ذهن سرکش @zehnesarkeshh Channel on Telegram

ذهن سرکش

@zehnesarkeshh


بارها و بارها سعی کردند ذهنش را مطیع و رام کنند اما هربار با خود می‌گفت: من رام شدنی نیستم.

📚گروه اِلِثیا (ἀλήθεια):
https://t.me/+4yz-0CqngDdhYmI0

📫ارتباط با ادمین:
@arrtta_at

ذهن سرکش (Persian)

آیا شما هم احساس می‌کنید که ذهنتان همیشه سرکش و خود راه است؟ آیا هر چقدر سعی کنید، نمی‌توانید آن را مطیع و رام کنید؟ اگر پاسخ شما بله است، پس کانال تلگرامی ذهن سرکش منتظر شماست! این کانال یک فضای پر از انرژی مثبت، انگیزش و الهام است که به شما کمک می‌کند با ذهن سرکش خود مقابله کنید و راهی برای رسیدن به آرامش و تمرکز پیدا کنید

در کانال ذهن سرکش، شما می‌توانید به تجربیات دیگران در این زمینه گوش کنید، کتاب‌های مفید و الهام‌بخش را معرفی و به بررسی آنها بپردازید و از مطالب آموزنده و متنوعی درباره تسلط بر ذهنتان بهره‌مند شوید. اینجا نه تنها یک کانال است، بلکه یک جامعه‌ی پرانرژی از افرادی است که همه با یک هدف مشترک، یعنی پیشرفت و توسعه شخصی، هم‌راه شده‌اند

آیا تمایل دارید با یک جامعه فعال و پویا ارتباط برقرار کنید؟ آیا می‌خواهید ذهن خود را به چالش بکشید و روز به روز بیشتر آن را کنترل کنید؟ اگر پاسخ شما بله است، به کانال تلگرامی ذهن سرکش بپیوندید و با ما همراه شوید!
برای عضویت در کانال کتاب‌خوانی ما، بر روی لینک زیر کلیک کنید: https://t.me/zehnesarkeshgap nnاگر سوال یا پیشنهادی دارید، با ادمین کانال به آدرس @ZehnesarkeshhBOT در ارتباط باشید. ما همیشه منتظر بازخوردها و انتقادات شما هستیم. بپیوندید به جامعه ذهن سرکش و همراه ما باشید در این سفر به سوی آرامش و تمرکز.

ذهن سرکش

04 Feb, 21:11


"سگان حکومت"

بخش اول - اساطیر چینی (تربیت سگ)

در روزگاران قدیم، پادشاهی در چین با دو پسر حکمرانی می‌کرد. پسر بزرگ‌تر آماده‌ی ولیعهدی بود، اما پادشاه پسر کوچکتر را بيشتر دوست داشت. به همین دلیل، دنبال راهی برای رهایی از شر پسر بزرگ‌تر بود. طبق رسم آن دوران، پسر بزرگ‌تر را به عنوان گروگان به دربار حاکم رقیب فرستاد تا تضمین عدم حمله باشد.

بعد مدتی پادشاه نقشه‌ای طراحی کرد تا به نظر در یک درگیری، پسرش در محل زندگی‌اش به عنوان گروگان کشته شود. اما همه‌چیز طبق نقشه پیش نرفت و پسر بزرگ توانست فرار کند. وقتی او به کاخ بازگشت، پدر تظاهر به خوشحالی کرد و به پاس دلاوری‌اش، او را به مقام فرماندهی منصوب کرد. اما این تنها یک نمایش بود. پسر بزرگ دست پدر را خواند و تصمیم به کشتن پدر گرفت.

شرایط به گونه‌ای نبود که بتواند به راحتی پادشاه را حذف کند، در نتیجه نیاز به افرادی داشت که اگر به آن‌ها می‌گفت "پادشاه را بکشید" تردید نکنند. به همین منظور، تیر مخصوصی ساخت که نوکش طوری تراشیده شده بود که هنگام پرتاب صدایی شبیه سوت ایجاد می‌کرد. او در تمرینات از این تیر استفاده می‌کرد و به افرادش دستور داده بود هر جا صدای سوت تیر را شنیدند، تیر را دقیقا به همان سمت پرتاب کنند.

ابتدا چند حیوان را به عنوان هدف انتخاب کرد و همه‌ی افراد صدای سوت را دنبال کردند و دقیقا به همان هدف زدند. مرحله بعد، اسب خودش را مورد هدف قرار داد. این بار چند نفر تردید کردند زیرا به نظرشان نادرست بود که اسب فرمانده‌ی خود را بزنند. همان لحظه همان چند نفر را اعدام کرد.

در مرحله بعد، اسب پدرش را هدف قرار داد و دوباره چند نفر تردید کردند و بلافاصله اعدام شدند. سپس زن خودش را هدف گرفت؛ این بار خیلی‌ها تردید کردند. چه کسی می‌توانست زن فرمانده‌ی خود را بکشد؟ اما باز هم تردیدکنندگان اعدام شدند. در نهایت، تعداد انگشت شماری باقی ماندند و پسر بزرگ مطمئن از اینکه این افراد به سمت هر چیزی تیر می‌اندازند. بنابراین با خیال راحت دستور تیراندازی به پدرش را به آن‌ها داد و آن‌ها نیز این دستور را اجرا کردند. پس از آن، برادر کوچکترش را نیز به قتل رساند و به آنچه می‌خواست رسید.

ꪶ𝚉𝙴𝙷𝙽𝙴𝚂𝙰𝚁𝙺𝙴𝚂𝙷𝙷ꫂ

ذهن سرکش

22 Jan, 19:59


"فروختن هویت در ازای تحویل جسد"

خانواده‌ای که منفعل نیست، کمیاب است برای همین آن‌هایی که منفعل نیستند، خود به خود شاخص می‌شوند و شجاعت‌شان بولد می‌شود.
ماکزیمم سطح منفعل بودنِ خانواده می‌شود همان مادری که پسر خودش را تحویل می‌داد تا اعدامش کنند. در سطوح پایین‌تر هویت‌ را فدای جنازه‌ می‌کنند.
معترضِ جوان، روی زندگیش قمار می‌کند تا سکوت را بشکند، اما خانواده‌ها حاضراند سکوت کنند تا به عنوان جایزه این تسلیم، جنازه‌‌ی فرزند کشته‌ شده را تحویل بگیرند. انگار چیزی که به خاطرش کشته شده، اندازه چند کیلو گوشت و چربی در حال فساد، ارزش نداشته‌ است. نگاه آن‌ها به منفعل بودن متفاوت از نگاه نسل جدید است. در نگاه آن‌ها برنده شدن از راه منفعل بودن به دست میاد. پس کسی که منفعل بودن را پس زده و کشته شده، بازنده‌ است و ازینکه فرزندشان باخته، شرم می‌کنند و این شرم درکنار عواطف‌شان نتیجه‌ش می‌شود :«حق داشتید بکشید، ولی بذارید مادرش جنازه را ببینه»، و در سطوح بعدی: «بچه‌م بچگی کرد ولی شما هم نباید می‌کشتید». فرم‌های مختلفی دارد ولی محور اصلی همان است.
این برای این نیست که نسل جدید از خانواده‌‌ی خودش متنفر بشود. هرچند که خباثت‌هایی از طرف‌ ان‌ها نسبت به نسل جدید وجود دارد.
آن ژانر مستعمل «بچه‌های امروزی تن‌پرور و راحت‌طلب شدند» فقط به مسائل رفاهی ختم نمی‌شود و دنباله‌دار است. ازینکه نسل جدید شانس این را پیدا کرده که آزادتر از خودشان زندگی کند، برافروخته می‌شوند، ولی در قالب‌های دیگه‌ای بروزش می‌دهند.

ꪶ𝚉𝙴𝙷𝙽𝙴𝚂𝙰𝚁𝙺𝙴𝚂𝙷𝙷ꫂ

ذهن سرکش

22 Jan, 19:59


در سوریه‌ی زمان اسد و یک سری کشورهای خاورمیانه که حکومت دیکتاتوری دارند وقتی معترضان را می‌کشند جسد را می‌دزدند تا بعد خانواده‌ها را تحت فشار بگذارند.

ꪶ𝚉𝙴𝙷𝙽𝙴𝚂𝙰𝚁𝙺𝙴𝚂𝙷𝙷ꫂ

ذهن سرکش

16 Jan, 20:26


🎬 Hobbit

ꪶ𝚉𝙴𝙷𝙽𝙴𝚂𝙰𝚁𝙺𝙴𝚂𝙷𝙷ꫂ

ذهن سرکش

14 Jan, 18:08


📘نان و شراب
اینیاتسیو سیلونه
ترجمه محمد قاضی
ꪶ𝚉𝙴𝙷𝙽𝙴𝚂𝙰𝚁𝙺𝙴𝚂𝙷𝙷ꫂ

ذهن سرکش

02 Dec, 10:55


در این گفت‌وگو، مجری به خوبی از دیالکتیک سقراطی استفاده می‌کند و به جای ارائه‌ی اطلاعات به شکل جملات خبری، با طرح پرسش‌هایی از طرف مقابل و پیش‌فرض گرفتن سخنان او، وی را در موقعیت چالش‌برانگیزی قرار می‌دهد.
ꪶ𝚉𝙴𝙷𝙽𝙴𝚂𝙰𝚁𝙺𝙴𝚂𝙷𝙷ꫂ

ذهن سرکش

12 Oct, 04:00


با عرض سلام
این گپ به عنوان بستری برای گفت‌وگو‌های سازنده و مفید در راستای ارتقای دانش و آگاهی افراد عمل می‌کند. ما به ترویج فرهنگ گفت‌وگو محترمانه با استدلال، تشویق به بیان ایده‌های نوآورانه و خلاقانه و ایجاد محیطی سالم و امن برای بحث باور داریم.

با توجه به اصول بالا، فعالیت‌ها به شرح ذیل است.
🔹هم‌خوانی کتاب و تحلیل آن
🔹معرفی کتاب‌های زرد
🔹معرفی پادکست و مستند
🔹گفت‌وگو حول موضو‌ع‌های فلسفی، سیاسی، روان‌شناسی، علمی و تفکرنقاد

لینک گروه:
https://t.me/+4yz-0CqngDdhYmI0

ذهن سرکش

08 Sep, 10:33


زامبی‌های اطرافت رها کن!

داخل فیلم‌های ژانر زامبی، معمولا یه تیپ خاصی از قربانیان هستند که بین جمعیت زامبی‌ها، بستگان خودشان را می‌بینند و وابستگی عاطفی باعث می‌شود به سمت‌شان بروند ولی آن زامبی دیگر وابستگی عاطفی به آنها ندارد و گردن‌شان را گاز می‌گیرد.

همچنین در داستان‌های قدیمی به این موضوع اشاره شده؛ وقتی پیامبری باید نزدیک‌ترین اعضای خانوادش که گمراه شده بودند را رها می‌‌کرد تا خودش را نجات بدهد. به عنوان مثال وقتی نوح پسر خودش را رها کرد تا در سیل غرق بشود و یا زمانی که لوط همسر خودش را رها کرد تا گرفتار عذاب بشود.

مقاومت در برابر پذیرفتن واقعیت، عده‌ای را در تنگنایی عاطفی قرار داده. نهادهای مدرن که توسعه جامعه را مدیون‌‌شان می‌دانست توسط ویروس مذهب‌گرایی افراطی به زامبی تبدیل شده‌اند اما فکر می‌کند می‌توان هنوز نجات‌شان داد و حتی بقیه را تشویق می‌کند که باید نجاتش بدیم. در حالی که همان نهاد آماده‌ست تا گردن‌شان را گاز بگیرد.

وقتی خانواده با ویروس سنت و غیرت عجین شده و از تحصیل گرفته تا نوع پوشش و ارتباط با دیگران محدود می‌کنند و در نهایت به مرگ تهدید می‌کنند، پناه بردن به آنها چیزی جز مرگ به همراه ندارد.

ꪶ𝚉𝙴𝙷𝙽𝙴𝚂𝙰𝚁𝙺𝙴𝚂𝙷𝙷ꫂ

ذهن سرکش

08 Sep, 10:33


🎬 Train to Busan

ꪶ𝚉𝙴𝙷𝙽𝙴𝚂𝙰𝚁𝙺𝙴𝚂𝙷𝙷ꫂ

ذهن سرکش

24 Aug, 18:26


زندگی‌های کراپ شده!

این تصویر واقعی تاج‌محل است، اگر پایین عکس را برش بدهید، شبیه به میلیون‌ها عکسی که تا حالا از تاج‌محل ثبت شده می‌شود! کاملا باشکوه، زیبا و آرامش‌بخش است اما جِیکوب ریگلین در این عکس که فقر و غنا نام گرفته است، عمدا بیغوله‌های اطراف تاج‌محل را نبریده است. او به ما و میلیاردها آدمی که هرگز پایشان به تاج‌محل نخواهد رسید این فرصت را داده تا بفهمیم تاج‌محل فقط این عکس‌های خوشگلی که تا حالا دیده‌ایم نیست. خیلی از ما به یک جیکوب‌ درون نیاز داریم. یکی که به ما یادآوری کند چیزی که در اینستاگرام آدم‌ها می‌بینیم زندگی کراپ‌شده‌ی آنهاست. که هیچ زندگی‌ای مثل تاج‌محل تماما شکوه و زیبایی و آرامش نیست. که در زندگی هر آدمی بیغوله‌هایی هم هست که همیشه کراپ می‌شوند. و عاقلانه‌تر اینست که زندگی کراپ‌شده‌ی دیگران را با زندگی کراپ‌نشده‌ی خودمان مقایسه نکنیم.

ꪶ𝚉𝙴𝙷𝙽𝙴𝚂𝙰𝚁𝙺𝙴𝚂𝙷𝙷ꫂ