اتحادیه ابلهان

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات »
غزل شمارهٔ ۶





گر مُخَیَّر بکنندم به قیامت که چه خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را








@bookketab

من یک پارادوکس زنده هستم.

در حال حاضر من هم خوشحال هستم و هم افسرده.






@bookketab

.





@bookketab

🚀 ✅ تلگرام رو بدون فیلتر و با سرعت بالا استفاده کن


✈️ با پروکسی های دائمی و ضد فیلتر برای همیشه از شر فیلترینگ راحت شوید


✅ لینک کانال : T.me/MizanProxy



@mizangorup

به فلک می‌رود آه سحر از سینه ما
تو همی برنکنی دیده ز خواب سحری

خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری





سعدی


@bookketab

ستيزه‌جو مادامى كه كتاب در دستانش است ناگزیر است كه اسلحه را بر زمين بگذارد.






@bookketab

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات »
غزل شمارهٔ ۵





جفا و جور توانی ولی مکن یارا







@bookketab

کس پی تعظیم ما از اهل مجلس برنخاست
‏بهر پاس عزت آخر خود ز جا برخاستیم





غنی کشمیری


@bookketab

روز بخیر اتحادیه🌹

Je l’aime Je l’aime je ne sais pas
pourquoi
Je l’aime Je l’aime depuis toujours je croix




@bookketab

یاران چه چاره سازم با این دل رمیده؟






حافظ


@bookketab

مظلومیت بعضی آدم‌ها از مرزها می‌گذرد و در تاریخ ماندگار می‌شود.





#مازن_حمادة


@bookketab

عزراییل اسم بی‌رحم‌ترین شکنجه‌گرِ صیدانایا بود، #مازن_حمادة که ازش اسم می‌برد زار زار می‌گریست و یاد شکنجه‌هایش می‌افتاد.
بنظرتان فرار کرد؟! بشار اسد نجاتش داد؟!
خیر؛ دیروز مردم سوریه گرفتنش!



#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات »
غزل شمارهٔ ۴



هنوز با همه دردم امید درمان‌ست
که آخری بُوَد آخر، شبان یلدا را







@bookketab

مخند ای نوجوان زنهار بر موی سپید ما
که این برف پریشان بر سر هر بام می‌بارد




صائب تبریزی


@bookketab

شنبه‌های مدیریتی 😎

به هیچ عنوان آدم بی‌اصالت با تخصص استخدام نکنید!






@bookketab

دوستان و بزرگوارانی که کتاب غزلیات سعدی را دارند چنانچه این غزل را در کتاب خود پیدا کردند جسارتا یک عکس از آن ارسال بفرمایند.


ممنون و سپاسگزار




@Dayjan
@bookketab

آمده‌ام اعتراف کنم.


بنده دو جلد از رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» را خواندم از جلد سوم هم ٢٠٠ صفحه‌ای خواندم؛ حقیقتا تمام کردنش از حوصله‌ام خارج است.
از فردا تصمیم دارم یک کتاب دیگر شروع کنم.






از سلسله اعترافات ادمین.



@bookketab

پارسال همین زمان‌ها یک بارانی خریدم از مغازه‌ای که حراج گذاشته بود. امسال هم دو تای دیگر خریدم. هنوز فرصت نکردم قبلی‌ها را بپوشم و هنوز هم چشمم بدنبال یک رنگ جدید و یک طرح متفاوت می‌دود.
مدیر شرکتمان با اینکه مدیر همه ماست هنوز چشمش دنبال یک پست جدید می‌دود او کارمندان را برکنار می‌کند تا خودش همه کاره باشد سطح عجیبی از طمع را در ایشان دیدم. آن یکی هم با اینکه یک پرنسس دارد دنبال یک مادمازل دم دستی دیگر هم هست.


طمع به معنای آرزوی شدید به چیزی داشتن است، و منظور خواستن آنچه که دیگران آن را دارا هستند می‌باشد ولی حرص را به معنای، جمع کردن بیشتر از حد نیاز انسان، معنا کرده‌اند.
با این حال در کتب لغت و اخلاقی هر دو را به یک معنا و همنشین هم استعمال کرده‌اند و هر دو را به معنای زیاده‌خواهی و توجه به مال و ملال دیگران و ثروت‌اندوزی آورد‌‌اند.


هیچ کس دوست ندارد خود را حریص و طمعکار بداند، اما اگر خود را از نزدیک بررسی کنید، احتمالاً جنبه‌هایی از زندگی خود را خواهید یافت که حداقل به طمع آلوده شده است. همه ما باید هر از گاهی خودمان را بررسی کنیم.




@bookketab

🔴 نظر حوزه‌های علمیه در زمان قاجار در باره برق



#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

♻️می دانید چرا در دنیا هیچگاه مسابقه " خرسواری" برگزار نمی شود؟!

پس از انجام تحقیقات میدانی و عملی بسیار جانورشناسان، مشخص شد که اسب ها در میدان مسابقه فقط در خط راست و مستقیم حرکت کرده و نه تنها مانع جلو رفتن و تاختن سایر اسبها به جلو نمی شوند،
بلکه هرگاه سوارکار خودشان یا سایر اسبها به زمین بیفتد، تا حد امکان که بتوانند آن سوارکار سقوط کرده را لگد نمی کنند.

اما خرها وقتی در خط مسابقه قرار می گیرند، پس از استارت اصلا توجهی به جلو و ادامه مسیر مسابقه به صورت مستقیم نداشته و فقط به خر رقیب که در جناح چپ و یا راستش قرار دارد، پرداخته و تمام تمرکزش، ممانعت از کار دیگران است!
یعنی تنها هدفشان این است که مانع رسیدن خر دیگر به خط پایان شوند!
حتی به این قیمت که خودشان به خط پایان نرسند.

امروزه از این موضوع در علم مدیریت بسیار استفاده می شود و بدین معناست که افراد ناتوان که می دانند خود به خط پایان نمی رسند، با سنگ اندازی و ایجاد مشکلات و چوب لای چرخ دیگران گذاشتن، به بهانه مختلف، مانع رسیدن دیگران به اهدافشان می شوند و در اصطلاح میگویند: "فلانی، مسابقه خر سواری راه انداخته است".


#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

دارم به تو نگاه می‌کنم…




@bookketab

این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا






بله آقای مولانا



@bookketab

 
 
It's four in the morning, the end of December
I'm writing you now just to see if you're better
New York is cold, but I like where I'm living
There's music on Clinton Street all through the evening 
ساعت چهار صبح است، اواخر ماه دسامبر
این نامه را می نویسم تا ببینم حالت بهتر است یا نه
نیویورک سرد است، اما محل زندگی ام را دوست دارم
وقت غروب می توانی صدای موسیقی را از خیابان کلینتون بشنوی
 
I hear that you're building your little house deep in the desert
You're living for nothing now. I hope you're keeping some kind of record 
شنیدم داری برای خودت خانه ای کوچک در وسط بیابان می سازی
حالا دیگر زندگی ات بی هدف شده. امیدوارم چیزی از خودت به جا بگذاری
 
Yes, and Jane came by with a lock of your hair
She said that you gave it to her
That night that you planned to go clear
Did you ever go clear?
آره، جین با یک دسته از موهایت پیشم آمد
گفت که تو آن ها رو به او دادی
همان شب که گفتی می خواهی توبه کنی و پاک شوی
بالاخره پاک شدی؟
 
The last time we saw you you looked so much older
Your famous blue raincoat was torn at the shoulder
You'd been to the station to meet every train
But then you came home without Lili Marlene.
آخرین باری که دیدیمت انگار چند سال پیر شده بودی
سر شانه بارانی آبی معروفت پاره شده بود
در ایستگاه منتظر رسیدن تک تک قطارها می ماندی
اما آخر سر بدون لیلی مارلین به خانه برگشتی
And you treated my woman to a flake of your life
And when she came back she was nobody's wife 
تو با ذره ای کوچک از زندگی ات (کوچکترین سلول بدن، اسپرم) از زن من پذیرایی کردی
و وقتی پیشم برگشت دیگر همسر هیچکس نبود
I see you there with the rose in your teeth
One more thin gypsy thief
Well I see Jane's awake
She sends her regards
 
می بینمت که یک گل رُز را بین دندان هایت گرفته ای
یک دزد کولی ِ لاغر دیگر
خب، جین هم از خواب بیدار شد
سلام می رساند
And what can I tell you my brother, my killer?
What can I possibly say?
I guess that I miss you. I guess I forgive you
I'm glad that you stood in my way 
 
چه می توانم بهت بگویم، برادر من، قاتل من؟
چه می توانم بگویم؟
گمان کنم دلم برایت تنگ شده. فکر کنم دیگر بخشیدمت
خوشحالم که تو مانعم شدی (یا در مسیر زندگی ام قرار گرفتی)
 
If you ever come by here for Jane or for me
I want you to know that your enemy is sleeping
I want you to know that his woman is free
 
اگر روزی گذرت به اینجا افتاد، حالا به خاطر جین یا برای من
می خواهم بدانی که دشمنت خفته است
و زنش هم آزاد (مجرد) است
 
Yes, and thanks for the trouble you took from her eyesI thought it was there for good so I never tried
 
آره، و ممنون به خاطر باری که از روی دوشش برداشتی
فکر می کردم برای همیشه باید آن را تحمل کند، برای همین هیچوقت تلاش نکردم
And Jane came by with a lock of your hair
She said that you gave it to her
That night that you planned to go clear
آره، جین با یک دسته از موهایت پیشم آمد
گفت که تو آن ها رو به او دادی
همان شب که تصمیم گرفتی توبه کنی و پاک شوی
 
Sincerely, L. Cohen
ارادتمند، ل. کوئن


@bookketab

"بارانی آبی معروف" یکی از شناخته شده‌ترین ترانه‌های لئونارد کوئن است که در سومین آلبومش (Songs of Love and Hate / ترانه‌های عشق و نفرت) جای گرفت و در سال 1971 منتشر شد. آهنگ در قالب یک نامه نوشته شده و داستان یک مثلث عشقی بین راوی، زنی به نام جین و گیرنده نامه که در بخشی "برادر من، قاتل من" معرفی می‌شود، را روایت می‌کند. از متن ترانه میتوان اینطور برداشت کرد که جین، همسر یا نامزد راوی داستان بوده، اما درگیر رابطه عاشقانه‌ای با گیرنده ناشناس نامه شده و هنگامی که پیش راوی برمیگردد، دیگر کسی نبوده که او میشناخته. با این حال در اواخر نامه، راوی از گیرنده نامه تشکر می‌کند، چرا که جین آشفته و سردرگم بوده و این رابطه ثانوی به او کمک کرده تا حدی آرامش پیدا کند، کاری که راوی داستان در انجامش ناموفق بوده.



@bookketab

به نظرم یکی از اشتباه‌ترین «یا» ها همین جاست.
چون بین حقیقت و شهامت نمی‌تواند «یا» باشد؛ درستش حقیقت «و» شهامت است.






.

حقيقت يا شهامت؟









@bookketab

Happy New Year.




@bookketab

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات »
غزل شمارهٔ ۳





صیدِ بیابان سر از کمند بپیچد
ما همه پیچیده در کمند تو عمدا





@bookketab

Happy New Year
Nat King Cole
2025






با آرزوی صلح برای جهان🌹


@bookketab

همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع
قصه‌ی ما دو سه دیوانه دراز است هنوز






عماد خراسانی

@bookketab

🔸تاریخ ادبیات و هنر سرشار از نام‌هایی است که هم مشهورند هم ناشناس. یکی از این نام‌ها، الزا (السا) تریوله است که هم آوازه‌اش را مدیون لوئی آراگون شاعر بزرگ قرن بیستم #فرانسه است، هم گمنامی‌اش را.

🔸بدون شک اگر آشنایی و سپس زندگی با آراگون نبود، تریوله به‌عنوان یک زن و همچنین به‌عنوان یک خارجی به‌راحتی نمی‌توانست وارد محافل ادبی سطح بالا در پاریس شود، اما در عین حال، پرتوافکنی‌های زیاد شهرت آراگون موجب شده بود درخشش استعداد تریوله چندان دیده نشود.

🔸سال ۲۰۲۴ که به پایان خود نزدیک شده، صدمین سالگرد تأسیس جنبش #سوررئالیسم بود؛ جریان ادبی و هنری آوانگارد که آراگون نیز یکی از بنیانگذارانش بود.

🔸رادیوفردا در مطلبی که در وب‌سایت منتشر شده مروری به زندگی شخصی، ادبی و سیاسی تریول داشته است.

@radiofarda_official

آنچه جرئت می‌خواهد دوام آوردن است، خود را به زندگی سپردن است، گذران به ظاهر بی‌خیال روزهاست.


[گوستاو یانوش - گفتگو با کافکا]

© Raoul Pascal

@dialoguegram

Dance with confidence.




@bookketab

با استعدادترین آدم‌هایی که شناخته بودم همه بسیار جوان مرده بودند. در نتیجه مطمئن بودم که ژوپین هم زود خواهد مرد.















در جستجوی زمان از دست رفته - جلد ۳ طرف گرمانت - مارسل پروست - مهدی سحابی


@bookketab

لبانت
به ظرافتِ شعر
شهوانی‌ترینِ بوسه‌ها را به شرمی چنان مبدل می‌کند
که جاندارِ غارنشین از آن سود می‌جوید
تا به صورتِ انسان درآید.
و گونه‌هایت
با دو شیارِ مورّب،
که غرورِ تو را هدایت می‌کنند و
سرنوشتِ مرا
که شب را تحمل کرده‌ام
بی‌آنکه به انتظارِ صبح
مسلح بوده باشم،
و بکارتی سربلند را
از روسپی‌خانه‌های دادوستد
سربه‌مُهر بازآورده‌ام.
هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتنِ خود برنخاست که من به زندگی نشستم!
و چشمانت رازِ آتش است.
و عشقت پیروزیِ آدمی‌ست
هنگامی که به جنگِ تقدیر می‌شتابد.
و آغوشت
اندک جایی برای زیستن
اندک جایی برای مردن
و گریزِ از شهر
که با هزار انگشت
به وقاحت
پاکیِ آسمان را متهم می‌کند.


کوه با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود
و انسان با نخستین درد.
در من زندانیِ ستمگری بود
که به آوازِ زنجیرش خو نمی‌کرد ــ
من با نخستین نگاهِ تو آغاز شدم.



شاملو


@bookketab

ذکر واجب هر روز:

«من صرفاً یک اتفاقم. چرا باید این‌قدر جدی‌اش گرفت؟»








بر قله‌های ناامیدی - امیل چوران



@bookketab

.
در قانون عفاف و حجاب، مجازات‌های مرتبط با حجاب از بسیاری از جرایم؛ همچون سرقت، مواد مخدر و حمل سلاح سختگیرانه‌تر است،
یعنی عملاً سرکوب شهروندان تبدیل به قانون شده‌!

فرانسوا ولتر سه قرن پیش به درستی گفته؛ آخرین درجه فساد به کار بردن قوانین برای ظلم است!



#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

حدیث حسن تو و داستان عشق مرا
هزار لیلی و مجنون بر آن نیفزایند




سعدی


@bookketab

بدون شرح پر درد…



@bookketab

سوریه‌یِ امروز شبیهِ ایرانِ دوره‌یِ قاجار است که شمالش در دستِ روس و جنوبش تحتِ امرِ بریتانیا بود و بی‌اذنِ این دو حتی شاه هم نمی‌توانست بدانجاها سفر کند چه برسد به این‌که یک نیرویِ سومی قد علم کند! در حلب نیز آن‌چه که در حالِ وقوع است ظاهرا محصولِ توافق/تبانیِ موقت میانِ آنکارا و مسکو است.



#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

سر بازار دیدارت منم از جان خریدارت


ای داد بیداد…

@bookketab

🔥
For heaven's sake, let's fall in love
بگذار برای خدا هم که شده عاشق شویم
It's no mistake to call it love
این اشتباه نیست که اسمش را عشق بگذاریم


@bookketab

امروز روز خوبی بود.
تفریح کردیم، کتاب خریدیم و البته آقای دکتر را ملاقات کردیم.
به ما توصیه کردند کتاب گلشن راز، ضیافت افلاطون و کتاب سیر و سلوک زائر را بخوانیم.

با هم این بیت را خواندیم:
خرم تنی که محبوب از در فرازش آید
چون رزق نیکبختان بی محنت سؤالی




@bookketab

عمق تراژدی عشق بی‌پایان والدین…





@bookketab

ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﻒ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ ٬
ﺑﺎﯾﺪ ﺟﺮﺍﺕ ﺗﺮﮎ ﺳﺎﺣﻞ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ ؛
ﺍﯾﻦ دﻧﯿﺎ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮ.....





ژان پل سارتر

@bookketab

«هنگامی که مرگ، این آشتی‌دهنده‌ی بزرگ، از راه می‌رسد، ما از مهربانی‌هایمان پشیمان نمی‌شویم، از سخت‌گیری‌هایمان پشیمان می‌شویم.»

‏



جورج الیوت


@bookketab

🖌دین، شاخص اخلاق نیست؛ بلکه اخلاق باید بر فهم ما از دین اثر بگذارد. اگر دین را در جایگاهی فراتر از اخلاق بنشانیم و آن را به سنگ عقل و دانش نپیماییم، چیزی از آن باقی نمی‌ماند جز ریاکاری و ظاهرگرایی.

✍ایمانوئل کانت
📚دین در محدوده عقل تنها


#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

Forest🌳






@bookketab

یک‌ متجاوز سر راه تو
کاری از زنان اکتیویست شیلی


۲۵ نوامبر برابر است با روز جهانی مبارزه برای محو خشونت علیه زنان



• [در اینستاگرام]

@adabyatedigar|#women

‍ .
کتاب " زوال جهان اسلام؛ یک پیش‌بینی "
نوشته: حامد عبدالصمد
مترجم: ب. بی نیاز (داریوش)


حامد عبدالصمد، نویسنده کتاب، از تاریخ و سیاست گرفته تا خاطرات و تجربیات خود را کنار هم قرار داده، تا بتواند ارزیابی خود را از وضعیت کنونی دنیای اسلام ارائه دهد. او در هیچ زمینه ای بیش از چند پاراگراف مکث نمیکند و از تاریخ به تجربه و از تجربه به جامعه شناسی و سیاست نقب میزند. حامد عبدالصمد، در کتاب خود به نکات بسیار مهمی اشاره میکند که فقط درد مسلمانان متعصب نیست، بلکه اکثر مردم کشورهای مسلمان، حتی آنهایی که بی دین هستند، به آن دچارند. او کتابش را با تناقضات هویتی خود، زمانی که به عنوان دانشجو به آلمان آمده بود، شروع میکند و گام به گام موضوعات مختلف دیگر را به میان میکشد. عبدالصمد در سراسر کتاب خود غرب ستیزی مردم کشورهای مسلمان و مشکل آنان در کنار آمدن با دنیای مدرن را مورد کنکاش قرار میدهد و به نتایج بسیار جالبی میرسد.

یکی از دلایل اساسی عقب ماندگی کشورهای مسلمان از نظر عبدالصمد، این است که مردم این کشورها، نیروهای خارجی را مسئول وضعیت اسفبار خود میدانند و حاضر نیستند به ضعفها و نقائص جوامع خود بنگرند و آن را ریشه یابی کنند. این نوع طرز تفکر در بین همه گروه های اجتماعی کشورهای مسلمان جا افتاده و مختص مسلمانان نیست. اکثر افرادی که بی دین یا چپ هستند نیز همین گونه می اندیشند. بر خلاف بسیاری از تحلیل گران که بر قدرتمند شدن اسلام تاکید دارند، عبدالصمد خشونت امروزی اسلام را نشانه ضعف آن میداند؛ ضعف ایدئولوژی ای که یارای پاسخگویی به مسائل دنیای امروزی را ندارد و برای همین به خشونت و "پافشاری جنون آمیز روی نمادهای اسلامی مانند حجاب" روی می آورد. عبدالصمد تنها راه "نجات" اسلام به عنوان یک دین را وداع آن با بسیاری از تعاریف و تصاویر تاریخی اش میداند: "وداع با تعاریفش از خدا، جامعه، زن، دشمن و الگوهای تاریخی خویش".

"زوال جهان اسلام" از نظر موضوعی بسیار متنوع است و به موضوعاتی چون عقده های تاریخی مردم کشورهای اسلامی، برخورد مسلمانان با پدیده هایی چون "جامعه"/ فردیت/ مدرنیته/ اصلاح گرایی دینی/ آزادی بیان و سایر آزادی های "غربی"، افراط گرایی اسلامی، مشکلات هویتی جوانان مسلمانان در غرب و مشکلات جذب یا ادغام مسلمانان در جوامع اروپایی (انتگراسیون) میپردازد و در پایان به این نتیجه میرسد که: " اسلام سیاسی دارد آخرین نفس هایش را می‌کشد ".

عبدالصمد همچنین مصاحبه کوتاهی را که بعد از انتشار کاریکاتورهای محمد بن عبدالله با سردبیر روزنامه دانمارکی "یلندز پستتن" انجام داده بود، در این کتاب منتشر کرده و به روند تغییر نظراتش در رابطه با مسئله "توهین" به مقدسات پرداخته است. در زمان مصاحبه، عبدالصمد از مخالفین چنین اقداماتی بود و آن را شدیدا محکوم میکرد، ولی این مصاحبه نظرش را راجع به آزادی بیان تغییر داد.... نقل قولی از کتاب:

" در اینجا من بزرگترین نقص اسلام را مشاهده کردم، یعنی برخورد و موضع آن نسبت به فرد و شکوفایی شخصی. پافشاری روی هنجارها و اشکال زندگی که دیگر در سده ۲۱ منسوخ شده اند، باعث شده که برای بسیاری از مسلمانان دشوار باشد، خود را با جامعه سکولار تطبیق بدهند. از نظر اسلام، آزادی فرد برای جامعه خطر محسوب میشود. به اعتقاد من بزرگ ترین گناه این دین، تبعیض جنسی و نابالغ اعلام کردن زنان است. اساس تمدن مدرن بر آزادی و خوشبختی فرد استوار است که پیش شرط کارکرد جامعه میباشد. ولی زمانی که خوشبختی و آزادی فرد، خطر اجتماعی اعلام میشود، آنگاه فرآیند انزوای آن جامعه و تبدیل آن به یک جامعه بسته آغاز میگردد... این که به آزادی و استقلال فرزندان، به ویژه دختران، نه به عنوان یک فرصت، بلکه به عنوان تهدید نگریسته میشود، باعث میشود منابع عظیم اجتماعی که جوامع اسلامی در این شرایط دشوار به آن نیاز دارند، از بین برود. این درک که به پنجره خانه، نه به عنوان ورودی هوای تازه، بلکه به عنوان سوراخی نگریسته میشود که فرزندان میتوانند آن را به عنوان خروجی فرار مورد استفاده قرار دهند و مهاجمان میتوانند از آن وارد خانه شوند، مانع بزرگ هر گونه پیشرفت است ".

‌توضیح
هم‌رسانیِ این‌ کتاب به منزله تایید همه محتویات آن نیست.

#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

موافقید شروع کنیمش؟





@bookketab

خیلی وقت بود که توان و جسارت دیدن هر گونه ویدئو و فیلمی که شرح تلخ و ناگواری را داشته باشد نداشتم.
امروز جرات کردم ببینمش.




@bookketab

«به شکلی متناقض، توانایی در تنها بودن، شرط توانایی در عشق ورزیدن است.»




هنر عشق ورزیدن - اریک فروم
فیلم طعم گیلاس - کیارستمی


@bookketab

روزگاری پر آرامش برایتان آرزو می‌کنم.




@bookketab

قدیم‌ها شاکی‌تر بودم و‌ عصبانی‌، امروز پذیراترم و بی‌تفاوت‌.
قدیم‌ها ناکامی‌ها برایم تلخ‌کامی بود اما امروز فقط روال زندگی‌ است.
از یک جایی به بعد دیگر ناکامی‌ها تلخ و اندوهناک نخواهند بود، می‌شوند حقیقت جاری زندگی‌ و تو می‌شوی آن آدمی که دیگران می‌گویند تلخی ولی خودت خوب می‌دانی که تو محصول تجربیات زندگی‌ات هستی، تو فقط روال معمول روزگار خودت هستی.






@bookketab

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم






مولانا


@bookketab

طپش دل مگر اظهار کند حال مرا
ورنه کس نیست که گوید به تو احوال مرا






غائب


@bookketab

ماه امشب قشنگه.





@bookketab

با آرزوی روزهایی بهتر…




@bookketab

⚠️"اگر به خودکشی فکر می‌کنید، برای کمک‌گرفتن با این شماره‌های ویژه تماس بگیرید: اورژانس اجتماعی ۱۲۳، صدای مشاور ۱۴۸۰، یا اورژانس روان‌پزشکی تهران ۴۴۵۰۸۲۰۰"

حسین رونقی: هرکاری از‌ دستمون برمی‌اومد رو انجام دادیم، دیشب، امروز، اما کیانوش رفت.
HosseinRonaghi
عالیه مطلب‌زاده: مناسفم که این خبر رو میدم…#کیانوش_سنجری طبق اعلامی که کرده بود به زندگیش پایان داد.
a_motalebzadeh

کیانوش سنجری ساعت یک بامداد در توییتی نوشته بود اگر تا ساعت ۷ غروب امروز فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند در اعتراض به دیکتاتوری خامنه‌ای و شرکایش به زندگی‌اش پایان میده: Sanjaribaf
و ساعت ۱۹:۲۰ توییت‌های بعدی رو منتشر کرد: Sanjaribaf, Sanjaribaf

📡 @VahidOnline

همه قلب‌ها با صدای بلند نمی‌شکنند.





@bookketab

.

باز پاییز شد و
باد چرخید و

هوس چو گیاهی مرموز رویید

او رویید و
درخت از این همه درد

چو نگاهم خشکید.





@bookketab

أصابك عشقٌ أم رُميت بأسهم
فما هذه إلا سجيّة مغرم
ألا فاسقني كاساتٍ وغنِّ لي
بذكر سُلَيْمة والكمانِ ونغّمي

أيا داعياً بذكر العامرية أنني
أغار عليها من فمِ المتكلِّم
أغار عليها من ثيابها
إذا لبستها فوق جسم منعَّم

أغار عليها من أبيها وأمها
إذا حدّثاها بالكلام المغمغم
وأحسد كاسات تقبِّلن ثغرها
إذا وضعتها موضع اللثم في الفمِ


در دام عشق افتاده‌ای یا تیر به تو اصابت کرده؟
که این حالِ تو جز عاشقی نیست
مرا از باده‌های شراب سیراب کنید و برایم با چنگ و رباب از سلیمه بخوانید

اما ای سراینده از محبوب من!
بدان که به لب‌هایت حسادت می‌کنم
آن‌زمان که نام او را می‌برند
و به تن‌پوشِ او
آن‌زمان که بر تنِ لطیفش می‌نشیند حسادت می‌کنم

و به پدر و مادرش حسادت می‌کنم
آن‌زمان که از نزدیکی با او به نجوی سخن می‌گویند
و آن‌زمان که آب می‌نوشد
به ظرف‌هایی که بر لب و دهانش قرار می‌گیرند حسادت می‌کنم




یزید بن معاویه


@bookketab

خنده می‌بینی ولی از گریۀ دل غافلی
خانۀ ما از درون، ابر است و بیرون، آفتاب


#اصلی
#فصیحی_هروی
این شعر از فصیحی هروی است.

@jaliyat

با رقیبان سخن از کشتن ما می‌گوید!
کشتن آنست که با غیر سخن می‌گوید





شوقی


@bookketab

گوشه‌گيران زود در دل‌ها تصرّف می‌كنند
بيشتر دل می‌برد خالی كه در كنج لب است!




صائب تبریزی

@bookketab

این حرف را امروز کریمی هم می‌گفت ولی چون فیلم و موزیکش خوب نبود جدی نگرفتمش.
کریمی حرفهاش خوبه، مارکتینگش بده.
خییییلی وقت بود نبودی کریمی….





@bookketab

نتیجه‌گیری:
«این هیچ چیز نمی‌گوید»

#سوتعبیرهایی_از_عشق_و_نفرت


با تشکر از داوطلب محترم
@Atashneshan95


@bookketab

بریدگی در تن: از ناقص سازی جنسی زنان تا هنر تنانه



فصل هفتم از #سوتعبیرهایی_از_عشق_و_نفرت


با تشکر از داوطلب محترم
@Atashneshan95


@bookketab

https://i.ganjoor.net/a3/2130-ea-45340830.mp3


 اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نِمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها

ای ساقی! جامی را (بین حاضران) بگردان و شرابش را بر ما بنوشان، که عشق در آغاز آسان به نظر آمد اما پر از دشواری‌ها بود.








حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
مَتیٰ ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا وَ اَهْمِلْها

ای حافظ، اگر خواهانِ حضور هستی از یار(معنویت) غایب نشو، وقتی آنکس را که هوایش را کردی ملاقات نمودی، وداع کن با دنیا و مُهمَلش بگذار





@bookketab

مشکل از سبک عراقی و خراسانی نیست
همه با قافیه‌ی عشق مصیبت دارند






حامد عسگری


@bookketab

آرزویم نه‌تنها دستیابی به تنِ او، بلکه در آغوش گرفتن انسانی بود که درون او می‌زیست.


[مارسل پروست - در جستجوی زمان از دست رفته / ترجمه‌ی مهدی سحابی]

© christina strehlow

@dialoguegram

ناگزیریم که آداب آرام زیستن در اقیانوس متلاطم و استوار قدم برداشتن در بستر ناپایدار را بیاموزیم.




@bookketab

🔴مادر پیر و فرزند معلولش در محله‌ای از تبریز مستاجرند. مادر، فرزند را به دوش می‌کشد تا از پله‌های بی‌شمار محرومیت به منزل برسد

مادر توان ندارد. از مسئولان نا امید شده و از خیرین کمک می‌خواهد

مسکن معلولان، شعاری گوش‌نواز است

اینجا کوچه‌ها و پله‌ها هم شرمنده‌اند اما ...


در بی خردی حاکمیت همین که نه تنها به دنبال گسترش ایدئولوژی است، بلکه طرح مهم غربالگری را هم حذف کرده تا مردم ایران فلاکت بیشتری را تجربه کنند.


📱 @mizangorup

از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه میل سخن داریم

آوار پریشانی‌ست، رو سوی چه بگریزیم؟
هنگامۀ حیرانی‌ست، خود را به که بسپاریم ؟

تشویش هزار «آیا»، وسواس هزار «اما»،
کوریم و نمی‌بینیم، ورنه همه بیماریم

دوران شکوه باغ از خاطرمان رفته‌ست
امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم

دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمی‌بریم، ابریم و نمی‌باریم

ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید؟ گفتیم که بیداریم.

من راه تو را بسته ، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم


حسین منزوی


@bookketab

ژاله‌ها برده سبق از الماس
لاله‌ها برده گرو از یاقوت
دو کبوتر به سفیدی چون عاج
رفته تا عرش به سیر ملکوت،
جز همان زمزمه‌ی مبهم رود
همه‌جا غرق در امواج سکوت
صبح میگون و تماشای بهشت

من بر این صبح روان‌بخش بهار
نظر افکنده‌ام از سینه‌ی کوه
خاطرات خوش ایام ِ شباب
خفته در زیر غبار اندوه
دل ِ درمانده ز حسرت، به فغان
جانِ آزرده ز محنت، به ستوه
اشک از دیده فرو می‌ریزم



فریدون مشیری - تشنه طوفان


@bookketab

هر چه بیشتر بر من می‌گذرد بیشتر از سخن گفتن بدم می‌آید…


اسلاوی ژیژک




@bookketab

درک یک لحظه تاریخی مترادف است با پی بردن به فرصت خلق لحظه‌ای دیگر. تاریخ به ما اجازه میدهد مسئولیت‌پذیر باشیم: نه بابت همه چیز، امام دست کم بابت چیزی…


در برابر استبداد - تیموتی اسنایدر



@bookketab

اطمینان دارم که در این روزگاران هیچ کس به اندازه آن دختر در آن زمان عریانی، رهایی را حس نکرده است. او روحش را که دریده بودند در آغوش گرفته بود.
هر چه پیش آید او طلبش را برای نوازش تن پر زخم خویش، از دنیا ستاند.
سرش به سلامت.





@bookketab

آمده‌ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم
آمده‌ام که زر برم زر نبرم خبر برم








مولانا


@bookketab

خردمندانه‌ترین کار این است که زندگی را چون پنداری بیهوده، چون یک فریب بنگریم. افسانه‌ای که بس واقعی می‌نماید.



شوپنهاور


از صفحه اینستاگرام:
Meysam_dly


@bookketab

🎃این روزها تب ⁧ #هالووین⁩ در بسیاری از کشورهای دنیا داغ است. در آخرین شب ماه اکتبر گروهی خودشان را به شکل‌ شخصیت‌های خون‌آشام و عروس مردگان گریم می‌کنند و لباس‌ آن کارکترها را می‌پوشند و بعضی هم به تماشای فیلم‌های ژانر وحشت می‌نشینند که معمولا این هفته‌ها در سینما اکران یا در پلتفرم‌های آنلاین پخش می‌شوند.

‏اما چرا بعضی‌ها از این ژانر سینمای وحشت خوششان می‌آید؟ با تماشای فیلم ترسناک چه تغییراتی در بدن ما رخ می‌دهد؟

‏📽اگر از طرفداران این ژانر هستید، در نظرات اینستاگرام نام بهترین فیلم ترسناکی که دیدید را بنویسید.
instagram.com/p/DByj4uLNSb-/
@bbcpersian

داوطلب برای ارائه‌ی فصل ششم داریم؟







.

ای دو چشمت از بهاران هم خیال‌انگیز تر
ای که در هجرانِ تو، پاییز من پاییزتر

دانه‌ی مهر تو در دل کاشتم، صد ریشه کرد
مزرع قلبِ من از هر خاک ،حاصل‌خیزتر


این منم من، لیلیِ زندانیِ ابن‌السلام
دارم اما عشقی از مجنون جنون‌آمیز تر

در گذشتم از دو عالم تا ببینم روی دوست
در ره عشق آمدم درویش و هم بی‌چیزتر

کی توان بردن به در جان از میانِ مهلکه؟
جنگ بین عقل و دل از هر غزا خون‌ریزتر


#مژده_مومنی_فراهانی


فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن(رمل مثمن محذوف)

https://t.me/mozhdehmomeni

بیا بریم نروژ، لب دنیا بایستیم

#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

همیشه روزهایی هست که انسان در آن کسانی را که دوست می‌داشته بیگانه می‌یابد.



آلبر کامو، نویسنده و فیلسوف فوق العاده خوشتیپ و خوش قیافه ی فرانسوی/الجزایری در قرن بیستم بود. رمان های «بیگانه»، «طاعون»، «سقوط» و «مرگ خوش»، نمایشنامه های «کالیگولا»، «حکومت نظامی» و «دادگسترها» و کتاب «اسطوره ی سیزیف» از مهم ترین و تأثیرگذارترین آثار این نویسنده ی جریان ساز به حساب می آیند.
کامو، عقیده داشت که انسان ها در دنیایی بی معنی زندگی می کنند اما این عقیده، هیچ وقت برای او به مانعی برای لذت بردن از زندگی تبدیل نشد.

آلبر کامو در سال 1957 برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات شد و در سن 46 سالگی از دنیا رفت.



@bookketab

برای رفتن تا انتهای کار شرطش فاش نکردن رازش است.
از تنها بودن رنج برده‌ام. اما برای حفظ کردن رازم، به رنجِ تنها بودن چیره شده‌ام. و امروز افتخاری بزرگ‌تر از تنها زندگی‌کردن و نادیده‌گرفته‌شدن نمی‌شناسم.



آلبر کامو - دفترچه‌ها، ترجمه‌ی پرویز شهدی



@bookketab

!






@bookketab

آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم







مولانا


@bookketab

به من عشق بورز،
به سگم عشق بورز:

روان‌کاوی و تمایز حیوان - انسان سگ‌ها و آدم‌ها



فصل پنجم از #سوتعبیرهایی_از_عشق_و_نفرت


با تشکر از داوطلب محترم
@Atashneshan95


منتظر ارائه فصل ششم هستیم:
@SoltaniMdi



@bookketab

آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی، نی شکنم شکر برم







مولانا


@bookketab

دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
که باد صبح نسیم گره گشا آورد






حافظ


@bookketab

ما اینجاییم که آبجو بنوشیم
جنگ را تمام کنیم
و به نابرابری‌ها بخندیم
و آنقدر خوب زندگی کنیم
که مرگ از گرفتن جانمان بر خود بلرزد




چارلز بوکوفسکی


@bookketab

هیچی دیگه همین….











@bookketab

'رادیو تلویزیون سراسری اسرائیل: حمله‌های اسرائیل به ایران پس از سه مرحله به پایان رسید.

نیویورک تایمز هم به نقل از دو مقام اسرائیل گزارش داده حمله اسرائیل به ایران حدود ساعت ۵ صبح به وقت محلی به پایان رسید و در طی آن، نزدیک به ۲۰ سایت نظامی هدف گرفته شد.'
@VahidOOnLine

📡 @VahidOnline

پایگاه خبری آکسیوس به نقل از مقامات آمریکایی و اسرائیل گزارش داد که اسرائیل تا کنون در سه دور به مواضع جمهوری اسلامی حمله کرده است.
@VahidHeadline

📡 @VahidOnline

یک ساعت خوابیدم بیدار شدم دیدم دوباره زدن که….
کجا را زدن کسی خبر داره؟



.

🔸باراک راوید، روزنامه‌نگار وبسایت اکسیوس، به نقل از دو منبع آگاه از حملات هوایی اسرائیل به ایران خبر داده است.

🔸رسانه‌های ایران، از جمله خبرگزاری‌های فارس و تسنیم، از شنیده شدن صدای چند انفجار در تهران در نخستین ساعات بامداد شنبه خبر داده‌اند.

🔸خبرگزاری تسنیم محل انفجارها را «غرب تهران» گزارش کرده است.

🔸هنوز هیچ از یک مقام‌های رسمی در این باره اظهار نظری نکرده است.

@radiofarda_official

☄️💥 صدای انفجاره؟


.

آقای بابایی واقعا الان وقت این بود؟


با خــودِ غـمگین‌تان مهـربان باشید.











@bookketab

[The French Dispatch (2021) - Wes Anderson]

@dialoguegram

مجازات زندان برای محکومان فقط مصیبتی عذاب‌آور نیست؛ آن‌ها در رنج خود لذت خاصی می‌یابد. مسئله این نیست که آن‌ها از شکوه کردن از بی‌عدالتیِ حکم زندان کِیف خاصی می‌برند. مهم این است که چطور در بیدادگاه زندان هویت‌های خود را سامان می‌دهند. محکومان از برقرار کردن قواعد داخلی، ایجاد سلسله مراتب، تحقیر یکدیگر و این هم‌سلولی را به جان آن یکی انداختن لذت می‌برند، پس زندان بنیادی می‌یابد که هر زندانی هویت خود را بر آن بنا می‌کند، چه در مقام کسی که می‌داند قواعد چطور کار می‌کنند، در سلسله مراتب بالاتر می‌رود و بر دیگران مسلط می‌شود، چه به عنوان کسی که مدام قربانی همبندان خود می‌شود.




سو تعبیرهایی از عشق و نفرت - رناتا سالکل


@bookketab

وابستگی‌های عاطفی نه تنها بر زندگی خصوصی افراد تاثیر می‌گذارند، بلکه می‌توانند کل یک ملت را عذاب دهند. وقتی سیاستمداران از عشق خود به کشورشان داد سخن می‌دهند همیشه جای نگرانی هست، چون این عشق ممکن است به شدت ویرانگر باشد. وقتی آلمان شرقی سابق در فرآیند تجزیه بود، اریش میلکه، رییس امنیت دولتی، با این ادعا از خود در برابر حملات مخالفان دفاع کرد که: «اما من عاشق همه‌ی شما هستم.» و وقتی در آخرین سخنرانی عمومی چائوشسکو، مردم شروع کردند به فریاد کشیدن بر سر او، او نیز دستانش را به حالتی پدرانه بالا برد انگار بخواهد مردم را در آغوش بکشد. چائوشسکو داشت عشق خود را به مردم رومانی نشان می‌داد، اما عشق او مشخصاً از نوع ویرانگر عشق بود. طی حکومت طولانی‌اش، نه تنها نظارت ایدئولوژیک سختی بر کشور اعمال کرد و آن را به فقر مفرط کشاند، بلکه مرکز بخارست را هم عملا خراب کرد و روستاهای قدیمی متعددی را ویران کرد تا آرمان‌های کمونیستی را در سازمان‌دهی فضاهای عمومی تحقق ببخشد. رابطه‌ی چائوشسکو با رومانی ظاهراً از این منطق پیروی می‌کرد: «من عاشق کشورم هستم، اما چون در کشورم چیزی بیش از آن را دوست دارم، مثله‌اش می‌کنم.» این مفهوم «در کشورم بیش از خود کشور» آرمان کمونیستی ناسیونالیستی بود، ابژه‌ی راستین وابستگی عاطفی چائوشسکو؛ و برای این که واقعیت را به این آرمان نزدیک‌تر کند، برش‌هایی عمیقی در «گوشت» این کشور ایجاد کرد.




سو تعبیرهایی از عشق و نفرت - رناتا سالکل


@bookketab

دنیای کمدی بر پایه اجرای موسیقی
غیر از آثار برجسته ای که آهنگسازان بزرگ، درآمیخته با طنازی و شوخی ایجاد کرده اند، یک ژانر کمدی بر پایه ی اجرای موسیقی، در سینما، کمیک شو ها و برنامه های طنز تلویزیونی ایجاد شده که همگی، دنیای موسیقی را به جهان شوخی و طنز پیوند داده اند. برخی از آثاری که در این ژانر ایجاد شده اند، همپایه ی آثار موسیقیِ زمینه ی خود، به شهرت رسیده اند، که برجسته ترین آنها صحنه ی سلمانی در دیکتاتور بزرگ چاپلین است. دو نوازی چاپلین - کیتون در لایم لایت، صحنه ی پیانو در فروشگاه بزرگِ برادران مارکس، و راپسودی مجار در تام و جری نمونه هایی دیگر از این دست اند.
ویکتور بورژ (زاده ۱۹۰۹، درگذشته ی ۲۰۰۰) پیانیست - کمدینِ دانمارکی - آمریکایی، یکی از مشهورترین شو من هایی است که با استفاده از نکات ظریف موسیقایی لحظات به یاد ماندنی بسیاری در عالم کمدیِ اجرای موسیقی خلق کرده است. در این ویدئو لحظاتی از موقعیت های کمیک خلق شده توسط ویکتور بورژ نمایش داده شده است.


از کانال:
https://t.me/theconcerto


@bookketab

بایزید بسطامی را پرسیدند: آدمی را چه به‌تر؟
گفت: دولت مادرزاد
گفتند: اگر نبود؟
گفت: تنی توانا
گفتند: اگر نبود؟
گفت: گوشی شنوا
گفتند: اگر نبود؟
گفت: دلی دانا
گفتند: اگر نبود؟
گفت: چشمی بینا
گفتند: اگر نبود؟
گفت: مرگ ‌مفاجا

گفتند: کدام خصلت در آدمی نافع‌تر؟
گفت: عقلی وافر
گفتند: اگر نبود؟
گفت: حُسن ادب
گفتند: اگر نبود؟
گفت: دوستی مشفق
گفتند: اگر نبود؟
گفت: خاموشی دایم
گفتند: اگر نبود؟
گفت: مرگ در حال

گفتند: پس داروی دل چیست؟
گفت: از مردمان دور بودن






عطار- تذکرة الأولیاء

@bookketab

یک داوطلب جوانمرد برای ارائه فصل پنجم اعلام آمادگی کردند.

به افتخارشون.
‌




.

هنوز هم پاییز مثل من برای تو معنایی دارد؟





@bookketab

متاسفانه فصل پنجم را از دست دادیم.
منتظر ارائه فصل ششم هستیم.




@SoltaniMdi

@bookketab

جوریکه بچه‌ها بلوچ از رودخانه رد میشن میرند مدرسه.!!
جمهوری اسلامی کمپین زده طلا جمع کنه برای جنوب لبنان

#بلوچستان


#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

زیاده‌هاااا صد سال ….

گذشته دروغى بيش نيست
و خاطره بازگشتى ندارد
و هر بهارى كه مى‌گذرد،
ديگر برنمى‌گردد و حتى شديدترين
و ديوانه كننده‌ترين عشقها
نيز حقيقتى ناپايدار است!

صد سال تنهایی - گابریل گارسیا ماركز

@bookketab




ناتالیا جینز بورگ نویسنده بزرگ ایتالیایی درباره این کتاب می‌گوید: « ... صد سال تنهایی را خواندم. مدتها بود این چنین تحت تاثیر کتابی واقع نشده بودم. اگر حقیقت داشته باشد که رمان مرده است یا در احتضار است پس همگی برای این آخرین رمان برخیزیم و سلام بگوییم.»



@bookketab

شاید زمان اشتباهی انتخاب شده است.!




@bookketab

@Jango_manouche

سلام و روز خوش
ما منتظر توضیحات شما در مورد سوتعبیرهایی از عشق و نفرت هستیم.

سرش مست و دلش دشت و صدای خنده‌اش کوک
برش رفتم که آوازی دگر بهرش بخوانم
کمی گشت و دمی جست و به من گفت
برو آواز خود با دیگران خوان
با بغضی از ترانه، محزون از این زمانه
روبه دریا کردم و آهی کشیدم
شعر خود را دوباره، با شوری عاشقانه
با مرغان هوا کردم روانه





@bookketab

- Unfaithful (2002)
- Adrian Lyne


می نوش که عمر جاودانی این است
خود حاصلت از دور جوانی این است

هنگام گل و باده و یاران سرمست
خوش باش دمی که زندگانی این است




خیام


@bookketab

این همه جنگ و جدل حاصل کوته‌نظری است
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکی است





عماد خراسانی


@bookketab

ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی

کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی



خیام

@bookketab

#استاتوس

چیزهایی هست که نباید گفت، مگر برای دوستان!
چیزهایی هست که نباید گفت، حتی برای دوستان!
و بالاخره چیزهایی هست که نباید گفت، حتی برای خویش...!

#خاطرات_یک_نویسنده ( #رویای_آدم_مضحک ) | #فیودور_داستایفسکی

#A_Writers_Diary | #Fyodor_Dostoevsky

@SevenArts_News

مرد زود به رختخواب می‌رود، اما خوابش نمی‌برد. غلت می‌زند. ملحفه‌ها را می‌اندازد. کمی مطالعه می‌کند. چراغ را خاموش می‌کند اما باز نمی‌تواند بخوابد. ساعت سه صبح بلند می‌شود. در خانه دوست و همسایه‌اش را می‌زند، پیش او درددل می‌کند و به او می‌گوید که خوابش نمی‌برد. از او راهنمایی می‌خواهد. دوستش پیشنهاد می‌کند که قدمی بزند. شاید خسته شود. بعد باید فنجانی جوشانده برگ زیرفون بنوشد و چراغ را خاموش کند. همه‌ی این کارها را می‌کند اما باز خوابش نمی‌برد. بلند می‌شود این بار به سراغ پزشک می‌رود. پزشک هم طبق معمول حرف‌هایی می‌زند و مرد باز هم نمی‌تواند بخوابد. ساعت شش صبح تپانچه‌ای را پر می‌کند و مغزش را متلاشی می‌کند. مرد مُرده است اما هنوز خوابش نمی‌برد.
بی‌خوابی خیلی بدپیله است!


بی‌خوابی - ویرخیلیو پینی‌یرا - از کتاب گلوله

@bookketab

چشم‌هایم را که می‌بندم به سراغم می‌آیند خوابهای کوتاه و بلند
گریه کن
گریه کن
گریه
خواب انگور و مار، انار و رتیل،
خواب پرنده جادویی، زاغ سیاه نوک زرد
خواب آدم‌های دسیسه‌گر چهار دست
ترس
ترس
ترس
کابوس آن دو مرد کت پوش که خیره نگاهم می‌کنند که نگاهشان از عرق خیسم می‌کنند.
لباس‌هایم کجایند
شپش سر
زگیل صورت
کاش بیدار بمانم به دیدار صورت‌های عبوس در نور روز ...





@bookketab

نسخه ویس؛ با حجم کمتر

#سوءتعبیرهایی_از_عشق_و_نفرت - رناتا سالکل

فصل چهارم:
«برای عشق به ملت» دیزنی‌لند چائوشسکو
هویت و نهاد/ نوستالژی خاطره/ دولت در مقام اثر هنری/ مرکز خرید رومانی

🔵تشکر فراوان از
@sun0345

دوستان برداشت‌های خودتان را با ما هم به اشتراک بگذارید.


@bookketab

#سوءتعبیرهایی_از_عشق_و_نفرت - رناتا سالکل

فصل چهارم:
«برای عشق به ملت» دیزنی‌لند چائوشسکو
هویت و نهاد/ نوستالژی خاطره/ دولت در مقام اثر هنری/ مرکز خرید رومانی

🔵تشکر فراوان از
@sun0345

دوستان برداشت‌های خودتان را با ما هم به اشتراک بگذارید.


@bookketab

🔵 رمز و رازهای نقاشی ۶۰۰ ساله:


https://x.com/yazdoon_1/status/1847024100910240172?s=52&t=KWj3K-x_TqGSEJLBTBlEkQ




@bookketab

ای که از بوسه دل غیر به دست آوردی
می‌توان خاطر ما جست به دشنامی چند





صحبت لاری


@bookketab

آدم‌ها با دلایل خاص خودشان به زندگی‌ ما وارد می‌شوند! و با دلایل خاص خودشان از زندگی ما می‌‌روند!
نه از آمدن‌ها زیاد خوشحال باش، نه از رفتن‌ها زیاد غمگین؛
تا هستند دوستشان داشته باش
به هر دلیلی‌ که آمده‌اند
به هر دلیلی‌ که هستند
بودنشان را دوست داشته باش
بی‌ هیچ دلیلی‌ ...
شادمانی‌های بی‌ سبب؛ همین دوست داشتن‌های بی‌چون و چراست!





زویا پیرزاد - مثل همه عصرها

از کانال:
🌿 @sazotabiat 🌿


@bookketab

هزار بار کشیده‌ست عشق‌ِ کافرخو
شبم ز بام به حجره‌، ز حجره تا سر کو

شب آن چنان به گاه آمده که هی برخیز
گرفته گوش مرا سخت همچو گوش سبو

ز هر‌چه پُر کندم‌، من سبوی تسلیمم
سبو اسیر سقایست‌، چون گریزد از او‌؟

هزار بار سبو را به سنگ بشکست او
شکست او خوشم آید ز شوق و ذوق رفو

سبو سپرده بدو گوش با هزاران دل
بدان هوس که خورد غوطه در میانهٔ جو





مولانا



@bookketab

🔻هشدار یک فعال محیط زیست: در زندگی حیوانات دخالت نکنیم؛ غذا دادن به سگ و گربه و پرنده دوستی کاذب است

محمد درویش، کنشگر محیط زیست:

🔹️اصل علمی این است که اجازه بدهیم حیات‌وحش، حیات‌وحش بماند. اصل علمی این است که در زندگی حیوانات دخالت نکنیم. اگر می‌خواهیم در زندگی یک سگ یا گربه خیابانی دخالت کنیم، باید سرپرستی‌اش را به عهده بگیریم و او را به خانه‌مان بیاوریم تا در منزل ما و کنار ما و با رعایت همه هنجارهای اخلاقی و بهداشتی زندگی کند ولی اگر حیوانی در خانه ما نیست و در کوچه و خیابان زندگی می‌کند، به‌هیچ عنوان نباید در زندگی این حیوان دخالت کنیم.

🔹️غذا دادن به پرنده و سگ و گربه خیابانی، دوستی کاذب است و دنیا سال‌ها است که به‌ شدت با این دوستی‌های کاذب مقابله می‌کند./ اعتماد



#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

#سوءتعبیرهایی_از_عشق_و_نفرت - رناتا سالکل

فصل سومه:
«سکوت ژوییسانس زنانه»

🔵تشکر فراوان از خانم عزیز🙏
@Me_s87

دوستان برداشت‌هایی خودتان را برای ما هم به اشتراک بگذارید.


🟢نفر چهارم هم لطفا فایل خودشان را ارسال بفرمایند.🙏
@Sun0345


@bookketab