🌷 داس گل 🌷 @dasgool Channel on Telegram

🌷 داس گل 🌷

🌷 داس گل 🌷
💁‍♂
1,781 Subscribers
6 Photos
Last Updated 04.03.2025 10:16

Das Gool: The Significance of the Flower in Persian Culture

Das Gool, or the flower in Persian, is a symbol of beauty and transience that plays a vital role in the rich tapestry of Iranian culture. With its vibrant colors and fragrant blossoms, Das Gool is not merely a decorative element; it represents deep-rooted traditions, emotions, and a way of connecting with nature. In Persian literature, flowers have been metaphors for love, longing, and the ephemeral nature of life, making Das Gool a recurrent theme in poetry and art. Festivals, celebrations, and even rites of passage often feature various flowers, with Das Gool holding a prominent place due to its beauty and connotations. Whether it’s a wedding, a memorial, or a simple gathering, the presence of these flowers enhances the ambiance, adding layers of meaning to the occasion. This article delves into the significance of Das Gool in Persian culture, examining its role in celebrations and its representation in literature and art, while answering some frequently asked questions about this cultural icon.

What is the significance of Das Gool in Persian culture?

Das Gool holds a unique position in Persian culture as a symbol of natural beauty and transience. Often seen in Persian gardens, these flowers are utilized in various cultural events and festivals, embodying the joy of life and the fleeting nature of existence. In many ways, Das Gool transcends mere aesthetics; it reflects the philosophical undercurrents of Persian thought, where beauty is appreciated as both a tangible and intangible experience.

Moreover, Das Gool is integral to Persian poetry, where it serves as a metaphor for love and longing. Renowned poets like Hafez and Rumi frequently incorporate flowers, including Das Gool, into their verses, illustrating the depth of human emotion and the connection to nature. This associations reinforces the belief that nature is not just a backdrop but a crucial participant in the narrative of human experience.

How is Das Gool represented in Persian literature?

In Persian literature, Das Gool appears as a recurring motif that enriches the thematic layers of poems and prose. Writers use the image of flowers to convey complex emotions, ranging from love to sorrow. The beauty of Das Gool often symbolizes unattainable ideals or the fleeting nature of beauty, mirroring the poet's own yearnings and dilemmas. For instance, a poem may describe a garden blooming with Das Gool, serving as a backdrop for a heart-wrenching love story.

Additionally, the imagery of Das Gool is deeply intertwined with Sufi philosophy, where it represents the soul’s journey towards enlightenment and union with the Divine. The flower's short-lived beauty mirrors life's transience and the quest for lasting meaning, making it a powerful symbol in the literary tradition. This duality of joy and melancholy in the depiction of Das Gool invites readers to reflect on their own lives and experiences.

In what types of celebrations are Das Gool prominently featured?

Das Gool is often a prominent feature in various Iranian celebrations, most notably during Nowruz, the Persian New Year. As part of the Haft-Seen table, which symbolizes the arrival of spring and renewal, Das Gool represents rebirth and beauty. Families often decorate their homes with assorted flowers, creating a vibrant atmosphere filled with hope and positivity, reflecting the spirit of the new year ahead.

Furthermore, Das Gool is also significant in weddings and other joyous occasions. The use of flowers decorates venues and symbolizes the blossoming of love and the beginning of new life chapters. This floral tradition highlights the importance of nature’s beauty in blessing the union, and it is not uncommon for brides to carry bouquets adorned with Das Gool, encapsulating the essence of love and commitment.

What role does Das Gool play in Iranian weddings?

In Iranian weddings, Das Gool is not just an ornamental addition; it carries profound messages of love, fidelity, and beauty. Florals, including various types of Das Gool, adorn the wedding stage and the bride's bouquet, symbolizing purity and the blossoming of the marital bond. The presence of these flowers is believed to bring good luck to the couple, reinforcing the significance of floral motifs in blessings and new beginnings.

Moreover, the arrangement of Das Gool is often meticulously planned to align with traditional colors and meanings, enhancing the overall aesthetic of the wedding. Each flower may convey different virtues, such as resilience or devotion, and their arrangement illustrates the couple’s aspirations for their life together, weaving intricate narratives into the floral displays that breathe life into the celebration.

How is Das Gool used in traditional Persian art?

Das Gool holds a significant place in traditional Persian art, particularly in miniature paintings and textiles. Artists often depict these flowers with intricate detail, capturing their delicate beauty and vibrant colors. The portrayal of Das Gool in art serves not only as decoration but also as a medium to express deeper themes of beauty, mortality, and nature’s cycles, aligning with the cultural appreciation of aesthetics in Persian society.

Furthermore, the use of floral motifs, including Das Gool, in various forms of art speaks to the cultural reverence for nature. Artists incorporate these elements to inspire viewers, encouraging them to contemplate the fleeting moments of beauty in their own lives. This artistic tradition continues to thrive today, with modern adaptations of floral designs in contemporary Persian art, maintaining the timeless connection between culture, nature, and artistic expression.

🌷 داس گل 🌷 Telegram Channel

با خوش آمدید به کانال تلگرام 🌷 داس گل 🌷! این کانال منحصر به فرد برای علاقه مندان به گل ها، باغبانی و هنرهای دستی است. در اینجا شما می توانید تصاویر زیبا و ایده های خلاقانه برای انواع گل ها و گیاهان را پیدا کنید. با فیلم ها، عکس ها و مطالب آموزشی درباره مراقبت از گل ها، طراحی باغ و تزیینات دست ساز، این کانال بهترین منبع الهام بخش برای شما خواهد بود. آیا شما همیشه علاقه داشتید تا باغچه زیبایی داشته باشید یا به خلق آثار هنری با گل ها علاقه‌مندید؟ پس حتما به ما بپیوندید. همچنین شما می توانید تجربیات و نظرات خود را با سایر اعضای این جامعه به اشتراک بگذارید. پس از شما دعوت می کنیم تا به کانال ما ملحق شوید و از مطالب مفید و جذاب ما لذت ببرید. با دنبال کردن 🌷 داس گل 🌷، دنیای جذابی از گل ها و هنرهای دستی در دسترس شما خواهد بود!

🌷 داس گل 🌷 Latest Posts

Post image

نی چرا انگشت میکنی توش بدون اینکه رو به دوربین بشه گفت کصم میخاره گفتم برای چی گفت برای کیر کلفت گفتم کیرخودم کافیت نیست برگشت و رو به دوربین گفت چرا خوبه ولی کیر کلفتتر دوست دارم گفتم کیر کلفت کجا بود گفت کیر دوستات یا همکارات بگو بیان کصمو جر بدن اشاره کردم به تخت روی تخت خوابید و پاهاش را کرد بالا گفت دوربین را بردم نزدیکترین نقطه و گفتم غنچه هاش رو باز میکنی داخل کصش پیدا شد دیگه من خودم را خیس کرده بودم گفتم از داخل کصش فیلم گرفتم و گفتم تو شاه کسی گفت اگه کسی نیومد منو بکنه خودم میرم کس میدم گفتم کص دادن رو دوست داری گفت عاشقشم میخوام کس بدم تا ماشینت رو عوض کنی خونه بخریم گفتم جلو دوربین داری این حرفا رو میزنی بعد میزنی زیرش گفت امتحانش مجانیه زنگ بزن یکی از دوستات بیاد ببین چطوری بهش کس میدم فیلمم را هم نشونش بده گفتم حتما گفت آره گفتم میخوام فیلم رو قطع کنم حرف آخرت چیه گفت میخوام جنده بشم .
فیلم راقطع کردم شورتم از آب کیرم خیس شده بود دوربین را گذاشتم کنار گفتم تو انگار جندگی تو ذاتت هست فردا بهت بگن جنده بدت نیاد گفت اتفاقا خوشم میاد یه بار یه پسره دنبالم بود وقتی دید تحویلش نمیگیرم گفت کیرم تو کصت من از فحشش خنده م گرفت گفتم کی؟ گفت چند وقت پیش که تازه اومده بودیم اینجا . رفتم بین پاهش و کیرم را تا بیخ کردم توکصش که لیز لیز بود و هر سایز کیری را راحت میخورد گفتم تو که پشیمون نمیشی گفت نه تو چی ؟ گفتم نه صبر کن یکی ازهمکارام خانمباز حرفه ایه خودش میگه تو نخ هر زنی رفتم رامم شده شیرین گفت کیرش بزرگه گفتم نمیدونم شیرین یه زور وانرژی مضاعفی پیدا کرد و اینبار او چرخید روم و روی کیرم نشست و گفت خدا کنه کیرش کلفت باشه و شروع کرد به بالاپایین شدن و قربون صدقه کیرم رفتن و گفت خیلی دوستت دارم گفتم باید اولش به آبرومون فکر کنیم وبیگدار به آب نزنیم گفت از همکارت مطمئن نیستی گفتم زیاد نه گفت خودم میپزمش توی همین حس وحال ارضا شد و همونطور روی کیرم موند و بدنش را به بددنم چسبوند و لب تو لب شدیم وقتی گفتم دمرشو از کون بکنم بلند شد تمام آب کصش روی پایین شکمم ونافم ریخته بود با دستمال شکم و کیرم و کص خودش را پاک کرد و دمر شد قیافه کونش که جلو دوربین اون حرکت تماشایی را زد توی ذهنم بود باعث نخوابیدن کیرم شده بود کونش را تف زدم و کردم توش و شروع کردم به تلمبه زدم و گفتم فقط حق کون دادن نداری چون کونت را واقعا جر میدن و خونی مالی میشی گفت باشه عزیزم هرچی تو بگی با کلی تلمبه زدن آبم کاملتر زمانی که فیلم میگرفتم اومد وقتی کیرم را ازکونش بیرون آوردم سوراخ کونش اندازه دکمه کوچولو باز بود. گفتم حالا که همه خط قرمزها را داریم رد میکنیم یه سوال بپرسم رو راست جوابم بده گفت باشه عزیزم گفتم قبل از ازدواج سکس نداشتی گفت یعنی کونم گذاشته باشن گفتم آره گفت نه گفتم با لوندیهات بنظر میاد قبلا سکس داشتی گفت یه بار برادرم با دوستش یه زنی را آوردن خونه مون توی زیر زمین من اونجا درس میخوندم برای امتحانات آماده بشم کسی خونه نبود از ترس ته انباری زیر پله قایم شدم برادرم اومد یه تشک ابری برد ولی آنقدر تاریک بود که من را نمی‌دید از ترس نمیدونستم چیکار کنم هم حشری بودم وهم میترسیدم دیواره انباری چند آجر یکی در میون خالی داشت (اونهایی که توی خونه زیرزمین زیر پله یا انباری دارن متوجه میشن) من از همونجا دقیقا روبروی اونها بودم زنه را لخت کردن و کص وکونش را دستمالی میکردن برادرم و دوستش هم لخت شده بودن خیالشون راحت بود کسی خونه نیست چراغ مهتابی روشن بود وقشنگ میدیدم اول داداشم رفت بین پاهای زنه و محکم اونو می‌کرد زنه هم میگفت یواشتر دردم میگیره آروم آروم بکن توش من از پهلو میدیدم ولی کیر وکصی پیدا نبود بعد از چند دقیقه ظاهرا برادرم ارضا شده بود بلند شد از زیر زمین رفت بالا دوست برادرم روبروی زنه زانو زد و زنه گفت این چیه. گفت کیره دیگه تا حالا کیر ندیدی گفت اینقدری هنوز ندیدم و نخوردم چشمام تیز شد یه کیر بزرگی بود همسایه واندازه باطوم پلیس‌ها زنه اول می‌ترسید ومیگفت پاره میشم اما وقتی کردش روش تکون میخورد گفت ماشالا چه کیری داری یواش یواش بکن توش که دردم نیاد اولش جیغ کشید ولی کم کم آروم شد و میگفت به این میگن کیر خوشبحال زنت دوست داداشم گفت من زن ندارم گفت هرکی اینو بخوره خوشبخت میشه خلاصه دوبرابر زمانیکه داداشم اونو می‌کرد زمان برد تا پسره آبش اومد و صدای جیغ و هن هن کردن زنه فهمیدم زنه هم ارضا شده وقتی که پسره بلند شد کیرش را کامل دیدم کیری که هنوز لنگه شو ندیدم . گفتم رفیق داداشت را پیدا کنم بهش میدی گفت می میرم براش هنوز قیافش تو ذهنمه.
ادامه دارد…
نوشته: پوریا

╭⊶✿⊶╯
╰➤@dasgool

04 Mar, 02:56
115
Post image

گفتم نه عزیزم تو کم زحمت نمی کشی خونه داریخت وپز تمیزکاری خونه و شوهرداری کم کاری نیست ایشالا مشکلاتمون کم کم رفع میشه . به این فکر کردم که با این وجناتی که داری سر هر کاری که بری گرگهای هوس باز همون روز اول ترتیب تو را میدن و از خدا خواسته به آبروریزی ادامه میدی . شیرین صدام کرد و گفت انگار تو فکر خندیدم و گفتم تو فکر گرفتن وام از شرکت افتادم خیلی از همکارها وام گرفتن ولی من بعد از ۵سال کار هنوز درخواست وام نکرده بودم شیرین پرسید چقدر وام میدن گفتم سقفش ۳ میلیون تومان ولی معمولا تا ۱/۵میلیون پرداخت میکنن البته من چون از لحاظ حقوقی متوسط حقوق میگیرم تا دو میلیون میشه.روش حساب کرد . اون موقع حقوقم ۲۲۰هزارتومان بود ولی ۵۰هزارتومانش اجاره خونه بود و ۵۰۰ هزارتومان هم سپرده پیش مالک بود. شیرین گفت میخوای لباسامو که خریدم ببینی گفتم آره عزیزم بپوش تا ببینم گفت باشه تو اینجا بمون وقتی پوشیدم بیا اتاق خواب و رفت . لباس عوض کردن میشه دو الی سه دقیقه بعد از ۱۰ دقیقه صدام کرد و گفت منتظرم بیا دیگه رفتم تو اتاق تا دیدم بیشتر زمانی که معطل شدم داشت میکاپ می‌کرد و یه شورت وسوتین صورتی کرده تنش شورتش طوری بود که بغلهای کصش پیدا بود و وقتی چرخید یه بند از شکاف کونش اومده بود بالا و از پشت کونش کاملا لخت بود و دقیقا فرم لباس زیر زنهای پورن شده بود . فقط شورت تنم بود و زیر پوش تن خودم بود لبه تخت نشستم اومد لبم را بوسید وماتیکی کرد و به سبک همون زنها بدون هیچ کلامی آروم آروم اول سو تین و بعد شورتش را بیرون آورد حقیقتا صحنه پورن را زنده و مستقیم میدیدم اومد نزدیکم تا کصش را ببوسم بعد بوسیدن کصش اونقدر خودم هم جو گیر شدم که گفتم یه پیشنهاد دارم نگو نه گفت باشه گفتم هندیکمی که فقط ایام بهار و مناسبتها ازش استفاده می‌کنیم بیارم همین صحنه ها را تکرار کن تا ازت فیلم بگیرم اولش گفت نه اما زود تصمیمش عوض شد و گفت به شرطی که صورتم پیدا نباشه گفتم نمیخوام که از تلویزیون پخش بشه یا به کسی نشون بدیم حیف این صورت خوشگل آرایش شده با او موهای خوش رنگت که پیدا نباشن گفت اینم قبول ولی بعد زود پاکش کنی گفتم باشه عزیزم فقط بذار دوربین را بیارم فکر کنم شارژ نداشته باشه ولی یه حلقه نگاتیو از عید پارسال داریم شیرین گفت میترسم قاطی فیلمای دیگه بشه گفتم نه عزیزم روی فیلم یه علامت ضربدر میزنم یا یه اسم رمزی . فوری دوربین را تو کمد بیرون آوردم جایی نگهداری می‌شد که پرش فیلم ویدیویی مختلف وسکس بود شارژش کم بود زدم به برق و فیلم خام یا همون نگاتیو روش نصب کردم توی این مدت شیرین یه آرایش غلیظ کرد و قیافه جنده رسمی به خودش گرفت و عجله داشت کیرم هم سیخ سیخ بود اومد کنارم و کیرم را که توی شورتم زار میزد با دستش مالید و گفت اگه فیلمش خوب شد باید از کردنمون هم فیلم بگیری . لوندیهاش شروع شد گفت یه کیرکلفت بیار تا از سکسمون فیلم بگیره بعدش هم تو از کص دادنم فیلم بگیر گفتم باشه به موقعش رفت جلو آینه و تمرین کرد که موقع فیلمبرداری چه حرکتی بکنه باز پرسید کی آماده میشه بعد از چند دقیقه گفتم پاشو شورت و سوتین را بپوش داره آماده میشه گفت از بس استرس دادی بمن شاشم میاد الان برمیگردم رفتن و برگشتنش کمک کرد شارژ دوربین تقریبا فول بشه شورت و سوتینش را پوشید جلو آینه به سر و وضع خودش نگاهی انداخت گفتم بیا از داخل هال آروم حرکت کن بیا سمت اتاق خواب بعد بغل آینه مثل دفعه قبل یواش یواش لخت شو نگاهت به دوربین باشه و بعد هم آروم بیا سمت تخت و دراز بکش هرطوریکه خواستی کص وکونت را حرکت بده گفت باشه خونه را ا چهل چراغون کردم دوربین روشن کردم با اشاره دستم حرکت کرد از راه رفتنش تمام قد فیلم گرفتم و آروم رفتم پشت سرش از کونش که لخت به نظر می اومد روش زوم کردم نزدیکای در ایستاد علامت دادم که وایسه برگشتم از جلو از شورتی که فقط چوچوله هاش را پوشانده بود روش زوم کردم و علامت دادم رفت دم آینه شروع کرد به عشوه و مالیدن سینه هاش و کصش بعد متوجه شد که از صورتش فیلم میگیرم با زبونش لبهاش را لیس زد و آروم آروم سوتینش را بیرون آورد و انداخت رو زمین سینه هاش را دو دستی مالید و آروم دست برد رو شورتش از روی شورت کصش را ماساژ داد و بند دور کمرش را گرفت یواش یواش از پاش در آورد یه نمای کلی از هیکلش گرفتم انگشت کرد تو دهنش و آورد سمت کصش و شروع به مالیدن کصش شد با دوربین نزدیکتر رفتم یه ژوم کاملی روی کصش کردم و حرکتی زد که گیج شدم چرخید و با دو دستش باسنش را بازکرد و سوراخ کونش را هم جلو دوربین گرفت اونقدر تحت تاثیر حرکاتش قرارگرفتم که بقیه فیلم را با صدا ضبط کردم زمانی که پشت به دوربین کونش را نشون داد بعد انگشتش را کرد تو کصش گفتم شیرین جون چیکار میک

04 Mar, 02:56
84
Post image

ن : یه بار دم در خونه دیدمش زیباست
شیرین در ادامه گفت زهرا میگه هفته ای یه بار فوقش دو بار در هفته نزدیکی میکنن گفتم رسم دلبری و لوندی را بهش یاد بده شیرین خندید و گفت شوهرش راننده شرکت ملی حفاریه حقوقش هم خیلی خوبه و بیشتر زمان توی محیط کار هست و بعد ۴۸ساعت کار ۱۲ ساعت استراحت دارن . ضمن صحبت‌های شیرین چشمام گرم خواب شد و خوابیدیم .
فردا صبح که رفتم شرکت ضمن کار منشی تلفن شرکت زنگ زد و گفت آقای محمدپور خواهرتون پشت خط هست وای خدا دلم ریخت به هم آره مهتاب بود بهش گفته بودم خودت را خواهرم معرفی کن هرچند جو شرکت‌های خصوصی مثل دولتی‌ها تیست با شنیدن صدای مهتاب حالی به حالی شدم سلام و احوالپرسی کردم و گفتم خوشحالم کردی ممنونم از تماست گفت من زنگ زدم تشکر کنم بابت زحمات دیشبت که از کار و زندگیت زدی تا مشکل منو برطرف کنی گفتم این حرفا چیه مهتاب خانم کاری نکردم اینقدر بزرگش میکنی خجالت میکشم گفت دشمنت چیزی که دیشب یادم رفت بگم من توی سوپر مارکت مهدی که نزدیک کوچه خودمونه کار میکنم سوپری مال شوهر خواهرم هست بیشتر روزها به کمک خواهرم اونجا هستم هر کاری داشته باشین درخدمتیم و شماره تلفن خونه خودش را هم داد و گفت اگه کاری داشتی بین ۸ تا ۱۰صبح تماس بگیر چون ساعت ده میرم فروشگاه گفتم دیدن دوباره مثل تماسی که گرفتی خوشحالم میکنه دوست دارم باز ببینمت خندید و گفت فرصتی بشه خودم تماس میگیرم کلی تشکر کردم و گفتم منتظر تماست هستم . دوق زده شده بودم قبل از ازدواجم کلی این تجربیات را داشتم اما اینبار دیگه دختر نبود یه زن شاسی بلند و زیبا و خیلی هم مهربان . هزار فکر و خیال تو سرم می‌چرخید و اون روز خیلی خوشحال‌تر برگشتم خونه . داخل خونه که شدم اینبار شیرین سورپرایزم کرد با موهایی که کوتاه کرده بود با رنگ قهوه ای روشنی که داشت و میکاپی که کرده بود و لباس تحریک کننده ای که بیشتر شبیه لباس خواب توری مانند که تمام اندامش لختش پیدا بود دیوار هم کیر در می آورد . گفت از تیپم خوشت میاد گفتم عالیه زنهای فیلم پورن باید برات لنگ بندازن بوسیدمش و گفتم تو محشری . گفتم ماشین را بیارم داخل گفت لوس نشو شب مزه ش بیشتره . با همون تیپ نسکافه درست کرد و خوردیم شیرین گفت لباسی که تنم بود ظهر که از آرایشگاه برمیگشتیم خریدم یه خانمی تو خونه شون لباسهایی که توی بوتیک شوهرش آف خورده بود می فروخت ازش خرید کردم بنده خدا زهرا هم میخواد بخره میخوام عصر که رفتیم از اون شورتهای بندی بخرم گفتم پول داری گفت آره عزیزم قیمت‌هاش با بیرون خیلی ارزونتره .
یه مقدار از پس اندازها را شیرین هزینه کرده بود و باز بکوب رفتم دنبال مسافرکشی البته قبلش به بهانه خرید رفتم سوپر مارکتی که مهتاب گفته بود داخل رفتم یه مرد میانسالی پشت دخل بود یه براندازی ته سوپری کردم کسی نبود گفت چیزی میخواستین گفتم یه پاکت سیگار مونتانا سفید میخوام . یه بند تا ۱۰شب تونستم ۶هزارتومن در بیارم و برگشتم خونه شیرین گفت دیرکرد نگران شدم گفتم ببخش عزیزم وضع مسافر خیلی خوب بود اگه نمیخواستم شام بیام هنوز می‌شد کار کرد . گونه م را بوسید و گفت نه عزیزم صبح تا شب یه ساعت استراحت نداری خودت را زیاد خسته نکن مشغول شام شدیم گفت عصری دوباره خرج گذاشتم رو دستت البته میدونم خوشت میاد گفتم تا باشه از این خرجها گفتم زهرا خانم چی او هم خرید کرد گفت آره بیشتر از من راستی وقتی به زهرا خانم گفتم که دیروز با پوریا صحبت شما بود پوریا گفته دعوتتون کنم خونه تا با شوهرت آشنا بشیم و رفت آمد هامون بیشتر بشه زهرا گفت اول شما باید بیاین بهمن فردا شب خونه هست خوشحال میشیم سر شام بیاین به شیرین گفتم قبول کردی گفت آره اما گفتم بعد از شام مزاحمتون میشیم گفتم بسیار خوب ولی دست خالی نمیشه رفت باید یه کادویی چیزی ببریم براشون شیرین گفت زیاد تعارفی نیستن فردا سر راه اداره یه جعبه شیرینی بخر که دست خالی نریم گفتم حتما . معمولا داخل خونه سیگار نمی‌کشیدم رفتم تو حیاط آبان ماه بود اما هوا خیلی گرم بود سیگارم را کشیدم . یه دل سمت مهتاب بود و یه دل اسیر وسوسه های شیطانی شیرین داخل که رفتم چای و میوه خوردیم شیرین گفت موز بخور کمرت را سفت کن و در ادامه گفت شوهر زهرا قبلا ثبت نام سیم کارت موبایل کرده بود قراره بهمن پس فردا که استراحت هست بره تحویلش بگیره گفتم به سلامتی مبارکشون باشه شیرین گفت دوست دارم تو هم داشته باشی گفتم خدا کریمه عزیزم شنیدم قیمت سیم کارتهای داره ارزونتر میشه میخوام از شرکت تقاضای وام کنم اگه قبول کردن برای دوتاییمون ثبت نام میکنم . شیرین گفت خدا خیرت بده نه خودت کار برام پیدا میکنی نه میزاری خودم دنبال کار برم وگرنه من سرکار بودم تو این همه توی زحمت کارکردن نمی افتادی

04 Mar, 02:56
76
Post image

زنم آرزو داشت جنده بشه (۲)

#همسر #بیغیرتی

...قسمت قبل
با سلام به هم دوستان
بعد از انتشار اولین قسمت از خاطرات من و همسرم و دیدن اظهار نظر کلیه دوستان بیشتر نظرات برای ما دلگرم کننده بود خواستم قبل از ادامه این خاطرات تاکید کنم هستن دوستانی که به این گونه خاطرات یا داستان‌ها با در نظر گرفتن تعصباتی که دارند واکنش نشان می‌دهند و از این عزیزان تقاضا دارم چنانچه این گونه اخلاق و طرز تفکر با عقاید شان متفاوت است و جنبش بی‌غیرتی فراوان دارد از خوانش آن صرف نظر کنند و به آزادی عقیده و رفتار و تمایلات جنسی همدیگر احترام بگذاریم
با احترام _پوریا🙏
زنم آرزو داشت جنده بشه ۲
بعد از آشنایی و طرح دوستی با مهتاب پس از مسافرکشی شبانه به خونه رفتم شیرین هر شب برای شام منتظرم میموند ناهار که شرکت بودم اما شام را باهم میخوردیم ضمن شام پرسید انگار کیفت کوکه ، باهوش بود نمیدونم چی تو چهره من یا رفتار من دیده بود که اینو گفت در جوابش گفتم دوتا دربستی توپی خورد به من و سرجمع چهار هزار تومان کاسب شدم گفت خدارا شکر پول آرایشگام تکمیل شد قراره فردا با زهرا خانم برم آرایشگاه میخوام موهامو کوتاه و رنگ کنم گفتم با چهار هزار تومان خندید و گفت نه عزیزم خودم یه مقداری از پولهایی که بمن میدی پس انداز کردم اینو برای کم وکسری میخوام . بعد از شام پول را بهش دادم و گفتم به خرجی خونه دست نزن یه ۵۰هزارتومنی که برای احتیاط داریم داخل سامسونت گذاشتم از اون استفاده کن منو بوسید و برعکس همیشه که گفتارش با شوخی و لوندی بود اینبار خیلی جدی گفت افتخار میکنم به شوهرم که دلت بزرگتر از جیبت هست و از هیچی برام دریغ نمیکنی من هم بوسیدمش و گفتم یه لحظه خوشی و آرامش از صدتا قصر و ویلا با ارزش تره . یادم نیست تو قسمت قبل توضیح دادم یا نه که ما اکثر شبها سکس داشتیم و قبل از خواب از ماهواره کانالی داشت به نام پلاتینیوم که برعکس شبکه XXLکه نیمه شبها فیلم سوپر پخش می‌کرد این شبکه شبانه روزی بود و فیلم‌های متعدد سکسی را پخش میکردن و ما شبها این شبکه را تماشا می کردیم و هنگام سکس خودمون به همون طریق و پوزیشن عمل میکردیم و برای لذت بیشتر ضمن سکس صحبت‌های تحریک کننده میزدیم اون شب همه مثل شبهای قبلش بعد از دیدن فیلم وقتی روی کیرم در حرکت بود گفت کونم را بمال سینه هاش تو دستم بود کون وکپلش را چنگ زدم و مالیدم گفتم خوبه یا انگشت بکنم توش با عشوه گفت کیر میخواد کیر کلفت خرکی مثل کیر اون پسره که تو قطار داشت زنه را می‌کرد دیدی چه کیری داشت مچ دستم را گرفت گفت به کلفتی دستت بود همونجا شورتم خیس شد گفتم هوس کیرش کردی ؟ دوسه بار پشت سرهم گفت آره آره کیر اونجوری خوبه رفته بود تو حس و من را هم بیشتر تحریک می‌کرد و از گفته هاش بجای اینکه عصبی بشم با بدم بیاد نه حشری تر شدم و گفتم دوست داری اینجا تورا می‌کرد کصش را روی کیرم فشار داد و بی‌حرکت موند و گفت اگه اینجا بود بهش کص میدادم تو هم از پشت کونم میذاشتی دیوونه شدم بدون اینکه بذارم کیرم از کصش بیرون بیاد چرخیدم و رفتم روش و محکم تلمبه زدم و پشت سر هم گفتم کیرش تو کصت کیر کلفت خرکی تو کصت پاهاش را دورکاری قلاب کرد و گفت دوست داری منو بکنه گفتم آره عزیزم فکر کص دادنت منو بیشتر حشری میکنه کیر خر تو کصت خندید وگفت از فحشات هم خوشم میاد بازم بگو گفتم دوست داری جنده بشی گفت آره چند بار پشت سر هم گفتم جنده خانم و آبم اومد فکر نمیکردم اینقدر آب تو کمرم باشه لباش را بوسیدم و به تلمبه زدن ادامه دادم صدای آخ و اوخش بالا رفت و ضمن نفس نفس زدن گفت چه کیفی داره کیرت و لرزید و آبش اومد گفتم پاشو باهم بریم حمام پر کصش دستمال کرد وبلند شد یه لب تو لب مشتی از هم گرفتیم و گفت خوشت اومد سینه وگردنش را بوسیدم و گفتم عالی بود باز مثل بیشتر وقتها باهم دوش گرفتیم و بدن همدیگه را لیف کشیدیم . وقتی آماده خوابیدن شدیم توی رختخواب گفت فردا میرم خودم رو برات خوشگل کنم چشم تو چشم شدیم و ‌بوسیدمش وگفتم تو خودت خیلی خوشگلی خوشگلتر و لوند تر از این ؟ گفت با زهرا میرم خیلی تعریف آرایشگرها میکنه من بار اوله که میرم اپیلاسیون هم انجام میدن دیگه لازم نیست منو ببری محل قدیمی که فاصله زیادی داره گفتم برو ولی یادت باشه پول بیشتر باخودت ببر ضرری نداره گفت باشه عزیزم یه دهن دره کردم گفت خوابت میاد
من : نه چطور مگه
شیرین : دلم برای زهرا میسوزه
من : فکر کردم میخوای دوباره بکنمت
شیرین : با خنده اتفاقا از کون نکردی
من : فرداشب تلافی میکنم
شیرین : زهرا از شوهرش راضی نیست
من : چرا اختلاف دارن؟
شیرین : شوهرش توی رابطه سرده
من : حتما شوهرش سرش جای دیگه گرمه
شیرین : نه بابا تو این مایه ها نیست
من : شاید زهرا براش کم میذاره
شیرین: زهرا را که دیدی اونم خوشگله
م

04 Mar, 02:56
80