سرِ رشته ی درازِ عجایب الخلقه چغر ِ۲۰سالگی رفت که از کمر ببره و تنبونمو کهنه تر کنه
نفس گرمِ خورشید امسال به سمتم بود
یه جورایی بُزم رو گرگ کردم،
خاطراتی که ساختم رو پرت کردم تو قلبم کمد ساختم براش و پیرهنمم کشیدم روش
بین شیر یا خط همونی ک باید اومد.
جای درست برایِ منِ دنیا همش میخواد ارتقا بخوره به بر ریش نداشته ش همینجا و اکنون نیست به پارسال که نگاه میکنم یه بزنم زمین هوا بره فرق کرده
فرق خوب
فرق بد
مهمِ مطلبش چیزای نو وجودشه که دنیا کم کم بهش عادت میکنه
بیست سالگی ادم های جدیدی برام زایید
و چقدر این هدیه هارو سراپای بنازُم
دارم به ادامه این راه طولانی نگاه میکنم و به عنوان کسی که همیشه محکم بوده و قوی بودنه رو انتخاب کرده میخوام ۲۱سالگی بهش یاد بدم همیشه نیاز نیست قوی ترین باشی یه وقتایی بهترین ورژن ضعیف خودت رو زندگی کن باره رو از دوشت بنداز حالا بعدا خواستی دوباره من کمکت میکنم بندازی رو دوشت
من این دنیارو از همیشه بیشتر دوست دارم
_دنیا(ساعت های اخر ۲۰)سالگی