دیگران ناز اند و تو از نازنینان، نازتر
چنگ بردار و شب ما را چراغان کن که نیست
چنگی از تو چنگتر، یا سازی از تو سازتر
قصه گیسویت از امواج تحریر قمر
هم بلند آوازهتر شد، هم بلند آوازتر
گشتهام دیوان حافظ را، ولی بیتی نداشت
چون دو ابروی تو از ایجاز، با ایجازتر
چشم در چشمت نشستم، حیرتم از هوش رفت
چشم وا کردم به چشم اندازی از این بازتر
از شب جادو عبورم دادی و دیدم نبود
جادویی از سحر چشمان تو پُر اعجازتر
آن که چشمان مرا #تر کرد، اندوه تو بود
گر چه چشم عاشقان بوده ست از آغاز، تَر
#برگ_ریز
@barg_rez