محفل شعر و سبک آل کساء @alekasa_14 Channel on Telegram

محفل شعر و سبک آل کساء

@alekasa_14


ارائه اشعار، سبک‌های سینه زنی، مقاتل چهارده معصوم علیهم‌السلام

محفل شعر و سبک آل کساء (Persian)

با ورود به کانال تلگرامی با نام "محفل شعر و سبک آل کساء" با نام کاربری "alekasa_14" به دنیایی عمیق از شعر و ادب فارسی خواهید پرداخت. این کانال با ارائه اشعار زیبا، سبک‌های سینه زنی و مقاتل چهارده معصوم علیهم‌السلام، شما را به دنیایی پر از عاشقانه‌ها، اندوه‌ها و فریادهای دلنشین وارد می‌کند. با عضویت در این کانال، فرصتی را برای آشنایی با اشعار بزرگان ادبیات فارسی، تجربه لحظاتی شگفت‌انگیز خواهید داشت. اگر به دنبال یادگیری، تامل و لذت بردن از ادبیات فارسی هستید، این کانال مناسبی برای شماست. جذابیت و زیبایی شعر و ادبیات فارسی را همچون یک گنجینه ارزشمند خواهید یافت. از اشعار کلاسیک تا آثار معاصر، همه در این کانال گنجانده شده است. به همین دلیل، این کانال بهترین مکان برای افزایش دانش شعری و ادبی خود خواهد بود. با عضویت در این کانال، شما می‌توانید با دیگر اعضا دور هم جمع شده و اشعار مورد علاقه خود را به اشتراک بگذارید. از این فرصت برای ارتقای دانش شعری خود بهره ببرید و به جامعه‌ای از علاقمندان به شعر و ادب فارسی متصل شوید.

محفل شعر و سبک آل کساء

24 Nov, 07:58


‍ #حضرت_زهرا سلام‌‌الله‌علیها
#زبان‌حال_مولا_با_بی‌بی علیهماالسلام
#وداع
#زمینه 
#مهدی_کامیاب

سهم علی، ازتو ازاین زندگی کم بوده
دردعلی، از غم این صورت کبوده
جون علی،(نرو که حالا واسه رفتن زوده)۲

با گریه، منو همخونه نکن،(گریه نکن)۲
خونمو زهرا ویررونه نکن،(گریه نکن)۲

زهرا جان ای ماه و مهتابِ علی
میبینی ازغصه ات بی تابِ علی
کاش میشد، بهم میگفتی
همش خوابِ علی

(زهراجان)۴

**

فاطمه جان،جای توکه میون این بسترنیست
فاطمه جان،حال من از حال توکه بهترنیست
فاطمه جان,(ببین که حیدردیگه اون حیدرنیست)۲

از وقتی، که زمین افتادی(من شرمندم)۲
پشت در،واسه من جون دادی(من شرمندم)۲

هرچی بودهرچی شد تقصیرمنه
این غصه این ماتم تقدیر منه
می میرم،ازاین بغضی که
گلوگیرمنه

(زهراجان)۴

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

24 Nov, 07:42


‍ #حضرت_زهرا سلام‌‌الله‌علیها
#امام_عصر علیه‌السلام
#توسل
#زمینه #پیش_زمینه
#علی_سلطانی

شبای فاطمیه _ دوباره واسه نوکری صِدام کردی
چیزی ندارم اما
خالیه دستم اما_ به آبروی مادرت نِگام کردی (۲)

میخونم توی روضه‌ها
«عجّل لِولیّــک الفرج»
یاالله بِحق الزّهرا   
«عجّل لِولیّــک الفرج »

ای روضه‌خوان داغ مدینه
بیا آقا بیا آقا
ای مرهم جراحت سینه
بیا آقا بیا آقا
یا صاحب الزمان


«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

24 Nov, 06:30


‍ #حضرت_زهرا سلام‌‌الله‌علیها
#امام_عصر علیه‌السلام
#توسل
#زمزمه
#جواد_هاشمی_تربت

نمی‌دانم کی تو جلوه نمایی
کدامین جمعه ز پرده درآیی
شب هجران کی به سر آید؟
نگارم کی از سفر آید؟
اباصالح یا اباصالح

سلام ما بر قیام و قعودت!
سلام ما بر رکوع و سجودت!
سلام ما بر نماز شبت!
به اشک چشم و به خال لبت
اباصالح یا اباصالح

مدینه چشم‌انتظار تو باشد
دل مادر بی‌قرار تو باشد
تجلّی کن ای فروغ جلی!
قسم بر زهرا! قسم به علی!
اباصالح یا اباصالح

تویی مرهم بر جراحت سینه
گذر کن از کوچه‌های مدینه
ببین مادر گشته نقش زمین
ببین حیدر مانده خانه‌نشین
اباصالح یا اباصالح

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

24 Nov, 06:20


‍ #حضرت_زهرا سلام‌‌الله‌علیها
#زبان‌حال_مولا_با_بی‌بی علیهماالسلام
#وداع
#نوحه
#علی_سلطانی

نرو ای جواب سلام حیدر
تویی شمشیر در نیام حیدر

بهر شفایت گرم ، امن یجیبم زهرا
دو چشم خود را واکن ، ببین غریبم زهرا

یافاطمه یازهرا  یافاطمه یازهرا

**

اهل این مدینه بدند زهرا
چون به حق پشت پا زدند زهرا

غدیر را دیدند و، تمام حاشا کردند
تو را زدند کافران ، همه تماشا کردند

یافاطمه یازهرا  یافاطمه یازهرا

***

کار زینبت اشک و آه و ناله است
نرو که او هنوز سه چهار ساله است

شب فراق را اگر ، سحر نباشد سخت است
دختر عروس که شود ، مادر نباشد سخت است

یا فاطمه یا زهرا  یافاطمه یازهرا

***
گفتی إبکنی فأبک للیتامی
گریه کن برای حسینم اما

امان ز روزی که کمر ، به قتل او می‌بندند
همین که میخورد زمین ، به حال او می‌خندند

واویلا علی الحسین واویلا علی الحسین


«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

24 Nov, 06:13


‍ #حضرت_زهرا سلام‌‌الله‌علیها
#احراق_بیت
#زمینه
#عباس_قلعه

روضه سنگینه
داره زینب این مصیبتارو می بینه
روضه جانسوزه
همه جای خونه بین شعله میسوزه
مادر افتاده
چه خبر شده صدا صدای فریاده
نه فقط دیوار
حتی غرقه خونِ هم چادر و هم مسمار

مادر و کُشت
طوری زد دختر پیغمبرو کُشت
پیش چشمای علی کوثر و کُشت
همهٔ دلخوشیه حیدر و کُشت
مادر و کشت

در افتاد ، مادر افتاد ، (باسر افتاد)۲
در افتاد ، دلخوشیه ، (حیدر افتاد)۲

«وای ، مادرم وای»
***

روضه دلگیره
طوری با لگد زدن که داره می میره
پشت در تنها
مونده توو شلوغلیا به زیر دست و پا
زخمیه بازوش
داره خون میچکه از جراحت پهلوش
خیلی بی تابه
روی خاک کوچه هِی میریزه خونابه

سینه شکست
نفسای مادرو مغیره بست
بد زده مادر و نانجیب پست
مونده روی صورتش جای یه دست
سینه شکست

سپر شد ، خون جگر شد ،( بی پسر شد)۲
سپر شد ، تاکه قنفذ ، (حمله ور شد)۲

«وای ، مادرم وای»


«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

24 Nov, 06:04


‍ #حضرت_زهرا سلام‌‌الله‌علیها
#احراق_بیت
#زمینه #زمزمه
#علی_علی_بیگی

پشت این در یه روزی غوغا شد
دود آتیش از کوچه پیدا شد
می دیدم که مادرم تنها شد

زمین خورد و لگد شد چادر مادر
چی آورده سرش این میخ تیز در
چه دردایی کشیده بعد پیغمبر

ای وای مادر ای وای مادر

**

می شِکوندن با غلاف بازوشو
چکمه هاشون میزدن پهلوشو
زخمی کرده سیلی شون ابروشو

خودم دیدم که مادر دست به دیواره
روی خاکا چشاش ابریه میباره
میخواد پاشه ولی زخماش نمیزاره

ای وای مادر ای وای مادر


«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

20 Nov, 07:38


‍ #حضرت_زهرا سلام‌‌الله‌علیها
#مصائب_بعد_از_شهادت
#واحد

رفتی و اشکامون دیگه بند نمیاد
روی لبامون دیگه لبخند نمیاد
خیلی دلم تنگه برای دیدنت
مگه مادر به خواب فرزند نمیاد؟

یه شب بیا به خواب من
باز موهامو شونه بزن
آب بده بازم به حسین
قرآن بخون برا حسن

«وای مادرم، وای مادرم»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بی‌تو شده دنیا برام مثل قفس
بی‌تو فضای خونه‌مون اشکه و بس
هق‌هق گریۀ حسین قطع نمی‌شه
دم می‌گیره حسن برات تو هر نفس

مادر فدای غربتت
سخته چقدر مصیبتت
شبا میایم غریبونه
سر می‌ذاریم رو تربتت

«وای مادرم، وای مادرم»


«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

19 Nov, 07:21


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#مدح_و_منقبت

و حُبُّها مِنَ الصِّفات العالیة
علیه دارتِ القرون الخالیة

«دوستی او از صفات ارزنده است، و قرنهای گذشته بر محور او چرخیده است .»

#رسول_اکرم صلی الله علیه و آله:
«وَ لَوْ كانَ الْحُسْنُ هَيْئَةً [شخصاً] لَكانَتْ فاطِمَةَ، بَلْ هِيَ اَعْظَمُ. اِنَّ فاطِمَةَ اِبْنَتي خَيْرُ اَهْلِ الأَرْضِ عُنْصُراً، شَرَفاً، وَ كَرَماً»؛

اگر نيكويي و زيبايي را منظري بود، جز به شكل فاطمة نمي‌بود، بلكه بايد گفت فاطمة برتر از نيكويي و حسن است . دخترم فاطمه بهترين زمينيان از جهت اصل و شرافت و بزرگواري است.

قال الصادق علیه‌السلام:
إِنمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخلْقَ فطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛

#امام_صادق علیه‌السلام:
همانا فاطمه، فاطمه نامیده شد؛ چراکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شده اند

«اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

19 Nov, 06:38


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#احراق_بیت
#محمدجواد_غفورزاده

خانۀ آسمانی خورشید
خانۀ روشن ستاره و ماه
خانۀ وحی، خانۀ قرآن
خانۀ «انّما یُریدُ الله»

از همین خانه تا ابد جاری‌ست
چشمۀ فیض، چشمۀ احسان
سایبانِ معطّرِ این جاست
سورۀ «هل أتی علی الانسان»

یاس یاسین که با دعای پدر
آیۀ نور بود تن‌پوشش
داشت دستی به دستۀ دستاس
دست دیگر گلی در آغوشش

رفت خورشید وحی و آمد شب
سر نزد از ستاره سوسویی
صبح از کوچۀ‌ بنی‌هاشم
شد بلند آتش و هیاهویی

دیدم آن روز صبح منظره‌ای
که به خود مثل بید لرزیدم
آتشم زد شرار دل وقتی
شعله‌ها را به چشم خود دیدم

در همان آستانه‌ای کز عرش
قدسیان را به آن نظرها بود
اشک چشم ستارگان می‌ریخت
بین دیوار و در خبرها بود

من به حسرت نگاه می‌کردم
باغ گل را میان آتش و دود
جز خدا هیچ‌کس نمی‌داند
که چه آمد به روز یاس کبود

با همان دست عافیت‌پرور
که پرستاری پدر می‌کرد
از امام زمان خود یاری
در هیاهوی پشت در می‌کرد

هیزم آوردن، آتش افروزی
سهم هر رهگذر نبود ای کاش
خبر ناشنیده بسیار است
خبر میخ در نبود ای کاش

دست خورشید را که می‌بستند
شرح این ماجرا کبابم کرد
آنچه پشت در اتّفاق افتاد
طفلم امّا ز غصّه آبم کرد

«اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 16:50


‍ #حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#بستر
#زمینه
#حمید_رمی

این قصه رو تازیونه میدونه
در و دیوار خونه میدونه
کسی چه میدونه چیه غصه
گریه‌های شبونه میدونه

مادر از درد، عرق سرد میکنه
از طرز استراحتش
معلومه پهلوش درد میکنه

تا میخوابه، این شبای آخریش
زخمِ رو ابروش وا میشه
خونی میشه بازم رو سریش

همهٔ دغدغه‌ش اینه
علی نبینه زخم صورتو
درداشو ریخته تو خودش
خدا میبینی غیرتو

مادر مهربون من

****

در سوخته از آتیش دل مادر
داره یه دل پر گله مادر
غریبی یعنی اینکه روز و شب
جلو چشمه قاتل مادر

غربت یعنی فاطمهٔ بی علی
که پشت در اون دومی
همدست بشه با اولی

غربت یعنی علیه بی فاطمه
یعنی که دستت بسته شه
به زور جلو چشم همه

علی حلال کنی منو
آخه نشد ببینی بچتو
مادر حلالیت میخواد
خدا میبینی غیرتو

مادر مهربون من

****

یاس علی زخمی از تبر داره
فقط حسنه که خبر داره
مادر امروزم تیمم کرد
آخه آب براش ضرر داره

میشه حساس صورتی که نیلیه
هرچی داره درد میکشه
زیر سر اون سیلیه

لعنت بر اون دستایی که بی هوا
بالا اومد تو کوچه‌ها
مادرمو کشت بی صدا

خاکیه چادرش ولی
رها نکرده این امانتو
خاکیه اما محکمه
خدا میبینی غیرتو

مادر مهربون من


«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 16:27


‍ #حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#تدفین_شبانه
#مصائب_بعد_از_شهادت
#زمینه

شرار سینه‌ها از آه سرده
نفس توو سینه‌ام درگیر درده
خدا زیر بغل‌هام و گرفته
ببین داغ تو با حیدر چه کرده
حیدر حیرونت عالم گریونت
تنها شدم زهرا جونم قربونت

*

بساط گریه امشب جوره جوره
از امشب خونه بی تو سوت وکوره
خودت جای علی  پیش یتیمات
چه جوری این همه خونو  بشوره
چشمام میسوزه دستام میلرزه
پیش تو و تابوت پاهام میلرزه
حیدر حیرونت عالم گریونت
تنها شدم زهرا جونم قربونت

*

ببار بارون که بی زهرا ببارم
عصام میشه از امشب ذوالفِقارم
برا مهر نماز زینبمون
یه مشت از خاک قبرت رو میارم
چشمامون خونِ روضه میخونه
رو شونه سلمان میام تا خونه
حیدر حیرونت عالم گریونت
تنها شدم زهرا جونم قربونت

*

حسینت چشم بی تاب و آورده
سر خاک تو سیلاب و آورده
به امیدی که پاشی آب بیاری
یه ظرف خالیِ آب آورده
بدجور بیحالِ تا صبح مینالِ
خاک مزار توست یا که گودالِ
حیدر حیرونت عالم گریونت
تنها شدم زهرا جونم قربونت

*

تو رفتی حال قلب من خرابه
خوشی بعد از تو واسه من سرابه
حسین دیگه رمق تو پاش نداره
دلم واسه حسین تو کبابه
رفتی از پیشم دارم آب میشم
چادر نماز تو زده آتیشم

*

روزا گریون شبا هم بی قراره
ببین زینب دیگه آروم نداره
حسین آروم نمیشه بعد غسلت
نمیدونی چه حال و روزی داره
یک روز تو گودال وقتی رفت از حال
جسمش رو میبینی داره میشه پامال


«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 16:07


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#وداع
#زمزمه

براتون باز نون تازه پختم
دل‌آشوبِ من و پهلوم نباشید
میخوام فردایِ تشییع جنازه
تو خونه نون تازه داشته باشيد

دلم میخواد حسن قرآن بخونه
تو وقتایی که خونه سوت و کوره
سپردم فضه رو وقتی که خوابین
بره خونِ رو دیوارو بشوره

دلم شورِ حسن رو میزنه، آه
بمیرم کوه صبره، کوه درده
تا خوابم میبره میره تو کوچه
همش دنبال گوشواره میگرده

تو کوچه، سیلی از نامرد خوردم
تو کوچه دست بچهَ‌م رو کشیدن
شماها میشنوید اما حسن دید
شنیدن کِی بود مانند دیدن

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 10:43


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#مصائب_بعد_از_شهادت
#مرضیه_عاطفی

قاری حسین و گریه کنِ فاطمه؛ خداست
در خانهٔ علی چه عزاخانه‌ای به پاست

جانم فدایِ مجلسِ ختمی غریب که
مهمان ندارد و پُر از اندوهِ بیصداست

حتی دری که سوخته، مرثیه‌خوان شده
با اشک، همنشین شده و صاحبِ عزاست

شاید حسن به زینبِ آشفته‌حال گفت:
گریه نکن! که رفتنِ مادر خودش شفاست

در شهر؛ یک نفر به علی تسلیت نگفت
این رسم ناسپاسیِ دنیایِ بی وفاست

زهرا کجاست؟! تا که ببیند هنوز هم
ردّ طناب، دورِ دو دستانِ مرتضاست

حرفش نداشت هیچ خریدار بعد از این*
سنگِ صبورِ روز و شبِ مرتضی کجاست؟!

مادر کجاست؟ تا بشود حالِ خانه خوب
مادر که نیست، خانه نفس‌گیر و بی صفاست

عالم عزا گرفته برایش ولی بدان
صدّیقة الشهیده؛ عزادارِ نینواست

قلبش هنوز می‌شود آرام با حسین
آرامگاهِ مادرِ سادات؛ کربلاست

هر روزِ هفته؛ بر لبِ گودالِ قتلگاه
گریانِ پیکری ست که مابینِ بوریاست!

* وَكَانَ لِعَلِيٍّ وَجْهٌ مِنَ النَّاسِ حَيَاةَ فَاطِمَةَ؛ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ انْصَرَفَتْ وُجُوهُ النَّاسِ عَنْ عَلِيٍّ
تا فاطمه زنده بود، مردم به امیرالمؤمنین علی(ع) روی خوش نشان می‌دادند؛ پس با وفات [شهادت] فاطمه(س) [مردم] به او پشت کردند.
📚 صحیح بخاری، ج۴، ص۱۵۴۹

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 10:00


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#امام_حسن_مجتبی علیه‌السلام
#کوچه

ابری رسید و ماه تو را ناپدید کرد
داغی رسید و سروِ تو را مثل بید کرد

الماس ریزه‌ها جگرت را بهم زدند
اما تو را مصیبت کوچه شهید کرد

حرفی بزن به موی سفیدت قسم بگو
با روزِ تو چه سایهٔ دستی پلید کرد

یا رب نصیب هیچ غریبی دگر مکن
داغی که گیسوانِ حسن را سفید کرد

با صد امید حامی مادر شدم ولی
آن نانجیب امید مرا نا امید کرد

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 09:57


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#تاریخ_مقتل
#مصائب_بعد_از_شهادت

🩸با شنیدنِ خبر شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، چه حالی به امیرالمؤمنین علیه‌السلام دست داد...

کسی که زبان بشر از وصف قوّت و قدرتش، عاجز است، با شنیدن خبر شهادت بانوی خانه‌اش، حالاتی به او دست داد که دل سنگ را به آتش می‌کشد...

🥀 ناله‌اش، مدینه را فرا گرفت...

📋 لَمّا قُبِضَتْ فاطمُة عليهاالسّلام،جَزعَ عَليٌّ عليه‌السّلام جَزَعًا شَديدًا و اشتَدَّ بُكاؤُهُ و ظَهَرَ أنينُهُ و حَنينُه.
▪️وقتی که خبر شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مولا علی علیه‌السلام رسید، آن حضرت به شدت بی‌تابی کرد و می‌گریست؛ آه و ناله‌اش همه‌جا را فراگرفت.(۱)

؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛

🥀 از هوش رفت و آب به صورتش پاشیدند...

📋... ثُمَّ أَخْبَرَا عَلِیّاً وَ هُوَ فِی الْمَسْجِدِ فَغُشِیَ عَلَیْهِ حَتَّی رُشَّ عَلَیْهِ الْمَاءُ ثُمَّ أَفَاقَ
▪️حسنین علیهماالسلام دوان دوان به سمت مسجد آمدند و خبر شهادت مادرشان را به امیرالمومنین علیه‌السلام دادند؛ در این هنگام مولا علی علیه‌السلام از هوش رفت تا اینکه آب بر صورت آن حضرت ریختند و به هوش آمد.(۲)

؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛

🥀 با صورت به زمین خورد...

📋 فَوَقَعَ عَلِیٌّ علیه‌السلام عَلَی وَجْهِهِ یَقُولُ بِمَنِ الْعَزَاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ کُنْتُ بِکِ أَتَعَزَّی فَفِیمَ الْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِکِ؟!
▪️حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام پس از شنیدن این خبر جانگداز، اختیار زانوان و دستانش را از دست داد و با صورت به روی زمین افتاد و فرمود: «ای دختر محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله! من غم و اندوه خود را بعد از تو به که بگویم؟ من درد دل‌های خود را برای تو می‌گفتم و آرام می‌شدم. اکنون برای چه کسی درد دل کنم؟! (۳)

من علی‌ام که خدا قبله‌نما ساخت مرا
جز خدا و نبی و فاطمه نشناخت مرا
من که یکباره در از قلعه‌ی خیبر کندم
داغ زهرا به خدا از نفس انداخت مرا ...

📚(۱)مروج الذهب،ج٢ ص٢٩١
📚(۲)بحارالانوار ج۴۳ ص۲۱۳
📚(۳)بحارالانوار ج۴۳ ص١٨٧

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 09:55


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#تاریخ_مقتل
#مصائب_بعد_از_شهادت

🩸مادرجان! با حسینت حرف بزن! که قلب او دارد از هم می‌پاشد...

در نقل‌ها آمده است:
وقتی که أسماء بر بالای جسم مطهر و بی‌جان صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها مشغول گریه و بی‌تابی بود، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام وارد خانه شدند؛

📋 فأقبَلَتْ إلَيهما أسماءُ و أجْلَسَتْهما و أحضَرَتْ لَهُما طَعاماً، فقالا: يا أسماء،هَل رَأيتَنا نأكُلُ مِن غَيرِ أمّنا؟
▪️اسماء از اتاق بیرون آمد و آن دو را نشاند و برایشان یک غذایی فراهم آورد؛ اما امام حسن و امام حسین علیهماالسلام فرمودند: ای أسماء! تا به حال دیده‌ای ما بدون مادرمان غذایی بخوریم؟!

🥀 اسماء گفت: مادرتان خوابیده است. اما حسنین علیهماالسلام فرمودند:

📋 یَا أَسْمَاءُ مَا یُنِیمُ أُمَّنَا فِی هَذِهِ السَّاعَةِ
▪️ای أسماء! مادر ما در این ساعت نمی‌خوابد!

📋 فَقالا: يٰا أسماء،ما حٰالُ اُمِّنا؟ فَلَم تَتَمالَك مِنَ البُكاء... و خَمَشَتْ وَجهَها.
▪️حسنین علیهماالسلام فرمودند: اسماء! حال مادرمان چگونه است ؟! در این بود که دیگر اسماء نتوانست جلوی خودش را بگیرد؛ شروع به گریه کرد و صورت خودش را خراشید.

📋 و‌ قَالَتْ یَا ابْنَیْ رَسُولِ اللَّهِ لَیْسَتْ أُمُّکُمَا نَائِمَةً قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْیَا
▪️سپس اسماء گفت: ای پسران رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله! مادرتان نخوابیده؛ بلکه از دنیا رفته است!

📋 فبَكيٰا و دَخَلٰا عَلَيها فَوَقَعَ عَلَیْهَا الْحَسَنُ یُقَبِّلُهَا مَرَّةً وَ یَقُولُ یَا أُمَّاهْ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
▪️حسنین علیهماالسلام با شنیدن این جمله به گریه افتادند و وارد اتاق شدند؛ امام حسن علیه‌السلام خود را به مادر انداخت و آن بدن مطهر را می‌بوسید و می‌فرمود: مادرجان! قبل از آنکه روح از بدنم جدا شود با من حرف بزن!

📋 و أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ یُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ یَقُولُ یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ
▪️إمام حسین علیه‌السلام نیز آمد و پای مادر را می‌بوسید و می‌فرمود: مادرجان! منم؛ پسرت حسین! پیش از آنکه قلبم از هم بپاشد با من حرف بزن!

برگرفته از:
📚بحارالانوار، ج۴۳ ص۱۸۷
📚الكوكب الدُّريّ،حائری، ج۱ ص٢٥١
📚وفاة فاطمة الزهرا علیهاالسلام،بحرانی، ص۶۷

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 09:53


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#تاریخ_مقتل
#مصائب_بعد_از_شهادت

🩸ای عمّار! دست روی دلم مگذار ... تازه فهمیدم «مصیبت» یعنی چه؟!

در نقل‌ها آمده است:

🥀 وقتی که امیرالمومنین علیه‌السلام، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را به خاک سپرد، به خانه برگشت و چند روز از خانه بیرون نیامد و در داغ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها عزاداری می‌نمود.

🥀 برخی از خواصّ (سلمان و ابوذر و مقداد و...) نگران حال مولا شدند و به جناب عمار یاسر گفتند: به خانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام برو و خبری از آن حضرت برای ما بیاور!

🥀 عمار گوید: من به سمت خانه مولا رفته و دقّ الباب کرده و وارد خانه شدم.

📋 فَوَجَدتُُه جالسًا فی بَیتِهِ و مَعَه وَلَداهُ الحَسنُ و الحُسین علیهم‌السّلام و هُوَ مَعَ ذٰلکَ یَبکِی
▪️تا که وارد شدم، دیدم مولا علی علیه‌السلام زانوی غم بغل گرفته و حسنین علیهماالسلام دو طرف آن حضرت نشستند و او گریه می‌کند.

🥀 عمار گوید: جلو رفته و سلام دادم و ساعتی در مقابل آن حضرت نشستم؛ سپس عرضه داشتم: اجازه می‌دهید سخنی را بگویم یا که ساکت بمانم؟ مولا علی علیه‌السلام به من فرمود: سخن بگو!

🥀 عرضه داشتم: برای چه است که شما ما را امر به صبر در مصائب می‌کنید اما خودتان
اینگونه بی‌تاب شده‌اید؟! در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به من فرمودند:

📋 یا عمّار إنّ العَزاءَ عَن مِثلِ مَن فَقَدتُهُ لَعزیزٌ...
▪️ای عمار! آرام شدن از داغ کسی که من او را از دست دادم، خیلی سخت است!

📋 فََو اللّه یا عمّار ما أحسَستُ بِوَجَعِ المُصیبةِ إلاّ بِوفاتِها و ما أحسَستُ بِألَمِ الفِراقِ إلاّ بِفراقِها،
▪️به خدا قسم ای عمّار! اینچنین درد مصیبت را نکشیدم مگر در شهادت زهرا سلام‌الله‌علیها ؛ اینچنین درد فراق را حس نکردم مگر بعد از جدا شدن از زهرا سلام‌الله‌علیها.

🥀 عمار گوید:
📋 فَأبکانِی کلامَهُ و بُکاؤَه فَبَکیتُ رَحمةً لَه
▪️گریه‌های بی‌امان مولا و سخنان دردناک او، مرا به گریه وا داشت و برای او جگرم سوخت و گریه کردم.

📚المنتخب،طریحی،ص۳۵۷

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 09:48


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#تاریخ_مقتل
#غسل #تدفین_شبانه

🩸وقتی که امام صادق علیه‌السلام در جواب یک «سؤال شرعی»، رنگشان تغییر نموده و برای راوی روضه می‌خوانند...

مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و از ایشان پرسید: آیا جایز است جنازه‌ای را شبانه در نور آتش تشییع داده شود درحالی که آتشدان، چراغ یا هر وسیله‌ای که نور از آن استفاده شود همراه آن جنازه وجود داشته باشد؟

📋 فَتَغَیَّرَ لَوْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام مِنْ ذَلِکَ وَ اسْتَوَی جَالِساً
▪️رنگ چهرهٔ مبارک امام صادق علیه‌السلام از این سخن دگرگون شد( و به یاد مصیبت مادرشان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها افتاده) و سر پا نشستند.

🥀 سپس امام علیه‌السلام ظلم‌هایی که اولی و دومی و اتباع آن دو بر سر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها آوردند، برای راوی مفصلاً شرح داده و در آخر فرمودند:

📋 فَلَمَّا قَضَتْ نَحْبَهَا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهَا وَ هُمْ فِی ذَلِکَ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَخَذَ عَلِیٌّ علیه‌السلام فِی جَهَازِهَا مِنْ سَاعَتِهِ کَمَا أَوْصَتْهُ
▪️هنگامی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به شهادت رسید،در دل شب بود که مولا علی علیه‌السلام فوراً شروع به تجهیز و آماده ساختن جنازه مطهر آن حضرت شد، چنان که خود آن بانو سفارش فرموده بود.

📋 فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ جَهَازِهَا أَخْرَجَ عَلِیٌّ الْجِنَازَةَ وَ أَشْعَلَ النَّارَ فِی جَرِیدِ النَّخْلِ وَ مَشَی مَعَ الْجِنَازَةِ بِالنَّارِ حَتَّی صَلَّی عَلَیْهَا وَ دَفَنَهَا لَیْلًا
▪️آن گاه که مولا علی علیه‌السلام از تجهیز او فارغ گشت، جنازه را از خانه خارج ساخت و آتش را در شاخه‌ای از درخت خرما برافروخت و با نور آتش، جنازه را تشییع کرد و برآن نماز گزارد و شبانه به خاکش سپرد.

📚علل الشرایع ج١ ص١٧٧
📚بحارالانوار ج ٧٨ ص٢۵٣


«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 09:44


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#غسل #تدفین_شبانه

خانه‌ام غرق هیاهوست خدا رحم کند
موقع شستن بانوست خدا رحم کند

پای این‌مُغتَسل ازگریه زمین می‌افتم
علتش لرزش زانوست خدا رحم کند

باز کردم گره از روسری‌اش بعد سه(دو) ماه
یعنی این صورت بانوست؟! خدا رحم کند

باز هم آب بریز آب که خونابه هنوز
جاری از سینهٔ بانوست خدا رحم کند

ترس دارم که تکانش دهم اما چه کنم
وقت گرداندن پهلوست خدا رحم کند

گریه و نوحهٔ بی‌مادری چهار یتیم
خانه‌ام غرق هیاهوست خدا رحم کند

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14

محفل شعر و سبک آل کساء

13 Nov, 09:32


#حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها
#تاریخ_مقتل
#غسل #تدفین_شبانه

🩸حالِ جانسوز امیرالمؤمنین علیه‌السلام به هنگام غسل پیکر مطهر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از زبان همسایه آن حضرت...

در برخی از نقل‌ها آمده است:
شخصی به نام «ورَقة بن عبدالله» گوید:
خانه من در همسایگی خانه امیرمؤمنان علی علیه‌السلام بود؛ در همان شبی که صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از دنیا رفت، من در خانه بودم که،

📋 فإذًا سَمِعتُهُ يَبكي بُكاءً عٰاليًا لَمْ أعهِدْ نَظيرَهُ مِنهُ.
▪️ناگهان شنیدم مولا علی علیه‌السلام با صدای بلند شروع به گریه‌کردن نمود که تا آن زمان، به خاطر ندارم که علی علیه‌السلام اینگونه گریه کرده باشد!

📋 فَتَعَجَّبتُ مِنهُ و قُلتُ:سُبحانَ اللّه!أ هٰكذا يَصنَعُ عليٌّ عليه‌السّلام مَع! شِدّةِ صَبرِهِ و حِلمِهِ و سُكونِه‌؟!
▪️بسیار تعجب نموده و با خود گفتم: سبحان الله! علی علیه‌السلام با آن همه حلم و صبر و آرامشی که داشت، چرا اینگونه گریه می‌کند؟!

🥀 پس از خانه بیرون آمده و به پشت خانه او رفته و دقّ الباب کردم؛

📋 فَخَرَجَ و دُموعُهُ تَسيلُ مِنْ عَينَيهِ مِنْ دُونِ اِنقطاع.
▪️پس امیرالمومنین علیه‌السلام از خانه بیرون آمد، در حالی که سیل اشک از چشمانش جاری بود و سیلان اشکش، تمام نمی‌شد.

🥀 عرضه داشتم: یا ابالحسن! مردم عرب خوب نمی‌دانند که مردی در فقدان همسرش اینگونه بی‌تابی کند؟! در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به من فرمودند:

📋 يا وَرَقة! لَمْ أبكِ لِفَقدِها بَلْ رَأيتُ آثارَ الرَّفَسَةِ و السّياط‍‌َ في يَدِها و جَنبِها. فَهٰكذا تُحشُرَ يَومَ القِيامَة و تَلقَى اللّهَ.
▪️ای ورَقه! گریه من از فقدان زهرا سلام‌الله‌علیها نیست؛ بلکه به هنگام غسل آثار ضربه‌های لگد و تازیانه‌ها را در دست و پهلوی او دیدم؛ فاطمه سلام‌الله‌علیها با همین حال روز قیامت محشور می‌شود و به ملاقات پروردگار می‌رود.

📚 الهجوم علی بیت فاطمه سلام‌الله‌علیها ، ص۳۳۸، (به نقل از منابع خطی)


«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

@alekasa_14