لغت و گرامر آلمانی B1---B2 @deutscherwortschatz Channel on Telegram

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

@deutscherwortschatz


لینک کانال :

@deutscherwortschatz



لینک ابتدای کانال

https://t.me/deutscherwortschatz/18

لغت و گرامر آلمانی B1---B2 (Persian)

با کانال "deutscherwortschatz" آلمانی B1-B2، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان آلمانی در سطح متوسط تا پیشرفته را خواهید داشت. اگر به دنبال بهبود مهارت های لغت و دستور زبان آلمانی خود هستید، این کانال مناسب شماست. از آخرین واژگان و اصطلاحات تا تمرینات گرامری، همه چیز را در این کانال خواهید یافت. nnn این کانال دارای مطالب و تمرینات متنوعی است که به شما کمک می کند تا سطح زبان آلمانی خود را ارتقاء دهید. با پیوستن به این کانال، می توانید از منابع آموزشی معتبر و کاربردی برای تقویت مهارت های شنیداری، خواندن، نوشتن و گفتاری خود استفاده کنید. برای دسترسی به محتواهای منحصر به فرد این کانال، به لینک زیر مراجعه کنید: nn لینک کانال : n @deutscherwortschatz nnnn لینک ابتدای کانال n https://t.me/deutscherwortschatz/18

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

11 Jul, 12:59


#گرامر_درس10

🆔 @deutscherwortschatz


کنیونکتیو 2 زمان گذشته :

🔴🔴Konjunktiv II ( präsens ) Hilfsverb haben oder sein + Partizip

🔴🔴کنیونکتیو ۲( زمان حال) از افعال کمکی haben یا sein + پارتیسیپ

ابتدا از فعل کمکی haben یا sein وجه k2 میسازیم ( wäre , hätte ) و سپس پارتیسیپ فعل اصلی را در آخر جمله می آوریم :


🌺🌺Hätte ich doch Medizin studiert.
کاشکی پزشکی خوانده بودم.

🌺🌺 Wäre er doch länger bei mir geblieben.
کاش او بیشتر پیش من می ماند



مدال پارتیکل ها :

کلماتی هستند که کمک می کنند که گوینده بتواند نظر و یا احساس خود را بهتر بیان کند .
مثل :
👉 bloß , nur, aber doch , ja ,einfach , vielleicht , denn



🌼🌼در بیان افسوس از پارتیکل های

blols ، doch و nur
و یا ترکیب آنها
( doch bloG و doch nur-- )
استفاده می کنند

🚫🚫 bloß
بیان کننده تأكید بر افسوس است . و گاهی در فارسی " فقط " ترجمه می شود .
🌺🌺Hätte ich bloß meine Brille mitgenommen .
کاشکی فقط عینکم رو بر برداشته بودم .

🚫🚫 nur
عملکردی همانند bloß دارد و همان معنی را می دهد .

🌺🌺Wäre ich bloß in meinem Land geblieben .
کاشکی فقط توی کشور خودم مانده بودم .

🚫🚫 doch
بیان کننده یک " تضاد " بین آنچه هست و آنچه باید باشد است و بر این تاکید دارد که طور دیگری عمل شده است با نتیجه خلاف انتظار ما است. doch اكثرا ترجمه ندارد

🌺🌺Hätten wir doch die erste Wohnung genommen
کاشکی آپارتمان اولی را برداشته بودیم ، ( تاکید بر اینکه آپارتمان اولی را بر نداشتیم )

🌼🌼پارتیکل های بالا به این شکل می تواند استفاده شوند :
👉 doch nur و doch bloß

🌺🌺Wären die Kinder doch bloß mitgekommen .
ای کاش فقط بچه ها با ما آمده بودند

🌺🌺 Wäre ich doch nur zeitig gewesen .
کاشکی من فقط سر وقت حاضر بودم
________________________

🔥🔥🔥 مثالهای بیشتر :
Ich bin immer allein.

K2 👉 Wäre ich doch nicht immer alleine
_______________________

Ich habe keine Freunde.

K2 👉 Hätte ich doch nur ein paar Freunde.
_______________________

Ich kann nicht in Urlaub fahren.

K2 👉 könnte ich doch bloß in Urlaub fahren
_______________________

Ich gewinne nicht im Lotto.

K2 👉 Würde ich doch endlich im Lotto gewinnen.


🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

11 Jul, 12:53


#گرامر_درس10

🆔 @deutscherwortschatz



نگاهی دقیق به زمان Konjunktiv 2 :

ما می توانیم در ۴ حالت مختلف از Konjunktiv 2 یک فعل استفاده کنیم.

👉 1. Als Fantasie :
جمله ما به عنوان رویا باشد.

👉 2. Als Wunsch :
جمله ما به عنوان آرزو باشد.

👉 3. Als Vorschlag :
جمله ما به عنوان پیشنهاد باشد.

👉 4. Als höfliche Bitte :
جمله ما به عنوان درخواست مودبانه باشد.



☉☉۱. جمله ما به عنوان رویا :

هرگاه ما رویایی در زمان گذشته ، حال یا آینده داشته باشیم و بخواهیم آنرا شرح دهیم ، یا به آن اشاره ای کنیم آنگاه می بایستی از Konjunktiv 2 استفاده کنیم.
🌺🌺 Wenn sie mich küssen würde, wäre ich der glücklichste Mensch der Welt.

اگر او ( مونث ) مرا ببوسد ، من خوشبخت ترین آدم دنیا می شوم.

می بایستی توجه داشته باشیم که این جمله ما در فارسی اینگونه گفته می شود :
ای کاش او ( مونث ) مرا ببوسد ، تا خوشبخت ترین آدم دنیا شوم.

پس جمله ما آمیخته است با رویا و حسرت !

این برای من یک رویاست که او ( مونث ) مرا ببوسد. و همانطور که می بینید در بخش اول از würden استفاده شده که Konjunktiv 2 فعل werden است. اگر یادتون باشد برای ساختن زمان آینده ساده از فعل werden همیشه استفاده میکردیم. و از آنجایی که جمله ما رویایی است که در آینده اتفاق خواهد افتاد و شاید هم اصلا اتفاق نیافتد. بنابراین از Konjunktiv 2 فعل werden استفاده میکنیم که می شود würden.

🌺🌺Ich werde das Buch lesen

من می خواهم آن کتاب را بخوانم ( در زمان آینده )

🌺🌺Ich würde das Buch lesen

ای کاش آن کتاب را بخوانم. ( همراه با حسرت در زمان آینده ).

از آنجایی که اتفاقی در آینده نیز است از Konjunktiv 2 فعل werden استفاده کردیم.



پس هرگاه بخواهیم رویا یا حسرت را بیان کنیم می بایستی از Konjunktiv 2 افعال آن جمله استفاده کنیم.

☉☉۲. جمله ما به عنوان آرزو :

هنگامی که ما یک آرزو چه در زمان گذشته و چه در زمان حال یا آینده داشته باشیم آنگاه می بایستی افعال ما به Konjunktiv 2 بروند. مانند :

🌺🌺Ich würde gern endlich wieder Ferien haben

کاش سرانجام ، دوباره تعطیلات می داشتم !

همانطور که می بینید همراه با حسرت و آرزوست. شاید الان سخت درگیر کار باشم و آرزو داشته باشم که دوباره تعطیلات بشه و از آنجایی که این آرزو در آینده رخ خواهد داد و شاید هم ندهد از زمان آینده فعل در Konjunktiv 2 استفاده کردیم.

ما معمولا این نوع آرزو ها را در فارسی اینگونه بیان میکنیم : ای کاش یا چی می شد …

🌺🌺Hätte ich doch endlich wieder Ferien

چی میشد سرانجام دوباره تعطیلات می داشتم !

🔴فعل haben به زبان ساده به معنی دارا بودن یا داشتن صد در صد چیزی است. مانند : من یک ماشین دارم.
Ich habe ein Auto
اما زمانی هست که من آرزو یا حسرت داشتن یک ماشین رو دارم آنگاه از hätten استفاده میکنم.

🌺🌺Ich hätte ein Auto
ای کاش یک ماشین میداشتم. چی می شد یک ماشین میداشتم.

این به این معنی است که باقی افعال نیز به همین صورت است. هرگاه فعل جمله ما همراه با حسرت و آرزو باشد آنگاه می بایستی به Konjunktiv 2 برود.

☉☉۳. جمله ما به عنوان پیشنهاد :

هرگاه بخواهیم به کسی یک پیشنهادی بکنیم آنگاه می بایستی باز از K2 استفاده کنیم.
مانند :

🌺🌺Wenn ich du wäre, würde ich mit Jemandem über das Problem sprechen

اگر من جایی تو می بودم ( اگه تو می بودم ) آنوقت با کسی در مورد آن مشکل صحبت میکردم.



یک پیشنهاد است که ما به طرف مقابل میکنیم. و از آنجایی که من نمی توانم جای تو باشم و این اتفاق مفهومی از واقعیت به همراه خود ندارد. پس باید از k2 استفاده کنم.
بخش دوم چون یک پیشنهاد بود که در زمان آینده اتفاق می افتاد باز از K2 فعل werden استفاده میکردیم. که می شود würden


☉☉۴. جمله ما به عنوان درخواست مودبانه :

هرگاه بخواهیم از کسی درخواست مودبانه داشته باشیم ، آنگاه می بایستی باز از Konjunktiv 2 استفاده کنیم.

مثال:
👉Gib mir Geld
پول بده به من —> در خواستی دوستانه که امری نیز می باشد


👉Kannst du mir Geld geben?
می تونی به من پول بدی ؟ —> در خواستی معمولی و دوستانه.



🌺🌺Würdest du mir Geld geben?

امکان داره به من پول بدی ؟ —> در خواستی مودبانه که خواهشی را نیز به همراه دارد.



🌺🌺Könntest du mir bitte Geld geben?

خواهشا می تونی به من پول بدی ؟ —> در خواستی خیلی مودبانه که همراه با خواهش و تمنا نیز است.

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

16 Jun, 10:17


#MenschenB1_1
#Lektion10


🆔 @deutscherwortschatz

🌸dran sein :
نوبت ... بودن
🌼der Radiosender :
کانال رادیویی

🌺BILDLEXIKON🌺

🌼der Bus verpassen:
اتوبوس از دست دادن

🌸das Portemonnaie vergessen:
کیف پول را جا گذاشتن

🌼die Batterie ist leer:
باتری خالی هست

🌸der Benzintank ist leer:
باک بنزین خالی است

🌼geblitzt werden:
عکس گرفته شدن(بدلیل تخلف رانندگی)

🌸der Motor startet nicht:
موتور روشن نشدن ، استارت نخوردن

🌼der Schlüssel stecken lassen:
کلید را درون جایی گذاشتن

🌸der Pullover zu heiß wadchen:
پولیور را با آب خیلی گرم شستن

🌼im Stau stehen :
در ترافیک بودن
________________________

🔹das Ähnliche :
مورد مشابه

🔸bemerken :
متوجه شدن

🔹nass :
خیس

🔸der Radiobeitrag :
مقاله رادیویی

🔹die Rede :
سخنرانی

🔸ruiniert :
خراب،ویران

🔹strömend :
سیل آسا

🔸die Traumfrau :
همسرموردعلاقه ( خانم)

🔹der Traummann :
همسر مورد علاقه ( مرد )

🔸der Trauzeuge :
شاهد عقد

🔹die Trauzeugin :
مونث

🔸die Viertelstunde :
۴۵ دقیقه

🔹weshalb :
برای اینکه
________________________

🌼der wochenlang :
طول هفته

🌸das Zeug : dummes Zeug :
چرت و پرت ، چرند پرند

🌼irreal :
غیرواقعی

🌸rechtzeitig :
سر وقت

🌼prüfen :
کنترل کردن

🌸das Waschprogramm :
برنامه شستشو (ماشین لباسشویی)

🌼die DVD-ROM-Übung :
تمرین روی دی وی دی

🌸ein.fallen :
به ذهن آمدن

🌼das Missgeschick :
بدشانسی

🌸reihum :
حول و حوش

🌼das Wettspiel :
مسابقه

🌸das Sorgentelefon :
مشاوره تلفنی

🌼der Lottoschein :
برگه مسابقه بخت آزمایی
_______________________

🔹zornig (sein) :
عصبانی بودن

🔸belügen :
دروغ گفتن

🔹die Frisur :
مدل مو

🔸das Geburtstagsgeschenk :
هدیه تولد

🔹lügen :
دروغ گفتن

🔸sicherlich :
حتما

🔹stehen :
آمدن

🔸Oh je! :
ای داد بیداد

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

02 Jun, 12:40


#گرامر_درس9

🆔 @deutscherwortschatz


مثالهای بیشتر

🍂🍂قبل از اسم حرف تعریف نمی‌آید. صفت پایانه حالت را می‌گیرد

🌺Junge Leute tragen Jeans.
جوانان شلوار جین می پوشند.

🌺Ich muss mir neue Hausschuhe kaufen.
من باید دمپایی جدیدی بخرم.

🌺Der hat ja fettige Haare!
او موهای چرب دارد

🌺Er hat auf jeden Fall breite Schultern und schmale Hüften.
او قطعا دارای شانه های گسترده و باسن های لاغر است

🍂🍂قبل از اسم حرف تعریف می‌آید. حرف تعریف پایانه حالت ندارد. صفت پایانه حالت را می‌گیرد.

🌺Das ist ein schöner Pullover.
این یک ژاکت خوب است

🌺Nehmen Sie ein persönliches Geschenk mit.
یک هدیه شخصی با خود ببرید

🌺Davon benötigst du nur ein gültiges Reisedokument.

شما فقط یک سند سفر معتبر نیاز دارید



🍂🍂قبل از اسم حرف تعریف می‌آید. حرف تعریف پایانه حالت را می‌گیرد. صفت پایانه‌های «en» و یا «e» می‌گیرد.

🌺Sie trägt einen neuen Pullover.
او یک ژاکت جدید پوشیده است

🌺Ziehen Sie eine elegante Hose an.
شلوارشیک بپوشید

🌺Mit diesem interaktiven Online-Formular musst du dich zuerst voranmelden.
با استفاده از این فرم آنلاین تعاملی باید تو ابتدا از پیش ثبت نام کنی

🌺Das mache ich gleich im nächsten Text.
من الان انجام میدهم در جمله ی بعد

🌺Wen meint ihr? Den braunhaarigen Mann mit den schmalen Schultern dort drüben?
به چه کسی فکر میکنی؟ به مردی با موهای قهوه ای با شانه های باریک آنجا آن طرف؟

🌺Er sollte eine sportliche Figur haben.
او باید یک فیگور ورزشی داشته باشد




🔵🔵🔵 صفت های نامشخص با ضمایر نامحدود:

🍂🍂بسیاری از صفت ها میتوانند اسم باشند. آنها قرار می‌گیرند به عنوان اسم پشت یک ضمیر نامشخص مثل چیزی ، زیاد، کمی، همه، هیچ وباید بزرگ نوشته شوند. آنها طبق قوانین صرف صفت صرف می شوند.

🌺Ich möchte etwas Kaltes trinken.
من میخواهم یه چیز سرد بنوشم

🌺In den Nachrichten gibt es wenig Neues.
در خبر چیز جدیدی وجود داشت

🌺Im Urlaub haben wir viel Schönes erlebt.
در تعطیلات ما چیزهای زیبای زیادی تجربه کردیم

🌺Heute ist nichts Neues passiert.
امروز اتفاق جدیدی نیفتاده

🌺Ich wünsche dir alles Gute zum Geburtstag.
من آرزوی بهترین ها برای تو در روز تولدت دارم

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

02 Jun, 12:38


#گرامر_درس9

🆔 @deutscherwortschatz

صرف صفات

⚄ مذکر :

🔶Nominativ

der nette Vater حرف تعریف معین
ein netter Vater حرف تعریف نامعین
netter Vater بدون حرف تعریف

🔶Genitiv

des netten Vaters
eines netten Vaters
netten Vaters

🔷Dativ

dem netten Vater
einem netten Vater
nettem Vater

🔷Akkusativ

den netten Vater
einen netten Vater
netten Vater
________________________

⚀ مونث :

🔶Nominativ

die nette Mutter
eine nette Mutter
nette Mutter

🔷Genitiv

der netten Mutter
einer netten Mutter
netter Mutter

🔶Dativ

der netten Mutter
einer netten Mutter
netter Mutter

🔷Akkusativ

die nette Mutter
eine nette Mutter
nette Mutter
_______________________

⚃ خنثی :

🔶Nominativ

das nette Kind
ein nettes Kind
nettes Kind

🔷Genitiv

des netten Kindes
eines netten Kindes
netten Kindes

🔶Dativ

dem netten Kind
einem netten Kind
nettem Kind

🔷Akkusativ

das nette Kind
ein nettes Kind
nettes Kind
_______________________

⚂ جمع :

🔶Nominativ

die netten Eltern
nette Eltern

🔷Genitiv

der netten Eltern
netter Eltern

🔶Dativ

den netten Eltern
netten Eltern

🔷Akkusativ

die netten Eltern
nette Eltern

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

02 Jun, 12:36


#گرامر_درس9
🌸قسمت دوم🌸

🆔 @deutscherwortschatz

🔴پسوندهای صفت درحالت معلوم 🔴

🔷Nominativ :

der -e
die/das -e
die(pl.) -en

🔷Akkusativ

der/die(pl.) -en
die/das -e

🔷Dativ/ Genetiv

der/die/das/die(pl.) -en
______________________

🔸پسوندهای صفات درحالت نامعلوم🔸

🔷Nominativ :

der -er
die -e
das -es
die(pl.) -en


🔷Akkusativ :

der -en
die -e
das -es
die(pl.) -en

🔷Genetiv/Dativ

der/die/das/die(pl.) -en
_____________________

🔴پیشوند صفات در حالت بدون آرتیکل:


Nominativ :

der -er
die -e
das -es
die(pl.) -e

Akkusativ:

der -en
die -e
das -es
die(pl.) -e

Dativ :

der -em
die -er
das -em
die(pl.) -en

Genetiv :

der -en
die -er
das -en
die(pl.) -er

🚫 صفاتی که بعد از کلمات زیر می آیند هم دقیقا مانند اسامی با حرف تعریف معرفه صرف می شوند:

derselbe, dieser, jener, mancher, solcher, welcher, alle

مثال:

🔵Jeder gute Schüler muss im Unterricht aufpassen.
هر دانش آموز خوبی باید در کلاس توجه داشته باشد.


در حالی که:

🔵Ein guter Schüler muss im Unterricht aufpassen.
(یک دانش آموز خوب باید در کلاس توجه داشته باشد.)

استثناها

🍁🍁 اگر صفت به –e ختم می شد از اضافه کردن یک –e دیگر خودداری می کنیم.مثال:

leise – ein leiser Junge
ein leiseer Junge
(ساکت – یک پسر ساکت)

🍁🍁اگر صفت به –el ختم شود حرف e را از –el حذف می کنیم. مثال :

dunkel – ein dunkler Wald

ein dunkeler Wald
(تاریک – یک جنگل تاریک)

🍁🍁 در صفاتی که به –er ختم می شوند هم معمولا در زمان صرف حرف e از er حذف می شود. همچنین e از بسیاری از کلمات خارجی وارد شده با آلمانی هم حذف می شود. مثال ها :

teuer – ein teures Hotel
ein teueres Hotel
(گران – یک هتل گران)

makaber – eine makabre Geschichte
eine makabere Geschichte
(ترسناک – یک داستان ترسناک)


🍁🍁صفت hoch یک صفت بی قاعده است. در شکل مستقیم حرف c از این صفت حذف می شود. به مثال زیر توجه کنید:

hoch – ein hohes Haus
ein hoches Haus
(بالا، بلند – یک ساختمان بلند)

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

02 Jun, 12:35


#گرامر_درس9
🌸قسمت اول 🌸

🆔 @deutscherwortschatz

صفات تفضیلی و عالی

🔷🔷صفات تفصیلی و عالی که به آنها صفات قیاسی نیز گفته می شود برای مقایسه ویژگی های دو یا چند چیز یا فرد مورد استفاده قرار می گیرند. از یک صفت می توان به سه شکل برای مقایسه استفاده کرد:
شکل مطلق، شکل تفضیلی و شکل عالی

🛑شکل مطلق

شکل مطلق از یک صفت شکل ساده آن است که برای مقایسه مورد استفاده قرار می گیرد. در این حالت صفت بین حروف so…wie قرار می گیرد. به مثال زیر توجه کنید:

Maria läuft so schnell wie Susanne.
(ماریا هم سرعت سوزان می دود.)

برای مقایسه مطلق بین چیزها می توانید به جز so… wie از عبارت های زیر هم استفاده کنید که هر یک معنایی تا حدی متفاوت دارند.

genauso … wie (دقیقا … مثل)
nicht so … wie (نه چندان … مثل)
fast so … wie (تقریبا … مثل)
doppelt so … wie (دوبرابره …)
halb so … wie (نصفه …)

🛑شکل تفضیلی

شکل تفضیلی یک فرم مقایسه ای است که در آن از طریق واژه als و اضافه کردن پسوند –er به صفت، دو چیز از نظر یک ویژگی با هم مقایسه می شوند. به مثال زیر توجه کنید:

🌸Friederike läuft schneller als Maria.
(فردریکا سریعتر از ماریا می دود.)

🛑شکل عالی

شکل عالی فرم دیگر مقایسه ای است که در آن از طریق اضافه کردن am یا حرف تعریف معرفه در مقابل صفت و اضافه کردن پسوند –ste(n) به صفت یک چیز از نظر یک ویژگی بالاتر یا قویتر از بقیه نشان داده می شود.

Friederike läuft am schnellsten.
(فردریکا سریعتر از همه می دود.)

🌸Sie ist die schnellste Läuferin.
(او سریعترین دونده است.)

استثناها
استثناهای عمومی

شکل عالی از صفاتی که به d/t یا s/ß/x/z ختم می شوند معمولا با –est ساخته می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

laut – lauter – am lautesten

heiß – heißer – am heißesten

🍁🍁در صفات تک سیلابی معمولا حرف صدادار در شکل تفضیلی و عالی به اوملات (umlaut) تبدیل می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

jung – jünger – am jüngsten

🍁🍁بعضی از صفات شکل قیاسی بی قاعده دارند.

عالی تفضیلی مطلق

gut besser best-

viel mehr meist-

nah näher nächst-

hoch höher höchst-

groß größer größt-

🛑صفات مستقیم

🔷🔷🔷صفات مستقیم باید در تمام حالت های قیاسی صرف شوند. برای این کار ابتدا باید پسوند تفضیلی یا عالی را به صفت اضافه کرد و سپس پسوند صرف را. صفات مستقیم همیشه در شکل عالی حرف تعریف معرفه می گیرند. به مثال های زیر توجه کنید:

🌺der kleine Junge/der kleinere Junge/der kleinste Junge

🌺ein kleiner Junge/ein kleinerer Junge/der kleinste Junge

🛑صفات اخباری و قیدها

قیدها همیشه شکل عالی را از طریق واژه am می سازند. در شکل عالی برای آنها همیشه پسوند –sten اضافه می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

🌺wichtig – wichtiger – am wichtigsten

🛑صفات غیر مستقیم یا اخباری می توانند شکل عالی را به هر دو صورت بسازند (هم با حرف تعریف و هم با am). اگر از حرف تعریف معرفه استفاده می کنیم، پسوند صفت نیز به صورت –ste خواهد بود. به مثال های زیر توجه کنید:

🌸Diese Aufgabe ist am wichtigsten.

🌸Diese Aufgabe ist die wichtigste.

🍁🍁اگر بخواهیم صفت تفضیلی بسازیم کافیه که -er اضافه کنیم:

billig → Dieser Laptop ist billiger.

interessant → London ist viel interessanter als Paris


🍁🍁همین قانون برای صفت عالی هم برقراره. وقتی صفت بعد از اسم میاد کافیه که شما -sten رو اضافه کنید و از am استفاده کنید:

billig → Dieser Laptop ist am billigsten.

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

29 May, 11:51


#MenschenB1_1
#Lektion9

🆔 @deutscherwortschatz

🍁die Etage : طبقه
🍁das Expertenteam :
گروه متخصص
🍁der Faktor : عامل
🍁familienfreundlich :
مناسب خانواده ها
🍁Fitnessangebot :
امکانات بدنسازی
🍁frei: im Freien : آزاد: در هوای آزاد
🍁das Home Office : دفترخانگی
🍁individuell : شخصی
🍁das Intranet : اینترانت
🍁das Kinderhaus :
محل نگهداری کودکان
🍁der Kreislauf : گردش خون
🍁munter : سرحال
________________________

🌲das Netz : شبکه
🌲der Nichtraucher : غیرسیگاری
🌲die Nichtraucherin : مونث
🌲die Personalabteilung :
قسمت کارگزینی نیروی انسانی
🌲psychologisch : روانشناسی
🌲das Rauchen : مصرف دخانیات
🌲reduzieren : کم کردن، کاهش دادن
🌲das Risiko : خطرناک
🌲die Schachtel : قوطی ، بسته
🌲der Schreibtischstuhl :
صندلی میز تحریر
🌲selbstbewusst : با اعتماد بنفس
____________________

🔹das Seminar : سمینار
🔹stärken : تقویت کردن
🔹das Suchtmittel : ماده اعتیادآور
🔸das Suchtverhalten :
رفتار ناشی از اعتیاد
🔹die Unternehmensleitung:
مدیریت شرکت
🔹untereinander : بین همدیگر
🔸die Unterstützung :
حمایت ، کمک
🔸die Vereinbarkeit :
هماهنگی، هماهنگ کردن
🔹das Verhältnis : رابطه
____________________

🌱das Weiterbildungsangebot :
پیشنهادات بعدی
🌱wissenschaftlich : علمی
🌱das Wohlbefinden :سلامتی
🌱die Confiserie : مغازه قنادی
🌱das Durchschnittsalter :
سن متوسط
🌱entgegen.nehmen :
دریافت کردن
🌱erläutern :
روشن کردن ، توضیح دادن
🌱die Folie : زرورق
🌱der Geschäftsführer : مدیرعامل
🌱die Geschäftsführerin : مونث
🌱die Gesundheitsförderung :
پیشبرد سلامتی

das Gesundheitsmanagement:
مدیریت سلامت

🌱jährlich : سالانه
________________________

🔹die Krankenkasse : بیمه
🔸der Leitsatz : قاعده
🔸die Präsentation : ارائه
🔹der Traditionsbetrieb :
واحد تجاری سنتی
🔹die Umsetzung : اجرا ، تحقق
🔸verleihen : اعطا کردن
🔸verursachen : موجب ... شدن
🔹vorbildlich : نمونه ، الگو
🔹die Anweisung : دستورالعمل
🔸die Aufmerksamkeit : توجه
🔸ein.gehen (auf) : پرداختن به
________________________

☉das Folgende : موارد ذیل
☉das Rauchverbot :
ممنوعیت استعمال دخانیات
☉das Redemittel : ابزار گفتگو
☉die Struktur : ساختار
☉das Zuhören : گوش دادن
☉der Zuhörer : شنونده
☉die Zuhörerin : مونث
☉der Zusammenhang :
ارتباط
☉der Raucher : سیگاری
☉die Raucherin : مونث
☉an.spannen : منقبض کردن
☉die Anspannung : انقباض
☉aus.atmen :
نفس را بیرون دادن، بازدم
☉ ein.atmen : نفس کشیدن ، دم


🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

29 May, 11:21


#MenschenB1_1
#Lektion9

🆔 @deutscherwortschatz


🌸Bildlexikon🌸

⚄ der
⚀ die
⚃ das
⚂ die (pl.)

regelmäßige ⚂ Mahlzeiten :
وعده غذایی منظم
gesunde ⚂ Nahrungsmittel :
مواد غذایی سالم
Aerobic das : اروبیک

Gute ⚂ Abwährkräfte :
نیروی دفاعی بدن
Tageslicht das : نور روز
Sauerstoff der : اکسیژن
frische ⚀ Luft : هوای تازه
Bewegung die : حرکت
Entspanung die : استراحت
wenig ⚄ Stress : استرس کم
Fitness die : فیتنس
Vegetarierin die :
گیاهخوار( مونث)
Allergiker der : فرد آلرژیک
Pause die : استراحت کوتاه
______________________

🔸zu etw. beitragen :
در یک چیزی سهم داشتن
🔸Wohlbefinden das :
سلامتی و رفاه
🔸Unternehmen das : شرکت
🔸Thema das : موضوع
🔸Arbeitsbedingungen die :
شرایط کاری
🔸Ernährung die : تغذیه
🔸Beratung die : مشاوره
🔸versorgen sein : مراقبت کردن
🔸Körper der : بدن
_______________________

🔹anbieten : ارائه کردن
🔹stärken : تقویت کردن
🔹Anleitung die : راهنما
🔹Tatsache die : حقیقت
🔹schaden : لطمه زدن
🔹Beziehung die : ارتباط
🔹berücksichtigen :
درنظرگرفتن،مدنظر قرار دادن
🔹erhalten : دریافت کردن
🔹um etw. gehen :
موضوع سر چیزی بودن ، موضوع اینه ....
________________________

🔸Karriere die : پیشرفت شغلی
🔸Konzept das : برنامه
🔸funktionieren :
عمل کردن ، کار کردن
🔸Selten : به ندرت
🔸Abschluss der : اختتام
🔸Inhalt der : موضوع
________________________

🔹anfällig (sein) : ضعیف بودن
🔹Ansprechpartner der :
مسئول مربوطه
🔹Ansprechpartnerin die : مونث
🔹der Arbeitnehmer : کارمند
🔹Arbeitnehmerin die : مونث
🔹Arbeitswelt die : دنیای کار
🔹Ausgleich der : تعادل
🔹Bedürfnis das : نیاز
🔹bei.tragen : سهم خود را ادا کردن
🔹bestens : به بهترین شکل
🔹Entspannungsübung die :
تمرین استراحت
🔹erarbeiten : طرح کردن
🔹Erkenntnis die : شناخت ، اطلاع
________________________

🔸der Brustkorb : قفسه سینه

die Büro-tiefen-Entspannung :
تمرین تمدد اعصاب در دفترکار

🔸ein.atmen : نفس کشیدن ( دم )
🔸falten : تا کردن
🔸heben : بلند کردن
🔸 hin.legen : دراز کشیدن
🔸hin.setzen : نشستن
🔸hoch.ziehen : بالا کشیدن
🔸die Schulter : شانه
🔸senken : پایین آوردن
🔸spüren : حس کردن
🔸tief : عمیق
🔸die Übung : تمرین
🔸abschließend : در انتها
🔸die Einleitung : مقدمه
🔸der Übergang : گذربه مرحله بعد

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

20 May, 07:37


#گرامر_درس8
🍁قسمت دوم 🍁

🆔 @deutscherwortschatz

حرف ربط während :


نکته : اما während جدا از اینکه یک حرف اضافه Genitiv ساز است کاربرد های دیگری نیز دارد.

معانی Während => در مدت ، هنگام ، در ظرف ، در حالی که ، هنگامیکه ، در همان حال


این نوع جملات همیشه از دو بخش تشکیل شده اند ، بخش اول توضیحات کوتاهی از اتفاق میدهد و بخش دوم تکمیل کننده جمله و توضیحاتی در مورد همان اتفاق است.


🔷🔷🔷به مثال های زیر توجه کنید :


🌺Während ich einen Tee trinke, erklärt der Lehrer die Übung

هنگامی که من یک چای می نوشیدم ، آن آقای معلم آن تمرین را توضیح میدهد


🌺Während ich Fußball gespielt habe, ging er.

در حالی که من داشتم فوتبال بازی میکردم ، او رفت

🔹🔹🔹چند مثال دیگر :

🌺Während ich kochte, telefonierte ich ständig.

در حین اینکه من آشپزی میکردم ، مدام با تلفن صحبت میکردم


🌺Telefonierte ich ständig, während ich kochte

مدام با تلفن صحبت میکردم ، در حالی که آشپزی میکردم
_______________________

🛑 بعد از مطالعه درس ۱۲ این قسمت را بخوانید :

و اگر بخواهیم از während به عنوان حرف اضافه Genitiv ساز استفاده کنیم ، آنگاه جمله ما اینجوری می شود:

🌺Während des Kochens telefonierte ich ständig

در حال آشپزی دائم با تلفن صحبت میکردم

در حین آشپزی دائم با تلفن صحبت میکردم



🌺Während ich in der Badewanne gesessen habe, habe fünf Flaschen Bier getrunken

در حالی که من در وان حمام نشسته بودم ، پنج بطری آبجو نوشیده ام.

🔷 فعل sitzen گذشته کامل فعل gesessen میباشد که به معانی :
نشستن، قرار گرفتن ، به سر بردن ، مستقر شدن


🔷یکی از استفاده های جالب während ترکیب شدن آن با افعال است در حالت Genitiv ، تقریبا بیش تر اسامی می توانند به اسم نیز تبدیل شوند و وقتی به اسم تبدیل شدن حرف تعریف یا آرتیکل آنها می شود das به این مثال توجه کنید :

essen فعل – خوردن

🔷حال اگر بخواهیم آنرا به اسم تبدیل کنیم می توانیم das را به عنوان حرف تعریف بگذاریم و همین essen را فقط حرف اولش را بزرگ بنویسیم.

Das Essen اسم – خوراک ، خوراکی ، خوردنی ، غذا


🔷نکته : تمام اسامی در زبان آلمانی باید با حرف بزرگ شروع شوند. برای همین است که فعل essen پس از تبدیل شدن به اسم باید بزرگ نوشته شود تا درک کنیم اکنون به یک اسم تبدیل شده است.


🔷حال اگر بخواهیم آنرا در حالت Genitiv استفاده کنیم اینگونه می شود.


▪️Während des Essens
هنگام غذا خوردن


🌺Während des Essens ging er .
هنگام غذا خوردن او رفت.

چند مثال دیگر :

🔸🔸Während des Fahrens
هنگام رانندگی کردن

🔸🔸Während des Spielens
هنگام بازی کردن

🔸🔸Während des Sehens
هنگام نگاه کردن

🔸🔸Während des Trinkens
هنگام نوشیدن

🔸🔸Während des Kommens
هنگام آمدن

🔸🔸Während des Gehens
هنگام رفتن

🔸🔸Während des Schreibens
هنگام نوشتن

🔸🔸Während des Lesens
هنگام خواندن

🔸🔸Während des Lernens
هنگام آموختن

🔸🔸Während des Redens
هنگام حرف زدن



پس به همین سادگی می توانیم Während را با افعال ترکیب کنیم و تا دلمان می خواهد جملات کاربردی بسازیم و منظور خودمان را به طرف مقابل مان بیان کنیم.

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

20 May, 07:37


#گرامر_درس8
🔸قسمت اول 🔸

🆔 @deutscherwortschatz

حرف ربط da :

🛑 حرف ربط da و weil هر دو به معنی " زیرا ، چون که " میباشد و هر دو جمله Nebensatz می سازند که در آنها فعل صرف شده به انتهای جمله می رود.

🛑 تفاوت da و weil این است که da در محاوره استفاده نمی شود و در نوشتاری به کار میرود اما weil هم در گفتاری و هم نوشتاری کاربرد دارد.

Nebensatz: جمله پیرو
Hauptsatz: جمله پایه

به مثالهای زیر توجه کنید :



🌺Ich war nicht da, weil ich Krank bin.

🌺Ich war nicht da, da ich Krank bin.
من آنجا نبودم ، زیرا من بیمار هستم.
_________________

Warüm bist du spät ?

🌺Ich bin spät, da ich den Bus verpasst habe.

🌺Da ich den Bus verpasst, bin ich spät.
چرا دیرکردی؟
من دیر کردم بدلیل اینکه از اتوبوس جاموندم.
______
حرف ربط زمانی bevor

👈به معنای "قبل از اینکه" میباشد در این ترکیب یک عمل بلافاصله پیش از دیگری رخ می دهد.دو جمله پایه و پیرو رو به هم ارتباط می دهد.

🌺Ich esse. Vorher wasche ich mir die Hände.

🌺Bevor ich esse, wasche ich mir die Hände.

من میخورم. قبلش دستامو میشورم.
قبل از اینکه غذا بخورم، دستامو میشورم

🌺Sie ging schlafen. Vorher putzte Sie sich die Zähne.

🌺Bevor sie schlafen ging, putzte sie sich die Zähne.

او رفت بخوابه. قبلش دندوناش مسواک زد
قبل اینکه بخوابه ، دندوناش رو مسواک زد.

🌺Anna kam nach Deutschland. Vorher musste sie Deutsch lernen.

🌺Bevor Anna nach Deutschland kam, musste sie Deutsch lernen.

آنا به آلمان اومد. قبلش او بایستی آلمانی یاد میگرفت.
قبل از اینکه آنا به آلمان بیاد، بایستی آلمانی یاد میگرفت.
____________________

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

15 May, 10:21


#MenschenB1_1
#Lektion8

🆔 @deutscherwortschatz

▪️Berufsfindungstest der :
تست انتخاب شغل
▪️Intelligenztest der : تست هوش
▪️Partnertest der :
تست انتخاب همسر
▪️Psychotest der :
تست روانشناسی
▪️Hundebaby das : توله ی سگ
▪️Murmel die : تیله
▪️Uhrwerk das :
مجموعه قسمتهای داخل یک ساعت
▪️Wasserhahn der : شیرآب
___________________
🌀Astronaut der : فضانورد
🌀Astronautin die : مونث
🌀Auf.kommen : ظاهرشدن
🌀Ausbildungsberuf der :
شغلی که بادوره کارآموزی آموخته میشود
🌀Auswertung die : ارزشیابی
🌀Begabt (sein) : بااستعداد بودن
🌀Chip der : چیپس
🌀Kartoffelchip der :
چیپس سیب زمینی
🌀Diszipliniert : قانونمند
🌀Eher : بیشتر
🌀Eignen ( sich ) : مناسب بودن
🌀Ein.bringen (sich ) :
با خودآوردن، وارد کردن
🌀Entsprechen : مطابقت داشتن
🌀Faulenzen : تنبلی کردن
🌀Fest.halten : محکم گرفتن
__________________

🔘Feuerwehrmann der :
مامورآتش نشانی
🔘Feuerwehrfrau die : مونث
🔘Freiheit die : آزادی
🔘Fremde der(die) : غریبه
🔘Geeignet (sein) : مناسب بودن
🔘Genügen : کافی بودن
🔘Handwerklich : فنی
🔘Langeweile die : بی حوصلگی
🔘Konkret : قابل لمس
___________________

🔹Kontaktfreudig : معاشرتی
🔹Kreuzchen das :
علامت ضربدر کوچک
🔹Mähen : چمن زدن
🔹Optimistisch : خوش بین
🔹Pädagogik : علوم تربیتی


🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

14 May, 06:05


#MenschenB1_1
#Lektion8

🆔 @deutscherwortschatz

Bildlexikon

♦️Gestresst : مضطرب
♦️Teamfähig : توانا در کار گروهی
♦️Unordentlich : بی نظم
♦️Unorganisiert : بی برنامه
♦️Unpünktlich : وقت نشناس
♦️Flexibel :
قابل تنظیم ، انعطاف پذیر
♦️Kontaktfreudig : معاشرتی
♦️Zuverlässig : قابل اعتماد
♦️Hilfsbereit : آماده کمک رسانی
♦️Freundlich : دوستانه
♦️Höflich : مودبانه
___________________

◾️Ausfüllen : پرکردن
◾️Punkt der : امتیاز
◾️Sich treffen mit : ملاقات کردن
◾️Aufbauen=bauen :
درست کردن،ساختن
◾️Vorgehen : پیش رفتن ، جلورفتن
◾️Gebrauchsanweisung die :
کتاب راهنما ، دستورالعمل
_________________
◾️Hammer der : چکش
◾️Sich beschreiben : توصیف کردن
◾️Ehrlich : صادقانه
◾️Schmutzig : کثیف
◾️Schriftsteller der : نویسنده
◾️Schriftsteller die : مونث
◾️Selten : به ندرت
◾️Mitnehmen : همراه بردن
◾️Schüchtern : خجالتی
◾️Sich an jmd/etw. festhalten :
یک چیزی را بهش سفت چسبیدن
___________________

🔘Geduldig : صبور
🔘Berufsberatung die :
مشاوره شغلی
🔘Tippen : تایپ کردن
🔘Lieferung die : مرسوله
🔘Kopieren : نسخه برداری کردن
🔘Hoch.fahren : بالا آمدن(کامپیوتر)
🔘Handlung die : کار، عمل
_______________
🔘Feierabend der : Feierabend machen
پایان روز کاری: به کار پایان دادن
🔘Naturwissenschaftlich : علوم طبیعی
🔹Pädagogisch :
مربوط به علوم تربیتی
🔹Zusammen.zählen : جمع زدن
🔹Zu.packen : به کار چسبیدن
🔹Zielstrebig : هدف مند،مصمم
_________________
▪️Wasserwaage die :
طراز( نوعی ابزار)
▪️Während : در حین اینکه
▪️Stundenlang : ساعت های متمادی
▪️Studiengang der :
رشته تحصیلی
▪️Rasen : چمن
▪️Pflegeberuf der : شغل پرستاری


🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

13 May, 07:53


#گرامر_درس7

🆔 @deutscherwortschatz

Zu + infinitiv


👈چنانچه فعل جداشدنی باشد ، zu بین دو قسمت قرار می گیرد و همگی بهم چسبیده نوشته میشود :
🌺Er hat keine Zeit, fernzusehen.



Verb und Ausdrücke Mit „zu“+infinitiv
فعل و عبارات با zu + مصدر

نکته : بعد از عبارات زیر باید به مصدر zu اضافه کنیم .

🌸1...قسمت اول افعال verb
Sich vorstellen تصور کردن
sich freuen خوشحال شدن
bitten خواهش کردن
versuchen تلاش کردن
anfangen شروع کردن mit
beginnen شروع کردن mit
hoffen امیدوار بودن
denken an فکر کردن به
glauben اعتقاد داشتن ، فکر کردن
meinen نظر داشتن
vergessen فراموش کردن
aufhören قطع کردن
raten توصیه کردن
empfehlen توصیه کردن
erlauben اجازه دادن
verbieten قدغن کردن
versuchen سعی کردن
verhaben قصد داشتن
vorschlagen پیشنهاد کردن



🌸2...قسمت دوم اسم + فعل
Substantiv+verb

Gelegenheit haben فرصت داشتن
Zeit haben وقت داشتن
Lust haben حوصله داشتن
Anfst haben ترس داشتن
Probleme haben مشکل داشتن
Spaß machen حال کردن
interesse haben علاقه داشتن
die Möglichkeit haben امکانش را داشتن


🌸3....قسمت سوم صفت + بودن
Adjektiv + „sein“

wichtig sein مهم بودن
leicht sein آسان بودن
schwierig sein سخت بودن
schön sein قشنگ بودن
interessant sein جالب بودن
gut sein خوب بودن
schlecht sein بد بودن
möglich sein ممکن بودن
unmöglich sein غیر ممکن بودن
gewohnt sein عادی بودن
glücklich sein موفق بودن


مثال ها 👇👇👇👇👇👇👇👇👇

🌺Ich freue mich , dich zu besuchen.
من خوشحال میشم از دیدن تو

🌺Ich freue mich auf deinen Besuch .
من از دیدن تو خوشحال میشم

جمله اولی با دومی باهم فرقی نداره فقط از نظر ساختار جمله با هم فرق داره

🌺Ich bitte dich , mir mitzuteilen
Ich bitte dich um deine Mitteilung
من از تو خواهش میکنم بهم خبر بدی .
جمله اول و دوم با هم فرقی از نظر معنایی ندارد.


🌺Ich habe zeit , ins kino zu gehen.
من وقت دارم به سینما بروم .

🌺Ich fange an , zu kochen .
من شروع میکنم به پختن .

🌺Es ist leicht , das zu lernen .
خیلی راحت است یادش بگیری.

🌺Es freut mich , Ihnen schreiben zu dürfen .
خوشحالم که براتون می نویسم .

🌺Es freut mich , von Ihnen wieder zu hören .
خوشحالم که دوباره از شما خبری است .


🌺Wir freuen uns , Sie am Mittwoch , dem 23 April um 10 Uhr bei uns zu empfangen .
ما خوشحالیم که از شما پیش خودمون روز چهارشنبه 23 آپریل ساعت 10 استقبال به عمل می آوریم .

🌺Wir bitten Sie , uns Ihre genaue Ankunftszeit mitzuteilen.
ما از شما خواهش میکنیم زمان دقیق ورودتون را اطلاع دهید .

🌺Ich versuche , das Wort richtig Französisch auszusprechen.
من تلاش می کنم کلمه را درست فرانسوی تلفظ کنم .

Für mich ist wichtig , viel zu sprechen .
برای من مهم است که زیاد صحبت کنم.

🌺Das ist für mich nicht wichtig , jeden Tag Fußball spielen .
برای من مهم نیست که هر روز فوتبال بازی کنم .

🌺Wir hatten die Gelegenheit , den Firmensitz zu übernehmen .
ما فرصت داشتیم که محل شرکت را عهده دار شویم .

🌺Ich habe keine Lust, E-Mails zu schreiben .
من حوصله ندارم ایمیل ها را بنویسم .

🌺 Du bist zu beneiden.
من به تو غبطه می خورم.



نکته :
Es + ist +zu + Infinitiv

🌺 Es ist wichtig, Deutsch Sprache zu lernen.

🌺Es ist verboten, hier zu rauchen.

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

12 May, 20:00


#MenschenB1_1
#Lektion7

🆔 @deutscherwortschatz

🔅Hinweis der : اشاره ،نکته
🔅Infrage kommen : مطرح بودن
🔅Klettertour die : تور صخره نوردی
🔅Outdoorjacke die :
کاپشن دم دستی
🔅Regenjacke die : کاپشن بارانی
🔅Sohle die : قسمت زیر کفش
______________

🔹Um.sehen (sich) :
گشتن،جستجوکردن
🔹Wanderschuh der :
کفش طبیعگردی
🔹Wasserdicht : ضدآب
🔹Aus.geben : خرج کردن
🔹Befinden(sich) : قرارداشتن،بودن
🔹Erziehen : تربیت کردن
_______________

▪️Hundesteuer die : مالیات(داشتن) سگ
▪️Nagetier das : جوندگان
▪️Raus.gehen : بیرون رفتن و گشتن
▪️Tagsüber : طی روز
_________________

▪️Sich informieren :
اطلاعات کسب کردن
▪️Beachten : درنظرگرفتن
▪️Übernehmen :
پذیرفتن، قبول کردن
▪️Laufen lassen : آزادگذاشتن
▪️Sich entscheiden : تصمیم گرفتن
__________________
▪️Entscheidung treffen :
تصمیم گرفتن
▪️Ausdruck : بیان
▪️Ansprechen :
سرصحبت رابازکردن
▪️Sich überlegen :
سبک و سنگین کردن
_________________
▪️Nachteil der : عیب
▪️Vorteil der : مزیت

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

12 May, 20:00


#Lektion7
#MenschenB1_1

🆔 @deutscherwortschatz


▪️Füttern : غذادادن(به حیوانات)
▪️Kaninchen das : خرگوش
▪️Tierhandlung die :
فروشگاه حیوانات خانگی
▪️Tierheim das :
مرکز حمایت از حیوانات
▪️Haustier das : حیوان خانگی
▪️Momentan : درحال حاضر
__________________

🌺Bildlexikon🌺

♦️Bürste die : برس
♦️Bürsten : برس زدن
♦️Futter das : غذا(برای حیوانات)
♦️Futternapf der :
کاسه کوچک(برای غذای حیوانات)
♦️Gehege das : قفس
♦️Heu das : کاه، علف خشک
♦️Käfig der : قفس( پرنده)
♦️Napf der : کاسه کوچک
♦️Streicheln : نوازش کردن
♦️Wassernapf der :
کاسه آب ( برای حیوانات)
♦️Hamster der : همستر
♦️Möhre die : هویج
♦️Sauber machen : تمیز کردن
♦️Fisch der : ماهی
♦️Tierarzt der : دامپزشک
♦️Meerschweinchen das :
خوکچه هندی
♦️Zirkus der : سیرک
♦️Zoo der : باغ وحش
____________________

▪️Fell das : پوست حیوانات
▪️Fressen :
خوردن (در مورد حیوانات)
▪️Pflegen : نگهداری کردن (حیوانات)
▪️Gesellschaft die : جامعه
▪️Mehrmals : چندبار
▪️Pflege die : مراقبت،نگهداری
▪️Rechnen (mit) : حساب کردن
▪️Tierarztbesuch der :
ویزیت دامپزشک
_________________
▪️Auf.klären : توضیح دادن
▪️Ernsthaft : جدی
▪️Nach.denken :
فکر کردن(به چیزی)
▪️Pflicht die : وظیفه
▪️Raten : توصیه کردن
▪️Vollständig : کاملا
▪️Aus.schalten : خاموش کردن
_________________

▪️Haustür die : درِساختمان
▪️Tauchen : غواصی کردن
▪️Wovor : از چه چیزی
▪️An.probieren : پرو کردن(لباس)
▪️Atmungsaktiv : عرقگیر(لباس)
▪️Bedenken : درنظر گرفتن
▪️Beratungsgespräch das :
جلسه مشاوره

▪️Berücksichtigen : درنظرگرفتن

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

12 May, 19:59


#گرامر_درس6
قسمت دوم

🆔 @deutscherwortschatz


▪️▪️▪️▪️ wenn ▪️▪️▪️▪️
اگر ، چنانچه ، وقتی که ، در صورتی که ، هر زمان ، هر وقت ، به محض اینکه

👉wenn :
در واقع می تواند سه معنی داشته باشد.

1__هنگامی که جمله ای شرطی داشته باشیم :

🌺Wenn sie mich auch liebt, dann bin ich glücklich
اگر او هم مرا دوست دارد ، پس من خوش شانس هستم.


2__هنگامی که در مورد گذشته صحبت کنیم :

🌺Wenn man früher geheiratet hat.
در صورتی که آدم زودتر ازدواج میکرد


باید دقت کنیم که استفاده از wenn در گذشته ، برای زمانی است که چیزی اغلب اتفاق بیافتد.


3__هنگامی که در مورد اتفاقی در آینده صحبت کنیم :

🌺Wenn du willst, kann ich morgen kommen
اگر تو می خواهی ، من می توانم فردا بیایم.



باید دقت کنیم که استفاده از wenn در آینده به این معنی است که آن اتفاق برایمان مهم نباشد که کی و چه وقت در آینده می افتد.


نکته : wenn کاربردی مشابه در Konjunktiv 2 نیز دارد.


🔴🔴نکته : تفاوت بین wenn و falls

تفاوتشان این است که wenn در برخی جملات معنای زمانی ( به معنای " وقتی" ) می دهد و در برخی جمله ها معنای شرطی " اگر" می دهد اما falls همیشه فقط معنای شرطی دارد به معنای " اگر" .


🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

12 May, 19:59


#گرامر_درس6
قسمت اول


🆔 @deutscherwortschatz

🌸جملات شرطی با حرف ربط falls🌸


Falls :
در صورتی که ، اگر که ، در حالی که ، هرگاه ، احیانا ، چنانچه

👈شاید بارها خواسته باشید جملات اینگونه بگویید ، در صورتی که آنجا برسم ، با شما تماس میگیرم ، یا هرگاه خواستی بروی به من بگو و جملاتی در این زمینه ، این نوع جملات را ما می توانیم با falls بیان کنیم.

🌺Falls es regnen sollte, bleiben wir zu Hause
در صورتی که باران ببارد ، ما در خانه می مانیم
یا :
احیانا اگر باران بارید ، ما در خانه می مانیم

👈هرگاه بخواهیم از falls استفاده کنیم ، باید توجه داشته باشیم که فعل جمله ما به انتهای بخش اول میرود و بخش دوم نیز با فعل همان بخش شروع می شود.

🌺Falls sie mit dem letzten Bus nicht kommt, kommt sie heute überhaupt nicht mehr.
در صورتی که او با آخرین اتوبوس نیاید ، درواقع امروز دیگه نمیاد

در تفکر فارسی : چنانچه او به آخرین اتوبوس نرسد ، اصلا دیگه امروز نمیاد


🔴🔴توضیحات گرامری : جمله را با falls شروع میکنیم و فعل جمله به انتهای بخش اول میرود همانند kommt که به انتهای بخش اول رفت ، چنانچه فعل کمکی در جمله بود ، آنگاه باید فعل کمکی بعد از فعل اصلی در انتهای جمله می آمد

🌺Falls sie mit dem letzten Bus nicht kommen kann, kommt sie heute überhaupt nicht mehr.

در صورتی که او نتواند با آخرین اتوبوس بیاید ، در واقع امروز دیگر نمیاد

👈در تفکر فارسی‌:
اگر که او به آخرین اتوبوس نتونه برسه ، دیگه امروز اصلا نمیاد.

🔴نکته : falls می تواند در بخش دوم جمله نیز بیاید، این بدان معنی است که falls نباید حتما در ابتدای جمله بیاید.

🌺Ich rufe an, falls du Probleme hast
زنگ میزنم ، در صورتی که مشکلاتی داشته باشی

می توان این جمله را اینگونه نیز بیان کرد:
🌺Falls du Probleme hast, rufe ich dich an
اگر که یا در صورتی که مشکلاتی داشته باشی ، بهت زنگ میزنم


🌺Falls das Wetter gut ist, machen wir einen Spaziergang

در صورتی که هوا خوب باشه ما به یک پیاده روی میرویم

👈در تفکر آلمانی : یک پیاده روی را انجام میدهیم

🌺Wir machen einen Spaziergang, falls das Wetter gut ist
ما به یک پیاده روی میرویم ، در صورتی که هوا خوب باشد


🌺Falls ich keine Zeit habe, gebe ich dir Bescheid.
-در صورتی که هیچ زمانی نداشتم ، بهت خبر میدم
-در صورتی که وقت نداشتم ، بهت خبر میدم

🌺Ich gebe dir Bescheid, falls ich keine Zeit habe
-بهت خبر میدم ، اگر که وقت نداشته باشم
-بهت خبر میدم ، در صورتی که وقت نداشته باشم

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

12 May, 19:58


#Lektion6
#MenschenB1_1

🆔 @deutscherwortschatz

🔹Mitkommen : همراه آمدن
🔹Sekt der : شامپاین ، شراب سفید
🔹Abnehmen : وزن کم کردن
🔹Ablehnen : رد کردن، نپذیرفتن
🔹Vegetarier der : گیاهخوار
🔹Dabei haben : همراه داشتن
🔹Gelungen(adj.) :موفق
🔹Gelingen (v) : موفق شدن
🔹Stichwörter die : کلمات کلیدی
_________________
🔹Ausgezeichnet : به شکل خارق العاده
🔹Gern geschehen : خواهش میکنم
🔹Klappen : موفق شدن
🔹Reichen : کافی بودن
🔹Riechen : بو دادن
🔹Schaffen : از پس کاری برآمدن، توانستن
🔹Nämlich : چون که، یعنی ، آخه
🔹Stören : زحمت داشتن، مزاحم شدن
🔹Erfüllen : برآورده کردن ، تامین کردن
🔹Tipp der : توصیه ، راهنمایی
🔹Überschrift die : عنوان، تیتر
🔹Verwenden : استفاده کردن
______________
🔹Serviette die : دستمال سفره
🔹Stirn die : پیشانی
🔹Sich wischen : پاک کردن
🔹Fall der : مورد
🔹Teller der : بشقاب
🔹Besteck das : قاشق و چنگال
🔹Probieren : امتحان کردن
🔹Tatsächlich : واقعا
🔹Absolut : مسلم ، مطلق
____________
🔹Angeben : اعلان کردن
🔹Verbringen : سپری کردن
🔹Überall : همه جا
🔹Scharf : تند
🔹Sich einigen : متحد شدن
🔹Nach fragen : سراغ چیزی را گرفتن
🔹Traditionell : سنتی

🆔 @deutscherwortschatz

لغت و گرامر آلمانی B1---B2

12 May, 19:58


#Lektion6
#MenschenB1_1

🆔 @deutscherwortschatz

▪️Innen : داخل
▪️Jeweilig : مربوطه
▪️Kantine die : رستوران( در محل کار)
▪️Korrekt : صحیح
▪️Letzt der(die) : zu guter Letzt : آخر : در پایان
▪️Müde : خسته
▪️Nach.würzen : ادویه و نمک زدن(به غذای آماده)
▪️Nachputzen das : بینی گرفتن
▪️Niemals : هیچگاه
▪️Papiertaschentuch das : دستمال کاغذی جیبی
▪️Pfeffern : فلفل زدن
▪️Salzen : نمک زدن
▪️Schoß der : ران
▪️Schweiß der : عرق بدن
______________
▪️Sinnlos : بی معنا، غیرمنطقی
▪️Sitte die : رسم و رسوم
▪️Solch- : چنین
▪️Tabu das : کار زشت
▪️Tischmanieren die : آداب خوردن و آشامیدن
▪️Unterhaltung die : گپ ، گفتگو
▪️Verhalten(sich) : رفتار کردن
▪️Verlassen : ترک کردن
▪️Vorarbeiten : آماده کردن
_________________
▪️Vorstellungsgespräch das : مصاحبه شغلی
▪️Vorzeitig : زودتر از موعد مقرر
▪️Zukünftig : آینده
▪️Auf.essen : کاملا خوردن
▪️Beleidigen : اهانت کردن
▪️Japan : ژاپن
▪️Senkrecht : عمودی
▪️Stäbchen das : چوب غذا
▪️Stehen bleiben : ایستادن
▪️Westlich : غربی
▪️Betrunken (sein) : مست(بودن)
▪️Pünktlichkeit die : وقت شناسی

🆔 @deutscherwortschatz