▪️سیمین کاظمی /  گفتگو با ایرنا
@drsiminkazemi
🔸قوانین فعلی در مورد خشونت علیه زنان بازدارندگی ندارند یا میزان بازدارندگی ضعیف است. موادی از قانون از خشونت علیه زنان پشیبانی می کند، مثل ماده ۲۲۰ و ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی. مواد دیگری چون مجازات قتل زنان را نصف مردان تعیین کرده در واقع به مردان اجازه خشونت علیه زنان را اعطا کرده است. علاوه بر این خشونت علیه زنان مخصوصا در خانواده جرم انگاری نشده است. پس قانون به طور کلی پشتیبان و محافظ زنان نیست و باید اصلاح شود. این کاستی ها سالهاست که توسط فعالان حقوق زنان بیان می شود و لایحه تامین امنیت زنان برای برطرف کردن این خلا قانونی تدوین شد که پس از جرح و تعدیل های بسیار هنوز همان قانونی حمایتی ناقص و غیرموثر هم به تصویب نرسیده است و بعد از ۱۳ سال سرنوشتش نامشخص است.

🔸نمی توانیم بدون توجه به قانون از خشونت جلوگیری کنیم. اصلاح قوانین اولین قدم و شرط لازم برای پیشگیری از خشونت علیه زنان است، هر چند به تنهایی کافی نیست. باید در نظر داشت که قانون تجلی ارزش ها و هنجارها در یک جامعه است. وقتی قانون می گوید دیه زن نصف مرد است، یا مرد به عنوان همسر یا پدر در شرایطی می تواند بدون عقوبت و مجازات دختر یا زنش را بکشد، دلالت بر این دارد که در آن جامعه جان زن به اندازه مرد ارزش ندارد، و مردان اختیار جان زن را به عنوان مایملکشان دارند. چنین جامعه ای به طور پیش فرض برای زنان ناامن است. به هر حال جدای از قوانین کاری که می توان کرد این است که نباید خشونت و قتل زنان عادی جلوه داده شود و با سرپوش "اختلافات خانوادگی"، روابط قدرت نابرابر بین دو جنس انکار شود.

🔸در ایران هنوز خشونت مبتنی بر جنسیت به رسمیت شناخته نشده و اصرار بر این است که قتل زنان به اختلافات خانوادگی تحریف شود. خبر هر زن کشی که منتشر می شود، در توجیه آن گفته می شود، به خاطر اختلافات خانوادگی بوده است. وقتی گفته می شود، اختلافات خاتوادگی، یعنی موضوع مربوط به حوزه خصوصی است و ربطی به جامعه و ساختار اجتماعی و فرهنگی و نظام حقوقی ندارد. به این ترتیب دسته بندی زن کشی ذیل اتیکت "اختلافات خانوادگی" یعنی اینکه نقش عوامل بیرونی در خشونت علیه زنان نادیده گرفته شده، و نقش ساختار سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظام حقوقی در شکل گیری چنین خشونت هایی انکار یا پنهان شده است. اما ما می دانیم که خانواده در ایران جایی نیست که قدرت، حقوق، منابع و امتیازات به تساوی تقسیم شده باشد، بلکه اولین کانون نابرابری و تضییع حقوق زنان است.

🔸این واقعیت عمدتا نادیده گرفته می شود.  وقتی خانواده محل روابط قدرت نابرابر و مبتنی بر عدم مساوات مرد و زن باشد، قابل انتظار است که تعارض و درگیری در آن پیش بیاید و قربانیان این درگیری و تعارض هم در اکثر موارد زنان هستند. در نگاه رسمی، آنچه از خشونت خانوادگی و قتل زنان برجسته می شود، همین اختلافات یا تعارضات است، بدون آنکه به ریشه ها و زمینه های آن توجه شود. باید بدانیم که خشونت مساله ای نیست که با دعوت به آرامش و نصیحت متوقف شود. زمینه های عینی و مادی دارد که نیازمند توجه است.

🔸نکته ای که لازم می دانم به آن اشاره کنم این است که ما شاهد آن هستیم که وقتی زنی کشته می شود، بسیاری به دنبال دلیلی هستند که قربانی را مقصر بدانند. یعنی اینکه گویا زنی که به هر دلیل نافرمانی کند، سزاوار مرگ یا جراحت است. این نشان می دهد که جامعه ما همچنان یک جامعه تحت تسلط فرهنگ  مردسالاری است. در فرهنگ مردسالاری است که از زنان انتظار تمکین می رود و خشم و خشونت مردانه واجد حقانیت است.  در جامعه ای که خشونت علیه زنان   تحت هر عنوان و به هردلیل توجیه شود،  و میل به خشونت علیه زنان به همه ارکان و بدنه آن نفوذ کرده و به جزیی از فرهنگ تبدیل شده باشد، پیشگیری از خشونت علیه زنان در چنین جامعه ای کار بسیار دشواری است.

▪️لینک گفتگوی منتشر شده در ایرنا

https://www.irna.ir/xjSc58

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

18 Nov, 08:34


ما به محاصره خشونت درآمده ایم
♦️سیمین کاظمی /بخشی از گفتگوی منتشر شده در خبرآنلاین
@drsiminkazemi
▪️ تعدد خبرهای قتل، خشونت، خودکشی و... نشان می دهد ما به محاصره خشونت درآمده ایم. آن هم خشونت به اشکال غیرمنتظره و تکان دهنده. وقتی خبر قتل خبرنگار، پزشک، خواننده و زنان منتشر می شود یا خبر خودکشی دانش آموز و روزنامه نگار و اعدام  به ما می رسد، آشکارا شبح مرگ و تباهی را بر فراز جامعه می توان دید و این هولناک و نگران کننده و اضطراب آور است.

▪️این خشونت ها محصول تحولات کوتاه مدت نیست، بلکه در طی دهه های اخیر پرورده شده و حالا داریم نتایج آن را می بینیم و همچنان خواهیم دید. خشونت در یک جامعه ناامید و بی آینده امکان بروز می یابد؛ در جامعه ای که در آن چشم انداز بهبود و تغییر مثبت، تاریک و مبهم است. جامعه ای که افراد نسبت به آن احساس تعلق نمی کنند، رشته های پیوند افراد به جامعه سست شده، ارزش های اخلاقی و انسانی ضعیف شده و امیدواری به زندگی کمرنگ شده است.

▪️ساختار سیاسی در رفتار کنشگران اجتماعی تاثیرگذار است. جامعه در موقعیت محاسبه ناپذیری و اضطراب است. گویا رسیدن به یک وضعیت باثبات و یک زندگی بی دغدغه به رویایی دور و تحقق نیافتنی تبدیل شده است. ساختار سیاسی در برساخت چنین موقعیتی مسوول است. اما این مسوولیت را نمی پذیرد یا کاری برای ترک این موقعیت و فراهم کردن آرامش و ثبات برای جامعه نمی کند یا از انجام آن عاجز است. چنین موقعیتی به جامعه آسیب می زند، از جمله این آسیب ها بروز خشونت است.

▪️خشونت خانگی، عمدتا متوجه زنان است و در اخباری که اخیرا منتشر همه موارد قتل زنان به دست بستگان نزدیک شان اتفاق افتاد. همین قتل زنان را متمایز می کند و باید آن را ذیل خشونت مبتنی بر جنسیت یا خشونت علیه زنان دسته بندی کنیم. تلاش رسمی برای انکار خشونت علیه زنان و تحریف آن به "اختلافات خانوادگی" نکته قابل تاملی است. وقتی اصطلاح اختلاف خانوادگی به کار می رود، گویا دو طرف کاملا مساوی بوده  از قدرت و امکانات و اختیارات یکسان برخوردار بوده اند و حالا در یک درگیری یکی مغلوب شده است. این در حالی است که در این به اصطلاح "اختلافات خانوادگی" همیشه زنان قربانی می شوند، چون قدرت کمتری دارند و قانون هم از آنها حمایت نمی کند. در مقابل قانون آشکارا از خشونت مردان علیه زنان حمایت می کند. ما هیچگاه ندیده ایم مقامات رسمی، حتی زنانی که در دولت و مجلس هستند بیایند و به صراحت خشونت علیه زنان را محکوم کنند. حتی اگر ظاهرا بخواهند حمایت کنتد با اما و اگر است.این یعنی اینکه خشونت علیه زنان در ایران عادی است و از این جهت کشور برای زنان ناامن است.

▪️ نحوه بازنمایی خودکشی یا قتل در رسانه ها مهم است. برای همین رسانه ها باید در انتشار گزارش ها باید مراقب باشند که ارزیابی مثبتی از خودکشی یا قتل به مخاطب منتقل نکنند. مثلا انتشار استوری های قاتل پزشک اشتباه محض بود. در مورد خودکشی هم نباید از شخص قهرمان ساخت یا مثلا اصطلاح مرگ خودخواسته یا خودکشی اعتراضی را به کار برد. اینها به نوعی ستایش و تحسین خودکشی است. قهرمان سازی، عادی سازی و برجسته کردن مرتکبان کار نادرستی است. حالا رسانه ها نقش مهم تری پیدا کرده اند، مخصوصا که افراد، واکنش جامعه به چنین اخباری  را از طریق کامنت ها و نظرات کاربران می توانند ببینند. مثلا در مورد خبر قتل یک نفر پزشک یا خبرنگار زن، تعدادی در حمایت از قاتل نظر داده بوده اند یا قربانیان را نکوهش کرده بودند. وقتی در جامعه ای قتل و خشونت مقبولیت اجتماعی داشته باشد، یعنی در آن جامعه هم فاجعه اخلاقی رخ داده و هم باید انتظار تداوم خشونت های شدیدتر از این را داشت.
http://khabaronline.ir/xmSVd

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

18 Nov, 08:34


🔸 ما به محاصره خشونت درآمده‌ایم /رشته‌های پیوند افراد به جامعه سست شده /انتشار استوری‌های قاتل پزشک اشتباه محض بود


دکتر سیمین کاظمی، پزشک، جامعه‌شناس و پژوهشگر در #خبرآنلاین:
▫️تعدد خبرهای قتل، خشونت، خودکشی نشان می‌دهد ما به محاصره خشونت درآمده‌ایم آن هم خشونت به اشکال غیرمنتظره و تکان دهنده.

▫️در جامعه‌ای که در آن چشم انداز بهبود و تغییر مثبت، تاریک و مبهم است. جامعه‌ای که افراد نسبت به آن احساس تعلق نمی‌کنند، رشته‌های پیوند افراد به جامعه سست شده، ارزش‌های اخلاقی و انسانی ضعیف شده و امیدواری به زندگی کمرنگ شده است.

▫️ما هیچگاه ندیده‌ایم مقامات رسمی، حتی زنانی که در دولت و مجلس هستند بیایند و به صراحت خشونت علیه زنان را محکوم کنند. حتی اگر ظاهرا بخواهند حمایت کنند با اما و اگر است.این یعنی اینکه خشونت علیه زنان در ایران عادی است و از این جهت کشور برای زنان ناامن است.

▫️نحوه بازنمایی خودکشی یا قتل در رسانه‌ها مهم است. قهرمان سازی، عادی سازی و برجسته کردن مرتکبان کار نادرستی است. مثلا در مورد خبر قتل یک نفر پزشک یا خبرنگار زن، تعدادی در حمایت از قاتل نظر داده بوده‌اند یا قربانیان را نکوهش کرده بودند.

▫️وقتی در جامعه‌ای قتل و خشونت مقبولیت اجتماعی داشته باشد، یعنی در آن جامعه هم فاجعه اخلاقی رخ داده و هم باید انتظار تداوم خشونت‌های شدیدتر از این را داشت.

📌متن کامل گفت‌وگوی مستوره نصیری را اینجا بخوانید:
khabaronline.ir/xmSVd


@KhabarOnline_ir | khabaronline.ir

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

12 Nov, 07:49


کنترل سختگیرانه
(درباره خودکشی دختران دانش آموز)

▪️سیمین کاظمی (گفتگوی منتشر شده در روزنامه جهان صنعت)
@drsiminkazemi
🔹اخیرا دو دختر بچه دانش آموز خودکشی کردند یکی برای لاک و شلوار جین.... به نظر شما دلیل این خودکشی ها چیست؟
🔸مدارس دخترانه بیش از چهار دهه است که اصلی ترین عرصه کنترل و نظارت بر دختران و مداخله در مسایل شخصی آنها هستند. تسلیم دختران به ضوابط و قواعد سختگیرانه رسمی و همچنین اطاعت پذیر کردن آن ها به فرمان های نظام فرهنگی اجتماعی مردسالاری یکی از کارکردهای مهم نظام آموزشی است. میزان تاب آوری افراد در برابر این سختگیری ها و نظام آموزشی که خردکننده اراده فردی است متفاوت است، چنانکه برخی تاب نمی آورند و در برهمکنش عوامل دیگر ممکن است اقدام به خودکشی کنند. 

🔹آموزش و پرورش چقدر در این رویدادها نقش دارد؟
🔸آموزش و پرورش و مدارس وقتی نقش حمایتی شان را فراموش کرده باشند و صرفا روی نقش سرکوبگرانه و تحمیل انضباط کورکورانه متمرکز شوند، به عامل فشار بر دانش آموزان تبدیل می شوند و دانش آموز  را به ورطه نابودی می کشند.

🔹 برخی خودکشی از این دختر بچه ها را غیرمعمول و به دلایل مضحک می نامند، چرا این تفکر وجود دارد؟
🔸وجود چنین تفکری ناشی از این است که برخی خودکشی را فقط واکنشی به فشارهای بسیار مهم اجتماعی و اقتصادی می دانند که بزرگسالان با آن مواجه هستند. در حالیکه برای یک نوجوان مساله ای مثل تهدید به اخراج یا سلب آزادی هایش سهمناک ترین فشاری است که می تواند تصور  کند و آینده و امید خود را بر بادرفته می بیند. برای همین یک نوجوان ممکن است به دلایلی مثل اخراج از مدرسه و تهدید و ترس از واکنش خانواده به وضعیت تحصیلی اش و... یعنی دلایلی که شاید از نظر برخی بزرگسالان احمقانه و مضحک باشد، دست به خودکشی بزند.

🔹 برخی ها نسل جدید نسبت به دهه هفتاد و شصت را فاقد روحیه جنگجویی و صبوری می دانند، چرا؟
🔸تحلیل نسلی در مورد مساله خودکشی ناکافی و گمراه کننده است. اولا در دهه شصت و هفتاد خودکشی افراد گمنام بازتاب رسانه ای پیدا نمی کرد و بحث درباره آن به عرصه عمومی کشیده نمی شد. ثانیا چنین تحلیلهای نسلی اغلب بدون پشتوانه علمی است وبعضی افراد تمایل دارند تجربه شخصی خود را که برآیند عوامل مختلف است به یک نسل یا جامعه تعمیم بدهند که این یک روش غیرعلمی است.  تحلیل نسلی از این رو گمراه کننده است که سایر عوامل در آن نادیده گرفته می شود و مساله به جبر نسل تقلیل داده می شود.

🔹خودکشی دختران دانش آموزی چه پیامدهای دارد؟
🔸خودکشی یکی از علل مرگ قابل پیشگیری است و اگر اقدامات مناسبی صورت گیرد می شود از چنین مرگهایی پیشگیری کرد. خودکشی دختران دانش آموز وقتی تکرار می شود، دلالت بر این دارد که دولت و سایر نهادهای اجتماعی توجه و تلاش کافی برای پیشگیری انجام نمی دهند و از طرفی دختران نوجوان در معرض فشارها و سختگیری های  خانه و مدرسه و... هستند، چنین وضعیتی نگرانی درباره آینده و سلامت دختران دانش آموز را بیشتر می کند.

🔹خانواده ها باید چه رفتاری با آنها بکند؟
🔸خانواده باید از شخص نوجوان حمایت کنند نه اینکه صرفا با سختگیری و خشونت بخواهد او را تحت کنترل در بیاورد. اگر علایم افسردگی و اضطراب یا مشکلاتی مثل افت تحصیلی در فرزندشان می بینند با رویکرد حمایتی با مساله مواجه شوند، و از روانپزشک کمک بگیرند.

🔸 از لحاظ جامعه شناسی میان خودکشی دختر افغانستانی و ایرانی فرقی وجود دارد.
🔹دختر  افغانستانی، در تقاطع نظام های تبعیض طبقاتی، تبعیض نژادی/قومی و تبعیض جنسیتی، فرودست ترین موقعیت را در جامعه داشت. او را به زحمت در مدرسه ثبت نام کرده بودند. هم تبارانش با تحقیر در جامعه ایران زندگی می کنند، از خانواده ای فقیر بوده که در تنگنای فقر و نداری قرار دارد، و در موقعیت فرودست و تبعیض آمیز مونث بودن در یک جامعه مردسالار رنج می برده است. قرار گرفتن در یک چنین تقاطعی از انواع ستم خردکننده است و با چنین وضعیتی در معرض سرکوب و تهدید مدرسه هم قرار گرفته است که سرانجام به خودکشی منجر شده است.

🔹برخی مقررات مانند برنداشتن ابرو و حتی رنگ مو و...همیشه در مدرسه دخترانه ممنوع بوده اما چرا قبلا توسط دختران رعایت میشده ولی حالا نه؟
🔸ارزش ها و هنجارها در جامعه تغییر کرده است. و ارزش ها و هنجارهای مدارس گاهی در تضاد با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی جدید قرار می گیرد. برای همین دانش آموزان با اتکا به همان ارزش ها و هنجارهای جامعه بزرگتر ممکن است در برابر مدرسه مقاومت کنند و زیر بار کنترل سختگیرانه مدرسه بر ظاهر و لباسشان نروند.

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

12 Nov, 07:49


🔘کنترل سختگیرانه
درباره خودکشی دختران دانش آموز
▪️سیمین کاظمی(گفتگو با جهان صنعت)
https://jahanesanat.ir/?p=499619

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

07 Nov, 06:34


زنان، خانه داری و افسردگی
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🌕 به‌طور‌کلی میزان افسردگی و اضطراب‌ میان زنان بیشتر از مردان است، که البته گاهی در این مورد اغراق‌هایی هم صورت می‌گیرد که باید متوجه آن بود. در مورد شیوع بالای اضطراب و افسردگی‌ میان زنان تبیین‌های مختلفی می‌توان ارائه داد.

🌕یکی اینکه ممکن است زنان بیشتر از مردان مشکلات روانی‌شان را افشا کنند و رفتار بیماری و درمان‌جویی آنها متفاوت از مردان باشد؛ یعنی ممکن است مردان به علت تفکر مردسالارانه مبنی‌بر اینکه «مرد باید قوی و مقاوم باشد و بیمار نشود»، تا وقتی این بیماری‌ها موجب اختلال عملکرد آنها نشود، مشکلشان را بیان نکنند. در مقابل زنان با تجربه سطوح پایین‌تری از اضطراب و افسردگی، مشکل و برچسب بیماری را بپذیرند، در تحقیقات بیان کنند یا برای درمان مراجعه کنند‌.

🌕تبیین دیگر این است که زنان و مردان تجربیات متفاوتی دارند و نابرابری جنسیتی موجب می‌شود زنان فشارهای اجتماعی را تحمل کنند؛ بیشتر در خانه باشند و زندگی‌شان تحت تبعیض در سطوح مختلف باشد. همین زمینه را برای افسردگی و اضطراب فراهم می‌کند.

🌕نتیجه مطالعات متعدد در ایران نشان می‌دهد که شیوع افسردگی در زنان خانه‌دار بیشتر از زنان شاغل است. ما می‌دانیم که میزان مشارکت اقتصادی زنان حدود 14 درصد است؛ یعنی اکثریت زنان از نظر اقتصادی غیرفعال و خانه‌نشین هستند. با این وصف وقتی میزان شیوع افسردگی زنان بیشتر می‌شود، دیگر جای تعجب ندارد، بلکه جای تأسف دارد که در این کشور تا این اندازه به وضعیت زنان بی‌اعتنایی  می‌شود.

🔹 از گفتگو با شرق/ ۱۶ آبان

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

06 Nov, 09:19


درباره گرایش زنان  به دخانیات
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با شرق
@drsiminkazemi
در مورد افزایش مصرف دخانیات در زنان، به نظر می رسد از طرفی برنامه های پیشگیری از مصرف دخانیات ناموفق بوده است، چنانکه قلیان کشیدن از نظر بسیاری رفتار پرخطر به حساب نمی آید و انتشار اطلاعات نادرست درباره قلیان و سیگارهای لایت، باعث شده خطرات آنها به درستی ادراک نشود. حالا قلیان کشیدن به عنوان یک تفریح در بین بخشی از جامعه محبوبیت دارد، و از آنجا که مرزهای جنسیتی تفریح در حال کمرنگ شدن هستند، زنان هم ممکن است بیش از پیش و در کنار مردان و خانواده و دوستان به چنین تفریحی روی بیاورند و به تدریج دچار اعتیاد و تبعات آن شوند.

در تبلیغات عمدتا غیررسمی سیگار، با استفاده از  دیدگاه جنسیت زده حاکم بر جامعه، سیگارهای لایت به عنوان زنانه معرفی می شوند، به طوری که انگار به زنان اطمینان می دهند که این نوع سیگار جنسیتی شده که سبک و زنانه است، آسیب زا نخواهد بود و زنان را به سیگار کشیدن ترغیب می کنند. افزایش سیگار کشیدن زنان دلایل دیگری هم دارد، از جمله اینکه بخشی از زنان جوان برای نمایش سبک زندگی مدرن و متفاوت و مقاومت در برابر محدودیت ها به سیگار کشیدن روی می آورند و البته به این ترتیب به سلامت خودشان آسیب می زنند.

سیگار در ایران بدون محدودیت سنی و مثل کالاهای دیگر عرضه می شود. دسترسی به آن آسان و قیمتش نسبتا ارزان است. از طرف دیگر برنامه پیشگیری از دخانیات ناموفق است و مرجعیت علمی وزارت بهداشت در یک دهه اخیر ضعیف شده است. مردم کمتر از گذشته به پیام های وزارت بهداشت در حوزه سلامت اعتماد می کنند و منبع اطلاعات شان به مجاری غیررسمی و غیرعلمی شیفت پیدا کرده است. این موضوع یکی از عوامل مهم افزایش گرایش به سیگار و الکل و روانگردان ها هم در میان مردان و هم زنان  است.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-947937

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

26 Oct, 08:35


بی عدالتی آموزشی، کالایی شدن آموزش و از دسترس خارج شدن پزشکی
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با شرق
@drsiminkazemi
🔹در جامعه ما از بدو تاسیس دانشگاه، موفقیت تحصیلی با پذیرفته شدن در رشته پزشکی تعریف می شده است. علاوه براین با توجه به اینکه شغل پزشکی با ثروت و منزلت اجتماعی بالا پیوند داشته، تحصیل در پزشکی یکی از راه های تحرک اجتماعی صعودی بوده است. مثلاً فردی از طبقه فقیر و متوسط می توانسته با قبولی در پزشکی و پزشک شدن طبقه اجتماعی خود را تغییر دهد. اما در دهه های اخیر عوامل سیاسی و اقتصادی در دسترسی به پزشکی اثرگذارتر از قبل شده اند و چون پزشکی یک امتیاز تلقی می شود، این امتیاز مانند بسیاری دیگر از امتیازات به طور عادلانه در اختیار همه داوطلبان قرار ندارد. حالا طبقه اجتماعی، سکونت در شهرهای بزرگ، نوع سهمیه در دسترسی به پزشکی تعیین کننده تر از قبل هستند و به نظر می رسد از دهه هشتاد رقابت بر سر پزشکی نابرابرتر از قبل شده است.

🔹با این رقابت شدیدی که بر سر پزشکی و رشته های هم ارز آن در دانشگاههای دولتی به وجود آمده، بخشی از داوطلبان راه دیگری را برای رسیدن به آن برمی گزینند که دانشگاه آزاد است. این بخش از داوطلبان با اتکا به سرمایه های خانواده های شان راهی دانشگاه آزاد می شوند. طبقه مرفه مشکلی در تأمین شهریه ندارند، اما طبقه متوسط که برای تامین آینده فرزندان شان مجبور به فرستادن آنها به دانشگاه آزاد می شوند ممکن است این هزینه ها را به سختی تامین کنند و افزایش شهریه بارسنگین اقتصادی بر دوش آنها خواهد بود.

🔹دانشگاه آزاد یکی از تجلیات بارز و روشن کالایی شدن آموزش است که دانشگاه به عنوان یک نهاد اقتصادی متاثر از وضعیت بازار است. در این نهاد اقتصادی، گرانی و تورم بر میزان شهریه ها تأثیر می گذارد، چنانکه امسال شهریه برخی رشته ها مثل پزشکی دو تا سه برابر شده است و دانشجویان طبقه متوسط در تأمین آن دچار مشکل شده اند.

🔹از دهه هشتاد پزشکی به یکی از رشته هایی تبدیل شده که اندک اندک از دسترس طبقه متوسط خارج و به رشته ای برای دانش آموزان طبقه سرمایه دار تبدیل می شود که در کنار سایر امتیازات از امتیاز تحصیل در پزشکی نیز برخوردار باشند. چنین وضعیتی برای دانش آموزان به خصوص طبقه فرودست ناامید کننده است و کم کم این باور به وجود آمده است که تحصیل کاری بی فایده است و درس خواندن و سواد الزاما به پیشرفت تحصیلی و شغلی و تحرک اجتماعی منجر نمی شود. این کارکرد نظام آموزشی در یک جامعه نابرابر، بازتولید نابرابری های اجتماعی است.

🔹 سیطره نظام سرمایه داری و محوریت یافتن پول در جامعه موجب شده است، علاقه به پزشکی و احساس تعهد به جامعه و کمک به دردمندان کمتر از گذشته در انتخاب رشته پزشکی نقش داشته باشد. در واقع سویه های خیرخواهانه و اخلاقمدارانه در انتخاب پزشکی کمرنگ تر از گذشته شده است. عموماً به پزشکی به عنوان یک رشته پولساز نگاه می کنند که امتیاز کسب پول و وجهه اجتماعی را برای فرد به ارمغان می آورد. برای همین اشخاص می خواهند علیرغم نداشتن علاقه و صلاحیت علمی به این رشته پولساز که در واقع یک امتیاز است دست پیدا کنند.

🔹 در این رقابت سنگین، کنترل سیاسی و اقتصادی بر تحصیل پزشکی باعث شده است که عده ای از تحصیل در این رشته باز بمانند و دچار سرخوردگی و احساس محرومیت شوند. به خصوص وقتی راه حلِ تحصیل پزشکی در دانشگاه آزاد نیز با افزایش شهریه از دسترس طبقه متوسط خارج می شود، قابل انتظار است که این احساس محرومیت در فرزندان این طبقه تشدید شود.

🔹 بی عدالتی در نظام آموزشی، از طرفی انگیزه های تحصیل و درس خواندن را در دانش آموزان بیش از پیش از بین می برد و از طرف دیگر تصرف فرصت ها و جایگاههای مهم آموزش عالی توسط افراد بدون صلاحیت علمی، موجب افت وضعیت علمی و تخصصی کشور خواهد شد. بسیاری از این افراد که بدون صلاحیت وارد رشته های مهم و مقاطع بالای دانشگاهی می شوند، ممکن است بعد از فارغ التحصیلی در رشته ای که مدرک گرفته اند کار نکنند یا به خاطر عدم صلاحیت یا به خاطر احساس بی نیازی از آن. به این ترتیب و با چنین روندی نیاز کشور به فارغ التحصیلان رشته های مهم بدون پاسخ باقی می ماند.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-946820

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

21 Oct, 15:24


زمینه های اجتماعی مخالفت با حق تحصیل کودکان مهاجر

♦️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi

🔹پرسش این است که هراس و نفرت و خصومت با مهاجران افغانستانی از کجا می آید؟ آیا صرفاً به افزایش تعداد مهاجران مربوط می شود یا تغییراتی در جامعه ایران منجر به این تعارض و دشمنی با مهاجران شده است؟

🔹به نظر می رسد بحران های طولانی مدت سیاسی و اقتصادی منجر به بروز و شکل گیری آنومی و وضعیت بی هنجاری در جامعه شده است و یکی از نتایج آنومی، تنش و درگیری است. این وضعیت به ویژه طبقه متوسط در حال افول و رو به زوال را تحت تأثیر قرار می دهد که احساس امنیت و آرامش اش را از دست می دهد و احساس ناامنی و تهدید می کند.

🔹 طبقه متوسط برای تشفی و نجات از این وضعیت به دنبال خود ایده آل و آرمانی اش می گردد تا خلا ناشی از احساس تحقیر شدگی اش را پر کند. این خود ایده آل را در گذشته، در ناسیونالیسم افراطی، پدرسالاری و توسل به قدرت جستجو می کند. قدرتی که ممکن است سمبل های آن در گذشته باشد، یا حال...

🔹در نگاه این جامعه تحقیر شده و بخصوص طبقه متوسط رو به اضمحلالی که احساس حقارت می کند، قدرتمندان ستایش و تحسین می شوند و ضعفا و فرودستان خوار و حقیر به نظر می رسند. معیارهای اخلاقی و انسانی در ابهام فرو می روند و قطب نمای اخلاقی جامعه دیگر کار نمی کند. ارزش های اخلاقی و اجتماعی کمرنگ می شود. روشنفکران تخطئه و محکوم می شوند... در واقع جامعه تحقیر شده و رنج کشیده مستعد گرایش به فاشیسم می شود.

🔹در وضعیت آنومی و بی هنجاری و گسیختگی به دنبالش دشمنی و خصومت و تنش تولید می شود، و هر آن بروز تعارضات اجتماعی از جمله تعارضات قومی و نژادی امکان پذیر است. اینجاست که به ناگهان مهاجر افغان آماج نفرت و دشمنی قرار می گیرد و مقصر وضع موجود شناخته می شود و مهاجران قربانی تبعیض در چنین جامعه ای می شوند.

🔹در این موج مهاجرستیزی و مقصرانگاری مهاجران، از آنجا که استانداردهای اخلاقی و انسانی در برابر مهابت بحران اقتصادی و سیاسی محو و کمرنگ شده اند، دیگر نه «بنی آدم اعضای یک پیکرند» کار می کند و نه «هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش نپرسید» محلی از اعراب دارد. این موج به سرعت در حال سرایت به لایه های بیشتری از جامعه است و مهاجرستیزی به اشکال مختلف در حال ظهور است، چنانکه حتی کودکان مهاجر هم آماج نفرت و دشمنی قرار می گیرند و حق تحصیل شان سلب می شود.

🔹برای جامعه ای که نفرت و خصومت علیه مهاجران به عنوان بخش فاقد قدرت ترویج می شود و تبعیض علیه آنها موجه جلوه می کند؛ باید نگران بود. در جامعه ای که سیاستمدار آن از «طرد» به عنوان راه حل مقابله با مهاجر افغانستانی استفاده می کند، باید برای آینده آن نگران بود که سالهای بعد این راه حل را برای یک گروه اجتماعی دیگر جایز بداند. جامعه ای که نابرابری قومی و نژادی را قبول می کند، در آن نابرابری جنسیتی و طبقاتی هم امری حتمی است. باید ترسید و نگران بود برای چنین جامعه ای. کسانی که در هر جایگاهی بر آتش افغان ستیزی می دمند، در برابر جامعه و آینده مسوولند.

🔸 گزارش روزنامه شرق از نشست تحصیل کودکان مهاجر در ایران در لینک زیر قابل دسترسی است:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-946332

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

16 Oct, 08:23


وزارت بهداشت، افزایش جمعیت و کم توجهی به سلامت زنان
▪️ سیمین کاظمی/ گفتگو با روزنامه اعتماد
@drsiminkazemi

🔸بعد از تغییر سیاست جمعیتی که حالا معطوف به افزایش جمعیت است، وزارت بهداشت هم رویکرد و دستورالعمل هایش را تغییر داد، چنانکه حاملگی در سن زیر ۱۸ و بالای ۳۵  سال که بر اساس متون و پژوهش های پزشکی به عنوان حاملگی پرخطر شناسایی می شد، از شمول پرخطر بودن خارج و حذف شد و دیگر از نظر وزارت بهداشت سن کمتر از ۱۸ و بیشتر از ۳۵ خطرساز نیست.

🔸این تغییر رویکرد هر چند برای تشویق زنان به فرزندآوری اتخاذ شده اما خطراتی را که جان و سلامت مادر و جنین را تهدید می کند نادیده می گیرد. در واقع وزارت بهداشت هم مانند برخی دیگر از دستگاههای دخیل در امر افزایش جمعیت،  افزایش کمی را هدف خود می داند و به جنبه های مهم دیگر مانند سلامت مادر و جنین بی توجه و بی اعتناست.

🔸سن ۱۵ تا ۴۹ سال سن باروری زنان است، به این معنی که امکان وقوع بارداری در این بازه  سنی وجود دارد ولی به این معنی نیست که تمام این بازه، سن مناسب برای بارداری است. مرجعی مثل سازمان بهداشت جهانی خطرات بارداری در سن پایین را متذکر شده و می گوید بارداری در سن زیر ۱۹ سال نسبت به سن ۲۰ تا ۲۴ سال با خطر بالاتر اکلامپسی، اندومتریت و عفونت های سیستمیک همراه است. همچنین با احتمال بیشتری نوزادشان نارس و دچار کمبود وزن و مشکلات جدی در بدو تولد خواهد بود. در زنان بالاتر از ۳۵ سال هم امکان از دست رفتن بارداری، تولد نوزادان با مشکلات و ناهنجاریهای کروموزومی بیشتر است و احتمال ابتلا به دیابت بارداری و فشارخون بالا در آنها بیشتر است و با احتمال بیشتری زایمان شان با روش سزارین انجام می شود. ولی وزارت بهداشت چشم بر این خطراتی که با سن بالا و پایین برای  مادر و نوزاد وجود دارد، بسته و انکار حاملگی پرخطر را راهی برای افزایش جمعیت می داند.

🔸نادیده گرفتن سن بالا و پایین به عنوان عامل خطر در بارداری، مادرانی که سواد و آگاهی کافی ندارند را در معرض خطر قرار می دهد و با رسالت وزارت بهداشت که محافطت از سلامت جامعه است مغایرت دارد. بارداری باید در شرایط امن و بدون عارضه انجام شود، بی خطر نشان دادن تمام بازه سنی ۱۵ تا ۴۹ سال، زنان را با خطرات جسمی ناشی از بارداری در سنین دو سر طیف مواجه خواهد کرد.همچنین به معنای تایید و تشویق به کودک همسری و مادر شدن نوجوانان است که خود پیامدهای جدی در سلامت جسمی، روانی و اجتماعی نوجوانان دارد.

🔸وزارت بهداشت لازم است در برنامه های مربوط به افزایش جمعیت به حقوق باروری و حق اختیار زنان بر بدن شان احترام بگذارد و رویکرد تشویقی و احترام آمیز را به جای وضع ممنوعیت و محدودیت در پیش بگیرد.

🔸در برنامه جمعیتی فعلی علل واقعی کاهش جمعیت در نظر گرفته نمی شود و تمرکز بر حوزه هایی است که حتی می تواند برای زنان و نوزادان خطرساز باشد. یکی از دلایل اصلی کاهش جمعیت، کاهش میزان ازدواج به دلیل فراهم نبودن شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آن است که این امر موجب تجرد یا ازدواج در سنین بالاتر می شود که فرزندآوری را کاهش می دهد. لازم است وضعیت اقتصادی اصلاح شود، امید به جامعه بازگردد و قوانین خانواده که به زیان زنان است اصلاح شود و تشکیل خانواده برای زنان متضمن از دست دادن حقوق شان نشود.

🔸قوانین فعلی به شکلی است که زن بعد از ازدواج استقلال و حقوق اش را از دست می دهد و تحت قیمومت مرد در می آید و برای اکثر فعالیت هایش  مجبور به کسب اجازه از مرد است، با چنین قوانینی زنان تحصیلکرده و مدرن که علاقمند به آزادی و استقلال شان هستند به قرارداد ازدواج که به معنای امضای سند بردگی است رغبت نشان نمی دهند. در مورد فرزندآوری هم اولا مادر حقی بر فرزند ندارد و فرزند متعلق به پدر است و پدر می تواند درباره او تصمیم بگیرد. نقش مادر تقریبا بیشتر از دایه‌گی نیست. ثانیا حمایتی از زنانی که بچه دار می شوند وجود ندارد و به خصوص زن اگر شاغل باشد به علت نبود مهدکودک در محل کار یا گران بودن هزینه مهد مجبور است بین شغل و مراقبت از کودک دست به انتخاب بزند یا سختی فراوانی را برای ایفای دو نقش همزمان تحمل کند‌

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/223749/%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA%DB%8C

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

14 Oct, 18:40


فایل صوتی
🔻علل و زمینه های اجتماعی جراحی زیبایی اندام جنسی زنانه (لابیاپلاستی)
▪️سیمین کاظمی
🔹خانه اندیشمندان علوم انسانی
🔹۲۳ مهر ۱۴۰۳
@drsiminkazemi

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

13 Oct, 15:22


گروه علمی-تخصصی جامعه‌شناسی تفسیری برگزار می‌کند:
از سلسله نشست‌های "دیالکتیکهای بدنمندی":
تیغ های جراحی برای نقص زدایی از بدن یا ناقص سازی آن؟
دکتر سیمین کاظمی
دکتر رایحه مظفریان
دوشنبه‌ ۲۳ مهر ۱۴۰۳- ساعت ۱۷
خانه اندیشمندان علوم انسانی

ورود برای علاقه‌مندان آزاد و رایگان است.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

10 Oct, 18:17


📌 بخش سوم گفت‌وگو با دکتر سیمین کاظمی جامعه شناس و پزشک:

بسیاری از جمعیت‌شناسان، وضعیت بحرانی ایران را تایید نمی‌کنند

نباید بی‌مهابا در خصوص جمعیت تصمیم‌گیری کرد

تامین اقتصادی جمعیت است که اهمیت زیادی دارد

زمینه فرهنگی و اقتصادی افزایش جمعیت باید فراهم
شود

@farazdaily
faraz.ir

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

10 Oct, 18:17


📌 بخش دوم گفت‌وگو با دکتر سیمین کاظمی جامعه شناس و پزشک:

سیاست‌گذار باید از روش اقناع‌سازی استفاده کند

امروز بسیاری از افراد، توان تامین یک زندگی مطلوب را ندارند

در جریان فرزندآوری، دولت از وظایف خود پس‌روی کرده‌است

زنان رنج بارداری را به دوش می‌کشند

سیاست‌گذار باید فرزندآوری را برای زنان تسهیل کند

در ۷۰ درصد موارد، زن و‌ مرد برای سقط جنین تصمیم می‌گیرند

سقط جنین در شرایط ناامن، خطرات بسیار زیادی برای مادر دارد

@farazdaily
faraz.ir

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

10 Oct, 18:17


📌 دکتر سیمین کاظمی جامعه شناس و پزشک بررسی کرد

تلاش برای مدیریت رحم زنان: رویکرد مهندسی در مساله‌ای انسانی!

اوایل قرن چهاردهم شمسی، اولین قانون برای ممنوعیت سقط جنین تصویب شد. در حال حاضر صدایی که قوی‌تر به گوش می‌رسد، صدای مخالفان حق سقط جنین است. چالش میان طرفداران حق حیات و حق انتخاب در چند سال اخیر به وجود آمده است. سیاست‌گذار نباید به مسائل اجتماعی نگاه کمی داشته باشد. نتیجه اعمال رویکرد مهندسی در یک مسئله اجتماعی، نادیده گرفتن تفاوت‌هاست. تقریبا ۷۰ درصد سقط جنین با موافقت پدر و مادر انجام می‌شود. اگر دولت بخواهد جمعیت کشور افزایش پیدا کند، ابتدا باید بحران اقتصادی موجود را حل کند.

بخش اول:

چالش حول مسئله سقط جنین در سطح بین‌المللی وجود دارد

در سال‌های اخیر ممنوعیت‌های بیشتری برای سقط جنین در ایران گذاشته شد

زن کسی است که باید برای بدن خود تصمیم بگیرد

افزایش موارد سقط جنین به دلیل افزایش آمار بارداری ناخواسته است

@farazdaily
faraz.ir

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

10 Oct, 08:27


📌 دکتر سیمین کاظمی جامعه شناس و پزشک بررسی کرد
به زودی در فراز: مساله‌ای به نام سقط جنین در ایران

سقط جنین در حال تبدیل به یک چالش جهانی است و کشورهای مختلفی در این حوزه بحث‌های متعددی مطرح می‌کنند. در ایران نیز آمار قابل استنادی از سقط جنین و چرایی انجام آن‌ها در دسترس نیست. «سیمین کاظمی» جامعه شناس و پزشک در این باره با فراز گفت و گو کرده‌است.

@farazdaily
faraz.ir

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

09 Oct, 08:23


📔تیغ های جراحی برای نقص زدایی از بدن یا ناقص سازی آن؟

سخنرانان:
#دکتر_سیمین_کاظمی
#دکتر_رایحه_مظفریان

🗓 دوشنبه 23 مهرماه 1403، ساعت 17/30

🏡 سالن خیام

🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می‌شود.

🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.

💢انجمن جامعه شناسی ایران💢

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

08 Oct, 16:20


ازخودبیگانگی، فرسودگی شغلی، افسردگی و خودکشی پزشکان محصول برهمکنش عوامل سطح کلان و خرد است.

🔹تحلیلی کوتاه درباره مشکلات و خودکشی پزشکان
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi

🔸میز گرد خودکشی پزشکان، کافه خبر، خبرآنلاین، با حضور (از راست): دکتر هادی یزدانی، دکتر سیمین کاظمی، دکتر علی جعفریان، دکتر مصطفی معین و دکتر نازیلا شاه منصوری

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

07 Oct, 06:27


آنان که جنگ را ناگزیر می‌دانند
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi

🔹بازنمایی رسانه‌های جریان اصلی از «جنگ» امر مهمی است؛ چون رسانه به افکار عمومی جهت می‌دهد و واکنش‌ها را تنظیم می‌کند. پس از جنگ‌های ویرانگری که بشر در قرن‌ها و دهه‌های گذشته از سر گذرانده، هیچ‌کس تردید ندارد که جنگ بدترین اتفاقی است که بشر می‌تواند رقم بزند. بنابراین جنگ غیر‌قابل دفاع و تأیید است و هیچ سیاست‌مدار و رسانه‌ای نمی‌تواند به‌صراحت‌ بر آن صحه بگذارد.

🔹اما از سال گذشته در خاورمیانه شاهد استثنائی بر این قاعده کلی هستیم. چنان‌که از آغاز حمله اسرائیل به فلسطین، سیاست‌مداران و رسانه‌هایشان این حمله را به عنوان "جنگ اسرائیل و حماس" و حالا نیز حمله اسرائیل به کشور لبنان را تحت عنوان "جنگ اسرائیل و حزب‌الله" به تصویر می‌کشند و درباره‌اش اطلاع‌رسانی می‌کنند. گو اینکه در این جنگ حساب ملت‌های فلسطین و لبنان از این دو گروه جداست و بنابراین اگر هم صدمه ببینند، ناخواسته است. از این منظر، طرف مهاجم‌ به قصد نابودی دشمنانش، یعنی حماس و حزب‌الله مشغول جنگ است و حال اگر ماشین کشتارش مردمان آن دو سرزمین را نابود کند، نمی‌توان بر او خرده گرفت.

🔹در‌واقع چنین بازنمایی از مسئله جنگ به متجاوزان مشروعیت می‌دهد و جنایت علیه غیرنظامی‌ها و افراد بی‌دفاع را موجه می‌کند. گویی این جنگ یک تسویه‌حساب خاص است و دیگران باید خود را مبرا بدانند. موضوع به گونه‌ای به تصویر کشیده می‌شود که کشتار غیرنظامیان، کشتار کودکان، حمله به بیمارستان و آمبولانس و کشتار پزشکان، پرستاران، بیماران، نیروهای امدادی و خبرنگاران، امری ناگزیر و ناخواسته است. به این ترتیب مسئولیت اخلاقی و حقوقی این جنایات متوجه متجاوز و مهاجم نیست؛ چون قربانیان سرنوشتشان این بوده که سپر بلای گروه‌های مذکور باشند.

🔹با این استدلال، جنگ یک امر گریزناپذیر و ضروری جلوه داده می‌شود که لاجرم قربانیان خودش را دارد؛ می‌خواهد کودک باشد یا نیروهای امدادی یا خبرنگار یا هر غیرنظامی دیگری که از بد حادثه در آن جغرافیای جنگ‌زده زندگی می‌کند. از این منظر چون جان و زندگی انسان خاورمیانه‌ای ناچیز و بی‌ارزش است، قربانی‌شدن و سوختنش در این آتشی که دولت اشغالگر اسرائیل برافروخته‌، از نظر سیاست‌مداران آمریکایی و اروپایی و رسانه‌ها و تحلیلگرانشان امری بی‌اهمیت و قابل اغماض است. مهم نیست‌ چند نفر دیگر کشته می‌شوند‌ و چقدر خون ریخته می‌شود، مهم رضایت ابلیس پیروز مست این جنگ است که می‌تازد و ویران می‌کند و خون می‌ریزد. رسانه تیتر می‌زند جنگ اسرائیل و حماس/حزب‌الله که به ملت‌ها اطمینان دهد‌ شما طرف جنگ نیستید؛ پس دهانتان را ببندید و سرنوشتی را که برایتان مقدر شده انتظار بکشید.

🔹با منطق این رسانه‌ها اگر فردا روز حمله‌ای به جغرافیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم شود و جنگی دربگیرد، موضوع به گونه‌ای روایت می‌شود که طرف جنگ مردم ایران نیستند. می‌گویند جنگ، جنگ مردم نیست؛ اما در عمل مردم کشته می‌شوند و صدمه می‌بینند. این نوع بازنمایی تحریف واقعیت مخوف جنگ و مشروعیت‌دادن به آن و غیرضروری‌کردن مطالبه صلح است. در همه جنگ‌ها مردم و غیرنظامی‌ها کشته شده‌اند، صدمه دیده‌اند و زندگی‌شان ویران شده است؛ این یک واقعیت غیرقابل انکار است. اما حالا رسانه‌ها روایت دیگری از جنگ را به ما تحمیل و جنگ را برای ما عادی، موجه و گریزناپذیر می‌کنند. تبلیغات و نوع بازنمایی رسانه‌ها از حمله اسرائیل به غزه و لبنان در جهت‌دهی به افکار عمومی بی‌تأثیر نبوده و بسیاری از مخاطبان این رسانه‌ها، حتی ممکن است شفقت و دل‌سوزی و همدلی با قربانیان جنگ نداشته باشند و جنگ را به‌مثابه امری عقلانی و غیرقابل اجتناب بپذیرند.

🔹برخی هم تحت تأثیر همین تبلیغات رسانه‌ای و بازنمایی‌شان از جنگ، از حمله و جنگ احتمالی به ایران استقبال می‌کنند و جنگ را نقطه گشایش و دروازه‌ای به تغییر تلقی می‌کنند. اینها اغلب همان‌هایی هستند که «میهن» لقلقه دهانشان است و در تجمعاتشان «ای ایران، ای مرز پرگهر» را که می‌خوانند دچار غلیان احساسات می‌شوند؛ اما حالا لحظه‌شماری می‌کنند که کی به مرز پرگهر حمله شود تا با جیغ و دست و هورا از آن استقبال کنند. اینها نوع عجیبی از میهن‌پرستان هستند که در حرف می‌گویند «چو ایران نباشد تن من مباد» ولی در عمل می‌خواهند ایران به جنگ کشیده و نابود شود تا آنها بتوانند بر ویرانه‌هایش پادوی هارترین و خون‌خوارترین حکومت‌های جهان باشند.

🔹 با تحریف رسانه‌ای جنگ و افرادی که جنگ را به هر شکل فرصت می‌دانند، آنچه به حاشیه می‌رود صلح، دفاع از انسان، انسانیت و گرامیداشت زندگی است. ما برای گریز از این وضعیت چاره‌ای نداریم که روی واقعی جنگ و جنگ‌طلبان را افشا کنیم و برای تحقق صلح و پایان جنگ، هر‌آنچه می‌توانیم انجام دهیم‌.

روزنامه شرق، ۱۶ مهر ۱۴۰۳
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-944937

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

03 Oct, 18:10


🔺فایل صوتی🔺

🔹زمینه اجتماعی مخالفت با حق تحصیل کودکان مهاجر

▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
در نشست تحصیل کودکان مهاجر در ایران: چالش ها و فرصت ها

فرهنگان رازی
۱۲ مهر ۱۴۰۳

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

30 Sep, 16:15


🔻 تحصیل کودکان مهاجر در ایران: چالش ها و فرصت ها
🔺 نقد و بررسی کتاب بازماندگی از تحصیل کودکان مهاجر در ایران

▪️با حضور :
محسن رنانی
سیمین کاظمی
پیمان حقیقت طلب

▪️ به میزبانی:
ژیلا بنی یعقوب
اعظم صوفیانی

🔹 پنج‌شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۳
🔹 فرهنگان رازی: خیابان هلال احمر، نرسیده به پل هلال احمر، نبش کوچه کمپانی، پلاک ۶۰۰

@drsiminkazemi

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

15 Sep, 09:02


▪️تحلیل اعتراضات اجتماعی ۱۴۰۱ (نسخه کوتاه شده)
♦️چرا زنان اعتراض می کنند؟

سیمین کاظمی
@drsiminkazemi

🔹 ۷ آذر ۱۴۰۱
🔹 موسسه رحمان

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

13 Sep, 15:29


💢گزارش نشست من بی نقص، فهم دستکاری بدن

10 شهریور 1403

گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی تفسیری با مشارکت گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی سیاسی روز شنبه از ساعت 17 تا 19 نشستی را با عنوان «تولید من بی نقص، فهم دستکاری بدن» از سلسله نشستهای "سیاست ورزی جنسیتی"، در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی با ارائه دکتر سیمین کاظمی پزشک و جامعه‌شناس و با حضور اعضای دو گروه و جمعی از علاقه مندان و پژوهشگران برگزار کرد.
نخست دکتر بی تا مدنی مدیر گروه جامعه شناسی تفسیری پیشینه ای از فعالیتهای صورت گرفته در انجمن جامعه شناسی ایران ذکر کرد که از دهه 1390 و از گروه جامعه شناسی ورزش، با دعوت از پژوهشگران حوزه میان رشته ای جامعه شناسی بدن (با تأکید بر رویکرد همکنش گرایی نمادی) علی رغم موانعی که وجود داشت، پا گرفت و برگزار شد و تداوم یافت تا به امروز که در گروه تخصصی تفسیری، جامعه شناسی بدن یکی از موضوعات محوری با همکاری سایر گروههای تخصصی انجمن پی گیری می شود. او بر ضرورت تبیین جامعه شناختی بدن به مثابه بستر همکنشی های اجتماعی در زیست جهان معانی بر پویایی رویکرد تفسیری در این رابطه تأکید کرد.

ادامه این گزارش را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی، از فرهنگ‌ و فرهیختگی حمایت کنید

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

11 Sep, 14:52


بریده ای از گفتگو درباره موضوع خودکشی پزشکان
کافه خبر، خبرآنلاین
@drsiminkazemi

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

09 Sep, 10:14


نکاتی درباره چهارمین پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان/ مسائل اجتماعی

▪️سیمین کاظمی/ از گفتگو با هم میهن
@drsiminkazemi

🔹این که در جدیدترین پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان که در سال 1402 انجام شده، فقط 8.2 درصد وضع موجود را قابل قبول می دانند نکته مهم و قابل توجهی است که نشان می دهد، اکثریت جامعه از وضع موجود رضایت ندارند، و سی درصد حتی امید به اصلاح وضع موجود ندارند. در واقع این ناامیدی از اصلاح وضعیت کشور، وقتی که 60 درصد در دور اول انتخابات ریاست جمهوری 1403 شرکت نکردند، هم آشکار شد.

🔹 این وضعیت در زنگ هشداری است برای حکومت که به خود بیاید و در راه پیموده تجدید نظر کند و مسیر خود را به سمتی تغییر دهد که به مصلحت جامعه و تامین رفاه، برابری و آزادی باشد. دولت جدیدی که روی کار آمده، وظیفه و مسولیت مهمی بر دوش دارد که از فرصتی که نصیبش شده استفاده کند، در غیر این صورت تشدید نارضایتی و سرخوردگی ممکن است به بحران های سیاسی و اجتماعی در ابعاد بزرگتر از قبل منجر شود.

🔹 بر اساس پیمایش چهارم در اولویت بندی مسائل اجتماعی تفاوت فاحشی نسبت به پیمایش قبلی که در سال 1394 انجام شده، مشاهده می شود. به طوری که گرانی و تورم با فاصله از سایر مسائل اجتماعی، به مهمترین مسأله کشور تبدیل شده است. بعد از آن هم بیکاری مهمترین مسأله کشور است. در واقع این پیمایش نشان می دهد که از نظر مشارکت کنندگان وضعیت اقتصادی کشور در یک دهه اخیر به مراتب بدتر از گذشته شده است.

🔹در پیمایش موج چهارم، اعتیاد در جایگاه سومین مسأله مهم کشور قرار دارد، که نشان می دهد برنامه کنترل اعتیاد شامل مبارزه با قاچاق و توزیع مواد مخدر و روانگردان و برنامه های پیشگیری از مصرف مواد موفقیت آمیز نبوده است. در سالهای اخیر حتی در برخی از مناطق کشور افراد مبادرت به کشت خشخاش و تولید تریاک می کنند که خود بیانگر وضعیت نگران کننده مصرف مواد مخدر و اعتیاد در کشور است.

🔹فساد اقتصادی هم نسبت به پیمایش پیشین، حالا در شمار مهمترین مسائل کشور قرار دارد و چهارمین مسأله مهم کشور از نظر جامعه است. این نتیجه نشان می دهد که رویکرد حکومت در مقابله با فساد اقتصادی مطلوب نبوده و در طی این یک دهه به یکی از مسأیل مهم کشور تبدیل شده است. با توجه به دیدگاههای مردم که در این پیمایش منعکس شده، مبارزه با فساد اقتصادی، چه تعبیه سازوکارهایی برای پیشگیری از آن، چه برخورد با مرتکبان فساد باید به طور جدی و بدون توقف دنبال شود.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-20236

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

08 Sep, 07:55


حجاب ششمین مساله مهم کشور

▪️سیمین کاظمی/ از گفتگو با هم میهن
@drsiminkazemi

در پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال ۱۳۹۴ موضوع حجاب تحت عنوان بدحجابی مطرح شده و در میان مسائل مهم نبود، چنانکه فقط  0.9 درصد آن را مهم ترین مشکل جامعه دانسته اند، اما در پیمایش چهارم که جدیدترین پیمایش است، تحت عنوان "مسأله حجاب" مطرح شده، و از نظر 11.9 درصد مهمترین مسإله کشور است. حالا حجاب به ششمین مسأله مهم کشور ارتقا یافته است، یعنی بعد از گرانی و بیکاری و اعتیاد و فساد اقتصادی و مسکن، مهمترین مسأله حجاب است. به نظر می رسد بعد از مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و اعتراضات 1401، نگرش جامعه به مسأله حجاب تغییر کرده است و مناقشه بر سر حجاب و تنش ها و درگیری های مربوط به آن بیشتر از گذشته ذهن جامعه را به خود مشغول کرده است.
متن کامل در لینک
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-20236

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

05 Sep, 09:15


▫️موسسه رحمان در سال ۱۴۰۱ در ۳ نشست به بررسی علل و زمینه‌های بروز اعتراضات خیابانی آن سال پرداخت. این مجموعه نشست‌ها با حضور اساتید دانشگاه، پژوهشگران و فعالان اجتماعی برگزار شد. سیمین کاظمی، فاطمه علمدار، هادی خانیکی، مینو مرتاضی، اردشیر منصوری، فاطمه صادقی و نفیسه آزاد سخنرانان این مجموعه بودند.

🔻فایل پی‌دی‌اف این نشست‌ها را از سایت موسسه رحمان دانلود کنید:
https://rahman.org.ir/protestsiniran/

@rahmaninstitute

جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...

01 Sep, 16:47


📷 گزارش تصویری نشست سیاست ورزی جنسیتی: تولید من بی نقص (فهم دستکاری بدن در ایران)

🗓 شنبه 10 شهریور 1403

🏡 سالن خیام

💢انجمن جامعه‌شناسی ایران💢

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht