کلینیک «پذیرش و تعهد» @actlearning Channel on Telegram

کلینیک «پذیرش و تعهد»

@actlearning


وب سایت: actmind.ir
تلفن: ۰۲۱۴۶۱۳۰۲۷۰
موبایل: ۰۹۱۰۱۹۸۲۹۰۱
تهران، جنت آباد مرکزی، خیابان دانش، پلاک ۷۸

کلینیک «پذیرش و تعهد» (Persian)

با سلام به همه عزیزان علاقه‌مند به بهبود روانی و افزایش مهارت‌های شخصی خود! آیا شما دنبال یک مکان حرفه‌ای برای مشاوره و درمان در حوزه روانشناسی هستید؟ اگر پاسخ شما بله است، کلینیک «پذیرش و تعهد» یک گزینه عالی برای شماست. این کانال تلگرامی توسط کلینیک معتبر «پذیرش و تعهد» تاسیس شده است و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان‌پزشکی با رویکرد علمی و حرفه‌ای می‌باشد.nnدر این کانال، شما می‌توانید اطلاعات مفیدی در مورد روش‌های بهبود روانی، مدیریت استرس، افزایش خودباوری و ارتقاء انگیزه شخصی دریافت کنید. هدف کلینیک «پذیرش و تعهد» از تاسیس این کانال، ارتقاء سطح آگاهی افراد از مسائل روانی و ارائه راهکارهای موثر برای بهبود کیفیت زندگی آنهاست.nnدر صورتی که به دنبال مشاوره‌ای حرفه‌ای و کارآمد در حوزه روانشناسی هستید، کانال تلگرامی «کلینیک «پذیرش و تعهد» با نام کاربری @actlearning به عنوان یک منبع معتبر و قابل اعتماد منتظر حضور شماست. برای کسب اطلاعات بیشتر و هماهنگی برای ویزیت حضوری یا آنلاین، می‌توانید به وب‌سایت actmind.ir مراجعه کنید یا با شماره تماس ۰۲۱۴۶۱۳۰۲۷۰ و ۰۹۱۰۱۹۸۲۹۰۱ تماس بگیرید. آدرس کلینیک در تهران، جنت‌آباد مرکزی، خیابان دانش، پلاک ۷۸ قرار دارد. منتظر حضور و همکاری با شما در مسیر بهبود روانی و افزایش کیفیت زندگی هستیم.

کلینیک «پذیرش و تعهد»

02 Oct, 17:51


گروه درمانی با درمان متمرکز بر شفقت

تسهیل گر: دکتر پیمان دوستی

پیوستن به این گروه برای من مناسب است؟
اگر برخی از تجربه‌های زیر متعلق به شماست، می‌توانید به این گروه بپیوندید:
۱) اغلب انتقادهای تندی از خودم می‌کنم و درگیر خود سرزنشی می‌شوم.
۲) مشکلاتی در خصوص مدیریت هیجان‌های خودم مانند غم، خشم، ترس و اضطراب دارم.
۳) در موارد مختلف احساس گناه به سراغم می‌آید.
۴) افکاری مبنی بر خوب یا ناکافی بودن خودم را تجربه می‌کنم.
۵) اغلب هیجان‌هایم به شدت مرا درگیر نگه می‌دارند.
۶) به راحتی نمی‌توانم خودم یا دیگران را ببخشم.

اطلاعات بیشتر و ثبت نام:

https://iranacttherapy.com/groupcft/

کلینیک «پذیرش و تعهد»

10 Sep, 18:15


کمال گرایی با دستاورد بالا داشتن متفاوت است

منبع: دکتر الیزابت اسکات (۲۰۲۴) ترجمه و خلاصه: دکتر پیمان دوستی


به طور کلی کمال یک شمشیر دو لبه است – از یک سو نیروی محرکه پشت سر یک فرد موفق است و از سوی دیگر می تواند تبدیل به یک فشار بیش از حد و علتی برای آزار فرد یا اطرافیانش شود.
بحث درجه و شدت کمال خواهی است. وقتی هیچ چیز برای خودتان یا اطرافیانتان به اندازه کافی خوب نیست باید مراقب نشانه های کمال گرایی باشید.

یک کمال گرا «استانداردهای شخصی بیش از حد بالا و خود ارزیابی بیش از حد انتقادی دارد.» آنها بر کمال پافشاری می کنند و هیچ چیز را از عیب داشتن یا نقص داشتن نمی پذیرند. این موضوع می تواند به صورت انتقاد از خود و دیگران و در تلاش برای کنترل موقعیت ها و افراد ظاهر شود.

کمال گراها، مانند افراد با دستاوردهای بالا، برای رسیدن به اهداف عالی تلاش می کنند و سخت تلاش می کنند. در حالی که یک فرد موفق می تواند با دانستن اینکه تمام تلاش خود را انجام داده و به یک هدف رسیده است راضی باشد، یک کمال گرا چیزی کمتر از کامل و بی نقص بودن را نمی پذیرد. یک فرد کمالگرا باید دقیقا کامل باشد نه تقریبا کامل، در واقع “تقریبا کامل بودن” به عنوان یک شکست تلقی می شود.

فردی با شخصیت کمال گرا بیشتر از خود و دیگران انتقاد می کند تا یک فرد موفق. افراد با دستاوردهای بالا به دستاوردهای خود افتخار می کنند، اما کمال گرایان اغلب اشتباهات و عیوب را تشخیص می دهند.

افراد با دستاوردهای بالا با تمایل به دستیابی به اهداف خود به سمت اهداف خود حرکت می کنند. آنها همچنین از هر قدمی که در مسیر درست برداشته می شود خوشحال هستند. از سوی دیگر، کمال گرایان معمولاً با ترس از ناقص بودن یا بهترین نبودن تحت فشار قرار می گیرند.

یکی دیگر از نشانه های کمال گرا بودن، تعیین اهدافی است که ممکن است معقول نباشند. افراد با دستاوردهای بالا می توانند اهداف خود را تعیین کنند (با استانداردهای واقع بینانه) و با حرکت در مسیر این اهداف، حس رضایت کنند. کمال گراها اغلب اهداف اولیه خود را دور از دسترس و بیش از حد بالا تعیین می کنند.

افراد با دستاوردهای بالا می توانند از روند دنبال کردن یک هدف به همان اندازه یا بیشتر از رسیدن واقعی به هدف حس رضایت داشته باشند. برعکس، کمال گرایان هدف را می بینند نه چیز دیگری. آنها آنقدر نگران رسیدن به هدف و اجتناب از شکست هستند که نمی توانند از روند رشد و تلاش رضایت داشته باشند.

کمال گراها اغلب کمتر از افراد با دستاوردهای بالا شاد هستند یا حس رضایت دارند. در حالی که افراد با دستاوردهای بالا می توانند نسبتاً به راحتی از ناامیدی عقب نشینی کنند، کمال گرایان تمایل دارند زمانی که انتظارات بالایشان برآورده نمی شود، خود را شکست خورده بدانند و در احساسات منفی غوطه ور شوند.

کمال گراها نسبت به افراد با دستاوردهای بالا بیشتر از شکست می ترسند. از آنجا که آنها سهم بسیار زیادی به نتایج می دهند و از چیزی کمتر از کمال ناامید می شوند، شکست به یک چشم انداز ترسناک تبدیل می شود. از آنجایی که هر چیزی کمتر از کمال به عنوان یک شکست تلقی می شود، شروع به کار جدید برای افراد کمال گرا دشوار است.

به نظر می رسد متناقض است که کمال گرایان مستعد به تعویق انداختن کارها باشند، زیرا این ویژگی شخصیتی می تواند برای بهره وری مضر باشد. اما تحقیقات نشان داده است که یک فرد کمال گرا که قادر به تطبیق با موقعیت یا محیط خود نیست – که کمال گرایی ناسازگار نامیده می شود – اغلب مستعد به تعویق انداختن کار است.
دلیل این امر این است که کمال گرایان از ترس شکست، گاهی چنان نگران انجام کاری ناقص می شوند که بی حرکت یا منفعل می شوند و اصلاً نمی توانند کاری انجام دهند. این به تعویق انداختن می تواند منجر به احساس شکست بیشتر شود و چرخه معیوب و فلج کننده را تداوم بخشد.


https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

04 Jun, 09:29


بیشتر مردم، چه چیزهایی را در مورد اختلال شخصیت مرزی (BPD) نمی دانند؟

فردی در اپلیکیشن Quora این سوال را پرسیده بود که بیشتر مردم، چه چیزهایی را در مورد اختلال شخصیت مرزی (BPD) نمی دانند؟ یکی از پاسخ‌ها متعلق به فردی بود که خودش تشخیص BPD گرفته بود. به نظر من (پیمان دوستی) پاسخِ داده شده به سوال توسط این شخص، ارزش باز نشر و آگاه سازی مردم در خصوص اختلال شخصیت را دارد.

در اینجا لیستی از چیزهایی که اکثر مردم در مورد اختلال شخصیت مرزی (BPD) نمی دانند را بیان می‌کنم:
۱) آنها نمی‌خواهند عمداً به دیگران آسیب عاطفی وارد کنند (تصمیم‌های ناگهانی آنها و رفتارهای گاها پریشان عاطفی، اغلب غیر عمدی است)
۲) حتی اگر اختلال شخصیت مرزی (BPD) درمان نشود، آنها می‌توانند محبت و مراقبت داشته باشند و از بودن در کنارشان لذت ببرید.
۳) آنها می‌توانند با دیگران بسیار همدل باشند.
۴) اختلال شخصیت مرزی در طیفی از شدت از خفیف تا متوسط و شدید وجود دارد.
۵) ممکن است علائم مختلفی از BPD وجود داشته باشد و حتی اگر علائم مشابهی باشد، ممکن است در برخی از افراد شدیدتر از دیگران ظاهر شوند.
۶) اختلال شخصیت مرزی بسیار پیچیده است، پس افراد آن را متفاوت تجربه می کنند.
۷) ممکن است فرد دارای اختلال شخصیت مرزی ویژگی های منفی مختلفی داشته باشد، با این حال، ویژگی‌های مثبتی هم وجود دارد. یکی این است که بیشتر آنها دوست دارند افراد زندگی شان شاد باشند و وقتی می بینند افراد نزدیکشان در حال مبارزه با چیزی هستند، می توانند غمگین شوند و در صدد مراقبت برآیند.
۸) افراد، خیلی بیشتر از اختلال خود هستند. اختلال هویت افراد را تشکیل نمی‌دهد. BPD تنها بخشی از آن چیزی است که آنها هستند. آنها BPD را به دلیل اتفاقاتی که برایشان رخ داده است توسعه داده‌اند و نه به طور عمدی به خاطر خودشان.
۹) آنها می‌توانند والدین خوبی باشند و فرزندانی را سالم و با محبت تربیت کنند.
۱۰) بسیاری از آنها قادر به داشتن شغل پایدار یا موفقیت در مدرسه و دانشگاه هستند.
۱۱) اختلال شخصیت مرزی قابل درمان است، اما قابل درمان نیست. معنی این جمله این است که درمان های مبتنی بر شواهد برای BPD وجود دارد که میزان موفقیت بالایی دارند. با این حال، حتی پس از درمان، برخی از علائم به احتمال زیاد باقی خواهند ماند، هرچند با فراوانی کمتر و شدت کمتر. 
۱۲) حتی پس از درمان، ممکن است عود را تجربه کنند که در آن علائم یک بار دیگر شدید می‌شود. این موضوع ممکن است در زمان استرس مزمن و یا عدم رعایت سبک زندگی مناسب اتفاق بیفتد.
۱۳) افراد دارای اختلال شخصیت مرزی (BPD)، هیولا نیستند، بلکه اختلالی دارند که بر نحوه تفکر و رفتارشان تأثیر می گذارد و باعث می شود کارهایی انجام دهند که ممکن است از آنها احساس شرمندگی کنند.
۱۴) بسیاری از اعمال آنها، مانند دو نیم سازی به خوب و بد مطلق، در سطح ناخودآگاه انجام می شود، به این معنی که آنها حتی از انجام آن آگاه نیستند.
۱۵)در پایان، آنها چیزی را می‌خواهند که تقریباً همه می‌خواهند و آن هم رضایت، احترام، و دوست داشتن و مراقبت است.

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

22 Apr, 08:24


آیا شفقت به خود، از توسعه اختلال شخصیت مرزی در نوجوانانی که رفتار خود آسیب رسان غیر خودکشی دارند، محافظت می‌کند؟

ترجمه و خلاصه: پیمان دوستی

کاستیلیو و کونا (۲۰۲۴) در پژوهش خود به دنبال پاسخ به سوال فوق بودند. در واقع، آنها با در نظر گرفتن این موضوع که رفتار خود آسیب رسان (مانند تیغ زدن به دست، مشت زدن به دیوار و هر نوع رفتار دیگری که باعث جرح بدن شود)، از «ویژگی‌های‌ آغازین» مرتبط با اختلال شخصیت مرزی است، ۱۳۹ نوجوان پرتغالی با سابقه رفتار خود آسیب رسان را مورد مطالعه قرار دادند.


آنها نوجوانان را، شش ماه بعد مجدد مورد مطالعه قرار دادند، و یافته‌ها نشان داد، نوجوانانی که شفقت
به خود بیشتری داشتند، شش ماه آینده «ویژگی‌های آغازین» کمتری از اختلال شخصیت مرزی را داشتند و برعکس، نوجوانانی که شفقت به خود‌ کمتری داشتند، شش ماه آینده «ویژگی‌های آغازین» بیشتری از اختلال شخصیت مرزی را داشتند.

این یافته‌ها نشان می‌دهد که در میان نوجوانان با سابقه رفتارهای خود آسیب رسان، آنهایی که سطوح پایین‌تری از شفقت به خود دارند، در مقایسه با همسالان خود با سطوح بالاتری از شفقت به خود، ویژگی‌های مرزی بالاتری را طی شش ماه نشان می‌دهند. این مشاهدات بر تأثیر بالقوه سودمند شفقت به خود در این جمعیت تأکید می کند.


https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

24 Mar, 14:37


خودکشی: بیایید آن را متوقف کنیم

هرگاه که خبر خودکشی فردی به گوش‌مان، می‌رسد، سوال‌های زیادی در ذهن‌مان جریان پیدا می‌کند. فارغ از اینکه چرا فردی تصمیم به پایان دادن زندگی خود می‌گیرد، در اینجا قصد داریم برای پیشگیری و نجات جان انسان‌ها، مطالبی را بیان کنیم.

نویسندگان: پیمان دوستی/ نرگس حسینی نیا

درباره خودکشی، چند «باور نادرست» وجود دارد:

باور نادرست اول: پرسش یا صحبت درباره خودکشی، احتمال انجام آن را افزایش می‌دهد. باید بگویم، یافته‌های پژوهشی این باور را تایید نمی‌کنند و برعکس، صحبت و پرسش درباره‌ی آن، می‌تواند اطلاعاتی به ما بدهد تا با آن بتوانیم جان فرد را نجات دهیم. پس، شیوه درست برخورد چنین است که در خصوص اینکه آیا فرد نقشه‌ای برای خودکشی دارد یا نه سوال بپرسید. داشتن نقشه حاکی از جدی تر بودن موضوع است.

باور نادرست دوم: اگر به فرد بگوییم خودکشی مال آدم‌های ضعیف است، انگیزه او برای پایان دادن به زندگی‌اش از بین می‌رود. در خصوص این باور نادرست نیز باید بگویم، این رفتار به شدت آسیب زننده است و می‌تواند پیامدهای غیر قابل جبرانی به همراه داشته باشد. بهتر است فرد را برای کمک گرفتن و طی کردن فرایند لازم تشویق کنید.

باور نادرست سوم: اگر به آنها یادآور شوید که وضعیت خوبی دارند و زندگی آنها از دیگران بهتر است، از تصمیم خود مبنی بر پایان دادن به زندگی‌شان منصرف می‌شوند. باید بگوییم، این باور به شدت نادرست است و اگر به این افراد تلقین کنید که از دیگران بهتر هستند، باعث احساس گناه و بی ارزشی بیشتر در آنها می شود.

باور نادرست چهارم: اگر مشکلات و دلایل او را ساده سازی کنید، از تصمیمش منصرف می‌شود. این باور نیز، به شدت نادرست است و این کار معمولا پیامدهای ناگواری به همراه دارد. بهتر است به جای ساده سازی، به آنها گوش کنید و اجازه دهید احساس هایشان را بیان کنند و بدون قضاوت، نگرانی تان را بیان کنید. ادبیات صحبت کردن‌تان می‌تواند به این شکل باشد: من اینجا هستم تا تو را همراهی کنم. بیا باهم صحبت کنیم. من نگرانم که چه چیزی به سر تو خواهد آمد.

برخی از علایم هشدار دهنده خودکشی:

احتمالا بسیاری از ریسک فاکتورهای خودکشی مانند داشتن برخی اختلالات روان‌شناختی چون افسردگی، دوقطبی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال استرس پس از سانحه، وسواس و ... را می‌شناسید. پس در اینجا می‌خواهیم برخی از نشانه‌هایی که شاید کمتر با آنها آشنا باشید، اما به عنوان علایم هشدار دهنده خودکشی در نظر گرفته می‌شوند را بیان کنیم.

۱) انجام برخی رفتارها مانند: بخشیدن اموال، تمیز کردن اتاق، دور انداختن اشیای با ارزش و ...

۲) شاد شدن ناگهانی پس از یک دوره طولانی- ممکن است اطرافیان تصور کنند که فرد بهبود پیدا کرده است، اما این شاد شدن ناگهانی جای نگرانی دارد.

۳) بی علاقگی به فعالیت های لذت بخش، شکایت‌های مکرر از علایم جسمی با ریشه روانی مانند سر درد، خستگی، دل درد و ...

۴) تلویحات کلامی: دیگر نمی خواهم مشکلی برایتان باشم. دیگر چیزی مهم نیست. دیگر نمی خواهم شما را ببینم.

۵) کناره گیری از دوستان، اطرافیان و کارهای روزمره

۶) بی حالی همیشگی، تغییر در عادت های خواب و خوراک، تغییرات شخصیتی قابل ملاحظه

۷) عوامل موقعیتی مثل مشکلات شغلی یا تحصیلی، از دست دادن و فقدان

۸) سابقه اختلالات روان‌شناختی یا خودکشی در تاریخچه خانوادگی (شامل فامیل‌هایی با نسبت خونی)

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

20 Mar, 11:14


یک سال گذشت
سال ۱۴۰۲ با همه خوبی ها و تلخی هاش به پایان رسید
ما باهم، درکنار هم و از هم یاد گرفتیم 
رنج های خودمان و دیگران را دیدیم و لمس کردیم
سعی کردیم برای رنج های خودمان و دیگران کاری انجام دهیم
و مامن امنی باشیم برای قلب هایی که به ما اعتماد کردند
تا در سخت ترین لحظات زندگی شان، کنارشان باشیم
ما تلاش کردیم بیاموزیم و یاد بدهیم
تا بتوانیم قلب‌هایمان را با معجزه‌های روزانه‌ی زندگی در شگفت آوریم 
در این صورت، درد نیز، کمتر از شادی‌ شگفت انگیز نخواهد بود
حال می توانیم فصل‌های قلب خود را بپذیریم 
همانگونه که فصل‌های در حال گذر مزارع‌مان را پذیرفته‌ایم 
امیدواریم که در سال جدید، در کنار شما بیشتر بیاموزیم 
و همه‌ی ما در کنار هم و به همراه شما رشد کنیم 
با آرزوی عمیقی برای تسکین پیدا کردن رنج های بشر
سال نو مبارک 

خانواده کلینیک روان‌شناسی پذیرش و تعهد

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

05 Mar, 01:28


هیجان‌ها عملکردهای خاصی دارند، حتی اگر برای ما ناخوشایند و دردناک باشند.

پل گیلبرت/ ترجمه: پیمان دوستی

گاهی اوقات ما هیجان‌هایی که بر محافظت از ما در مقابل تهدید متمرکز هستند را (مانند اضطراب و خشم)، منفی یا بد می‌دانیم.

به هر حال، این موضوع ما را در یک چهارچوب ذهنی اشتباه برای تعامل با آنها قرار می‌دهد. آنها به این دلیل که احساس بدی ایجاد می‌کنند، هیجان‌های منفی نیستند، بلکه آنها بخشی از سیستم محافظت ما از خود در برابر تهدید هستند.

وقتی که با هیجان‌هایمان دوستانه‌تر رفتار می‌کنیم، متوجه می‌شویم تعامل راحت‌تری با آنها داریم.

هیجان‌ها بخشی از وجود ما هستند؛ آنها به عنوان بخشی از ماهیت انسانی تکامل یافته‌اند.

اما به یاد داشته باشید که ما تصمیم نگرفته‌ایم که این هیجان‌ها را داشته باشیم؛ آنها بیش از میلیون‌ها سال در حال ساخت و تکامل بوده‌اند.

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

03 Mar, 18:17


آشنایی با درمان متمرکز بر شفقت

دکتر پیمان دوستی

تاکید این شیوه‌ی درمانی، اهمیت درک هیجان‌های مراجعین است.
 
درک اینکه چرا چنین افکار و هیجان‌هایی داریم.
 
بدن و مغز ما طی سال‌ها چطور تکامل پیدا کرده است.
 
شفقت به این معنی است که می‌پذیریم زندگی سخت است و با رنج همراه است، اما انگیزه‌ی لازم برای کار کردن روی رنج‌هایمان را داریم.
 

درمان متمرکز بر شفقت با این مساله آغاز می‌شود که چگونه می‌توان به مراجعان یاری رساند:
 
تا با نگاهی شفقت ورزانه و مراقبت جویانه، به توازن هیجانی برسند.
 
گاهی ممکن است فراموش کنیم که همه‌ی ما صدمه دیده‌ایم یا خواهیم دید و هیجان‌های ناشی از آن همگانی است.
 
هیجان جنبه‌ای از انسانیت است که ما را به دیگران پیوند می‌زند.
 
درمان متکرکز بر شفقت به افراد کمک می‌کند از وجود کشمکش‌های درونی خود آگاه شوند و حمله ور شدن، انتقاد کردن و شرمساری درباره‌ی کاستی‌هایمان را کنار بگذارند.

انسان بودن ما در گرو کامل نبودن ماست.
 

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

29 Feb, 02:41


هیجان‌های مثبت، می‌توانند دشوار باشند

پل گیلبرت/ ترجمه: پیمان دوستی

———-

بعضی اوقات مردم ترس‌های مختلفی از هیجان‌های مثبت دارند- گویی به یک سرزمین ناآشنا حرکت کنند.
فردی می‌گفت: “اگر احساس‌های مثبت بیشتر از خشم و اضطراب باشند، واقعی نیستند و بخشی از شما نمی‌باشند”.

بنابراین، حتی گاهی اوقات می‌توانیم از احساس‌های مثبت وحشت داشته باشیم.

جان به یاد می‌آورد که غالباً وقتی اوضاع به خوبی پیش می‌رفت، والدینش عصبانی یا پرخاشگر می‌شدند.

برای جان، هیجان‌های مثبت با “اتفاقات بد” همراه بود. از این رو، کاملاً قابل درک است که او آموخته‌ است اجازه ندهد هیجان‌های مثبت داشته باشد.

وقتی روی شفقت‌ورزی و احساس ملایمت و مهربانی کار می‌کنیم، بعضی از افراد دقیقاً از این احساس‌ها بسیار مضطرب می‌شوند؛ احساس ملایمت و مهربانی برای آنها می‌تواند شبیه احساسی از ضعف باشد و آسیب پذیری را به شما بیان کند.

یک بار دیگر به هر دلیلی ممکن است بترسید.

ما به جای اینکه فرض کنیم احساس‌های مثبت برای ما نیستند، می‌توانیم تشخیص دهیم چرا از آنها وحشت داریم.

ما می‌توانیم دوباره کار کردن روی آنها را تمرین کنیم.

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

18 Feb, 22:01


شفقت ورزی به خود

دکتر کریستین نف/ ترجمه دکتر پیمان دوستی

مردم همیشه نمی توانند دقیقا همان چیزی باشند که می خواهند یا آنچه دقیقا می‌خواهند را به دست آورند.

شفقت ورزی به خود مستلزم این است که وقتی رنج می‌بریم، شکست می‌خوریم یا احساس ناکافی بودن می‌کنیم، به جای نادیده گرفتن دردها یا شلاق زدن به خود با خود- انتقاد گری، نسبت به خودمان گرم و درک کننده باشیم.

افراد خود شفقت ورز می‌دانند که ناقص بودن (کامل نبودن)، شکست خوردن و تجربه کردن مشکلات زندگی، اجتناب‌ناپذیر است؛ بنابراین آنها در مواجهه با تجربیات دردناک زندگی به جای عصبانی شدن از خود به هنگامی که زندگی از ایده‌آل‌هایی که آنها تعیین‌ کرده‌اند کوتاه می‌آید، تمایل دارند با خود مهربان باشند.

https://t.me/actlearning

Https://actmind.ir

کلینیک «پذیرش و تعهد»

23 Nov, 10:52


پرورش خودِ شفقت ورز چطور به ما کمک می کند؟

این فیلم درباره فردی به نام استورات است که تجربه صداهای درونی دردناک و آزار دهنده ای دارد. تجربه چنین صداهایی در بسیاری از انسان ها مشترک است و اغلب به تجربه های دردناک زندگی ما در گذشته مرتبط می شوند.

گاها ما انتقادهای تندی از خودمان داریم یا در برخی مواقع از رویارویی با وقایع می ترسیم. در برخی افراد، سیستم محافظت در برابر  تهدید بسیار رشد یافته است و هشدارهایی بیش از آنچه باید، به ما می دهد.
استوارت به وسیله درمانگرش یادگرفت خودِ شفقت ورزش را پرورش دهد و احساس امنیت بیشتری کند.

این فیلم توسط کلینیک روانشناسی و مشاوره پذیرش و تعهد به فارسی ترجمه و زیر نویس شده است.

https://t.me/actlearning

Https://actmind.ir

کلینیک «پذیرش و تعهد»

09 Nov, 20:19


سخنرانی دکتر پیمان‌ دوستی در خصوص گسست اتحاد درمانی

سومین همایش ملی و اولین همایش بین المللی پژوهش و‌ نوآوری در روانشناسی
یا نگاهی ویژه بر درمان‌های فراتشخیصی

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

27 Oct, 18:08


آیا اینکه ما افکار و هیجان‌های ناخوشایندی داریم، تقصیر ماست؟

بدن و مغز ما طی سال‌ها تکامل پیدا کرده است تا با انواعی از افکار و هیجان‌ها، بقای ما را حفظ کند.

اگر ما درک بهتری از افکار و‌ هیجان‌هایمان داشته باشیم، مبارزه با آنها را کنار می‌گذاریم، پذیرش بیشتری به خودمان خواهیم داشت و با شفقت بیشتری با خودمان رفتار خواهیم کرد.

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

10 Oct, 05:12


کارگاه آموزش نگارش پروپزال/ پایان نامه

ویژه دانشجویان روان‌شناسی و مشاوره

مدرس: دکتر پیمان دوستی

(حضوری/ آنلاین)

در این دوره به شکل گام به گام، فرایندهای نگارش یک پیشنهاد طرح پژوهشی (پروپزال)، پایان نامه، شیوه‌های سرچ مقالات و منبع نویسی را فرا می‌گیرید.

توجه ۱: با توجه به عملی بودن برخی قسمت‌های کارگاه، همراه داشتن لپ تاپ به یادگیری بیشتر شما کمک خواهد کرد.

توجه ۲: این دوره برای پژوهش های کمی است و پژوهش های کیفی را شامل نمی شود.

توجه ۳: آموزش روش‌های آماری و نرم افزار SPSS جز تعهدات این دوره نمی‌باشد.

مدت دوره: ۲۰ ساعت
زمان: جمعه‌ها از ساعت ۱۰ الی ۱۵
شروع دوره: از ۲۶ آبان

ثبت نام از طریق لینک زیر:

https://iranacttherapy.com/%d8%ab%d8%a8%d8%aa-%d9%86%d8%a7%d9%85-%d8%af%d8%b1-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%be%d8%b1%d9%88%d9%be%d8%b2%d8%a7%d9%84-%d9%86%d9%88/

کلینیک «پذیرش و تعهد»

25 Sep, 23:36


نقش قربانی: چگونه از نقش قربانی خارج شویم؟

ترجمه و خلاصه: دکتر پیمان دوستی

بازیگر نقش قربانی، فردی است که در مقصر دانستن دیگران حرفه‌ای است یا همیشه خود را به عنوان کسی که رنج می‌کشد به تصویر می کشد. او خود را در نقش قربانی قرار می‌دهد. این نقش ظاهرا راحت است، اما می تواند خطرناک هم باشد.

اگر نقش یک قربانی را به عهده بگیرید، مسئولیت را از خود دور می کنید. اشتباه کردید؟ البته این تقصیر شما نیست، بلکه تقصیر شخص دیگری است که کارهای مقدماتی را بد انجام داده یا حواس شما را پرت کرده است. اگر اتفاق بدی برای شما بیفتد، مطمئناً شما به دنبال عیب در خودتان نیستید، بلکه همه چیز را به گردن شرایط بیرونی می اندازید.

کنار زدن مسئولیت تنها نشانه بودن در نقش قربانی نیست.
ما ۱۰ علامت دیگر را برای شما جمع آوری کرده ایم!

۱) احساس می کنید که مورد بی عدالتی یا محرومیت قرار گرفته اید، زیرا نمی بینید که دیگران برای چیزهایی که شما ندارید سخت کار و تلاش کرده‌اند، پس بابت آنکه آنها را ندارید، خود را قربانی بی عدالتی و محرومیت می‌دانید.
۲) حاضر نیستید برای بهبود وضعیت خود چیزی را تغییر دهید یا تغییر کنید، اما منتظر هستید تا اتفاقاتی برای شما بیفتد.
۳) تقریباً دائما ناراضی هستید و اغلب در مورد چیزهای مربوط به خود ناله می کنید یا غر می‌زنید.
۴) دیگران را از نظر عاطفی تحریک می‌کنید و به آنها احساس گناه می‌دهید تا از شما حمایت کنند و حسن نیت خاصی نشان دهند.
۵) همیشه یک بهانه جدید می آورید.
۶) نمی توانید مسئولیت رفتارهای زندگی خود را بپذیرید.
۷) حتی با کوچکترین انتقادی احساس می کنید که مورد حمله قرار گرفته‌اید و به سرعت در دلسوزی برای خودتان فرو می‌روید.
۸) نمی توانید خواسته‌ها یا منافع خودتان را مطرح کنید، بنابراین به نقش قربانی پناه ببرید تا حداقل همدردی جلب کنید.
۹) عدم اعتماد به نفس زیرا به شفقت دیگران می چسبید.
۱۰) تمایل به خودخواهی داشته باشید و به نقش قربانی بروید تا بتوانید به آنچه می خواهید برسید.


از نقش قربانی خارج شوید!

۱) از نقش خود آگاه شوید
مغز انسان در سرکوب برخی چیزها حرفه ای است، زیرا می خواهد از ما محافظت کند. متأسفانه، این توانایی همیشه مفید نیست، زیرا ممکن است حتی متوجه نشوید که چقدر خود را در نقش قربانی گم کرده اید.

۲) مزایای رها کردن نقش قربانی را بشناسید
راحت بودن همیشه به معنای خوب بودن نیست. مطمئناً، تغییر سریع به نقش قربانی هنگام بروز مشکلات و فرار از مسئولیت آنها آسان است. اما این کار آنها را حل نمی کند.
آیا ترجیح نمی دهید همه چیز را به دست خود بگیرید و زندگی ای را که همیشه می خواستید شکل دهید؟

۳) عزت نفس خود را تقویت کنید
اگر مدام در نقش قربانی فرار می کنید، کمی عزت نفس مقصر است. هر فردی دارای نقاط قوت بسیار خاصی است. شما قبلاً به موفقیت های زیادی در زندگی خود رسیده اید. تنها مشکل این است که شما حتی از آن آگاه نیستید. بنابراین یک قلم و کاغذ در دست بگیرید، تمام موانعی را که قبلاً در زندگی خود بر طرف کرده اید بنویسید و به خود نشان دهید که قبلا کارهایی را انجام داده‌اید.

۴) از یک منظر جدید به زندگی خود نگاه کنید
این ویژگی افرادی است که بارها و بارها خود را در نقش قربانی قرار می دهند که همیشه در همه چیز فقط منفی می بینند. با این حال، در بیشتر موارد، این اتفاق بدون هیچ دلیلی رخ می دهد. آنها از روی عادت محض وارد نقش قربانی می شوند، حتی اگر این کار اصلاً برایشان مفید نباشد.

۵) رها کردن را یاد بگیرید
چیزهایی در زندگی وجود دارد که هیچ کس به سادگی نمی تواند آنها را کنترل کند. بله، پذیرش این واقعیت سخت است.
بنابراین سوال این است که چگونه با آن برخورد می کنید. آیا اجازه می‌دهید که شما را پایین بیاورد و بارها و بارها به نقش قربانی فرار کنید یا شرایط اطراف آن را تغییر می‌دهید و فقط از آن بهترین استفاده را می‌کنید؟

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

10 Sep, 05:46


۱۰ سپتامبر (۱۹ شهریور) روز جهانی پیشگیری از خودکشی

جمع آوری و ترجمه: پیمان دوستی

خودکشی یک نگرانی عمده برای سلامت عمومی است. در سال ۲۰۲۰، خودکشی دوازدهمین علت اصلی مرگ و میر در ایالات متحده بود که جان بیش از ۴۵۹۰۰ نفر را گرفت.
خودکشی پیچیده و غم انگیز است، اما اغلب قابل پیشگیری است.

دانستن علائم هشدار دهنده خودکشی و نحوه دریافت کمک می تواند به نجات جان انسان ها کمک کند.

{خودکشی} زمانی است که افراد با هدف پایان دادن به زندگی‌شان، به خود آسیب می رسانند و در نتیجه می میرند.

{اقدام به خودکشی} زمانی است که افراد با هدف پایان دادن به زندگی‌شان، به خود آسیب می رسانند اما نمی میرند.

هنگام اشاره به خودکشی و اقدام به خودکشی از استفاده از عباراتی مانند “خودکشی موفق” یا “خودکشی ناموفق” خودداری کنید، زیرا این اصطلاحات اغلب دارای معانی منفی هستند.

علائم هشدار دهنده خودکشی

علائم هشدار دهنده مبنی بر اینکه ممکن است فردی در معرض خطر فوری اقدام به خودکشی باشد عبارتند از:

صحبت از اینکه می خواهند بمیرند یا می خواهند خودشان را بکشند

صحبت در مورد احساس پوچی یا ناامیدی یا نداشتن دلیلی برای زندگی کردن

صحبت در مورد احساس به دام افتادن یا احساس اینکه هیچ راه حلی وجود ندارد

احساس درد غیر قابل تحمل عاطفی یا جسمی

صحبت از سربار بودن برای دیگران

کناره گیری از خانواده و دوستان

بخشش اموال مهم

خداحافظی با دوستان و خانواده

سامان دادن ناگهانی به امورشان و کارهایی مانند وصیت کردن

انجام رفتارهای پر خطر که می تواند منجر به مرگ شود، مانند رانندگی بسیار سریع

صحبت کردن درباره مرگ یا فکر کردن به آن

سایر علائم هشداردهنده جدی که ممکن است فردی در معرض خطر اقدام به خودکشی باشد عبارتند از:

نوسانات شدید خلقی که به طور ناگهانی از حالت بسیار غمگین به بسیار آرام یا شاد تغییر می کند

برنامه‌ریزی یا جستجوی راه‌هایی برای خودکشی

صحبت در مورد احساس گناه یا شرم بزرگ

استفاده زیاد از الکل یا مواد مخدر

رفتار مضطرب یا آشفته

تغییر عادات غذایی یا خوابیدن

نشان دادن خشم یا صحبت در مورد انتقام

توجه به این نکته ضروری است که خودکشی یک پاسخ طبیعی به استرس نیست. افکار یا اعمال خودکشی نشانه پریشانی شدید هستند و نباید نادیده گرفته شوند. اگر این علائم هشدار دهنده در مورد شما یا کسی که می شناسید صدق می کند، در اسرع وقت کمک بگیرید، به خصوص اگر این رفتار جدید است یا اخیراً افزایش یافته است.

پنج مرحله وجود دارد که می توانید برای کمک به کسی که درد هیجانی زیادی دارد بردارید:

۱) از او سوال کنید:
“آیا به کشتن خود فکر می کنی؟” این سوال ساده ای نیست، اما مطالعات نشان می دهند که پرسیدن این سوال از افراد در معرض خطر خودکشی باعث افزایش خودکشی یا افکار خودکشی نمی شود.

۲) آنها را ایمن نگه دارید:
کاهش دسترسی افراد دارای افکار خودکشی به اقلام یا مکان های کشنده، بخش مهمی از پیشگیری از خودکشی است. در حالی که این کار همیشه آسان نیست. پرسیدن اینکه آیا فردِ در معرض خطر برنامه ای دارد یا نه و حذف وسایل کشنده، می تواند کمک کنده باشد.

۳) آنجا باشید:
با دقت گوش کنید و بفهمید که فرد چه فکر و احساسی دارد. تحقیقات نشان می دهند که تصدیق و صحبت در مورد افکار خودکشی، افکار خودکشی را افزایش نمی‌دهد، بلکه آنها را کاهش دهد.

۴) به آنها کمک کنید تا در ارتباط بمانند:
آنها را راهنمایی کنید تا شماره اورژانس (در ایران ۱۱۵) و شماره خطوط بحران (اورژانس اجتماعی در ایران ۱۲۳ و مشاوره تلفنی بهزیستی ۱۴۸۰) را در تلفن خود ذخیره کنند تا در صورت نیاز با آنها تماس بگیرند. همچنین می توانید کمک کنید تا با یک فرد قابل اعتماد مانند یک عضو خانواده، دوست، مشاور معنوی یا متخصص سلامت روان در ارتباط باشند.

۵) در ارتباط بمانید:
حفظ ارتباط پس از یک بحران یا پس از ترخیص از مراقبت می تواند کمک کننده باشد. مطالعات نشان داده است که تعداد مرگ و میرهای خودکشی با پیگیری کاهش می یابد.

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

03 Sep, 06:02


پرورش خودِ شفقت ورز

نویسنده: پل گیلبرت/ مترجم: پیمان دوستی

ما از تکه‌ها و قطعات مختلفی ساخته شده‌ایم. به عنوان مثال، یک بخش خشمگین وجود دارد که می‌تواند به طرز خاصی فکر، احساس و عمل کند؛ بخش مضطرب که می‌تواند به طرز خاصی فکر، احساس و عمل کند؛ بخش “مملو از عشق” که می‌تواند به طرز خاصی فکر، احساس و عمل کند؛ و بخش “سقوط کرده از عشق” که می‌تواند به طرز خاصی فکر، احساس و عمل کند.

حالا می‌توانید مغز خود را مانند یک درخت کریسمس تصور کنید که الگوهای مختلفی را روشن می‌کند. هنگامی که عصبانی هستید، مغز شما الگوی خاصی را روشن می‌کند که متفاوت از سایر الگوها مثل الگوی اضطراب، محبت یا آرامش می‌باشد.

اگرچه برخی الگوها تمایل به منظم‌تر شدن دارند و می‌توانند شدیدتر از سایرین باشند، اما فکر کردن درباره آنچه در ذهن‌مان می‌گذرد می‌تواند مفید باشد- چیزهایی مثل اینکه الگوهای مختلف با قسمت‌های مختلف‌مان پیوند خورده است، نه اینکه هویت ما با یک مورد خاص مشخص شود.

این موضوع مهم است، زیرا می‌خواهیم قسمت شفقت‌ورز شما یا الگوی شفقت‌ورزیِ درون شما را توسعه دهیم. می‌توانیم از این قسمت استفاده کنیم تا بخش‌های دیگرتان را بررسی کنیم. به عنوان مثال، چگونه قسمت خودِشفقت‌ورز به قسمت‌های خشمگین یا مضطرب، یا بخشی از شما که تقلا می‌کند زندگی‌تان و روشی که دوست دارید را کنترل کند، نگاه می‌کند (یا درباره آن فکر می‌کند)؟

این به معنای تمرین فکر کردن درباره تصور، و تمرکز بر آن چیزی است که معنای یک فرد شفقت‌ورز به دور از قضاوت کردن را می‌دهد.
اگر ذهن ما در الگوی اضطراب یا خشم باشد، می‌توانیم سعی کنیم به طور آگاهانه روی ایجاد الگوی شفقت‌ورزی متمرکز شویم- به جای اینکه فقط اجازه دهیم الگوی خشم یا اضطراب نشان داده شوند.

بنابراین، خودِشفقت‌ورز بخشی از شما یا الگویی در درون شماست که می‌خواهیم از طریق تمرین تلاش کنیم آن را توسعه دهیم که در این صورت می‌تواند برای کنار آمدن با جنبه‌های دشوارتر خودمان مفید باشد. خودِشفقت‌ورز به شیوه‌ای فکر، احساس و رفتار خواهد کرد که بتواند بیشتر الگوهای خشم و اضطراب شما را خنثی کند.

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

29 Jun, 14:36


ترن هوایی هیجانی، یک اصطلاح تخصصی نیست

این اصطلاحی است که ما برای توصیف یک وضعیت روانشناختی با ویژگی های زیر استفاده می کنیم:

۱) من اغلب احساس “پوچی” می‌کنم.

۲) احساس‌های من خیلی سریع تغییر می‌کند و اغلب غم، عصبانیت و اضطراب شدید را تجربه می‌کنم.

۳) دائماً می ترسم افرادی که به آنها اهمیت می‌دهم، مرا رها کنند یا ترک کنند.

۴) بیشتر روابط عاشقانه‌ام را شدید، اما بی‌ثبات توصیف می‌کنم.

۵) احساس من نسبت به افراد زندگی‌ام می‌تواند از لحظه‌ای به لحظه دیگر به طرز چشمگیری تغییر کند.

۶) اغلب کارهایی را انجام می‌دهم که می‌دانم خطرناک یا ناسالم هستند، مانند رانندگی بی‌احتیاط، داشتن رابطه جنسی ناایمن، مشروبات الکلی، مصرف مواد مخدر، یا ولخرجی کردن.

۷) من سعی کرده‌ام به خودم صدمه بزنم، رفتارهای خودآزاری مانند بریدن یا تهدید به خودکشی داشته باشم.

۸) وقتی در یک رابطه احساس ناامنی می‌کنم، تمایل دارم برای نزدیک نگه داشتن طرف مقابل به شدت انتقاد کنم یا حرکات تکانشی انجام دهم.

۹) زمانی که شدت اضطرابم‌افزایش پیدا می‌کند، افکار بدبینی یا مشکوک بودن به سراغم می‌آیند

(اگر با برخی از توصیف‌های بالا، احساس نزدیکی می‌کنید، شرکت در وبینار زندگی با ترن هوایی هیجانی می تواند برایتان مفید باشد)

مدرس: دکتر پیمان‌ دوستی
مخاطب: عمومی

ثبت نام در وبینار (آفلاین) از طریق لینک زیر:

https://iranacttherapy.com/%d9%88%d8%a8%db%8c%d9%86%d8%a7%d8%b1-%d8%a2%d9%81%d9%84%d8%a7%db%8c%d9%86-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d8%aa%d8%b1%d9%86-%d9%87%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%87%db%8c%d8%ac%d8%a7%d9%86/

کلینیک «پذیرش و تعهد»

31 May, 21:35


حافظه‌ی بدن (خاطرات بدنی) و یادگیری هیجانی

دکتر پل گیلبرت/ ترجمه: دکتر پیمان دوستی

مغز و بدن ما تنظیم شده‌اند تا هیجان ها و خاطرات هیجانی (عاطفی) را یاد بگیریم و بیاموزیم که چطور به چیزها به صورت هیجانی پاسخ دهیم.

شیوه یادگیری واکنش سریع و هیجانی بدن‌مان به چیزها پیچیده است اما این یادگیری هیجانی تقصیر ما نیست. این موضوع همان چیزی است که به آن حافظه بدن می گوییم، زیرا به صورت خودکار اتفاق می افتد و ما به رویدادهای مختلف گاهی بدون اینکه فرصتی برای فکر کردن داشته باشیم، بر اساس آنچه در گذشته تجربه کرده ایم با یک واکنش عاطفی/ هیجانی به شکل خودکار پاسخ دهیم. بنابراین احساس اضطراب و خشم نیز می‌توانند قبل از اینکه شانسی درباره فکر کردن به آن داشته باشیم، اتفاق بیافتند.

احساس‌ها ممکن است زیاد و پیچیده باشند. آنها شبیه حافظه‌های بدن با احساس‌هایی هستند که از درون فرد برانگیخته می‌شوند، زیرا آنها تجربیات اصلی فرد می‌باشند.
ممکن است برای مقابله با این احساس‌های پیچیده، فرد به شیوه‌ای خشمگین واکنش نشان دهد، خود را عقب بکشد یا حتی به خود آسیب برساند، اما می‌توانیم ببینیم که این تقصیر او نیست. محزون کننده و غم انگیز است، اما تقصیر او نیست. هیجان‌های ما می‌توانند در هر لحظه‌ای به سمت ما هجوم بیاورند، زیرا چیزهایی در گذشته وجود دارد.

زمینه‌های زیادی می‌تواند در زندگی ما وجود داشته باشد که در آن ما به دلیل شیوه‌ای که مردم با ما رفتار کرده‌اند یا واکنش نشان داده اند، یاد گرفته‌ایم سراسیمه، شرمنده یا بی‌اعتماد شویم.
توجه داشته باشید که ما همچنین می‌توانیم یاد بگیریم که با خودمان نامهربان رفتار کنیم. کودکی که اغلب به دلیل اشتباهاتش احمق خوانده می‌شود، ممکن است با گذشت زمان در صورت مرتکب شدن به اشتباه همین واکنش را نسبت به خود داشته باشد. یعنی احساس کنند که احمق است و به خودش احمق بگوید. این هم نوعی از یادگیری هیجانی است. حتی ممکن است او در ذهن خود “بداند” که احمق نیست، اما هنوز هم به دلیل حافظه هیجانی، آن را احساس می‌کند. کودکان به این شکل به دنیا نمی‌آیند؛ مغز آنها فقط در حال تکرار احساس‌هایی از حافظه و اتخاذ نگرش دیگران است.

https://t.me/actlearning

کلینیک «پذیرش و تعهد»

13 Apr, 15:47


تمرین منتقد، انتقاد شونده و مشاهده گر شفقت ورز (تکنیک صندلی خالی)

نویسنده: دکتر کریستین نف
مترجم: دکتر پیمان دوستی

این تمرین بر اساس گفتگو با چند صندلی است که توسط گشتالت درمانگر، لزلی گرینبرگ مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تمرین، مراجعان روی صندلی‌های مختلف می‌نشینند تا به ارتباط با بخش‌های مختلف و اغلب متضاد خود کمک کنند و احساس کنند هر جنبه در هر لحظه چگونه است.

برای شروع، سه صندلی خالی را ترجیحا به صورت مثلثی قرار دهید. در مرحله بعد، به موضوعی فکر کنید که شما را آزار می دهد و اغلب باعث انتقاد شدید از خودتان می شود. یک صندلی را به عنوان صدای خودانتقادگر درونی خود، یک صندلی را به عنوان صدای بخشی از خود که احساس می کند مورد قضاوت و انتقاد قرار می گیرد، و یک صندلی را به عنوان صدای ناظر (مشاهده گر) خردمند و شفقت ورز تعیین کنید. شما قرار است هر سه بخش خود را ایفا کنید – شما، شما و شما. ممکن است در ابتدا کمی احمقانه به نظر برسد، اما وقتی واقعاً آزادانه شروع به اجازه دادن به احساسات خود می کنید، ممکن است از آنچه ظاهر می شود، شگفت زده شوید.

در مورد “مسئله” خود فکر کنید و سپس روی صندلی خود انتقادی بنشینید. همانطور که روی صندلی خود می نشینید، آنچه بخش انتقادی شما فکر و احساس می کند را با صدای بلند بیان کنید. به عنوان مثال، “من از این واقعیت که تو قاطع نیستی متنفرم.” به کلمات و لحن صدایی که بخش انتقادگر از خودتان استفاده می کند و همچنین به احساس آن توجه کنید.

بر روی صندلی جنبه ای که مورد انتقاد قرار گرفته است بنشینید. سعی کنید با احساسی که به این شکل مورد انتقاد قرار می گیرید، ارتباط برقرار کنید. سپس احساسات خود را به صورت شفاهی بیان کنید و مستقیماً به منتقد درونی خود پاسخ دهید. به عنوان مثال، “من از شما خیلی آسیب دیده ام” یا “احساس می کنم خیلی حمایتم نمی کنی.” فقط هرچه به ذهنتان میرسد را بیان کنید.

اکنون بر روی صندلی مشاهده گر شفقت ورز بنشینید. از عمیق ترین خرد و بخش مراقبت کننده خود استفاده کنید، سپس منتقد و انتقاد شونده را مورد خطاب قرار دهید. خودِ شفقت ورز شما به منتقدتان چه می گوید، چه بینشی دارد؟ برای مثال، «شبیه مادرم هستی» یا «می‌بینم که واقعاً می‌ترسی، و سعی می‌کنی به من کمک کنی تا دچار مشکل نشوم». خودِ شفقت ورز شما به بخش مورد انتقاد واقع شده شما چه می گوید؟ به عنوان مثال، «شنیدن چنین قضاوت سخت روزانه ای، باید بسیار دشوار باشد. می بینم که واقعاً اذیت می شوی» یا «تمام چیزی که می خواهی این است که همانطور که هستی پذیرفته شوی».

پس از پایان گفت و گو (هر زمان که احساس کردید می توانید آن را متوقف کنید)، در مورد آنچه که اتفاق افتاده است فکر کنید. آیا بینش جدیدی در مورد اینکه چگونه با خود رفتار ‌کنید، الگوهای شما از کجا آمده‌اند، روش‌های جدید برای تفکر در مورد موقعیتی که سازنده‌تر و حمایت‌کننده‌تر باشد، دارید؟

https://t.me/actlearning