1⃣ دربارۀ بندهای ۱۷ تا ۲۱ پدران کلیسا چنین نتیجه گرفتهاند که عیسی (ع) جواز شرعی ارائه سکه طلای جزیه به قیصر را صادر کردهاست؛ اما این فهم آنان کاملا اشتباه است و سید احمد الحسن معنای درست کلام عیسی (ع) را بیان میکنند (برای مطالعه به اینجا رجوع کنید)؛ خلاصه داستان این است که آنان میخواستند عیسی (ع) به صورت آشکار دستور به منع جزیه دهد تا او توسط رومیان گرفتار شود. او (ع) چنین مضمونی را پرسید که بر سکۀ طلا، نقش و نشان چه کسی نقش بسته است، هنگامی که به او پاسخ دادند که برای قیصر است، او (ع) با استفاده از «توریه Torieh» بیان کرد که مال قیصر را به قیصر بدهید و مال خدا را به خدا بدهید؛ از طرفی برپایه کتاب مقدس، طلا از آن خدا است؛ از طرف دیگر نقش و نشان قیصر بر روی سکه نیز طلا است؛ به عبارت دیگر عیسی (ع) زیرکانه میگوید سکۀ طلا از آن خدا است.
2⃣ بندهای ۴۱ تا ۴۵ یکی از متونی است که مسیحیان تثلیثی از آن در اثبات باور تثلیث استفاده میکنند؛ اما آیا اینکه داوود (ع)، مسیح را خداوند خود خطاب میکند، به معنای این است که داوود (ع) مسیح را لاهوت مطلق میداند؟ در کانال موسسه وارثین ملکوت به این پرسش پاسخ داده شدهاست و شما میتوانید در (ایــنجــا) کلیپ مورد نظر را مشاهده کنید.