مگه میشه من یادم بره تو چجوری صدام میکردی؟
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
@blueynotes
- در خلوت روشن با تو گریسته‌ام برای خاطر زندگان، و در گورستان تاریک با تو خوانده‌ام زیباترین سرودها را، زیرا که مردگان این سال عاشق‌ترین زندگان بوده‌اند...
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 (Persian)
با ورود به کانال تلگرام "blueynotes" به دنیایی از زیبایی‌ها و احساسات عمیق دعوت می‌شوید. در این کانال، شعرها، اشعار و نوشته‌هایی با عمق و احساس ارائه می‌شود که شما را با خلوت روشن و گورستان تاریک آشنا می‌کند. اینجا محلی است که شاعران و نویسندگان برجسته‌ای از عشق، هویت و زندگی برای شما روایت می‌کنند. هر آیینه از این کانال، یک نگاه عمیق به جهان داستان‌های مختلف از زندگی و مرگ را برای شما به ارمغان می‌آورد. شما دعوت به تجربه‌ی یک سفر عمیق و تأملی در دنیای شعر و ادبیات هستید. بپیوندید، زمانی اینجا جهان نوشته‌ها و احساسات است. حس خوب و احساسات زیبا در کانال "blueynotes" منتظر شما هستند.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
21 Nov, 18:52
"Someone wrote this song before"
"And I could tell you where it's from"
"The 4-7-3-6-2-5-1 to put my mind at ease..."
"And I could tell you where it's from"
"The 4-7-3-6-2-5-1 to put my mind at ease..."
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
21 Nov, 18:18
۲۰ سال پیش در چنین روزی، انیمه‌ی "قلعه متحرک هاول" در ژاپن اکران شد.
@RegaPlus
@RegaPlus
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
15 Nov, 19:25
دیگه بهم، بهت، بهش، بهمون، بهتون، بهشون هیچ امیدی نیست.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
15 Nov, 17:16
فکر کن از هیو جکمن و رایان رینولدز بزنی و به جاش اوبراین رو میزبان کنی، فشار چیه دارم میرقصم دلقک رایگان.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
15 Nov, 17:13
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
14 Nov, 19:06
الان که رفتی پیش بقیه، به تک تکشون بگو دلم براشون تنگ شده، هنوز بخاطرشون بغض میکنم، و هیچوقت فراموششون نمیکنم؛
خوب بخواب، خواب‌های قشنگ ببین، باشه؟
خوب بخواب، خواب‌های قشنگ ببین، باشه؟
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
08 Nov, 16:00
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
07 Nov, 18:57
میخوام بشم مثل نامادری سفید برفی؛ هرکسی که خوشگله رو بکشم.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
26 Oct, 21:42
ای بابا..
تو که هنوز زنده‌ای!
پس کی قراره پروفایل همه بخاطر تو سیاه شه عزیزم؟
تو که هنوز زنده‌ای!
پس کی قراره پروفایل همه بخاطر تو سیاه شه عزیزم؟
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
26 Oct, 19:21
توانایی پیمودن این راه رو ندارم، کاش 56 سالم بود و بازنشسته بودم.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
26 Oct, 19:19
گربه داره میو میو میکنه، از من میپرسه این یعنی چی؟ الان داره چی میگه؟
آخه پفیوز، حالا درسته ارتباطم با حیوانات خوبه، ولی دیگه خودم گربه نیستم که.
آخه پفیوز، حالا درسته ارتباطم با حیوانات خوبه، ولی دیگه خودم گربه نیستم که.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
17 Oct, 23:03
از ۱۶ سالگی به بعد یک روزم نداشتم که توش بهش فکر نکنم کاش آخرین روزم باشه.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
16 Oct, 22:33
خدایا اگر پلن امسال اینه که یکی یکی همه رو ببری، پس لطفاً من رو بذار اول لیست؛ چون من توانش رو ندارم.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
16 Oct, 22:24
یعنی چی که لیام رفته؟ من هنوز منتظرم وان دایرکشن برگرده؛ لیام کجا رفته؟
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
04 Oct, 23:05
"My life's okay"
"Yeah, just when you're not around me"
"Yeah, just when you're not around me"
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
04 Oct, 22:58
حافظ امروز فرمود که راز دلت رو به کسی نگو سویی جان؛
ممد آخه من به جز گربه‌ها با کی میو کردم؟
ممد آخه من به جز گربه‌ها با کی میو کردم؟
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
04 Oct, 10:41
تشکر زیاد از اون بالا سری که حیوانات رو خلق کرد تا تحمل این دنیا، زندگی و همینطور آدم‌های حیوان آسون‌تر بشه.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
04 Oct, 10:40
امروز، روز جهانی حیواناته؛
روز معرفت، زیبایی و البته برتری مبارک.
روز معرفت، زیبایی و البته برتری مبارک.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
04 Oct, 00:21
از خدا، کائنات، طبیعت و یا هرچیزی که باعث شد من یادم نمونه روزی که گذشت 12 مهر بود، با تمام وجود سپاسگزارم.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
03 Oct, 23:21
فکر کن بابابزرگت امینم باشه، فکر کن به امینم بگی بابایی، باباجون، آقا جون، حاجی.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
03 Oct, 23:15
کاش الان وسط عروسی‌ای بودم که خواننده‌ش شماعی زاده بود.
࣪˖ ⋆ 𝐒𝐨𝐨𝐲𝐢'𝐬 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐬 🌌 ִֶָ១
03 Oct, 23:12
امروز عصر، وقتی که هوا تاریک شده بود، یه پسری روبه‌روی رستوران وایساده بود که لباس خروس تنش بود، صورتش معلوم نبود و هر کسی که رد میشد رو دعوت میکرد که بیاد مرغ سوخاری بخوره، یه آقایی داشت میومد سمتش، دستاشو باز کرد و همدیگرو بغل کردن، وقتی داشتم رد میشدم پرید جلوم، و منم بغلش کردم؛
بهم گفت واقعا میخوای بغلم کنی؟ گفتم آره.
بعدش بهم گفت بااینکه میدونم رئیسم دعوام میکنه و داستان میشه، ولی دلم نمیاد بغلت نکنم..
و بغلم کرد.
بهم گفت واقعا میخوای بغلم کنی؟ گفتم آره.
بعدش بهم گفت بااینکه میدونم رئیسم دعوام میکنه و داستان میشه، ولی دلم نمیاد بغلت نکنم..
و بغلم کرد.
1,356
subscribers
179
photos
19
videos
