𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é @diamondcafee Channel on Telegram

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

@diamondcafee


در حوالیِ خیابان های مارسی.

🕰️ Unknown : @Diamondcafe_bot

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é (classic) (Persian)

با خوش آمدید به کانال ♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é (classic)! این کانال یک منبع عالی برای علاقه مندان به موزیک کلاسیک است. اگر شما عاشق لحن های زیبا و آهنگ های سرشار از احساس هستید، اینجا بهترین مکان برای شماست. این کانال دارای تلاش بی وقفه ای برای اشاعه و ارتقاع شناخت جامعه نسبت به موزیک کلاسیک است.

Diamondcafee یک ابزار هوش مصنوعی است که اطلاعات مربوط به هنرمندان، آهنگ ها و البوم های مورد علاقه شما را ارائه می دهد. این ربات به شما امکان می دهد تا با گشت و گذار در دنیای تاریخ موسیقی، اطلاعات بیشتری را کسب کنید.

اگر شما هم از زیبایی های موزیک کلاسیک لذت می برید و دنبال یک جامعه پرشور از علاقه مندان به این سبک هستید، پیوستن به این کانال برای شما توصیه می شود. منتظر حضور گرم شما هستیم!

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

18 Jan, 20:31


کلمات، بهترین درمانگر و اگر هم بخواهند کشنده ترین سلاح خواهند بود.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

15 Jan, 09:44


اصالت نه در پیشینه خانوادگی نهفته است، نه زندگی در سایه‌ی شکوه و جلال، و نه در دستیابی به مقام‌های والا یا درخشش در برترین برچسب‌های اجتماعی. اصیل بودن چیزی فراتر از اینهاست؛ اصالت یعنی خودِ واقعی‌ات را بی‌هیچ نقاب و تکلفی به نمایش گذاری، اگر با اعتماد به نفس اما بدون تکبر قدم برمیداری، طبیعت و حیوانات را دوست داری، به هیچکس اجازه‌ی کنترل خودت و هدف‌هایت را نمی‌دهی، مهربانی را هنوز گران می‌شماری و رفتارهایت ریشه در احترام دارند،جمعیت دوستانت را محدود به کسانی میکنی که موفقیتت را جشن می‌گیرند، و دست از کوشیدن برای کشف استعدادهایت برنمیداری اما بابتشان هم فخر نمیفروشی؛ تو بی‌شک یک اصیل هستی دوست من.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

13 Jan, 13:00


من اکنون باید کرکره کتاب فروشی‌ام در ادینبورگ را بالا می‌دادم و شب هارا مشغول نواختن پیانو درون یک رستوران می‌گذراندم. اما متاسفانه هیچ کدام از اینها برای زنده ماندن و موفق شدن در دنیای من کافی نیستند.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

12 Jan, 17:17


انسان شاید چیزی که بدست اورده رو از دست بده
ولی چیزی که بهش تعلق داره رو هرگز !

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

07 Jan, 18:57


برام امن نبود که عاشق بشم، عاشقت شدن مثل رقصیدن لب صخره بود.می‌دونستم که قراره سقوط کنم.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

06 Jan, 18:57


ˎ⋆˖ ࣪من آن لبخند، آن نگاه و برق درونش را به خوبی می‌شناسم. در زندگی بعدی نیز پیدایت خواهم کرد والِ آبیِ من، پس هرچند باری که میخواهی به دنیا بیا.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

04 Jan, 19:13


در میان افراد بی شماری که خوب نیستند، آنکه تلاش می‌کند همیشه خوب باشد، به سوی تباهی می‌رود.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

04 Jan, 17:10


دیدن آن لحظه مایه‌ی ننگ و نا امیدی‌ست که ابلهان امروزی، جملات بی معنی و سطحی در جلدهای جذاب را، به واژه‌هایی که از ژرفای روحِ یک نویسنده‌ی واقعی‌ نشاُت گرفته، و حاصلِ نشخوارهای پی در پیِ ذهن اوست، ترجیح می‌دهند. و آن شایستگان را در حسرت خوانده شدن لابه‌لای گرد و غبارهای کتابخانه ، انباشته و رها می‌کنند.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

01 Jan, 19:52


🤎2025, 𝗅𝖾𝗍’𝗌 𝗆𝖺𝗄𝖾 𝗂𝗍 𝗎𝗇𝖿𝗈𝗋𝗀𝖾𝗍𝗍𝖺𝖻𝗅𝖾 and shine.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

01 Jan, 09:35


بهترین دروغ ها، آنهایی‌اند که به حقیقت نزدیک‌ترند.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

30 Dec, 14:12


اگر حالا تصمیم گرفته‌ام که بنویسم، فقط برای پنهان کردن افکاری‌ست که اگر جان بگیرند و به دنیایی فراتر از حصار کلمات برسند، دگر مرا نخواهید شناخت. یا دسته‌کم مرا به جمعیت طرد شدگان منحلق خواهید کرد.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

29 Dec, 01:32


من : سودا اونجا رفتی یا نه
سودا : نه کجاست

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

29 Dec, 01:32


Me core;

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

29 Dec, 01:31


یعنی یجوری شهرتو نمیشناسی انگار فرار کردی رفتی اونجا

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

26 Dec, 19:54


بخش دی : شاید دیدن کسی که دیوانه است تنها راهی است که می‌توانید بفهمید عاقلید.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

24 Dec, 20:31


هر گوی شیشه‌ای را با امیدی روشن می‌آویزم، چرا که آرزویم در میان زمزمه‌های زمستانی جاری‌ست.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

24 Dec, 20:30


🎄 𝑴𝒆𝒓𝒓𝒚 𝒄𝒉𝒓𝒊𝒔𝒕𝒎𝒂𝒔 "𝑫𝒊𝒂𝒎𝒐𝒏𝒅𝒔" ࿐࿔ ིྀ⚚

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

21 Dec, 20:16


به یقین یک روز از من متنفر خواهید شد، زیرا شما را به خواسته هایتان نمی‌رسانم.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

21 Dec, 20:15


دریافتم هرکس وارد زندگی دیگری می‌شود سعی در گرفتن یک چیز دارد، که آن هم "آزادی"‌ست. چیزی که همگان از بدو تولد از آن برخوردارند، اما ذره ذره رهایـش می‌کـنند.
اگر خواستار این هستید که برای شما زندگی کنم و پیوسته در حال راضی کردنتان باشم، پس وجـود داشتنم دیگر به چه درد می‌خورد جز اینکه سودی برای شما باشد؟

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

17 Dec, 16:44


-هرگاه از من گم شدی، نامه هایم را مجددا باز کن، زیرا مابین همین جملات با انتظاری بی کران خفته ام.

𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

15 Dec, 11:04


بیا قبل از اینکه به دیدار ستاره ها برم، به صرفه کروسان و قهوه مهمونِ من باش، و از کتاب مورد علاقت برام بگو.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

30 Nov, 20:36



معرفی فیلم و سریالــهای جالب ‌و آندریتد
انیمه / انیمشین / مانهـواهای 𝖳𝖮𝖯 جهانی


هر چیزی که توی اینستا ازشون اسکرین
میگیــری تا بعداً ببینی ، همه رو ایـنجا گذاشتیم :
[ 𝗝 𝗢 𝗜 𝗡 ]

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

30 Nov, 15:05



تـلگرام / گوشیـت رو از س‍ـادگی در بیار 🎀 !
𝗍𝗁𝖾𝗆𝖾, 𝗅𝖺𝗇𝗀𝗎𝖺𝗀𝖾 & .. 🩷

💗🔠🔠🔠🔠 💗
t.me/addlist/CeUZSG4x6vNhODM8

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

26 Nov, 19:13


"کودکی" همان چیزی بود که باید در آن می ماندیم؛ همه‌ی آن زمان هایی در کوچک ترین چیزها دنبال شادی می‌گشتیم و روزی هزاران لبخند به خود هدیه می‌دادیم و کسی برق چشمانمان را خاموش نمیکرد، ارزش نگه داشتن را داشت.
"بزرگ شدن" همیشه آن هیولایی بود که می‌بایست از آن فرار کنیم.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

24 Nov, 20:00


یکی بود یکی نبود، و پایانِ ما از همان ابتدا آشکار بود.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

20 Nov, 16:37


حدس می زنم در کازابلانکا قلب های شکسته ی زیادی وجود داشته باشد
فکر کنم قصه ی عشقِ مارو هیچوقت کسی روی پردهُ نقره ایِ سینما نبینه.

اما وقتی مجبور شدم رفتنت رو تماشا کنم به همان اندازه درد داشتم.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

18 Nov, 20:33


همه چیز قشنگ‌تر می‌شد اگه تو آشپزخونه‌ی آنه‌شرلی و ماریلا آشپزی میکردم، روزهای برفیم رو تو آرِندِل میگذروندم، اخر هفته ها با هفت کوتوله راهی جنگل میشدم یا سوار بر قالیچه‌ی علا‌ئِدین، آسمون شب رو تماشا میکردم، همراهِ راپونزل از برجِ دور افتاده‌ش فرار میکردیم، یا فقط دریچه ای به سمت سرزمین عجایب پیدا میکردم و مدت زیادی رو در اونجا میموندم ، حتی میتونستم همراهِ آناستازیا به فرانسه برم و باهم دنبال ماریا بگردیم‌؛ در نهایت هم تمام ثروتم رو به گربه های اشرافیم اهدا میکردم.
حداقل زندگی رنگ بهتری میگرفت اگه همه چیز شبیه خاطرات و قصه های بچگی می‌بود.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

18 Nov, 03:27


رابین : ما انعکاس صدای والیدنمان هستیم و گاهی آنها از چیزی که می شنوند خوششان نمیاید.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

14 Nov, 14:23


اما من میدونم هرکسی قبل از اینکه ”نویسنده“ شناخته بشه، چه میزان از تاریکی رو تجربه کرده و چقدر از زندگی‌ای که بهش تحمیل شده بیزار بوده که سراغِ کلمه‌ها رو گرفته.
درد رو به آغوش کشیده، تا اشک هاش جوهرِ قلمش بشن و همزمان با خونی که از ذره ذره‌ی نوشته‌هاش چکه میکنه، مخاطب رو مجذوبِ واقعیت کنه. بدین صورت، اثری متولد میشه که بخشی از دنیا رو به خوانِش و همدردی می‌طلبه و اشخاصی هم اون بین پیدا میشن تا تکه‌ای از خودشون رو درون اون تومارها پیدا کنن.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

10 Nov, 18:18


🧉° ملودی هایِ آشنا پر از خاطره هایِ گم شده‌اند.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

08 Nov, 20:31


-دست از جنگیدن برای این زندگیِ بیهوده بردار ویکی..تهش قراره بمیریم!
-حتی اگه قرار باشه بمیرم، ترجیح میدم قبلش به پیروزی رسیده باشم.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

07 Nov, 20:49


سم همیشه به من میگفت در لحظه زندگی کنم و بگذارم دنیا غافلگیرم کند، اما هیچوقت هشدار نداده بود که غافلگیری همیشه خوب نیست.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

04 Nov, 16:31


▫️: یادداشتی برایت نوشته ام و آن را به دست باد سپردم، تا شاید مقصدِ این نسیم، جایی میان دستان تو باشد. زیرا تنها در آن کاغذ و با این قلم، قادرم فاصله‌ی میانِ اسم هایمان را به حداقل برسانم.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

02 Nov, 19:10


تنها قاتل من همان کسی خواهد بود که هر روز در آینه ملاقتش میکنم، با این تفاوت که سلاحی برای مقابله با او ندارم.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

29 Oct, 14:03



تبدیل تـم و زبـان پیش‌فرض تلگرام
به رنگــهای فانتزي : 𝓒𝗅𝗂𝖼𝗄 🐱🐱

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é

28 Oct, 19:49



⚪️ مغـازهٔ تزئیــناتي گوش‍ــي 💗 ㅤׄㅤ ୃ
( 𝖽𝖾𝗌𝗂𝗀𝗇 𝓨𝗈𝗎𝗋 𝗉𝗁𝗈𝗇𝖾 )

͏ ͏ ͏ ͏ ͏ ͏  ͏ ͏ ͏
⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯
🌟 انواع مدلـ ـهای تم و زبان تلـگرام
𝖢𝖫𝖨𝖢𝖪

👅 فونت، آموزش ادیت، پروفایل، نیک‌نیم و ..
𝖢𝖫𝖨𝖢𝖪
⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é (classic)

26 Oct, 17:25


همون آدم‌هایی که از تابستون بیزار بودن، حالا دلتنگِ افتاب میشن.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é (classic)

25 Oct, 19:12


ورونیکا: هنگامی که قرص‌ها را بلعیدم، در واقع میخواستم کسی را بکشم که از او متنفر بودم.
غافل از این که در درون من ورونیکا‌های دیگری وجود داشتند که میتوانستم دوستشان بدارم.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é (classic)

17 Oct, 10:31


︙می‌خواهم زمان را در همان لحظه ای که خود را در حال نوشیدنِ قهوه و کروسان در مکان مورد علاقه ام، و تماشای تابش خورشید بر سطح آب میبینم، متوقف کنم‌.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é (classic)

14 Oct, 19:04


من هرگز با داشتن الگو یا پشتیبان بزرگ نشدم
من فقط چیزهایی را دیدم که نباید، با افرادی زندگی کرده‌ام که نمی‌خواستم شبیه آنها شوم، و در موقعیت هایی قرار گرفتم که هیچوقت نمی‌خواستم در آنها باشم.
و همین کافی بود.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é (classic)

11 Oct, 15:21


هیچ ماهی چون اکتبر، طبیعت را با چنین شکوه و دل‌آویزی نمی‌آراید.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é (classic)

09 Oct, 16:30


៸៸ بـه راسـتی، هـمان هنـر تمـام چـیزی بـود‌ کـه او را جـاودانـه ساخـت.

🎠نویسنده: سِودا.
🎠گوینده: اِلودی.

♪ 𝖢𝖺𝖿é 𝗀𝗅𝖺𝖼é (classic)

07 Oct, 20:17


Art is all I have lived for. It has been a way of expressing my deepest feelings. From the moment I met it, I knew that creating and experiencing beauty would be my goal. ▫️▫️